Recommended Posts

اآنتی‌وار گزارش داد: گر سقوط مبارک برای رژیم آل‌سعود یک تکان ساده محسوب می‌شد، سقوط رژیم آل‌خلیفه در بحرین به ‌مثابه یک زلزله مرگ‌بار بر ای این رژیم خواهد بود.به گزارش سرویس بین الملل شبکه ایران، پایگاه اطلاع‌رسانی آنتی‌وار در گزارشی با اشاره به وضعیت انقلاب بحرین و موضع‌گیری رژیم آل‌سعود بر ضد این انقلاب نوشت: اگر سقوط مبارک برای رژیم آل‌سعود یک تکان ساده محسوب می‌شد، سقوط رژیم آل‌خلیفه در بحرین به ‌مثابه یک زلزله مرگ‌بار برای این رژیم خواهد بود.
بنابراین گزارش، تردیدی نیست که پنج کشور دیگر عضو شورای همکاری خلیج فارس – کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات عربی متحده – به هر وسیله ممکن تلاش خواهند کرد تا از سقوط رژیم آل‌خلیفه جلوگیری کنند.
آنتی‌وار افزود: موج آزادی‌خواهی در حال تسری سریع به کشورهای عربی است. در بحرین اکثریت فقیر و مورد تبعیض شیعه سینه‌های خود را در برابر رژیم آل‌خلیفه سپر کرده‌اند. هر چند که مبارک با یک انقلاب 80 میلیونی سرنگون شد اما به نظر می‌رسد که شورای همکاری خلیج فارس و به خصوص عربستان سعودی از انقلاب بحرین 530 هزار نفری بیشتر در هراس است تا انقلاب مصر 80 میلیونی!

[b]* الجزیره تحولات بحرین را پوشش نمی‌دهد![/b]
این پایگاه اطلاع‌رسانی ادامه داد: شبکه تلویزیونی قطری الجزیره پوشش گسترده‌ای به تحولات تونس، مصر و اکنون لیبی داده است اما حاضر نبود تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم بحرین را که توسط نیروهای پلیس به خاک و خون کشیده شد، پوشش دهد. کشتار مردم بحرین در حالی اتفاق افتاد که این مردم در میدان مروارید شهر منامه در خواب بودند.
در چنین شرایطی، عربستان سعودی نه فقط از احتمال تسری تظاهرات به مناطق شرقی شیعه‌نشین در هراس است، بلکه می‌ترسد تمامی شهروندان سعودی به خیابان‌ها بیایند و خواستار تغییرات سیاسی شوند. همین نگرانی است که سبب می‌شود ملک عبدالله بلافاصله پس از رجعت از سفر درمانی خود 36 میلیارد دلار به خدمات اجتماعی اختصاص دهد. جالب‌تر اینکه نخستین کسی که بازگشت ملک عبدالله از سفر درمانی را به وی تبریک گفت، شیخ حمد بن عیسی آل‌خلیفه، امیر بحرین بود!
آنتی‌وار اضافه کرد: عربستان سعودی از اینکه بگوید در هر شرایطی و با تمام توان در کنار رژیم بحرین خواهد ایستاد هیچ ابایی ندارد و در یک بیانیه رسمی آن را اعلام کرده است. امیر کویت نیز اعلام کرد که امنیت بحرین، امنیت کل منطقه است. درست در زمانی که تانک‌های رژیم آل‌خلیفه به سمت به سمت میدان مروارید در حرکت بودند، وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس در منامه گرد هم آمدند تا حمایت خود از رژیم آل‌خلیفه را اعلام کنند.

[b]* خواسته‌های مردم بحرین هرروز رادیکال‌تر می‌شود[/b]
اما درست یک هفته بعد، 100 هزار بحرینی (قریب به یک پنجم جمعیت این کشور) بار دیگر به خیابان آمدند و به سمت میدان مروارید به حرکت درآمدند. این نخستین بار در تاریخ بحرین است که اکثریت مردم این کشور با یک شعار به میدان آمده‌اند: "رژیم آل‌خلیفه باید ساقط شود."
با این حال، مایک مولن، رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز در دیدار از بحرین بار دیگر بر حمایت همه جانبه از رژیم آل‌خلیفه تاکید کرد، اما نکته روشن این است که هرچه توحش رژیم آل‌خلیفه بر ضد تظاهرکنندگان بیشتر می‌شود، خواسته‌های انقلابیون بحرینی نیز رادیکال‌تر می‌شود.
انقلابیون بحرینی در ابتدا تنها سرنگونی دولت این کشور را به ریاست سلمان الخلیفه خواستار بودند، بعد خواستار مشروطیت شدند و اکنون اکثریت مردم بحرین خواهان سرنگونی اصل نظام پادشاهی هستند!
عربستان امروز نیز شبیه به بحرین چند هفته قبل است، اعتراضات کوچکی رخ داده و نیروهای امنیتی نیز آماده سرکوب شده‌اند. آیا سرنوشت آل‌خلیفه در انتظار آل‌سعود نیز خواهد بود؟

لينك خبر : http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?id=70150

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ماشاءالله به سرعت پست دادن دوستان!
تا ميام جوابا رو تكميل و ارسال كنم، دوست ديگري پست داده icon_arrowd :oops: icon_cheesygrin !

شما لطف داري برادر سينا.
من در محضر اساتيد اين سايت (منجمله برادر حامد) تلمذ مي‌كنم.

--------------------------------------------------

برادر واريور؛
اين دقيقاً چيزي هست كه من در اين يكي دو ماهه دارم براش گلوم رو خراش داده و فرياد مي‌كشم.
وقتي ما داريم از انقلاب رسانه‌ها صحبت مي‌كنيم، خود بخود داريم درخصوص انقلاب نرم حرف مي‌زنيم. مقام معظم رهبري، در اوايل دهه‌ي هفتاد بود كه بحث تهاجم فرهنگي رو شروع كردن! وقتي ديدن كه مسئولين و ملت خوابن، بحث شبيخون فرهنگي رو مطرح فرمودن و وقتي ديدن نه! مثل اينكه همه خوابن، بحث جنگ نرم رو علناً بيان فرمودن!
چيزي ما كه به نام انقلاب‌هاي رنگي امروز مي‌شناسيم، چيزي نيست جز همون شبيخون فرهنگي كه شكل و شمايل اجتماعي پيدا كرده. يعني اگر تهاجم فرهنگي، در گذشته باعث تهي شدن جامعه از ارزش‌ها و در نتيجه ضربه‌پذير و خلل‌پذير بودن اون مي‌شه و مهمترين نتيجه‌اش، فروپاشي امپراطوري عظيم شوروي مي‌شه (بدون خونريزي، بدون درد و بدون فهم!)، از هزاره‌ي جديد اين تهاجم در قالبي سريع‌تر و عملياتي‌تر به نام انقلاب‌هاي رنگي طرح‌ريزي شد كه عمده پايه‌ي اون، مقاومت‌هاي مدني مسالمت‌آميز و سفيد مردم در برابر حكومت‌ها تعريف شده! دستورات دويست‌گانه‌ي كساني چون جين‌ شارپ و بنيادها و NGOهاي وابسته به غرب اين خصوص، خود به خوبي گوياي همه‌چيز هست. به عبارت ساده‌تر، وقتي كه رسانه بين مردم، مقبوليت پيدا كرد، مي‌تونه درست به سان يك رهبر، جريان‌ساز بشه و دقيقاً نقش رهبران در انقلاب‌هاي گذشته رو بعهده بگيره. لكن يك تفاوت عمده وجود داره. در گذشته رهبران مي‌جنگيدن تا نظامي جديد رو روي كار بيارن يا اصلاحات عمده‌اي رو بوجود بيارن. طبيعتاً درصورت پيروزي، افراد حاكم تغيير مي‌كرد و رهبران انقلاب، جايگزين مسئولين قديم مي‌شدن و نتيجه‌ي امر اين بود كه حداقل تا يكي دو دهه، ما تغيير ساختار، تغيير روش و تغيير سياست رو دراين كشورها شاهد بوديم. به عبارتي جنگ قدرت، عامل تعيين كننده‌ي انقلاب‌ها به شمار مي‌رفت.
لكن زماني كه رهبران، رسانه‌ها هستن و قرار نيست رسانه‌ها بر كرسي قدرت بنشينن، بسيار طبيعي هست كه اثرات اين انقلاب‌ها هم زودگذر و همچون كف روي دريا ناپايدار باشه. اما نتيجه‌اي كه هست اينه كه هم رسانه‌ها، قدرت‌شون پابرجا مي‌مونه، هم نظام حاكم سرجاشه؛ ولي بشدت متزلزل مي‌شه و هم، روي مردم به روي حكومت‌شون باز مي‌شه و به اين باور مي‌رسن كه حاكمان حقيقي، ايشان هستن و هرزمان كه دوست داشته باشن و كسي باب ميل‌شان رفتار نكند، مي‌توانند وي رو از سرير قدرت به زير بكشن.
نتيجه‌ي اين امر، يك بي‌ثباتي كامل سياسي و اجتماعي و تزلزل شديد حاكميتي هست كه خيلي از مسائل؛ از سياست‌هاي كلان گرفته تا حتي ارتش رو تحت تأثير خودش قرار مي‌ده و به ناچار حكومت‌هايي ضعيف و بيمار از دل اين زايمان كم‌درد و صلح‌آميز به دنيا مياد كه صد البته ثبات و دوامي براش نمي‌شه متصور بود. از اون طرف هم يك آنارشي نوين سياسي و اجتماعي در اين جوامع بوجود مياد كه عملاً از مجموع اينا، نظم نويني بوجود خواهد اومد كه كنترل و ايجاد اون، عملاً به دست اربابان رسانه‌هاست.
به عبارت ساده‌تر، تنها جزيره‌ي ثبات، گردانندگان رسانه‌ها هستن كه البته اون‌ها هم خيلي از اين امر، مصون نخواهند بود؛ مگه اينكه به سياستي جهان‌وطني رسيد.

اين هم باز برنمي‌گرده به فرضيات و نظريات گوناگون. اين يه اصل بسيار بديهي و اثبات‌شده هست و ما بجاي اينكه درمورد واقعيت داشتن يا نداشتنش بحث كنيم، بايد راه مقابله باهاش رو بياموزيم! ولي متأسفانه خودمون رو درگير شعارها و آمال و آرزوهامون مي‌كنيم و از عمق تحولات دور مي‌مونيم.

--------------------------------------------------

برادر ميثم عزيز.
اگر درست واقعه رو نشناسيم، هيچ‌گاه به چه بايد كرد دست نخواهيم يافت.
اگر شما از بيرون به خانه‌اي تماشا مي‌كنين كه در اون، نور زرد و قرمزي از پس پرده‌ها مي‌بينين كه متحركه، ممكنه برداشت كنين كه خانه آتش گرفته و آتش‌نشاني خبر كنين. ممكن هم هست برداشت كنين كه رقص نور هست و حتماً جشن و پارتي در اون گرفته شده و شما هم تشريف ببرين به اون محفل. ولي اولين كاري كه كردين، اين بوده كه تشخيص دادين اون تحرك نور، از چه بابت بوده! يعني اول ريشه‌ي اون ماجرا رو شناختين و بعد در قبالش، تصميم گرفتين! ولي اگه ندونين اونجا چه خبره و همين‌جوري بپرين تو خونه، ممكنه همون آتش در انتظارتون باشه!

در اينجا، ما با دو نظريه‌ي ناهمگون و كاملاً متفاوت طرف حساب هستيم. يكي اذعان مي‌داره كه بله. اين تحركات، بيداري دنياي اسلام عليه استكبار و رهايي ملت‌ها و تلاش براي ايجاد حكومتي مستقل از استكبار (و به قول فارس، تحركاتي با شعارهاي ضد امريكايي و ضد اسرائيلي و اسلامي!!) هست. ديگري حكايت از دست‌ساز و جريان‌ساز و نرم بودن اين انقلاب‌ها و عيان بودن دست غرب در اين وقايع داره.
قطعاً بين اين دو مورد، اشتراكي وجود نداره. پس اگر ما هنوز در وهله‌ي اول، نتونستيم ماهيت حقيقي اين تحركات رو تشخيص بديم و هنوز دو به شك مونديم كه كدوم يك از اين دو نظريه، صحت داره و كدوم يكي باطله، چطور مي‌تونيم درخصوص آينده صحبت كنيم! چرا كه يكي، كاملاً به نفع ما و آزادي‌خواهان هست و آرزوي جهان اسلام اين بوده كه روزي ملت مسلمان، بيدار شن و قدرت حقيقي خودشون رو بشناسن و با همديگه متحد بشن و اختلافات مذهبي رو كنار بذارن و از اين قدرت، براي شكستن گردن استكبار و رهايي ملت‌هاي جهان از ظلم و ستم اون استفاده ببرن. اما ديگري، خود يك Maze جديدي رو بوجود مياره كه هر حركتش مي‌تونه به نفع يا ضرر ما باشه و درصورت بروز، خود نيازمند تحليلي جداگانه براي شناخت احتمالات و فرضيات گوناگون درموردش هست!

حالا با اين شرايط، چطور مي‌تونيم بگيم «چه شد كه واقعه حادث شد» اهميتي نداره يا حداقل از «چه بايد كرد» بي‌اهميت‌تر و يا حداقل كم‌اهميت‌تره؟ اين فرمايش، زماني درسته كه از حقيقت واقعه آگاهي داشته باشيم و برامون مهم نباشه كه چطور واقعه حادث شده! نه اينكه حتي واقعه رو نديده و نشناخته، بخوايم درمورد چه بايد كردش نظر بديم و به سان داستان معروف كوزه‌ي روغن، از هيچ، همه‌چيز در ذهن بسازيم؟

درخصوص آينده هم خير!
لزوماً همه‌چيز با رو شدن اسناد قابل فهم نيست! ما عقل و منطق داريم. اطلاعات و تحليل‌ داريم. جريان‌شناسي داريم و خيلي ابزارهاي ديگه كه به ما، قدرت پيش‌بيني سياسي رو مي‌ده. اگه قراره بنشينيم تا وقايع اتفاقيه رو در تاريخ ببينيم، پس عملاً وجود همه‌ي اينا بي‌فايده خواهد بود!
داستان دزدي است كه با اره، قفلي رو مي‌بريد. فرد ساده‌لوحي مي‌بينه و سوال مي‌كنه كه چه مي‌كني؟ دزد پاسخ مي‌ده دارم ساز مي‌زنم. فرد مي‌پرسه پس چرا صدايي ازش درنمياد؟ دزد پاسخ مي‌ده اين سازي كه من مي‌زنم، صداش فردا درمياد!

حالا به نظر شما، بايد بنشينيم و ببينيم تاريخ درخصوص اين اقدام دزد، چه مي‌نويسه و چه اسنادي رو مي‌كنه؟ يا براساس شواهد و قرائن و اطلاعات پراكنده‌ي اطراف، نتيجه‌گيري كنيم؟

------------------------------------------

جناب xx222ir گرامي.
ممنون از توصيه‌تون.

------------------------------------------

باز برگشتيم به برادر حامد (ترميدور شد يه طورايي :mrgreen: )
ببينيد بزرگوار.
ما اگر بخوايم رسانه‌ها رو جزئي واحد در نظر بگيريم، فرمايش شما صحيحه. مي‌شه براش حالات متفاوتي رو متصور بود.
اما اگر رسانه‌ها رو جزئي از كل در نظر بگيريم چي؟ آيا به نظر شما، همين فاكتورهاي تأثيرگذار، كم و محدود نمي‌شه؟
صد البته اين ادعاي بنده، اثبات نشده هست و مثل نظريه‌ي قبلي، نمي‌تونم با اطمينان درموردش حرف بزنم. ولي چيزي كه در اين چند ساله (بخصوص از سال 2000 به بعد) ديده‌ام، اين بوده كه رسانه‌هاي غربي و عربي، درست به سان يك زنجير عمل مي‌كنن. گاهي با اتحادشون، هدفي رو به پيش بردن و گاهي با اختلاف نظرشون اتفاقاً يك هدف يكسان رو دنبال كردن (مثل همون پليس خوب، پليس بد). ولي مجموع تحركات رو كه مي‌بينيم، متوجه مي‌شيم برخلاف بازي‌هاي رسانه‌اي، اتفاقاً منافع رو كمتر مدنظر قرار دادن!

در شرايطي كه بصورت واحد و جزئي از كل عمل كنن، نه تنها قدرت‌شون محدود نمي‌شه، بلكه تجميع قدرت، خود امكان رقابت رو هم تا حدود زيادي مي‌گيره و رسانه‌هاي مستقل هم ياراي مقابله با اون‌ها رو يا ندارن و يا اگر هم داشته باشن، بسيار ضعيف و محدود دارن و از تأثيرگذاري چنداني برخوردار نخواهند بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]قواعدی بر بازی رسانه ها حاکم است که برای بقا باید از آن ها پیروی کنند، ته رسانه را بگیرید باز می رسید به ثروت ها و قدرت ها.[/quote]
موافقم .
منظور من از رسانه بيشتر جنبه ابزاري اين قضيه است . خود پول و ثروت كاري از دستش برنمياد ولي وقتي باهاش جنگنده و موشك ميخريد براحتي شما رو بر دشمنان ضعيف تر پيروز ميكنه و اين يعني رابطه تنگاتنگ ابزار كه داشتنش نيازمند ثروت و دارايي هست .

ولي خوب اين رسانه ها بسيار كم هزينه تر عمل ميكنند و كافيه شما يك موشك بسازي و شليكش كني ! حتي اگر در هوا بر اثر نقص فني منفجر بشه توسط رسانه ها ميتونيد خلاف اون رو اثبات كنيد و نيازي به ارايه مدركي هم نيست.

-
بهتر بگم :


اگر يك ميليون فاحشه در ايران توي خيابون مشغول رقاصي و هرزه گري باشند ! تاثير 5 دقيقه حركت مشابه يك نفر در يك رسانه جمعي مثل تلويزيون رو نميتونند داشته باشند ! چرا كه وقتي چيزي از رسانه اي خارج شد يعني مورد قبول مردم و يا حاكميت اون كشور و يا درك جامعه جهاني هست . (عين ماجراي خود سوزي انقلاب ياسمين )

اين رسانه ها مستقل عمل نميكنند مديريت واحد دارند همگي يك پازل را جداگانه با هم ميسازند . بقولي هر كدام يك گوشه كار را ميگيرند .

يكي ساز مخالف ميزنه و ديگري موافق از اين رو مردم هر كدام يكي از انها انتخاب ميكنند و شايد براي مردم اين تصور وجود داشته باشد كه تفاوتي وجود دارد اما در اصل همه شان مغلوب رسانه شدند و اين رسانه ها هستند كه چپ و راست رو بعنوان مخاطب نگه داشته اند و هدفشان هم همين هست . آنها هر دو طرف را در اختيار خواهند گرفت و مديريت خواهند كرد تا نتيجه مطلوب از برايند كل حركت بدست آيد .


-
بحث توي اين زمينه زياده چون تاپيك منحرف ميشه ادامه نديم بهتره .
بيشتر به اين خاطر گفتم كه بدونيم چرا اين انقلاب ها نيازي به رهبري ندارند و نميتونند هم رهبري داشته باشند . نكته بارز اين قضيه اين هست كه (جنبش هاي داراي رهبري مشخص مثل همين سبز هاي خودمون ! هيچ وقت به نتيجه مشخص مورد نظر سرانش نميرسند ! و شرايط به جايي رسيده كه باعث نابود شدن و حذف سياسيشون خواهد شد ) علتش هم همين مديريت رسانه اي هست كه رهبريت اصلي اين جريان رو بدست گرفته و حتي اگر روزي همين سران فتنه بخوان برگردند اين توان و اجازه رو پيدا نميكنند .


---------------

چي شد تا اومديم يه پست بديم چند صفحه افتاديم جلو !! icon_arrowd
همين پست رو در جواب مصطفي عزيز تكميل كنم بهتره .
از اين به بعد زنبيل ميزاريم ! يعني به پست خالي ميديم بعد پرش ميكنيم كه كسي جامونو نگيره يه وقت icon_cheesygrin :mrgreen:

---
[quote]برادر واريور؛
اين دقيقاً چيزي هست كه من در اين يكي دو ماهه دارم براش گلوم رو خراش داده و فرياد مي‌كشم.
وقتي ما داريم از انقلاب رسانه‌ها صحبت مي‌كنيم، خود بخود داريم درخصوص انقلاب نرم حرف مي‌زنيم. مقام معظم رهبري، در اوايل دهه‌ي هفتاد بود كه بحث تهاجم فرهنگي رو شروع كردن! وقتي ديدن كه مسئولين و ملت خوابن، بحث شبيخون فرهنگي رو مطرح فرمودن و وقتي ديدن نه! مثل اينكه همه خوابن، بحث جنگ نرم رو علناً بيان فرمودن!
چيزي ما كه به نام انقلاب‌هاي رنگي امروز مي‌شناسيم، چيزي نيست جز همون شبيخون فرهنگي كه شكل و شمايل اجتماعي پيدا كرده. يعني اگر تهاجم فرهنگي، در گذشته باعث تهي شدن جامعه از ارزش‌ها و در نتيجه ضربه‌پذير و خلل‌پذير بودن اون مي‌شه و مهمترين نتيجه‌اش، فروپاشي امپراطوري عظيم شوروي مي‌شه (بدون خونريزي، بدون درد و بدون فهم!)، از هزاره‌ي جديد اين تهاجم در قالبي سريع‌تر و عملياتي‌تر به نام انقلاب‌هاي رنگي طرح‌ريزي شد كه عمده پايه‌ي اون، مقاومت‌هاي مدني مسالمت‌آميز و سفيد مردم در برابر حكومت‌ها تعريف شده! دستورات دويست‌گانه‌ي كساني چون جين‌ شارپ و بنيادها و NGOهاي وابسته به غرب اين خصوص، خود به خوبي گوياي همه‌چيز هست. به عبارت ساده‌تر، وقتي كه رسانه بين مردم، مقبوليت پيدا كرد، مي‌تونه درست به سان يك رهبر، جريان‌ساز بشه و دقيقاً نقش رهبران در انقلاب‌هاي گذشته رو بعهده بگيره. لكن يك تفاوت عمده وجود داره. در گذشته رهبران مي‌جنگيدن تا نظامي جديد رو روي كار بيارن يا اصلاحات عمده‌اي رو بوجود بيارن. طبيعتاً درصورت پيروزي، افراد حاكم تغيير مي‌كرد و رهبران انقلاب، جايگزين مسئولين قديم مي‌شدن و نتيجه‌ي امر اين بود كه حداقل تا يكي دو دهه، ما تغيير ساختار، تغيير روش و تغيير سياست رو دراين كشورها شاهد بوديم. به عبارتي جنگ قدرت، عامل تعيين كننده‌ي انقلاب‌ها به شمار مي‌رفت.
لكن زماني كه رهبران، رسانه‌ها هستن و قرار نيست رسانه‌ها بر كرسي قدرت بنشينن، بسيار طبيعي هست كه اثرات اين انقلاب‌ها هم زودگذر و همچون كف روي دريا ناپايدار باشه. اما نتيجه‌اي كه هست اينه كه هم رسانه‌ها، قدرت‌شون پابرجا مي‌مونه، هم نظام حاكم سرجاشه؛ ولي بشدت متزلزل مي‌شه و هم، روي مردم به روي حكومت‌شون باز مي‌شه و به اين باور مي‌رسن كه حاكمان حقيقي، ايشان هستن و هرزمان كه دوست داشته باشن و كسي باب ميل‌شان رفتار نكند، مي‌توانند وي رو از سرير قدرت به زير بكشن.
نتيجه‌ي اين امر، يك بي‌ثباتي كامل سياسي و اجتماعي و تزلزل شديد حاكميتي هست كه خيلي از مسائل؛ از سياست‌هاي كلان گرفته تا حتي ارتش رو تحت تأثير خودش قرار مي‌ده و به ناچار حكومت‌هايي ضعيف و بيمار از دل اين زايمان كم‌درد و صلح‌آميز به دنيا مياد كه صد البته ثبات و دوامي براش نمي‌شه متصور بود. از اون طرف هم يك آنارشي نوين سياسي و اجتماعي در اين جوامع بوجود مياد كه عملاً از مجموع اينا، نظم نويني بوجود خواهد اومد كه كنترل و ايجاد اون، عملاً به دست اربابان رسانه‌هاست.
به عبارت ساده‌تر، تنها جزيره‌ي ثبات، گردانندگان رسانه‌ها هستن كه البته اون‌ها هم خيلي از اين امر، مصون نخواهند بود؛ مگه اينكه به سياستي جهان‌وطني رسيد.

اين هم باز برنمي‌گرده به فرضيات و نظريات گوناگون. اين يه اصل بسيار بديهي و اثبات‌شده هست و ما بجاي اينكه درمورد واقعيت داشتن يا نداشتنش بحث كنيم، بايد راه مقابله باهاش رو بياموزيم! ولي متأسفانه خودمون رو درگير شعارها و آمال و آرزوهامون مي‌كنيم و از عمق تحولات دور مي‌مونيم.[/quote]
اين هم تقريبا همان نگرش شما از منظري ديگر است تا شايد نخ جدي گرفتن اين تحولات (كه كي چكار كرد و يا سرنگون شد چه كسي آمد ادم خوب يا بديست و .... ) رو رها كنيم و يه مقداري به عمق قضيه وارد بشيم و با توجه به نظر دوستان به فكر اينكه چه خواهد شد و چه ميتوانيم بكنيم باشيم . هر چند كه بنده شديدا معتقدم اين يك جنگه و نميشه گفت چه كسي پيروز خواهد اما ما زماني ميتونيم مقابله كنيم كه بدونيم اصلا اين بساط رو واسه چي درست كردن ! .

كنترل رسانه اي (كه در خلال جنگ جهاني دوم بوجود اومده بود)‌پس از غرب و روسيه به شرق آسيا و خاور ميانه آمد اما اختلافات عظيم فرهنگي قومي و تاريخي مانع از اين شد كه كنترل تكامل يافته اي بر افكار عمومي بدست بياورند تا اينكه شبكه اينترنت و ماهواره راه اندازي شد و مهندسي رسانه اي تصميم گرفت تا با يار گيري از عناصر داخلي اين فرهنگ ها اونها رو خنثي بكنه و الان شاهديم كه دارند خودشون رو براي 20 يا 30 سال آينده اماده ميكنند .!
الان رهبري كامل رسانه اي بر منطقه حاكم شده و عملا اين رسانه ها قدرتها رو دارند به توده هاي نامشخص و ضعيف تر بدون وجاهت كامل منتقل ميكنند (تجربه كرزاي مالكي و شكست خورده احمدي نژاد ! همچنين وضعيت لبنان ) روش خوبي هست كه حاكميت رو بدست مردم بدن و خودشون رو تبديل به وكيل مردم و دولتها بكنند .
كه به نظر من وقتي چنين نتيجه مهم و كارايي در منطقه ما كه تفاوتهاي عمده فرهنگي و قومي با غرب داريم بدست بياد چرا نبايد در همه جاي اين منطقه و كليه كشورهاي اسلامي حاكم بشه ؟ اين چيزي هست كه يكي از مولفه هاي اصلي مورد نيازش نبود حاكميت مقتدر (يا كلا حاكميت مركزي تك حزبي يا انفرادي هست) و اين پرو‍ژه عراقيزاسيون حاكميت در خاورميانه توسط رسانه ها بشدت داره دنبال ميشه و دقيقا انقلابهاي داراي رهبري براي اون مشكل ساز هستند چون هدفش درگير كردن توده هاي ملتها با هم هست و رهبري واحد يا اكثريت مانع خواهد شد .


فعلا تا اينجا .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يكي از نشانه هاي [color=red]ظهور،[/color] حركت عمومي مردم منطقه و يا مردم كشورهاي عربي بر ضد حاكمان است. حاكماني كه استبداد، زورگويي و ظلمشان چنان مردم را بر آشفته كه جز به كشتن آنان راضي نخواهند شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]رهبر معترضان بحرینی: درصورت دخالت ارتش عربستان در بحرین از ایران کمک می‏گیریم[/b]

جریانات معترض بحرینی که غالبا از گروه‎های اسلامی گرا و شیعی به حساب می‎آیند، در واکنش به انتشار اخباری مبنی بر احتمال حضور نظامی عربستان در بحرین برای سرکوب اعتراضات مردمی، از احتمال درخواست کمک از ایران برای پاسخ به این مداخله سخن گفتند.
به گزارش رجانیوز، حسن مشيمع رهبر جنبش حق بحرین که به عنوان یکی از اصلی‎ترین جنبش‎های مخالف بحرینی شناخته می‎شود، و پس از سال‎ها تبعيد سه روز پيش به منامه بازگشت گفت اگرارتش عربستان درامورداخلي بحرين دخالت كند، درآن صورت ارتش ايران نيزحق این دخالت را برای حمایت از معترضان بحرینی خواهدداشت.

به گزارش رجانیوز، مشیمع در گفتگو با روزنامه الا خبارچاپ لبنان گفت: اگرنظام حاكم بر بحرين به درخواست كمك ازعربستان متوسل شود درآن صورت مخالفان بحريني نيزحق خواهند داشت به نوبه خود به ايران متوسل شوند و از اين کشور بخواهند به نفع آنها مداخله كند.

مشيمع گفت حتي دخالت معنوي درامور يك كشور هم دخالت در امور ان کشور محسوب مي شود چه برسد به دخالت نظامي كه جاي خودش را دارد. وي افزود معمولا دخالت نظامي از طريق شوراي همكاري خليج فارس صورت مي گيرد.

الا خبارازمشيمع پرسيد نظر شما درباره دخالت عربستان در انقلا ب بحرين چيست؟ آيا سعوديها واقعا دخالت مي كنند؟

مشيمع نیز در پاسخ به این سوال گفت: نمي‎توانم برخي شايعات را مبني برمداخله نظامي عربستان تاييد يا تكذيب كنم. من هيچ اطلا عاتي در اين خصوص ندارم. اماهرگونه اقدام سعوديها خواه از طريق ارسال نيروي نظامي يا قراردادن ارتش عربستان در اختيار نظام حاكم بربحرين، به معناي دخالت رياض درامور داخلي اين كشور و نقض آشكار حاكميت آن بوده و درنتیجه برخلا ف قوانين بين المللي خواهد بود.

مشيمع درباره تشكيل جنبش جديد موسوم به تجمع ملي سني به رياست عبد اللطيف محمودكه خواستارشركت مخالفان بحريني درگفتگوها با دولت شده است گفت من نمي‎خواهم پيام‎هاي مثبت بدهم.

اما اين جنبش بخشي از اقدامات نظام بحرين است كه مي خواهد حركت مردم را خنثي كند و نظام بحرين به چنين تاكتيك‎هايي در مراحل گذشته عادت كرده است و من اميدوارم شان برادران اهل تسنن بالاتر از اين باشد و پيامشان براي سرزمين باشد نه براي حمايت از يك خانواده.

الا خبار از مشيمع پرسيد آيا خواسته شما به صورت صريح و واضح سرنگوني نظام (اسقاط النظام) است ياخواهان پادشاهي مشروطه هستيد؟ وي در پاسخ به این سوال گفت: پيش از قيام و زمانيكه جنبش كنوني شكل گرفت ما خواستاراصلا حات و اجراي پادشاهي مشروطه بوديم اماپس از قرباني شدن اين تعداد شهيد در انقلا ب بحرين كه در مقايسه با جمعيت اندك آن زياد است، نبايد بهاي اين جانفشاني‎ها كمتر از سرنگوني نظام باشد و مردم حق دارند خواستارسرنگوني نظام شوند و به خانواده سلطنتي حاكم يعني آل خليفه بي اعتماد باشند.

نظام بحرين با رفتار وحشيانه با تظاهرات و قتل عام آنها مرتكب اشتباه فاحشي شد. پادشاهي مشروطه حقيقي كه مانند انگليس خانواده سلطنتي فقط درحد تشريفات باشد و دولت را در اختيار نداشته باشد و هيچ يك از اعضاي آن نيز وزير نباشد نيز به نظرمردم بستگي دارد.

الا خبار از مشيمع درباره نقش جنبش حق درتحريك جوانان انقلا ب چهاردهم فوريه بحرين پرسيد که وي در این باره گفت: من نمي‎خواهم نقش خودمان رابرجسته‎ترازديگران كنم اما اين جوانان از تجربه هاي انقلا ب‎هايي كه درمنطقه خاورميانه درتونس ومصررخ داده است، استفاده كرده‎اند. ملت بحرين در مقاطع تاريخي متعدد جانفشاني كرده است تا درحكومت سهيم باشد اما در آن زمان مذاكره كننده قوي همانند اكنون وجودنداشت به همين سبب نتوانست به حقوق خوددست يابد.

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=80430

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=justify][color=darkred]خبر فوری/
[b]لیبی در محاصره نظامی آمریکا قرار گرفت[/b][/color]

[color=blue]منابع خبری لحظاتی قبل از محاصره لیبی به وسیله نیروهای زمینی و دریایی آمریکا خبر دادند.[/color]

به گزارش شبکه های الجزیره، العربیه و رویترز، نیروهای دریایی و زمینی آمریکایی لیبی را به محاصره خود درآوردند تا احتمال گزینه نظامی علیه "معمر قذافی" قوت بیشتری یابد.

از سوی دیگر "دیوید کامیرون" نخست وزیر انگلستان نیز احتمال روی آوردن به گزینه نظامی را علیه رژیم قذافی بعید ندانسته بود.

در داخل لیبی نیز قبایل "الامازقه" ضمن پیوستن به انقلابیون لیبی، علیه قذافی تظاهرات برگزار کردند.

شایان ذکر است که مخالفان معمر قذافی بر مخالفت با هر گونه دخالت خارجی تاکید کرده بودند، اما "هیلاری کلینتون" وزیر خارجه آمریکا در سخنان امروز خود از مطرح بودن همه گزینه ها از جمله گزینه نظامی خبر داده بود.

در تازه ترین نشانه دخالت آمریکا در لیبی برای مصادره انقلاب مردم مسلمان این کشور، کاخ سفید، تبعید را یکی از گزینه های مطرح درباره دیکتاتور مزدور و وابسته به غرب لیبی دانسته است.

خوزه لوئیز زاپاترو نخست وزیر اسپانیا که به قطر رفته است، ادامه اوضاع کنونی لیبی و خشونتهای رژیم قذافی را غیر قابل تحمل دانست.

منبع: خبرگزاري مهر
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1263932

----------------------------------------------------------------------------------

[color=darkred][b]عبدالله صالح از قدرت کناره گیری می کند[/b][/color]

[color=blue]رئیس جمهور یمن در واکنش به ادامه اعتراضات گسترده مردمی و درخواستها برای واگذاری قدرت از آمادگی خود برای کناره گیری خبر داد.[/color]

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه القدس العربی، "علی عبدالله صالح" گفت : مخالفان خواستار کناره گیری من از قدرت هستند ما آماده ایم از قدرت کناره گیری کنیم به شرط اینکه انتقال قدرت به شکل روان و بدون خشونت صورت گیرد.

وی افزود: پس از 32 سال قدرت به ستوه آمده ایم مردم نیز از دست ما خسته شده اند، ولی ما خواهان انتقال حکومت به طریق مسالمت آمیز هستند.

علی عبدالله صالح گفت : تظاهرات و اعتراضات مردمی بر اوضاع تجاری و اقتصادی تاثیری زیادی داشته است. به ویژه برپایی خیمه در میادین عمومی که این سیاست ثمری ندارد و گفتگو بهتر است.

وی سپس ادعا کرد: برخی با حمایت مالی از تظاهرات ضد من سعی در فتنه دارند. علما باید برای رفع فتنه وارد عمل شوند. هرچه آنها بگویند برای ما سند خواهد بود و ما اطاعت می کنیم.

منبع: خبرگزاري مهر
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1263940[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=red]جایگاه احزاب و نخبگان سیاسی در انقلاب مصر از نگاه روزنامه عکاظ چاپ عربستان[/color]

[img]http://nasimonline.ir/Images/News/Larg_Pic/23-11-1389/IMAGE634331386875134629.jpg[/img]

[color=red]واکنش حاکمان کشورهای عربی به خیزش‌های مردمی از نگاه روزنامه الشرق‌الاوسط[/color]

[img]http://nasimonline.ir/Images/News/Larg_Pic/6-12-1389/IMAGE634342261011021976.jpg[/img]
[color=red]
نگاه روزنامه 'الشرق الاوسط' چاپ انگلیس به حاکمیت فعلی لیبی[/color]

[img]http://nasimonline.ir/Images/News/Larg_Pic/9-12-1389/IMAGE634345179124001347.jpg[/img]

[color=red]دیدگاه پایگاه خبری عرب‌زبان 'اسلام‌الیوم' در خصوص تحولات اخیر مصر: تنها راس هرم باقی مانده...[/color]

[img]http://nasimonline.ir/Images/News/Larg_Pic/17-11-1389/IMAGE634327053511244919.jpg[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام و تشکر از همه ی دوستان که ما رو تحمل کردن!
با سبک عادل فردوسی پور، چه می کنه این آقا مصطفی!
خداییش ایشون نعمتی است در این سایت. زحمت زیادی در نوشتن پست هاشون می کشن ولی اگر کسی بیفته طرف مقابلشون از کت و کول میفته حسابی. این پست آخریشون یک جواب می خواد در حد جزوه! آن قدر ایشون با حوصله و با دقت هم جواب می دن آدم روش نمیشه جواب نده. از همه ی دوستان تقاضا می کنم که برای موفقیت من در نوشتن جواب مزبور دعا کنند یا این که دعا کنند این تاپیک پوف بشود برود هوا که از دست ما راحت شن icon_cheesygrin می تونند دعا کنند من پوف بشم که در این صورت سر پل صراط ظاهرا کارمون میفته به آقا مصطفی icon_arrowd بی خیال مشتی! بحث تاپیکیه، ما رو به صراط حواله می دی؟ بابا تف کن بریم توش شنا کنیم، زغال قلیونتیم بکش خاکستر بشیم، بند کفشتیم گره بزن خفه بشیم و...
به هر حال من هم یک هوا از دست شما شاکی شده بودم که حاصلش شد اون پست، ولی حالشو نداشتم که دقیق بازش کنم، حوالش می دم به پست بعدیم که این آنانسش بود...

پستی متفاوت.. با شرکت ضد جنگ.. مصطفی بای ... عاقبت انقلاب ها چه خواهد شد... چه کسی بر اریکه ی قدرت نشسته است... جدال دو دوست در کشاکش فوروم... برنامه ی این شب های سایت میلیتاری...
این رو هم با صدای این نریشن خون های تلویزیون بخونید :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام مجدد.


علی الظاهر این قصه سر دراز دارد...!

خیلی ممنون از بزرگوارانی که با شرکت در بحثها ما رو هم از اطلاعات و نظرات خوبشون بهره مند کردند (و باز هم بهره مند می کنند ان شاء الله).

تشکری ویژه هم از برادر مصطفی و حامد عزیز که انقدر موشکافانه بحث می کنن که بی سوادانی همچون بنده با خجالت و شرمساری پست ارسال می کنیم. ببخشین که بعضی وقتها پابرهنه وسط بحثتون می پرم.


و اما درمورد تحلیلها و مطالب ارائه شده؛ بنده فکر می کنم ما هنوز نتونستیم نکات مورد نظر همدیگه رو تو این بحث پیدا کنیم. به همین دلیل هم هست که بحث اینقدر طولانی شده. هرچند طولانی شدن بحث برای کاربرانی مثل بنده، بسیار مفید شد و تونستم مثل مبحث مربوط به تونس چیزهای زیادی یاد بگیرم.

برای اینکه نظر بنده روشن بشه، سعی می کنم کوتاه و شفاف عرض کنم.

درمورد اینکه عرض کردم به نظر بنده بهتره ببینیم چکار باید بکنیم، یه جور دیگه توضیح میدم.

ببینین، وقتی که تو کشور یا منطقه ای آشوب بوجود میاد، اون منطقه از کنترل نیروهای امنیتی و اطلاعاتی خارج میشه. همین مساله، فرصتی ایجاد می کنه تا گروههای چپ گرایی که قصد دارند پایه خودشون رو تقویت کنن، فرصت مناسبی برای این کار پیدا کنن. دلیل آشوب هرچی که باشه، نتیجه اون، کاهش کنترل دولت بر منطقه آشوب زده و بنابراین افزایش آزادی فعالیتهای ضد دولتیه.

کشوری مثل مصر، تا زمانی که مبارک در اون با آرامش حکومت می کرد، به هیچ وجه فضای مناسبی برای رشد گروههای مقاومت نبود. اما اوضاع آشفته (شما هر اسمی می خواین روش بذارین؛ خیزش مردمی، بیداری اسلامی، انقلاب مخملی ...) فرصتی برای فعالیتهای سیاسی در این زمینه بوجود میاره و بهترین زمان برای پاشیدن بذر حرکتهای همجهت با جبهه مقاومته.

حکومت آینده مصر، به احتمال بسیار بالا، دموکراسی غربی (دموکراسی لائیک یا شاید بشه گفت سوسیال دموکراسی تحت نظارت غرب!) خواهد بود؛ بنابراین در چنین فضایی، گروههای موجود در این کشور، اولا کم و بیش در اداره کشور دخالت خواهند داشت و ثانیا، بصورت مستقیم با اونها برخورد نخواهد شد.
پس اگه تو این فرصت کم (تا زمان بازگشت ثبات و حکومت اصلی به مصر) بتونیم جنبشی مناسب رو پایه گذاری کنیم، در آینده حرفهای زیادی برای گفتن خواهیم داشت.

باتوجه به بافت جمعیتی مصر، امکان تشکیل گروهی مانند حزب الله در این کشور بسیار پایینه. اما حماس چرا!
درصورتی که در این مدت کم بتونیم گروه اخوان المسلمین رو به سمت خودمون جذب کنیم و با حمایت کامل از اون، قدرت سیاسی این گروه رو در مصر (و حتی سایر کشورهای منطقه) تقویت کنیم، در آینده شرایط منطقه بسیار بیشتر از حال حاضر به نفع ما خواهد بود.

این اون چیزیه که بنده میگم مهمتر از شناخت عوامل این حرکتهاست.

و البته جواب همون سوالم که عرض کرده بودم چی بدست میاریم و چی از دست میدیم و همچنین غرب.

____________________________________________________________________

راستی، برادر مصطفی، اگه ممکنه میخوام دلیل شما رو برای اینکه معتقدین در این جنبشها علیه غرب شعار داده نمیشه یا اینکه مردم دنبال اسلام خواهی نیستند بدونم. منظورم اینه با چه منبعی چنین نظری دارین؟


[quote]با سلام و تشکر از همه ی دوستان که ما رو تحمل کردن!
با سبک عادل فردوسی پور، چه می کنه این آقا مصطفی!
خداییش ایشون نعمتی است در این سایت. زحمت زیادی در نوشتن پست هاشون می کشن ولی اگر کسی بیفته طرف مقابلشون از کت و کول میفته حسابی. این پست آخریشون یک جواب می خواد در حد جزوه! آن قدر ایشون با حوصله و با دقت هم جواب می دن آدم روش نمیشه جواب نده. از همه ی دوستان تقاضا می کنم که برای موفقیت من در نوشتن جواب مزبور دعا کنند یا این که دعا کنند این تاپیک پوف بشود برود هوا که از دست ما راحت شن icon_cheesygrin می تونند دعا کنند من پوف بشم که در این صورت سر پل صراط ظاهرا کارمون میفته به آقا مصطفی :oops: بی خیال مشتی! بحث تاپیکیه، ما رو به صراط حواله می دی؟ بابا تف کن بریم توش شنا کنیم، زغال قلیونتیم بکش خاکستر بشیم، بند کفشتیم گره بزن خفه بشیم و...
به هر حال من هم یک هوا از دست شما شاکی شده بودم که حاصلش شد اون پست، ولی حالشو نداشتم که دقیق بازش کنم، حوالش می دم به پست بعدیم که این آنانسش بود...

پستی متفاوت.. با شرکت ضد جنگ.. مصطفی بای ... عاقبت انقلاب ها چه خواهد شد... چه کسی بر اریکه ی قدرت نشسته است... جدال دو دوست در کشاکش فوروم... برنامه ی این شب های سایت میلیتاری...
این رو هم با صدای این نریشن خون های تلویزیون بخونید :mrgreen:[/quote]
بقول مهران مدیری:بـــــــــــــــــــــــــــــله! icon_arrowd


یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان من یک تاملی کردم، به این نتیجه رسیدم لزومی نداره بی خود بحث رو کش بدم. چون تبدیل به جدل میشه.
تقریبا همه چیز روشن است. هر کس علاقه مند باشد یک مراجعه بکند به مباحث مطرح شده توسط این جانب در تاپیک های انقلاب مصر و تونس و همین تاپیک همه ی آن چه من بخواهم بگویم را می فهمد. حیف چون هم نشینی و هم صحبتی با آقا مصطفی همیشه غنیمت است. حالا در موضوعات دیگر. ما که دست از سر این جوان خدا بر نمی داریم.
آنانسم را پس می گیرم. فیلم در مرحله ی نظارت دچار ممیزی ساخت شد!
فکر کنم شما هم با من موافق باشید.

[quote]بحث توي اين زمينه زياده چون تاپيك منحرف ميشه ادامه نديم بهتره .
بيشتر به اين خاطر گفتم كه بدونيم چرا اين انقلاب ها نيازي به رهبري ندارند و نميتونند هم رهبري داشته باشند . نكته بارز اين قضيه اين هست كه (جنبش هاي داراي رهبري مشخص مثل همين سبز هاي خودمون ! هيچ وقت به نتيجه مشخص مورد نظر سرانش نميرسند ! و شرايط به جايي رسيده كه باعث نابود شدن و حذف سياسيشون خواهد شد ) علتش هم همين مديريت رسانه اي هست كه رهبريت اصلي اين جريان رو بدست گرفته و حتي اگر روزي همين سران فتنه بخوان برگردند اين توان و اجازه رو پيدا نميكنند .

[/quote]
خوب بحث این هست که این رسانه ها تا چه حد می توانند در ایجاد خواست های کاذب بین مردم تاثیر گذار باشند، جناب واریور. مثلا، فرض کنید که شما الان گرسنه اید یا سیر نیستید. اگر تبلیغات رسانه ای به شما بگوید بروید لازانیا بخورید. اگر گرسنه باشید احتمال جذب شما بالاست، اگر سیر هم نباشید و تبلیغات موثر و شدید باشد احتمال دارد بروید و گازی به لازانیا بزنید. اما شرایطی را تصور کنید که شما سیر هستید. اگر عالمی هم تبلیغ کنند شما از جایتان تکان نخواهید خورد. حالت دیگری را هم تصور کنید، شما تشنه هستید، یعنی آب یا مایعات می طلبید، اگر رسانه از صبح تا شب هم تبلیغ لازانیا کند، تا تشنگی شما بر طرف نشود از گلویتان پایین نخواهد رفت. یا مثلا شما هیچ وقت تحت تاثیر تبلیغات جسارتا نوار بهداشتی بانوان قرار نخواهید گرفت. چون محمل آن موجود نیست. یک بحث دیگر رقیب است. اگر شما تبلیغ لازانیا کنید ویک رسانه ی دیگری پیدا شود و تبلیغ ماکارونی و نوشابه را با هم بکند. چون ماکارونی ونوشابه هم گشنگی را رفع می کند و هم تشنگی را شانس بیشتری خواهد داشت. از این دو مورد مهم تر. اگر شما تبلیغ لازانیا کنید و مخاطب توقع سیر شدن داشته باشد ولی عملا سیر نشود. شما با این ریسک بزرگ مواجه هستید که اعتبار رسانه ای خودتان را از دست بدهید.
به زبان دیگر رسانه ها به صورت مشخص از قواعد عرضه و تقاضای بازار پیروی می کنند. می توانند یک نیاز کاذب برای شما ایجاد کنند ولی این نیاز کاذب باید یک محمل برای پذیرش داشته باشد. پس یک سری محدودیت وجود دارد، مثلا اگر مردم مصر مسلمان و ضد آمریکایی هستند شما می توانید نیاز کاذب برای یک حکومت لیبرال ایجاد کنید ولی نمی توایند نیاز کاذب برای ارتباط حسنه با آمریکا ایجاد کنید. (مثال است مناقشه نکنید)
حالا بیایید فرض کنیم جنبشی توسط رسانه ها برای اصلاح نظام ایجاد شده است. پیش فرض هم این است که محمل برای نیازی به نام الشعب یرید اصلاح النظام فراهم بوده است. یعنی مثلا یک حکومت دیکتاتور داریم. خوب اگر رهبری در این میان باشد مثلا همین حضرات موسوی و کروبی. اگر این ها بخواهند از محمل عدول کنند، بله امکان ندارد. چرا چون که اصلاح النظام بر روی یک محملی بنیان شده که اون محمل یک نیاز اساسی بوده است. (توجه کنید محمل با شعارها و اهداف انقلاب فرق می کند. ممکن است شعارها و اهداف واقعا پاسخ گوی محمل در عالم واقع نباشد ولی شما با کار رسانه ای توانسته اید مردم را قانع کنید که لازانیا سیر کننده است) اما تصور کنید که یکی این آقایان رهبرنما از شکلی از اصلاح سخن به میان بیاورد که با الگوی رسانه ای دیکته شده هماهنگ نباشد ولی پاسخگوی نیازی که اسمش را گذاشتم محمل باشد. این جا آن رسانه ی ایجاد کننده ی بحران تقریبا کار بسیار سختی خواهد داشت. زیرا که باید یک جنبش را از اول طراحی کند. پس این طور نیست که رسانه مبسوط الید باشد و رهبرهای بیل بیلکی هیچ کاره.
حالا ببینیم اصلا انقلاب با رهبری رسانه ای صرف ممکن است؟ خیلی بعید است. چون شما اول باید به یک فرد ولو بیل بیلک اعتماد داشته باشید بعد بر مبنای حرف او بروید میدان تحریر. احتیاج به یک چهره دارید که حرف ها و پیام ها را یکسان کند. رسانه های متکثر و جنبش های بی سر به سرعت دچار ازمهلال خواهند شد. زیرا که اعتماد مردم به رسانه ها هیچ وقت جایگزین اعتمادشان به رهبران انقلابی ولو بیل بیلکی نخواهد شد. رسانه ویژگی هیومنیتایز شدن را ندارد بنا براین فقط وقتی می تواند همراه سازی ایجاد کند که یک رهبر که نماد آینده ی تغییر است پیدا شود. این آدم یا آدم ها می توانند نقش سراب را بازی کنند ولی نمی شود انقلاب سرابی ایجاد کنیم ولی سراب نداشته باشیم.
هم چنین اگر یک نفری پیدا شود که یک حرف هایی بزند که با نیازهای بیشتری هماهنگ باشد. محمل های بیشتری را تامین کند و با وسیله ای بتواند حرفش را برساند به گوش مردم. کاشت شما را می تواند برداشت کند و از فضای تند حاصل از خیزش مردمی برای حذف رهبر بیل بیلکی شما استفاده کند. (ماکارونی بدهد با نوشابه)

ببینید این چقدر کار پر ریسکی است؟ برای همین است که من نمی توانم تصور کنم غرب چنین ریسکی را ابتدئا بپذیرد. مگر آن که پیش از آن با تمامی کسانی که ولو به قدر اندکی توانایی جریان سازی و تغییر مسیر دارند به تفاهم برسد. حالا شما قدرت منطقه ای مثل ایران را می توانید دست کم بگیرید؟ مناقشه که نداریم که ایران یکی از قدرت های منطقه ای است؟
یا حالت دیگر، همان است که این حرکت بر مبنای تصادف ایجاد شده و سپس تمام ابزارها برای مدیریت آن به حرکت در آمده.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote] جناب واریور. مثلا، فرض کنید که شما الان گرسنه اید یا سیر نیستید. اگر تبلیغات رسانه ای به شما بگوید بروید لازانیا بخورید. اگر گرسنه باشید احتمال جذب شما بالاست، اگر سیر هم نباشید و تبلیغات موثر و شدید باشد احتمال دارد بروید و گازی به لازانیا بزنید. اما شرایطی را تصور کنید که شما سیر هستید. اگر عالمی هم تبلیغ کنند شما از جایتان تکان نخواهید خورد. حالت دیگری را هم تصور کنید، شما تشنه هستید، یعنی آب یا مایعات می طلبید، اگر رسانه از صبح تا شب هم تبلیغ لازانیا کند، تا تشنگی شما بر طرف نشود از گلویتان پایین نخواهد رفت. یا مثلا شما هیچ وقت تحت تاثیر تبلیغات جسارتا نوار بهداشتی بانوان قرار نخواهید گرفت. چون محمل آن موجود نیست.[/quote] اين برميگرده به مديريت تبليغات .
و تمامي رنگ عوض كردن ها و چرخش هاي رسانه اي كه مثالهاي زيادي رو هم ميشه زد به همين خاطر انجام ميشه .

اما موردي كه در پاراگراف بالايي گفتم :[quote]
اين رسانه ها مستقل عمل نميكنند مديريت واحد دارند همگي يك پازل را جداگانه با هم ميسازند . بقولي هر كدام يك گوشه كار را ميگيرند .

يكي ساز مخالف ميزنه و ديگري موافق از اين رو مردم هر كدام يكي از انها انتخاب ميكنند و شايد براي مردم اين تصور وجود داشته باشد كه تفاوتي وجود دارد اما در اصل همه شان مغلوب رسانه شدند و اين رسانه ها هستند كه چپ و راست رو بعنوان مخاطب نگه داشته اند و هدفشان هم همين هست . آنها هر دو طرف را در اختيار خواهند گرفت و مديريت خواهند كرد تا نتيجه مطلوب از برايند كل حركت بدست آيد .[/quote]

يه مثال ساده :

تركيب تلويزيون هاي من و تو فارسي 1 و دهها كانال فارسي متنوع ديگه ! كه هر كدوم يك چيز رو تبليغ ميكنند (يكي آب ديگري نوشابه و شربت براي تشنگي يا انواع غذا ها براي گرسنگي) اين ترافيك تبليغات باعث ميشه تا اون رسانه عالم به اقليت تبديل بشه . قرار نيست اين رسانه ها همه بيان و عليه نظام تبليغ كنند ! كافيه وقت مردم رو بگيرن كه صداي تلويزيون هاي نظام شنيده نشه .
حالا ميرسيم به قبولوندن خبر (بگذريم از تكنيك هاي روانشانسي و چهره هايي كه اخبار ميگن و يا خبرهايي كه مهندسي شده و هماهنگ پخش ميشه كه يكي از دوستان هم اشاره اي داشتند) :
اين خواست بيننده هست كه از چند منبع يك خبر رو دريافت كنه تا مطمئن بشه .
ما يك عالم داريم ! و در مقابلش صدها عالم قرار ميدن كه گفته هاشون به اين فرق داره ولي با يك منحني خاصي از نزديك به گفته هاي اين عالم رسانه اي ما شروع ميشه و ميره بالا همين باعث ميشه تا كه اون رسانه ها طيف بيشتري رو پوشش بدن و اكثريت افكار رو بدست بگيرند .


[quote]به زبان دیگر رسانه ها به صورت مشخص از قواعد عرضه و تقاضای بازار پیروی می کنند. می توانند یک نیاز کاذب برای شما ایجاد کنند ولی این نیاز کاذب باید یک محمل برای پذیرش داشته باشد. پس یک سری محدودیت وجود دارد، مثلا اگر مردم مصر مسلمان و ضد آمریکایی هستند شما می توانید نیاز کاذب برای یک حکومت لیبرال ایجاد کنید ولی نمی توایند نیاز کاذب برای ارتباط حسنه با آمریکا ایجاد کنید.[/quote] البته توي اين مورد قضيه بكل فرق داره . ولي از جنبه رسانه اي ميگيم وقتي طرف از يك چيزي داغ هست اول بايد سرد و خنثي اش كرد بعد بايد به درونش وارد شد ! حالا توجيحات و توضحيات شروع ميشه ...
اين فرايند طولاني هست كه آمريكا براش عجله اي نداره و اگر هم تعجيل كنه جواب نميگيره .
بطور مثالي عرض ميكنم :
اين مورد كه ضد امريكايي هستند ابتدا با تقليل پيدا كنه بعد تبليغات شروع بشه بعد نياز به ارتباط با آمريكا درون اون جامعه از طرق گوناگون (علمي نظامي سياسي و مهمتر از همه اقتصادي) وارد ميشه اونوقت حالا بحث بر سر اينكه روابط حسنه چطور باشه صورت ميگيره و در ادامه نفوذ تكميل ميشه . (كه جنبه رسانه اي اين قضيه بسيار بالاست)
[quote] زیرا که باید یک جنبش را از اول طراحی کند. پس این طور نیست که رسانه مبسوط الید باشد و رهبرهای بیل بیلکی هیچ کاره.
حالا ببینیم اصلا انقلاب با رهبری رسانه ای صرف ممکن است؟ خیلی بعید است. چون شما اول باید به یک فرد ولو بیل بیلک اعتماد داشته باشید بعد بر مبنای حرف او بروید میدان تحریر. احتیاج به یک چهره دارید که حرف ها و پیام ها را یکسان کند. رسانه های متکثر و جنبش های بی سر به سرعت دچار ازمهلال خواهند شد. زیرا که اعتماد مردم به رسانه ها هیچ وقت جایگزین اعتمادشان به رهبران انقلابی ولو بیل بیلکی نخواهد شد. رسانه ویژگی هیومنیتایز شدن را ندارد بنا براین فقط وقتی می تواند همراه سازی ایجاد کند که یک رهبر که نماد آینده ی تغییر است پیدا شود. این آدم یا آدم ها می توانند نقش سراب را بازی کنند ولی نمی شود انقلاب سرابی ایجاد کنیم ولی سراب نداشته باشیم.[/quote] اين مسايل موردي هستند (يعني بسته به شرايط تايين ميشوند) اگر رهبريت رو رسانه اي درنظر بگيريم ! اونوقت كليه مسايل رو متوجه ميشيم .

همونطور كه مصطفي باي عزيز هم به كرات فرمودند . اهداف پشت اين تحركات رسيدن به اصول يك انقلاب اجتماعي مشخص نيست . مقصود فقط بر هم زدن اوضاع اين كشور ها و تضعيف دولتهاي دمكراتيك ساخته شده بعد از اون هست .

چنانكه در عراق شاهد اين مدل هستيم . حكومتي كه در عراق بسيار ضعيف تشكيل شده همينطور حكومت كرزي در افغانستان . هدف اين نيست كه واقعا حاكميت در دست مردم بمونه يا مردم رو دور رهبري جمع بكنند تا يك انقلاب واقعي (حتي وابسته به غرب)‌رو شاهد باشيم (چون يك حكومت انقلابي آتيه دار ميتواند تبديل به يك قدرت مشخص و تاثير گذار شود خصوصا كه پوپوليست و دمكراتيك و با حظور همه احزاب كه اسلامگرايان هم جزو اون باشند ) پس اصلا نبايد رهبري وجود داشته باشد . بلكه اين مردم بيچاره بايد براي تشكيل حكومت در سراب دمكراسي از نفس بيفتند و توان شكايت هم نداشته باشند .
اين دولتهاي رسانه هاي هم مرتبا وكيل هر دو طرف خواهند بود ! و برنده اصلي بازي .

كه نتيجه اش تضعيف اتحاد سياسي و اجتماعي اون جامعه هدف خواهد بود. هيچ برنامه اقتصادي و سياسي بلند مدتي در اين كشورها ديده نخواهد شد . فساد گسترده (بدليل ضعيف و عمر كوتاه حاكميتها) در سيستم مالي و اداري اون جامعه بروز خواهد كرد و اون ملت به دهها يا شايد صدها سال به عقب خواهد برد ! و شرايط رو براي حضور تفكر وابستگي حقارت بهتر فراهم ميكنه .

(غرب نياز داره تا خودش زودتر دست به كار بشه و اين حكومت هاي بيمصرف يا منقضي شده توتاليتر رو قبل از خواست توام با رهبري واحد در يك جامعه كنار بزنه).
حالا اگر با هزينه كمتر بدون حمله نظامي مثل اين انقلاب ها بتونه چه بهتر ! .

[quote]ببینید این چقدر کار پر ریسکی است؟ برای همین است که من نمی توانم تصور کنم غرب چنین ریسکی را ابتدئا بپذیرد. مگر آن که پیش از آن با تمامی کسانی که ولو به قدر اندکی توانایی جریان سازی و تغییر مسیر دارند به تفاهم برسد. حالا شما قدرت منطقه ای مثل ایران را می توانید دست کم بگیرید؟ مناقشه که نداریم که ایران یکی از قدرت های منطقه ای است؟
یا حالت دیگر، همان است که این حرکت بر مبنای تصادف ایجاد شده و سپس تمام ابزارها برای مدیریت آن به حرکت در آمده.[/quote]
بله اين حركت ريسك زيادي دارد ولي اگر به اين دقت كنيم كه چنين وقايعي بارها رخ داده و به هيچ وجه تا به امروز چنين هماهنگي و پوششي نداشته اند ميتوانيم بگوييم كه اتفاقي نيست .
وقايع يمن (جنگ داخلي) وقايع انتخابات مصر ! و موارد مشابه اي از اين دست زيادند و هر كدام نيز ميتوانستند به چنين سرانجامي بينجامند .
اما غرب با يك حركت الگو سازي شده (و كاملا عجيب و غير معقول تونس)موفق شد خودش موتور اين حركت رو روشن كنه و سپس به مديريت اون از طريق رسانه ها بپردازه . به ياد داشته باشيم كه در شرايط آشوب براحتي ميشه هر خبري رو در مورد كشورهاي هدف ارسال كرد بدون اينكه نيازي به اثباتش باشه .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

من خيلي وقت كم دارم و سوادم هم مثل اساتيد نيست ، پس به اميد مفيد بودن ، به نوشتن جملات ساده اكتفا مي كنم .

در مورد بحث رسانه

1 ) رسانه هايي مثل توييتر و فيس بوك صاحب نداره . اينكه مي گم صاحب نداره نه اينكه مالكيت نداره ، منظورم اينه كه نميشه جهت دهي را مثل يك شبكه تلويزيوني و يا يك روزنامه هدايت كرد . براي رسانه اي مثل توييتر و فيس بوك نميشه از كلمه اي مثل ارباب رسانه براي مالكيت آن استفاده كرد . نام ها مثل فلان خبرنگار ، فلان مجري و كارشناس شبكه خيلي وقته توش گم شدن .

2) وقتي كه پاي توييتر ، فيس بوك و ايميل در كشوري باز مي شه آن هم به عنوان رسانه اي كه از داخل نميشه كنترلش كرد و بيشتر جنبه نظارتي وجود داره ، اولين استفاده اي كه براي همگان داره ، رشد آگاهي هاييست كه حاكميت تا كنون جلوي حاصل شدن آن را مي گرفت . يعني چيزي كه توي راديو ، تلويزيون و روزنامه ها منتشر نمي گشت و سانسور مي شد ، اكنون با يك كليك در اختيار همه هست. هر كسي هم مي تونه اين آگاهي را بين افراد خانواده خودش منتشر كنه . و اين موج اگاهي گسترده تر خواهد شد .هميشه آگاهي موجب حركته ، هرچند رهبري براش تصور نكنيم اما خواستها را عيان و عريان مي كنه .

3) از طرفي چيزي كه در مورد دانش منتشر شده بوسيله اين رسانه بسيار جالبه ، اينه كه بخش عمده آن نوشتاريست ، يعني همون كاري كه اكثر من و شما انجام مي ديم و داريم توي ميليتاري تايپ مي كنيم و به اين نكته تاييد مي كنم كه مردم با مشق نوشتن خيلي بيشتر و بهتر ياد مي گيرن و تلاش براي عملي كردن آموخته هاي خود را پيگيري مي كنن . و جالبي آن اينكه ما در مورد نوشته ها خيلي[b] بيشتر و خلاصه تر [/b]حرف مي زنيم و آنها را انعكاس مي ديم .

4) به نظرم اون فاصله اي كه بين نخبگان جامعه و عوام قرار داشت هم كمتر و كمرنگتر مي شه ! به خاطر [b]رشد آگاهي[/b] و به خاطر فهم[b] تأثيرگذار بودن[/b] . نه اينكه برعكس فكر كنيم بگيم نخبه ها تأثير گذاري بيشتري مي تونن داشته باشن بلكه فاصله بين مردم و نخبه هاي جامعه كمتر مي شه و نخبه ها دردسر بيشتري خواهند داشت . و نظراتشون بدقت و وسواس بيشتر ، بررسي مي شه .

همينجا توي ميليتاري دردسر مصطفي و حامد رو از دست نقد و انتقاد از نظراتشون و البته بحث خودشان با يكديگر را مي بينيد . كلا هيچ كس در امان نيست و از اين پس هم نخواهد بود .icon_cheesygrin

بگذاريد اراجيف خودم را اينطور ادامه بدم . :mrgreen:

رسانه هاي غير دولتي و غير وابسته اي چون ويكي ليكس ، توييتر ، فيس بوك ، ايميل ، وبلاگ و ... در حال براه اندازي موج آگاهي جديدي در تمام دنيا هستند ، اين موج آگاهي ، خواسته هايي كه تاكنون توسط حاكميت به خوبي مديريت شده يا پس زده مي شد را مثل جدا شدن نفت از آب و شناور شدن آن بر روي آب مطرح مي كنن و تنها يك كبريت براي اشتعال كافيست .

غرب خودش هم در گير اين مسئله هست . اونجايي كه توي ايتاليا فضاحت برلوسكني را نميشه قايم كرد . آنجايي كه دانشجويان و دانش آموزان انگليسي به خاطر شهريه ها به خيابان مي ريزند . اگر رشد اينترنت ادامه پيدا كنه ، يواش يواش جا براي شبكه هاي بيكيفيت ماهواره اي هم كم خواهد شد . مردم فيلمهاي مستند اماتوري خودشان را مي ذارن روي اينترنت و تنها چند سايت براي مديريت آنها كافيه .

من نظر مصطفي را كه حقيقت را نبايد از چشم مردم پنهان كرد ، تأييد مي كنم . امروز ديگر نمي توان چنين كاري كرد . اگر چنين كنيد ، اعتماد مردم را به خود از دست مي دهيد .اما حتي اگر آغاز اين حركت هم با آنها باشد ، كاري بس دشوار در مديريت آن پيش رو دارند . بياد داشته باشيم در انقلاب مصر ، فيس بوك به بهانه ايجاد صدمه براي مردم از از ارائه خدمات خودداري كرد .

هيچ مشكلي نيست كه قيام مردمي در خاورميانه و آفريقا را بيداري بدانيم . مردم از تأثير گذاري خودشان مطلع شدن و براي خواسته هايشان مي جنگند. ما هم مي توانيم از همان توييتر و فيس بوك استفاده كنيم و تآثير گذار باشيم . اما بايد براي آينده دامنه ابزار رسانه اي خود را گسترش دهيم و آزادي ابراز عقيده بيشتري را فراهم كنيم . يكي از بزرگترين مشكلات جامعه ايراني آن است كه گروهي از نخبگان ما كم شدن فاصله خود با مردم را بر نمي تابند.

===================================

مهدوي عزيز خبر محاصره ليبي را توسط آمريكا گذاشته ، اما به نظر مي رسه آمريكا ئيها بطور جدي درگير جنگ نشن . دو يا سه روز پيش ، وزير دفاع امريكا مي گفت هركس كه يك جنگه زميني ديگر را مطرح كنه بايد در سلامتي عقلش شك كرد . ( اختلاف نظر در آمريكا وجود داره و گمان نمي كنم آمريكائيها حاضر به پذيرش تلفات سنگين باشن )
از همين الان بعضي اخبار در مورد مسلح بودن ارتش ليبي به تسليحات شيميايي مثل گاز خردل منتشر مي شه .

===================================
گزارش شده ، دوشنبه يك انبار مهمات در شرق اجدابيه توسط جت هاي جنگي بمباران شده است
معمر قذافي تهديد به بمباران ميدان اصلي شهر در از زاويه نموده است
نيروهاي مردمي در از زاويه يك تانك را با آر پي جي منهدم نموده اند .

منبع :


[url=http://english.aljazeera.net/news/africa/2011/02/2011228191419265337.html]http://english.aljazeera.net/news/africa/2011/02/2011228191419265337.html[/url]

جناب ديوانه يك حرف حالبه ديگه هم زده : مردمم من رو دوست دارن و طرفدار من هستند . icon_arrowd

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]آمريكا، انگليس و فرانسه در ليبي پايگاه نظامي تأسيس مي‌ كنند[/b]
خبرگزاري فارس: برخي ديپلمات‌هاي ليبيايي از اقدامات آمريكا، انگليس و فرانسه براي تأسيس پايگاه‌هاي نظامي در شرق ليبي خبر دادند.

به گزارش فارس به نقل از شبكه تلويزيوني "پرس تي‎وي "، گزارش‌هاي منتشر شده از اين امر حكايت دارد كه انگليس، فرانسه و آمريكا صدها مشاور نظامي را در ليبي مستقر كرده‌اند تا پايگاه‌هاي نظامي را در منطقه شرقي و نفت‌خيز اين كشور ايجاد كنند.

بنا بر اين گزارش، چندين ديپلمات ليبيايي در گفت‌وگو با رسانه‌هاي خبري اعلام كرده‌اند: اين نيروهاي نظامي آمريكايي در حال تأسيس و راه‌اندازي پايگاه‌هايي در شهرهاي بن‏غازي و طبرق، شهري ساحلي در صد و چهل كيلومتري مرز ليبي با مصر، هستند.

اين گزارش افزود: نيروهاي ويژه انگليس و آمريكا در تاريخ 23 و 24 فوريه (4 و 5 اسفندماه) در شهرهاي نفت‌خيز ليبي در شرق اين كشور مستقر شده‌اند.

بر اساس اين گزارش، 3 ناوجنگي نيروي دريايي هند نيز قرار است به زودي در اين منطقه مستقر شوند. اوايل روز گذشته ارتش آمريكا تأييد كرد كه نيروهاي دريايي و هوايي خود را در اطراف ليبي مستقر كرده است.

يك سخنگوي پنتاگون اعلام كرد كه چندين طرح بر حسب مقتضاي شرايط حال براي ارائه گزينه‌هاي مختلف و ايجاد انعطاف‌پذيري در هنگام تصميم‌گيري‌ها در نظر گرفته شده‌اند.

"هيلاري كلينتون " وزير امورخارجه آمريكا روز گذشته اعلام كرد: واشنگتن تمام گزينه‌هاي ممكن را براي اقدام در قبال ليبي در نظر مي‌گيرد.

لينك خبر : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8912100949
--------------------------------------------------------------------------------------------
[b]تغییر آرایش نظامی ناوگان آمریکا در نزدیکی آب‌های منطقه‌ای لیبی[/b]
شبکه خبری بی‌بی‌سی لحظاتی پیش از تغییر آرایش نیروهای دریایی و هوایی آمریکا در نزدیکی آب‌های منطقه‌ای لیبی خبر داد.به گزارش سرویس بین الملل شبکه ایران، شبکه خبری بی‌بی‌سی لحظاتی پیش از تغییر آرایش نیروهای دریایی و هوایی آمریکا در نزدیکی آب‌های منطقه‌ای لیبی خبر داد. بی‌بی‌سی در مورد نوع تغییر آرایش نیروی دریایی و ناوگان هواپیمابر آمریکا در منطقه توضیحی ارائه نکرد اما به نظر می‌رسد همان‌طور که قبلا هشدار داده شده بود، این آرایش، آرایشی تهاجمی باشد.
بسیاری از منابع خبری قبلا هشدار داده بودند که ممکن است غرب و در راس آن آمریکا به دنبال دخالت نظامی در لیبی و تسلط بر منابع انرژی این کشور هستند. قدرت‌های غربی ثابت کرده‌اند که به راحتی از کنار منابع انرژی نمی‌گذرند و به دنبال داشتن پایگاهی در شمال آفریقا برای چنگ‌اندازی هرچه بیشتر بر منابع غنی این منطقه هستند.
برخی کارشناسان این سناریو را مطرح کرده‌اند؛ همان‌طور که دیکتاتوری همچون صدام حسین فرصت حضور آمریکا در خاورمیانه را فراهم کرد، قذافی می‌تواند این فرصت را در شمال آفریقا در اختیار آمریکا و متحدین غربی این کشور قرار دهد.
مردم لیبی تاکید کرده‌اند که تنها خواستار کمک‌های بشردوستانه و اعلام منطقه پروازممنوع بر فراز این کشور هستند و هیچ نیازی به حضور نیروهای خارجی در کشور خود نمی‌بینند.

لينك خبر : http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?id=70250

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان منتظره يك عراق ديگه باشيد.در ابتدا ارتش امريكا نيروهاي زورگو رو كنار ميزنه و مردم هم استقبال ميكنن و در مرحله بعد گروههاي مقاومت عليه امريكا تشكيل خواهد شد.طبق معمول ديگه عادي شده icon_cheesygrin .دوستان فراموش نكنيد كه ليبي ثروتمند تر از اونه كه دولتهاي غربي ازش بگذرند!!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جنگنده‌هاي رژيم قذافي از روز گذشته تاكنون چندين انبار اسلحه را در مناطق اجدابيا و الحنيه در شرق بنغازي بمباران كردند.
به گزارش فارس، ‌تلويزيون الجزيره قطر دقايقي پيش در خبري فوري از بمباران انبارهاي اسلحه توسط يك جنگنده رژيم قذافي در منطقه الحنية در نزديكي‌هاي بنغازي خبر داد و افزود: اين انبار در پادگان نظامي الحنيه در نزديكي‌هاي منطقه اجدابيا قرار دارد.

روز گذشته نيز دو جنگنده قذافي چندين انبار اسلحه را منطقه "اجدابيا " در شرق بنغازي بمباران كرده بودند.

از طرفي ديگر بر اساس تصاويري كه بر روي سايت يوتيوب منتشر شده است انقلابيون بنغازي با استفاده از اسلحه‌هاي سبك و سنگين يك بالگرد رژيم قذافي را سرنگون كرده‌اند.

بسياري از ناظران سياسي بمباران انبارهاي اسلحه از سوي رژيم قذافي كه پيش از اين توسط سيف الاسلام قذافي تاييد شده است را نشانه‌ قناعت رژيم ديكتاتوري قذافي به نزديكي زمان سرنگوني آنها برشمرده‌اند.
لينك خبر : http://www.jahannews.com/vdceev8znjh8nei.b9bj.html
-----------------------------------------------------
با سلام خدمت همه دوستان گرامي
به اين ترتيب با هجوم آمريكا مردم ليبي اگر بخواهند هم سلاحي براي مقابله با آنها نخواهند داشت . ضمن اينكه بعيد است آمريكا از عراق درس نگرفته باشد و بي گدار به آب بزند . با اين حمله و تصرف شرق ليبي همزمان تونس و ليبي و مصر تحت كنترل و تسلط آمريكايي ها در مي آيد . با جدا شدن جنوب سودان و تاسيس پايگاه نظامي آمريكا در آنجا اين حلقه محاصره تكميل خواهد شد . تجزيه احتمالي ليبي گام بعدي خواهد بود . البته در حال حاضر مردم عليه قذافي مسلح شده اند اما اينكه آمريكايي ها و همپيمانانشان را دشمن بدانند محل شبهه است .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.