ALI

تحلیلی بر جنگ های فرسایشی اسرائیل و مصر 1970-1967

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

نکته ای که در فمایشات علی آقا توجه من رو جلب کرد ارتقا تانک ها در سال 1960 در اسرائیل هست که بعد هم شروع به ساخت میراژ 5 میکنن که در اون سال و با توجه به تازه تاسیس بودن کشور اسرائیل یک موفقیت واقعا چشمگیر برای این کشور هست و همین کارها باعث این بوده تا حالا خیلی راحت شرع به ساخت تسلیحاتی کنه که هر کدوم به راحتی در بین برترین های هم کلاس خودشون قرار داره
و نکته ناراحت کننده این هست که اون زمان که اسرائیل این کارها رو انجام میداده ایران چیکار میکرده ؟

  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رژیم صهیونیستی...کشور اسرائیل دیگه چیه؟ :-x
  • Upvote 7
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


رژیم صهیونیستی...کشور اسرائیل دیگه چیه؟ :-x



حالا شما کلش رو ول کردی چسبیدی به یک کلمه ؟
نخسته حلجی!
  • Upvote 6
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسيار عالي بود علي جان.
بي‌صبرانه منتظر خوندن ادامه‌اش هستم.

فقط يه چيز.
هميشه در متون و نوشته‌جات مختلف به خط بارلو اشاره مي‌شه. ولي متأسفانه منبع فارسي درست و حسابي‌اي كه درخصوص اين خط توضيح داده باشه وجود نداره (يا حداقل من نديدم) و به همين خاطرم عظمت كار اسرائيلي‌ها و دو برابر اون عظمت كار مصري‌ها همواره مغفول مونده.
خواستم جسارت كرده ازت بخوام اگه وقت و حوصله‌اش رو داري در اين خصوص هم مطلبي بنويسي.

-----------------------------------------------------------

چيزي كه جالبه، تاكتيك خبرسازي و پروپاگانداي شرقي است كه فارغ از اينكه انديشه‌ي كمونيسم در اون حاكم و يا حداقل اثرگذار باشه يا نباشه، بطور فراوون ازش استفاده مي‌شه.

در نقطه‌ي مقابل، در تفكر نظامي غربي اين مسئله جايگاه چنداني نداره كه هيچ، بالعكس هراس و بزرگ كردن گاهاً اغراق آميز دشمن بيشتر نقش داره.

-----------------------------------------------------------

اشاره‌ي ارزشمندي كه شما توي اين تاپيك داشتي، اشاره به تسليح اسرائيل توسط فرانسه (و نه ايالات متحده)، عدم پشتيباني‌اش توسط فرانسه و انگلستان پس از جنگ ژوئن و همچنين اثرگذاري اعراب در عرصه‌ي سياسي هست كه بعضاً كاملاً‌ متفاوت و بعضاً متضاد با دانسته‌هايي هست كه در ذهن دوستان با سخنراني و كتاب اين و اون فرو رفته.

چون طبق تعاريف اسرائيلي‌ها ترسو، امريكايي‌ها نوكر اسرائيل، انگليس و فرانسه نوكر اسرائيل، اعراب ترسو و بي‌خاصيت، جامعه‌ي جهاني ساكت، سازمان ملل حامي اسرائيل و شوروي هم عامل اسرائيل معرفي مي‌شه و جز اين هم هيچ رابطه و سياست و تصميم ديگري وجود نداره‌. به عبارتي تحليلي جز اينكه همه چيز يه نقشه‌اس و فقط يه كشور بود كه اين نقشه رو بهم زد ... درست نيست!

اميدوارم دوستان خط به خط كلام شما رو با دقت مورد مطالعه قرار بدن و ترسي از اين نداشته باشن كه دانسته‌هاشون به سادگي نقش بر آب بشه. چون به جاي تخيل، دانش بدست ميارن.

------------------------------------------------------------

ان شاءالله در ادامه‌ي فرمايشاتت، سوالاتي رو از خدمتت خواهم پرسيد كه هرچند براي شما زحمت خواهد بود، ولي به يادگيري حقير و دوستاني كه مشتاق هستن بهتر و بيشتر كمك خواهد نمود.

==============================================

پ.ن : دوستاني كه كل متن رو ول كردن و چسبيدن به يه واژه واقعاً جاي تعجب دارن!
يعني با گفتن يا نگفتن نام اسرائيل، نام اين كشور تغيير مي‌كنه؟ يا دويست و خورده‌اي كشور جهان كه اين كشور رو به اين نام مي‌شناسن، تصميم‌شون عوض مي‌شه؟!
يا شايدم در پروسه‌ي شعار دادن خللي بوجود مياد؟!

لابد به جاي امريكا هم بايد بگيم «شيطان بزرگ» تا يه وقت اعتقادات دوستان خدشه‌دار نشه!

خواهشاً از اين دست رفتارها دست بردارين و يكم منطقي‌تر در اين بحث‌ها حضور داشته باشين.
چرا كه اساساً بحث‌هاي تحليلي، جاي نوشتن جملات شعاري و احساسي نيست!

نهايتش اگه دوست نداشتين حتي نام اسرائيل رو جايي بخونين، هرجا به نام اسرائيل رسيدين خودتون «رژيم صهيونيستي» بخونيدش.
والا چه شما اين كشور رو به اين نام به رسميت بشناسين و چه نشناسين، نام بين المللي رژيم حاكم بر منطقه‌ي اورشليم، اسرائيل هست و با اين دست شعارها هم نامش تغيير نمي‌كنه.
  • Upvote 11
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
انگلیس و فرانسه نوکر صهیونیسم بین الملل هستن....رژیم صهیونیستی جزئی از صهیونیسم یین الملل هست
  • Upvote 3
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش سوم


از آن سو نیز مصر به شدت بر بازپس گیری سینا از اسرائیل اصرار می ورزید. فشارهای همه جانبه بر مصر بیش از سایر کشورها بود. مصری ها مجبور بودند تا لااقل تظاهر کنند که جنگ شان با اسرائیل به پایان نرسیده است و برای بازپس گیری سرزمین اشغالی شان در حال تلاش هستند. در حالیکه سایر کشورها تمایل چندانی به یک جنگ دوباره با اسرائیل و بازپس گیری مناطق تحت اشغال خودشان نشان نمی دادند. ملک حسین ، پادشاه اردن که بسیار شخص ترسویی بود ، پس از جنگ ژوئن دیگر حتی به فکر رویارویی با اسرائیل نیز نیفتاد. به گونه ای که حتی مصر و سوریه تا واپسین لحظات آغاز جنگ اکتبر 1973 نیز ، وی را در جریان نقشه حمله به اسرائیل قرار نداده بودند (چرا که وی متهم به سازش پنهانی با سران اسرائیل بود) . از اینجا بود که پس از پایان جنگ ژوئن یک سلسله جنگ های محدود ما بین اسرائیل و مصر اتفاق افتاد. البته سوریه نیز عملیات های محدودی علیه اسرائیل انجام داد. اما عملیات های سوریه بیشتر در حد چند تک محدود بود و ارزش نظامی چندانی به بار نیاورد و نیازی به بازگو کردن آن نیست. اما مصر بیش از سایر کشورها بر بازپس گیری مناطق اشغالی کشورش تاکید می ورزید.

تنها چند روز پس از آتش بس جنگ ژوئن ، جنگ فرسایشی بین مصر و اسرائیل آغاز شد. در اول جولای (یعنی تنها 20 روز پس از پایان جنگ ژوئن) یک تیم کماندویی ارتش مصر در صحرای سینا به یک ستون زرهی اسرائیلی که در نزدیکی منطقه راس الشیخ مستقر شده بودند ، حمله کردند. در این حمله کماندوهای ارتش مصر با استفاده از راکت های RPG7 حملات گسترده ای علیه ستون زرهی اسرائیلی ها به اجرا گذاشته و بلافاصله نیز گریختند. اما از آنجایی که اسرائیلی ها در آماده باش بودند ، این حمله مصری ها تلفات زیادی به بار نیاورد. در این حمله یک نیمه شنی از نوع M3 منهدم شد و به جز آن ضربه دیگری بر اسرائیل وارد نشد. در این مرحله خبری از نیروی هوایی مصر نبود و کماندو های مصری بدون ساپورت هوایی اقدام به این حمله کردند. روز بعد یک یگان محدود توپخانه سنگین ارتش مصر که در مجموع به 9 قبضه توپ سنگین 152 میلیمتری مجهز شده بودند در سه گروه سه تایی به نزدیکی های کرانه کانال آمدند و بلافاصله پس از دریافت گرای توپخانه از سوی کماندوهای مستقر در کرانه شرقی ، توانستند در یک لحظه کوتاه آتش سنگینی را بر روی مواضع اسرائیلی ها در شرق کانال سوئز بریزند. یگان توپخانه ای مزبور بلافاصله پس از اجرای آتش ، از ترس اینکه مبادا نیروی هوایی اسرائیل مقابله به مثل کند ، بلافاصله به سمت غرب و عمق خاک مصر گریختند. در روز چهارم جولای اولین حمله هوایی مصر به اسرائیل در صحرای سینا صورت گرفت. در این حمله دو فروند میگ 17 به همراه یک فروند میگ 21 که وظیفه مراقبت و شناسایی و پیش اخطار را داشت ، به کرانه شرقی کانال و به مواضع اسرائیلی ها حمله کردند. در این حمله چندین هدف از پیش تعیین شده مورد اصابت قرار گرفت و البته یکی از جنگنده های میگ 17 مصری نیز توسط موشک های هاوک اسرائیلی ها سرنگون شد و خلبان آن نیز کشته شد. در روز هشتم جولای نیز یک میگ 21 مصری که به تجهیزات شناسایی مجهز شده بود ، به منظور انجام عملیات شناسایی پایگاه های نظامیان اسرائیلی به پایگاه های اسرائیلی ها در منطقه القنطره واقع در شمال غرب شبه جزیره سینا نفوذ کرد که البته آن هم توسط رادارهای MIM23 اسرائیلی شناسایی و رهگیری و در نهایت توسط موشک هاوک سرنگون شد.

اما این سرنگونی ها از سماجت مصر کم نکرد. بلافاصله روز بعد دو جنگنده سوخو 7 نیز در حالیکه به تجهیزات شناسایی منطقه مجهز شده بودند ، به کرانه شرقی کانال نفوذ کردند و از ساعت 6 الی 7.30 صبح عملیات شناسایی منطقه را انجام دادند ، بدون آنکه با هیچ پست رادار زمینی و یا جنگنده اسرائیلی در آسمان سینا مواجه شوند. غافل از اینکه دیده بان های اسرائیلی آنها را در هنگام ورود به منطقه دیده اند. اسرائیلیها که می دانستند مصری ها از این نفوذ خود (که به خیال خود با غافلگیری اسرائیل صورت گرفته بود) جری خواهند شد ، خود را برای مواجهه آماده کردند. درست بعدازظهر همان روز دوباره همان دو جنگنده سوخو 7 به منظور شناسایی منطقه به شبه جزیره سینا اعزام شدند. بلافاصله رادارهای اسرائیلی وجود این دو جنگنده را کشف کرده و دستور مقابله با آنها به جنگنده های اسرائیلی منتقل شد. دو جنگنده میراژ 3 اسرائیلی به تعقیب این دو جنگنده مصری پرداختند و موفق شدند یکی از آنها را سرنگون کنند و دیگری نیز به مصر فرار کرد. جالب اینجاست که به منظور عوض کردن نظر اسرائیلیها و غافلگیر کردن آنها ، در صبح همان روز کماندو های مصری چند حمله گسترده به پایگاههای اسرائیلیها در 60 کیلومتری جنوب القنطره ، در منطقه دفرسوار ترتیب دادند تا بلکه اسرائیلی ها را از مناطق شمالی منصرف ساخته و آنها را متمایل به دفرسوار کنند. اما این اقدامات آنها نیز نتوانست توجه اسرائیلیها از نفوذ صبحگاه سوخو 7 های مصری را از بین ببرد.

اسرائیل در روز 11 جولای به وسیله ناوشکن 1700 تنی ایلات به همراه دو ناوچه اژدرافکن به سواحل الرومانی حمله کرد و یک ناوچه موشک انداز و یک ناوچه اژدرافکن نیروی دریایی مصر را منهدم و به قعر دریا فرستاد. و همزمان با این اقدام ، از ساعات اولیه روز 11 جولای برای مقابله با حملات هوایی مصری ها دو اسکادران جنگنده میراژ 3 را به مناطق القنطره و بئر الرمانی منتقل کرد و این دو اسکادران جنگنده های میراژ توانستند به خوبی جنگنده های مصری را به عقب برانند. از روز 11 جولای که این دو اسکادران به غرب سینا منتقل شدند ، عرصه آسمان بر جنگنده های مصری تنگ شد و دیگر نتوانستند به سادگی وارد آسمان سینا شوند و سرانجام مصر در اثر تلفات سنگین خود مجبور به توقف موقت این پروازها شد. از روز 11 تا 15 جولای این دو اسکادران جنگنده اسرائیلی ، دو فروند سوخو 7 ، یک فروند سوخو 17 و چندین میگ 21 را ساقط کردند. در حالیکه در این چهار روز تنها موفق شدند یک میراژ 3 اسرائیلی را سرنگون کنند که البته خلبان آن نیز با موفقیت از هواپیما بیرون پرید و جان سالم به در برد. از روز 15 جولای پروازهای جنگنده های مصری موقتا متوقف شد.

مصر پیش از جنگ ژوئن دو پایگاه هوایی در سینا احداث کرده بود که اولی در منطقه بئر الجفیجا قرار داشت که اسرائیلی ها نام آنرا به پایگاه رفیدیم تغییر داده بودند. پایگاه دوم مصر در سینا نیز در منطقه راس الناصریه قرار گرفته بود که اسرائیلی ها نام آنرا نیز تغییر داده بودند و نام اوفیر را بر آن گذارده بودند. در هر یک از این دو پایگاه یک اسکادران جنگنده میراژ مستقر شده بود و در هر پایگاه از مجموع هر اسکادران ، تعداد چهار جنگنده در حالت آلرت قرار گرفته بودند و در حالت آماده باش کامل به سر می بردند و آماده بودند در صورت حمله جنگنده های مصری بلافاصله از پایگاه پرواز کرده و به مقابله با جنگنده های مصری بپردازند. جنگ هوایی به مدت سه ماه متوقف شد. در این مدت کماندو های مصری با عملیات تعقیب و گریز خود در چند موقعیت موفق به حمله به پایگاه ها و پست های ایست بازرسی اسرائیلی ها شدند. از ماه اکتبر مجددا حملات هوایی مصر آغاز شد. در روز دوازدهم اکتبر یک اسکادران بزرگ از جنگنده های میگ 19 به سینا حمله کردند که بلافاصله از هر دو پایگاه ، میراژهای اسرائیلی به هوا برخواستند و در درگیریهای هوایی چهار جنگنده میگ 19 را ساقط کرده و مابقی را وادار به عقب نشینی کردند. در روز 21 اکتبر مصری ها ضربه ای کاری به اسرائیل وارد کردند. ناوچه های تندرو و موشک انداز نیروی دریایی مصر در نزدیکی بندر پورت سعید موفق شدند با شلیک سه فروند موشک SS-N-2 استایکس ، ناوشکن 1700 تنی ایلات (ایلات نام شهری در فلسطین است) را مورد هدف قرار داده و غرق کنند. مصری ها با غرق کردن این ناو ضربه ای نسبتا سهمگین به اسرائیل وارد کردند و در واقع انتقام دو ناوچه غرق شده خود را در سواحل الرومانی از اسرائیلی ها گرفتند. اما از آنجایی که از یک سو مطمئن بودند که ارتش اسرائیل در اثر دریافت این ضربه به حالت آماده باش کامل در خواهد آمد و از سویی دیگر این تلفات سنگین اسرائیلی ها را نسبت به مصری ها جری می کند ، حملات خود را تا پایان سال 1967 متوقف کردند و در این مدت به بازسازی نیروهای خود پرداختند و بیشتر به دفاع پرداختند. البته عملیات های کوچک (عمدتا تخریبی) کماندوهای مصری در سینا جسته و گریخته ادامه داشت. به هر حال تا پایان سال 1967 اتفاق قابل ذکر دیگری نیفتاد.




thumb_EAF_Su-7B.jpg

جنگنده سوخو 7 متعلق به ارتش مصر





thumb_Israel_Air_Forces__nesher__Mirage_

جنگنده میراژ 5 (یا همان نشر ساخت خود اسرائیل) در حال پرواز بر روی بلندی های جولان





thumb_sin.jpg

نقشه ای از شبه جزیره سینا





thumb_mirage1.jpg

یک جنگنده میراژ 3 که در این جنگ شرکت داشته است.
جنگنده مزبور امروزه در موزه هوایی هاتزاریم قرار گرفته است





thumb_Mirage_IIICJ_-_called_Shahak.jpg

میراژ 3 که اسرائیلی ها به آن شاهاک می گفتند





thumb_styx-ssn-2c-DNSC9305860_JPG.jpg

موشک استایکس اس اس ان 2 که ناوشکن اسرائیلی ایلات توسط آن مورد هدف قرار گرفته و به قعر دریا فرستاده شد.





thumb_INSEilat.jpg

ناوشکن 1700 تنی ایلات که در اواخر سال 1967 توسط ناوچه های موشک انداز و اژدر افکن مصر نابود شد.





thumb_6dayswar1.jpg

یک جنگنده اسرائیلی که در جریان جنگ شش روزه ژوئن در کنار پایگاه هوایی بئر الجفیجا سقوط کرده است.
پایگاه هوایی مزبور پس از جنگ ژوئن به اشغال اسرائیلی ها در آمد و آنها نیز نام رفیدیم را بر آن گذاشتند.





thumb_map_nile_delta_1967.jpg

موقعیت پایگاه های هوایی مصر





thumb_map_syria_and_jordan_1967.jpg

موقعیت پایگاه های هوایی سوریه





thumb_map_suez_zone_and_sinai_1967.jpg

موقعیت پایگاه های هوایی اسرائیل در شبه جزیره سینا





thumb_Sinai-peninsula-map.jpg

نقشه ای دیگر از شبه جزیره سینا





حالا این تصویر را هم ببینید :

iraf_hunter_at_h-3.jpg

تصویر فوق یک جنگنده آسیب دیده نیروی هوایی عراق را نشان می دهد که در پایگاه هوایی الولید (همان پایگاه معروف H3 خودمان)
بر روی زمین دچار آسیب دیدگی شده است. جنگ ژوئن در روز 10 ژوئن به پایان رسید.
نیروی هوایی اسرائیل به منظور گوشمالی دادن به عراق به دلیل کمک کردن به کشورهای عربی و اتحاد با سوریه و اردن و سایر کشورهای عربی
در روز 15 ژوئن در ساعت 3 بعدازظهر در موج سوم حملات هوایی عملیات Moked اقدام به بمباران وسیع و گسترده پایگاه الولید در غرب عراق کرد.
اسرائیلی ها مدعی هستند آسیب بسیار سختی به تاسیسات و جنگنده های این فرودگاه وارد آوردند. در حالیکه مقامات عراقی
خسارات وارده به این پایگاه را جزئی برآورد کردند. از آنجایی که عراق در جریان جنگهای فرسایشی به هیچوجه در منطقه حضور
نداشته است ، پس بنابراین به نظر می رسد که ادعای اسرائیلی ها بیشتر مقرون به واقعیت است.



در ادامه داستان جالب تر خواهد شد.

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

از لطف دوستان سپاسگزارم.
 

نقل قول

هميشه در متون و نوشته‌جات مختلف به خط بارلو اشاره مي‌شه. ولي متأسفانه منبع فارسي درست و حسابي‌اي كه درخصوص اين خط توضيح داده باشه وجود نداره (يا حداقل من نديدم) و به همين خاطرم عظمت كار اسرائيلي‌ها و دو برابر اون عظمت كار مصري‌ها همواره مغفول مونده.


خواستم جسارت كرده ازت بخوام اگه وقت و حوصله‌اش رو داري در اين خصوص هم مطلبي بنويسي.

 


خواهش می کنم مصطفی جان. انشاالله به زودی درباره خطوط بارلو هم مطالبی خواهم نوشت. چرا که واقعا شرح ساخت این خطوط دفاعی (خطوط ماژینو اسرائیلی ها) و استحکامات اون واقعا جالب و جذاب است.



<

 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش چهارم


از اوایل سال 1968 پرزیدنت جمال عبدالناصر یک کارت بازی جدید علیه اسرائیل به دست آورد. در 21 مارس 1968 یک یگان هلیکوپتری ارتش اسرائیل از هوا و یک ستون زرهی اسرائیلی از زمین به سمت شهر الکرامه در اردن حمله کردند. چرا که مبارزان فلسطینی در این شهر دارای چند پایگاه بودند. اسرائیل از زمین و هوا به این پایگاه ها حمله کرد. اما شرایط نامساعد جوی سبب اخلال در هماهنگی بین واحد های زمینی و هوایی شد و هلیکوپترها با تاخیر به منطقه نبرد رسیدند و در اثر این تاخیر ، تلفات زیادی هم به اسرائیل وارد شد. اما از آن سو نیز با ورود اسکای هاوک های اسرائیلی به منطقه و بمباران پایگاه های فلسطینی ها در اردن ، آنها از این کشور نیز خارج شدند و به صورت گروه های چریکی درآمدند. جمال عبدالناصر این گروه های فلسطینی را در داخل مصر پذیرفت. آنها را مسلح کرده و آموزش های لازم را به آنها می داد و آنها را به جان اسرائیل می انداخت. از اوایل سال 1968 نیروهای اسرائیلی بارهای بار در منطقه سینا مورد حمله چریک های فلسطینی که توسط مصر آموزش و تسلیح شده بودند ، قرار گرفتند و متحمل تلفاتی نیز شدند. این گروه ها عمدتا در منطقه سینا توسط کماندو های مصری زیر نظر گرفته می شدند و تحت نظر آنها و با هماهنگی آنها اقدام به عملیات علیه اسرائیلی ها می کردند.

در روز 8 سپتامبر 1968 ارتش مصر حمله توپخانه ای گسترده ای علیه مواضع مختلف اسرائیل ترتیب داد که در اثر آن 10 سرباز اسرائیلی به هلاکت رسیده و 18 نفر دیگر به شدت زخمی شدند. بلافاصله برای تلافی این حملات مصری ها ، دو اسکای هاوک اسرائیلی از پایگاه خود برخواسته و به سمت غرب کانال رفته و حومه بندر اسماعیلیه را بمباران کردند که در اثر آن نیروگاه مرکزی برق این شهر آسیب دید و چهار نفر نیز کشته شدند و برق شهر نیز به مدت یک روز قطع شد. دو روز بعد چندین میگ 17 ارتش مصر به دو موضع اسرائیلیها در سینا حمله کردند که البته یکی از آنها توسط میراژ های اسرائیل سرنگون شد. در روز 31 اکتبر 1968 حمله توپخانه ای بسیار سنگینی توسط مصر علیه مواضع اسرائیلی ها انجام گرفت که در نتیجه آن 14 اسرائیلی به هلاکت رسیدند. اینجا بود که اسرائیل به منظور متوقف ساختن این قبیل حملات مصری ها (که به خوبی اسرائیلی ها را به ستوه آورده بود) دست به یک اقدام نه چندان انسانی زد. اسرائیلی ها با استفاده از کماندوهای خود ، جوخه های تخریب تشکیل دادند. این جوخه ها به وسیله هلیکوپتر به مواضع مختلف در عمق خاک مصر هلی برن می شدند و عملیات تخریب را انجام داده و بلافاصله توسط هلیکوپتر به اسرائیل باز می گشتند. این جوخه ها عمدتا علیه اهداف زیربنایی و زیرساخت های مصر اقدام می کردند و بخش عمده ای از عملیات خود را نیز در شب انجام می دادند.

این بار اسرائیل حملات سنگین توپخانه ای ارتش مصر را به گونه ای متفاوت پاسخ داد. چهار گروه تخریب توسط کماندوهای اسرائیلی تشکیل شد. که هر گروه به وسیله یک یا دو هلیکوپتر اس 58 به سمت اهداف از پیش تعیین شده در عمق خاک مصر حرکت کردند. ساعت 45 : 1 صبح روز 2 نوامبر این چهار گروه به وسیله هلیکوپترهای خود از پایگاهی در نزدیکی کانال سوئز (تقریبا روبروی شهر سوئز) به هوا برخاستند و به سمت اهداف خود پرواز کردند. نیروهای اطلاعات عملیاتی ارتش اسرائیل چهار هدف را برای این چهار گروه تعیین کرده بود که این گروه ها می بایست با عملیات بمب گزاری و خرابکاری در آنها ، آنها را تخریب کنند. این چهار هدف عبارت بودند از : 1 و 2- دو سد بر روی رود نیل 3- پست ترانسفورماتور برق فشار قوی واقع در نیروگاه نجع حمادی ، که برق بخش عمده ای از شمال شرق مصر از آنجا تامین می شد. 4- پل مواصلاتی Qeena که بر روی رود نیل احداث شده بود و گذرگاه مهمی برای عبور و مرور مصری ها به شمار می رفت. در تاریکی صبح روز 2 نوامبر کماندوهای اسرائیلی به وسیله هلیکوپتر به این مناطق از پیش تعیین شده رخنه کردند و با انجام عملیات تخریب ، توانستند این اهداف را با درجه بسیار زیادی تخریب کنند. از بین این چهار هدف ، پست ترانسفورماتور برق فشار قوی نجع حمادی دارای اهمیت بیشتری بود و اتفاقا بیش از سایر اهداف نیز آسیب دید. شدت آسیب دیدگی این پست ترانسفورماتور برق به قدری زیاد بود که مناطق زیادی از شمال شرق مصر به مدت 6 روز متوالی فاقد برق شدند. به طور متوسط این اهداف نزدیک به 120 الی 150 کیلومتر با کانال سوئز فاصله داشتند و اینکه اسرائیلی ها کماندوهای خود را به منظور انجام عملیات تخریب به عمق 150 کیلومتری خاک مصر نفوذ دادند ، سبب شوک بزرگی در سران مصر شد و این پیغام را به آنها داد که اسرائیلی ها قادرند اهداف استراتژیک و زیرساخت های مصر را در عمق خاک این کشور نیز هدف قرار دهند.

یک روز بعد ، یعنی 3 نوامبر یک گروه از جنگنده های میگ 17 مصری به تلافی تلفات دیروز خود ، به مناطق تحت اشغال اسرائیلی ها در سینا حمله کردند و مناطقی از سینا را بمباران کردند و یک میراژ اسرائیلی هم مورد اصابت موشک قرار گرفت ، ولی توانست به سلامت فرود آید. در روز 12 نوامبر دو فروند سوپر فریلون که در هر یک دو جوخه تخریب قرار داشتند ، هر کدام دارای دو خمپاره انداز 120 میلیمتری بودند (یعنی مجموعا 4 خمپاره انداز) در بامداد روز 13 نوامبر در ساعت 2 صبح کماندوهای اسرائیلی این چهار خمپاره انداز را در منطقه الزقاق در پنجاه کیلومتری غرب بندر اسماعیلیه مستقر کردند و بر اساس اطلاعاتی که به دست آوردند ، گرای خمپاره اندازها را دقیقا بر روی نیروگاه و پست ترانسفورماتور برق این منطقه تنظیم کردند. سپس بلافاصله به مدت چهار دقیقه به اجرای آتش سنگین خمپاره ای علیه نیروگاه برق و پست ترانسفورماتور برق پرداختند. نزدیک به 180 گلوله خمپاره 120 میلیمتری به نیروگاه برق شلیک شد که در اثر آن پست ترانسفورماتور برق به شدت صدمه دید و بخش های وسیعی از مصر (از جمله بندر اسماعیلیه که برق آن از همین نیروگاه تامین می شد) تا مدت چهار روز متوالی فاقد برق بود.

در ماه نوامبر ایالات متحده ، هلیکوپتر های قدیمی اس 58 نیروی هوایی اسرائیل را با هلیکوپترهای جدید و کارآمد بل 205 جایگزین کرد. با روی کار آمدن این هلیکوپترها که کارآیی بیشتری نسبت به هلیکوپترهای اس 58 داشتند ، اسرائیلی ها موج دیگری از حملات کماندویی و تخریبی را علیه کشورهای متخاصم به اجرا گذاشتند. در روز اول دسامبر سال 1968 چند تیم کماندویی با استفاده از هلیکوپترهای بل 205 به حومه شهر امان (پایتخت اردن) نفوذ کردند و چهار پل را که جزء راه های مواصلاتی و ارتباطی شهر امان با خارج بود ، توسط این گروه ها به شدت تخریب شد. سه پل به صورت کامل ویران شدند و یک پل نیز به شدت صدمه دیده و غیر قابل استفاده شد. دو روز پس از این عملیات جنگنده های اسرائیلی یک حمله محدود را علیه پایگاه های فلسطینی ها در خاک اردن ترتیب دادند که البته طی آن یک جنگنده اسرائیلی نیز توسط دفاع هوایی اردن مورد هدف قرار گرفت ، اما توانست خود را به پایگاه باز گرداند.

در تاریخ 12 دسامبر یک درگیری هوایی محدود بین اسرائیل و مصر رخ داد و طی آن یک جنگنده میگ 17 مصری ساقط شد. در تاریخ 24 دسامبر نیز در درگیریهای هوایی بین جنگنده های اسرائیلی و سوریه ای ، دو فروند میگ 21 سوریه نیز نابود شد. پس از این درگیریهای هوایی ، این بار اسرائیل در تاریخ 28 دسامبر یک عملیات هلی برن کماندو به وسیله هلیکوپتر در مقیاس وسیع را ترتیب داد. کماندوهای اسرائیلی سوار بر هلیکوپترهای سوپر فریلون و بل 205 اینبار به فرودگاه بین المللی بیروت حمله کردند. هلیکوپترهای اسرائیلی دقیقا بر روی باندهای فرود این فرودگاه نشستند و تمامی راه های مواصلاتی فرودگاه را مسدود کردند. سپس 13 هواپیمای مسافربری را که در این فرودگاه حضور داشتند را منهدم کردند. این اقدام اسرائیلی ها شوک بزرگی در جهان عرب به وجود آورد. جسارت اسرائیلی ها از یک سو و اهمال کاری اعراب به حدی رسیده بود که کماندو های اسرائیلی پس از اتمام نابود سازی 13 هواپیمای مسافربری ، به ساختمان مرکزی فرودگاه رفته و به داخل رستوران رفتند و قهوه سفارش دادند. این اقدام جسورانه اسرائیلی ها به شدت باعث بهت و وحشت اعراب شد.




thumb_cropwm.jpg

سد فوادیه بر روی رود نیل که در روز 2 نوامبر توسط کماندوهای تخریبی اسرائیلی مورد حمله واقع شد و به سختی آسیب دید.





thumb_cropwm0.jpg

اسکله سد فوادیه که در همان روز 2 نوامبر توسط کماندوهای اسرائیلی به سختی صدمه دید.
در جریان جنگ اکتبر نیز این منطقه چند بار مورد حمله جنگنده های اسرائیلی واقع شد.





thumb_Egypt_Esna_50.jpg

پل Qeena بر روی رود نیل که یکی از گذرگاه های اصلی منطقه بر روی رود نیل می باشد
این پل نیز در جریان حملات کماندوهای تخریبی در 2 نوامبر به سختی صدمه دید و تا چند هفته غیر قابل استفاده شد





thumb_Israel_S58_1967_War_of_attrition.j

هلیکوپتر اس 58 متعلق به نیروی هوایی اسرائیل





thumb_Israeli_Air_Force_Bell_205.jpg

thumb_bell205.jpg

هلیکوپتر بل 205 متعلق به نیروی هوایی اسرائیل IAF
این هلیکوپترها به مرور جایگزین هلیکوپترهای اس 58 شدند.
با روی کار آمدن این هلیکوپترها در نیروی هوایی اسرائیل ، حملات تخریبی اسرائیلیها شدت بیشتری به خود گرفت.





thumb_Tsirah.jpg

هلیکوپتر سوپر فریلون ساخت فرانسه ، متعلق به نیروی هوایی اسرائیل
این هلیکوپتر فعلا به موزه هاتزاریم سپرده شده است.





thumb_1675.jpg

هلیکوپتر سوپر فریلون متعلق به نیروی هوایی اسرائیل در خلال جنگ های فرسایشی





thumb_1749.jpg

thumb_43638.jpg

هلیکوپترهای سوپر فریلون اسرائیل در حال تمرین عملیات کماندوهای اسرائیلی





thumb_Karama_Battle_4.jpg

توپخانه ارتش اردن در حال مقابله با حملات اسرائیلی ها ، در جریان حمله همه جانبه اسرائیل به منطقه الکرامه





thumb_Israeli_raid_in_house_during_Karam

سربازان اسرائیلی در حال بازرسی خانه به خانه در منطقه الکرامه در خاک اردن





thumb_Karama_aftermath_4.jpg

یک خودروی نیمه شنی M3 متعلق به اسرائیل که در جریان حمله ارتش این رژیم
به منطقه الکرامه در اردن ، به دلیل نقص فنی و آسیب دیدگی ، در همانجا رها شد و به دست اردنی ها افتاد.




ادامه دارد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جناب bigdelimohamad9

نیازی به انحراف تاپیک نیست. می تونید چنین بحث هایی رو در پی ام هم دنبال کنید. اینطوری به نظم تاپیک هم خدشه ای وارد نمیشه.

یک نکته رو هم لازم می دونم خدمتتون تذکر بدم. شوخ طبعی خیلی خوبه. بزرگان دینی ما هم به این مساله عنایت ویژه ای داشته اند. به طوریکه در تاریخ بسیار به این موضوع بر می خوریم که حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صل الله علیه و آله و سلم) با یاران و اصحاب خود شوخی و مزاح می فرمودند.
اما می بایست حد و مرزی هم برای شوخ طبعی قائل شد. وقتی شوخ طبعی از حد اعتدال و میانه خود گذشت ، تبدیل به لودگی و خود شیرینی و تمسخر دیگران می شود که نه تنها بزرگان دینی ما از این نوع شوخی کردن پرهیز داشتند و دیگران را نیز به ترک شوخی های بی مورد امر می کردند ، بلکه از نظر اخلاقی هم کار شایسته ای به شمار نمی رود.
از شما انتظار می رود که حد و مرزی بین شوخ طبعی خودتون قائل شوید. شوخ طبعی کار ناشایستی نیست. اما لودگی و خود شیرینی و مسخره بازی و تمسخر دیگران کار چندان شایسته ای نیست و در روند میلیتاری نیز هیچ جایگاهی ندارد. سعی کنید در کلام خودتون تا حد اعتدال از شوخ طبعی استفاده کنید. نه اینکه همه کلام تون رو با لودگی و خود شیرینی و مسخرگی آکنده کنید. نگاهی به این پست اخیرتون بندازید. لودگی و مسخرگی و استفاده از عبارات و ترکیبات ناشایست ، در کلام شما موج می زنه. سعی کنید در بروز روحیه شوخ طبعی حد و مرز قائل باشید و به جای خود از عنصر شوخ طبعی و در جای خود نیز کاملا جدی صحبت بفرمایید. پست اخیر شما در پاسخ به پست برادر مصطفی بود. در حالیکه حتی یک کلمه از پست ایشان رنگ و بوی لودگی نداشت.

موفق باشید

  • Upvote 11
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش پنجم


در اواخر سال 1968 نیروی هوایی مصر شامل 50 فروند میگ 21 ، 80 فروند میگ 19 ، 120 فروند میگ 17 ، 40 فروند سوخو 7 ، 40 فروند ایلوشین 28 و تعداد محدودی توپولف 16 بود. مصر نیروی هوایی خود را به دو قسمت تقسیم کرده بود. قسمت اول شامل جنگنده های میگ 21 به همراه سامانه های دفاع موشکی سام نقش دفاع هوایی را بر عهده داشتند. قسمت دوم نیز شامل مابقی جنگنده های مصری بود که در نقش حمله وارد عمل می شدند. نیروی هوایی سوریه نیز در آن زمان شامل 60 فروند میگ 21 (مدلهای قدیمی تر نسبت به میگ 21 های مصری) ، 70 فروند میگ 17 و 20 فروند سوخو 7 بود. نیروی هوایی این دو کشور به شدت وابسته به کمک و پشتیبانی شوروی بود. از این زمان به بعد سوریه برای تقویت هرچه بیشتر و همه جانبه نیروی هوایی خود شروع به همکاری با نیروی هوایی کشورهای دیگر به جز شوروی ، مثل عراق ، پاکستان ، هند ، عربستان و ... کرد. از آن سو اسرائیل نیز که از نفوذ گروه های مختلف معارض از خاک مصر به داخل صحرای سینا به ستوه آمده بود ، به مرور از اواخر سال 1967 دست به کار طراحی یک خطوط دفاعی جدید در کرانه شرقی کانال سوئز و در مرز جدید خود با مصر زد. این خطوط دفاعی به تقلید از خطوط دفاعی ماژینو فرانسوی ها که در برابر آلمان نازی طراحی شده بود ، توسط مهندس حییم بارلو طراحی و اجرا شد. اسرائیلیها این خطوط دفاعی را به گونه ای طراحی کرده بودند که به طور کامل مانع نفوذ همه جانبه مصری ها به صحرای سینا می شد و یا لااقل قدرت حرکت آنها را بسیار کند می کرد و سبب می شد که اسرائیلی ها زمان لازم برای واکنش نشان دادن به هرگونه حمله احتمالی مصری ها را داشته باشند. اسرائیلی ها این خطوط دفاعی بارلو را نفوذ ناپذیر می دانستند و اعتقاد داشتند که مصری ها خود به تنهایی قادر به رخنه در این خطوط نخواهند بود ، مگر با کمک مهندسان شوروی و یا آمریکا. اما مصری ها در جریان جنگ اکتبر 1973 بدون کمترین کمکی از مهندسان سایر کشورها این خطوط دفاعی را در هم شکسته و در کمتر از دو ساعت تمامی آنرا به تصرف خود درآوردند. پس از پایان جنگ اکتبر انتقادات فراوانی به عملکرد یگان های رزمی مهندسی ارتش اسرائیل به خاطر ضعف این خطوط وارد شد.

از اوایل سال 1969 که شوروی حجم مبادلات نظامی خود را با کشورهای عربی همسایه اسرائیل افزایش داده بود ، به تبع آن آمریکا نیز به منظور توازن قوای منطقه اقدام به ارسال گسترده تجهیزات مختلف به اسرائیل کرد. در اواخر سال 1968 و اوایل سال 1969 تعداد 48 فروند جنگنده اسکای هاوک به همراه 44 فروند جنگنده F-4E فانتوم توسط آمریکا تحویل اسرائیل شد (توجه کنید : تا این تاریخ اسرائیل از فانتوم علیه مصر استفاده نکرده بود. این 44 فروند فانتوم و 50 فروند فانتوم قبلی نیز تنها به اسرائیل تحویل داده شده بود و اسرائیل تا سال 1969 آنها را علیه مصر به کار نگرفت. چرا که خلبانان اسرائیلی هنوز در حال آموزش خلبانی فانتوم بودند و هنوز قادر به استفاده از این جنگنده نبودند) . تعداد 320 دستگاه تانک ام 48 پاتون نیز تحویل اسرائیل شد. اسرائیل همه این تانک ها را در داخل مورد به روز رسانی قرار داد و همگی آنها را به توپ 105 میلیمتری (توپ اصلی این تانک 90 میلیمتری بود) و سامانه مسافت یاب لیزری کرد. کمک های آمریکا به اسرائیل تنها به این موارد محدود نشد. هواپیماهای جاسوسی یو 2 و همچنین SR71 پرنده سیاه آمریکایی نیز به منطقه اعزام شدند تا از خدمات شناسایی آنها اسرائیلی ها بهره مند شوند. (البته ناگفته نماند که شوروی نیز میگ 25 های شناسایی خود را در مصر مستقر کرده بود).

کمک آمریکایی ها به اسرائیل بیشتر از اینها بود. در جریان حمله کماندوهای اسرائیلی به فرودگاه بین المللی بیروت ، فرانسه تحت فشار کشورهای عربی اسرائیل را به شدت تحریم تسلیحاتی کرد و دیگر حتی یک فشنگ هم به اسرائیل نفروخت. اسرائیل در جریان جنگ ژوئن و درگیریهای پس از آن نزدیک به 60 جنگنده (عمدتا قدیمی) خود را از دست داده بود و برای جایگزین کردن آنها نیاز به جنگنده های جدید داشت. پس از جنگ ژوئن ، اسرائیل سفارش جنگنده جدیدی را مطابق با نیازها و خواسته های خود را به شرکت داسو برگه فرانسه داد. جنگنده جدید که بر اساس جنگنده قبلی این شرکت ، یعنی میراژ 3 ساخته می شد ، دارای برتری های زیادی نسبت به جنگنده های هم عصر آمریکایی و روسی خود داشت و اسرائیل برای به دست آوردن آن بسیار تلاش کرد. اسرائیل پس از جنگ ژوئن تعداد 50 فروند میراژ 5 را به فرانسه سفارش داد و فرانسه نیز این میراژها را برای اسرائیل تولید کرد. اما سرانجام به خاطر همزمان شدن با واقعه حمله کماندوهای اسرائیلی به فرودگاه بین المللی بیروت و سایر اتفاقات ، تحریم تسلیحاتی سختی علیه اسرائیل از جانب فرانسه صورت گرفت و تحویل این 50 فروند میراژ 5 به اسرائیل کنسل شد و همه این جنگنده ها تحویل نیروی هوایی فرانسه گردیده شد.

اما تحویل دهها جنگنده اسکای هاوک و فانتوم از سوی آمریکا به اسرائیل نیز سبب چشم پوشی اسرائیل از این جنگنده مدرن نشد (چرا که در آن تاریخ جنگنده فرانسوی میراژ 5 به نوعی برترین جنگنده جهان به شمار می رفت) و اسرائیل تلاش های بسیاری جهت به دست آوردن مجدد این جنگنده مدرن (در زمان خود) کرد. چرا که جنگنده های خانواده میراژ کاملا منطبق با خواسته ها و ساختار نیروی هوایی اسرائیل بود. این بار با وساطت آمریکا ، فرانسه تحریم تسلیحاتی اسرائیل را نادیده گرفت (توجه کنید : فرانسه نسبت به اسرائیل در زمینه جنگنده های میراژ 5 تعهد داشت و تنها به منظور تحویل این جنگنده ها ، تحریم اسرائیل را نادیده گرفت. والا اسرائیل خواهان در اختیار داشتن تانک های قدرتمند AMX 30 فرانسوی ها نیز بودند. اما فرانسه از تحویل این تانک ها به اسرائیل خودداری کرد) و از اواخر سال 1968 الی 1971 شروع به تولید موتور و یک سری از قطعات این جنگنده برای نیروی هوایی اسرائیل کرد. اما به جهت آنکه اسرائیل ، فرانسه و آمریکا مایل نبودند هیچ کشوری از این ماجرا خبردار شود ، تمامی این ماجراها به صورت کاملا سری صورت گرفت و هیچ کشور دیگری هم از آن خبردار نشد. ایالات متحده نیز این قطعات را به صورت بسته بندی شده و به وسیله کشتی های تجاری خود به اسرائیل منتقل می کرد. موتور و برخی قطعات جنگنده میراژ 5 توسط کارخانجات داسوبرگه فرانسه تولید شده و به آمریکا منتقل شد و از آنجا نیز توسط هواپیماهای باری سی 5 گالاکسی و کشتی های باری ایالات متحده به تل آویو منتقل می شد و در داخل تل آویو نیز برخی دیگر از قطعات این جنگنده به تولید رسید و سرانجام مونتاژ نهایی آن انجام شده و جنگنده مزبور با نام نشر (Nesher) در نیروی هوایی اسرائیل به کار گرفته شد و اسرائیلی ها هم نشر را یک جنگنده بومی معرفی کردند و مدعی شدند چون فرانسه اسرائیل را تحریم تسلیحاتی کرد و جنگنده میراژ 5 را به اسرائیل تحویل نداد ، خودمان بهتر از آن را ساختیم. البته فرانسه تنها موتور و رادار جنگنده ها را با واسطه آمریکا تحویل اسرائیل داد و مابقی قطعات در داخل تولید می شد.

در هر صورت شوروی به تقویت کشورهای عربی می پرداخت و آمریکا نیز به خاطر توازن قوا به تقویت اسرائیل می پرداخت. البته نباید این موضوع را نیز نادیده گرفت که فرانسه در آن دوران روابط گسترده ای با کشورهای عرب داشت و مایل نبود به خاطر تسلیح اسرائیل ، روابط پر سود و پر منفعت خود را با کشورهای عربی نادیده بگیرد. فرانسه در آن دوران یکی از کشورهایی بود که روابط گسترده ای با کشورهای عربی داشت. کشورهای عربی در آن دوران بخش عمده ای از ذخیره ارزی خود را در بانک های فرانسه و انگلیس سپرده گزاری کرده بودند. (نکته : یکی از علل مخالفت انگلیس با تسلیح اسرائیل نیز همین بود. بریتانیا تقاضای اسرائیل برای حجم بزرگی از تانک های چیفتن را به خاطر تهدید کشورهای عربی رد کرد و از تحویل این تانک ها به اسرائیل خودداری کرد. اعراب تهدید کرده بودند که اگر بریتانیا به اسرائیل تانک های چیفتن را بفروشد ، آنها نیز ذخیره ارزی خود را از بانک های انگلیس خارج خواهند ساخت) به همین دلیل فرانسه تعهد نیمه کاره خود را توسط آمریکا درباره اسرائیل تکمیل کرد. فرانسه طرح موتورهای سنکما ATAR 101 (موتور بسیار پرقدرت نصب شده بر روی جنگنده های فرانسوی) را در اختیار آمریکا قرار داد. آمریکا هم این موتور را در کارخانجات جنرال الکتریک تولید کرده و آنها را موتورهای J79 جنگنده های فانتوم قلمداد کرده و آنها را به اسرائیل منتقل میکرد و اسرائیل نیز از آنها برای به روز رسانی جنگنده های قدیمی و تولید جنگنده های جدید خود استفاده کرد. یعنی در واقع موتور های فرانسوی سنکما ATAR 101 تحت نام موتور J79 (موتور نصب شده بر روی جنگنده فانتوم) به اسرائیل ارسال می شد و اینگونه وانمود می شد که اینها موتورهای J79 ساخت آمریکا هستند که به منظور اورهال فانتوم های اسرائیلی به این کشور ارسال می شوند.



thumb_A4N_421.jpg

thumb_Israeli_A4.JPG

thumb_Israeli_A4_Hazterim_260608_2.JPG

جنگنده های A4 Sky Hawk نیروی هوایی اسرائیل





thumb_F4E_630.jpg

thumb_F-4E_Israel_HAPIM0321.jpg

thumb_Hatzerim_F4_20100129_1.jpg

فانتوم های اسرائیل





thumb_Formation_of_early_IDFAF_F-4E_Phan

اولین فانتوم های عملیاتی اسرائیل
در حال پرواز بر فراز سینا





thumb_IAI_Finger_2010.jpg

جنگنده نشر





thumb_laraf_mirage_5_test_drop_dassault.

thumb_laraf_mirage_5dr_304.jpg

thumb_Mirage_5F.jpg

میراژ 5





ادامه دارد

  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش ششم




در روز 8 مارس 1969 یک اسکادران جنگنده های سوخو 7 و میگ 17 در حالیکه از پشتیبانی 4 فروند میگ 21 به منطقه سینا حمله کردند. هم زمان با این حمله ، یگان های مختلف توپخانه ای ارتش مصر نیز به اجرای آتش سنگین علیه مواضع اسرائیلی ها ، بخصوص پست های منطقه ای ، دپو ها و مواضع توپخانه ارتش اسرائیل پرداختند. چهار میراژ اسرائیلی به منطقه پرواز کردند. میگ 21 های مصری وقتی با میراژهای اسرائیلی مواجه شدند ، بلافاصله تانکرهای حمل سوخت زاپاس را رها کردند. اما گروه دو تایی اولی میگ 21 به خاطر نقص فنی جنگنده هایشان (موشک های آتول از میگ 21 آنها شلیک نشد) مجبور به بازگشت شدند. از سوی یکی از میگ 21 ها یک موشک آتول به سمت یک میراژ اسرائیلی شلیک شد که این موشک در نزدیکی میراژ منفجر شد و سبب صدمه دیدن آن شد و میراژ مزبور را وادار به بازگشت به آشیانه کرد. چند ساعت پس از این درگیری هوایی ، یک حمله بسیار سنگین توپخانه ای توسط ارتش مصر علیه خطوط بارلو اجرا شد و به طور همزمان پرزیدنت عبدالناصر در رادیو دولتی مصر اعلام کرد که این کشور دور جدیدی از جنگ فرسایشی را علیه اسرائیل آغاز کرده است. (باز هم شعار دادن)

متعاقب آن در ماه های مارس ، آوریل و می نیز درگیریهای هوایی و زمینی متعددی در غرب سینا رخ داد. حملات توپخانه ای مصر سبب تخریب پوزیشن های اسرائیلی ها می شد. ولی یگان های رزمی مهندسی ارتش اسرائیل به سرعت خرابی ها را ترمیم و بازسازی می کردند. البته گاهی اوقات این درگیریها از حد یک جنگ فرسایشی نیز فراتر می رفت و تبدیل به جنگ تمام عیار می شد. به عنوان مثال در چهاردهم آوریل یک فرمیشن از جنگنده های سوخو 7 مصری در حالیکه به وسیله چهار فروند میگ 21 ساپورت می شدند وارد آسمان کرانه شرقی شدند. دو میراژ اسرائیلی که در وضعیت اسکرامبل در پایگاه رفیدیم قرار داشتند ، به سرعت برای مقابله با این جنگنده ها از زمین برخواستند. در درگیری های هوایی یک میراژ اسرائیلی و یک میگ 21 مصری سرنگون شدند و گروه پروازی مصری ها نیز عقب نشینی کرد. در 21 می نیز یک فرمیشن جنگنده های میگ 17 با ساپورت 4 میگ 21 وارد آسمان سینا شدند. در این عملیات میراژ های اسرائیلی این بار به جای درگیری مستقیم با میگ 21 های مصری ، با انجام عملیات فریب آنها را به سمت مواضع راداری و پدافندی خود کشاندند که در نتیجه آن دو فروند از میگ 21 ها توسط موشک های هاوک رهگیری و سرنگون شدند و مابقی میگ 21 ها نیز به سرعت عقب نشینی کردند.

در 17 ژوئن اسرائیلی ها جواب سختی به مصری ها دادند و این بار سه فروند میراژ اسرائیلی به آسمان قاهره نفوذ کرده و دیوار صوتی را بر فراز این شهر شکستند. روز بعد یک فرمیشن دیگر از جنگنده های اسرائیلی به یک پایگاه هوایی در حومه سوئز نفوذ کرده و این پایگاه را به سختی بمباران کردند و تلفات زیادی به آن وارد کردند. پس از آن بر فراز آسمان شهر سوئز دیوار صوتی را بر فراز این شهر شکستند و سپس بدون آنکه توسط رادارهای مصر شناسایی شوند ، به پایگاه خود بازگشتند. اسرائیل که می دانست مصری ها باز هم در صدد این قبیل اقدامات هستند ، تمامی جنگنده ها و خلبانان خود را در حالت آلرت قرار داد و همواره یک اسکادران جنگنده را در وضعیت آلرت و در حالت اسکرامبل قرار داده بود. پیش بینی اسرائیلی ها درست بود. چون از روز 19 ژوئن موج جدیدی از حملات گسترده جنگنده های مصری به سینا آغاز شد. اما از آنجایی که نیروهای اسرائیلی در آماده باش کامل به سر می بردند ، کمترین تلفات را نیز متحمل نشدند.

تا روز 26 ژوئن 9 فروند میگ 21 و یک فروند میگ 19 مصری در سینا در نبردهای هوایی سرنگون شد. در حالیکه اسرائیل تنها یک میراژ تلفات داد. کماندو های مصری نیز در این چند روزه حملات غافلگیرانه زیادی علیه مواضع مختلف اسرائیل انجام دادند که در نتیجه آن چندین پست اسرائیلیها آسیب دید. سوریه نیز که حملات گسترده مصری ها را دیده بود ، حملاتی را به مواضع اسرائیلیها در جولان ترتیب داد که تا روز 8 جولای ادامه یافت. تا به این روز نیروی هوایی سوریه 7 فروند میگ 21 خود را نیز در نبرد هوایی با جنگنده های اسرائیلی از دست داد. در 18 جولای کماندوهای مصری یک عملیات برنامه ریزی شده علیه تاسیسات اسرائیلیها به راه انداختند که در نتیجه آن تاسیسات زیربنایی اسرائیل در این منطقه آسیب جدی دید. اسرائیل نیز سه روز بعد به این حمله پاسخ داد و طی عملیات باکسر ، جنگنده های اسرائیلی مواضع موشک های ضد هوایی مصر به همراه مواضع مختلف توپخانه ای ارتش مصر را به سختی بمباران کردند و تلفات زیادی به آنها وارد کردند. در جریان این عملیات بیش از 700 سورتی پرواز علیه مواضع مصری ها ترتیب داده شد و طی آن هفت جنگنده مصری نیز نابود شدند. سایت های راداری و پدافندی مصر که عمدتا شامل موشک های سام 2 بود ، در این عملیات ضعف زیادی از خود نشان دادند و مشخص شد که این موشک به هیچوجه توانایی مقابله با جنگنده هایی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند را ندارند. عملیات باکسر ، یک موفقیت بزرگ برای اسرائیل به شمار می رفت که به خوبی توانسته بود شبکه راداری و پدافندی مصر در غرب کانال سوئز را تخریب و نابود سازد. در جریان این عملیات تنها دو میراژ اسرائیلی ساقط شدند. در حالیکه مصر بخش عمده ای از تاسیسات راداری خود را در مناطق غربی کانال سوئز از دست داد.




thumb_An_Egyptian_SA-2_surface-to-air_mi

یک موشک ضد هوایی سام 2 ارتش مصر در غرب کانال سوئز ، آماده برای شلیک





thumb_Another_formation_of_Israeli_F-4Es

یک فرمیشن از فانتوم های اسرائیلی





thumb_Egyptian_Fansong_radar_-_as_used_i

یک رادار فانسونگ ارتش مصر که در غرب کانال سوئز در داخل سنگر مستقر شده است





thumb_F-4E_Israel_HAPIM0321~0.jpg

یک فانتوم بازنشسته اسرائیلی در موزه هاتزاریم





thumb_Kurnass_2000_614_Hatzerim_201.JPG

تصویری از پشت فانتوم مزبور





thumb_Mordechai_Hod1949.jpg

مردخای هود (سمت چپ)
فرمانده نیروی هوایی اسرائیلی IAF/AD در جریان جنگ ژوئن ، فرسایشی و اکتبر





thumb_position-sa-2.jpg

تصویر فوق را سیو کرده و بر روی آن زوم کنید و به آن دقت کنید.
این تصویر توسط هواپیماهای شناسایی اسرائیلی (و یا شاید هم هواپیماهای جاسوسی U2 و یا SR71 آمریکایی) از مواضع پدافندی سام 2 ارتش مصر گرفته شده است
در مرکز یک رادار (احتمالا از نوع فانسونگ) قرار گرفته است و دور تا دور آن نیز موشک های سام 2 قرار گرفته است.
تصویر خیلی جالبی است.





thumb_romanian_MiG-21MF_that_deployed_to

میگ 21 مدل MIG21MF متعلق به ارتش رومانی
مشابه همین جنگنده ها از سوی شوروی تحویل ارتش مصر گردیده شد.





thumb_sella_aviem.jpg

اسنیر آشر ، خلبان اسرائیلی در این نبرد که 15 جنگنده دشمن را سرنگون کرد.





thumb_Skyhawk_israel_older_efi_E.jpg

اسکای هاوک های بازنشسته اسرائیلی که به موزه هاتزاریم سپرده شده اند





thumb_Suez_canal_map.jpg

نقشه ای از مناطق نبرد




ادامه دارد

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش هفتم



شوروی که به شدت به نفوذ در مصر علاقه نشان می داد ، به سرعت حجم بالایی از تسلیحات جدید را به این کشور اعزام می کرد و باعث می شد که روند بازسازی خرابی های ارتش مصر با سرعت بیشتری ادامه یابد. اما درست یک ماه پس از عملیات باکسر ، این بار اسرائیلی ها برای آنکه هر آنچه را که در حملات هوایی نابود نشده بود را با دقت بیشتری نابود کنند ، عملیات دیگری با نام رمز Drizzle را طرح ریزی کردند. طی این عملیات یک گردان از تانک های تی 55 و نفربرهای BTR50 (ساخت شوروی) که در جریان جنگ ژوئن غنیمت گرفته شده بود ، توسط اسرائیلی ها به کار گرفته شد. در شامگاه روز 9 سپتامبر کرجی های شناور اسرائیلی این تانک ها و نفربرها را به کرانه غربی کانال انتقال دادند و این گردان زرهی اسرائیلی موفق شد تا عمق 15 کیلومتری خاک مصر نفوذ کند. این گردان زرهی به پست های چندگانه راداری و پدافندی ارتش مصر که در اطراف منطقه راس السادات مستقر شده بودند ، حمله کردند و موفق به نابودی اکثر آنها شدند. عملیات این گردان تا بامداد روز 10 سپتامبر در خاک مصر ادامه یافت و در نزدیکی ساعت 3 بامداد روز 10 سپتامبر به سمت کرانه کانال عقب نشینی کردند و کرجی ها که در کرانه کانال منتظر آنها بودند ، آنها را به سمت کرانه شرقی منتقل کردند. این عملیات اسرائیلی ها باز هم باعث بهت مصری ها شد که آنها چگونه موفق شدند در یک شب با یک گردان زرهی به عمق خاک مصر حمله کنند. اسرائیلی ها آگاهانه از تانک ها و نفربرهای ساخت شوروی که از خود همین اعراب غنیمت گرفته بودند ، در جریان این نفوذ استفاده کردند. به این ترتیب احتمال لو رفتن آنها و شناسایی شدنشان به حداقل ممکن می رسید. همچنین کماندوهای اسرائیلی در این حمله سکوت رادیویی را کاملا رعایت کردند و در معدود جاهایی که مجبور به استفاده از بی سیم شدند نیز به زبان عربی با هم صحبت می کردند. به این ترتیب مصری ها متوجه این گروه اسرائیلی نشدند.

پس از پایان عملیات باکسر تا شش هفته پس از آن اسرائیل بیش از 1000 سورتی پرواز علیه مصر ترتیب داد که طی آن دهها پایگاه راداری و پدافندی مورد هدف قرار گرفته و 21 فروند انواع جنگنده مصری نیز نابود شدند. در حالیکه اسرائیل در مقابل تنها سه جنگنده تلفات داد. در روز 11 سپتامبر مصری ها به تلافی عملیات Drizzle یک حمله بزرگ را علیه پایگاه ها و پست های راداری اسرائیل ترتیب دادند. یک گروه پروازی شامل 8 فروند میگ 17 و 6 فروند سوخو 7 در حالیکه به وسیله 8 فروند میگ 21 ساپورت می شدند و بر روی زمین نیز کماندو های مصری عملیات آنها را تکمیل می کردند ، موفق به نفوذ به پایگاه های راداری در منطقه القنطره در شمال غرب سینا شدند. مصری ها در جریان این عملیات دو پایگاه راداری را نابود کردند. البته در جریان این عملیات چهار میراژ نیز به مقابله با جنگنده های مصری پرداختند که در مجموع پنج میگ 21 را ساقط کردند که دو تای آنها به وسیله میراژها و سه تای مابقی نیز به وسیله موشک های هاوک سرنگون شدند. در 15 سپتامبر یک بار دیگر عملیات هلیبرن کماندوهای اسرائیلی به عمق خاک مصر صورت گرفت. این بار نیز هدف پست ترانسفورماتور برق فشار قوی منطقه نجع حمادی بود. اما از آنجایی که مصری ها به خاطر موقعیت حساس این پست ترانسفورماتور و اینکه در دفعه گذشته تلفات سختی از ناحیه این پست برق به ایشان وارد شد ، این بار پست برق مزبور را به وسیله نیروهای مسلح کافی مورد مراقبت قرار دادند تا بدین وسیله مجددا پست مزبور مورد حمله واقع نشود. اما این بار کماندوهای اسرائیلی یک بار دیگر نقشه ای برای حمله به این پست ترانسفورماتور طرح کردند. جاسوسان آمان ، به منطقه نفوذ کرده و نقشه منطقه را تهیه و گرای لازم برای یک حمله توپخانه ای به این پست را تهیه کردند. سپس در اواخر شبانگاه 15 سپتامبر دو هلیکوپتر بل 205 در ارتفاع پست به عمق خاک مصر نفوذ کردند و کماندوها در منطقه ای که توسط جاسوسان برای آنها مشخص شده بود ، مستقر شدند. در ساعات اولیه صبح روز 16 سپتامبر کماندوهای اسرائیلی به وسیله چهار خمپاره انداز 120 میلیمتری توانستند در مدت چند دقیقه آتش سنگینی بر روی پست ترانسفورماتور برق نجع حمادی ریخته و به سرعت توسط هلیکوپترهایشان به اسرائیل فرار کنند. در این حمله نیز پست ترانسفورماتور مزبور به سختی صدمه دید و باعث شد مناطق وسیعی از شمال شرق مصر به مدت چند روز متوالی بدون برق بمانند.

در 28 سپتامبر هلیکوپترهای میل 8 ارتش مصر یک گروه از کماندوهای مصری را به منطقه ای در 100 کیلومتری شرق القنطره منتقل کردند. در آن منطقه کماندوهای مصری یک عملیات تخریب کوچک علیه یکی از تاسیسات اسرائیلی انجام دادند. اسرائیل از این عملیات مصری ها شگفت زده شد و این اقدام مصری ها نشان داد که آنها نیز همانند اسرائیلی ها قادر به هلیبرن نیرو به وسیله هلیکوپتر هستند. با این تفاوت که کماندوهای مصری قادر به تخریب زیرساخت های اسرائیل نیستند. چرا که مناطق تحت تصرف اسرائیل عمدتا بیابان است و تاسیسات محدود نیز به شدت توسط اسرائیلی ها محافظت می شود. در حالیکه در خاک اصلی مصر قسمت های زیادی وجود دارد که امکان محافظت مسلحانه کامل برای آنها وجود ندارد و اسرائیلی ها به راحتی می توانند به آنها آسیب برسانند. در 6 اکتبر اسرائیل جنگنده های اسکای هاوک خود را به پدهای اخلالگر راداری ECM مجهز کرده بود و حمله گسترده ای علیه مواضع راداری و پدافندی مصر در طول کانال سوئز ترتیب داد. این اولین باری بود که اسرائیل به صورت گسترده وارد جنگ الکترونیک با مصر می شد. در جریان این حمله اسکای هاوک های اسرائیلی توانستند با ایجاد اخلال در رادارهای مصر ، آنها را از کار انداخته و بخش عمده ای از آنها را نابود سازند. یکی از اسکای هاوک ها نیز در اثر آتش توپخانه ضد هوایی مصر سرنگون شد. زمانی که مصر تصمیم به پاسخگویی به این حمله اسرائیلی ها را داشت ، دو جنگنده سوخو 7 دیگر نیز توسط میراژ های اسرائیلی سرنگون شدند. از جولای سال 1967 تا نوامبر سال 1969 نیروی هوایی مصر 79 جنگنده خود را از دست داد. 47 فروند آن در نبردهای هوایی ، 18 فروند آن توسط توپخانه ضد هوایی اسرائیل و 14 فروند دیگر نیز توسط موشک های هاوک سرنگون شدند. همچنین مصر در این مدت 30 سامانه موشکی پدافندی سام خود را از دست داده بود و بیش از 1500 نفر تلفات داده بود.





thumb_israeli_BTR_50_.jpg

thumb_israeli_BTR_50.jpg

نفربر BTR 50 ساخت شوروی که تحویل ارتش مصر داده شده بود.
این نفربر در جریان جنگ ژوئن در اثر پیشروی سریع نیروهای زرهی اسرائیل در صحرای سینا ، به چنگ اسرائیلی ها افتاد.
اسرائیلی ها این نفربرها را مورد بهینه سازی قرار داده و تا اواخر دهه 1970 در ارتش خود از آنها استفاده کردند.
در جریان عملیات Drizzle نیز همین نفربرها بودند که نیروهای اسرائیلی را به داخل خاک مصر رخنه دادند و کماندوهای اسرائیلی
به وسیله همین نفربرها به منطقه راس السادات نفوذ کردند. از آنجایی که این نفربرها ، در آن زمان نفربر سازمانی ارتش مصر به شمار
می رفتند ، حتی در صورتیکه دیده بانهای مصری ، یگان نفوذی اسرائیلی را می دیدند ، تصور می کردند که این نفربرها متعلق به
نیروهای خودی است. در حالیکه متعلق به اسرائیلی ها بود.





thumb_BTR-50-latrun-2-1.jpg

thumb_BTR-50-latrun-1-4.jpg

thumb_BTR-50-latrun-1-2.jpg

thumb_BTR-50-latrun-1-1.jpg

نفربرهای BTR 50 از اوایل دهه 1980 کم کم از ساختار ارتش اسرائیل کنار گذاشته شده و به یگان های رزرو تحویل داده شدند.
از اوایل سال 2000 همگی این نفربرها به موزه یاد لا شیریون واقع در شهر لطرون منتقل شده و به عنوان نماد تاکتیک صحیح جنگی ، در این موزه به نمایش گذاشته شدند.
در چهار تصویر فوق این نفربرها را در موزه یاد لا شیریون می بینید.





thumb_sinaicaptureni5xy5~0.jpg

نفربرهای BTR 50 ارتش مصر در سینا
این تصویر در بحبوحه جنگ ژوئن 1967 گرفته شده است و نفربرهای مصری را در سینا نشان می دهد که به چنگ اسرائیلی ها افتاده است.





thumb_T-54-latrun-1.jpg

یک تانک T54 ارتش سوریه که در جنگ ژوئن در منطقه جولان به چنگ اسرائیلی ها افتاد.
تانک فوق در موزه زرهی یاد لا شیریون قرار گرفته است.
این تانک ها پس از اینکه به چنگ اسرائیلی ها افتاد ، اسرائیلی ها نام تیران را بر آن گذاشتند.
تی 54 های بدون بهینه سازی با نام تیران 3 شناخته می شدند (تانک تصویر فوق در اسرائیل با نام تیران 3 شناخته می شود)
همانطور که می بینید توپ اورجینال 100 میلیمتری تانک کاملا حفظ شده است.
این تانک ها نیز در جریان عملیات Drizzle نیز حضور داشتند و به منطقه راس السادات رخنه کردند.





thumb_tiran5_w_bd_9_of_9.JPG

thumb_T-55-Dozer-latrun-1.jpg

thumb_Tiran-5-latrun-1.jpg

اما تانک های T55 ارتش مصر که در جریان جنگ ژوئن به چنگ اسرائیلی ها افتاد ، در داخل اسرائیل مورد بهینه سازی قرار گرفته و توپ 100 میلیمتری اورجینال با توپ
105 میلیمتری شریف تعویض شد (به تفاوت توپ این تانک با تانک بالایی توجه کنید)
این تانک ها نیز در عملیات Drizzle حضوری فعال داشتند و در عملیات رخنه به منطقه راس السادات شرکت داشتند.



ادامه دارد

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یه جنگ واقعی برای مصر یه اموزش برای اسرائیل
اصولا فکر کنم تفکر سادات این بود که چون اسرائیل کشور کوچکی هست عمق استراتژیک محدودی داره و اغلب کسانی که تو این کشور هستن مهاجر هستن نمیتونه یه جنگ طولانی رو تحمل کنه و در طولانی مدت محکوم بهشکست هستن اما اسرائیل از کوچک بودن خودش به عنوان یه مزیت در حفظ امنیت خودش استفاده کرد کلا بر خلاف مصر که انگار بیشتر حمله هاش جنبه تبلیغاتی داشتند که ما بیکار نیستیم داریم میجنگیم اسرائیل بیشتر علاقه به نابود کردن زیر ساخت ها داشت و برنامه ریزی شده حمله میکرد و سعی در تحقیر کامل مصری ها داشت مسلما وقتی برق نصف مصر قطع میشه یا اسرائیلی ها در فرودگاه بیروت قهوه می خورن خیلی تاثیر بیشتری رو افکار عمومی داره تا زمانی که یه ناو در جنگ غرق میشه مردم عادی نمی دونن ناو چیه چقدر تاثیر داره چه ابعادی داره اما وقتی دشمن برق خونشون رو قطع میکنه می فهمن که نیروهاشون ضعیف عمل کردن
کلا قصه اعراب و اسرائیل قصه یه گروه کوچک اما باهوشه متحده در جنگ با یه گروه خیلی بزرگ اما احمق متفرق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.