Antiwar

شهادت ! تبریک یا تاسف؟

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[quote name='mersaad' timestamp='1379592956' post='339644']
دوستان شاید خندشون بگیره ولی حاجی حالم خیلی بده . ابوهاجر که شهید شد انگار عموی من رو کشتن ! از سه شنبه به این ور اصلا ریختم به هم . نمیدونم چیکار کنم . دوستان حداقل برای تسکین دل من هم که شده یه نظر خوبی بذارن و به من هم سر سلامتی بدن شاید حالم بهتر شد .
[/quote]
شهادت که ناراحتی نداره...
تبریک داره

سر خم می سلامت
شکند اگر سبویی...
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Antiwar' timestamp='1379594500' post='339647']
شهادت که ناراحتی نداره...
تبریک داره
[/quote]

خواهش می کنم دست از این جمله ی زیبای اشتباه بر دارید. مرگ و شهادت همیشه حزن و ناراحتی برای بازماندگان به همراه دارد. واضح تر بگویم: شهادت امام حسین ناراحتی دارد یا تبریک؟ شهادت امام علی چطور؟ بقیه ی ائمه؟ گریه ی مادر و خانواده ی شهدا ...
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

مدتی هست که بعد مطالعه نهج البلاغه به این جمله بسیار زیبا از امیرمومنان رسیدم و اون رو فصل الخطابی در عزا و تسلیت ها میدونم :


وَ عَزَّى قَوْماً عَنْ مَيِّتٍ مَاتَ لَهُمْ فَقَالَ [عليه السلام] إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَيْسَ لَكُمْ بَدَأَ وَ لَا إِلَيْكُمُ انْتَهَى وَ قَدْ كَانَ صَاحِبُكُمْ هَذَا يُسَافِرُ فَعُدُّوهُ فِى بَعْضِ أَسْفَارِهِ فَإِنْ قَدِمَ عَلَيْكُمْ وَ إِلَّا قَدِمْتُمْ عَلَيْهِ .

و درود خدا بر او ، فرمود: (مردمى را در مرگ يكى از خويشاوندانشان چنين تسليت گفت)
مْردن از شما آغاز نشده ، و به شما نيز پايان نخواهد يافت. اين دوست شما به سفر مى رفت، اكنون پنداريد كه به يكى از سفرها رفته ؛ اگر او باز نگردد شما به سوى او خواهيد رفت.


هم جای تبریک داره هم جای تسلیت ، شهادت یک شخص

شهادت چه افتخاری بالاتر ازش ؟؟؟ منتهای مراتب به قول یک روایت جالب :

وقتی به دنیا می آیی همه خندان و تو گریانی ، سعی کن وقتی از دنیا میروی ، همه گریان و تو خندان باشی

در این زمینه ما باید رفتارمون مشخص باشه ، میخواد این مرده شهید باشه یا غیر شهید

باید رفتارمون براساس اسلام و سنت اسلامی باشه و لاغیر!

بی تعارف این رو میگم چون مثلا برای مرگ مادر خودم هرکسی از دوستان من جمله آر پی جی 7 و بقیه که پیام دادند بنده واضح حرفم رو زدم و کارامم سعی کردم تا حد امکان دقیقا براساس سنت اسلامی باشه چیزی که تو همین منطقه ما شبیه کفر هست متاسفانه !

مثلا میگم، هیچ کسی حق نداره برای مرده ش به صرف اینکه این مرده گریه کنه مگر با یاد سختی و مصائبی که بر انبیا و اوصیا و اولیا و ... رفته
کسی حق نداره خودش رو بزنه و بخراشد و .... به صرف اینکه فلان کس ش مرده

اینا رو که میگم ، من پیاده ش کردم ... حرفمم همه جا جلو همه زدم

و خیلی سنت های احمقانه دیگری که تنها عرف هست نه دستور اسلامی و حتی خارج و ضد اسلام هم هست بیشتر مواقع ( که حتی پیامبر یکی از دلایل مبعث ش رو همین نابودی سنت های جاهلی در زمینه مرگ و میر میدانه و چندین سال ممنوع میکنه برگزاری مراسم به شیوه ای که متاسفانه امروز باز مرسوم هست)


به هرحال



شهید هم تبریک داره هم تسلیت

تبریک برای خودش که مقام قرب الی الله رسید و تسلیت برای ماهایی که عرضه رسیدن به مقام و لیاقت شهادت رو پیدا نکردیم و گریه بر حال کثیف خودمون !


یا حق
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='hossein9' timestamp='1379609449' post='339683']
خواهش می کنم دست از این جمله ی زیبای اشتباه بر دارید. مرگ و شهادت همیشه حزن و ناراحتی برای بازماندگان به همراه دارد. واضح تر بگویم: شهادت امام حسین ناراحتی دارد یا تبریک؟ شهادت امام علی چطور؟ بقیه ی ائمه؟ گریه ی مادر و خانواده ی شهدا ...
[/quote]

من حس خودم را به شما گفتم برادر...
هر وقت بحث یک شهید میشه تنها حسی که بهم دست نمیده حزن هست. حس حماسی پیدا می کنم... ته دلم میگم چه شانسی داره...
فکر کن. ما که بمیریم... تازه اول بدبختی هامون هست... حساب و کتاب...
اینجا چیکار کردی.. اون جا چه کردی... کجا حق الله رو ضایع کردی... کجا حق الناس را ....
برزخ، صحرای محشر و....
چرا! یکی دور و برم می میره دلم یکم میگیره. فکر می کنم الان در چه وضعی هست آیا و...

شهید... ذارت میره بر دل خدا... تازه مرده هم نیست....
و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا... بل احیاء عند ربهم یرزقون....
بی حساب و کتاب...

دیگه آدم چی می خواد؟
شما الان بهت بگن دوستت رفته فرضا یک جای خوبی برای خودش کسی شده و کسب و کاری بهم زده و خلاصه وضعش خیلی توپ گرفته جاش توپه توپه! می گی ای ول خوش به حالش یا ناراحت میشی؟
=======
البته ادیب کامل تر گفت. بالاخره خصوصا اگر متوفی از نزدیکان باشه آدم دلش براش تنگ میشه. بهش اخت گرفته بوده. این طبیعی است.
=======
گریه ی بر اولیاء و اوصیا داستان متفاوتی داره برادر (تازه بر اساس برخی روایات منحصر است در سیدالشهدا و یارانشان)... اون مجرایی است و رحمتی از خدا برای ما... درست مثل نماز خوندن ....و الا برای خودشون . از منظر اون عزیزان ما رایت الی جمیلا هست...
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادران آنتی وار و ادیب،
مقوله ی دنیوی و اخروی شهادت را باید تفکیک کرد. داستان تبریک شهادت در این دنیا معنی نمی دهد. شما که خود اهل علم هستید می دانید در روایات در باره ی مقام اخروی شهید چه احادیثی که وجود ندارد. اما اگر 2-3 حدیث برای من پیدا کردید که ائمه برای شهادت کسی در این دنیا به بازماندگانش تبریک گفته باشند یا ابراز خوشحالی کرده باشند من از سخنم بر می گردم. حقیقت این است که مقام دنیوی شهادت عجین با حزن و غم است.

جناب ادیب مواظب باشید در مورد گریه بر میت خشک برخورد نکنید. روایات داستان گریه بر مرده را آنچنان خشک که شما ترسیم کرده اید، ترسیم نکرده اند:

وسائل الشيعه ج 3 ص 279
87- بَابُ جَوَازِ الْبُكَاءِ عَلَى الْمَيِّتِ وَ الْمُصِيبَةِ وَ اسْتِحْبَابِهِ عِنْدَ زِيَادَةِ الْحُزْنِ
3649- مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ لَمَّا مَاتَتْ رُقَيَّةُ ابْنَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْحَقِي بِسَلَفِنَا الصَّالِحِ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ وَ أَصْحَابِهِ قَالَ وَ فَاطِمَةُ ع عَلَى شَفِيرِ الْقَبْرِ تَنْحَدِرُ دُمُوعُهَا فِي الْقَبْرِ الْحَدِيثَ
3650- وَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْهُذَلِيِّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ خَالِدٍ الْقَطَّانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْصُورٍ الصَّيْقَلِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ شَكَوْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَجْداً وَجَدْتُهُ عَلَى ابْنٍ لِي هَلَكَ حَتَّى خِفْتُ عَلَى عَقْلِي فَقَالَ إِذَا أَصَابَكَ مِنْ هَذَا شَيْ‏ءٌ فَأَفِضْ مِنْ دُمُوعِكَ فَإِنَّهُ يَسْكُنُ عَنْكَ
3651- وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص هَمَلَتْ عَيْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالدُّمُوعِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ مَا يُسْخِطُ الرَّبَّ وَ إِنَّا بِكَ يَا إِبْرَاهِيمُ لَمَحْزُونُونَ الْحَدِيثَ
3652- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَزَناً عَلَيْكَ يَا إِبْرَاهِيمُ وَ إِنَّا لَصَابِرُونَ يَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ لَا نَقُولُ مَا يُسْخِطُ الرَّبّ
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برای من که پدرم فوت شده، اگر اگر و اگر این افتخار نسیبش میشد و شهید میشد و یه نفر بهم میگفت شهادتش رو بهت تبریک میگم، یعنی یه جوری میزدم تو دهنش که نتونه سر پا وایسه! :)

ولی برای همکلاسی 13 سالم(تمام طول دوران مدرسه از ابتدایی تا اخر دبیرستان) که فوت شد، خوشحال بودم که از دست این دنیا راحت شد....

برا شهید ابوهاجر هم من شهادت ایشون رو تبریک گفتم بهش همون اول... و چه افتخاری بالاتر از شهادت؟

من گفتم اگر پدر خودم شهید بود چیکار میکردم!! این دلیلش اینه که چیزی ندارم!!!!
مثلا به نظر شما پسر حاج رضوان ایا سرش رو بالا نمیگیره و با افتخار اعلام نمی‌کنه که پسر شهیده؟...
ادما همه می‌میرن... بعضی ها تو تخت خواب، بعضی ها بین صندلی های ماشین، بعضی ها تو میدون نبرد علیه حق، بعضی ها تو نبرد در جبهه‌ی حق، در جبهه‌ی امام زمان(عج)...
حالا یه نفر تو جبهه‌ی حضرت عباس و حضرت زینب و امام حسین و پیامبر و اسلام و حق و امام زمان و قران و خداوند جنگیده و به شهادت رسیده.... دیگه چی از این بالاتر؟

ادیب به من گفت که این عکست رو (یه عکسی رو یه جایی گذاشته بودم!) بده وقتی شهید شدی انشاالله بذارن برامون...
یکی کنار دستم بود وقتی این رو خوند و شنید من گفتم انشاالله امید به خدا، گفت شماها یا دیوونه‌اید، یا شوخی میکنین!! و گرنه هیچ ادم عاقلی واسه مردن دوستش دعا نمیکنه!!!!

میگم حاجی ما صبح تا شب تو خونه نشستیم و دعامون شهادته! و اونوقت تو به دوستی که برا شهادتمون دعا میکنه میگی نا رفیق؟! :)....

حداقل من سرتاپا تقصیر، بین 80 سال زندگی با ثروت و راحتی و شهادت در همین لحظه، شهادت رو انتخاب میکنم.... عاخه کدوم ادم عاقلی زندگی تموم شدنی رو که معلوم نیست ۱ دقیقه‌ی بعدش زنده‌ای یا نه رو با ابدیت اونم در بهشت عوض میکنه که من بخوام دومینش باشم؟ که دیگران بخوان دومیش باشن؟؟؟

من عاشق اون تیکه‌ی حرفای سردار شهید، حیدری هستم..... خدا نکنه ما تو بستر بمیریم... خدا کنه که شهید بشیم و رو سفید به دوستامون بپیوندیم( اصل جمله نیست)
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

من توصیه جدی میکنم دوستان برای پیمودن راه سعادت ، خیلی خیلی خیلی بیشتر مقولات اسلامی به خصوص قرآن ونهج البلاغه رو بخونند



برادران ، این دنیا همون دنیایی هست که علی حیدر کرار ، کسیکه محمد رسول الله خاتم الانبیا صدای خدا را با صدای علی شنید .... میگوید : دنیا برای من از آب دماغ شتری پست تر است


یعنی چی این حرفا ؟

هم حرف شما هم حرف علی حیدر کرار منظورم هست


شد قضیه یک جمعی نشسته بودیم هرکدام به نوبه خودمان فرصتی برای شهادت انشاالله فراهم بود و هست .... خلاصه .... یکی که خیلی بیشتر از بقیه به آتش نزدیکتر هست یکی از مقالات م رو داشت میخوند بعد یه عکسی رو دید گفت این عکس من عین ش رو گرفتم شهید شدم میزارین رو قبرم ... فهمیدین ؟
من تا اومدم بگم انشاالله چشم ، یهو دیدم از گوشه و کنار و اکناف ، نیروهای زیردستش گفتند وای خدا نکنه وای فلان وای بهمان

و من با دهانی حیرت کرده از بی اعتقادی و پلوخوری این حضرات که حتی در قاموس شون مفهوم شهادت جایی نداره و صرفا برای یک حقوق بخور و نمیر اومدند .... بر خودم و حال خودم تاسف خوردم


_______________


دوستان طوری حرف نزنید که از بیخ و بن ریشه اعتقادات تون رو بزنید ، جدا توصیه میکنم بیشتر کتاب دینی به خصوص این سه تا :

قرآن مجید

نهج البلاغه

مفاتیح الجنان

بخوانید


یعنی اصلا کاری ندارم دنیای اسلام چقدر بزرگ هست ولی حداقل این سه تا را بخوانید که از نظر دینی قوی باشید و التقاطی نشید


یعنی چی که تبریک نداره و فلان و بهمان ؟

من خانواده شهدایی رو دیدم که واقعا در این دوره و زمانه اگر بالاتر از شهدای صدر اسلام نباشند کمتر ازشون نیستند .... چقدر چقدر چقدر داغ دوری این شهدا برای خانواده هایشان سنگین هست الله اعلم

ولی این دلیل نمیشه که شما مفهوم شهادت رو به استهزا بگیرید


شهادت تبریک نداره ؟

خاک تو سر من !!!

شهید جعفرخانی ش، سی سال اینور اونور کوبید تا شهید بشه ... شش ماه بیشتر تو یگان خدمتی ش خدمت کرد برای کی برای چی ؟ برای اینکه آخرش شهید بشه ... برای اینکه شاید آخرش بتواند همسرش را راضی کند به شهادت ش و اخرشم وقتی همسرشون حواسش نیست رضایت میدهند به شهادت .... و ایشان شهید میشوند


برید بخوانید

اگر نمیداند تا بدانید


ندانستن عیب نیست نپرسیدن عیب است


برید بخوانید شهید محرابی پناه شش ماه از عقدشون گذشته بود که برای رسیدن به آرزویی که خیلی ها در به در دنبالش هستند از زن و زندگی زد


برید بخوانید شهید امیدپور خواستگاری ش رو لغو کرد تا هیچ مانعی سر راه شهادت ش نباشه




فکر کردید اسغفرالله شهید از زیر بوته اومده عمل ؟

نه آقا جان ، اینقد محب و عاشق از خانواده تا دوستان بگیر داشتند که مگو و مپرس

هرکدام شونم محبت بیشتری داشتند شاید بارها آرزوی سلامتی ش رو کردند ولی خودشون و اونایی که مفهوم شهادت رو درک کردند چی ؟

اونها آرزوی شهادت داشتند .... حالا خانواده ها به خاطر وابستگی که ایجاد میشه بله ناراحتند همین الانشم من میرم خونه شهیدی واقعا میبینم با چشمام که ناراحتند ولی همیشه ته بند جمله شون :

خوشحالم که به چیزی که دوست داشت و لیاقت ش رو داشت رسید هرچند به خدا خیلی سخت هست بدون اون زندگی کردن



شما چی دیدی اصلا ؟؟؟؟



چرا باید بجه شیعه های علی این طرز تفکرشون باشه ؟>؟؟؟؟



اصلا داغونم کردین رفت .... این هست عشق تون به مولا ؟ این هست عشق تون به زینب ؟ این هست عشق تون به سیدالشهدا ؟؟؟؟


لطف کنید پس دیگه هرگز جلوی من و ما و دیگران نگید وای مردم سوریه فلان وای زینب فلان .... چون کسیکه خودش را برای مرگ آماده نکرده باشه ( اصلا فرض کنیم نخواد شهید هم بشه ولی باید فکر کنه به مرگ) نمیتونه بره تو سوریه ای که از هر سوراخی ممکنه یک تیر بیاد کارش رو تموم کنه ، و عملیات بکنه


یا حق


پی نوشت : در رابطه با گریه بر مرده نیز ، حد قانونی سه روز هست که این سه روز هم دارای محدودیت هایی چون خراش ننداختن و از این حرفاست ، ضمن اینکه اصولا همیشه میشه گریه کرد بر مرده ولی باید نیت، به یاد درد و فراغی باشه که بر اولیا و اوصیا و انبیا و به خصوص سیدالشهدا و زینب کبری سلام الله علیها رفته

اصولا در این زمینه مرده پرستی ما ایرانیان بنده بیشتر ترجیح میدم یکی دو بار ملت گیر وهابیان بیافتند تا بیاد دست شون حد اعتدال !

خیلی ها رو میشناسم هنوز که هنوز هست لباس سیاه درنیاوردند ....

یا مثلا همین رسم عجیب غریب پنج شنبه ها راس 12 ظهر راه میافتن قبرگردی و چاق سلامتی ! به بهانه اینکه پنج شنبه خیلی روز خوبی هست ! در حالیکه ما عصر پنج شنبه و صبح جمعه از نظر اسلامی روایت هست

یه مدت فکر میکردم مثلا اینا به خاطر حرکت حضرت زینب سلام الله علیها هست که میرن و مثلا حتی زیر تیغ آفتاب بعضیاشون وای می ایستند بعد دیدیم نه بابا ، اصلا بهشون بگو زینب کی هست هاج و واج نگات میکنند ؟
بیشترشون عرفی هست و سنت منطقه ای که عین بت پرستی هست و بنده اصلا هم قبولش ندارم

الانم که واقعا بیشتر کسانیکه میرن مراسم مرده ها ، واقعا برای زنده هاست میرن و دقیقا کسی براش مرده مهم نیست


سر مزار مرده باید حتما قرآن و مفاتیح الجنان و اینا خواند !!!! ولی ما چی ؟ طرف نشسته یک ساعت به زبان کردی و امثالهم در مدح مرده و بدبختی بیچارگی فرزندان یا دوستانش شعر سراییده ! و این وسط دیگه چقدر کوبیدند سر و صورت و خراش صورت و امثالهم بماند


مگر ایشون پیغمبر بوده که مرده ؟؟؟؟ این بت پرستی هست برای یک شخصی که حالا مثلا خودکشی!!!! کرده این چنین مدیحه سرایی کردن ... برو به جاش حداقل یه 4 تا سوره بخوان شاید خدا رحمی کرد بهش!

از این طرفم که دیگه بازار روبوسی داغ هست و شروع میکنند این ور اون ور رفتن فاتحه دادن و رای جمع کردن برای روزهای انتخابات !


بنده اینا رو با چشام سالهاست میبینم و هیچ اعتقادیم به این مسایل نداریم و دقیقا شرک و بت پرستی میدونم


اینایی م که میگم پای کار مرگ مادرم انجام دادم و حتی جلوگیری کردم و دعوا هم کردم و حرفامم زدم .... ویرایش شده در توسط Ernesto_Rommel
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جای بحث نداره.
مشخصه:

[color=#ff0000][b]تبریک به شخص شهید که عاقبت به خیر شد و به منتهای درجه ی کمال خودش رسید.[/b][/color]

[color=#ff0000][b]تسلیت به بازمانده ها که عزیزشون رو از دست دادند.[/b][/color]
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ما اگر 2-3 حدیث برای من پیدا کردید که ائمه برای شهادت کسی در این دنیا به بازماندگانش تبریک گفته باشند یا ابراز خوشحالی کرده باشند من از سخنم بر می گردم.[/quote]
سوال خوبی است.
باید بیشتر مطالعه کنم ببینم دقیقا سیره ی معصومین در این زمینه چگونه بوده.
من بر مبنای منطق خودم نظر دادم ولی قطعا الگوی صحیح را باید از این بزرگواران گرفت.

البته به نظرم به معرفت و احوال بازماندگان هم ربط داره. دوستی داشتم پدرشون بعد سال ها اثرات شیمیایی به درجه رفیع شهادت نائل شدند. در مجلس ترحیم ایشون، ما اومدیم سرسلامتی بگیم گفتیم غم آخرتون باشه.... جلو در تیکه انداخت: چیه داش حامد می خوای زودتر بمیرم؟ و کلا بشاش و شاد... از نظر ایشون شهادت پدرشون ناراحتی نداشت. تبریک داشت.

البته برعکسشم دیدم. خانواده ای که فرزندش شهید شده بعد از 20 سال هنوز داغ داره....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یه سوال دارم فکرم رو مدتهاست مشغول کرده درباره شهادت ممنون میشم عزیزان راهنمایی کنن:

آیا این میتونه درست باشه که یک مسلمان برای اعتقاداتش بره جبهه از هیچ فداکاری هم فروگذاری نکنه ولی از خدا بخاد شهادت (با علم به همه فظیلتهای شهادت در راه خدا) رو نصیبش نکنه و سالم برگرده سر خونه و زندگیش بالا سر زن و بچه و پدر مادر پیرش؟

پی .اس:لطفا دچار سوءتفاهم نشید،هیچ گونه سوء نیتی در طرح این سوال نیست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خداوند میفرماید که از حق خودش میگذره ولی از حق بنده هاش نمیگذره.کسی که آرزوشه شهید بشه (و اون دید واقعی و نه فقط شعاری رو به شهادت داره و جهان بینیش اونقدر والا هست) همه چیز و همه کس رو در نظر میگیره نه فقط خودش.برای جوونی که تازه ازدواج کرده و یه بچه کوچیک هم داره شهادت باعث نمیشه زن و بچه اش بی سرپرست بشن؟ آیا صرف اینکه بخوایم از سوال و جواب بعد از مرگ و احتمال عذاب اخروی برای شخص خودمون فرار کنیم میتونه منطقی باشه برای اینکه آرزوی شهادت کنیم ؟ بزارین سوال رو اینطوری بپرسم. آیا آرزوی شهادت برای فرار از عذاب اخرویه یا برای دیدار خدا؟ اگر صرفا برای فرار از عذاب اخرویه که میشیم مصداق سخن حضرت علی که فرمود اونهایی که "فقط" برای فرار از آتش جهنم عبادت میکنن مانند بردگان هستند.اما اگر برای دیدار خداست، آیا خدا نگفته حق بندگانش از همه چیز مهمتره؟ آیا میشه تحت هر شرایطی مثلا با بی سرپرست گذاشتن زن و بچه کوچک آرزوی شهید شدن کرد و با خدا در حالی که از ما راضیه دیدار کنیم ؟ البته اینها فقط سواله و نه تفسیر و اعلام نظر بنده. شاید درک من اونقدر راجب شهادت کمه و این مسائل رو متوجه نمیشم.
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

شهید زنده ، حاج حمید داوودآبادی همینطور بوده برادر فرهاد

ایشون در کتابی که خیلی هم معروف هست و توسط رهبری هم تورق شده نه یکبار بلکه چند بار اشاره کردند که اولین درخواست ش از خدا وقتی جبهه رفته این بوده که زنده برگردند و چیزی سرش نیاد

کتاب از معراج برگشتگان

دلیل شونم بسیار قانع کننده س: میخواستم برگردم ببینم وقتیکه این جنگ تموم شد این مردم در قبال اینایی که شهید شدند و این جانبازی ها رو کردند چه میکنند و .....


به هرحال

بله میشه و هست
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
خداوند میفرماید که از حق خودش میگذره ولی از حق بنده هاش نمیگذره.کسی که آرزوشه شهید بشه (و اون دید واقعی و نه فقط شعاری رو به شهادت داره و جهان بینیش اونقدر والا هست) همه چیز و همه کس رو در نظر میگیره نه فقط خودش.برای جوونی که تازه ازدواج کرده و یه بچه کوچیک هم داره شهادت باعث نمیشه زن و بچه اش بی سرپرست بشن؟ آیا صرف اینکه بخوایم از سوال و جواب بعد از مرگ و احتمال عذاب اخروی برای شخص خودمون فرار کنیم میتونه منطقی باشه برای اینکه آرزوی شهادت کنیم ؟ بزارین سوال رو اینطوری بپرسم. آیا آرزوی شهادت برای فرار از عذاب اخرویه یا برای دیدار خدا؟ اگر صرفا برای فرار از عذاب اخرویه که میشیم مصداق سخن حضرت علی که فرمود اونهایی که "فقط" برای فرار از آتش جهنم عبادت میکنن مانند بردگان هستند.اما اگر برای دیدار خداست، آیا خدا نگفته حق بندگانش از همه چیز مهمتره؟ آیا میشه تحت هر شرایطی مثلا با بی سرپرست گذاشتن زن و بچه کوچک آرزوی شهید شدن کرد و با خدا در حالی که از ما راضیه دیدار کنیم ؟ البته اینها فقط سواله و نه تفسیر و اعلام نظر بنده. شاید درک من اونقدر راجب شهادت کمه و این مسائل رو متوجه نمیشم.
[/quote]

حالا من که سواد کافی در این خصوص رو ندارم....
ولی شخصا به عنوان یه کسی که ارزوی شهادت دارم، به همین دلیل از ازدواج کردن سر باز میزنم و شاید یکی از اصلی ترین دلایلش باشه...!!
چون فردا خودم رفتم، یه زن و احتمالا بچه‌ای به جا می‌مونه که یه عمر عذاب میکشه...
من خودم میدونم یعنی چی ادم بدون پدر بزرگ بشه و چقدر سخته و چقدر بد... واسه همین، فکر میکنم هرچیزی حدی داره...!!!!
یه سرداری که ارزوی شهادت میکنه با مثلا 40 سال سن، بچه‌هاش احتمالا دیگه 23-4 سالشونه و دیگه مشکلی ندارن (انشالله که اینجوری باشن!)...


دیروز تو تمرین رژه از این فرمانده گردان یه چیزی خواستم، گفت اگر موندم )زنده بودم)، که برات انجام میدم اگر نموندم( مردم) که دیگه هیچی و احتمالا هم نمونم( احتمالا بمیرم!)... گفتم حاجی خداوکیلی اگر قصد زیارت خارجی داشتی، من رو فراموش نکنی یه خنده‌ای کرد حالا ببینیم چی میشه!!...
پسرش هم 23-4 سالشه و خلاصه مشکلی از این لحاظ نداره! :)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='sunshine' timestamp='1379676157' post='339788']
خداوند میفرماید که از حق خودش میگذره ولی از حق بنده هاش نمیگذره.کسی که آرزوشه شهید بشه (و اون دید واقعی و نه فقط شعاری رو به شهادت داره و جهان بینیش اونقدر والا هست) همه چیز و همه کس رو در نظر میگیره نه فقط خودش.برای جوونی که تازه ازدواج کرده و یه بچه کوچیک هم داره شهادت باعث نمیشه زن و بچه اش بی سرپرست بشن؟ آیا صرف اینکه بخوایم از سوال و جواب بعد از مرگ و احتمال عذاب اخروی برای شخص خودمون فرار کنیم میتونه منطقی باشه برای اینکه آرزوی شهادت کنیم ؟ بزارین سوال رو اینطوری بپرسم. آیا آرزوی شهادت برای فرار از عذاب اخرویه یا برای دیدار خدا؟ اگر صرفا برای فرار از عذاب اخرویه که میشیم مصداق سخن حضرت علی که فرمود اونهایی که "فقط" برای فرار از آتش جهنم عبادت میکنن مانند بردگان هستند.اما اگر برای دیدار خداست، آیا خدا نگفته حق بندگانش از همه چیز مهمتره؟ آیا میشه تحت هر شرایطی مثلا با بی سرپرست گذاشتن زن و بچه کوچک آرزوی شهید شدن کرد و با خدا در حالی که از ما راضیه دیدار کنیم ؟ البته اینها فقط سواله و نه تفسیر و اعلام نظر بنده. شاید درک من اونقدر راجب شهادت کمه و این مسائل رو متوجه نمیشم.
[/quote]
فکر نمی کنم آدم سالم و عاقل خیلی دلش بخواد بمیره!...
خود امیرالمومنین یه خطبه داره در مدح دنیا اگر حوصله داشتید بخونیدش. ایشون این خطبه را در جواب کسی می گن که داشت به دنیا لعن و نفرین می کرد.
شهادت یک چیزی هست که اگر سعادتش پیش بیاد خودش میاد... وشما راه دیگه ای نداری...
اون زمان این استدلال شما دیگه درست نخواهد بود. چون یا مصلحت بزرگتری از زن و فرزند مطرح هست یا اصلا شما کلا مجبوری...
مثل اباعبدالله...

اینایی که دائم دارن زور می زنن شهید بشن نمی دونم کارشون چقدر درسته! زیاد جالب نیست... حتی بعضی خاطره ها رو می خونم میگم خوب که چی؟ نمیشد شما همون کار را یک طوری بکنی که زنده بمونی؟
با احترام به همشون...
شاید من هنوز فهمم . ایمانم اینقدر رشد نکرده.
البته خوب کسی که کارش بازی با مرگه شرایطش فرق می کنه. مثل این عزیزانی که نظامی هستند.

حتی دعا برای شهادت نهی شده...
خدمت امام خمینی رسیدند گفتند دعاکنید شهید بشیم... فرمودند دعا می کنم اجر شهادت را ببرید. حتما که آدم نباید تیر بخوره بمیره! می تونی در بستر بمیری با اجر شهادت.

یک نکته ی آخر، شما از ترس عذاب بری بهشت که بد نیست! اون سه موردی که امیرالمونین گفتن سه طبقه از صلحا هستند. کسایی که تاجرند کسایی که برده اند و کسایی که دوست و عارفند....
خداییش ما اگر برده هم بودیم مشکلی نداشتیم....
اونم نشدیم...
حالا قپی تاپ گان صلحا باشه برای اهلش (شایدم شما جزو نامبر وان ها هستی... اگر هستی مارم دعا کن... اگرم نیستی بازم دعا کن. به نفع خودته)

============

[size=5][b]خطبه امیر المومنین در پاسخ به ذم کننده دنیا:[/b][/size]

[color=#000000][font=tahoma][size=3][color=#008000][10] و قال علی [ع ] ، و قد سمع رجلا يذم الدنيا : ايها الذام للدنيا ، [11] المغتر بغرورها ، المخذوغ باباطيلها اتغتر بالدنيا ثم تذمها ? [12] انت المتجرم عليها ، ام هی المتجرمه عليک ? متی استهوتک ، [13] ام متی غرتک ? ابمصارع آبائک من البلی [14] ام بمضاجع امهاتک تحت الثری ? کم عللت بکفيک ، [15] و کم مرضت بيديک تبتغی لهم الشفاء ، و تستوصف لهم الاطباء ، [1] غداه لا يغنی عنهم ، و لا يجدی عليهم بکاوک لم ينفع احدهم اشفاقک ،[/color][/size][/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma][size=3][color=#008000][2] و لم تسعف فيه بطلبتک ، ولم تدفع عنه بقوتک [3] و قد مثلت لک به الدنيا نفسک ، و بمصرعه مصرعک [4] ان الدنيا دار صدق لمن صدقها ، و دار عافيه لمن فهم عنها ، [5] و دار غنی لمن تزود منها ، و دار موعظه لمن اتعظ بها [6] مسجد احباء الله ، و مصلی ملائکه الله ، و مهبط وحی الله ، و متجر اولياء الله [7] اکتسبوا فيها الرحمه ،[/color][/size][/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma][size=3][color=#008000]و ربحوا فيها الجنه فمن ذا يذمها وقد آذنت ببينها ، [8] و نادت بفراقها ، و نعت نفسها و اهلها ، [9] فمثلت لهم ببلائها البلاء ، و شوقتهم بسرورها الی السرور ? [10] راحت بعافيه ، و ابتکرت بفجيعه ، ترغيبا و ترهيبا و تخويفا [11] و تحذيرا ، فذمها رجال غداه الندامه ، و حمدها آخرون يوم القيامه [12] ذکرتهم الدنيا فتذکروا وحدثتهم فصدقوا ، و وعظتهم فاتعظوا[/color][/size][/font][/color]

[color=#000000][font=tahoma][size=3]امام علی عليه السلام از کسی شنيد مذمت دنيا مي کند فرمود : اي کسيکه نکوهش دنيا مي کنی [11] در حالیکه تو خود بغرور دنيا گرفتار شده ایو فريفته باطلهای آن هستی آيا تو خود مغرور به دنيا هستی و سپس مذمت آن مي کنی؟ [12] تو از جرم دنيا شکايت داری يا دنيا بايد از جرم تو شکايت کند ؟ کی دنيا تو را گول زده [13] و چه موقع تو را فريب داده است ؟ آيا بمحل سقوط پدرانت در دامن فنا [14] يا به خوابگاه مادرانت در زير خاک تو را فريب داده ؟ چه اندازه با دست خود بيماران را پرستاری کردی؟ [15] در کنار بستر آنها مراقب آنان بودی درخواست شفای آنها را نمودی و از طبيبان برای آنها دارو خواهش کردی[1] در آن روزهائی که داروی تو به حال آنان سودی نداشت و گريه تو فايده این مي کرد ترس و [url="http://www.tebyan-zn.ir/tags/%d9%88%d8%ad%d8%b4%d8%aa.html"]وحشت[/url] تو به درد هيچيک از آنها نخورد [2] و کوششهايت برای آنها نتيجه اینداشت و تو قادر بر دفاع از آنها نبودی . [3] دنيا خودش را با اين وضع برای تو [url="http://www.tebyan-zn.ir/tags/%d9%85%d8%ac%d8%b3%d9%85.html"]مجسم[/url] ساخته و با قربانگاههای ديگران قربانگاه تو را . [4][/size][/font][/color]
[b][color=#000000][font=tahoma][size=3]اين دنيا جايگاه صدق و راستیاست برای آنکس که با آن براستی رفتار کند و خانه تندرستی است برای آنکس که از آن چيزی بفهمد [5] و سرایبي نيازی است برای آنکس که از آن توشه برگيرد و محل اندرز است برای آن که از آن اندرز گيرد . [6] مسجد دوستان خدا است و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحی الله و تجارتخانه اولياء حق [7] آنها در اينجا رحمت خدا را به دست آوردند و بهشت را سود خود قرار داده اند .[/size][/font][/color][/b]
[color=#000000][font=tahoma][size=3]چه کسی دنيا را نکوهش مي کند در حاليکه جدائی خود را اعلام داشته [8] فراق خود را خبر داده و مرگ خود و اهلش را بيان کرده است [9] پس دنيا با نمونه هائی از بلاها به آنها نشان داد که اين امر در حق آنها نيز امکان پذير است با سرور و خوشحاليش دلهايشان را بسرور متوجه ساخت [10] گاه هنگام عصر در عافيت است و بهنگام صبح مصيبت گاه تشويق مي کند و گاه مي ترساند گاه تخويف مي کند [11] و گاه برحذر مي دارد و بهمين جهت در صبحگاهان ندامت و پشيمانی گروهی آنرا مذمت مي کنند و در روز قيامت آنرا مدح مي نمايند [12] همان گروهی که دنيا به آنها تذکر داد و آنان متذکر شدند برای آنها سخن گفت آنها تصديقش کردند و اندرز داد و آنها پذيرا شدند .[/size][/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma][size=3]نهج البلاغه[/size][/font][/color]

[color=#000000][font=tahoma][size=3][url="http://m90.parsiblog.com/Posts/10/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%B9%D9%84%D9%8A+(%D8%B9)+%D8%AF%D8%B1+%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF+%D8%AF%D9%86%D9%8A%D8%A7-4/"]http://m90.parsiblog...در مورد دنيا-4/[/url][/size][/font][/color]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='senaps' timestamp='1379679266' post='339801']
حالا من که سواد کافی در این خصوص رو ندارم....
ولی شخصا به عنوان یه کسی که ارزوی شهادت دارم، به همین دلیل از ازدواج کردن سر باز میزنم و شاید یکی از اصلی ترین دلایلش باشه...!!
چون فردا خودم رفتم، یه زن و احتمالا بچه‌ای به جا می‌مونه که یه عمر عذاب میکشه...
من خودم میدونم یعنی چی ادم بدون پدر بزرگ بشه و چقدر سخته و چقدر بد... واسه همین، فکر میکنم هرچیزی حدی داره...!!!!
یه سرداری که ارزوی شهادت میکنه با مثلا 40 سال سن، بچه‌هاش احتمالا دیگه 23-4 سالشونه و دیگه مشکلی ندارن (انشالله که اینجوری باشن!)...


دیروز تو تمرین رژه از این فرمانده گردان یه چیزی خواستم، گفت اگر موندم )زنده بودم)، که برات انجام میدم اگر نموندم( مردم) که دیگه هیچی و احتمالا هم نمونم( احتمالا بمیرم!)... گفتم حاجی خداوکیلی اگر قصد زیارت خارجی داشتی، من رو فراموش نکنی یه خنده‌ای کرد حالا ببینیم چی میشه!!...
پسرش هم 23-4 سالشه و خلاصه مشکلی از این لحاظ نداره! :)
[/quote]
برای ما سند و مدرکی ارائه نشده که عمرمونو تضمین کنه! ممکنه یه نفر تو نوزادی بمیره و یه نفر تو جوونی یا سالمندی! برای همین با استدلال و منطق شما موافق نیستم!
چند وقت پیش یکی از اقوام دور که در سنین کودکی و نوجوانی با ایشون آشنایی داشتم به دلیل بیماری (چند مدت پیش پیوند عضو انجام داده بود!) به رحمت خدا رفت!من هیچ وقت گمان نمیکردم که ایشون تو سن بیست و چند سالگی فوت کنن! یا یه مورد دیگه فوت شدن 3 عضو خانواده یکی از آشنایان به صورت پی در پی بود!




داستان زیر رو بخونید:


[color=#1A1A1A][size=3][background=rgb(232, 232, 232)]حنظله معروف به غسيل الملائكه در جنگ احد و در ركاب پيامبر به شهادت رسيد، اما فرزندش، عبدالله به دلايل نامعلوم امام حسين (ع) را در قيام عليه يزيد همراهي نكرد، بلكه پس از احراز سگ بازي و مي گساري يزيد، قيام حره را عليه او به راه انداخت.[/background][/size][/color]


[font=Tahoma][size=3][color=#000000][size=3][b]گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»؛[/b] حنظله جواني بيست و چند ساله بود و پدرش ابو عامر دشمن سرسخت پيامبر(ص) و از پايه گذران مسجد ضررا بشمار مي رفت.[/size][/color]

[color=#000000][size=3]ابو عامر كه از سوي رسول خدا (ص) ملقب به ابو عامر فاسق شده بود، به همراه تني چند از ياران خود در لشگر ابوسفيان در برابر مسلمين قرار داشت و تا پايان عمر نيز به حال كفر باقي ماند.[/size][/color]

[color=#000000][size=3]اما حنظله، فرزند ابو عامر فاسق، از مسلمانان پرشور و فداكار انصار بشمار مي رفت و درست شبي كه بنا بود حنظله همسر خود «جميله دختر عبدالله ابن ابي سلول» را به خانه خود ببرد رسول خدا (ص) به همراه ياران خود به سوي احد حركت كردند.[/size][/color]

[color=#000000][size=3]لذا حنظله از پيامبر اجازه خواست تا آن شب را در مدينه و نزد همسرش بماند، به دنبال درخواست وي، آيه 62 سوره مباركه نور نازل شد: «به درستي كه مومنان كساني هستند كه به خداوند و رسول او گرويده و هنگامي كه براي امر مهمي به همراه او (رسول خدا) حاضر مي شوند، از نزد وي نمي روند مگر اجازه بگيرند. اي پيامبر كساني كه از تو اجازه بخواهند به هر كدام كه مي خواهي اجازه بده.»[/size][/color]

[color=#000000][size=3]پيامبر اكرم (ص) به موجب اين آيه به حنظله اجازه دادند تا در مدينه بماند. شبانگاه همسر حنظله را به خانه آوردند.[/size][/color]

[color=#000000][size=3][b]حنظله خود را به سپاه احد رساند[/b][/size][/color]

[color=#000000][size=3]صبحگاه حنظله قصد سفر كرد تا خود را به غافله مبارزان احد برساند. در همين هنگام همسرش چهار مرد را حاضر كرد تا به همسري او و حنظله شهادت دهند. عبدالله بن حنظله مولود همان شب زفاف است.[/size][/color]

[color=#000000][size=3]از جميله دليل اين كار را جويا شدند گفت: «شب هنگام خواب ديدم آسمان شكافته شد و حنظله از آن بالا رفت و سپس شكاف به حال اوليه اش بازگشت. دانستم كه حنظله شهيد خواهد شد.»[/size][/color]

[color=#000000][size=3]حنظله وقتي به احد رسيد كه پيامبر خدا در حال مرتب كردن صفوف سربازان بود. پس او نيز به سپاه اسلام پيوسته و در جاي مقرر مشغول كارزار شد. با شروع جنگ و بالا گرفتن درگيري، مشركان تاب مقاومت را از دست داده؛ لذا دست به فرار زدند.[/size][/color]

[color=#000000][size=3][b]حنظله در تعقيب ابوسفيان[/b][/size][/color]

[color=#000000][size=3]حنظله نيز مانند ديگر مسلمانان به تعقيب مشركين پرداخته و متوجه ابوسفيان شد و فرصت را غنيمت شمرد تا مسلمين را از شر او خلاص كند.[/size][/color]

[color=#000000][size=3]با ضربتي كه به پاي اسب ابوسفيان زد، ابوسفيان را به زمين انداخت. در كشاكش مبارزه فردي از مشركان با نيزه اي حنظله را مورد اصابت قرار داد و او را در همان مكاني كه حمزه، عمر ابن جموح و جمعي از انصار به خاك افتاده بودند به شهادت رساند.[/size][/color]

[color=#000000][size=3]پس از پايان جنگ ابوعامر فاسق (پدر حنظله) بر سر جنازه فرزندش آمده و گفت: «من تو را از متابعت محمد بر حذر كردم. به خدا قسم در زندگي به پدرت نيكوكار و آدمي شريف الخلق بودي. مرگت نيز در كنار بزرگان و اشراف است. اگر خدا به حمزه يا يكي از ياران محمد جزاي خير دهد، به تو نيز مي دهد.» سپس با صداي بلند گفت: «اي مردم اين جنازه حنظله است آن را پاره پاره نكنيد هر چند با من و شما مخالفت كرد.»[/size][/color]

[color=#000000][size=3][b]حنظله چگونه غسيل الملائكه خوانده شد؟[/b][/size][/color]

[color=#000000][size=3]گويا حنظله به هنگام خروج از منزل، وقت غسل كردن نيافته و با همان حال به ميدان آمده بود؛ نقل است پيامبر خدا (ص) بعد از شهادت وي فرمودند: «من ملائكه را ديدم كه ميان آسمان و زمين حنظله را با آب باران در كاسه هاي از طلا غسل مي دادند.» به همين سبب بود كه او را «غسيل الملائكه» ناميدند.[/size][/color]

[color=#000000][size=3]درباره عبدالله پسر حنظله نوشته‌اند كه اهل فضل و مقدم بر بازماندگان انصار در مدينه بوده است او در سال 63 هجري با عده اي از اهل مدينه براي ديدن اموال يزيد به شام رفت و پس از بازگشت به مدينه، حكايت مي گساري‌ها و سگ بازي‌ها و ... را با مردم در ميان گذاشت و همگان را برخلع يزيد متفق كرد.[/size][/color]
..............................................
..............................................
..............................................
..............................................
..............................................

[url="http://archive.snn.ir/NSite/FullStory/News/?id=140122&Serv=6&SGr=1005"]http://archive.snn.i...Serv=6&SGr=1005[/url][/size][/font] ویرایش شده در توسط SHAHABESAGEB
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.