Arash

دفاع از آبادان در سال اول جنگ تحمیلی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

در طرح های نظامی قبل از انقلاب پیش بینی شده بود که در صورت حمله عراق به خوزستان، دژهای مرزی عملیات تاخیری انجام میدهند تا فرصت لازم برای حضور لشکرهای نیروی زمینی ارتش به دست اید ، به همین منظور در پادگان دژ که فرماندهی پاسگاه های دژ را نیز بر عهده داشت ، سلاح و مهمات کافی برای یک مقاومت 48 ساعته ذخیره شده بود. اما پس از هجوم ارتش عراق از این تجهیزات استفاده بهینه نشد و در حالیکه مدافعان خرمشهر در مضیقه شدید بودند، سلاح و مهمات لازم در اختیار انان قرار نگرفت تا انکه پادگان دژ در 59/7/23 سقوط کرد  و سلاح های باقی مانده در پادگان توسط دشمن غارت شد.

 

از یک طرف دلاور مردی های ارتش و لشکر 92 در جبهه های سوسنگرد و اهواز و شوش و دزفول و الی الخصوص تکاوران و عناصری از لشکر 92 در خرمشهر رو میبینم که باعث افتخار ایران و ایرانی جماعت هستن و دلاورمردی هاشون و تا پای جون ایستادناشون رو میبینیم بدون اینکه نامی ازشون برده بشه از طرف دیگر قوانین خشک یا نمیدونم چی اسمشو بذارم از این قبیل که در بالا ذکر شد و نمونه هایی که گاها نام برده میشود مثل الزام به تحویل پوکه! و یا اون دلاور مردی که چون در جبهه خرمشهر اسلحه کمری رو به یک نیروی غیرنظامی میده که در کنارش میجنگیده و اون فرد شهید میشه و بالطبع سلاح کمری به هر نحو به دست اون رزمنده ارتش نمیرسه و اون فرد بخاطر همون سلاح دادگاه نظامی میشه و ..... رو میشنوه خونش بجوش میاد.

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در طرح های نظامی قبل از انقلاب پیش بینی شده بود که در صورت حمله عراق به خوزستان، دژهای مرزی عملیات تاخیری انجام میدهند تا فرصت لازم برای حضور لشکرهای نیروی زمینی ارتش به دست اید ، به همین منظور در پادگان دژ که فرماندهی پاسگاه های دژ را نیز بر عهده داشت ، سلاح و مهمات کافی برای یک مقاومت 48 ساعته ذخیره شده بود. اما پس از هجوم ارتش عراق از این تجهیزات استفاده بهینه نشد و در حالیکه مدافعان خرمشهر در مضیقه شدید بودند، سلاح و مهمات لازم در اختیار انان قرار نگرفت تا انکه پادگان دژ در 59/7/23 سقوط کرد  و سلاح های باقی مانده در پادگان توسط دشمن غارت شد.

 

از یک طرف دلاور مردی های ارتش و لشکر 92 در جبهه های سوسنگرد و اهواز و شوش و دزفول و الی الخصوص تکاوران و عناصری از لشکر 92 در خرمشهر رو میبینم که باعث افتخار ایران و ایرانی جماعت هستن و دلاورمردی هاشون و تا پای جون ایستادناشون رو میبینیم بدون اینکه نامی ازشون برده بشه از طرف دیگر قوانین خشک یا نمیدونم چی اسمشو بذارم از این قبیل که در بالا ذکر شد و نمونه هایی که گاها نام برده میشود مثل الزام به تحویل پوکه! و یا اون دلاور مردی که چون در جبهه خرمشهر اسلحه کمری رو به یک نیروی غیرنظامی میده که در کنارش میجنگیده و اون فرد شهید میشه و بالطبع سلاح کمری به هر نحو به دست اون رزمنده ارتش نمیرسه و اون فرد بخاطر همون سلاح دادگاه نظامی میشه و ..... رو میشنوه خونش بجوش میاد.

 

با سلام

به نظرم به اطلاعات درست دسترس ندارین

برای روشنتر شدن موضوع ارجاعتون میدم به کتاب " دژ خرمشهر" (گردان 151 پیاده دژ خرمشهر درآغاز جنگ تحمیلی)

 

بصورت خلاصه اگر بخوام بهتون توضیح بدم :

بعد از درگیریهای مرزی ایران و عراق، کارشناسان نظامی ایران بدرستی حدث زدند که تهاجم بعدی عراق از این محل خواهد بود و بصورت  کاملا زرهی انجام خواهد شد 

برای مقابله با چنین احتمالی تدبیرهای خاصی اندیشیده شد؛ خرید بالگردهای کبری، موشکهای تاو، تشکیل بزرگترین لشگر زرهی کشور(92 زرهی) در استان خوزستان، سفارش تانکهای شیر ایران1 و 2  و....

درکنار این کارهای مهم برای خریدن وقت و زمان جهت مقابله ، "دژ خرمشهر " طراحی و اجرا شد(البته این دژ یه سابقه بسیار طولانی و قدیمی تری هم داره که برمیگرده به زمان قاجاریه و  زمان فتح علی شاه و... منتها این دژهای جدید و مدرن بودند)

برای اینکار 

در سال 1349 گردانی با نام 151 پیاده تحت امر تیپ1 لشگر 92 زرهی تاسیس شد، ماموریت این گردان تاخییر 48 ساعته در ورود نیروهای دشمن تا رسیدن قوای کمکی بود

این گردان برخلاف سازمان رزم گردانهای دیگه از 4 گروهان رزمی و یک گروهان ارکان تشکیل شده بود و برخلاف سایر گردانها دارای پادگان ویژه خودش بود( تا سال 60 هر گردان فقط 3 گروهان رزمی متناسب با تخصص و یک گروهان ارکان بود، بعدها گروهان ادوات و گروهان چهارم هم به سازمان رزم گردانها بویژه گردانهای پیاده اضافه شد)

رکیب نیروهای این گردان هم برخلاف نیروهای دیگه بود و تقریبا همه نفراتش از پرسنل بومی خرمشهر بودن و شیوه انجام کارهم بصورت قراردادی و 48 ساعته بود

این گردان مامور مراقبت از 34 دژ تاسیس شده در طول مرز بود، این دژها از گمرک و شلمچه تا  طلاییه قدیم در جبهه ای به طول حدودا 65 کیلومتر و با فواصل 3 کیلومتری از یکدیگر قرار گرفته بودند و شامل 32 دژ دفاعی و دو دژ مرکزی یکی در شلمچه و یکی در کوشک میشدند

استعداد انسانی هر پاسگاه دژ شامل 2 افسر یا درجه دار کادر و 12 سرباز بود و ادوات هر دژ شامل یک دستگاه تانک ام47، یک دستگاه تفنگ 106 م.م. و یک قبضه تیربار کالیبر 50 بود، دژهای مرکزی علاوه بر موارد گفته شده یک قبظه تفنگ 106 م.م. بیشتر، یک قبظه خمپاره انداز 80 و یک قبضه خمپاره انداز 120 م.م. هم داشتند(برخی از دژها خودشون خمپاره درکالیبرهای 80 و 120 م.م. داشتند و علاوه بر این چند قبظه 120 م.م. هم بین دو دژ مرکزی و خط دفاع اصلی مستقر شده بود)

 این گردان دارای یک پادگان اختصاصی ( در محل قبرستان فعلی خرمشهر) هم بود، گردان دژ علاوه بر توپهای 106 مستقر در دژها تعداد 54 قبظه دیگر در انبارهای پادگان بصورت  یدک وغیر نصب شده داشت

 در مقابل هر دژ ایران عراق هم یک دژ داشت اما در تیر و مرداد سال 59 فقط  24 دژ از این دژها فعال بود و با آغاز شهریور با کمک نیروهای سپاه و ژاندارمری اون 10 دژ غیر فعال رو هم عملیاتی کردن

 

عملا تهاجم عراقیها به دژها از همن ابتدای سال 59 شروع شد و بصورت پراکنده ادامه داشت تا اینکه با آغاز شهریور حملات شدید تر شد و در تاریخ 12 شهریور خالت جنگی بخودش گرفت، دستور مقابله به مثل از تاریخ 18شهریور به گردان ابلاغ شد اما گزارش درگیریهای شدید عملا از 28 شهریور مخابره شد(درگیریهای سنگینی برای تاریخهایی حتی مثه 16 شهریور در پاسگاه خین هم گزارش شده)

بعلت انقلاب و ماجراهای بوجود اومده بعد از انقلاب و اون طرح های انقلابی!!!!!!! عملا دژهای ما  توانایی خودشونو از دست داده بودن بگونه ای که هیچکدام از تانکهای موجود دردژها دارای قدرت تحرک نبوده و فقط از توپ ضعیفشون بعنوان تیر مستقیم استفاده میشد همچنین تعداد زیادی از جیپهای حامل 106 ها نیز فاقد قدرت حرکت بودن 

تمرینها و رزمایشهای نیروهای متوقف شده بود و تعمیر و نگهدرای  تجهیزات در بدترین شکل ممکنه بود

با آغاز درگیریهای شدید در 28 شهریور دژهای 34 گانه به شدت فعال شده و درگیریهای سنگینی رخ داد( نیروهای کمکی از ژاندارمری و سپاه هم به این دژها مامور شدند برای  تقویت  استعداد دژها)

در نهایت با تهاجم سراسری عراق به  کشورمان همه دژهای دفاعی تا روز 3 مهر سقوط کرده و دژ مرکزی کوشک تا تاریخ 5 مهر مقاومت کرده و در این روز سقوط کرد، مقاومت دژ شلمچه تا 10 مهر بطول انجامید و در این روز تبدیل به تلی از خاک شد

مقاومت گردان دژ در پادگان دژ تا تاریخ 23 مهرماه بشدت مقاومت کرد و بعد از سقوط پادگان دژ در این روز، نیروها به نقاط در حال مقاومت شهر عقب نشستند و تا روز 3 آبان که عملا بخش غربی شهر کاملا سقوط کرد دوش به دوش سایر مدافعان از شهر دفاع کردند

 برای این گردان ماموریت دفاع تاخیری 48 ساعته درنظر گرفته شده بود (برای زمانی که در حالت رزم و آمادگی 100 درصد باشه) اما همین گردان نا آماده و زخم خورده با رشادتهای فراوانش حدود 48 روز بجای 48 ساعت مقاومت کرد

برخلاف اینهمه تبلیغی که میشه وحضور 120-30 نفر یا نهایتش 150 نفر رو بزرگنمایی میکنن و رشادتها و ایثارهای دیگر نیروها رو نادیده میگیرن در دفاع سراسر حماسه همه دلاوران از خرمشهر( نیروهای مردمی، ژاندارمری، سپاه، تکاوران دریایی، تفنگداران پایگاهددریای خرمشهر، گردان دانشجویان دانشگاه افسری، نیروهای داوطلب اعزامی هوانیروز، گردان 165 مکانیزه، گردان 232 تانک و بخشهایی از گردانهای341و387 توپخانه و همچنین آتشبارهایی از گروه رزمی 22 توپخانه شهررضا و 33 توپخانه تهران) گردان 151 دژ مردانه ایستاد و جنگید

 

برای درک این حضور باید خدمتتون عرض کنم این گردان دارای استعداد رزمی بیش از یک گردان استاندارد پیاده بود، استعداد گردان در سپاه ( اونهم در سالهای آخر جنگ و نه سالهای آغازین جنگ که استعدادشون به مراتب کمتر بود)بین 300 تا 500 نفر، در ژاندارمری بین 500 تا 750 نفر و در نزاجا بین 1000 تا 1200 نفر بود؛ منتها استعداد زمان صلح گردان 151 پیاده دژ بیش از 1500 نفر بود

علاوه بر آمار بالای پرسنلی گردان دژ(معادل  یه تیپ متوسط سپاه در اوج سازمان رزم سپاه) این گردان تنها گردان پیاده ای بود که تقریبا معادل یک گردان تانک عراقی و بیش از یک گردان تانک سپاه تانک داشت هرچند تانکها قدیمی و از نوع ام 47 بوده و در اثرعدم تمرین و تعمیر و نگهداری فاق قدرت تحرک و حتی چند دستگاه فاقد توانایی شلیک توپ هم بودند!!! در کنار این موارد تعداد بالای تفنگهای 106، خمپاره های 80 و 120 م.م. و تیربارهای کالیبر 50 عملا قدرتی بسیار بیشتر از یک گردان استاندارد پیاده به این گردان داده بود

این گردان در راه دفاع از خرمشهر از 1500 نفر نیروی سازمانیش: 485 شهید، 120 آزاده و حدود 780 نفر زخمی تقدیم کشور و میهن کرد و از این گردان فقط  حدود 100 نفر سالم ماندند و عقب نشینی کردند

یعنی عملا گردان بطور کامل نابود شد منتها با غیرت و ایستادگی همین تعداد اندک و بازگشت زخمی ها پس از بهبودی از بیمارستانها، این گردان بعد از عقب نشینی به موضع استراحت "فولی آباد" وبازسازی در مدتی کمتر از یک ماه بازسازی شده و دوباره به میدان رزم بازگشت(در تاریخ 59/9/1 با فرماندهی سرهنگ زمانفر)

برای درک بهتر شرایط رزم این گردان باید خدمتتان عرض کنم این گردان فقط در یک روز7 فرمانده عوض کرد و هرفرماندهی هنوز  منسوب نشده شهید یا زخمی میشد

در نهایت ابتدا یک ستوان وظیفه بنام "گیوتاج" فرماندهی گردان را بعهده گرفت !!! و بعد از زخمی شدن ایشان  و انتقالشون به عقب، بترتیب درجه   از افسرها به پایین آمده تا درنهایت یک درجه دار که آشپز بود فرماندهی گردانی رو بعهده گرفت که جایگاه فرمانده سازمانیش "سرهنگ تمامی" بود.

کمی بی انصافیه که در باره چنین گردانی اینگونه سحن بگوییم

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

الو جان کسی نگفت گردان دژ کم کاری کرده یا مثلا بخواد مقاومت خرمشهر رو به برادران دیگر بچسبونه بلکه منبعی که من مطالعه میکردم  نوشته بود انبارهای مهمات این گردان به نیروهای خودی که عمدتا همون تکاورهای دریایی و عناصر گردان دژ و تعدادی هم نیروی مردمی و سپاهی بودن تا روز 23 مهر در اختیارشون قرار داده نشد و از تسلیحات موجود در این پادگان استفاده بهینه نشد تا اینکه در روز 23 مهر این پادگان بطورکامل سقوط میکنه و بدست ارتش عراق میفته


اتفاقا دارم نبرد خرمشهر رو کاملا و مو به مو با گذاشتن نقشه جلوم میخونم و برای خودم یه تحلیلی هم میزنم :) این مقاومت 16 روزه خارج خرمشهر و جنگ شهری 18 روزه داخل شهر رو فقط میتوان به دانشجویان افسری گردان دژ و عناصر لشکر 92 و تعدادی آتشبار توپخانه نسبت داد و نیروهای مردمی هم به علت عدم فرمانبرداری عدم کنترل و نبود ارتباط دائم کمترین نقش رو داشتن حتی هوانیروز و نیروی هوایی هم انچنان نقش پر رنگی نداشتن در ماجرای خرمشهر الا زمانی که عراق از کارون از طریق منطقه مارد عبور کرد و جزیره آبادان در معرض محاصره کامل و بندر امام خمینی وماهشر در خطر قرار گرفتن

 

راستی این دژها هنوز هم هستن چند باری زیارتشون کردیم نکته جالبش اینه که الان دیگه دژ نیستن بلکه خرابه هستن همیشه هم سلاح هاش سنگین رو توی حیاط دژ که کاملا از جاده دیده میشه بصورت آماده نگه میدارن معمولا هم موشک انداز تاو و خمپاره اندازهای 80 و 120 میلیمتری دارن البته بعضی تجهیزات دیدبانی مدرن هم مشاهده شده بقول ادیب چشمک

 

ولی تانک دیگه ندارن و معمولا سربازهاش هم آرم تکاور دارن حالا هستن یا نیستن رو خدا داند.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

الو جان کسی نگفت گردان دژ کم کاری کرده یا مثلا بخواد مقاومت خرمشهر رو به برادران دیگر بچسبونه بلکه منبعی که من مطالعه میکردم  نوشته بود انبارهای مهمات این گردان به نیروهای خودی که عمدتا همون تکاورهای دریایی و عناصر گردان دژ و تعدادی هم نیروی مردمی و سپاهی بودن تا روز 23 مهر در اختیارشون قرار داده نشد و از تسلیحات موجود در این پادگان استفاده بهینه نشد تا اینکه در روز 23 مهر این پادگان بطورکامل سقوط میکنه و بدست ارتش عراق میفته


اتفاقا دارم نبرد خرمشهر رو کاملا و مو به مو با گذاشتن نقشه جلوم میخونم و برای خودم یه تحلیلی هم میزنم :) این مقاومت 16 روزه خارج خرمشهر و جنگ شهری 18 روزه داخل شهر رو فقط میتوان به دانشجویان افسری گردان دژ و عناصر لشکر 92 و تعدادی آتشبار توپخانه نسبت داد و نیروهای مردمی هم به علت عدم فرمانبرداری عدم کنترل و نبود ارتباط دائم کمترین نقش رو داشتن حتی هوانیروز و نیروی هوایی هم انچنان نقش پر رنگی نداشتن در ماجرای خرمشهر الا زمانی که عراق از کارون از طریق منطقه مارد عبور کرد و جزیره آبادان در معرض محاصره کامل و بندر امام خمینی وماهشر در خطر قرار گرفتن

 

راستی این دژها هنوز هم هستن چند باری زیارتشون کردیم نکته جالبش اینه که الان دیگه دژ نیستن بلکه خرابه هستن همیشه هم سلاح هاش سنگین رو توی حیاط دژ که کاملا از جاده دیده میشه بصورت آماده نگه میدارن معمولا هم موشک انداز تاو و خمپاره اندازهای 80 و 120 میلیمتری دارن البته بعضی تجهیزات دیدبانی مدرن هم مشاهده شده بقول ادیب چشمک

 

ولی تانک دیگه ندارن و معمولا سربازهاش هم آرم تکاور دارن حالا هستن یا نیستن رو خدا داند.

 

دوست خوبم سلام

و اما بحث مهمات (بهتره بگم بیشتر مربوط به تفنگهای 106 میشود)

ببینید در ارتش قوانین و مقررات سختگیرانه ای برای جابجایی مهمات و اسلحه بوده و هست و بشدت  درموردش سختگیری میشه، هیچ یگان ارتشی حتی به یگان هم تیپی خودش هم بدون مجوز کتبی اجازه واگذاری  مهمات و اسلخه ندارد!!

شاید برایتان تعجب برانگیز باشد اگر بدانید روزهای اول درگیری (16 شهریور در درگیری 5 ساعته دفاع از پاسگاه دژ"خین") برطبق قوانین جاریه زمان صلح و چون هنوز جنگ رسمی آغاز نشده بود از سربازان میخواستند که پوکه های شلیک شده رو جمع آوری کنند و تحویل بدهند!!!

برای اینکار شهید هم دادیم

حتی چند ماه بعد از اون هم پرسنل هوانیروز که از سلاح تحویلی در درگیری استفاده میکردند و پوکه ها رو تحویل نمیدادند مجبور به نوشتن گزارش کتبی با ارایه شواهد و مدارک برای بازرسی و بررسی بودن

حالا شما دم از دادن مهمات بی در و پیکر به بیرون میزنید؟

اونهم جایی که دوست از دشمن و خودی از ستون پنجم قابل تفکیک و شناسایی نبود؟

درضمن تعدادی تفنگ106 و مقدار زیادی مهمات از این گردان تحویل ژاندارمری شد که اونها با نامه کتبی بود

خرکی و هرجا که نامه آورد سلاح و مهمات گرفت نمونه اش نامه هایی که فرماندار خرمشهر فرستاد و سلاح و مهمات تحویل گرفت

اما اینکه یه عده جمع شن دم در پادگان و سلاح بخوان نه اجازه اشو داشتن و نه هم باید چنین کاری میکردن

اونجا دوست و دشمن قاطی بود، مجوز  و اجازه قانونی تحویل سلاح و مهمات هم نبود

حتی یه درجه دار و نه حتی یه سرباز هم میدونه که نباید در چنان شرایطی و در شلوغ پلوغی خودی و ستون پنجم و منافق و خاین سلاح بی حساب و کتاب داد دست مردم

اونهم کسی که حتی اگر غیر خودی هم نباشه چون آموزش ندیده میتونه هم به خودش و هم به دیگرون آسیب بزنه

برای ادوات از دست داده این گردان:

تانکها ی ام 47 که فاقد نیروی تحرک بودند یا درتهاجم عراقیها و بمبارانها از بین رفتند یا تا جایی که ممکن بود همانجا منهدم شدند، منتها دژهایی که به سرعت سقوط کرده بودن تانکهاشون به غنیمت دشمن دراومد، تفنگهای 106 هم جدای از اونهایی که در نبرد نابود شده بودند، اونهایی که مقدور بود به عقب تخلیه شد، فاقد قدرت تحرکها برخی نابود شد و برخی کولاسشان جدا شد و عملا بصورت موقت غیراقبل استفاده شد برخی هم به غنیمت  دشمن دراومد

اما

اما

اما

اما

اما نکته تاسف بار قضیه در درخواست پرسنل گردان از مسیولین شهری بابت اجازه استفاده از خودروهای وانت تویوتای موجود درگردان برای استقرار 54 قیضه تفنگ 106 م.م. ن و آکبند موجود درانبار بود که با استدلال اینکه " اینها بیت المال هستند" عملا خوردورها در اختیار این گردان قرارنگرفت و درنهایت هم خودرورهای بیت المال و هم تفنگهای 106 انبار گردان به دست دشمن افتاد!!

شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید فردای روز تهاجم سراسری یعنی در روز 1 مهر همین گردان یک عملیات آفندی کوچک آنهم بدون دستور از بالا اجرا کرد (بفرماندهی ستوان زارعیان و خدا میداند این ستوان زارعیان چه رشادتها که نکرده در طول جنگ تا روز شهادت افسانه گونه اش!!) و توانست با تنها 43 نفر از پرسنل دژ مرکزی شماره یک و تنها با یک قبضه تفنگ 106 مستقر روی جیپ حتی چندتا از دژهای عراقی ها را هم تصرف کند و پرچم ایران رو بر فراز دژ شلمچه عراق به اهتزاز درآره اما بعلت عدم پشتیبانی و بالا بودن حجم و وسعت آتش و تعداد بالای ادوات زرهی عراق مجبور به عقب نشینی شدند

این ستوان زارعیان چنان شجاعت هایی به خرج داده که اگر درکشور دیگری بود از او اسطوره میساختن و مجسمه اش رو درشهرها نصب میکردن منتها درایران چون قرار بود قهرمانان خرمشهر را از کسان دیگری انتخاب کنیم امثال شهید زارعیان ها رو کسی حتی نمیشناسه

درباره یگانهای مدافع متاسفانه نام چند یگان از قلم انداختم:

یکی گردان 364 توپخانه صخرایی، دیگری گردان 284 سوار زرهی و یک گروهان تانک از گروه رزمی 37 شیراز (که بعدا تیپ مستقل 37 زرهی شد) البته فقط 8 دستگاه تانک داشت این گروهان منتها حدود 400 نفر نیروی پیاده و ضد زره همراهش داشت

 درضمن خود پادگان روز 23 مهر سقوط کرد اما نه بصورت کامل بلکه خونه های سازمانی دقیقا در روز 30 مهر سقوط کرد

نکته ها داره سقوط این پادگان!!!

جایی که 19 نفر از مدافعین پادگان پشت لباسهاشون وصیت نامه مینویسن و تا آخر میمونن و پیکر پاک همشون زیر زنجیر چرخها له شدن

در اون روزها ستوان امیری که جزو امار  پادگان هم نبود به  رزمنده اون روزها و سردار امروز " سردار ایاد برام زاده" گفت:

ایران کشور فراخ و بزرگیست ولی جایی برای عقب نشینی من ندارد

 

 

اما دوست خوبم دست برقضا تحلیلتاون از دفاع خرمشهر کاملا نابجاست دفاع خرمشهر رو نمیشه به اون یگانهای که گفتین نسبت داد

بهترین و برترین دفاع رو در برد زمینی یگان تکاور دریایی داشت 

اما عاملهای چون بمبارانهای هوایی و هوانیروز اصلی ترین عامل بودند

هرچند به هیچ وجه نمیتونیم یک یا دویگان رو  تاثیر گذار محض دونست اما تاثیر گردان دانشجویان حتی نیم گردان دژ هم نبود و یا یک چهارم گردان تکاوران دریایی

قضیه خیلی خیلی پیچیده ترازاین حرفهاست، برای تحلیل دفاع خرمشهر نیاز به بحثهای زیادیه

من معتقدم اگر فقط و فقط و فقط یک فرماندهی واحد بود میشد خرمشهر رو حفظ کرد ، کاری که درآبادان انجامش دادیم اما متاسفانه در خرمشهر هرکسی ساز خودشو میزد و کار خودشو میکرد

کاش فرصتی باشه بررسی کنیم  واقعیات خرمشهر رو نه اونچیزهایی که تبلیغاتی و رسانه ای شده

این حرفهای مزخرفی که نه سلاح بود و نه مهمات و نه پشتیبانی توپخانه و نه پشتیبانی  تانک و...

 

 

یکبار دیگه مرور کنیم نیروهای منسجم وموجود درخرمشهر روعلاوه بر نیروهای مردمی و داوطلب ، نیروهای جنگهای نامنظم شهید چمران، گروهای مسلح اعزامی از شهرستانها و سپاه:

گردان 151 دژ

گردان 165 مکانیزه

گردان تکاوران دریای

تفنگداران پایگاه دریای خرمشهر (با استعداد بیش از یک گردان)

گردان 232 تانک

گردان284 سوار زرهی

بخشهایی از گردانهای 341، 364 و 387 توپخانه

بخشهایی از گروهای رزمی 22 و 33 توپخانه

بخشی از گروه رزمی 37 زرهی شیراز

نیروهای داوطلب هوانیروز اصفهان

نیروهای داوطلب ستاد مشترک ارتش

و هنگ مرزی ژاندارمی 

با پشتیبانی هوانیروز و نیروی هوایی و یگانهای دریایی نداجا

 

باور کن با این یگانهای منسجم و رسمی و نیروهای داوطلب و مردمی و سپاه و جنگهای نامنظم و اعزامیها و.. میشد براحتی خرمشهر رو حفظ کرد اکگر و فقط اگر یک فرماندهی منسجم و واحد بود 

اگر بود!!!!!!

 

 

امشب دیگه کافیه تا بعد که مفصل بحث کنیم اگر وقت و حوصله اش بود

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

محمد جان اینهایی رو که گفتید همه از کتاب " معرفى گردان 151 پياده در كتاب "دژ خرمشهر" " هست یا منبع دیگه ای هم هست ؟

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسار عالی :rose: :rose: :rose:

 

این ماجرای مهمات پس حقیقت داره اونم در مورد برترین سلاح توپ 106

 

بهرحال این اتفاق افتاده و نباید منکرش شد بالکل! ضمن اینکه  قرار نبود مهمات و سلاح دست هرکسی بدهند حداقل بخشی از نیروهای مردمی و سپاهی کاملا شناخته شده بودن و دوشادوش تکاوران و نیروهای پادگان میجنگیدن  میتونستن تسلیحشون کنن.  این نیروها مسلح بودن و قاعدتا همشون که با سلاح شخصی و برنو اینها نمیجنگیدن خیلی هاشون ژ-3 و تیربار داشتن و مهماتشون رو هم احتمالا از خود برادران ارتشی تهیه میکردن ، بهرحال بگذریم....

 

در مورد :

 

 

اما دوست خوبم دست برقضا تحلیلتاون از دفاع خرمشهر کاملا نابجاست دفاع خرمشهر رو نمیشه به اون یگانهای که گفتین نسبت داد

بهترین و برترین دفاع رو در برد زمینی یگان تکاور دریایی داشت

 

 

بله کاملا حق با شماست وقتی پستم رو دوباره خوندم تعجب کردم که نامی از تکاوران نبردم.


و اما در مورد هوانیروز و نیروی هوایی تا حالا بنده چیزی در مورد این یگان ها در سد کردن پیشروی در قسمت جنوبی جبهه نخوندم فرمانده وقت نیروی زمین گویا جبهه اهواز سوسنگرد و ایضا جبهه دزفول رو مهمتر ارزیابی کرده بودن و از توان اندک هوانیروز که در دست بود در اون منطقه ها استفاده میکردن و نکته مهم دیگر این بخش اعظم توان هوانیروز هنوز درگیر کردستان بود

 

تنها زمانی هوانیروز به این جبهه وارد شد که عراقی ها از کارون گذشتند که اتفاقا آمار شکار خوبی هم داشتن ولی چند فروند کبرا هم از دست دادیم.

 

البته این چیزیست که تا حالا بنده مطالعه کردم و وحی منزل نیست ولی برداشت من از 34 روز نبرد خرمشر فعلا همینه.

 

نکته بعدی که لازم میدونم بگم منظور بنده از هوانیروز تیم آتش و ضد زره هستند وگرنه بخش عمده ترابری نیروها به داخل خرمشهر و آبادان با بالگردهای هوانیروز بود

 

 

مورد بعدی اینکه تیپ هایی که نام بردید مخصوصا زرهی و مکانیزه ها گاها فقط 60 درصد توان عملیاتی داشتن در بدو ورود و خوب اغلب هم قبل از اینکه نبرد خرمشهر به شهر کشیده بشه رسما نابود شدن بجز یه اتشبار 175 م م که بین کارون و جاده آبادان-اهواز گیرافتاد اما خوشبختانه عراقی ها متوجه حضورشون نشدن و شبانه لشکر 92 پل زد روی کارون و اینهارو نجات داد.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

خیرآرش جان این مطالب ماحصل مطالعه چند کتاب هستند منتها بیشترش ازهمون کتاب گردان 151دژ هستش(حدود 80 درصدشون)

اطلاعات خوبی این کتاب بهتون میده بالاخص اینکه اصلا کسل کننده هم نیست چون بصورت خاطرات اونهم از همه قشر چه ارتشی چه سپاهی چه روحانی چه جهادگر و چه مردم عادی و شهروندهای خرمشهر روایت شده

البته کارنامه لشگر 92 زرهی در ماه اول جنگ و روزشمارهای ارتش هم خیلی بهتون کمک میکنه

بسار عالی :rose: :rose: :rose:

 

این ماجرای مهمات پس حقیقت داره اونم در مورد برترین سلاح توپ 106

 

بهرحال این اتفاق افتاده و نباید منکرش شد بالکل! ضمن اینکه  قرار نبود مهمات و سلاح دست هرکسی بدهند حداقل بخشی از نیروهای مردمی و سپاهی کاملا شناخته شده بودن و دوشادوش تکاوران و نیروهای پادگان میجنگیدن  میتونستن تسلیحشون کنن.  این نیروها مسلح بودن و قاعدتا همشون که با سلاح شخصی و برنو اینها نمیجنگیدن خیلی هاشون ژ-3 و تیربار داشتن و مهماتشون رو هم احتمالا از خود برادران ارتشی تهیه میکردن ، بهرحال بگذریم....

 

در مورد :

 

 

 

بله کاملا حق با شماست وقتی پستم رو دوباره خوندم تعجب کردم که نامی از تکاوران نبردم.


و اما در مورد هوانیروز و نیروی هوایی تا حالا بنده چیزی در مورد این یگان ها در سد کردن پیشروی در قسمت جنوبی جبهه نخوندم فرمانده وقت نیروی زمین گویا جبهه اهواز سوسنگرد و ایضا جبهه دزفول رو مهمتر ارزیابی کرده بودن و از توان اندک هوانیروز که در دست بود در اون منطقه ها استفاده میکردن و نکته مهم دیگر این بخش اعظم توان هوانیروز هنوز درگیر کردستان بود

 

تنها زمانی هوانیروز به این جبهه وارد شد که عراقی ها از کارون گذشتند که اتفاقا آمار شکار خوبی هم داشتن ولی چند فروند کبرا هم از دست دادیم.

 

البته این چیزیست که تا حالا بنده مطالعه کردم و وحی منزل نیست ولی برداشت من از 34 روز نبرد خرمشر فعلا همینه.

 

نکته بعدی که لازم میدونم بگم منظور بنده از هوانیروز تیم آتش و ضد زره هستند وگرنه بخش عمده ترابری نیروها به داخل خرمشهر و آبادان با بالگردهای هوانیروز بود

 

 

مورد بعدی اینکه تیپ هایی که نام بردید مخصوصا زرهی و مکانیزه ها گاها فقط 60 درصد توان عملیاتی داشتن در بدو ورود و خوب اغلب هم قبل از اینکه نبرد خرمشهر به شهر کشیده بشه رسما نابود شدن بجز یه اتشبار 175 م م که بین کارون و جاده آبادان-اهواز گیرافتاد اما خوشبختانه عراقی ها متوجه حضورشون نشدن و شبانه لشکر 92 پل زد روی کارون و اینهارو نجات داد.

 

 

امین جان اینکه خیلی ازتوپهامون افتاد دست اونها که صحت داره اونهم توپهای آک و نو، منتها گردان 151مقصر نبود یا بهتره بگم کمترین تقصیر متوجه این گردان بود، درخواست  وسیله برای نصب و استفاده اشون داده بودن که پاسخ گرفتن " بیت الماله و نمیشه"!!!!

اما اونها نمیتونستن بدون مجوز برادران سپاهی  یا هرکس دیگه رومجهز کنن، حتی بدون مجوز نمیتونستن نیروی های ارتشی و یا حتی نیروی زمینی و یا حتی گردانهای هم تیپی شونو مجهز کنن، برای انتقال حتی یک فشنگ برگه لازم بود

من یکجای دیگه خاطره ای از یکی از فرماندهان خودم  تعریف کردم که اون روزها افسر تکاور نیروی دریایی بودن و در یه درگیری وقتی یکی از برادران سپاهی همرزمشون که باهم داشتن دفاع میکردن و میجنگیدن،  اسلحه اشونو از دست میده ایشون(همین تکاور دریایی) سلاح کمریشو به اون برادرهم رزمش که کاملا هم میشناختتش و با هم چندین روز بود که داشتن میجنگیدن میده،متاسفانه دریه درگیری اون برادر پاسدار شهید میشن و این تکاور رشید هم بشدت زخمی میشن، بالطبع با شهادت اون برادرسپاهی سلاح کمری این تکاورهم مفقود میشه!!!

برای مفقودی اون سلاح کمری یه گزارش مستند به امضای حاضرین در حنه چه از ارتش و چه سپاه و چه مردمی تهیه میشه اما تا زمان بازنشستگیشون همون گزارش در پرونده اشون بعنوان یه نقطه منفی بودش و میتونم به جرات بگم اصلی ترین دلیل برای  امیر نشدنشون هم گزارش بود 

چون ایشون افسری کاملا مومن ، متخصص، با سواد، رشید و فهیم و کاربلد بودند که در امر فرماندهی هم فوق العاده بودند، بالای 60 ماه جبهه داشت و بدنش پر ترکش بود منتها امیر نشد!!!!

یه خاطره ای هم یکی از خلبانان بالگرد هوانیروز نقل کرده بودن برای شلیک و استفاده از تفنگ ژ-3 تحویلی که بعد از برگشت از ماموریت چون پوکه فشنگها رو نیاورده و تحویل نداده بودند ناچار میشن گزارش کنن وبعد بررسی میکنن تیمهای بازرسی و صحت اونو تایید میکنن فکر کنم سندش توی همین سایت خودمون هم باشه

شاید مشکل دوستان درباره عدم تحویل مهمات به تفکر نشات گرفته از سپاه و بسیج باشه که زیاد دراین زمینه سختگیری به خرج نمیدن، و مثلا توی میدون تیر پوکه تحویل نمیدن و برای تحویل سلاح و.. زیاد سختگیری نمیکردن

منتها درارتش بشدت روی این قضیه سختگیری کرده ومیکنن

جایی که برای شلیک چند فشنگ اینقدر سختگیری میکنن و برای چند تا فشنگ بازرسی و بررسی برای توپ و مهمات توپ ببین چقدر سختگیرن

درضمن کی میگه به سپاه و نیروها مهمات ندادن؟

سند موجوده که مقداری از کمبود مهمات نیروهای ارتشی رو با مجوز از گردان 151 تامین کردن

فقط در یک مورد مشخص برای عملیاتی کردن مجدد 12 تا از پاسگاه های دژ غیرعملیاتی، 12 قبضه توپ 106، 12 قبضه تیربارکالیبر50، دو قبظه خمپاره 80 م.م. و مهمات بارمبنای مربوطه تحویل سپاه و ژاندارمری شده  

در باره تحویل مهمات و سلاح سبک(ژ-3) هم طبق اسناد تعداد زیادی با درخواست فرماندار و شهردار خرمشهر تحویل نیروهای تحت امر اونها شده

مهمات خمپاره و تیربار و گلوله 106 هم مقداری تحویل گردان تکاوران دریایی شده

درکل اونچه که ازشون رسما و با سند درخواست شده حتی یکبار هم کوتاهی نکردن

اما قانونا، عقلا، منطقا، شرعا و وظیفه ای اجازه دادن سلاح بدون مجوز به بیرون رو نداشتند و در این زمینه اشتباه و کوتاهی و قصوری نکردند

اگر فرمانداری و شهرداری خودروهای لازمه رو میدادن امکان داشت اون توپها و مهمات هم بدست دشمن نیوفته منتها شد اون چیزی که نباید بشه

مهمات  و سلاح بجا گذاشته و بدست دشمن افتاده در ارتش و سپاه زیاد داشتیم(در اونطرف  و از عراقی ها هم  خیلی خیلی بیشتر از  موارد ما اونها هم جاگذاشتن سلاح و مهمات داشتن) 

گاهی برادران سپاهی، ارتش رو بخاطر اینگونه موارد سرزنش میکنن درحالی که در خیلی از عملیاتهای خود سپاه از سلاح های سبک تا نیمه سنگین و سنگین هم چنین سرنوشتی متاسفانه داشته

کلا این معضل رو باید بکلش منصفانه و مستند و نه احساسی و تبلیغی و فقط از روی روایت یه نفر و یا روایتهای مغرضانه بررسی کرد

درضمن شما میدونید که سپاه خرمشهر کمتر از 150 نفر نیرو داشت که همشون هم مسلح بودند و نیروهای مردمی هم اون روزها زیر نظر سپاه نبودن و حتی بسیج توسط ارتش آموزش داده شده و استفاده میشد

گروهای داوطلب هم هرکدوم تحت امر کسی بودن

کلا هرکسی  که تونسته بود یه عده رو دور خودش جمه کرده بود برای دفاع

نیتها بسیار متعالی و پسندیده بود ، اما نبود انسجام فرماندهی و نظم و بی اطلاعی یگانها و نیروها از هم باعث شد که این نیروها نتونن در اون  میدان" إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ" یکپارچه و متحد و مفید در برابر دشمن بایستن.

 

 

برای خرمشهر و دفاع 34 روزه اش

تاثیر نهاجا، هوانیروز و توپخانه پشتیبانی مستقیم (ک.م.) متاسفانه نادیده گرفته شده و برای مظلوم نمایی تبلیغی و رسانه ای و فیلمها و سریالهای آبکی  واقعیات رو تحریف کردیم!!!

در باره از دست دادن بالگرد هم متاسفانه تعداد زیادی رو از دست دادیم به همچنین تعدا زیادی از جنگنده های نهاجا رو، اما ناچار بودیم. اگر اون جانفشانی های نهاجا و هوانیروز نبود که با از خودگذشتگی و ایثار و فداکاری سرعت دشمن رو کند  و درنهایت متوقف کردن، قضایا  بگونه ای دیگه رقم میخورد

البته بحث سردرگمی فرماندهان درنبرد خوزستان نشات گرفته ازعدم وحدت فرماندهی و همچنین عدم ثبات اون بود و درکنارش عدم ارتباط و هماهنگی نیروها که منتج شده از همین تکثر فرماندهی بود این نتیجه  ناخوشایند رو بجا گذاشت، چه جانفشانی ها و ایثارگریهای مثال زدنی که دراین برهه بوقوع پیوست اما نبود یک فرماندهی منسجم و مقتدر این  فداکاریها رو به بار ننشوند

و اگر بود چنان انسجامی دنیا میدید که اون خونها  نتیجه بسیاربهتری میداد و این پاره وطن اینهمه روز رو زیر چکمه نجس دشمن خبیث نمیموند و خاک پاکش به کثافت اونها آلوده نمیشد(هرچند فرزندان این سرزمین با خون پاکشان دوباره تطهیرش دادند  نگذاشتند  نجاست  دشمن بر پیکره اش باقی بمونه ، و اینه که برای  ورود به خرمشهر باید وضو گرفت!!!)

 

 

کلا ماجراها داشتیم که خیلی هاش بنا به دلایلی روایت نشدن!!

یکی از اون مسائل رو میخوام ذکر کنم شاید کمترشنیده باشینش! اونهم بمباران بسیار شدید تیپ 1 زرهی لشگر 92 به اشتباه توسط نیروی هوایی خودمونه!!!

تاریخ دقیقش رو باید برگردم از کتابهام درآرم اما در روزی که نیروهای عراقی بشدت بخرمشهر حمله میکنن، سپاه و فرمانداری و شهرداری و در کل هرکی توی خرمشهر داره میجنگه و دستش به بیسیمی، تلفنی چیزی میرسه درخواست پشتیبانی شدید و قوی هوایی میده که اگر بمباران نکنین، خرمشهر سقوط کرده و......

گراها هم داده میشه و موقعیت نیروهای عراقی برای دسک دقیق تشریح و توضیح داده میشه، اما عدم وحدت فرماندهی و نبود ارتباطات و اطلاع از جابجایی یگانهای خودی فاجعه آفرید!!!

همزمان با تک گسترده تانکها و نیروهای عراقی به سمت خرمشهر، تیپ 1 لشگر 92 هم با اطلاعاتی که گردان 151 در باره بحرانی بودن اوضاع  و سقوط قریب الوقوع شهر به فرماندهی تیپ اعلام کرده بود، اقدام به یک تک گسترده با همه نیروها و همه توان موجودش میکنه که هم محاصره خرمشهر رو بشکونه و هم بتونه با دور زدن نیروهای تک کننده به اهوازعملا نیروهای دشمن رو بین قیچی و لبه دو تیپ 1 و 3 زرهی لشگر 92 قرار بده!!

پیشروی ها بسیار خوب صورت میگیره وعراقی ها تغییر تاکتیک داده و به سمت شمال غرب عقب نشینی تاکتیکی میکنن و الان یگانهای خودی در موقعیت قبلی نیروهای عراقی هستند اما کسی نیست که این تغییر موقعیت و جابجایی رو به دسک هوایی اطلاع بده، از داخل شهر بیسیمهای سپاه و فرمانداری و ژاندارمری و شهرداری و امام جمعه وهرکی که بیسیم دستشه فقط داره میگه شدیدا بمبارون کنید که شهر داره سقوط میکنه!!

تیپ1 با رشادت دشمنو عقب زده اما کسی خبر نداره چون هیچگونه تبادل اطلاعات و ارتباط  اصول و منطقی بین نیروها وجود نداره( حتی توی خود شهر هم این معضل بیداد میکنه و این خیابون از وضعیت خیابون کناریش اطلاع درست و  موثق نداره!!!!)

جنگنده های نهاجا در شمار بالا پرواز میکنن و موقعیت داده شده رو بشدت و با دقت بالا بمباران میکنن!! فاجعه رقم میخوره و تیپ 1 لشگر 92 زرهی خودمون بشدت صدمه میبینه و مجبوربه عقب نشینی میشه اونهم زیرآتش شدید منحنی و تیر مستقیم دشمن!!!

از تیپ 1 داد و بیداداد که چرا بمباران میکنید آقا بمباران نکنید!! و از شهر فریاد که آقا شدیدا بمبارن کنید!!!

بعد که قضیه رو میشه  و گند ماجحرا درمیاد! همه تقصیر رو میندازن گردن همدیگه و هرکی اونکی رو مقصر میکنه!!! بعد هم که درخواستها بررسی میشه و میرسن به درخواستها و میبینن همه با هم  وامصیبتا برای پشتیبانی هوایی سر دادن و بالاخص کی و کیها اصرار  دارن و میگن اگر بمباران نکنید خاینید و...!!! صدای کسی دیگه درنمیاد !!!!!

از اون طرف با لطف اشتباه خودمون و نابود کردن تیپ 1 زرهیمون عملا محاصره خرمشهر تکمیل میشه و خطر سقوط اهواز هم بیشتر میشه !!!!!

به همین راحتی!!!!!!

 

از اون یگانهای زرهی حمله کننده برای اون تک، فقط 8 تانک برگشت عقب!!(عمق فاجعه)

مقصر کیه؟؟؟؟؟؟؟

هیچکی و همه !!!!

 

اینجاست که نبود یه فرماندهی واحد و یه ارتباط منطقی و اصولی برمبنای نیاز رزمی منطقه چنین بلاهایی رو برسرمون آورد، بلای بدتر هم که سقوط شهر بود و...

 

 

 

درمورد اینکه استعدا برخی از اون یگانها حتی کمتر از 60 درصد بود، بله حق با شماست و شکی در اون نیست، منتها با همون استعداد کم هم اگر وحدت فرماندهی بود و اگر و فقط اگر یگانهامون ارتباط مستمر و پایداری با هم داشتند و تحت امر یه نفرعمل میکردن اونوقت نتیجه خیلی خیلی فرق میکرد

نمونه عینیشو درآبادان دیدیم که وقتی گردان 153 لگشر 77 به اونجا رسید و فرماندهی منطقه رو به عهده گرفت و یک فرماندهی واحد رو ایجاد کرده و با برقرای ارتباط مستمر و پایدار همه نیروهای موجود رو منسجم تحت امر گرفت تونستیم ازآبادان اونهم در حالت شبه محاصره، جانانه بیش از یکسال دفاع کنیم و درنهایت هم محاصره اشو بشکونیم و نزاریم دشمن  لعین به نیات پلیدش برسه

 

 

هنوز هم سرسختانه معتقدم اگر و فقط اگر وحدت فرماندهی وجود داشت و یگانها و نیروهای رزمنده امون تحت امر یه فرماندهی واحد با ارتباط مناسب و پایدار دفاع میکردند بدون شک خرمشهر سقوط نمیکرد و میتونستیم  شهر رو حفظ کنیم

درضمن تا روز تخلیه کامل خرمشهر هنوز خیلی از نیروها امیدوار بودند بتونن شهر رو حفظ کنن و بنا به همین امیدواری بود که مثلا چندتا از شناورهای منطقه دریایی خرمشهر هنوز اونجا بودن و خارج نشده بودن، بعد از سقوط خرمشهر  چجندتاشونو تونستن شبانه به عقب تخلیه کنن ، چند تایی هم که مقدور نبود تجهیزاتشونو شبانه آوردن عقب و عملا اونها رو بالا استفاده کردند

اگر اشتباه نکنم دوتاشون هم غرق کردیم (خودمون) البته  باید بررسی کنم اسناد رو ببینم واقعیت ماجرا چی بوده و چندتا رو غرق کردیم یا اصلا غرق نکردیم (شک کردم!!!)

سعی میکنم تا امشب این قضیه رو بررسیش کنم

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب الو بسیار بسیار عالی خواهش دارم با قدرت ادامه بدید خیلی از صحبت های شما توی هیچ کتابی نیست حتی کتاب های برادران ارتشی پس با قدرت ادامه بدید...

فقط یک نکته بی ربط:

 

تیران رو که تقریبا همه جا اشاره میشه نیروی هوایی اشتباها زد ، مهران رو چی؟ واقعا اوزای عراقی زد؟

 

مورد دیگه دو ناو جاوید کهنمویی و میلانیان توپ هاشون راداری بوده که در روزهای اولیه جنگ در حفاظت از خارک تعدادی هواپیما رو هدف قرار دادن؟

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روزچهاردهم مهرماه:

سرنگونی دوهواپیماي دشمن وادامۀ نبرد

توپخانۀ ایران درساعات اولیۀ روز 14 مهرتوانست مواضع یک گردان عراقی ازلشکر 5 مکانیزه درمنطقه شلمچه را زیرآتش بگیرد وتلفات وخساراتی به آن گردان وارد سازد.درساعت 14:00 دوفروندهواپیماي دشمن به آبادان حمله کردند اما هردوفروندبا آتش پدافندهوایی منطقه سرنگون شدند.

درپایان روز 14 مهرماه، قرارگاه لشکر 3 زرهی عراق به منطقۀ شلمچه تغییرمکان یافت وتیپ 15 مکانیزه لشکر 5 مکانیزۀ عراق نیزازمنطقۀ هویزه به منطقۀ خرمشهراعزام شد. این جابجایی نشانگرآن بود که ارتش عراق درنظردارد تلاش اصلی آفندي خود را درمنطقۀ خرمشهربه کاربرد و درمنطقۀ عملیاتی اهوازوسوسنگرد به پدافنداکتفا نماید. دراین روزحدود 15 حمله هوایی به خارك اجرا گردید که همۀ آنها با آتش پدافند زمین به هوا دفع شد و دوفروندهواپیماي دشمن نیزسرنگون گردید، ولی تلفات وخساراتی به تأسیسات خارك وارد نشد.

 

01~49.jpg

 

14 مهرماه تلاش اصلی نیروي جمهوري اسلامی درخرمشهربراي عقب راندن نیروهاي دشمن ازغرب خرمشهر به کارگرفته شد. ستادعملیاتی خرمشهربه تکاوران دریایی مأموریت داد که گمرك خرمشهر را ازاشغال نیروهاي دشمن خارج سازد. دراجراي این مأموریت، نبرد نزدیک بین تکاوران دریایی ایران ونیروهاي متجاوزعراقی درمنطقۀ دوربند واقع درمحورشلمچه جریان یافت و نیروهاي مدافع خرمشهرموفق شدند عناصردشمن را حدود 2 کیلومتربه عقب برانند وبندرگاه را پاکسازی کنند.

درحملات هوایی وآتشباري توپخانه دشمن به خرمشهروآبادان در روز 14 مهرماه منطقۀ کوهدشت، پایگاه دریایی، اسکله 11 و 12 ، باشگاه گلستان وساختمان دژبان آسیب دید. دراین روزنیروهاي دشمن درغرب وشمال پل دوربندمحورشلمچه به صورت نیم دایره به شعاع 4 تا 8 کیلومتر، اطراف خرمشهر را محاصره کرده وموضع دفاعی گرفتند.

 

02~51.jpg

 

نشریه تایمزمالی لندن:

توپخانۀ ایران درجنوب شرقی آبادان با گلوله باران شهر فاو و دردهانۀ خلیج فارس، آنرا به شهر ارواح تبدیل کرده است. اهالی شهر باهروسیله اي درحال فراربه طرف بصره هستند. آنچه دربارة فاو در درازمدت حائز اهمیت است، قدرت توپخانۀ ایرانیان واستمرارآن است نه متروکه شدن شهر
برابراطلاع:

اخیراً 3 فروند کشتی روسی حامل مهمات که قادر نبودند بعلت درگیري ایران وعراق ازاروندرودعبورکنند، وارد بحراحمر شدند تا ازطریق بندرعقبه، مهمات مورد بحث را تحویل عراقیها نمایند. در اردن تانکرهاي بنزین را مصادره کرده وبه عراق میفرستند. سه هواپیما درحال تخلیه مجروحان عراقی به اردن دیده میشد. ازموقعیکه هواپیماهاي آواکس به عربستان واگذارشده است، پدافندهوایی عراق ازفعالیت نیروي هوایی ایران مطلع میشود

 

ادامه دارد ...

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب الو بسیار بسیار عالی خواهش دارم با قدرت ادامه بدید خیلی از صحبت های شما توی هیچ کتابی نیست حتی کتاب های برادران ارتشی پس با قدرت ادامه بدید...

فقط یک نکته بی ربط:

 

تیران رو که تقریبا همه جا اشاره میشه نیروی هوایی اشتباها زد ، مهران رو چی؟ واقعا اوزای عراقی زد؟

 

مورد دیگه دو ناو جاوید کهنمویی و میلانیان توپ هاشون راداری بوده که در روزهای اولیه جنگ در حفاظت از خارک تعدادی هواپیما رو هدف قرار دادن؟

با سلام

 

ادامه دادن اين مبحث اينجا بنحوي انحراف تاپيك بحساب مياد منتها چون قول داده بودم  تاريخ اون حمله اشتباه رو بنويسم اين ه كه مجبورم دوباره اون بحث رو ادامه بدم متاسفانه!!!

 

اون بمباران اشتباهي،  ناخواسته و براستي غير تعمدي در تاريخ 21 مهرماه 59 صورت پذيرفت اما متاسفانه ازش درس نگرفتيم و در تاريخ 23 مهرماه يعني دوروز بعد دوباره اشتباهي شبيه همون رخ داد!!!! اينبار 2 حمله در يك روز و بمباران اشتباه نيروهاي خودي!!

ايندفعه تيپ 3 زرهي لشگر92 به اشتباه هدف قرار گرفت، يكبارصبح ساعت 9 و نيم توسط فانتوم و بار ديگه بعد از ظهر همون روزساعت يك و نيم توسط تايگر، چند شهيد و زخمي و از دست دادن ادوات داشتيم اما چون با حجم بسياركمتري بمباران اشتباهي صورت پذيرفت، شكر خدا تلفات بسيار بسيار كمتر بود بحدي كه با فاجعه پيشين قابل مقايسه نبود( اگر اشتباه نكنم تلفاتمون شامل 3 شهيد، 5 زخمي و از دست دادن 2 تانكر سوخت تي3 ل92 بود!!)

 

ببنيد اصلا دوست ندارم وارد اين فاز و روايت داستانهاي اينچنيني بشم چون بواقع تلخ و گزنده اند و گاها مشاهده شده دوستان برداشتهاي غلطي ميكنن و شروع به تخريب يه نهاد، نيرو و يا ارگان ميكنن

مثلا فلان جا اگر ارتش كمي قصور داشته فوري خيانت و كوتاهي و.. ميبندن به نافش اما متقابلا خودشون  چندين بار بدتر از اونو داشتن منتها زير سبيلي درميكنن

توي خود ارتش هم متاسفانه همينطوره

اين بحث "فرندلي فاير " يا آتش بخودي معضل بزرگي بود اون روزها و بسيار متاسفم كه بگم اگر تاكتيكها و انديشه هاي درست و راهكارهاي عاجلانه و پيشگيرانه اي بكار نبريم در جنگ رخ دهنده آتي!!ميتونهبسيار بسيار بسيارگرونتر برامون تموم بشه

اگر اجازه بدين درباره تيران و مهران حرف نزنم بهتره!!

كلا بحث اشتباه هدف قرار دادن تا دلت بخواد داشتيم

نيروي هوايي در بعد هوا به هواي جنگنده هاي خودي!!

و بالاخص در بعد زمين به هواي پدافند  بر ضد جنگنده و هواپيماهاي خودي!!!

اشتباه در هدف قرار دادن شناورهاي خوي و به همچنين شناورها به اشتباه هدف قرار دادن و يا شليكهاي چندين باره به جنگنده هاي خودي

اشتباه در بمباران نيروهاي زميني خودي و متقابلا هدف قرار دادن جنگنده و بالگرد خودي توسط يگانهي زميني و پياده (بالاخص از طرف ...بگذريم)

كلا كم نداشتيم از اين دسته  اشتباهات گاها فاجعه بار!!!

مثلا در حين آموزش  هدف قرار دادن همرزم رو تا دلتون بخواد داشتيم بالاخص بين...بازم بگذريم!!!

اگر دوستان مدعيدروغ يا  نادرستي در اين مطالب هستند ميتونم موردي و با سند بيان كنم هرچند بشدت كراهت دارم از ورد به چيني حوزه اي چون متاسفانه شرايط فراهم نيست و دوستان طرفدارهر ارگان يا نيرويي ميان و جبهه منفي ميگرن و متعصبانه نظر ميدن و...

 

كافيه در مورد ماهان و تيران حرف بزني ببين دوستان نهاجا چه خواهند گفت!!!

درباره هدف قرار دادن فانتوم توسط ناو.. حرف بزني نداجاي ها ميريزن سرت

و...

 

ما شاخص تر ازنحوه شهادت سرلشگر خلبان بابايي كه نداشتيم؟ داشتيم؟

بزارين اين مباحث بمونه براي روزهايي كه ما ياد گرفتيم بيان اشتباهات براي درس گرفتنه نه توهين و تحقيرو كوچيك كردن و ناديده گرفتن زحمات و ....بمونن تا روزي كه سعه صدري پيدا كرديم تا  بتوينيم ايرادها رو بدون حب و بغض و جانبداري متعصبانه و كوركورانه بررسي كنيم

بواقع دفاع مقدس 8 ساله ما پر از مسايليست كه باز نشدن و بيان نشدن هرچند براستي ما نيازمند بحث و بررسي انها براي درس گرفتن ازشون  هستيم تا خداي ناكرده بارديگه تجربه اشون نكنيم.

شايد هنوز وقتش نرسيده يا بهتره بگم ما هنوز ظرفيت  ورود به اون مباحث رو نداريم

مثلا شهداي ما نعوذ بالله معصوم كه نبودن؟ بي شك اشتباهاتي هم ناخواسته و يا تحت شرايط اون روزها داشتن (الان ما داريم مثه تماشگار و بعد اونوقايع و بدور از بمب و موشك و گلوله رفتار و حركات اون بزرگواران رو بررسي ميكنيم و ابدا قابل مقايسه با شرايط اون روزها نبوده و نيست) منتها هنوز شرايط براي ورود به مباحث اشتباهاتي كه گاها اين عزيزان  داشتن محيا نيست، اشتباهاتي كه به جرات ميتونم بگم حتي يكيشون هم تعمدي نبوده و ذره اي هم از جايگاه و زحمات و جانفشاني ها و ايثارهاي اين عزيزان كم نكرده و نخواهد كرد

منتها ساحت اين عزيزان چنان مقدس و قابل احترامه كه حتي بنده نوعي منتقد اون تصميمات هم به خودم جرات جسارت و ورود به اين حيطه رو نميدم!! حتي اگر بخودم جرات چنين جسارتي هم بدم فعلا جامعه ما ظرفيت پذيرش چنين مباحثي رو نداره

 

البته اين فقط نظر منه و ممكنه خيلي از دوستان باهاش موافق نباشن، بنا براين اگر اجزاه بدين وارد اين مقوله نشيم و بزاريم تاپيك زيباي آرش جان مسير منطقي خودشو بره

 

با پوزش از همه بابت بحث خارج عنوان تاپيك(هرچند زياد هم بي ربط نبود!!!)

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

 

ادامه دادن اين مبحث اينجا بنحوي انحراف تاپيك بحساب مياد منتها چون قول داده بودم  تاريخ اون حمله اشتباه رو بنويسم اين ه كه مجبورم دوباره اون بحث رو ادامه بدم متاسفانه!!!

 

اون بمباران اشتباهي،  ناخواسته و براستي غير تعمدي در تاريخ 21 مهرماه 59 صورت پذيرفت اما متاسفانه ازش درس نگرفتيم و در تاريخ 23 مهرماه يعني دوروز بعد دوباره اشتباهي شبيه همون رخ داد!!!! اينبار 2 حمله در يك روز و بمباران اشتباه نيروهاي خودي!!

ايندفعه تيپ 3 زرهي لشگر92 به اشتباه هدف قرار گرفت، يكبارصبح ساعت 9 و نيم توسط فانتوم و بار ديگه بعد از ظهر همون روزساعت يك و نيم توسط تايگر، چند شهيد و زخمي و از دست دادن ادوات داشتيم اما چون با حجم بسياركمتري بمباران اشتباهي صورت پذيرفت، شكر خدا تلفات بسيار بسيار كمتر بود بحدي كه با فاجعه پيشين قابل مقايسه نبود( اگر اشتباه نكنم تلفاتمون شامل 3 شهيد، 5 زخمي و از دست دادن 2 تانكر سوخت تي3 ل92 بود!!)

 

ببنيد اصلا دوست ندارم وارد اين فاز و روايت داستانهاي اينچنيني بشم چون بواقع تلخ و گزنده اند و گاها مشاهده شده دوستان برداشتهاي غلطي ميكنن و شروع به تخريب يه نهاد، نيرو و يا ارگان ميكنن

مثلا فلان جا اگر ارتش كمي قصور داشته فوري خيانت و كوتاهي و.. ميبندن به نافش اما متقابلا خودشون  چندين بار بدتر از اونو داشتن منتها زير سبيلي درميكنن

توي خود ارتش هم متاسفانه همينطوره

اين بحث "فرندلي فاير " يا آتش بخودي معضل بزرگي بود اون روزها و بسيار متاسفم كه بگم اگر تاكتيكها و انديشه هاي درست و راهكارهاي عاجلانه و پيشگيرانه اي بكار نبريم در جنگ رخ دهنده آتي!!ميتونهبسيار بسيار بسيارگرونتر برامون تموم بشه

اگر اجازه بدين درباره تيران و مهران حرف نزنم بهتره!!

كلا بحث اشتباه هدف قرار دادن تا دلت بخواد داشتيم

نيروي هوايي در بعد هوا به هواي جنگنده هاي خودي!!

و بالاخص در بعد زمين به هواي پدافند  بر ضد جنگنده و هواپيماهاي خودي!!!

اشتباه در هدف قرار دادن شناورهاي خوي و به همچنين شناورها به اشتباه هدف قرار دادن و يا شليكهاي چندين باره به جنگنده هاي خودي

اشتباه در بمباران نيروهاي زميني خودي و متقابلا هدف قرار دادن جنگنده و بالگرد خودي توسط يگانهي زميني و پياده (بالاخص از طرف ...بگذريم)

كلا كم نداشتيم از اين دسته  اشتباهات گاها فاجعه بار!!!

مثلا در حين آموزش  هدف قرار دادن همرزم رو تا دلتون بخواد داشتيم بالاخص بين...بازم بگذريم!!!

اگر دوستان مدعيدروغ يا  نادرستي در اين مطالب هستند ميتونم موردي و با سند بيان كنم هرچند بشدت كراهت دارم از ورد به چيني حوزه اي چون متاسفانه شرايط فراهم نيست و دوستان طرفدارهر ارگان يا نيرويي ميان و جبهه منفي ميگرن و متعصبانه نظر ميدن و...

 

كافيه در مورد ماهان و تيران حرف بزني ببين دوستان نهاجا چه خواهند گفت!!!

درباره هدف قرار دادن فانتوم توسط ناو.. حرف بزني نداجاي ها ميريزن سرت

و...

 

ما شاخص تر ازنحوه شهادت سرلشگر خلبان بابايي كه نداشتيم؟ داشتيم؟

بزارين اين مباحث بمونه براي روزهايي كه ما ياد گرفتيم بيان اشتباهات براي درس گرفتنه نه توهين و تحقيرو كوچيك كردن و ناديده گرفتن زحمات و ....بمونن تا روزي كه سعه صدري پيدا كرديم تا  بتوينيم ايرادها رو بدون حب و بغض و جانبداري متعصبانه و كوركورانه بررسي كنيم

بواقع دفاع مقدس 8 ساله ما پر از مسايليست كه باز نشدن و بيان نشدن هرچند براستي ما نيازمند بحث و بررسي انها براي درس گرفتن ازشون  هستيم تا خداي ناكرده بارديگه تجربه اشون نكنيم.

شايد هنوز وقتش نرسيده يا بهتره بگم ما هنوز ظرفيت  ورود به اون مباحث رو نداريم

مثلا شهداي ما نعوذ بالله معصوم كه نبودن؟ بي شك اشتباهاتي هم ناخواسته و يا تحت شرايط اون روزها داشتن (الان ما داريم مثه تماشگار و بعد اونوقايع و بدور از بمب و موشك و گلوله رفتار و حركات اون بزرگواران رو بررسي ميكنيم و ابدا قابل مقايسه با شرايط اون روزها نبوده و نيست) منتها هنوز شرايط براي ورود به مباحث اشتباهاتي كه گاها اين عزيزان  داشتن محيا نيست، اشتباهاتي كه به جرات ميتونم بگم حتي يكيشون هم تعمدي نبوده و ذره اي هم از جايگاه و زحمات و جانفشاني ها و ايثارهاي اين عزيزان كم نكرده و نخواهد كرد

منتها ساحت اين عزيزان چنان مقدس و قابل احترامه كه حتي بنده نوعي منتقد اون تصميمات هم به خودم جرات جسارت و ورود به اين حيطه رو نميدم!! حتي اگر بخودم جرات چنين جسارتي هم بدم فعلا جامعه ما ظرفيت پذيرش چنين مباحثي رو نداره

 

البته اين فقط نظر منه و ممكنه خيلي از دوستان باهاش موافق نباشن، بنا براين اگر اجزاه بدين وارد اين مقوله نشيم و بزاريم تاپيك زيباي آرش جان مسير منطقي خودشو بره

 

با پوزش از همه بابت بحث خارج عنوان تاپيك(هرچند زياد هم بي ربط نبود!!!)

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

امید و آرزوی من این است که از این وقایع درس لازم لااقل در میان نیرو های تخصصی نظامی ما گرفته شده باشد و در خصوص کاهش این موارد راهکارهای مناسب در نظر گرفته شده باشد . متاسفانه هزینه و ضرر بسیار زیادی دادیم که اگر از آن ها درس گرفته نشده باشد تکرار آنها فاجعه خواهد بود . امیدواریم روزی توان بررسی حقایق بدون حب و بغض و صرفا با اصول فنی تحلیل جهت جلوگیری از تکرار اشتباه فراهم شود . البته شهدای ما معصوم و خالی از اشتباه نبوده و نیستند و نخواهند بود ولی همین عمل خالصانه به تکلیفی که فهمیده بودند آن ها را در مقامی قرار داد که خداوند درجه رفیع شهادت را نصیبشان فرمود . البته حقیقت را تنها خدا می داند و چه بسا کسانی که امروز به نیکی یاد می کنیم روز قیامت در صف بدکاران باشند و آنها که به بدی یاد می کنیم روز قیامت در صف نیکوکاران باشند . اما به هر حال آنچه در اختیار ما است ظاهری و به فراخور علم و ادراک ما از وقایع است و در نتیجه قضاوت ما هم به فراخور همان ها خواهد بود و حفظ حرمت شهدا نیز هر چند به ظاهر نیکو و پسندیده است . در مستند آخرین روزهای زمستان که در خصوص شهید بزگوار حسن باقری ساخته شد به گوشه هایی از همین اشتباهات اشاره شد مانند عدم پیش بینی وضع هوا و عبور از رودخانه ای که عمق آن در مواقع عادی کم بود و شب عملیات به واسطه باران وسیلابی شدن آن منجر به وقفه در عبور نیرو و حتی از دست رفتن تعدادی از نیروها و تجهیزات به واسطه سیل شد ولی این اشتباهات در تمام کارهای انسانی وجود داشته و در کنار آن خدمات و خلاقیت های آن شهید بزرگوار را نیز باید در نظر گرفت . به عنوان مثال ایشان تیمی از افسران رده بالای اسیر عراقی را تشکیل داده بودند و کلیه طرح های عملیاتی خود را با ارائه به آنها و دیدن راهکارهای آنها برای مقابله با طرح ها چک می کردند . چرا که معتقد بودند این ها همان درس هایی را خوانده اند که افسران فعلی حاضر در ارتش عراق خوانده اند و در نتیجه در برابر اقدامات ایران همان راهکارهایی را در نظر می گیرند که افسران حاضر در ستاد نیرو های عراقی در نظر گرفته و اجرا می کنند . که به واسطه همین عمل جان ها و تجهیزات زیادی حفظ می شد .   

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روز پانزدهم مهرماه:
آرامش نسبی و درگیريهاي پراکنده

روز 15 مهرماه نیزآرامش نسبی توام با درگیريهاي پراکنده برقراربود وتلاشی ازدشمن براي اجراي عملیات آفندي مشاهده نگردید. دشمن از روز 13 تا 15 مهرماه، مشغول تجدید سازمان وتجدید تدارکات و بازنگري در طرحهاي عملیاتی بوده است.
عناصري ازگردان یکم تکاوران دریایی درشب 15 مهرماه درادارۀ بندرخرمشهر با دشمن درگیر وموفق شدند نیروي مهاجم را ازساختمان این اداره بیرون برانند. تیم دیگرتکاوران درمحور دوربند وپل نو با دشمن درگیر و موفق شدند تا مسافتی دشمن را به عقب برانندتا کنترل غرب خرمشهر تا نزدیکی پل نو دراختیار نیروهاي ایران قرارگیرد.این عملیات شبانه ازساعت 12:00 تا 24:00 اجراگردید و ازتکاوران فقط 2 نفرمجروح شدند.
ساعت 10:00 باردیگرحملات هوایی عراق به آبادان اجرا گردید که هدف اصلی بمباران پالایشگاه بود.هواپیماهاي دشمن دراروند وخلیج فارس کشتیهاي ایران هجرت، ایران پیام وایران بحر راموردهدف قراردادند.
درپایان این روزآبادان موردهدف آتش توپخانۀ عراق قرارگرفت.چند گلوله به مسجدصاحب الزمان (عج) که محل استقرارکمیتۀ مردمی درنقش یک پست امدادي براي اهالی محل ورزمندگان بود، اصابت نمود. 3 نفرشهید و 15 نفرزخمی شدند. این اقدام دشمن حکایت ازدادن اطلاعات توسط عوامل نفوذي بود و اطلاعات قبلی را نیز در این باره تایید می کرد


روز شانزدهم مهرماه:
تلاش مجدد براي اشغال خرمشهروآبادان

از روز 16 مهرماه، آن آرامش نسبی که در 5 روزگذشته درجبهۀ خرمشهروجود داشت، کم کم ازبین رفت. نیروهاي متجاوزعراق تلاش خود را براي اشغال خرمشهروبه دنبال آن، آبادان ازسرگرفتند. اولین حرکت چشمگیرنیروهاي عراقی واردکردن وسایل پل سازي به منطقۀ شمال شرقی خرمشهر وکنار رودخانۀ کارون بود. گرچه از روزهاي اول جنگ درمنطقه خرمشهراحتمال این خطربه تناوب احساس میشد، ولی در روز 16 مهرماه عناصراطلاعاتی وجود واحد پل ساز را درغرب کارون تأیید کردند وبا توجه به این که اصولاً واحد پل، آسیب پذیري شدیدي دارد، فقط زمانی به خط مقدم جبهه حمل میشود که استفادۀ قطعی ازآن براي احداث پل وجود داشته باشد.
خبروجود این واحد پل درغرب کارون هیچ تردیدي باقی نمیگذاشت که نیروهاي عراقی قصدعبوراز رودخانۀ کارون را دارند وبهمین دلیل فرمانده لشکر 92 زرهی این خبر را با ارجحیت « آنی »به نیروي زمینی اعلام کرد.
یگانهاي لشکر 92 زرهی در 3 منطقۀ اصلی متمرکز وبا دشمن ازسال 58 تا مهر 59 در رزم بودند:
منطقۀ عملیاتی غرب دزفول وشوش، منطقه عملیاتی غرب اهوازشامل: منطقۀ عملیاتی سوسنگرد وبستان وبالاخره منطقۀ عملیاتی خرمشهر.تیپ 2 زرهی ویک گردان سوار زرهی با یک گروه رزمی ازتیپ 37 مرکز زرهی شیراز وگردانهاي 138 و 141 لشکر 21 پیاده وگردانهاي توپخانۀ پشتیبانی کننده درغرب دزفول وشوش.
تیپ 3 زرهی درمنطقه سوسنگرد وبستان
تیپ 1 زرهی (- ) با یک گروه رزمی ازتیپ 37 زرهی درجنوب غربی اهواز
یک گردان تانک ویک گردان مکانیزه وگردان دژ درخرمشهر
همانطورکه ملاحظه میشود تعداد گردانهاي رزمی تیپهاي یاد شده مجموعاً به 12 تا14 گردان میرسد که این گردانها با توجه به کسري زمان پرسنلی وتجهیزات که قبل ازجنگ داشتند و درحین جنگ نیزبا دادن تلفات و ضایعات فوق العاده درمقایسه با گردانهاي دشمن هرکدام درتوان رزمی کمتري وحداکثر 60 درصد سازمانی برخورداربودند.ازطرفی دربرابرهرکدام ازاین گردانها حداقل 4 گردان رزمی دشمن با 90 تا 100 درصد سازمانی قرارداشت. پس با اینحال باچنین توان نابرابر، نیروهاي خودي توانستند پیشروي دشمن را درابتدا با عملیات تأخیري کنُد وپس ازمدتی با افزایش نیروهاي تقویتی وپشتیبانی ازنزاجا، نهاجا ونداجا، نیروهاي داوطلب محلی وغیر بومی وهمچنین نیروهاي محلی وسپاه پاسداران اعزامی ازسایر نقاط کشوربا اجراي عملیات پدافندي دشمن را زمینگیر ومتوقف و از وصول به اهداف برآورد شده ناکام گذارند.
با این توضیحات مشخص میشود که لشکر 92 ، قادربه اعزام نیرو براي پدافند ازشرق کارون درمحوراهواز-آبادان نبود.همین پراکندگی وگسترش را نیزنزاجا درسرتاسر جبهه داشته است، ضمن آنکه تقدم پدافند ازاهواز و غرب دزفول نیزبراي جلوگیري ازسقوط مهمترین وبیشترین شهرهاي خوزستان ومسدود شدن راه وصولی به خوزستان ازاستان لرستان موردتوجه بوده است.چند ماه پس ازجنگ وتثبیت دشمن نیزمشخص شد که چنین اندیشۀ نظامی درمدیریت نظامی آغازجنگ، صحیح ومنطقی بوده است.
تکاوران دریایی درساعت 9:30 روز 16 مهرماه اقدام به پیشروي به سوي مواضع دشمن درمنطقۀ گمرك خرمشهر وپل نو کردند، ولی نیروهاي دشمن با اجراي آتش سنگین مانع پیشروي آنها شدند.
دراروندرود نبردي بین ناوچه پیکان ایران با سه ناوچه عراقی درگرفت که طبق گزارش فرماندۀ ناوچه ایرانی دوناوچه عراق غرق شد و اوچه سوم موفق به فرارگردید.
بهطورکلی چنین به نظرمیرسد که ازدهۀ دوم مهرماه، میدانهاي نبرد حرارت اولیه خود را ازدست داده بودند وفعالیت نیروها بصورت مقطعی وموضعی درآمده بود. بعنوان مثال نیروي هوایی ایران براي روز 17 مهرماه فقط 16 سورتی پشتیبانی نزدیک هوایی پیش بینی کرد که 8 سورتی آن درمنطقه جنوب بود و این کاهش پشتیبانی هوایی، دوعلت میتوانست داشته باشد: اول غیرفعال شدن جبهه ها، دوم تلفات وضایعات هوایی که به هواپیماهاي ایرانی در روزهاي اول نبرد وارد شده بود.
رکود نسبی در جبههها به نفع نیروهاي ایرانی بود، زیرا بررسیها نشان میداد که ارتش عراق قدرت تهاجمی اولیۀ خود را ازدست داده وفرصتی براي نیروهاي مسلح ایران بوجودآمد تاخودرا آمادـ اجراي مرحلۀ دوم جنگ یعنی آفند متقابل به منظورعقب راندن نیروهاي متجاوزازمناطق اشغالی نماید. بهمین دلیل بود که در روز 16 مهرماه تیپ 1 لشکر 92 زرهی یک حملۀ محدود دردب حردان واقع درحدود 15 کیلومتري جنوب غربی اهوازاجرا کرد واگرچه تیپ موفقیتی به دست نیاورد، ولی اثر روانی آن درنیروهاي خودي ودشمن شایان توجه بود.
قرارگاه تاکتیکی نزاجا شامل: عناصراطلاعاتی، عملیاتی، پرسنلی، لجستیکی ودیگرعناصرموردنیاز ازساعت 18:00 روز 16 مهرماه به طوررسمی عملیاتی وفعال گردید. سرهنگ زرهی ستادسید یعقوب حسینی به سمت جانشین فرماندۀ نیروي زمینی درامورعملیات تعیین ومنصوب گردید. محل این قرارگاه دردزفول درموقعیت کارخانۀ لاستیک سازي درنظرگرفته شد.
امروز دراثر بمباران هوایی شهرستان آبادان، توسط جنگندههاي عراقی، 4 نفرشهید و 11 نفرمجروح شدند
نیروي هوایی دراین روز، درمجموع 72 سورتی پروازپشتیبانی وبرون مرزي اجرا نمود.

 

ادامه دارد ...

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روزهفدهم مهرماه:

خسارات وتلفات بیشتربه مردم دوشهرخرمشهروآبادان

 

01~6.png

 

دراین روزفعالیت توپخانه ونیروي هوایی دشمن نسبتا شدیدشد و خسارات وتلفات به شهرهاي خرمشهروآبادان، نیروها ومردم وارد نمود. کلیه بیمارستانهاي این دوشهرآسیب دیدند.تعداد مجروحان نیززیاد بود. براي جابه جایی، خودروهاي بیشتري موردنیازبود.گردان 151 دژازلشکر 92 درظرف این چندروزتعداد 120 نفرشهید وتعدادي مجروح ومفقودالاثرداده بود.ضرورت داشت با یک گردان تازه نفس عوض شود، اما درشرایط سخت آن روز، امکان جابجایی ویا تعویض یگانها وجود نداشت. این وضع درحالی بود که یگانهاي عراقی با پشتیبانی وتدارکات مستمرومداوم، اقدامات خود را منظمتر وهماهنگترمیکردند.

 

02~52.jpg

 

تکاوران دریایی درخرمشهر، امروز با اعزام دوگروه شناسایی ازمواضع دشمن وعقبه آنها درمنطقۀ عملیات شناسایی کردند و درپاکسازي گمرك خرمشهر وشرکت دراجراي آتشهاي سنگین بر روي مواضع تانکهاي دشمن فعالیت چشمگیري داشتند

 

روزهجدهم مهرماه:

تهاجم بالگردهاي هوانیروز

 

03~45.jpg

 

دشمن دراین روزعملیات تهاجمی وسیعی را آغازکرد. حدود ساعت 11:00 روز 18 مهرماه،رزمندگان مستقردرخرمشهرتوانستند دریک تهاجم دلاورانه با یاري بالگردهاي هوانیروز، ضمن به اسارت درآوردن 9 نفراز سربازان دشمن، تعدادي ازخودروهاي مهندسی، رزمی وچرخداردشمن را منهدم نمایند.

واحدهوانیروز، باردیگردرساعت 17:00 به عده هاي دشمن حمله و 10 نفردیگراسیرگرفتند.علاوه برآن تلفات وخسارات به دشمن وارد نمودند. دراین زمان منطقه خرمشهر، تقریبا ازسکنه خالی وکسی ازافراد درمحل باقی نمانده بود تا درکنارنظامیان بجنگد. خطرسقوط خرمشهربیشترشده بود.

 

04~35.jpg

 

برابراعلام شهربانی، درساعت 11:00 ، آبادان زیرآتش خمپاره انداز، توپخانه ومیگهاي عراقی قرارگرفت. درنتیجه، 8 نفرشهید، 53 نفرزخمی وتعدادي ازخانه هاي مسکونی درنقاط مختلف شهرمنهدم گردید. درساعت 23:30 ، مأموران ژاندارمري، پاسگاه بهمنیار (اروندرود)، یک افسر ویک تکنسین عراقی را درحال نفوذبه خاك ایران دستگیر کردند.

 

ادامه دارد ...

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روزنوزدهم مهرماه:
عبوردشمن از کارون

سرانجام یکی از روزهاي تلخ جنگ دراین روزفرا رسید. نیروهاي متجاوزدرتاریکی شب هجدهم به 19 مهرماه درمحلی به نام مارد که درحدود 20 کیلومتري شمال آبادان قراردارد، موفق به احداث پل برروي رودخانه کارون شدند. علت انتخاب این امرآن بود که این محل درنزدیکترین نقطۀ جادۀ اهواز- آبادان به رودخانه قرارداشت و نیروهاي عبورکننده پس ازعبورازرودخانه درمدت چند دقیقه به جاده میرسیدند، درنتیجه نیازي به جاده سازي درکرانۀ شرق رودخانه تا جاده نبود.ضمن اینکه جاده خاکی آبادي مارد درکنار رودخانه قرارداشت که به جادۀ اصلی وصل میشد.بررسی نقشۀ منطقۀ عملیات نشان میداد که این محل مناسبترین نقطه براي عبوراست.
نکته دیگري نیزدرانتخاب این محل ممکن است مؤثربوده باشد وآن، دادن اطلاعات توسط عوامل نفوذي وستون پنجم ازوضعیت رودخانه ومنطقۀ اطراف آن به دشمن بود، زیرا درسال 1349 تیپ 3 لشکر 92 زرهی که در پادگان هفتگل واقع در 90 کیلومتري شرق اهوازمستقربود، براي اولین بار دراجراي مانورسالیانه ازاین نقطه، تمرین عبوراز رودخانه را اجرا کرد. دردهۀ 1350 تا قبل ازپیروزي انقلاب نیزچندباریگان پل لشکر 92 زرهی دراین محل تمرینات برقراري پل شناور وطراده را انجام داد. بطورکلی تشخیص داده شده بود، بهترین نقطه اي که امکان احداث پل وعبورسریع از رودخانۀ کارون وجود دارد این منطقه است.
درحوالی نیمه شب، نیروي زمینی جریان عبورعراقیها را از رود کارون به ستاد مشترك اعلام نمود.گرچه ساعت دقیق احداث پل وعبورنیروهاي دشمن مشخص نبود، ولی به نظرمیرسدنیروهاي دشمن (حدود 80 تانک) در تاریکی شب 18 به 19 مهرماه از رودخانۀ کارون عبورداده وسرپلی را درشرق کارون به مساحت 150 کیلومترمربع درشمال آبادان تصرف وجادههاي بسیارمهم اهواز- آبادان، آبادان- ماهشهر را قطع نمودند.بدین ترتیب با عبورعناصرنیروي زمینی عراق از رودخانۀ کارون مرحلۀ جدیدي درجنگ ایران وعراق آغازگردید وآن تلاش نیروهاي متجاوزعراق براي اشغال جزیرۀ آبادان وتهدید بندرامام خمینی وماهشهربود.با عبورنیروهاي دشمن ازکارون، نبرد دراین منطقه وهمچنین شمال خلیج فارس شدت بیشتري یافت.

 

01~50.jpg

 

همزمان باعبورواحدهاي زرهی عراق از روي پلِ احداثی به شرق کارون، حملات هوایی عراق درخلیج فارس نیزشدیدتر شد.هواپیماهاي دشمن ازساعت 22:00 روز 18 متوالیاً به تأسیسات اقتصادي ونظامی ایران در خلیج فارس حمله کردند و درمراحل اولیه نیزموفق شدند به تأسیسات جزیرۀ خارك خساراتی وارد سازند وایجاد آتش سوزي نمایند.به علت کمبود نیرو وفراهم نبودن امکانات براي جلوگیري ازعبوردشمن ازرودخانۀ کارون و یا متوقف ساختن عملیات عبور وي، واکنش قابل ملاحظه اي درساعات اولیه ازطرف نیروهاي مسلح جمهوري اسلامی ایران نشان داده نشد. بهرحال چون نیروي نظامی درمحل عبورعراقیها از رودخانه وجود نداشت، اطلاعاتی که به دست مقامات مسئول رسید، توسط افراد محلی انجام گرفت که توانسته بودند ازمنطقه اشغالی دشمن فرارنمایند. گفتنی است که درعملیات عبوراز رودخانۀ کارون، کلیۀ مردان مارد واطراف آن توسط عراقیها به اسارت گرفته شدند.
اطلاعات بعدي که به ستاد مشترك اعلام شد، حاکی ازآن بود که واحدهاي زرهی ومکانیزه عراق با پشتیبانی پدافندهوایی ازمنطقه اي در 3 کیلومتري جنوب سلیمانیه (مردم محلی سلمانیه نیزمیگویند) از رودخانه کارون عبورکرده وبه سمت آبادان وماهشهردرحال پیشروي هستند.ضمناً گزارش گردید که عناصرنیروهاي زمینی عراق درمحورشلمچه نیزبه حرکت درآمده اند وبدین ترتیب خرمشهر و آبادان درخطر قطعی اشغال قرارگرفته است.همزمان با تلاش نیروهاي دشمن براي توسعه سرپل درشرق کارون، آتشهاي پشتیبانی دشمن روي آبادان تقریباً درتمام مدت روزادامه داشت که موجب خسارات عمده اي گردید.ازسوي دیگرعناصراطلاعاتی گزارش دادند که فعالیت نیروهاي دشمن درکرانۀ جنوبی اروندرود نیززیادترشده وظاهراً دشمن آماده میشود ازاروندرودعبورکند وآبادان را ازجنوب اشغال نماید.ازطرفی باعبورعناصري ازدشمن درحوالی ایستگاه آب تیمور به سمت شرق وکرانه غربی رودخانۀ کارون احتمال میرفت که نیروهاي دشمن درنظرداشتند درجنوب اهوازنیز ازرودخانۀ کارون بگذرندواهواز را ازجنوب شرق مورد تهدید قراردهند.
سرانجام اطلاعات مطمئنترازچگونگی عبورنیروهاي دشمن از رودخانۀ کارون درحوالی روستاي مارد، توسط یک سروان عراقی که درمنطقۀ نبرد پادگان دژخرمشهر به اسارت رزمندگان اسلام درآمده بود، دراختیار مقامات ایران قرارگرفت.اوگفت درشب 18 به 19 مهرماه، گردان مهندسی لشکر 3 زرهی عراق مأموریت داشت بر روي رودخانۀ کارون پل شناوراحداث کند. طرح عبوراین بود که ابتدا یک گردان تانک ازتیپ 6 زرهی و یک گروهان کماندو ازتیپ 33 نیروي مخصوص و یک گروهان مکانیزه از رودخانه عبورکنند وپس ازتصرف وتأمین سرپل، تمام عناصرتیپ 6 زرهی لشکر 3 زرهی از رودخانه بگذرند و راه ارتباطی اهواز- آبادان را قطع نمایند. این افسرعراقی افزود:
- قرارگاه لشکر 3 زرهی و تیپ 33 نیروي مخصوص و یک گردان مکانیزه ازتیپ 15 مکانیزه لشکر 5 مکانیزه زیرامرتیپ 6 زرهی لشکر 3 زرهی درمنطقۀ عملیاتی خرمشهرمستقرهستند وعلاوه براین واحدها یک واحد موشکی زمین به هوا ویک آتشبارموشکی زمین به زمین ازنوع میلان فرانسوي، یک آتشبارتوپخانۀ 57 م.م پدافندهوایی، درمحورخرمشهر- شلمچه مستقرمیباشند
این اظهارات اسیرعراقی نشان میدهد که در 19 مهرماه ارتش عراق یک لشکر زرهی تقویت شده با یک تیپ زرهی وچند واحد توپخانه درمنطقه خرمشهر وآبادان مستقرکرده بود. درحالیکه درآن موقع جمع کل نیروهاي جمهوري اسلامی ایران عبارت بودند ازباقیماندۀ :
1) یک گردان تانک با حدود 5 دستگاه تانک،
2) یک گردان پیاده زرهی،
3) گردان 151 دژ
4) یک گردان تقویت شدة پیاده زرهی،
5)گردان دانشجویان دانشکده افسري
6) نیروهاي مردمی و سپاه

 

02~53.jpg

 

که جملگی 20 شبانه روز درگیر رزم ومقاومت بی امان بودند. بنابراین ازنظرمقایسۀ توان رزمی استعداد نیروهاي دشمن بیش از 15 برابرنیروهاي مدافع ایرانی درخرمشهربود وشگفتی دراین است که همین نیروهاي خسته فرسوده 15 روزدیگر دربرابردشمن مقاومت کردند.گفتنی است پلی که نیروهاي متجاوزعراق بر روي کارون برقرارکردند، ازنوع پل شناور پی.ام.پی ساخت شوروي سابق بود که ارتش ایران دریگانهاي مهندسی خود ازهمان نوع پل استفاده میکرد. احداث این نوع پل بسیارسریع وآسان است، چنانچه کرانۀ رودخانه نیازچندانی به عملیات ساحل سازي نداشته باشد، هریک گروهان ازیک واحد پل که 227 مترسطح شناور،محمول برخودرو دارد، میتواند درمدت نیم ساعت پلی به همان اندازه برقرارکند. با توجه به اینکه عرض رودخانۀ کارون درمحل عبور، احتمالا حدود 100 متربود وقبلا نیزدرآن محل،ارتش ایران تمرینات پل زنی وعبوراز رودخانه انجام داده بود و کرانه هاي رودخانه بطورطبیعی براي استقرارپل مناسب بودند، احتمالاً برقراري پل با عملیات ساحل سازي وآماده کردن کرانه ها،بیش ازیک تا دوساعت طول نکشیده و نیروهاي عراقی بسادگی توانسته بودند عملیات استقرار وعبوراز رودخانه را انجام دهند.
بدین ترتیب با احداث پل درکیلومتر 24 ، قریه مارد که درحدود 20 کیلومتري شمال آبادان است به تصرف دشمن درآمد ونیروهاي او به سمت جنوب براي وصول به کرانۀ بهمنشیر سرازیرشدند. آبادي سلیمانیه نیزتوسط دشمن اشغال شد واهالی آن به اسارت درآمدند.با توسعۀ سرپل اشغال شده ازآبادي سلیمانیه تا نزدیکی جاده آبادان- ماهشهربه عرض حدود20 کیلومتروعمق 10 کیلومترنیروهاي دشمن شروع به اشغال واستحکام مواضع جدید نمودند.بدینسان نظامیان عراقی یکی ازخطرناکترین مراحل نبرد را عملا بدون برخورد با خطراجرا کردند وبعد ازفراهم آوردن تهدید اشغال اندیمشک و اهواز، سومین خطرعمده را که اشغال جزیرۀ آبادان بود، براي نیروهاي مسلح ایران فراهم ساختند.ازجمله اقدامات موفق ومؤثریگانهاي عراقی درطول سالهاي جنگ، عملیات پشتیبانی مهندسی آن بود، زیرا براي هرگردان رزمی وپشتیبانی رزمی یک واحد مهندسی مجهزبه وسایل سنگین جاده سازي مانند بلدوزر و لودر پیش بینی شده بود و به محض توقف هرواحد دریک موضع پدافندي یا موضع آتش ویا حتی قبل ازآن، واحد مهندسی حرکت میکرد وسریعاً دردشت باز با چندحرکت بلدوزر ولودریک خاکریزمناسب ایجاد مینمود.

 

03~46.jpg

 

درحالیکه در اوایل جنگ، نیروهاي ایرانی بکلی فاقد چنین تسهیلاتی بودند و درجبهۀ خرمشهر وآبادان حتی یک دستگاه وسیلۀ سنگین مهندسی نظامی وجود نداشت و بسیج نیروهاي مردمی وجهاد سازندگی نیزهنوزبه صورت مؤثرفعال نشده بود؛ لذا نیروهاي عراقی با استفاده ازپشتیبانی مهندسی رزمی سریعاً موفق شدند مواضع پدافندي مناسب درامتداد خط سرپل تهیه کنند و نیروي مدافع لازم را درسرپل مستقر نمایند.نیروهاي دشمن همچنین پس ازقطع جادۀ ارتباطی آبادان- اهواز، 300 نفرغیرنظامی راگروگان گرفتند وتعدادي ازنفرات نظامی وسپاه پاسداران نیزبه اسارت درآمدند. روز 19 مهرماه ازساعت 6:00 صبح الی 11:55 ، پالایشگاه ونقاط مختلف آبادان زیرآتش توپخانۀ ارتش عراق قرارگرفت. درنتیجه یک مدرسه وچهار باب خانه منهدم وقسمتی ازپالایشگاه طعمه حریق گردید وعده اي شهید یا مجروح شدند.
برابراعلام گروه هوانیروزمستقر درلشکر 92 زرهی، درساعت 12:00 امروز 3 فروند بالگردکبري به منظورانهدام تانکهاي دشمن درحوالی دارخوین به پرواز درآمدند که پس ازاجراي آتش بروي تانکهاي دشمن، یک فروند بالگرد براثرآتش توپخانه آنان در رودخانه کارون سقوط کرد، اما خلبان آن نجات یافت.

ادامه دارد ...

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روز بیستم مهرماه:
ادامه خطرسقوط خرمشهروآبادان

پس ازعبورنیروهاي دشمن از رودخانۀ کارون، نخستین واکنش براي عقب راندن یا محدودکردن تهاجم آنها درمنطقۀ سرپل شرق کارون توسط تکاوران دریایی انجام گرفت و درساعت 4:00 صبح امروزیک تیم شناسایی تکاوران به منطقۀ سرپل اعزام شد. این تیم ازطریق شادگان به منطقۀ سرپل نزدیک گردید و وضعیت را بررسی کرد وگزارش داد که درمحورشادگان فعالیتی از دشمن مشاهده نمیشود، اما نیروهاي دشمن به سمت جنوب و کرانۀ بهمن شیر درحرکت اند.امروز اولین واحد تقویتی که یک یگان تکاوردریایی بود، ازپادگان منجیل به خوزستان رسید و درساعت 12:00 به مدافعان خرمشهرملحق گردید.
امروزیک ستادعملیات جدید دربندرامام خمینی تشکیل گردید. این ستاد دوتیم شناسایی راکه هرتیم متشکل از 2 نفربود، براي شناسایی منطقۀ سرپل دشمن به محل اعزام کرد. نتیجۀ شناسایی آنها چنین بود که جادۀ ماهشهر- آبادان تا ساعت 21:00 دیروز (هنگام شناسایی) بازبوده وجادۀ آبادان- اهواز درکنترل کامل دشمن قرارداشته است وحدود یک گردان تانک و یک گردان مکانیزۀ دشمن وارد منطقۀ سرپل شده است. درضمن، نیروهاي عراقی سرگرم تقویت خود درمنطقۀ سرپل میباشند.


01~51.jpg

اولین واکنش جدي ستاد مشترك ارتش این بود که ازنیروي زمینی خواست به لشکر 92 زرهی دستوردهد با پشتیبانی نیروي هوایی وهوانیروز به سرعت درمنطقۀ سرپل به دشمن حمله کند ونیروهاي دشمن را ازشرق کارون عقب براند، اما این لشکردر وضعیتی قرارداشت که درخلال 20 روزگذشته نتوانسته بود حتی یگان کوچکی را به خارج ازمنطقۀ اهواز اعزام کند ومسافت زیادي نیزازخط مرزعقب نشینی کرده بود.دراین مدت ضمن رزم نابرابربخش مهمی ازتوان رزمی اولیه خود را نیزازدست داده بود، درچنین موقعیتی چگونه میتوانست حتی یک دستۀ رزمی با یک قبضه توپ ازمنطقۀ نبرد حساس اهوازبرداشت کند. درضمن، با وجود تهدید، عبور واحد دیگري ازدشمن درجنوب اهوازازرودخانۀ کارون که قریب الوقوع به نظرمیرسید، امکان نداشت که حتی یک دستۀ پیاده براي دیده بانی به شرق کارون اعزام کند.واقع امراین بود که افرادي ازمیان مسئولان امورجنگ هنوزقدرت برترعراق را احساس نکرده وتصورمیکردند که یگانهاي موجود درجنوب میتوانند ازعهدۀ تهاجم ارتش عراق برآیند. براساس همین تصوربود که حملۀ لشکر 21 پیاده در 23 مهرماه درغرب دزفول برنامه ریزي و اجرا گردید که منجربه موفقیت نشد، با اینحال سرپل همچنان محفوظ ماند وبه تدریج توسعه یافت.
جریان عبورنیروهاي دشمن ازکارون ومحاصرۀ آبادان نگرانی و اضراب ویژه اي درمیان مقامات مسئول وملت ایران ایجاد کرد. حجت الاسلام جمی امام جمعۀ آبادان به دفتر ریاست مجلس شوراي اسلامی تلگراف زد و وضعیت بحرانی خرمشهروآبادان را به اطلاع ایشان رساند.درساعت 10:35 امروز، بالگردهاي هجومی هوانیروز به منطقۀ سرپل حمله کردند، ولی نتیجۀ مؤثري حاصل نشد. بنابراین، نیروهاي زمینی دشمن به سمت آبادان پیشروي خود را ادامه دادند.دراین روزآتشهاي پشتیبانی دشمن از 3 جهت (شمال، جنوب و غرب) روي خرمشهروآبادان اجرا گردید وتلفات وخسارات سنگینی وارد کرد.نیروهاي مدافع با تلاش کم نظیرنبرد را ادامه دادند و حتی مواقعی نیزدرحدود مقدورات خود درنقاطی ازمنطقۀ نبردبه نیروهاي دشمن یورش بردند وتلفاتی برآنها وارد کردند وگاه موفق به گرفتن اسیرهم شدند، اما این اقدامات ضعیفترازآن بود که بتواند دشمن را عقب براند یا نابود سازد.اولین یگان تقویتی که ازلشکر 92 زرهی براي منطقۀ عملیات خرمشهراعزام شد، یک دسته خمپاره انداز 120 م.م و 50 نفرخدمۀ آرپی جی 7 بود که ازطریق جادۀ اهواز- سربندرماهشهربه آبادان و خرمشهر اعزام گردید.


02~54.jpg

قرارگاه مقدم جنوب به لشکر 92 زرهی دستورداد با همکاري سپاه پاسداران، نیروهاي مردمی را بسیج کند وبراي پوشش کرانۀ شرقی کارون به جنوب اهوازازآنان استفاده نماید تا ازتکرارواقعۀ شمال آبادان جلوگیري شود. درحالیکه ساعت به ساعت خطراشغال قسمتهاي وسیعی ازخوزستان احساس میشد و درمنطقۀ دزفول احتمال عبوریگانهاي دشمن از رودخانۀ کرخه واشغال اندیمشک زیاد شده بود،فعالیتهاي دشمنان داخلی ایران نیزتشدید شده و جنگ داخلی درکردستان همچنان ادامه داشت ومانع ازآن بود که نیروي زمینی ارتش بتواند نیروهاي درگیردرکردستان را به خوزستان روانه کند.اولین یگان تقویتی نیروي زمینی که یک آتشبار 105 م.م بود، امروزبا هواپیما ازمشهد به اهوازحمل شد تا ازطریق اهواز- سربندربه آبادان یا ماهشهر اعزام گردد.امروزیگانهاي دشمن موفق شدند درغرب خرمشهرمنطقۀ پل نو را تصرف کنند ویا توجه به تقویت مستمرنیروهاي دشمن که سرپل شرق کارون را اشغال کرده بودند، نگرانی دربارۀ این منطقه ساعت به ساعت افزایش مییافت.
تحت شرایطی که نیروهاي دشمن به پیشروي به سمت جنوب براي وصول به کرانۀ شمالی رودخانۀ بهمن شیروقطع تنها محورمواصلاتي باقیماندۀ ماهشهر- آبادان ادامه میدادند و لحظه به لحظه مسئله اشغال آبادان، که خودبه خود امکان سقوط خرمشهر را نیز فراهم میکرد، نزدیکترمیشد. با یورش هوانیروز ونیروهاي خودي به دشمن درشرق کارون از 32 دستگاه تانک دشمن که ازرودخانۀ کارون عبورکرده بودند، 17 دستگاه آن منهدم وهمچنین یک دستگاه کامیون حامل مهمات دشمن به آتش کشیده شد وبا تلاش نیروهاي خودي درمنطقۀ سلمانیه دشمن به عقب رانده شد.
برابراعلام نیروي دریایی:
- نقل وانتقالات دشمن روبروي خسروآباد آبادان درجنوب اروند ادامه داشت.
- گلوله باران خرمشهر و آبادان تا ساعت گزارش، ادامه داشت.
- جادۀ آبادان- بندرامام خمینی دراختیار قواي خودي است
برابراعلام هوانیروز، امروز یک فروند بالگرد کبري درآبادان مورد اصابت گلوله دشمن واقع و سقوط نمود، ولی خلبانان آن سالم هستند
درساعت 6:00 امروز، 3 فروند هواپیماي فانتوم به منظورانهدام نیروهاي دشمن به منطقه سلمانیه دارخوین اعزام گردیدند
اطلاعیه شماره 179 ستاد مشترك ارتش؛ ازمردم خواست تجهیزات نظامی تصرف شده ازپادگانها، در روزهاي پیروزي انقلاب را تحویل دهند. پیام حضرت امام درخصوص وظایف واختیارات شورايعالی دفاع امروز صادر شد
رادیو آمریکا، نیویورك تایمز:
گرچه به نظرمیرسد نیروهاي عراق درجنگ با ایران به پیروزيهایی دست یافته اند، اما جنگی که دراطراف شهر بندري خرمشهروشط العرب جریان دارد، نشان میدهد که ایرانیان با وجودبی نظمی درسازماندهی، براي هر وجب خاكشان به مبارزه برخاسته اند. حتی اگرعراقیها کنترل خرمشهر را به دست آورند، تا زمانیکه جنگ ادامه دارد، ایرانیان نخواهند گذاشت عراق ازشط العرب به عنوان راهی براي دسترسی به خلیج فارس استفاده کند
خبرگزاري رویتربه نقل ازروزنامه گاردین:
درحالیکه غرب نگران آیندۀ عرضه نفت است، درجمهوري اسلامی ایران "مکتب شهادت" ارج نهاده میشود. شهادت عامل مؤثري درخنثی کردن حملات عراق بوده است. جنگ ظرفیت منضبط بودن را درایرانیها آشکارکرد ومدافعان خرمشهر، صحت شعار "توپ، تانک، مسلسل دیگراثرندارد" را که در زمان شاه فریاد میزدند، ثابت کرده اند
رادیو کلن:
19 نفرازنیروهاي دشمن (!!!!!!!!!) درمرز شلمچه اسیر شدند

 

ادامه دارد ...

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.