DR_CHAMRAN

" توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)

Recommended Posts

خب به سلامتی گذشته و حال که حل شد ، بریم برای آینده (عراقیزه شدن!) 

 

فرازی از قطعنامه اخیر شورای حکام :

 

(L)- شورای حکام بر نقش موثر و مستقل آژانس انرژی اتمی در راستی آزمایی اجرای تعهدات ایران در چهارچوب قرارداد پادمان جامع و پروتکل الحاقی - از جمله در زمانی که بطور داوطلبانه اجرا میگردد - و بطور مشخص فراهم کردن تضمین معتبر درباره ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران ، تاکید میکند 

 

2- شورای حکام از تعهدات بر عهده گرفته توسط ایران طبق برجام در اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و تلاش برای تصویب آن در چهارچوب زمانی مشخص شده در پیوست 5 برجام استقبال میکند

 

4-ii) شورای حکام از دبیر کل آژانس انرژی اتمی درخواست میکند در هر زمان که دبیر کل دلایل منطقی برای وجود موضوع نگران کننده درباره اجرای تعهدات ایران طبق برجام داشته باشد، به شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل بطور جداگانه جهت اقدام مقتضی گزارش نماید

 

10) شورای حکام مجددا تاکید میکند که ایران باید بطور کامل و زمان بندی شده با آژانس انرژی اتمی جهت اجرای قرارداد پادمان جامع و پروتکل الحاقی ، از جمله بوسیله فراهم کردن دسترسی ، همکاری نماید. همچنین شورای حکام مجددا تاکید میکند که این همکاری و اجرای (پروتکل الحاقی و قرارداد پادمان) برای آژانس انرژی  اتمی جهت رسیدن به نتیجه گیری کلی تر در این باره که تمام مواد هسته ای در ایران در فعالیت های صلح آمیز باقی میماند ، ضروری است

 

11) شورای حکام تصمیم میگیرد که در زمان دریافت گزارش دبیر کل آژانس مبنی بر اجرای تعهدات مشخص شده در بندهای 15.1 تا 15.11 پیوست 5 برجام توسط ایران، 12 قطعنامه اخیر این شورا در فاصله سالهای 2003 تا 2012 لغو میشود

 

https://www.iaea.org/sites/default/files/gov-2015-72-derestricted.pdf

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

پیش نویس قانون جدید سنا
سناتورها خواستار شدند: فهرست دانشمندان هسته‌ای ایران و جزئیات فعالیت‌ها در پارچین
یازده سناتور آمریکایی با ارائه پیش‌نویس قانونی، مسکوت ماندن رفع تحریم‌های ایران تا زمان انتشار گزارشی مفصل از همه جوانب تحقیقاتی و عملیاتی برنامه هسته‌ای ایران را خواستار شده‌اند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، روند پیشنهاد مصوبه‌های پسابرجام توسط کنگره آمریکا و تلاش آنها برای دچار کردن توافق هسته‌ای ایران و 1+5 به فرجام توافق آمریکا و کره شمالی ادامه دارد.

بر اساس اعلام دفتر اطلاع‌رسانی کنگره، خانم سناتور «کلی آیوت» از جمهوری‌خواهان نیوهمشایر، پیش‌نویس قانونی را ارائه داده که در صورت تصویب آن، کاهش تحریم‌های ایران تا پیش از ارائه گزارش تسلیحاتی آمریکایی‌ها به سنا، کلید نخواهد خورد.

در این پیش نویس که «پایان دادن به برنامه تسلیحات اتمی ایران پیش از کاسته شدن از تحریم‌ها» نام گرفته، آمده: «حداکثر 120 روز پس از تصویب این قانون، رئیس اداره امنیت ملی میبایست با هماهنگی وزیر انرژی، گزارشی از موارد ذیل به کمیته مربوطه ارائه دهد.»

گزارش مزبور به منزله کلید باز شدن قفل تحریم‌هاست، مواردی را شامل خواهد شد که اهم آن به شرح ذیل است:

آیا ایران در پروژه‌های مربوط به تسلیحات اتمی، با اشخاص خارجی مشاوره و یا همکاری کرده است.
فهرستی از موارد سر باز زدن ایران از همکاری با بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از ابتدای سال 2003
فهرستی از موسسات ایرانی دخیل در تحقیقات مربوط به تسلیحات هسته‌ای
فهرستی از دانشمندان ایرانی یا دیگر متخصصان که بر روی برنامه تسلیحات اتمی ایران کار کرده‌اند
فهرستی از اماکنی که در حال حاضر یا در زمان گذشته، فعالیت‌های مرتبط با تسلیحات اتمی در آن انجام می‌شود و یا می‌شده است.
ادامه اصرار بر مسائل مربوط به گذشته (فهرست عدم همکاری‌ها از 2003 به بعد) پس از ارائه گزارش مشهور به پی‌ام‌دی و تأکید بر تهیه فهرست دانشمندان اتمی ایران به رغم اطلاع از حساسیت این موضوع در ایران با توجه به ترور این نخبگان علمی، از موارد سوال‌برانگیز فهرست خواسته‌های سناتورهاست.

سناتورها در خصوص حوزه فعالیت‌های هسته‌ای مرتبط با بمب هم، بندهایی نوشته و آن را به تفصیل، شرح داده‌اند.

بر اساس این پیش‌نویس، موارد ذیل جز اقدامات مرتبط با ساخت سلاح اتمی محسوب خواهد شد:

اقدام برای دسترسی به نقشه‌ تسلیحات هسته‌ای و یا دسترسی به آن
طراحی چاشنی‌ و یا دیگر تجهیزات مربوط به تسلیحات اتمی
مدل‌سازی رایانه‌ای مطالعات مربوط به تسلیحات هسته‌ای و مواد انفجاری قدرتمند
اقدامات تسلیحاتی هسته‌ای در جریان در سایت پارچین
اقدامات مرتبط با تسلیحات هسته‌ای در مرکز تحقیقات فیزیک ایران
سناتورها مشخص نکرده‌اند که چگونه می‌توان ثابت کرد یک مدل رایانه‌ای مربوط به یک سلاح هسته‌ای، متعلق به ایران است یا نه.

نحوه ورود مجدد بازرسان آمریکایی به پارچین که فقط چندی پیش «یوکیو آمانو» پس از اصرار چند ساله توانست وارد آن شود و البته اثری از فعالیت تسلیحاتی نیافت، از دیگر نقاط مبهم این پیش‌نویس است.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش ویژه/ فوری
احتمال جدی توقف اجرای برجام در روزهای آینده
این احتمال به طور جدی وجود دارد که اعمال هرگونه تحریم جدید از سوی امریکا علیه برنامه موشکی ایران روند اجرای برجام را متوقف کند.

 

ایران هسته ای- این احتمال به طور جدی وجود دارد که اعمال هرگونه تحریم جدید از سوی امریکا علیه برنامه موشکی ایران روند اجرای برجام را متوقف کند.

 

برخی منابع در تهران می گویند الزامات جدی برای دولت بویژه سازمان انرژی اتمی مقرر شده است که در صورت اعمال تحریم های جدید علیه برنامه موشکی ایران، از انجام اقدامات باقی مانده فنی در چارچوب برجام خودداری کنند.

 

وزارت خزانه داری امریکا روز دوشنبه 7 دی (28 دسامبر) اعلام کرد قصد دارد چند فرد و شرکت ایرانی مرتبط با برنامه موشکی را تحریم کند.

 

اسامی زیر نیز به عنوان کسانی که نامشان در فهرست تحریم ها درج خواهد شد، منتشر شد:

  1. شرکت بازرگانی «مبروکه» (Mabrooka) مستقر در دوبی
  2. شرکت «آنهوی لند گروپ» (Anhui Land Group Co.) مستقر در هنگ‌کنگ
  3. «حسین پورنقش‌بند» مالک شرکت مبروکه
  4. «جواد موسوی» مدیر اقتصادی گروه صنعتی شهید همت
  5. «مهدی فرحی» از مقامات پشتیبانی نیروهای مسلح
  6. «محمد هاشمی» از مقامات پشتیبانی نیروهای مسلح
  7. دو کارمند دیگر وزارت دفاع که نام آن‌ها هنوز منتشر نشده است.

با این حال، مراجعه به وب سایت دفتر کنترل دارایی های خارجی وزارت خزانه داری امریکا نشان می دهد این اسامی هنوز در فهرست تحریم ها درج نشده است.

 

اطلاعات کسب شده از سوی «ایران هسته ای» نشان می دهد در صورت اعمال این دور از تحریم ها واکنش ایران به آن قطعی است و دولت به کار ملزم شده است.

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی در تایید مصوبه 634 شورای عالی امنیت ملی تاکید کردند اعمال هرگونه تحریم به هر بهانه ای نقض برجام خواهد بود.

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش ویژه
2 نکته پنهان درباره نامه روحانی به وزیر دفاع

 

حامد علوی، ایران هسته ای- رییس جمهور روز پنج شنبه (10 دی) در نامه ای به سردار حسین دهقان، وزیر دفاع، از وی خواست بی توجه به تحریم های احتمالی امریکا سرعت رشد برنامه موشکی را افزایش دهد.

 

این نامه پس از آن نوشته شد که دولت امریکا اعلام کرد صبح چهارشنبه به وقت واشینگتن تحریم هایی را علیه ده ها فرد و نهاد ایرانی مرتبط با برنامه موشکی اعمال خواهد کرد.

 

امریکا این اقدام را واکنشی به تست موشک بالستیک عماد از سوی ایران می داند.

 

این تحریم ها البته هنوز رسما اعمال نشده و روزنامه وال استریت ژورنال خبر داده که دولت امریکا اقدام در این باره را تا مدت نامعلومی در آینده به تعویق انداخته است.

 

برخی کارشناسان می گویند نامه حسن روحانی به وزیر دفاع قبل از هر چیز حاوی این پیام پنهان است که تحریم ها علیه برنامه موشکی ایران اعمال خواهد شد.

 

ظاهرا وزارت خارجه دولت آقای روحانی در تماس با همتایان امریکایی خود مطمئن شده است که این تحریم ها ولو به تعویق افتاده باشد، منتفی نشده است

 

برخی منابع در تهران می گویند در بهترین حالت ممکن است این تحریم ها به زمانی پس از روز  اجرای برجام موکول شده باشد.

 

این روز به احتمال زیاد تا نیمه ژانویه 2016 فرا خواهد رسید.

 

وقتی ایران همه تعهدات هسته ای خود را انجام داده باشد، چیز زیادی برای ترس امریکا از تبعات اقدام علیه برنامه موشکی ایران وجود نخواهد داشت.

 

یک منبع در تهران به «ایران هسته ای» گفت: «لابی های وزارت خارجه با امریکایی ها شکست خورده است. دولت مطمئن شده تحریم های موشکی اعمال خواهد شد. در غیر این صورت دستور به تشدید برنامه موشکی معنا نداشت».

 

علاوه بر این، کارشناسان معتقدند این نامه یک معنای پنهان دیگر هم دارد و آن این است که دولت تصمیم قطعی گرفته به تحریم های موشکی امریکا پاسخ ندهد.

 

یک منبع مطلع از جزئیات به «ایران هسته ای« گفت: «دولت روحانی نوعی «بازی پیشینی با افکار عمومی» را آغاز کرده است. دولت قصد ندارد پس از اعمال تحریم های جدید اجرای برجام را متوقف کند. حتی نمی خواهد به کمیسیون نظارت شکایت کند. دولت تنها می خواهد بگوید این تحریم ها ربطی به برجام ندارد».

 

مطابق فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی دولت موظف است در صورت اعمال هرگونه تحریم جدید، اجرای برجام را متوقف کند.

 

«ایران هسته ای» پیش تر گزارش داده بود که دولت دستور دارد در صورت اعمال تحریم های جدید، اجرای برجام را متوقف کند.

 

نگرانی جدی که اکنون وجود دارد این است که اگر «حفظ برجام» بدل به اولویت شماره یک سیاست خارجی و امنیت ملی دولت روحانی شده باشد، در این صورت راه برای فشارهای بی سابقه ای به ایران گشوده شده و توان پاسخ دهی ایران نیز به نحو محسوسی کاهش خواهد یافت.

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اولین نتایج ارزیابی ماه دسامبر آژانس آشکار شد
آمانو: کار ما با ایران تازه شروع شده است!
به رغم ادعای بسته شدن کامل پرونده هسته ای ایران در آژانس، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید کار ما در ایران تازه آغاز شده است!

 

ایران هسته ای- به رغم ادعای بسته شدن کامل پرونده هسته ای ایران در آژانس، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید کار ما در ایران تازه آغاز شده است!

 

یوکیا آمانو که روز جمعه 11 دی 1394 (اول ژانویه 2016) با خبرگزاری آلمان گفت وگو کرده، تاکید کرده است که آژانس برای برداشتن توجهات خود از برنامه هسته ای ایران هیچ عجله ای ندارد.

 

وی گفته است: «هنوز کار تمام نشده است. اصلا هنوز شروع نشده است».

 

آمانو همچنین تاکید کرده است که آژانس قصد دارد به مدتی طولانی به موشکافی درباره ابعاد مختلف برنامه هسته ایران بپردازد.

 

مدیر کل آژانس تاکید کرده این موشکافی با استفاده از «قدرتمندترین رژیم بازرسی های جهان» که ایران آن را در برجام پذیرفته، صورت خواهد گرفت.

 

آمانو در این مصاحبه علت تاکید خود بر لزوم موشکافی طولانی مدت در برنامه هسته ای ایران را «تحقیقات هدفمند و ساختارمند ایران برای ساخت سلاح هسته ای قبل از سال 2003» اعلام کرده است.

 

این امر موید دیدگاه منتقدانی است که عقیده داشتند آژانس ارزیابی ماه گذشته خود را مبنای بازرسی های بسیار خطرناکی از ایران قرار خواهد داد.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اولین نتایج ارزیابی ماه دسامبر آژانس آشکار شد
آمانو: کار ما با ایران تازه شروع شده است!
به رغم ادعای بسته شدن کامل پرونده هسته ای ایران در آژانس، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید کار ما در ایران تازه آغاز شده است!

 

ایران هسته ای- به رغم ادعای بسته شدن کامل پرونده هسته ای ایران در آژانس، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید کار ما در ایران تازه آغاز شده است!

 

یوکیا آمانو که روز جمعه 11 دی 1394 (اول ژانویه 2016) با خبرگزاری آلمان گفت وگو کرده، تاکید کرده است که آژانس برای برداشتن توجهات خود از برنامه هسته ای ایران هیچ عجله ای ندارد.

 

وی گفته است: «هنوز کار تمام نشده است. اصلا هنوز شروع نشده است».

 

آمانو همچنین تاکید کرده است که آژانس قصد دارد به مدتی طولانی به موشکافی درباره ابعاد مختلف برنامه هسته ایران بپردازد.

 

مدیر کل آژانس تاکید کرده این موشکافی با استفاده از «قدرتمندترین رژیم بازرسی های جهان» که ایران آن را در برجام پذیرفته، صورت خواهد گرفت.

 

آمانو در این مصاحبه علت تاکید خود بر لزوم موشکافی طولانی مدت در برنامه هسته ای ایران را «تحقیقات هدفمند و ساختارمند ایران برای ساخت سلاح هسته ای قبل از سال 2003» اعلام کرده است.

 

این امر موید دیدگاه منتقدانی است که عقیده داشتند آژانس ارزیابی ماه گذشته خود را مبنای بازرسی های بسیار خطرناکی از ایران قرار خواهد داد.

با تشکر از ایران هسته ای و دوستانی که تمام فرموده هایش را اینجا کپی می کنند ! 

آمانو داشت در مورد پروتکل الحاقی حرف می زد که خودمون قبول کرده ایم . البته ظاهرا دوستان در ترجمه متن به فارسی یه ناخنکی هم به متن زده اند و کمی در مورد موارد ویژه اش لطف داشته اند.

لطفا یه سری به متن انگلیسی سخنان آمانو یزنید  :winking:

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

علی خرم : مقداری اورانیوم غنی‌شده باقی مانده ، هرکس می‌خواهد بیاید و آن را بخرد!

 

علی خرّم، دیپلمات سابق و از چهره‌های نزدیک به دولت کنونی، طی مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با بیان اینکه ایران در چندین مرحله تعهداتش را در قبال برجام انجام داده، گفته است: ایران در نخستین گام سانتریفیوژهای غیر فعال خود را از سایت‌های هسته‌ای جمع‌آوری کرد و هم‌اینک نیز براساس گفته‌های آقای صالحی تعداد سانتریفیوژهای فعال نیز به تعداد توافق شده در برجام رسیده است.

 

خرم با بیان اینکه مرحله بعدی از اجرای تعهدات ایران انتقال اورانیوم‌های غنی شده ایران بود، تصریح کرده است: گروه 1+5 نسبت به این اقدام حساس بود و آن را گامی اساسی تلقی می‌کرد و فکر می‌کرد ایران آن را انجام نخواهد داد اما ایران اجرای این تعهد خود را منوط به مختومه اعلام شدن پرونده فعالیت‌های پیشین ایران دانسته بود و پس از بسته شدن این پرونده ایران هم بدون هیچ سروصدا و تبلیغاتی تعهد خود را انجام داد و براساس توافقی که با مسکو کرده بود اورانیوم‌های ذخیره شده خود را به روسیه ارسال کرد و به ازای آن کیک زرد تحویل گرفت.

 

وی می‌افزاید: البته مقداری اورانیوم غنی‌شده باقی مانده است که ایران اعلام کرده هرکس می‌خواهد بیاید و آن را بخرد!

 

http://www.afkarnews.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-3/477812-%D9%87%D8%B1%DA%A9%D8%B3-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%88%D9%85-%D8%A8%D8%AE%D8%B1%D8%AF

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت تشریح کرد
تله غربی‌ها در بازار/ نفت ۱۱۰دلاری مدیون اورانیوم ۲۰درصد ایران بود/ تیر خلاص شکست انسجام اوپک به قیمت‌ها/ سقوط بیشتر نفت نسخه النعیمی را می‌پیچد
 

رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت وزارت نفت با اشاره به تاثیر عدم انسجام اوپک در سقوط قیمت نفت، گفت: یکی از عواملی که فاکتور ژئوپلتیک را در بازار نفت فعال نگه می‌داشت و با همان شرایط عرضه و تقاضا، قیمت را در سطح بالای 100 دلار حفظ می کرد اورانیوم غنی شده 20 درصد ایران بود.

13940827000819_PhotoA.jpg
 

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، وقتی برای مصاحبه در مقابل رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت وزارت نفت نشستم، حتی تصور آنچه که دقایقی بعد درباره تحلیل بازارهای نفت و پیچیدگی‌های بی‌نظیر آن خواهم شنید هم برای من مشکل بود. اما آنچه در این گفت‌وگو شنیدم، تحلیل‌هایی کاملا متفاوت و یگانه درباره وضعیت فعلی بازار نفت و پیش‌بینی‌های مربوط به آینده این بازار پر التهاب بود که پیش از این در رسانه‌های ایرانی نه به تصریح و نه به کنایه از زبان کسی بیان نشده است.

محمدصادق معماریان، دانش‌آموخته رشته اقتصاد دانشگاه دولتی دهلی DSE و عضو مدعو انجمن بین‌المللی اقتصاددانان انرژی در آمریکا است.

وی که اخیرا پس از 30 سال خدمت از وزارت نفت بازنشست شده، تمام عمر کاری خود را در حوزه‌های مربوط به مسائل بین‌المللی نفت گذرانده و کار خود را با فروش نفت خام در امور بین‌الملل شرکت ملی نفت آغاز کرده است. علاقه به بخش تحقیقات نفت، معماریان را به امور اوپک وزارت نفت کشاند و کار در این بخش را با کارشناسی اقتصادی آغاز کرد و با سمت ریاست اداره بررسی‌های بازار نفت به پایان برد. وی پیش از بازنشستگی 13 سال رئیس اداره بررسی‌های بازار نفت بود تا طولانی‌ترین دوره ریاست بر این بخش تحقیقاتی راهبردی را به نام خود ثبت کرده باشد.

تقریبا تا کنون از معماریان هیچ مصاحبه یا مقاله‌ای به زبان فارسی منتشر نشده است اما در عوض اغلب قریب به اتفاق رسانه‌های موثر بین‌المللی در حوزه نفت برای مستند کردن تحلیل‌های خود به گفته‌های وی ارجاع می‌دهند. چنانکه پیش‌بینی مشهور معماریان درباره بازار نفت در کنفرانس انرژی دبی به زبان‌های متعددی ترجمه شد و به شکل کم‌نظیری در رسانه‌های مختلف دنیا بازنشر شد. معماریان در این نشست خطاب به سران نفتی کشورهای عربی که مطمئن بودند قیمت نفت در کانال 60 دلاری تثبیت خواهد شد تاکید کرده بود که به این قیمت‌ها دل نبندند و منتظر سقوط قیمت به کانال 40 دلاری باشند.

معماریان هفته پیش در گفت‌وگوی کوتاهی با وال‌استریت ژورنال از آمادگی عربستان برای بازگشت ایران به بازار نفت خبر داده بود و در گفت‌وگو با فارس هم تاکید کرد که آشکارتر شدن اختلافات درونی اوپک می‌تواند وضعیت قیمت‌ها را از آنچه هست بدتر کند.

گفت‌وگوی فارس با معماریان قریب به یک ماه پیش یعنی زمانی که قیمت نفت در کانال 40 دلاری برای مدتی تثبیت شده بود، انجام شد اما به دلیل همزمانی با چند کنفرانس مهم در حوزه نفت و همچنین بعضی مسائل فنی، این گفت‌وگو حالا در دو بخش تقدیم خوانندگان فارس می‌شود.

بخش اول این گفت‌وگوی متفاوت پیش روی شما قرار دارد:

*اورانیوم 20 درصد در دست ایران قیمت نفت را بالای 100 دلار حفظ می‌کرد

فارس: لااقل برای عموم مردم که وضعیت بازار نفت را دورادور دنبال می‌کنند تحولات بازارهای نفت به خصوص تحولاتی با این شدت که ظرف کمتر از یک دهه در قیمت رخ می‌دهد تعجب ‌برانگیز و غیرقابل درک است. افراد به سختی می‌توانند تحلیل و درک کنند که چرا و چطور قیمت‌های نفت به این شکل نوسان می‌کند. افت اخیر قیمت نفت هم به شدت سؤال برانگیز شده است چنانکه بسیاری درباره آن صحبت کرده‌اند و بعضی افراد هم بر این اعتقاد هستند که می‌شد جلوی آن را گرفت. فکر می‌کنم جذاب خواهد بود که ارزیابی کسی را که مدت‌ها مهم‌ترین مسئول ارزیابی، تحلیل و درک بازارهای نفت بوده درباره دلایل سقوط قیمت نفت بشنویم.

معماریان: در رابطه با نوسانات قیمت‌ها، متخصصان اقتصادی هم اگر به صورت کاملاً حرفه‌ای و مستمر وارد این حوزه فعالیت نشده باشند، نمی‌توانند مفاهیم این افت وخیز قیمت‌ها را درک کنند، تا چه رسد به مردم عادی.

به عنوان مثال وقتی قیمت‌ها دچار نوسان شدید می‌شوند ممکن است بازار نفت از بستر عوامل بنیادین (فاندامنتال‌ها) یا تراز عرضه و تقاضا خارج ‌شود اگرچه در ظاهر همان فاکتورها در حال کارکردن هستند. مثلا الان گفته می‌شود 2 میلیون بشکه عرضه مازاد در بازار نفت وجود دارد اولین سؤالی که مطرح می گردد این است که این 2 میلیون بشکه عرضه مازاد چرا قیمت‌ها را تا 40 دلار پایین انداخت و تا مدت قابل توجهی در این سطح آن را حفظ کرد اما پایین‌تر نبرد؟

یا چرا وقتی این 2 میلیون بشکه مازاد عرضه وجود دارد در برخی موارد قیمت‌ها روند صعودی پیدا می‌کنند؟ دلیل این امر تاثیر گذاری عوامل ژئوپلتیک بر معادلات بازار نفت است که تا مدت مدیدی تاثیر این عوامل نادیده گرفته می‌شد. بنده از جمله اولین اقتصاددانانی بودم که در سطح جهانی موفق به بکارگیری این عوامل در معادلات بازار نفت برای پیش‌بینی قیمت‌های نفت‌خام شدم و این مدل را طی مقاله‌ای درسال 1992 میلادی به چاپ رساندم. که مقاله مذکور از طرف سازمان یونسکو و مدرسه اقتصادی لندن (LSE) جزو برترین مقالات اقتصادی سال 92 میلادی انتخاب شد.

این بحث برای اولین بار نشان داد که وقتی شما در بستر بحران‌های سیاسی بازار نفت را ارزیابی می‌کنید، نوسانات معانی متفاوتی پیدا می‌کنند. همه کنش‌ها و واکنش‌ها از حالت نرمال خارج شده و عوامل دیگری نیز در آن تأثیرگذار خواهند بود.

اصطلاحاً می‌گویند کریدورهای قیمت در این شرایط متورم یا سیاسی می‌شوند و از حالت نرمال خارج می‌گردند. در حالت نرمال شما اگر 2 میلیون بشکه مازاد عرضه داشته باشید، باید بتواند قیمت را بین 3 تا 4دلار جابه‌جا کند اما اگر همین مازاد عرضه در بستر یک بحران نفتی اتفاق بیفتد این 4 دلار تبدیل به 12 دلار در بشکه می‌شود. بنابراین همه تعجب می‌کنند که چرا با وجود اینکه چیزی درترکیب عوامل بنیادین یعنی عرضه و تقاضا جابه‌جا نشده است، قیمت‌ها به صورت ناگهانی تا 150 دلار صعود می‌کند و متعاقبا، یک باره تا سطح  40 یا 30 دلار در هر بشکه سقوط می‌کند.

اغلب نمی‌دانند که قیمت‌ها در کانال‌های مختلفی حرکت می‌کند. یکی از این کانال‌ها در شرایطی که وضعیت سیاسی کاملاً نرمال و طبیعی است همین عرضه و تقاضای متعارف است. ولی زمانی که تنش یا جنگ وجود دارد کنش‌ها و واکنش‌ها قیمت‌ها را وارد کانال‌های متفاوتی می کند.

علاوه بر دو کانال فوق، حالت سومی هم می‌توان ترسیم کرد. کانالی که من برای اولین بار در کنفرانس دبی در سال گذشته معرفی کردم و بازتاب بسیار وسیعی داشت این کانال بود که موجب سقوط قیمت‌ها تا 40 دلاردر بشکه شد. این کانال انسجام اوپک است. وقتی اوپک با وجود 2 میلیون بشکه مازاد عرضه در شرایط سیاسی نرمال باشد و از انسجام لازم بر خوردار باشد یک سطح قیمت خواهیم داشت و اگر انسجام اوپک از دست برود قیمت‌های نفت چیز دیگری خواهند بود.

اگر این مفهوم به دنیا دیکته شود یا تلقین گردد که جنگ قیمت‌ها بین تولیدکنندگان در جریان است، قیمت‌ها به شکلی حرکت می‌کند و اگر انسجام درونی اوپک بسیار قوی دیده شود با همان شرایط، قیمت‌ها به شکل دیگری حرکت خواهند کرد.

زمانی بود که بنده در سازمان اوپک درباره تأثیر عوامل ژئوپلتیک بر قیمت نفت صحبت می‌کردم و آقایان معترض می‌شدند که بحث را سیاسی نکنید چرا که سازمان اوپک یک سازمان اقتصادی غیر سیاسی است. یعنی حتی وحشت داشتند این لغت را در سازمان اوپک به کار ببرند و درباره آن احتیاط می‌کردند. اما الان سال‌ها است که به وضوح می‌بینید در سازمان اوپک هم در تمام گزارش‌ها از این اصطلاحات استفاده می‌ شود.

فارس: اما چرا امروز برای پژوهشگران این حوزه هنوز هم درباره وضعیت بازارنفت ابهام وجود دارد؟

معماریان: این بدان علت است که علیرغم پذیرش اصل تأثیرگذاری عوامل ژئوپلتیک، مکانیزم این تأثیرگذاری و رابطه‌ای که فاکتورهای مختلف با هم دارند را نمی‌توانند اندازه‌‌گیری کنند و وزن و درجه و سازوکار این تأثیرگذاری را مشخص نمایند. اینکه کدام  یک از آنها قابل خنثی کردن بوده و یا همسو با کدام یک می‌توان حرکت کرد، کدام یک به نفع ما و کدام به ضرر تولیدکنندگان است کلا مغفول مانده و به همین دلیل است که می‌بینید پیش‌بینی‌ها با هم اختلافات فاحشی پیدا می‌کنند.

فارس: می‌توانید یک مثال واقعی در این باره ارائه کنید؟

معماریان: اجازه بدهید به یکی از مطالبی که بطور ضمنی در اجلاس دبی بیان شد و در ایران تا همین امروز کسی به آن دقت نکرده است اشاره کنم.

در آنجا مطرح شد که وقتی ایران در ژنو قبول کرد که اورانیوم 20 درصد را از بین برده و اکسیده کند، قیمت‌‌ها تا محدوده 70 تا 80 دلار سقوط کرد. یعنی یکی از عواملی که فاکتور ژئوپلتیک را در بازار فعال نگه می‌داشت و با همان شرایط عرضه و تقاضا، قیمت را در سطح بالای 100 دلار حفظ می کرد اورانیوم غنی شده 20 درصد ما بود. این مسئله نشان می‌دهد که اورانیوم 20 درصد هم به لحاظ امنیت نظامی و هم به لحاظ امنیت انرژی چقدر تأثیرگذار بوده است.

 

 

*کشورهای عربی کف قیمت نفت را 60 دلار فرض می‌کردند

*مشاوران غربی تحلیل‌های اشتباه به اعراب می‌دهند

*سقوط قیمت نفت ممکن است پرونده وزیر نفت عربستان را ببندد

*در سقوط قیمت نفت سال 2008 هم مقامات نفتی ایران عمق بحران را باور نمی‌کردند

فارس: شنیده‌ام که شما پس از اینکه از دبی برگشتید در وزارت نفت متهم شدید که قیمت نفت که حدود 70 دلار بود به خاطر پیش‌بینی شما به کانال 40 دلاری انتقال یافت یا لااقل این پیش‌بینی به عنوان یک عامل مؤثر در تسریع این سقوط مطرح شد.

معماریان: در سمینار نفتی دبی، برخی از کشورهای عربی عضو اوپک در سطح مقامات ارشد‌ حضور داشتند و جمعاً‌ بر این اعتقاد بودند که قیمت‌ها با این اضافه تولید اوپک به حدود 60 تا 65 دلار سقوط می‌کند و کف قیمتی را 60 دلار نگه می‌دارند تا نفت‌های جدید شیل آمریکا که در حجم بالا عرضه می‌شود غیر اقتصادی شوند. یعنی چون قیمت تمام شده آنها بالای 60 دلار است آنها از میدان خارج می‌شوند و خودمان هم سهم و هم کنترل بازار را تواما در اختیار خواهیم گرفت.

مشاوران این کشورها بیشتر خارجی هستند و تحلیلگرانی که به آنها تحلیل ارائه کرده‌اند یا به عمد یا به سهو هیچ افقی را برای قیمت‌های پایین‌تراز 60 دلار قائل نبودند و به همین دلیل کشورهای عربی عضو اوپک هم برنامه‌ریزی کردند و استارت این حرکت قدرتمند گرفتن سهم بازار را زدند.

 آن زمان قیمت‌ها حدود 67 دلار بود. آنجا مجبور شدم این هشدار را به آنها بدهم که در انتهای کانال جدیدی که در حال باز شدن است، قیمت‌ها از 50 دلار هم پایین‌تر خواهد رفت و برای مدتی جایی بین 40 تا 50 دلار حبس خواهد شد.

در فاصله کوتاهی بعد از کنفرانس دبی آقای پوتین هم گفت وقتی قیمت به 40 دلار رسید ما با مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان نفت وارد صحبت خواهیم شد. آقای نظربایف رئیس جمهور قزاقستان هم عیناً همین حرف را تکرار کرد و به قول وال‌استریت ژورنال این تبدیل به مایل استون یا سنگ نشانی برای قیمت‌های در حال سقوط شد.

این را صراحتاً بگویم که نه آقای النعیمی و نه آقای زنگنه موافق کاهش قیمت نفت نیستند. چنانکه وقتی به دلیل تنش عربستان با یمن قیمت‌ها به بالای 60 دلار رسید هر دو خوشحال بودند و گفتند که بازار به تعادل برگشته و همانطور که قبلاً گفته بودیم بازار مازاد عرضه را جذب کرده، اما به آقای زنگنه هشدار دادم که قیمت‌ها مجدداً پایین می‌آید. به دلیل اینکه عوامل بنیادین بازار کار خودشان را می‌کنند. چراکه کانال ژئوپلتیک ایجاد شده موقتی است.

اینکه بگویند ما پای نفت 20 یا 25 دلاری هم ایستاده‌ایم بیشتر یک ژست سیاسی است. چراکه هر دو مقام، زمانی که قیمت نفت بالا رفت خوشحال بودند که بحران به هر صورت پشت‌سر گذاشته شده است.

 ایران بعد از تحریم‌ها دوست دارد با یک عرضه قوی‌تر وارد بازار شود و منابع مالی بیش‌تری به‌دست بیاورد و عربستان هم بدهی بالا آورده و فقط کسری بودجه امسال آن به 100 میلیارد دلار می‌رسد.

این افت قیمت ممکن است بیشتر دامان عربستان را بگیرد. مثلا ممکن است پرونده وزیر نفت فعلی عربستان مانند آقای زکی یمانی که با افت قیمت‌ها در سال 86 کنار گذاشته شد، پیچیده شود.

الان هم می‌بینید که آقای النعیمی در کنفرانس‌های خبری کمترظاهر ‌شده و صحبت می‌کند و بیشتر عبدالعزیز بن سلمان معاون وزیر نفت این کشور در این باره صحبت می‌کند. این نشان می‌دهد که آنجا هم بحران جدی است. گرچه به ظاهر چیزی نمی‌گویند.

فارس: با توجه به واکنش‌هایی که به آن اشاره کردم صراحتا می‌خواهم بپرسم که اگر شما این تحلیل را ارائه نمی‌دادید زمان سقوط قیمت نفت از بالای 60 دلار به نزدیک 40 دلار به تعویق می‌افتاد؟

معماریان: روند قیمت‌ها مسیر خود را طی می‌کند و هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد. در واقع در همان کانالی که  قیمت‌ها بالا می رود، با از بین رفتن آن کانال قیمت‌ها با همان ترتیب سقوط می‌کنند. بنابراین اگر کسی بتواند دامنه صعود قیمت را اندازه بگیرد، با اعمال ضرایبی می‌تواند دامنه سقوط قیمت را نیز مشخص کند.

 مثلاً در بحران سال 2008 عین همین مسئله اتفاق افتاد و قیمت‌ها تا 30 دلار پایین آمد. در آن زمان هم روند سقوط قیمت‌ها را در یک سخنرانی در لندن تشریح کردم، اما مقامات وقت ایران در وزارت نفت نمی‌خواستند باور کنند که کسی می‌تواند ارزیابی دقیقی از وضعیت آینده بازار ارائه دهد.

*قیمت نفت کی به کف می‌رسد؟

*اورانیوم 20 درصد تا 30 دلار روی قیمت نفت تاثیر داشت

*می‌توانستیم 6 ماه گذشته را به جای نفت 40 دلاری با نفت 110 دلاری سر کنیم

فارس: آیا علائمی که نشانگر به کف رسیدن قیمت‌ها در بازار باشد وجود دارد؟

معماریان: زمانی که قیمت نفت خام آمریکا WTI بالای قیمت برنت قرار بگیرد و به‌ صورت قدیم این اختلاف نرمال ‌شود مطمئن باشید که کف قیمت حاصل شده است. عین همین حادثه در ژانویه اتفاق افتاد و برای اولین بار WTI در محدوده 40 تا 45 دلار بالای برنت قرار گرفت. الان هم مجدداً WTI برای مدتی 2 دلار بالای برنت رفت. این اتفاق هم جایی افتاد که قیمت قرار بود از 40 دلار عبور کند.

جالب این است که وقتی من این مطلب را برای رسانه‌های مطرح بین‌المللی فرستادم هیچ‌کدام حاضر به انتشار آن نشدند. به‌دلیل آنکه غرب به دنبال آن است که قیمت‌ها را تا جایی که ممکن است کاهش دهد. فقط نشریه Oil& Gas Eurasia چاپ مسکو بود که در نسخه فوریه 2015 خود آنرا به دو زبان انگلیسی و روسی چاپ کرد.

فارس: در کنفرانس دبی بر چه مبنایی استدلال کردید که قیمت‌ها از کانال موجود خارج شده و سقوط می‌کند؟

معماریان: استدلال بنده که به اکثر زبان‌های زنده دنیا ترجمه شد این بود که "اگر جنگ قیمت بین اعضای اوپک ایجاد شود یا انسجام سازمان اوپک خدشه‌ای وارد شود شما باید قیمت‌ها را بین 40 تا 50 دلار ببینید".  بخصوص با توجه به این نکته که عربستان و امارات به شکل وحشتناکی در این جهت حرکت می‌کردند.

فارس: پس به صورت یقینی معتقدید عاملی به نام انسجام اوپک می‌تواند حداقل 20 دلار روی قیمتهای نفت تأثیر داشته باشد؟

معماریان: صد درصد

فارس: فکر می‌کنید اورانیوم 20 درصد تا چه حد می‌توانست روی قیمت نفت تأثیر داشته باشد؟

معماریان: قیمت‌های بالای 110 دلار به برکت برخورداری ایران از اورانیوم 20 درصد به‌دست آمده بود. قدرت چانه‌زنی بالای ایران تأثیر این اورانیوم را در بازار به وضوح نشان می‌داد، به گونه‌ای که قیمت نفت پس از توافق هسته ای ایران و پذیرش اکسیده کردن اورانیوم 20 درصد حدود 30 دلاردر بشکه کاهش یافت.

فارس: این تحلیل برای اولین بار است که مطرح می‌شود و پذیرش آن آسان نیست. شما بر چه مبنایی چنین تحلیلی را ارائه می‌دهید؟ و چطور چنین عاملی تا این حد بر بازار نفت تأثیر دارد و مهم‌تر از آن چرا هیچ‌کس تاکنون در ایران به نقش چنین عاملی دقت نکرده است؟ به‌خصوص با توجه به این نکته که مهم‌ترین منبع درآمد کشور نفت است و کسانیکه حاکمیت را در اختیار دارند برای اداره کشور روی پول نفت حساب زیادی باز کرده‌اند.

معماریان: به صورت واضح بعد از طرح اولیه این مسئله قیمت از 110 دلار به 80 دلار در زمان اجلاس اوپک در نوامبر 2014 رسید و پس از تاثیر عرضه مازاد موجود در بازار نفت و متعاقبا به خاطر اختلاف شدید در اوپک و عدم انسجام آن که آقای زنگنه با بیان اینکه ما 8 کشور با 4 کشور دیگر تضاد داشتیم و از آن رونمایی کرد، بعلاوه مواضع صریح عربستان باعث شد قیمت‌ها تا 40 دلار کاهش یابد.

فارس: این مطلب را منتقل کردید؟

معماریان: پس از اینکه برگشتم این مطلب را به وزارت نفت منعکس کردم و از طریق شانا که سایت رسمی وزارتخانه است، پیشنهاد کردم که به‌ دلیل اینکه هسته قدرت اقتصادی ما نفت و گاز است و کشوری هستیم که هم تأثیرپذیر و تأثیرگذاریم، می‌طلبد در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای یک رایزن انرژی هم حضور داشته باشد که تأثیر تصمیمات مذاکره‌کنندگان بر بازار نفت را ارزیابی کند. یعنی تیم مذاکره‌کننده باید مطلع شوند که آنچه روی میز درحال بررسی است نه فقط موضوع هسته‌ای، بلکه چندین میلیارد دلار درآمد نفتی است که چه بسا اگر از آن اطلاع داشتند قطعاً می‌توانستند بخشی از قدرت خرید چند میلیارد دلاری را محقق کرده و یا امتیازات بیشتری بگیرند.

فارس: شما دست روی نقطه حساسی گذاشته‌اید. اولین سؤالی که به‌طور طبیعی بعد از این تحلیل مطرح می‌شود این است که آیا می‌ارزید که ما اورانیوم 20 درصد را تحویل و هزینه کاهش 30 دلاری قیمت نفت را تحمل کنیم؟

معماریان: من قصد ندارم وزن‌کشی کنم، اما یک اصل منطقی و عقلی وجود دارد. شما اگر بدانید چه چیزی می‌دهید و به ازای آن چه چیزی دریافت می‌کنید، قطعاً وزن‌کشی‌های بهتری انجام می‌دهید. من مطمئنم دیپلماسی ما بسیار قوی است. اگر تیم ما می‌دانست که با دادن اورانیوم 20 درصد در زمان توافق نهایی قدرت خرید بسیار زیادی را از دست می‌دهد، توافق را طوری برنامه‌ریزی می‌کرد که تا آخرین لحظه آن را نگه دارد و در آخرین مرحله، اورانیوم 20 درصد را خارج می‌کرد و این 6 ماهی که با قیمت 40 دلار ساختیم را با قیمت 110 دلاری نفت طی می‌کردیم. اختلاف آن در هر بشکه 60 تا 70 دلار می‌شود.

فارس: تحلیل‌گران نفت ممکن است اصل تأثیرگذاری اورانیوم 20 درصد را بپذیرند، اما اینکه پایه اصلی افت قیمت روی این مسئله استوار بوده یا اندازه‌گیری دقیقی درباره میزان این تأثیر امکان‌پذیر باشد، برای بسیاری به سختی قابل پذیرش خواهد بود. شما به‌طور کلی وزن اصلی در افت قیمت را به همین مسئله منتسب می‌دانید یا این عامل را در کنار دیگر عوامل مؤثر می‌دانید؟ چون به هر صورت این حرف بار سنگینی دارد و اگر مطمئن شویم که چنین مسئله‌ای وجود دارد، در آینده حتماً توجه بیشتری به آن خواهد شد.

معماریان: من به‌صورت دقیق عرض می‌کنم تاثیر یک پدیده سیاسی بر بازار نفت در دو حالت دیده می‌شود: زمانی یک تحلیل‌گر نمی‌داند که در خفا چه رخ داده است، مانند روابط فی ما بین شوروی و آمریکا. در این شرایط وقتی قیمت‌ها کانال خود را عوض می‌کنند متوجه می‌شویم اتفاقی افتاده است.

اما در مواردی، شما دقیقاً می‌دانید که اگر فلان عامل حذف شود، کانالی که ایجاد کرده، فرو می‌ریزد. همانند کانالی که به دنبال دستیابی ایران به اورانیوم غنی شده 20 درصد و بروز تنش جدی در روابط ایران و دنیای غرب ایجاد شده بود. بدیهی بود که با حذف عامل تهدید از دیدگاه غربی‌ها که همان موجودی ذخایر اورانیوم غنی شده ما است، کانال بسته شده و قیمت‌ها فرو می‌ریزد.

 در سال 2008 هم نظیر همین پدیده اتفاق افتاد. آن زمان قرار بود من برای برخی از اعضای کمیسیون‌های مجلس صحبت کنم، اما مقامات وزارت نفت در دولت قبل مخالفت کردند. این در حالی بود که بنده یک یا دو ماه قبل از آن بنا به دعوت یکی از نشریات معروف انگلستان درباره همین موضوع در لندن سخنرانی کرده و توضیحات مبسوطی در خصوص ساختار قیمت‌های شاخص بین المللی نفت و چگونگی تحولات آن ارائه داده بودم.

فارس: دلیل سقوط قیمت نفت در سال 2008 چه بود؟

معماریان: دلیل آن سقوط، شکست آمریکا در عراق و عقب‌نشینی از آن کشور بود که بر اساس آن قیمت‌ها ازحدود 150 دلار به 35 دلار سقوط کرد. دقیقاً همین چرخه تکرار شده بود، آن زمان خطر حمله نظامی آمریکا به ایران قیمت‌ها را تا آن سطح بالا برد و با از بین رفتن آن خطر، کانال قیمتی فرو ریخت.

آقای محسن رضایی هم درباره آن زمان مطالبی را بیان کردند که مشخص شد سپاه تحلیل دقیقی از امکان حمله نظامی آمریکا به ایران در آن زمان داشته است. وقتی این پروژه شکست خورد و آمریکا نه تنها به ایران حمله نکرد، بلکه تصمیم گرفت نیروهایش را هم از عراق خارج کند، طبیعتاً بازار نفت هم از شرایط بحرانی خارج شده و قیمت‌ها نیز سقوط کردند.

فارس: یعنی تصور می‌کنید تحرکات ایران و مثلا مانور موشکی برگزار شده در آن زمان روی تغییر تصمیم آمریکا تأثیرگذار بود؟

معماریان: رسانه‌های خارجی آن زمان نوشتند که وقتی ایران موشک جدید خود را آزمایش کرد با توجه به برد آن تحلیل‌گران نظامی متوجه شدند که اسرائیل زیر برد موشکی ایران است و در صورت حمله آمریکا به ایران، ‌اسرائیل هدف قرار خواهد گرفت. اما این عامل قطعا تنها عامل نیست و عوامل کلیدی‌تری وجود داشتند که روی این تصمیم آمریکایی‌ها برای عقب‌نشینی تأثیرگذار بودند.

 

 

*تله غربی‌ها در بازار نفت

*قیمت نفت 40 دلاری آستانه تحمل اقتصاد آمریکاست

*رسانه‌ها می‌توانند 2 میلیون بشکه عرضه مازاد «مجازی» ایجاد کنند

فارس :چرا برای یک دوره نسبتا طولانی قیمت‌های نفت از 40 دلار پایین‌تر نیامد؟

معماریان: من در مقاله‌ چاپ شده درنشریه Oil& Gas Eurasia مطرح کردم که قیمت 40 دلار تقریباً آستانه تحمل اقتصاد آمریکا است و این سطح قیمت، خط قرمز فشار به اقتصاد آمریکا خواهد بود و قیمت‌های پایین‌تر باعث می‌شود اقتصاد آمریکا در این مسئله دچار ضرر و زیان شود. حتی مؤسسه گلدمن ساکس نیز صراحتا این مطلب را تایید کرده است. زیرا این سطح  قیمت، نزدیک به 90 درصد پروژه‌های نفت شیل آمریکا را غیراقتصادی کرد  و در نتیجه آن از بودجه عملیاتی برخی از این شرکت­‌ها یکباره به میزان 20 میلیارد دلار کاسته شد و این کاهش‌ها ادامه یافت بگونه‌ای که در مجموع این کاهش‌ها تا کنون از مرز 200 میلیارد دلار گذشته است.

صراحتا اعلام کردم که اگر آمریکا بخواهد قیمت نفت را به زیر 40 دلار ببرد، این یک تصمیم سیاسی خواهد بود و توجیه اقتصادی نخواهد داشت و آمریکا مجبور خواهد بود هزینه اقتصادی این تصمیم سیاسی را پرداخت کند.

با توجه به اینکه در حال حاضر دولت آمریکا با بحران شدید بدهی مواجه است، به عقیده من به این راحتی از این خط قیمت عبور نخواهد کرد مگر اینکه وضعیت اقتصادی آن بهبود یابد که در این صورت حتما این امر صورت خواهد گرفت.

این تله‌ای است که غربی‌ها گذاشته‌اند و با یک پوشش رسانه‌ای عالی مشابه یک جنگ نرم تمام‌عیار آن را جلو می‌برند. رسانه‌هایی مانند بلومبرگ، وال استریت ژورنال، بی‌بی‌سی و رویترز به کوچکترین خبری که باعث شود ساختار قیمت‌ها بیش از این فرو بریزد دامن می‌زنند.

این خط 40 دلاری مانند خاکریزی است که پشت آن باقی مانده‌اند، این خاکریز هم اقتصاد آمریکا است و همگی سعی در عبور از آن را دارند.

اینکه از این جا به بعد چه طرح و برنامه‌ای دارند، فقط به‌صورت خلاصه می‌توانم بگویم که در انتها می‌خواهند کنترل و مدیریت نفت و خصوصا قیمت گذاری آن را به‌طور کامل از دست اوپک خارج کرده و به گروه 20 منتقل کنند و از طریق نفت خام شیل، اوپک را از هم بپاشند و اگر ایران روی این مسئله به‌صورت حرفه‌ای کار نکند، قطعاً بسیار بیش از آنچه در غنی‌سازی 20 درصد از دست داده از دست خواهد داد.

فارس: یعنی معتقدید اگر این اتفاق بیفتد ما در آینده عاملی به نام تأثیر اوپک در قیمت‌گذاری نفت خام نخواهیم داشت؟

معماریان: اصلاً چیزی به نام اوپک وجود نخواهد داشت. کما اینکه در یک سال و نیم گذشته نیز از تأثیرگذاری اوپک کاسته شده است.

فارس: شما معتقد نیستید که دلیل اصلی افت قیمت نفت در بازار این مازاد عرضه دو میلیون بشکه‌ای است؟

معماریان: هر عاملی در نوسانات قیمت نفت وزن خود را خواهد داشت و نباید بیش‌تر یا کم‌تر از وزن آن به آن بها بدهیم.

یک میلیون بشکه مازاد عرضه یا کسری در شرایط سیاسی خاص بعضی وقت‌ها تا 10 دلار هم می‌تواند جابه‌جایی قیمت ایجاد کند، ولی در شرایط عادی این میزان نفت وزنی بیش از 2 دلار ندارد.

بنابراین مازاد 2 میلیون بشکه‌ای در شرایط عادی و بدون تأثیر عوامل دیگر حداکثر می‌تواند 4 دلار در قیمت نفت تأثیر بگذارد. نه اینکه قیمت را از 70 دلار به 40 دلار برساند.

فارس: اجازه بدهید در حاشیه سؤالی بپرسم. این دو میلیون عرضه مازاد کجا می‌رود؟

معماریان: از نظر علمی به دقت روی این مسئله کار کرده‌ام. این مطلب به نقش رسانه‌ها در جهت دادن به تراز بازار نفت بازمی‌گردد. چنانکه ممکن است در مواقعی اصلاً دو میلیون بشکه مازاد وجود خارجی نداشته باشد و رسانه‌ها به‌صورت هماهنگ و جهت‌دار وجود این دو میلیون بشکه را به‌صورت مجازی و غیرواقعی القا ‌کنند. من در دو بحران قبلی این پدیده را مدل‌سازی کرده‌ام. غربی‌ها بسیار راحت می‌توانند 2 تا 2.5 میلیون بشکه مازاد عرضه را در جهان از طریق رسانه‌ها نشان بدهند، در شرایطی که چنین مازادی از نظر فیزیکی و به‌صورت واقعی وجود نداشته باشد.

چنانکه در حال حاضر برای عبور از مرز 40 دلار در بشکه روی انتظار بازار بر بازگشت نفت ایران پس از رفع تحریم‌ها تبلیغات وسیعی انجام می­دهند و این تنها عاملی است که در حال حاضر می­تواند سد 40 دلار در بشکه را بشکند . البته این منوط به وضعیت اقتصاد امریکا نیز خواهد بود.

فارس: نقش نهادهای پژوهشی و مجامع بزرگ انرژی جهانی مانند IEA یا IEF و امثال آن در این فضا چیست؟

معماریان: ببینید یک ارکستر واحد در حال نواختن است و یک رهبر دارد. در کشورهای نفتی عضو اوپک متأسفانه 90 درصد اتکای مقامات نفتی بر مشاوران خارجی است.

در ایران اروپایی‌ها مرجع هستند و در کشورهای عربی آمریکایی‌ها، تصور کنید یک جنگ نرم حرفه‌ای برای خارج کردن کنترل ذخایر نفتی از دست مسلمانان خاورمیانه درحال شکل گرفتن است، اینک کدام مشاور غربی حاضر خواهد بود حقیقت مسئله را به مقامات نفتی این کشورها بگوید؟

این مشاورین طوری مسائل را مطرح می‌کنند که بین کشورهای نفتی اختلاف بیندازند. من در همین دوره‌ معاصر چندین مورد از این نوع تحلیل‌ها را به مقامات نفتی کشورمان به صورت مکتوب ارائه دادم که منجر به تصحیح بعضی تصمیمات شد.

لینک : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941014001191

 


 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
معاون اروپا و آمریکای وزیر امور خارجه گفت: ایران زمان مشخصی برای آغاز اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) اعلام نکرده است و اخباری مبنی بر تاخیر و به تعویق افتادن زمان اجرای برجام صحت ندارد.
به گزارش ایرنا، مجید تخت روانچی امروز (دوشنبه) در حاشیه نشست با اعضای هیات رئیسه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و مدیران عامل بانک ها در جمع خبرنگاران در مورد مشخص نبودن زمان اجرای برجام گفت: پیش بینی این که بتوانیم روز مشخصی را برای اجرای برجام اعلام کنیم بسیار دشوار است.
وی گفت: اقداماتی که به دنبال توافق هسته ای باید انجام می دادیم زمانبر بود و از طرف دیگر، پاسخ دادن به این پرسسش که کار چه زمانی به اتمام می رسد، سخت بود.
تخت روانچی ضمن ابراز امیدواری از اینکه در چند روز آینده به روز اجرای برجام برسیم، گفت: کار طرف ما راحت تر بود و می دانست که به محض اعلام آژانس باید تعهدات خود را عملی و تحریم ها را برطرف کند.
معاون اروپا و آمریکای وزیر امور خارجه در ارتباط با تغییر قلب رآکتور اراک نیز گفت: یکی از تعهدات ما این است که اراک نوسازی شود؛ تمام آنچه قرار بود در اراک انجام شود در حال اجراست.
وی با اشاره به اینکه بخشی از کار در اراک توسط مهندسان ایرانی انجام خواهد شد، گفت: در اراک قرار است قلب جدید طراحی شود.
تخت روانچی اضافه کرد: در ارتباط با تغییرات انجام شده در راکتور اراک، سندی بین ایران و کشورهای غربی به امضا رسیده که مبنای کار قرار می گیرد و بر اساس آن سهم هر کشور مشخص شده است.
وی در بخش دیگری از این نشست، در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که تکلیف و سرنوشت تحریم های جدید چه می شود؟ گفت: ما اعلام کرده ایم که نباید عملی انجام شود که برخلاف روح و متن توافق باشد؛ چنانچه با نقض فاحش توافق روبرو شویم، مکانیزم های لحاظ شده در توافق را فعال خواهیم کرد.
معاون اروپا و آمریکای وزیر امور خارجه در مورد مصوبه اخیر کنگره آمریکا در مورد ویزای افرادی که به ایران سفر داشته باشند نیز گفت: وزیر خارجه آمریکا اعلام کرده است این مصوبه در بودجه سالانه مطرح شده است؛ اجرای آن بگونه ای خواهد بود که خلاف برجام نباشد.
تخت روانچی در ادامه گفت: سیاست دولت تعامل سازنده با جهان به ویژه همسایگان است که البته این تعامل در چارچوب اصولی که برای خود تکلیف کرده ایم انجام خواهد شد.
وی گفت: کار اقتصادی با کشورهای مختلف برای ما اهمیت دارد اما رعایت اصول، برای ما ارجح است.
معاون اروپا و آمریکای وزیر امور خارجه گفت: رویکرد دولت ایران دشمنانی دارد؛ اکنون نمونه اش را در منطقه و از طرف کنگره آمریکا مشاهده می کنیم؛ ما باید هوشیار باشیم و تحرکات دشمنان را رصد کنیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت:/ بخش دوم
نفت دیگر نمی‌تواند چک‌های اقتصاد ایران را پاس کند/ می­‌خواهند بازار نفت را به دوران قبل از ملی شدن برگردانند
 

رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت با اشاره به رسیدن تولید نفت آمریکا و اروپا به نقطه «پیک» و آغاز سقوط آن گفت: آنها می­ خواهند شرایط حاکم بر بازار نفت را به دوران قبل از ملی شدن صنعت نفت برگردانند و قدرت بازدارندگی اتمی ایران مانع از این کار بود.

13940827000825_PhotoA.jpg
 

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بخش نخست گفت‌وگوی فارس با رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت وزارت نفت به تشریح شرایط حاکم بر بازار نفت و دلایل پشت پرده کاهش قیمت نفت گذشت.

محمد صادق معماریان از نقش عواملی مانند اورانیوم 20 درصد و انسجام درونی سازمان اوپک در بالاتر نگه داشتن قیمت نفت گفت و تاکید کرد که برنامه غرب این است که در نهایت کنترل و مدیریت نفت و خصوصا قیمت گذاری آن را به‌طور کامل از دست اوپک خارج کرده و به گروه 20 منتقل کند.

وی همچنین به نقش رسانه‌ها و مشاوران نفتی اروپایی و آمریکایی در جهت دادن به ذهن اعضای اوپک اشاره کرد و تصریح کرد که ممکن است در مواردی اساسا دو میلیون بشکه مازاد وجود خارجی نداشته باشد و رسانه‌ها به‌صورت هماهنگ و جهت‌دار وجود این دو میلیون بشکه را به‌صورت مجازی و غیرواقعی القا ‌کنند.

در بخش دوم گفت‌وگو با معماریان به راهکارهای نجات بازار نفت از شرایط فعلی پرداخیتم و وی بر لزوم تجدید ساختار اوپک و پررنگ نکردن تنش با عربستان تاکید کرد.

عضو مدعو انجمن بین‌المللی اقتصاددانان انرژی تصریح کرد که تولید نفت متعارف آمریکا و انگلیس و همچنین تولید نفت و گاز کل اروپا به نقطه اوج خود(مشهور به پیک اویل) رسیده است و در حال حاضر در حال سقوط است و به همین دلیل تولید نفت شیل گزینه گریز‌ناپذیر آمریکایی‌ها بوده و تا کنون تنها توانسته است کاهش شدید تولید نفت آمریکا را جبران کند.

بخش دوم گفت‌وگوی فارس با معماریان تقدیم می‌شود:

*اگر آمریکا از واردات نفت بی‌نیاز شده در خاورمیانه چه می‌کند؟

*خط اشتباهی که موسسه معتبر اروپایی درباره نفت عراق به ایران داد

فارس: با وجود همه آنچه که درباره وضعیت بازار نفت و آینده آن گفتید، آیا راهکاری برای برون رفت از این شرایط و کمک به اقتصاد مقاومتی متصور هستید؟

معماریان: الان جنگ نرمی در خاورمیانه در جریان است که هسته اصلی آن نفت است.  اینکه خاورمیانه را شخم می‌زنند به همین دلیل است.

الان که امکان سقوط قیمت‌های نفت به زیر 40 دلار بسیار قوی‌تر شده است، می‌گویند آمریکا بدلیل برخورداری از نفت شیل از واردات نفت بی‌نیاز شده و به زودی یک صادرکننده خالص نفت خواهد شد. خوب در این شرایط من یک سؤال ساده دارم. اگر این طور است آنها در خاورمیانه چه می‌کنند؟ برای چه در خاورمیانه می‌جنگند؟ واضح است که در حال منحرف کردن اذهان هستند. این را چه کسی می‌فهمد؟ کسی که به مکانیزم این کار مسلط است. بنابراین باید هسته‌ها و سلول‌های فکری را در این زمینه پرورش دهند و هدایت کنند و اجازه ندهند در پروسه‌‌های اداری و رقابت‌های سیاسی که این روزها شدیدترهم شده‌ این ظرفیت‌های فکری از بین بروند.

به عبارت واضح‌تر، انتخاب‌ها نباید با اولویت‌ مسائل سیاسی و جناحی انجام شود. من همیشه منتقد این مسئله بوده‌ام چرا که دیده‌ام در اوایل انقلاب افراد با بالاترین درجات علمی و اجرایی شب و روز نداشته و با تمام وجود و بدون گرفتن هیچ امتیازی تلاش ‌کرده اند که کار انقلاب جلو برود.

باز هم باید در این مقطع نخبگان را شناسایی کرد و به میدان آورد. اقتصاد مقاومتی منهای نخبگان امکان تحقق نخواهد داشت.

ما تا امروز به پشتوانه نفت حرکت کرده‌ایم و به اینجا رسیده‌ایم، اما اگر این سوبسید را برداریم، این بدنه به شدت آسیب پذیر می‌‌شود به همین دلیل نباید اجازه دهیم نخبگان زیر دست و پا له شوند.

فارس: متأسفانه درباره ملاک‌های تعیین نخبگی هم مغالطه‌های فراوانی مطرح شده است تا جامعه امکان تشخیص نخبگان را هم از دست بدهد و همزمان بعضی را با تبلیغات به عنوان نخبه مطرح می‌کنند.

معماریان: البته نخبه کسی است که خود را در حوزه تخصصی نشان داده و سیگنال‌هایی از توانایی‌ او ارسال می‌شود بعد از چندین سال نمی‌توان گفت یک نخبه را نمی‌شناسیم. این نشان می‌دهد جایی از سیستم ایراد دارد که به دنبال نخبگان حقیقی نمی‌گردد.

بنده فقط در سال 2015 برای 5 کنفرانس بین‌المللی به عنوان سخنران اصلی دعوت شدم. از جمله دبی، استانبول، لندن، برلین و مجبور شدم به دلیل اینکه درشرایط حاد سیاسی قرار داریم به همه آنها جواب رد بدهم. بنده را در این همایش‌های معتبر با پرداخت هزینه کامل سفر و تشریفات دعوت می‌کنند اما آیا در ایران به من اجازه یک مصاحبه را می‌دادند؟ در طول این سی سال در هیچ سمینار داخلی مرتبط با نفت از من دعوت به سخنرانی نشده است.

در شرایط آرامش سیاسی شاید برخی از سیاستمداران ما این فضای بی‌تحرک را دوست داشته باشند اما در شرایط اقتصاد مقاومتی دیگراین رویه پاسخ گو نخواهد بود.

اگر همه ظرفیت‌های ملی را هم جمع کنیم، باز هم مقابله با این تهدیدات و چالش‌ها کار دشواری خواهد بود. همه غرب یک سمفونی را با رهبری آمریکا اجرا می‌کنند. ما به تنهایی مجبوریم همانند اوایل انقلاب جلوی همه این‌ها بایستیم، نمی‌شود که همیشه تحلیلگران اروپایی به ما خط بدهند. اگر خط اشتباه به ما دادند چه کنیم؟

اجازه بدهید مثالی بزنم. مثلاً این خط را مفصلاً در ابتدای ورود دولت آقای روحانی در سال 92 مطرح کردند که عراق در حال افزایش تولید و گرفتن جای ایران است.

غافل از اینکه عراق طبق مکانیزم اوپک تولید می‌کند و در حقیقت این عربستان است که با افزایش تولید جای ما را گرفته است و طبق قانون نانوشته اوپک، عربستان باید تولید خود را با بازگشت تولید ایران کم کند کمااینکه قبلاً هم این کار را کرده است وعراق هنوز به سقف تولید مجاز خود نرسیده و بی‌جهت نباید روابط استراتژیک فی ما بین را تخریب کنیم.

اما این تحلیل از کجا آمده بود؟ یک مؤسسه بسیار خوشنام اروپایی که همیشه درباره بازار نفت به ایران سرویس می‌دهد این خط را برجسته و پررنگ‌ کرد.

 

*نفت دیگر نمی‌تواند چک‌های اقتصاد ایران را پاس کند

*غرب بر خلاف گذشته اجازه نمی‌دهد قیمت نفت بازگردد

*ورود روسیه به اوپک حتی برای خود روسیه هم حیاتی است

فارس: در حوزه علوم و تکنولوژی، شرکت‌های دانش‌بنیان یک زیرساخت‌ حداقلی برای جذب نخبگان محسوب می‌شود اما در حوزه علوم انسانی حتی همین زیرساخت اندک هم وجود ندارد برای جذب و سازماندهی نخبگان در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در چارچوب‌های متناسب چه باید کرد؟ مثلاً مراکزی مانند مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری یا مجمع تشخیص و مانند آن می‌توانند برای ایجاد چنین زیرساخت‌هایی و شکل دادن اتاق‌های فکر واقعی کمک کنند؟

معماریان: ببینید وقتی یک کشور به صورت سوبسیدی یا نیمه تخصصی اداره می‌شود، پول نفت خلل و فرج آنرا پر می‌کند. درست مانند پدری که چک‌های برگشتی پسرش را پاس می‌کند. حال پدر هم ورشکست شده است. الان قیمت‌های نفت در حال ریزش به زیر 40 دلار است، غربی‌ها به خاورمیانه لشکرکشی کرده‌اند و زمین منطقه را شخم می‌زنند. هدف نهایی آنها هم کنترل منابع نفتی است. اماهیچ مشاوری غیر از صدیقین در همین کشورهای عضو اوپک چه ونزوئلایی چه سعودی یا ایرانی که دلسوز کشورشان هستند واقعیت را نمی‌گوید. این مسئله را باید فهمید. اگر ما می‌خواهیم اقتصاد مقاومتی را سازماندهی کنیم، چاره‌ای نداریم جز اینکه باید آرایش جدیدی در نیروها ایجاد کنیم.

در ایران 90 درصد کسانی که خود را متخصص نفتی می‌دانند متأسفانه بیشتر سیاسی هستند. آنها با مقایسه  تجربیات بحرانهای 2008 و 1986 اظهارمی‌کنند که قیمت‌ها مدتی در این سطح باقی می‌‌ماند و بازمی‌گردد. همین جمله از عربستان هم شنیده می‌شود. هیچ کدام این تصور را ندارند که ممکن است همین ساختار فعلی قیمت‌ها هم فرو بریزد و چیزی دست آنها را نگیرد. ریسک بازنگشتن قیمت‌ها به معنی از دست رفتن همه چیز است. سیگنال‌ها همه در این جهت هستند که غرب اجازه نمی‌دهد قیمت‌های نفت برگردد، به همین علت تأکید شدیدی روی عرضه مازاد  دارد.

فارس: به طور مشخص چه سیگنال‌هایی در این باره دریافت می‌شود؟

معماریان: بطور مثال، وقتی ذخایر ما در سطح 157 میلیارد بشکه ثبت شد، ایران طبق معادله نسبت تولید به ذخایر به جای 4.2 می‌تواند 4.8 میلیون بشکه نفت تولید کند، این مسئله به راحتی در دنیا جا افتاد و از آن به بعد هر وقت صحبت ازبازگشت تولید ایران می‌شود این موضوع را هم انعکاس می‌دهند، در صورتی که پیش از این در مقابل پذیرش افزایش سهم مقاومت جدی وجود داشت.

این موارد فقط یک چیز را نمایش می‌دهد. اینکه همه به دنبال تولید بیشتر و تخریب ساختار بازارنفت هستند. یعنی آن چیزی که روزی مزیت یک کشور اوپکی محسوب می‌شد، امروز علامت خطر ارسال می‌کند.

الان جای رقابت تند و شکننده با عربستان نیست. اینجا جایی است که باید تلاش کنیم اوپک را مانندقبل غیر سیاسی کنیم و انسجام درونی آن را بازگردانیم. در این خصوص مجددا تاکید می‌کنم که نقش روسیه بعنوان عضو جدید در تقویت انسجام اوپک حتی برای آن کشور هم حیاتی است.

*اشتباه تیم پیش‌بینی قیمت نفت در سال 93 فاجعه بود

*تولید نفت متعارف آمریکا و اروپا به «پیک» رسیده و در حال سقوط است

*امنیت انرژی بخش اروپایی OECD از سال 2005 زیر سؤال رفته است

فارس: آیا نباید کانون‌های تفکر با دستاوردهای قابل سنجش برای بررسی و یافتن راه‌حل‌هایی برای مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سازماندهی شوند تا بتوانند مشاوره‌های دقیقی و غیر قابل خدشه‌ای به مسئولان کشور درباره این مساله و موارد مشابه آن ارائه کنند؟

معماریان: یک اصل وجود دارد. هر کس چنین کانون‌های فکری را راه‌اندازی می‌کند باید به آن پایبند باشد آن اصل هم حسابرسی، حساب‌کشی و پاسخگویی است. اگر این اصل در صنعت نفت ما حاکم بود، وقتی قیمت نفت را در بودجه 72 دلار پیش‌بینی کردند و قیمت نفت به 40 دلار رسید آن هم در مدت بسیار کوتاهی، تیم پیش‌بینی کننده دیگر نباید سر جای خود ابقا می شد. این فاجعه است، اشتباه محاسباتی می تواند 5 دلار باشد نه 30 دلاردر هر بشکه. من نمی‌گویم سواد کافی وجود ندارد این دوستان به لحاظ علوم نظری با سواد هستند و خوب آموزش دیده‌اند و در دانشگاه‌های خوب تحصیل کرده اند.

در ابتدای سال در اجلاس سراسری اقتصاد در حضور آقای روحانی این مسئله را تشریح کردند و روی 72 دلار صلوات فرستادند و در زمان کوتاهی پس از آن قیمت وارد کانال 40 دلاری شد. ایراد این است که ما فکر می‌کنیم هر کس نخود و لوبیا فروخته‌‌ می‌تواند نفت هم بفروشد. می‌گویند LC و مذاکره همان است و زبان هم که بلد باشی می‌توانی نفت را بگذاری جای نخود و لوبیا. در حالت‌های متعارف اگر شما خراب هم بکنید طرف خارجی شما آن را درست می‌کند و اشکالات را اصلاح می‌کند. چون می‌خواهد تجارتش بچرخد. اما در شرایط بحرانی و پیچ‌های تاریخی با کسی شوخی ندارند و تلاش می‌کنند شما را منحرف نمایند.

اینجا مسئولیت ما چند برابر می‌شود چنانکه در مورد اورانیوم 20 درصد هم من صراحتاً به آمریکایی‌ها گفتم کسی که این بلا را سر ایران آورد آمریکا بود. چون آنها این فرمول را می‌دانستند و خبر داشتند که اگر اورانیوم 20 درصد کنار برود افت قیمت نفت را هم روی آن به عنوان اشانتیون دریافت خواهند کرد.آنها همه چیز را به مازاد تولید عربستان حواله می‌دهند و به تنش‌های داخلی اوپک دامن می‌زنند و هیچ رسانه‌ای هم چنین چیزی را روشن و شفاف نمی‌کند.

فارس: چرا معتقدید رهبر واقعی این ارکستر آمریکا ست؟

معماریان: اجازه بدهید یک اشاره کلی کنم. تولید نفت خام متعارف آمریکا در سال 2005 به نقطه «پیک» یعنی به اوج خود رسید و از آن پس در حال افول است واکنون تولید آن به 5 میلیون بشکه و کمتر کاهش یافته است. بنابر این آمریکا هیچ چاره‌ای جز اینکه نفت شیل را وارد بازار ‌کند، نداشت.

یک تحلیلگر وقتی به نفت شیل نگاه می‌کند برخلاف ادعای غربی‌ها  که نفت شیل را مثل یک سیل ویرانگر در بازار نشان میدهند، ابتدا حجم تولید نفت شیل را با تولید نفت متعارف آن که در حال افت شدید است جمع می‌زند تا ‌ببیند مازاد آن کلاً از یک ونیم میلیون بشکه در روز بیشتر نیست که اگر اوپک فقط این میزان از تولید خود کم کند، این مازاد نفت شیل خنثی می‌شود. پس ببینید این عامل جدید چقدر ضعیف است اما از چه زاویه‌ای رسانه‌ها آن را به شکل یک سیل ویرانگر بزرگ معرفی می‌کنند.

همه می‌دانند استارت تکنولوژی برداشت نفت شیل را شرکت چند ملیتی «شل» زد. این پروژه «شل»  قبل از جنگ جهانی دوم روی میز منابع جایگزین غرب بوده است. اخیرا برای اقتصادی‌تر کردن تولید آن شرکت شل که دانش بنیان است راهکارهایی ارائه داده است.

بنابراین شما می‌توانید بگویید این پروژه یک همکاری نانوشته بین انگلیس و آمریکا است. چون تولید نفت انگلیس هم در دریای شمال به وضعیت «پیک» رسیده و در حال افول است و  این کشوراز صادرکننده نفت خام تبدیل به واردکننده شده است.

شرکت‌های چند ملیتی هم مجبور هستند به ساز دولت‌ها بچرخند. هر چند که ممکن است با منافع آنها همخوانی نداشته باشد. چنانکه شاید بتوانند در عربستان و ایران از طریق قراردادهای نفتی سود خوبی به دست بیاورند اما امنیت انرژی آن دو قدرت جهانی زیر سؤال می‌رود.

موضوع وقتی جالب‌تر می شود که به این معادله «پیک» شدن تولید و تقاضای نفت و گاز در اروپا در سال 2005 را هم اضافه کنیم. بنابراین همسویی اروپا با این حرکت کاملا بدیهی خواهد بود.

فارس: معنی «پیک» شدن تولید نفت مشخص است اما «پیک» شدن تقاضا به چه معنی است؟ یعنی تقاضا کاهش می یابد؟

معماریان: بله، وقتی عرضه نفت خام و گاز به نقطه پیک رسید و شروع به سقوط کرد، ترمز تقاضا را هم کشیدند و وارد فاز صرفه‌جویی شدند. اروپا امروز شاگرد اول صرفه‌جویی در تقاضای سوخت است.

از سال 2005 به بعد در بخش اروپایی OECD تقاضای سوخت منفی شد چون امنیت انرژی آنها زیر سؤال رفته است.

اگر نرخ کاهش تقاضای انرژی اروپا با نرخ کاهش تولید انرژی آن برابر باشد، در نقطه سر بر سر هستند. اما اگر رشد تقاضا پیشی بگیرد این به معنای وابستگی مستقیم به نفت و گاز خاورمیانه خواهد بود.

*هنوز در ایران کسی درباره نیت عربستان مطمئن نیست

*زنگنه برگ برنده افزایش تولید خود را پیشاپیش از بین برد

*می­‌خواهند شرایط حاکم بر بازار نفت را به دوران قبل از ملی شدن نفت برگردانند


فارس:‌ تصور می‌کنید راهکاری وجود داشته باشد که ایران به عنوان یک پرچمدار کمک کند که قیمت نفت از وضعیت فعلی خارج شود؟

معماریان: صد درصد. لااقل همین پایه‌های سست فعلی بازار نفت را می‌توان تقویت و حفظ کرد. در این راستا می‌توانیم ساختار اوپک را تغییر داده و بازسازی کنیم. با تجدید ساختار اوپک و شکل دادن به بعضی همکاری‌ها و روابط منطقی با برخی تولیدکنندگان می‌توانیم  به نتایج مثبتی دست پیدا کنیم.

تأکید می‌کنم که اگر روابط منطقی باشد می‌توانیم جواب بگیریم، چرا؟ چون طرف مقابل برای رد یک استدلال منطقی باید ملاحظات سیاسی خود را رو کند آن وقت برای همه مشخص می‌شود نیتی غیر از آنچه نشان داده می‌شود وجود دارد.

ما به عنوان ایران نمی‌دانیم عربستان دقیقاً به جنگ نفت شیل آمریکا رفته و یک جنگ کاملاً اقتصادی راه انداخته است یا اقتصاد ایران و روسیه را هدف قرار داده است. این مسئله را هنوز هم از هر مقام نفتی ایران بپرسید نمی‌تواند با اطمینان و قطعیت پاسخ دهد.

اجازه بدهید مثال بزنم. عربستان در مصر به روی کار آمدن آقای السیسی کمک کرد آمریکا طرفدار اخوان‌المسلمین بود آیا عربستان در مصر موافق آمریکا عمل کرد؟ نه، به نظر من صد درصد مخالف آمریکا عمل کرد پس جایگاه سیاسی عربستان در خاورمیانه چیست؟ این کشور چقدر مستقل عمل می‌کند؟ کجا منافع او با آمریکا همسو است و کجا نیست؟

ما باید در سیاست خارجی خودمان این مطلب را درک و آن را لحاظ کنیم و بدانیم کجا باید با عربستان همسو حرکت و کجا باید تقابل نماییم. باید بدانیم دقیقاً چه می‌کنیم. وقتی دو نفر با هم دعوا می‌کنند همه چیز آنها متأثر از این دعوا می‌شود. اما در سطح کشورها این موارد را باید از هم تفکیک کرد به همین دلیل من اصرار دارم که در وزارت امور خارجه در میان سیاست‌گذاران باید حتماً متخصصان انرژی هم حضور داشته باشند تا سمت و سویی که درباره کشورهای منطقه اتخاذ می‌شود با توجه به همه جوانب باشد. هزینه‌ای را پرداخت نکنند که غربی‌ها روی دوش آنها می‌گذارند.

مثلاً اگر غربی‌ها می‌خواهند بین ایران و عراق را که بعد از خروج آمریکایی‌ها از عراق تبدیل به دو متحد استراتژیک شده‌اند از هم بپاشاند و این گزاره را رواج دهند که عراق در حال گرفتن سهم ما از بازار نفت است، مقامات نفتی ما بازی نخورند و همین را در بلندگو فریاد نزنند.

ما هم اگر قرار است از گذشته درس بگیریم و برای آینده کاری بکنیم نباید بی‌گدار به آب بزنیم حرف‌هایی که می‌زنیم باید سنجیده باشد و قبلاً در اتاق‌های فکر چکش‌کاری شده باشد.

اگر این پروسه‌ها به درستی طی شود به عقیده من بخش بزرگی از بحران خاورمیانه به راحتی قابل حل خواهد بود.

فارس:‌ در روابط نفتی باعربستان چه نوع استراتژی باید اتخاذ کرد؟

معماریان:‌ چندی پیش یکی از مشاوران وزارت نفت در رسانه ها گفت که من اگر به جای  آقای زنگنه بودم اعلام می‌کردم که همه نفت خودم را با تمام قدرت وارد بازار می‌کنم و اگر قیمت نفت تا 25 یا 20 دلار هم پایین رفت پای آن ایستاده‌ام و باید با عربستان این طور برخورد کرد.

یک تحلیلگر هرگز نمی تواند چنین چیزی را توصیه کند. اول باید ببیند اتخاذ این سیاست چه تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت و اساساً از انجام این کار چه به دست می‌آوریم. این حرکت برای کرکری خوانی سیاسی و از تب و تاب انداختن رقیب خوب است اما اگر کسی این سناریو را ساخته باشد که شما را به جان هم بیندازد چه؟  و البته آقای النعیمی هم از آن طرف جواب تندی بدهد و آتش اختلاف تندتر بشود.

در همین راستا است که به عقیده من آقای زنگنه برگ برنده افزایش تولید خود را پیشاپیش از بین برد.مثل کسی که دعوا می‌کند و هرچه دم دست دارد بر سر طرف مقابل می‌کوبد. کسی که این جنگ را با همراهی رسانه‌ها سازماندهی کرده است در حال تخریب ساختار قیمت است وبه این امر دامن می زند.

ایران می‌توانست بسته عمل کند. بدون جنجال و به موقع نفت خود را بعد از برداشته شدن تحریم‌ها وارد بازار کند. اگر چنین می‌کردیم به پایین رفتن قیمت‌ها کمک نکرده بودیم و سود آن را هم برده بودیم.سوال این است که ما دنبال سود هستیم یا می‌خواهیم روی عربستان را کم کنیم؟

فارس: به عنوان حسن ختام جمع بندی شما از وضعیت فعلی بازار نفت چیست؟

معماریان: این پیچ خطرناک تاریخی که رهبر معظم انقلاب هم بدان اشاره داشته­‌اند، در این نقطه متمرکز می­‌شود که آنها می­‌خواهند شرایط حاکم بر بازار نفت را به دوران قبل از ملی شدن نفت بازگردانند  و قدرت بازدارندگی اتمی ایران مانع از این کار بود. حال برای جلوگیری از وقوع این امر باید از تمام ظرفیت جایگزین استفاده نمود.

لینک :http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941014001501

 

 


 

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فوری
مبانی دوران یادگیری در مرحله پسابرجام
امریکا اکنون در حال آموختن این نکته است که در یک دهه آینده و در حالی که توافقی به نام برجام روی میز و در حال اجراست، چگونه باید با ایران رفتار کند. مهم ترین عاملی که زیرساخت این یادگیری خواهد بود، واکنشی است که ایران به تصمیمات و اظهارات مقام های امریکایی نشان می دهد.

 

مهدی محمدی، ایران هسته ای- ایران و امریکا، تا آنجا که به توافق هسته ای مربوط می شود، هر دو در حال طی «دوران یادگیری» هستند. مقصود از «دوران یادگیری» در اینجا این است که محاسبات هر دو طرف درباره دوران پس از اجرای توافق، تازه در حال شکل گیری است و هر یک از دو طرف، برحسب آنچه در این دوران می آموزد، تصمیم خواهد گرفت که که در آینده چگونه رفتار کند.

 

دوران یادگیری –که از 2-3 ماه قبل از آغاز اجرای توافق آغاز می شود و می تواند حتی تا یک سال بعد از آن ادامه پیدا کند- مهم ترین بازه زمانی در طول اجرای برنامه جامع اقدام مشترک خواهد بود. در این دوران است که هر یک از دو طرف خواهد دانست:

  1. حفظ توافق هسته ای برای طرف مقابل تا چه اندازه اهمیت دارد؟
  2. طرف مقابل چه مواردی را به عنوان نقض اساسی برجام در نظر می گیرد و به آن واکنش قطعی نشان خواهد داد؟
  3. هزینه عدم پای بندی به توافق واقعا چقدر است؟
  4. هر طرف قصد دارد توافق هسته ای را مقدمه چه اقدامات دیگری قرار بدهد؟
  5. کدام طرف بیش از دیگری رفتار خود را با الزامات روح و نص توافق وفق خواهد داد؟

به تعبیر ساده تر، در این دوران است که امریکایی ها درخواهند یافت از این به بعد چگونه باید با ایران رفتار کنند. از ابتدا روشن بود که برجام برای طرف امریکایی بخش میانی یک پروژه بلند مدت است و مطلوبیت آن بیش از آنکه وابسته به کیفیت اجرای توافق باشد، به پیامدهای سیاسی، ژئوپلتیکی و حتی ایدئولوژیکی وابسته است که در پی خواهد داشت. مهندسی این پیامدها، برای امریکایی ها بسیار مهم تر از خود توافق است اگرچه در بسیاری موارد این مهندسی با استفاده از ابزارهایی انجام می شود که در متن توافق تعبیه شده است. از دید امریکا، برجام زمانی یک توافق مطلوب است که به کنترل عمومی رفتار ایران منجر شود و نه فقط برنامه هسته ای بلکه کلیه محاسبات راهبردی ایران در حوزه های منازعه با غرب را مدیریت کند.

 

بر این اساس، امریکایی ها در این باره کاملا شفاف بوده اند که از دید آنها برجام باید بخشی از زیرساخت ایجاد تغییر در داخل ایران ظرف یک دهه آینده، ابزاری برای مهار رفتار منطقه ای ایران و همچنین مدلی برای مدیریت سایر برنامه های امنیت ملی باشد که ایران از طریق آنها می تواند امریکا را تهدید کرده یا منافع آن را به طور اساسی به چالش بکشد (از جمله برنامه موشکی و ...). آموخته های امریکا در دوران یادگیری است که به آنها نشان خواهد داد تا چه حد می توانند این هدفگذاری را محقق کنند.

 

امریکا اکنون در حال آموختن این نکته است که در یک دهه آینده و در حالی که توافقی به نام برجام روی میز و در حال اجراست، چگونه باید با ایران رفتار کند. مهم ترین عاملی که زیرساخت این یادگیری خواهد بود، واکنشی است که ایران به تصمیمات و اظهارات مقام های امریکایی نشان می دهد. نوع، زمان و شدت این واکنش ها است که آرام آرام به امریکا خواهد فهماند می تواند برجام را بدل به ابزاری برای تشدید موثر فشار بر ایران در سایر حوزه ها بکند یا نه. محاسبات امریکا در این حوزه تازه در حال شکل گیری است و این رفتار ایران –بویژه دولت- است که به آن شکل خواهد داد.

 

امریکایی ها آشکارا تلاش می کنند از برجام ابزاری برای تبدیل شدن ایران به یک کشور به شدت محتاط و محافظه کار بسازند که به دلیل نیاز شدید به حفظ توافق و نگرانی از عدم تعلیق تحریم ها (با بازگشت تحریم ها پس از تعلیق) فشارها، تحقیرها، نقض عهدها و درشت گویی های آنها را تحمل می کند و دم بر نمی آورد. در واقع، اگر حفظ برجام به هر قیمت بدل به اولویت شماره یک امنیت ملی و سیاست خارجی ایران شود، همین اتفاق هم خواهد افتاد. در این صورت، امریکا بازی را در دوران یادگیری برده است و به تعبیر مورد علاقه غربی ها ایران را جوری بار آورده که از این به بعد خودش خودش را کنترل خواهد کرد. از این سو، مهم ترین هدف فرمان استراتژیک رهبر معظم انقلاب اسلامی در تایید اجرای برجام این بود که این معادله را معکوس کند. پیام متقابل این است که اگر امریکا توافق را می خواهد (که می دانیم می خواهد و نیاز آن به توافق بیش از ایران اگر نباشد کمتر نیست) باید راهبرد فشار و تحریم را کنار بگذارد و دوران جدیدی از تعامل با ایران را آغاز کند. فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی می گوید نه فقط تحریم های غیر هسته ای، بلکه حتی تهدید هم از نظر ایران نقض برجام محسوب می شود. تلاش برای شکل دهی به محاسبات پسابرجام امریکا به این شکل، در واقع به معنای وارد کردن ایران به فاز امنیت استراتژیک با هزینه محدودسازی برنامه هسته ای است که برای ایران قطعا معادله سودمندی خواهد بود؛ اما اگر بنا باشد ایران برنامه هسته ای خود را محدود کند و چیزی که در عوض به دست می آورد افزایش انگیزه طرف مقابل برای تولید فشارهای جدید باشد، نه فقط برنامه هسته ای بلکه خیلی چیزهای دیگر از دست رفته است.

 

متاسفانه مانند خیلی موارد دیگر، واضح است که دولت برای آموزش دادن به امریکا در این باره که در طول دروان اجرای توافق چگونه باید با ایران رفتار کند، هیچ برنامه ای ندارد، سهل است، در مواردی اسباب بدآموزی شدید امریکایی ها را هم فراهم اورده است. برای آنکه محاسبات امریکا در این دوران درست شکل بگیرد، دولت باید هر نقض کوچکی از سوی امریکا را به شدید ترین وجه ممکن پاسخ بدهد و معیارهای نقض را هم بر اساس تفسیر خود از برجام معین کند نه بر اساس تفسیری که امریکایی ها درنظر دارند. اگر در موضوع ویزا، دولت رسما اعلام می کرد توافق نقض شده و انجام اقدامات هسته ای را متوقف می کرد، یا اگر نامه کری را نمی پذیرفت و خواستار عدم امضای مصوبه کنگره از سوی اوباما می شد، یا اگر مکانیسم کمیسیون مشترک را ولو به قیمت توقف توافق فعال می کرد، امریکایی ها در می یافتند که ایران در موضع خود کاملا جدی است و به این ترتیب بحث تحریم های موشکی اساسا مطرح نمی شد. یا به عنوان یک نمونه دیگر، اگر به محض طرح یک موضع رادیکال یا تحقیر آمیز از سوی امریکا، ایران عملا و به موقع و در سطح مناسب واکنش نشان بدهد، امریکایی ها درخواهند یافت که حفظ توافق بسیار دشوارتر از چیزی است که آنها می پندارند و همین نوعی محافظه کاری را به سیستم امریکا تحمیل خواهد کرد. اما با وضعیت فعلی، می توان حدس زد که بلافاصله پس از اجرای کامل تعهدات ایران، و تعلیق احتمالی تحریم ها، یعنی زمانی که امریکایی ها کاملا مطمئن شوند دست ایران خالی شده، امریکا دست خود را برای تولید فشارهای جدید کاملا باز خواهد یافت.

 

درک امریکا از برجام، مهم ترین عامل تعیین کننده استراتژی آن در پسابرجام خواهد بود. آرزوی امریکایی ها این است که تنها ثمره برجام این باشد که ایران دیگر نتواند به فشارها و تحریم های جدید پاسخ هسته ای بدهد. این بدترین حالت برای ایران است. حالت دیگر که کاملا امکانپذیر است این است که برجام بدل به عاملی بازدارنده در مقابل هرگونه اراده برای تولید فشار جدید برایران بشود. این حالت، با رفتار فعلی دولت محقق نخواهد شد و نشانه ای از اینکه این راهبرد در حال تغییر باشد هم دیده نمی شود.

 

مهم ترین سوالی که اکنون دولت باید در محضر افکار عمومی به آن پاسخ بدهد، این است: راهبرد دولت برای منتفی کردن فشارها و تحریم هایی که امریکایی ها در حال برنامه ریزی برای آن هستند، چیست؟

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش ویژه
3 چالش اصلی دولت پس از آغاز اجرای برجام
استراتژی دولت روحانی در طول مذاکرات هسته ای بزرگنمایی شدید ثمرات اقتصادی توافق هسته ای بود، اما پس از توافق این رویکرد کاملا معکوس شده و دولت سعی می کند انتظارات جامعه از توافق را کاهش دهد.

 

حامد علوی، ایران هسته ای- دیپلمات های مرتبط با پرونده هسته ای در تهران در گفت وگو با «ایران هسته ای» تایید کردند گزارش راستی آزمایی اجرای تعهدات ایران تا پایان روز جمعه 25 دی (15 ژانویه) از سوی آژانس منتشر خواهد شد.

 

با انتشار این گزارش آخرین گام برای رسیدن روز اجرای برجام طی می شود و احتمالا روز شنبه یا حداکثر بامداد یکشنبه روز اجرای برجام خواهد بود.

 

منابع مرتبط با پرونده هسته ای می گویند بازرسان آژانس در ایران با چالش مهمی مواجه نیستند چرا که دولت آقای حسن روحانی همه تعهدات هسته ای ایران طبق برجام را با سرعتی بسیار خطرناک به پایان برده و بنابراین ایران نه فقط گام هایی را که بدان متعهد بوده برداشته، بلکه احتمالا از طریق خسارت زدن به بخش هایی از برنامه هسته ای ایران، فرسنگ ها پا را از تعهدات خود فراتر گذاشته است.

 

برخی منابع می گویند شاید چالش های مختصری درباره آغاز روند اجرای پروتکل الحاقی در ایران وجود داشته باشد ولی با توجه به سابقه حدودا دوساله اجرای پروتکل در ایران (در فاصله 1382-84) این مسئله جدی نخواهد بود.

 

روز اجرای برجام به دو طریق اعلام خواهد شد:

 

1- بیانیه مشترک ظریف-موگرینی

 

2- انتشار سند راهنمای ایران و 1+5 درباره رفع تحریم ها

 

همچنین این احتمال وجود دارد که نشست مشترک و نمایش رسانه ای از سوی وزرای خارجه ایران و 1+5 نیز برگزار شود.

 

برخی منابع در تهران می گویند یکی از مقام های عالی رتبه دولتی مایل است در روز اجرای برجام یک نطق مبسوط تلویزیونی داشته باشد اما برخی مشاوران وی به سبب وجود احتمال افزایش بیش از حد انتظارات از برجام، او را از این کار منع کرده اند.

 

استراتژی دولت روحانی در طول مذاکرات هسته ای بزرگنمایی شدید ثمرات اقتصادی توافق هسته ای بود، اما پس از توافق این رویکرد کاملا معکوس شده و دولت سعی می کند انتظارات جامعه از توافق را کاهش دهد.

 

کارشناسان می گویند دولت روحانی پس از آغاز اجرای برجام با 3 چالش اصلی مواجه خواهد بود:

 

1- مدیریت انتظارات افکار عمومی از برجام بویژه در حوزه اقتصادی

 

2- مدیریت تلاش های امریکا برای سوء استفاده از برجام

 

3- مقابله با چالش نقض های جزئی یا کلی برجام از طرف 1+5

 

منابع دولتی تاکنون اطلاعاتی منتشر نکرده اند که نشان بدهد یک استراتژی مدون برای رویارویی با این چالش ها وجود دارد.

  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

و درنهایت

اجرای برجام

و لبخندهای دوجانبه

 

khndh.jpg

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک روز بعد از آغاز اجرای برجام
آمریکا تحریم‌های موشکی تازه‌ای علیه ایران اعمال کرد
وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیه‌ای از افزودن نام شرکت‌ها و افراد جدید به فهرست تحریم‌های ایران به واسطه ارتباط با برنامه موشکی ایران خبر داد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیه‌ای از افزودن نام شرکت‌ها و افراد جدید به فهرست تحریم‌های ایران به واسطه ارتباط با برنامه موشکی ایران خبر داد.

این تحریم‌ها قرار بود دو هفته قبل اعمال شوند، اما واشنگتن به دلیل آنچه نگرانی از بر هم خوردن توافق تبادل زندانیان اعلام شد، از آن‌ها عقب‌نشینی کرد.

تحریم‌های جدید در حالی اعلام شده‌اند که هواپیمای حامل زندانیان آمریکایی ساعتی قبل ایران را ترک کرد.

افراد و شرکت‌هایی که به بهانه ارتباط با برنامه موشکی ایران در فهرست تحریم قرار گرفته‌اند، عبارتند از:

1. سید مهدی فرحی
2. رحیم رضا فرقدانی
3. سید محمد هاشمی
4. سید جواد موسوی
5. سید میر احمد نوشین
6. حسین پورنقشبند
7. مینگفو چن (تبعه چین)
8. شرکت لند آنهوی
9. شرکت بازرگانی کاندید جنرال
10. شرکت بازرگانی مبروکه
همچنین اطلاعات مربوط به «مهرداد کتابچی» که پیش از این در فهرست تحریم‌ها بوده نیز به روز شده است.

نام این افراد و شرکت‌ها در فهرست تحریم‌های ثانویه آمریکا قرار گرفته و از این پس دارایی‌های آن‌ها در آمریکا بلوکه شده و اتباع آمریکا قادر به مبادله اقتصادی با آن‌ها نخواهند بود.

تحریم‌های جدید در حالی اعمال شده‌اند که امروز اولین روز از اجرای رسمی برنامه جامع اقدام مشترک بود.

واشنگتن می‌گوید با وجود توافق هسته‌ای، حق اعمال تحریم در زمینه موشکی، تروریسم و حقوق بشر را برای خود حفظ کرده است.

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.