oldmagina

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    2,160
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    20

oldmagina آخرین امتیاز شما در روز 13 فروردین

oldmagina شما بیشتری مطالب مورد علاقه کاربران را دارید!

اعتبار در انجمن

9,204 نشان معرفت

درباره oldmagina

  • رتبه حساب کاربری
    سرگرد

Profile Information

  • Gender
    Male
  • Location
    همه جای ایران سرای من است
  • Interests
    نرم افزار

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

7,104 نمایش های پروفایل
  1. سلام برای پایان یافتن این ماجرای زد و خورد پینگ پونگی بین ایران و رژیم اشغالگر فقط به یک شکل می شود ماجرا ررا تصور کرد و آن هم این که هم اسراییلیها خودشان را موفق فرض کنند و هم ایران خودش را موفق بداند و شاید جواب ندهد : اسراییلیها با هواپیما یک سایت را بمباران کنند و بعد تعدادی از این هواگردهای حمله کننده مورد هدف قرار بگیرند و سقوط کنند . در این صورت هر دو طرف برای خودشان موفقیت حساب خواهند کرد و داستان ادامه پیدا نمی کند ! البته فقط آمریکاییها می توانند اسراییلیها را مجبور کنند که این سناریو عمل بشود !
  2. آخه مشکل اینه که هم رسانه و هم خود سازمان ملل نوکر اوناست و ما " تا بیاییم ثابت کنیم ... نیستیم ، از سر تا دم بارمون کرده اند . "
  3. سلام در مورد هفتمین نکته : نیازی به نیروی نیابتی تکفیری ندارند . تحرکات این روزهای ترکیه در شمال سوریه نشان می دهد که آنها با کمال افتخار این کار را خواهند کرد . در مورد حمله پیش دستانه هم این را در نظر بگیرید که در وعده صادق 2 ما یک بهانه به عنوان " پاسخ به تجاوز سرزمینی بر اساس منشور ملل متحد " داشتیم . حمله پیش دستانه این بهانه را دست اسراییلیها و تمام دوستان شرقی و غربی و عرب و ... آنها می دهد که در مقابل حمله ما و با همان بهانه یک حمله سنگین و همراه با هم انجام بدهند !
  4. سلام این حمله که به عنوان سنگین ترین حمله از شروع حملات به لبنان نام برده می شود احتمالا آخرین حمله برای ترور توسط اسراییل خواهد بود . دو حالت برای این اتفاق متصور است : اول این که حزب الله از ترورهای قبلی هیچ درسی نگرفته است و در این حمله ( سید حسن نصرالله ) رهبر خودشان را از دست داده اند . این احتمال با سابقه ای که از حزب الله داریم کمی بعید به نظر می رسد . حزب الله تا الان نشان داده است که یک سازمان یادگیرنده و کاملا حرفه ای است . دوم این که با توجه به اتفاقات قبلی طعمه ای برای به قلاب انداختن سرچشمه اصلی نشت اطلاعات محل جلسات و حضور فرماندهان حزب الله آماده شده است که با استفاده از عنوان سید حسن نصر الله چنان بزرگ بوده است که اسراییلیها حتی به قیمت احتمال اشتباه بودن اطلاعات هم ریسک سوزاندن عامل خود را بکنند . اگر این طور باشد احتمالا محل نشت این بار کاملا مشخص شده باشد . در هر دو صورت احتمالا این آخرین اقدام بزرگ اسراییلیها برای ترور فرماندهان مقاومت لبنان خواهد بود .
  5. سلام وقتی توی سیستم نظامی از هزینه ها حرف زده میشه معمولا هزینه نیروی انسانی رو حساب نمی کنند و اون رو حزئی از هزینه های جاری حساب می کنند که اون نیرو اون کار را بکند یا نکند ، اون هزینه را دریافت می کند . اتفاقا بر خلاف محاسبات شما ، تنها هزینه ای که حساب نشده است ، هزینه نیروی انسانی شاغل نیروهای مسلح است .
  6. سلام موضع رسمی ایران : وزیر امورخارجه : یک‌ بار دیگر آمریکا و اروپا بر اساس اطلاعات غلط و منطق معیوب عمل کردند. ایران به روسیه موشک‌های بالستیک ارسال نکرده است. تمام. معتادین تحریم باید از خود بپرسند: چگونه ایران قادر است تسلیحات پیچیده بسازد و به ادعای شما بفروشد؟ تحریم‌ها راه حل نیستند بلکه بخشی از مشکل هستند. منبع : سایت وزارت خارجه یادداشت سخنگوی وزارت امور خارجه در شبکه ایکس: علیرغم ادعاهای صلح طلبی و مخالفت‌های لفظی مقامات آمریکایی با تشدید تنش‌ها در منطقه غرب آسیا، حمایت‌های تسلیحاتی دولت آمریکا از جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در نوار ‎غزه و کرانه غربی ‎فلسطین، بطور بی‌وقفه و به شکل گسترده ادامه یافته است. همزمان با انتشار خبر ورود پانصدمین هواپیمای آمریکایی حامل انواع تسلیحات مرگبار به فرودگاه‌های رژیم صهیونیستی -که گفته می‌شود میزان این کمک‌ها تاکنون بالغ بر ۵۰ هزار تن شده است- اعلام شد که آمار ‎نسل‌کشی ملت مظلوم فلسطین طی ۱۱ ماه اخیر به ۴۱ هزار نفر رسیده است. این در حالی است که حدود ۷۰ درصد از قربانیان این جنایات ضد بشری را کودکان و زنان بیگناه تشکیل می‌دهند. بر اساس آمارهای جدید منتشره، رژیم صهیونیستی به طور متوسط بر سر هر فلسطینی ساکن نوار غزه ۳۶ کیلوگرم بمب و موشک ریخته که یک رکورد جهانی از سبعیت و وحشی‌گری به حساب می‌آید و در قیاس با جنایات سفاک ترین رژیم‌های تاریخ بشر بی‌سابقه است. برخی دیگر از کشورهای اروپایی و غربی که آنها نیز خود را همانند دولت آمریکا پرچمدار دفاع از ‎حقوق بشر در سطح جهانی و حامی اجرای کنوانسیون‌ها و معاهدات بین‌المللی معرفی می‌کنند، با ارسال انواع بمب‌ها و تسلیحات مرگبار، به تقویت نسل‌کُشی و جنایات جنگی رژیم صهیونیستی طی یازده ماه گذشته کمک کرده‌اند. تردیدی نیست که ادامه ارسال تسلیحات و تقویت ماشین نسل‌کُشی و جنایات جنگی رژیم صهیونیستی توسط آمریکا و برخی کشورهای غربی، مغایر با تعهدات روشن جامعه جهانی برای جلوگیری و مجازات عاملان نسل‌کُشی مطابق با کنوانسیون نسل‌کُشی ۱۹۴۸ است که بر اساس آن کشورها مسئولیت‌های روشنی برای جلوگیری از نسل‌کُشی، مجازات عاملان و به تبع آن کسب اطمینان از عدم استفاده از تسلیحات آنها برای ارتکاب نسل‌کُشی دارند. انتشار اخبار غلط و گمراه کننده درباره انتقال تسلیحات ایرانی به برخی کشورها، صرفا یک اقدام زشت تبلیغاتی و دروغ با هدف مخفی سازی ابعاد حمایت‌های گسترده تسلیحاتی غیر قانونی آمریکا و برخی کشورهای غربی از نسل‌کُشی در نوار غزه است. اینگونه دروغ پراکنی‌ها نباید سبب انحراف توجهات جامعه جهانی از مسئولیت آنها برای تلاش جهت توقف ماشین جنایت جنگی و کشتار جمعی رژیم صهیونیستی و پاسخگو کردن حامیان این رژیم گردد. https://x.com/IRIMFA_SPOX/status/1833481597577777474 منبع : سایت وزارت خارجه
  7. سلام یک نگاهی بکنید به دلیلهای وزیر دفاع ( که اتفاقا خودش هم از نیروی هوایی است ) در مخالفت با جدا کردن فرودگاههای نظامی و غیر نظامی : https://www.asriran.com/fa/news/994786/مخالفت-وزیر-دفاع-با-احداث-فرودگاه-جدید-چابهار‌‌-فیلم پی نوشت : فکر می کنید اگر جنگی رخ بدهد ، نیروی حمله کننده فقط فرودگاههای نظامی را هدف قرار می دهد و فرودگاههای غیر نظامی را دست نخورده می گذارد ؟ پی پی نوشت : برای این که پست اضافه نکنم . سلام من که تخصصی در این زمینه ندارم تا ایراد این کار را مشخص کنم و طبیعی است که چون در این زمینه مسوولیتی ندارم اصلا نیازی به توضیح برای من ندارید ولی اتفاقا اگر به توضیحات وزیر دفاع ، که خودش می شود گفت کارشناس با تجربه نیروی هوایی محسوب می شود ، گوش می کردید شاید این را نمی گفتید .
  8. ایران : جنگ تمام عیار بعید است ، اما «درگیری ترکیبی» شدت می گیرد . نویسنده : تریک سولماز ، تحلیلگر دفاعی در معاونت نظم و امنیت عمومی ترکیه منبع : The Defense Horizon Journal March 28, 2024 (( توضیح : به نظر می رسد نویسنده مقاله ، اصطلاح جنگ ترکیبی ( hybrid war ) را در مفهوم جنگ در فضای خاکستری ( gray zone war ) به کار برده است . )) شبح جنگ : این روزها شبح جنگ بین ایالات متحده و ایران جهان را فراگرفته است . رویدادهای اخیر نگرانی های گسترده ای را برانگیخته است که جنگ ترکیبی ( hybrid war ) جاری ، نوعی درگیری که جایی بین جنگ و صلح قرار می گیرد ، ممکن است به یک جنگ تمام عیار ( full-fledged war ) بین دو کشور تبدیل شود . با این که هم واشنگتن و هم تهران می گویند که خواهان جنگ نیستند ولی با هر واکنش و حمله تلافی جویانه از دو طرف ، درگیری به لبه پرتگاه نزدیکتر می شود ، جایی که شبح یک جنگ تمام عیار هر چه بیشتر ملموس می شود . توماس شانون ( Thomas Shannon ) ، معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا در امور سیاسی ، در فوریه 2024 گفت که " ایالات متحده در خطر آهسته قدم گذاشتن خود در جنگ با ایران است " . به نظر می رسد که وزیر امور خارجه آمریکا آنتونی بلینکن ( Antony Blinken ) هم با این نظر موافق است چون گفته است : « ما وضعیتی به خطرناکی وضعیتی را که اکنون در سرتاسر منطقه با آن روبرو هستیم ، حداقل از سال 1973 و احتمالاً حتی قبل از آن ندیده‌ایم ». در واقع، درگیری‌های ترکیبی این پتانسیل را دارند که به یک رویارویی نظامی آشکار تبدیل شوند ، همانطور که در جنگ روسیه و اوکراین چنین بوده است . بنابراین هیچ کس نمی تواند این خطر را نادیده بگیرد که جنگ ترکیبی بین ایالات متحده و ایران می تواند منجر به یک جنگ همه جانبه شود . با این حال ، احتمال وقوع یک جنگ تمام عیار ایالات متحده و ایران هنوز کمتر از آن چیزی است که بسیاری تصور می کنند . تهران به نوبه خود می داند که فاقد توانایی‌های نظامی و منابع مالی برای تحمل یک رویارویی مستقیم نظامی با ایالات متحده است ، در کنار این موضوع ، رهبری ایران همیشه حفظ موجودیت حکومت ایران را در اولویت قرار می‌دهد و با درک تلفات اقتصادی و انسانی عظیمی که چنین جنگی ایجاد می کند ، از چشم انداز درگیر شدن در یک جنگ پرهزینه با ایالات متحده دوری می گزیند . در عوض ، حکومت ایران به دلایل مختلفی از جمله اجتناب از هزینه‌های جنگ علنی ، حفظ قابلیت انکار قابل قبول ، استفاده از تجربه جنگجویان نیابتی محلی ، و جبران کمبودهای نظامی و اقتصادی خود ، درگیر عملیات‌های جنگ نیابتی ( proxy wars ) علیه ایالات متحده در سراسر خاورمیانه می‌شود. نگرانی های عمده در رابطه با جنگ با ایران حول این واقعیت است که برخی از اقدامات جنگجویان نیابتی ایران در عراق ، سوریه ، لبنان و یمن ممکن است خطر تشدید تنش را با وجود تمایل تهران برای اجتناب از جنگ افزایش دهد . با این حال، تهران در حال حاضر نفوذ قابل توجهی بر گروه های نیابتی خود مانند حزب الله در لبنان ، حوثی ها در یمن ، و حشدالشعبی در عراق دارد و این نفوذ را از طریق حفظ کنترل بر زرادخانه ، تامین مالی ، و تقویت روابط سیاسی قابل توجه با رهبران ارشد آنها اعمال می کند ؛ در نتیجه در صورت لزوم امکان تعدیل رفتار آنها را برای خودش فراهم می کند. در مقابل درگیر شدن در یک جنگ تمام عیار با ایران برای ایالات متحده نیز فاجعه بار خواهد بود . در چند سال گذشته ، تجدید رقابت با قدرت‌های بزرگ مثل روسیه و جمهوری خلق چین به هسته اصلی دستور کار امنیتی ایالات متحده تبدیل شده است . بدون شک ایران هم یکی دیگر از نگرانی های امنیتی مهم واشنگتن در محیط پیچیده امنیتی امروز است . در گزارش سرویس تحقیقات کنگره ( Congressional Research Service ) ( CRS ) آمده است: « سه دسته اصلی چالش ها ، قدرت های تجدیدنظرطلب ( revisionist ) چین و روسیه ، کشورهای سرکش ( rogue ) ایران و کره شمالی و سازمان های تهدید کننده فراملی ( transnational threat organizations ) ، به ویژه گروه های تروریستی جهادی ، هستند که فعالانه با ایالات متحده رقابت می کنند. » با این تعریف به نظر می رسد که ایران در فهرست ایالات متحده به عنوان اولویت درجه دو طبقه بندی شده است . در زمانی که نیاز به تمرکز بر رقابت با روسیه و جمهوری خلق چین وجود دارد ، جنگ مستقیم با ایران ظرفیت واشنگتن را برای مقابله با رفتارهای سیاست خارجی تهاجمی دولت های تجدیدنظرطلب کاهش می دهد . به‌طور دقیق‌تر اگر ایالات متحده در عملیات‌های رزمی در مقیاس بزرگ علیه ایران شرکت کند، ممکن است نتواند حمایت کافی از اوکراین تحت اشغال روسیه داشته باشد و چین را از حمله به تایوان باز دارد. جنگ های بی پایان : علاوه بر این، ایالات متحده از «جنگ های بی پایان» در خاورمیانه خسته شده است . از نظر اقتصادی ایالات متحده تریلیون ها دلار را در جنگ های پس از 11 سپتامبر هدر داد . جنگ های طولانی مدت در افغانستان و عراق به شدت به وجهه آمریکا در خارج آسیب زده است . تلفات انسانی این چنگ ها هم نیز زیاد بود . بنابراین واشنگتن برای درگیر شدن در جنگ پرهزینه دیگری در خاورمیانه تردید دارد . مهمتر از همه این است که اگرچه واشنگتن مدتهاست به دنبال تضعیف یا حتی نابودی حکومت ایران است اما در حال حاضر تهدیدی موجودیتی ( existential threat ) از سوی ایران احساس نمی کند . از دید آمریکاییها ، با این که منافع در خطر قرار گرفته مهم هستند اما چون تهدید موجودیتی برای آمریکا ندارند ، شکست دادن دشمن از طریق عملیاتهای رزمی در مقیاس بزرگ ( large-scale combat operations ) ضروری نیست . البته اگر ایران به جای استفاده از جنگجویان نیابتی خود ، به طور مستقیم به اسرائیل حمله کند یا مستقیم ایالات متحده را هدف قرار دهد ، تصور تهدید واشنگتن در مورد رژیم ایران بدون شک تشدید خواهد شد، ولی فعلا در مورد دولت ایران اینطور نیست . علاوه بر این، تهاجم به ایران به دلیل مشکلات عملیاتی ( operational disadvantages ) مشابه آنچه آمریکا در افغانستان با آن مواجه شد ، چالش های نظامی قابل توجهی را به همراه خواهد داشت . بیشتر مناطق ایران با کوه‌های ناهموار و بیابان‌های بایر وسیع پوشیده شده است که مانع از عملیات نظامی در مقیاس بزرگ می‌شود و احتمال موفقیت در تهاجم نظامی را کاهش می‌دهد ؛ بنابراین بزرگترین دفاع ایران در جغرافیای آن نهفته است . علاوه بر این، تهران می‌تواند یک مبارزات طولانی مدت چریکی را علیه نیروهای آمریکایی آغاز کند که شبیه تجربیات گذشته آمریکا در افغانستان و عراق است . ایران دارای گروه های شبه نظامی ماهر مانند نیروهای تحت پوشش نیروی قدس سپاه پاسداران است و از شبکه گسترده ای از گروه های مسلح در سراسر خاورمیانه سود می برد . ایران همچنین ممکن است نیروهای نظامی منظم خود را به شکل‌های نامنظم سازماندهی کند، مشابه اقدامات فداییان عراق در سال 2003. علاوه بر این، حملات آبی خاکی که یکی از پیچیده ترین عملیات نظامی هستند ، می تواند به دلیل توانایی ایران در راه اندازی جنگ چریکی در دریا به خطر بیفتد . به این ترتیب از دید هر دو طرف فعالیت‌های جنگ هیبریدی همچنان در محاسبات هزینه و فایده هر دو طرف مناسب‌تر است . جنگ هیبریدی ایالات متحده و ایران در واقع یک پدیده جدید نیست . برای چندین دهه واشنگتن و تهران یک جنگ ترکیبی را در سراسر خاورمیانه به راه انداخته اند . تهران سابقه طولانی در به کارگیری تاکتیک های جنگ ترکیبی علیه ایالات متحده دارد که از زمان تأسیس جمهوری اسلامی در انقلاب 1979 شروع شده است . این تاکتیک‌ها از جمله جنگ نیابتی ( proxy warfare ) ، عملیات شبه‌نظامی مخفی ( covert paramilitary operations ) ، تبلیغات ( propaganda ) و حملات سایبری ( cyber-attacks ) به عنوان بخشی از تلاش‌های راهبردی ایران برای تحکیم انقلاب خود و اعمال نفوذ در مناطقی که آن را متعلق به حوزه نفوذ ایران/شیعه می‌داند و مقابله با منافع آمریکا به کار گرفته شده است . در پاسخ به این اقدامات ، ایالات متحده هم مجموعه ای از اقدامات، از جمله فشار دیپلماتیک ( diplomatic pressure ) ، استقرار پایگاه نظامی ( military posturing ) ، ترورهای هدفمند ( targeted assassinations ) ، و تحریم های اقتصادی ( economic sanctions ) را با هدف محدود کردن فعالیت های ایران و حفاظت از منافع خود در خاورمیانه به کار گرفته است. نکته اصلی این است که این روزها درگیری هیبریدی آمریکا و ایران بسیار شدیدتر از گذشته شده است . حمله مرگبار حماس در 7 اکتبر 2023 و پاسخ سخت اسرائیل مهمترین نقطه عطف این درگیری طولانی مدت بوده است . از 18 اکتبر 2023 و در واکنش به حمایت قاطع واشنگتن از اسرائیل در عملیات نظامی خود در غزه ، تا این تاریخ ، گروه های شبه نظامی همسو با ایران مجموعه ای از بیش از 160 حمله را به تاسیسات نظامی ایالات متحده در سوریه ، عراق و اردن انجام دادند . در پاسخ، نیروهای آمریکایی حملات هوایی را علیه ده‌ها هدف مرتبط با سپاه پاسداران ایران در سوریه و عراق انجام داده‌اند .حمله هواپیمای بدون سرنشین آمریکا که منجر به کشته شدن ابوباقر السعدی ، یکی از رهبران کتائب حزب الله مورد حمایت ایران در 7 فوریه 2024 شد ، آخرین اقدام در جنگ هیبریدی بین تهران و واشنگتن است که با درجات شدت مختلفی برای بیش از چهار دهه در جریان بوده است . هیچ کس نمی داند که جنگ هیبریدی آمریکا و ایران چقدر طول خواهد کشید اما می توان انتظار داشت که همچنان تشدید یابد . از آنجایی که تنش‌ها ادامه می‌یابد و هر دو طرف ممکن است درگیر بازیهای خطرناکی در حاشیه های به وجود آمده شوند ، به طرز شومی در افق آینده احتمال تشدید بیشتر در فعالیت‌های این جنگ ترکیبی پیش بینی می‌شود. در این چشم‌ انداز استراتژیک ناپایدار ، مسیر تنش‌زدایی خارج از دسترس به نظر می‌رسد زیرا خصومت‌های ریشه‌دار و منافع امنیتی متضاد همچنان چرخه‌ای از خشونت و انتقام را تداوم می‌بخشد . ابهام استراتژیک : ادامه تاکتیک‌های جنگ ترکیبی به دقت با محاسبات هزینه-فایده ( cost-benefit ) هر دو طرف هماهنگ می‌شوند و احتمال درگیری تمام‌مقیاس ایالات متحده و ایران را کاهش می‌دهند . در حالی که این امر جنبه مثبتی را از نظر به حداقل رساندن ویرانی کلی برای هر دو کشور و جامعه جهانی در مقایسه با جنگ علنی نشان می‌دهدولی به دلیل حملات و درگیری‌های مداوم همچنان بی‌ثباتی را در خاورمیانه تشدید می‌کند .
  9. سلام این همان رکن دو ارتش است ؟ اگر رکن دو است که در مورد آن اطلاعات زیادی از چیستی و کارش وجود دارد . دلیل خاصی دارد که شما توضیحش را خالی گذاشته اید ؟
  10. سلام بچه های حماس مسلمان هستند ، خرج قمار نمی کنند
  11. اون " ۴۰ هزار نفری که مردن " خود بخود نمرده اند توسط اسراییلیها شهید شده اند . اون " کشته شدن جمعی " هم عاملش مجهول نیست ، توسط اسراییلیها و حامیانشون قتل عام و نسل کشی شده اند .
  12. نمایندگی ایران نزد سازمان ملل متحد در نیویورک در واکنش به ادعای آسوشیتدپرس در خصوص کمک‌های ایران به ارتش ملی یمن برای هدف قرار دادن کشتی‌ها در دریای سرخ، تصریح کرد: آمریکا تصور می‌کند با برخورداری از قدرت نظامی و سلطه سیاسی بر شورای امنیت سازمان ملل متحد می‌تواند جریان مقاومت یمن را در انزوا و شکست قرار دهد؛ با این هدف که یا ایران می‌ترسد و ارتباطاتش را با انصارالله قطع می‌کند و یا با تخلف از قطعنامه‌های شورای امنیت خود را در جایگاه ناقض قطعنامه قرار می‌دهد. اما ایران می‌داند چگونه این راهبرد آمریکا را به شکست بکشاند که هم انصارالله تقویت شود، و هم ایران ناقض قطعنامه شناخته نشود. منبع
  13. سلام مطابق خبر 29 فروردین سال 1400 خبرگذاری ها ظاهرا دماوند نام دیگر همان اس 300 است . https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/01/29/2486752/3-سامانه-جدید-پدافندی-در-رژه-29-فروردین-رونمایی-شدند
  14. سلام "سازمان رادیو و تلویزیون اسرائیل به نقل از یک منبع سیاسی اعلام کرد که اسرائیل موافقت کرده است تا پایان جنگ را در چارچوب مرحله اول توافق مورد بحث قرار دهد. این منبع گزارش داد که مرحله اول این معامله شامل آزادی زنان بازداشت شده، سربازان زن، سالمندان و مجروحان می شود. وی تصریح کرد: مرحله دوم این معامله شامل آزادی مردان، سربازان و بقیه مجروحان است. به گفته همین منبع، مرحله سوم معامله شامل آزادی همه اجساد است. این منبع می‌گوید که اسرائیل این حق را برای خود محفوظ می‌دارد که در صورتی که حماس مفاد توافق را نقض کند، جنگ را از سر بگیرد. وی می افزاید که اسرائیل پیشنهادی را پذیرفت که شامل آزادی 33 «ربوده شده» زنده یا مرده در مرحله اول و توقف جنگ در مرحله دوم است." الجزیره : https://www.aljazeera.net/news/liveblog/2024/6/1/الحرب-على-غزة-مباشر-حماس-تنظر-بإيجابية
  15. جنگ سرد، مناطق خاکستری و رقابت استراتژیک به کارگیری تئوری های جنگ در استراتژی در قرن بیست و یکم نویسنده : سرهنگ دوم پیتر ال. هیکمن افسر تسلیحات نیروی هوایی ، کارشناسی ارشد در استراتژی نظامی ، کارشناسی ارشد در نظریه سیاسی و دکترا در روابط بین الملل . منبع : ( Military Strategy Magazine ( Volume 8, Issue 4، Spring 2023 قسمت دوم : بررسی درهم تنیدگی جنگ و صلح در سطح استراتژی : نظریه پردازانی که در موردشان گفتیم ، خاطرنشان می کنند که باید در هر موردی ، بین قدرت توضیحی در طول زمان و دقت توصیفی آن توازن ایجاد کرد . تئوری های جنگی که مورد بحث قرار گرفت ، با توسعه مفاهیم ظریف ، انتزاعی و از لحاظ نظری مفید ، با قربانی کردن دقت توصیفی ، امکان تفکر واضح در مورد جنگ را فراهم می کند . البته این مفاهیم نظری ظریف در مورد جنگ ، نظریه پردازان را قادر می سازد تا " درهم تنیدگی " جنگ و صلح را در عمل بررسی کنند و مفاهیمی مانند رقابت استراتژیک ( strategic competition ) ، که خارج از مرزهای تئوریک صلب و سخت جنگ و صلح رخ می دهد، را بهتر درک کنند . کلاوزویتز ( Clausewitz ) ایده نظری خود در مورد " جنگ مطلق " ( absolute war ) را برای نشان دادن درهم تنیدگی عملی مفاهیم جنگ و صلح در واقعیت استفاده کرد . کلاوزویتز نشان داد که پیروزی نهایی در جنگ فقط در قالب مفهوم مجرد جنگ مطلق معنی دار می شود . در یک نگاه دقیق ، فتح مسکو و نیمی از روسیه توسط ناپلئون ( Napoleon ) در سال 1812 یک پیروزی بزرگ بود . بعد از آن مرحله ، شکست او در نابودی ارتش روسیه و بدست آوردن صلح به شکل مورد نظر خودش ، گستره کلی جنگ را به یک فاجعه تبدیل کرد . این گسترده کردن دامنه دید نشان می‌دهد که چگونه هر درگیری‌ به تنهایی و هر جنگی در کلیت آن ، " فقط به اندازه ارتباطشان با کل موضوع ارزش دارند " . اگر هر عملیات خاص با توجه به ارتباطش با کل جنگ ارزش پیدا می کند ، پس جنگ‌ها هم فقط با توجه به ارتیاطشان با " تعاملات سیاسی " ( political intercourse ) در حال انجام ، ارزش گذاری می شوند و در نهایت این تعاملات نه با پیروزی در جنگ ، بلکه از طریق رسیدن نهایی به صلح مطلوب ، " تاج‌گذاری " می‌شوند . باا این حال، از نظر کلاوزویتز ، تاج صلح همیشه آرزو تلقی می شود زیرا " حتی نتیجه یک جنگ هم همیشه نباید نهایی در نظر گرفته شود . دولت شکست خورده اغلب نتیجه را فقط به عنوان یک شر گذرا در نظر می گیرد که ممکن است بتواند در آینده و در شرایط سیاسی بعدی چاره ای برای آن پیدا کند " . 14 سپتامبر 1812 - ورود ناپلئون به مسکو اگرچه فولر ( Fuller ) یک " ماشین ساده " برای درک جنگ ایجاد کرد ، به طور همزمان بر درهم تنیدگی اساسی جنگ و صلح با ایجاد نظریه‌ای درباره جنگ تأکید می‌کند که عملاً هیچ بخش از صلح در دوگانه جنگ و صلح در آن وجود ندارد. او به نقل از ویلیام جیمز ( William James ) می‌نویسد: " هر فرهنگ لغت به‌ روز ، باید بگوید که صلح و جنگ به یک معنا هستند ، جنگ در موقعیت ( war in posse ) ، جنگ در عمل ( war in actu ) . آماده‌سازی برای جنگ توسط هر ملت ، جنگی واقعی ، دائمی و بی‌وقفه است و این که نبردها فقط نوعی تأیید عمومی از تسلط به دست آمده در فواصل صلح است " . تمرکز فولر پس از جنگ جهانی اول بر " اقتصاد قدرت " ( economy of force ) محدود به جنگ رخ داده نبود ، بلکه همیشه تا حدی به جنگ بعدی تعلق داشت . فولر استدلال می کند که جنگ باید بر اساس محاسبات آینده نگرانه از قدرت به دست آمده پس از جنگ انجام شود و نه پیروزی که الان به دست آمده است . بنابراین برای استفاده از ابزار جنگ برای پیروزی امروز باید همیشه مقدمات فردا را هم در نظر گرفت ، دولت‌ها باید ویرانی را به حداقل برسانند، زیرا " کشتن ، زخمی کردن و غارت کردن در واقع نابود کردن یا تضعیف خریدار آینده است " . اخیراً ، کالین اس. گری ( Colin S. Gray ) درهم تنیدگی جنگ و صلح نظری را با نوشتن این جمله بیان کرده است که " جنگ و صلح در یک منطقه به شکل فازی با هم همپوشانی دارند که دنیایی از هر دو است نه یک مرز مشخص از تفاوتهای واضح بین آنها " . از نظر گری ، " هر نظریه جنگ باید یک نظریه صلح نیز باشد ، با توجه به این موضوع ، نیاز به توسعه ابزارهای تحلیلی مناسب برای مقابله با شرایطی است که نه جنگ آشکار است و نه صلح آشکار ، بلکه همزمان هر دو است " . با در نظر گرفتن این مفهوم " جنگ به تنهایی معنی ندارد " بلکه همیشه زیرمجموعه سیاست بزرگتر جنگ و صلح در طول زمان است . جنگ و صلح به موارد دیگری ارجاع پیدا می کنند که باعث می شود به شکل بی‌پایان درهم تنیده شوند ، مانند مواردی دولت‌هایی که از طریق آنها در تلاش برای کسب مزیت بی‌پایان برای خودشان هستند . هنر استراتژی در موقعیت : همانطور که در بالا بحث شد، تئوری هایی که بر درهم تنیدگی جنگ و صلح تاکید می کنند، بینشی در مورد رقابت استراتژیک ( strategic competition ) ارائه می دهند. با این حال، برای درک بهتر ماهیت رقابت استراتژیک ، درک شکل‌گیری استراتژی در دوره‌های مکرر جنگ و صلح ، به ویژه ترس غالب از به دام افتادن آینده، ضروری است. اورت دولمن ( Everett Dolman ) استدلال می کند که وقتی یک محدوده نظری گسترده در نظر گرفته شود ، محیط استراتژیک بین المللی شبیه مساله تکراری معمای زندانی ( prisoner’s dilemma ) ( یکی از مسایلی که بر پایه نظریه بازیها بیان می شود ) است . این یک بازی استراتژیک و با پایان باز است . دولمن استراتژی را به عنوان "برنامه ای برای دستیابی به مزیت مستمر" توصیف می کند زیرا " استراتژیست هرگز نمی تواند کار استراتژی را به پایان برساند و درک می کند که هیچ ماندگاری در پیروزی یا شکست وجود ندارد . " با این که در طول زمان پیروزی نهایی ( final victory ) اهمیت مفهومی خود را از دست می دهد ولی شکست در قالب تحمیل اراده سیاسی دیگران ، تغییر رژیم یا حتی نابودی هسته ای برجستگی خود را به عنوان یک خطر هشدار دهنده حفظ می کند . علاوه بر این، نگرانی از ناامنی آینده و پیگیری استراتژیک برای مزیت در آینده ، محرک اساسی مسابقات تسلیحاتی ، جنگ سرد و رقابت استراتژیک برای قرن بیست و یکم است. نگرانی در مورد چنین خطراتی از گذشته ای به قدمت زمان یونان باستان هم وجود داشته است . به گفته توسیدید ( Thucydides ) ، جنگ پلوپونز ( Peloponnesian ) به این دلیل آغاز شد که اسپارت ( Sparta ) از ظهور قدرت آتن ( Athen ) می ترسید و تصمیم گرفت که جنگ به خاطر رشد مداوم قدرت آتن ترجیح دارد . در مقابل آتن هم به نوبه خود ، از پذیرفتن خواسته های نسبتاً ساده و کوتاه مدت اسپارت امتناع کرد زیرا به گفته پریکلس ( Pericles ) ، برآورده کردن آنها در طول زمان به " بردگی " ( slavery ) می انجامید . آتن همچنین به سیسیل ( Sicily ) هم حمله کرد ، علت آن به خاطر احساس تهدید فوری از طرف آنها نبود بلکه به دلیل رشد احتمالی آینده سیراکوز ( Syracuse ) و خطری که پیوستن آینده آنها به اسپارت ها بر علیه آتن می توانست ایجاد کند ، بود . این سه مثال از توسیدید نشانگر نگرانی های بزرگی در مورد دشمن در آبنده است که ممکن است از نقطه‌ای از کنترل بگذرد که فراتر از آن هیچ گزینه قابل قبولی برای مخالفت با تحمیل اراده بر آنها وجود نداشته باشد . این نگرانی شبیه مفهوم " محاصره شدن " ( being surrounded ) سون تزو ( Sun Tzu ) و توصیف کلاوزویتز ( Clausewitz ) از موقعیتی است که در آن هر تغییر احتمالی " تغییر به سمت بدتر " ( a change for the worse ) است . شاید به طور خلاصه ، لیدل هارت ( B. H. Liddell Hart ) آن را به عنوان یک " به هم ریختگی روانی " ( psychological dislocation ) توصیف می کند که از احساس " به دام افتادن " ( trapped ) ناشی می شود . اساساً، هنگامی که یک فرد ، ارتش یا دولت به دام افتاده باشد ، دیگر هیچ وسیله ای برای فرار از تحمیل اراده دشمن ندارد . بنابراین ، استفاده پریکلس از " بردگی " نه تنها اغراق آمیز به نظر نمی رسدبلکه کاملا مناسب است . توسیدید تاریخ نگار یونانی و نویسنده کتاب جنگ پلوپنزی اگر دغدغه اصلی کشورها در طول زمان اجتناب از گرفتار شدن استراتژیک و در نتیجه آن عدم درماندگی در برابر اراده دشمن باشد، پیامدهای استراتژی نسبتاً ساده است . یک استراتژی نظامی باید گزینه های در دسترس دولتمردان را برای دستیابی به اهداف سیاسی به حداکثر برساند . "هدف آنها نشان دادن خشونت نیست، بلکه آمادگی برای انجام این کار، یا به عبارتی کاملتر، توانایی انجام این کار است ." از نظر کلاوزویتز این به معنای ایجاد شرایطی است که در آن " رقیب یا به آن دادگاه عالی - قدرت ( force ) - شکایت نخواهد کرد و یا در صورت اعتراض ، حکم را از دست خواهد داد ". از نظر دولمن "هر اقدام یک استاد استراتژیست باید برای افزایش گزینه هایش باشد، نه حذف آنها . زیرا همیشه جایگزین دیگری در انتظار یافته شدن وجود دارد . " به طور خلاصه ، نقش کلان استراتژی ( grand strategy ) اجتناب از هرگونه به دام افتادن در آینده و به دست آوردن صلح است ، " حتی اگر فقط از دیدگاه شما باشد " . امروزه رقابت استراتژیک بین ایالات متحده ( U.S ) و چین ( China ) دقیقاً این نوع مانور در زمان صلح برای جلوگیری از ناامنی آینده و خطر به دام افتادن است . ایالات متحده و چین باید طیف کاملی از بازآرایی های آینده روابط استراتژیک فعلی را در نظر بگیرند . برخی از بازآراییهای ممکن شاید منجر به یک دام برای یک طرف یا حتی ایجاد یک " تله توسیدید " ( Thucydides Trap ) برای هر دو طرف شود . تهدید اتفاق افتادن جنگ بین قدرت‌های بزرگ و حتی استفاده از سلاح‌های هسته‌ای از احتمالات آینده نزدیک است. در حال حاضر تاثیرگذارترین تصمیمات استراتژیک در دسترس هستند . هر دو کشور به دنبال اجتناب از مراجعه به " دادگاه عالی قدرت " ( supreme tribunal of force ) هستند ، همزمان تلاش می کنند که گزینه‌هایشان را به حداکثر برسانند و اگر روز تصمیم‌گیری از طریق قدرت فرا برسد، برای خودشان برتری ایجاد کنند . اگرچه در حال حاضر ایالات متحده و چین در حال جنگ نیستند ، " صلح " کنونی هم خودش نوعی جنگ است و هر دو کشور تلاش می کنند تا در حالی که برای بدترین شرایط آماده می شوند، همزمان وضعیت فعلی را حفظ کنند . چین و آمریکا همانطور که بحث شد، تئوری های جنگ و صلح که بر درهم تنیدگی مفاهیم تاکید دارند ، ابزار قدرتمندی برای کاوش در زمینه مفهوم کلان استراتژی برای " رقابت استراتژیک " ( strategic competition ) فراهم می کنند . با این حال ، شایان ذکر است که این قدرت توضیحی افزایش یافته به قیمت شفافیت فکری که کلاوزویتز برای آموزش استراتژیست ها ارزشمند می دانست ، در دسترس قرار می گیرد . یک استراتژیست از ارتفاعات رفیع این مفهوم کلان استراتژی ، با نگاه کردن به تکرارهای آینده جنگ و صلح ، به جای ناوگان دشمن یا فرماندهی هوایی پیروز، بر اقتصاد نیرو و مزیت مستمر در طول زمان تمرکز می کند . اگر " جنگ در موقعیت " ( war in posse ) به " جنگ در عمل " ( war in actu ) تبدیل شود، چنین حرکت نظری بزرگی به قیمت شفافیت مورد نیاز انجام می‌شود و اطمینان کلاوزویتز مبنی بر اینکه " شکست هرگز نهایی نیست "جای خود را به امواج بمب‌افکن های دوهه ( Douhet ) با محموله‌های گاز سمی می‌دهد . به هر حال ، تمرکز بر اقتصاد قدرت و مزیت مستمر احتمالاً درست قبل از این که ناپلئون " بی‌رحمانه تمام نقشه‌های استراتژیک دشمنانش را در جستجوی نبرد قطع کرد "، در ذهن شاهزادگان اروپایی قرن هجدهم بود . با نگاهی به گذشته ، آن شاهزادگان ممکن است به جای پیچیدگی درهم تنیده دولمان یا گری آرزوی وضوح ساده نظریه پردازانی مانند جومینی ، ماهان یا دوهه را داشته باشند . نتیجه : اگرچه اصطلاح رقابت استراتژیک ممکن است نشان دهد که دوگانۀ جنگ/صلح اکنون برای درک طیف کامل تعامل استراتژیک ناکافی است ولی مهم است که به یاد داشته باشیم وضوح و انتزاع ویژگی‌های این نظریه ها هستند و نه نقص نظریه‌های جنگ . طبیعی است که همه تئوری ها در ازای به دست آوردن قدرت خاص توضیحی ، چیزهایی ازدست بدهند . در حالی که برخی از مفاهیم ظریف دوگانه جنگ و صلح استفاده می کنند، برخی دیگر درهم تنیدگی چنین مفاهیمی را بررسی می کنند . اگرچه دومی درک بهتری از پدیده‌هایی مانند رقابت استراتژیک در زمان صلح را امکان‌پذیر می‌کند ولی مهم است که به خاطر داشته باشیم که اگر رقابت به جنگ تبدیل شود، چنین انتخاب‌های نظری ممکن است منجر به اشکالاتی بشود .