امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[quote]دوست عزيز.
مهمترين توافق و موثرترين اون، مي‌تونه توافق براساس مرزها و سهم مرزي از دريا باشه.

اگه در اين زمينه، توافقي انجام بگيره و بصورت توافقنامه ميان كشورهاي حاشيه‌ي درياي خزر دربياد، چون توافقنامه‌ي مرزي هست، با تغيير حكومت‌ها لغو نشده و چون از محدوده‌ي قوانين بين‌المللي خارج شده، ديگه مشكلي از بابت تجزيه‌ي كشورها پيش نخواهد اومد.

در اين شرايط هست كه مي‌تونيم به قول برادر سعيد بگيم به ما چه كه كشور چند تيكه شده! يعني چون در مرزه تغيير بوجود اومده، از سهم كشور بزرگتر كم شده و به كوچكتر مي‌رسه! مثلاً اگه فرداي روز گيلان هم از ما جدا بشه، به اندازه‌ي سهمي كه از دريا مي‌بره سهيم خواهد بود و هيچ مشكلي هم بوجود نخواهد اومد.

ولي مادامي كه اين توافق بدست نيومده، سر همه بي‌كلاه خواهد موند و واي به روزي كه تعداد كشورهاي حاشيه‌ي درياي خزر، بيشتر و بيشتر هم بشن!

قدر مسلم، اگه به قلدري بود، الان كل درياي خزر مال روسيه بود. ولي چون قوانين بين‌المللي حكمفرما هست، زور هيچ‌كس، اهميتي نداره.

محض اطلاع شما و دوستان، ايران روي 20% (يعني اصل سهم مساوي از آب‌هاي بسته، مطابق با قوانين بين‌المللي) و روسيه و قزاقستان روي مرزها و اشتراكات با درياي خزر تأكيد دارن (جالبه كه در اين شرايط، سهم قزاقستان، بيشترين مي‌شه و روسيه، فقط 18% رو مي‌گيره كه 2% از پيشنهاد ايران كمتره!).

ولي محدودياتي هم هست. بطور مثال، طبق قوانين بين‌المللي، يه متراژ معيني فاصله از مرزهاي خشكي، متعلق به اون كشور هست.

نقشه‌اي هم كه جناب ميثم 2007 گذاشتن، احتمالاً اين محدوده رو مشخص مي‌كنه. شايد هم اين نباشه. ولي دوستان در تحليل‌هاشون بايد اين موضوع رو در نظر بگيرن.[/quote]

برادر مصطفی به واقع چقدر به این قوانین بین المللی اعتقاد دارید؟

بله اگر به زور بود یا بهتر بگم اگر منافع روسیه در کاسپین به خطر نمی افتاد بعد از فروپاشی شوروی هنوز این دریا را در کنترل خودش نگه میداشت همانطور که بدون توجه به قوانین بین المللی به گرجستان حمله کرد و کسی هم نتوانست مانع شود.

این قوانین برای دل خوش کردن کشورهای ضعیف چون ایران نوشته شده برادر!

اما درباره وضعیت حقوقی دریای کاسپین باید گفت شامل حقوق دریایی نمیشود چون جزو آبهای بسته قرار دارد و در این نوع آبها تقسیم بر اساس سهم مساوی از تمام دریا انجام میشود و منطقه ای به نام آبهای آزاد تعریف نمیشود. همچنین نمیتوان بر اساس خط مرزی تعیین محدوده آبی کرد که در این حالت تبدیل میشود به حقوق دریاهای آزاد و این باعث میشود کشوری که ساحل محدب دارد مثل آذربایجان سهم بیشتری از کشوری که مثل ایران ساحل معقر دارد ببرد.

ولی انگار برادر من فراموش کرده که دیپلماسی ابزاری دارد که از جمله آن زور هست!

بیخیال ما در زمین دشمن با قوانین دشمن بازی میکنیم و به ما گفتند در دیپلماسی زور نداریم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]حالا اقا داریای عزیز کی جوابها رو منتشر میکنن :mrgreen:[/quote]

منتشر نمیکنند. چون همایش کنسل شده :lol:

ببخشید . اما تقریبا صحبت بعضی از دوستان رو که دیدم، گفتم عجب غلطی کردم، که اون سوال رو مطرح کردم. ببخشید. البته بنده با این بحث اطلاعاتم در این زمینه ده برابر شد و مجبور شدم که برم مطالعه کنم.

==========================

مصطفی جان
حرف طرف رو نقد کن و جوابش رو بده. هر چند پشتوانه ی ذهنی چندانی برای آنچه که نوشته نیابی. اگر تو اون وادی بیفتی و بجاش خواستگاه طرف و صفاتش رو بخوای بسنجی، طبیعتا نه به نتیجه میرسی و نه احترامت حفظ میشه کما اینکه نشد.

stuka
شما هم یه مقدار حد نگه دار عزیزم. دیگه نباید که گندش رو در بیاری و تبدیلش کنی به کل کل دو تا بچه دبستانی. yesterday و ریلکس و استهزا برات نتیجه ای هم داشت؟

لطفا بی خیال شید.


000000000000000000000000000000000000000000000000

آقا سعید

جسارتا من الان به چیزهایی که رسیدم عرض میکنم.

اینجا ما یک نفر حقوق دان بین المللی نداریم که بیاد دقیقا برامون جزئیات حقوقی رو توضیح بده. و این ضعف تو بحث دو طرف مشخصه. البته شما و آقا مصطفی هر دو اطلاعات حقوقی خوبی دارید،که ده برابر امثال من هست. اما برای نظر قطعی دادن کافی نیست. ببخشید جسارت من رو.

از طرفی ما حتی از مشروح ادعاهای طرفین هم اطلاعات کافی نداریم.
حالا شما میفرمایید چه کار کنیم؟

قراردادهای 1920 و 1940 لغو شده است. هر چند که همچین کم تحقیر نبود خودش. با اون فصل 6 . اجازه ی اشغال نظامی.

الان وضعیت استخراج مشخص نیست. وضعیت مرز آبی مشخص نیست.

شما چه میفرمایید؟ سر نیزه بکشیم؟ متاسفانه طرف مقابلمون سر نیزه اش بزرگتر و تیزتزه.
و بگیم که ما همون قراردادها رو میخواهیم. این که نمیشه. اونها لغو شدند. و طبیعیه که همون ها هم بی اشکال نبودند.
مقاومت کنیم و بگیم که نه قرارداد امضا میکنیم و نه از 50 درصد کوتاه میایم؟؟ که این همه نمیشه. تازه این 50درصد هم مرز آبی نیست که.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
زده حال زدی اقا رضا

[size=18]نقوی حسینی عضو کمسیون امنیت ملی اظهار داشت؛
حق السهم ایران ازدریای مازندران نبایدتغییرکند[/size]
با توجه به اتمام مدت قرداد ترکمانچای باید این ذهنیت را در افکار عمومی جهان ایجاد کرد که این سرزمین‌ها متعلق به ایران بوده است و حاکمیت بر دریای خزر به طور کامل در اختیار ایران بوده است.
سرویس مجلس: مهمترین نشست تعیین رژیم حقوقی دریای خزر با حضور روسای جمهوری کشورهای حاشیه دریای خزر برگزار شد و پیرامون مباحث گوناگونی بحث شد.
سید حسین نقوی حسینی نماینده مردم ورامین در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار سرویس مجلس تابناک گفت: اینکه حق السهم هر کشور از دریای خزر به چه نحوی است و نحوه بهره برداری چگونه باید باشد و اینکه ترددها به چه شکلی انجام شود، منتها توافقی صورت نگرفته و رژیم حقوقی ای که مورد تایید همه کشورها باشد شکل نگرفته است.

این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به اتمام زمان معاهده ننگین ترکمانچای، افزود: مناطقی از ایران بر اساس قرارداد ترکمانچای به شوروی سابق واگذار شد و با اتمام این قرارداد به این معنی است که حق حاکمیت مجدد جمهوری اسلامی می تواند بر این مناطق مستقر شود. منتها پس از قرارداد ترکمانچای اتفاقات دیگری در این کشورها اتفاق افتاد که این تقسیمات بین المللی پس از قرارداد ترکمانچای رخ داده است.

این عضو اصولگرای مجلس با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی می تواند از این موضوع به عنوان یک اهرم دیپلماتیک استفاده کند، گفت: باید این ذهنیت را در افکار عمومی جهان ایجاد کرد که این سرزمین‌ها متعلق به ایران بوده است و حاکمیت بر دریای خزر به طور کامل در اختیار ایران بوده است.

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا می توان این موضوع را در دادگاه لاهه مطرح کرد؟ گفت: بحث جمهوری اسلامی ایران این است که بخش تحت حاکمیت ایران تغییری نکرده است و تغییرات در منطقه‌ای صورت گرفته که تحت حاکمیت شوروی سابق بوده است و به این ترتیب حق السهم ایران نباید تغییری کند. منتها کشورهای همسایه دریای خزر متعدد شده‌اند و اختلافاتی در این مورد دارند و ادعای بیشتری می کنند و متعرض به سهم ایران شده اند .

وی با بیان اینکه مجلس شورای اسلامی به مدیران وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی این موضوع را تفهیم کرده است که جمهوری السلامی ایران به هیچ وجه نباید از حق خود عقب نشینی کند، اظهار داشت: در سرزمینی که رژیم حقوقی آن به امضای طرفین نرسیده باشد و توافقی صورت نگرفته باشد این تخلفات اتفاق می افتد و در سایر منابع مشترک نیز با همین مشکل مواجه هستیم و متاسفانه اگر حق السهم مشخص نباشد هر کشور به اندازه توان خود برداشت می کند و در خلیج فارس نیز همین مشکل را داریم. که می توان در مورد برداشت از منابع ملی به مراجع بین المللی مراجعه کرد.

http://www.tabnak.ir/fa/news/133763/%D8%AD%D9%82-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%87%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1%DA%A9%D9%86%D8%AF :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]ماهیت بحث رژیم حقوقی دریای خزر[/b]
بحث، رژیم حقوقی خزر است و طبیعتا ماهیت حقوقی دارد اما هر مساله حقوقی در جهان امروز پوشش سیاسی دارد و منافع اقتصادی سرمایه گذاران می طلبد که تضمین جدی برای سرمایه گذاری وجود داشته باشند. لذا موضع گیری هایی که صورت گرفته در جهتی بوده که بار سیاسی داشته و مسائل اقتصادی مستتر در آن بوده است.
بحث در مورد تقسیم آب و خاک در هر جای دنیا حقوقی است اما کار عملی آن با جغرافیا سر و کار دارد. تنها بحث رژیم حقوقی خزر جنبه حقوقی دارد. در بحث هایی که پیرامون خزر آغاز شد متاسفانه تنها چیزی که مورد غفلت قرار گرفت این بود که در خصوص یک منطقه جغرافیایی بحث می شود

[b]علل بلاتکلیف ماندن رژیم حقوق خزر[/b]
درباره دریاچه ها قاعده حقوق بین المللی نداریم. سه رویه وجود دارد: یک رویه تقسیم کامل است. یعنی بر اساس طول سواحل تقسیم مساوی و مشاع مطرح است. آنچه در دریای مازندران مطرح است مشترکات عامه است. یعنی استفاده یکی منوط به موافقت دیگری نیست. در صورتی که در حقوق داخلی زمانی که از حقوق مشاع صحبت می شود در کلیه جزییات طرفین مشترکند و استفاده یکی منوط به رضایت دیگری است.

همسایگان میان خود توافق های مفصلی انجام داده اند. ایران از دور بخشی از توافق ها از جمله مشاع بودن بخشی از دریا را پذیرفته است. ظاهرا ایران پذیرفته که بخش از دریا مشاع باشد که عاقلانه است و همچنین ظاهرا ایران توافق کشورهای ساحلی خزر در خصوص داشتن 15 مایل نوار ساحلی را پذیرفته است.

[b]ملاک تعیین حقوق کشورهای ساحلی خزر[/b]
آنچه مبانی این تقسیم قرار داشت، طول سواحل بود در صورتیکه بر اساس قراردادهای 1921 و 1940 طول سواحل مبنای حقوق دو طرف ایران و شوروی نبود و اگر قرا بود طول سواحل مبنا باشد، سهم ایران از ابتدا همان خط موهوم آستارا- حسین قلی بود. اما بر خلاف ضوابط مندرج در دو قرارداد مذکور، بر اساس طول سواحل، بحث تقسیم بستر و آب های فوقانی به صورت مشترک مطرح شد.
چون خزر دریای بسته است باید توافق همسایگان در نظر گرفته شود. در عین حال اگر قرار باشد بخشی از آب یا کل آب تقسیم شود، شکل ساحل و شکل وارد شدن مرز به ساحل پایه بحث است. پس از آن مقررات بین المللی باید در نظر گرفته شود. به این ترتیب شکل ساحل، طول ساحل، مقررات بین المللی و توافق با همسایگان دستور عمل کار است.
[b]
سهم واقعی ایران از خزر[/b]
معتقدم ایران به موجب عهدنامه های 1921 و 1940 دارای حقوق مساوی و برابر و مشترک با شوروی سابق بوده است، اینک در نتجه قراردادهای دوجانبه غیر قانونی حقوق ما دچار تضعیف فاحش شده است لذا برای حفظ حداقل حقوق حقه خود، دیگران مجاز نیستند وارد بیست درصد آب های مجاور ایران شوند.
در امر تقسیم آب و خاک با وجود همسایگان نمی توان درصد یا سهمی را برای خود مشخص کرد.

[b]نفت خزر[/b]
میزان ذخایری اعلام شد که در آن مبالغه بوده است.
در آب های طرف ایران که عمیق ترین بخش دریاست تاکنون برای برداشت نفت نتیجه ای حاصل نشده است اما در بخش البرز که در عمق متوسط و مورد اختلاف است، احتمال دارد که ایران و آذربایجان و کشورهای شمالی به این نتیجه برسند که به صورت مشترک بهره برداری کنند
از نظر میزان ذخایری که پیش بینی شده بود در عمل معلوم شد کاملا دروغ است. در اعلام حجم قابل توجهی از نفت در خزر تعمد وجود داشت.

[b]صرفه اقتصادی نفت خزر برای ایران[/b]
نفت خزر زمانی برای ایران صرفه اقتصادی خواهد داشت که در منطقه مورد استفاده قرار گیرد.


[color=red] خزر از دیدگاه دکتر باوند ، دکتر مجتهدزاده[/color]

● آیا توافق های چندجانبه یا دوجانبه میان همسایگان شمالی خزر برای تقسیم دریا نافذ است یا خیر؟
باوند: خیر. روسیه خود در دبیرخانه سازمان ملل سند توزیع کرده و متذکر شده که آذربایجان حق ندارد یک طرفه امتیازاتی را به طرف دیگر ارائه دهد. بنابراین قراردادهای دو جانبه یا چند جانبه بدون هماهنگی کلیه طرف ها قابل قبول نیست.
مجتهدزاده: چهار کشور ساحلی در برخی از جلسات حتی ایران را هم دعوت نکردند. چرا اینگونه شد. زمانی که ایران هنوز با این کشورها در خصوص این اقدامات بحث نکرده چگونه می توان مسائل را به دیوان بین المللی ارجاع دهد.
باوند: چطور بحث نشده است. ایران از تاریخ 1998 تاکنون در حال مذاکره با آذربایجان و ترکمنستان بوده است.
مجتهدزاده: چرا کار به اینجا رسید و طرف های مقابل ایران هماهنگی های فی مابین را بدون حضور ما انجام دادند؟ آیا غیر از این است که بلاخره نفهمیدند ما در ایران چه صحبتی داریم؟ بحث درصد در هیچ یک از چهار کشور ساحلی مطرح نشد. هیچ کشوری در هیچ دریا و دریاچه ای از درصد سخن نگفت.

● دکتر باوند هم معتقدند که بحث درصد مطرح نیست.
باوند: بله. مساله درصد نیست. تعهدات و قراردادهای قبلی باید مبنای رسیدگی قرار گیرد و عوامل دیگر هم همراه آن مورد توجه باشد.

● تقسیم جغرافیا در دریاچه میان دو کشور نه هر پنج کشور مورد قبول است یا خیر؟
مجتهدزاده: توافق میان چهار کشور ساحلی خزر میان خودشان قابل اجراست و به ایران ارتباطی ندارد.
باوند: دو کشور ایران و شوروی قائل به نوعی از سیستم مشاع در پهنه آبی دریا بودند. آنها نگفتند تقسیمی در خزر شکل گرفته چراکه سند تقسیمی در مورد خزر وجود ندارد. در تمامیت پهنه آنها دارای حقوق مشترک و مشاع بودند.
مجتهدزاده: از حقوق مشترک و مشاع سخنی به میان نیامده بلکه آمده است دریای خزر مشترک است.

● آقا دکتر باوند شما دریای مشاع را مد نظر دارید؟!
باوند: با نگاه به پیشنهاد روسیه در دبیرخانه سازمان ملل مشخص می شود که سیستم مشاع مد نظر است. پیشنهاد آقای پریماکوف بود و مشاع محدود را مطرح کرد.
مجتهدزاده: این استباط را ایجاد کرده اید که قراردادهایی موجود است که دریای خزر را مشاع می کند.
باوند: این دریا مشاع هست!

● چرا مشاع بودن خزر را زیر سوال می برید؟
مجتهدزاده: در قراردادها آمده که دریای مشترک ایران و شوروی و کسی نگفته دریای مشاع.
باوند: در قراردادها گفته شده که بستر تقسیم می شود و آب های فوقانی مشترک است.
مجتهدزاده: به هیچ وجه این طور نیست ایشان قراردادهای جدید دوجانبه میان چهار کشور را می فرمایند نه قرارداهای میان ایران و شوروی.

● یعنی بحث مشاع در قراردادهای 1921 و 1940 نیامده است؟
باوند: آمده اما ایشان می گویند واژه مشترک این معنا را نمی دهد. در قراردادهای دوجانبه روسیه با قزاقستان، روسیه با آذربایجان تاکید شده که بستر تقسیم شود و آب های فوقانی مشترک است. پس مشترک چه معنایی دارد؟
مجتهدزاده: مشترک یعنی که کشورهای ساحلی حضور دارند. در حضور داشتن شریک هستند. در کشتی رانی حق مشترک دارند شرکت دارند نه اینکه رژیم حقوقی دریا مشاع است.
باوند: 5 کشور مطرح است و تصریح شده آب های فوقانی مشترک است.
مجتهدزاده: آن قرادادهای 1921 و 1940 صحبت از حضور در دریا دارند. شما صحبت از متن قراردادهای فیمابین چهارکشور جدید دارید.
باوند: من معتقدم مشترک همان مشاع است. شما خلاف این نظر را دارید. اگر نیست پس واژه مشترک در این قراردادها چه معنایی دارد؟
مجتهدزاده: لطفا یک سلسه از مقررات بین المللی را به ما عرضه کنید که تصریح کند مشترک همان مشاع است. معتقدم نمی توان در این مسائل بسیار حساس واژه ها را دل به خواه تعریف کرد.
باوند: زمانی که گفته می شود آب های فوقانی مشترک یعنی چه؟
مجتهدزاده: این مساله در قراردادهای جدید مطرح شده و به این معنا نیست که در قراردادهای 1921 و 1940 عنوان شده باشد. درست نیست ما قراردادهای جدید را طوری مطرح کنیم که مردم فکر کنند این حرف ها در قراردادهای قدیم آمده است. درست نیست برای مردم ایران این استباط را ارائه دهیم که این دو قرارداد تکلیف تقسیم خزر را مشخص کرده است.

● ظاهرا در خصوص مشاع بودن خزر اشتراکی میان شما وجود ندارد. در امر تقسیم آب و خاک با وجود همسایگان نمی توان درصد یا سهمی را برای خود مشخص کرد.
باوند: طرف های مقابل اقدام به تقسیم کرده اند.
مجتهدزاده: آنها با زبان مشترک تکلیف را روشن کردند اما ما میان خود به زبان مشترکی پیدا نکردیم.

● چهار کشور توافق مشترک می کنند و یک کشور کنار می ماند. این وضع رژیم حقوقی می تواند به کشور پنجم دیکته شود؟
باوند: تفاهم باید بین همه کشورهای ساحلی باشد. دو کشور نمی توانند میان خود توافق کنند و دیگری را در عمل انجام شده قرار دهند و سپس تهدید کنند که کشور ثالث این توافق را باید بپذیرد.
مجتهدزاده: این درست است اما آنها توافق هایشان برای خودشان محترم است و بدون چانه زنی با ایران می توانند میان خود اجرا کنند که چنین نیز کردند.
باوند: چطور آنها می توانند این مساله را به ما تحمیل کنند. بستری که برای ما تعیین کرده اند حدود 12 درصد است.
مجتهدزاده: روسیه و آذربایجان و قزاقستان و ترکمنستان تکلیف سواحل خود را مشخص کرده اند و این توافق رسمی یا غیر رسمی میان خودشان نافذ است.
باوند: زمانی که بستر را تقسیم کرده اند سهم ایران حدود 12 درصد است. بر این اساس آنها نقشه کشیدند.
مجتهدزاده: زمانی که ما این توانایی را پیدا نکرده ایم که بحث های خود را شفاف و حقوقی با طرف مقابل مطرح کنیم، نتیجه همین می شود که به آنها اجازه دهیم بدون ما مطالب بین خودشان را بررسی کنند. ما می گوییم 50 درصد و آنها می گویند 12 درصد.
باوند: اصلا عددی مطرح نبوده است.
مجتهدزاده: اختیا دارید مثل اینکه جناب عالی دچار فراموشی شدید. زمانی این چانه زنی ها به جایی نرسید گفتند دریا را به پنج قسمت مساوی تقسیم کنیم و به هر کشور بیست درصد برسد. این هندوانه نیست که گرد باشد و چنین تقسیم شود. این دریا اشکال مختلف دارد. سواحل قزاقستان بیش از دو برابر سواحل ایران است. چطور می شود که سهم ما بیست درصد باشد و سهم این کشور هم بیست درصد باشد.
ما با این زبان پیش رفتیم در حالی که این بحث درصدی نیست. اگر بیست درصد ملاک ایران باشد این نکته باید به کشورهای همسایه قبولانده شود.
ما در مورد خزر صحبت از کشورهایی می کنیم که قبل از فروپاشی شوروی وجود داشتند و استالین مرزهای آنها را تعیین کرد.

● آقای باوند چرا نظر آقای مجتهدزاده را رد می کنید؟
باوند: زمانی که از اراده حاکمه کشورهاصحبت می کنید باید توجه داشته باشید که برخی کشورها بر اساس اراده سیاسی به کشور دیگر واگذار کند. اراده حاکمه کشورها اصل است. اراده حاکمه دو کشور - ایران و شوروی- در شرایط تاریخی خاصی توافق کردند که خزر یک پهنه آبی مشترک است.
مجتهدزاده: از نگاه تفسیر دل به خواه می شود. برای سهم گیری هیچ نتیجه ای حاصل نخواهد شد مگر اینکه با همسایگان به توافق برسید حتی اگر مساله به دیوان بین المللی دادگستری ارجاع داده شود. دکتر باوند می گویند اگر توافق میان همسایگان حاصل نشد باید به دادکاه بین المللی ارجاع شود. ارجاع به دادگاه بین المللی زوری نیست.
باوند: ماده 33 منشور سازمان ملل می گوید کشورها در موارد اختلافی که ادامه آن صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره می اندازد باید از طریق مذاکره، میانجی گری، پایمردی، کمیسیون سازش و داوری و تصفیه قضایی مساله را حل و فصل کنند. ماده 47 تصریح می کند چنانچه کشورها نتوانستند از طریق این موارد به نتیجه برسند باید به شورای امنیت رجوع کنند. شورای امنیت در صورتیکه متوجه شود موضوع ماهیت بین المللی دارد بهتر می داند که به دیوان بین المللی دادگستری ارجاع شود.
مجتهدزاده: تا دعوایی صورت نگرفته باشد نمی توان به دادگاه مراجعه کرد. اگر توافق حاصل نشود و میانجی گری و سایر اه ها هم بی فایده باشد آن زمان می توان به دادگاه بین المللی رجوع کرد.
اکنون با مراجعه به نقشه بررسی کنید آیا می شود سهم بیست درصد را برای ایران تعیین کرد بدون آنکه توافقی با همسایگان حاصل شود. طرف های مقابل می خواهند ایران در قالب مذاکرات آنها را قانع کند.

● پس در این میان چرا چهار کشور ساحلی خزر میان خود توافقاتی را انجام داده اند؟
مجتهدزاده: این چهار کشور میان خود در رابطه با سواحل شان بحث و توافق کردند. آنها در واقع دور محدوده مشاع را خط کشیدند نه اینکه سهم ما را تعیین کنند.

● چرا این توافقات همه جانبه میان کشورهای حوزه خزر شکل نمی گیرد و پنج کشور برای توافق نهایی پشت یک میز نمی نشینند؟
باوند: اصل این است که در یک دریاچه که بین المللی است هر توافقی باید با رضایت کشورهای ساحلی باشد. حالا اگر عده ای خلاف این روند پیش رفته و به صورت دوجانبه نه چندجانبه تقسیماتی میان خود انجام داده اند، عملی خلاف انجام داده اند.
کشور ما به دلیل شرایط تعاملات بین المللی و برای راضی نگه داشتن روسیه سعی کرده چشم پوشی کند. واقعیت امر این است که تعهدات قراردادی باید مد نظر قرار گیرد که دو قرارداد1921 و 1940 است و در کنار این مساله باید مقتضیات تحولات زمان هم مورد نظر قرار گیرد. در مورد سهم ایران باید گفت که اگر قرار بود طول سواحل ملاک باشد دیگر بحثی نبود. معتقدم اگر یک دیوان بخواهد بر اساس قراردادهای 1921 و 1940 قضاوت کند، بر اساس انصاف آنچه به ایران تعلق می گیرد فراتر از حتی بیست درصد است.
مجتهدزاده: دیوان بین المللی دادگستری وارد چنین بحثی نخواهد شد چراکه در این دو قرارداد هیچ نشانه ای برای تعیین مالکیت میان ایران و شوروی سابق یا ایران و چهار کشور فعلی وجود ندارد. برای رسیدن به تفاهم باید بحث عاقلانه را دنبال کرد.

● یعنی چهار کشور ساحلی خزر را به سوی یک توافق جامع سوق دهیم؟
مجتهدزاده: خیر. اول تکلیف خود را در داخل روشن کنیم. ما نمی توانیم در عین آنکه با هم در داخل نزاع می کنیم به سراغ دیگری برویم. ابتدا باید تفاهم ملی در مورد مسائل خزر در داخل ایجاد شود و تلاش نشود از مساله ای که جنبه ملی و میهنی دارد به عنوان ابزار سیاسی بر علیه رژیم استفاده کنیم. بحث ما حقوقی است و کار ما جغرافیایی است.

● اکنون آنچه در رژیم حقوقی خزر مطرح است یک امر عرفی است. آیا اگر کشوری فراتر از عرف تصریح شده اقدام به فعالیتی کند یا مثلا دکل نفتی تاسیس کند برای سهم خواهی بیشتر موثر است یا خیر؟
باوند: ایران اکنون دکل را در محدوده بیست درصد احداث کرده است.
مجتهدزاده: آذربایجان نیز قصد احداث دکل در منطقه ای را داشت که ایران معتقد بود جزء بیست درصد کشور است. ایران اعتراض کرد و این اعتراض نیز اثر کرد.

● پس این اقدامات در تعیین سهم نهایی کشورهای ساحلی موثر است؟
باوند: بله. بر این باروم که حقوقی فراتر از این که مطرح است برای ایران وجود داشته اما با وقوع تحولات، اکنون باید بر اساس تحولات تقسیماتی صورت گیرد. در واقع باید حقوقی که بر اساس تعهدات قراردادی وجود داشته ملحوظ شود. اما اگر انصاف بر اساس اراده حاکمه کشورها که مبنای ایجاد قراردادهای مذکور بوده است، ملاک قرار گیرد، سهم ایران در این پهنه آبی مشترک حتی فراتر از بیست درصد است.

● نفت دریای خزر واقعی است یا خیر؟
مجتهدزاده: از نظر میزان ذخایری که پیش بینی شده بود در عمل معلوم شد کاملا دروغ است. در اعلام حجم قابل توجهی از نفت در خزر تعمد وجود داشت.
باوند: میزان ذخایری اعلام شد که در آن مبالغه بوده است.
مجتهدزاده: من معتقدم دروغ عمدی بود برای به تله انداختن ما و دیگران.
باوند: چرا فکر می کنید تمام دنیا جمع شده اند تا ما را به تله بیندازند. تا زمانی که با امریکا و امثال امریکا حل نکنیم دچار این مشکلات خواهیم بود. ممکن است در برخی مقاطع تاریخی حتی دو کشور دشمن منافع همسویی با هم پیدا کنند. آنچه پس از 11 سپتامبر در منطقه رخ داد بیش از همه ایران را منتفع کرد.
مجتهدزاده: ایالات متحده امریکا پس از فروپاشی شوروی تلاش کرد که به طرف شرق نفوذ خود را تسری دهد. برای انتقال پایگاه اینتلیجنت با آذربایجان هم قرارداد منعقد کرد. در این مسیر برنامه ژئوپلوتیک داشت. ما در صورت هوشیاری متوجه می شویم که این برنامه برای انزوای ایران است. لوله کشی نفت باکو- جیحان برای آن بود که از ایران گذر نکنند. مساله سیاسی نیست بلکه منافع ملی است. از دید من هیچ کس در هیچ جای دنیا منافع دیگری را مد نظر ندارد بلکه به فکر منافع خود است.
باوند: امروز تلاش می کنند مبانی امنیت را تغییر دهند. تلاش می شود منافع اقتصادی و تجاری را با هم پیوند زده و بر اساس آن نوعی فضای جدید را ایجاد کنند. ژاپن در 40 ایالت امریکا بزرگترین سرمایه گذاری ها را کرده است. چین نیز همین کار را در پیش گرفته است. کشورها سعی می کنند با پیوند منافع تجاری و اقتصادی، اثر متقابل بر کشور طرف خود ایجاد کند تا دیگر آن جنبه های نظامی و هیاهوهای دوران کلاسیک افت پیدا کند. اکنون همه کشورها در مسیری حرکت می کنند که تعارض کمتر است.

● ارزیابی شما از گفته های سال گذشته وزیر خارجه در مورد سهم 11 درصدی ایران چیست؟
باوند: سخنان وزیر امورخارجه در مورد سهم 11 درصدی ایران از خزر نشان از یک نوع توافق شفاهی است. وزیر خارجه یک مقام رسمی است و همین امر سبب شده که در ماده یک کنوانسیون قراردادها یا معاهدات درج شده که ممکن است قراردادها به صورت شفاهی باشد. از این جهت گفتار آقای متکی به عنوان وزیر خارجه مستند خواهد بود.
مجتهدزاده: 11 درصدی که آقای وزیر خارجه از آن صحبت کرد به همان اندازه غیر واقعی است که ادعای 50 درصد سهم ایران از خزر غیر واقعی است. اینکه ما در خزر به کجا خواهیم رسید تماما بستگی به این دارد که پنج کشور ساحلی بتوانند با یکدیگر زبان مشترک پیدا کرده و با هم مسائل را مورد توافق قرار دهند. زبان مشترک در درجه اول ناظر بر آن است که هر پنج کشور حق دارند. ما باید تمام تلاش خود را به کار گرفته و از بیست سال گذشته تجربه بگیریم. یاد بگیریم که مساله خزر مساله درصد و سهم نیست. این مورد تنها در ایران مطرح شد و حتی چهار کشور دیگر ساحلی نیز حرفی از درصد نزدند.
ما باید اساس کار خود خود را بر چهار اصل قرار دهیم؛ توافق همسایگان، در نظر گرفتن مقررات بین المللی در عمل، شکل سواحل و شکل دریا. ما باید سهم مورد نظر خود را به همسایگان بقبولاند. قبولاندن به همسایگان نیاز به دیپلاماسی ورزیده، آشنایی با شکل بحث کردن و ظرافت بحث دارد. مساله آینده در خزر این است که چنانچه توافق نهایی حاصل نشود، هزار بلای بیشتر بر سر منطقه خواهد آمد.
باوند: من چنین نظری ندارم. اگر کشوری حقوقی دارد و بر اساس مبانی حقوقی و مقتضیات سیاسی بتواند به حداقل های حقوق حقه خود برسد، باید در این مسیر تلاش کند. آنچه در مورد دریای مازندران مورد تصمیم گیری قرار خواهد گرفت، گریز ناپذیر بر اساس انصاف خواهد بود.

به نظر شما اراده سیاسی جمهوری اسلامی ایران در خزر بدنبال چیست؟
باوند: تاکنون هر اقدامی در این حوزه انجام گرفته پیرامون تقسیم بستر دریا بوده است. مسائل دیگری باقی مانده است. ایران خواستار آن بود که دریای مازندران غیر نظامی شود و همواره به عنوان یک پل ارتباطی محسوب شود اما اکنون کاملا این دریا نظامی شده است. روسیه در نظامی شدن این دریا بیشتر فعال بوده است. این کشور بخشی از ناوگان خود را از دریای سیاه به دریای مازندران منتقل کرده اند. روسیه حدود 30 پایگاه در آسیای میانه و قفقاز دارد. این پایگاه های به لحاظ سیاسی مدت دارد اما ناوگان دریای مازنداران می توان پایگاه پایداری برای روسیه باشد.
مساله دیگر شیلات این دریاست؛ روسیه در طرحی که پیشنهاد داده بود بخش آب های مجاور را منطقه ویژه اعلام کرده است و در مورد سایر پهنه دریا نوعی سهمیه بندی را پیش بینی کرده که از مولفه های ان یکی مساله صید است. به طور کلی صید در پهنه، پیشرفت تکنولوژی مورد استفاده در صنعت شیلات، میزان تکثیر ماهی ها و ... روسیه بر اساس این فاکتورها سهم عمده را برای خود قائل است. نکته دیگر مساله محیط زیست دریای مازندران هم از نظر آلودگی و هم از جهت صید بی رویه به خصوص از سوی جمهوری آذربایجان و روسیه است. این ها مسائلی است که علی رغم انجام برخی تفاهم ها، در عمل همچنان باقی مانده است.

از سوی دیگر سهم ایران بر اساس آنچه که از قراردادهای 1921 و 1940 برخواسته است می تواند فراتر از بیست درصد است اما امیدواریم که این حداقل سهم تحقق پیدا کند. مساله تقسیم دریا مشکلی نیست اما اراده حاکمه طرفین بر استفاده مشترک از پهنه آبی دریا توافق کرده بودند. حال اگر شوروی اشتباه کرده یا غفلت داشته، این واقعیت بوده است. به این ترتیب اگر قرار است این دریا تقسیم شود باید بر اساس انصاف عمل شود و بر مبنای انصاف سهم ایران فراتر از بیست درصد است. بنابراین اراده سیاسی ایران تحقق حداقل سهم بیست درصد از این دریاست.
معتقدم ایران به موجب عهدنامه های 1921 و 1940 دارای حقوق مساوی و برابر و مشترک با شوروی سابق بوده است، اینک در نتجه قراردادهای دوجانبه غیر قانونی حقوق ما دچار تضعیف فاحش شده است لذا برای حفظ حداقل حقوق حقه خود، دیگران مجاز نیستند وارد بیست درصد آب های مجاور ایران شوند. اکنون بحث از رژیم حقوقی خزر دیگر بی معناست، همه مسائل به صور مختلف در این دریا انجام شده و تنها یک ماده از بیانیه 10 ماده ای متذکر شده بود که جلسات میان کشورهای حوزه خزر برای دست یافتن به رژیم حقوقی مورد توافق این کشورها تشکیل شود.
وضع موجود نشان می دهد چنانچه قرار باشد کشورهای این حوزه به یک تفاهم برسند باید سهم بیست درصد ایران را بپذیرند و این حداقل است. این بیست درصد هم در مورد بستر دریاست و آب های فوقانی مطرح نیست. در خصوص آب های فوقانی همچنان ظاهرا مشاع است. در شرایط فعلی سهم بیست درصدی ایران از سوی کشورهای شمالی دریا به صورت دوفاکتو مورد پذیرش است و هنوز شکل دژوره به خود نگرفته است. چنانچه آنها بپذیرند که این سهم را به صورت دژوره مورد پذیرش قرار دهند شاید دیگر اختلافی از این لحاظ باقی نماند. این در حالی است که سهم و وضعیت هر یک از چهار کشور شمالی دریا به صورت دژوره مورد پذیرش هر چهار کشور قرار گرفته اما میان انها و ایران وضعیت همچنان دوفاکتو است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]زده حال زدی اقا رضا [/quote]

من؟ به کی ضد حال زدم؟ کجا ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]آقا سعید

جسارتا من الان به چیزهایی که رسیدم عرض میکنم.

اینجا ما یک نفر حقوق دان بین المللی نداریم که بیاد دقیقا برامون جزئیات حقوقی رو توضیح بده. و این ضعف تو بحث دو طرف مشخصه. البته شما و آقا مصطفی هر دو اطلاعات حقوقی خوبی دارید،که ده برابر امثال من هست. اما برای نظر قطعی دادن کافی نیست. ببخشید جسارت من رو.

از طرفی ما حتی از مشروح ادعاهای طرفین هم اطلاعات کافی نداریم.
حالا شما میفرمایید چه کار کنیم؟

قراردادهای 1920 و 1940 لغو شده است. هر چند که همچین کم تحقیر نبود خودش. با اون فصل 6 . اجازه ی اشغال نظامی.

الان وضعیت استخراج مشخص نیست. وضعیت مرز آبی مشخص نیست.

شما چه میفرمایید؟ سر نیزه بکشیم؟ متاسفانه طرف مقابلمون سر نیزه اش بزرگتر و تیزتزه.
و بگیم که ما همون قراردادها رو میخواهیم. این که نمیشه. اونها لغو شدند. و طبیعیه که همون ها هم بی اشکال نبودند.
مقاومت کنیم و بگیم که نه قرارداد امضا میکنیم و نه از 50 درصد کوتاه میایم؟؟ که این همه نمیشه. تازه این 50درصد هم مرز آبی نیست که.[/quote]

برادر رضا

مساله ما نیاز چندانی به حقوق دریایی بین الملل ندارد چون دریای کاسپین که در زبان عامیانه دریا نامیده میشود در واقع یک دریاچه است و مشمول حقوق فوق نیست و تعیین حقوق آن باید با مذاکره بین کشورهای همسایه مشخص شود که در این بین اصلا در شان و جایگاه ایران اسلامی که ادعای قدرت اول منطقه بودن را میکند نیست که در برابر کشورهای کوچک و ضعیفی که تمام توان نظامی و اقتصادی و نفوذ سیاسی آنها حتی به یک سوم قدرت ایران نمیرسد کوتاه آمده و به سهم مساوی رضایت دهیم. روسیه هم که دیگر با ما مرز مشترک ندارد و توان نظامی که سابقا در کاسپین مشتمل بر بیش از صد ناو جنگی داشت امروز به تنها چند ناو جنگی تقلیل یافته و عملا امکان ایجاد مشکل امنیتی علیه ما را ندارد.

اینکه برادر مصطفی گفتند ما نباید به حقوق دیگران تجاوز کنیم این موضوع نمیتواند شامل منطقه ای باشد که هنوز وضعیت حقوقی آن مشخص نشده و دریای کاسپین به مانند جزایر کشف نشده قرون قبل هست که کشورهایی چون انگلیس و پرتقال و اسپانیا رفتند و آنها را به تصرف خود درآوردند و امروزه نیز تحت مالکیت آنها قرار دارد.

از طرفی وقتی هشتاد سال قبل شوروی قراردادهای استعماری دوره تزارها را ملغی اعلام کرد و دولت وقت ایران نیز سریعا این موضوع را قبول و از طرف ایران هم قرارداد مثلا ترکمنچای را ملغی شده اعلام داشت این یعنی قانونا منطقه قفقاز به ایران تعلق دارد که بعد از این تاریخ به مدت تقریبا یک قرن دیگر اما این بار بصورت غیر قانونی در اشغال روسیه باقی ماند و بعد هم با فروپاشی شوروی این سرزمینها در غفلت مسئولان ایران ادعای استقلال کردند که این اعلام استقلال از نظر حقوقی قابل قبول نیست و مانند این هست که طی سالهای 1320 تا مدتی پس از پایان جنگ دوم جهانی منطقه شمالغرب ایران در اشغال شوروی بود و حتی به ظاهر یک دولت مستقل در آن ایجاد کردند ولی بعد از خروج شوروی بلافاصله قوای مرکزی با سرکوب تجزیه طلبان این منطقه را به کشور بازگرداند. اگر در آن روز مانند سال اعلام استقلال آذربایجان و ارمنستان ... رفتار میکردیم الان بنده در قلمرو ایران قرار نداشتم که با شما فارسی صحبت کنم.

اینکه دوست دیگرمان ادعای جالبی مبنی بر تصاحب این سرزمینها به زرو توسط ایرانیان کرده و از اینکه مدتی است از چنگال ستمگر!!! ایران رهایی یافته اند خوشحالی نمود مانند خودشان باید به ایشان توصیه کنم که تاریخ را مطالعه کند و با پیش کشیدن قضیه فلسطین و یهودیان سعی نکند حقوق ملی و تمامیت ارضی تاریخی ایران را زیر سوال ببرد. اینکه کشورهای اولیه بوسیله شمشیر و توسط اقوام قدرتمند بوجود آمد مورد قبول تمام ما میباشد ولی با تشکیل اولین کشور و اعمال حاکمیت بر منطقه ای که تا قبل از آن بدون حاکمیت بود این سرزمین جزئی از کشور تصاحب کننده میشود و از نظر جمعیتی هم نگاه کنیم آن روزگاری که ایرانیان در همین محدوده تقریبا ایران کنونی سکونت داشتند (و نه اینکه افسانه مسخره آریایی ها از استپ های سیبری به جنوب کوچ کردند!) و بعدها اقدام به گسترش قلمرو خود نمودند در مثلا سرزمینهای شرقی که امروز آسیای میانه باشد چقدر جمعیت وجود داشت؟ حتی شاید به ده هزار نفر هم نمیرسید و اقوامی بودند که بصورت قبیله ای زندگی میکردند و به تابعیت ایران درآمدند.

اما پس از این تاریخ کشورگشائی های اولیه بنده به شخصه کشورگشائی های بعدی را قبول ندارم که با سرنگونی حکومتهای ضعیف و انضمام سرزمینشان به کشور فاتح صورت میگرفت مانند حمله ایرانیان به مصر و تصرف آن که البته این از نظر حقوقی دارای سندی است که فراعنه مصر با ایران منعقد کرده و از آن پس مصریان تابعه ایران حساب شدند. ولی در برابر سرزمینهایی که از جنگ اول ایران و روسیه (یا به عبارت دیگر جنگ سوم چون دو جنگ با پیروزی ایران در زمان آقا محمدخان داشتیم) از دست دادیم این سرزمینها از حداقل چند هزار سال قبل در اختیار ایران بود و فقط در مواقعی با حمله دیگر قدرتها یا قیام حاکمان منطقه ای از ایران جدا میشد و بعد دوباره به ایران بازمیگشت و آخرین جمع آوری تکه های تجزیه شده این سرزمین چند هزار ساله (که به زعم بعضی دوستان با خوردن حق اقوام آنها در بدو اولین کشورگشائی صورت گرفت) مربوط به دوران حکومت مرحوم آقا محمدخان هست که بعد از وی متاسفانه بی کفایتی شخص فتحعلی شاه و عقب افتادگی علمی ایران باعث شکست از روسیه و جدایی قفقاز شد.

توجه به اینکه در پاسخ دوستی که ادعای ظلم به حقوق مردم مناطق فوق را که امروز از دست ایران راحت شده اند! ضروری است که سردار حسین یار نزدیک مرحوم عباس میرزا از سال 1803 تا سال 1813 شهر تفلیس پایتخت امروزی گرجستان را به مدت ده سال در برابر حملات روسها حفظ کرد بدون اینکه کمکی از جانب دولت مرکزی ایران انجام شود و در این راه مردم گرجستان که خود را ایرانی می دانستند در تمام این سالها همراه سردار حسین خان به مقابله با روسهای متجاوز پرداخته و حتی در جنگ دوم ایران و روس بلافاصله با عبور قشون ایران از مرز برای بازپسگیری مناطق از دست رفته همین مردم آذربایجان و گرجستان کنونی دوباره علیه روسها قیام کردند و یکی از دلایل پیشروی سریع قشون ایران در ابتدای جنگ غافلگیری روسها از دو جهت شمال و جنوب بود.

بعد عده ای بیایند بگویند ما اینها را به زور به ایران وصل کرده بودیم!

همین مردم بعد از فروپاشی روسیه تزاری از رود ارس گذشتند و آمدند به این سمت رود که ما نمایندگان مردم اران و شروان و ... میخواهیم به سرزمین خودمان ملحق شویم که متاسفانه حکومت وقت ایران با نفوذی که از طرف انگلیس اعمال میشد با این تقاضا مخالفت کرد.

اگر این مردم به زعم دوستمان از دست ظلم و زورگویی ما یک قرن بود که راحت شده بودند پس چرا پس از سال 1917 این تلاش را انجام دادند؟ آیا این دوستمان از حکومت خودمختاری که در این منطقه بعد از سقوط تزارها تشکیل شد و بعد با نهایت بی رحمی توسط قشون شوروی مردم را قتل و عام کردند و این حکومت ساقط شد خبر دارد؟

مشکل جدایی فرهنگ تاریخی ما از مناطق شمالی جدا شده با قدرت گیری کمونیستها شروع شد که به مدت 70 سال مساجد را تخریب و هرگونه اعمال دینی را ممنوع اعلام کردند و طبیعتا در این مدت طولانی چند نسل متمایل به روسیه تربیت میشود که این را میتوان دلیل بی رغبتی این مردم در زمان حال برای بازگشتن به حاکمیت ایران دانست. دلیل دیگر هم مساله حجاب اجباری در ایران هست که درباره اش بحث نمیکنم ولی اگر سفری به باکو داشته باشید خیلی از مردمی که از الحاق به ایران ترس دارند این را میگویند که آزادیمان را از دست میدهیم!

زیاد شد و هنوز منظورم رو نتوانستم برسانم و بنابراین بحث باید ادامه یابد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این حقوق را دوستان مطالعه کنند.

[b]حقوق دریایی

بهره برداری از اقیانوس ها ودریا ها به لحاظ حمل ونقل، تجارت ،منبع عذایئ ودارویئ امنیت ملی و منابع معدنی و......
از جایگاه بسیار ویژه در جهان امروز بر خوردار بوده وروز بروز بر ا همیت این جایگاه افزوده میکردد . بهره برداری پایدار از اقیانوس ها و دریا ها نیازمند به وجود قوانین دریایئ می باشد و بشر برای تدوین یک مجموعه جامع از قوا نین دریایئ سالهای زیادی را صرف نموده است .
اقیانوس ها مد ت زیادی با دکترین آزادی دریا ها(freedom of the seas) اصلی که در قرن ۱۷ میلادی بر قرار شده بود ،اداره میگردیدند . تحت دکترین فوق منا طق دریایئ تحت قوانین کشورهای ساحلی به نواری باریک محدود میگردید و بستر دریا ها ی آزاد برای همه و متعلق به هیجکس تلقی میگردید . با پیشرفت تکنولژی در قرن بیستم میلادی ، بهره برداری لجام گسیخته از منا بع و ذخا ئر دریایئ و رقا بت شدید در این زمینه آغاز گردید.
درسال ۱۹۵۸ کنفرا نس سازمان ملل در مورد حقوق دریا، تدوین قوا نین در زمینه حقوق دریا را مورد توجه قرار داد و ادامه این تلاش ها در د هه های بعد وتشکیل کمیته های مرتبط و نیز کنفرانسیون های بعدی سازمان ملل در را بطه با حقوق دریا منجر به تدوین و توسعه قوا نین دریایئ در دهه های ۱۹۸۰و۱۹۹۰ میلادی گردیده و تلاش ها در این زمینه کماکان ادامه دارد.
نقش دریا درتوسعه و امنیت ملی کشورجا۰ا ایران با بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر خط ساحلی در خلیج فارس ،دریای عمان و دریای خزر ا نکارناپذیر میباشد .ا همیت وجود قوا نین دریایئ در کشورما چند زما نی است که مورد توجه قرار گرفته و در این را بطه تلاشها همچنان ادامه دارد.
لیکن تا با مروز تنها بخش کوچکی از مسائل و زمینه های اختلاف و تنازع در دریا ها حل و یا روشن شده وقواعد حقوقی مدون هنوز مقبولیت عام در جامعه بین المللی کسب نکرده است ، زیرا هنوز کشورهای پیشرفته صنعتی آمادگی بر خورد منصفا نه با مسا ئل جاری جهان برای تنظیم روا بط عادلانه بین کشورهای غنی و فقیر و شمال و جنوب را ندارند. کشور ما به گواهی تاریخ معا صر، از سالها پیش در صدد اعمال حاکمیت درخلیج فارس بوده است،اما به علل د سیسه های استعمارگران بندرت در این راه توفیق یافته است .درمقاطعی از تاریخ تلاشها و ا بتکارات ناتمام و ناکام ما نده و در برهه هائی نیزقوا نینی تدوین و تصویب شده است ،.هچنین قرارداد هایئ دو یا چند جانبه در زمینه تعیین حدود حاکمیت با کشورهای ساحلی خلیج فارس منعقد شده که در جای خود مفید وحا ئز اهمیت میباشد. اما نمیتوان ادعا کرد که در حا ل حاضر تمام ا بعاد حقوقی مسئله حاکمیت ایران درخلیج فارس شفاف و حل وفصل شده باشد .ولذا در صورت عدم شناخت ویا قلت آگا هی از حقوق مشروع خود در منا طق مختلف خلیج فارس، ما نند آبهای داخلی ، دریای سرزمینی، منطقه نظارت، منطقه انحصاری اقتصادی ، منطقه انحصاری ماهیگیری ، فلات قاره ، تنگه هرمز، اروند رود و ....... قادرنخواهیم بود در مواقع مقتضی منا فع و مصالح کشور خود را در مجامع بین المللی حفظ و از آن دفاع کنیم . به عبارت دیگر منا فع مشروع و بر حق ما درگرو آگاهی از ا بعاد مختلف این مسئله است .
جزوه حاضر نیز کوششی است ،هر چند مختصر وناقص به منظور ا طلااع و روشن کردن جنبه های مختلف موضوع حا کمیت ایران درخلیج فارس ،امید است این بررسی مقدمه ا ی باشد برای بررسی های عمیق تر برای شنا خت مسا ئل مختلف خلیج فارس ، آبرا هی که بدون اغراق نبض نظم سیاسی واقتصادی جهان به شمار می آید...

منتخب تعاریف بین المللی در خصوص حاکمیت کشور ج .ا .ا در سواحل و مناطق مختلف خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر
▪ خط مبداء (base line ):
عبا رتست از خطی که حد فاصل بین خشکی و دریا رامشخص می کند که از ا تصال تعدادی نقاط قراردادی (نقاط مبداء) بوجود می آید و برای تعیین محدوده آبهای داخلی وهمچنین ا ندازه گیری عرض دریای سرزمینی (آبهای ساحلی) بکار میرود. نقاط مبداء درسواحل ایران در خلیج فارس ۲۵ نقطه است که درپست ترین جزر دریا و برا بر تصویب نامه ماده ۵ کنوا نسیون ژنو تعیین شده است.
▪ آبهای داخلی (internal water ):
عبارتست از آبهای وا قع بین سواحل و خط مبداء، شامل : خلیج های کوچک وخلیج های بزرگ تاریخی ، خورها ، مصب رودها ، بنادر ولنگرگاههای واقع در مجاورت سواحل آبهای داخلی ازهر لحا ظ جزء قلمرو حکومت است و دولت ساحلی بهر نحو که ما یل با شد میتواند درآن اعمال حاکمیت کند. آبهای واقع بین جزایر متعلق به ایران که فاصله آنها از یکدیگر از ۱۲ مایل دریایئ تجاوز نکند جزء آبهای داخلی محسوب میشود. بنا براین براساس این قانون تمامی آبهای بین جزیره های قشم ، لارک ، هرمز ، هنگام ، و لاوان با بد نه اصلی کشور ، جزو آب های داخلی محسوب شده و در اسناد سازمان ملل متحد نیز ثبت گردیده است.
▪ آبهای ساحلی یاآبهای سرزمین(territorial sea) :
منطقه ای ا ز دریا که از خط مبداء شروع و تا عرض ۱۲مایل دریایئ ( ۳ /۲۲کیلو متر) ادامه دارد.این حد شامل فضای فوقا نی ، کف وزیر کف دریا نیز میگردد۰ در مواردی که سواحل ایران مجاور یا مقا بل سواحل کشوردیگری باشد ،اگر به ترتیب دیگری بین طرفین توا فق نشده باشد ، حد فاصل بین آبهای ساحلی ایران وآن کشور خط منصفی است که کلیه نقاط آن از نزدیکترین نقاط خطوط مبداء دو طرف بیک فاصله باشد. بموجب ماده ۳۸ کنوانسین حقوق دریاها ، عبور ترا نزیتی کشتی و هواپیما های سایر کشورها ازآ بهای سرزمینی کشور ساحلی حاشیه تنگه ، بدون ایجاد ضرر برای کشور ساحلی ( معا بر اجباری تعیین شده درآبهای ساحلی ) بلامانع میباشد.
- برابر ماده ۳۹ کنواسین حقوق دریا ها ، کشتی ها و هواپیما ها ئیکه میخواهند از حق عبور
ترا نزیتی استفاده کنند ، موظف به رعا یت تکا لیفی بشرح ذیل میباشند :
- عبور بدون تاخیر و وقفه از تنگه ۰
- خوداری از توسل بهر گونه تهدید یا استعمال نیرو علیه حاکمیت و تمامیت
ارضی واستقلال سیاسی کشورهای ساحلی حا شیه تنگه ۰
- رعایت مقررات مربوط به ایمنی در دریا ،پیش گیری از تصادم در دریا .
- حفظ محیط ذ یست ،جلوگیری از آلودکی دریا ۰
- ملزم بودن هواپیما ها به رعایت اصول و قواعد ایمنی ۰
- کشورهای ساحلی تنگه های بین المللی مجاز میباشند بموجب مواد ۴۱، ۴۲ و ۴۳ کنوا نسیون جدید حقوق دریا ها ، مقررات ، قوانین و دستور العملها ئی در خصوص ایمنی دریا نوردی خطوط ترا نزیتی ، جلوگیری از آلودکی ، امور صیادی ، تخلیه بارگیری۰۰۰۰۰به ا طلااع کشورهای بهره بردار برسا نند و براجرای آن نظارت کنند
- هر جزیره متعلق به ایران ، اعم از اینکه داخل دریای ساحلی یا خارج از آن باشد ، دارای دریای ساحلی مخصوص به خود ، طبق این قانون میباشد .
- جزایری که در فاصله کمتر از ۱۲ ما یل دریایئ ، از هم واقع ا ند :
مجموعا در حکم جزیره واحدی بوده و حد دریای ساحلی آنا ن از جزیره ای محسوب میگردد که نسبت به مرکز مجمع الجزایر از همه دورتر است.
▪ دریای آزاد (mare liberum):
عبارتست از کلیه قسمتهای دریا که جزء آبهای داخلی و دریای ساحلی یک کشور نباشد ۰
قابل ذکر است که آزادی کشیرانی در دریای آزاد به این معنی نیست که هر کشتی تابع قانون و مقررات دولتی است که پرچم آنرا افراشته و بطور کلی دول دیگر نمیتواند در دریای آزاد ، کشتی مذکور را توقیف کرده یا آنرابازرسی کنند .
- در مورد ناو های جنگی ودولتی غیر تجاری این حق بصورت مطلق شناخته شده است ، لیکن در کشتی عای تجاری استفاده از این مصو نیت در صورتی است که کشتی در حمل و نقل برده دخالتی نداشته و یا کشتی دزدان دریایئ نبا شد
- منطقه فلات قاره (continental shelf) :
منطقه ای از کف و زیر کف دریا ،بعد از محد وده آبها ی ساحلی تا عمق ۲۰۰ متر و یا هر عمق که ا مکان بهره برداری از کف دریا را بد هد گسترش مییا بد و حق بهره برداری از منابع طبیعی کف وزیر کف دریا و حیوا نا ت کف نشین دریا ها را به کشور ساحلی واگذ ار مینماید .
- د ر خلیج فارس، فلاات قاره طبق توا فق های سیا سی با کشور های ساحلی جنوب خلیج تعیین گردیده است .
۱) منطقه انحصاری اقتصادی (economic exclusive zone) :
- از خط مبداء شروع شده و تا عرضی که کشور ادعا نموده است ، ادامه دارد .
۲) منطقه انحصاری ماهیگیری (fishing exclusive zone ) :
منطقه انحصاری مامیگیری ایران در خلیج فارس حد آبهای روی فلات قاره ایران میباشد این حد برا بر موا فقطنامه های منطقه ای با دول عربستان ، قطر ، بحرین تعین نگردیده و تا حصول توافق ، حد خارجی منطقه ا نحصاری ماهیگیری ایران بر ا سا س حقوق بین الملل یعنی خط منصفی که جمیع نقاط آن از خط مبداء طرفین به یک فاصله باشد ، تعین خواهد شد.
- در دریای عمان منطقه انحصاری ما هیگیری ایران ۵۰ مایل دریایئ ازخط مبداء تعین گردیده است .
- درنقاطی که حدود فلات قاره توا فق نشده باشد ، مادام که ترتیب دیگری بین طرفین توا فق نشده باشد ، منطقه انحصاری ما هیگیری ، ایران خط منصفی است که کلیه نقاط آن از نزدیکترین نقاط خطوط مبداء دریای سرزمینی طرفین به یک فاصله باشد .
- ماهیگیری و کلیه فعالیتها ی مربوطه در منطقه انحصاری ماهیگیری ایران توسط خارجیان ممنوع است ، مگر اینکه قبلا" ا. دولت ایران اجازه تحصیل شده باشد. این مقررات به حق کشتیرانی. که طبق موازین ومقررات بین المللی انجام شود ، لطمه ای وارد نخواهد ساخت.
۳) منطقه مجاور یا منطقه نظارت (contiguous zone ) :
- منطقه یا کمربندی از دریا در پشت محدوده آبهای ساحلی، بعر ض۱۲ مایل دریایئ ((جمعا" ۲۴ مایل )که در آن برای جلوگیری از ما هیگیری عیر مجاز ، قاچاق ، مهاجرت عیر مجاز ، حفظ محیط زیست ، مقررات گمرکی و ما لی و عیره ، کشور ساحلی میتواند دخالت نماید.[/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در تمامي تحليل‌هاي حقوقي كه از رژيم حقوقي درياي خزر مي‌شه مثل [url=http://www.dadgaran89.blogfa.com/post-47.aspx]اين تحليل[/url] و يا [url=http://www.bashgah.net/pages-18102.html]اين تحليل[/url] و يا ساير تحليل‌ها و پست‌هايي كه خود دوستان هم قرار دادن، همه به حقوق متساوي فعلي نهايتاً بسنده كرده و متفق‌القولند كه مادامي كه موافقت‌نامه‌اي ميان كشورهاي حاشيه‌ي درياي خزر تعيين نگرديده، حداكثر معيار همون سهم مساوي (20% هست) كه البته اين نسبت، قطعي نبوده و با تغيير و تحولات افزايش كشورهاي همسايه هم قطعاً تغيير مي‌كنه. پس اگه ما ابن قوانين رو مي‌پذيريم، بايد همه‌اش رو بپذيريم؛ نه تا اونجايي كه قديم نديما به نفع‌مون بوده!!!
[color=red](پيشنهاد مي‌كنم برادر سعيد كه پست‌هايي كه درخصوص حقوق‌، ارسال فرمودي رو خودت يكبار به دقت مطالعه بفرمايي. توش پاسخ خود شما هست. البته بعد اينكه خوندي، يكبار ديگه هم برو از اول تاپيك، شروع كن پست‌هاي خودت رو بخون تا بفهمي كجاي مسير رو اشتباه رفتي! البته اگه دوست داري!).[/color]

خيلي ساده‌اس. قبلاً دو كشور بوده و 50، 50 مي‌شده نسبت مساوي. الان پنج تا شده و مي‌شه 20%. اگه 10 تا بشه مي‌شه 10% و اين نسبت، مادامي كه توافق بين دول اتفاق نيافته، پابرجاست و ربطي به اين نداره كه كدوم كشور، تجزيه و تركيب شده!

به زور و قلدري هم البته كماكان (و با حفظ سمت)، ربطي نداره.
يعني از طرفي، راه جلوگيري از ضرر و دردسرهاي بعدي، ايقاد توافقنامه هست و لاغير، از طرف ديگه مادامي كه به توافقي دست پيدا نكرديم، نمي‌تونيم از منابعي كه همين الان هم مي‌تونيم قانوناً ازش برداشت كنيم، به درستي استفاده كنيم. چون تحديدي صورت نگرفته و مرزبندي‌ها نامشخصه.

اول و آخرش، چيزي كه مهمه، استفاده از منابع‌مون هست. و الا با ادعا و جيغ و داد و فرياد و قلدري، منبعي نصيب‌مون نمي‌شه!
مثل اينكه بگيم نصف منابع نفتي عراق، مال ايرانه. مادامي كه نفتي از عراق به ايران داده نشه، ادعاي مالكيت نصف كه سلهه، تمام منابع نفتي ايران رو هم داشته باشيم تفاوتي برامون نمي‌كنه.

--------------------------------------------------------

فكر كنم حداقل خود برادر سعيد هم دست از قرارداد 1921 برداشته باشه‌ كه اولش (به اعتراف خودش نخونده)، اون رو علم كرده و چماق‌وار به سر و صورت كشور مي‌كوبيد!

ولي خوب.
اين بحث، بيشتر به سمت اثبات حرف‌هاي خودمون داره مي‌ره تا يافتن يه راه حل منطقي.
يه طورايي بحث، شبيه لجبازي بچه‌گانه شده و همه مي‌خوان حرف و ادعاي خودشون رو به كرسي بنشونن!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من از دوستان عزيز، بابت بكار بردن ادبياتم عذرخواهي مي‌كنم.
تذكر دوستان گرامي، جناب ميثم و رضاي عزيز رو مي‌پذيرم.

---------------------------------------------

اگر دوستان فكر مي‌فرماين كه چون چند تا ابرقدرت، براي خودشون زورگويي مي‌كنن، پس بقيه هم اين حق رو دارن، فكر كنم

كماكان بايد يه بار ديگه صورت مسئله رو نگاه بفرماين!
اگه قرار بر اين باشه، پس چه نيازي به جلسه و گفتگو هست؟ اصلاً هيئت دولت رو بدن سايت ميليتاري. بچه ها هم بزنن از پايين

و بالا و چپ و راست، كشورهاي همسايه رو نفله كنن بيان تا به حق و حقوق‌شون برسن! اصلاً ايران رو بكنن اندازه‌ي دوره‌ي

هخامنشي ادعايي! چطوره؟

درخصوص آذربايجان و تركمنستان پخمه، دوستان مختارن حمله بفرمين. فقط، اگه خداي نكرده، بعد از حمله، با هواپيماها و

تانك‌هاي امريكايي مواجه شدن، يه وقت هول برشون نداره‌ها! آخه امريكاي مظلوم، اون‌جا لونه كرده تا يه وقت همسايه‌ي

جنوبي‌اش، يعني ايران، هوس نكنه بياد خاك اونا رو بگيره! اونم بخاطر جدايي از شوروي سابق!!
آخه مي‌دونين! مستكبران جهان، همه‌چيز رو هم از نگاه استكباري مي‌بينن! چون خودشون اينطور فكر مي‌كنن، فكر مي‌كنن ايران

هم همين نگاه و تفكر رو داره!

قزاقستان هم كه زير نظر مشترك امريكا و روسيه هست. اونا با هر دو كشور، پيمان مشترك نظامي امضاء كردن! مي‌مونه روسيه‌ي

درپيت كه ...!!

خلاصه اگه دوستان فكر مي‌كنن با زور و داد، مي‌تونن به حقي برسن، از اين «زندگي كننده در عصر آرمانگرايي» بگذرن و قوانين

اسلام رو هم دايورت كنن به گربه‌ي همسايه و حمله بفرماين به كشورهاي ديگه تا ببينيم در عصر بربريت، چه سودي عايد كشور

عزيزمون خواهد شد!!

دوستاني كه ادعاشون اين هست كه آذربايجان تلاش در تجزيه‌ي كشور ما داره، يا حقيقتاً موضوع رو نگرفتن، يا بخاطر جواب دادن

به من حاضرن چنين ادعايي رو مطرح بفرماين. نمي‌گن شوروي با اون ابرقدرتي‌اش، نتونست كاري رو از پيش ببره. اونوقت

آذربايجان چي باشه كه ...!!

يه موقعي، يه مثالي زدم. گفتم وقتي يه بچه، سر يه كوچه تاريك ايستاده و داره يه پهلوون رو تهديد مي‌كنه و لغز بارش مي‌كنه،

اون پهلوون بايد عقلش برسه كه عاملي كه بچه رو تحريك كرده رو بشناسه و بدونه كه توي كوچه‌ي تاريك، با يه قداره منتظرشه! والا

هركسي مي‌دونه كه از يه بچه، بيشتر از بازي‌هاي كودكانه چيزي برنمياد و اينجور شاخ و شونه كشيدن‌ها، نه در توانش هست و

نه در مخيله‌اش مي‌گنجه!

-----------------------------------------------------

تعاليم اسلام، درمورد حقوق انسان‌ها كاملاً واضح و مبرهن هست.
درمورد آداب و اخلاق هم همين‌طور. درمورد نهي زورگويي و حق‌خوري هم همچنين.
حال اگه دوستان، با اين ادبيات آرمانگرايانه مشكلي دارن، فكر كنم بد نباشه تو اولين نماز، شكايتشون رو پيش خدا ببرن.

خميني كبير (ره) هم چنين نظراتي داشت. هيچ‌وقت از تهاجم حرفي نزد. هيچ‌وقت از خوردن حق ديگري حرفي نزد. هيچ‌وقت، جز

در مقام دفاع از وطن و يا جهان اسلام، حرف از جنگ نزد!
پس اگه ما روحيه‌ي ديگري داريم، بهتره اول از زير پرچم خميني كبير (ره) دربيايم.

در قانون اساسي كشور ما (كه مادر تمامي قوانين هست و تمامي شئونات و قوانين و مقررات، مي‌بايست بر پايه‌ي اون شكل

بگيره) آمده است :

[quote]سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه‏جویی و سلطه‏پذیری،

حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‏های سلطه‏گر و روابط

صلح‏آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.[/quote]
[quote]جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می‌داند و استقلال و

آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می‌شناسد. بنا بر این در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی

ملتهای دیگر، از مبارزه حق‏طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند.[/quote]
پس اگه دوستان، طالب جنگ و رعايت قانون جنگل و عمل مثل مستكبريني چون امريكا و روسيه و غرب هستن، اول از شر اين

قانون اساسي خلاص بشن و از لواي جمهوري اسلامي خارج بشن و مثلاً بشن جمهوري دموكراتيك ايران يا جمهوري ايران تا

مشكلي از بابت عدم رعايت قانون اساسي هم بوجود نياد.

-----------------------------------------------------

با اين شرايط، فكر نكنم بحث كردن، فايده‌اي داشته باشه.
چون برخي از دوستان، فقط فكر شاخ و شونه كشيدن هستن و كشورها رو با وجب اندازه مي‌گيرن و انتظار دارن ايران هم مثل

ساير ابرقدرت‌ها و مستكبرين جهان، واسه كشورهاي كوچكتر شاخ و شونه بكشه!
پس هرچقدر هم استدلال حقوقي بياريم، كسي اهميتي نمي‌ده!

پس بعيد مي‌دونم اين بحث هم به سرانجام مناسبي برسه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
"هرچند خدايان به تاريخ احتياج ندارند".آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآااه ه ه ه هه ه ! اي ي ي ي ي استوكا!
از همون خدايانت بپرسي، ما هرگز قومي وحشي نبوديم كه جنگ اول رو با دلايل كشور گشايانه شروع كنيم!البته منهاي آقا كوروش! كه هدفش خير و دادن حقوق بود! ما در ساير جنگها مدافع بوديم! پس پنجولامون لزوما نشان دهنده سطح شعور و فرهنگ ما نبوده!!!
اگر آمريكا اينطوريه! ما باهاش دشمنيم! خيلي راحت! قبولش نداريم چون خودمونو وحشي نميدونيم! مگه اينكه نظر شما غير از اين باشه! ما هرگز تجاوز و حمله به ساير كشورهاي مظلوم رو تاييد نكرده و طبق اصول قانون اساسي از ملت هاي محروم و مستضعف در برابر ظالم حمايت ميكنيم. و اين دليليه كه حزب اله، حماس و ساير جنبشهاي مظلوم مورد حمايت ما هستن و متاسفانه در ايران در اينجور مواقع نه غزه ، نه لبنان مياد وسط!!!! موقع گردنكشي هم كه......!
ماشااله شما از جنگ ويتنام تا جنگ آخر الزمان رو بهم بافتين تا به چه نتيجه اي برسين؟
ماجراي تركمنها و ... رو كه من خودم توصيه كردم همه دوستان مطالعه كنن بعد سر مملكتي كه رفته ادعاي مالكيت كنن!
لابد اگر هم آدم فضايي ها به كره زمين حمله كنن، اين توجيحي هست كه ما به 4 همسايه شمالي حمله كنيم تا خزر رو برداريم واسه خودمون؟
=====================================================
"برادر جان با استناد به همون كتاب كوچك كه در همه كتابفروشي ها به وفور و براي اهلش البته با صبر و حوصله يافت ميشود!!! مجدد بيان ميكنم:
"ولی اینکه جدا شما از قانون آپارتمانی اینقدر بی اطلاع باشید و 2 طبقه رو بخواهید 5 طبقه به زور نیش و کنایه بقبولانید و فراتر از قانون فوق که کتابفروشیهای سراسر کشور یک کتابچه کوچک هست و قابل تهیه برای طرفی که خانه اش رو به چند نفر اجاره داده حق و سهم قائل شوید یا باید گفت بی انصافی هست "
[b]شما خودت نظر منو دقيق نخوندي اومدي جواب چي ميدي آخه؟ من از اجاره گفتم؟ من گفتم طبقات خالي ديگه به فروش رفته و شما حا لا به جاي 1 نفر داراي 4 همسايه جديد هستيد[/b]!!!!با كدوم استدلال ميخواي با اين 4 همسايه در بيفتي؟جز اينكه بشيني و در جلسه مديريت ساختمان توافق كنيد چه راه ديگري هست؟
خوش بحال شما كه انگار در خانه اي ويلايي ساكن هستيد و يكبار هم پاتون به اين جلسات باز نشده!!!!
"البته امیدوارم ناراحت نشید و سعی هم نکنید که با حرفهای کنایه دار من رو ناراحت کنید." نه برادر جان، من در سطحي مثال زدم كه مطمئن باشم همه دوستان متوجه منظور من خواهند شد! شما كه متوجه شدي، جاي ناراحتي نداره !!!
ولي واقعا جاي تاسف داره كه شما، بياي تفكرات محدود بشري متعلق به 80-60سال پيش رو با آموزه هاي اسلام نابي كه شايد به نفع من نوعي نباشه، مقايسه ميكني و در برابرچنين تفكرات سطحي، اسلام رو هم ميبري زير سوال!لزوما حق اين نيست كه هميشه به نفع من باشه.
[b]در ضمن من به شما علاقه زيادي دارم اما شما هنوز مبحث پرداخت شارژ ساختمون طبق نظريه 50-در برابر 4 تا 12.5 رو براي من حل نكردي و نگفتي مي پذيري يا نه؟ اين رو درست ميدوني؟[/b]
شايد فقط مطالعه حقوق همسايه در اسلام، و تعميم اون به كشورهاي همسايه كافي باشه تا فرهنگ و شخصيت اصيلمون و برداشتهامون از آموزه هاي اسلام رو مورد ارزيابي مجدد قرار بديم!!!
اسلام در مورد تعاريف مومن ميگه: مومن زيرك است!
زيرك بودن با پدر سوخته بودن فرق ميكنه!
اينكه همه دنيا مارمولك بازي ميكنن، اصلا توجيح مناسبي براي مارموذي بودن ما نيست. انگار همه اختلاف نظر ما در مورد همين 1 خطه!!! در مورد اخلاقياته.
شايد مسئولان در مورد چچن هم كوتاهي كرده باشن! الله اعلم! كه بايد جوابشو پس بدن! اينكه حركت ما در بوسني موقع شهيد دادن بود و بعد از جنگ هيچ مانور تبليغاتي و فرهنگي شيعي انجام نداديم بي عرضگي ما بوده!چه اشكال داره بگيم بي عرضگي كرديم؟ اما معني اش اين نيست كه حالا بايستيم سر گردنه و هركي رد شد، خفت گيري كنيم!
"توجه به اینکه در پاسخ دوستی که ادعای ظلم به حقوق مردم مناطق فوق را که امروز از دست ایران راحت شده اند!"
برادر جان اگر باز هم با دقت و با حوصله متن مرا مي خواندي به اين نتيجه نميرسيدي !بنده گفتم:
[b]"اون مردم بدبخت و بيچاره اي كه از زير دست شوروي استقلال پيدا كردن، اين كارو نكردن كه بيان ضميمه ما بشن! "[/b]لطفا متن مرا بخونين نه برداشتهاي خودتون رو!!!
"همین مردم بعد از فروپاشی روسیه تزاری از رود ارس گذشتند و آمدند به این سمت رود که ما نمایندگان مردم اران و شروان و ... میخواهیم به سرزمین خودمان ملحق شویم که متاسفانه حکومت وقت ایران با نفوذی که از طرف انگلیس اعمال میشد با این تقاضا مخالفت کرد. "
شما ببخشيد كه رضاخان از خودش هيچ شعوري نداشت و جاي گله هم نيست!اما اون موقع اون مردم خودشان اون تصميم رو گرفته بودن!برادر جان اين تاريخ مورد نظر شما يعني سال 1300!
حالا فكر ميكني پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، در سال 1370، مردم اون منطقه باز اومدن به ما عرايض و درخواست ارسال نماينده بدن؟يعني 70 سال بعد؟ حالا شرايط فرق ميكنه! [b]ما نميتونيم مجبورشون كنيم! ديگه اين تصميمو ندارن!تصميم گرفتن كه بعد از رهايي از دست كمونيستا خودشون كشور بشن![/b]
من كه خيلي تفاوت در اين دو حالت ميبينم!
اگر نه كه ما بايد ادعاي هند رو پس از استقلال در هم ميشكستيم چون نادر شاه افشار اونجارو هم فتح كرده بود!!!!
"حالا ما بايد چكار كنيم؟ ارتش ببريم بزنيم تو سرشون بگيم غلط كردين! اين سوزن، اينم منگنه! ما شما رو به نقشمون ميچسبونيم، ولتونم نميكينيم!"
[b]اين دقيقا همين نظر شماس! چون اگر اونا در سال 1370 ما رو و ايراني بودنو ميخواستن، اعلام استقلالشون به معناي اعلام ضميمگيشون به ايران ميشد!
كه نخواستن و نشد![/b]
[b]اينكه اسرائيلي ها در اشغال فلسطين از استدلالهاي شما استفاده ميكنن برادر جان تقصير من نيست!اونهاهم به پيشينه تاريخي استناد كردن!!!![/b]

===========================================
در ضمن شما به عنوان يك مسلمان بايد به رهبر وقت خود اعتقاد و التزام كامل داشته باشيد و ولايتمداري شما بايد اين را به شما حاكم كند كه در آن زمان كه شما 10-15 آخرش 20 بوديد، رهبر شما 52-3 سال سن داشته و شعور سياسي، فرهنگي و اجتماعي اش بر همه ما ها مي چربد!
"« يک نفر را مثل آقاى خامنه‌ای پيدا بکنيد که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر اين باشد که به اين ملت خدمت کند، پيدا نمى کنـيد، ايشان را من سالهاى طولانى مى شناسم،.»

امام خميني(ره)
وقتي ايشون اين مسئله رو عنوان نكرده و به دنبال سياست كشور گشايي نبوده،( تاكيد ميكنم اينجا ديگر اسمش كشور گشايي است!) چون اونا نميخوان استقلالشونو به ما بدن!!!!شما نمي توني جلوتر از ايشون حركت كني!!!!
اين مسئله صرفا در چهارچوب مذاكرات و حصول توافقات بين المللي بدست مياد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]مساله ما نیاز چندانی به حقوق دریایی بین الملل ندارد چون دریای کاسپین که در زبان عامیانه دریا نامیده میشود در واقع یک دریاچه است و مشمول حقوق فوق نیست و تعیین حقوق آن باید با مذاکره بین کشورهای همسایه مشخص شود[/quote]

بله. ظاهرا اینگونه است. در مطالب امین جان این مطلب رو خونده بودم. هر چند ایشون منبع مطلب رو قید نکردند.
[quote]
که در این بین اصلا در شان و جایگاه ایران اسلامی که ادعای قدرت اول منطقه بودن را میکند نیست که در برابر کشورهای کوچک و ضعیفی که تمام توان نظامی و اقتصادی و نفوذ سیاسی آنها حتی به یک سوم قدرت ایران نمیرسد کوتاه آمده و به سهم مساوی رضایت دهیم. روسیه هم که دیگر با ما مرز مشترک ندارد و توان نظامی که سابقا در کاسپین مشتمل بر بیش از صد ناو جنگی داشت امروز به تنها چند ناو جنگی تقلیل یافته و عملا امکان ایجاد مشکل امنیتی علیه ما را ندارد. [/quote]

خوب همون چند ناو مگه کمه؟ در مقابل 0 ناوی که ما داریم.مگه توان جنگ دریای کمی داره؟ مگه امریکا میشینه و نگاه میکنه که ما اینجوری قدرت نمایی کنیم.؟؟

شما نگاه کن ما هنوز وارد جنگ نشدیم، چه جوری تو مساله گامبیا جلوی ما صف آرایی کردند و اجازه ی کوچکترین کاری به ما ندادند.!!

این حرف خود شماست که ما نباید با اقدامات انتحار گونه، آنچه که تا کنون جمع کرده ایم به موجی از دست بدهیم. باید با درایت و صبر تا اون زمانی که فاصله ی ما با این قدرت های نظامی کم بشه، رفتار کنیم.

کسی هم نگفت که درب مملکت رو باز کنیم. اما میگیم عاقلانه کار کنیم.

البته من در مساله ی تصنیف حرف آقا سعید رو منطقی تر یافتم. و ندیدم که دوستان پاسخ بهتری داشته باشند.

طبیعیه اینجا که بین ما و روسیه صفحات درونی حرکت نکردند که یه کشور جدید این وسط به وجود بیاد،!!! از روسیه جدا شدند. پس از همون هم کشور هم سهم میبرند.این عقلانی تر به نظر میاد. مثل اینکه الان ایالت های امریکا ممکنه که جدا بشوند. برای امریکا این دغدغه های حقوقی پیش میاد. نه اینکه تا آرژانتین و شیلی نگران بشوند.

البته متوجه هستم که بحث آبهای بسته به کلی تفاوت دارد. به عنوان یه اصل کلی عرض کردم.

====================

البته آقا سعید من واقعا نگران شدم از بقیه نظرات شما.

بحث افراط گری در آرمانگرایی اسلامی رو تو دوره زمونه ی ما به کی نسبت میدن؟ به همون شخصی که عکس نازنینش آواتار شماست.
پس صحبت های حضرت امام کجا رفته؟ که اجازه ی استفاده ی مواد شیمیایی رو علیه شهروندان کشوری که باهاش در جنگ بود رو نداد و .... .

البته باز هم جواب بنده رو ندادید:

حالا به نظر شما ما چه کار باید بکنیم؟ در مذاکرات؟

خیلی مباحث داره گسترده میشه . همه ی دوستان لطف کنند به مسائل حاشیه ای نپردازند و بیشتر به این مطلب که چه باید کرد بپردازند.که به یه نتیجه ای برسیم.

تشکر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote] اگه در اين زمينه، توافقي انجام بگيره و بصورت توافقنامه ميان كشورهاي حاشيه‌ي درياي خزر دربياد، چون توافقنامه‌ي مرزي هست، با تغيير حكومت‌ها لغو نشده و چون از محدوده‌ي قوانين بين‌المللي خارج شده، ديگه مشكلي از بابت تجزيه‌ي كشورها پيش نخواهد اومد.

در اين شرايط هست كه مي‌تونيم به قول برادر سعيد بگيم به ما چه كه كشور چند تيكه شده! يعني چون در مرزه تغيير بوجود اومده، از سهم كشور بزرگتر كم شده و به كوچكتر مي‌رسه! مثلاً اگه فرداي روز گيلان هم از ما جدا بشه، به اندازه‌ي سهمي كه از دريا مي‌بره سهيم خواهد بود و هيچ مشكلي هم بوجود نخواهد اومد.[/quote]
اگر این توافق نامهء مورد تاکید شما یک سند و مدرک دائمی و همیشگی در رابطه با درصد سهم ما از دریای مازندران باشه تا حدودی به نفع منافع ما در دریای کاسپین خواهد بود تا به قول شما اگر کشورهای جدیدی هم در منطقه قفقاز در اراضی جمهوری آذربایجان و یا در کشور ترکمنستان بوجود آمدند طبق این توافق نامه حق سهم خواهی و طلب ارث و میراث از ایران رو نداشته باشند ...... اما به شرطی که در صورت محقق نشدن سهم 50 درصد دیگه از سهم 20 درصدی به هیچ عنوان کوتاه نیایم و بر تقسیم مساوی کاسپین به پنج قسمت پا فشاری کنیم هر چند که امروز هم 20 درصد از دریای کاسپین کاملا تحت حاکمیت و کنترل ماست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بخاطر پست قبلي و انحراف تاپيک از دوستان عذر خواهي ميکنم .

[quote]بیشتر از حقمون بگیریم موافق نیستم. (البته فکر می کنم منظور stuka هم بیشتر از حقمون نبود. ولی من فکر می کنم حتی 20% هم بیشتر از حقمونه). ما پایبند به دینی هستیم که در عین حال که مجبورمون می کنه از حق خودمون و بقیه دفاع کنیم، به هیچ وجه بهمون اجازه پایمال کردن حق بقیه رو نمیده. [/quote]
کاملا من هم منظورم بيشتر از حقمون نبود ولي گاهي براي گرفتن حق بايد کمي از زور استفاده کرد.

[quote]دوستاني كه ادعاشون اين هست كه آذربايجان تلاش در تجزيه‌ي كشور ما داره، يا حقيقتاً موضوع رو نگرفتن، يا بخاطر جواب دادن

به من حاضرن چنين ادعايي رو مطرح بفرماين. نمي‌گن شوروي با اون ابرقدرتي‌اش، نتونست كاري رو از پيش ببره. اونوقت

آذربايجان چي باشه كه ...!! [/quote]
منظور اين نيست که آيا آذربايجان موفق به اين کار ميشه يا نه , منظورم اين هست که طرف مقابل در آرزوي نابودي و تجزيه ماست پس دليلي نداره که ما هم بخواهيم با ادب و نزاکت در برابرش باشيم. باز هم ميگم منظور من لشکر کشي نيست بلکه تحت فشار قرار دادن هست
بطور غير مستقيم. نمونش قرارداد الجزاير ايران و عراق که ايران بدون جنگ مستقيم موفق شد صدام رو مجبور به قبول قرار داد کنه . صدها راه براي تحت فشار قرار دادن وجود داره از ارمنستان تا نخجوان بگير تا حمايت از تالش !
وقتي طرف مقابل براي ما و موجوديت ما [color=red]ارزشي قايل نيست[/color] ما چرا بايد رعايت کنيم باز هم ميگم منظورم درگيري نظامي و لشکر کشي نيست !

[quote]حالا فكر ميكني پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، در سال 1370، مردم اون منطقه باز اومدن به ما عرايض و درخواست ارسال نماينده بدن؟يعني 70 سال بعد؟ حالا شرايط فرق ميكنه! ما نميتونيم مجبورشون كنيم! ديگه اين تصميمو ندارن!تصميم گرفتن كه بعد از رهايي از دست كمونيستا خودشون كشور بشن! [/quote]
دقيقا همين اتفاق افتاد دوست عزيز من دقيقا اون روزها رو بخاطر دارم. مردم با چه شوقي خواستار ورود به ايران بودند, دم سيم خاردارهاي مرز مغان و نخجوان غوغايي بود فيلم هاش هست ميتونيد ببينيد ,منتها هم ما برنامه اي نداشتيم و غفلت کرديم و هم با کمک غربي ها جريان ضد ايراني ابولفضل ايلچي بيک به قدرت رسيد و از همون اول در عين ناباوري همه, شروع به دشمني عجيب با ايران و نزديکي به ترکيه و اسراييل کرد. فکر ميکنم اين اولين کشوري در دنياست که اولين مانيفست اون ضديت با کشور ديگريست !
بعد هم جريان استقلال تالش پيش اومد که سرکوب شد اگر ما حمايتي کرده بوديم الان قضيه چيز ديگري بود.
مگر ما تا به حال با اسراييل وارد درگيري مستقيم نظامي شديم? ولي اهرم هاي فشار بر عليه اسراييل داريم مثل حماس و حزب الله و غيره .ميبينيد که بدون وارد شدن به عرصه درگيري نظامي (البته تا الان که من اينها رو مينويسم !)تونستيم اسراييل رو مهار کنيم و درضمن از عوابق بين المللي که ممکنه
در اثر درگيري مستقيم نظامي با اسراييل برامون پيش بياد در پناه بوديم .آيا اگه همين اهرم هاي فشار رو نداشيم مي تونستيم به اين شکل در پرونده هسته اي پيش بريم ? يا اسراييل از خجالتمون در اومده بود ?
اعمال فشار ( نه درگيري نظامي !) بر آذربايجان و يا ترکنمستان سخت تر و خطرناک تر از در افتادن با اسرييل و آمريکا نيست !

[quote]حالا به نظر شما ما چه کار باید بکنیم؟ در مذاکرات؟ [/quote]
قدرت چانه زني خودمون رو بالا ببريم: تقويت نظامي در دريا و همچنين استفاده از [color=red]اهرم هاي فشار[/color]( نه درگيري نظامي) به صورتي که در بالا گفتم.
حق دادني نيست, [color=red]گرفتنيست[/color] !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote] از طرفی وقتی هشتاد سال قبل شوروی قراردادهای استعماری دوره تزارها را ملغی اعلام کرد و دولت وقت ایران نیز سریعا این موضوع را قبول و از طرف ایران هم قرارداد مثلا ترکمنچای را ملغی شده اعلام داشت این یعنی قانونا منطقه قفقاز به ایران تعلق دارد که بعد از این تاریخ به مدت تقریبا یک قرن دیگر اما این بار بصورت غیر قانونی در اشغال روسیه باقی ماند و بعد هم با فروپاشی شوروی این سرزمینها در غفلت مسئولان ایران ادعای استقلال کردند که این اعلام استقلال از نظر حقوقی قابل قبول نیست و مانند این هست که طی سالهای 1320 تا مدتی پس از پایان جنگ دوم جهانی منطقه شمالغرب ایران در اشغال شوروی بود و حتی به ظاهر یک دولت مستقل در آن ایجاد کردند ولی بعد از خروج شوروی بلافاصله قوای مرکزی با سرکوب تجزیه طلبان این منطقه را به کشور بازگرداند. اگر در آن روز مانند سال اعلام استقلال آذربایجان و ارمنستان ... رفتار میکردیم الان بنده در قلمرو ایران قرار نداشتم که با شما فارسی صحبت کنم. [/quote]

تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان توسط قوای شوروی در شمال غرب ایران یکی از تلخ ترین و حساس ترین وقایع تاریخ ایران بوده که اگر در آن زمان حکومت مركزي اقدام به باز پس گیری تبریز نمیکرد و فرقه دمکرات رو به رسمیت می شناخت احتمالا بنده و برادر سعید و بیشتر دوستانی که امروز در سایت میلیتاری حضور داریم امروز در یک کشور دیگر به غیر از ایران زندگی میکردیم چون فرقه دمکرات استقلال این بخش از میهن رو از ایران اعلام کرده بود و با نهایت بی شرمی به دروغ این رو خواست مردم منطقه خوانده بود ...........

فکر کنم این عکس هم بی ربط با موضوع فوق نباشه

چهار تن از اعضای سیاسی و نظامی فرقه دمکرات آذربایحان

http://irupload.ir/images/dmqov2m94sk4r1keyo5.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.