alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,030
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    133

تمامی ارسال های alala

  1.   آگر در آمریکا یک عاقل هم باشه میفهمه که برجام خودش یکی از بهترین توافقات موجود برای آمریکا و اصراعیل بوده و مغز درازگوش نخورده که پارش کنه! نکته اینجاست با تکیه بر اون تهدید همین شرایط فعلی عدم اجرای تعهداتشون را به صورت سخت تری ادامه میدند ( بدون در ظاهر پاره کردن برجام! ) که این یعنی خسارت بیشتر برای ما و تازه منت ترامپ و هم پیمانان غربیش که یکیش در برابر تقاضاهای ایران مبنی بر عمل به وعده ها خواهد گفت: برید خداتون را شکر کنید در عمل به وعده هام به مردم آمریکا تعلل میکنم و برجام را پاره نمیکنم و دیگری ( هم پیمانان غربی ) خواهند گفت در برابر اعتراض ایران: هیس! ایرانی ها فریاد نمی زنند! برید خداتون را شکر کنید ما جلوش را گرفتیم برجام را پاره نکنه. از همین لغو تحریم های سگ های مواد یاب استفاده کنید تا اون را هم مسدود نکرده دوباره :)   پ ن:معاون کنسولی، امور مجلس و ایرانیان وزارت خارجه:  تحریم سگ موادیاب لغو شده و از چند کشور از جمله فرانسه و استرالیا سگ وارد کردیم.
  2.   سلام جناب mr9 صحیح میفرمایید ولی شوربختانه گاهی اوقات بنا بر جبر روزگار یک غیرکارشناس میشود یکی از اعضای تصمیم گیر در مقطعی از تاریخ که اظهار نظر و دیدگاهش دیگه تنها در مقام حرف نیست و در مقام تصمیم و عمل خسارات جبران ناپذیری را به یک کشور تحمیل میکنه. جدا از تناقضات و عدم قبول اشتباهات ( که قبولش لااقل میتنوه عذرخواهی و عدم تکرار اشتباه را به همراه داشته باشه ) وارونه جلوه دادن حقایق تاریخی خطای بزرگ تری است که اطرافیان افراد هم میشند پیشقراولانش.   حالا این دیدگاه یکی از مهمترین افراد موثر در تصمیم گیری های اون مقطع تاریخی را بزارید کنار سایر ابهامات اون مقطع و پرسش های گوناگون در رابطه با لغو قرادادهای نظامی ایران.
  3. چه کالیبری! هستند این توپ ها احتمالا؟ تروریستها خوب شد از این مجتمع مستحکم 1070 عقب زده شدند، در یک فضای باز یا روستایی با ساختمان های نامطمئن چنین آتشی حسابی کار دستشون میده اگر پرحجم و مستمر باشه. تو همین تصاویر هم پرتعداد بودند و معلوم بود عقبه ی مناسب و خیال راحتی داشتند ( نیروی هوایی غایب بود؟ ) ولی خب گیر افتاده بودند. یک نظارت پهپادی مستمر و گلوله های هوشمند میتونست همشون را به درک واصل کنه پس از خارج شدن از این محل اختفاشون.
  4.   واقعا نباید زیاد روی تبلیغات دوران انتخابات حساب کرد. در نهایت ایالات متحده و رئیس جمهور جدید برای منافع امریکا و همپیمانان ثروتمند عربش و منافع صهیونیستها که همه میدونیم در سوریه چی دلخواهشون هست ( بیشتر از همه ادامه ی این روند فرسایشی ) تصمیم خواهد گرفت و چهارچوب های امنیتی کشور امریکا تغییر چندانی نخواهد کرد. ولی میشه اشاره کرد که کلینتون و منطقه ی پرواز ممنوعش خیلی بیشتر از برنامه ی ترامپ ( بمباران سوریه مثل بمباران صرب ها ) هم واقعی تر بود و هم در دسترس تر و هم زودتر قابل اجرا ( دولت کلینتون ادامه ی دولت مستقر بود که برای هماهنگی و اقدام و انسجام به زمان بسیار کمتری نیاز داره تا نسبت به دولت ترامپ که تغییرات بیشتری خواهد داشت ). و این که ترامپ تا مستقر بشه و تغییرات انجام بشه و تصمیم های اجرایی گرفته بشه لااقل زمان بیشتری نیاز هست و شاید در بعد جهانی هم با برنامه های ترامپ همراهی کمتری بشه به خاطر انبوه ناکارامدی هایی که بهش منتسب شده. ولی به هر حال ترامپ میتونه همه را باز غافلگیر کنه حتی فراتر از منافع و چهارچوب های امنیتی پشت پرده ی امریکا و این گمانه زنی ها اصلا دلیل بر عدم پیش بینی موقعیت های مختلف و داشتن برنامه براشون نیست.
  5. همونطور که اشاره شده الان شاید یک فرصت طلایی باشه برای الباب و تصرفش.   اگر نیروها در این چند روز گذشته خودشون را در نقاط از پیش تعیین شده نزدیک به الباب و جنوب غرب و غرب حلب به اندازه کافی مستقر کرده باشند میشه حملاتی را ترتیب داد که منجر به ازادی الباب و شکست یک مرحله از مرحله عملیات های اردوغان بشه.   نکته اینجاست که همزمانی عملیات در غرب و جنوب غرب حلب و جبهه ی الباب اهمیت داره. تروریستهای ارتش ازاد اگر فرض بگیریم مقاومت تنها به سمت غرب حلب پیشروی کنه با وخیم تر شدن اوضاع ممکنه یک توقف در عملیات الباب ایجاد کنند و به کمک دوستانشون در غرب حلب بیان که کار را برای نیروهای ما در غرب حلب سخت میکنه. اگر هم فقط در محور الباب باشه ممکنه عکسش رخ بده برای فتح سریعتر الباب. هر چند با ناامید شدن تروریستها از جبهه ی غرب حلب ممکنه تصمیم بگیرند لااقل برای یک فتح به کمک نیروهای اردوغان برند تا زودتر لااقل به الباب برسند که نیازمند رصد دقیق هست تا همزمان از خلاءشون در غرب حلب استفاده کرد برای پیشروی بیشتر و هم عملیات الباب را شدت بخشید.   مهم اینه تمام تکیه بر توان خود محور مقاومت باشه با توجه به تجارب قبلی. روس ها امکان عملیات ضد داعش را دارند اون هم با قوای بدون محدودیت چون دیگه هجمه ی غرب را شاهد نخواهند بود و از طرفی امکان کنترل ترکیه را هم خواهند داشت تا لااقل نیروی هوایی اردوغان در شمال حلب به تروریستها ضد داعش کمک نکنه که میتونه به نفع ما باشه ولی اصلا نبادی روش حساب کرد! هر چند به نظر من هنوز هم اردوغان و داعش چنان منافع در هم تنیده ای دارند که شاید داعش مسیر رسیدن اردوغان به الباب را تسهیل تر کنه با گرفتن امتیازاتی در جاهای دیگه. (مثلا موصل عراق در حد نجات برخی سرکردگانش) چند سامانه ی بوک و پانتسیر خود سوری ها شاید بد نباشه در محور شمال مستقر بشه.   در غرب حلب هم تروریست ها شاید برای از هم پاشیده نشدن خطوطشون تمام توانشون را از ادلب و برخی جبهه ها فرا بخونند. میشه فعلا بعضی جبهه ها را مسکوت گذاشت در اطراف دمشق و در لاذقیه و حما در صورت رخداد این اتفاق حرکاتی را انجام داد.
  6. ببین چقدر بلا نسبت حیوانات به توحش رسیدند که اول خودشون را منفجر می کنند و بعد که جمعیت جمع میشه در پوشش آمبولانس و کمک به مجروحین، امبولانس را بین جمعیت منفجر می کنند. بعد امثال سازمان ملل بی شرم و اردوغان! وقیح و دوستانش برای این جماعت اشک تمساح میریزند ( در ظاهر برای مردم ولی در باطن تمام عملکردشون در جهت حفظ این وحوش برای اهداف دور و نزدیکشون و البته اردوغانی که تا چند وقت پیش که به نظرم قطعی بود ارتباط غیرمستقیم و مستقیم و همزیستانش! با دواعش و حالا هم البته کلی اما و اگر وجود داره این ارتباط درابعاد اقتصادی و ترددی و ... قطع شده باشه )
  7.   کاهش نفت یکی از عواملش اعلام رشد عجیب و غریب ذحایر نفت آمریکا بود و برخی گمانه زنی ها مربوط به اوپک/ در مورد حریری هم مخشص بود که به عنوان نخست وزیر معرفی میشه بعد از رایزنی با عون و اعلام حمایت از این نامزد ریاست جمهوری حزب الله. در حقیقت همونطور که سید گفت عون حالا فردی مستقل هست. و خب با حریری معامله ای کرد ( به قول معروف میان لبنانی های تاجر ) و در ضمن تا به حال تقریبا نخست وزیرها هیچ کدوم در این دوره های اخیر رابطه ی خوبی جز چند مورد با حزب الله نداشتند و طبیعی هم هست به خاطر خواستگاهشون. حتی رئیس جمهوری چون میشل سلیمان هم آنچنان زبان و کردارش با مقاومت صاف نبود در دوره ی قبل. حزب الله هم میتونست مانع این انتخاب ریاست جمهوری و بعد هم حریری بشه ولی طبق اصولش روی حرفی که زده بود ایستاد و کارشکنی نکرد. اعلام پیروزی ها هم که خب در راستای همون رسالت خبرگزاری های عمومی هست! در لبنان انقدر مسائل فرقه ای و پیچیدست که اصلا پیروز و شکست خورده ای به راحتی نمیشه تعریف کرد. حالا تا انتخاب وزرا و سهمیه ها و کوتاه اومدن ها و تشکیل دولت به طور کامل راه مونده.
  8.   باید خیلی حواس نیروها جمع باشه. معمولا در سلسله عملیات هاشون موج ها را تا رسیدن به لااقل برخی اهداف دنبال می کنند. الان هم شاید از تاریکی شب برای گسیل نیروهاشون و استقرار در موقعیت های از پیش تعیین شده که چند روزی زمان میبره استفاده می کنند. و یا آماده سازی انتحاری ها و انتخاب اهداف در خطوط اولیه ی ارتش سوریه برای انتحاری ها با تصاویر کوادکوپترهاشون. قطعا با انفجار موثر چند انتحاری در خطوط دفاعی و رخنه به مناطقی چون 3000 و آکادمی اونوقت هست که سیل این نیروهای مخفی شده در موقعیت های نزدیک به خط مقدم را شاهد خواهیم بود ولی تا وقتی که انتحاری هاشون دفع بشند نیروهاشون را اونطور به کشتن نمیدند. وسعت منطقه درگیری و پراکندگیشون هم باعث میشه هر چند با حجم بالای آتش نیروهای خودی ولی تلفات موثری شاید وارد نشه. که نیاز پایش مستمر و شبانه روزی پهپاد و بعد هم مهمات هوشمند اینجا ضرورت پیدا میکنه که کلا حتی توانایی این را داشته باشه با چند ضربه ی اساسی به محل تجمعات کل عملیات را کنسل کنه.   همچنان معلومه مقاومت در حال مداراست، یا اجباری یا اختیاری، از اونور خبر کاخ سفید که هنوز برای مذاکره در مورد سوریه با روسیه آماده نیستیم احتمالا از تمدید آتش بس روسیه و خرید زمان توسط امریکا برای تروریستها در حلب را شاهد خواهیم بود تا به یک دستاوردی برسند.
  9.   این تمرکز مجزای حشد در غرب موصل هم میتونه مفید باشه و هم مضر. مفید در استقلال عمل و مضر از چند جهت مثل این که آمریکا راحت تر اشتباهی! هدف قرار بدشون. امثال ترکیه مثلا راحت تر بتونه علیهشون حتی مثل همین جمینگ را اقدام کنه و برنامه هاشون را مختل و هم اینکه دواعش و هم پیمانان بومی و غیربومیش هم با انگیزه تر توطئه کنند در اون منطقه.
  10.   به نظر 1070 میاد. معضلی شد این ساختمان ها. به علت اینکه غالبا فقط اسکلت بتنی بودند و دیواری وجود نداشت، بنابراین در بمباران ها و موج انفجار تخریبی صورت نمیگره آنچنان و مانعی برای عبور و خروج یا حتی اواری بر روی تروریستهای پنهان شده هم رخ نمیده. بلند مرتبه بودن هم با بمب های معمولی منجر به آسیب طبقات زیرین نمیشه و شده یک لانه موش محکم براشون و محل شروع عملیات ها با توجه به نزدیکی به مواضع ارتش سوریه.   و جالب اینکه هنوز هم زرهی قابل توجهی دارند. اون هم سرپا به علت احتمالا خدمات فنی مناسب توسط یک کشور مجهز به امکانات و نیروی فنی.
  11.   هر چند اردوغان به کمک رسانه های قدرتمند غرب در موضوع سوریه و سوار بر موج اون ها اراجیفش را به عنوان واقعیت به خورد مردم میده ولی لااقل حالا روشن هست که این طمع ترکیه به حکمرانی در منطقه بود که باعث بسیاری از خانمان سوزی ها شد. رفتار بی شرمانه ی ترکیه در عراق که هر روز با توسل به یک دروغ و بهانه سعی در توجیه تعرضش به این کشور داره و نیروهای حشد الشعبی را آشکارا تروریست میخونه و برای عراقی ها تعیین و تکلیف؛ این خوی مشمئز کنندش را حالا عریان تر نشون میده، هر چند در ابتدای بحران سوریه با نمایش بی نظیرش همه چیز را در پشت چهره ی به ظاهر دلسوزش پنهان کرده بود و خیلی ها را به اشتباه انداخته بود. نقش ترکیه در گسیل داعشی ها و تروریستهای خارجی به سوریه که باعث عمده طولانی شدن درگیری ها و کشتارهای عظیم در سوریه و بعد از اون در عراق بود خودش به تنهایی دستان تا مفرغ در خون اردوغان را جلوه گر هست اگر سایر کمک های مستمر نظامی و تسلیحاتی و عملیاتی و اطلاعاتی و چه و چه را هم حتی فاکتور بگیریم.   این موجود خبیث و حالا آشکارا وقاحتش را فریاد زننده در روی کشورهای منطقه بی آبروتر از اونی هست که حالا از خون و قتل و قاتل حرف بزنه!
  12.   اگر امروز واقعا از حملات هوایی جدی! خبری نبوده و با توجه به اون عکس راحت خیالانه و سرخوش تروریستها در دشت حلب و لبخندهای معنادارشون (!) خبر سقوط ضاحیة و بقیه مناطق چندان هم عجیب نیست. معمولا روس ها در سخت ترین شرایط به اصطلاح هم عملیاتیهاشون را تحت فشار میزارند برای کسب امتیاز از اون ها یا دیگران! هر چند نامه ی اخیر دوما مبنی به رسمیت شناختن الحاق کریمه نباید چندان مهم باشه ولی نمیشه درخواست های پشت پرده ی دیگه را بعید دونست یا حتی معاملاتی با ترک ها و اعراب و غرب و مثلا اجلاس پیش روی اوپک حتی و ...   نشست سه جانبه ی امروز و مذاکرات و نتایج و بحث های رد و بدل شده امیدوارم ربطی به همزمانی حمله ی تروریستها و این دستور عجیب پوتین نداشته باشه.     این جونورها وارد مناطق شهری بشند بیرون کردنشون به این سادگی نیست. 1070 اینو ثابت کرد. تنها نیروی کافی میتونه متوقفشون کنه اگر موجود باشه. نیروهای نمر هم که عمدتا در حماء هستند. کار باز هم پیچیده شده. امیدوارم لااقل این بار زرهی خاصی تقدیم نکرده باشیم. تصویر دوستمون era به ظاهر نشون میداد لااقل در اون یک عکس شاید از حیث زرهی اونقدرها غنی نیستند مثل سابق اگر بشه تعمیم داد، هر چند به اندازه ی کافی دارند یقینا!
  13.   خبرش را ایرنا زده بود. چند جنگنده ترک که قصد ورود به سوریه را داشتند روس ها اخطار دادند برگشتند. ولی اصل ماجرا را نمیشه اطمینان داشت چی بوده!   نکته اینجاست ما خودمون هم تقریبا حضور عملیاتی نداریم در حلب میشه گفت ( تا قبل از این حمله، امیدوارم شهدا و اسرای احتمالی این حمله عکس این حرف را در این زمان خاص ثابت نکنه ) حزب الله هم که از احاظ تجهیزات سنگین وابسته به ارتش سوریه است و ارتش سوریه هم از حیث نیروی هوایی وابسته به دستورات روسیه حالا. عقب نشینی باید ببینیم چطور رخ داده. هدفمند و یا اینکه غافلگیر شدیم و صحبت از اسرای حزب الله که بندگان خدا در این موقعیت ها معمولا مثل نبرد خان طومان و نیروهای ما گوشت قربونی هستند و میمونند اون وسط یکهو در میان عقب نشینی سایر نیروها صحت داره یا خیر؟ به هر حال آکادمی اسد با گرادهای تروریستها فکر نکنم اونقدرها هم جای امنی بوده باشه و از لحاظ نیرو و تجهیزات زیاد روش تمرکز شده باشه چون کاملا قابل هدف قرارگیری بوده و هست حالا بیشتر.
  14.   البه لاوروف امروز هم باز دوباره لابد با کمال حسن نیت! اذعان میکنه نه خودمون و نه ارتش سوریه در ده روز گذشته در حلب و 10 کیلومتری حومش حمله نداشتیم. لابد برای احترام پروازهای شناساییشون را هم متوقف کردند. نکته اینجاست ولی منطقی نیست. نمیدونم شاید فاصله حمیم تا حلب، شاید اطلاعات دقیق ائتلاف غربی به تروریستها مبنی بر بود و یا نبود خطر حملات هوایی در بازه ی زمانی معینی ( جا به جایی نیرو و عکس سلفی با تجهیزات! ) و یا هماهنگی بین روسیه و آمریکا در مورد پرنده ها و محدودیت های امریکا برای حضور جنگنده ها ( به بهانه ی حضور جنگنده هاش در منطقه و عدم برخورد و در نتیجه اجتناب پرنده های روسی و سوری در ساعات معینی از حضور در منطقه ) و ... که اینطور این ها گاهی راحت چنین عکس هایی میگرند و جا به جا میشند. توپخانه و پهپادهای خودمون چطور؟ مثل همیشه گیج کنندست.
  15.   حالا معلوم میشه چرا هر طور شده 1070 را حفظ کردند. نقطه شروع عملیاتشون را هم گذاشتند جایی که هم انتظارش نمیرفت و هم از خطوط فعلی حضور حزب الله فاصله داشت ( حزب الله به نظر در جنوب غرب مستقر هست بیشتر ) حالا با حمله از دو جهت به 3000 امکان تصرفش براشون بیشتر هست و وانوقت با یورش از سمت غرب توامان به راموسه و توپخانه و دانشکده کار راحت هم میشه براشون، مضاف بر این که در صورت موفقیت مساحت باز شدن محاصره عریض تر هست و مثل دفعه ی قبل شبه شکست محاصره اسمش نخواهد بود و اونقته که ممکنه به فکر هدف اصلیشون یعنی تصرف حلب! بیفتند یا گرفتن مناطق بیشتر.   اطلاعاتشون که کامل هست و عملیات هاشون کاملا حساب شده و دقیق صورت میگیره و معلومه کار یکی دو تا النصره ای نیست و پشت پرده امکانات طویل و عریضی از بعد سیاسی و اطلاعاتی در کاره که با هم کار می کنه! زمان هم که به همراه آتش بس براشون دقیق خریداری میشه و احتمال وجود جاسوس ها این ور هم که کاملا هست.   حالا بعدا معلوم میشه این پیشروی سریع هم ناشی از چه چیز بوده در فیلم هاشون، گرادها، سلاح ها و یا نیروی زبده و انبوه وارداتی جدید. برای کیبار هم که شده محور مقاومت هم باید یک آرایش عملیاتی سنگین و متناسب و با نیروی کافی بگیره در بخش غربی حلب. یکی از مشکلات عمده نبود نیرو هست که اجازه نمیده همزمان چند محور ایجاد بشه که اگر بود الان با فعال شدن جبهه های جنوب غرب و حتی جنوبی در حلب شاید از این تمرکزشون میشد کاست.   پ ن: و البته فراموش نکنیم مقاومت بسیار خوب در حملات عملیات قبلی تروریستها را که به علت انتخاب شاید برای ما بهتر محور عملیات تروریستها بود که دشتی تقریبا باز بود که به راحتی میشد ازشون تلفات گرفت ولی این بار محور حمله کلی عوارض مصنوعی خصوصا (خان عسل و راشدین 4) چسبیده به ضاحیة داشت که با انتحاری های گویا پرشمار و نیروهای بسیار به راحتی تونستند نفوذ کنند. این محور کار را برای توپخانه هم سخت تر میکنه، البته به لطف گرادهایی که تروریستها در اختیار دارند و مانع سنگر بندی و یا محافظت شهری توسط مدافعان میشه این براشون باز هم برگ امتیازی محسوب میشه.    این غرب و جنوب غرب حلب با این دشت گسترده و این همه شهر و  روستای متراکم و از اونور فراخ تا ادلب و مرزهای ترکیه و داخل ترکیه بسیار بسیار موقعیت دشواری است و همیشه خطرناک.
  16.   گرادها به شکل بسیار گسترده ای دستشون رسیده و تقریبا در همه ی جبهه ها هم پخش شده. قطعا برگ برندشون هست و البته برخی سلاح ها که به عنوان غافلگیری شاید حفظ کرده باشند با توجه به وراجی اعتماد به نفس گونه ی الجولانی. نیرو هم که در مدت مصالحه ها کلی نیروی باتجربه و میدان دیده آماده بهشون اضافه شده و از این حیث با وجود مرزهای باز ترکیه هم کمبودی ندارند. اگر بشه مخازن سلاح گرادشون شناسایی بشه خوبه ولی معلومه که متمرکز نیست این مخازن و با توجه به در اختیار داشتن شهرها و روستاهای بی شمار از هر خانه برای انبار استفاده می کنند. پهپاد های مسلح این جا به درد میخوره که با شناسایی واحد های آتش با یک راکت و یا بمب از کار بندازنشون.   الان نشون میده که فشارهای متمرکز و هدفمند غرب که در چندین مرحله حملات به حلب را متوقف کرد و مانع تصرفاتی در جنوب غرب و داخل حلب شد چقدر هوشمندانه و کمک به تروریستها بوده. اگر روسیه تمرکز حملاتش را بزاره روی جنوب غرب حلب ( که بهانه ی کمتری هم وجود داره چون مناطق خالی از سکنه هستند عمدتا ) و توسط سلاح های موثر تلفاتی قابل توجه از وحوش بگیره شاید بهتر باشه و روحیه ی بقیشون در حلب شرقی هم کاهش پیدا کنه و راحت تر بشه ترغیبشون کرد به خروج.   پ ن: احتمال داره عملیات تروریست ها جلو افتاده باشه یا تغییراتی کرده باشه. یکی از این جهت که ناوگان روسی کم کم داره به سواحل سوریه نزدیک میشه و امکان استفاده از توانمندی هاش در نبردهای حلب هست و دیگری تصرف دو تپه در جنوب غربی حلب و ادامه ی پیشروی مقاومت بود در این محور که به ضررشون تموم میشد.   به هر حال ادعاهاشون شروع شده. از تصرف بخش های زیادی از غرب حلب تا اسیر کردن تعدادی از نیروهای مقاومت.
  17.   هدف فرودگاه نظامی جده بوده. میخوان با ترفند پاکستان را درگیر جنگ یمن کنند با توجه به مصوبه ی مجلسشون. حوثی ها باید هوشمند باشند، و هر چند مشکل ولی بهانه دست این دروغگوهای خبیث ندند. از این ها بعید نیست به کعبه و مکه و مدینه هم تعرض کنند و بعد پیراهن عثمانش کنند.
  18. جیش الفتح گویا دوباره "حماسه بزرگ" حلب را کلید زده و تهاجم جدیدی را با ذکر اهداف عملیات قبل شروع کرده. فعلا هم دانشکده های نظامی و ارتفاعاتی که این چند روز اخیر پاکسازی شدند. روسیه اصرار داشته که طی نه ده روز گذشته هیچ عملیات هوایی به همراه سوریه در حلب شرقی و حومش نداشته. امیدوارم این بار هم منتظر پیشروی زیاد تروریستها نشینند و بعد تازه عملیات هوایی را شروع کنند. نمیدونم این کنار کشیدن عملیاتی ایران  درست هست یا خیر ولی لااقل از حیث تجهیزات و توپخانه و زرهی بچه های حزب الله نباید در مضیقه باشند و شهید بدند. انشاء الله که هماهنگ هستند و حیله ی دشمن را قبل از حمله شناختند.
  19.   معلومه حضور ما در کلیت به حضور مستشاری فعلا تقلیل پیدا کرده. هر از چند گاهی از افراد باتجربه و سرداران شهید داریم که احتمالا ممکنه در عملیت های شناسایی و یا بر اثر آتش اتفاقی و یا هدفمند خمپاره باران مناطق عملیاتی توسط دشمن بوده باشه.   ولی یک نکته ی مهم وجود داره. شهادت دو تن از فرماندهان بلند پایه ی حزب الله، شهید بدرالدین و حاج علا معلوم بود کاملا حساب شده و با شناسایی انجام شد. شهید بدرالدین که هنوز هم شهادتش ابهام داره و حاج علا هم که به نظر هدفمند ترور شدند. این برای سرداران سپاه هم در سوریه احتمال رخدادش هست. قطعا تیم های عملیاتی ترور در سوریه حالا چه وابسته به اصراعیل خبیث و چه تیم های اطلاعاتی برخی کشورهای عربی یا حتی ترکی در مناطق عملیاتی و شهری حضور دارند که هدفشون تنها یک چیز هست اون هم ترور فرماندهان مهمه و به جنگ و ماهیتش کاری ندارند.
  20.   در تمام این مدت این بشکه ها یک جای درست به کار رفته باشند این جا بوده! :) نوش جانشون! بشکه ی اسد برای بقچه ی اردوغان کاملا فیت و مناسب است!
  21.   وزارت دفاع روسیه یک سیستم آمارگیری! داره. تنها برای دادن آمار. آمریکا میاد پیش دستانه کلی غیرنظامی و نظامی غیرمرتبط و کسی که فکر حمله در سر داره و کسی که فکر می کنه فکر حمله در سر داره!! و عمو و پسر عموی کسی که فکر می کنه فکر حمله در سر داره را و بقیه ای که نزدیک کسانی هستند که احتمالا فکر می کردند کسانی فکر می کنند فکر حمله در سر دارند!!! را نابود می کنه و بعد میگه "حمله پیش دستانه" بود. در این سمت روسیه حملات پس دستانه! انجام میده. یعنی وقتی تروریستها حمله کردند و محاصره را شکستند و چند روز هم شادی کردند و دور هم جشن گرفتند میزنه محله هایی که پر از سپر انسانی است را شتک میکنه و بعد تحت فشار قرار میگیره و بعد هم آتش بس اعلام میکنه تا ادامه ی این چرخه. نوعی مازوخیسم حاد! هست گویا.   پ ن جدی: روسیه قطعا در مواقع عملیات و قبل و بعد با نیروی هواییش کمک های زیادی کرده و تروریستهای زیادی را نابود کرده. ولی کلیت رفتار و عملش در سوریه گاهی تعجب برانگیز و مبهم و عجیب هست.
  22.   از نکات خوب باز هم "صاایران" هست. همون بخشی که روی سامانه ی دفاع فعال هم کار میکنه. برای همین در خبر بود که بر روی تانک کرار هم قراره تست بشه یا شده؟ شاید.
  23.   برای همین فشار رسانه ای حتی ولو اندک میتونه لااقل هزینه های دوستان کارچاق کن خصوصا داخلی احتمالی را بالاتر ببره. همین حمایت از طراح این اسلحه با چنین ریویوهایی! که شاید منجر به کپی مشرق و یا حتی رپورتاژ رفتن اونها هم توسط مقالاتی بشه توجهات را جلب میکنه و در کمترین حالت اون طراح علاقه مند که قطعا سختی های زیادی را تحمل کرده تا به اینجا کمی دلگرم میشه و متوجه میشه کارش توسط عده ای ارزش نهاده شده.   پ ن: شرکت های خصوصی نظامی با پیشتازی بالاخص شرکت های پهپادی که برخیشون هم توسط کارمندان بازنشسته ی خود ارگان های نظامی شکل گرفتند ( مثل بخش نفت ) سابقشون به حداقل بیش از چندین و چند سال برمیگرده و اصولا پروژه ها در بخش های نظامی از اعلام نیاز تا ایده پردازی و طراحی  و ساخت نمونه ی اولیه و پشت سر گذاشتن تست های مختلف و ارائه و گرفتن تایید ها زمان بسیار زیادی را سپری می کنند. و داستان این بخش ها متاسفانه به نظر ربطی به وضع تاسف بار خصوصی سازی در کشور ما که در بخش اقتصاد باهاش مواجهیم به معنای واقع کلمه و در دنیا رایج نداره. بلکه مانند بخش نفت، قوای محرکه ی دیگه ای پاش در میون هست! که البته اگر آفت های شرکت های بخش نفت را نداشته باشند میتونه مفید باشه. ( رانت و پارتی و رشوه و انتخاب خدمات بر مبنای مسائلی جز صلاحیت ها و کیفیت و ... )
  24.   اگر واقعا صنایع الکترونیک داره روش کار میکنه و مسئولان هم کمی درس گرفته باشند از سوریه میشه امیدوار بود.