میشه تا حدود زیادی هم مطمئن بود اگه آثاری مربوط به تاریخ ترک ها هم در موزه ها بوده همون اول و در سلامت کامل تحویل ترک ها داده شده و دستور تخریب بیشتر آثار بزرگی که قابل جا به جایی غیر محسوس نبودند داده شده و کوچک تر هاش هم سال ها بعد دوباره سر از موزه های ترکیه و غرب و رژیم صهیونیستی در خواهد اورد. سابقه حمله ال سعود به عراق که باعث شده بود اکثر آثار ارزشمند خطی شیعیان نگهداری شده در کتابخانه های کربلا نابود بشند و البته با مقاومت مردم نجف آثار ارزشمندی هم تا کنون حفظ بشند نشان از تداوم همون تفکر بین این قوم را داره.

  به هیچ چیز از مرده و زنده و تاریخ و فرهنگ و عرف و  .. رحم نمیکنند. به قول یکی از دوستان خسارتی که این ها به اسلام و مسلمانان و وحدت و یکپارچگی سرزمینی و .. زدند یکطرف و خسارتی که به وجهه یک فرد مسلمان و قرائت اسلام زدند یک طرف. جالبه با نگاهی ملقب به توهم توطئه! اتفاقا یکی از بخش های مهم این تخریب ( بعد رسانه ایش ) از قوی ترین بخش های مورد استفاده ی این قوم وحشی بود و هست.

http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/videos/story/93-12/06/soleymani.mp4  نماهنگ حزب الله عراق برای حاج قاسم سلیمانی   //////////////////////////////////////////////////////   قبل تر ها هر وقت بحثی انتخابی برای دولتمردان عراقی برای انتخاب بین ایران و یا آمریکا در مصاحبه ها و سوال ها پیش میومد یک جور حس بدهکاری و مدیون بودن به امریکایی ها سبب میشد کمی در تعریف مستقیم از ایران و نشون دادن تمایل بهش حتی با وجود کمک های ایران معذوریت داشته باشند ( هر چند هنوز هم دارند دوستان ما در عراق و البته دشمنانمون در عراق که تشنه تر هم به خونمون شدند ) به هر حال به خاطر کشته هایی که امریکایی ها در به اصطلاح آزادی عراق داده بودند. حالا ولی ایران در ورژن دیگه های از عمل آمریکایی ها که نه سود جوییش به درصد امریکایی ها بود، نه عدم صداقتش!، نه کیفیت و نوعش و اصولا خاستگاهش! با شهدایی که در عراق دادیم یک نوعی لااقل برای افکار عمومی دولتمردانی که بلافاصله بعد از سقوط صدام توسط امریکا سر کار اومدند ( ولو به انتخاب مردم ) راه گریزی ایجاد کرد.   این علاوه بر ایجاد پیوندهای نزدیک و دوستی بیشتر و یا بهتر بگم تقویت بیش از پیشش لااقل برای گروهی از عراقی هاست که سبب میشه چنین برای یک فرمانده ایرانی نماهنگ بسازند در ستایشش. یک نوع توفیقات البته اجباری دردناک از حمله داعشی ها به عراق.

  البته دریادار فدوی خودشون صبح وقتی داشتند برای آقای لاریجانی توضیح میدادند اشاره کردند ماکت در ابعاد دو/ سوم! یک نمونه واقعی ساخته شده. صحبت هایی که در برخی جاها بعد از چند لحظه گوینده در نقلشون دچار کلی اشتباه و تحریف میشد ( به خاطر عجله و بی دقتی ). چیزی که ما گاهی اوقات در خبرها میبینیم و سریع حمله میکنیم به سمت فرماندهان.

رزمایش بنابر گفته سردار جعفری فردا در بعد زمینی برگزار خواهد شد. البته بدون اطلاع از کیفیت و کمیت. شاید بسیار محدود باشه.   در ضمن رزمایشی با این ابعاد و سرعت در برگزرای به نظر به نوعی تنها برای " خلق " یک خبر در فضای رسانه ای غربی بود تا دادن گوشی به دست! تحلیلگران نظامی غربی. یعنی چیزی برای تیتر کردن خبری مثل " انهدام ماکت ناو هواپیمابر آمریکایی توسط نیروهای سپاه جمهوری اسلامی " و نه بیشتر. چون معمولا رسانه های عمومی خبری غربی در همین حد تیتر میکنند خبرها را. ( اون خبر پهپاد انتخاری که فرمانده نیروی زمینی اشاره ای مختصر در یکی از مصاحبه هاشون کردند را ببینید با چه تیترهایی وارد خبر ها شد در اون موقع )   هر چند مثل همیشه و مطمئنا در یک پخش زنده بیشتر؛ مشکلات و بی نظمی ها و مدیریت ضعیف خودش را نشون داد. اینکه به هر حال در یک پخش زنده ممکنه بی نظمی ها و خطاهای رزمایش را نشه برای رسانه ها حذف کرد و این خود به ضد تبلیغ بدل بشه. تصاویر همه خام خواهند بود. مشکلات و نا هماهنگی ها بیشتر دیده خواهند شد و غیره ..   و از همه بیشتر هم واقعا راکت اندازها بودند که خطرناک بودند. در یک سطح تلاطم گونه راکت مثل نمونه فیکس شده زمینی نخواهد بود و در یک فرود قایق، منطقه اصابتش ممکنه به جلوی خود قایق هم برسه. چیزی که در تصاویر به خاطر زوایای دوربین خطرناکتر هم دیده می شد و گمان میرفت راکت ها به قایق های دیگه اصابت میکنند. چون سعی شده بود فاکتور زمان در هدف قرار دادن ماکت با انواع موشک ها در نظر گرفته بشه ( با کوتاه ترین زمان ممکن ) بی نظمی ها بیشتر هم شده بود. خلاصه وقتی در به جا ترین جاش مثل اختتامیه ی جشنواره فیلم فجر! که همه اینکاره اند!! هنوز به درک استفاده از عاملی به نام " کارگردانی " نرسیده ایم احتمالا در رزمایش ها هم هنوز به برنامه ریزی دقیق و مر حله به مرحله نرسیده ایم.

  گاهی دیگه خنده دار میشه روایات این صهیونیستها. اصل مشکل ما همین الان هم بیشتر از تحریم بانکی شروع شد و ادامه داره و بیشتر اختلال ها هم در تلاطم های اقتصادی تابع همین نقصان بوده. تحریم نفت هم که با این شدت جای خود. حالا اگر قرار باشه اصلا ما کل چرخه فعلی و بیست درصد را هم حفظ کنیم و اراک را هم به دلخواه خودمون بسازیم و چه و چه ولی در توافقی! این دو تحریم همچنان حفظ بشند و یا تدریجی و بنا به دلخواه طرف مقابل تعلیق یا حذف بشند برای ما هیچ سودی نخواهد داشت و شرایط اقتصادی حتی شاید به علت رکود در انتظار! بدتر هم بشه.

فادی برهان،نماینده شیعیان در زینبیه دمشق خبر داد که انفجار انتحاری عصر امروز در یکی از پست‌های بازرسی منطقه زینبیه در جنوب دمشق با شهادت دستکم شش تن و زخمی شدن سیزده تن دیگر همراه شد.   آیا حرم حضرت زینب ما نیاز به دفاع نداره؟!   ////////////////////////   این پست های ایست بازرسی خودروها خصوصا در مناطق حفاظت شده ای مثل زینبیه را باید بشه به نحوی طراحی کرد که حتی با نفوذ خودروهای انتحاری هم تلفات کمتری داد. هر چند در نهایت گلوگاه های ورودی همیشه ازدحام را خواهند داشت و انفجار در همون اولش هم تلفات خواهد گرفت.

معرفی و وصیت نامه ویدئویی شهید حسن عبدالله http://media1.almanar.com.lb/videofiles/2015/February/news/reports/18-02-2015/hassan_new.mp4?start=0

شبکه العالم هم در خبری فوری به نظرم اینطور نوشته بود که در حملات ارتش در شمال حلب رهبر نظامی گروهک  نور الدین زنکی؟! کشته شد.

یک بار در تحلیلی نوشته شده بود قبائل جنوب مسلح نیستند ( حالا شاید در مقام مقایسه با حوثی ها ) ولی با این اوضاع احتمالا پلان بی! اعراب تسلیح گسترده این گروه خواهد بود حالا مستقیم یا غیر مستقیم و چون اعراب قبلا هم نشان دادند ویران شدن یک کشور عربی را از به دست هم پیمانان ایران افتادن اون کشور ده ها بار بیشتر میپسندند  برای غرب هم که ایده آل هست همه چی! بنابراین به نظرم باید هر چه زودتر برنامه ریزی ها و پیش بینی های دقیق تری صورت بگیره از جانب ایران و به اجرا در بیاد. حوثی ها شاید از بقیه بیشتر نیاز به کمک ما داشته باشند چون به هر حال تجربیاتشون در زمینه های سیاسی و امنیتی و نظامی کمتر هست. صحنه شطرنج در یمن با حرکاتی چون دستور! به استعفای رئیس جمهور از جانب غرب یا اعراب و بعد هم جواب ندادن مدارای حوثی ها و بنابراین حرکت بیانیه قانون اساسی یمن از جانب اون ها و بعد تعطیلی سفارت خونه های غربی و درگیری هایی در جنوب یمن که به کشته شدن ده ها حوثی انجامید همگی حکایت از یک شطرنج سخت در یمن داره که یک طرفش ایران و تا به اینجا تا حدودی روسیه قرار داره و سمت دیگش اعراب و غربی ها با تمام قوا.

به هر حال این حجم کمک هایی که شاید برای بارزانی ها روزی آرزو بود گاهی فراموشی هم میاره. الان هم بهتره تمام کمک های ایران در لحظاتی که داعش تنها چند انگشت با این ارجمندان! فاصله داشت و بهشون رسید و از خطر دورشون کرد فراموش بشه و اشاره ای نشه تا خاطر غربی مکدر! نشه. کم کم باید منتظر بود روزی ایران در انتهای لیست حتی متهم به کمک به داعش!! در حمله به اربیل هم بشه!!

  دارن اطلاعت مورد نیاز گروه های تروریستی را از تحرکات جبهه مقاومت جمع اوری میکنند تا هم خودشون استفاده کنند و هم در اختیار اونها بزارند. به نظرم ارزش پاسخ حداقلی مقاومت به صهیونیستها شاید الان خودش را نشون بده. هدف قرار دادن مواضع زمینی مقاومت شاید چندان آسان نباشه برای این رژیم حالا. هر چند با توجه به نزدیکی خطوط به نظر هنوز هم سوریه درعملیات پروازی در این مناطق با مشکل مواجه هست چون باز راحت میتونند به هر عنوانی هواپیماهای سوری را مورد هدف قرار بدند.

فقط خدا ميدونه چقدر دلت پرميكشيد براي رفتن به سوريه و براي جهاد ...چقدر دوست داشتي بين مجاهدا باشي و روز و شبت رو بااونها بگذروني.. وقتي شهيدي رو مي اوردن سراز پانميشناختي براي رفتن به تشييعش.. وقتي بااشك و دل شكسته دوستان رزمنده ات رو بدرقه ميكردي..فقط خدا خبر داشت چقدر بهت سخت ميگذشت اين لحظات.. ميگن تورو هميشه يا مسجد ميديدن يا روضة الشهيدين سر خاك شهدا... راستي چه نجوايي باشهدا داشتي كه اينجوري دلشون هواي تورو كرد.. شهيد مهدي مقداد ، شايد دست و پاي سالم و زبان سالم نداشتي و از جبهه محروم شدي اما مگه روح بيتاب شهادت ميتونه دراسارت جسم بمونه.. روح كامل يافته و اماده شهيد مگه ميشه لحظه اي در بند جسمي ناقص و ضعيف بمونه.. شهادتت مبارك عزيز دل عمه زينب.. شهيد مهدي مقداد از شهداي انفجار ديروز سوريه، از زوار لبناني كه براي زيارت حرم حضرت زينب و حضرت رقيه به سوريه مشرف شده بودند اين شهيد عزيز معلول جسمي بوده ودر راه رفتن وحرف زدن مشكل داشته.. ميگن دوستاش عاشق لكنت زبونش بودن..   پ.ن : منبع : گوگل پلاس!     در مورد انفجار دیروز هم قطعا تنها هدفش اظهار " بندگی " النصره برای رژیم صهیونیستی بوده. ذلیل بودن و سقوط امری حتمی است برای خائنان چه به دین، چه به وطن، چه به هم نوعان.

مدیر پروژه های فضایی صنایع الکترونیک ایران یکی از شرکت های زیر مجموعه وزارت دفاع اعلام کرد که ارتباط ماهواره فجر امروز پس از پرتاب موفقیت آمیز با زمین برقرار شد. ایرنا   پ.ن : اینکه ماهواره ساخت "صنایع الکترونیک ایران" هست شاید موضوع خود " ماهواره" را جدی تر کنه. یعنی شاید توجه بیشتری معطوف به خود ماهواره بوده اینبار تا پرتابگرش.

به قول یکی جنگیدن برای مدتی طولانی الکی نیست. لجستیک میخواد. برنامه ریزی میخواد. ده ها مورد کوچیک و بزرگ. این داعشی که ما میبینیم گروهی که به نظر رسونده! میشه نیست. قبل ها صحبت از حمایت های غیر مستقیم مالی و کمک های اطلاعاتی واسطه ای! میشد ولی به نظر اون چیزی که میاد با یکی از کشورها ( مثلا ترکیه که رابطش با داعش نسبت به همه کشورهای دیگه این کره خاکی! متفاوت هست ) رابطه تنگاتنگ نظامی اون هم از توع استراتژیک! محدودش داره. اگر فرض بر مستقل بودن گروه های مختلف در گستره های جغرافیایی متفاوت باشه باز هم هماهنگی و لجستیک این گروه های مستقل از یک منبع یکسان منسجم متکی به یک تشکیلاتی از یک کشور امکان پذیر هست. مثلا النصره مورد حمایت غیر مستقیم یک یا دو کشور و یا حمایت مستقیم محدود برخی کشورها از ارتش آزاد هر دو در مقایسه با اون حمایت فرضی از داعش به نظر نصفه و نیمه تر می رسند.

ماهواره 50 کیلویی در فاصله 250 تا 400 کیلومتری. العالم   زورشون انگار نصفه! به هر حال رسید.

یک عده وحشی در یک گستره 24 هزار کیلومتری شبه پادگانی که کاملا برش مسلطند! مجهز به انواع سلاح های روز و جدیدترین ورژن ادوات نظامی، پشتیبانی 99 درصدی! جهانی همراه با پشتیبانی 98.5 درصدی! سیاسی و 98 درصدی! امنیتی-اطلاعاتی که اگر مقر سازمان ملل را هم منفجر و اعلام کنند همون 99 درصد به بهونه اینکه این ها حق دارند به خاطر هولوکاست وحشی باشند! از کنارش رد خواهد شد به سادگی و البته در هیچ جبهه فعالی هم در حاضر درگیر نیستند عملیاتی نابرابر، با پرنده در برابر عده ای که در منطقه خاص نه در جنگ مستقیم با اینها که پشت به اینها و در جنگ با عده ای دیگه هستند هدف قرار گرفته میشن و میشه عملیات غرورآفرین و مهلک و چنین و چنان   بعد یک گروه ظریف! در کسری از یک کشور کوچک که درون همون کسری از کشور کوچک هم در محاصره صدها جاسوس هم جنس و هم زبان هست و در پهنه حضورش نیمی از آدم ها هم دست دشمنش هستند و چشم دیدنش را ندارند و نهایت تجهیز سلاحش مقادیری هست که مخفیانه و به صورت محدود منتقل کرده با هزاران دشواری و نه تنها از حمایت بلکه تحت دشمنی و فشار و تحریم و تهدید 99 درصد باقی جهان هست! و نه تنها پشتیبانی اطلاعاتی و امنیتی نمیشه بلکه هدف ده ها کشور دوست و دشمن هم هست و با همه محدودیت هاش در حال حاضر حداقل در دو جبهه سنگین و نابرابر درگیر هم هست و تنها حامیش هم میشه گفت ایرانی هست که خودش درگیر هزاران تحریم و تهدید و مشکل هست که تازه خود ایران هم در دو جبهه درگیر هست!! عملیاتی در چنین وضعی در مقابل همون وحشی های بالا با اون شرایط انجام میده و عملیاتش میشه ضعیف و غیر هم سنگ و این و آن ...   متهم به شعار زدگی و دعوت به واقع بینی میشیم ...

تصاویری که المنار از شبکه صهیونیستی بازپخش میکنه در حال حاضر هم همین هست. از راه دور یک نفر با زوم زیاد در حال فیلم برداری هست.    الان با توجه به فیلم که کسی هم جلو نمیره! زخمی ها منتظرند بیان ببرنشون بیمارستان؟!

به نظر این رژیم لااقل پاسخ هایی هم در جبهه جنوب سوریه خواهد داد. عقده اش را اونجا خالی میکنه برای پیشروی بیشتر تروریست ها. موقعیت براش مناسب هم هست.

فعلا که خبرها خیلی ضد و نقیضه.. هیچ بعید نیست این رژیم مفلوک اینبار هم به جای پاسخ در لبنان در جبهه های بی دفاع سوریه و خصوصا در درعا و جبهه های اون واکنش نشون بده. حزب الله تا به حال به طور رسمی که آماری اعلام نکرده و این رژیم هم مثل همیشه یا آماری اعلام نمیکنه یا بعد از چند روز تعدادی زخمی را به عنوان آمار اعلام میکنه.

از شهدای ایرانی در سامرا هستند گویا :   شهید حسین شاکری  

توجه به برخی تحلیل های ادم هایی که در مواجهه مستقیم با وقایعی هستند شاید جالب تر باشه. برادر شهید بیضائی جایی اشاره می کنند ( نقل به مضمون ) : چند باری که از احمدرضا در رابطه با چرایی حوادث سوریه پرسیدم تنها به این گفته اکتفا کرد که " جایگزینی مقاومت فعلی در منطقه با مقاومت مد نظر خودشون " - یعنی نه حذف مقاومت بلکه جایگزینی!  اون. امروز که به نیمه برافراشته شدن پرچم انگلستان، عزاهای عمومی متعدد در جامعه مسلمانان و گسیل شدن رئیس جمهور پاکستان گرفته تا ترکیه به عربستان نگاه میکنی به نظر میرسه همانطور که " ولی امر مسلمین " جهانی چون عبدالله برای غرب شاید بودنش از نبودنش بهتره در آینده تعجب برانگیز نیست که اتفاقا جای خالی مقاومتی را در منطقه نپسنده ( البته مقاومتی در پازل تعریف شده غرب - خشن، تندرو، قابل کنترل سطحی! از اون، اصطلاحا بی مغزی! که مفتضح کردنش هم در سطح افکار عمومی راحت تر و البته دوشیدن جامعه مسلمانان و خوراندن جامعه خودی هم باهاش آسونتر هست.

برای سردار سلیمانی که تاپیکی نداریم؟! به هر حال چه فرقی هم میکنه. سردار تقوی، سردار حیدری، سردار الله دادی، سردار اسکندری. همه از یک جنس هستند.   سعی کن در این آزادی اسیر نشوی   به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس ایران پس از خواندن کتاب «من زنده ام» دو یادداشت برای معصومه آباد نویسنده این کتاب نوشته است. سلیمانی در نامه اول خود که آن را در بغداد نوشته است، حس خود را نسبت به این کتاب زیبا بیان کرده است. در این نامه آمده است:   «بسمه تعالی خواهرم، مثل همان برادرهای اسیرت همه جا با تعصب مراقبت می کردم کسی عکس روی جلد کتابت را نبیند. و در تمام کتاب با ناراحتی و استرس بدنبال این بودم که آیا کسی به شما جسارت کرد؟ آخر مجبور شدم روی عکست را با کاغذ بچسبانم تا نامحرمی او را نبیند. برادرت بغداد «سلیمانی»   در دومین نامه حاج قاسم که در «نینوا» نوشته شده، با اشاره به رشادت های معصومه آباد می گوید: «انشالله کتابت را به همه زبان ها ترجمه می کنم تا همه بدانند زینب بنت رسول الله چگونه بوده است.» متن دومین نامه قاسم سلیمانی به این شرح است:   «خواهر خوبم. در آن اسارت، اسارت را به اسارت گرفتی سعی کن در این آزادی اسیر نشوی انشالله کتابت را به همه زبان ها ترجمه می کنم تا همه بدانند زینب بنت رسول الله چگونه بوده است وقتی کنیز او معصومه اینگونه معصوم بوده است. به تو بعنوان خواهرم، بعنوان معرف دختر مسلمان شیعه، معرف ایران اسلامی، معرف تربیت خمینی افتخار می کنیم. حقیقتا شگفت زده شدم و هزاران بار به تو و دوستانت مرحبا گفتم ساعت 23 (نینوا) «سلیمانی»

لطفا بحث های تاریخی و عقیدتی را در تاپیکی با موضوع مناسب دوستان ادامه بدند اگر مدیران صلاح میدونند. " حال " این تاپیک را به حال خودش رها کنید لطقا.

اگر قرار باشه با این روند ذخیره 5 درصد که غرب این همه روش نظر داشت هم به مرور تبدیل به اکسید بشه. و این برگ برنده هم نابود بشه - در حالیکه قبلا بحث تنها بر سر غنی سازی بیست درصد بود که اون متوقف شد در ازای تقریبا هیچ و همچنین ذخایر بیست درصد که اون هم با کش دادن مذاکرات همچنین - در نهایت باقی خواهد موند اصل غنی سازی 5 درصد که با این وضع لابد با کش آمدن بیشتر مذاکرات در ادامه اول بر سر تعداد سانتریفیوژها مثلا تقلیل به چند هزار و بعد هم یک مرحله کش! دیگر اگر لطف کنند یک دو هزار و با این اوضاع لابد در ازای لغو تدریجی تحریم ها در چندین سال - که احتمالا با لغو یکی یک نوع دیگر حقوق بشری و حمایت از تروریسمیش جایگزین خواهد شد - فاتحه ی برنامه ای که این همه سال رنج و شهادت و زحمت و هزینه برای ایران داشت خوانده خواهد شد. از اولش هم برای غرب بهتر!!   صحبت سر مذاکرات نیست. انتظار از آقای ظریف این هست اگر واقعا دارند میبینند در مذاکراتی که سرانجام لغو تحریم ها در اون چشم انداز روشنی نداره لااقل برگ های برنده را اینطور نابود نکنند تا خدای نکرده اگر غرب زد زیر همه چیز ما نمونیم و کلی تحریم و البته ده ها تحریم جدید و بازی رسانه ای و روانی غرب که ایران مذاکرات را به شکست کشاند و انبارهای خالی از ذخیره اورانیومی که تا بخوان دوباره پر بشند تحریم های جدید غرب که کار خود را خواهند کرد. رهبری بیشتر با توجه به همین بدبینی به غرب این اختیار را به نظرم به دولت داد تا دولتی که شیوه دیگه ای را میپسندید و عقیده داشت مذاکرات و اعتماد به غرب نتیجه میده و مردم را هم در این عقیده با سیاستمداران همسوی خودش و رسانه هاش با خودش همراه کرده بود در صورت دیدن واقعیت صادقانه به مردم رفتار دشمنانه غرب را توضیح بده و تمهیدات دیگه ای را بیندیشه نه اینکه چون وعده ای به مردم دادیم و تمام تخم مرغ هامون در در یک سبد چیدیم حالا تا انتها برای فرجی شدن تمام ستون ها! را امتحان کنیم در حالیکه همه برگ های برنده راهم داریم نابود میکنیم ولی باز امید داشته باشیم غرب یک روزنه ای را به روی ما باز کنه.