نباید اونقدر قدیمی باشند.حالا امروزم نباشه ولی در یک سال گذشته که خبری از تست بالستیک ایران پیش از اعلام خود ایران ندادند و جنجال روش نکردند. از طرفی آمریکا حتی الان انگیزه بیشتری داره برای جنجال. خصوصا که اروپا هم طرفش هست ولی به شکل عجیبی سکوت حاکم بوده در برابر تست های بالستیکی ایران. به نظر از یک مقطعی به بعد قطع شده کامل. حالا در مورد خانواده سری فاتح با مسیر پروازی خاصش شاید بشه گفت رادارهاشون در اطارف ایران اگر پرنده یا شناور تخصصی نباشه چندان موثر نیستند در شناسایی این رنج ولی خرمشهر چی؟

نکته دیگه ای هم وجود داره. معمولا همیشه وقتی تست موشکی انجام میگرفت رسانه های غربی اخبار را برگرفته از پنتاگون درز میدادند و جنجال میکردند. با وجود ازمایش های متعدد از خرمشهر تا همین فتاح چرا ایالات متحده در مورد هیچکدوم جنجال نکرده ( در موعد رونمایی نمیگم، در موعد تست های اعلام نشده منظور هست) آیا شناسایی نمیشند تست ها؟ قبلا یکی از شناورهای شناسایی تخصصیشون در منطقه بود و فکر کنم در ماجرای تست خرمشهر بود که قبل از اعلام خود ما خبرش را رسانه ای کردند. دلیل عدم جنجالشون این هست که این تست ها را نتونستند شناسایی کنند ( شاید به علت ویژگی های موشکی یا سقف پروازی و مسیر پروازی خاص موشک ها که البته بعید هست با توجه به تمام ابزارهایی که معطوف به ایران هست از رادار تا ماهواره) یا اینکه دلیل دیگه ای داره در پشت پرده. مثلا تصمیم بر عدم جنجال در این مقطع.

منتظرن! به اصطلاح کارشناسان نظامیشون از بین بحث های! بچه ها توی انجمن های نظامی یا توییتر مطلبی پیدا کنند که بتونند دستاویز کنند برای تمسخر یا تقلیل محصول رونمایی شده!

احتمالا من بد برداشت کردم و منظور سرجنگی موشک اصطلاحا هست نه حامل.

سلام طولی که سردار میگه خیلی کوتاهه: سردار حاجی‌زاده افزود: موشک از دو قسمت تشکیل شده است که قسمت ابتدایی آن که سه متر و 60 سامتی‌متر طول دارد و به تنهایی، یک موشک کامل است

حالا جدای از اسامی در مورد کارایی باید دید مسیری که پله پله دارند پیش میرند دوستان در بحث موشکی آیا معقول هست یا خیر؟ که پاسخش روشنه. یعنی وقتی حس میشه که فرضا این مرحله میتونه پاسخی باشه در دسترس به دفاع ضد موشکی دشمن خب طبیعی است که قبل hgv با تمام خصوصیاتش شامل تکنولوژی پیچیده تر و گران تر ما سراغ این تکنولوژی فعلا بریم. hgv در تعریف مصطلحش بیشتر روی گلاید شوندگی! تاکید داره طبیعتا ( که البته فرماندهان چنینی تعبییری به کار نبردند یعنی هیچوقت از موشک گلاید شونده نگفتند و فقط از هایپرسونیک گفتند که خب عملا خلاف واقعی گفته نشده ولی خب اصطلاح مصطلح شاید اشتباه در مورد hgv ها همین هایپرسونیک هست که hgv ذیلش قرار میگیره با ویژگی های خاص خودش )

به نظرم سال ها تلاش بچه ها اینجا و حرص خوردنشون به هر حال یک جاهایی هم احتمالا دیده میشه و خیلی هم بی مصرف نبوده. مهم اینه ناامید نشیم.

سلام منم تبریک میگم به دانشمندان و افراد گمنامی که با به جان خریدن همه سختی ها و خطرات به جای انتخاب یک زندگی آرام و آسان در اونور آب، یک زندگی سخت و در شرایط گمنامی محض و با انواع خطرات و تهدیدها را به جان خریدند و با کمترین امکانات و منابع دارند آرزوهای ما را و سپرهای دفاعی مردمی فراتر از ایران و حتی شیعیان را در گستره ی جبهه مقاومت را محقق میکنند اونم آرزوهایی که با پرتوقعی ما همیشه در حال مقایسه با ابزارها و تسلیحات ابرقدرتهایی است که اصولا قصه اشون قصه فیل و فنجون هست در بحث امکانات و تجربیات و دسترسی هاشون. بماند همه این ها هم در حالی است که اولا تقریبابسیاری از نخبگان عافیت طلب را که نداریم، بسیاریشون هم ترجیح میدند خدای ناکرده به گذرنامه و سفرهای دور دنیاشون حتی از کیلومترا فاصله با هر مرکز نظامی ایران خدشه ای وارد نشه و سرمایه های بی بدیلی که هر کدوم برای سال ها صنایع نظامیمون را میتونستند به پیش بندازند را هم با جنایت و ترور ازمون گرفتند و میگیرند و زیرساختها مون را هم با هر روش ممکن از الوده سازی و خرابکاری و حمله از بین میبرند. کار کردن ذیل این شرایط خودش یک معجزه است. دستتون درد نکنه به شکل ساده و خدا قوت.

اونوقت عده ای سرکوفت چند رهگیری موفق سامانه ای میلیارد دلاری که هر ماه در حلقومش پول و تکنولوژی میریزند را به سر گروه های اسیر جهاد و حماس در زندانی بزرگ میزنند که در رابطه با موشک هاشون نه تنها حداقل مبلغ برای ساخت را ندارند بلکه با تهدید و تحریم هر روز هم منابع مالیشون برای خرید لوله! و کود برای ساخت موشک کوچک و کوچک تر میشه. پ ن: این همه پولی که در سیستم پدافندی اسراییل خرج شده و همچنان توی حلقش میریزند، چه گنبد چه پیکان و چه فلاخن! را دستی به موشک های حماس در آسمان تل آویو و سرزمین های اشغالی میدادند خود موشک ها یا پناهنده میشدند! به صورت بی خطر در غرب یا این که برمیگشتند خیانت میکردند به سکوهای پرتابیشون در غزه! واقعا این موشک ها هم راضی به این همه خرج نیستند و خجالت میکشند که طرف این همه هزینه کنه به خاطرشون!!

کودک 3 ساله فلسطینی توسط ارتش اسراییل کشته شد. در داخل کشور اونوقت هنوز هم وقتی از خیانت و مزدوری علی کریمی ها حرف میزنی از فوتبالیست و گل ملی میگند! وقتی امثال علی کریمی ( خود این شخص مطلقا نه وزنی داره و نه ارزشی برای بحث بلکه مهم جریان پشت این ماجراست) مهمترین صفت حقیقی رژیم کودک کش اسراییل را با تمام توان و هرچی داشت و نداشت سعی کردند با جادوی! مجازی و فشار زور قلب کنند تا اتفاقا به دشمن ابدی این رژیم منتسب کنند و هر کاری هم از دستشون برمیومد توسط چند سلبریتی دیگه و لشگر های سایبری براندازان انجام دادند یعنی صحنه روشن تر از چیزی بود که برخی در داخل سعی میکردند دیده نشه. شاید از حوادث سال قبل بعدها به مهمترین پروژه امنیتی تربیت و به کارگیری مجازی و حقیقی سلبریتی ها در جهان بر علیه کشوری یاد بشه در یک شبه کودتا. روندی پیچیده که از اعطای ویزاهای با عناوین خاص و برنامه های سفارت خانه ها و راهبردهای شناختی در فضای حقیقی و راتباط گیری و تسلط ذهنی تا عملیات روانشناختی در بستر فضای مجازی و ربات ها و لشگرهای سایبری با هدایت ذهنی و تعیین اولویت ها و در مورادی چون تهدید و تطمیع را شامل میشد.

گویا 4 سرنشین از ظرفیت 12 نفری داشته که البته به مشابه رسانه های اون ها علیه ما باید تیتر زد توسط رژیم آمریکا کشته شدند! منظور این بود که گاهی اتفاقاتی هست که ممکنه حالا بعد یک ماه یا یک سال یا ده سال یا صد سال پرده از رازش برداشته بشه بنا به مصلحت مثل مثلا موارد پرونده های حتی حساس تر از جمله الودگی ساکنان غیرنظامی یک منطقه بواسطه یک فعالیت نظامی یا کشته شدن افرادی به شکل اشتباهی توسط نیروهای نظامی در منطقه ای و بواسطه فعالیتی بوده و یا راز ترور یک شخصیت که برای مثال یافته های اون مقطع را به دلیل تصمیم خاص چندی سال بعد منتشر کردند و ...، و خب شانس آمریکا اینجاست که تمام جهان همین لحظه بسیج نمیشند که کشف کنند چه اتفاقی دقیقا توی واشنگتن دی سی رخ داده اونم با دامن زدن به التهاب افکار عمومی و تحریکش. والا در شرایط عادی باز میشه اطلاعات را با مردم در میون گذاشت ولی نه زمانی که تمام جهان بسیج شدند از یک تراژدی یک ترومای عمیق انسانی برای فرد فرد یک کشور فراتر از چیزی که هست بسازند.

ضدونقیض! بعد هم سقوط خود به خودی پرنده ی مشکوک! مثلا سناریو اینطوری نمیتونسته باشه که یک پرنده غیرنظامی سیستم ارتباطیش خراب شده و بعد تصمیم گرفته شده سرنگون بشه؟ به هر حال از این دست ماجراها و اتفاقات رخ میده و به نظرم همانطور که در همین ایالات متحده داشتیم خیلی از کشورها هستند که بنا به حساسیت های امنیتی و اجتماعی برخی پرونده ها را به بایگانی میفرستند و لزوما هر حادثه ای را با تعبییر "حقیقت باید کشف بشه" در معرض آشکارسازی برای افکار عمومی قرار نمیدند تا سال ها بعد که ممکنه از طبقه بندی خارج بشه.

میدونم این موضوع ممکنه بحث برانگیز باشه. متن ظریف موجود هست و چند نمونه موضع گیری او هم پیش روی چشمانمون. از تصویری که نسبت به توان نظامی دشمن داشت ( نابودی ما به یک بمب) تا ماجرای دیپلماسی و میدان اون هم بعد از شهادت سردار و حالا ترکمنچای و وسع توان و آرزو. همیشه هم توجیهات اشتباه برداشت کردید و نمیفهمید و تندرو هستید و محرمانه بود و ... توجیهاتی که برای همین متن اخیر هم بازی کلمات میتونند اون را کاملا عقلانی(!) نشون بدند بوده و هست. من سابق بر این در زمان مذاکرات برای ظریف اعتباری قائل بودم از این باب که منافع ملی براش اولویت داره و در این مسیر داره تلاش میکنه ولی حالا نگران روزهایی هستم که ظریف بر سر کار بوده. شخصیت ظریف در کسوت مذاکرات یکی از مهمترین پیچ های تاریخی ایران حالا با شناختی که خودش از شخصیتش به ما داده ترسناک هست. ( برداشت شخصی: شخصیتی متکبر، ساده لوح، ترسو، غرب زده، لجوج ( این ها را با نگاه ناسزا تفسیر نکنید، دقیقا منظورم معانی کلمات هستند ) و متاسفانه اسیر در بازی سیاسی که باعث شده باور کنه امیرکبیر ایران هست و باقی همه مدیون او حتی شخصیتی چون سردار سلیمانی جایی که با تکبر عنوان میکنه من! بیشتر از دیپلماسی برای میدان خرج کردم. گویی که از دارایی شخصی خودش و نه اعتبار و دارایی یک ملت و کشور داشته هزینه میکرده اگر هم هزینه ای بوده و حالا تمام مسائل دیگه که جای پرداختن بهشون نیست ) ولی برای مورد اخیر قصد ندارم وارد بحث بشم که به نظرم روشن هست. متنی که ظریف نوشته را میشه با معجزه کلمات چنان تفسیر کرد که گویی عقل جز این حکم نمیکنه که البته پاسخش اینه اگر بر مدار عقل بود که در همین تاریخ اسلام بسیاری از حوادث و شهادت ها نباید رخ میداد ولی این به کنار که ترس و کاهلی و تنبلی را نمیشه پشت واژگان عقلانی و امکانات توجیه کرد. بله در جزییات و موقعیت های خاص و استثنا یک فرمانده میدان هم میتونه دستور عقب نشینی بده ولی اگر تفکر عقب نشینی در ذهن فرمانده به اصل! تبدیل بشه که براش فلسفه هم ببافه و سعی کنه تثبیتش کنه مثل یک حکم اونوقته که باید از اون جبهه که دست اون فرمانده و همفکرانش هست ترسید. حالا شاید برخی بندهای برجام و قطعنامه (مثل موشکی) روشن تر میشه که چرا هستند، شاید واقعا به عنوان زیربنای آرزو در حد امکانات بعدی و برجام های بعدی. ولی برای جمع بندی این مطلب گفتم نمیخوام وارد جزییات و بحث های بی حاصل بشم. سال هاست سیاسیون ارزش بحث کردن ندارند. فقط دو جمله را کنار هم قرار میدم تا بیشتر فکر کنم: با سابقه ی ظریف نمیدونم این هم نظری واکنشی و ناچار از حضور در فضای مجازی بوده ( سرنوشت عبدی ها و زیباکلام ها در دادن اینستاگرام و توییتر دستشون جلوی چشم هست) یا واقعا این هم مثل ماجرای سردار سلیمانی که پس از شهادتش نطق ایشان را باز کرد طعنه و کنایه ای به این جمله مشهور سردار تهرانی مقدم هست. پ ن: در جمله کلماتی هست که راه را برای توجیه باز میزاره. ولی من این جمله را در شکل منفردش تفسیر نکردم، این جمله با توجه به سابقه ای که خود شخص به دست داده تفسیر میشه. بنابراین "در چارچوب" و " آرزو" و "دنبال کردن" مفرهای مناسبی برای توجیه یک خطای ذهنی راهبردی ( در بهترین حالت) نیستند و من بهشون توجه داشتم.

از روش های شیطان اینه که قسمتی از حقیقت را میپوشونه یا بخشی را تحریف میکنه و در مورد بخشی هم دروغ میگه. اینکه تمام اقدامات دفاعی ایران در دریاها ( واکنش به حملات به کشتی هاش چه توسط اسراییل و چه دزدی امریکایی و انگلیسی ) را با حذف بخش حملات اولیه آمریکا و اسراییل تهاجمی نشون بدی و اینکه همشون تقابلی و دفاع مشروع بر طبق اصل مقابله به مثل بودند را تحریف کنی و بعد هم مظلوم نمایی و گریه و زاری و ادعای دلسوزی کنی قبلا فقط از صهیونیستها برمیومد این طرز دروغگویی و تحریف و مظلوم نمایی پی اش ولی حالا گویا هم نشینی اثر کرده، آمریکا هم به همین رویه دچار شده. جالبه دنیس راس پا را فراتر گذاشته، شیوه آمریکایی برای باجگیری از کشورهای منطقه را در مقابل ناامنی ای که خودشش میبب هست را به ایران نسبت میده چون ایران قدم برداشته تا با کشورهای منطقه منافع منطقه را تامین کننده و ناامن کنندگان واقعی را که متعلق به اینجا نیستند را کنار بزنه. بعد آقا شاکی شده و البته حق داره، یکی از منابع تامین ثروت و تهدیدش از بین میره اینطوری وقتی چند کشور منطقه با هم دعوا نداشته باشند که یکی بلند شه بیاد بگه هزینش را بدید من ازتون دفاع میکنم.

وزارت خارجه صهیونیستها بیانیه داده گفته انتخاب ایران به عنوان نایب رییس مجمع عمومی توهین به ایرانی هاست! خوب شد حالا ما نایب رییس شدیم تا لااقل چشممون به رییس اپوزیسیون ایران روشن بشه!!

احتمال داره کار روس ها بوده باشه طبق اطلاعاتی که روزنامه ایتالیایی درج کرده: ملاقات در محلی بوده که پاتوق اولگیارش های روس ( به ادعای روزنامه ایتالیایی) بوده که مسئول انتقال پهپادهای ایرانی به روسیه را داشتند. همسر کاپیتان کشی روس بوده و گویا منبع ناآگاهی که ماموران در کسوت افراد ثروتمند سوارش شده بودند به عنوان منبع اطلاعاتی. مامور موساد در سفر تفریحی نبوده بلکه طبق ادعای رسانه های صهیونیستی در ماموریت کاری بوده. خب همکاری ماموران ایتالیایی با صهیونیستی با سوژه روس جالب بوده: ایتالیایی ها به نمایندگی از غرب اطلاعاتی از روس ها داشتند، موساد به عنوان طرفی که از ایران اطلاعات داشته حضور داشته و سوژه روس هم برای تجمیع و راستی آزمایی اطلاعات رابط ها طعمه بوده. خب بیشتر از ما به نظر طرف روسی هم از فضولی ناراحت بوده و هم دسترسی بهتری داشته برای فرستادن ماموران اطلاعاتی برای شنا!!!

سایت نزدیک مریوان را میگه! ولی چطور با چنین قطعیت میگه از لحاظ فنی مطلقا امکان نداشته ایران بتونه پاسخ بده؟ احتمالا به یک دلیل: یک سایت نزndک مرزهای اقلیم عراق و لانه صهیونیستها اگر توسط مزدوران این رژیم به شکلی فنی آلوده شده باشه فقط خودشون میتونند اطلاع داشته باشند که امکان نداره ایران بتونه ثابت کنه از لحاظ فنی چه اتفاقی افتاده! پ ن: اتفاقا نکته جالبی هم داشته این پرونده: حالا جدی/شوخی ولی به خورد این گروهکی های تجزیه طلب جان فدا! اورانیوم غنی شده(!) میدند میگند برای (عذر میخوام) اجابت مزاج برو اون ور مرز!! یک بار گویا با یکی از خانم های بارزس آژانس هم داشتند این عمل را درون سایت هسته ای که خیلی میتونست حساسیت زا بشه را تکرار کنند که ایران ممانعت کرد ( برخی رسانه های فارسی زبان با تیتر توهین بی شرمانه به زنان! ( اونم چون مامران ایرانی گفته بودند خانم قبل از ورود باید بازرسی بشه) توسط بازرسان ایران برجستش کردند ) و بعدا در دستشویی محل اقامتش ( به هر حال آدمیزاد هست و توانش محدود ) آثاری از پرتوزایی! کشف شد.

در خبرها بود بینشون احتمالا حداقل یک نفر روس تبار هم بوده (شاید خائن و خبرچین ماجرا)

نکته درستی است. ملت افغانستان متاسفانه سال ها کشورشون اشغال بوده، سال ها تحقیر شدند، با اینکه ایران تحریم شده تقریبا به شکل استثنا در جهان از میلیون ها افغان اون هم وسط جنگش با یک کشور دیگه به شکل ویژه ( درون همه شهرهاش، یارانه ها و ... ) پذیرایی و استقبال کرده که طبیعتا با این جمعیت و همچنین حضور عمدتا جمعیت ضعیف افغانستان در ایران، ناملایمتی هایی هم براشون پیش اومده که دو طرفه بوده ولی به هر حال مهاجر همیشه در کشورهای مقصد خصوصا وقتی به این شکل واردش میشند ( اروپا که هرگز اجازه نمیده ولی نمونه هاش در پاکستان و ایران و ترکیه برای همه یکی هست وقتی این حجم از مهاجر را روبرو میشه) مورد تحقیر و مشکلات ممکنه قرار بگیره. حالا جمعیت زیادی از افغان ها به هر حال به دنبال این هستند این تحقیرهایی که در کشور خودشون شدند و در کشورهای مقصد مهاجرت را طوری کسی براشون جبران کنه. برای همین میبینید عمدتا حتی کسی که دشمن طالبان هست برای ستو کشی طالبان هورا میکشه چون اینجا طالبان فهمیده که روی رگ تعصب ملی گرایی سوار بشه کشور را میتونه اداره کنه. رگی که شاید اردوغان و ترکیه یک نمونه بی بدیل باشند براش که به جمهوری باکو هم تسریش دادند و داره جواب میده. طالبان مشخصه این را فهمیده، جلوی پاکستان این بازی را دراورده، جلوی ما هم همینطور ولی به دلایل مختلف این جلوی ما بهتر جواب میده. یعنی اون متعصبین را بیشتر راضی میکنه و طالبان هم الان دنبال چیه؟ حمایت داخلی. ( از جمله اینکه ایران کشور قدرتمندی است و زبان درازی روبروش لذت بیشتری برای افراد تحقیر شده داره، یاا نیکه ایران تحت فشار و تحریم هست و دست هاش را بسته میبینند، ایران تحریم هست و به مرزهاش نیاز داره و ... ) خلاصه با طالبان باید هوشمند برخورد کرد. اگر میبینیم دشمنانی داریم که تروریست هستند در خاک افغانستان خب پهپاد که هست، قاضی هم داریم، اگر طالبان نمیتونند کنترلشون کنند ما میتونیم بکینم.

سلام به خاطر اشاره به هدایت ماهواره ای اون به نظر میرسه شاید روس ها این ارتقا را انجام دادند چون ما دسترسی به این سامانه نداریم در این مورد. مگر این که دسترسیش برامون ایجاد شده باشه. در مورد هدایت ماهواره ای به نظرم چیزی فراتر از تطبیق با گلوناس هست و دسترسی به ماهواره های ارتباطی برای هدایت مدنظر هست. سلام. گاهی چاره ای جز همسفره شدن نداری وقتی با گرگ محصورت کردند. ولی خب وقتی شدی باید مراقب باشی. حالا شاید گرگه هم هرچند بعیده ولی کم کم فهمید با تو کمتر گرگ باشه بهتره اگر برای بقیه هم میخواد گرگ باشه.

ولی نکته مهم اینه چطور ماموران اطلاعاتی ایتالیا داشتند با رفقای موسادیشون فالوده میخوردند! و این تازه ایتالیاست! انگلستان و آلمان و ده ها کشور اروپایی دیگه و ... همکاری های عاشقانشون! با صهیونیستها فقط یکی از اون مواردی است که جمهوری اسلامی در مواجهه با دشمنانش باهاش روبرو است. خداقوت به ماموران اطلاعاتی تک و تنهای ایران در برابر یک جهان مامور اطلاعاتی دشمنان

با تکذیب های پر در پی خود مقامات طالبان به نظر چند دستگی و اختلافات عمیقی در خود طالبان هم وجود داره. تکلیفشون را تا وقتی نتونند با هسته های تندرو و هر کی به هر کی درون خودشون روشن کنند طبیعتا به حکومتی که مدنظرشون هست هم نمیرسند. ترس از این دارند که این امر منجر به اختلافات داخلی بشه ولی چه بر سر ایران و چه مسائل دیگه نهایتا مجبور هستند به تصفیه درونی. حالا کی؟ خدا میدونه.

اصل ماجرا اینه به قولی صهیونیستها حالا به روش های مختلف ( حتی عذرخواهی میکنم تنبان الهام علیف) در حاکمیت باکو کاملا نفوذ کردند. الهام در همین سفر اخیر مدام با تاکید بر تاثیر کمک صهیونیستها در پیروزی و ازادسازی سرزمین ها مدام سعی داره صهیونیستها را هر طور شده در بین مقبولیت مردمی و سیاسی باکو دخیل کنه. تا هزینه/فایده نشه برای باکو دست نمیشه از این تحریکات مدام هدفمندش. تمام سعی اش هم اینه مثلا این را برای ایرن تهدید جلوه بده تا ایران رضایت به زنگه زور بده. اگر مقاومت در باکو فعال نشه و چند تا سیلی نزنه ( قبلا بهانه این بود که باکو تو اغوش اسراییل نیفته، باید قبول کرد الان تا زانو تو اغوش اسراییل هست و قصدشم اینه تا تهش بره پس دیگه اقدام ما اهمیتی نداره) این مسیر همینطوری ادامه داره به خیال خودش با افزایش تهدیدها.

برای ما عدم اقدام تروریستی علیه کشور کافی نیست. شرط ایران باید خلع سلاح گروهک های تروریستی، جمع کردن پایگاه های اموزشی! و نظامیشون و همچنین طرد سران و اعضای گروهک های ضد ایرانی است. نخست وزیر عراق اخیرا در تعبیری وقیحانه از اونها به عنوان اپوزیسیون ایران نام برده بود و اگر اشتابه نکنم گفته بود نمیتونیم اپوزیسیون را از عراق اخراج کنیم. اولا شما اشتباه میکنید میشید پایگاه اپوزیسیون همسایتون و ثانیا بحث اینه شما به شاخه تروریستی این اپوزیسیون نه تنها مقر بلکه پایگاه آموزشی و نظامی دادید! اون هم علنی و اشکار ( بر خلاف پ ک ک که از ترس ترکیه عملا دیگه پادگان رسمی نداره) دیگه بماند اقدامات علنی و اعلامیشون در عملیات های ضد ایران در همکاری با موساد. کدوم کشور قبول میکنه؟ حتی طالبان اگر چنین شرایطی علیه خودش در ایران حاکمبود اقدام میکرد چه برسه به حکومت ایران. نیروهای نظامی نباید به خاطر ترس از تلفات غیرنظامی دست دست کنند، اول اعلام کنند تمام مناطقی که این ها لانه کردند تا حجت تمام بشه بر مردم عادی اگر وجود داره، بعد با خاک یکسان کنه مقرهای رسمی را حداقل. ایران مثل ترکیه مبادرت به ترور نمیکنه والا در افغانستان و اقلیم افراد زیادی در لیست هستند. هرچند امریکا نشون داد یک چتر کامل برای اینها در اقلیم فراهم کرده، به هواگردهیا ترکیه کاری نداره ولی هواگردهای ما را اجازه عملیات نمیده لابد در بده بستانی با اقلیم و موساد. کاری که در صحرای سوریه هم با پهپادهای ما که ضد داعش فعال بودند کرد.

رسم امانت! اینه که هر چی به مال اضافه کردی را هم بعدش جبران کنی! با همون دادن ماهواره ها و موتورهای جدید کار راه میفته. کار خودمون نباشه البته در یک همکاری مشترک. یک نکته اینه که حواسمون باید جمع باشه، اسپوتنیک فارسی یک خبری نوشته بود راجع به تحریم اکراین و اون بسته 50 ساله ضد ایران. جالبه با اینکه خبر طولانی بود و حتی جزییات تحریم ها و مقدمه و موخره را هم شامل میشد ولی یک کلمه از اینکه دلیل تحریم چی بوده و ایران به خاطر کمک به روس ها تحریم شده در متن خبر نبود. اصلا حرفی از روس ها توی خبر نبود. منظور اینه که همه میدونیم ولی باید همه بدونند که این دست روابط مثل کف روی آب هست و وتنها مبتنی بر منافع هست نه چیز دیگه. روس ها هر وقت دوباره شرایط فراهم باشه همون روس هایی هستند که به قطعنامه ها علیه ایران رای میدند و با صهیونیستها قهوه میخورند! احتمالا هم که درس نخواهند گرفت و خب ما خودمون باید حواسمون جمع باشه.