MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,636
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,370

تمامی ارسال های MR9

  1. سلام علیکم در طول تمام این مراحل سعی من این بود که حتی الامکان تعداد بیشتری از توپهای ضد تانک pak-38 ورماخت را به غنیمت گرفته و از انها به جای استفاده از توپهای ضد تانک آمریکایی استفاده کنم . برد و نواخت بیشتر این توپ و استفاده توامان بر علیه پیاده نظام و زرهی ،ان را به یک سلاح مهیب تبدیل کرده بود . حتی دریک مرحله ( فکر کنم تصرف یک تپه از میان مجموعه ای پیچیده از حصارهای چمنی مترا کم ) ، دو قبضه توپ 88 م.م و 2 قبضه راکت انداز نبل ورفر ، بر علیه خودشان استفاده شد . نکته یک ، کاربرد زرهی اگر با دقت صورت بگیرد ، بسیار مهیب هست و تقریبا دفاعی در برابر ان وجود ندارد . نکته دوم ، اصل اول در هر عملیات دفاعی ، که بسیار قدیمی هم هست ، کانالیزه کردن یگانهای تکور دشمن خواهد بود . اگر شما موفق شوید که دشمن را کانالیزه کنید ( حتی کانالیزه کردن واحدهای متحرک دشمن شامل ستون های موتوریزه /سواره نظام ) ، تقریباً هرزمانی که بخواهید و به هرمیزانی می توانید از انها تلفات بگیرید
  2. سلام علیکم البته یک مقدار به سن و سال ما نمی خورد ولی بهترین تاکتیک برای این مرحله ، رجوع به استراتژی دفاع ایستا هست بالافصله پس از شروع ، مهندسی - رزمی ماموریت دارد تا بسرعت موانع ایذایی ( شامل سیم خاردار ، مین ضد نفر/ ضد تانک) را در طول جاده تا اولین چک پوینت ، ایجاد کرده ، بعد از تثبیت منطقه ، سنگرهای تیربار و واحدهای خمپاره انداز ایجاد میشود ( همه اینها با پشتیبانی اندک عناصر زرهی در دسترسی شامل خودروهای زره پوش و شرمن های مسلح به توپ 76 م.م انجام میشود ) بعد از تثبیت این مرحله و دفع حملات مکرر ورماخت ، نوبت ضد حمله گام به گام هست . نخست چک پوینتهای موجود تصرف میشود و به هرکدام یک جیپ حامل تیربار اختصاص پیدا کرده و بعد از افزایش امتیاز و سازماندهی یک گروهان زرهی ( شامل ترکیبی از شرمن های مسلح به توپ 90 م.م ، جیپ های مسلح به تیربار و خودروهای زره پوش مسلح به توپهای 20 م.م ) پیشروی برای اشغال چک پوینتهای بیشتر آغاز میشود ...... پی نوشت : 1- یکی از مهمترین امتیازات این سبک بازی ، طراحی آن براساس تاکتیکهای یک جنگ واقعی است و اگر طراحان این سبک بازیها ، یک مقدار بیشتر روی سخت افزارها ، طیف متنوع میدان های موانع و ... کار می کردند ، روند ، جذاب تر می شد 2- سالها پیش این مرحله را حداقل با 6 تاکتیک مختلف جلو بردم که یکی از آنها نزدیک به یکهفته ( استاندارد روزی 45 دقیقه ) طول کشید . ولی متاسفانه در حال حاضر زمان برای این کارندارم 3- جای چنین بازی هایی با استاندارد جهانی که ماوقع جنگ ایران و عراق را در برداشته باشد ، بسیار خالی است . 4- حقیقتش این هست که وقتی توپهای ضد تانک آمریکایی ، پانزر-4 ورماخت حداقل با 4 تا 6 شلیک منهدم میکرد ( بدلیل استفاده از زره های ساید اسکیرت فاصله دار ) به عمق دقت این بازی باید توجه داشت .
  3. سلام . بله متوجه شدم ، منظور نویسنده اسکادران بود و نه رهگیرها . احتمالاً این دو اسکادران را باید نام می برد اسکادران شماره 157 و اسکادران شماره 169 که با توجه به پرنده های موجود ، مسئولیت رهگیری وی- یک را داشتند . ممنون
  4. سلام علیکم ضمن عرض خسته نباشید و تشکر بابت این مطالب ارزشمند احتمالاً یک نقص بسیار جزیی در خصوص نام بردن از پرنده های رهگیر وجود داشته ( البته به منبعی که معرفی فرمودید هنوز مراجعه نکردم ) با این وصف : درابتدای شروع حملات وی- یک در ارتفاع و سرعت پایین ( ژوئن 1944) نیروی هوایی سلطنتی ، نخست جنگنده هاوکر تمپست را به کارگرفت ( پرنده های موجود در وینگ 150 ) هر چند این پرنده ها چندان موفق نبودند . این وینگ بعدها با اضافه شدن جنگنده های P-47M ، تقویت شدند . با شدت گرفتن حملات ، مجدداً جنگنده های P-51 و اسپیت فایرهای مارک 14مجهز به پیشرانه های جدید گریفون نیز وارد عمل شده و حتی برای مقابله با حملات شبانه وی-1 های آلمانی ، جنگنده های مشهور شب پرواز دی هاویلند ماسکیتو هم به کار گرفته شدند . هاوکر تمپست پی-47 ام اسپیت فایر مارک-14 دی هاویلند ماسکیتو
  5. سلام علیکم توصیف بسیار دقیقی هست این پاراگراف شما . یکی از تاکتیکهای مشهور واحدهای زرهی ورماخت ، که در سایه مفاهیمی نظیر بلیتز گریک همواره پنهان شده و کسی ان را مورد توجه قرار نداده ، تاکتیک " دیگ بخار " هست که وقتی در صحنه رزمی بطور کامل اجرا میشود ، دقیقا" تبیین کننده مفهوم " تنگنا" یا " نبردهای محاصره ای " را به ذهن متبادر می کند . در این تاکتیک ، اصل نخست ، تحرک یگانهای رزمی است که در قالب واحدهای تانک نمود پیدا می کند ، این واحدها به مثابه دو لبه قیچی ، دو محور راست و چپ مدافعان نگون بخت را بریده و آنها را به قطعات کوچکتر تقسیم کرده و این قطعات کوچک ، هرکدام به یک pocket یا تگنا تبدیل میشود . شرح های فوق العاده جذابی از این نبردها در جریان حملات ورماخت به لهستان و بعدها ، در مراحل آغازین عملیات بارباروسا ، وجود دارد ......... پی نوشت : 1- البته لازم به ذکر است که در سمت روسی ماجرا ، این ایده توسط ژنرالهای مشهوری نظیر توخاچفسکی ، ایگوروف ، پاولوف و ... تحت عنوان deep battle توسعه پیدا کرد ولی تا اواسط جنگ ( احتمالا نیمه دوم سال 1942) ، بدلیل ساختار متصلب و خشک سرفرماندهی ارتش سرخ و مداخلات کور افسرانی نظیر وروشیلوف ، این ایده مورد استفاده قرار نگرفت . بعدها ، افسرانی نظیر ژنرال پاتون ، تاکتیکهای دیگ بخار ارتش آلمان را توسعه داده و مورد استفاده قرار دادند . 2- این ایده بعدها توسط ژنرال دن استاری بطور کامل دگرگون و تبدیل به یک مفهوم رزمی مدرن گردید . 3- منبع : رزم زرهی ، دکترین ، استراتژی ، تاکتیک ، تاریخچه و فناوری ( در دست ترجمه ) ....
  6. سلام علیکم معادل درست فارسی این واژه هنوز دچار ابهام هست ، با این حال واژه pocket در متون کلاسیک نظامی ، بیشتر با اصطلاح " تنگنا " بیشتر قابل توضیح هست . مثل تنگنای فالایز البته واژه " جِیب" ( با علامت سکون روی "ی" و "ب" ) هم گاهی اوقات دیده شده
  7. سلام علیکم ، حالا زیاد به دل نگیرید ، داریم دوستانه بحث می کنیم ، استدلال های جنابعالی هم در جای خودش قابل تامل هست ولی چند نکته : 1- چه کسی در انجمن توانایی موشکی را به تمسخر گرفت ؟؟؟!!! این توانایی زیر ذره بین قرار گرفته و نقد شد و قوت و ضعف ان بررسی میشود . هیچ کسی در میلیتاری راضی به تضعیف توانایی رزمی نیروهای مسلح نیست ولی نقد سخت گیرانه قطعا در دستور کار هست . این واژه "پیشرفته " خودش جای ابهام دارد . فناوری جت فانتوم ( سلف ایگل ) در زمان خودش بسیار پیشرفته بود ( مثل فاکس بت در زمان خودش ) ولی ایا در حال حاضر پیشرفته است ؟؟؟ ( قطعاً جواب منفی است ) . در مورد ایگل هم ، این مساله صدق می کند . شما آمار تلفات رزمی ایگل را نسبت به نبردهایی که در ان شرکت کرده ( از 1972تا الان ) را بررسی بفرمایید ، عدد و رقم همه چیز را معلوم می کند ( البته این به معنای بی عیب و نقص بودن چنین فناوریهایی نیست ولی یکطرفه تحلیل کردن هم به نظر درست نخواهد بود ) . حالا هر زمان ، رپتور و لایتینینگ در عملیات واقعی شرکت کردند ، بهتر می شود در این خصوص نظر داد . ولی در حال حاضر مساله ما نه رپتور هست و نه اف-35 ، فعلاً کارنامه رزمی اف-15 هست که مورد توجه قرار گرفته !!! دوست عزیز ، یک سازمان مسلح ( حالا ما باشیم ، عربستان باشد ، اسراییل باشد و ... ) برای روبرو شدن با دشمنی با ماهیت (شیوه رزم ) متفاوت ، قطعاً شیوه ها و تاکتیکهای متفاوتی را در پیش می گیرد ،بدون شک ، سعودی در یک درگیری رودررو با ما ، به شیوه ای کاملا متفاوت عمل خواهد کرد ، چون در ان زمان ، حریفی که در مقابلش قرار دارد ( ج.ا.ا) متفاوت هست بلحاظ عملکرد. هم ان دوستانی که جنگ افزارهای داخلی ( البته انهایی که در خط تولید قرار گرفتند و صرفاً به رونمایی از انها بسنده نشده ) اسباب بازی خطاب می کنند ، دچار اشتباه هستند و هم جنابعالی که به این مساله استناد فرمودید .شاید شیوه عملکرد دوستان در وزارت دفاع و نیروهای مسلح از گذشته تا کنون چنین ذهنیتی را در میان عموم بوجود آورده . سلام علیکم به مورد بسیار خوبی اشاره فرمودید . حالا بنده این مساله را یک مقدار بیشتر گسترش داده و ان را به یک نیروی مسلح و فرماندهان تصمیم ساز منعطف نسبت به ماهیت تهدید تعمیم می دهم . وجود و حضور چنین فرماندهانی که از ساختارهای سُنتی گذشته فاصله داشته باشند و ان را نه در کتابها ، بلکه در عمل به کار بگیرند ، موجبات نگرانی دشمن را حتی بیشتراز ساخت سخت افزار پیشرفته ، فراهم می کند . پی نوشت : 1-مسیر منطقی دقیقاً همین هست . همه دوستان عزیز در میلیتاری ، محترمانه همدیگر را نقد کنند و این باعث میشود تا همه چیزهای جدیدی یاد بگیریم . 2- بسیار علاقه مندم که میلیتاری یک سطح خودش را بالاتر کشیده و از مقایسه سخت افزارها بسمت تحلیلهای راهبردی در حوزه نظامی حرکت کند . به نظرم شکافتن پایه ای این مفاهیم و بررسی انها ، در چنین شرایطی ، جذاب تر باشد !!
  8. فاجعه یا ادعا ایگل های سعودی در برزخ در چند روز گذشته ، تصاویر و ویدئویی از آنچه که ادعا می شود یکفروند جنگنده/ بمب افکن F-15 نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی ، توسط یک تیرموشک سام ناشناس یمنی برفراز صنعا مورد هدف قرار گرفته ، در فضای مجازی منتشر شده است . براساس اطلاعات موجود ، منتشرکنندگان این ویدئو مدعی هستند که این تصاویر با استفاده از حسگر مادون قرمز که بطور معمول برای نظارت و هدفگیری بالگردهای رزمی طراحی و مورد استفاده قرار می گیرد و احتمالا" از گونه سامانه کنترل آتش ULTRA 8500 است ، به ثبت رسیده است . این مجموعه تصاویر ، یک فروند ایگل نیروی هوایی عربستان ( گونه ناشناخته ) را به نمایش گذاشته که در ارتفاع پایین ، مشغول عملیات رزمی است . در بخشهایی از ویدئوی مورد بحث که از سمت راست این جت رزمی گرفته شده ، به محض آنکه پرنده سعودی کمی بیشتر به راست متمایل می شود ، به نظر میرسد که سکان عمودی ( رادر/ استابلایزر ) کوتاه تر از حد طبیعی آن در یک ایگل نرمال است که به اعتقاد برخی ، همان بخش آسیب دیده ناشی از برخورد!!! یا موج انفجار کلاهک موشک مورد نظر است . کارشناسان با بررسی ویدئوی مورد نظر براین باورند که انفجارموشک ،ممکن است حداقل به یکی از سکان های عمودی ایگل آسیب زده باشد . بلافاصله پس از مانور ایگل به سمت راست ، دو جسم ناشناخته که با توجه به درخشان بودن آنها در تصویر مادون قرمز گرفته شده، از پرنده جدا شده که این رویداد با روشن شدن پس سوزهای پیشرانه این جت همزمان میشود . به نظر میرسد ، خلبان طبق روال استاندارد جهت مقابله با موشکهای زمین به هوا با جستجوگر حرارتی ، اقدام به رها کردن شراره کرده که چندان تعجب برانگیز نیست . پس از آنکه ایگل سعودی مجدداً بسمت راست متمایل شده و نمای آسمانه آن قابل مشاهده می گردد ، متوجه می شویم که جت مورد بحث از گونه تک سرنشینه بوده ، که با توجه به کیفیت ویدئو ، تشخیص دقیق و تاییدآن مشکل به نظر می رسد . در بخشی دیگر از این ویدئو ، یک جسم بزرگ از بخش پایینی قاب دوربین وارد صحنه شده که احتمالاً یک موشک سطح به هوا است که بر روی خط سیر ایگل تاثیر گذاشته ( تصویر مادون قرمز بخوبی استفاده خلبان از پس سوز را به نمایش می گذارد ) که به احتمال بسیار زیاد ، کلاهک آن در مجاورت یا نزدیک شراره های شلیک شده ، عمل می کند . بخش پایانی ویدئو ، بدون آنکه سرانجام ماجرا را به نمایش گذارد ، به اتمام می رسد ، هرچند ثانیه های پایانی نشاندهنده خط سیر عادی و مداوم جت سعودی است .متنی که در شبکه یوتیوب به زبان عربی ، ذیل این ویدئو منتشر شده ، بدین قرار است :" لحظاتی از شناسایی و هدف قرارگرفتن جت اف-15 سعودی در فضای پایتخت یمن ( صنعا) . بلافاصله پس از انتشار این ویدئو ، برخی گمانه زنی ها خبر از شلیک یک تیر موشک سام-2 بسوی جت سعودی می داد ، با این حال پس از مدتی ، منابع مختلف به شکل فزاینده ای به این باور رسیدند که ایگل مورد بحث احتمالاً توسط یک تیر موشک R-27T که توسط شبه نظامیان حوثی تغییر کاربری یافته و بر روی خودروهای سبک به شکل زمین به هوا درآمده ، مورد اصابت قرارگرفته است . این موشک ، ( AA-10 ALAMO-B) در رده موشکهای مادون قرمز قرارمی گیرد که می تواند دریک برد 63 کیلومتری و حداکثر در ارتقاع 10 کیلومتری وارد عمل شود . اگر ادعای شبه نظامیان حوثی در ساقط کردن ایگل سعودی اثبات شود ، شاید در تاریخ عملیات رزمی جت اف-15 ، این سومین موردی باشد که به انهدام کامل هواپیما منجر شده است . طبق اطلاعات موجود ، نیروی هوایی عربستان سعودی ، ناوگانی متشکل از 129 فروند جت رزمی تک سرنشینه F-15C و جتهای ویژه چند ماموریته F-15 S را در کنار 13 فروند جت F-15SA ( از 84 فروند سفارش داده شده ) را بصورت عملیاتی در اختیار دارد . در اکتبر 2017 نیز شبه نظامیان حوثی ادعا کردند که یکفروند جت یوروفایتر تایفون عربستان را برفراز یمن ساقط کرده اند . پی نوشت : 1- به هرترتیب ، بعد از نمایش لاشه ایگل سعودی ، میشود در خصوص این رویداد بیشتر صحبت کرد . 2- منبع : https://theaviationist.com/2018/01/09/yemens-shiite-houthis-claim-saudi-f-15-kill-with-sam-over-capital-city-of-sanaa/ 3- مترجم : MR9 4- صرفاً برای میلیتاری
  9. با سلام عقابهای پرو بال شکسته پیرو هدف قرار گرفتن ایگل های سعودی برفراز آسمان یمن ، جالب دیده شد که مروری بر تلفات رزمی ایگل های نیروی هوایی ارتش ایالات متحده از بدو شروع ورود بخدمت این پرنده رزمی به سازمان رزم ارتش این کشور گردد . جنگنده / بمب افکن اف-15 ایگل ، برای نخستین بار در 27 ژوییه 1972 به پرواز در آمد و از همان آغاز بعنوان رقیب سرسخت تامکتهای نیروی دریایی معرفی گردید.مشهور است که فشار "جی" وارد بر خلبان این جت رزمی ، آن چنان است که "جوراب" خلبان این جنگنده بعلت فشار بیش از حد وارده ، از ساق پای خلبان به پایین کشیده میشود . علاوه براین ، کرُی خوانی میان خدمه این جت در نیروی هوایی با خدمه زبده تامکت در نیروی دریایی ، باعث تولد جمله مشهوری شد که در تاریخ هوانوردی به یادگار ماند (ANY TIME BABY)!!! با این حال این جت محصول مک دانل داگلاس به مانند سلفش ، "فانتوم" ، جنگنده ای چِغِر و زمخت در آمد که بلحاظ زیبایی شناختی ، دست کمی از جنگنده ای که جانشینش شد ، نداشت . این پرنده نسبتاً بزرگ ، جنگهایی متعددی بخود دید که تنها دریکی از آنها ( عملیات طوفان صحرا ) تلفات رزمی در کارنامه آن به ثبت رسید . اولین سقوط : 17 ژانویه 1991 ( به روایتی دیگر 18 ژانویه ) ، یکفروند ایگل به رجیستر بدنه 1689-88 ، جمعی اسکادران تاکتیکی 336 ، به خلبانی سرگرد توماس کوریتز و افسر جنگ افزار ، سرهنگ دوم دانی هالند ، در حالی که مشغول اجرای ماموریت حمله به ستون های تانک ارتش عراق در نزدیکی بصره بودند ، هدف آتش توپخانه ضدهوایی حریف قرار گرفته و ساقط شدند . طبق اطلاعات موجود ، هردوخدمه کشته شدند . دومین سقوط : ایگل به رجیستر 1692-88 به ترتیب از راست به چپ : سرگرد توماس گریفیث و سرهنگ دیوید ابرلی به فاصله 24 ساعت پس ازاین حادثه ، ایگل دوم ، به رجیستر 1692-88 ، جمعی وینگ چهارم ، اسکادران تاکتیکی 335 ، به خلبانی سرهنگ دیوید ابرلی و افسر جنگ افزار سرگرد توماس گریفیث ، در جریان ماموریت شکار اسکاد ( نزدیک موقعیت "القیام " ) ، هدف موشک سام-2 عراقی واقع شد که براثر اصابت موشک ، خلبان بلافاصله کشته شد و کمک خلبان بدلیل اجکت در شرایط نامناسب ، بشدت مجروح گردید . اگر چه عملیات جستجو ونجات بلافاصله اجرا شد ، اما وی به اسارت درآمد . پی نوشت : از ایگل به رجیستر 1689-88 هیچ تصویری پیدا نشد !!!!!!
  10. سلام علیکم پیرو فرموده جنابعالی ، تلفات رزمی ایگل ( تلفات در جریان رزمایش ها و ... لحاظ نشده ) ، مربوط به نیروی هوایی ارتش ایالات متحده 17 ژانویه 1991 ، F-15E ، توسط آتش توپخانه ضد هوایی 19 ژانویه 1991 ، F-15E ، توسط آتشبار سام-2 =========== از مجموع 149 فروند ایگل سعودی ( گونه های C ، S و SA) ، یکفروند تا ژانویه 2018 ===== صرف نظر از خسارتهای انسانی یمنی ها که ناراحت کننده ترین بخش ماجراست و در آن تردیدی نیست ، مک دانل داگلاس چیزی برای سرافکندگی ندارد . باید خوشحال هم باشند که این حادثه باعث میشود تا سعودی دست به جیب شده و سلاح بیشتری را خریداری کند که قطعاً برای مقابله با یمنی ها نخواهد بود . پی نوشت : قطعاً یکسری دوستان این مطلب را در حمایت از سعودی یا مک دانل برداشت خواهند کرد . ولی حقیقتا" این گونه نیست . باید واقعیات را دید. چه ایگل مورد بحث ساقط شده باشد و چه نشده باشد .
  11. سلام علیکم و رحمت ا... . صبح زیبای شما هم بخیر خروجی گاز داغ پیشرانه های جتهایی که در دهه شصت و هفتاد توسعه پیدا کرده بودند ( مثل فانتوم و جگوار ) ، معمولاً تا زاویه 30 درجه قابل شناسایی بود ، که این مساله ، بدلیل شکل خاص بخش انتهایی این جتها توانایی موشکهای مادون قرمز نسل نخست را ( البته در حالت هوا به هوا ) بشدت محدود می کرد با این حال ، خروجی پیشرانه جتهای نسل بعد ، مانند اف-15 ، اف-16 و اف-18 ، چون در انتهای بدنه قرار داشتند ( به موازات سُکان یا سُکانهای عمودی ) به مراتب هدفهای جالبتری برای موشکهای مادون قرمز ی بودند که اکنون می توانستند از زوایای بیشتر ( 60 تا 120 در جه ) به جتهای رزمی حمله کنند . ( با توجه به دمای 1500 درجه سانتی گراد ) با این وصف ، تمام ارقام و اطلاعات موجود ، صرفاً در حالت رزم هوایی است و بدلیل استفاده از موشکهای هوا به هوا در نقش ضدهوایی ( زمین به هوا) در این مورد ، عملاً پیش فرضها یک مقدار تغییر میکند .
  12. دوست عزیز ، اصولاً در بررسی های نظامی ، خوشحال شدن یا نشدن ، جایی ندارد ، صرفاً تحلیل هست و بس . بنده متوجه استعاره شما شدم ولی فرموده شما بیشتر "کوچک " کردن کار یمنی هاست . با این حال عرض شد که نظر جنابعالی محترم هست و در جای خودش قابل بررسی و تامل . اگر تحلیل بنده موجب ناراحتی شما شد ، عذر خواهی می کنم .
  13. سلام علیکم به هرترتیب ، نظرات همه دوستان محترم هست ، با این حال ، تحلیل هایی نظیر اینکه یمنی ها با "نفربر" ( همان دمپایی خودمان ) ، پیروز شدند ، دور از منطق به نظر میرسد . باید بیشتر روی این مساله تمرکز کرد که یمنی ها با کمک یا بدون کمک ، با حداقل داشته ها و امکانات ( غیر قابل مقایسه با وضعیت حاضر ما ) ، جلوی سعودی ایستادند . همین تحلیل ها بود که در یک مقطع جنگ ، کار دست ما داد ( حالا یکسری احتمالاً خواهند گفت که بله ، چنین و چنان و.... ، ولی خوب حقیقت و واقعیت یک شکل دیگری بود ) بگذریم ............ ====================================== یک نکته کوچک در خصوص چف و فلرهای ایگل ( در گونه C) : تا انجایی که اطلاع دارم ،( به یک روایت) ایگل گونه سی ، 3 سری پرتاب کننده های RR-170 و MJU-7 یا MJU-10 ، جمعاً 240 عدد چف و فلر را حمل می کنند که عموماً در نزدیکی دریچه های ارابه فرود نصب میشوند . نکته جالب این هست که هر دیسپنسر نمی تواند فلر و چف را همزمان حمل کند ( یعنی یک محفظه صرفاً چف و محفظه دیگر هم فقط فلر ) . به یک روایت دیگر : محفظه MJU-7 عمدتاً 15 عدد فلر در 8 مقر که میشود 120 عدد محفظه MJU-10 عمدتاً 6 عدد فلر در 8 مقر که می شود 48 عدد محفظه چف ایگل سری سی هم 30 عدد چف را در 8 مقر حمل می کند که جمعاً 240 عدد چف محفظه های چف و فلر F-15 E پی نوشت : 1- این را هم بخاطر داشته باشیم که اگر چه پر و بال سعودی در یمن یک مقدار ریخته ، ولی نکته غامض ماجرا ، تجربه های رزمی نیروی هوایی جنگ ندیده سعودی است که بعد برای ما در یک نبرد رودر رو ، موجبات نگرانی را فراهم می کند . در نتیجه زیاد از سقوط ایگل سعودی ( اگر ساقط شده باشد ) زیاد نباید خوشحال بود !!!! 2- در خصوص بحث R-27 . تا انجایی که اطلاع دارم ، موشک آر-27 در سری T و ET ، جستجوگر مادون قرمز دارد . خوب، طبق اطلاعات موجود ، در سال 2001 ، حدود 100 تیر از این موشک تحویل یمن شده که مشخص نیست آیا این دو گونه شامل انها بوده یا خیر ، که وجود این دو مدل در یمن را یک مقدار شبهه ناک می کند ( البته یک حدس هست صرفاً )
  14. سلام علیکم حقیقتاً دنیای جنگ افزارها ، دنیای عجیب و غریبی هست که قطعاً کسی نمی تواند ادعا کند به همه اجزاء و جوانب آن مسلط هست . با این حال ، اگر موشک R-60 مسبّب این واقعه باشد ، نباید زیاد تعجب کرد . موشک هوا به هوای R-60 تقریباً سبک ترین موشک هوا به هوای موجود در سازمان رزم نیروی هوایی ارتش سرخ بشمار می رفت که بدون نیاز به خودروهای ویژه حمل و نصب مهمات ،توسط خدمه زمینی به راحتی از درون جعبه مهمات بیرون آورده شده و روی هواپیما نصب میشد . با این حال ، گونه زمین به هوای این موشک ( اگر احتمال استفاده از R-60صحیح باشد ) یکی از جالب ترین نسخه های این موشک هست که تا حال حاضر آن را ندیده بودم این پست برای سال 1378 هست سامانه ضد هوایی 30م.م M-53/59 محصول چکسلواکی که ارتش یوگسلاوی آن را با پرتابگرهای آر-60 ترکیب کرده حالا نزدیکترین گزینه به آن چیزی که احتمالا" یمنی ها باید استفاده کرده باشند (بعنوان سکوی پرتاب آر-60) شاسی توپ ضد هوایی M-55 که برای شلیک آر-60 بهینه شده پی نوشت : این مطالب صرفاً براساس احتمال استفاده از آر-60 بیان شده
  15. با سلام مُشت فولادین میدان نبرد از یک نظر ، دنیای پرتابه های توپخانه ، از بدو پیدایش تا کنون و در کالیبرهای گوناگون ، بسیار متنوع بوده و این تنوع همچنان رو به گسترش است . با این وصف ، پرتابه مشهور M-549 A.1 با کالیبر 155 م.م که از نوع پرتابه های شدید الانفجار (HE) با بدنه فلزی است ، بدلیل برخورداری از خصوصیات بهینه ای نظیر دیواره نازک ، بدنه ای با درازای مناسب ، و کلاهکی فولادی با ترکش زایی بالا ، تقریباً به یک استاندارد برای تولید مهمات توپخانه تبدیل شده است . برد این پرتابه که تا 30000 متر تخمین زده میشود ،بدون آنکه تحت تاثیر چرخش و سرعت دهانه قبضه قرار گیرد ، می تواند بیشترین کارایی را از خود نشان دهد . ویژگی ترکش زایی بهینه این پرتابه ، عمدتاً بدلیل استفاده از فولادHF-1 است که با روش فورج داغ - عملیات حرارتی (HT-HF) در اقتصادی ترین شیوه ممکن تولید و در اختیار مصرف کنندگان قرار می گیرد .
  16. سلام علیکم تحلیل بسیار ارزشمندی هست .متشکرم این جمله جنابعالی را در قالب مفاهیم تئوریک رزم روانی ،می شود با مفهوم " انگاره سازی" هم تعریف کرد . بدین صورت که دشمن سعی می کند تا در رسانه ها ( "مدیا" در مفهوم عام) یک فضای ساختگی ایجاد کند که این برداشت ضرورتاً با فضای واقعی منطبق نیست . سابقه استفاده حوزه تمدنی غرب از این مساله زیاد نیست ( احتمالاً از اواخر جنگ دوم ، جنگ سرد و بعد از 11 سپتامبر ) ولی در این زمینه بشدت حرفه ای هستند . این هم یک تاکتیک شناخته شده هست در جنگ روانی که به آن " اسطوره سازی " هم می گویند . که در یک تعریف بسیار کوتاه میشود آن را بصورت " یک رابطه خیالی را به جای یک رابطه واقعی دانستن " تعریف کرد . به نظرم زیاد در جمهوری اسلامی کارائی ندارد ( چه در حوزه تمدنی و چه در حوزه دینی ) که این را میشود نقطه قوت ما دانست . ( قضیه " ریگی " را مجدداً مرور کنید ) شعور و درک سیاسی قاطبه مردم ایران ، بسیار بالاست ( صرف نظر از اختلاف سلیقه سیاسی که اگر در مسیر خودش قرار بگیرد ، اتفاقاً موجبات رشد را فراهم می کند ) و این مدیون سابقه تمدنی و تجارب تلخی هست که داشتیم . با این حال اگر حافظه تاریخی ما ایرانی ها یک مقدار قوی تر می بود ، شاید ، وضعیت به مراتب بهتر ارزیابی می شد . قطعاً همین طور هست . البته فقر تجهیزاتی همچنان وجود دارد ( علیرغم خرید تجهیزات چینی ) ولی در این زمینه نسبت به شرایط دهه 70 و 80 شمسی یک مقداری بهبود پیدا کرده ولی هنوز کم تجربگی در زمینه برخورد غیر مهلک وجود دارد که باید فرماندهان میدانی بیشتر در این زمینه توجیه شوند . به نظرم یک قاعده کلی وجود دارد " هیچ کسی ، کامل نیست " قطعا و بلاشک نقدهای بسیار بسیار جدی در حوزه های مختلف اداره جامعه امروز ایران وجود دارد ، مفاسد لجام گسیخته شدند ، کنترل و نظارت در حداقل میزان خودش قرار دارد ، ولی این را هم باید در نظر داشت که مسیر نقد درست ، مسیر اعتراض درست ، با ان چیزی که در 72 ساعت نخست مشاهده شده ، متفاوت خواهد بود . البته این را هم باید در نظر داشت که نظام سیاسی موظف هست مسیر نقد را درچهارچوب موازین ایجاد کند که علی الظاهر در این زمینه کارنامه بسیار ضعیفی وجود دارد . البته امیدواریم که این مسیر با توجه به اتفاقات تلخ 78 ، 88 و 96 ، ایجاد شود . این مساله هم بطور مستقیم به نحوه مدیریت روانی جامعه ( که مسئول مستقیم آن رسانه ملی هست ) مربوط می شود . نظر شخصی بنده این هست ، تا زمانی که بودجه رسانه از طرف دولت وقت ( حالا با هر گرایش سیاسی ) تامین می شود ، نباید انتظار داشت که چنین اتفاقی رُخ دهد . رسانه مستقل بلحاظ مالی ، برای برنامه ریزی در این خصوص ، دست بازتری دارد و میشود کارهای ارزشمندی را در قالب خورا ک فرهنگی در اختیار جامعه قرار داد. پی نوشت : این چند روز ، نظرات محترمانه و با سعه صدر دوستان را مطالعه کردم ، جالب هست که نبض جامعه را میشود در یک رسانه با بُرد " میلیتاری " هم اندازه گرفت . آرزو می کردم که این مسیر همچنان ادامه پیدا کند که مخاطب با هر سلیقه سیاسی ، از این مطالب استفاده کند .
  17. با سلام "قدرت دریایی یا قدرت هوایی" مساله این است !!!!!! با ورود هواپیما به سازمان رزم ارتشها در اواخر جنگ نخست جهانی و بخصوص ارتش ایالات متحده ، همواره یک جنگ قدرت پنهان و در عین حال بسیار پر شدت ، میان نیروی زمینی ( بعنوان نخستین سازمان مسلح بکار گیرنده هواپیما در قالب سپاه هوایی نیروی زمینی ) و نیروی دریایی ، بعنوان یک نیروی مسلح قدیمی و در عین حال پر نفوذ در سلسله مراتب فرماندهی ، وجود داشت و هریک می کوشیدند تا با راندن حریف به گوشه رینگ مبارزه ، بیشتین بودجه و توجهات را بخود جلب کنند . در این میان ، سرهنگ ویلیام میچل ، بعنوان یکی از پرشورترین هواداران قدرت هوایی ، برای اثبات تاثیر گذاری این نیروی جدید ( نیروی هوایی ) نسبت به نیروی دریایی ، علیرغم مخالفت شدید فرماندهان پرنفوذ نیروی دریایی ، آزمایشی را به سال 1921 ترتیب داد که موجب وحشت و نگرانی عمیق سلسله مراتب نظامی در نیروی دریایی شد . در ژوییه 1921 ، شناور رزمی "اس .ام. اس اوستفریزلند " ( Helgoland class )که از نبرد ژوتلند (1916) جان سالم به دربرده و پس از شکست آلمان تسلیم نیروی دریایی آمریکا شده بود ، توسط ویلیام میچل ، بعنوان یک هدف برای پرنده های رزمی سپاه هوایی ، انتخاب شد . بمب افکن ها مامور شدند تا حداقل در دو "راید " به این شناور ( که در آن زمان در دهانه ویرجینیا شناور بود ) حمله کرده و آن را با استفاده از 2000 پاوند مهمات غرق کنند . این ماموریت طبق برنامه ریزی های قبلی ، انجام شد و می توان گفت که این رویداد آغازی بر افول نسبی نفود نیروی دریایی در تصمیم گیری های راهبردی دولت ها مستقر در واشنگتن گردید.
  18. با سلام پــــــــدر بــــــزرگ از یک نظر ، می توان گفت که پدربزرگ آنچه که " توپهای تهاجمی " ( ASSAULT GUN) نامیده میشود ، توپ تهاجمی STUG III بشمار می آید که نخستین نمونه آن در مارس 1941 از خط تولید خارج گشت . تصویر فوق که در حومه شهر "ماریوپُل " ( روسیه ) به تاریخ اکتبر 1941 گرفته شده ، یکی از نخستین نمونه های این زره پوش را به نمایش گذاشته که ظهور آن ، تقریباً موجبات پدید آمدن یک انقلاب در تاکتیکهای ورماخت را فراهم آورد . تا پیش از این ، تنها دفاع موثر در برابر واحدهای زرهی دشمن ، کاربرد توپهای مشهور سری PAK-38 و جنگ افزارهای نیمه متحرک 88 م.م. بود ، اما با معرفی این ماشین ها که براساس پلت فرم تانک مشهور پانزر-3 طراحی گشته بودند ، مفهوم جدیدی وارد ادبیات رزم زرهی گردید وآن مفهوم "زره کوب" بشمار می آید . پی نوشت : به دوربین " خرگوشی" موجود دراین زره کوب که برای هدفیابی و هدایت آتش کاربرد داشت ، دقت کنید . اگر چه این فناوری در مقایسه با تهدیدات موجود در آن زمان ، بسیار پیشرفته می نمود ، اما بی حفاظ بودن خدمه این تجهیزات ، آسیب پذیری خدمه را در یک رزم نزدیک بسیار افزایش می داد .
  19. با سلام شاهین های آتلانتیک شمالی سروان ( سرگرد بعدی ) ، هرمن فیشر ، فرماندهی وقت اسکادران شناسایی Fernaufklärungsgruppe 5 ، تابستان سال 1943تا پایان جنگ وی یکی از باتجربه ترین و کار آزموده ترین فرماندهان اسکادران شناسایی لوفت وافه که در آن زمان به پرنده های دورپرواز یونکرس JU-290 A.3 مجهز می بود ، بشمار می آمد ، چنانکه سرفرماندهی OKW به پاس خدمات ارزشمند وی در شناسایی کاروان های تجاری متفقین در آتلانتیک شمالی و نقش راهبردی این یگان در ایراد خسارتهای جبران ناپذیر به ناوگان سطحی بریتانیا ، در یکسال موفق شد تا دو نشان Ehrenpokal و Deutsche Kreuz را کسب نماید . به اعتقاد برخی مورخین نظامی ، نقش این اسکادران ها ، هنوز بطور کامل برای عموم تشریح نشده است .
  20. از اواخر دهه چهل که دوستان دیروز تبدیل به دشمنان ایدئولوژیک امروز شدند ، تب ضد کمونیستی در ایالات متحده چنان زیاد شد که در هر اتفاقی یک توطئه کمونیستی دیده میشد ( شخصیت ژنرال جک رپر را در فیلم دکتر استرنج لاو بررسی کنید ) . روسها ، با اشاره عموژوزف ( که دُم پیپ معروفش در جریان کنفرانس یالتا روی شرق اسیا قرار گرفت ) ، قرار شد تا با هماهنگی چینی ها ، کل شبه جزیره کره ، ویتنام را ضمیمه امپراتوری خودشان کنند که به شکل خلاصه این مساله در آمریکا به استراتژی دومینو شهرت پیدا کرد ( سقوط یک کشور در این منطقه موجبات سقوط بقیه به دامن پُر مهر و عطوفت !!!!!! کمونیسم را فراهم می کرد ) در نتیجه اول فرانسوی ها که به شکل سنتی در هندوچین قدرت درجه یک (البته با بال و پر ریخته شده در جنگ دوم ) محسوب میشدند ، ژنرال دی کاستری را به این کشور اعزام کردند ( به فیلم "فرمان گمشده " مراجعه شود ) ولی این بنده خدا در دین بین فو شکست خورد و اسیر شد . بعد آمریکایی های وارد شدند که نتیجه ان هم مشخص هست ( حالا اینکه امریکایی شکست خوردند یا خیر بحث وجدل وجود دارد ) نکته : بحث شکست را میشود در دو بخش شکست نظامی و شکست راهبردی بررسی کرد . اینکه پیشروی روسها در شرق اسیا متوقف شد ( در شبه جزیره کره به کره شمالی و در ویتنام به ویتنام شمالی و بعد از آن ویتنام که این کشور اخیر خودش بعد از جنگ با برادر بزرگترش ، جمهوری خلق چین اختلاف پیدا کرد و...... ) خودش یک مسیر بررسی جداست و دوم شکست نظامی که شاید بواسطه فرار غیر قابل تکرار انها از سایگون مشهور شده . با این حال ویتنام هم در حوزه سیاسی و هم در حوزه نظامی برای امریکایی ها یک نقطه عطف بود که با عدم موفقیت در حوزه نظامی همراه شد . به نظرم مهمترین درس ویتنام ، خالی شدن باد غرور ارتش امریکا ناشی از پیروزی در جنگ دوم و جنگ کره بود . این مساله اثر خودش را بخوبی در عملیات طوفان صحرا نشان داد ، چیزی که در بررسی های راهبردی ،به آن تجربه نکبت بار ارتش در ویتنام گفته می شود و نتیجه ان افزایش روحیه خودکاوی (SELF-ANALYSIS) در این سازمان مسلح پی نوشت : حقیقتا نمیشود این سئوال را در چند پاراگراف توضیح داد ولی این مطلب شاید بهتر نوشته شده باشد حمله به " تان هوا " - نخستین ماموریت موفق مهمات هوشمند
  21. دوست عزیز ، کاربر محترم ، مبحث ما به هیچ وجهی سیاسی نیست و دولتی را هم نشانه نگرفته . دولت حسن روحانی به همان اندازه مقصر هست که دولت محمود احمدی نژاد ، دولت سید محمد خاتمی و دولت مرحوم هاشمی . ما در اینجا با فلسفه نظامی ، نوع نگاه فرماندهان به قدرت دفاعی سرو کار داریم . در خصوص بودجه و بودجه نویسی هم عرض کنم که یک واحد سیاسی با توجه به اهمیت بحث دفاعی که به امنیت ملی مرتبط هست ، اگر شده از غذای مردم کم کند ، باید ساختار دفاعی خودش را تقویت کند ( این در بدترین حالت فرض شده ) کل بحث ما در اینجاست که اگر نوع نگاه ، ساختار دفاعی ، در بهینه ترین شکل ممکن قرار داشته باشد ،بودجه محدود ( n دلار یا n ریال ) را میشود به بهترین شیوه ممکن خرج کرد. مثال بارز آن هم ستاد کل ارتش آلمان بعد از جنگ نخست ( تروپن آمت / اداره سربازان ) به فرماندهی ژنرال فون زکت هست . بودجه ارتش آلمان از 1919 تا 1933 ، در حداقل ممکن خودش قرار داشت و کمیسیون کنترل متفقین ، هر سال ، لیست افسران رسمی را کنترل می کردند تا قدرت نظامی آلمانی ها از آنچه که در پیمان ورسای آمده بود ، تجاوز نکند . حالا ماهیت نگاه تروپن آمت در آن زمان با ظهور افسران خوش فکری نظیر گودریان ، فریتز فروم ، لودویک بک ( البته تاحدودی ) و.... به شکلی بود که حتی در سالهای بحرانی جمهوری وایمار ، ارتش ( رایشسوهر ) ساختار خودش را مجدداً سازماندهی کرد ، طرح های کهنه و از رده خارج جنگ اول را دور ریخت ، با تفکرات کهنه ستاد ارتش امپراتوری جنگید و در نهایت چیزی را بوجود آورد که همه ان را مطالعه کردند . حالا به لطف انقلاب ، سررشته امور به دست خودمان هست ، نباید با ساختارهای دست و پاگیر دهه چهل شمسی ، خودمان ، به دست خودمان ، برای خودمان ، محدودیت ایجاد کنیم . شرایط ما که بدتر از شرایط آلمانی ها در سال 1918 که نیست . نیروی انسانی آماده و تحصیل کرده که هست ، حداقل زیرساختهای لازم را هم که داریم ، حالا چرا نباید از این فرصت استفاده کنیم تا شهریور 1320 یا شهریور 1359 مجدداً تکرار نشود ؟؟ تمام حرف ما این هست که داریم زمان ارزشمند را از دست می دهیم امیدوارم این مساله را درک بفرمایید
  22. سلام علیکم دقیقاً به نکته بسیار جالب توجهی اشاره فرمودید ، نزدیک به یک دهه هست که مفهوم بازدارندگی هوشمند smart deterrence وارد ادبیات علوم راهبردی شده ، حالا چرا ما بعنوان یک موجودیت سیاسی در آسیای جنوب غربی ، به این توجه نداریم ، دانشگاههای ما در سطوح خُرد و کلان برای توسعه این مفهوم و تبدیل آن از سطح تئوریک به مفاهیم اجرایی ، تلاشی نمی کنند ، جای تعجب بسیار دارد دقیقاً ، حال چرا ما با توجه به تجارب ارزشمند در دوران انقلاب و بعد دفاع مقدس ( که نمونه هایش اظهر من الشمس هست ) در فراهم کردن زیرساختها برای مردم ، دچار پس رفت شدید شدیم ؟؟ آیا این واقعیت نیست که هرزمان به مردم اعتماد شد ، نتایج درخشانی در تاریخ این کشور ثبت شد؟؟ به همین ترتیب ، اگر به شرکتهای دانش بنیان غیر دولتی ( تاکید بنده روی غیر دولتی هست ) در حوزه دفاعی ( چه در سطح تئوری و مدل سازی ) و چه در سطح توبلید سخت افزار بهای بیشتری داده شود ، به نظر شما این مساله برای مجموعه نیروهای مسلح نتایج بهتری نخواهد داشت ؟؟؟ دقیقاً - اما سئوال اینجاست که چرا وجود این ، آموزشهای در ارتش با روحیه انقلابی برآمده از ایجاد یک سازمان نظامی جدید التاسیس ( سپاه ) ، ترکیب نشد ( به شکل بهینه ) که بشود بهترین نتیجه را از آن گرفت ؟؟!!! دقیقا" - سئوال اینجاست که چرا در سایر ارتشها ، ( حداقل در سطح دانشگاه افسری ) ، همیشه بهترین نیروها( بلحاظ مشخصات فیزیکی و روحی ) گزینش می شوند ( در سالهای قبل از انقلاب و به اعتراف افسران ارشد بازنشسته فعلی ، دبیرستان نظام ، محل شناسایی نخبگان نظامی بود ) ، در حالی که در حال حاضر ، این استانداردهای (غیر از نیروی هوایی و مقداری در نیروی دریایی ) به پایین ترین سطح ممکن نزول کرده ؟؟؟ دقیقاً . به نظر شما ، عزم ، اراده و حتی نیازمندی برای تغییر سیستم واکنشی فعلی به یک سیستم آینده نگر که تهدیدات را حداقل برای 50 سال پیش بینی و برای آن برنامه ریزی کند ، وجود دارد ؟؟؟ آیا به نظر جنابعالی ، تجربه رزمی از عملیات طوفان صحرا (1991) تا حال حاضر در افغانستان ، عراق ، سوریه ، یمن و حتی جنگ بالکان ، برای بهینه سازی ساختار ستاد کل و بعه تبع آن ساختار نیروهای مسلح ، کافی نیست ؟؟؟ و در نهایت ، چرا ساختار فعلی نیروهای مسلح ، از میدان دادن به نیروهای جوان و با انگیزه به شکل واقعی ( و نه نمایشی ) خودداری می کند ؟؟ چرا هیچ عزم و اراده ای برای جمع آوری و تدوین تجارب ارزشمند رزمی از پرسنل بازنشسته و فعال وجود ندارد ؟؟ چرا این شکل موارد همیشه با مفاهیمی نظیر محرمانه ، طبقه بندی و نظایر آن ، به گوشه بایگانی ها رانده میشود ؟؟؟ و این که چرا ، این "چراهای متعدد "، پاسخی ندارد ؟؟؟ متشکرم
  23. سلام علیکم و رحمت ا... از پست جنابعالی ، استاد گرامی EMP بسیار استفاده کردیم . با این وصف ، نکته بسیار مهمی که در فرمایشات شما بود ( واژه های رنگی شده ) ، بیشتر باید روی آن متمرکز شد ، معمولاً برای طرح ریزی یک الگو جهت اتخاذ یک استراتژی نظامی مشخص که در شرایط گوناگون ، از انعطاف پذیری کافی برخوردار باشد ، سناریوهای مختلفی را در نظر می گیرند . این سناریوها که یک چهارچوب مشخص هم بلحاظ علمی دارند ( الگوی فون ریبینز ، شوارتز ، گوده و روبلات و... ) بر یک درک درست از شرایط پایه گذاری شده ، حالا بحث اصلی و فارغ از حواشی سیاسی ، این هست که چرا وضعیت به گونه ای جلو رفته که این کاهش موازنه بازدارندگی بوجود آمده ؟ً!!!!! به نظر حضرتعالی ، در یک شرایط نرمال و طبیعی ، کمبود چه چیز هایی باعث شده تا استراتژی نظامی یک سازمان مسلح ( دراینجا ستاد کل نیروهای مسلح ) ، بصورت تک متغییری درآید و این عدم توازن را به چه شکل میشود تبیین کرد ؟؟؟
  24. با سلام موشکهای هوا به هوای مادون قرمز جنگ افزاری برای تمام دوران باورود پیشرانه های جت به عرصه رزم هوایی از اواخر جنگ دوم جهانی ، تقریباً تمامی کارشناسان این حوزه بدنبال طراحی و تولید جنگ افزاری بودند تا تاخت و تاز جتهای رزمی در پهنه آسمان را تا حد قابل قبولی محدود نمایند . از یک نظر ظهور توپهای با نواخت تیر بالا ، یک راه حل موقت بشمار می آمد ، با این حال جنگ کره نشان داد که دوران استفاده از چنین تسلیحاتی در رزم هوایی ( البته به تنهایی ) بسرآمده و باید در جستجوی راه حل جدیدی بود . به شکل خلاصه ، این نیازمندی ، موجب ظهور مهمات جدیدی شد که اکنون موشکهای هوا به هوای مادون قرمز نامیده میشود. با این وصف ، بخش جستجوگر موشکهای مادون قرمز ، برای عملکرد بهینه ، نیازمند به استفاده از مواد شیمیایی خاصی داشت که قادر باشد تا نسبت به تشعشع حرارتی خروجی پیشرانه های جت ، واکنش مناسبی داشته باشد . تا حال حاضر ، در تولید بخش جستجوگر موشکهای مادون قرمز بطور معمول از دو ماده شیمیایی سولفید سرب و ایندیوم آنتی مونید استفاده می گردد که عملکرد آن در طول موجی در حدود 3 میکرومتر ( در صورت استفاده از سولفید سرب ) و 6 میکرومتر ( درصورت کاربرد ایندیوم آنتی مونید ) صورت می پذیرد . بدین ترتیب ، طبق یک قاعده کلی ، درجریان وقوع یک رزم هوایی نزدیک ، هر چه هدف ، سرعت بیشتری داشته باشد ، ردیابی و انهدام آن ، آسان تر خواهد بود . صرفا" برای میلیتاری / MR9
  25. سلام علیکم هرکه را افزون خبر --- جانش فزون فرود شبح صحرای نقب ورود نخستین جنگنده پنهانکار نسل پنجم به آسیای جنوب غربی پی نوشت : 1- ارتباط با مدیر فنی محترم انجمن که میّسر نیست ( علیرغم ارسال پیام های پی درپی) ، و بدلیل مشکلات فنی موجود در گالری ، امکان ارسال اخبار وجود ندارد ..... !!!! 2- فرآیندی که پیش روی ماست ، بخوبی نشاندهنده اهمیت نیروی هوایی بعنوان یک نیروی سیّال و متحرک هجومی است . پاشنه آشیلی که ظاهراً هیچ برنامه ای برای پوشش دادن آن وجود ندارد . امیدواریم که این پاشنه آشیل در زمان بحران موجبات فاجعه را فراهم نیاورد .