[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های mostafa_by

  1. mostafa_by

    تمپلار ها چه کسانی بودند؟

    مارمولك عزيز. بحث سنگين و طولاني‌اي هست كه در حوصله‌ي سايت و تاپيك نيست. درمورد تمپلارها، مي‌تونم يه شروع بهت معرفي كنم. ولي براي پي‌گيري مطلب، چيزي نيست كه تو يكي دو كتاب بتوني جمع كني و به نتيجه برسي. براي شناخت تمپلارها، بايد اول با فرقه‌هاي شهسواران آشنا بشين. اينجا رو عيناً از كتاب «جنگ‌هاي صليبي» نوشته‌ي «تيموتي لوي بيئل» نقل مي‌كنم. فرقه‌هاي شهسواران كه آرمان‌هاي سلحشوري را با قوانين نظام‌هاي رهباني در هم مي‌آميختند، در نتيجه‌ي جنگ‌هاي صليبي پا به عرصه‌ي وجود گذاشتند. اما به سرعت رشد كردند و در سرزمين مقدس قدرت چشمگيري يافتند. اولين فرقه‌ِ شهسواري كه در سرزمين مقدس پا گرفت، فرقه‌ي بيمارستان يوحناي مقدس در اورشليم بود. هدف اصلي اين گروه، تأمين مالي، حمايت و اداره‌ي بيمارستاني بود كه تاجران ايتاليايي براي تيمارداري از زوار تأسيس كرده بودند. پس از نخستين جنگ صليبي، اين فرقه كه فرقه‌ي شهسواران مهمان‌نواز ناميده مي‌شود به تيمار هزاران شواليه و ديگر صليبيون آواره يا فقير پرداخت. اما فقط شهسواران نجيب زاده مي‌توانستند به عضويت اين فرقه درآيند و مسئول اداره و تأمين بودجه‌ي بيمارستان شوند. هزاران شواليه كه در سرزمين مقدس مانده بودند، اما هيچ تيولي دريافت نكرده بودند، به فرقه‌ي شهسواران مهمان‌نواز پيوستند. در واقع، تعداد شواليه‌هاي بي‌خانمان چنان زياد بود كه سازمان ثاني‌اي نيز تشكيل گرديد : شهسواران پرستشگاه سليمان. اين فرقه در سال 1118 در اورشليم پا گرفت و مؤسس آن هيو دو پاينس بود. هدف اصلي آن‌ها راهنمايي و محافظت از زواري بود كه به معابد يا حرم‌هاي سرزمين مقدس مي‌آمدند. مقررات اين فرقه را برنار كلرورويي، يكي از مؤسسان فرقه رهباني سيسترسيان، نوشت كه موعظه‌اش بعدها موجب شروع دومين جنگ صليبي شد. اعضاي فرقه شهسواران معبد، درست مانند فرقه شهسواران مهمان‌نواز مي‌بايست نجيب‌زاده مي‌بودند، و نسبت به حفظ فقر، پاكدامني و اطاعت سوگند ياد مي‌كردند. تشكيل اين دو فرقه‌ي شهسواري، درهم آميزي خاص سنت‌هاي فئوداليسم و رهبانيت را در پي داشت. گرچه نظام‌ فئودالي نتوانست بر كل اقتصاد منطقه خاورميانه سايه‌انداز شود، رسوم و سنت‌هايش توسط فرقه‌هاي شهسواران حفظ مي‌شد و به تدريج نفوذ و قدرت نظامي بيش‌تر و بيشتري مي‌يافت. اعضاي اين فرقه‌ها از نجبا زمين‌هاي بسياري را به ارث بردند، و گرچه رسماً از كليسا مستقل بودند، مورد تأييد كليسا و از حمايت‌هاي چشمگير مالي آن از محل انفاق‌هاي نجباي اروپايي‌اي كه به جنگ‌هاي صليبي نپيوسته بودند، اما قصد كمك داشتند، برخوردار بود. مي‌توني براي شروع، بري سراغ كتاب سه جلدي «تاريخ جنگ‌هاي صليبي»، نوشته‌ي «استيون رانسيمان». ------------------------------------------- راستي. اصلاً چي شد كه به فكر اين بنده‌هاي خدا افتادي؟
  2. mostafa_by

    جنگاوران جاويد ايران زمين

    ممنون از مطالب خوبي كه ارسال مي‌فرمايين. مطلب شما درمورد صلاح‌الدين، خوب بود. البته نقايصي چند هم داشت كه در مجموع، چندان به حساب نمي‌اومد. فقط محض تصحيح عرض مي‌كنم : 1- پدر نورالدين، عماد الدين زنگي بود. 2- دليل حمله‌ي صليبيون به شهر دمشق، نه اتحاد شامات و مصر (كه در اون زمان، چندان پرقدرت نبود)، كه دقيقاً به دليل افزايش قدرت نورالدين و تهاجمات بسيار سنگين ارتش وي به سپاه صليبيون در نقاط مختلف اشغالي بود. حمله‌ي صليبيون در اين زمان، در قالب جنگ دوم صليبي بود كه امپراطور كنراد سوم (پادشاه آلمان)، لويي هفتم (پادشاه فرانسه) و بودوئن سوم (پادشاه اورشليم). اين جنگ، به همت پاپ ائوگينوس سوم و به درخواست بودوئن بود! 3- صلاح‌الدين، سپاه صليبيون رو در اين حمله شكست نداد؛ بلكه اين، سپاه نورالدين بود كه محاصره‌ي دمشق رو شكسته و با تار و مار كردن ارتش عظيم ائتلافي صليبيون، اون‌ها رو وادار به عقب‌نشيني كرد. جالب اينكه بخشي از سپاه عظيم صليبيون، تنها وقتي شنيدن كه سپاه نورالدين داره مي‌رسه، فرار كردن!!!! 4- بيرون راندن صليبيون از مناطق اشغالي، پيش از حضور ريچارد شيردل بود. پس از نبرد حطين و نابودي سپاه عظيم صليبي و نابودي فرانك‌ها،شهرهاي يافا، حيفا، عسقلان و چندين شهر لاتيني ديگه سقوط كرد و نهايتاً در دوم اكتبر، شهر اورشليم مجدداً (و پس از 90 سال) مجدداً به دست مسلمون‌ها افتاد (در سال 1187). در سال بعد (يعني 1188)، ادامه‌ي نبرد (پس از فصل زمستون) از سر گرفته شد و تمامي شهرهاي اشغالي از چنگ صليبيون دراومد و به بيرون رونده شدن!! تنها اشتباه سلطان صلاح‌الدين، عدم تسخير بندر صور (به دليل مكر و حيله‌ي كنراد دومونفرا) بود كه از همين بندر، مجدداً سپاه صليبي وارد خاك مسلمون‌ها شده و با جمع‌آوري و پياده كردن نيرو، به منظور بازگردوندن اورشليم به مسيحيت، جنگ صليبي سوم به راه افتاد!! اين نبرد، به همت پادشاهان فرانسه، المان و انگلستان (و با حمايت پاپ كلمنس سوم) روي داد. هنري دوم‌ (انگلستان)، فردريك بارباروسا (آلمان) و فيليپ آگوست (فرانسه)، با هم توافق كردن كه خير سرشون برن و اورشليم رو آزاد كنن. ولي تأخير و تأخرهايي كه ايجاد شد، منجر به اين شد كه اول فرديك بارباروسا حركت كنه، بعد فيليپ آگوست و نهايتاً ريچارد شيردل (پسر هنري دوم كه يك سال از نقشه كشيدن براي خاك مسلمون‌ها، مي‌ميره). ريچارد، در ماه ژوئيه سال 1189، تازه پاش رو توي سرزمين‌هاي مسلمون‌ها مي‌ذاره و سال 1991 (7 ژوئن)، تازه موفق به تسخير عكا مي‌شن كه البته صلاح‌الدين بعداً در يافا، مفصلاً از خجالت ايشون درميان. جالب اينكه لقب شيردل رو خود سلطان صلاح‌الدين روي ريچارد مي‌ذاره!! سلطان صلاح‌الدين، بزرگترين خدمت رو به اسلام و كشورهاي مسلمون كرد. كاري كرد كه صليبيون، هنوز كه هنوزه در حسرت بدست آوردن برتري و پيروزي در برابر مسلمون‌ها باشن و نهايت كاري كه كردن، عقده‌گشايي در فيلم‌هاي هاليوودي بود. ولي با اين وجود، يك كارگردان منصف مثل ريدلي اسكات پيدا شد كه تا حدي، حقيقت ماجرا رو بدون جبهه‌گيري به نمايش بذاره. فيلم Kingdom of Heaven، تا حد زيادي براساس تاريخ و حقايق تاريخي هست و اكثر ديالوگ‌ها در فيلم هم كاملاً براساس واقعيت (و نقل قول كامل) هست.
  3. ممنون از دوست عزيز Emperor. دوستان خواهشاً نفرماين كه «فرانسه مال اين حرفا نيست» و «غلط مي‌كنه» و چنين و چنان. حتي اگه اين نبرد، به هيچ وجه صورت هم نگيره، باز هم وظيفه‌ي ما تو اين سايت، بررسي موارد مختلف و حتي غيرممكن هست!! چون تجربه نشون داده كه هيچ غيرممكني، غيرممكن نيست!!! فرانسه، چرخش بسيار زيادي داشته و با سياست‌هاي تندروانه‌ي ساركوزي و همراهي مطلق امريكا، مي‌شه اين كشور رو جايگزين انگلستان در زمان نخست‌وزيري توني بلر دونست!!! فرانسه، ارتش بسيار قدرتمند و مجهزي داره. ضمن اينكه كمترين منافع رو در منطقه داره و درصورت حمله به كشور عزيزمون، كمترين صدمه رو هم مي‌بينه. در چند ماه اخير، حضور فعالي در منطقه داشته و حتي به انجام مانور نظامي اقدام كرده. بيشترين مراودات ما با كشور آلمان هست كه متأسفانه نيم درصد كل معاملات اين كشور رو تشكيل مي‌ده!! درمورد فرانسه، رقم از اين هم پايين‌تر هست. پس قطع مراودات ما با فرانسه، مشكلي رو حل نمي‌كنه و به هيچ‌وجه عاملي بازدارنده نيست. بهتره اين مسئله، درست و بدون جبهه‌گيري، بررسي بشه. چرا كه وقتي به مهره‌چيني‌ها، تحركات و استراتژي‌هاي جديد اين كشور دقت مي‌شه، مي‌بينيم كه اين غير ممكن، چندان هم غير ممكن به نظر نمي‌رسه!!! شايد فرانسه علاقه‌اي به حمله‌ي يكجانبه به ايران نداشته باشه. ولي بدش نمياد با همراهي با ايالات متحده، ابهت از دست رفته‌ي فرانسه، مجدداً در جهان احياء بشه! قياس صحيحي نيست. ولي يادتون نره كه جنگ‌هاي صليبي رو همين فرانسوي‌هاي گوگوري و شاعر مسلك و هنرمند و به ظاهر سوسول (كه ارتش به مراتب ضعيف‌تري نسبت به آلمان يا حتي انگلستان داشت) به راه انداختن و تا آخرين جنگ (هفتم به رهبري لوئي نهم يا سن لوئي)، هميشه پايه‌ي اين جنگ به ظاهر مذهبي بودن!!!! تنها جنگي كه آلمان و انگلستان در كنار اين كشور بودن، جنگ صليبي سوم بود به رهبري فيليپ آگوست فرانسوي، فردريك بارباروساي آلماني و ريچارد شيردل انگليسي (البته در جنگ صليبي دوم، امپراطور كنراد سوم هم به كمك صليبيون اومد كه البته قابل مقايسه به لشكركشي صدهزار نفري بارباروسا نبود!).
  4. نه دوست عزيز. عرض بنده رو اشتباه متوجه شدين. بنده به هيچ‌وجه شما رو حامي جنگ خطاب نكردم. عرض بنده، چيز ديگري بود. همون‌طور كه در ادامه‌ي مطالبم در صفحه‌ي قبل آوردم، عرض بنده اين بود كه با محاسبات اقتصادي و سياسي و حتي نظامي، نمي‌شه به نتيجه‌گيري كاملي درمورد وقوع جنگ يا عدم وقوع جنگ رسيد؛ چرا كه اصولاً عقل با جنگ منافات داره!!! عرضم رو اين بار، سعي كنين از اين ديد مطالعه بفرمايين تا به منظور بنده برسيد.
  5. با تشكر از دوست عزيز «مارمولك». خوشحالم كه تا حدي مشكل شما حل شده. ان شاء الله كاملاً رفع بشه. مقاله‌ي خوبي بود. البته كامل نبود. ولي متوجه يك مسئله نشدم. بنده تا به حال، نام اوتان OTAN به گوشم نخورده بود! حتي با جستجوي اينترنتي هم به نتيجه‌ي درستي نرسيدم. البته در سايت خود ناتو، اين اسم هم اومده بود و به عبارت صحيح‌تر، معكوس نام ناتو بود (NATO - OTAN). اگه شما اطلاعات بيشتري دارين، خوشحال مي‌شم بفرمايين. اظهار نظر هم باشه براي وقتي كه مطلب، بصورت كامل ارسال گرديد. چون جاي بحث و گفتگوي زيادي داره و مشكل اصلي هم درست همين‌جاست :| !! ---------------------------------------- راستي. به قول خودم، «حتماً تو وزارت معلوم‌الحال مشغول به كار هستم و خودم خبر ندارم :? :lol: !!». برادر جان. ما هم يه شهروند عادي هستيم مثل شما. اين هزار بار. يه دانشجوي فكستني ساده‌ي مفلس (از نظر مالي :? ). درمورد شعر تو امضاء‌ام هم بد نيست يه تحقيق داشته باشي. جوابت پيچيده‌اس :? !!!
  6. ممنون از دوست خوبمون Emperor. تحليل‌ها و موارد بسيار خوبي مطرح شد. واقعاً سايت به اعضايي مثل ايشون، نياز داشت. هرچقدر اين مباحث، بيشتر مطرح بشن (مباحث تحليلي)، هم كيفيت سايت بهتر و بهتر مي‌شه و هم، بار علمي مطالب سايت، بيشتر خواهد شد. ------------------------------------------ ولي Emperor عزيز. جنگ، كار عاقلان نيست! اگه هيتلر عقل درست و درموني داشت، هيچ‌وقت كاري نمي‌كرد كه جنگ جهاني دوم شكل بگيره!! به همون متصرفاتي كه با هزار دوز و كلك، بدست آورده بود، قناعت مي‌كرد!! هيچ‌وقت ماشين جنگي عظيمش رو در خفا نمي‌ساخت!!! حتي تو جنگ هم جنگ جديد نمي‌آورد (وسط اشغال اروپا، به سرش بزنه بره شوروي به اون عظمت رو بگيره!!). شايد اگه همه بخوان قبل از جنگ، صرفاً با استفاده‌ از پارامترهاي كمي (كه متأسفانه اكثر دوستان در بحث‌هاشون، اونا رو ناديده مي‌گيرن؛ ولي امپراطور (افشين قطبي :lol: ) عزيز، به خوبي اونا رو لحاظ مي‌كنه) به تحليل آثار جنگ بپردازن، منطقاً هيچ جنگي نبايد صورت بگيره. چرا كه حتي همين افغانستاني كه ارتش نداشت و عراقي كه صدام اونقدر تسليم بود كه براي جلوگيري از نفوذ امريكايي‌ها، آخرين توان ارتشي‌اش (يعني گارد رياست جمهوري‌اش) رو به ميدون گسيل كرد، به جز ضررهاي هنگفت اقتصادي و هزينه‌هاي سنگين فرصت و بسياري موارد ديگه، خير ديگه‌اي براي امريكا نداشته. البته مسلماً‌ در قبل اون، يه سري استفاده‌ها برده. ولي اين، كفايت ميلياردها دلار خسارت ناشي از جنگ نيست!! امريكا، براي تحكيم موقعيت خودش، بارها و بارها خطر كرده و زيان‌هاي سنگين رو تجربه كرده. فكر نكنم حتي شكست ويتنام شمالي، چيزي به ارزش‌هاي ارتش پرتوان امريكا اضافه مي‌كرد!! مثل اين مي‌مونه كه برزيل بره تيم ملي افغانستان رو شكست بده!! ولي اين كار رو كرد كه تو جنگ سرد، كم نياورده باشه. يا خود شوروي! ارتش به اون پرقدرتي، بيكار بود كه بره اونهمه هزينه كنه كه افغانستان رو اشغال كنه؟! دكترين برژنف؟ نه! اين مسئله، خيلي پيچيده‌تر از دكترين برژنف بود!! بحث، فقط تحكيم قدرت بود!!! نبرد با ايران، براي امريكا مي‌تونه حماقت باشه. چرا كه حتي اگه ايران اشغال هم بشه، صدها برابر حملات چريكي سنگين‌تر از عراق و افغانستان، انتظار اشغالگران رو خواهد كشيد!! نبرد با ايران، حتي مي‌تونه به قيمت شكست سنگين اقتصادي و سقوط اقتصاد اين كشور منجر بشه!! مي‌تونه كسري بودجه‌ي امريكا رو سنگين‌تر از حال حاضر هم كنه! ولي اين‌ها، در كنار دكترين‌هاي امنيت جهاني امريكا و بحث‌هاي مهمتر از اون (دكترين‌هاي فوق استراتژيك امريكا)، چيز مهمي به حساب نمياد!! البته اين بحث، نياز به تشريح و تفصيل بيشتري داره كه ان شاء الله سر فرصت، مطرح خواهد شد. فعلاً بنده، بي‌صبرانه ساير مطالب تاپيك خوب شما رو دنبال مي‌كنم.
  7. ولي بنده هم اعتقاد چنداني به اين موجودات فضايي ندارم. شايد در سيارات ديگه، موجودات ديگه‌اي زندگي كنن. ولي مطمئن باشين هيچ موجودي، شرورتر و پست‌تر از انسان زميني نيست!! باور بفرمايين اگه فردا مشخص بشه كه تو مريخ، فضايي‌ها هستن، امريكا «حمله‌ي پيشگيرانه» خودش رو به سمت مريخ صورت مي‌ده!!! انگار ما آدما، فقط بايد با يكي بجنگيم يا بترسيم كه يكي به ما حمله كنه!! آخه مگه برادران فضايي ما بيكارن كه بيان به ما حمله كنن :lol: . بنده‌هاي خدا، خيلي حال داشته باشن حول و حوش خودشون رو مي‌گردن!! بيكارن با سفينه‌هاي فضايي بريزن تو سياره‌ي فسقلي ما كه همه‌جاش يا آبه يا جنگ؟!!
  8. اين برادران امريكايي ما هم ظاهراً مثل خودمون هستنا!! اول ميان يه چيز خوفي مي‌سازن! بعد نگاه مي‌كنن مي‌بينن كه هزينه‌اش زياده! بعد مي‌بينن كه كارايي‌اش پايينه و آخر سر هم دوباره مي‌رن سراغ طرح‌هاي قديمي خودشون :? :lol: . خوب برادر من! اول ببين چطورياس بعد بساز!! :?
  9. سلام بر دوست بزرگوار؛ آقا رضاي گرامي. خيلي خوشحالم كه بعد از مدت‌ها مي‌تونم تو سايت زيارتتون كنم. اميدوارم مثل هميشه، از دانش والاي شما بهره‌مند شيم. --------------------------------- راستي يه سوال. اين اسلحه، شباهت زيادي به ماكاروف داره. از اونجايي كه به هيچ‌وجه اسلحه‌شناس خوبي نيستم، مي‌شه بفرمايين كه چقدر بنده اشتباه مي‌كنم؟
  10. يكي از كساني كه در اون بحث صاحب نظر بودن و شركت داشتن، دكتر فرشاد يكتا بودن كه اتفاقاً استاد بنده در حقوق تجارت بودن (ايشون دكتراي حقوق از فرانسه و همچنين دكتراي فلسفه دارن و بيش از 11، 12 تأليف درمورد علوم ماوراء االطبيعه، فيزيك و متا فيزيك و ... دارن). اما دليل ناتموم موندن اون بحث، سواي مسائل سياسي و امنيتي، عدم وجود اطلاعات كافي براي اظهار نظر قطعي و بررسي‌هاي بيشتر بود. والا بحث و مانور روي اين موضوع، بسيار بيشتر بود.
  11. mostafa_by

    سيمرغ

    يك مسئله‌ي بسيار جالبي كه در اين فيلم به نمايش گذاشته شد (جداي از رشادت شيرمردان هوانيروز)، ماجراي پاوه و پيام تاريخي حضرت امام (ره) درمورد اين شهر بود. حقيقتاً ماجراهاي كردستان، بسيار تلخ بود و تلخ‌تر از اون، اين هست كه كمتر عزيزي هست كه از اين داستان‌ها، اطلاع صحيحي داشته باشه. در فيلم، نشون داده شد كه شهيد بزرگوار، دكتر مصطفي چمران، چطور يك تنه در برابر كومله‌ها ايستادگي كرد و با نبرد چريكي، لشكر چريكي كه قبل از اون توان نظامي پادگان پاوه رو نابود كرده بودن رو نابود كرد!! جالب اينكه شهيد بزرگوار، تنها با چند نفر از همرزمانشون به اين شهر مي‌رن؛ شهري كه تماماً توسط ضد انقلاب تا بن دندان مسلح، محاصره شده بود!!! كساني كه بعدها در كنار هم، ستاد جنگ‌هاي نامنظم رو تشكيل دادن!! اين فيلم، از معدود فيلم‌هايي بود كه به عرفان و رشادت‌هاي جمعي رزمندگان اسلام تنها اشاره نمي‌كرد؛ بلكه به توان رزمي اين عزيزان و تفكرات و نقشه‌هاي نظامي و مهمتر از اون، اجراي عمليات نظامي و نبوغ اين عزيزان اشاره داشت! مسئله‌اي كه متأسفانه در هيچ فيلم ديگه‌اي نديدم!! نديدم كه درمورد نبوغ نظامي و اطلاعاتي غلامحسين افشردي‌ (شهيد باقري) چيزي نشون داده بشه!! درمورد تفكرات خلاقانه‌ي شهيد برزگوار همت! درمورد شهيد متوسليان كه حقيقتاً ستون نظامي ايران بود و با ربودن ايشون، ضربه‌ي عظيمي به پيكره‌ي سپاه وارد شد!!! حقيقتاً جاي رشادت‌ها و حقايق وجودي فرماندهان شهيد كشورمون در فيلم‌هاي سينمايي و تلويزيوني، بسيار خالي هست!! امريكايي‌ها، حتي از عمليات‌هاي شكست خورده‌شون هم دهها و صدها فيلم مي‌سازن و الكي قهرمان پروري مي‌كنن و با نشون دادن رمبوها و آرنولدها و به تصوير كشيدن قدرت پوشالي ارتش امريكا در تمامي جنگ‌ها، براي خودشون اعتبار ايجاد مي‌كنن. اون‌وقت، ما در حالي كه حتي نيازي به فيلمنامه هم نداريم و فقط كافيه خاطرات يكي از همرزمان اين عزيزان رو روي كاغذ پياده كرده و به تصوير بكشيم، ...!!! اميدوارم نسل جديد جوانان عزيز ما، به اين مسئله، دقت بيشتري داشته باشن و گامي كه در فيلم سيمرغ برداشته شد؛ ولي از گام‌هاي بعدي بي‌نصيب موند رو عزيزان جبران بفرماين.
  12. mostafa_by

    پیشنهاد آغاز جنگ با آمریکا

    دوستان خواهشاً در بحث‌هاي اقتصادي، به همين سادگي نظر ندن!! اولاً كه دوست من! ما بيش از دويست سال هست كه هيچ جنگي با كشور ديگه‌اي نداشتيم. هرچي بوده، دفاع از آب و خاك ميهن عزيزمون بوده!! پس حتي ذكر اين واژه؛ يعني «پيشنهاد آغاز جنگ با امريكا»، به هر نحو و منظوري، ناصحيح و مذبوهانه‌اس!! ثانياً بارها عرض كردم كه تغيير واحد ارزي براي خريد و فروش نفت، هويج بستني نيست كه به همين سادگي عوضش كنيم! مطمئن باشين اگه امكانش بود، همون 5، 6 سال پيش كه آغاز نوسانات دلار بود اين كار رو مي‌كرديم!! همون زماني كه امريكا، بيشترين خطر رو از جانب تغيير ارزش دلار و در نتيجه افزايش سرسام‌آور هزينه‌هاي جنگ خليج 2 مي‌ديد!! ثالثاً صندوق ذخيره‌ي ارزي كشور به دلار هست. خريدهاي ما، به جز مواردي چند كه با اروپا و شركت‌هاي خالص اروپايي (نه چند مليتي) معامله مي‌شه، با دلار هست. درآمدهاي شركت‌هاي نفتي ما، با دلار هست. سرمايه‌هاي ما، تماماً دلار هست! حتي اموال بلوكه شده‌ي ايران هم به دلار هست!! حالا بفرمايين كه تغيير ارز، چه منفعتي براي ما داره؟! ضمن اينكه در تاپيكي ديگه، قبلاً عرض كرده بودم كه كاهش ارزش فعلي دلار، بيشتر به نفع امريكا شده و اين، خودش يه سياست پولي و جزو سياست‌هاي پولي و مالي مشخص بانك مركزي هركشور هست. در حال حاضر، همين تغيير ارز، كاملاً تزار پرداخت امريكا رو از كسري به سمت مازاد پيش مي‌بره!!! رابعاً ايران نمي‌تونه خودسرانه دست به كاهش توليد نفت بزنه. چرا كه ايران، جزو اوپك هست و ميزان و سقف و كف توليد نفت در روز، توسط اوپك معين مي‌شه و تمامي اعضاء، ملزم به رعايت اون هستن. اوپك، براساس نوسانات بازار برنامه‌ريزي مي‌كنه. به همين خاطرم اگه حتي از اوپك خارج هم بشيم، باز هم بي‌فايده‌اس! چرا كه كسري نفت ايران، به راحتي توسط كمي اضافه توليد كشورهاي عضو اوپك، جبران مي‌شه و دوباره علي مي‌مونه و حوضش!!! كشور به اندازه‌ي كافي مشكل داره. ما هم بيمار رواني نيستيم كه بخوايم الكي و مثل ماليخوليايي‌ها، به اين و اون در بيافتيم!! ما داريم راه خودمون رو مي‌ريم و درش هم موفق بوديم و تمامي اميدمون اين هست كه همسايگان و دشمنان‌مون حماقت نكنن و تجربه رو مجدداً تجربه نكنن كه چاره‌اي جز شكست براشون نيست. ولي اين تجربه‌‌ي مجدد، فقط سرعت ما رو كند مي‌كنه و چند سالي به عقب برمون مي‌گردونه!! پس اگه حتي بخوايم با جهان بجنگيم، بايد با علم و پيشرفت جنگيد؛ نه با حماقت!!!
  13. mostafa_by

    نابودي اسراييل بدون جنگ

    صحبت‌هاي دوست تازه واردمون Emperor كاملاً صحيح و قابل تأمل هست. بد نيست دوستان، با دقت صحبت‌هاي ايشون رو مطالعه بفرماين. چون نكات ريز و در عين حال بسيار مهمي در صحبت‌هاي ايشون هست كه پاسخ سوالات و شبهات برخي از دوستان در اين تاپيك و تاپيك‌هاي ديگه هست.
  14. mostafa_by

    نابودي اسراييل بدون جنگ

    دوست ژنرال من. حماس به جنگ ايران و عراق كاري نداشت!! همون‌قدر كه ما به حماس كمك كرديم، صدام حسين هم بهشون كمك كرد؛ بلكم بيشتر! اين كه ما با صدام ملعون مشكل داريم، دليل نمي‌شه كه ديگرون هم باهاش مشكل داشته باشن! صدام، حتي قبل از حمله به كويت، به عنوان رهبر جهان عرب شناخته مي‌شد!! پس اينكه بخوايم كينه‌هاي قديمي رو باز كنيم، فقط خودمون رو فريب داديم!! اما فرض مي‌گيريم كه حماس يه مشت خونخوار! قبول؟ اين چه ربطي به حرفاي بنده داشت؟ مگه حماس از دموكراسي بالا نيومد؟ مگه با انتخابات مردمي نبود؟ مگه براساس مردم‌سالاري مورد پذيرش امريكا نبود؟ پس چي شد؟ چون اسرائيل رو به رسميت نشناخت، همه حق دارن كه تيكه پاره‌اش كنن؟ اين يعني منطق؟ اين يعني دموكراسي؟!! بحث من، فقط هم اين نبود!! اين ما نيستيم خواهان جنگيم!! اين، امريكا و اسرائيل هستن كه جنگ مي‌خوان!! ما، تنها كاري كه از دستمون ساخته‌اس، دفاع هست!! حالا ما كه مدافعيم مي‌شيم جنگ‌طلب و وحشي و خشن، ولي كسائي كه رسماً تو رسانه‌ها، كشور عزيزمون رو به جنگ و ويراني تهديد مي‌كنن و براي حمله به كشور، نقشه مي‌ريزن (كه طرح كيش و مات، تنها يك طرح اون هست)، مي‌شن انسان‌دوست و دموكرات؟!! فكر نكنم كه حرف من، چندان هم غير منطقي به نظر برسه! شبكه CNN و شبكه‌هايي از اين دست، هميشه به دنبال اين هستن كه ببينن كجا در حق يه اسرائيلي شهروند جفا شده و با مظلوم‌نمايي، اون رو به جهانيان نشون بدن كه چقدر مسلمون‌ها وحشي‌ان!! ولي حتي فرض بگيريم كه چند نفر به ناحق كشته شده باشن! اين رو با جنايات بي‌شمار و نسل‌كشي‌هاي فراوون صهيونيست‌ها يكي مي‌دونين كه مي‌فرمايين دوطرفه بوده؟ يك نفر به يك هزار نفر؟ معيارتون واقعاً درسته؟!! تازه بنده فيلم‌هاي بسياري از همين مردم به ظاهر بي‌گناه دارم كه نشون مي‌ده چه وحشي‌گري‌هايي مي‌كنن!! يه مثال ساده‌اش، اين بود كه همين عزيزان صهيونيست (كه اتفاقاً كودك 6، 7 ساله بودن)، چه اشعاري رو مي‌خونن. يه نمونه‌اش رو اينجا ميارم : «همه‌ي مردم جهان از عرب‌ها بدشان مي‌آيد. هدف اول، كشتن نفر به نفر آن‌هاست. دشمنم را با پاهايم له مي‌كنم. با دندانهايم، پوستش را مي‌جوم. با دهانم، خونش را مي‌مكم و براي هميشه مرا بردگي خواهد كرد...». بله دوست من! اين‌ها اشعار همون كودكان معصوم و بيگناه هست! فيلم‌هايي هست كه همين مردم عادي (زن‌ و مرد)، وحشيانه به خانه‌هاي فلسطيني هجوم ميارن و اون‌ها رو لت و پار مي‌كنن و خونه‌شون رو خرد و خاكشير مي‌كنن! به طفل صغير و شيرخواره هم رحم نمي‌كنن! حالا شما مياين و از همچين مردمي حمايت مي‌كنين؟ من مخالف خشونت بر عليه غيرنظاميان هستم. با دراكولا هم نسبتي ندارم كه بخوام تشنه‌ي خون كسي يا قومي باشم!! ولي حق، حق هست و باطل، باطل!! و در انتها، مي‌رسيم به جاي جالب قضيه. بحث صلح امام حسن (ع) و امتيازات گرفته شده از معاويه رو پيش كشيدين. بياين اول ببينيم شرايط صلح چي بوده! بعد مي‌رسيم به امتيازاتي كه فرمودين!! امام حسن (ع) وقتي كه مي‌بينن سپاه سست‌ ايمان‌شون، با وعده و وعيد و زور و زر، همگي به سمت معاويه رفتن و درصورت جهاد و كشته شدن در راه حق، تنها اسلام حقيقي رو زير خاك مي‌برن، يكي از خويشاوندان خود رو نزد معاويه مي‌فرستن با اين پيغام : «به معاويه بگو اگر آسايش و ايمني مردم را تأمين كني، با تو صلح مي‌كنم.». معاويه هم نامه‌اي سفيد مهر شده (يعني از پيش پذيرفته) رو نزد ايشون مي‌فرستن با اين پيام : «هرچه ميل دارد بر‌ آن بنويسد». امام حسين (ع) نوشتن : «حسن بن علي با معاويه صلح مي‌كند و خلافت را به وي وا مي‌گذارد به اين شرط كه به كتاب خدا و سنت رسول الله و سيره‌ي خلفاي صالح عمل كند. معاويه نبايد جانشين براي خود مشخص كند و انتخاب خليفه به شورا خواهد بود و مردم بر جان و مال و خانواده خود در امان هستند و معاويه نبايد در نهان و آشكارا، شورش و آشوب براي حسن بن علي برپا كند و ياران او را نيازارد.». معاويه، تمامي نوشته‌ها رو مي‌پذيره. بعد از بيعت گرفتن، در نخيله، خطبه‌اي مي‌خونه و در اون، پيمان خود رو مي‌شكنه و مي‌گه : «هر وعده‌اي كه به حسن‌ بن علي دادم، همه را زير پا قرار دادم و به هيچ يك وفا نخواهم كرد»!!! ضمناً ادامه مي‌ده : «من با شما نجنگيدم كه نماز بخوانيد و روزه بگيريد و حج بجا آوريد و زكات بدهيد. من با شما جنگيدم كه بر شما حكومت كنم.». سپس به كوفه مي‌ره و در خطبه‌اي به امام علي‌ (ع) و امام حسن (ع)، ناسزا مي‌گه كه با پاسخ دندان‌شكن امام حسن (ع) روبرو مي‌شه : «منم حسن و پدرم علي است، تو معاويه هستي و پدرت صخر است. مادر من فاطمه (س) و مادر تو هند است جد من رسول الله (ص) و جد تو حرب، جده‌ي من خديجه و جده‌ي تو فتيله است. پس خدا لعنت كند از ما دو نفر كسي را كه نامش پليد و حسب و نسبش پست و سابقه‌اي بد و كفر و نفاق او بيشتر بوده است. مردم گفتند : «آمين».». كافي هست يا باز هم بايد ادامه بدم؟!! بله دوست من! امام حسن (ع) صلح كرد؛ به دليل سستي ياران! نتيجه‌ي شرايط صلح و به قول شما امتيازاتي كه صحبت شد رو هم مشاهده فرمودين!! ناسزا به امامان معصوم، عدم پيروي از كتاب الله و سنت پيامبر و خلفاي صالح، خلافت يزيد، آزار و اذيت ياران حسن بن علي (ع)، به شهادت رساندن حضرت (ع) و ...!!! بله دوست من!! اگه اين‌ها رو امتيازات كسب شده توسط امام حسن مجتبي (ع) مي‌دونين، پس حرف شما كاملاً صحيح هست و با اسرائيل هم مي‌شه صلح كرد و به كلي اميتاز رسيد!! امام حسن، از عواقب كار آگاهي داشت و مطمئن بود كه معاويه به هيچ‌يك از قول‌هاش عمل نمي‌كنه. فقط خواست اين مسئله، در تاريخ ثبت بشه براي فرداي روز كه ديگه كسي نگه «چرا امام حسين صلح نكرد؟!».
  15. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    چرا دوست من. اتفاقاً خوندم. ولي اين ارقام و اعداد، صحيح نيستن. چرا كه هيچ‌وقت ضريب جيني ايران، از 0.44 كمتر نشده!! ضمناً ضريب جيني، از 0 تا 1 هست كه هرچقدر به صفر نزديك‌تر باشه، نشانه‌ي عادلانه‌تر تقسيم شدن و هرچقدر به 1 نزديك‌تر باشه، ناعادلانه‌تر تقسيم شدن سرمايه‌ها و درآمدهاي كشوري بين دهك‌هاي مختلف هست. دوست من! اين آمار و ارقام، ابزار حقير و همقطاران بنده براي تحليل‌هاي اقتصادي هست و كار ما، تحليل‌ اين آمار و ارقام هست و اساتيد ما هم هر روزه آمارهايي از اين دست رو سر كلاس‌ها ميارن و به مباحثه مي‌ذارن. پس حقير، حداقل از اين نظر، چندان هم بي‌سواد و كور و متعصب نيستم!! شما اگه حتي به حرف آقاي عبدي توجه مي‌كردين و آمار ايشون رو مي‌پذيرفتين، نمي‌اومدين بگين كه «درآمد تو ايران، بسيار ناعادلانه تقسيم مي‌شه»!! بد نيست بدونين كه كمترين ضريب جيني، براي كشورهاي حوزه‌ي اسكانديناوي هست كه نزديك به 0.35 (به بالا) هست!! درمورد سطح درآمد هم اون چيزي كه همه جا هست و شما با مراجعه به مرجع اعلام رسمي (مثل بانك مركزي) ازش مطلع خواهين شد هم هموني بود كه عرض شد؛ يعني ماهانه 200.000 تومان يا 2.000.000 ريال. ولي اين بحث بنده و شما، به جايي نمي‌رسه. پس بهتره همين‌جا خاتمه پيدا كنه.
  16. به خاطر اينكه چند برابر بمب‌افكن‌هاي سنگين ديگه، مي‌تونه زمين و زمان رو شخم بزنه!!! جالب اينكه امريكايي‌ها دارن به اين نتيجه مي‌رسن كه الكي B-2‌ رو با اونهمه هزينه ساختن!! چون هنوز هم كه هنوزه، دود از كنده بلند مي‌شه و B-52ها، چندين برابر كارايي‌شون بيشتره و باهاش بيشتر مي‌تونن توحش خودشون رو به اثبات برسونن :| !!!
  17. mostafa_by

    نابودي اسراييل بدون جنگ

    خدمت دوست دانشمند و آگاهم؛ General بايد عرض كنم كه : كشور آرماني كه شما فرمودين وجود خارجي داره. به خيالم شما اسم حكومت فلسطين رو نشنيده باشين. ولي خيلي دوست دارم بدونم وقتي تلويزيون و شبكه‌هاي مختلف خبري جهان، بحث انتخابات فلسطين رو عنوان كردن يا از مجلس و دولت فلسطين نام بردن، شما اون موقع داشتين چيكار مي‌كردين! شايد داشتين مانيفست آشتي ملي ايران و امريكا رو مي‌نوشتين!! دوست من! كشور مستقل فلسطين، مثلاً تشكيل شده. حكومت مركزي داره، پليس داره، مجلس داره، انتخابات داره و ...! ولي نتيجه چي شد؟ تا انتخابات مردمي برگزار شد و مردم فلسطين، نمايندگان حماس رو انتخاب كردن، اين مسئله به مذاق اسرائيل انسان‌دوست و امريكاي مهربون و قانع و اروپاي عزيز و دوست داشتني خوش نيومد. به همين خاطرم اول دولت حماس رو به رسميت نشناختن. بعد تحريم اقتصادي كردن و كمك‌هاي مالي‌شون رو قطع كردن. بعد ابومازن رو شير كردن بره جلوي حماس (و كشورش) بايسته و با اسرائيل مثلاً دوست بشه (كه البته آدم هم حسابش نكردن!!). بعد هم كه مي‌بينين اوضاع از چه قراره ...!!!! بله. تو خواب و خيال، مي‌شه همه چيز رو دموكراتيك حل كرد. ولي كاش اينقدر جاهلانه، پرده‌ي دموكراسي رو روي صورتتون نمي‌كشيدين و براي يكبار هم كه شده، اين فكر به ذهنتون خطور مي‌كرد كه «چرا امريكايي كه اينقدر دم از مردم‌سالاري مي‌زنه، با برخي دولت‌هاي مردمي و دولت‌هايي كه با رأي و نظر مردم روي كار اومدن، مخالفه؟! دولت‌هايي كه تنها گناهشون، عدم همراهي با امريكاست؟!!!». دوست من! ملت ايران، جنگ‌طلب نيست. اين امريكاست كه از فرسنگ‌ها دورتر به اينجا لشكر كشي كرده! اين معاون رئيس جمهور امريكاست كه از روي ناو هواپيمابر، به سمت ايران مي‌ايسته و اين كشور رو تهديد به حمله‌ي نظامي مي‌كنه! اين اسرائيل هست كه هر روز، تمرين پروازهاي طولاني مدت، به منظور هدف قرار دادن تأسيسات هسته‌اي ايران رو انجام مي‌ده! اين اسرائيل هست كه هر روز، با مشاورانش، نقشه‌هاي جنگ احتمالي با ايران رو طراحي مي‌كنه! اين امريكا هست كه طرح داره 1200 نقطه‌ي كشور رو در روز اول نبرد بمبارون كنه!! كافيه يا باز هم بگم؟ البته مسلماً نرود ميخ آهنين در سنگ. باز هم شما و دوستاني نظير شما ميان مي‌گن : «چرا ما همش مي‌گيم با امريكا بجنگيم؟ مگه اون حيووني‌ها چه گناهي كردن؟ چرا ما نبايد با امريكا دوست باشيم؟ اصلاً ملت و دولتي گوگوري مگوري‌تر از امريكا وجود داره؟ نه به خدا!! ما بايد با امريكا دوست باشيم. با هم مهربون باشيم. اگه امريكا بهمون حمله كنه ما جيز مي‌شيم. پس نبايد مخالف امريكا باشيم. آخه امريكا خيلي خطرناكه حسن ...!!» دوست من. منطقي باش. كار سختي نيست.
  18. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    فراموشش كن دوست عزيز. شما درست مي‌فرمايي و تمام اقتصاددان‌ها و اعداد و ارقام دروغ مي‌گن. ضمناً درآمد 2.400.000 تومان در ماه، درآمد يك وزير يا نماينده‌ي مجلس يا حتي رئيس جمهور هم نيست؛ چه برسه به افراد عادي!!! اون رقم، سالانه بوده؛ يعني ماهانه 200.000 تومان كه حداقل حقوق كارگران و كارمندان هم هست. خواهشاً درمورد بحث‌هاي اقتصادي ... نه ببخشيد!! خواهش نيست. شما بفرماييد. ما كوريم و متعصب كه داريم به اعداد و ارقام و محاسبات و نظريات اقتصادي اتكاء مي‌كنيم؛ نه شما! پس من كور ظاهر بين رو به حال خود بذارين و به نظريات كاملاً محكم و مستند خود بسنده كنين.
  19. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    دوستان خواهشاً مطالب غيرمستدل و غير علمي رو مطرح نفرماين. فكر كنم شما تا به حال، واژه‌ي «ضريب جيني» به گوشتون نخورده باشه. بد نيست جستجوي ساده‌اي در اينترنت انجام بدين تا درموردش اطلاعاتي بدست بيارين. بايد عرض كنم اين ضريب، نشان‌دهنده‌ي توزيع عادلانه و يا غيرعادلانه‌ي ثروت در جامعه هست و بد نيست بدونين كه ضريب جيني كشوري مثل ايران، نزديك به امريكا و بريتانيا و تقريباً 0.45 هست. پس خواهشاً اينطور نفرمايين كه توزيع ثروت خيلي طبقاتي و ناعادلانه هست و چنين و چنان. اين بحث‌ها، بحث‌هاي كوچه بازاري هست و جاش هم تو صف نانوايي و قصابي و اتوبوس و تاكسي. شما، به عنوان نسل بافرهنگ و فرهيخته، نبايد اينچنين عوامانه درمورد مهمترين مسائل اقتصادي كشور نظر بدين.
  20. دوستان! چند بار عرض كنم؟! بابا برادر من! بذارين يه بحث درست و حسابي، درست و حسابي هم پيش بره!! آخه خداييش وسط طرح‌هاي نظامي، جاي اين بحث‌ها كجاس؟! دوستان لطفاً تكرار نشه!! اجراي قانون و پاك كردن پست‌ها، هيچ كاري نداره. ولي دلخوري‌اش براي خود دوستان مي‌مونه. پس خواهشاً همه‌ي عزيزان رعايت بفرماين. -------------------------------------------------- سينا جان. قبل از اينكه ما، وارد آمار و ارقام بشيم، بهتره نقاط مستعد براي تهاجم نظامي از طريق زمين رو مورد بررسي قرار بديم. چرا كه تا زماني كه ندونيم محورهاي عملياتي كجاها مي‌تونه باشه، دونستن آمار سربازان بيشمار امريكايي كه 360 درجه‌ي كشورمون حضور دارن، فايده‌اي نداره. -------------------------------------------------- در بحث‌هاي اقتصادي، معمولاً براي رسيدن به يك طرح خاص، اون رو در حالت ايستا در نظر مي‌گيرن. يعني خيلي از عوامل رو ثابت فرض مي‌كنن و براساس يكي دو متغير، تصميم‌گيري‌ و رفتارشناسي رو انجام مي‌دن و پس از اون در حالت پويا، تأثير ساير عوامل بر تغيير رفتار متغيرهاي اصلي، به نمايش گذاشته مي‌شه. طرح‌هاي نظامي هم كمابيش بدين ترتيب هستن. يعني اول، مؤلفه‌هاي اصلي شناسايي شده و با بررسي اون‌ها (چه آمار و ارقامي و چه موقعيت و ترتيبي)، ساختار اصلي اون طرح رو استخراج مي‌كنن. در ادامه، ساير مؤلفه‌ها وارد ماجرا مي‌شه. پس اگه قرار باشه ما به يه طرح نسبتاً منطقي و معقول برسيم، اول بايد مؤلفه‌هاي درگير در اين قضيه رو شناسايي كنيم. از تمامي دوستان شركت كننده در اين بحث، درخواست دارم كه فقط و فقط، مؤلفه‌هاي تأثيرگذار در نبرد زميني رو ذكر بفرماين تا بعد بريم سراغ قسمت‌هاي بعد. هركس، هرچيز كه به ذهنش مي‌رسه رو ليست كنه. با اجازه‌ي دوستان، چارچوبش رو بنده تعيين مي‌كنم. ريز مسائلش با دوستان. براي نبرد زميني، حداقل دو نيروي اصلي درگير خواهند بود : نيروي زميني و نيروي هوايي (با فرض در نظر گرفتن مارين‌هاي امريكايي به عنوان يگان‌هاي متشرك نيروي زميني - دريايي؛ در قالب نيروي زميني). در نيروي زميني، ما واحدهاي نفري، زرهي و پشتيباني رو داريم. در نيروي هوايي هم واحدهاي شكاري، شكاري - بمب‌افكن، بمب‌افكن‌هاي صرف و همچنين واحدهاي صرفاً ضد زره، در كنار هلي‌كوپترها با كاربري‌هاي متفاوت داريم. حالا با توجه به چارچوبي كه مشخص شد، دوستان اول استعدادهاي نرمال (نه توان كل امريكا) ارتش امريكا رو بيان بفرماين تا اولين مؤلفه، يعني بازوي نظامي رو مورد بررسي قرار بديم. دوباره خواهش مي‌كنم كه دوستان، فعلاً فقط به ذكر استعدادهاي نظامي امريكا در قالب واحدهاي نظامي (نه آمار؛ بلكه صرفاً اسامي و ذكر كاربري اون‌ها؛ مثلاً F-15 براي رهگيري هواپيماها و انهدام واحدهاي زرهي و ...) بپردازن و اجازه بدن كه بحث، مرحله به مرحله پيش بره.
  21. mostafa_by

    مدیران جدید سایت

    من هم از لطف دوستان، تشكر مي‌كنم. اميدوارم به كمك هم (و البته در چارچوب قوانين سايت)، محيطي خوب و دوستانه رو بوجود بياريم و در كنار هم، لحظات خوبي رو سپري كنيم.
  22. كركس جان. اين هزار بار. اين يه بحث تخصصي هست نه آينده‌نگري و نه دكترين تهاجمي. عين همين كار رو همه‌ي كشورها انجام مي‌دن و براساس فرض‌هاي مختلف، راهكارهاي متفاوت رو ارائه مي‌دن. خواهشاً اجازه بدين براي يه بارم كه شده، بعد از مدت‌ها، يه بحث جوندار و درست و حسابي تو سايت شكل بگيره!! ما قصد حمله به جايي رو نداريم. اگه امريكا هم داشته باشه، از دست ما كاري برنمياد؛ الا دفاع! ================================= حسين جان. نيروهاي تربيت‌يافته‌ توسط ايران در افغانستان، عراق، سوريه، لبنان و حتي برخي كشورهاي همسايه، براي همين روزها آماده شدن. براي زماني كه ايران، منطقاً و قانوناً بايد در كشورش درگير باشه و امكان لشكركشي به خارج از مرزها رو نداره. در اين زمان، اين نيروها هستن كه توازن قدرت و تمركز رزمي منطقه‌اي رو بهم مي‌ريزن! به همين دليل هم هست كه طرح خاورميانه‌ي جديد، يك مولفه‌ي اساسي داره و اون، مبارزه با تروريسم هست!!! بحثش طولانيه. ولي همون‌طور كه قبلاً در جايي ديگه عرض كرده بودم، بزرگترين مشكل اسرائيل، با سوريه و حزب‌الله هست. اگه ايران، با امريكا وارد جنگ بشه، مسلماً ايران از حزب‌الله بيشترين استفاده رو براي ضربه زدن به اسرائيل و درنتيجه بهم زدن تمركز جنگي ايالات متحده و ايجاد يك ميدان نبرد مجازي در جايي بسيار دورتر از مرزهاي اصلي درگيري داره. به همين دليل هم هست كه بارها عرض كردم اسرائيل هيچ‌وقت با ايران وارد جنگ نمي‌شه؛ مگه اينكه خيالش از حزب‌الله و سوريه راحت شده باشه. نقش سوريه رو هم دوستان خودشون مي‌تونن حدس بزنن. اين درست كه بايد سعي كنيم شرايط رو فقط بين ايران و امريكا بررسي كنيم. ولي اين مسئله، مسئله‌اي هست كه به هيچ‌وجه نمي‌شه ناديده‌اش گرفت. چرا كه طبق يك قانون نانوشته، اسرائيل و ايران بايد با هم بجنگن و هركدوم كه قوي‌تر شه و شكي نداشته باشه كه از پس اون يكي بر مياد، شك نكنين كه لحظه‌اي در حمله به طرف مقابلش درنگ نمي‌كنه. مسلماً در اين مسئله، اسرائيل دست بالاتر رو داره و اگه خيالش از بابت سوريه و حزب‌الله راحت نشه، نمي‌تونه به نبرد با ايران مشغول باشه. نقطه‌ي مقابلش هم هست. امريكا نمي‌تونه با ايران درگير بشه، مگه اينكه مصالح اسرائيل رو هم در نظر بگيره. در اين شرايط، مي‌تونين چند كليد واژه رو مدنظر قرار بدين تا درصورت مشاهده‌ي تغييرات جهاني، بتونين بازي‌خواني غرب رو راحت‌تر انجام بدين. در حال حاضر، حماس، جهاد اسلامي، حزب‌الله لبنان و گروه‌ها و گروهك‌هاي كوچكتر (مثل صلاح‌الدين)، به عنوان بازوها و اهرم‌هاي فرامنطقه‌اي جمهوري اسلامي هستن و برنامه‌ي اسرائيل هم حذف اين گروهك‌ها و يا تضعيف فراوون اون‌ها؛ به ميزاني كه قابليت مقابله و ضربه‌زني رو از دست بدن هست. براي سوريه هم راهكار سياسي، بهترين جواب ممكن رو مي‌ده. ولي از اين مسائل كه بگذريم، مي‌رسيم به عراق و افغانستان كه در حال حاضر، همين مسائل باعث اذيت شدن فراوون امريكايي‌ها شده. چرا كه نبرد با چريك‌هاي نامريي، بيشترين دردسر رو براي يك ارتش منظم ايجاد مي‌كنه. ارتش امريكا، منظم‌ترين و تاكتيكي‌ترين ارتش جهان هست و آرايش‌هاي ويژه‌ي اون؛ بخصوص در تقسيم‌بندي‌هاي «آلفا، براوو و چارلي» و آرايش‌هاي مختلف اون‌ها در نبردهاي مختلف و متفاوت و وضعيت استقرارشون، بسيار تأثيرگذار هست. ولي حتي اين ارتش بسيار منظم هم در نبرد با چريك‌ها و رزمنده‌هاي عمدتاً آماتور، به مشكل برخورده. وضعيت در افغانستان، به علت شرايط متفاوت اون كشور، كاملاً متفاوت هست. ولي در همون جا هم بزرگترين مشكل، نبرد مجاهدين جديد افغاني با نيروهاي امريكايي است كه بسيار ماهرتر و جنگنده‌تر از طالبان‌ (كه توسط پاكستان و عربستان تجهيز مي‌شن) هستن و امريكا هم تقريباً باهاشون برخورد نداشته و به همين دليل هم شناخت صحيحي ازشون نداشته. به همين دليل هم هست كه نبرد، بيرون از مرزهاي ايران، شايد بسيار داغ‌تر از داخل باشه. ------------------------------------------------------------------- و اما درمورد جنگ سايبرنتيك. اصولاً وقوع جنگ سايبرنتيك با ايران، مفهوم درستي نداره. مبناي سيستمي كشوري مثل جمهوري اسلامي ايران (متأسفانه يا خوشبختانه!)، ساختاري سايبر نيست كه در اون، جنگ سايبرنتيك بخواد شكل بگيره. يه مثال ساده. يكي از ساده‌ترين مولفه‌هاي جنگ سايبرنتيك، قطع شبكه‌ي جهاني اينترنت در محدوده‌ كشور ايران هست كه ظاهراً بايد ضررهاي جبران‌ناپذير اقتصادي، سياسي و اجتماعي به كشور بزنه. ولي عملاً شاهد خواهيم بود كه تفاوتي نخواهد كرد؛ چرا كه ساختار بوروكراتيكي كشور، همچنان براساس حضور و ثبت كاغذي هست و تازه چند سالي هست كه ساختار دولت الكترونيك و بالكل معاملات و مباني الكترونيك در كشور داره پايه‌ريزي بشه كه براي اين كار، حداقل به 10 تا 20 سال زمان نياز هست!! پس مي‌بينين كه در كشوري مثل ايران، جنگ سايبرنتيك، معنا و مفهوم صحيحي پيدا نمي‌كنه. شايد بشه براش، اصطلاح رزم سايبرنتيك (Combat Cybernetic) رو بكار برد، ولي نمي‌شه از اصطلاحي مثل جنگ سايبرنتيك (War Cybernetic) رو بهش اطلاق كرد. ولي مسلماً در رزم سايبرنتيك، ما توانمون بسيار پايين‌تر و ضعيف تر از امريكاست. اين رزم، كاملاً بر مبناي علم و تجهيزات و فن‌آوري هست كه در اين زمينه، امريكا بسيار برتر از ما هست. ولي مشكل اصلي كه براشون بوجود مياد، اين هست كه به علت ساختار جزيره‌اي ايران عزيز، منطقاً و عملاً امكان فلج سيستمي وجود نداره؛ همون‌طور كه براي حزب‌الله نداشت. گويي كه شرايط حزب‌الله، با ايران كاملاً متفاوت هست و بالكل، ساختار يك كشور با يك گروهك چريكي كاملاً‌ فرق مي‌كنه. ولي حزب‌الله، به علت شرايط جغرافيايي و محيطي، در امور استتار دست بسيار بازتري نسبت به ايران كويري داشت و در اين زمينه، ما شرايط چندان مساعدي نداريم. اما اين نيست كه بشه ايران رو فلج كرد. ولي خوب، بيشترين تلاش‌ها براي از كار انداختن شبكه‌ي راداري كشوري و ترجيحاً شبكه‌هاي مرتبط با اقتصادي كشور، در همون ابتدا صورت خواهد گرفت؛ چه با نبردهاي الكترونيكي و چه با موشك‌بارون و بمبارون. ======================================= و اما درمورد مديريت بحث، من چون قبلاً سعي كردم كه در تاپيك‌هاي ديگه‌اي، اين كار رو انجام بدم و دوستان استقبال نكردن، پس فكر كنم (يا بهتره بگم مطمئناً) مشكل از بنده‌ي حقير هست. به همين خاطرم علاقه دارم دوست يا دوستاني ديگه اينكار رو انجام بدن. از اعضاي اين تاپيك، سه نفر رو بنده مثال زدم (سينا، MRG و newday). البته كسان ديگري هم هستن و اگه اين عزيزان سعي در نظم دادن به تاپيك و بحث داشته باشن، بنده هم در حد توان (البته درصورت نياز)، كمك خواهم كرد. فكر كنم اينطوري، بهتر باشه و مشكلي هم پيش نياد :| .
  23. ببينيد دوستان. اصولاً طرح‌هايي مثل هلي‌برن، جزو طرح تهاجم نظامي محسوب نمي‌شن. مي‌فرمايين چرا؟ عرض مي‌كنم. ببينين. مثلاً در يك عمليات هلي‌برن، نهايت چند نفر مي‌تونن جابجا شن؟ اولاً كه اگه هلي برن سنگين باشه (يعني با بيش از 4 هلي‌كوپتر)، احتمال شناسايي بسيار زياد هست و به راحتي قابل ردگيري و انهدام وجود داره. وقتي نيروهاي دلتا در سال 59 تشريف آوردن ايران، چند بار توسط رادارهاي كشور گرفته شدن كه البته به لطف خائنان عزيز وطني، گزارشات ناديده گرفته شد و حتي در برخي موارد، رادارها بطور موقت خاموش گرديد. ضمن اينكه اونقدر كشور باغ بود كه با چند تا C-130 Hercules تشريف آورده بودن!! ولي نهايت اين لشكركشي سنگين هوايي چند نفر بود؟ 90 نفر!! حالا به نظر شما، اگه دوباره همه‌ي موارد رو ايده‌آل در نظر بگيريم و مثلاً با نقشه‌اي شبيه عمليات كاسه برنج مواجه باشيم و امريكا حقيقتاً بتونه اونهمه نيرو و هلي‌كوپتر و هواپيما رو صحيح و سالم تو خاك كشور (مثلاً تو همين قم) فرود بياره، آيا باز هم 90 نفر براي اشغال نظامي يك كشور كافي هست؟ اين مسئله، مثل فيلم‌هاي رمبو نيست كه چند تا كماندو بريزن و همه رو افقي كنن و پرچم امريكا رو بكوبونن وسط ميدون!! پس لطفاً اينقدر قضيه رو ساده نگاه نفرمايين. هلي برن، اصولاً براي مواردي بكار مي‌ره كه عده‌اي كماندو، قصد پاكسازي مسير و به عبارتي رخنه در گلوگاه و مكان رزم و آماده‌سازي مسير براي حمله‌ي زميني داشته باشن. حتي در لبنان هم هيچ‌وقت اسرائيل، براي تهاجم زميني از هلي برن استفاده نكرد. وقتي كه كارش خيلي گير مي‌كرد، سعي مي‌كرد با پياده كردن نيرو در پشت رزمندگان حزب‌الله، اولاً ميدان نبرد جديدي رو ايجاد كنه و تمركز جنگي اين نيروها رو از بين ببره و ثانياً مشكلي كه در روبرو قادر به حلش نيستن رو از پشت سر باز كنن كه البته ناموفق بودن. پس عملاً طرح هلي‌برن رو بايد فراموش كنين. اگه هم اين كار صورت بگيره، صرفاً در ميدان نبرد (و در فاصله‌اي دورتر) صورت مي‌گيره كه البته خطرات بسيار بيشتري نسبت به حمله‌ي مستقيم داره!! بحث ورود به جنگ ناتو هم يك مسئله‌ي خيالي بيشتر نمي‌تونه باشه! چرا كه اگه حتي ايران با نيروهاي مقيم افغانستان درگير بشه و به آتشبازي متقابل بكشه، باز هم نيروهاي ناتو اجازه‌ي ورود به درگيري رو ندارن (مثل نيروهاي حافظ صلح سازمان ملل). ضمناً‌ ايران هم كارش به اونجا نمي‌كشه كه بخواد براي حمله‌ به پايگاه‌هاي امريكايي، وارد خاك افغانستان و عراق بشه! هيچ‌وقت كشور ضعيف‌تر، حمله و لشكركشي نمي‌كنه!! ايران، تا قبل از فتح خرمشهر، وارد خاك عراق نشد! شوروي، قبل از شكست نازي‌ها در استالينگراد و باقي موارد، دست به لشكركشي نزد. متفقين هم وقتي حمله به سمت متصرفات آلمان رو شروع كردن كه آلمان تضعيف شده بود. حتي خود امريكا هم وقتي به خاك عراق حمله كرد كه خيالش از بابت خيلي چيزا راحت شده بود!! پس فكر ورود نيروهاي ايراني به خاك همسايگان رو هم فراموش بفرمايين. ========================================== بار ديگر عرض مي‌كنم (دفعه‌ي قبل كه گوش ندادين). اين بحث، بايد مورد به مورد روش بحث و بررسي صورت بگيره و نمي‌شه بصورت كلي درموردش حرف زد. در غير اينصورت، شما نمي‌تونين جمعش كنين و به خيلي از موارد هم يا رسيدگي نمي‌شه و يا سطحي باهاش برخورد مي‌شه. پس نيازمند مديريت هست. براي بار دوم از دوستان خواهش مي‌كنم كه براي مديريت اين بحث، برنامه‌ريزي بفرماين و سعي كنن با دسته‌بندي موضوعات، هم ترتيب به بحث بدن و هم جهت.
  24. امريكا كه توان حمله كردن رو داره. ضمن اينكه در اين حمله، احمقانه‌اس كه فكر كنيم تنها خواهد بود؛ كما اينكه براي افغانستان يا عراقي كه با نصف نيروهاي منطقه‌اي‌اش هم مي‌شد بره بگيره، با ائتلاف پيش رفت. پس ...!! بحث به اين سادگي‌ها و صفر و يكي كه به نظر مي‌رسه نيست. هيچ «امكان نداره‌»اي (براي هر دو طرف) وجود نداره. مهم چگونگي انجام، زمانبندي، نحوه‌ و ترتيب و هزينه‌هاي جنگ هست كه بايد روش بحث بشه.
  25. من با اكثر قريب به اتفاق نظرات دوستمون newday موافقم. اين نشون مي‌ده ايشون توانايي تحليل بسيار خوبي دارن و اگه طبق قوانين سايت حركت كنن (يعني بي‌خيال بحث سياسي بشن و بچسبن به مسائل نظامي)، از قوي‌ترين كاربران سايت مي‌تونن باشن. خوب بپردازيم به مبحث. خوشحالم كه بعد از مدت‌ها، يه بحث تحليلي درست حسابي پيش اومد و دوستان هم نزدن تو خط فضا :| . --------------------------------------------- همون‌طور كه newday فرمودن؛ امكان نبرد امريكا از راه دور وجود نداره. اين درست كه ممكنه موشك‌هاي ايران به جزيره‌ي ديگو گارسيا يا خاك اروپا نرسه. ولي تمامي پايگاه‌هاي منطقه‌ي امريكا، در دسترس ايران و نيروهاي تربيت‌شده‌ي ايراني هست. امنيت پايگاه‌هاي امريكا در كشورهاي همسايه (بخصوص عراق و افغانستان)، بسيار متزلزل هست و درصورت تلافي، ايران به سادگي مي‌تونه با استفاده از عده‌اي چريك، ضربات زيادي به امريكايي‌ها بزنه و امريكا هم به جاي نبرد مستقيم، بايد بودجه و توان نظامي‌اش رو صرف حمله با عده‌اي چريك داشته باشه كه نه پايگاه مشخصي دارن و نه جايگاه درستي! پس اين نبرد، مي‌تونه تنها توان نظامي اين كشور رو تحليل ببره و روحيه‌ي سربازان رو هم به شدت پايين بياره. مشكلات زيادي براي امريكا، درصورت عدم ورود مستقيم به جنگ وجود داره كه تبعات بسيار سنگين‌تري از نبرد مستقيم داره. ضمن اينكه وجهه‌ي اين كشور، اجازه‌ي حملات بزن و در رو رو به اين كشور نمي‌ده و حتي ممكنه تبعات سياسي اين قضيه در درون امريكا، بسيار سنگين‌تر باشه! اين رو هم بايد اضافه كنين كه ژنرال‌هاي امريكايي، ترس چنداني از نيروهاي ايراني ندارن و اونقدر به تسليحات و ارتششون اطمينان دارن كه مي‌شه گفت اصلاً به اين مسئله رضايت ندارن و تمامي طرح‌هاي تهاجم نظامي به ايران هم اين مسئله رو كاملاً ثابت مي‌كنه. ------------------------------------------- اين بحث، جاي براي كار بسيار داره. به نظر من بهتره مرحله به مرحله پيش بريم؛ چرا كه در غير اينصورت، با يك بحث هزار تكه و سطحي مواجه خواهيم شد كه نتيجه‌ي درستي به ما نمي‌ده. پس اگه دوستان راضي باشن، بهتره باتوجه به دسته‌بندي خوبي كه دوست خوبم سينا داشتن (كه البته يه چند مورد رو جا انداخته بودن كه اگه دوست داشتن، مي‌تونم خدمتشون عرض كنم)، پيش بريم و دو، سه نفر از دوستان (مثل MRG، سينا و newday)، بحث رو كنترل و زمانبندي كنن تا هم به تمامي مباحث به طور مفصل پرداخته بشه و هم بشه به يه جمع‌بندي درست و حسابي رسيد. اگه دوستان، مسئوليت اين بحث رو مي‌پذيرن، لطفاً اعلام آمادگي بفرماين.