RezaKiani

Members
  • تعداد محتوا

    1,991
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های RezaKiani

  1. [right]درباره زیردریایی ای400 اینجا یه مطلب داریم[/right] [right]http://www.military.ir/forums/topic/3758-i-400-%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%A8%D8%B1/[/right] [right]درباره مردان غورباقه ای در زمان جنگ جهانی دوم هم اینجا یه مطلب داریم[/right] [right]http://www.military.ir/forums/topic/4629-%D8%A7%D8%B3%D8%A8-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%85%D8%9B%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%85%D8%AE%D8%B5/[/right]
  2. RezaKiani

    نبرد میونگنیانگ

    [right]دوستان خسته نباشند. خیلی عالی بود[/right] [right]ادم یاد جنگ سالامیس می افته[/right]
  3. RezaKiani

    توسعه ارتش در دوره رضا شاه

    [right]الف- این تاپیک یک اشتباه بزرگ داره و این هست که متن اصلی درباره شکست رضا شاه هست در شهریور بیست ولی عنوان تاپیک درباره توسعه ارتش در زمان رضا شاه هست. در باره توسعه ارتش در اون دوران (که عنوان اصلی تاپیک هست ) اصلا بحث جدی نشده[/right] [right] قبل از اینکه به سراغ بقیه مسائل برم چند تا نکته رو برای دوستان بنویسم. البته از حافظه م دارم استفاده می کنم[/right] [right]در دوران رضا شاه اولا نیروهای نظامی ایران متحد الشکل شدند که این خودش یک حرکت بسیار خوب به سمت جلو بود[/right] [right]در دوران رضا شاه مدارس مختلفی که در زمینه نظامی فعالیت می کردند(شاید براتون عجیب باشه ولی در زمان قاجاریه ایران دارای چند مدرسه و اموزگاه نظامی بود) ساماندهی شدند و براشون برنامه حسابی ریخته شد. استاد حسابی براشون اورده شد و بعضی ها رو برای ادامه تحصیل در زمینه نظامی به خارج فرستادند. این هم خودش یه حرکت خیلی خوبی بود[/right] [right]در همین دوران برای اولین بار در ایران یک کارخانه تفنگ سازی مدرن درست شد(قبلا هم بود ولی تفنگ فتیله ای و اینها می ساختند) که برنو تولید می کرد. این تفنگ نه تنها اون زمان پیشرفته ترین سلاح بوده بلکه هنوز هم باقیمانده برنوهایی که دست عشایر هست نشون می دن که الان هم تفنگ خوبی (برای شکار البته) و نمایشگر انتخاب درست ارتش اون زمان بوده[/right] [right]در همین دوران در ایران کارخانه هواپیماسازی راه می افته که خوب با امکانات اون روز مملکت حرکت بسیار خوبی بوده[/right] [right]در همین دوران برای ایران نیروی هوایی تشکیل می شه[/right] [right]در همین دوران برای ایران یه نیروی دریایی تشکیل می شه. البته این دو تا نیرو خیلی ضعیف بودن ولی بالاخره باید ادم از یه جایی شروع کنه. نمی شه انتظار داشت که ارتش ایران در اون زمان مثلا هاریکن و اسپیت فایر و بی-29 و ناوهواپیمابر داشته باشه[/right] [right]به هرحال اینها خلاصه ای بود از توسعه ی این ارتش در زمان رضا شاه[/right] [right]اما باید به دوستان یاد آوری بشه که این ارتش نه در دنیا و نه در منطقه حتی یه ارتش متوسط هم حساب نمی شد. کل ظرفیت نیروی نظامی ایران در حد کشورهایی مثل بلغارستان و کمتر از مجارستان و رومانی و اینها بوده. اصولا یکی از پایه های تشکیل یه ارتش بزرگ داشتن نیروی انسانی هست که در اون زمان شاید کل جمعیت ایران به زور به ده میلیون نفر می رسیده. از یک کشور کشاورزی (که صنعتی نشده) و جمعیت خیلی کمی هم داره و زیرساختهای لازم رو هم نداره ( یا تازه دارن براش می سازند مثل جاده و راه و اهن و فرودگاه و اینها) نمی شه انتظار داشت که در عرض ده بیست سال تبدیل به یک کشور پیشرفته و با ارتش بزرگ بشه[/right] [right]ب- عباس عزیز اگر اون مقاله ای که در وبلاگم هست به دقت بخونید متوجه می شوید که اصلا مقاومت کردن ارتش رضا شاه در برابر انگلیس و شوروی فقط یه توهم هست. مثل عدد آی می مونه توی ریاضی. ارتش رضاشاهی بیشتر از اینکه ارتش باشه یه جور ژاندارمری بزرگ بوده. یعنی وظیفه ش اصلا جنگیدن با دشمن خارجی نبود بلکه سرکوب دشمنهای داخلی بوده. به همین علت صحبت کردن از مقاومت و اینکه چند روز بخواد مقاومت بشه اصلا معنایی نداره[/right] [right]ج- دوستان اشاره کردند که با توجه به امکانات موجود دستگاه دیپلماسی کشور باید اون وقت فعال تر عمل می کرده. حالا بعضی اعتقاد دارند که باید به متحدین می پیوستیم بعضی دیگه می گن باید به متفقین می پیوستیم. ببینید دوستان الان که دیگه همه نتیجه جنگ رو می دونیم تصمیم گیری خیلی ساده است ولی اون زمان اوضاع جهان خیلی پیچیده تر از این حرفها بود که فکر کنیم حالا مثلا اگه رضا شاه با فلان کشور متحد می شد مشکل ایران حل می شد یا برعکس. این جور تصمیمات رو اگر ما هم اون زمان بودیم نمی تونستیم به راحتی اتخاذ کنیم[/right] [right]د-درباره شهریور بیست نمی خوام الان و اینجا بحث کنم فقط اشاره می کنم که از بازیهای اطلاعاتی انگلیس و شوروی هم نباید غافل شد. من گمان می کنم که متفقین با نشون دادن سیگنالهای اشتباه رضا شاه رو در تصمیم گیری آچمز کردند و اجازه ندادند که تا اخرین روز یه تصمیم درست و حسابی بگیره. توضیحش باشه بر ای یه جای بهتر[/right]
  4. RezaKiani

    نبرد انقره

    قربونت برم این رو به فارسی قرن بیست و یکم ترجمه کن ببینیم چی گفته
  5. RezaKiani

    توسعه ارتش در دوره رضا شاه

    [right]یکی از دوستان ذکر کرده اند که رضا شاه باید مثل مجارستان و رومانی متحد آلمان می شده و غیره و غیره و غیره[/right] [right]خوب بد نبود که اگر واقعا ایران در اون زمان به متفقین اعلان جنگ می کرد. بزرگترین خوبیش این بود که متفقین مثل مور و ملخ می ریختن و نسل ایرانی رو کلا بر می داشتن از روی زمین تا ما بعد از 60 سال این چنین نظراتی رو از جانب اونها مطالعه نکنیم[/right] [right]نیروی نظامی که روسیه شوروی و انگلیس همزمان وارد خاک ایران کردند به قدری کوبنده بود که می تونستند باهاش تمام خاک ایران رو شخم بزنند. شما فقط یه مقایسه بکن بین نیروی هوایی طرفین تا ببینی که اتحاد ایران و متحدین و اعلان جنگ به شوروی و انگلیس احتمالا کارش به کجاها می کشید. برای اینکه درک درستی از تفاوت استعداد نیروهای دو طرف(ایران یک طرف و روسیه و انگلیس یک طرف) داشته باشید بهتره امار ذکر شده در این تاپیک رو به دقت بخونید[/right] [right]http://www.military.ir/forums/topic/4225-%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%9F/[/right] [right]اصلا قابل مقایسه نیست.بعدشم عباس عزیز بر خلاف تصور شما نیروهای نظامی انگلیس یه مشت هندی آموزش ندیده و دست و پا بسته نبودند. درسته که انگلیس بهترین نیروهاش رو برای دیگر صحنه های جنگ نگه داشته بود ولی همین هم از سر ارتش رضا شاه زیاد بود. با این نیرویی که وارد ایران کرد حتی بدون کمک استالین هم می تونست ایران رو بگیره و اشغال کنه[/right] [right]یه نکته اساسی درباره انگلیس این هست که بسیاری از خوانین محلی در منطقه جنوب (عرب و لر) با انگلیسی ها رابطه ی خوبی داشتند و از سالها قبل انگلیس برای حفظ تاسیسات نفتی خودش از نیروی نظامی این خانها (سواره نظام یا به اصطلاح ما تفنگچی) استفاده می کرده. انگلیس برای اینکه هزینه حفظ سرباز و تاسیسات نظامی در ایران رو از روی دوش خودش بداره یه راه حل ساده پیدا کرد. با تجهیز و تسلیح خوانین محلی و دادن پول به اونها از همین نیروی محلی استفاده کرد. هم براش ارزون تموم میشد و هم کیفیت کار بالا می رفت. خود این خوانین مسئول سرکوب هر گونه حرکت خرابکاری در خطوط و تاسیسات نفتی جنوب بودند بدون اینکه بار سیاسی بر روی دوش دولت ملکه قرار بدهند. زمانی هم که جنگ دوم به ایران کشیده شد و انگلیس منطقه جنوب رو اشغال کرد از سوی این خوانین کوچکترین مقاومتی در برابر حمله انگلیس نشد. البته در اون زمان رضا شاه خیلی از ایلات رو تخته قاپو کرده بود ولی هنوز بسیاری از اونها مسلح بودند و می تونستند یه جنگ چریکی راه بیاندازند.[/right] [right]بقیه حرفهام رو هم بعدتر می زنم.[/right]
  6. RezaKiani

    توسعه ارتش در دوره رضا شاه

    [right]مقاله ایست بس طولانی که نیاز به حوصله دارد[/right] [right]http://wars-and-history.com/post/96[/right] [right]البته این قسمت اول بود. بقیه هم به هکذا[/right]
  7. RezaKiani

    نبرد انقره

    [right]عاقبت جوینده یابنده بود برادر[/right]
  8. RezaKiani

    نبرد انقره

    [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/ankara_stratejik1.jpg[/img][/center] [center]در نقشه بالا مسیر حرکت هر دو سپاه مشخص شده است. همانطور که دیده می شود تیمور برای رسیدن به یک میدان خوب پس از رسیدن به سیواس و روبرو شدن با سپاه بایزید به سمت جنوب غربی تغییر جهت داده و بایزید را به دنبال خودش به سمت آنکارا می کشاند. با توجه به فواصل روی نقشه احتمالا سرعت حرکت سپاه تاتار از سپاه ترک بیشتر بوده است. توجه کنید که غیر از قسطنطنیه و طرابوزان تقریبا تمام آناتولی در دست بایزید بوده است[/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/ankara_muharebesi_1.jpg[/img][/center] [center]در نقشه ی بالا می بینید که زمانی بایزید به انکارا می رسد که شهر در محاصره سپاه تیمور قرار داشته است[/center] [center]ترجمه داوود افشار[/center] [center]ویرایش رضاکیانی موحد[/center] در روز ؟؟؟ هر دو سپاه پس از نماز صبح آرایش جنگی گرفتند. بایزید آرایش جنگی که در جنگ نیبولو از آن استفاده کرده بود ،و آن را تاکتیک هلالی نام نهاده بود، اجرا کرد و به صفوف اول سپاهش دستور حمله داد. با دستور بایزید جنگ شروع شد ولی نواحی اطراف دهکده ی چوبوک زمینهای مسطحی پوشیده از درختان سرو و علفهای بلند بود. این عارضه پیشروی سپاه عثمانی را سخت کرد. وقتی که تیمور حمله ی سپاه دشمن را دید از کماندارنش بر علیه عزب ها ،پیشقراولان عثمانی در این جنگ، استفاده کرد. عزبها ،که هدف حمله ی سخت تیراندازان تیمور قرارگرفته بودند، با دادن تلفات سنگینی مجبور به عقب نشینی شدند. بایزید که تاکتیک مورد استفاده اش را بی نتیجه دید دو فوج ینی چری و گارد را به جلو فرستاد. در پاسخ به این حمله، تیمور به فیلهای جنگی ،که در بیشه پنهان شده بودند، دستور ضدحمله داد. همراه با حمله ی فیلها شاهزاده میرانشاه ،فرمانده جناح راست سپاه تاتار، به سپاه اروپایی تحت امر سلیمان چلبی ،جناح چپ عثمانی، حمله کرد و از رسیدن نیروهای تقویتی به ینی چری ها جلوگیری کرد. فیلهایی که از دو سمت چپ و راست به سوی ینی چری و گارد حمله کردند باعث بهت آنها شدند چرا که سپاه عثمانی تا آن موقع در هیچ جنگی با فیلهای جنگی روبرو نشده بود. علیرغم این حمله، ینی چری ها جسارتشان را از دست ندادند و عقب نشینی ساختگی را که قرار بود اجرا کنند جلو انداختند. با عقب نشینی ینی چری، گارد با فیلهای تیمور رو در رو شد. این لحظات خون آلود ترین و خشن ترین درگیری این نبرد بود. دست آخر ینی چری ها با تیر و کمانشان و گارد با جنگهای جسورانه شان توانستند حمله ی فیلها را بی اثر کنند. به هرحال، تا این لحظه سپاه عثمانی متحمل تلفات زیادی شده بود. بعد از حمله ی فیلها، تیمور به جناح راست میانی (شیخ عمر میرزا) دستور حمله به ینی چری ها را داد. بایزید به خاطر درگیر بودن سپاه اروپایی جناح راستش را ،که تحت امر تیمورتاش پاشا و متشکل از سپاه آسیایی و تاتار های سیاه بودند، به عنوان نیروی تقویتی ینی چری به جلو فرستاد. اما تاتارهای سیاه از قبل توسط تیمور تطمیع شده بودند و در حین حمله به عثمانی خیانت کرده و به صف دشمن پیوستند. تاتارهای سیاه مسقیما به سمت پشت سپاه اروپایی رفتند و آنها را تیرباران کردند. از طرف دیگر، در جناح چپ عثمانی جنگ بین میرانشاه و سلیمان چلبی به شدت ادامه داشت. در این زمان بعضی از خانهای ترک ارتش عثمانی به همراه سربازانشان خیانت کردند و به سپاه تاتار پیوستند. ینی چری ها و سپاه اروپایی انتظار این خیانتها را نداشتند اما با همه ی اینها میدان را واگذار نکردند و تا نهایت کار همراه بایزید جنگیدند. پس از اینکه نقشه های خدعه آمیز تیمور موفق از آب درآمد وی به سپاه تاتار دستور حمله ی عمومی داد و به آنها تاکید کرد تا بایزید را زنده دستگیرکنند. بعضی از فرماندهان عالی رتبه و وزرای عثمانی ،که در محاصره ی دشمن قرارگرفته بودند توانستند حلقه ی محاصره را بشکاند و فرارکنند. چهار شاهزاده عثمانی نیز همراه آنها فرار کردند. وقتی استفان لازارویچ ،فرمانده صربهایی که در سپاه اروپایی بودند، متوجه شد که شاهزاده های عثمانی و تقریبا تمام امرای سپاه فرارکرده اند به بایزید پیشنهاد داد تا عقب نشینی کند ولی بایزید پیشنهاد او را رد کرد و به جنگ ادامه داد. پس از این جنگ ده ساعته بایزید مجبور شد به تپه های چاتال عقب نشینی کند درحالیکه تنها در حدود 300 سرباز همراه او مانده بودند. دست آخر هنگامی که بایزید بر روی اسب می جنگید از طرف سربازهای تیمور دستگیر و اسیر شد. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/ankara_muharebesi_2.jpg[/img][/center] [center]منبع[/center] [center]http://tr.wikipedia.org/wiki/Ankara_Muharebesi[/center]
  9. [right]انگاری توی بعضی عکسها توپهای خودکششی دارن آتش مستقیم اجرا می کنند. حتما سیستمهای کنترل آتش نصب شده روشون هر دو روش شلیک رو جواب می ده[/right]
  10. RezaKiani

    نبرد انقره

    [right]اقا مردم رو چه جوری به سیخ می کشن؟ به سیخ جیگر می کشن یا سیخ کوبیده؟[/right]
  11. RezaKiani

    تسلیحات جدید ساخت سودان

    [quote]ابتکار و خلاقیت زیادی به خرج ندادند و صرفا توپ را به طور کامل بر روی شاسی کامیون نصب کردند[/quote] علی جان خوبی؟ یعنی تو باور می کنی سودان توپ 122 میلیمتری درست کنه؟ اون وقت با کدوم صنعت؟ با کدوم متالورژی؟ من که باورم نمی شه
  12. [right]سلام[/right] [right]از توضیحات برادر ابراهیم و بحثی که از دیدگاه گرافیکی داشتند[/right] [right]من هم این دو تا رو پیدا کردم که ظاهرا جدید هستند[/right] [right][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/North-Korea-05.jpg[/img].[/right] [right][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/North-Korea-06.jpg[/img][/right] [right]می خوام ببینم نظرتون درباره اینها چی هست؟ اینها هم به نظر شما به درد چسبوندن به دیوار نمی خورن؟[/right]
  13. [right] یه زمانی بود که روی لولای در یه چیزی مثل خمیر نون بربری می چشبوندن وبعدش بووووم[/right]
  14. RezaKiani

    نبرد انقره

    [right]الف- کاش دوستان اسم این نبرد رو نبرد آنکارا ترجمه می کردن که پیگیریش در اینترنت هم ساده تر باشه[/right] [right]ب- سپاه عثمانی چند وقت بود که حقوق و جیره مواجب درست و حسابی نگرفته بود(نمی دونم از بی پولی بایزید یا از خست ش) به هرحال ناراضی توش زیاد بود[/right] [right]ج- قسمتی از قبایل تاتار که در جناح (دوستان ترجمه می کنند بال ولی در کتابهای نظامی فارسی جناح ترجمه می شه) راست عثمانی بودن قبل از نبرد توسط تیمور تطمیع شده بودند و با آغاز جنگ به سپاه تیمور پیوستند که این خودش کار رو برای بایزید سخت تر کرد[/right] [right]د- درست هست که این نبرد از نظر تاریخی سرنوشت ساز بود ولی از نظر تاکتیکی نکته چندانی نداشت. هر افسر عاقلی که می بینه استعداد دشمن انقدر بیشتر از خودش هست باید از درگیری پرهیز کنه و عقب نشینی (فرار) بکنه. نمی دونم بایزید برای چی وارد این نبرد نابرابر شد ولی هرچه که بود یک اشتباه کاملا مهلک و البته بچگانه بود[/right] [right]ه- توی کتاب تاریخ عثمانی که در کتابخانه اداره مون هست نوشته که اون زمان در عثمانی به تخت روان حفاظ دار و همچنین اتاقی که پنجره های آهنی داشته می گفتند قفس و به همین دلیل تاریخ نویسان اروپایی به اشتباه فکر کردن که تیمور بایزید رو توی قفس نگه می داشته وگرنه منظور همون اتاق قفل شده بوده نه مثلا قفس طوطی. حالا راست و دروغش به گردن راوی[/right]
  15. RezaKiani

    نبرد انقره

    [right]دوستان کلا خسته نباشند خیلی عالی بود[/right]
  16. RezaKiani

    معرفی ارتش روم

    [right]با تشکر از عباس عزیز و سلام خدمت مصطفای عزیز[/right] [right]الف- اینکه رومی ها ارتش شون یه ارتش نیمه حرفه ای بود تا زمانی بود که جمهوری روم تبدیل به پادشاهی روم نشد. در زمان اکتاویان (فکر کنم برادر زاده یا عمو زاده جولیوس سزار و البته وارث قانونی او) این ارتش به همین صورت اداره شد. تنها تغییرات مهمی که انجام شد در حدود 30 -40 سال قبل از جولیوس سزار بود که اصطلاحات ماریوس به لژیونرهای رمی یه جون تازه بخشید.اما بعد از اکتاویان (که وقتی شاه شد اسمش رو عوض کرد و شد آگوستوس) یه ارتش دائم سیصد هزار نفری(مثلا مثل ارتش ثابت هخامنشی ها) ایجاد شد و البته یه گارد ویژه امپراطور که قویترین واحد نظامی (هم از نظر نفوذ سیاسی و هم نظامی) بود[/right] [right]ب- درباره سوال شما که رمی ها این نظم رو چگونه به وجود آوردن من جواب سرراستی ندارم. تحلیل شخصی من این هست که اولا لژیونرها از خانواده های بالای جامعه انتخاب می شدن که خوب در رم باستان این افراد خودشون سرزمین بیل نمی زدند بلکه برده ها و رعیتها براشون کارهاشون رو انجام می دادن. به همین دلیل وقت کافی برای آموزش رزم داشتنند. دوما این افراد در پیروزی صاحب سهم و سود مستقیم بودند و به صرفشون بوده که خوب بجنگند که از غنایم بیشترین بهره رو ببرند. سوما اینکه این نظم با آموزشهای مداوم حاصل می شده. سربازهای رومی از آموزشهای خوبی برخوردار بودند و تمرینهای سختی رو انجام می دادند. در اخر یادتون باشه که من نگفتم این مردم کاری به کار ارتش نداشتند بلکه حضور اونها دائمی نبوده[/right] [right]ج- همون جور که عباس عزیز گفت من فقط چند تا مهمترین دشمنان رم رو مثال زدم وگرنه وندال ها هم یه زمان اومدن و خاک روم به به توبره کشیدن. بعدها اون اقوامی که شما گفتید به اضافه بعضی اقوام اسلاو و بعضی از اقوام وایکینگ ووو. کلا هر زمان که یه قومی توسط یه قوم دیگر به سمت مرزهای امپراطوری روم رانده می شده به یه معضل برای رم تبدیل می شده چون قوم شکست خورده که زمین هاش رو از دست می داد تصمیم می گرفت که بیاد و در خاک رم اتراق بکنه[/right] [right]د- جالینوری عزیز مرسی از توضیحات شما. واضح هست که پارت ( وبعدتر ساسانیان) یکی از معضلات امنیتی روم بودند و روم هیچگاه نتونست این معضل رو به صورت درست و حسابی حل بکنه. یعنی شما نگاه کنی می بینی رم کارتاژ رو کلا از صحنه روزگار محو کرد.یا مثلا یهودیه رو کلا اشغال کرد و دستنشونده خودش کرد. یونان رو تبدیل به یه ایالت خودش کرد. ولی هیچ وقت نتونست به صورت قطعی از پس پارتی ها و ساسانیها بر بیاد. به هرحال گاهی این ایرانی ها جنگ رو می بردن و گاهی هم رومی ها. اما رومی غیر از شکستهایی که از کارتاژ خوردن بعدها هم شکستهای ناجوری رو در برابر ژرمنها (مثلا بردیگالا یا نبرد نوریا یا نبرد آرایوسیو) تجربه کردن و البته بعدها هم خوب در برابر بعضی ها شکست خوردن[/right]
  17. RezaKiani

    معرفی ارتش روم

    [right]الف- بر خلاف تصور دوستمان رمی ها نه تنها از بردگان در لشکرکشی هاشون استفاده نمی کردن. بلکه حتی خود رمی ها رو هم به ارتش راه نمی دادند.ارتش رم جایی بود برای پول دارها و طبقه بالای جامعه که می تونستند هزینه سلاح و زره خودشون رو پرداخت کنند و به جاش از غنایم سهمی می بردن. کسی که از طبقات پایین جامعه بود حتی اگر از مردم آزاد رم بود به ارتش راه نداشت. این قانون قرنها پا برجا بود تا نزدیک زمان جولیوس سزار که عوض شد[/right] [right]ب- ارتش رم قابل مقایسه با ارتش اسپارت نیست. ارتش رم در حقیقت یه ارتش میلیشیا است . یعنی شهروندان رم در زمان صلح می رفتن سر زمین وقتی که جنگ می شده به خدمت فراخوانده می شدن. حالا جنگ ممکن بود 1 ماه طول بکشه ممکن بود 10 سال طول بکشه. بعد از پایان جنگ مرخص می شدن و برمی گشتن سر خونه زندگی شون. اسپارتها در عوض تمام مردانشون رو در سربازخونه نگه می داشتند و اینها از صبح مشغول بزن بزن بودن . یعنی ارتش اونها دائم بوده[/right] [right]ج- بزرگترین مزیت ارتش رم بر حریفانش دیسیپلن و نظم اون بوده که تقریبا در دنیای اون زمان نظیر نداشته. هیچ کشوری در اون زمان در نظم ارتش به پای رم نمی رسیده[/right] [right]د- اینکه بزرگترین دشمن رمی ها پارت بودن هم از عقاید ما ایرانی ها ناشی می شه و گرنه رمی ها هم به دفعات پارتی ها رو شکست دادن. تا اونجا که یادمه یه زمانی تا خود تیسفون هم رسیدن. البته باید به دوره تاریخی مورد بحث هم نگاه کنیم. رم باستان (که در زمان اشکانیان باهاش می جنگیدیم) با بیزانس (که در زمان ساسانیان باهاش می جنگیدیم) زمین تا آسمون فرق دارن باهم. ولی خوب ما به همه می گیم رومی[/right] [right]ه- رمها در طول تاریخشون دشمنان زیادی داشتن که به ترتیب می شه اونها رو اینجور نام برد: پادشاهی مقدونیه،کارتاژ، گلها، پارتها، ساسانی ها، ویزگوتها و از همه بدتر ژرمنها[/right] [right]و- چینی ها و ایرانی ها هم برای ساخت استحکامات روشهای خودشون رو داشتند و ساختن استحکامات فقط مختص رمی ها نبوده. هر سه تا کشور دیواره های دفاعی ساخته بودند که خوب مال چینی ها هنوز هست. هر سه تا کشور هم دور شهرهاشون حصار می کشیدن و خندق می کند. هر سه تا کشورها در نقاط مهم دژهای نظامی درست می کردن[/right] [right]ز- دست آخر اینکه لژیونهای رمی رو به هیچ وجه نمی شه با ینی چری ها مقایسه کرد جز اینکه هر دوشون پیاده نظام بودن. ینی چری برخلاف رمی ها ارتشی از بردگان بودند که از بچگی برای خدمت در ارتش عثمانی توسط یه تعداد مامور خبره این کار خریداری می شدند و از بچگی در سربازخونه بزرگ می شدن. اونها حق ازدواج نداشتند و همه چیزشون رو مرهون لطف سلطان می دونستند.. خیلی از اونها به مقامات لشکری مهمی هم می رسیدن. اصولا چون سازمان سیاسی و نظامی این دو تا با هم قابل مقایسه نیست ارتشهاشون رو هم نمی شه مقایسه کرد.[/right]
  18. RezaKiani

    14 ساعت در کوه تانگ

    جان خودم می شه از روش یه فیلم ساخت. یه فیلم سامورایی حسابی
  19. [right]من فکر کنم به غیر از سلاح های باهوش (مثلا خمپاره های سنسور دار) بهترین سلاح برای مقابله با تانک خود تانک باشه. البته نه به صورت استاتیک اون جور که ما در جنگ با عراق انجام می دادیم یا عراق در جنگ اول ش با آمریکا انجام داد بلکه با مانور[/right]
  20. [right]با سلام خدمت دوستان عزیز. من اصلا درباره شخصیت این شهید بزرگوار و ابعاد توانایی های نظامی ایشان اظهار نظری نکردم. من فقط دارم درباره راوی صحبت می کنم. راوی این ماجرا برای ذکر احوال این بزرگوار می توانست کلمات مناسبتری را بکار ببرند. وقتی که راوی اظهار می کنند که فلان شهید در همه ابعاد نظامی سرآمد بود یعنی چه؟ یعنی در تاکتیک؟ در استراتژی؟ در لجستیک؟ در توپخانه؟ در چی؟ هر کدام از این ها سالها وقت می بره که کسی درش استاد بشه چه برسه به اینکه سرآمد بشه. معنی کلمه سرآمد می دونید یعنی چی؟ یعنی توی دنیا مثلا اگر ده نفر توی کاری خبره باشند این بزرگوار جزو اون ده نفر بوده.[/right] [quote] البته من همیشه مخالفت خودم رو با بکارگیری فرماندهان در خطوط مقدم بیان کردم و الان هم میگم نباید یک فرمانده رده بالا رو فرستاد به خط مقدم حتی اگر خودش اصرار کنه[/quote] [right]سعید جان شما راست می گید. هر یک از بزرگوارانی که به درجه فرماندهی می رسند(چه سپاه و چه ارتش و ...) مانند یه سرمایه ای هستند برای کشور که کلی هزینه شده تا به اون درجه برسند. و وظیفه فرماندهان بالای سرشون هست که این سرمایه ها رو حفظ کنند. چرا ما باید بیشتر فرماندهان شهید مون از بچه های سپاه توی خط شهید بشن؟ این کار نه منطقی هست و نه درست و نه با هیچ یک از معادلات نظامی جور در نمیاد[/right] [right]فتح عزیز سلام[/right] [right]فرمودید که[/right] [quote]شما اول اثبات کنید ایشون نبوده[/quote] [right]شما لطف کن دم نماز مغرب از حاج آقای محلتون بپرس حرف بنده حقیر رو تایید می کنند. اصولا یه ضرب المثلی بین علما هست که می گویند الاثبات علی المدعی. یعنی کسی که ادعا می کنه باید اثبات کنه. اگر من گفتم که زمین صاف هست باید حرفم رو اثبات کنم. وقتی درباره صاف بودن یا نبودنش حرفی نمی زنم که اصلا هیچ[/right] [right]اما یه حرفی هم با دوستان دارم[/right] [right]دایی بنده در ارتفاعات بازی دراز شهید شدند. سال 61 . حالا فرض کنید که من درباره ایشان متن زیر را بنویسم:[/right] [right]شهید محمد گل زرند در سال فلان به دنیا آمد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سپاه پاسداران پیوست. ایشان بلافاصله به دلیل استعداد ی که داشت برای آموزش به فلسطین اعزام شد و یاسرعرفات درباره او گفت: آینده نیروهای نظامی ایران در دست این جوان است. با شروع جنگ تحمیلی بر علیه کشور از طرف صدام شهید محمد گل زرند به ایران بازگشت و با سازماندهی نیروهای مردمی به جنگ دشمن شتافت. ایشان چنان توانایی هایی داشت که ژنرال ماهر عبدالرشید درباره او گفت: من تنها در جبهه ای می توانم با ایرانی ها درگیر شود که محمد گل زرند در آن جبهه حضور نداشته باشد و.و .و[/right] [right]خوب معلوم هست که می خوام خودم رو بالا ببرم دیگه. این که دیگه محاسبه فیزیک نیست که احتیاج به اثبات کردن داشته باشه[/right] [right]به هرحال من قبلا هم بارها درهمین سایت اعلام کردم( می تونید بگردید و ببینید) کسی که برای این کشور یه قدم برداشته و یه آجر روی آجر گذاشته دستش رو می بوسم چه برسه به این عزیزانی که جان شون رو فدا کردند[/right] [right]خداوند به همه ما توفیق خدمت بده انشالله[/right] [right].[/right]
  21. [quote]حیدری یادآور شد: شهید علیرضا عاصمی یک هفته پس از شروع جنگ تحمیلی در سن 17 سالگی با نخستین کاروان اعزامی از کاشمر به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد. در بیشتر رشته‌های نظامی سرآمد بود[/quote] [quote]علیرضا عاصمی از سرداران رشید انقلاب در دفاع مقدس بود که در دوران حضورش در مناطق جنگی، فرماندهی تخریب قرارگاه‌های خاتم‌الانبیا، کربلا و نجف را بر عهده داشته است. این سردار سرافراز اسلام در روز 13 دی ماه 1365 در حالی که عضو شورای فرماندهی و مسئول گردان تخریب ویژه پاسداران بود در زمان خنثی‌سازی بمب در منطقه کرمانشَاه و در سن 24 سالگی به درجه رفیع شهادت نایل شد[/quote] [right]بیست و چهار منهای هفده می شود 7 سال. یعنی این بزرگوار در عرض 7 سال در بیشتر رشته های نظامی سرآمد بود؟ به ندرت پیش میاد که کسی در عرض 7 سال در تنها یک رشته سرآمد بشه چه برسه به تمام رشته ها. [/right] [right]سوال بعدی این هست که کسی که سرآمد تخریب هست چه جوری در زمان خنثا کردن بمب شهید شده؟ کاش یه کم دست از این اسطوره سازی هامون برمی داشتیم و تنها به ذکر واقعیات درباره بزرگانمان (از جمله همین شهید بزرگوار که البته زحمات شایان ذکری هم کشیده اند) می پرداختیم[/right]
  22. RezaKiani

    سردار افسانه‌ای چگونه شکار شد

    [right]با تشکر از دوستانی که مطالب اضافی درباره عملیات نظامی این بزرگوار در اختیار من گذاشتند. مطلبی که در ابتدا به زندگی ایشان پرداخته بود به هیچ وجه کامل نبود و اگر کسی می خوند ممکن بود که فکر کنه این بزرگوار هم یه چیزی در مایه های بن لادن بوده. (خود من هم ابتدا همین برداشت رو داشتم) ظاهرا ایشان برای مقابله با دشمن از بمب گذاری استفاده می کرده که از نظر شخص من(نظر شخص یم رو می گم) برای مقابله با دشمن مناسب هست.[/right] [right]مثلا بمب گذاری های حزب الله در کنار جاده های جنوب لبنان(اون زمانی که در اشغال اسرائیل بود) و منفجر کردن خودروهای نظامی نه تنها کار اشتباهی نبوده بلکه خیلی هم کار درستی بود. دستشون هم درد نکنه. اجرشون هم با خدا . اما اینکه یه بابایی مثلا یه هواپیما رو بدزده بعد بزنتش توی یه ساختمون این دیگه... والله چی بگم؟[/right] [right]البته ممکن است که در این میان (عملیات بمب گذاری) به غیرنظامیان هم تلفاتی وارد بشه که به هرحال اجتناب ناپذیر هستش ولی خوب طراح عملیات باید سعی کنه تا حد ممکن این تلفات ناخواسته را پایین بیاره[/right] [right]خداوند انشالله به همه ی ما توفیق خدمت به خلق خدا رو بده[/right] [right]پی نوشت1 : دوست عزیزم تلاش. اتفاقا شما نات اونلی دیرگیر نیستید بلکه خیلی هم باهوش هستید ماشالله. انشالله بیشتر در خدمت شما خواهیم بود. ما شبهه افکنی می کنیم(چی هست؟) شما هم که قبراق و سرحال داری سایت رو بالا پایین می کنی تا یه وقت از کامنتهای ما چیزی از دست تون در نره[/right] [right]پی نوشت2: جناب کاربر مُرده شما لطف دارید[/right] [right]پی نوشت3: جناب محمد بیگدلی. امکان ارسال پاسخ خصوصی رو برای همین گذاشتند دیگه. شما اگر حرفی دارید اونجا بنویسید. ما هم اگر جوابی داشتیم در خدمتیم.[/right] [right]پی نوشت 4: جناب علی آقای عزیز شما به جای محروم کردن لطف کن و فعلا به تذکر اکتفا کن. انشالله خدا فرصت بده که بتونیم با همدیگه بهتر و بیشتر گفتگو کنیم[/right]
  23. RezaKiani

    معرفی ارتش روم

    [quote]Attempting to hit a small target like someones foot with a spear, axe or sword is difficult when the opponent is within range to use such weapons, as your not fighting in isolation. Your actively dodging blows from your opponent, those next to him, whilst at the same time making sure your not in the way of your fellows trying to do the same to them. And of course to hit someone's feet you have to look down, and then stab downwards, which means your less likely to be able to defend in coming attacks, whilst at the same time exposing your head, right shoulder and back to a weapon thrust. When you read battle accounts in Ammianus, Julian etc its pretty certain that the vast majority of casualties are caused when one army routs and then the pursuers slash at the backs and legs of those who are fleeing.[/quote] تلاش برای ضربه زدن به نقاط کوچکی مانند ساق پای کسی به وسیله نیزه ، شمشیر یا تبر زمانی که رقیب در برد این سلاح های قرار گرفته باشد و شما به صورت انفرادی نمی جنگید(یعنی در صف خود قرار دارید) دشوار است. (معنی این جمله رو نفهمیدم) [left]Your actively dodging blows from your opponent, those next to him, whilst at the same time making sure your not in the way of your fellows trying to do the same to them.[/left] و البته شما برای ضربه زدن به پای کسی باید به پایین نگاه کنید و بنابراین به سمت پایین ضربه بزنید که بدان معنی است که قادر نخواهید بود حملات دشمن را دفع کنید در حالیکه سرتان شانه راست و پشت تان بی دفاع مانده. زمانی که گزارشهای نبردها را در امیانوس، جولیان و غیره می خوانید تقریبا مطمئن می شوید که بیشتر تلفات در نبردها هنگامی روی می دهند که یک سپاه فرار می کند و تعقیب کنندگان از پشت سر به پاها و پشت فراریان ضربه می زنند.
  24. RezaKiani

    سردار افسانه‌ای چگونه شکار شد

    [right]اهان . خیلی جالب بود. پس اشغالگر اشغالگره. عجب. غیر نظامی و نظامی هم نداره. امام حسین (ع) اخرین بار که لب به سخن گشودند فرمودند که ای مردم اگر دین ندارید آزاده باشید.[/right] [right]راستی نظر شما درباره اعرابی که در زمان خلیفه عمر (رضی الله عنه) حمله کردند به ایران و اون کشور رو اشغال کردند چیه؟ اشغال گر اشغال گره دیگه نه؟[/right]
  25. RezaKiani

    سردار افسانه‌ای چگونه شکار شد

    [right]ببخشید دوستان من خیلی دوست دارم بدون ایشون به کدام یکی از اهداف نظامی اسرائیل ضربه زده. کسی می دونه؟ کدوم پادگان رو منفجر کرده؟ یا پاسگاه پلیس رو؟ یا مرکز موساد رو؟[/right]