arshya4171

Members
  • تعداد محتوا

    2,011
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های arshya4171

  1. arshya4171

    X PLANE Lockheed Martin/NASA X-33

    دستت درد نكنه [quote]سرعت : 15 ماخ معادل 17,690 کیلومتر بر ساعت[/quote]تو اين سرعت ذوب نميشه؟
  2. چشم ضد موشك بالستيك Homing Overlay Experiment كه به اختصار HOE ميگويند و محصول شركت لاكهيد است توضيحات اصلي: Lockheed built this unflown antiballistic missile (ABM) test vehicle for the U.S. Army's Homing Overlay Experiment (HOE). The HOE vehicle was designed to destroy a missile by physically impacting it - a concept known as "hit-to-kill." After separating from the booster, the vehicle would use its on-board sensors to identify and lock-on to the incoming missile and would use other components to direct it to impact. On the last of four HOE tests, a vehicle intercepted an incoming dummy warhead in the first successful demonstration of hit-to-kill technology in June 1984. The United States is now using much smaller hit-to-kill vehicles in deployed ABMs. حالا اینو بگید [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_2909124988_310a43c892_o.jpg[/img]
  3. گزارش موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن نيروي دريايي ايران مهلك و سريع است خبرگزاري فارس: موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن در گزارشي مشروح با اعتراف به قدرت روز افزون نيروي دريايي ايران تاكيد كرده است اين نيرو مي‌تواند ضربه‌هاي مهلكي به هر دشمن متجاوز وارد كند. به گزارش خبرگزاري فارس، در سال 1985 گروهي از متفكران آمريكايي با تعهد به پيشبرد منافع آمريكا در خاورميانه، "موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن" را تأسيس كردند. مأموريت اين گروه تزريق عقايد سلطه‌گرايانه در جهت كمك به تصميم گيري آمريكا در خاورميانه تعيين شده است. اين افراد در راستاي سياست وزارت خارجه آمريكا از نام خاور نزديك به جاي خاورميانه استفاده مي‌كنند. بنيانگذاران اين موسسه اعلام كرده اند تصوير هاي ذهني و رمانتيك را درباره آنچه كه خاورميانه بايد باشد رها كرده و صرفاً به واقعيت‌هاي اين منطقه توجه دارند. آنان درصدد هستند منافع آمريكا در منطقه خاورميانه را با امنيت، ثبات، شكوفايي، دمكراسي و صلح در اين منطقه مرتبط سازند و اين منافع با تحقيق، بحث و بررسي درباره وضعيت منطقه تأمين مي شود.نيروهاي تحقيقاتي اين موسسه را متخصصان و كارشناسان مختلف در زمينه هاي سياسي، نظامي، امنيتي و اقتصادي تشكيل مي دهند و هر يك از آنان گوشه اي از مسائل خاورميانه را تحت پوشش بررسي هاي خود قرار داده اند. اين افراد به زبان هاي اين منطقه صحبت مي كنند و در آنجا كار و زندگي خود را ادامه مي دهند.اين موسسه از سال 1996 تلاش كرده است طرح ابتكاري بورسيه نظامي را اجرا كرده و افسران ارشد نيروي هوايي آمريكا و متحدان خاورميانه‌اي آن را گردهم آورد. موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن در تلاش است تحقيقات و نظريه‌هاي علمي را در تصميم گيري هاي سياسي دخالت دهد و با درك عميقتري از پيچيدگي خاورميانه توأم سازد. به گزارش خبرگزاري فارس ، در گزارش موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن، توان بالقوه و بالفعل نيروي دريايي ايران اين چنين ارزيابي شده است: * رزمندگان ايران آماده نبرد نامتقارن هستند " نيروي دريايي ايران با بهره مندي از سلاح هاي پيشرفته نظامي از جمله سيستم موشكي ساحل به درياي متحرك، قايق‌هاي تندرو حامل موشك هاي ضدكشتي مدرن، زيردريايي هاي نيمه سنگين، زيردريايي بسيار كوچك، هواپيماي بدون سرنشين و همچنين سيستم فرماندهي، كنترلي، ارتباطي و اطلاعاتي مجهز مي تواند در خليج فارس و تنگه هرمز هرگونه تهاجم دشمنان را سركوب كند. بر اساس گزارش موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن، ايران مي تواند قابليت واكنش سريع را در حمله احتمالي آمريكا و متناسب با آسيب وارد شده به تأسيسات خود نشان دهد. پس از جنگ تحميلي رژيم صدام حسين، جمهوري اسلامي به طور اساسي براي توسعه نيروي دريايي خود سرمايه گذاري كرده است. موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن با مطالعه جغرافياي خليج فارس و درياي خزر به بررسي تحول تاريخي ديدگاه ايران نسبت به جنگ نامتقارن پرداخته و طرح هاي آن را در خصوص جنگ احتمالي با آمريكا ارزيابي كرده است. اين موسسه مي افزايد: جمهوري اسلامي به عنوان يكي از صادركنندگان اصلي انرژي در منطقه با يك هزار و 500 مايل (2 هزار و 400 كيلومتر) خط ساحلي در خليج فارس قدرت مهم اين محدوده به شمار مي رود. آخرين درگيري نظامي آن در آب هاي خليج فارس به جنگ ميان ايران و عراق در سال هاي 1980 تا 1988 باز مي گردد كه طي آن گفته مي شود نيروي دريايي جمهوري اسلامي با نيروي دريايي آمريكا نيز برخورد نظامي داشته است. به دليل اهميت راهبردي خليج فارس و ظرفيت بالقوه منطقه براي درگيري آينده و همچنين توانمندي و اهداف نيروي دريايي ايران براي توسعه جنگ نامتقارن، به نظر مي رسد براي طراحان نظامي و سياستمداران آمريكايي از اهميت بالايي برخوردار است تا براي واكنش در برابر نبرد نامتقارن آمادگي داشته باشند. اين گزارش اشاره مي كند كه سردار صفاري فرمانده نيروي دريايي سپاه پاسداران جمهوري اسلامي ايران نيز در هشتم ژوئيه 2008 اظهار داشته است كه "ما همه جا هستيم و در همان زمان هيچ جا نيستيم." اين گزارش مي افزايد: بر اساس ديدگاه نظامي ايران، جنگ دريايي نامتقارن از تجهيزات موجود، فنون انعطاف پذير، اطمينان برتر و همچنين مشخصه‌هاي فيزيكي و جغرافيايي منطقه عمليات براي دفاع از منابع اقتصادي مهم و وارد آوردن خسارات باورنكردني به دشمن و در نهايت تخريب نيروهاي آن از نظر فني و فناوري استفاده مي كند. رزمنده جنگ دريايي نامتقارن از آسيب پذيري دشمن با استفاده از فنون هجومي توسط قايق هاي كوچك مجهز و تندرو براي اجراي حملات ناگهاني در زمان و مكان برآورد نشده، بهره مي جويد. * جغرافياي نظامي حوزه دريايي ايران - خليج فارس:موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن در اين گزارش خاطرنشان مي‌كند كه خليج فارس 990 كيلومتر طول و بين 65 تا 338 كيلومتر عرض دارد و منطقه اي به وسعت تقريباً 240 هزار كيلومتر را در بر مي گيرد. عمق متوسط آن 50 متر است و حداكثر عمق آن 60 تا 100 متر در ورودي تنگه هرمز گزارش شده است. تعداد بسياري از دماغه ها و تو رفتگي هاي ساحل خليج فارس به عنوان بندر و لنگرگاه براي قايق‌هاي كوچك عمل مي كنند و البته 17 جزيره كوچك و بزرگ ايران وجود دارند. رودخانه هاي دجله و فرات در انتهاي شمالي خليج فارس به هم مي پيوندند و آبراه شط العرب (اروند رود) را ايجاد مي كنند كه 900 متر عرض و تا 30 متر عمق در ورودي خود به خليج فارس است. بر اساس توافقنامه 1975 الجزاير ميان ايران و عراق، خط تالوگ (عميق ترين بخش فرضي آبراه) به عنوان خط مرزي ميان دو كشور پذيرفته شد هر چند كه منطقه تقريباً وسيعي هنوز به طور مشخص مرزبندي نشده است. منطقه خليج فارس محل قرار گرفتن 65 تا 75 درصد از ذخاير اثبات شده نفت خام جهان و همچنين 35 تا 50 درصد ذخاير گازي دنيا به شمار مي‌رود. ايران بستر خليج فارس را قلمرو دريايي خود محسوب مي كند و مجلس اين كشور در سال 1993 قانوني را به تصويب رساند تا به موجب آن قلمرو آبي ايران 12 مايل از جمله محدوده اطراف جزاير خود را توسعه دهد. آمريكا فقط محدوده 3 مايلي را به رسميت مي شناسد اما معمولاً با تملك بيشتر از 3 مايل نيز مخالفت نمي كند. - تنگه هرمز:تنگه باريك هرمز يكي از مهم ترين قسمت هاي آبي در كره زمين محسوب مي شود كه تقريباً 193 كيلومتر طول 97 كيلومتر عرض در پايانه شرقي و 4/38 كيلومتر عرض در پايانه غربي همچنين به طور متوسط 50 متر عمق دارد. اين تنگه در نزديكي تأسيسات مهم ايران از جمله بزرگ ترين بندر و پايگاه دريايي اين كشور (بندرعباس) و همچنين سيستم مهم راه آهن ملي واقع است. بيش از 40 درصد نفت معامله شده در جهان (حدود 17 ميليون بشكه نفت خام در روز) از تنگه هرمز مي گذرد كه شامل 50 تانكر نفت كش در روز مي شود و تمامي اين محموله هاي ترانزيتي زير نظر تأسيسات ايراني عبور مي كنند. جزيره هرمز در قرن شانزدهم، مركز تجارت جهاني بود و به نوعي هنگ كنگ خليج فارس به شمار رود. شبكه هاي كشتيراني اين تنگه يك راهرو به طول 25 مايل و به عرض 2 مايل را كه كشتي ها براي ورود به خليج فارس استفاده مي كنند، در بر مي گيرد. اين تنگه با يك منطقه حائل ترافيكي به عرض 2 مايل از راهرو خروجي عميقتر كه براي تانكرهاي باري در طرف عمان به كار مي رود، جدا مي شود. همچنين يك محدوده جداكننده 50 مايلي بيشتر داخل خليج فارس و كاملاً در آب هاي سرزميني ايران قرار دارد. اين خطوط رفت و آمد در راهروهاي 3 مايلي اين تنگه را تعيين مي كنند كه توسط جزاير ايراني نظير تنب بزرگ و تنب كوچك، ابوموسي، بني فرور و سيري تحت نظر قرار دارند و از اهميت ويژه برخوردار هستند زيرا در نزديكي مسير عبور تمامي كشتي ها واقع شده اند. - درياي عمان: درياي عمان نيز تقريباً 950 كيلومتر طول و 340 كيلومتر عرض دارد و خليج فارس را به درياي عرب و اقيانوس هند وصل مي كند و عميقتر از خليج فارس است. بيشترين ميزان عمق آن 3 هزار و 400 متر برآورد شده است. - درياي خزر: درياي خزر نيز بزرگترين درياچه جهان به شمار مي رود كه به بزرگي يك هزار و 204 كيلومتر در 320 كيلومتر است و 6 هزار و 400 كيلومتر خط ساحلي دارد كه از اين مقدار نيز 900 كيلومتر آن در اختيار ايران قرار دارد. درياي خزر محدوده‌اي بيش از 400 هزار كيلومتر را در بر مي گيرد. عمق آب اين دريا 25 متر در شمال، 788 متر در مركز و يك هزار و 25 متر در سواحل جنوب است. درياي خزر با داشتن ذخاير نفت و گاز وسيع همچنين خاويار از وضعيت رو به رشد راهبردي برخوردار است اما دسترسي به آبهاي آزاد فقط از طريق آبراه هاي ولگا-دن و ولگا-بالتيك روسيه ممكن است. عمق آبهاي طرف ايران موجب شده است كه استخراج نفت و گاز را دشوار سازد و فعاليت اقتصادي در اين محدوده به فن آوري و سرمايه گذاري بيشتر نياز دارد. به هر حال، ايران قصد دارد سهم خود را از كشتيراني در درياي خزر از 15 درصد به 40 درصد افزايش دهد كه با دو برابر كردن ناوگان كشتي هاي بازرگاني به 25 كشتي امكانپذير خواهد بود. * پيشينه تاريخي ايران داراي تاريخچه دريايي غني است و در زمان باستان نيز ناوگان بزرگ دريايي ايرانيان ازغرب تا يونان و از شرق تا چين را براي كشورگشايي يا تجارت درنورديد. هخامنشيان با استفاده از كشتي هاي جاسوسي، خود را به شكل تاجران خارجي در مي آوردند و از كشتي هاي كوچك براي عمليات نظامي در درياي مديترانه بهره مي جستند. سلسه هاي بعدي ايران نيز در سواحل جنوبي آن شهرها و بنادر بزرگ ساختند و اين منطقه را به مركز تجارت شرق و غرب تبديل كردند. در پي افول درازمدت سلسله هاي ايراني، خليج فارس در دوره نادر شاه افشار قدرت گرفت و ناوگان كوچكي ساخته شد كه براي باز پس گيري بحرين در 1736 ميلادي مورد استفاده قرار گرفت. اين پيروزي موجب شد كه نادر شاه يك نيروي دريايي در خليج فارس تشكيل دهد و ايران به منظور كنترل تنگه هرمز تا عمان گسترش يافت. قدرت هاي غربي از فروش كشتي به ايران خودداري كردند، بنابراين نادر شاه صنعت داخلي كشتي سازي را بنا نهاد كه محصولات آن براي وادار كردن عمان به همكاري در مبارزه با دزدان دريايي كاربرد حياتي داشت اما اين نيروي دريايي ايران عمر كوتاهي داشت و در 1743 تقريباً هيچ چيزي از آن باقي نمانده بود. كشورهاي پرتغال، هلند و انگليس در سراسر تاريخ اين منطقه جنگ هاي بسياري براي كنترل بنادر، جزاير و مسيرهاي تجاري خليج فارس به راه انداختند كه به جنگ هاي بيشمار براي آزادسازي جنوب ايران از دست اشغالگران خارجي منجر شد. ايران در دوران خاندان پهلوي نيز تلاش كرد با خريد شمار بسياري از كشتي هاي جنگي، بالگردها و زيردريايي ها طي دهه هاي 60 و 70 ميلادي به توسعه تجهيزات نظامي خود بپردازد اما برخي از اين تجهيزات به بهانه وقوع انقلاب اسلامي از سوي كشورهاي فروشنده نظير آمريكا تحويل داده نشد. رژيم شاه هزاران نوآموز نيروي دريايي را نيز به آمريكا و اروپا فرستاد تا در دانشگاه هاي آنها به تحصيل بپردازند. اين ساختار گسترده و شتابزده مشكلات گوناگوني را به وجود آورد و به اين ترتيب، ايران به حمايت خارجي وابستگي پيدا كرد، از نظر سازماني ناكارآمد بود، در به كار گيري تجهيزات مشكل داشت، آماده عمليات نظامي مهم و بزرگ وجود نبود و به شرايط و تعاليم نظامي نامناسب ديگر كشورها وابسته بود. * انقلاب و جنگ تحميلي پيروزي انقلاب اسلامي ايران در 1979 نيز تغييري اساسي در نقشه سياسي اين كشور ايجاد كرد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عنوان مجري جديد امنيتي تشكيل شد. سپاه پاسداران با تأكيد بر فنون غيرسنتي و ارزش هاي انقلابي به ويژه در زمينه بسيج عمومي ايدئولوژيكي توانست يك دكترين جهادي مستمر و فرهنگ شهادت ايجاد كند. اما هنوز زود بود كه به مهمترين مدافع و مجري جنگ دريايي نامتقارن ايران تبديل شود. جنگ ايران و عراق از آغاز جنبه درگيري دريايي را نيز با خود داشت و عراق با استفاده از قايق هاي اژدرانداز و موشك انداز به كشتي هاي تجاري ايران حمله و در بنادر شمال خليج فارس از مين استفاده مي كرد. اما توان دريايي عراق در نوامبر 1980 و با عمليات مشترك دريايي و هوايي ايران به چند كشتي نيروي دريايي عراقي ها ضربه سختي خورد. حملات موشكي عراق عليه كاروان دريايي ايران كه فقط از بندر "امام خميني" تردد مي كرد و صنعت نفت جمهوري اسلامي ادامه يافت. عراق در اواخر 1983 سلاحي جديد از كشورهاي ديگر دريافت كرد و در اوايل 1984 حملات دريايي خود را افزايش داد. نقش سپاه پاسداران ايران در زمينه نيروي دريايي طي عمليات زميني-دريايي جنوب عراق در سال 1984 آغاز شد و از قايق هاي باتلاقي براي حمل سربازان و تجهيزات استفاده كرد. نيروي دريايي سپاه در اواخر سپتامبر 1985 به عنوان يك نيروي مستقل در كنار نيروي دريايي جمهوري اسلامي ايران تشكيل شد. به زودي در عمليات مهم فتح شبه جزيره "فاو" عراق در فوريه 1986 نقش كليدي ايفا كرد و جوانان بسيجي از آبراه اروندرود عبور كردند تا آن سوي پل را براي تهاجم رزمندگان ايراني امن سازند. نيروي دريايي سپاه پس از سپتامبر 1986 نيز در حملات نظامي خليج فارس شركت كرد و در اين ماه كنترل پايانه نفت دريايي عراق به دست اين نيرو افتاد و از آن به عنوان پايگاه جمع آوري اطلاعات در دهانه شط العرب استفاده كرد تا حضور دائمي سپاه در آن منطقه تثبيت شود. اين عمليات به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خودباوري داد تا حملات ضربتي را عليه نيروي دريايي آمريكا طراحي كند. تهران منابع مضاعف و چشمگيري را براي توانمندي نيروي دريايي سپاه هزينه كرده است. در پي حملات بزرگ ايران به عراق در 1986 و اوايل 1987، رژيم وقت بغداد حملات خود را عليه صنعت نفت تهران تشديد كرد و به ويژه به تانكرهاي حامل نفت ايران حمله ور شد. بلافاصله پس از آن، ايران از فنون چريكي دريايي با نام جنگ تانكري استفاده كرد. در وهله نخست، ايران از ابزار مناسب براي گرفتن انتقام برخوردار نبود. تلاش هاي اوليه نظامي بر ضد صادرات نفت عراق كه با واسطه هايي نظير كويت و عربستان سعودي انجام مي شد، با احتياط بود. سلاح ايران در اين حملات "ماوريك" و موشك هاي AS-12 پرتاب شده از هواپيماهاي جنگي، موشك هاي Sea Killer پرتاب شده از كشتي و آتش سطحي نيروي دريايي بودند و خود اين سكوهاي پرتاب موشك در برابر ضدحمله آسيب پذير بودند. نيروي دريايي سپاه در نتيجه اين پاسخ هاي ناموفق و افزايش دخالت نيروي دريايي خارجي در منطقه، موظف شد فنون جنگي چريكي دريايي را به طور نامتعارف توسعه دهد و بنابراين از قايق هاي تندرو استفاده كرد. نيروي دريايي سپاه پاسداران از فنون تهاجمي تري نيز با استفاده از FIAC در اوايل 1987 استفاده كرد و پس از اندكي با موشك HY-2 از شبه جزيره فاو به خاك عراق حمله كرد. هنوز توانمندي هاي نيروي دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به دليل كمبود تجهيزات و آموزش مناسب در شرايط آب و هوايي متغير كافي نبود. وقتي اين نيروي دريايي يكي از مهمترين حملات ضربتي خود را عليه ميدان نفتي "خفجي" عربستان سعودي كه بزرگترين ميدان نفتي جهان به شمار مي رود، در سوم اكتبر 1987 آغاز كرد، پس از گم كردن قايق فرماندهي، ناوگان كوچك قايق هاي سپاه در درياي مواج سرگردان شد. اين حمله در انتقام نسبت به كشتار زائران ايراني به دست نيروهاي امنيتي عربستان و غرق شدن كشتي مين گذار IRIN ايران توسط نيروي دريايي آمريكا كه در سپتامبر 1987 رخ داد، اجرا شد. نمايش قدرت نيروهاي دريايي و هوايي عربستان سعودي نيز براي خاتمه اين عمليات همراه شده بود. اين حملات دريايي به آرامي توانست جنگ زميني را كه با بن بست مواجه شده بود، تحت الشعاع قرار دهد. حملات ايران طي جنگ تانكري به صورت محدود بود و با دقت از سوي تهران مورد نظارت قرار داشت. نيروهاي ايراني عموماً حملات خود را به جاي كشتي هاي مجهز بر تانكرهاي بزرگ حامل نفت خام متمركز مي كردند و در حمله به اهداف ثابت نظير حملات موشكي "سيرساكر" به تأسيسات نفتي و تانكرهاي لنگرانداخته موفقيت بيشتري داشتند. حملات نيروي دريايي سپاه كمتر توانست صادرات مخفيانه نفت خام عراق از طريق خليج فارس را تحت تأثير قرار دهد و تأثير اين حملات در جنگ تانكري نسبتاً ناچيز بود. اين نيروها در تشديد درگيري با قدرت هاي غربي موثر بودند و اين درگيري ها در بالاترين سطح خود به نبرد دريايي 18 آوريل 1988 منجر شد كه نيروي دريايي آمريكا از آن به عنوان عمليات "پريينگ مانتيس" ياد مي كند. همچنين 3 كشتي جنگي ايران طي اين نبرد غرق يا تخريب شدند و يك بالگرد نظامي آمريكايي نيز سرنگون شد. مسئولان ايراني در پايان جنگ متقاعد شدند كه سپاه توان دفاع از كشتيراني ايران را داراست و مي تواند خطوط ارتباطي دريا را كنترل كند و حتي در صورت لزوم از توان عبور از خليج فارس و كسب برتري نظامي در مبارزه با دشمن برخوردار است. در نتيجه اين جنگ، ايران نيازمندي هاي ذيل را براي نيروهاي دريايي خود معين كرد: - قايق كوچك جنگي تندرو كه به راكت يا موشك هاي ضدكشتي مجهز شود - دستگاههاي مين گذار با سرعت بيشتر - جنگ افزار زير سطح با توان انواع زيردريايي ها و حسگرها - دستگاههاي متحرك و كوچكتر كه به سختي رديابي شود نظير زيردريايي كوچك و دستگاه پرواز بدون سرنشين - آموزش تخصصي تر - تجهيزات دقيقتر يا با فن آوري بالاتر - ارتباطات و همكاري بهتر ميان تيپ هاي رزمي - دستگاه ضدجاسوسي موثرتر و هوشمند در زمان مناسبتر - توانمندي تقويت شده براي به هم ريختن فرماندهي، كنترل، ارتباط و اطلاعات دشمن - اهميت ابتكار و جلوگيري از درگيري مستقيم با عوامل جنگي نيروي دريايي آمريكا - ابزار براي تعديل آسيب پذيري تيپ هاي دريايي كوچك در برابر حمله موشكي و هوايي ادامه دارد ...
  4. اونا دارن زور ميزنن سلاح اتمي دست ايرانيها نيفته حالا بيان بدن به وهابيا؟
  5. به نظر من تجمع قدرت نظامي ايران در جنوب و غرب كار درستيه از اونجاييكه آمريكاييها براي يك جنگ احتمالي(تمام عيار)نياز به پشتيباني از نيروها و تجهيزاتش داره به طور قطع بايد از دريا استفاده كنه تجربه نشون داده كشورهاي عربي خليج هميشه فارس خيلي نامردتر از تركها يا كشورهاي همسايه شمالي و شرقي ايران هستند حداقل اينه كه رو نامردي همسايه هاي شمالي و شرقي نميشه به يقين صحبت كرد ولي كشورهاي همسايه جنوبي قطعا نامردن(مثال جنگ تحميلي) در ضمن اگه قرار باشه از شمال حمله اي بشه قبلش ما حتما ميفهميم آمريكا به تعداد پايگاهها و نيروهاش اضافه ميكنه و اين باعث ميشه ايران هم به واسطه تغييرات آرايش نيروهاي دشمن نيروهاي خودشو جابجا كنه و استراتژيشو تغيير بده در حال حاضر چيزي كه مشخصه اينه كه آمريكا نيروهاش رو تو خليج فارس جمع كرده و تا دريا هست خودشو در باتلاق خاورميانه غرق نميكنه اومدن رو خشكي يعني از داخل تركيدن
  6. نویسنده : رمی هرا – برگردان: هاتف رحمانی منبع : پلتیکال افیرز- 17 ژانویه 2008 معانی تلویحی استفاده فزاینده جاری از مز دوران و ارتش های خصوصی،درتحلیل امپریالیسم ، اشکال مقاومت در برابر آن و بدیل های گذار به سوسیالیسمِ، در اوضاع بسیار دشوار قرن بیست و یکم چیست؟ موضوع اصلی درک این نکته است که ، در صورتی که حتی از دیدگاه تئوری مسلط هم دفاع یک "امر عمومی " است،چرا خصوصی سازی امر دفاع ، تا حدی گسترش یافته است که ، جنگ امپریالیستی تا حد زیادی به سمت اجراشدن با خصوصی سازی ابزار و خدمات دفاعی می چرخد . در تئوری های عمده اقتصادی نئو کلاسیک ، ویژگی های فنی دفاع آن را کالای عمومی می سازد.از این رو نظریه نئو کلاسیک می پذیرد که امر دفاع نه به دلایل سیاسی بلکه به دلایل اقتصادی ، تنها می تواند از عهده دولت برآید. پس در چنین چارچوبی ، تنها دولت قادر به تضمین بهبود به اصطلاح " تعادل بازار " است . امروزه در مسیر اصلی اجماع اکادمیک در این موضوع ، چنین ضوابطی وجود دارد .این ضوابط آشکارا به این معنی است که در ادبیات نئو کلاسیک در رابطه با دفاع ، به ویژه در رابطه با تاثیرات نظری و عملی هزینه های ارتش در اقتصاد، برخی مشکلات وجود دارد . یکی از مشکلات کار بست نظریه نئو کلاسیک، انحصار اطلاعات و کنترلی است که دولت بر موضوعات نظامی دارد .در نظریه نئو کلاسیک ، حتی به همان صورت ناقصی که وجود دارد ، بازار همیشه به دخالت دولت ترجیح دارد. از این رو، یک ارتش تحت کنترل عمومی ( دولت) ، با تئوری اقتصاد بازار آزاد در تقابل قرار می گیرد. اما اقتصاددانان لیبرال بسیاری با آغاز کردن از یک موضع رادیکال ضد دولتی و با دیدگاه مشتری- مالیات پردازنده ، بعنوان یگانه تصمیم ساز، خصوصی سازی دفاع ملی را پیشنهاد می کنند.طبق نظر آنها ( برای مثال، داوید فرید من ، پسر میلتون فریدمن) ، دفاع باید همانند سایر کالاهای خصوصی ، در بازار جدیدی که شرکت های امنیتی بتوانند کالاها و خدماتی را که قبلا از سوی دولت تدارک می شد عرضه کنند موضوع رقابت قرار گیرد .این تحلیل که هم اینک در مباحثات تئوریک جاری در دایره سرمایه داری در اقلیت قرار دارد و نظریه ای کاملا تحریک آمیز است ، نیازمند پیروزی در عمل است . سیاست های نئو لیبرالی به بازاریزه کردن یا خصوصی سازی کالاهای عمومی تمایل دارد. آنها فکر می کنند ،عقلانی است که کالاها و خدمات عمومی از انحصار خارج شوند و به اقلام سرمایه ارتقا یابند و آن خدمات عمومی، به منظور انباشت سود و سرمایه باید تعدیل شوند. در حال حاضر مدت مدیدی است که اکثریت شرکت های متعلق به مجتمع صنعتی – نظامی، شرکت های خصوصی هستند که به خاطر نیروهای مسلح کالاهای نظامی تولید می کنند. تقریبا با تجاوز امریکا علیه ویتنام، بخش خصوصی در دل تلاش های جنگی جای داده شد.: لاکهید Lockheed وجنرال دینامیکس General Dynamics برای تولید سلاح، هالی برتون Halliburton و ویننل Vinnell برای حمایت لجستیک ،دین کورپ DynCorp برای ترابری بار، پاسیفیک ارشیتکت ومهندسین Pacific Architects & Engineers برای تاسیسات و دیگران .علاوه بر آن ، سازش منافعی نیز در بین رهبران ارتش ، رهبران سیاسی و سران شرکت ها در روند عقد قرار داد ها وجود داشت برای بررسی عمیق تر بیایید به سطح سیاسی بپردازیم .در امریکا پایان دادن به نظام وظیفه ( گزینش) و تصمیم به حرفه ای کردن ارتش رامی توان با دلایل مرتبط با تقسیم کار و پیشرفت های فن آوری نظامی توضیح داد ، اما این امر را ، با فقدان نسبی کنترل سیاسی بر ارتش پس از شکست ویتنام هم می توان توضیح داد.حرفه ای کردن مشکلات خاص خو درا ، از جمله در استخدام سرباز و افزایش هزینه ها خلق می کند. بعنوان پی آمد منطقی این امر، دولت برای خصوصی کردن فعالیت های نظامی با استفاده از افراد مز دور تحت فشار قرار گرفته بود. تاریخ معاصر شرکت های خصوصی نظامی، احتمالا با ایجاد شورای نظامی و آموزش شرکت ها یی نظیر واچ گارد در 1967 از سوی افسر سابق نیروی هوایی بریتانیا و گروه کنترل خطرات در دهه 1970شروع شده است .نخستین شرکت خصوصی امریکایی که به یک کشور خارجی (عربستان سعودی)خدماتی را فروخته بود شرکت ویننلVinnell در 1975بود. پس از جنگ نخست خلیج ( فارس) شرکت کلوج، براون و روت (KBR) که تا همین اواخر یکی از شرکت های فرعی هالی برتون بود، و در حال حاضر نیز پیمانکار نظامی کلیدی امریکا در عراق (مدیریت و ساختمان پایگاه ها در عراق و آموزش سربازان) است، به خاطر ریچارد چنی ، وزیر دفاع وقت ، پیمانی را با پنتاگون برای سازماندهی هم گرایی شرکت های نظامی خصوصی در داخل طرح جنگی امریکا به دست آورد. ژنرال کارل وونو، فرمانده عالی جنگ نخست خلیج ( فارس) نیز به ریاست اکثریتی از شرکت های خصوصی MPRI در این بخش بر گزیده شد . از 1994تا 2002، بیش از 300میلیارد دلار ارزش قراردادهای دفاعی ، نشان دهنده بیش از 3000قرارداد ، با کمپانی های امریکایی از جمله Halliburton هالی برتون ، Blackwater USA بلک واتریو اس آ ، Vinnell ویننل ، MPRI, KBR, DynCorp, SAIC, CACI, Control Risks Group, Custer & Battle, ArmorGroup و بسیاری دیگر به امضا رسیده بود. در دهه 1990 خارج کردن خدمات دفاعی از داخل ارتش تحت فشار نئو لیبرالیسم شتاب گرفته بود، و بعد از کاهش هزینه های نظامی در پایان جنگ سرد هزاران افسر و سرباز را وارد بازار کرد.دایره فعالیت شرکت های نظامی خصوصی بازهم با بریدن اندام فدراسیون یوگسلاوی گسترده تر شد . برای مثال MPRI 700 مزدور را برای حمایت از ارتش کرواسی علیه نیروهای صرب کاراجینا Krajina ، آموزش دادن ارتش بوسنی، سازماندهی ارتش مقدونیه به منطقه اعزام کرد و تا زمانی که به منافع خود امریکا بر خورد نکرد - به دلیل آن که کهنه سربازان امریکایی استخدام شده از سوی MPRI برای یوگسلاوی به تهدید کردن SKOPJEا سکوپجه ( پایتخت مقدونیه) در 2001 پایان دادند - به کار خود ادامه داد. " جنگ علیه ترور " بعد از 11 سپتامبر انگیزه های جدیدی به شرکت های نظامی داد.ارتش امریکا ، از جمله برای آموزش تکنیک های ضد تروریستی نخستین مشتری آن ها است ، بزرگترین مرکز آموزش خصوصی آمریکا اختصاصی بلک واتر امریکا درMoyokمویوک ویرجینیا ، و بزرگترین پایگاه دریایی جهان با بیش از 110.000 سرباز و تفنگدار دریایی نزدیک نورفولک Norfolk قرار دارند. امروزه عراق به عرصه ممتاز ارتش های خصوصی تبدیل شده است .صدها شرکت به تجارتی با ارزش بیش از 100میلیارد دلار در سال– بیش از نصف در آمد قرارداد های پنتاگون- ادامه می دهند. مز دوران خصوصی رزمنده در عملیات رزمی در عراق به بین 20.000 تا 50.000 نفر بالغ می شوند – که این تعداد به احتمال قوی می تواند دومین نیروی بزرگ در گیر در ستیزه ها ی عراق و بیش از تعداد تمام سربازان کشورهای خارجی در عراق باشد . تعداد واقعی خارجیان تحت قرارداد خصوصی در عراق برای عملیات از قبل تدارک دیده شده توسط ارتش معلوم نیست . پنتاگون در بهار سال 2007 حضور 130.000 سرباز استخدامی از بیش از 300 شرکت نظامی خصوصی از تمام ملیت ها را پذیرفت ، یا امریکا تقریبا همچون بسیاری از مردم آن را در پایان 2007محتمل دانست . سران ارتش مساعدت این شرکت های خصوصی را با انعطاف پذیری آنها برای انجام آنچه که نیروهای مسلح قادر به انجام آن نیستند ،و تایید مزایای اقتصادی مز دوران کار کشته ( هزینه های کمتر) و طبیعت غیر اداری این نیروهای مسلح درگیر در ستیز توجیه می کنند.- لازم به ذکر نیست که تصویر افکار عمومی در نتیجه کاهش تعداد تبلیغات شدید و تلفات نظامی نفرت آور بهبود یافت . با این همه، اوضاع مشکلات جدیدی را پیش از همه ،در خارج از ارتش ،مانند شکنجه در ابو غریب توسط ارتش امریکا ، ترور شهروندان توسط مزدوران بلک واتر امریکا ، رسوایی رشوه خواری هالی برتون یا KBR و قرارداد های سودآور، وبه ویژه در ناتوانی برای پیروزی در جنگ ، کشته شدن بیش از 1000 مزدوردرعراق از زمان شروع جنگ - مقایسه کنید با بیش از 3500 سرباز کشته شده ارتش امریکا در عراق - برای امپریالیسم فراهم می کند. علاوه بر این، اوضاع مشکلات جدیدی نیز در داخل ارتش ایجاد می کند. ظاهرا چنین به نظر می رسد که سربازان عادی امریکا از مرگ مزدوران، که پول بهتری به آنها پرداخت می شود، فاقد سلسله مراتب هستند وبرای بیرحمی مورد تنبیه قرار نمی گیرند، لذت می برند. اما مشکلات کارهای انجام شده آنچنان طاقت فرسا است که ارتش امریکا اغلب برای بعهده گرفتن کارهایی که شرکت های خصوصی برای انجام آنها پول گرفته اند ، مانند کوتاهی مقاطعه کاران خصوصی در آموزش موثر وباز سازی ارتش جدید عراق در 2003 که علیرغم 6ماه سربازگیری با موج هایی در هم شکست ، تحت فشار قرار دارد. ضروری است که برای درک کارکرد دولت سرمایه داری امروز، به ویژه ماشین سرکوب آن ، تغییرات ترکیب اجتماعی و قومی دولت ونیزاین که کدام یک از این تغییرات ازمجرای مبارزه طبقاتی گذشته اند – درست همان گونه که در ابزارهای ایدئو لوژیک دولت ، اما درشکلی متفاوت و در واقع با روشی بسیار تند وجود دارند- به صورت نظری تامل کنیم.در دوران جنگ ویتنام ، در1967 جنبش مقاومت در داخل ارتش (RITA)متولد شد که تاثیر واقعی بر سربازان وظیفه جوان در امریکا داشت . از دست رفتن کنترل نسبی از سوی رهبری ارتش بر بخش های ارتش تا حد زیادی به سرباز گیری و حرفه ای سازی نیروهای مسلح پایان داد. این پدیده ای کاملا جهانی است ، که با موارد اختلاف اندکی بین کشورها در تمام دولت های سرمایه داری قابل مشاهده است. ما به تفکر عمیق در باره مقاومت های مردمی ، از جمله در داخل ارتش نیاز داریم . اما این تامل باید نقش بنیادی جاری نیروهای مسلح در داخل روندهای انقلابی ، به ویژه در امریکای لاتین وکارائیب از ونزوئلا تا بولیوی را، برای تعریف بهتری از چگونگی جذب سربازان و افسران مترقی به صفوف اتحاد تعیین کننده با مردم به خاطر تحکیم پیشرفت های انقلابی در تمام قاره ها – و فراتر از قاره ها برای گذار طولانی به جهان سوسیالیسم –نیزمد نظر قرار دهد جدای از نفت –عراق ذخایر نفتی عظیم دارد- چه چیزی این جنگ ها را برای طبقه حاکم امریکا، که به واسطه سرمایه مالی امریکا بر امپریالیسم جمعی سه ضلعی امریکا ، اروپا و ژاپن سیادت دارد ضروری می سازد. آن چیز نه تنها بوش و "سهم شیر " از نفت ، بلکه ملاحظات سرمایه مالی بعنوان یک طبقه ، با سیستم جهانی مسلط او است که امروزه تنها می تواند از طریق کار بست خشونت نگهداری شود. با این حال امپریالیسم امریکا قادر به تجدید خویش از طریق جنگ نخواهد شد . اتلاف سرمایه ناشی از این جنگ ها برای کشورهای جنوبی که در آن ها جنگیده اند ، ولی در ایجاد چرخه جدید بلند مدت توسعه سرمایه ، در شرایط پیچیدگی های فن آورانه – مثبت فقط برای مجتمع نظامی – صنعتی – دچارنارسایی هستند ، ونیز اثرات تقاضای موثر- که تنها برای کوتاه مدت مد نظر قرار گرفته اند - قابل ملاحظه است ایالات متحده فاقد منابع لازم برای تامین جنگ های جدید است .هزینه های عمومی ارتش (تقریبا 4درصد تولید ناخالص ملی) – این هزینه از هزینه های جنگ ویتنام کمتر و از هزینه های دوران جنگ جهانی دوم بسیار کمتر است - کاملا غیر قابل تحمل است .اما کسر بودجه ملی و بدهی ها به واسطه مدیریت نئو لیبرالی بحران های ساختاری سرمایه داری ، گزاف وگسترده است . اقتصاد مقروض امریکا در لبه فروپاشی مالی بزرگی قرار دارد.اقتصاد امریکا تا حد بسیار زیادی به منابع خارجی وابسته است، نرخ رشد در حد پایینی قرار دارد و از سوی سرمایه مالی عظیم خود ، که امریکا را – به زیان تمام مردم دنیا ونیز طبقه کارگر امریکا -تسلیم منطق جنگ های ابدی می سازد غارت زده است. به طورکلی، به محض این که دولت حمایت های لجستیک دفاع را به خارج از ارتش منتقل می کند ، شرکت های خصوصی بیشتر و بیشتری به کنترل سرمایه عظیم مالی در می آیند. دین کورپ DynCorp توسط وریتاس کاپیتال Veritas Capital، MPRI توسط L-3 ، ویننل Vinnel توسط گروه مالی کارلایل financial group Carlyle وسپس توسط فرانک کارلوچی Frank Carlucci معاون سابق سیا CIA و وزیر دفاع رونالد ریگان خریداری شد . و زمانی که این کنترل صندوق بازنشستگی را شامل می شود، شهروندان نجیب امریکا بی هیچ دانشی در این امر شریک می شوند ابعاد اقتصادی و نظامی بحران ها – سود و جنگ – به دقت به هم وابسته اند.سرمایه مالی سود های بیشتر و بیشتری را از سراسر جهانی که ارتش امریکا بمباران می کند یا تهدید به بمباران می کند به کشور باز می گرداند.اما سیستم جهانی قادر به ادامه چنین کارکردی نخواهد بود.این سیستم مجبور به تغییر خواهد شد . هدف بعدی برای امریکا ایران ، یکی از کشور های نادر جنوب ، حفاظت کننده از سامان بورژوازی ملی ( اتفاقا ، موافق سیستم سرمایه داری ) است. ما می دانیم که کلید درگیری بر موضوع هسته ای متمرکز است. هرچند دولت امریکا از اجرای ممنوعیت عمومی استفاده از سلاح های هسته ای خودداری می کند. آیا " دموکراسی های بزرگ " هرگز از چنین سلاح هایی استفاده خواهند کرد ؟ آیا امریکا بعنوان نمونه بسیار کامل " دموکراسی بزرگ " در میان آنها ، قبلا از این سلاح ها استفاده نکرد؟ آیا امریکا بعنوان " متمدن ترین " کشور در بین آنها – از جمله اروپا و ژاپن- مسئول نسل کشی ها ( استعمار،برده داری، هولوکاست وجنگ های امپریالیستی ) نیستند؟ موضوع طبیعت رژیم ایران و دموکراتیزه کردن احتمالی آن باید از تهدید به جنگ مستقیم علیه مردم ایران – که مطلقا پذیرفتنی نیست- جدا شود، درست مثل شناسایی جنایات صدام حسین ( از جمله علیه رفقای کمونیست ما ، در میان سایرین) که هر گز جنگ تجاوز کارانه ای تحمیلی امپریالیسم به مردم شهید داده ، قهرمان و احتمالا به زودی پیروز عراق را مشروع نمی سازد. امپریالیسم امریکا متعاقب شکست خود در جنگ ویتنام ، با تحمیل دیکتاتوری های نئو فاشیست ، تقریبا در سراسر قاره علیه مردم امریکای لاتین چرخش کرد . بنا بر این ، این امر می تواند برای پیش بینی مفید باشد، درست هم اکنون ، آماج های بعدی آن بعد از شکست امپریالیسم که به صورت الزامی در عراق در حال وقوع است می تواند نه تنها چین ، بلکه همچنین پیشرفت های انقلابی تحقق یافته از سوی مردم امریکای لاتین و کارائیب ، باشد .در نتیجه بدون بد بینی بیائید در مبارزه خود علیه امپریالیسم و برای سوسیالیسمِ ، شفاف ، سازمان یافته و فراتر از همه متحد باشیم. * - رمی هرا پژوهشگر مرکز ملی تحقیقات علمی و مدرس دانشگاه سوربون پاریس است .
  7. گزارش موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن -4 و پاياني موشك‌هاي كروز و بالستيك ايران پشتيبان قدرت دريايي آن است خبرگزاري فارس: موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن با بيان اينكه نيروي دريايي ايران دفاع لايه‌اي و متراكمي را در دريا ايجاد كرده است، از موشك‌هاي كروز و بالستيك به عنوان پشتيبانان پر قدرت اين توان دريايي ياد كرده است. به گزارش خبرگزاري فارس، در بخش پاياني گزارش موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن درباره جنگ نامتقارن دريايي ايران يادآور شده است: ايران مي‌تواند حمله‌اي يكپارچه را با استفاده از قايق‌هاي كنترل از راه دور مملو از مواد منفجره، قايق‌هاي تندرو ضربتي، نيمه زيردريايي داراي اژدر، قايق هاي سريع ضربتي، هواپيماهاي بدون سرنشين، زيردريايي هاي بسيار كوچك و هجومي و همچنين آتش توپخانه و موشكي ضد كشتي از ساحل بهره جويد و از همگي آنها براي ضربه زدن به كاروان يا گروه عملياتي آمريكايي در حال عبور از تنگه هرمز استفاده كند. شمار بسياري از راكت ها با كلاهك هاي خوشه اي مي تواند براي تحت الشعاع قرار دادن آتش دشمن و عمليات هوايي نيروهاي آن به كار گرفته شود. ارتش آمريكا طي مانوري كه در سال 2002 به نام "چالش هزاره" برگزار كرد، به اين نتيجه رسيد كه ناوگان دريايي كشورش با آسيب پذيري جدي در رويارويي با حملات به خوبي هماهنگ شده توسط موشك هاي كروز و بالستيك و همچنين قايق هاي تندرو ضربتي در آبهاي ساحلي مواجه است و اين مشكل مي تواند شكست اساسي را نظير آنچه در بندر "پرل" اتفاق افتاد، تكرار كند. ارتش هاي غربي بر مفهوم جنگ "شبكه مركزي" در محيط دريايي به ويژه بر ضد حملات ضربتي مطالعه كرده‌اند و انتظار دارند اين مفهوم كه از مزاياي اطلاعاتي در ميدان نبرد حاصل مي‌شود، اگر نتواند آسيب پذيري نيروهاي آنها را حذف كند، دست كم كاهش دهد. نيروي نظامي ايران بر اساس نظريه جنگ دريايي نامتقارن تلاش كرده است برنامه مسلح كردن و تجهيز مجدد را طي دهه گذشته اجرايي كند تا در برابر حضور نظامي آمريكا در منطقه خليج فارس توازن برقرار سازد. ايرانيان اطمينان دارند، دفاع لايه اي و متراكمي كه ايجاد كرده اند همراه با تاكتيك هاي هجومي و نگراني الهام گرفته از فرهنگ شهادت كه ازاين كشور وجود دارد، مي تواند هرگونه حمله را بر ضد خاك و منافع آن بازدارد. در اين گزارش ادعا شده است كه سياست دفاعي ايران بر بازدارندگي استوار است و علاوه بر آن تهران تأكيد دارد هيچ قصدي براي حمله به كشورهاي همسايه ندارد، حمله پيشگيرانه بر ضد نيروي دريايي آمريكا و نيروي دريايي عرب حوزه خليج فارس ندارد اما تجهيزات نظامي در اين منطقه تحت شرايط خاص مستثنا نمي شوند. اين مسئله كه هدف غايي تهران بيرون راندن تأثير آمريكا و غرب نه تنها از منطقه خليج فارس بلكه از تمام خاورميانه است، موضوعي سري نيست. رئيس جمهور ايران نيز برچيدن تمامي پايگاه هاي نظامي آمريكايي مستقر در همسايگي و نزديك اين كشور را خواستار شد اما در اين برهه، تأكيد اصلي ايران بر خليج فارس است. بر اساس اظهارات نماينده ولي فقيه در سپاه، زمان شكست دادن ابرقدرت ها فرا رسيده است و دريادار صفاري فرمانده نيروي دريايي سپاه در ژوئيه 2008 نيروي دريايي سپاه را حافظ نبض انرژي جهان در تنگه هرمز دانست. هدف اصلي سپاه پاسداران از اواخر دهه 80 ميلادي تضمين توان دريايي ايران در برابر تهديد آمريكا شده و از طريق جنگ لفظي، رزمايش هاي تبليغ شده يا اقداماتي نظير دستگيري سربازان انگليسي متجاوز به حريم آبهاي جمهوري اسلامي و نزديك شدن به كشتي هاي جنگي آمريكايي در خليج فارس به اين هدف رسيده است. اين روند با برگزاري رزمايش هايي در نوامبر 2006 برجسته شد و سپاه پاسداران بستن تنگه هرمز را با استفاده از عمليات قايق مجهز به موشك، حملات با موشك هاي ضد كشتي از ساحل و آتش توپخانه اي و راكتي دوربرد متمركز تمرين كرد. بر اساس اين گزارش، رزمايش هاي ايران با جنگ لفظي و عمليات رواني فرماندهي سپاه همزمان شده است و اين تمرين ها با توان نظامي ايران كه در جنگ رواني اعلام شد، برابري مي كند. در حقيقت، تلفيق تبليغات و فعاليت دفاتر روابط عمومي بيانگر اهميت جنگ رواني به عنوان يك عنصر مهم "قدرت نرم" ايران محسوب مي شود. قايق‌هاي تندرو نيروي دريايي سپاه در ششم ژانويه 2008 به سه كشتي جنگي نيروي دريايي آمريكا در حال عبور از تنگه هرمز نزديك شدند و واكنش آمريكايي ها را سنجيدند و در دل آنان رعب و وحشت ايجاد كردند. اين حادثه براي نخستين بار نبود كه از سوي ايرانيان با چنين تاكتيكي اجرا مي شد. اين تلاش هاي رواني طي جنگ ايران و عراق نيز با قرار دادن اشياي مشكوك نظير لاستيك هاي آتش گرفته تراكتور، جعبه هاي چوبي بزرگ رنگ شده و قايق هاي بدون سرنشين در مسير كاروان داراي محافظان آمريكايي انجام مي شد. نيروي دريايي سپاه در اجراي بزرگترين رزمايش و پراكندگي نيرو كه بيشترين شمار دستگاه هاي پرتاب موشك و اژدر ضدكشتي را در يك رزمايش اين منطقه شامل مي شد، موفقيت آميز عمل كرد. ايران در حال طراحي نظريه دفاع فرهنگي نامتقارن از طريق جنگ رواني به سر مي برد. دفاع از فرهنگ انقلابي جمهوري اسلامي در برابر تهاجم فرهنگي غرب به منزله آموزه اساسي ايرانيان در پي پيروزي انقلاب اسلامي در 1979 محسوب مي شود. دفاع فرهنگي به منزله بخش دروني جنگ نامتقارن به شمار مي رود كه يكي از پنج مورد آمادگي رواني براي جنگ، آمادگي براي عمليات رواني در شرايط جنگ نامتقارن، تأثيرگذاري بر افكار عمومي داخلي و بين المللي، نظارت و مقابله با فعاليت هاي جنگ رواني دشمن، همچنين اجراي عمليات تهاجمي رواني در سطوح گونان است. * سناريوهاي درگيري در خصوص رويداد درگيري ميان ايران و آمريكا اين مسئله مطرح است كه حوادث احتمالاً موجب مي شوند درگيري به بخش هاي گوناگون منطقه خليج فارس كشيده شود: * اروندرود و شمال خليج فارس باتوجه به نبود قطعيت درباره مرزبندي ها و خط كشي هاي جداكننده در شمال خليج فارس، درگيري ميان نيروهاي انگليسي و آمريكايي يا ديگر نيروهاي ائتلاف با يگان هاي سپاه احتمال عمليات با قايق در آبهاي مورد مناقشه كاملاً وجود دارد. اگر چنين درگيري به تلفات انساني يا مادي در ميان ايرانيان منجر شود، ايران احتمالاً به حملات موشكي ضد كشتي و همچنين حمله به بالگردهاي ائتلاف كه در اين منطقه عمليات مي كنند، متوسل خواهد شد. چنين اقداماتي خصومت ها را به بخش جنوبي خليج فارس و تنگه هرمز مي كشاند. * جنوب و مركز خليج فارس بلوكه كردن دريايي ايران كه از سوي "ايهود اولمرت"، نخست وزير رژيم صهيونيستي، در گفتگوهاي مي 2008 با مقامات آمريكايي در واشنگتن مطرح شد يا حمله به تأسيسات هسته اي جمهوري اسلامي مي تواند به پاسخ ايرانيان عليه بنادر، تأسيسات بندري، تانكرها و پايانه هاي نفتي و ديگر تأسيسات راهبردي متعلق به كشورهاي حامي يا شركت كننده در حملات ضدايراني منجر شود. علاوه بر اين، كانال باريك كشتيراني ميان جزيره فارسي و آبهاي كم عمق جنوبي مكاني مناسب براي مين گذاري است و كانال عميقتر و وسيعتر شرق جزيره فارسي كه براي مين هاي ثابت مناسب به نظر نمي رسد در برابر حملات موشكي از ساحل آسيب پذير است. نيروهاي متعارف و نامتعارف ايران در درگيري احتمالي تأسيسات نظامي آمريكا را در بحرين، قطر و ديگر كشورهاي منطقه تهديد جدي خواهند كرد. * تنگه هرمز آمريكا در 1987 برآورد كرد، ايران مي تواند تنگه هرمز را براي مدت حداكثر يك تا دو هفته مسدود كند اما توان فعلي ايران براي جلوگيري از آمد و شد در هرمز نسبت به دهه 80 بسيار افزايش يافته است. تهران اخيراً نشان داد كه در پي وقوع درگيري احتمالي با آمريكا هدف آن كنترل بر تنگه هرمز خواهد بود. ايران احتمالاً تلاش خواهد كرد تنگه هرمز را فقط در صورتي كه كشتي هاي ايراني اجازه عبور از اين معبر نداشته باشند، ببندد. بنابراين، حتي در صورت وقوع حمله مثلاً به تأسيسات هسته اي ايران بعيد به نظر مي رسد كه تهران بخواهد تمامي رفت و آمدهاي هرمز را تا زماني كه محموله هاي نفتي آن از اين آبراه عبور مي كنند، ببندد. بلكه به نظر مي رسد ايران ترجيح مي دهد كنترل هرمز را با جلوگيري از عبور آزاد براي تانكرهاي كشورهاي حامي حمله در اختيار گيرد؛ هر چند كه اين اقدام مي تواند به تشديد درگيري بينجامد. * خيلج عمان و دورتر ايران در رويارويي نظامي در خليج فارس احتمالاً تلاش خواهد كرد حوزه عمليات را به درياي عمان و دريايي عربي بكشاند. لنگرگاه خارج از درياي عمان كه پيش از ورود به اين خليج مورد استفاده تانكرهاي نفتي قرار مي گيرد شايد مكاني وسوسه انگيز براي مين گذاري باشد همان گونه كه در جنگ ايران و عراق بود. اما باتوجه به اين حقيقت كه بيشتر كشتي هاي ايراني براي عمليات ساحلي طراحي شده اند، عمليات در اين منطقه دشوار خواهد بود. حتي يورش يا حمله اتفاقي به اهداف موجود در اين آبها موجب به راه انداختن دلهره در بازارهاي بيمه اي و نفتي خواهد شد. * درياي خزر جمهوري اسلامي تلاش مي كند اكنون در اين منطقه تصويري كم رنگ از خود داشته باشد زيرا سهم اين كشور از درياي خزر كمتر از 15 درصد است. اين كشور همچنين به روسيه در زمينه هاي تسليحاتي، دانش هسته اي و مهمتر از همه حمايت سياسي وابستگي دارد. اما با توجه به اهميت اقتصادي منطقه براي برخورداري از انرژي و رژيم حقوقي درياي خزر كه هنوز بايد ميان كشورهاي ساحلي آن نهايي شود و پتانسيلي كه براي تقويت نقش آمريكا در قفقاز ايجاد شده است، منطقه خزر به منزله نقطه مهم بالقوه باقي مي ماند كه نيروي دريايي سپاه انتظار مي رود در صورت لزوم با استفاده از جاده، راه آهن و هوا اين منطقه را حمايت كند. با توجه به اين حقيقت كه تهديدهاي نشأت گرفته از منطقه خزر به مأموريت اصلي سپاه پاسداران در زمينه حفظ دستاوردها و اصول انقلاب اسلامي و نظام سياسي ارتباط ندارد، نيروي دريايي سپاه ترجيح مي دهد بر منابع خود در خليج فارس تمركز كند. * نتيجه گيري جمهوري اسلامي نظريه جامع جنگ نامتقارن را بر اساس تجربه خود در جنگ ايران و عراق همچنين مناقشات اخير در عراق، افغانستان و لبنان توسعه داده است و در پي تلاش هاي خود براي توسعه توانمندي جنگ نامتقارن تقويت شده در حوزه دريايي مي تواند خليج فارس و تنگه هرمز (نقطه حساس حمل و نقل نفت در جهان) را باقوت در اختيار خود گيرد. ايران به عنوان بخشي از اين تلاش، نقش و توانمندي نيروي دريايي سپاه را توسعه داده است و اين نيرو مي تواند وسعت و شدت هر گونه درگيري را افزايش بخشد و همچنين قدرت ايرانيان را در اين منطقه راهبردي نشان دهد. لازم به يادآوري است كه نيروي دريايي سپاه در وقايع 1987 تا 1988 مراحل رشد خود را طي كرد و منابع و تجارب محدود طي دوران مقابله با نيروي دريايي آمريكا در اختيار داشت. نيروي دريايي سپاه در وضعيت كنوني خود بسيار باانگيزه، داراي تجهيزات و منابع مالي خوب همچنين قادر به اجراي نظريه منحصر به فرد جنگ دريايي نامتقارن است. به كارگيري اين نظريه در چنين منطقه حياتي مي تواند نتايج كاملاً شوك دهنده و مخرب باشد. همچنين محدوديت هايي براي تكميل تاكتيك هاي نامتقارن برضد دشمن قدرتمندي نظير آمريكا وجود داشته باشد، زيرا اين كشور متخاصم از برتري هاي تكنولوژيكي برخوردار است و مي تواند از تكنيك ها و تاكتيك هاي مشابه بهره جويد و شايد شيوه اي غيرقابل پيش بيني را اجرايي كند. با اين شرايط كه نيروي دريايي ايران نقشي مسلط در خليج فارس و درياي عمان براي خود فرض مي كند و آمريكا نيز به دنبال بسط قدرت خود است، تنش و رويارويي بيشتر ميان نيروي دريايي سپاه، نيروي دريايي آمريكا و ائتلاف متحدان واشنگتن محتمل خواهد بود. بالاخره تموم شد
  8. arshya4171

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    وهابيون: شيعه‌ها منطقه را اشغال كردند! تعدادي از علماي وهابي در آخرين اقدام تفرقه‏افکنانه خود در بيانيه‏اي با هشدار نسبت به اشغال شيعي منطقه، از مواضع ضد شيعي قرضاوي حمايت کردند. به گزارش خبرگزاري ابنا ، 29 تن از علماي وهابي در بيانيه‏اي مشترک با عنوان «حمايت از قرضاوي»، خواستار عذرخواهي رسمي ايران از قرضاوي شدند. در اين بيانيه که به امضاي علماي سرشناس وهابي از جمله «شيخ عبدالله بن جبرين» و «شيخ عثمان الخميس»، رسيده است با هشدار نسبت به تسلط شيعه بر منطقه، بعضي از علماي شيعه را به تکفير قرضاوي متهم کردند. در اين بيانيه همچنين اقدام روزنامه «الوطن» چاپ کويت، نسبت به متهم ساختن يوسف قرضاوي به صهيونيستي و ناصبي بودن، محکوم شده است. در بخش ديگري از اين بيانيه تعدادي از شاگردان و همراهان قرضاوي که از اظهارات ضد شيعي قرضاوي انتقاد کرده بودند، مورد حمله قرار گرفته‏اند. گفتني است، اين 29 تن را علماي افراطي وهابي از کشورهاي عربستان سعودي، کويت، سودان، مصر، اردن و تونس تشكيل مي‌دهند. اين بيانيه ضد شيعي در حالي از سوي اين عالم‏نمايان صادر شده است که چندي پيش همايش مشترک شيعه و سني که توسط اتحاديه جهاني علماي مسلمان به رياست قرضاوي در قطر برگزار شده بود، هرگونه صدور بيانيه اين‌چنيني را محکوم کرده و آن را در تضاد با وحدت اسلامي عنوان کرده بود.
  9. مطلب جالب و نابي بود ولي تا اومديم بخونيم تموم شد
  10. آقا سعيد چرا در مورد وضعيت ناوگان دريايي در دريايي خزر مطلبي در سايت نيست؟ اينكه در توافق 5 كشور حاشيه درياي خزر آمده نيروي نظامي گسترده نبايد در درياي خزر حضورداشته باشه حقيقته؟ در ضمن در اين پيمان بر همكاريهاي امنيتي و اجازه ندادن به دشمنان براي استفاده از خاك كشورها تاكيد شده؟؟؟
  11. arshya4171

    دومین سال تولد سایت میلیتاری

    [quote] میخواستم چند دومین جدید رو به عنوان هدیه به کاربران معرفی کنم که روی سایت قراره پارک بشن ولی متاسفانه هنوز دومینها فعال نشدن و این یکی بماند برای چند روز دیگر! به کاربران و مدیران فعال سایت هم یک درجه به پاس سپاس از زحمات متقبل شده داده خواهد شد. [/quote] آقا سعيد ما خودتو دوست داريم نميدوني وقتي چند روزي نمياي چه خبر ميشه
  12. روحش شاد با اين ضربه اي كه خورده پيدا كردن پيكرش هم غيرممكن به نظر ميرسيده همين كه سالم بوده واقعا معجزه هست
  13. به دليل ماهيتي كه دارن و در اصل كشوري حرومزاده هستن مورد حمايت قدرتهاي بزرگ هستن و خودشون به تنهايي هيچي نيستن اسراييل يعني آمريكا و اروپا و .... بعضي كشورهاي اسلامي نقطه ضعفشون اينه كه روبروي ملت آزاديخواه ايران قرار گرفتن و بزرگترين نقطه ضعفشون از بعد نظامي اينه كه خط مقدم اونا در مرزهاي خودشونه در صورتيكه خط مقدم ما همون جاست
  14. عكس تابلو ميزاري؟ باشه خدا خيرتون بده اسم اينو بگيد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_3332523.jpg[/img]
  15. arshya4171

    تصاويري از نمايشگاه هوايي كيش

    [quote]آقا عرشیا این عکس مربوط به نمایشگاههای سال قبل است که هواپیمای تزرو هم آورده بودند و مربوط به نمایشگاه امسال نیست .[/quote] اصلاح شد
  16. اي بابا آخه يه راهنمايي بكن لااقل بگو مال چه كشوريه تو كجا ازش استفاده شده اسمش چيه؟
  17. arshya4171

    تصاويري از نمايشگاه هوايي كيش

    يه عكسي اينجا گذاشتيم ميخواستيم جاي نمايشگاه امسال قالبش كنيم كه نشد
  18. من فعلا عكس ندارم دارم تهيه ميكنم خودت زحمتشو بكش
  19. arshya4171

    تصاويري از نمايشگاه هوايي كيش

    سقوط هواپيماي آلماني در کيش جام جم آنلاين: يک فروند هواپيماي فوق سبک بعد از ظهر جمعه در زمان نمايش هوايي در نمايشگاه هوايي کيش سقوط كرد و خلبان آلماني 54 ساله آن کشته شد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100946735978.jpg[/img]به گزارش ايرنا، اين هواپيما زماني که در حال اجراي نمايش هوايي بود به علت از کنترل خارج شدن ، در باند فرودگاه کيش سقوط کرد و خلبان آن نيز کشته شد. خلبان آلماني اين هواپيماي فوق سبک به منظور شرکت در چهارمين نمايشگاه بين المللي هوايي کيش به ايران سفر کرده بود. براساس اين گزارش ، هيچيک از شرکت کنندگان در اين نمايش هوايي آسيب نديده اند. چهارمين نمايشگاه بين المللي هوايي خليج فارس با حضور وزير راه و ترابري ، رييس سازمان هواپيمايي کشوري ، مدير عامل شرکت فرودگاه هاي کشور، مدير عامل شرکت هواپيمايي ايران اير، مديرعامل شرکت هواپيمايي کيش اير و رييس سازمان صنايع هواپيمايي کشوري روز هفتم مهرماه جاري در کيش گشايش يافت . همزمان با برپايي اين نمايشگاه ، دومين همايش بين المللي صنعت حمل و نقل هوايي ، روز هشتم آبان ماه جاري با حضور محققان و متخصصان داخلي و خارجي صنعت هوانوردي مهرماه در کيش برگزارشد. چهارمين نمايشگاه بين المللي هوايي خليج فارس در کيش شامگاه روز جاري دهم آبان ماه به پايان رسيد و بازديد کنندگان به مدت چهار روز در بخشي از فرودگاه بين المللي کيش ، شاهد اجراي نمايشهاي هوايي توسط خلبانان ايراني و خارجي و چتربازان از 14/30 تا 16/30 بودند.
  20. arshya4171

    تصاويري از نمايشگاه هوايي كيش

    عكس تو اينترنت بياد نميتونه از دست من دربره 8 تا عكس جديد ولي غير نظامي [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_21312_orig.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_21311_orig.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_21308_orig.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_21307_orig.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_21306_orig.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_21305_orig.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_21304_orig.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_21302_orig.jpg[/img] ظاهرا تو اين نمايشگاه از تجهيزات نظامي خبري نيست تلويزيون هم فقط طرحهايي در حد پهبادها رو نشون داد
  21. چرا عكس نميزارين؟ رفتم حسابي خودمو آماده كردم
  22. arshya4171

    تصاويري از نمايشگاه هوايي كيش

    عكسهاي جديد هم ميرسد منتظر باشيد دوستان
  23. توهین شبکه «الجزیره» به رئیس جمهور ایران عبارت‏هاي توهین‌آمیزی كه «الجزيره» انگليسي در كنار تصوير دكتراحمدي‌نژاد به كار برده، بسيار تامل برانگیز است و در كنار همه اين عبارت‌ها علامت سوال قرار داده شده است. در ادامه توهين‌هاي رسانه‌هاي غربي به مقامات ايراني، اين بار هم مسئولان شبکه «الجزيره»، دست به توهين به رئيس‌جمهور ايران زدند. به گزارش خبرنگار «تابناک»، در اين اقدام توهين آميز، عبارت‏هايي كه «الجزيره» انگليسي در كنار تصوير دكتر احمدي‌نژاد به كار برده، بسيار قابل توجه است، به گونه‌اي که در كنار عكس رئيس‌جمهوري ايران، عبارت‌هاي «روشنفكر داراي خوي تهاجمي»، «محبوب و فرصت طلب» و... درج شده و در كنار همه اين عبارت‌ها، علامت سؤال قرار داده شده است. اين در حالي است که در اين برنامه شبکه «الجزيره»، نوع تصاوير برگزيده و حالت نشان داده از سيماي احمدي‌نژاد، متناسب با اين عبارت‌ها گزينش شده است، به گونه‌اي كه در كنار عبارت روشنفكر، تصويري در حال فكر و در كنار عبارت محبوب، تصويري خندان و در كنار عبارت فرصت‌طلب، تصويري همراه با شيطنت در نگاه و در كنار عبارت داراي خوي تهاجمي، تصويري خشن از رئيس جمهور ايران به نمايش درآمده است. خبرگزاري تابناك
  24. خب پس دايره المعارف پهباد هم مشخص شد از اين به بعد هر كس سوالي در مورد پهباد داره از واريور بپرسه
  25. همچين خبري نميتونه از دست من در بره من همون موقع كه خبر تو سايت اومد اونو تو بخش اخبار نظامي ايران گذاشتم http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=2046&start=285 بهرحال خبر خيلي خوبيه و نشاندهنده اينه كه ما در صنعت هوايي برغم تحريمات سنگين موفق بوديم اميدوارم زنده باشيم و يه روزي ببينيم كه اين جنگنده از آسمان ايران به خوبي محافظت ميكنه