کشتی کانتینربر MSC ORION (با مالکیت ایال عوفر اسرائیلی) پس از عبور از کانال موزامبیک و محدوده خط استوا، در عمق اقیانوس هند مورد اصابت قرار گرفت. این یکی از دور بردترین عملیات شکار یمنی‌ها بود. پس از تأیید نظامی و رسانه‌ای موفقیت این عملیات پیچیده دریایی، عبور ناو اقیانوس‌پیمای «شهید مهدوی» نیروی دریایی سپاه پاسداران از مدار صفر درجه (خط استوا) و ورود به نیمکره جنوبی رسانه‌ای می‌شود.

شب گذشته (28ژانویه 2024) یمنی‌ها شکار با ارزشی داشتند. کشتی USS Lewis B. Puller (ESB-3) که در خلیج عدن هدف گرفته شد ارزش پشتیبانی-لجستیکی بالایی برای ایالات متحده دارد. البته با ارزش‌تر از شکار کشتی، اشراف اطلاعاتی در منطقه مدار 10 درجه هست که نظامیست‌های امریکایی و انگلیسی را شگفت‌زده و البته دست به عصا کرده است.

با توجه به اعلام انگلیس مبنی بر استفاده از 4 فروند تایفون نیروی هوایی سلطنتی از پایگاه هوایی آکروتیری قبرس، در حمله به منطقه شمالغربی یمن (نزدیک مرز عربستان) و تأکید بر سوختگیری هوایی توسط تانکر وویجر نیروی هوایی سلطنتی و بیانیه سریع عربستان که بطور ضمنی عدم حمایت از حمله و برائت از آن را اعلان می‌دارد گمانه‌هایی مبنی بر دخالت عربستان در این باره را ایجاد می‌کند.

پایگاه خبری اینترسپت: اینطور به نظر می رسد که مقام های آمریکایی تا حد زیادی نسبت به ناکامی ها و شکست های اطلاعاتی خود در چارچوب جنگ اوکراین بی اعتنا هستند. در این رابطه به طور خاص می توان به اشتباهات فاحش این نهادِ اطلاعاتی در ابتدای جنگ اوکراین اشاره کرد. وقتی این جنگ آغاز شد، مقام های اطلاعاتی آمریکایی به کاخ سفید گفتند که سرنوشت جنگ ظرف چند روز به نفع روسیه رقم خواهد خورد. جالب اینکه تحلیل های مقام های ارشد اطلاعاتی آمریکایی مبتنی بر این مساله بود که در بهترین حالت، نیروهای بازمانده اوکراینی خواهند توانست نوعی جنگ چریکی را علیه روسیه مدیریت کنند. حتی سازمان سیا طرح و برنامه های خاصی را تدوین کرده بود تا پس از پیروزی برق آسای روسیه، نوعی جنگ را در داخل خاک اوکراین علیه روس ها راهبری کند. آمریکایی ها در آن زمان تاکید داشتند که کیِف پایتخت اوکراین به سرعت سقوط می کند(نهایتا ظرف یک یا دو هفته). ---------------------------------------------------------------- عنوان مقاله «اینترسپت»: CIA فکر می کرد پوتین به سرعت اوکراین را فتح خواهد کرد. چرا آنها اینقدر اشتباه برآورد کردند؟ این تیتر را کافی است این چنین بخوانیم: پوتین باید قانع شود که می‌تواند اوکراین را به سرعت فتح کند. سیر حوادث جنگ در اوکراین (برای نمونه عملیات VDV در گوستومل)، تله‌ی نهادهای اطلاعاتی امریکا را تقریباً قطعی می‌سازد که به خطای تصمیم‌سازی -نه تصمیم‌سازی خطا- منجر شد که عده‌ای از آن «دروغ»، تعدادی «پروپاگاندا»، برخی «توهم» و دیگرانی «برآورد اشتباه» و... تعبیر می‌کنند. «عملیات ویژه‌ی نظامی» روسیه در اوکراین نتیجه‌ی همین خطای تصمیم‌سازی است. روسها می‌بایست با ظرفیت و آمادگیِ «جنگ تمام عیار نظامی»، «عملیات ویژه‌ی نظامی»شان را در اوکراین انجام می‌دادند، اما برعکس (خطای تصمیم‌سازی) عمل کردند. امریکاییها موفق شدند «کینگ کونگ» ناتو را «میمون اوکراین» به روسها نمایش دهند و روسها دوست داشتند آن را باور کنند. مشابه این راهبرد بارها -طی دو دهه‌ی اخیر- برای حمله ایالات متحده به ایران اتخاذ شده بود اما همیشه سر بزنگاه به شکلی عجیب جریان بازی عوض شد. اکنون، آیا «پرسش» زیر معتبر است؟ یا ما وارد دوره‌ی Somme شده‌ایم؟ آیا روسیه زمان کافی برای تبدیل «عملیات ویژه‌ی نظامی» به «جنگ تمام عیار» دارد؟ پی‌نوشت 1: جملاتی که از دوستان نقل قول شد همه در این راستا است و این جمع‌بندی برای شفاف‌سازی این بزنگاه مهم تاریخی است. پی‌نوشت 2: به نظر می‌آید بزرگ‌ترین خسارتی که روس‌ها متحمل شده‌اند، «زمان» است. مقاله‌ی اصلی ترجمه‌ی مقاله

اگر بخواهیم مشابهتی برقرار سازیم و ارزش سرمایه گذاری و فعالیت در پهپادها رو متوجه بشیم در حال حاضر در دهه 40 -50 میلادی هواپیماهای جنگنده برای پهپادها هستیم. مطمئنا زمان رسیدن به دوران اوج و طلایی طراحی جنگنده های کلاسیک (دهه 70 م) در پهپادها کمتر خواهد بود و هر جنگی که رخ دهد این دوران رو کوتاهتر می نماید.

علت اصلی عدم توافق بر سر مکان خروج مسلحین هست، و روسها دارن با ترکیه و امریکا بر سر همین موضوع مذاکره میکنن. دولت سوریه تا به اینجا اعلام کرده که فقط اجازه خروج مسلحین به ادلب رو میده ولی ترکیه و در درجه دوم امریکا و غالب مسلحین قصد شمال حلب رو دارن که دلیلش روشنه. ترکیه برای عملیات "سپر فرات" نیاز به این نیروی قابل توجه مسلحین داره و وعده حقوق و مزایا و عدم حملات هوایی رو بهشون داده و امریکا مخالفتی نمی تونه نشون بده. فعلا مذاکرات با چاشنی فشار طرفین برهم(حمله داعش به پالمیرا و احتمالا فعال کردن جبهه ای در حما یا حلب) برای امتیازگیری ادامه داره. از سویی جو ادلب برای تسلیم شدگانِ جبهه‏ ی راهبردی حلب اصلا مناسب نیست و آنها را  خائن و تارک جهاد و امثالهم می نامند و این غیر از یک سری فتاوای تکفیر آنهاست. برای نمونه بیان مجلس اداره ادلب در عذرخواهی از پذیرش مهاجرین تازه در همین راستاست.  

طبق هماهنگی امریکاییها با روسها، قرار بر بمباران داعش در این ناحیه بود و طبق تنسیق همه منتظر بودند، اما امریکا طوری رفتار کرد که ارتش سوریه رو بمباران تمام عیار کرد و تا جایی که زمان داشتند تا رسیدن هواپیماهای روسی بمباران رو با آ-10 ادامه دادند و حرامزادگی و بدعهدیشون رو به همه ثابت کردند و این مسئله روسهارو به شدت عصبانی کرده

  پایگاه هوایی "حمیمیم" در فرودگاه لاذقیه که نام رسمی آن فرودگاه بین المللی"باسل اسد" هست قرار گرفته. حمیمیم نام روستایی  تابع بخش "جبلة" استان لاذقیة و مجاور فرودگاه(غرب فرودگاه) هست که معالم و آثار باستانی فینیفیه ای در آن موجوده و این اسم به احتمال زیاد نامی سریانی باید باشه به معنی جوشان و خروشان. خاطرنشان میشه که فرودگاه لاذقیه سومین فرودگاه بزرگ سوریه بعد از فرودگاه دمشق و حلب و یکی از 5 فرودگاه اصلی سیویل سوریه هست. دو فرودگاه دیگر به ترتیب فرودگاه دیرالزور و فرودگاه قامشلی هستند که به رغم بحران فراگیر و جنگ داخلی به هیچ وجه از کنترل دولت مرکزی خارج نشدند و اهمیت این 5 فرودگاه برای دولت غیرقابل چشم پوشی است. غیر از اینها سوریه بیش از 20 فرودگاه بزرگ و کوچک نظامی و محلی نیز دارد.  

  حتما درصد موفقیت بالایی برای این پلن اوروبروس بوده که نیروهای نمر دارن اون رو اجرا می کنند و بعد از بازپسگیری فرودگاه کویرس، مستقیم سراغ فتح نیروگاه برق نرفتند.      >>>>>  

  مأموریت دوم سهیل حسن بعد از آزادسازی فرودگاه کویرس، تصرف نیروگاه 1100 مگاواتی شرق حلب بعنوان بزرگترین نیروگاه برق سوریه با کمترین میزان خسارت است. نحوه پیشروی و مانور نیروهای نمر نیز در راستای تأمین حریم نیروگاه به شعاع حداقل 10 کیلومتری است(در ادامه افزایش می یابد) و در این راستا، پلن نمر، دواعش رو به ترک و عقب نشینی از نیروگاه هل میدهد. بطور خلاصه برای حلبِ بازپس گرفته شده، نیازی بالاتر از برق و آب نیست که هر دو وابسته به این نیروگاه گازی است.     نقشه در اندازه واقعی: اینجا

این صرفا یک ماکت برای تمرین های نظامی نیروهای قسام و علی الخصوص گروگانگیری خدمه است

جمله ای که با قرمز بولد شده، اخلاق مکتب حسینی و خمینی است که قله انسانیت و اخلاق است و دست پروردگان این مکتب در هر خرقه ای می درخشند... درود بر شما

یک موردی که چند وقت هست در سطح رسانه های فارسی زبان (چه داخلی و چه خارجی) مطرحه، بحث مذمت حمایت از روسیه و یادآوری تاریخ شوروی و ... هست. هجمه سنگینی صورت گرفته تا پشتوانه منطقی و اجتماعی دخالت روسیه با دخالت مستقیم جمهوری اسلامی را قالب تهی کند و گام به گام آن را به فشاری بر ایران تبدیل کنند که به تبع، تأثیر منفی بر عملکرد محور خیر در مقابل اشرار در سوریه گذارد که ان شاء الله با هوشمندی به این نیت پلید نخواهند رسید. دوستان فراموش نکنند بحران سوریه پس از سقوط تقریبا کامل استان ادلب و شهر تدمر در ابتدای سال جاری شمسی، از لحاظ توازن نظامی به ضرر محور مقاومت پیش رفت. در این حالت بایست این توازن به نفع جبهه مقاومت باز می گشت. اما از خود بپرسید چگونه؟ توان داخلی، ارتش و نیروهای نظامی سوریه امکان برگشت ورق و تغییر معادله را نمی دهد و همین حالا حفظ وضع موجود بالاترین انتظاری است که می شود از ظرفیت داخلی سوریه داشت؛ پس می ماند دخالت خارجی. اما طبق راهبرد کلان نظام دخالت نظامی عمده در سوریه و عراق از طرف ما ممنوع است. اساسا این توازن حدود سه سال است که برقرار است و به گره کوری تبدیل گشته که جز به دخالت خارجی باز نمی شود و تغییر حاصل نمی گردد. اما دخالت خارجی در بحرانی در قد و قواره سوریه مسئله ایست بس خطیر که کمتر قدرتی جرأت اقدام به آن را دارد. اعراب مرتجع+اسرائیل+ترکیه تمام توان خود را در این باره بکار گرفتند تا ایالات متحده+انگلیس و فرانسه را به این دخالت راضی کنند. اما دولت های امریکا و انگلیس در آخرین لحظات از این قضیه پا پس کشیدند و فرانسه ی تنها مانده پس از مقداری "لاف در غریبی" کرکره را پایین کشید(چون می دانست که به تنهایی در قواره دخالت نظامی در سوریه نیست). خلاصه اینکه می توان گفت تلاش ها و اصرار بلوک مخالف برای جلب رضایت امریکا به دخالت نظامی در سوریه، عمری به اندازه بحران سوریه دارد-و همچنان نیز ادامه دارد- حال در این وضعیت، سیاست و دیپلماسی ای از سوی ایران اعمال می شود که قدرت بزرگی چون روسیه را راضی به دخالت نظامی آن هم بطور جدی و حتی بیش از دخالت نظامی در بحرانی مثل اوکراین می کند. این دیپلماسی یکی از طلایی ترین اقدامات در تاریخ دیپلماسی پس از کنگره وین هست که البته به پشتوانه اموری هست که تاریخ آنها را بازگو خواهد کرد و فی الحال که مبتلای به زمان خویشیم چندان ملحوظ نیست... حال که چنین حرکت درخشانی در شطرنج بازی از سوی شخص اول مملکت انجام شده و با سفر شخص پوتین به تهران نیز اعلام عمومی شد، بایست مراقبت کنیم که در دام شایعات و توهمات عده ای جاهل و مغرض نیفتیم و این را فراموش نکنیم که اوضاع دگرگون دنیا بسرعت به سمتی می رود که تمام اشرار متحد گشته و در حال توطئه بر علیه تمام انسانیت هستند و اتحاد تمام انسانیت با هر نژاد، دین و فرهنگی برای مقابله با این هجمه بی سابقه، بایستی و ضروری است.

این اقدامات بیانگر درج غیر رسمی ترکیه بعنوان کشور متخاصم از سوی روسیه هست و این خیلی معنادار هست. مختصر اینکه کشوری مثل روسیه هیچگاه از روی هوس و احساسات اقدام به تلقی کشور همسایه و مهم ترکیه بعنوان دشمن نمی کنه مگر اینکه سلسله اقدامات-نه یک اقدام- خطرناکی در سطوح مختلف امنیتی از طرف ترکیه بر علیه روسیه انجام گرفته باشه که روسیه را ناگزیر از اتخاذ چنین سیاستی نموده است

این اقدام ترکیه نه یک امر تصادفی بلکه کاملا برنامه ریزی شده هست. ترکیه و اردوغان چنان عنود و لجباز هست که می خواهد تا آخر ماجرا پیش برود(همانطور که آل سعود می رود) و امریکا هم مانع این کار نخواهد شد. این اقدام آشکارا تحریک آمیز و در ادامه هماهنگ شده بود که خلبانها زنده نمانند و نمایش تحقیرآمیز و مذلت باری را علیه روسیه به اجرا گذارند تا پوتین تحت فشار قرار گیرد و مجبور به واکنش شده و عملا ناتو و روسیه در مقابل هم قرار گیرند و ترکیه بتواند در این تقابل به توازن قبل از ورود روسیه به شمال سوریه بازگردد که فی الحال به شدت به ضرر ترکیه هست. اما روسیه وارد این  بازی ترکها نخواهد شد و از بی رغبتی ناتو نیز اطلاع داشته و با رعایت قوانین بین المللی به لحاظ نظامی فشار بیشتری به شمال سوریه وارد خواهد کرد تا ترکها درد بیشتری را حس کنند. البته با توجه به تجربه ما از ترکیه در قضیه سوریه، ترکها اقدامات به مراتب بدتری را برای تحریک روسها انجام خواهند داد که به هرشکل پای ناتو و بازیگران دیگری را به منظور حفظ توازن به بازی ابلهانه شان وارد کنند و این حماقت آنها ممکن است حتی به جنگی گسترده یا فروپاشی عملی پیمان ناتو بینجامد... اینکه صحبت می شود بحران سوریه آغاز تغییر معالم جهان است حرف بیراهی نیست و هر چه جلوتر می رویم امور بیشتری آشکار می شود.. البته سهم صهیونیست ها محفوظ است