[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های babak1985

  1. [center] [b] [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/280765/%D8%A8%D8%AF%D9%86-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D8%B1-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D8%BA%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%AA%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-18"]بدن بی سر مدافع حرم به آغوش مادر بازگشت+تصاویر (18+) [/url][/b] [/center] [indent=1]" ...پیکر مطهر شهید اسماعیلی را درحالی یافتیم که سری بر بدن نداشت و این موضوع همگان را به گریه انداخت. تا همین الان که با شما صحبت می کنم نتوانستیم سر بریده شده رضا را پیدا کنیم"[/indent] [size=2]به گزارش مشرق به نقل از ابنا ، از زمان آغاز بحران سوریه در سال 1390 (2011 میلادی) مردم و كشور سوریه شاهد ورود گروه‌های مسلح تروریستی از كشورهای مختلف جهان از جمله كشورهای همجوار سوریه به این كشور بوده است.[/size] [size=2]این گروه‌های تروریستی علاوه بر جنایات فجیع و آدم کشی های فراوان، به بقعه ها و مقدسات اسلامی هم رحم نمی کنند. حمله به حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س)، تخریب و نبش قبر جناب حجر بن عدی، تعرض به مقبره ابوذر غفاری و اویس قرنی و ... از این حملات بوده است. همچنین تروریست های تکفیری در خرداد سال گذشته در حمله‌ای جدی و خطرناک تلاش داشتند تا با یك كامیون بمب‌گذاری شده حرم مطهر حضرت زینب(س) را منفجر كنند اما این كامیون پیش از ورود به ترمینال خودروهای نزدیك به حرم مطهر منفجر شد و این عملیات انتحاری ناكام ‌ماند.[/size] [size=2]در همین راستا٬ شیعیان کشورهای مختلف برای دفاع از حرم حضرت زینب و رقیه سلام الله علیهما٬ بقاع متبرکه و مناطق شیعه نشین سوریه با تشکیل گردان‎هایی فعالیت خود را آغاز کردند؛ که "کتائب اهل الحق"٬ "فاطمیون"٬ "خدام العقیلة"٬ "ذوالفقار" و "اباالفضل العباس" از جمله آنها است.[/size] [center][img]http://www.abna.ir/a/uploads//405/7/405769.jpg[/img][/center] [size=2]گردان فاطمیون که متشکل از شیعیان افغانستان می‎باشد٬ عملکرد قابل توجهی در صیانت از مقدسات اسلامی در سوریه دارد و [/size][size=2]در آذرماه سال جاری هم مراسم تشییع پیکر 10 تن از شهدای این گردان در شهرهای قم، مشهد، اصفهان و تهران برگزار شد.[/size] [size=2]اما اخیراً اخبار حکایت از آن دارد که تروریست های تکفیری راه و روش عبیدالله بن زیاد را پیش گرفته و به طرز وحشیانه‎ای سر یک مدافع حرم حضرت زینب(س) به نام «رضا اسماعیلی» که عضو گردان "فاطمیون" بود از بدن جدا کردند و آن را به رسم اسلافشان ـ یزید و عبیدالله ـ در طَبَق قرار دادند.[/size] [center][img]http://www.abna.ir/a/uploads//516/0/516056.jpg[/img][/center] [center][size=2]شهید رضا اسماعیلی[/size][/center] [center][img]http://www.abna.ir/a/uploads//516/0/516057.jpg[/img][/center] [size=2]خبرگزاری ابنا برای اطلاع از صحت و سقم این ماجرا٬ با یکی از اعضای گردان فاطمیون به گفتگو پرداخت ولی به دلیل مسایل امنیتی٬ از انتشار نام واقعی وی اجتناب کرده و وی را با نام جهادی "ابو حیدر" معرفی می‎کند.[/size] [size=2]این عضو گردان فاطمیون اظهار داشت: شهید رضا اسماعیلی یکی از شیعیان افغانستانی مقیم ایران بود که حدوداً 19 سال سن داشت و چهره‎اش حقیقتاً از معصومیت خاصی برخوردار بود.[/size] [size=2]ابو حیدر با اشاره به اینکه "این شهید در دانشگاه فردوسی مشهد به تحصیل علم می‎پرداخت" خاطرنشان کرد: رضا جوانی برازنده و ورزشکار بود که نایب قهرمانی وزن 55 کیلوگرم پرورش اندام استان خراسان رضوی را نیز در کارنامه داشت.[/size] [center][img]http://www.abna.ir/a/uploads//516/0/516050.jpg[/img][/center] [size=2]وی در ادامه گفت: شهید اسماعیلی مدت ها پیش به عنوان مدافع حرم حضرت زینب(س) داوطلب اعزام به سوریه شد و به زمره فاطمیون پیوست و بسیار سریع فنون رزم را آموخت.[/size] [size=2]این مدافع حرم حضرت زینب(س) درمورد ماجرای شهادت این شهید والا مقام گفت: هفته پیش بود که برای باز پس گیری شهرک شیعه نشین "زمانیه" واقع در غوطه شرقی از چنگال گروه های تکفیری درگیری شدیدی رخ داد و ه[/size][size=2]ر روز فقط چند ساعت آتش بس داشتیم. در یکی از این آتش بس ها متوجه عدم حضور یکی از نیروها شدیم که شهید اسماعیلی برای جستجوی او به محل درگیری رفت.[/size] [size=2]ابو حیدر اضافه کرد: رضا در حین جستجوی نیروی مفقود شده٬ با نیروهای دشمن درگیر و سپس زخمی ‎شد. متأسفانه وی به دلیل شدت مجروحیت توان بازگشت نداشت و اسیر تکفیریون می‎شود.[/size] [center][img]http://www.abna.ir/a/uploads//516/0/516054.jpg[/img][/center] [size=2]این عضو گردان فاطمیون درباره سرنوشت جنگ غوطه گفت: صبح یکشنبه گذشته ـ ششم بهمن ماه 1392ـ توانستیم شهرک زمانیه را از دست این قوم ظالم نجات دهیم و سریعاً منطقه را برای پیدا کردن نیروهای مفقود و شهید خود واکاوی کردیم.[/size] [size=2]این مدافع حرم حضرت زینب(س) با تاکید بر اینکه "9 تن از تروریست ها را به اسارت گرفتیم" به خبرنگار ابنا گفت: [color=#FF0000]پیکر مطهر رضا اسماعیلی را درحالی یافتیم که سری بر بدن نداشت و این موضوع همگان را به گریه انداخت. تا همین الان که با شما صحبت می کنم نتوانستیم سر بریده شده رضا را پیدا کنیم.[/color][/size] [size=2]ابو حیدر با بیان اینکه "رضا لیاقت اینگونه شهادت را داشت" تصریح کرد: پس از پایان درگیری وقتی به منطقه زینبیه رسیدم٬ دوستان از انتشار تصویر سر بریده رضا به وسیله تروریست ها خبر دادند. من هنوز هم نتوانسته ام آن عکسها را مشاهده کنم چراکه هرگز تحمل دیدنش را ندارم.[/size] [center][img]http://www.abna.ir/a/uploads//516/0/516052.jpg[/img][/center] [center][img]http://www.abna.ir/a/uploads//516/0/516053.jpg[/img][/center] [size=2]عضو گردان فاطمیون خاطرنشان کرد: تا آنجایی که اطلاع دارم٬ پیکر بی سر شهید رضا اسماعیلی شب گذشته ـ دوشنبه 7 بهمن ـ برای خانواده اش که از مهاجرین افغانی هستند به ایران فرستاده شد.[/size] [size=2]گفتنی است درباره نحوه شهادت شهید رضا اسماعیلی٬ برخی صفحات شخصی اعضای گروهک تروریستی جبهة النصرة در شبکه های اجتماعی مدعی شدند که [color=#FF0000]سر شهید ابتدا به صورت نیمه و با رد شدن خودروی این تکفیریون وحشی از روی آن٬ جدا و سپس با چاقو به صورت کامل بریده شد.[/color][/size]
  2. درگیری ارتش عراق و داعش http://www.aparat.com/v/ev6C4
  3. [quote name='senaps' timestamp='1390753929' post='361831'] ویدیوی این صحبت موجوده؟ میشه قرار بدین؟ [/quote] http://www.aparat.com/v/bRj41
  4. [color=#0000ff][size=5]شهید بی سَری که حاج قاسم سلیمانی ماجرای شهادتش را روایت کرد+تصاویر[/size][/color] شهید عزالدین از اهالی منطقه صور لبنان بود که در اولین روزهای درگیری‌های منطقه غوطه توسط مین زخمی شد و به اسارت تکفیری‏ها درآمد. [img]http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/11/06/13921106000115_PhotoA.jpg[/img] به گزارش سرویس فضای مجازی [url="http://www.farsnews.com"]خبرگزاری فارس[/url] به نقل از ابنا، گروهک تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و "داعش" سر «ذوالفقار حسن عزالدین» رزمنده 17 ساله حزب‌الله که در منطقه الغوطه شرقی دمشق به اسارت این گروه تکفیری درآمد از بدن جدا کردند. شهید عزالدین از اهالی منطقه "صور" لبنان بود که در اولین روزهای درگیری‌های منطقه غوطه توسط مین زخمی شد و به اسارت تکفیری‏ها درآمد. براساس این گزارش، شهید عزالدین هنگام اسارت بیهوش شده و بعد از به هوش آمدن و سؤال‌های پیاپی تروریست‌ها از وی؛ او را مانند سرور و سالار شهیدان به شهادت رساندند. [background=#dddddd] [img]http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/11/06/13921106000098_PhotoL.jpg[/img][/background] در ویدیویی کوتاه که پایگاه‌های وابسته به تروریست‌های تکفیری از زمان به اسارت درآمدن این رزمنده‌ حزب‌الله منتشر کرده‌اند شهید عزالدین به سوالات پیاپی تروریست تکفیری به شرح زیر پاسخ داده است: تروریست‌ تکفیری: اسمت چیه؟ ذوالفقار حسن: محمد ــ : اهل کجایی؟ ذوالفقار حسن: از زهیران ــ : لبنانی؟ ذوالفقار حسن: آره لبنانیم ــ : جز ارتش حزب‌الله هستی؟ ذوالفقار حسن درحالی که به آنان نگاه می‌کند سخنی نمی‌گوید... ــ : برای چی آمدی اینجا؟ ذوالفقار حسن با تأخیر می‌گوید: ما در راه خدا اینجا هستیم ــ : تو برای چی اینجا هستی؟ در راه حزب خدا؟ به خاطر بشار اینجا هستی؟ ذوالفقار حسن: نه به خاطر بشار نیست ــ : به خاطر چی اینجا هستی؟ ذوالفقار حسن: به خدا به خاطر مقدسات آمده‌ام ــ : به خاطر زینب(س)؟ ذوالفقار حسن از درد به خود می‌پیچد و دو بار آه بلندی می‌کشد و در پایان وقتی تروریست‌ تکفیری بار دیگر می‌پرسد: برای چه کسی آمدی؟ ذوالفقار حسن چیزی نمی‌گوید... [background=#dddddd] [img]http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/11/06/13921106000097_PhotoL.jpg[/img][/background] گفتنی است منابع خبری لبنانی چندی پیش گزارش داده‌ بودند که نیروهای حزب الله در سوریه توانستند پیکر شهید ذوالفقار حسن عزالدین را که تروریست‌‌های تکفیری پس از به شهادت رساندن وی با خود برده بودند پس بگیرند. اما این خبر از سوی خانواده این شهید و حزب‌الله و مقاومت اسلامی تایید نشده است و بدون شک پیکر شهید کماکان در تصرف تکفیری‌های داعش قرار دارد. خانواده این شهید والامقام از دوستانش روایت کردند که وی در خواب دیده که سرش گوش تا گوش بریده می‌شود، با ترس از خواب بیدار شده و بار دیگر به خواب می‌رود. این‌بار حضرت امام حسین(ع) را در خواب دیده که به وی می‌فرماید: عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت. [background=#dddddd] [img]http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/11/06/13921106000106_PhotoA.jpg[/img][/background] شایان ذکر است سردار حاج قاسم سلیمانی در مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو که با عنوان سنگ صبور برگزار شد، در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره‌‌ای گفت که بغض گلویش خود و حاضرین در مراسم را گرفت و به احتمال زیاد این خاطره از شهید عزالدین باشد: «نوجوان 17 ساله ای که اخیراً(در سوریه) شهید شد، به مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم، مادر اجاره تعریف خواب را نمی‌دهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. 2 شب است که خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سرم از تنم جدا کنند، فریاد می‌زنم و آنوقت است که امام حسین(ع) می‌آید و می‌گوید، نترس درد، ندارد... را هم بریدند، درد نداشت.» [background=#dddddd] [img]http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/11/06/13921106000095_PhotoL.jpg[/img][/background] [b]* نامه‌ای از مادر شهید «ذوالفقار حسن عزالدین» به فرزندش[/b] فرزندم ذوالفقار..خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل زهرا(س) روسفید کردی...من روز قیامت با افتخار می‌ایستم در حالی‌که سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب می‌کنم تا فرشتگان با خون تو بال‌های خود را آراسته کنند...شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش(تشییع جنازه) محروم کردند به امیرمؤمنان(ع) خواهم کرد..فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است.. فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا می‌گیرید... فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره می‌کنید... به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر فرزندم هستم تا عطر سرورم زینب(س) را از آن استشمام کنم... می‌خواهم او را در سینه خود فشار بدهم و عطر شهادت را استشمام کنم... می‌خواهم بایستم و با صدای بلند بگویم خداوندا این قربانی را از ما بپذیر... و خون تو را بر آسمان بریزم تا زهرا(س) خون تو را بگیرد... پسرم قلب من برای تو بی‌تابی می‌کند ولکن زینب(س) با صبر خود بر قلب من دست کشید... پسرم ما هر روز منتظر بازگشت تو هستم تا با ریختن گل روی پیکرت عروسی تو را بگیرم... منتظر تو هستم و اشکها مرا آتش می‌زنند..تهنیت پسرم که در بهشتی...تهنیت... [background=#dddddd] [img]http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/11/06/13921106000110_PhotoL.jpg[/img][/background] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921106000081
  5. [b] فیلم: شادمانی نیروهای عراقی از کنترل مناطق مرزی[/b] [url=""] [/url] [img]http://i.alalam.ir/news/Image/original/2014/01/24/alalam_635261936267127275_25f_4x3.jpg[/img] نيروهاي ارتش عراق شبکه‌های ارتباط اجتماعی در اینترنت فیلمی را از شادمانی نیروهای عراقی در مناطق مرزی منتشر کردند. به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، در این فیلم نیروهای "لشکر طلایی" عراق در حال بازگشت به پایگاه های خود به علت پیروزی های پی درپی در برابر عناصر مسلح و سلطه کامل بر نوار مرزی با سوریه ، خوشحال هستند و به نشانه خوشحالی تیر هوایی شلیک می کنند. این پیروزی ها در ادامه عملیات نیروهای ارتش عراق علیه القاعده در استان الانبار به دست آمده است. در این فیلم شماری از شهروندان و نیروهای امنیتی و نظامی هم به جمع نیروهای "لشکر طلایی" ملحق می شوند، و در این شادمانی آنان را همراهی می کنند. منابع رسمی عراقی هنوز درستی این فیلم را تأیید نکرده اند. [b] فیلم:[/b] http://fa.alalam.ir/video/1558887
  6. این روزها که تمام کفر و نفاق در برابر جبهه حق صف آرایی کرده است، مجاهدانی مظلومانه بار حمایت از مقدسات مسلمین را بر دوش می کشند و در سکوت کامل به شهادت می رسند؛ جوانان شیعه لبنان و عراق که همچون بنیان مرصوص، در برابر تروریست های چندملیتی که با سلاحهای غربی ـ عربی ـ عبری مسلح شده و به جان دین و میهن مسلمانان افتاده اند. «سید حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله لبنان در مراسم سالگرد پیروزی در جنگ 33 روزه که در منطقه مرزی عیتاالشعب برگزار شد تأکید کرد، یکی از پاسخ‌های ما به اقداماتی نظیر انفجار بیروت این خواهد بود که اگر یک هزار رزمنده در سوریه داریم آنها به دو هزار نفر خواهند رسید و اگر پنج هزار نیرو داشته باشیم آنها 10 هزار نفر خواهند شد و اگر ضرورت ایجاب کند خود من و همه نیروهای حزب‌الله برای حمایت از مردم سوریه، لبنان، فلسطین، قدس و مقاومت به سوریه خواهیم رفت. حزب الله لبنان از اواخر سال 2012 در درگیری‌های سوریه مشارکت داشته است و شمار شهدای آن تا زمان انتشار این گزارش از حدود 250 تن اعلام شده است. در ادامه تصاویر 90 شهید حزب الله که در مناطقی از جمله القصیر، السیدة زینب، حمص، ریف دمشق، الغوطة الشرقیة به فیض شهادت نائل شده اند، به نمایش در می‌آید: [img]http://media2.afsaran.ir/siUavSw_421.jpg[/img] [img]http://media2.afsaran.ir/si42JwF_175.jpg[/img] [img]http://media2.afsaran.ir/siOqfTr_175.jpg[/img] [img]http://media2.afsaran.ir/siXvEd2_175.jpg[/img] [img]http://media2.afsaran.ir/si1rWfB_175.jpg[/img] [img]http://media2.afsaran.ir/sirfrRU_175.jpg[/img] [img]http://media2.afsaran.ir/siSJot4_175.jpg[/img] [img]http://media2.afsaran.ir/siZTidw_175.jpg[/img] [img]http://media2.afsaran.ir/sij64x2_175.jpg[/img] [img]http://media2.afsaran.ir/sipoVXh_175.jpg[/img]
  7. جنگ آن قدر شدت داشت که ماشین‌ها دیگر نمی‌توانستند بروند و جنازه‌ها را بیاورند، وارد کانال که شدیم، بچه‌ها را دیدیم که نشسته و دراز کشیده تا چشم کار می‌کرد،کنار هم بودند، کمی بعد فهمیدیم که تعدادی‌شان به شهادت رسیده‌اند، عده‌ای هم مجروح بودند . روایت زیر داستان جانسوز فرزندان خمینی عزیز در عملیات کربلای 5 برگرفته از کتاب ارزشمند بلبا به روایت احمدعلی ابکایی از فرماندهان گردان امام محمدباقر(ع) لشکر ویژه 25 کربلا است که تقدیم مخاطبان گرامی می شود. شب چهارم عملیات کربلای 5 بود، از خط مقدم عبور کردیم، وقتی آمدم روی خاکریز کفش پایم نبود، کنده شده بود و در باتلاق جا ماند، با جوراب مسیر را ادامه دادم. آن طرف دژ، کانال بود، ما باید مسیرمان را در کانال ادامه می‌دادیم، شهید بلباسی فرمانده گردان ما «گردان امام محمدباقر(ع)» پشت سر ما بود، از نیروهای لشکر ما (25 کربلا) در داخل کانال زیاد نبودند، کانال بعد از بریدگی پر بود از زخمی‌ها و شهدای لشکر 41 ثارالله(ع)، چون نیروهای شب قبل، بعد از عملیات از آن جا رفته بودند، تعدادشان کم بود، شهدای ما را هم برده بودند، اما لشکر 41 ثارالله(ع) نتوانست شهدای خودش را عقب بکشد و تخلیه کند، یعنی راه ارتباطی‌ای نمانده بود، شاید یکی از دلایل آن وجود همان باتلاق بود، جنگ آن قدر شدت داشت که ماشین‌ها دیگر نمی‌توانستند بروند و جنازه‌ها را بیاورند، وارد کانال که شدیم، بچه‌ها را دیدیم که نشسته و دراز کشیده تا چشم کار می‌کرد،کنار هم بودند، کمی بعد فهمیدیم که تعدادی‌شان به شهادت رسیده‌اند، عده‌ای هم مجروح بودند. ماجرای جان‌سوز کانال کربلای 5 حرکت را آغاز کردیم، تند تند راه می‌رفتیم، من صحنه‌ای را آن جا دیدم که شبیه تصاویر معروف جنگ ما است، شهیدی که دراز کشیده و با لبخند به شهادت رسیده و یکی دیگر از شهدا هم سرش را روی شانه او گذاشته است، این صحنه را همین طور که در کانال پیش می‌رفتیم دیدم و رد شدم، پابرهنه بودم و فقط جوراب داشتم، با این که بند کفش‌هایم را محکم به پایم بسته بودم، باز هم در گل گیر کرد و درآمد، عبور از کانال خیلی مشکل بود، آن همه ازدحام نیرو، حرکت را کند می‌کرد، به سختی جای پایی پیدا می‌کردیم و قدم بر می‌داشتیم، هر جایی که پا می‌گذاشتیم یا یک آدم دراز کشیده بود یا نشسته، چاره‌ای هم نداشتیم، اتفاق می‌افتاد که توی تاریکی روی یک پای ترکش خورده لگد کنیم. مجبور بودیم، کسی هم اعتراض نمی‌کرد، «یاالله، یاالله...» می‌گفتیم و رد می‌شدیم، وضعیتمان نیم خیز بود، اگر سرمان را بلند می‌کردیم، تیر تراش‌ها آن را می‌بردند، وضعیت کانال طوری بود که یکسره نمی‌شد حرکت کرد، هر 10 تا 15متر باید استراحت می‌کردیم، حالا نشسته بودم، گرمم شده بود، یک نفر هم کنار من نشسته بود، یکی دیگر از بچه‌ها هم کنار او، آن طرف‌تر دراز کشیده بود، این دو نفر روبه‌روی من قرار داشتند، با نفس‌های بریده‌ام پرسیدم: «برادر! مال کدام لشکر هستید؟ کِی آمدید این جا؟» تا از قمقمه‌ام آب بخورم، کمی گذشت، دوباره ادامه دادم: «مجروح شدی برادر؟» اما همین طور نگاهم می‌کرد و جواب نمی‌داد، من هم خیره شدم به چشم‌هاش، مات شده بود و هیچ تکانی نمی‌خورد، مطمئن شدم شهید شده، همان طور که تکیه داده بود، پلک‌های نیمه بازش را بستم، تمام بدنش خونی بود. به آن کسی که کنار او حالت درازکش داشت، هم نگاهی انداختم، او هم به شهادت رسیده بود و افتاده بود آنجا، آن مدتی را که داشتم با شهدا صحبت می‌کردم، فکر می‌کردم زنده‌اند، چون نشسته بودند و داشتند به من نگاه می‌کردند، وقتی پای کسی را لگد می‌کردیم، اگر «آخ» می‌گفت یعنی مجروح است و اگر صداش در نمی‌آمد، شهید شده بود. این اوصاف آنهایی که زنده ماندند، در هر حالتی، ما را تشویق می‌کردند، می‌گفتند: «بروید جلو! خدا به همراهتان! آفرین شیرمرد! خدا قوت! بروید جلو!» دیدن این همه مظلومیت بچه‌ها، جگر آدم را آتش می‌زد، با آن که عمق جراحت، امانشان را بریده بود، اما لحظه‌ای زبان به اعتراض باز نمی‌کردند، فقط به فکر این بودند که به حرکت‌شان ادامه دهند. نمی‌دانم آن شب چند تا جنازه دیدم، ولی هر چقدر بود کمتر از صد تا نبود. آخرین سنگر ما آن قدر رفتیم تا به سنگری رسیدیم که راهنمای اطلاعات گفت: «این جا آخرین سنگر ما است، جلوتر از این جا عراقی‌ها هستند.» یک نهر و یک دژ بزرگ رو به روی‌مان بود، بعد، یک نهر و یک دژ بزرگ دیگر در طرف راست، عراقی‌ها بالای این دژها بودند، حدود چهل متر از ما فاصله دارند، ما باید می‌رفتیم و آن دو پل را می‌گرفتیم، از همین جا حرکت را شروع کردیم. فاصله تا پل، 600 متری بود، به ستون یک پیش رفتیم، تانک‌های اطراف، دارند از رو‌به‌رو و بغل، ما را می‌زنند، تونل آتش را باید می‌زدیم، هیچ حفاظی هم نداشتیم، در کنار دژ هفت، هشت متر خشکی وجود داشت، باید از همین کناره که گل و باتلاق هم بود، پیش می‌رفتیم، سرمان را بلند می‌کردیم عراقی‌ها می‌زدند. از این سمت، هیچ جان پناه و خاکریزی نداشتیم، اول با نورافکن نشانه می‌گرفتند و بعد می‌زدند، در هر صورت به هر نحوی بود باید از این تونل جهنمی و آتشین رد می‌شدیم، راهنما گفت: «از این جا به بعد را خودتان باید بروید! من دیگر شناسایی ندارم.» با بلباسی تماس گرفتم و گفتم: «ما به جلوی پیکان رسیدیم، بچه‌های لشکر 41 ثارالله(ع) جلوتر از این نیستند، از این به بعد جلوی ما دشمن ایستادگی می‌کند. او هم جواب داد: «شروع کنید، با توکل به خدا شروع کنید!» «بسم‌الله» گفتیم و رمز را اعلام کردیم، به عقیل مولایی گفتم: «شما برو تا من دسته دو را حرکت بدهم.» ماجرای شهادت عقیل سلاح ما هم چیزی بیشتر از کلاش، تیربار، آرپی‌جی و نارنجک نبود، چیزی نگذشت که تانک‌ها نورافکن‌هاشان را گرفتند روی ما و عراقی‌ها هم با خمپاره و نارنجک شروع کردن به زدن ما، ما هم همین طور پیش می‌رویم، درگیری شروع شد، تن به تن بود، دسته‌ها هم همین طور دارند می‌آیند و جلو می‌روند، با این که از سه طرف، ما را مورد حمله قرار داده بودند، اما ما هم کم نیاوردیم، درو می‌کنیم و می‌رویم، می‌دویدیم و سنگر به سنگر می زدیم و می‌رفتیم، صدمتر بیشتر پیش نرفته بودیم که دیدم یکی از تانک‌ها آتش گرفت و دارد می‌سوزد، متوجه شدم یک نفر زیر شنی تانک افتاده است، منورها می‌آمدند و چند لحظه‌ای همه جا را روشن می‌کردند و دوباره تاریکی، باید سریع از کنار تانک رد می‌شدیم که اگر منفجر شد به ما نگیرد، یکی تازه افتاده بود زیر تانک، پیش خودم گفت: «بروم جنازه را از زیر تانک بکشم بیرون که حداقل نسوزد، اصلاً به این فکر نکردم عراقی است یا ایرانی.» تا رفتم زیر تانک، خشکم زد، دیدم عقیل مولایی است، نمی‌دانم چه شد؟ شاید با تانک درگیر شده بود، بی‌هوش شده بود، اگر هوشیاری داشت، حتماً سعی می‌کرد خودش را از شعله‌های آتش نجات بدهد، نگاهش کردم، به بدنش دست کشیدم، اما هیچ جای بدنش ترکش نخورده بود، کلاه آهنی هم روی سرش بود، اورکت هم داشت، دستم را گذاشتم زیر بغلش و او را از زیر تانک کشیدم بیرون و آوردم کمی آن طرف‌تر، هر چه صداش کردم، به هوش نیامد، گویا موج انفجار او را بی‌هوش کرده بود، بچه‌ها هم دسته دسته از کنارم رد می‌شدند، دو تا از بچه‌های امدادگر را دیدم، صدای‌شان کردم و گفتم او را ببرند. شهید عقیل مولایی - حاج اصغر صادق‌نژاد یک دسته کامل از نیروهای گروهان یکم ما، اهل «روستای قراخیل قائمشهر» بودند، هر کار کردیم این بچه‌ها را از هم جدا کنیم، نشد، می‌دانستیم اگر همه یک جا باشند و تلفات بدهند، در روحیه شان تأثیر می‌گذارد، اما همه‌شان اصرار داشتند یک جا باشند و پیش بلباسی قسم خوردند که اگر یک نفر از آنها شهید شد، آنها روحیه‌شان را نبازند و از عملیات منصرف نشوند و ادامه بدهند، عقیل مولایی فرمانده آنها بود و بزرگ آنها حساب می‌شد، در این تاریکی هم هیچ کدام از بچه‌های قراخیل او را نشناختند، به امدادگرها هم سپردم که صورت او را بپوشانند تا بچه‌های قراخیل او را نشناسند. آنها هم به طور عجیبی به عقیل مولایی علاقه‌مند بودند، او را گذاشتند روی برانکارد و بردند عقب، او را تا دم دژی که آمبولانس‌ها مستقر بودند، بردند، داشتند سوار آمبولانس می‌کردند که یک خمپاره همان جا فرود آمد و عقیل و آن امدادگر در کنار آمبولانس به شهادت رسیدند. http://razmandeshomal.ir/showpost.asp?id=13042
  8. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/vlcsnap-171152.png[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/vlcsnap-172053.png[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/vlcsnap-172180.png[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/vlcsnap-172553.png[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/vlcsnap-173269.png[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/vlcsnap-174308.png[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/vlcsnap-174767.png[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/vlcsnap-175451.png[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/vlcsnap-175681.png[/IMG]
  9. [img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news_albums/279357/8991/resized/resized_479533_252.jpg[/img] آموزش تیراندازی به زنان توسط سربازان ارتش عراق برای مقابله با حمله تروریست‌ها در شهر نجف
  10. [center] [b] [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/278728/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D8%AD%D8%B1%D9%85"]خاطراتی از شهید ایرانی مدافع حرم [/url][/b] [/center] [indent=1]حسين هم پروژه ى مستند من بود و هم پروژه ى عكس ممد. حالا همه مون پروژه ى حسين يم. سوژه ى خنده ى حسين. جيگرم بد جورى مى سوزه، بد جورى[/indent] [b] [/b] [b][color=#800000]مشرق--- [/color]از [/b]روزى كه در بهار امسال، نيت كردم برم سوريه، يعنى در فرودگاه امام خمينى، توى پرواز، تو دمشق، در لاذقيه، تو هلى كوپتر، همه ى شب ها و روزهاى شمال سوريه و رفت و آمدهاى به شهرهاى مختلف در اون كشور، كسى كه تو همه ى لحظه هام حضور داشت، حسين بود. حسين نصرتى، حتا از عزيز دلم محمد تاجيك هم به من نزديك تر شده بود. تو همه ى تنهايى هاى سرزمين جنگ و خون ريزى. با همه ى درد و دل كردن ها. خلوت كردن ها. تو گوش هم پچ پچ خوندن ها. از اين عمليات به اون عمليات. از اين شهر به اون شهر. من همه جا با حسين بودم. حسين همه جا با من بود. بهش مى گفتم يه موقع حرفم رو جدى نگيرى! به نظر من تو حسن باقرى اين جمعى... بعد جفت مون پقى مى زديم زير خنده. جمع مون معروف بود به شانتورا. و حسين مخ اين جمع بود. تو همه ى زمينه ها *بار اول تو پرواز تهران به دمشق از صندلى جلويى بلند شد و رو به من گفت: آقا سهيل! براى ساخت مستند مى ريد سوريه؟ گفتم: لو رفتم؟ گفت: تو سالن ترانزيت ديدم تون. بعد اين شروعى بود براى برادرى من و حسين. مى گفت تازه بچه دار شده. "كوثر". مثل بت مى پرستيدش. وقتى تو يكى از هم راهى ها پاش خورد ميكروفون دوربينم رو شكوند، تا روز آخر عذاب وجدان داشت. حتا پس از اين كه خودش شكسته گى رو ترميم كرد. [img]http://upload7.ir/imgs/2014-01/28294423630424867244.jpg[/img] *حسين يكى از پروژه هاى اصلى عكس ممد بود. از همه چى ش عكس مى گرفت. حتا خوابيدن. بنا بود تو ايران هم ممد تاجيك بره سراغ ش و از خونه و زنده گى ش هم عكس بگيره. در كنار خانومش و كوثر. ممد مى خواست از كوثر پرتره هاى حسين پسند بگيره. نمى دونم گرفت يا نه *هر كدوم از بچه ها كه شهيد مى شدند، اولين نفر حسين بود كه خبرم مى كرد. و همه ش حسرت مى خورد. هر از چندى پيامكى بهم مى داد. يا از اين ور، يا از كنار ضريح خانم زينب يا رقيه خاتون. تو تشييع پيكر حاج اسماعيل اكبرى با هم بوديم. قرارمون رو از شب قبل تنظيم كرده بوديم. اون روز كنار هم خيلى حال كرديم. خيلى. چه قدر واسه اتفاقى كه براى تجهيزات و راش هاى من افتاده بود دل مى سوزوند. همه شون رو لعنت مى كرد. تا لحظه ى آخرى كه با هم بوديم پى گير بود *دو روز پيش تو مراسم ختم پدر خانم يكى از بچه ها، سراغش رو از مسؤولش گرفتم. گفت: دو، سه روزى هست كه رفته اون ور. يه چيز غريبى از دلم گذشت [img]http://www.qawem.ir/images/987.jpg[/img] عکاس محمد تاجیک روز ميلاد نبى خاتم گوشى رو خاموش كردم و نرفتم دفتر. داشتم چيز مى خوندم. تو كتاب خونه ى خونه مون. دوشنبه امتحان داشتم. نماز عشا رو كه خوندم و در حين مرور درس ها، ياد حسين از ذهنم گذشت. مثل برق. نمى دونم چرا. بعد تصور كردم اگه حسين شهيد شه چى؟ مثل برق از ذهنم گذشت. سعى كردم رو درس متمركز شم. باز فكر كردم يعنى حسين با چى شهيد مى شه؟ باز از ذهنم گذشته بود. نمى دونم چرا. در همين اثنا تله فون خونه از اتاق مجاور زنگ زد. گفتم شايد از اقوام ارباب باشند. رفت رو پيغام گير. صداى ممد تاجيك بود. تا برسم، يه پيغام نامفهوم گذاشته بود. زنگ زدم. ممد از اون ور خط گفت: حسين نصرتى شهيد شد. بدون مقدمه. دنيا رو سرم هوار شد. چشام سياهى رفت. جيگرم سوخت. حسين، سوريه، نزديك مثل برادر، كوثر، كوثر، كوثر. سيل اشك امون نداد. زنگ زدم به بچه هاى ديگه. فقط پشت خط هق هق مى كرديم. حسين تو دمشق شهيد شده بود. جيگرم سوخت •••••••••• پايان هر روز كه مى شد، و هنوز گرد و غبار و دود و دم عمليات رو از سر و كول مون نشسته بوديم، حسين اصرار به ديدن راش ها مى كرد. ميومد تو اتاق و سر تخت من مى نشست و پافشارى مى كرد همه ى راش ها و عكس ها رو با دقت تمام ور انداز كنه. مى گفتم: دارم خاطراتم رو مى نويسم، الآن مزاحمى. مى خنديد و مى گفت: خاطرات تو منم! ويدئوها رو نشون بده. مى گفت: اين طورى عيب هاى كارهام رو هم مى تونم بفهمم. تو همه چى دقيق بود. مى گفت كاراى ما هم يه جور مستندسازيه. تو همين اتاق، رازهاى مگوى زيادى بين مون رد و بدل شد. مى گفت: باورم نمى شه من كنار سهيل كريمى دارم كار مى كنم... سهيل كريمى! حالا سهيل كريمى كيه و كجاست، حسين نصرتى كجا؟ حسين هم پروژه ى مستند من بود و هم پروژه ى عكس ممد. حالا همه مون پروژه ى حسين يم. سوژه ى خنده ى حسين. جيگرم بد جورى مى سوزه، بد جورى [color=#800000][b]راوی: سهیل کریمی[/b][/color]
  11. [b] فاتحه فراموش نشود...[/b] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/siXzWRF_479.jpg[/IMG] قرار بر این بود که امروز روز عروسی شهید صلاح الدین علی یوسف از رزمندگان حزب الله باشد اما تقدیر بر این شد که این شهید پنجاه روز پیش در راه دفاع از حرم حضرت زینب (س) شهید بشود و پیکرش امروز تشییع بشود. ادامه دهنده راه وهب نصرانی...
  12. [b] هشدار مالکی به کشورهای "خائن و شیطان صفت"[/b] [img]http://i.alalam.ir/news/Image/original/2014/01/19/alalam_635257307672164291_25f_4x3.jpg[/img] عدنان الاسدي العالم - معاون وزیر کشور عراق تأکید کرد: سلاح هایی که گروهک دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در اختیار داشت، برای به حمله به بغداد و به شکست کشاندن روند سیاسی کشور کافی بود. به گزارش پایگاه خبری العالم، " عدنان الاسدی" با بیان اینکه داعش، به طور متناوب کمک مالی گسترده ای و در حدود میلیون ها دلار دریافت می کند ، افزود: این گروه سلاح کافی برای حمله به پایتخت عراق و به شکست کشاندن روند سیاسی در این کشور را دریافت کرده بود. به گزارش شبکه تلویزیونی العراقیه، الاسدی گفت: این بار درگیری با گروه های تروریستی در استان الانبار سرنوشت ساز خواهد بود. اسدی تصریح کرد: این تشکیلات برای برپایی امارت اسلامی و سپس حرکت به سوی بغداد تلاش می کرد؛ اما ارتش توانست طرح برپایی امارت مذکور را با شکست مواجه کند. الاسدی گفت: نیروهای امنیتی عراق موفق شدند مسیر (العظیم – بغداد) را که تروریست ها پس از بسته شدن مسیر (فلوجه - بغداد) از آن برای انتقال خودروهای بمبگذاری شده به بغداد استفاده می کردند، شناسایی و همه اعضای گروهی را که مسئول انتقال این خودروها بودند هم بازداشت کنند. معاون وزیر کشور عراق با تأکید بر بازگشت آرامش و زندگی عادی به شهر الرمادی و اذعان به حضور داعش در شهر فلوجه خاطرنشان کرد: جنگ با گروههای تروریستی در استان الانبار این باره سرنوشت ساز خواهد بود. "احمد الدلیمی" استاندار الانبار دیروز شنبه اعلام کرد حمله نیروهای امنیتی به شهر فلوجه برای پاکسازی آن از داعش، پس از پایان عملیات در الرمادی آغاز خواهد شد. [url="http://fa.alalam.ir/news/1556668"]http://fa.alalam.ir/news/1556668[/url] روز خونین در عراق همزمان با اعیاد میلاد پیامبر (ص) [b] کشته شدن هفت نفر در جریان حمله به زندانی در بغداد[/b] [img]http://fa.alalam.ir/img/font_nor.gif[/img][img]http://i.alalam.ir/news/Image/original/2014/01/19/alalam_635257391320470928_25f_4x3.jpg[/img] حملات تروريستي درعراق العالم - در جریان حمله به زندان الاحداث در منطقه توپچی در غرب بغداد، پنج شهروند و دو فرد مسلح کشته شدند و نیروهای امنیتی یکی از عوامل این حمله را دستگیر کردند. به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، یک منبع پلیس عراق اعلام کرد شامگاه شنبه به دنبال حمله افراد مسلح به زندان الاحداث با هدف فراری دادن زندانیان، بر اثر درگیری نیروهای امنیتی با افراد مذکور پنج شهروند عادی و دو تن از افراد مسلح کشته شدند. این منبع همچنین اعلام کرد: نیروهای امنیتی توانستند دو تن از این افراد را که درصدد حمله به زندان بودند دستگیر و یک نفر دیگر را دستگیر نمایند. سایت عراقی سومریه نیوز نوشت: شامگاه شنبه چند خودروی بمبگذاری شده در مناطق مختلف بغداد منفجر شد و افراد مسلح با حمله به زندان الاحداث در منطقه توپچی بغداد، شماری از زندانیان را فراری دادند. اما پس از اندکی نیروهای امنیتی توانستند آنها را بار دیگر بازداشت نمایند. علاوه بر این نیروهای امنیتی عراقی مانع حمله تروریست ها به بازار منصور در غرب بغداد شدند که در جریان این عملیات، 61 نفر کشته و زخمی شدند. علاوه بر این، بر اثر حمله افراد مسلح، یک نیروی ارتش عراق در منزلش در منطقه الدوره در جنوب بغداد کشته شد. http://fa.alalam.ir/news/1556614 [b] گروههای مسلح از فلوجه خارج می شوند[/b] [url=""] [img]http://fa.alalam.ir/img/font_inc.gif[/img][/url][url=""][img]http://fa.alalam.ir/img/font_nor.gif[/img][/url][url=""][img]http://fa.alalam.ir/img/font_dec.gif[/img][/url] [img]http://i.alalam.ir/news/Image/original/2014/01/19/alalam_635257256943141755_25f_4x3.jpg[/img] گروههاي مسلح در فلوجه العالم - شخصیت های فلوجه با گروههای مسلح درباره عقب نشینی آنها از شهر و بازگشت پلیس عراق به آن به توافق رسیدند. به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، یکی از شخصیت های شهر فلوجه در استان الانبار عراق روز یکشنبه ، از توافق سران این شهر با گروههای مسلح مبنی بر عقب نشینی آنها از خیابان ها و بازگشت تدریجی پلیس محلی به شهر خبر داد. شخصیت های فلوجه همچنین از کسانی که شهر را ترک کرده اند خواستند تا به منازلشان بازگردند. پایگاه عراقی سومریه نیوز نوشت: شیخ محمد الدلیمی از شخصیت های شهر فلوجه در این باره اظهار کرد : شخصیت های شهر دیروز با گروههای مسلح درباره عقب نشینی آنها از خیابان ها و بازگشت پلیس محلی به صورت تدریجی به شهر به توافق دست یافتند. از این رو قرار است امروز 300 نیروی پلیس با همکاری افراد عشایر به شهر بازگردند. دلیمی گفت: براساس توافق به دست آمده طرفین با معرفی سرتیپ ستاد عبدالسلام البلوه العلوانی به عنوان فرمانده پلیس شهر و باقی ماندن زبار العرسان به عنوان فرماندار شهر موافقت کردند. این شخصیت سرشناس شهر فلوجه با اشاره به اینکه بر اثر درگیری ها، حدود 80 درصد شهروندان منازلشان را ترک کرده اند، از آنها خواست به منازلشان بازگردند. از سوی دیگر، یک منبع در شورای استان الانبار دیروز شنبه از آغاز نشست موسوم به "آخرین فرصت" میان شخصیت ها و شیوخ عشایر فلوجه و نمایندگان گروههای مسلح حاکم بر شهر با هدف راضی کردن آنها به خروج از شهر خبر داد. این نشست پس از آن برگزار شد که صباح کرحوت رئیس شورای استان الانبار روز جمعه از مخالفت گروههای مسلح با مذاکره با عشایر و مردم فلوجه برای پایان دادن به بحران کنونی خبر داده و تأکید کرده بود مذاکرات با شیوخ و شخصیت های عشایر ادامه دارد. این در حالی است که شیخ احمد ابوریشه رئیس شوراهای بیداری عراق، از نزدیک بودن حمله برای آزادی کامل شهر فلوجه خبر داده بود. http://fa.alalam.ir/news/1556622 [b] هشدار مالکی به کشورهای "خائن و شیطان صفت"[/b] [url=""] [/url] [img]http://i.alalam.ir/news/Image/original/2014/01/19/alalam_635257508093734589_25f_4x3.jpg[/img] نوري مالكي نخست وزير عراق نخست وزیر عراق هشدار داد، برخی کشورهای عربی "شیطان صفت و خائن" از تروریسم در این کشور حمایت می‌کنند اما این شرارت در حال گسترش است و به خود این کشورها نیز خواهد رسید. به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم "نوری مالکی" امروز (یکشنبه) در سخنانی در شهر ناصریه در جنوب بغداد گفت: تروریسم در منطقه وجود دارد و عراق نیز هدف برخی کشورهایی است که از تروریسم و شر‌ارت حمایت می کنند. اما این شرارت در حال گسترش است و همان طوری که در گذشته نیز شرارت دامن عاملان آن را گرفته است، این بار نیز نتایج آن به خود این کشورها نیز خواهد رسید. اگرچه نوری مالکی در این سخنان به نام کشور خاصی اشاره نکرد. اما مقامات عراقی همواره عربستان و قطر را به حمایت از تروریسم در عراق متهم می کنند. مالکی تأکید کرد: جهانیان با ما در رویارویی با تروریسم در یک موضع‌ گیری که کمتر اتفاق می افتد متحد شده‌اند و شورای امنیت سازمان ملل متحد ، اتحادیه اروپا و بیشتر کشورهای عربی اعلام حمایت کرده‌اند و تنها برخی کشورهای شیطان صفت و خائن حمایت نکرده‌اند. نخست وزیر عراق با اشاره به اینکه اگر جهانیان برای مقابله با این شر متحد نشوند تروریسم به زودی بیش از این گسترش خواهد یافت تصریح کرد: وحدت جهانیان در مقابله با تروریسم از عراق آغاز شده است ما به این افتخار می کنیم. مالکی گفت: مایلیم تجارب و توانایی خود را در تعقیب تروریسم در اختیار همه کشورهای برادر و دوست قرار دهیم. زیرا تروریسم پدیده ای جهانی است. وی با تأکید بر اینکه تروریسم به یک پدیده جهانی تبدیل شده و عمق آن در این منطقه است؛ ابراز اطمینان کرد که عراقیها در تعقیب تروریسم و تروریستها، حماسه آفرینی خواهند کرد. ارتش عراق از سه هفته پیش در حال جنگ با گروه تروریستی موسوم به «دولت اسلامی در عراق و شام » (داعش) در استان الانبار است که به شدت در شهر فلوجه و برخی محله های الرمادی در این استان فعال شده است. http://fa.alalam.ir/news/1556756
  13. عدنان الاسدی خطاب به عربستان سعودی: [b] عراق را گورستان مداخله گران خواهیم کرد[/b] [url=""] [/url] [img]http://i.alalam.ir/news/Image/original/2014/01/18/alalam_635256755646420174_25f_4x3.jpg[/img] نیروهای ارتش عراق قائم مقام وزارت کشور عراق خطاب به عربستان هشدار داد: عراق را برای کسانی که در امور داخلی ما دخالت کنند، گورستان خواهیم کرد. به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، "عدنان الاسدی" با رد ادعای سرکوب طایفه ای در الانبار، از بازگشت آرامش در شهر الرمادی و بازگشت مردم به زندگی عادی در آن خبر داد و گفت: درگیری های کنونی در الانبار، میان ساکنان این استان با عناصر القاعده است. السومریه نیوز به نقل از الاسدی خاطر نشان کرد: مشکل الانبار، آن گونه که برخی رسانه ها وانمود می کنند، مشکلی قومیتی نیست بلکه مشکلی ملی است. وی تاکید کرد: نیروهایی که امروز با القاعده می جنگند، علاوه بر عشایر، همان نیروهای ارتش عراق هستند که در جنگ 1967 با "اسرائیل" (رژیم صهیونیستی) جنگیدند. الاسدی درباره حرف و حدیث ها درخصوص تصمیم عربستان برای اعزام نیروهای سپر جزیره به مناطق غربی عراق، اظهار داشت: هریک از مسئولان عربستان که چنین ادعایی کرده، می تواند به عراق بیاید و شانس خودش را امتحان کند. ما عراق را برای کسانی که بخواهند با دخالت در امور کشورمان بخت آزمایی کنند، به گورستان تبدیل خواهیم کرد. برخی رسانه های داخلی و خارجی، به تازگی اظهارات یکی از حاکمان سعودی را منتشر کردند که در آن تهدید می کند "در صورت ادامه عملیات نظامی در الانبار، نیروهای نظامی مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (سپر جزیره) را به این منطقه اعزام خواهد کرد." که البته صحت و سقم این خبر توسط منابع خبری مستقل تایید نشده است. نیروهای ارتش و پلیس عراق از روز 21 دسامبر 2013 عملیات گسترده ای را در صحرای الانبار در امتداد مرزهای اردن و سوریه آغاز کرده اند که در آن نیروهای تیپ هفت و تیپ یکم ارتش عراق شرکت دارند. جرقه شروع این عملیات، در پی کشته شدن 16 نظامی از اعضای تیپ هفتم و غافلگیر شدن آنان توسط یک گروه از القاعده در منطقه الحسینیات واقع در وادی حوران زده شد. فرمانده تیپ هفتم و تعدادی از افسران و سربازان از جمله کشته شدگان بودند. http://fa.alalam.ir/news/1556458
  14. [b] " معلمِ" ما تکاور بود[/b] [img]http://media2.afsaran.ir/siQauv0_265.jpg[/img][img]http://media2.afsaran.ir/siiwqw8_178.jpg[/img] عکسی که می بینید، "سید محمود موسوی" را هنگام تدریس در یک کلاس ابتدایی در منطقه غرب کشور نشان می دهد. "سید محمود" در سال 1360 در بابل متولد شد. وی در سال های جوانی، به سپاه پاسداران پیوست و یکی از نیروهای "یگان صابرین"(واحد ویژه نیروی زمینی سپاه) گردید. "سیدمحمود موسوی" در تاریخ 13 شهریور 1390، در نبرد رویارو با مزدوران خارجی در "ارتفاعات جاسوسان" (سردشت) شربت شهادت نوشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای "کمانگرکلای مرکزی" به خاک سپرده شد.
  15. تیزر جدید: http://www.mostazafin.tv/latest-video/video/1300_%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%AF-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%86-%D8%AC%D8%B0%D8%A7%D8%A8
  16. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/si42f9U_535.jpg[/IMG]
  17. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/si8aC1J_535.jpg[/img]
  18. «عظیما» با دو انیمیشن در جشنواره عمار فرهاد عظیما کارگردان انیمیشن موفق «نبرد خلیج فارس» با اشاره به حضور در چهارمین جشنواره عمار با دو انیمیشن گفت: کسانی که در فرانسه انیمیشن «نبرد خلیج فارس» را دیده بودند تعجب کردند که چنین انیمیشن باکیفیتی در ایران تولید شده است. فرهاد عظیما کارگردان انیمیشن موفق «نبرد خلیج فارس» که در سومین دوره جشنواره مردمی عمار جایزه دریافت کرده، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی فارس، از ارسال دو انیمیشن به این جشنواره خبر داد و گفت: این انیمیشن‌ها با موضوعات متفاوت هست که یکی از انیمیشن‌ها مربوط به دوران تبلیغات ریاست جمهوری است که برای دکتر جلیلی ساختیم. وی با بیان اینکه این انیمیشن، یک انیمیشن 4:30 دقیقه‌ای است، افزود: البته این در انیمیشن تغییراتی دادیم و با حذف برخی مباحث و افزودن مباحث علمی ـ تکنولوژیک که رهبر انقلاب از آن صحبت کردند مونتاژ کردیم و کاری جدید تولید کردیم که نام آن هم « مقاومت و پیشرفت» با زیرنام «دست برتر» شد. * «پیام راشل کوری 2» در چهارمین جشنواره مردمی عمار عظیما نام انیمیشن دیگر خود که به چهارمین جشنواره عمار ارسال کرده را «پیام راشل کوری 2» با نام زیرنام «نقطه بی‌بازگشت» عنوان کرد و گفت: نسخه شماره یک این انیمیشن چند وقت پیش منتشر شد و چون انیمیشنی بود که به پر و پای غربی‌ها زیاد می‌پیچید و دولت عوض شد صداوسیما از پخش آن خودداری کرد و گفت که پخش آن با سیاست‌های ما جور در نمی‌آید و همین شد که خبرگزاری‌ها آن را پخش کردند و مردم ناراحت شدند که چرا چنین انیمیشن خوبی ساخته شده اما صداوسیما پخش نمی‌کند. وی افزود: همین شد که ما یک نسخه دوم ساختیم که این انیمیشن یک نگاه استراتژیک دارد که به همان گفته رهبری اشاره دارد که اگر آنها به ما حمله کنند چه اتفاقی می‌افتد و بیشتر قوت این انیمیشن آن است که ابتدای فیلم شاهد صحنه یک اکشن پرحادثه هستیم. عظیما ادامه داد: در این صحنه غربی‌ها با هواپیماهای جنگی‌شان به ایران حمله‌ور می‌شوند و یک جنگ جهانی علیه ایران راه می‌اندازند به گونه‌ای که آسمان پر از هواپیماست و پدافند‌های قرارگاه خاتم الانبیا(ص) اقدام به دفاع می‌کنند و این هواپیماها را منهدم می‌کنند و از بین می‌برند. [size=5]*پاسخ رهبری به هرگونه حمله اسرائیل را در «پیام راشل کوری 2» ارائه کردیم[/size] [size=5] [/size] [size=5]وی با بیان اینکه در ساخت این انیمیشن به سخنان رهبری که گفتند، «در صورت حمله آنها حیفا و تل‌آویو را با خاک یکسان می‌کنیم»، توجه داشتیم، تصریح کرد: در این انیمیشن نمایی را قرار دادیم که همچنین اتفاقی افتاده و بعد از آنکه تانک‌های سپاه اسلام به سمت بیت المقدس حرکت می‌کنند و آنجا را فتح می‌کنند و خبر آن را یک زن خبرنگار ایرانی محجبه درخط مقدم بیان می‌کند، اسرائیل یک بمب هسته‌ای علیه متحدان ایران شلیک می‌کند که هواپیماهای ایرانی موشک هسته‌ای را منحرف می‌کنند و در خاک اسرائیل منفجر می شود و در فیلم آثار خراب شدن تکنولوژی نظامی و.. را می‌بینیم.[/size] [size=5] [/size] [size=5]عظیما افزود: پس از آن راشل کوری می‌آید و از خرابه‌های جنگ عبور می‌کند و در ادامه نشان می‌دهیم قدس آزاد و آباد شده و غرب زمین‌گیر شده و آن منطقه به نوعی منطقه راهیان نور شده است که البته همه این نکات که می‌گویم پنهانی است و یا فرودگاه شهید راشل کوری که در قدس توسط مسلمانان ساخته شده است.[/size] [size=5] [/size] [size=5]وی به نکته دیگری در انیمیشن «راشل کوری 2» اشاره کرد و گفت: هنگام فتح بیت المقدس ما دیالوگ‌هایی داشتیم که می‌شد با دوبله کار کنیم اما از خاطرات خوش فتح خرمشهر استفاده کردیم و از همان دیالوگ فرماندهان دوران دفاع مقدس که ضبط شده بهره بردیم و جای فتح بیت المقدس گذاشتیم.[/size] * بازتاب انیمیشن «نبرد خلیج فارس» در فرانسه و یوتیوب فرهاد عظیما در بخش دیگری از این گفت‌وگو به بازتاب‌های انیمیشن «نبرد خلیج فارس» اشاره کرد و گفت: این انیمیشن در اکران مردمی جشنواره عمار و در برخی دانشگاه‌ها دیده شده و حتی در خارج از کشور نیز در جاهایی نمایش داده شد. وی افزود: آن طور که مطلع شدیم فرانسه یکی از اینجاها بوده است و به ما گفتند کسانی که در فرانسه انیمیشن را دیده بودند تعجب کردند که چنین انیمیشن با کیفیتی در ایران می‌تواند تولید شود و حتی دوستی که خبر اکران را برای ما آورد می‌گفت، فرانسوی‌ها حتی ناراحت نبودند که هواپیمای فرانسوی این انیمیشن توسط ایرانی‌ها سرنگون می‌شود. عظیما با بیان اینکه بازتاب انیمیشن در فرانسه با توجه به اینکه کشوری پیشرفته در تولید انیمیشن است، مهم بود، ادامه داد: این بازتاب برای ما نتیجه‌اش آن بود که می‌شود با انیمیشن خوب در خانه غربی‌ها نفوذ کرد، حرف خود را زد و آنها ناراحت نشود. وی با بیان اینکه انیمیشن «نبرد خلیج فارس» بازتاب‌های زیادی داشته، تاکید کرد: عده‌ای از بچه‌های ایرانی که من نمی‌شناسم‌شان به صورت خود جوش انیمیشن را زیرنویس انگلیسی زدند و این انیمیشن را در یوتیوب قرار دادند که الان با نام انگلیسی قابل سرچ است که این کار و تا جایی که می‌دانم حدود 40 هزار بازدید و 1800 کامنت داشته که به نوعی یک گفتمان بر سر این انیمیشن بین موافقان و مخالفان شکل گرفته است. http://rajanews.com/detail.asp?id=176040
  19. کیلیپی زیبا درباره شهید علی عزالدین [url="http://www.aparat.com/v/SOCol"]http://www.aparat.com/v/SOCol[/url]
  20. [quote name='DEXON' timestamp='1389341856' post='358359'] خب بتل یه بازی در جوابش بهتر بود یک بازی میساختند ! میشد توی استیم هم منتشرش کرد تا مشت محکمی باشه بر دهان استکبار! این کار هدر دادن منابع... [/quote] کدوم منابع ... بنده خدا با هزینه شخصی اینو ساخته... توایران منابع صرف ساختن فیلمهای :عشق ضربدری و خیانت و....میشه
  21. [quote name='mahdi100' timestamp='1389212469' post='358122'] شما تصاویر رو از کجا آوردید ؟؟؟ [/quote] از لینک زیر: http://www.tasnimnews.com/Home/Single/138815
  22. [quote name='mahdi100' timestamp='1389211459' post='358120'] شما اگه فیلمشو داری بذار [/quote] قسمتهای ازاین فیلمو امروز شبکه 2 بین ساعت 19 تا 20 نشون داد میشه به این بازه زمانی دسترسی پیدا کرد؟؟؟؟
  23. [quote name='amina' timestamp='1389210339' post='358109'] عجب .واقعا نمیدونم چرا این مملکت انقدر استعداد سوزه . خب یه مقدار خرج کنند یه فیلم انیمیش جنگی ضد اسرائیل بسازن [/quote] تهش میرسه به همون اسراییل [quote name='mahdi100' timestamp='1389210304' post='358108'] این f14 ها و s300 کجا بود ندیدم [/quote] تو فیلم اصلی چیزای خفنتر از اینها هم هست مثل موشکهای پدافندی که از سیلوهای زیر زمینی شلیک میشند
  24. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/323232.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10237/Untitled.jpg[/IMG]