سلام سعيد تو يه تاپيك ديگه پيشنهاد داده بود اسم خليج فارسو بذاريم رويه پروژه ي بزرگ اما مثل اين كه عربا از ما جلو ترن درمورد خليج فارسم بايد بگم اونا خيلي زود تر از ما از راه حل سعيد استفاده كردن و روي شركتاي نفتي يا بعضي تيم هاي ورزشي بزرگ(مثل اين كه يكيش يه تيم راگبي خيلي بزرگ و معروفه ولي زياد مطمئن نيستم) اسم ... گذاشتن و رسانه ها وقتي مي خوان خبر هاي مربوط به فعاليت ها يا پايينو بالا رفتن قيمت سهام اين شركتا را بگن يا نتايج اون تيم هاي ورزشي رو اعلام كنن ناچارن از اسم هاي جعلي استفاده كنن.مثل اين كه ملخ خيلي فسفر داره اينام از نتايجشه

سلام به قول ارشيا به اي ميگن يه مناظره ي حسابي.ارنست رول عزيز از اين كه جواب منو داديد ممنون من از اين ماجرا اطلاعي نداشتم.البته من مثل دفعه ي پيش وت نكردم صفحه ي سومو بخونم خب فعلا استراحت براي راند چهارم(صفحه ي چهارم) [color=blue]كارشناس مسائل سیاسی : غرب به دنبال خلع سلاح هسته ای پاكستان است [/color] كشورهای غربی به دنبال بهره برداری از درگیری های اخیر پاكستان و شبه نظامیان طالبان، برای خلع سلاح هسته ای پاكستان هستند. محمد ملازهی، كارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی شبكه خبر، درباره درگیری های اخیر پاكستان و شبه نظامیان طالبان پس از امضای توافقنامه صلح اظهار داشت : ارزیابی های متفاوتی در خصوص بحرانی كه در دره سوات میان دولت مركزی پاكستان و دولت ایالتی با گروه طالبان پیش آمد مطرح شده است، اما این مسئله واضح است كه این درگیری ها پس از آن پیش آمد كه گروه طالبان توافق صلحی را با دولت مركزی و ایالتی امضا كرد كه طبق آن دره سوات تحت حاكمیت گروه طالبان در می آمد و قانون شریعت آن طور كه آنها معتقدند اجرا می شد و در ازای آن ، طالبان باید خلع سلاح را می پذیرفت. وی با اشاره به اینكه در عمل طالبان سلاح بر زمین نگذاشت و شروع به پیشروی به سمت اسلام آباد كرد و مناطق مهمی را در 110 كیلو متری اسلام آباد به تصرف خود در آورد ، افزود : انتقادات خیلی جدی از این توافق در دنیا صورت گرفت از جمله اینكه وزیر خارجه آمریكا اعلام كرد كه دولت پاكستان تسلیم طالبان شده است ، از آن به بعد بحث جدی تری مطرح شد مبنی بر اینكه اگر طالبان در پاكستان قدرت پیدا کند ، ممكن است سلاح های هسته ای این كشور را در اختیار خود بگیرد. ملازهی تصریح كرد : بنابر این در داخل پاكستان این مسائل به گونه ای دیگر تعبیر شد، یعنی بسیاری از كارشناسان پاكستان گفتند كه این پروژه ای است كه كشورهای غربی مشغول بهره برداری از آن ، برای خلع سلاح هسته ای پاكستان هستند. وی افزود : البته در خصوص درستی این برداشت ها هنوز اطلاعات موثقی منتشر نشده است اما آنچه مسلم است ، به همین بهانه كشورهای اروپایی و آمریكا تلاش كردند تا فشارهایی بر دولت پاكستان وارد آورند و ارتش این كشور را مجبور كنند به سمت درگیری ها حركت كند . این كارشناس مسائل سیاسی در خصوص چشم انداز مناقشه ارتش پاكستان و شبه نظامیان طالبان گفت : چهارشنبه آینده نشستی در واشنگتن به صورت سه جانبه میان آصف علی زرداری رئیس جمهور پاكستان ، كرزی رئیس جمهور افغانستان و اوباما رئیس جمهور آمریكا برگزار می شود و در آنجا تصمیمات نهایی در خصوص چگونگی برخورد با طالبان گرفته می شود. ملازهی خاطرنشان كرد : آنچه مسلم است ، آمریكایی ها می خواهند مسئولیت و ماموریتی را كه نیروهای خودشان نمی توانند اجرا كنند ، به ارتش پاكستان واگذارند ، این در حالی است كه تا به امروز نشانه هایی مبنی بر آمادگی ارتش پاكستان برای انجام این ماموریت دیده نشده است . تصویب توافقنامه صلح میان طالبان محلی و دولت ایالتی سرحد پاكستان در پارلمان این كشور و سپس امضای آن از سوی آصف علی زرداری رئیس جمهور پاكستان، با واكنش ها و اعتراض های بسیاری از طرف گروه های سیاسی داخلی این كشور و نیز مقام های افغانستان مواجه شده است. پس از امضای توافق نامه سوات بین دولت پاكستان و نیروهای طالبان در این كشور كه در راستای طرح اف پك (استراتژی رئیس جمهور جدید ایالات متحده در منطقه) به امضا رسید، دولت پاکستان حاكمیت بر دره سوات را به طالبان پاكستان واگذار كرد. طبق این توافقنامه طالبان می تواند در این منطقه احكام خود را جاری كرده و به اجرای شریعت بپردازد ، در واقع در این توافق نامه ، به طالبان اجازه خواهد داد تا زیر عنوان قانونی لایحه اجرای عدل شریعت ، دست به كشتار شیعیان بزند . در همین راستا نیروهای طالبان در این منطقه به محض امضای این قرارداد ، حكومت و خلافت طالبانی را اعمال كردند و از اول اردیبهشت به پیش روی در خاك پاكستان به منظور اشغال تمام خاك این كشور پرداختند. [url]http://irinn.ir/Default.aspx?TabId=60&nid=135161[/url] [color=blue]عقلانيت علما و پيروزي شيعيان مظلوم کشمير[/color] همزمان با برگزاري انتخابات در هند، مسلمانان و شعيان كشمير نيز وارد ايفاي نقش در انتخابات شدند و عقلانيت علماي شيعه از لبنان تا کشمير رفته‌رفته نقش جهاني اين مکتب حيات‌بخش را در ديدگان جهانيان آشکار مي‌کند. با انجام انتخابات و مشخص شدن نتايج آن، مولوي عباس انصاري، عالم شيعه به عنوان نماينده آنان برگزیده شد. بنا بر اين گزارش، منطقه جامو ـ کشمير و لداخ، جمعيت پانزده ميليون نفري دارد كه 95 درصد جمعيت دره کشمير و 30 درصد جمعيت منطقه جامو و همچنين 46 درصد جمعيت لداخ مسلمانند، اما آخرين سرشماري در اين منطقه، نشان مي‌دهد که 13 درصد از مسلمان سه منطقه نامبرده شيعه هستند که جمعيتي حدود هشت ميليون نفر را شامل مي‌‌شود و يک اقليت در اين جامعه به شمار مي‌رود. شيعيان مهجور از يک سو در معرض اتهام نيروهاي طرفدار دولت هند قرار دارند که آنها را متهم به طرفداري از دولت مرکزي پاکستان مي‌کنند و از سوي ديگر، در مركز کشتار افراطيون وهابي قرار گرفته‌اند که اين دو دشمن از کوچکترين موقعيت‌ها براي وارد کردن ضربات به شيعيان بهره می‌برند. اما درايت و عقلانيت شيعيان، باعث شد که براي نخستين بار در سال 2003 پس از ده سال که از تشکيل کنفرانس حريت گذشته بود، مولوي عباس انصاري به رهبري اين تشکيلات ـ که شامل 23 گروه سازمان داده شده مستقل و جدايي طلب کشميري است ـ قرار گيرد. اين انتخاب نه تنها اين تشکيلات را به سوي درايت و عقلانيت بهتر برد، بلکه باعث ايجاد اتحاد قوي در بين اقوام و مذاهب گوناگون در اين ايالت شده است. اتحاد در جامو و کشيمر و اختلافات بين هندوها و بودایي‌ها و مسلمانان، شرايط را در اين منطقه که داراي اعتقاد‌های گوناگون هستند، بحراني کرده بود. در اين منطقه، گروه‌هاي شبه نظامي به وفور يافت مي‌شوند و شيعيان و رهبران آنان نيز در معرض عمليات تروريستي هستند. در ماه ژوئن سال 2000 يک مين جاده‌اي، باعث به شهادت رسيدن دوازده نفر از شيعيان و زخمي شدن بيست تن از آنان شد که البته هدف از آن، به قتل رساندن مولوي افتخار حسين انصاري، وزير پيشين مسکن اين کشور بوده است. همچنين در ماه نوامبر سال 2000 سيد مهدي، فرزند سيد مصطفي، روحاني معروف شيعه در کشمير به همراه پنج تن از همکارانش به وسيله بمب‌گذاري شهيد شد؛ او از رهبران سياسي شيعيان و همچنين عضو حزب کنگره بوده و اين شهادت باعث شد که شيعيان تظاهرات خياباني بزرگي را تدارک ديده و تجمعاتي را بر پا کنند. همچنان که شيعيان در پاکستان به دست افراطيون وهابي به قتل مي‌رسند، اين اخبار نگراني شيعيان جامو و کشمير را از اهداف دولت پاکستان و اهداف گروه‌هاي طالبان براي حمله به شيعيان روشن‌تر مي‌کند. هرچند جوانان شيعه براي دفاع از خود در برابر تهاجمات وهابيون و افراطيون در سال 1989 تشکيلات شبه نظامي ايجاد كردند، اما رهبران شيعيان در سريناگار، اهداف اين جوانان را اقدامات جدايي‌خواهانه و مستقل بودن اعلام کرده‌اند. در آغاز اين تشکيلات شبه نظامي شيعيان به نام گروه «پاسبان اسلام» شناخته مي‌شدند، اما در سال 1992 اين گروه به نام «حزب المومنين» تغيير نام دادند. اما در اين انتخابات پارلماني جديد کشمير که اين هفته برگزار شد، رهبران شيعي موقعيت مناسبي دارند. در این زمینه، روز جمعه، روحاني شيعه آقا سيد حسن در برابر برخي فضاسازي‌ها، اعلام کرد که ايران دخالتي در انتخابات پارلماني جامو و کشمير ندارد. [url]http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=46236[/url]

[color=blue]ایرانی‌ها گروگان بودند؛ نه دزد دریایی![/color] در پی عملیات یک کشتی روسی علیه دزدان دریایی در سواحل سومالی 8 تبعه ایرانی که در کشتی دزدان اسیر بودند، آزاد شدند. سفارت ایران در مسکو دراین‌باره اعلام کرد که کشتی جنگی نیروی دریایی روسیه (آدمیرال پانتلییف) با اقدام علیه دزدان دریایی در 15 مایلی شرق سواحل سومالی 8 نفر از اتباع ایرانی که توسط دزدان دریایی سومالی به مدت 80 روز به اسارت گرفته شده بودند را آزاد ساختند. منابع خبری در سفارت بدون اینکه توضیح بیشتری ارائه کنند، همچنین اعلام کردند در کنار ایرانی‌ها همچنین چند نفر پاکستانی نیز از بند آزاد گشتند. این در حالی است که پیشتر تصور می‌شد اتباع ایرانی و پاکستانی حاضر بر روی عرشه دزدان دریایی از اعضای گروه آنها به‌شمار می‌روند. [url]http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=2067[/url] [color=blue]ایرانی بودن كشتی ربوده‌شده تكذیب شد[/color] ‌ایران گزارش‌های منتشرشده در مورد اینكه یكی از كشتی‌های ربوده‌شده توسط دزدان دریایی سومالی در روز شنبه 12 اردیبهشت‌ماه تحت اجاره این كشور بوده است، رد كرد. بنابراین خبر، روز گذشته دزدان دریایی سومالی دو كشتی باری را در آب‌های خلیج عدن ربودند و اعلام كردند یكی از این كشتی‌ها به سمت ایران در حركت بوده است. محمدحسین داجمر، مدیرعامل شركت كشتیرانی جمهوری اسلامی، دراین‌باره به شبكه press tv گفت:كشتی‌ای كه با بار وسائل نقلیه از اوكراین حركت كرده بود، به احتمال زیاد به همین كشور متعلق بوده است. یك دزد دریایی روز شنبه به فرانس پرس گفته بود: افراد ما دو كشتی را تصرف كرده‌اند كه یكی از این كشتی‌ها در حال حمل وسائل نقلیه بود و كشتی دوم هم در حال حمل بار برای تجار سومالی بود. یكی از فرماندهان دزدان بدون ذكر نام خود، كشتی نخست را متعلق به اوكراین دانست كه از برزیل به سمت ایران در حال حركت بوده است اما داجمر تاكید كرد طی روزهای گذشته هیچ كشتی ایرانی با هیچ‌گونه مشكلی در خلیج عدن مواجه نشده است. [url]http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=2040[/url] [color=blue]حمله دزدان دریایی به یک کشتی خنثی شد[/color] دزدان دریایی که قصد داشتند به يک کشتي ايتاليايي در خليج عدن حمله کنند پس از مداخله يک بالگرد و يک ناوچه نيروي دريايي مجبور به فرار شدند. به گزارش مانا ، کشتي "نورلند" متعلق به شرکت" فيناوال ناويگيت" در حالی که از سمت غرب به سمت شرق خليج عدن در حرکت بود متوجه حضور کشتی دريايي در کنار خود شد. این درحالی است که با حضور ناوچه ايتاليايي ماسترال که در منطقه حاضر بود و با مداخله يک فروند بالگرد، دزدان دريايي مجبور به فرار شدند . [url]http://mana.ir/news/?uiq=7376[/url]

سلام شما ها چه حوصله اي دارينا من كه رسما كم آوردم فقط يه صفحه را تونستم بخونم [quote]این پاکستان وقتی ایران رو فوت میکردی نا نداشت بلند بشه تو اواخر جنگ با وجود اینکه این قدرت رو داشت خیلی راحت تا نیمه کشور ما بیاد نیومد و تازه وقتی هم که قضیه طالبان جدی شد و میخواستیم حال طالبان رو بگیریم و البته در اون شرائط مسلما از شوروی بدتر سرمون می اومد این پاکستان بودکه خودش رو انداخت وسط و به ما کمک کرد بدون جنگ طالبان رو تقریبا از شرش راحت شیم وگرنه طالبان رسما لشکرکشی کرده بود بیاد ایران رو بگیره.. [/quote] ميشه بيشتر توضيح بدين قضيه جالب شد كلي حرف و سوال داشتم كه وقت گفتنشو ندارم در ضمن قدر ثبات سياسيو بدونيم اگه نباشه وضع ما هم كمي از پاكستان نداشت حتا بدتر بود

سلام اين آمريكاييا دنباله بهونه ميگردن جه پاشونو تو منطقه سفت تر كنن اگه ارتش پاكستان نتونه از پس طالبان بر بياد پس چه جوري مي خواد با هند بجنگه؟؟؟

سلام من وقتي اين مطلب را خوندم داشتم از تعجب شاخ در مي آوردم ببينم كسي در اين باره چيزي ميدونه آيا واقعا اين مطلب صحت دره؟؟؟ بعد از مدت‌ها ایام امتحانات بالاخره امروز این امکان حاصل شد تا شروع کنم مطالعه‌ی کتاب "استراتژی پیرامونی اسرائیل" چاپ موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، که یک ماه پیش خریداری کرده بودم. خیلی دلم می خواست بخونمش اما گرفتاری‌هایم اجازه نمی‌داد. برای به دوستانی که علاقه‌مند به مطالعه تخصصی در رابطه با مسئله صهیونیسم‌شناسی هستند توصیه میکنم مطالعه‌اش کنند. این کتاب به نگارش محمد تقی تقی‌پور، تکاپوی اطلاهاتی رژیم صهیونیستی در اوضاع خاورمیانه از جنگ جهانی دوم به بعد و نقش استعمار در کمک به اسرائیل و همچنین تلاش اسرائیل برای نفود و ارتباط با کشورهای منطقه توسط موساد را دقیقا مورد بررسی قرار میدهد. نکته‌ی جالبی که باعث شد در اینجا بنویسم در رابطه با انقلاب اسلامی ایران بود که نگارنده با ادله‌ی خود مدعی است موساد و ساواک در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر فعالیت میکردند، لکن در عین حال شکل‌گیری انقلاب را محتمل نمی‌‌دانستند. اما هنگامی که متوجه این رویداد تاریخی شدند با تمام تلاش سعی در آسیب زدن به انقلاب و همچنین ایجاد مشکلات فراوانی کردند. یکی از آن موارد موضوع ناپدید شدن 48 فروند جنگنده‌ی F-14 است که متن کتاب را در ذیل عینا آورده‌ام: « ناتوانی و ضعف سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی صهیونیسم و غرب، در درک و تشخیص پیروزی قریب‌الوقوع انقلاب اسلامی و سقوط سلطنت [پهلوی] تا آن اندازه بود که حدود چند ماه قبل از این رویداد بزرگ تاریخی، ده‌ها فروند جنگنده اف 14 به ایران تحویل داده بودند. به نوشته آری‌بن منشه نویسنده‌ی یهودی در این‌باره: اسرائیل سریعا با فرمانده‌‌ی نیروی هوایی ایران وارد همکاری شده، او را در قاچاق 48 فروند هواپیمای اف-14 به پایگاهی در شما [صحرای] سینا یاری کرد. این هواپیماها بعدا به تایوان فروخته شد... دولت کارتر که از حوادث جاری در ایران بی اطلاعات بود این هواپیماها را در سپتامبر 1978 [بین شهریور و مهر 1357] به شاه ایران اهدا کرده بود. » (....) «نکته‌ی جالب و ضروری اینجاست که به فاصله‌ی خروج شاه از ایران در تاریخ 26 دی‌ماه 1357 و بازگشت امام خمینی از پاریس به تهران در تاریخ 12 بهمن‌ماه 1357، یعنی در خلال این مدت 16 روزه، صهیونیست‌ها دست به این اقدام و عملیات زدند.» http://alhadid.blogfa.com/cat-14.aspx

سلام اين خبر را اگه نخونديد بخونيد فرانسه در امارات پايگاه دريايي مي زند [url]http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=77686&highlight=%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87#77686[/url] اين خبر هم زيادي قديميه و بيش تر مربوط به عربستانه ولي خب خوندنش بد نيست ارزيابي قرارداد تسليحاتي آمريكا با كشورهاي منطقه خاورميانه و تأثيرات منطقه‌اي آن دكتر علي بيگدلي، استاد دانشگاه و كارشناس مسائل بين‌المللي روز چهارم اوت 2007، نيكلاس برنز معاون سياسي وزارت امور خارجة آمريكا اعلام كرد، رئيس جمهور با فروش 53 ميليارد دلار تسليحات متعارف پيشرفته به چهار كشور خاورميانه موافقت كرده است. اين پيشنهاد بايستي به تصويب كنگره برسد، اما برخي از سناتورها با فروش اسلحه به عربستان و امارات مخالفت كردند. فروش اين حجم از سلاح‌هاي مدرن و متنوع از سوي آمريكا به كشورهاي مصر، عربستان و امارات (به غير از اسرائيل)، نشان‌دهندة تغيير راهبرد نظامي واشنگتن نسبت به منطقة خاورميانه است. اين قرارداد جنجالي گرچه رسماً تحقق پيدا كرده، اما در آمريكا، اتحادية اروپا و بويژه در منطقه، با عكس‌العمل‌هاي متفاوت و گاهي شديد روبه‌رو شد. طبق اظهارنظر برخي از خبرگزاري‌ها، جمهوري اسلامي ايران نيز مذاكره براي خريد 250 فروند ميگ 21 را با روسيه آغاز كرده است. گرچه اين تغيير راهبرد اين روزها ناشي از ناكامي نظامي – سياسي آمريكا در عراق است، اما از زمان فروپاشي شوروي تاكنون آمريكا راهبرد منطقه‌اي خود را بارها تغيير داده است. پيش از 11 سپتامبر 2001، راهبرد نظامي آمريكا بيشتر روي شوروي – اروپا – شرق آسيا و خاورميانه مستقر شده بود. آنچه براي رؤساي جمهور آمريكا، قبل از بوش، در اولويت قرار داشت، پياده كردن طرح «نقشة راه» به منظور برقراري صلح ميان فلسطين و اسرائيل و اعمال سياست مهار دوگانة ايران و عراق بود. در اين دوره، عربستان به عنوان مهم‌ترين متحد واشنگتن به حساب مي‌آمد؛ به‌طوري كه آمريكا به اتكاي عربستان و ديگر اعضاي شوراي همكاري خليج فارس، سياست‌هاي خود را عليه ايران و عراق پيش مي‌برد. در پي شكست سياست مهار دو گانه و ناكامي در اجراي نقشة راه و بويژه پس از حادثة 11 سپتامبر، عملاً آمريكا در خاورميانه در انزوا قرار گرفت. هرچند روابط تهران – واشنگتن براي مدت كوتاهي بعد از 11 سپتامبر رو به بهبودي گذاشت، زيرا ايران جزو نخستين دولت‌هايي بود كه اقدام تروريستي 11 سپتامبر را محكوم و در حملة آمريكا به افغانستان براي سقوط طالبان با واشنگتن همكاري كرد. اما بهبودي روابط به سرعت به سردي گراييد و سياست آمريكا نسبت به عراق رفته‌رفته شكل حملة نظامي به خود گرفت. بعد از 11 سپتامبر روابط رياض – واشنگتن پس از نيم قرن اتحاد و دوستي به يكباره به تيرگي كشيده شد، زيرا از يك طرف مردم مصر، عربستان و امارات در يك واكنش دور از انتظار در ساعات پس از واقعة 11 سپتامبر دست به شادماني زدند و اين سه دولت، بويژه عربستان تحت فشار كانون‌هاي سلفي‌گري در محكوم كردن اين اقدام تروريستي عكس‌العمل مناسبي از خود بروز ندادند. روابط ميان آمريكا و عربستان زماني به تيرگي بيشتر گراييد كه مشخص شد از نوزده هواپيمارباي تروريست كه مرتكب واقعة 11 سپتامبر شدند، پانزده نفرشان از شهروندان سعودي و چهارنفرشان از اتباع امارات بوده‌‌اند. ادعاي محافل اطلاعاتي آمريكا داير بر كمك‌هاي سعودي و امارات و تجار اين كشورها به القاعده، سطح تيرگي روابط را افزايش داد. هرچند عربستان و امارات اعلام كردند كه تابعيت اين افراد را قبلاً لغو كرده بوده‌اند. در اين راستا، چارلز اسكامر Charles Schumer سناتور سرشناس جمهوريخواه، عربستان را متحدي «دغل‌باز» ناميد كه در برابر منافع آمريكا دست به بازي دو گانه‌اي زده است. وي پيشنهاد كرد كه دولت بوش بايستي تمام همكاري خود با دولت رياض را به سرعت كاهش دهد. جورج بوش نيز در بحبوحة سردرگمي دولت و ملت آمريكا، عربستان را پمپ بنزيني بزرگ دانست كه بدون هيچ مسئولي به حال خود رها شده و ممكن است هر لحظه منفجر شود. بعد از 11 سپتامبر و پس از طرح راهبرد «محورت شرارت» و ميليتاريزه كردن سياست منطقه‌اي خود، بوش، اسلام و كشورهاي اسلامي را كانون پرورش و حمايت تروريسم اعلام و اضافه كرد موج جديد اسلام‌گرايي خشن، به مراتب از كمونيسم دهه 1960 براي مردم و منافع آمريكا خطرناك‌تر است. به اين ترتيب در پي بحران‌‌سازي جديد، راهبرد مبارزة همه جانبه با تروريسم اسلامي، در صدر سياست نظامي نو محافظه‌كاران آمريكا در منطقه قرار گرفت و بي‌اعتمادي عميقي بر روابط عربستان و امارات با آمريكا حاكم شد.1 آمريكا به جاي پايگاه‌هاي نظامي خود در عربستان و امارات، پايگاه‌هاي جديدي در قطر و بحرين تأسيس كرد. قطر به عنوان مركز فرماندهي نيروهاي نظامي آمريكا در منطقه، اجازه داد آمريكا هرگونه عمليات نظامي در منطقه رااز قطر هدايت كند. پايگاه قطر، پس از پايگاه ناتو در تركيه، بزرگ‌ترين پايگاه نظامي آمريكا در منطقه، با 262 هزار متر مربع و 750 نيروي واكنش سريع و انبار بزرگي از صدها تانك ام – 1 و خودروهاي جنگي برادلي Bradly و جنگنده بمب‌افكن‌هاي پيشرفته اف – 18 و رادارهاي فوق‌مدرن است. پس از حمله آمريكا به افغانستان در سال 2001 كه منجر به سقوط رژيم طالبان و سردي روابط با سعودي شد، سرنگوني رژيم صدام حسين در مارس 2003 توسط آمريكا، مورد حمايت مقامات سعودي قرار گرفت، زيرا صدام هميشه عامل تهديد بالفعلي براي منطقه بود. با تصرف عراق، آمريكا اطمينان پيدا كرد كه در قلب خاورميانه هم بر منابع عظيم نفتي دست يافته و هم به پايگاه زميني ارزشمندي كه مي‌تواند منطقه و بويژه جمهوري اسلامي ايران را تحت فشار و كنترل خود درآورد. از سوي ديگر سرمايه‌گذاري‌هاي آمريكا و اسرائيل روي منابع نفتي كشورهاي تازه استقلال يافتة شوروي در قفقاز و آسياي ميانه و تأسيس پايگاه نظامي در اين منطقه، سطح وابستگي نظامي و نفتي آمريكا به عربستان و امارات را كاهش داد. اما هنوز وجود 65 درصد از ذخائر شناخته شدة نفت جهان در منطقة خليج فارس و همچنين سطح بالاي سرمايه‌گذاري كمپاني‌هاي آمريكا در اين منطقه و بويژه در ظهران عربستان است و نقش عربستان در كنترل توليد و قيمت نفت در اوپك به نفع غرب، به آمريكا شهامت ايستادگي و رويارويي در مقابل عربستان را نمي‌دهد. 2 غير از نفت، احساس نگراني كشورهاي حوزة خليج فارس از تبديل ايران به يك كشور اتمي، بار ديگر آمريكا و اين كشورها را به هم نزديك كرده است. از جانب ديگر، گرفتار شدن آمريكا در عراق و افغانستان و نفوذ ايران در ميان شيعيان عراق، باعث شد تا آمريكا نزديكي روابط با كشورهاي همساية عراق و بويژه عربستان را بيشتر مورد توجه قرار دهد. ديدار ملك‌عبدالله پادشاه عربستان در سال 2006 از آمريكا، به عنوان ميهمان ويژة رئيس جمهوري، روابط ميان دو كشور را تا حدود زيادي احياء‌كرد. اما در چنين موقعيتي آنچه حائز اهميت است، بي‌توجهي آمريكا به موضوع حقوق بشر در مصر و بويژه در عربستان است؛ زيرا قبلاً و در دورة ابهام روابط، هر روز سازمان‌هاي بين‌المللي و وزارت امور خارجة آمريكا، مصر و عربستان را به نقض حقوق بشر و عدم رعايت دموكراسي متهم مي‌كردند، ولي اينك دموكراسي بوش در خاورميانه با شكست روبه‌رو شده است. آمريكا به‌منظور كنترل نفوذ ايران در عراق و افغانستان، دست به تشكيل ائتلافي مركب از مصر، عربستان و اردن زده است تا اين كشورهاي سني را وادار به جلوگيري از اشاعة مثلث شيعي ايران، عراق و لبنان كند. بنابراين فروش سخاوتمندانه تسليحات آمريكا به كشورهاي عرب به اضافه اسرائيل، نتيجة اين چنين معادلاتي طي سال‌هاي پس از 11 سپتامبر مي‌باشد. اينك تأثير فروش اسلحه را بررسي مي‌كنيم. 1 – سازمان ملي بازرسان آمريكا در گزارشي به سنا اعلام كرده است كه پرزيدنت بوش از 18 هدفي كه در عراق دنبال مي‌كرد، پس از سه سال و نيم فقط به سه هدف - آن هم به طور نسبي - دست يافته است. بنابراين با توجه به ناكامي آمريكا در عراق و نظر به اينكه بوش ماه‌هاي آخر رياست جمهوري را پشت سر مي‌گذارد و شديداً تحت فشار كنگره، با اكثريت دموكرات براي خروج نيروهاي آمريكايي از عراق قرار گرفته است، پيش‌بيني مي‌كند چنانچه ناچار شود به هر دليلي و به هر شكلي عراق را رها كند، بايستي در پي تأسيس و تقويت پايگاه‌هاي نظامي خود در كشورهاي متحد منطقه‌اي خود باشد تا از نفوذ و دخالت همسايگان عراق و بويژه ايران در آينده و شكل حكومت اين كشور جلوگيري كند. 2 – تنها هدف آمريكا در حوزة خليج فارس و خاورميانه، محدود كردن حاشية امنيتي و نفوذي ايران است. اگر فروش اسلحه با اين حجم صحت داشته باشد، اولاً منطقه را با نوعي ناامني نظامي روبه‌رو خواهد كرد، ثانياً همانند دوران جنگ سرد، دور جديدي از مسابقة تسليحاتي و خريد و انبار كردن تجهيزات نظامي را به راه خواهد انداخت و ثالثاً ممكن است فروش اسلحه يك ترفند سياسي باشد تا به اين وسيله ايران و برخي ديگر از كشورهاي منطقه از جمله سوريه را وادار كند كه براي خريد اسلحه به روسيه و اروپاي غربي متوسل شوند؛ زيرا موضوع فروش اسلحه موج كوتاهي بود كه زود فروكش كرد. فروش 300 ميليون دلار هواپيماي جنگي از سوي روسيه به اندونزي كه تحت نفوذ آمريكاست، در واقع باجي بود كه آمريكا به روسيه داد. روسيه در رويارويي ايران و آمريكا كاملاً به يك بازيگر دو چهره تبديل شده است. شايد در چنين شرايطي ما هم چاره‌اي جز اين نداريم كه روسيه را به نوعي در كنار خود و در شوراي امنيت داشته باشيم. بنابراين به نظر مي‌رسد جنجال فروش اسلحه با اين حجم بيشتر به يك حقة سياسي شباهت داشته باشد تا يك واقعيت نظامي؛ زيرا عربستان به قدري از منابع متنوع اروپايي – آمريكايي طي چند سال گذشته سلاح خريداري كرده كه قطعاً ظرفيت كاربري آن را ندارد. به اين ترتيب با نگاه بدبينانه، اين امر مي‌تواند بازي سياسي و به راه انداختن يك جنگ رواني عليه ايران باشد. بنابراين بايستي در مواجهه با چنين رفتارهاي سياسي، دولتمردان ما با دقت نظر و خويشتن‌داري روبه‌رو شوند؛ زيرا اصولاً سياست، بيشتر گزافه‌گويي است تا واقعيت‌گويي و غربي‌ها در اين شيوه مهارت كافي دارند! پي‌نوشت‌‌ها: 1 – دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي وزارت امور خارجه، خلاصه مقالات دوازدهمين همايش بين‌المللي خليج فارس 14 و 15 اسفند 1380. 2 – از 1003 ميليارد بشكه نفت ذخيره شدة جهان، 663 ميليارد بشكة آن در خاورميانه به اثبات رسيده است. براي اطلاعات بيشتر به مجلة نگاه سال سوم شمارة 28 – آبان 1381، ص 4 مقالة «استراتژي امنيت ملي آمريكا پس از 11 سپتامبر» رجوع كنيد. [url]http://aja.ir/main.asp?status=articles&id=2[/url]

سلام خوب بله ديگه مطلب كامل بود چه سوالي برام پيش بياد(ولي اگه راستشو بخواي من اصلا مطلبو نخوندم همين طوري گذري يه نيگايي بش انداختم) با اجازه ي جناب كلنل اولین هواناو در سال ۱۹۵۲میلادی توسط نوآور بریتانیایی کریستوفر کاکرل ساخته شد. کاکرل با آزمایش‌های ساده‌ای به‌وسیله موتور یک جاروی برقی و دو قوطی استوانه‌ای اصول کاربردی یک وسیله نقلیه متکی به بالشتک هوا را ثابت کرد. وی نشان داد که زمانی که بالشتک با فشار به بیرون بدمد وسیله نقلیه به آسانی بر روی سطح جنبش‌پذیر خواهد بود. این کار به آن وسیله نقلیه امکان حرکت بر روی گل نرم، آب و مرداب و مانداب و همچنین زمین سفت را می‌دهد. [url]http://newcoy.persianblog.ir/post/316[/url] به اين دوتا سايت هم يه سري بزنيد اطلاعات به درد بخوري دارن [url]http://www.aftab.ir/lifestyle/view.php?id=132925[/url] [url]http://forum.bitiran.com/f619/%D9%87%D8%A7%D9%88%D8%B1%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%AA-18597.html[/url]

سلام [quote]به ادعاي اين موسسه تحقيقاتي، کشورهاي ثروتمند نفتي طي سالهاي 2003 تا 2008 ميلادي بيش از60 درصد از حجم واردات سلاح را به خود اختصاص داده اند [/quote] [quote]در اين گزارش با اشاره به اينکه حجم تجارت سلاح طي هشت سال گذشته 21 درصد افزايش يافته، آمده است: کشورهاي خاورميانه 38 درصد اين ميزان را به خود اختصاص داده اند.[/quote] بالا خره 60 درصد يا 38 درصد

سلام [quote]هاورکرافت، از دهه 1990 پا به عرصه وجود نهاده و با وجود مشکلات متعدد, توانسته جای خود را در زندگی بشر امروز باز کند.[/quote] 1990 كه اشتباهه تاريخ درستو بنويس [quote]کشور ایران جزو معدود کشورهایی است که در همان سال های اولیه تولید هاورکرافت نظامی به این تکنولوژی شناورها دست یافت[/quote] ببينم يعني قبلانقلاب هم ما فناوري ساخت هواناو رو داشتيم؟؟؟

اين ماجرا را به روايت دوخبرگزاري بخوانيد: یکی از زندانبانان در زندان آمریکایی گوانتانامو، در گفت و گو با شبکه تلویزیونی الجزیره قطر، چگونگی مسلمان شدن خود در این زندان را شرح داد.به گزارش گروه اخبار صوتی و تصویری ایرنا، شبکه الجزیره روز دوشنبه گفت: در حالی که همواره رابطه بین زندانی و زندانبان، رابطه خوبی نیست، اما آنچه در زندان گوانتانامو به وقوع پیوست یک استثنا بود. شبی از شب های سال ‪ ۲۰۰۴‬مسیر زندگی تری هولدبروکس یک سرباز آمریکایی که نگهبان شب بود تغییر کرد، به گونه ای که شهادتین خود را در برابر زندانی شماره ‪ ۵۹۰‬که تبعه مغرب (مراکش ) و به ژنرال معروف بود بر زبان آورد و مسلمان شد. تری هولدبروکس در تشریح چگونگی مسلمان شدن خود به شبکه الجزیره گفت: سرباز ارتش آمریکا بودم و به عنوان نگهبان در زندان گوانتانامو کار می کردم و همانجا اسلام آوردم. پیش از آن، بیشتر ساعات شب را با نوشیدن افراطی شراب سپری می کردم. وارد ارتش شدم، زیرا مایل بودم زندگی من بهتر از زندگی والدینم باشد. مسوولان ارتش پیش از بردن ما به گوانتانامو کوشیدند به هر نحو ممکن، کینه و تنفر از زندانیان این زندان را در دل سربازان ایجاد کنند. ‪ ۷۷۵‬زندانی در این زندان بودند و من نمی توانستم بپذیرم که همه آنها علیه آمریکا توطئه کرده باشند. بنابراین چنین تصوری از آنها در ذهن من بی ارزش بود و پس از مدتی هم این امر به من ثابت شد، زیرا ‪ ۵۵۰‬نفر از این زندانیان اکنون در کشورهای خود حضور دارند و هیچ گناه و اتهامی علیه آنان وجود ندارد. این زندانیان معمولا خندان بودند. هر کس اموری در زندگی و دین خود دارد که از آن بهره های روحی می برد، ولی من از داشتن چنین اموری محروم بودم. بارها صدای اذان برای ادای نماز را می شنیدم و گفته های زندانیان در نمازهایشان را هم می شنیدم. اذان و نماز آنان برای سربازان ارتش آمریکا امری ناراحت کننده بود و آنها هیچ اهمیتی برای فرهنگ و دین زندانیان قائل نبودند و هیچ کس فکر نمی کرد که بعضی از سربازان ممکن است با زندانیان سخن بگویند. وی افزود: زندانی شماره ‪ ۵۹۰‬که ژنرال نامیده می شد، فردی خوشنام برای سربازان نبود، زیرا پرسش هایی را مطرح می کرد که انسان را به فکر فرو می برد، بدون اینکه وارد بحث و احتجاج شود. همین فرد بود که اسلام را به من شناساند و من شهادتین را در برابر او بر زبان آوردم و او نیز اسلام آوردن را به من تبریک گفت. من معتقدم درک مفاهیم اسلام برای همه امکانپذیر است و ما می توانیم مسلمانان خوبی باشیم در عین حال که آمریکایی هستیم. هولدبروکس در ادامه افزود : از جمله مسائلی که پس از اسلام آوردن، توجه مرا جلب کرد این بود که اگر دری بر روی انسان بسته شود ، خداوند در دیگری را که بهتر از آن است می گشاید. اسلام را در گوانتانامو کشف کردم، در حالی که در هیچ مکان دیگری از جهان نتوانسته بودم به آن دست پیدا کنم. http://www.khabarfarsi.com/news-570060.htm به گزارش هفته‌نامه آمريكايي نيوزويك، اين نظامي در شبي كه به نگهباني مشغول بود بر اثر گفتگو با زنداني شماره 590 كه يك مغربي ملقب به جنرال بوده است تحت‏تاثير قرار گرفت. اين جريان در آغاز سال 2004 در حاليكه هولدبروكس(نظامي آمريكايي) نيمي از خدمت خود را در گوانتانامو گذرانده بود، اتفاق افتاد. به نوشته اين هفته‌نامه، هولدبروكس تا آن روز وظايف روزمره خود را انجام مي‏داد: همراهي با زندانياني كه براي بازجويي مي‏بردند و يا گشت زدن مقابل سلولهاي انفرادي براي اطمينان از اينكه آنها با يكديگر نامه رد و بدل نكنند. ولي شبهايي كه نوبت نگهباني او بود برايش به كندي مي‌گذشت. هولدبروكس مي‌گويد: تنها كاري مي توانستي انجام دهي اين بود كه حياط زندان را وجب كني. به همين علت او بخشي از شبها روي زمين درحاليكه يك پايش را بر روي پاي ديگر مي انداخت ، از شبكه فلزي درهاي سلولها با زندانيان به صحبت مي نشست. به گزارش نيوزويك، هولدبروكس با جنرال كه اسم اصلي او احمد الراشدي است ارتباط عميقي برقرار كرد و گفتگوهاي آنها كه اواخر شب به پايان مي رسيد باعث شد كه او درباره زندان هر چه بيشتر دچار ترديد شود و فكر فرو رود. او بلافاصله به خريدن كتبي درباره زبان عربي و اسلام روي آورد و بالاخره يكي از گفتگوهاي شبانه با الراشدي در آغاز سال 2004 منجر به اداي شهادتين هولدبروكس شد. او از بين شبكه آهني در سلول، قلم و كاغذي به الراشدي داد و از او خواست شهادتين را به زبان انگليسي و سپس به زبان عربي با حروف انگليسي بنويسد، سپس با صداي بلند شهادتين گفت و مسلمان شد. اين هفته‌نامه آمريكايي مي‏افزايد: محققان بايد از زاويه ديگري به گوانتانامو توجه كنند و به مسائلي ديگر علاوه بر بدرفتاري با زندانيان و ناديده گرفتن حقوق آنان بنگرند. هولدبروكس كه سال 2005 به خدمت در نيروهاي مسلح امريكا پايان داد نشان مي دهد اگر پرده ها كنار برود متوجه مي شويم مسائل ديگري هم در گوانتانامو اتفاق افتاده و آن گفتگوهايي است كه ميان زندانيان و نگهبانان درباره مسائل سياسي، ديني و حتي هنري مانند موسيقي ديده مي شود. اين گفتگوها ناشي از روحيه كنجكاوي آنها و بلكه كشش عاطفي انسانها است. راشدي كه 5 سال در گوانتانامو بود و سال 2007 آزاد شد در نامه اي الكترونيكي كه از منزلش در مغرب به نيوزويك فرستاده مي گويد: «زندانباناني كه كمي حرمت زندانيان را نگه مي داشتند،‌ با آنان به صحبت مي‌پرداختند و ما درباره هرچيزي صحبت مي كرديم، چيزهاي معمولي تا دغدغه هاي مشترك.» نيوزويك سپس مي افزايد: مورد هولد بروكس يك مساله استثنايي است و البته گرچه مورد ديگري از اسلام آوردن در زندان گوانتانامو گزارش نشده است، به گفته راشدي افراد ديگري هم بوده اند كه از خود براي تشرف به اسلام تمايل نشان داده‌اند. بنا به گزارش اين هفته‌‌نامه امريكايي،‌ ترديد نظاميان امريكا درباره گوانتانامو و اينكه افراد در بند آن بدترينها هستند – به سال 2002 باز مي گردد. براندون نيلي كه سال 2002 نخستين زندانيان را به گوانتانامو برده به نيوزويك گفته است: « تعدادي از ما نظاميان از خود مي‌پرسيديم چرا با اين زندانيان اينگونه بد‌رفتاري مي‌شود؛ حتي اگر تروريست باشند.» هولد بروكس كه دوران سختي را در شهر فينيكس پشت سر گذاشته بود و والدين او معتاد به مواد مخدر و خود او غرق مشروبات الكلي بود. اكنون مي گويد: « بسياري از مردم آمريكا از خدا غافلند ، ولي حتي در اين مكان زندانيان به نماز پايبندند.» http://www.mazhabnews.com/fa/pages/?cid=1194

سلام هادي جان منظور وقتي پرواز ميكنه نيست وقتيه كه مثل بقيه ي شناور ها روي سطح آب حركت ميكنه در واقع كاري به قايق پرنده نداره فناوري ساخت شناور با بدنه ي بدون اصطكاك با آب اصل كاره

سلام 1-يكي از استادامون مي گفت وقتي در سال ... زيردريايي ........ساختيم و در خليج فارس آزمايش كرديم رسانه هاي غربي گفتن ايران يه زيردريايي ساخته كهاصلا شناسايي نميشه ولي ما كه خودمون مي دونستيم چي ساختيم بدنه ي زيردريايي را از....ساخته بوديم ولي در كل خوبي ساخت جنگ افزار در داخل اينه كه دشمن از مشخصاتش اطلاعي نداره 2-يادتونه دو هفته پيش گفتم چند تا خبر خوش دريايي دارم كه سريه دوتاشو كه زياد سري نبودن دربارشون مطلب جمع كردم انشاءالله هر وقت سايت دوباره پر خواننده شد سعيدو بقيه ي مديرا هم اومدن مي ذارم رو سايت :1-زيردرياييبي سرنشين مستقل از سامانه ي رانش.كه شايد يكي از پنهانكار ترين زيردريايي هاي جهان باشه و براي اولين بار د ايران ساخته شده با ماموري شناسايي 2-درباره ي يه قايق پرنده كه با آب هيچ اصطكاكي نداره(البته شايد درباره ي اين يكي نتونم زياد چيزي بگم) 3-چقدر تو اين مقاله «اين در حاليست كه»به كار رفته بود

در كل موافقم اما از اين ريانووستي به جز تعريف و تمجيد از روسيه چه چيزي ميشه انتظار داشت

سلام آقا ارشيا اگه ميشه اسم تاپيكو عوض كنم من هم فعلا كار دارم عصر گزارش كاملي از اين گرگانگيري تو همين تاپيك قرار ميدم

سلام درسته كه براي ما اين دولت دست نشانده ي صهيونيست ها واقعا غيرقابل تحمله ولي اگه بتونه يه كاري بكنه كه تو اروپا چند دستگي بشه خيلي به نفع ماست ايجاد اين پايگاه شروع دور جديدي از جاسوسي ها و خطر ها و تنش ها عليه ماست

سلام 1-flare=باريكه و chaff=شراره 2-براي خنثا كردن اثر شراره ها .موشك هاي گرماياب علاوه بر جستو جوي امواج فروسرخ امواج فرا بنفش را هم تعقيب ميكنند و اين طوري مي تونند از دست اين فريب دهنده ها راحت بشن 3-بابا جك توربو با اين توضيحي كه درباره ي باريكه دادي من هم كه ميدونستم چيه هنگ كردم راحت بگو يه نوار هايي از جنس فلز و معمولا آلومينيوم كه امواج راداريو بازتابش ميكنند و ....

سلام جناب كلنل عزيزبه خاطر مطالب مفيدي كه در چند وقت اخير در اختيار ما قرار داديد تشكر مي كنم ولي منظور از زره ي صدفي همون زره ي ساندويچيه يا يه چيز ديگه ست؟ يه سوال ديگه اين تانك با اين پضعيت برجك بازهم ميتونه بدون تعمير در ميدان جنگ حاضر بشه آخه انگار آسيبش زياد جدي نيست(عجب زره ي مقاومي داره)

اين موشك با آر.اس.24 چه فرقي ميكنه همين طور با توپول ام؟ تاحالا كه پيشرفته ترين موشك اون بود و اسمي هم ازاين يكي نبود؟

سلام [quote]nasirirani جان به علت طولاني بودن مطلب، اواخر تاپيك ارسال نشده . لطفاً بقيه را در يك پست مجزا ( به همراه منيع ، ارسال كنيد )[/quote] راست ميگه بابا اين مطلبو بايد تو چند تا پست ارسال مي كردي تا خوندنش آسون تر بشه منم با دروغ بودن اين مسئله كاملا موافقم اگه عكساي اين مطلبم با ايرادات وارد به اون ها داشته باشيو بذاري كاملا مشخص ميشه ارسال اين مطلب لازم بود دستت درد نكنه

سلام منم خودم معني حضيض رو نمي دونم ولي انشاء الله فردا از دانشكده ي هوافضا مي پرسم به اطلاعتون مي رسونم

کاپیتان میراک از نیروی دریایی عراق ،ناگهان با نزدیک شدن قایقی در میان امواج مواجه می شود ، اما به نظر می رسد بسیار کوچک تر و سریعتر از یک قایق ماهیگیری باشد. این کاپیتان در حالی که زنگ خطر گشتی شماره 103 نیروی دریایی عراق به صدا در می آید ، گفت:‌ مسیر را تغییر دهید باید تدابیری اتخاذ کنم. مسلسلچی گشتی 103 که در دو کیلومتری سکوی نفتی خور الامیه در جنوب عراق قرار دارد، قایق مورد نظر را نشانه می گیرد. یک افسر نیروی دریایی انگلیس که رهبری عملیات آموزشی برای نیروهای عراقی را بر عهده دارد، به خبرگزاری فرانسه گفت:‌ اگر این یک قایق انتحارطلب بود،‌ مطمئنا هیچ پاسخی نمی داد. این بار تنها یک تمرین بود ، اما در سال 2004 میلادی دو نفر که قصد حمله به این نحو به سکوی البصره را داشتند، کشته شدند. امروزه، نیروی دریایی جدید عراق در آب های ساحلی این کشور به گشت زنی می پردازد و در شناسایی تهدیدهای احتمالی علیه پالایشگاه های نفتی توانایی لازم را کسب کرده است. این سکوها برای عراق بسیار مهم و حیاتی به شمار می روند. اقتصاد این کشور به نفت سیاه بستگی دارد به طوری که حدود 98 درصد از درآمد دولت عراق را تشکیل می دهد. کاپیتان در عرض کمتر از یکساعت شش بار مورد آزمون قرار گرفت. در هر تمرین، افراد مهاجم تاکتیک های خود را تغییر می دادند. بر اساس این گزارش، بالگردهای آمریکایی و ناوهای نیروی چندملیتی بزودی منطقه را ترک و عراقی ها را در بر عهده گرفتن مسئولیت کنترل سکوهای نفتی تنها می گذارند. نیروی دریایی سابق عراق که در جنگ خلیج فارس در سال 1991 میلادی به طور کامل از بین رفت، در حال بازسازی است. مهمترین وظیفه این نیرو حفاظت از سکوهای نفتی است که در یکصد کیلومتری بندر ام القصر میان آب های ایران و کویت قرار گرفته اند. نیروی دریایی عراق در اواخر آوریل باید وظیفه حفاظت از سکوی نفتی خور الامیه را بر عهده بگیرد. چهار ناو جدید نیز بزودی از ایتالیا به نیروی دریایی عراق می پیوندد. قرار است نیروهای نظامی نیروی دریایی عراق که در حال حاضر به 2 هزار نفر می رسد، به شش هزار نفر افزایش یابد. یک افسر عراقی در این زمینه می گوید:‌ فکر می کنم نیروی دریایی کنونی عراق از گذشته بهتر باشد. برخی از دریانوردان در آکادمی دریایی بصره تحصیل کرده اند و در حالی که نرخ بیکاری در منطقه افزایش یافته، نیروی دریایی می تواند برای جذب نیرو و پایین آوردن سطح بیکاری موثر واقع گردد. یکی دیگر از افسران عراقی با اشاره به اینکه حقوق ماهیانه نیروی دریایی به 630 دلار می رسد، از میزان حقوق خود ابراز خرسندی کرد اما گفت :‌ مطمئن نیستم بتوانم بیش از چند سال در این نیرو خدمت کنم. یک گروه از افسران انگلیسی نیز آموزش پرسنل نیروی دریایی عراق را از اواخر سال 2003 میلادی برعهده دارند. کاپیتان ریچارد اینگرام (Richard Ingram) سرپرست گروه آموزشی نیروی دریایی عراق خاطرنشان کرد:‌ نیروی دریایی نسبت به دیگر نیروهای عراق از پیشرفت کمتری برخوردار بوده است. راهی طولانی در پیش است، اما روند پیشرفت خوب است. آرتور مکمیلان / خبرگزاری فرانسه http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=1670 افسران نیروی دریایی انگلیس آموزشهایی را به نیروی دریایی عراق با هدف حفاظت از سكو‌های نفتی و مقابله با خطرات احتمالی ارایه می‌دهند. روزنامه «دارالخلیج» چاپ امارات، با اعلام این خبر نوشت: نیروی دریایی عراق این آموزش‌ها را برای مقابله با هر گونه تجاوز احتمالی به سكو‌های نفتی دریافت می‌كنند زیرا 94 درصد از درآمد‌های دولت عراق از طریق فروش نفت است. http://marinenews.ir/index.php?show=news&maj=news&type2=showz&catid=1649 [color=blue]به تاپيك اخبار نظامي منطقه و جهان منتقل شد ارشيا[/color]

یک پایگاه دریایی فرانسوی قرار است در ماه مه در ابوظبی افتتاح شود و کنفرانسی نیز در بیست و پنجم یا بیست و ششم ماه مه (چهارم یا پنجم خرداد) در مورد همکاری در زمینه امنیت، بین مسئولان نیروی دریایی امارات و فرانسه برگزار می شود. به گزارش خبرگزاری فرانسه از ابوظبی، موسسه تحلیل های نظامی خاور دور و خلیج فارس در بیانیه ای اعلام کرد: این کنفرانس به ریاست شیخ خلیفه بن زائد آل نهیان، رئیس دولت امارات عربی متحده، و نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه، برگزار می شود. یک منبع دیپلماتیک فرانسه در این باره گفت: قرار است سارکوزی این پایگاه را افتتاح کند ولی زمان دقیق دیدار وی از امارات هنوز مشخص نیست. احمد السباب الطنجی، فرمانده نیروی دریایی امارات، نیز به نوبه خود اعلام کرد: این کنفرانس فرصتی است برای برقراری روابط مستحکم تر میان نیروهای دریایی دو کشور و نیز بررسی راه های از میان بردن چالش هایی که این نیروها در منطقه با آنها روبرو هستند. ژرار والن، فرمانده نیروهای دریایی فرانسه در اقیانوس هند، نیز در این باره گفت: در میان این چالش ها می توان به مسئله راهزنی دریایی، تروریسم و قاچاق انسان اشاره کرد. وی افزود: موارد بیشمار راهزنی های دریایی در طول سواحل سومالی در ماه های اخیر تاثیری منفی بر مبادلات بازرگانی بین کشورهای آسیایی و اروپایی و کشورهای حاشیه خلیج فارس و اروپا گذاشته است. فرانسه در ابتدای سال 2008 قراردادی برای ساخت یک پایگاه نظامی دائم با امارات عربی متحده امضاء کرد. وزارت دفاع فرانسه اعلام کرده بود حدود چهارصد نظامی در این پایگاه به خدمت مشغول خواهند شد. http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=1812 [color=green]به تاپيك اخبار نظامي منطقه و جهان منتقل گرديد ارشيا[/color]

سلام حالا جداي اين تعريفا ميشه يه نفر اين عكسا رو توضيح بده والا من چيزي سر در نميارم.اون كلاشه آموزشيه يا تو ميدون جنگ هم بايد اين سيما باهاش باشه Hercules عزيز اگه ميشه يه بار تو يه تاپيك مجزا درباره ي نظر بلژيكيا درباره ي ايران و همين طور درباره ي برنامه ي هسته ايش بنويس.ممنوم ميشم .ببينم تو بلژيك درس ميخوني يا بچه سفيري؟

بابا دمشون گرم پس بالاخره ريشه ي اين[color=red] آويزون[/color] خشكيد باورم نميشه اما چند تا خاطره از دوران دبيرستان: 1-يه روز سال دوم دبيرستان يكي از بچه ها چند تا از داستان هاي [color=red]ش/هو*ت سرا [/color] را [size=18][color=brown]{...}[/color][/size] [color=brown]ويرايش شد . daria جان يه خرده بيشتر دقت كن Babakim1[/color]