[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های 951

  1. 951

    گالری جنگنده -رهگیرها

    McDonnell Douglas F-4 Phantom II
  2. بله دقیقا همینطوره ، گردانهای جنگل متشکل از پاسداران و بیسجیهای بومی های این مناطق و اتفاقا راه بلدهای روستایی و ییلاقی بود و شهدای بسیاری هم در این راه تقدیم کشور عزیزمان کردند . جنایتهای این گروهکها و متقابلا رشادتهایی که گردانهای جنگل در مقابل سرکوب این گروهکهای شرور ، بویژه در مناطق شهر رودسر انجام دادند ، هرگز از یاد مردم این مناطق نخواهد رفت .
  3. در متن ذکر کردم که راویان ، نه راوی . اون راویان هم جامعه آماری در خور توجهی دارند . متاسفانه در این فضا نمیشه بیشتر از این بصورت مصداقی صحبت کرد .
  4. با سلام اگر شکی در صداقت راویان این ماجرا داشتم از بیان خود داری میکردم . مشابه این ماجرا را اتفاقا جناب حاتمی کیا در یکی از برنامه های تلویزیونی هم مثال آوردند .
  5. 951

    لايه هاي پنهاني جنگ

    با سلام نقل قول مربوط به روستاهای شهر قروه در کردستان است .
  6. 951

    لايه هاي پنهاني جنگ

    به گفته شاهدین اون زمان در روستاها ، وقتی به دنبال دستگیر سربازان فراری میرفتند ، خیلی از مشمولان فراری در تنورها و انبارهای غله ی خانگی پنهان میشدند ، برای پیدا کردن سرباز ها اسلحه های با سرنیزه را درون انبارهای غله و تنورهای پر شده از خاک فرو میکردند تا افراد پنهان شده را پیدا کنند . شبیه فیلمهای جنگ ویتنام .
  7. با سلام برای مطالعه دقیقتر تاریخ درباره نفوذ منافقها به جنگل های گیلان ، باید به عملیات هایی که در شرق گیلان ( شهرهای رودسر ، املش ، رحیم آباد ، کلاچای ، چابکسر و سیاهکل ) اتفاق افتاد ، نگاهی اجمالی شود . نقش گردانهای جنگل سپاه در خاتمه این غائله بسیار مهم بود ، با توجه به اینکه بسیاری از سران این گروهکها اصالتا اهل همین شهرهای مذکور بودند ، به جغرافیای منطقه کاملا آشنا بودند و سرکوبشان بسیار پیچیده و متاسفانه با تقدیم شهدای بسیاری بود .
  8. با سلام برادر این مورد که اشاره فرمودید ، روایت نیست ، بلکه واقعیت اون برهه از جنگه ! دیگه نه پولی بود ، نه تجهیزاتی بود ، نه نیروی با انگیزه ای برای ادامه جنگ فرسایشی ، و نه حتی پشتیبانی مردمی ! بعنوان مثال اون زمان دزفول بعنوان شهر پشتیبان جنگ شناخته میشد ، کار بجایی رسید که در دزفول حتی یک لیوان آب هم به رزمنده ها فروخته میشد ! مردمی که به پول اون یک لیوان آب هم نیاز داشتند و رزمنده ای که با رفتاری که بابت فروش آب بهش میشد ، دیگه روحیه ای برای جنگیدن نداشت ! از طرفی واقعیاتی که در یگان های اعزامی سپاه در جنگ اتفاق می افتاد هم در این برهه عجیب و غریب است ، با تغییر نگرش سپاه به کشیدن جنگ به منطقه غرب ، گروههای اعزامی نیروهای سپاه به پادگان های مرزی ، فرستاده میشدند و حتی چندین ماه در این پادگانها منتظر اعزام به خط میماندن ، وقتی خبری از اعزام به خط نمیشد ، اکثرا ترک محل خدمت کرده و باز میگشتن ، عده زیادی حتی بخاطر همین موضوعات از بدنه سپاه استعفا دادند . بعد از چند سال ادامه جنگ ، جوانانی که زندگیشان در چند سال در جنگ گذشته بود ، بعد از سالها که به همسالانشون که در شهر ها مانده بودند نگاه میکردن و پیشرفت اونها را در تحصیلات و کار و زندگی میدیدند ، خیلی هایشان جنگ رو ول کردند و برای ادامه تحصیل به دانشگاه برگشتند . . در موشکافی اواخر جنگ عوامل زیادی هست که باید همزمان و با تاثیری که بر هم داشتند بررسی بشه تا بشه نتیجه عادلانه گرفت .