جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'بمب افکن'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 11 results

  1. در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
  2. http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  3. http://www.milavia.net/aircraft/su-34/gallery/su-34_15.jpg SU-32/34 در واقع حاصل تغییر SU-27 به یک جنگنده - بمب افکن دو سزنشینه می باشد.تاکنون حدود هفت پیش نمنه از این جنگنده , جهت ارزیابی آن به عنوان جایگزینی برای بمب افکنهای تاکتیکی سبک SU-24 فنسر و همچنین در نقش یک هواپیما تهاجمی دوربرد دریاپایه ساخته شده اند.نیروی هوایی روسیه تا مدتها این هواپیما را با نام SU-27IB و جایگزین فنسرهای خود می شناخت , در حالی که سوخوی نام SU-32FN را بریا نمونه اصلی , SU-32FM را برای نمونه تهاجمی دریاپایه و SU-34 را برای بازار صادرات برگزیده بود.برنامه تکمیل این جنگنده تاکنون صدمات زیادی از کمبود بودجه دیده است. نیروی هوایی روسیه در ابتدا سال 2004 را برای ورود به خدمت SU-27IB برگیزده بود , ولی سپس این تاریخ دست کم تا سال 2010 به تعویق افتاد.در جریان آزمایشها , مشکلاتی در زمینه رایانه های داخلی و میزان توانایی در زمینه بازار رزمی بروز کرد که به گفته منابع دست اندار کار , قابل حل هستند.گفته می شود این هواپیما از بازار صادرات آن نیز به میزان زیادی به فروش داخلی اش بستگی دارد.بدنه SU-32/34 به گونه ای طراحی شده که علاوه بر دو نقش یاد شده امکان استفاده از آن به عنوان یک جنگنده شناسایی برای جایگزینی SU-24MR فنسر E و احتمالا جایگزینی SU-24MP فنسر F نیز وجود دارد.استفاده از SU-32/34 در جنگهای ضد یزر دریایی و جایگزین نمودن آن به جای IL-38 نیز از دیگر موارد مورد نظر سوخوی می باشد. اما SU-32/34 تنهخا نمونه فلانکر با صندلیهای کنار هم نیست , بلکه نمونه آزمایشی دریاپایه SU-27KUB (SU-33KUB نیز دارای این ویژِگی می باشد. سرمنشا پیدایش SU-32/34 با وجود دماغه بزرگتر آن که همانند نوک پیلاتیپوس (نوعی جانور آبزی و تخمگذار در نواحی استرالیا) است , کاملا مشخص می باشد.ترکیب صندلیهای کنار هم برای خلبان و افسر جنگ افزار , میزان راحتی خدمه را برای یک هواپیما رزمی تا سطح بالایی افزایش می دهد و به آنان امکان تغییر موقعیت و رفع خستگی ناشی از ماموریت طولانی را فراهم می کند.صندلیهای پرتاپ شونده زوزد K-36DMI به گونه ای طراحی شده اند که بدن در بهترین وضعیت ممکن قرار بگیرد.دستیابی به کابین مجهز به صفحات تیتانیومی نیز از رطیق یک نردبان یکپارچه با بدنه که به داخل محفظه چرخ جمع می شود , انجام می گیرد.خو.د کابین نیز به دستشویی و یک آشپزخانه کوچک مجهز است. http://www.milavia.net/aircraft/su-34/gallery/su-34_12.jpg پانل گسترده تجهیزات در بردارنده حدود پنج صفحه نمایش چند کاره و یک صفحه نمایش سر بالا برای خلبان است و دید به جلو از طریق کابین خلبان , عالی است.پیش نمونه به یک رادار آرایه فازی چند کاره ساخت لنینتس مجهز است که آنتن آن در عقب گنبد دماغه جای می گیرد تا بیشترین ابعاد ممکن برای آرایه فراهم شود.یک رادار عقب نگر نیز در طول دم و بین خروجیها موتور قرار می گیرد که میزان هشداردهی در مورد اهداف در نیمکره عقبی و پرتاپ موشک به سمت آنها را تا حد زیادی افزایش می دهد. همچون SU-35 , جنگ افزارهای پرتاپ شونده به سمت عقب حتماا از نوع بر گرفته از AA-11 آرچر با نام R-74 خواهد بود و گفته می شود که روسیه تنها کشوری که بر روی به کارگیری این نوع موشکها کار می کند.این هواپیما که برای ایفای نقش حملات هوا به زمین در نظر گرفته شده است , با به کارگیری مجموعه گسترده موشکهای هوا به هوای خود , از توانایی هوا به هوای قابل توجهی نیز برخوردار است.مجموعه جنگ افزارهای هوا به سطح آن نیز شامل تمامی موشک های مورد استفاده اعضای مختلف خانواده فلانکر می شود.SU-32/34 دارای توانایی سوختگیری در پرواز , مخازن سوخت اضافی در قسمت دم و امکان حمل سه مخزن سوخت اضافی می باشد.نمونه های تولیدی از یک جفت موتور توربوفن لیولکا - ساترن AL-41F , هر یک بار رانش با پس سوز 39240 پاوند نیز خواهند گرفت.
  4. بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته ( B-52 Stratofortress و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد. اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد. بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber) برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند! هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند شناخته ها و ناشناخته ها پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود. پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد. پيشران F-135 Pratt & Whitney الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B پيشنهاد شده است : پنهانكاري امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد. تعمير و نگهداري استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد. قابليت حمل بمب هاي هسته اي تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند. كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها! بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود. ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد. نگه داشتن خلبان در كابين با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد! فراموش نكردن چيزهاي كوچك بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود. در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011 كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد. نظر شما چيست؟ كم و كاستي بود دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري منابع : http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/ http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/ http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  5. هواپیمای بلک جک، که اغلب با کد Tu-160 شناخته می شود، بمب افکن سنگین وزن مافوق صوتی است که در طی دوران جنگ سرد به منظور شلیک موشک های ALCM یا موشک کروز شلیکی از هوا به مرحله طراحی و تولید رسید. این هواپیما ساخت شرکت توپولف بوده و با لقب بلک جک یا شلاق چرمی شناخته می شود. بلک جک امروزه سنگین وزن ترین و می توان گفت تا حدودی قدرتمند ترین بمب افکن حال حاضر دنیاست. این هواپیما قادر است با ماکزیمم سرعتی معادل 2.200 کیلومتر بر ساعت پرواز کرده و فاصله ای برابر با 13.950 کیلومتر را بپیماید. این هواپیما، به دلیل پرواز در سرعت های مافوق صوت، دارای سیستم بال متغیر است که بنابر سرعت موجود میزان به عقب رفتگی بال را توسط کامپیوتر تنظیم می نماید. این هواپیما برای تامین قدرت خود از چهار موتور قدرتمند NK-32 توربوفن مجهز به پس سوز بهره می جوید که هر جفت در یک طرف بدنه آرایش یافته و حتی دارای ورودی های هوای متغیر هستند. ارابه فرود این هواپیما شامل یک ارابه دو چرخی در دماغه یا جلوی هواپیما و دو ارابه شش چرخی در دو جفت، در میان موتورها می باشد. همچنین در امتداد جلو و عقب این چرخ ها محفظه های حمل تسلیحات در خط میانی وسط هواپیما تعبیه شده است. در دماغه این هواپیما، سیستم رادارای آبزور K قرار گرفته است که از آن هم برای اسکن آسمان و همینطور برای بررسی و مطالعه اهداف زمینی استفاده می شود. همچنین در دماغه رادار سپوکا نیز برای بررسی سطح زمین هنگام پرواز سینه مال یا بسیار نزدیک به زمین و در ارتفاعات پایین نیز تدارک دیده شده است. برای انجام عملیات سوخت گیری هوا به هوا با دقت بیشتر، لوله سوخت گیری در جلوی شیشه خلبانان قرار گرفته که عمل سوخت گیری را به مراتب ساده تر می سازد. در کابین تحت فشار این هواپیما، حداکثر چهار خدمه سوار بر صندلی های نجات موشکی می توانند به عملیات بپردازند که این افراد را خلبان، کمک خلبان، مهندس پرواز یا ناوبر و مسئول تسلیحات نظامی تشکیل می دهند. تسلیحات یا همان موشک های کروز Kh-55SM در این بمب افکن در شش محفظه حمل می شوند. برای هدایت موشک ها، از سیستم پیشرفته راداری ناوبری/حمله اختاپوس که هم برای هدایت هواپیما و هم به منظور هدایت سلاح ها به کار برده می شود، استفاده می شود. این سیستم اطلاعات و مختصات محوری لازم را برای موشک های کروز شلیک شده به خوبی فراهم می آورد. همچنین این سیستم نقشه ای دیجیتالی را از سطح زمین قبل از پرتاب موشک به آن تحویل می دهد که عمل هدایت را دقیق تر می کند. همچنین این هواپیما می تواند با موشک های کوتاه برد کروز و یا حتی موشک های ضد تشعشع نیز تجهیز شود. بال های متغیر این هواپیما کلاً می تواند در سه حالت 20 درجه برای فرود، 35 درجه برای کروز یا گشت زنی عادی در آسمان و 65 درجه برای پرواز در سرعت های بالا قرار گیرد. در حالتی که بال ها کاملاً به عقب برگشته اند، از سطح داخلی بال ها فلپ هایی به صورت عمودی روی هر بال بلند می شوند که نقش ایجاد ثبات را در سرعت های بالا ایفا می کنند. این هواپیما برای دفاع از خود از انواع موشک های حرارتی مادون قرمز، مغشوش کننده رادار و پرتاب کننده فلر یا همان گوی های آتشین گمراه کننده موشک حرارتی برخوردار است. در انتهای مخروطی دم هواپیما، چترهای فرود آن قرار داده شده اند که به کاهش سرعت در هنگام فرود کمک می کنند. با انجام عملیات ارتقاء بر روی این هواپیما، انتظار می رود که تا سال 2020 تا 2025 در خدمت باقی مانده و پرواز نمایند. وبلاگ هوانوردي اير
  6. سلام ابنها تصاویری از b2 هستن خواهشا مرا همراهی بفرمایید [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/B-2_221.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_B-2_221.jpg[/img][/url] http://www.defencetalk.com/pictures/data/3011/B-2_24.jpg http://www.defencetalk.com/pictures/showfull.php?photo=36360 http://www.defencetalk.com/pictures/showfull.php?photo=36359 http://www.defencetalk.com/pictures/data/3011/B-2_23.jpg
  7. سلام توضیحات: هواپیمای A10 Thunderbolt یکی از بهترین جنگده های پشتیبانی آتش نیرو ی هوایی ارتش امریکا است که فقط توسط این کشور استفاده میشود که مجهز به یک مسلسل هفت لول 30 میلی متری است قیمت هر فروند از این هواپیما 11.800.000 دلار ارزیابی شده است. لینک دانلود: http://fars.tv/uploads/MZg0l10QLTgmoKkXZjUg.flv
  8. اميدوارم مورد قبولتون قرار بگيره . [align=center][/align] [align=center][/align] [align=center][/align] [align=center][/align] موفق باشيد
  9. بسمه تعالی موفقترین بمب افکن شوروی سابق و البته نیروی هوایی روسیه ... طولانی ترین مدت در سرویس ... توپولوف 95... بمب افکن استراتژیک نیروی هوایی شوروی سابق که قابلیت حمل و پرتاب موشکهای اتمی را نیز دارد. در واقع این بمب افکن به منظور اعاده حیثیت صنایع هوایی شوروی در مقابل غرب طراحی و ساخته شد. در ان زمان امریکایی ها ب 52 را در اختیار داشتند و روسها نیز توپولوفهای 4 و البته 16 را در اختیار داشتند. این هواپیما توسط ناتوخرس یا تایپ 40 نامیده شد. نکته اینجاست که این بمب افکن هنوز در حال سرویس دهی است و انتظار میرود تا سال 2040 در سرویس باقی بماند!!!!!!!!!!! هواپیما از چهار موتور ان کی 12 توربو پراپ محصول کوزینتسف استفاده میکند. نکته اینجاست که توپولوف 95 سریع ترین توربو پراپ در خدمت در حال حاضر در جهان است .زاویه بالها 35 درجه است .دو بال بسیار بزرگ این هواپیما، چهار موتور توربوپراپ NK-12 یعنی موتورهایی که به وسیله نیروی جت پروانه هایی را به حرکت می آورند را حمل می نماید. فلپ های فاولر بزرگ و شهپر های معمولی نیز وظیفه سطوح افزایش برا و همچنین سطوح کنترلی را ایفا می نمایند. ضخامت زیاد بال ها و مساحتشان امکان حمل مقادیر زیادی سوخت را در این بال ها فراهم می کند. جالب است که بال های فرو افتاده توپولف Tu-95 در هنگام پرواز به دلیل نیروی برا کاملاً در یک خط راست قرار می گیرند. در زمان حال حاضر تنها بمب افکن توربوپراپ استراتژیک جهان است که در خدمت باقی مانده است و البته براساس این بمب افکن گونه دریایی توپولوف 142 طراحی و ساخته شد. درواقع شورشی صنعت هوایی شوروی که 10 سال در زندان به سر برد یعنی رهبر دفتر طراحی توپولوف ، اسطوره طراحی هواپیمای جهان آندری توپولوف در 1949 نخستین بمب افکن قاره پیما شوروی یعنی توپولوف 85 را که مدل ارتقا یافته ایی از توپولوف 4 بود را طراحی کرد . در مورد توپولوف 4 خالی از لطف نیست که این داستان ذکر شود. شوروی ها که شیفته بمب افکن بی 29 شده بودند بارها از امریکایی ها تقاضای دریافت این بمب افکن را داشتند ولی امریکایی ها از واگذاری این هواپیما خودداری میکردند. سپس زمانی که سه فروند از این نوع بمب افکن امریکایی که تنها بمب افکن جنگ دوم بود که قابلیت رهگیری ان توسط جنگنده های رقیب وجود نداشت ، بدلیل اسیب دیدگی توسط اتش پدافند نیروی دفاع هوایی ژاپن در شوروی فرود اجباری داشتند ، شانس به سرخها رو کرد . یکی از این بمب افکنها توسط اندری توپولف کاملا باز شد و از روی حتی کوچکترین قطعات ان نیز کپی برداری شد و ساخته شد. به همین دلیل بدنه Tu-95 از بسیاری جهات به همان B-29 قدیمی آمریکایی شباهت دارد، استفاده از سطح مقطع دایره ای شکل برای بدنه و موارد دیگر همه و همه اشاره به تقلید روس ها از آمریکایی ها دارد. قسمت دم هواپیما مقداری بالا کشیده شده است و بر خلاف B-29 که مسلسل چی های آن درست در پشت بال ها قرار داشتند، در Tu-95 محفظه های نگهداری مسلسل چی ها و توپ های اینبار روسی آنان به قسمت عقب هواپیما و زیر دم منتقل شده است. دماغه این هواپیما به شکلی ورم کرده طراحی شده تا بتواند مقرهای ناوبری را در خود جای دهد. درست در پشت این دماغه کابین پرواز قرار گرفته است. این کابین پرواز از نظر داشتن دو کنترل برای خلبان و کمک خلبان بسیار به کابین های امروز شباهت دارد، جز این که ظاهراً بسیار تنگ و دارای دید کم و البته کمی قدیمی است. محفظه نگهداری تسلیحات در قسمت عقب و زیر بال ها قرار گرفته است که به خوبی می تواند بمب های اتمی را تا رسیدن به مقصد در خود جای دهد. بر خلاف بیشتر بخش های این هواپیما که بیشتر تقلیدی خوانده می شدند. همانطور که گفته شد توپولوف 10 سال در زندان به سر برد و بعد از ازادی در مقابل درخواست نیروی هوایی شوروی برای یک بمب افکن استراتژیک قاره پیما اقدام به طراحی این هواپیما کرد . او دوست نزدیک خروشچف بود و خروشچف نیز برای اعاده حیثیت از او از طرح او در مقابل سایر رقبا دفاع کرد و سرانجام نیز این طرح پذبرفته شد. در بررسی های به عمل امده مشخص شد که تی یو 85 در مقابل رهگیر های امریکایی از توانایی هایی کافی برخوردار نیست. همزمان یک تقاضا برای دفاتر طراحی توپولوف و میاسیشچف تنظیم و ارسال شد.بمب افکن حداقل باید ویژگی برد پروازی در حدود 8000 کیلومتر بدون سوخت گیری برای هدف قرار دادن اهداف کلیدی استراتژیک در امریکا را میداشت. همچنین توانایی حمل حداقل 11 تن بمب بر فراز هدف نیز از دیگر ویژگی های بود که باید بمب افکن میداشت. بزرگترین مسئله برای توپولوف که پروژه را با کمک خروشچف به دست اورده بود مسئله تامین منبع مناسب پیشرانه بود. مسئله موتور های جت مصرف بالای سوخت ان بود رقیب درکنار رقیب: نمونه اولیه موتورهای NK-12 در حقیقت موتورهای توربوپراپ دارای مصرف سوخت اقتصادی تر بود. بصورت همزمان بویینگ نیز در حال طراحی و ساخت یک گونه بمب افکن قاره پیمای توربوپراپ بود اما پیشرفتهای موتورجت جی 57 ، ب 52 را قادر ساخت تا تبدیل به یک بمب افکن استراتژیک مجهز به پیشرانه جت گردید. گروه رقیب یعنی میاسیشچف با نگاه به بمب افکن ب 52 تصمیم به استفاده از موتور های اولیه جت گرفت ولی توپولوف تصمیم گرفت تا مسئله را با کار بروی موتورهای توربوپراپ انهم از نوع سریعترین نوع ان حل کند. موتوری که توپولوف در نظر داشت از ان استفاده کند ان کی 12 کوزینتسف بود که دارای 8 تیغه بود که در جهت عکس میچرخیدند و حداقل که نزدیک به 9000 Kw نیرو تولید میکرد. هرچند موتور بسیار نسبت به زمان خود پیشرفته محسوب میشد ولی بدنه هواپیما کاملا متعارف طراحی شد. فن های موتور از دو طبقه فن چهار تیغه ای AV-60 تشکیل شده است که مخالف جهت یکدیگر گردش می کنند. چنین طراحی، یعنی بهره بردن از قدرت موتورهای توربوپراپ برای گرداندن فن هایی آن هم در جهت مخالف موجب افزایش کارائی و همچنین کاهش قابل ملاحظه مصرف سوخت و در نتیجه افزایش برد این هواپیما به مقدار زیاد شده بود. با وجود چنین طراحی است که Tu-95 می توانست با سرعت نزدیک به 0.9 ماخ یعنی چیزی در حدود 950 کیلومتر بر ساعت کروز کند که در آن زمان حتی جنگنده های آمریکایی هم به زحمت به چنین سرعت هایی می رسیدند. در کنار این همه امتیاز برای طراحی خاص فن های موتور های Tu-95 یک نقص بسیار بزرگ وجود دارد: تولید صدای وحشتناک حتی در دورهای بسیار پایین، مثلاً 750 دور بر دقیقه. سر و صدای این موتورها به قدری زیاد بود که حتی خلبان های جنگنده های آمریکایی که این بمب افکن ها را اسکورت می کردند نیز از ادامه دادن تعقیب این بمب افکن ها امتناع می ورزیدند، حتی با وجود این که این خلبانان در کابین های تحت فشار و همچنین ماسک های ضد صدا قرار داشتند. بمب افکن بال پایین و با سی پنج درجه سویپ بود. سرانجام این بمب افکن که دارای ارابه فرود جمع شدنی سه چرخه بود در 11 نوامبر 1952 با خلبان آزمایش گر الکسی پرلت نخستین پرواز خود را انجام داد. برای مدت طولانی سازمانهای نظامی و اطلاعاتی غربی این هواپیما را با عنوان توپولوف 20 میشناختند. با اینحال خود روسها نیز این هواپیما را با این نام میشناختند ولی از زمان تحویل، در واحدهای به کار گیرنده با نام تی یو 95 شناخته میشد و البته به سرعت در خود شوروی این نام یعنی تی یو 20 به سرعت تغییر یافت و در مدارک نیز از نام مصطلح مورد استفاده توسط دفتر توپولوف یعنی تی یو 95 استفاده میشد و کسی ازتی یو 20 استفاده نمیکرد. با این حال برای مدتهای زیادی در غرب و در سازمانهای اطلاعاتی غربی حتی در مدارکشان از نام تی یو 20 برای این هواپیما استفاده میشد. مانند همتای امریکاییش بی 52 استراتوفورترس ، تی یو 95 به فعالیت خود در نیروی هوایی شوروی ادامه میداد در حالی که بمب افکنهای مشابه ایی میامدند و میرفتند زیرا به دلایل مختلف نیازهای نیروی هوایی شوروی را در دوران جنگ سرد براورده نمیکردند ولی این بمب افکن شوروی کماکان به حضور موثر خود در این نیرو و در واحدهای عملیاتی ادامه میداد. بخشی از مسئله به انعطاف فوق العاده این پرنده بازمیگشت که مسئولین را قادر میشاخت تا از این هواپیما در ماموریتهای مختلف استفاده کنند .با درنظر گرفتن این حقیقت که این بمب افکن برای پرتاب تسلیحات هسته ایی طراحی و ساخته شده بود، در ادامه برای ایفای نقشهای مختلف برای ماموریتهای کاملا متفاوت دچار تغییرات زیادی شد. مثلا برای ماموریتهای دریایی و اکتشاف دریایی تی یو 142 براساس همین هواپیما ساخته شد یا برای استفاده از ان در ایرلاین های مسافری تی یو 114 و البته برای پرتاب موشکهای کروز سایر زمینه هایی بود که تی یو 95 وارد ان عرصه ها شد و اتفاقا موثر نیز واقع گشت. حتی نوع اواکس روسی نیز بر اساس این هواپیما ساخته شد که تی یو 126 نام گرفت که براساس پلات فرم تی یو 95 و تی یو 114 ساخته شده بود. اما چه در زمان جنگ سرد و چه بعد از ان سودمندی و توانایی های خاص این پرنده تحت الشاع مسائل سیاسی قرار گرفت زیرا از دیدگاه بسیاری این بمب افکن فقط یک نماد سیاسی برای رقابتهای رایج شرق و غرب بود. توسعه موتورهای توربوپراپ این هواپیما بعنوان یک بمب افکن قاره پیما از دهه 50 آغاز شد زیرا موتورهای پیستونی تی یو 4 در عمل توانایی لازم برای فراهم کردن توان لازم برای یک بمب افکا قاره پیما را نداشتند و البته موتورهای جت AM-3 نیز در عمل نتوانستند نیروی و توان لازم را برای بمب افکنی با مشخصات و خواسته های نیروی هوایی شوروی را تامین نمایند. با تایید توسعه برنامه تولید تی یو 95 در 11 جولای 1950 که رسما توسط دولت صورت پذیرفت نخستین نمونه ازمایشی این هواپیما با شماره سریال 1/95 در 12 نوامبر 1952 پرواز کرد. بعد از چهار سال کار مدوام توسط کارشناسان و طراحان شوروی در سال 1956 تولید این هواپیما به صورت سری آغاز شد. در اغاز این هواپیما ازسوی دپارتمان دفاع ایالات متحده جدی گرفته نشد زیرا چه کسی حاضر بود وقت خود را برروی بمب افکن توربوپراب با حداکثر سرعت 700 کیلومتر و برد 12هزار کیلومتر هدر دهد؟ گونه TU-95 RT در واقع نماد اصلی دوران جنگ سرد بود زیرا دارای توانایی اجرای ماموریتهای حیاتی گشت و شناسایی دریایی بود که میتوانست ماموریت شناسایی اهداف را واحدهای زیر سطحی دریایی ، کشتی ها و سایر هواپیماها را اجرا میکرد. این هواپیما با توجه به یک برامدگی بروی دماغه به راحتی قابل شناسایی بود. در این برامدگی زیر دماغه هواپیما انتن رادار جستجوگر تعبیه شده بود که برای جستجوی اهداف دریایی به کار گرفته میشد. نیروی دریایی آمریکا بالاترین اولویت رهگیری این هواپیما را برای هواپیماهای خود درنظر گرفته بود. در صورتی که این هواپیما به دویست مایلی ناوهای هواپیمابر امریکایی نزدیک میشد این وظیفه رهگیرهای امریکایی بخصوص در اینده با اف 14 ها این هواپیما را رهگیری کرده ، اسکورت نموده و از منطقه خارج نماید. دریکی از این موارد تامکتها در فاصله هزار مایلی یک فروند TU-95RTرا رهگیری کردند. در دوران اوج جنگ سرد بصورت هفتگی دو فروند از این هواپیماها از کولا پنین سولا به کوبا پرواز میکرد و در مسیر پرواز خود از ساحل شرقی امریکا عبور میکرد که البته در طول مسیر این پروازها با اسکورت همراه بود. این هواپیما بمب تزاررا پرتاب کرد. معمولا جنگنده های غربی برای رهگیری این هواپیما در زمان جنگ سرد در زمانی که این هواپیما وارد حریم هوایی ناتو میشدند ، فرستاده میشدند و البته هنوز این رل را ایفا میکنند که اغلب نیز ابن برخوردها از فاصله ایی بسیار نزدیک صورت میگیرد. خلبانان جنگنده ها اغلب گزارش میکردند که این هواپیما قادر است در مسافتهای کوتاه ناگهان برای مسافتی از تیررسشان خارج شود که البته باتوجه به ابعاد و موتورهای توربوپراپ این یک ویژگی قابل توجه به شمار میرود. همچنین داستانهای زیادی از خلبانان جنگنده ها در مورد توانایی هایی خلبانان روس در جاگذاشتن اسکورتهای غربی شان روایت میشد که با منحرف شدن های ناگهانی با کاستن از سرعت از مانورها را اجرا میکردند. در سال 1980 یک فروند اف 16 نیروی هوایی نروژ با یک فروند تی یو 95 برخورد کرد که این تصادم در خارج از حریم هوایی نروژ رخ داد. ظاهرا اف 16 از کنار کاملا به توپولوف مزدیک میشود و در نتیجه شهپر هواپیما اسیب دید ولی هردو هواپیما به خوبی به زمین نشستند. در اواخر 1990 توپولوف های روسی معمولا در ارایشهای دوتایی از مسیر ایسلند و گریلند از طریق شمال اتلانتیک ، آلاسکا و دریای برینگ در یک فاصله قابل توجهی پرواز میکردند.در ژوئن 1999 یک فروند تی یو 95 بهمراه دو فروند تی یو 160 بعد از رهگیری شدن توسط جنگنده های امریکایی در این مسیر بازگردانده شدند و البته در سپتامبر نیز حادثه مشابه ایی برای تی یو 95 ها رخ داد که بدون هیچ گونه برخورد یا تماس جدی بعد از رهگیری مجبور به بازگشت شدند. عمده رهگیری شدنهای این پرنده در سالهای اخیر عبارتند از اوریل سال 2002 دو فروند تی یو 95 H توسط اف 15 های امریکایی در 35 مایلی الاسکا رهگیری شدند ژانویه 2004 در یک عمل بسیار عجیب و تحریک امیز یک فروند تی یو 95در حال پرواز برفراز ناو یو اس اس کیتی هاوک در دریای ژاپن رهگیری شد. 29 سپتامبر سال 2006 هورنتهای کانادایی پایگاه هوایی البرتا و البته ایگلهای امریکایی پایگاه هوایی الاسکا تی یو 95 های روسی را در جریان یک تمرین سالیانه نیروی هوایی روسیه در نزدیکی سواحل کانادا و امریکا رهگیری نمودند. در ماه مه 2007 دو فروند تی یو 95 در حال عکس برداری از تمرین سالیانه نیروی دریایی سلطنتی انگلستان توسط تورنادوهای نیروی هوایی این کشور مستقر در اسکاتلند رهگیری شدند. 17 جولای 2007 دو فروند اف 16 نیروی هوایی نروژ در همراهی دوفروند تورنادو انگلیسی دو فروند تی یو 95 را در حال تجاوز به حریم هوایی نروژ رهگیری نمودند این پرنده ها از مسیر اسکاتلند وارد اسمان نروژ شدند. اگوست 2007 دو فروند تی یو 95 به طرف پایگاه امریکایی دیگوگارسیا گوام پرواز میکنند و بلافاصله توسط جنگنده های امریکایی رهگیری شد. پنتاگون این مسئله را انکار کرد. پنتاگون اعلام کرد این هواپیما در حدی نزدیک نشده بودند که نیاز به اعزام رهگیرها احساس شود ولی یکی از افسران ارشد نیروی هوایی روسیه یعنی پاول اندرسوف در مصاحبه ایی مطبوعاتی اعلام کرد : ما رسوم و سنتهای قدیمی هوایی در هنگام رهگیری را در گوام تغییر دادیم و این به وسیله خلبانان جوان ما صورت گرفت. ما با همراهان امریکایی مان لبخندی رد و بدل کردیم و سپس به خانه برگشتیم . 17 اگوست 2007 دو فروند تی یو 95 که به سمت اسمان بریتانیا تغییر جهت داده بودند توسط تایفون های نیروی هوایی بریتانیا رهگیری شدند. 5 سپتامبر شش فروند خرس روس توسط شش فروند ایگل امریکایی در نزدیکی ساحل الاسکا رهگیری شدند و یک روز بعد ابتدا در اسمان نروژ اف 16 های این کشور هشت فروند از 95 های روسی را رهگیری کرده انها را از اسمان این کشور خارج کردند و در ادامه مسیر این هواپیماهای روسی به سمت بریتانیا پرواز کردند که در انجا نیز یک دسته شامل چهار فروند تورنادوی این کشور انها را از اسمان بریتانیا خارج نمودند در مایلها در ان سوی کره ابی رنگ زمین هورنتهای کانادایی در زمانی که تی یو 95 های روسی در حال نزدیک شدن به اسمان کانادا بودند را رهگیری نمودند . 22 نوامبر2007 یکی از روزهایی است که در تاریخ هوانوردی جهان ثبت شده است زیرا اف 22 های رپتور امریکایی نخستین رهگیری تاریخ خود را انجام دادند و ان جایی بود که دو فروند تی یو 95 ام اس را که به حریم هوایی اسمان الاسکا تجاوز کردند. 9 فوریه 2008 ، تی یو 95 میرفت که آغاز گر یک جنجال بزرگ بین المللی شوند . بعد از تجاوز سه دقیقه ایی تی یو 95 ها به اسمان این کشور 24 فروند هواپیمای نیروی هوایی این کشور شامل اف 15 ها و البته یک فروند اواکس در یک پرواز جمعی اخطاری شدید به متجاوزان دادند و سپس دولت ژاپن اعتراضی رسمی و شدیدالحن را منتشر کرد. این اعتراض به سفارت روسیه در توکیو تسلیم شد و البته روسیه ضمن تایید تمرینهای این هواپیماها هرگونه تهاجم به اسمان این کشور را رد کرد. در همین روز یک فروند دیگر از همین بمب افکن اقدام به پروازی در ارتفاع بسیار کم برفراز ناوهواپیمابر نیمتز نمود و زمانی که یک فروند دیگر به فاصله 50 مایلی این ناو رسید و البته هواپیمای اول پرواز برفراز ناو را مجددا تکرار کرد چهار فروند هورنت برخاستند و اقدام به رهگیری و بازگرداندن هواپیماهای متجاوز نمودند. 5 مارس 2008 در نزدیکی سواحل کره جنوبی زمانی که یک فروند تی یو 95 اقدام به پرواز در ارتفاع 2000 فوتی ناو نیمتز در فاصله 3.5 مایلی این ناو اقدام به پرواز نمود که بلافاصله توسط هورنتهای این ناو رهگیری شدند و البته چهارفروند اف 15 کره ایی نیز برخاستند تا این رهگیری کامل شود. هم اکنون نیروی هوایی روسیه از مدل TU-95MS که در سالهای 1980 و 90 ساخته شده اند استفاده میکند. در سال 2007 پوتین اعلام کرد که فعالیت توپولوفهای 95 گشتی این کشوربعد از 15 سال توقف از سر گرفته خواهد شد. tu-95 بمب افکنی که توسط اکثر جنگنده های غربی اسکورت شده است: یکی از ویژگی ها این هواپیما استفاده از دو توپ کانن 23 میلمتری در دم است . این هواپیما در هرپرواز از 7 خدمه استفاده میکند. طول هواپیما در حدود 50 متر است و طول بالها در حدود 51 متر. ارتفاع هواپیما از زمین در حدود 12 متر است . وزن خالی در حدود 91 تن و وزن پر هواپیما در حدود 171 تن میباشد. حداکثر وزن در هنگام برخاستن در حدود 188 تن است . علاوه بر دو توپ کانن 23 میلیمتری این هواپیما میتواند در حدود 11 تن موشک از انواع مختلف شامل موشکهای هوا به زمین KH-55 موشکهای Kh-20, Kh-22, Kh-26 را حمل نماید. موشک kh-55: منبع: aerospacetalk.ir نویسنده : kingofmasada جمع آوری تصاویر: خودم