[right]مگه هاراگیری (با کاف) بصورت فرو کردن مستقیم در شکم نیست؟[/right] [right]فکر میکردم این برش عرضی سپوکو باشه و هاراگیری فرو بردن در شکم[/right]

[right]سلام[/right] [right]خیلی خوب هست[/right] [right]اگر کمی هم مشکل هست ، بخاطر این هست که دوستان عادت کرده اند ، وگرنه عمده فروم های اینترنتی همین شکلی هستند[/right] [right]با این شکل دوستان عادت میکنند که به بخش های مختلف سایت سر بزنند[/right]

[right]این اردوغان فقط در زمینه حرف زدن خونش بجوش میاد و لاغیر[/right] [right]از اون هایی که تو دعوا فقط فحش میدن و کاری نمیکنن[/right] [right]از قدیم هم گفته ان فحش باد هواست[/right]

[right]فقط دعا میکنیم که سوریه از این غائله سالم عبور کند[/right] [right]با توجه به ترکیب و گرایشات نیرو های مسلح معارض و اینکه ایران هیچ گونه همپوشانی عقیدتی - سیاسی با این گروه ها نداشته و نمی توانست داشته باشد ، لذا سقوط سوریه و حذف از محور مقاومت لطمه سنگینی به ایران چه در حوزه پلیتیک و چه در حوزه های دیگر حتی اقتصاد وارد خواهد کرد در مقابل قدرت مانور قطر عربستان و ترکیه بشدت در منطقه فزایش پیدا خواهد کرد[/right]

[right]سلام[/right] [right]یک سوال[/right] [right]این راکت ها حداکثر ارتفاعشون چه میزان هست؟[/right] [right]و سرعت فرودشون به چه میزان؟[/right] [right]اگر مقدور است این موارد رو با موشک های واقعی بالستیک مقایسه ای بکنید، مثلا خانواده شهاب یا سجیل[/right]

[right][quote]گردان های الاقصی گفتن که یک سوپرایز بزرگ برای صهیونیست ها دارند! یعنی چی می تونه باشه!؟[/quote][/right] [right]احتمالا تصویر خلبان جنگنده سقوط کرده[/right]

[right]سلام[/right] [right]یه نظر دارم اگر لحاظ بشه خیلی خوب هست[/right] [right]رنگ زمینه از سفید (این که الان هست) به کمی تیره تر مثل خاکستری یا سبز خیییلی کمرنگ عوض بشه که برای چشم هم ضررش کمتر بشود[/right] [right]مثل سایت دیجیتال پوینت[/right] [right]http://forums.digitalpoint.com/forumdisplay.php?f=21[/right] [right]یا سایت های دیگری که سفی نیستند[/right] [right]مطالعه مطالب در اون سایتها راحت تر هست[/right]

[right]سلام[/right] [right]تشکر از زحمتی که کشیدید[/right] [right]اما دانلود میسر نشد[/right] [right]مدیافایر نداشت؟[/right]

[right]عجب اوضاعی[/right] [right]امیدوارم به هر شکل ممکن این بلیه هم از سر بلاد مسلمین بگذرد[/right] [right]دوستان فراموش نکنند سیاست همیشگی ما پشتیبانی از ملت مظلوم فلسطین بوده ، هست و خواهد بود[/right] [right]صرف اظهار نظر یک مسئول .... فلسطینی دلیل نمیشود که ما از آرمان فلسطی دست برداریم و آرزوی نابودی حماس را بکنیم[/right] [right]الان کفار به بلاد مسلمین حمله ور شده اند ونباید بخاطر مسائل کم اهمیت در پازل دشمن بازی کنیم[/right] [right]برخلاف نظر دوستان که فرمودن ایران در این شرایط کمتر از حماس حمایت میکنه ، ایران بدون با تمام قوا حامی ملت فلسطین و (فعلا تنها بازوی عملیاتی اون) حماس هست[/right] [right]اختلاف ها را هم کنار بگذاریم بهتر هست[/right]

[right]سلام[/right] [right]برای مایی که برقی نیستیم ، کمی سخت و نا آشناست[/right] [right]اما باید جالب باشه[/right] [right]الان خودرو ها (و بعنوان طلایه دار مرسدس و تویوتا) کروز کنترل فعال دارند ، قبلا کروز کنترل فقط چیزی در حد کنترل گاز بود ، امروز در صورت کاهش فاصله با خودروی جلو و احتمال خطر ترمز میکنند و سپس با رفع مشکل مجددا سرعت خودرو را به میزان از پیش تعیین شده می رساند[/right] [right]http://www.import-car.com/Content/Site308/Articles/03_01_2009/588672MBdistron_00000021806.jpg[/right] [right]http://www.lexus.com/models/GX/features/exterior/images/dynamic_radar_cruise_control_1.jpg[/right]

[right]نمیدونم چی بگم[/right] [right]قیاس شما ..... قرارداد کرسنت خیانت بود ، این بقول شما پرداخت هزینه برای هدف[/right] [right]حالا شباهت ها...... الله اعلم[/right]

[right]الان موضوع بحث بر سر ترور سفارشی اسد و ... هست[/right] [right]و شما گفتید ((خودمون هم همچین کارهایی میکردیم) این بخش رو بفرماید که چه ربطی به کرسنت دارد؟[/right]

[right]سلام[/right] [right][quote]قطر خیلی وقته که داره نقش بازیگر نقش اول رو تو جریانات منطقه ایفا میکنه وانجام دادم این دست کارها زیاد نباید دور از ذهن باشه [b]البته این دست از کارها زیاد اتفاق میفته خودمون هم همچین کارایی میکردیم[/b] اینا مهم نیست مهم اینه ما باید چطورباید با این کشور برخورد کنیم[/quote][/right] [right]دوست عزیز اگر مشکلی نیست این بخش را توضیح بده[/right]

[right]سلام[/right] [right]اصلا و ابدا بنا ندارم (نه اینجا و نه جای دیگر) خارج از موضوع مبحث چیزی بنویم اما لازم شد نکاتی هرچند کوچک خدمت شما عرض کنم[/right] [right][quote]و اما مطرح شد که اگر آن دوسال تعلیق صورت نگرفته بود ما الان دوسال جلوتربودیم، نخست بدین مساله عنایت بفرمایید که در سال های اخیر هرگاه طرف مقابل (و درکل بسیاری ازکشورهای جهان) از ایران درخواست اعتماد سازی و انعطاف کرده اند، حضرات والا مقام طرف مقابل را ارجاع داده اند به همان دو سال تعلیق، و فرموده اند که ما دوسال در زمان جناب آقای خاتمی تعلیق کردیم، اما چون شما به انعطاف ما پاسخ ندادید، ما هم تعلیق را شکاندیم و شما صادق نیستید و ما نمیتوانیم به شما اعتماد کنیم و چه و چه وچه ........ و این مساله خود حکایت از آن دارد که آن دوسال تعلیق اساسا مبنا و شالوده ی منطق و مواضع هسته ای ایران در 7 سال گذشته بوده است و به عبارت بهتر کاری بود که انجام آن اجتناب ناپذیر بود و چه بسا اگر آن دوسال تعلیق صورت نگرفته بود، مذاکره کنندگان ما حرفی برای گفتن نداشتند. در ثانی، برای اینکه بفهمیم دو سال حرکت بیشتردر مسیر پرونده هسته بر منوال سالیان اخیر چه نتایجی دربر داشت، بهتراست دو طرف ما جرا را بررسی کنیم، ما در طول 6 سال گذشته توانسته ایم 6000 سانتریفیوژ را وارد مدار غنی سازی کنیم، به فرض که در دوسال از دست رفته هم 6000 سانتریفیوژ دیگر وارد مدارمیکردیم و الان دو برابر اورانیم غنی کرده بودیم. به این دستاورد میتوانید پیشرفت های بخش رادیو داروها و کشاورزی را هم اضافه کنید. اما از سوی دیگر الان ایران در جهان به عنوان کشوری غیرقابل انعطاف و فاقد انگیزه لازم برای رفع سوء تفاهمات هسته ای شناخته شده بود و چندین سال زودتر و با سرعت بسیار بالاتر اجماع بین المللی و تحریم های ویران گر علیه کشور ما شکل گرفته بود و دیگر نیازی به توضیح نیست که چه بلایی بر سر کشور می آمد. حالا خودتون بفرمایید که کدام یک برای کشور ما دردناک تر و مضرتر بود؟ پس بهتره عجولانه قضاوت نکنیم و منطقی تر به مسائل نگاه کنیم. در زمان همان سیاست خارجی "شاه سلطان حسینی" کشور توانست که مجاهدین خلق را وارد لیست گروههای تروریستی بین المللی کند، حتی با کشورهای اروپایی و... نیز روابط خوب برقرار کند که خود منافع صنعتی، علمی ، اقتصادی و سیاسی خوبی برای کشورمان داشت. هیچگاه اتفاق نیفتاد که رییس جمهور کشورمان به کشور دیگری سفر کند و به وسیله پلیس فرودگاه مورد استقبال قرار گیرد و ..... البته من شرایط اون دوره رو بی عیب و نقص نمیدانم و معتقدم که میتوانست بهتر باشد.[/quote][/right] [right]اول اینکه باید یکبار روند و اتفاقات بوجود آمده در جریان تعلیق دوساله را مطالعه بفرمایید تا به این شکل از آن اتفاقات دفاع کنید[/right] [right]اینکه خفت سالهای قبل مبنای مذاکرات قرار بگیرد احتمالا شیوه ی جدیدی در دیپلماسی روز جهان شده ، که تن به هر درخواستی بده (آزموده را بیازما) تا بعدا شاید بتوانی استفاده کنی[/right] [right]دوم دوست عزیز ما این نوع استنباط شما زمانی واجد ارزش می بود که حضرات از تعلیق بعنوان یک تاکتیک و نه راهبرد استفاده کنند ، و خودشان هم همچنان که تعلیق را پذیرفتند آن را فک نمایند ، درحالی که مکرر در مکرر شنیدیم که رییس دولت وقت مایل به فک پلمب نبود و این صرفا حکم رهبر انقلاب بود که باعث فک پلمب شد[/right] [right]سوم اینکه این پنبه را از گوش بیرون کنید که در صورت اعتمادسازی!!! (که هرگز و به قیمت هیچ کاری توسط ایران ساخته نخواهد شد) مشکلات مالی و اقتصادی و چه و چه برطرف خواهد شد، مگر چند سال بعد انقلاب و یا در دوران دفاع مقدس یا بعد از آن مساله هسته ای وجود داشت؟ چرا تحریم های ایران به عمر انقلاب اسلامی هستند؟ این بار ها توسط افراد مختلف از اردوگاه دشمن بیان شده که این فقط یک بهانه است ، مطمئن باشید اگر ایران تمام تاسیسات هسته ای را هم جمع آوری کند باز هم مساله ای برای تحریم ها پیدا می شود[/right] [right]پس بحث کشور انعطاف پذیر و سوء تفاهم هسته ای!!( این از کجا آمد؟) که در رسانه های بیطرف! می شنوید را فراموش کنید ، مگر نه اینکه داستان سوء تفاهمات در دوره مذاکره البرادعی طی یک مدالیته حل و فصل شد؟ پس چرا مجددا در گزارش آژانس با لفاظی تهمت ها قرار داده شد (با استناد به لپ تاپ و ...!) یا ذکر این جمله طنز که: انحرافی در فعالیت های ایران مشاهده نمیشود [b]اما[/b] آژانس نمیتواند تایید کند ایران در آینده به دنبال بمب هسته ای نخواهد رفت..... که اتفاقا درست هم هست چون کسی از آینده ها اطلاعی ندارد[/right] [right]چهارم اینکه دوست عزیز که می فرمایید در دوره شاه سلطان حسین چه ها کردیم، اندکی از این منافع سیاسی، علمی که نصیب ابران شده را معرفی می فرمایید؟ مثلا اقتدار سیاسی ایران در برخورد با همسایگان؟(ترکیه را مثال زدم) . یا توانایی ایجاد حرکتی در جهت منافع و اهداف نظام جمهوری اسلامی؟[/right] [right]دوست منطقی من بهتر است کمی از بالاتر به مسائل نگاه کنیم ، اگر قرار است انقلابی باشیم و به آرمان ها پایبند لذا باید از هزینه دادن هم نهراسیم ، هیچ حقی به راحتی و با احترام داده نمیشود[/right] [right]یکی از دوستان دولتی تعریف میکرد در دوره ای از جنگ تحمیلی برای تهیه یکی از ملزومات جنگ که تحریم بودیم (هنوز پرونده هسته ای نداشیتم) دست به دامان یکی از کشور های افریقایی شدیم ، . وقتی هیات دیپلماتیک ایران به محل جلسه رسید ، به ایشان اعلام شد علیرغم هماهنگی قبلی این مسئول مذاکره کننده به تعطیلات رفته اند!! در تماسی با ایران کسب تکلیف میکنند درمقابل این توهین دیپلماتیک ، جواب :اینکه منتظر بمانید برگردند ، (چون نیاز بود) امروز کجا هستیم؟[/right] [right]این رسم دنیاست اگر اطاعت کنی و سربزیر کسی با شما کاری ندارد[/right] [right]درباره این که پلیس از رییس جمهور استقبال کرده ، خیلی نارحت نباشید آن جا کشورغریبه بوده ، نظر شما درباره توهین و پررویی محض نماینده آلمان در سعد آباد چیست؟(داستان را بصورت مودبانه خودشان در مستندی تعریف میکنن ، ندارید بفرمایید تقدیم میکنم)[/right] [right]البته همانطوری هم که قبلا گفته ام این ها هیچ کدام نشانه رضایت از دولت فعلی نیست ، یا گاها مشاهده می شود دوستان اظهار میکنند هوادارن سابق آقای رییس دولت الان انتقاد میکنند و سخت هم انتقاد میکنند، باید گفت حبذا به این رفتار چون در این صورت هویداست که به افراد رای نداده اند ، به آرمان های خودشان رای داده اند اگر عدول شد ، مطرود است[/right] [right]خلاف بسیار دوستان دیگر که تا پای جان بر سر نام ها ایستاده اند[/right] [right]ببخشید طولانی شد[/right]

[right]سلام[/right] [right]بسیار عالی و قابل استفاده بود[/right] [right]فقط یک سوال[/right] [right]الان بجز گلوله تفنگ در ارتش امریکا چیز دیگری هست که هدایت شونده نباشد؟[/right]

[right][quote] ولی کلاً همیشه ترور شخصیتی از ویژگی های بد بعضی از ما ایرانیان هست. کسی که در ابتدای کار خود است آنرا آنقدر مورد ستایش قرار میدم و هر چی به پایان کارش نزدیک میشه اون رو ترور شخصیتی میکنیم[/quote][/right] [right]الان من ترور کردم شمارو؟[/right] [right]هرچند متوجه نشدم اما طلب حلالیت[/right] [right]در بخش قبلی هم گفتم درباره ان پی تی و سیروس ناصری مطالعه کنید ، اما توجهی نشد[/right] [right][quote][/right] اما عملكرد ظريف در معاونت بين الملل وزارت خارجه چگونه بود، براساس روايت هاي ديپلمات هاي وزارت امور خارجه معاونت بين الملل از ورود هر فرد غريبه اي به درون مجموعه خود جلوگيري مي كرد حتي يك بار كه ولايتي به پيشنهاد يكي از مشاوران خود قصد انتقال يك ديپلمات اصولگرا را به اين مجموعه داشت، با جواب عجيب ظريف مواجه شد؛ ظريف تأكيد مي کند: «ما در بخش بين الملل همه با هم رفيق هستيم و يكديگر را با اسم كوچك صدا ميكنيم و ورود فرد جديد گعده ما را به هم مي ريزد.»[b] از همين رو به واسطه فعاليت و مشاورت هاي گعده مذكور، NPT در كشور دائمي مي شود. رژيم شاهنشاهي در سال 1968 معاهده NPT را 25 ساله به امضا رسانده بود؛ با پايان اين 25 سال با طرح دائمي كردن اين موضوع در آژانس به يكباره [color=#ff0000]سيروس ناصري[/color] با يك دست بلند كردن ساده تمامي منافع را به سخره مي گيرد. با رجوع به اسناد وزارت خارجه خواهيم يافت كه رژيم پهلوي به عنوان يك نظام سرسپرده اعلام مي کند كه ايران هنگامي NPT را به صورت دائم امضا مي کند كه جامعه جهاني براي عاري ماندن خاورميانه از سلاح اتمي تضمين بدهد.از همين رو است كه رژيم صهيونيستي هرگز حاضر به پاسخگويي نبوده است چرا كه اعتقاد دارد كه اين رژيم از ابتدا با عدم قبول NPT هيچ تعهدي را به جامعه جهاني نداده است. در واقع ايران با پيوستن دائمي به NPT براي خود ضمن به همراه آوردن مسئوليت پاسخگويي هيچگونه امتيازي را نيز دريافت نكرد.جالب‌تر آن است كه براي دائمي كردن NPT هيچگونه مجوزي از مجلس شوراي اسلامي دريافت نشده بود و امضاي [color=#ff0000]سيروس ناصری[/color] آغازي براي چالش هسته اي كشور به حساب مي آيد. حتي براي دائمي كردن NPT هيچ مصوبه اي از هيأت دولت و شوراي عالي امنيت ملي كسب نشد. البته از همين رو بود كه نمايندگان جهاني سرمست از پيروزي بي تلفات خود كف مرتبي را براي [color=#ff0000]سيروس ناصري[/color] نواختند. [color=#ff0000]سيروس ناصري[/color] كه بعدها مشكلات مالي‌اش در پرونده نفتي كيش اورينتال به مديريت ديك چني نيز آشكار شد بعد از به روي كار آمدن دولت احمدي نژاد از كشور خارج شده است. از همين رو مهدي سلطاني از ديپلمات هاي باسابقه وزارت خارجه و معاون سابق نمايندگي ايران در سازمان‌هاي بين المللي در وين تأكيد مي کند: بعد از انقلاب و تا زماني كه امام خميني(ره) زنده بودند، هيچ كس جرأت كوتاه آمدن در مسائل بين المللي را نداشت. همين افراد در دولت هاشمي موجب تمديد NPT و امضاي CTBT شدند، آنها مي گفتند اگر CTBT را امضا نكنيم به دنيا اعلان جنگ داده ايم درحالي كه به هيچ وجه اين گونه نيست. مهدي سلطاني در پاسخ به اين كه چرا ما در سال 1998 و بعد از آزمايشات هسته اي هند و پاكستان براساس بند 10 معاهده NPT از آن خارج نشديم، گفت: يكي از اشتباهات سياست خارجي ما همين بود كه از اين معاهده خارج نشديم زيرا براساس بند 10، امنيت ملي ما تهديد شده بود. اين كارشناس ارشد مسائل هسته اي كشور خاطرنشان كرد: اما دولت هاشمي با ارسال تبريك براي دولت پاكستان از بمب اتمي اين كشور به نام [color=#ff0000]بمب اتمي اسلامي[/color] ياد كرد.[/b] [right][/quote][/right] [right]این هم از هم تیمی های حاکم بر وزارت خارجه خرازیون[/right] [right]همه ی این دردسر ها بخاطر یک وطن فروش[/right] [right][color=#ff0000][b]بمب اتمی اسلامی[/b][/color] منو کشته[/right]

[right]این مطلب از این زاویه قابل بررسی نیست؟[/right] [right]تغییر رفتار امریکا در قبال بحران سوریه ، که از نیستی اسد تا ابقای اسد تغییر کرده (بنوعی دنده عقب) و از سوی دیگر از دشمن قطعی نظام سرمایه داری بخوبی یاد کردن!!! مضاف بر اینکه امریکایی ها خوب میدونن ایران با این هندوانه ها تغییر روش نمیده و به این راحتی کوتاه بیا نیست[/right] [right]همه ی عوامل را با هم ببینیم[/right] [right]البته باز هم باید نشست و دید[/right]

[right][quote]عجب اشتباهی کردم و این چند نظر و نوشتم.اصلاً بگو به من چه ربطی داره.آخه بنده چی گفتم و به کجا رسید.حرف تمامی دوستان درسته و بنده سر تسلیم فرود میارم چون بحث مسائل این پیرامون نتیجه خاصی نداره و فقط باعث دردسر میشه.ولی جدا از درست یا اشتباه بودن مسائلی که مطرح کردید لازمه بدونیم که بازدهی مثبت جناب خرازی خیلی بیشتر از منفیش بود.اگر دولت اصلاحات به قول دوستان اجنبی پرست بود و هزار مسائل و در کشتی جامعه ایرانی جاسوسی میکرد...........دولت فعلی کشتی رو سوراخ کرد.حالا دولت بعدی در 9 ماه بعد باید بیاد و اول آب رو خالی کنه بعد سوراخ رو درست کنه. پس آقا این عذر خواهی بنده رو بپذیرید چون دوس ندارم پامو از گلیمم بیرون بکشم.[/quote][/right] [right]سلام[/right] [right]علقه و تعصب شما در مورد یک دسته و گروه خاص مربوط به شماست[/right] [right]اما نکاتی که مطرح شد متاسفانه حقایق تاریخی اند[/right] [right]و شما (به هر دلیل) خلط مبحث میکنید[/right] [right]فراموش کردم بگم همه ی موارد بالالزوما به این معنی نیست که انتقادی به دیگر وزرا نیست[/right] [right]اون مباحث رو بخونید دوست جوان ، برای اطلاعات تاریخی خودتان هست[/right]

[right][quote]عملکردشون لااقل از جنابان متکی و جناب آقای صالحی که فعلا بهتره.لااقل مدیریت قوی داشتن و سوء مدیریت از سوی ایشان دیده نشد. مسئله مدیریت قوی ایشون هم ربطی به اصلاح طلب بودن ایشون نداره و رایزنیهای وزارت خارجه در دوره ایشان از حالا مخصوصا دوره آقای متکی خیلی بهتر بود.[/quote][/right] [right]سلام[/right] [right]دوست گرامی اول اینکه اگر اندکی ، فقط اندکی توجه می فرمودید متوجه میشدید منظور من در ابتدا صادق خرازی بود[/right] [right]دوم اینکه از افتخارات دوره جناب وزارت خرازی (کمال) این بود که ترکیه روستاهای مرزی ایران را بمباران کرد و حتی حاضر به عذر خواهی لفظی هم نشد![/right] [right]یکی از افتخارات این استاد دیپلماسی بین الملل!!! هم دوره سفارتش در فرانسه بود که مصادف شد با انتخابات خرداد 84 و ایشون بعد از انتخابات در حرکتی کاملا دیپلماتیک و میهن دوستانه!!! در جلسه ای با وزیر خارجه فرانسه اعلام کردند ما هم از نتیجه انتخابات ناراضی هستیم (کدوم .....ی*** میاد خوب یا بد کشور خودش رو با اجنبی مطرح میکنه؟) عجب از این امریکوفیل های وزارت خارجه که همه را هیچ می پندارند ، اما در برابر بلوف های کعبه آمالشان چنان عنان اختیار از دست دادند که آن نامه کذایی را برای بوش نوشتند(توسط صادق خرازی) متن نامه بقدر حاکی از حقارت و ذلالت بود که باعث تعجب مشاور جرج بوش شد.[/right] [right]خیلی شد ، برای اینکه بیشتر با اوج حماقت های این گروه آشنا بشید، مستند ایران و غرب ساخته شده توسط دوستان بی بی سی رو مشاهده کنید (بیشتر دیگه به طنز میزد) جالب اینحاست وقتی با هم بودند مکرر دل و قلوه رد و بدل میشد ، اما وقتی که این مستند پخش شد، حضرات مدعی شدند این مستند برای تخریب است (اگر هم پیدا نکردید ، بفرمایید براتون بفرستم)!![/right] [right]جواد ظریف - صادق خرازی - کمال خرازی - سیروس ناصری - حسین موسویان - محمدجعفر محلاتی - فرهاد عطایی -[/right] [right]نپتون جان فقط یکبار دوره کنید عملکرد حضرات رو مطمئن هستم خون شما بجوش خواهد آمد ، درباره سیروس ناصری و داستان ان پی تی مطالعه کنید[/right] [right]*** جای خالی را با کلمه مناسب پرکنید[/right]

[right]واقعا عجب اعتماد بنفسی دارند این جناب(ان) خرازی[/right] [right]دم از استراتژی میزنه!!! یک روزی باید بنشینیم به عملکرد ذلیلانه این دو برادر در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بپردازیم[/right]

[right]آقا از اصل مساله منحرف شدیم بحمدالله وحدت نظر وجود داره که اخوان خرازی خیری برای این کشور نداشته اند[/right] [right]اصل مطلب بخش انگلیسی بود[/right] [right][quote][/right] هیلاری در مورد نقش ایران، گفت که، با وجود انتقاد هائی که توسط ایالات متحده و برخی از کشورهای همسایه از جمهوری اسلامی می شود، تهران به خاطر تلاش هایش در راستای پیشبرد دیپلماسی و یافتن راه حل سیاسی در سوریه سزاوار "احترام" است. [right][/quote][/right] [right]دوستان برای این بخش چه تحلیلی دارند؟[/right]

[right]شما که زحمت کشیدی[/right] [right]مدلهای تولید شده را از مدلهای غیر تولیدی و غیر پروازی جدا میکردی[/right] [right]329 - 509 هرگز ساخته نشدند[/right]

[right]سلام[/right] [right]این عبارت چه مفهومی دارد؟[/right] [quote]Turning to Iran’s role, Hillary held that, notwithstanding the criticism heaped on the Islamic Republic by the United States and some neighboring countries, Tehran deserves “respect” for its efforts to promote a political settlement in Syria[/quote] [right]پ.ن نامربوط:[/right] [right]در عجبم این عزیزان دیپلماسی ایرانی که تا این حد بر سیاست و علوم استراتژیک و ... تسلط دارند چرا خودشان در زمان مسئولیت گوشه ای از این تبحر و توانایی های سترگ را در راه اعتلای جمهوری اسلامی استفاده نکردند!![/right]

[right]این هواپیماها که هنوز تحویل نشده[/right]

[align=center]بسم الله الرّحمن الرّحیم مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا [/align] ساعت 8 صبح روز چهارشنبه 14 مرداد 1360 صدای جمهوری اسلامی ایران این خبر تکان‌دهنده را پخش کرد: «سیدحسن آیت نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی صبح امروز در مقابل منزلش توسط ضدانقلابیون به شهادت رسید» برای شناخت گوشه هایی از زندگی و سابقه ی مبارزاتی این شهید بزرگوار که مظلومانه به شهادت رسید به بایگانی ها سری می زنیم (منابعی که از پیش دانلود کرده بودم الان وجود ندارند!!!) بخش اول: وضعیت زندگی روز سوم تیر ماه 1317 هجری شمسی در شهرستان نجف‌آباد اصفهان در خانواده‌ای روحانی و کشاورز دیده به جهان گشود. از ناحیه مادر و نیز از جانب پدر، سید بود. از ناحیه مادر، نوه مرحوم آیت‌الله سیدعلی نجف‌آبادی (که یکی از چهره‌های بسیار درخشان عصر خود بود و در کتاب رجال اصفهان درباره او می‌نویسد که در علوم معقول سرآمد اعوان و همرزمان خود بوده و در فقه نیز مشهور بوده است و مشاور مرحوم آقا مدرسه‌ای می‌باشد) و پدر ایشان هم روحانی بوده است. این خانواده از ابتدا در نهایت سختی و فقر، روزگار می گذرانیده و تنها منبع درآمد برایشان، دسترنج حاصل از کشاورزی بوده است؛ لذا وی از کودکی در نهایت تنگدستی و محرومیت مادی رشد کرده و با عمق وجود، فقر و تنگدستی را لمس نمود. تحصیلات کودکی و تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در همین شهرستان سپری نمود. به خاطر علاقه‌ای که به مسائل اجتماعی و مسائل مربوط به مردم و مکتبی که در آن رشد می‌کرد، داشت، همیشه کنجکاو بود که در جامعه چه می گذرد و به همین دلیل با پول غذا و غیره که گاهی می‌گرفت، روزنامه تهیه می‌کرد (در آن زمان کمتر کسی همت و علاقه اینکار را داشت) و می‌خواند و بریده مطالب حساس این روزنامه‌ها را جمع‌اوری می‌کرد، یعنی از همان کودکی علاقه عجیبی به مسائل سیاسی روز داشت و با افراد به بحث و بررسی می‌پرداخت و از این نظر شاخص بود. پس از پایان تحصیلاتش در نجف‌آباد و اصفهان، به تهران آمد. او تحصیلات علوم دینی از جمله علوم حوزه را تا حدود فقه و اصول در این شهرها به پایان آورده بود. در تهران در دانشسرای عالی در رشته تربیت معلم، در بخش ادبیات فارسی موفق به اخذ لیسانس شد (سال 1337) و بعد مطالعات خود را در رشته جامعه‌شناسی ادامه داد و به سال 1340 به اخذ فوق لیسانس جامعه‌شناسی از مؤسسه علوم اجتماعی دانشگاه تهران نایل آمد و با وجود آنکه عنوان دانشجوی رتبه اول را به دست آورده بود، برخلاف رویه معمول، به علت تسلط ملی گرایان بر مؤسسه علوم اجتماعی، از دادن بورس تحصیلی و اعزام او به خارج از کشور جلوگیری به عمل آمد؛ زیرا وی از همان دوران دانشجویی، این ملی گرایان را شناخته و همواره چهره حقیقی آنان را افشا کرده بود. در سال 1341، در کنکور دانشکده حقوق شرکت کرد و در همین سال به دانشکده حقوق دانشگاه تهران راه یافت و دوره روزنامه نگاری را در مؤسسه اطلاعات گذرانیده و در طول مدت تحصیلات عالیه، علاوه بر فارسی به زبآنهای عربی، انگلیسی و فرانسه نیز آشنایی پیدا کرد. سابقه فرهنگی شهید آیت که از دانشسرای عالی لیسانس گرفته بود، کار اجتماعی خود را با تدریس در آموزش و پرورش در شهرستان فریدن آغاز کرد ولی به علت اینکه می‌خواست برنامه تحصیلی خود را ادامه دهد و نیز به علت اینکه بر اثر محدودیت‌های زندگی مادی بیمار شده بود، چند سالی در کار شغلی او توقف به وجود آمد اما مجدداً کار خود را با تدریس در دبیرستان آغاز کرد و علیرغم مدارک تحصیلی متعددی که به دست آورده بود، به علت سرسختی در مبارزه با نظام استبداد در دوران تحصیلی ، او را به شهر دامغان تبعید کردند و سالها در دبیرستآنهای همین شهر به تدریس اشتغال داشت؛ تا اینکه پس از چند سال به تهران انتقال یافت و به تدریس در دبیرستآنهای جنوب شهر تهران پرداخت. منبع بخش اول ادامه دارد ...