patriot1979

VIP
  • تعداد محتوا

    1,120
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های patriot1979

  1. نکته مهم سخن شما رو بخوبی درک می کنم با این حال، از این موجوداتی که داریم می بینیم چنین ادعای گزافی برنمیاد بله اونا بیش از 35 ساله که بطور مشخص دارن از چنین نبردی به تلویح یا به تصریح حرف می زنن: رسانه هاشون، برخی محافل به اصطلاح فرهنگیشون، هالیوودشون! ... (هر چند که از مضحک ترین و در عین حال تأسف بارترین صفحات تاریخ معاصر ماست ...)، و ... همه و همه دارن نشانه هایی از یک نقشه شوم و خصمانه بدست میدن بنده عرضم اینه که فعلا هیچ غل...ی از اینها برنمیاد ممکنه بتونن تلاش های مذبوحانه ای برای ایجاد مزاحمت های امنیتی و کاری که استران انجام میدن (جف ... اندازی!) صورت بدن اما پشت گوششون می بینن که بتونن وارد یک معرکه نظامی تمام عیار با ایران امروز بشن، درسته دیوانه هستن اما ظاهرا هنوز دست از جانشون نشستن ... و این شرایط دست کم برای میان مدتی تداوم داره و همین یعنی چندین و چند برابر شدن توانمندی های امنیتی و سیاسی و نظامی ایران در خاورمیانه و جهان و همین یعنی تغییرات اساسی در کهنه ترین فرمولاسیون های نظامی و سیاسی که تا حال غربی ها بر اساس اونها در خاورمیانه بازی کردن ... و همین یعنی که دیگه دست برتری برای اونها در کار نیست ... دقت کرده باشید تا همین جای داستان هم خیلی جا خوردن و عصبی و کودکانه رفتار می کنن ...
  2. با این برد موشک های کروز فکر می کنید دیگه جای بحثی برای ترک خلیج فارس توسط یانکی ها باقی بمونه؟ یانکی ها پاشون همچنان تو عراق و افغانستان گیره، مشکلات عمیق اقتصادیشون که آثار جنگ های کثیف و البته احمقانه خودشونه تازه داره خودشو نشون میده، مهم نیست که نامزدای ریاست جمهوری آتی یانکی ها چی نشخوار میکنن مهم اینه که واقعیت روبروشون چیه و در عمل چه ... می تونن انجام بدن! وقتی امروز معاون رییس جمهور یانکیا میره چین تا به چینیا من باب پایداری اقتصاد یانکیا (!؟) اطمینان بده کاملا معلومه که وضعیت جدا در هم ریخته و نگران کننده است بنابراین ... من با اطمینان بسیار بیشتری منتظر خبرای بهتر و بهتری هستم، حتی اگه یانکیا بخوان پایگاهاشونو تو این کشورای حاشیه خلیج فارس حفظ کنن که اون هم به گمانم به همون دلایلی که عرض شد بسیار واضحه که با محدودیت هایی روبرو میشه و همین حالا هم تو بعضی وب سایت های تحلیل سیاسی و نظامی می بینم که درباره مشکلات بودجه بی در و پیکر نظامی مدام صحبت میشه، با وجود پیشرفت خیره کننده بازوی موشکی ایران که دیگه غربیا به هیچ عنوان نه میتونن منکرش بشن و نه اینکه وانمود کنن که در معادلات نظامی خودشون در منطقه اینو ندید گرفتن و بهش اهمیتی نمی دن؟! چه کار ویژه ای از دست یانکیا برمیاد!؟ و خودبخود اگر خلیج فارسو به این شکل از دست بدن چه ... می خوان از چه جای دیگه ای انجام بدن!؟ البته این فعلا رونمایی اول بود تا ببینیم روز سه شنبه ریخت و قیافه حضرات یانکی و دوستان اروپایی و عربشون چه جوری میشه ...
  3. از آغاز دهه 30 میلادی، پیوند شومی میان سرمایه داران صهیونیست و دلتمردان یانکی برقرار شده که آثار تاریک اون دنیا رو رها نمی کنه. نفوذ این ساختار جهنمی در هر نظام دولتی، خصوصی، آموزشی، علمی، و ... حتی ورزشی و راه اندازی شبکه ای سیاه و فاجعه بار از فساد و انحطاط در قالب یک صنعت ... حقیقتا ترسناک و شکنجه آوره. شاید چنین خبری در برابر فاجعه ای که تقریبا 60 ساله شروع شده و همچنان در جریانه نوعی مزاح باشه.
  4. معمولا باید به الگوهای تکراری مورد استفاده صهیونیست ها در برهه های بحرانی که تا کنون با اونا روبرو شدن توجه کرد: ایجاد بحران متقابل ... بحران های سیاسی، نظامی و امنیتی از اواخر دهه 50 میلادی دامنگیر این ساختار مجعول و فتنه انگیز بوده و در واکنش به چنین شرایط و موقعیت منطقه ای صهیونیست ها هم اجازه ندادن تا خاورمیانه حتی یک روز رنگ آرامش ببینه (جنگ طلبی، مداخلات آشکار و پنهان در امورات سایر کشورهای منطقه، خرابکاری ها، توطئه ها، توسعه طلبی سیاسی و ...)؛ اکنون و در این برهه حساس هم بحران های داخلی که ظاهرا حسب گفته ها و شنیده ها رنگ اقتصادی دارد و بوی بحران ها و شکاف های بزرگ تر از آن به مشام می رسد و هم بحران عظیم ناشی از تحولات سیاسی سریع منطقه گریبان این جانیان را گرفته، یاران و دوستان عرب (خائن) آنها را تا حدودی پراکنده و بی اثر ساخته و این موجودات را با واقعیت های تازه ای در منطقه رویاروی کرده است: همان تصویری که همواره از روبرو شدن با آن در هراس بوده اند: ایرانی بسیار قدرتمندتر و صاحب نفوذ مضاعف در منطقه، حزب الله که از زمان نبرد 33 روزه تا کنون توان سیاسی و نظامی اش دو چندان شده است و روندی شبیه به بازگشت به برخی آرمان های اصیل تر در برخی کشورهای عربی بویژه مصر ... این می تواند کابوس واقعی صهیونیست ها باشد، در حقیقت، توسل به ابزار بحران سازی هم شاید دیگر ارزش هزینه امنیتی و سیاسی و شاید ... نظامی آن را نداشته باشد، شاید بتوان گفت که صهیونیست ها اکنون سردرگم بر سر دو راهی مرگباری ایستاده اند: جنگ و نابودی خفت بار ... یا فرار حقارت بار از منطقه و اعتراف به شکست پس از 60 سال کوبیدن بر طبل توخالی قدرت و توان نظامی ... ظاهر امر نیز نشان می دهد که یانکی ها و دوستان اروپایی آنان نیز بیش از آن مشغول امورات تنش و بحران اقتصادی خود هستند که قصد داشته باشند نمایش مشهور دفاع از امنیت صهیونیست ها را بار دیگر اجرا کنند. شخصا امید آن دارم که خطای بعدی صهیونیست ها در بحران سازی واپسین اشتباه آنان باشد. اگر هنوز پس از 60 سال ذره ای خرد در جمجمه تئوریسین های سیاسی غربی باقی مانده باشد بهتر است این بار معلمان خوبی برای فرزند نامشروعشان باشند و پیش از آنکه این منطقه، ملت های این منطقه در چشم اندازی نهایی این قطعه از زمین خاورمیانه را از این قصابان بازپس گیرند خود راهکار لازم را برای بر زمین گذاردن اسلحه و ترجیح دادن فرار از این ناحیه از جهان به صهیونیست ها بیاموزند ...
  5. جناب کیانی عزیز با سلام و تشکر از شما و سایر بزرگوارانی که با ارائه اطلاعات ارزشمند در خصوص یکی از حساس ترین برهه های تاریخی معاصر این مملکت ما رو با زوایا و حقایق فاز پایانی جنگ تحمیلی بیشتر آشنا کردن بی تردید آگاهی و بینش تاریخی چراغ راه هر ملت بویژه جوانان یک کشوره؛ حقیر برخی از منابع مرتبط با پایان جنگ تحمیلی از جمله گزیده هایی از خاطرات جنابان رضایی، ولایتی و هاشمی رفسنجانی رو مطالعه کردم، البته برخی خاطرات سردار صفوی هم در این مورد جالب توجه بنظر میرسه و بجز معدود مواردی که دوستان هم اشاراتی به اونها داشتن (از جمله از دست ندادن خاک) در مابقی موارد با کلیات سخنان شما موافق ام. شاید بخش مهمی از واقعیت این باشه که قابلیت های اقتصادی و حتی نظامی «هر دو کشور» ایران و عراق در فاز نهایی جنگ بشدت فرسوده و کاهیده شده بود و ماشین جنگی عراق هم به ضرب و زور عمل می کرد؛ بنده بیاد میارم که یکی از دوستانم حوالی دو سال پیش به نقل از یک درجه دار عراقی سابق گفت که در مراحل پایانی جنگ پدیده فرار سربازان و پناهنده شدنشون به نیروهای کشورمون در جبهه عراقی ها بکرات رخ می داده و موضوع چندان غریبی نبوده و به همین دلیل شخصا اعتقاد دارم که زمانی که یانکی ها با دنبال کردن سیاست مهار دو گانه کهنه خودشون حس کردن به برخی از اهدافی که می خواستن در منطقه دست پیدا کردن تصمیم گرفتن با دخالت های آشکار و پنهان به این وضعیت خاتمه بدن شاید به این دلیل که طرح هایی برای بازسازی محدود عراق داشتن و مجددا می خواستن موازنه نظامی جدیدی رو بسود عراق (یا اعراب منطقه) در برابر ایران سازمان دهی کنن و از سوی دیگه جای پای محکم تری در عراق پیدا کنن (که بعید هم نیست چون طی سه سال پایانی جنگ یانکی ها و متحدان غربی سخاوتمندانه تر از روس ها و اقمارشون به عراق کمک تسلیحاتی می کردن)؛ البته برخی کارشناسان غربی و بخصوص یانکی نظر دیگه ای دارن و اونم اینکه در هیأت حاکمه آمریکا بحث بر سر این بوده که نباید اجازه داد «ایران» به هیچ عنوان دست برتر نظامی در جنگ و به مثابه دارنده ابتکار عمل باشه (یعنی طرف عراقی هم چندان مطرح نبوده) چرا که همونطور که برخی دوستان می دونن در یکی دو سال پایانی جنگ عراقی ها تا حدودی ضعیف تر عمل کردن و خسارات سختی هم دیدن که شاید ... شاید ... حمله نسبتا گسترده در جنوب توسط عراقی ها از یک سو و تهاجم منافقین از سوی دیگه اندکی قبل و بعد از طرح جدی تر و پذیرش قطعنامه 598 توسط کشورمون که با موفقیت توسط مدافعان شجاع ایران دفع و سرکوب شد؛ عمدتا ناشی از احساس سرخوردگی سیاسی و نظامی شدید بعثی های عراق بوده باشه. در باب عقب نشینی از آخرین مناطق تحت اشغال عراق کمی قبل از تهاجم به کویت شاید من با شما چندان موافق نباشم، من تصور می کنم که در حقیقت این عراق بود که اونقدر ضعیف شده بود که تقریبا از بابت اقدام حتمی و قدرتمندانه ایران در بازپس گیری این نواحی نگرانی های جدی داشت و در هر حال پروفایل و درس های جنگ اونها با ایرانیان بهشون نشون میداد که امکان پایداری در برابر دفاع ایرانی ها بسیار کمه (چرا که استحکامات اونها در این نواحی محدود هرگز به پای مواضع ترسناک و قوی اونها در محدوده خرمشهر نمی رسید و ما در اون نبرد با برتری کامل به پیروزی رسیدیم) و به این ترتیب اونها بی آنکه بخوان دردسر تازه ای برای خودشون درست کنن آروم عقب نشینی کردن تا دوباره و این بار در کویت بخت آزمایی نظامی کنن که شد آخرین خطای نظامی و سیاسیشون.
  6. شخصا از مدیران محترم استدعای عاجزانه دارم که در صورت صلاحدید و مقدورات این تاپیک رو قفل بفرمایند. جای شگفتی داره که دوستان مدام از صمیمیت و برادری و محبت بی ریا سخن می گن اما به پای گفتگو که میرسن همه ما یادمون میره که بر طبل چه اصول و موازینی برای مباحثه و مراوده کوبیدیم. آقایون، بهتر نیست این روش و منش اصلاح بشه؟ بعد فرصت برای گفتگوی منطقی و متین در باب موضوعات مختلف بسیاره ...
  7. جناب اوپرای عزیز بیاد میارم زمانی در همین کشور وقتی چند جوان با هم وارد گفتگو می شدن ولو با ایده ها و باورهای متفاوت با مهربانی و بردباری بیشتری با هم رفتار می کردن، نمی دونم چه بلایی بر سر سلوک و منش جوان ترهای ما اومده هر چند که از یک سو باید بزرگ ترها رو هم در مواردی شبیه به این مقصر دونست، دوستان شما در میلیتاری به ضرورت مراعات ویژه و احترام به مبانی و هنجارهای دینی و اخلاقی جامعه باور دارن، بحثی هم اگر درگرفته بر سر چگونگی مدیریت این راهبرد در سطح جامعه ایرانیه. شاید حضرتعالی موافقت نداشته باشید اما گزاره ای مثال آنچه دوست عزیزی در خصوص برخورد قهرآمیز (ایضا توأم با تهدید به حذف فیزیکی) با محارم نافرمان از احکام الهی فرموده بودن شاید تحت شرایط حال حاضر جامعه ما قدری نیاز به بحث و مصلحت اندیشی هم داشته باشه؛ استنباط شخصی بنده اینه که در فرجام می باید تباینی میان ما (بالاخص دینداران و موءمنان ما، متشرعین ما) و اندیشه و سیاق عملی نمادی همچون «طالبان» که نشانه ای سیاه از خشونت و تندخویی و تعصب کور محسوب شده وجود داشته باشه؛ مضاف بر اینکه، فراموش نکنیم که حضرت محمد (ص) در زمانه سخت و دشواری که با اعراب جاهلی سپری کرد هرگز عادات بی بنیاد و بی مایه اون جماعت رو در برخوردهای تند و خشن، بهره کشی و اهانت به حرمت زنان و دختران محترم ندونست و تمام هم و غم خود بر تغییر این الگوهای ضد اخلاقی و ضد دینی گماشت؛ این اشاره بنده صرفا به این دلیل بود که خدمت شما برادر بزرگوارم عرض کنم که آینه و مجرای رحمت و مغفرت الهی بودن حتی در برخورد با جوان ترهایی که به هزار و چند دلیل و ریشه اجتماعی، فرهنگی و بالاخص «تربیتی و پرورشی» گرفتار عادات و ذهنیت های نا صواب و کج و معوج شدن شاید تاثیری بیش از تذکرات چند باره سخت و تند و امر و نهی کردن دقیقا به معنای «دستور دادن صرف» در پی داشته باشه، شاید این همون اثر عمیقی باشه که شما هم در پی اون هستید. اطمینان دارم و از نوشتار جنابعالی و کیفیت استقرا و استنتاج شما چنین برمیاد که فردی اهل بردباری و گفتگو هستید، به همین علت از شما می خوام که دلگیری و کدورتی هم اگر احیانا در میان هست کنار بگذارید چون بعد از مطالعه نوشتار شما چند بار تاپیک رو مرور کردم و نشانه ای از قصد اهانت و یا موردی از توبیخ خطاب به شما ندیدم. در مجموع، همه ما مشمول فرض و اصل خطا هستیم، سخن گفتن ما از احکام بی شک و شبهه الهی دلیلی بر مبرا بودن ما و عملکرد ما (به مثابه انسان) از تردید و خطا نیست.
  8. شاید در میانه دهه 60 (که طبق شنیده های حقیر اوجش در سال های 63 تا 65 بوده) برخی افراد کادر بسیج اون هم بیشتر در تهران و اون هم در برخی مناطق تهران بنا بدلایلی قدری تندخویی نشون داده باشن اما داستان سرایی کردن در این مورد نه اخلاقیه و نه عقلانی، اول اینکه باید خدمت دوستان عرض کنم که در همون زمان خواهران بسیج همگام با آقایان کار برخورد با موارد ناهنجاری در پوشش رو بر عهده داشتن و کمتر پیش اومده بود که آقایون به بانوان تذکر داده باشن، البته اینکه برخوردهایی میان تذکردهندگان و افرادی که مورد سرزنش قرار گرفتن رخ داده باشه بله ممکنه اما افسانه سرایی در این مورد شایسته یک جوان ایرانی نیست؛ نه کسی اسید بر دست و صورت کسی پاشیده و نه هیچ فقره ای از این دست اتفاق افتاده، بله منکرات بسیج برای خودش تشکیلاتی داشته البته در قالب کمیته انقلاب اسلامی عمل می کرده و افرادی هم بازداشت و تحت پیگرد قضایی قرار گرفتن، یا تعهد قانونی برای عدم تکرار تخلف منکراتی از اونها اخذ شده، نه چیزی بیش از این که کاملا قانونی و مبتنی بر قوانین شرعی و قضایی بوده، اگر هم بحث اینه که فضای ارزشی جامعه ایرانی در اون زمان چه خصوصیات و کارکردی داشت خوب این بسیار واضحه که با کمال تأسف در حال حاضر شاهد ایم که اون شبکه ارزش های دینی و اخلاقی دچار خلل ها و رخنه هایی شده که پیامدهای ناگوار این وضعیت در وهله نخست گریبانگیر افراد جوان همین جامعه است ...
  9. شاید جای این پرسش ها اینجا نباشه؛ با این حال، سوال می کنم: به گمان شما پیاده سازی سلسله مراتب تذکرات شرعی (که از بار حقوقی برخورداره) با پشتوانه قانونی - انتظامی (و در مراتب بعدی برخوردهای قضایی و کیفری) برای رسیدگی به مساله ای مثل پوشش - که معمولا در باب بانوان طرح میشه - کفایت می کنه؟ بنظر دوستان نمی رسه چنین مساله ای بیش از اونکه وجهه امنیتی - انتظامی داشته باشه صبغه فرهنگی داره؟ (صرفنظر از موارد خاصی از هنجارشکنی آگاهانه و گستاخانه) و در فرجام، به گمان شما ممکنه بتونیم راهکارهای کلان تری برای برخورد با این جنبه از زندگی اجتماعی بخشی از جامعه ایرانی ارائه بدیم؟ در بخشی از صحبت های دوستان بنظر میرسه که «استنباط فرد عمل کننده» به سخن مرجع تقلید در خصوص شروط و سازوکار «امر به معروف و نهی از منکر» نقش نسبتا مهمی در نحوه اجرای این حکم شرعی توسط اون شخص ایفا می کنه، آیا حقیقتا اینطور هست؟ (یا حقیر دچار سوءتفاهم شدم) یا مساله حسب اونچه که در بیانات یکی از شرکت کنندگان در فُروم آمده بود، با «واجب کفائی» دانستن «امر به معروف و نهی از منکر» حل و فصل میشه؟ (تا بدلیل ادای چنین وظیفه شرعی بر اساس یک حکم ثانویه که توسط حکومت اسلامی به مرحله اجرا گذارده میشه هر فردی حسب استنتاج خود از متن فقهی دست به انجام چنین کاری نزنه) خوشحال میشم اگر دوستان در این مورد هم گفتگو کنن
  10. از همه دوستان عزیز، همه مدیران جوان تر، همه سروران استدعا می کنم بسرعت و با درایتی که از همه شما انتظار میره این حواشی رو کنار بگذارید و برگردید به موضوع محوری این تاپیک که حقیقتا اهمیت داره: ورود یه جنگنده جدید روسی به آسمان که بطور قطع صحنه بسیاری از بازی های نظامی رو تغییر میده؛ موازنه قوای هوایی رو میان روس ها و یانکی ها بر هم میزنه، بیاید درباره تاثیرات ورود این سلاح جدید به پهنه آسمان گفتگو کنیم
  11. همونطور که دوستان عزیز استحضار دارن روسیه و آمریکا دو قطب فناوری نظامی و موءلفین راهبردها و رویکردهای نظامی در جهان معاصر هستن؛ اگر به به عصر زمامداری استالین نگاهی دوباره بندازیم متوجه میشیم که نقطه آغاز رقابت داغ تسلیحاتی و تئوری پردازی استراتژیست های نظامی روس در فاصله سال های 1948 تا اوایل 1950 در شهرکی نظامی و تحت مراقبت شدید در اطراف مسکو برای تولید نخستین تسلیحات شکافتی اتحاد جماهیر شوروی سابق برای رویارویی با تهدیدات احتمالی و تلویحی آمریکا آغاز میشه و از همین زمانه که دو کشور بسرعت مسیر تبدیل شدن به دو غول نظامی رو در پیش میگیرن؛ در قابلیت های نبرد زمینی به هیچ عنوان نمیشه روس ها دست کم گرفت - و این موضوع رو با تاکید عرض می کنم - و شاید روس ها طبق فرمایشات دوستان با اتکای به همین بازوی قدرتمند نظامی خودشون تونستن چچن رو تا حدود زیادی تحت کنترل دربیارن (و در عین حال و با پذیرش تلفات انسانی در واکنش های تروریستی چچنی ها باج هم ندن کما اینکه در قضیه گروگانگیری سالن تئاتر مشهور مسکو بسیاری از شهروندان روس هم کشته شدن اما پوتین در اندک زمانی پس از این رخداد تراژیک در تلویزیون ملی روسیه اعلام می کنه که روسیه پیام واضحی داره برای تروریست ها و اونم اینکه به هیچ عنوان بر سر هیچ چیزی به اونا باج نمی ده و معامله هم نمی کنه الی آخر)؛ در دخالت روس ها بعنوان صلح بان در قضیه کوزوو هم می تونیم برخی از برتری های نسبی بازوی زمینی نیروهای مسلح روسیه رو ببینیم؛ با این حال، در مورد موازنه قوای هوایی بحث های داغی برای ده ساله که در جریانه هم نمونه هایی از داگفایت های نمایشی در برخی نمایشگاه های هوایی نظامی بین المللی در کشورهای آسیایی و غربی و حتی مانورهای مشترک منطقه ای دلالت بر برتری های نسبی هواگردهای نظامی روس بر طرف آمریکایی داره و هم مثال های نقیض دیگه ای در همین مورد در منابع آنلاین یا برخی مجلات دیده میشه، اما میشه گفت که بحث موازنه قوای هوایی روس ها و یانکی ها اغلب روی میگ 29 و اشکال ارتقا یافته اون در مقابل اف 16 و اف 18 از یک طرف و سوخو 34 در مقابل اف 22 از سوی دیگه متمرکزه که البته جای تعجبی هم نداره بسبب اونکه اینها هواگردهای نظامی نسل های چهارم و پنجم محسوب میشن؛ در حوزه پدافند هوایی باز بنظر میرسه که توانایی روس ها اونقدر بالا هست که برخی تحلیل گران آمریکایی و بعضی از منابع تحلیل نظامی و استراتژی نظامی و دفاعی یانکی عنوان game changer رو به خانواده جدید سامانه های سام روسی که با عناوین S300 تا S500 بر سر زبان ها افتادن یاد می کنن و زمانی که موضوع فروش سامانه های S300 به ایران از سوی روس ها طرح شد بلادرنگ واکنش خشمگینانه و همراه با تنش یانکی ها و دوستان صهیونیستشونو در منطقه شاهد بودیم، بطور کلی، ناتو که اسکلت بندی اساسی اونو نیروهای هوایی و دریایی آمریکا تشکیل می ده و بدون پشتوانه یانکی ها و صرف اتکا به توان نظامی اتحادیه اروپا در برابر روسیه شکننده تر و سست بنظر میرسه تا بحال در رویارویی نیابتی با روس ها توفیق چندانی نداشته (مثال گرجستان)؛ البته شاید درگیری در میدان جغرافیایی وسیع تر متفاوت باشه با نمونه درگیری نظامی چند روزه در گرجستان اما اگر فقط بخوایم یه مقایسه جغرافیای نظامی هم انجام داده باشیم عمق استراتژیک روسیه اونقدر زیاده که کل اتحادیه اروپا در برابر اون بیشتر شبیه به نوعی مزاح می مونه و با چنین قیاس ساده ای متوجه می شیم که امکان ضربه اول از سوی اروپایی ها به روسیه وجود نداره؛ وانگهی، تمامی این مباحثات در خصوص تسلیحات متعارف به کنار، تا جایی که حقیر به ذهنم میرسه روس ها در مورد این نوع اقدامات تحریک آمیز بسیار خشن و پرخاشگرانه پاسخ میدن و با توجه به نیروی راهبردی هسته ای و نامتعارفی که در اختیار دارن بعیده که کسی بتونه باهاشون همچین شوخی بکنه ... اما نکته ای که یکی از دوستان فرمودن در باب تلفات نظامی آمریکایی ها در افغانستان و قیاس اون با پروسه اشغال و فرسایش روس ها در همین کشور؛ حدس می زنم که هر دو کشور اشغالگر یک پروسه مشابه رو طی کردن و به یک نتیجه رسیدن: خروج هر چه سریع تر از افغانستان، مضاف بر اینکه یانکی ها با فناوری دهه اول قرن 21 اُم وارد افغانستان شدن و روس ها با فناوری نظامی میانه دهه 70 میلادی و از سوی دیگه میزان تلفات غیرنظامیان افغان رو می تونید در زمان اشغالگری روس ها و تهاجم و اشغال افغانستان توسط یانکی ها با هم مقایسه کنید.
  12. جناب مهدوی به نقل قول جالبی اشاره کردن که بدلیل عدم دقت کافی در مطالعه تاپیک متوجه نقل قول از این نظامی روس نشده بودم، در گفتار این شخص آشکارا از «دست نیافتنی بودن این نوع سامانه دفاع هوایی» صحبتی به میون نیومده بلکه از «برتری نرم افزاری» روس ها تمجید شده (در قیاس با ماحصل تلاش چینی ها در ساخت سامانه مشابه [بنا به گفته ها، شنیده ها و برخی منابع آنلاین])
  13. بنا به فرمایش یکی از دوستانمون دست کم دلشاد باشیم از اینکه چنین تلاش و ترقی در حوزه پدافند هوایی در حال انجام و به ثمر نشستنه؛ می بخشید اینو می گم ولی کسی جایی بر فرض مثال از زبان فلان فرمانده کل نیروی پدافندی روسیه ای که مداوم از اس X هاش صحبت میشه - و تا بحال و در همین وب سایت براشون کلی به رایگان تبلیغ شده - در تریبونی رسمی شنیده که: ما روس ها ادعا می کنیم که تنها نیروی پدافندی شکست ناپذیر جهان رو در اختیار داریم که پدر جد یانکی ها هم (محض مزاح عرض میکنم: F 2000 !؟) نمی تونه از سد اون عبور کنه؟! اگر اینطور چیزی هم شنیده شده دست کم به بقیه دوستان هم بفرمایید (!) قابلیت های نظامی همه کشورها مثال تمامی حوزه های دیگه نسبیه و شدت و ضعف داره و ما هم تافته جدا بافته نیستیم اما اگر دوستان عزیز به این موضوع عنایت داشته باشن که نفس تلاش کردن و پشتکار داشتن برای هدفی والا از «صرف نتیجه و ماحصل قضیه» قدری مهم تره شاید الحان و الفاظ ما در این مورد هم انرژی مثبتی رو در محیط گفتگوی دوستان آزاد کنه ... به عوض تاریک دیدن و تاکید شدید بر نقاط ضعف ...
  14. من از دوستانمون تشکر میکنم اما نه برای قرار دادن عکس هایی از خاطرات سیاه بشریت بلکه برای یادآوری این نکته بدیهی که هر انسانی که قابلیت های گفتگوی خودشو از دست بده به ورطه گندابی میوفته که او رو به هر چیزی جز موجودیتی انسانی مبدل می کنه: متشکرم از اینکه با تذکر در باب شقاوت و رذالت های پدیده تاریک جنگ ما رو برای چند لحظه ای بخود آوردید. غرور هیچ ملتی متکی به جاه طلبی های مشتی مجنون نیست، افتخار هیچ ملتی تعدی و هتک حرمت انسان ها نیست و جنگ در پیشانی مباهات هیچ ملتی قرار نداره. جنگ جنگه ... وقتی که انسانی در میان نیست بلکه قطعات بزرگی از گوشت و خون و استخوان اونقدر همدیگه رو تکه پاره می کنن و به دندان می کشن تا چیزی از هیچ یک باقی نمونه ... وقتی که تلویزیون های جهان برای اولین بار رفتار مدافعان ایرانی رو با اسرای عراقی در میدان نبرد نشون دادن خیلی ها از منش و رفتار ایرانی ها دچار بهت و حیرت شدن اونا باورشون نمی شد که ایرانیان تا به این پایه متعهد به مبانی ارزشی و اخلاقی خودشون باشن ... اما شما چنین رفتاری رو در کجای تاریخ جنگ های معاصر مشاهده می کنید!؟ (روس ها 1945 در کلن!؟ آلمان ها 1942 در لیتوانی امروز!؟ بریتانیایی ها 1944 در پلی نزی!؟ یانکی ها 1945 در ... (موجب تلویث تاریخه) و ژاپنی ها 1943 در شمال چین ...!؟) صرفنظر از دفاع مشروع از نفس، چه بهانه ای جنگ و شقاوت و خشونت بی حد و حصر ناشی از این خوی کثیف بشری رو تبیین می کنه!؟ منافع اقتصادی!؟ تجاری؟! چی!؟ یا بقول سید حسن نصرالله: شرط بندی دو آدم مست در سایه؟! برای یاوه بافی و بر هم زدن آرامش انسان ها ...
  15. ظاهرا در میلیتاری باب شده که مباحثات جدی و مهم در باب مسائل حساسی مثل تاریخ و سیر وقابع جنگ تحمیلی براحتی در مسیر و سلوک لودگی و ادبیات زننده چاله میدانی قرار بگیره ... آقایونی که این وب سایت رو با «جای دیگر» اشتباه گرفتن یا تجدیدنظر بفرماین و یا تشریفشون ببرن همون جایی که جایگاه این سنخ از ادبیات و مکالمات ارزشمنده؟!
  16. یانکی ها از دست تربیت شده های خودشون نوش جان می کنن، همونایی که در دوره اشغال افغانستان بدست روس ها مردان قهرمان و بزرگ نام داده شده بودن! و ایضا ماموران یانکی در پوشش ... و ... تشریف می بردن و روش های سلاخی و آدمکشی رو به این دوستان اسبق و دشمنان کنونی آموزش می دادن البته رایگان! این چه ارتباطی به ایران داره!؟ دولتمردان یانکی هنوز هم متاسفانه مردم اعم از جماعت خودشون و مابقی مردم دنیا رو بلانسبت جسارتا هالو فرض کردن ... چرا از خواب خرگوشی عصر طلایی (!) ریگان و بوش بیرون نمیان!؟ ت م ا م شد ... بیدار شید! چقدر مضحکه که همین فرقه های عجیب و غریبی که امروز تحت عناوین طالبان و القاعده اون هم با ادعاهای گزافه در پوشش اسلام و مسلمین در دنیای ما ناگهان ظاهر شدن دست پخت و محصول دوره ریاست جمهوری ریگان و کمی بعد بوش پدره. خود کرده را تدبیر نیست ... بهترین کار همون پیشنهادی که همیشه رهبر و مقامات عالی ما به این مجانین دادن: GO AWAY AND DON'T TRY AGAIN
  17. فردین عزیز با سلام و احترام بیکران اگر مقصودتون اینه که صهیونیست ها تا حدود زیادی مجنون هستن من با شما موافق ام چرا که به گمانم تنها یک دیوانه زنجیری می تونه تحت شرایط کنونی منطقه دست به چنین اقدامی بزنه؛ سوریه در حال حاضر آمادگی ترسناکی برای آسیب زدن به یک دشمن خارجی و استفاده از این موقعیت برای کسب حمایت مضاعف مردمش داره؛ دوست عزیزم، در تاپیک مربوط به عملیات مرصاد که تا همین دو سه روز پیش روی اسکرول فرعی اخبار بود (اگر اشتباه نکرده باشم البته ولی تصور می کنم در بخش خبر بود) بسیاری از دوستان ما اشاره صحیح و متینی داشتن به برآوردهای نادرست و کژفهمی دشمنان ایران در فاز پایانی جنگ از اوضاع داخلی ایران اعم از دلسرد شدن ملت و ... رویاهایی از این دست اما وقتی با فضاحت نظامی در ایران روبرو شدن چیزی برای گفتن نداشتن؛ وقتی عراق مجددا دست به حمله از جنوب زد با تمام توانی که در اون ناحیه داشت و تا نزدیکی های مسیرهای ارتباطی اهواز هم پیش اومد باز هم واکنش ملت اونقدر خیره کننده بود که دشمنان ناگزیر از اعتراف به این پاسخ خردکننده شدن؛ چرا تصور می کنید که ملت های منطقه در برابر تعداد X هواپیما یا Y تانک یا Z ناو جنگی براحتی سر تعظیم فرود میارن: چون مشکلات داخلی و در واقع خانوادگی (خانواده ملت) دارن!؟ فردین جان، تصور می کنید زمانی که نازی ها خاک روسیه رو تا 35 کیلومتری مسکو شخم زدن اوضاع و احوال داخلی روسیه خیلی آرام و آسوده بوده؟ می دونید که در همون زمان درگیری های مسلحانه پراکنده ای در برخی نقاط اون کشور در جریان بوده و هنوز موضوع سرخ ها و سفید ها بر سر زبان ها؟! نکنه تصور کردید که چون استالین بر سر کار بوده همه مثل روبات عمل کردن؟! بله کنترل شدیدی اعمال می شده اما اینطور نبوده که ساختار حاکم بتونه همه چیزو کنترل کنه، بنده سعی می کنم با مثال برای شما اینو تشریح کنم که الان منطقه وارد فازی شده که اولین کشوری که دست به سلاح ببره ممکنه دست به آخرین اشتباه خودش زده باشه. نه اون تعداد هواپیما، و اون تعداد نیروی به اصطلاح ماهر و حرفه ای توان دفاع از چیزی رو که مبنای عقلانی و اخلاقی برای حضور و تداومش وجود نداره رو ندارن و نخواهند داشت؛ این یک فرسایش بزرگه فردین جان، در این فرسایش 60 ساله طرفی که خودشو به لحاظ تاریخی برنده می دونسته همیشه بتدریج در حال کاهیده شدن بوده و هست؛ فکر می کنی 400 کلاهک هسته ای صهیونیست ها بکارشون میاد؟ واقعا اینطور تصور می کنی؟ اگر اینطور فکر می کنی پس بد نیست تا درباره نقش روس ها در جنگ اعراب و صهیونیست ها از آغاز تا انتها دوباره مطالعه کنی ... این دنیا دنیایی نیست که هر کسی براحتی دستشو بذاره روی سوئیچ معروف اتمی و بعدش لم بده روی صندلی لهستانیش و نسکافه داغ نوش جان کنه ... اطمینان دارم که اینو می دونی. ممکنه دول عربی هنوز آمادگی کامل برای روبرو شدن با مساله نیم قرن این خاورمیانه رنج دیده نداشته باشن اما ملل عربی اونها اینطور نگرشی ندارن شما هر شب در خلال این سه ماه اخیر شاهد فریادهایی در مصر و در یمن و در خیلی از کشورهای دیگه بودید که هر چند من هم مانند برخی دیگه از دوستان در باب علل و ریشه های این فریادهای ممکنه بحث هایی داشته باشم اما در هر حال، بخشی از این فریادها ریشه ای 60 ساله داره که نمیشه منکرش شد. اقدامات ایضائی و بزک کردن های طرف صهیونیست و پشتیبانان غربیش نمی تونه روی یک زخم چرکین 60 ساله سرپوش بذاره و من به شما اینو می گم فردین جان: خشونت نظامی احمقانه ترین قماریه که صهیونیست ها دارن از خودشون بروز می دن و این قمار راه به برد نداره؛ بنده مرده و شما زنده و پاینده بزودی شاهد خواهید بود که این سلسله خشونت های نظامی، تهدیدات نظامی، و ... قس علیهذا چطور دامنگیر خود صهیونیست ها میشه. در پایان توجه شما رو به نکته مهمی جلب می کنم: برخی افراد زمانی که سخن از فضاحت نظامی و اطلاعاتی صهیونیست ها در هر دو نبرد با حزب الله به میون میاد بلافاصله داد سخن از جنگ های چریکی، وضعیت پوشش گیاهی و ناهمواری های منطقه و ... خلاصه هزار و سه دلیل (!) دیگه در توجیه این افتضاحات سر میدن ( هر چند که حزب الله به گمانم دیگه یه گروه چریکی نیست مدت هاست که دیگه چریکی صرف نیست) و میگن اگر در برخورد با سوریه ... چنین و چنان شود ... اما همین افراد به این موضوع ساده و واضح فکر نمی کنن که لابد اصولا امکانی برای آغاز چنین نبرد نظامی علیه سوریه یا هر کشور دیگه ای در این منطقه وجود نداره که صهیونیست ها دست به چنین کاری نمی زنن. (در واقع در سال های پیش هم چنین امکانی وجود نداشته که با چنین شکست هایی مواجه شدن)
  18. patriot1979

    تاپیک جامع رزمایش ارتش های خارجی

    فقط ... آه از نهادم براومد ... امیدوارم نیروی هوایی ما هم بتونه چنین طرح های خوبی رو پیاده کنه، هر چه سریع تر بهتر هر چند پروژه هایی مث صاعقه واقعا امیدوارکننده است
  19. patriot1979

    تاپیک جامع رزمایش ارتش های خارجی

    سرباز جان جدی میگی اینو ... یعنی ایران تا این حد رو این مدلای قدیمی کار کرده ... وای اینکه خیلی عالیه!
  20. patriot1979

    نبرد دریایی لاذقیه

    حسین جان سلام و با تقدیم احترام فراوان فرمایشتون کاملا متینه و نکته جالب هم برای بنده همینه: در نبرد 33 روزه لبنان همین صهیونیست هایی که در نبردهای سابقشون با اعراب اونا رو به دلیلی که شما فرمودید شکست دادن دقیقا بدلایلی مشابه همون عللی که ذکر شد برای ارتش های عرب، پذیرای شکست سختی از رزمندگان حزب الله شدن ... شاید این نوعی نشانه باشه برای اینکه حالا این صهیونیست ها هستن که در همون موقعیتی قرار گرفتن که در اوایل دهه 70 میلادی اعراب اونو تجربه می کردن ... شما به اقدامات حفاظتی ضعیف اشاره کردید و اگر بنده به خطا متوجه نشده باشم مقصودتون شاید چرخه حفاظت از اطلاعات نظامی و عملیاتی بود ... در همین نبرد 33 روزه در تحلیل هایی که بعدها توسط هر دو سمت جنگ ارائه شد ضعف اطلاعاتی و نفوذپذیری آشکار اطلاعاتی در برابر حزب الله از عوامل مهم شکست صهیونیست ها عنوان شد (منو عفو کنید که از موضوع اصلی تاپیک به حاشیه میرم)
  21. قصدم حاشیه رفتن در بحث نیست؛ گزاره هایی که بعضا دیده میشه نشانگر اقسامی از بزرگنمایی و کوچک نمایی در واقعیت های نظامیه؛ تصور می کنم قدری زیاده روی باشه اگر تاکید زیادی بر این نکته داشته باشیم که آسمان سوریه بی دفاعه (!) بنده هم عرض کردم که تا وقتی که شما می بینید که صهیونیست ها در واقع حسب نگرششون به جنگ و درگیری نظامی برای تک تک هواگردها و نفراتشون تا این حد اهمیت قائل هستن خوب ... اونها در حقیقت خودشون دارن پاشنه آشیلشونو به شما تقدیم می کنن... به گمان شما این موضوع دور از واقعیته؟
  22. patriot1979

    نبرد دریایی لاذقیه

    برام خیلی جالبه: از نبرد دریایی اکتبر تا اصابت موشک های حزب الله به ناوچه های صهیونیستی در نبرد 33 روزه ... درس های زیادی در این مسیر برای یاد گرفتن هست؛ شایدم دست های خودی در میان اعراب در کار بوده تا جنگ برای طرف عرب مغلوبه بشه و به سود طرف صهیونیست به پایان برسه. شخصا صرف عامل برتری فناوری نظامی رو موثر نمی بینم.
  23. دوست عزیز تصور عمومی ممکنه این باشه که سوریه پدافند بسیار ضعیفی داره اما شما می تونی نگاهی به اون روی سکه هم بندازی: باور کنید برای صهیونیست ها از دست دادن یک فروند جت جنگنده پیشرفته هم در یک بار حمله کاملا معنا داره؛ اینو که بطور قطع متوجه هستید؟ بگذارید خیلی ساده برای شما شرح بدم در نبرد 33 روزه لبنان اعضای حزب الله با یقین از شهادت خودشون وارد معرکه جنگ می شدن اما تصور اشغالگران صهیونیست این نبود شاید شما هم اون چند دقیقه مستند مشهوری رو که بعدها از یکی از کانال های داخلی صهیونیست ها پخش شد و افتضاحی بپا کرد مشاهده فرموده باشید، وقتی اون موجوداتی که عنوان تیپ گولانی - تیپ نظامی زبده ای (!) که ادعای شکست ناپذیری داره (!) - بهشون داده بودن حوالی ساعت 4 صبح یکی از روزهای میانی جنگ 33 روزه در بنت جبیل تو تله نظامی حزب الله گیر افتادن ... خودشونو خراب کردن و اشک ریختن؛ چند نفری هم تلفات دادن و پس کشیدن و همین! ... حال اگر شما اصرار دارید که اونها در یک تهاجم برق آسای نظامی می خوان 1000 فروند جنگنده و بمب افکن رو بیارن تو آسمون سوریه و صد البته که این حماقت محض و بهترین خوراک برای اقسامی از پدافندها می تونه باشه ... نمی دونم شاید شما بیش از دیگران مطلع باشید ... انصاف بدید که درباره قدرت هوایی صهیونیست ها هم مثال بسیاری چیزهای دیگه تا حدودی اغراق شده و فی الجمله خدمت شما عرض کنم که این بازوی توانمند هوایی لاجرم باید خودشو در نبرد 33 روزه نشون می داد ... که چیزی مشاهده نشد جز قتل عام غیرنظامیان بی دفاع همین و بس. دوست عزیزی هم از تهاجم هوایی ناتو صحبت کردن هر چند که بنده فکر می کنم ناتو درباره بیابانی مثال لیبی هم کار اساسی از پیش نبرد و الان وضعیت در لیبی عملا وارد یه فاز فرسایشی شده تصوری ندارم که در سوریه چه کاری از دستشون برمیاد.
  24. دوست عزیزم با سلام و احترام ابدا قصد ندارم درباره وضعیت دفاع هوایی سوریه اغراق کنم و یا اونو مطلوب و کاملا موثر جلوه بدم اما بهتره توضیح بدید که این 1000 خلبان ماهر و حرفه ای در خلال جنگ 33 روزه لبنان مشغول انجام چه کاری بودن؟ بمباران مناطق مسکونی و مثلا چند سایت استفاده شده قبلی و تخلیه شده برای موشکباران صهیونیست ها؟ بیاد میارم که در یک محفل دوستانه، نظامی مجرب و خوش فکری جمله جالبی گفت به این مضمون که سرنوشت حقیقی نبردهای نظامی روی زمین (در میدان نبرد زمینی) تعیین میشه و بمباران هوایی صرف نمی تونه پاسخگوی همه چیز و همه وجوه یک نبرد تمام عیار نظامی باشه. از این گذشته، سوریه در پاسخگویی موشکی به این حملات چندان هم دست و پا نیست و در همین تاپیک پیشتر عرض کرده بودم که رژیم صهیونیستی از ضعف آشکار عقبه غیر نظامی و فقدان عمق استراتژیک بشدت رنج می بره. در ضمن، باید روی ارزش اطلاعاتی که هر خلبان صهیونیست اسیر به سوری ها میده حساب دیگه ای باز کنید؛ صهیونیست ها در هر حال (چه خوششون بیاد و چه نیاد) متوجه این نکته میشن که طی نبرد هوایی ممکنه تلفات این چنینی بدن احتمال داره وادار به تجدید نظر در روش نبردشون بشن. در ضمن، روی مورد اصابت قرار گرفتن پایگاه های هوایی صهیونیستی (فرض کنید تعداد قابل توجهی از اونها در اثر اصابت انواعی از موشک های میان برد قابلیت عملیاتی خودشونو از دست بدن) و واکنش های احتمالی حزب الله و حماس هم بیشتر فکر کنید. ایران هم که جای خود دارد ...
  25. patriot1979

    اخبار برتر نظامی

    اوپرای عزیز مقصودتون تاکید رهبر انقلاب بر تألیف و تدوین علوم انسانی مستقل و بومیه؟ یا اشاره آقا به ممانعت کبر و خود بزرگ بینی از پیشرفت؟