X-Mas

Members
  • تعداد محتوا

    397
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های X-Mas

  1. موفق‌ترین خلبان جنگ در نبرد هوایی مرحوم جلیل زندی  بوده با ۱۱ شکار،شامل ۸ تا تأیید شده از طرف منابع غربی و ۳ تا محتمل ایشون موفق‌ترین تکخال ف‌‌‌ ۱۴ در جهان هم هستند http://en.wikipedia.org/wiki/Iranian_aerial_victories_during_the_Iran-Iraq_war تامکت‌های ایران رکورد‌های متعددی رو ثبت کردند از جمله طولانی‌ترین پرواز(مدت زمان)،برد بلندترین شکار(بالای ۱۰۰ کیلومتر با فنیکس) و بیشترین شکار با یک تیر(۳ هدف با فنیکس) در ارتباط با خلبانان عراقی‌،گویا پس از سقوط صدام تعدادی از  آنهایی که در بمب باران  شهر‌های ایران شرکت داشتند به سزای عملشون رسیدند و به درک واصل شدند
  2. از مشخصات این مدل از رادار فازترون کشف اهداف از فاصله ۷۰  ۸۰ کیلومتر هست و تراکینگ حدودا ۵۰ کیلومتر که البته هر چه هدف پایینتر باشد این فواصل کمتر هم میشود...اما یک مشکل وجود دارد و آن این که این فواصل برای هدفی‌ با مقطع راداری ۳ متر هست!!!!!!!!!!
  3.  اشغال افغانستان و عراق به دست شوروی و آمریکا هم به نظر فرق میکنه با وضعیت ما در سویره...آنجا این دو کشور کشور‌هایی‌ رو به طور تقریبا کامل اشغال کرده بودند و با نیروهایی می‌جنگیدند که با اختفا در خانه‌های تیمی،میان مردم،مزارع و کوه‌ها حملات بزن در رو انجام می‌دادند و جایی‌ رو اشغال نمی‌کردند ...البته در افغانستان منطق دور دست کوهستانی هم مرز پاکستان و در عراق در مقطعی برخی‌ شهر‌ها مثل فلوجه برای مدتی‌ کوتاه،فر‌ اختیار مسلحین بود اما به طور کلی‌ آمریکا و شروی بر کشورهای  اشغال شده سیطره داشتند...برای همین جبهه‌ و مکان مشخصی‌ نبود که با در اختیار گرفتن آن شورشیان را شکست دهند...در سوریه هم در اوایل بحران وضعیت به این شکل بود و هر گاه مسلحین با نیروهای ارتش مواجه می‌شدند فرار و در میان مردم و مزارع پنهان می‌شدند و در فرصت مناسب به ارتش ضربه می‌زدند اما در حل حاضر کاملا جبهه‌‌ها مشخص هستند،مخالفین بر بخش‌های وسیعی از کشور و شهر‌های بسیاری سیطره دارند کاری که باید دولت انجام بده گرفتن این شهر‌ها از مسلحین است...که اگر این کار رو انجام دهد در واقع تا حد زیادی پیروز جنگ خواهد بود جالبه که در مناطقی هم که دولت از مسلحین باز پس می‌گیرد امنیت قابل قبولی برقرار میشود...مثل حمص،یبرود،رنکوس،قصیر،سفیره،محله‌های اطراف دمشق و غیره...شما می‌بینید که از نظر حملات و بمب گذاری زیاد اتفاق نمی‌افتد...مثلا در جایی‌ مثل پاکستان که رسما جنگ داخلی‌ نیست خیلی‌ بیشتر شاهد انفجار‌های روزانه هستیم تا مناطق دولتی سوریه این نشون میده که دولت تدابیر خوبی رو برای حفظ امنیت و عدم بازگشت مسلحین به مناطق آزاد شده اندیشیده...پس تاکید می‌کنم که اگر دولت موفق به آزاد سازی شهر های  در دست مخالفین شود ۹۰ درصد کار انجام شده...حالا مسلحین می‌تونن در بیابان‌ها و کوه‌ها جنگ چریکی راه بندازند،مثل کاری که الان دارند در قلمون انجام میدهند،اما به جایی‌ نخواهند رسید و دیگر هیچ اعتباری نخواهند داشت پس فرق میکنه جنگ سوریه با جنگ‌های آمریکا و شوروی...نیایم با این شبیه سازی و اینکه آنها که ابر قدرتند شکست خوردند ما هم میخوریم،از حد اکثر تلاش در سوریه دست بکشیم پ‌ن آیا اطلاعی از قدرت مانور سپاه در سوریه و احتمالا فشار برخی‌ سیاسیون  داخلی‌ دارید؟سپاه کاملا دستش بازه یا حد و حدودی براش در نظر  گرفته شده؟این محافظه کاری ناشی‌ از تحلیل‌های خود سپاهه یا ناشی‌ از سنگ اندزیهای برخی‌ سیاسیون در ایران؟؟؟ممنون میشم در صورت داشتن اطلاعات  روشنمون کنید
  4. یعنی‌ ایران در حد و اندازه‌های رزمندگان زمان دفاع مقدس هم نمیتونه برای نیرو‌ها سلاح تامین کنه؟منظور بنده نیروهای نخبه و مجهز نبود بلکه نیروهای شهادت طلب به تعداد بالا(مثلا ۵۰ هزار نفر)،جهت شکستن خطوط دشمن...مثال تیپ‌های خط شکن زمان دفاع مقدس رو هم آوردم... همیشه وقتی‌ که مخالفین جایی‌ رو میگیرند و نیروهای خودی عقبنشینی میکنند،برای توجیح گفته میشه که مثلا تروریست‌ها گله‌ای یا مغولی حمله کردند...بی‌ کلن...نمی‌ترسن...شستشوی مغزی شدن و از این حرف ها...و اینها من رو بلاتشبیه یاد حرف‌هایی‌ میندازه که بعثیها زمان جنگ خودمون به رزمندگان ایرانی‌ می‌زدند و در هم کوبیده شدن مواضع دفاعی خودشآن رو مثل والفجر ۸ و کربلای ۵ به دست نیروهایی با آموزش اندک و تجهیزات کم را، سعی‌ میکردند توجیح کنند... حالا میگم چرا دوباره ما از آن روش موفق استفاده نکنیم...نمیگم به تنهایی‌،بلکه به عنوان عامل کمک کننده در کنار نیروهای با کیفیتی مثل حزب الله،نیرو هوایی ،زرهی و غیره...چرا قطره چکانی عمل می‌کنیم؟ چرا مخالفین باید همیشه با تعداد بالا و به قول دوستان مغولی حمله کنند،اما ما این کار را نکنیم؟شاید دوستان بگن که این کار هدر دادن جان افراد است...در صورتی که راه‌های بهتری باشه،بله این حرف درسته،اما به قول شما تجهیزات کمه پس چاره‌ای نیست!!!!زمان جنگ هم ما مرض نداشتیم با نیروهای پیاده بسیجی‌ خط بشکونیم،اما کمبود‌ها ما را مجبور کرد،که البته این هم از هر کس بر نمیومد  و نیاز به فضای ایدئولوژیک شدید و روحیه شهادت طلبی بود که داشتیم،شاید کشور دیگری  جای ما نمیتونست این کار رو بکنه...شاید از زمان جنگ اول جهانی‌ این روش دیگه به کار گرفته نمی‌شد،اما اجبار ما را واا داشت که این کار رو بکنیم و اتفاقا موفق هم بودیم...حالا هم مجبوریم چوب تجهیزات و نیرو نخبه به اندازه کافی‌ نیست مخالفین در تمام جبهه‌‌ها از هر نظر ضعف دارند...فقط در دو مورد برتری دارند....تعداد نفرات و با اعتقاد جنگیدن...پس بیام این حربه‌ها رو ازشون بگیریم و ما هم با وارد کردن تعداد زیادی نیرو شهادت طلب این دو عنصر رو ضّد خودشان استفاده کنیم مثلا شما همین شمال حلب رو ببینید...کّل نیروهای تک کننده ما در سیفات،هندرات ملاح و غیره نزدیک دو هزار نفرند اعم از ارتش،فاطمیون،حزب الله و غیره...به ملاح چند صد نفر حمله کردند....حالا اگر به اینها ۱۵ یا ۲۰ هزار نفر نیروی خط شکن شهادت طلب مانند ۴۱ ثار الله و ۲۷ محمد رسول الله اضافه بشند،و از روش حمله با  موج انسانی‌ استفاده کنندچند روزه تا نبل و زهرا مسلحین رو درو میکنند...البته تلفات خودی هم بالا خواهد بود اما بهتر از درجا زدن و عقب نشینیه چجوری مسلحین میخوان جلوی این موج رو بگیرن؟؟؟نه‌ میدون مین و مهندسی‌ رزمی درست و حسابی‌ دارن،نه نیرو هوایی و نه‌ توپ خانه قوی این که دیگه امکانات و سلاح خاصی‌ نمیخواد...همان کلاش و آرپیجی هم کفایت میکنه و فکر نمیکنم برای تهیه اینها مشکل خاصی‌ باشه توجه داشته باشید نمیگم که همه استراتژی ما بشه حمله با موج انسانی‌...دارم میگم در کنار دیگر تدابیر این هم به عنوان کمکی‌ استفاده بشه،و در واقع از حربه مسلحین ضّد خودشان استفاده کنیم
  5. با سلام فکر کنم که دیگه همه به این نتیجه رسیدند که ضعف اصلی‌ در سوریه کمبود نیرو به طور عام و کمبود نیرو با روحیه بالا و شهادت طلب به طور خاص باشه.کاملا مشخصه از نظر تجهیزات، امکانات خودی‌ها با مخالفین قابل مقایسه نیست از نیرو هوایی بگیر تا پهباد زرهی توپخانه موشکی و غیره...نیروی متخصص و با آموزش بالا هم که با وجود شاید بالای ۱۰ هزار رزمنده حزب الله و واحد‌های نخبه ارتش سویره و عراقی‌ها و ایرانی‌‌ها کمبود وجود نداره،همینطور مستشار و برنامه ریز نظامی... اینجا بیشتر نیرویی لازم هست که نقش همان سیاهی لشکر رو بازی کنه،نیرویی که لزوماً نباید تخصص خیلی‌ بالایی‌ داشته باشه،کم هزینه،اما با اعتقاد،شهادت طلب و روحیه جنگندگی  جهت استفاده به تعداد بالا  هم در آفند هم پدافند...دقیقا همان چیزی که مخالفین به تعداد بالا از آن برخوردارند و میبینیم که نتیجشم علیرغم کمبود‌ها در دیگر زمینه‌ها دارند میگیرن... این نقش باید به طور طبیعی‌ به  نیرو زمینی‌ ارتش سوریه سپرده بشه،اما همه می‌دونیم که این نیرو با ریزش‌هایی‌ که با آن مواجه بوده و  البته حضور سرباز‌های وظیفه بی‌ روحیه چنین توانی‌ نداره...دفاع وطنی گامی در این جهت  بود که در مقطعی بسیار مثمر ثمر واقع شد که همزمان با ورود گسترده حزب الله باعث وارونه شدن روند جنگ شد که حاصلش رو در القصیر،دمشق،حلب،حمص دیدم...اما الان این ابتکار دیگه برندگی‌ خودش رو از دست داده،مخالفین با کمک خارجی‌ خودشان را با این واقعیت جدید وقف دادند و دیگه در سوریه ظرفیت عضو گیری بیشتر هم برای دفاع وطنی نیست.همچنین با وجود اینکه اعضا دفاع وطنی داوطلب هستند و از نظر روحیه بالاتر از سرباز وظیفه‌های ارتش هستند،اما باز هم به روحیه جنگندگی اسلام گرایان مخالف نمی‌رسند پس اینجا باید چه کار کرد؟؟؟دوستان میگن باید کار عراق یکسره بشه تا نیروهای عراقی‌ به سوریه سرازیر بشن...اما اصلا معلوم نیست این اتفاق کی‌ بیفته و هر لحظه امکان حرکت گسترده‌ای از طرف مخالفین سوری هست...وقت نداریم... اینجا به نظرم بهترین کار اعزام گسترده نیرو رزمنده شیعه از ایران و دیگر کشور هاست...همان کاری رو که کشور‌های متخاصم منطقه با اعزام جهادی‌های وهابی از سرتاسر جهان انجام دادند، ما باید با آعزام جهادی‌های شیعه انجام بدیم. ۵۰ هزار نیروی شهادت طلب میتونه توازن قوا رو کاملا به هم بزنه به نفع خودی ها...لازم هم نیست که این نیرو‌ها حتما آموزش‌های بسیار بالا ببینند و هزینه بسیار زیادی براشون بشه منظورم نیروهایی شبیه تیپ‌ها و لشکر‌های سپاه در زمان دفاع مقدّسه...فکرشو بکنید چیزی شبیه لشکر‌های خط شکن  ۴۱ ثار الله یا ۲۷ محمد رسول الله زمان دفاع مقدس بریزن سوریه!!!!!با همون آموزش  نه‌ بیشتر(البته اگر بیشتر بشه بهتره بنده دارم حد اقل هارو در نظر میگیرم)و برای شکستن خط‌های مسلحین به کار گرفته بشند !!!!!چه تاثیر ویران کننده‌ای میتونه برای مخالفین  داشته باشه!!!!! مسلما  خطوط مسلحین از استحکامات و مهندسی‌ رزمی   صدام که محکمتر نیستند،ضمن اینکه نه توپخونه درست و حسابی‌ دارند و نه‌ نیرو هوایی   برای ایران  هم با امکانات فعلی‌ بسیج کردن این نیرو کار سختی نمیتونه باشه ...همین گردان‌های بسیج رو بخشیشو میتونند بفرستند البته دلایلی برای عدم انجام این کار مطرح میشه که به نظر موضوع  ایت ندارند اول گفته میشه که خود ایران به این نیرو‌ها نیاز داره و ممکنه آتش درگیری‌ها به ایران برسه...جوابش اینه که کشوری مثل ایران با این استعداد نیروی نظامی اعم از ارتش و سپاه و بسیج نمیتونه از آعزام چند ده هزار نفر سیستم دفایش آسیب ببینه...ضمن اینکه قرار هم نیست تمام این نیرو‌ها ایرانی‌ باشند نکته بعدی واکنش‌های جهانی‌ و منطقه‌ای به این اقدام هست...اولا بگم که قرار نیست به صورت رسمی‌ ایران نیرو اعزام کنه...عضو گیری هم نباید رسمی‌ باشه...باید دقیقا همان کاری رو که امسال ترکیه و قطار انجام دادند بکنیم...فقط باید شرایط رو برای اعزام این نیرو‌ها فراهم کنیم...اگر هم فرضاً شرایط ایجاب کرد،دولت میتونه اعلام کنه که از سفر اتباع ایرانی‌ برای جنگ در سوریه حمایت نمیکنه و اصلا میشه یک درگیری زرگری و نمایشی بین دولت و دیگر مجموعه‌های داخل نظام راه انداخت که بله ما مخالفیم(دولت) اما اینها سر خود عمل میکنند،و اینجوری فشار‌ها رو کم کرد...البته طبیعتاً  همه خواهند فهمید که اوضاع از چه قراره همان طور که همه می‌دانند پشت سر افراطیون سوریه امثال ترکیه و قطر هستند،اما باز این بار روانیش از اعزام علنی و رسمی‌ نیرو کمتر خواهد بود.ضمنا این نیرو‌ها نباید با برند جدید اونجا ظاهر بشن مثل حزب الله،سپاه بدر و اینها ،بلکه میتونند تحت لوای این گروه‌ها یا دفاع وطنی سوریه قرار بگیرند از همه مهم تر الان ما سر مسائل مهمی‌ مثل توان هسته‌ای و حتا کلا روابط آینده  با آمریکا ،در حال مذاکره با این کشور هستیم و کاهش یا حفظ فشار‌ها به این موضوع حساس بستگی داره و دولت اوباما هیچ وقت نمیاد همه چیز رو سر قضیه سوریه به هم بزنه...پس پیشبینی‌ میشه فشار‌های واقعی‌  از این بیشتر افزایش پیدا نکنند...تبلیغاتی هم شاید از طرف اعراب منطقه کمی‌ بیشتر بشه که البته اگر نتیجه پیروزی در سوریه باشه چندان اهمیت نداره حالا سؤال من اینه که مگر مسئولین ما این‌ها رو نمیدونند؟؟؟این بحث اداره کردن جبهه‌‌ها ایده سپاهه؟؟؟...یا مسئولین سیاسی فشار میارند تا اقدامات جدی تری صورت نگیره؟؟؟بالاخره این تصمیمات باید در شورای عالی‌ امنیت ملی‌ گرفته بشه...آنجا مشکلاتی هست؟؟؟کلا پرونده سوریه سپرده شده به سپاه و دست سپاه بازه؟یا اینکه اینجا هم برخی‌ چهره‌های داخلی‌ سنگ اندازی میکنند؟؟؟دلیل تعلل ایران چیه؟؟؟من دلیل قانع کننده‌ای برای عدم حضور فراگیر تر در سوریه نمی‌بینم
  6. کدون عملیات!!!!در مورد  گروگان‌های کنسولگری موصل هم از این چرندیات می‌گفتند.که مشخص شد با زندانی‌های داعش مبادله شده بودند...کلا این مقامات ترکیه دست  برخی‌ از مسئولین ما رو از پشت بستن با این گنده گویی هاشون...فقط نمیدونند که جهان و البته نیمی از مردم ترکیه بهشون میخندند متوجه نشدم...اینجا داره به بهانه داعش از تفکر مزخرف  مدرن بخور،کار کن،بمیر... دفاع میکنه؟
  7. بحث اینه که ما نباید دنبال پیشرفت با معیار سرمایه داری باشیم...تا وقتی‌ که  دنبال بازی با قوانین نوشته شده از طرف دیگران باشیم،معلومه که هیچ وقت به پای آن کسانی‌ که این قوانین رو نوشته اند نمیرسیم. این اشتباهی‌ بود که پوتین کرد و فکر کرد که میتونه با اصول دیپلماتیک مرسوم جهان و اقتصاد آزاد روی دست غرب بلند بشه،که حالا داره نتیجشو می‌بینه. خیلی‌‌ها معتقدند که رشد شتابان چین هم مراحل آخر خودش رو طی میکنه و تقریبا تا ۱۸ ماه آینده باید منتظر یک شوک منفی‌ در اقتصاد این کشور باشیم،که نشانه‌های آن رو الان هم میشه مشاهده کرد ماهاتیر محمد هم ‌یک زمانی‌ رویای رهبری جهان اسلام رو در سر داشت و بر علیه غرب سخنوری میکرد و به رشد سریع اقتصادی کشورش دلخوش بود غافل از این که این رشد با هضم شدن در اقتصاد همان غرب به دست آمده بود و از طرف غرب شارژ میشد،که آخر منجر شد به فروپاشی اقتصادی آخر قرن بیستم به اصطلاح  ببر‌های آسیا و محو وی از صحنه سیاسی شک نکنید که همین سرنوشت در انتظار اردوغان هم خواهد بود پس چه خوبه که درس عبرت بگیریم و زمین بازی با قواعد خودمون رو ترسیم کنیم در کشور ما هم نیروی انسانی‌ و متخصص به اندازه کافی‌ هست،هم مواد اولیه...پس بسم‌الله،منتظر چی‌ هستیم؟؟؟ شاهد از غیب رسید همین پایبندی به به اصطلاح فر آیاند‌های بازار یکی از همان قوانین نوشته شده از طرف دیگران است حالا من نمی‌دونم این بازار کیه یا چیه که انقدر مقدس شمرده میشه؟؟؟
  8. در صورت قتل‌ام گسترده تر  و کوچاندن اجباری مردم بومی به مناطق دیگر و جایگزینی با مردمانی از دیگر نقاط مملکت با تفکری همسو با حکومت،که به علت خوش ابو هوا بودن گرجستان اینها هم راضی‌ می‌بودند...میشد الحاق کنه پ‌ن منظورم این نیست که اخلاقا این کار درسته،خودمو میزارم جای آقا محمد خان و اینکه چرا چنین طرحی رو پیاده نکرده در حالی‌ که خیلی‌‌ها آن زمان این کار رو میکردند مثل روسیه تزاری که   چنین کاری رو با چیرکس‌های مسلمان در حومه دریای سیاه انجام داد
  9. از پاسختون ممنونم بحث آبی خاکی رو به این علت پیش کشیدم که در اغلب تحلیل‌های رسانه‌‌های غربی حتا زمانی‌ که از نیروی دریای پیش از انقلاب سخن می‌گویند این بخش رو ضعف ایران میدونند و معتقدند که آبی خاکی ایران برای عملیات‌های تاکتیکی متناسب است و نه عملیات‌های بزرگ استراتژیک...یعنی‌ به عنوان مثال ایران قادر به پیاده کردن چند تیپ پیاده و زرهی در یک عملیات در سواحل کشور دیگری نیست...البته دست یابی‌ به چنین توانی‌ مستلزم تغییر در دکترین دفاعی کشور است.حالا می‌خواستم بدونم در نداجا تمهیداتی در این جهت اندیشیده شده؟؟؟ اما زیردرییی،اگر می‌فرمائید که  کیلوهای ما از اگستا ۹۰‌های پاکستان پیشرفته ترند یعنی‌ ایران هم بالا خره به پیشران های ‌ای آای‌ پی‌ دست پیدا کرده؟؟؟!!!اینها در مرز تکنولوژی زیر سطحی قرار دارند و مورد آخر این اژدر که اخیرا ازش صحبت شد و فرماندهان گفتند مشابه اژدر هاییست که ناتو استفاده می‌کند،مشخصا منظورشون کدوم اژدر ناتو بوده؟مارک ۴۸ ادکپ یا چیبس؟؟؟...مارک ۴۶ که از قبل داشتیم http://www.irdc.ir/en/content/53576/default.aspx  
  10. با سلام بله متوجه هستم،منظورم این بود که تنها یکی‌ از معیار‌های قدرت نیرو دریای تعداد شناور‌ها و تناژ آنهاست و نه تمام آن،به خاطر همین از حجم و گستردگی رزمایش‌های پاکستان و توان واقعی‌ عملیاتی آن سؤال کردم مسلح کردن شناور‌های گشتی و لجستیکی به موشک هم ابتکار جالبیه که میتونه کمبود شناور‌های رزمی رو جبران کنه البته این رو بگم که پاکستان هم در ماموریت‌های ضّد دزدی دریای در خلیج عدن حضور داره البته در مجموعه نیروهای بین المللی و مثل ما هم دست به پیمایش‌ها و بازدید به مناطق دوردست میزنه،حتا تا اقیانوس اطلس که در مطالب همین تاپیک بود. بحث قطب جنوب هم باید اسکورت کشتیهای تحقیقاتی‌ پاکستان به آن منطقه باشه.امیر سیاری هم چند بار به این موضوع برای ایران، اشاره کرده اند.تعجب من از این بود که چگونه کشوری مثل پاکستان با این مشکلات و کمبود‌های اقتصادی میتواند برنامه تحقیقاتی‌ در قطب جنوب داشته باشد. با توجه به فرمایشات شما بزرگ واران چند تا سؤال داشتم اول اینکه آیا ناوگان بزرگ لجستیکی ما که از بازدید صفحه ویکیپدیا هم میشه گستردگی آن را مشاهده کرد،کاملا عملیاتی هست؟...بسیاری از شناور‌ها عمری بالای ۴۰ و برخی‌ حتا ۵۰ سال دارند.منظورم هم تنها شناور‌های بزرگ نیستند بلکه تناژ پایین‌ها هم هستند توان آبی خاکی ایران چگونه است؟فرضاً صرف نظر از بحث‌های سیاسی،ایران توان پیاده کردن نیرو در انسوی خلیج فارس رو دارد؟به چه تعداد؟و پیاده کردن ادوات سنگین زرهی چی‌؟البته دکترین ایران دفاعیست و به خاطر همین شاید چنین توانی‌ مطرح نباشد اما آیا طرح‌هایی‌ برای آینده هم نیست؟ گفتین  تا ۱۰ سال دیگه ناوگان رزمی سنگین ایران ۲ برابر خواهد شد.مگر الان ایران چنین شناور‌هایی‌ دارد که بخواهد ۲ برابر شود؟تنها شناور سنگین خارک هست که لجستیکیست منظور از اینکه از نظر کیفی ایران در زیر سطحی از پاکستان جلو است چیست؟اگستا‌های پاکستان زیردریای‌ها مدرنی‌ هستند که از مدل‌های مشابه قبلی‌ خود در خدمت فرانسه و اسپانیا پیشرفته تر هستند و ویژه این کشور تغییر داده شدند...از جمله تغیرات کاهش خدمه از بیش از ۵۴ به ۳۶ و سیستم ‌ای آای‌ پی‌...دو نمونه آخر آن هم با همکاری فرانسه در پاکستان ساخته شدند.یعنی‌ کیلوهای ما از اینها پیشرفته تر هستند؟؟؟ http://en.wikipedia.org/wiki/Agosta-class_submarine گفتین که به علت برخی‌ کمبود‌ها به روزرسانی سیستم‌های اپتیکی و الکترونیکی‌ شناور‌های قدیمی‌ کند شده...یعنی‌ اینکه ایران در این زمینه هنوز به خود کفایی کامل نرسیده و تحریم‌ها مانع وارد کردن قطعات مورد نیاز شده؟؟؟ در بحث موتور در چه سطحی قرار داریم؟اگر اشتباه نکنم ما موتورهای ۴  ۵ هزار اسب بخاری به طور آزمایشی‌ ساختیم.همینطوره؟این کفاف نیاز‌های ما رو میده و چشم انداز ما در این زمینه چگونه است؟؟؟
  11. به چه دلیل پس از فتح اول تفلیس آقا محمد خان حاکمی بر آنجا نگمارد تا ارکلی دوباره به این شهر باز نگردد و آقا محمد خان   مجبور نشود بار دیگر لشکرکشی کند؟؟؟...همین روند رو با نادر هم داشتیم،لشکر کشی‌‌ها فقط برای غارت و تنبیه بودند و مناطق جدیدی رو به ایران الحاق نمی‌کردند،مثل پیروزی وی بر عثمانی که منجر به بازگشت اناتولی شرقی‌ و کردستان به ایران نشد.البته گرجستان یک حکومت نیمه مستقل تحت الحمایه ایران بوده و اساسا ایران باید شخصی نزدیک به خود را آنجا به تخت مینشوند
  12. کاملا مشخصه که هم در سطح و هم زیر سطح نیرو دریای پاکستان از نداجا جلوتره توان زیر سطحیش بسیار خوبه،۱۱ زیردرییی سنگین در برابر ۳ تای ایران...کار بر روی زیر دریای اتمی‌!!!!! در سطح، فعلا ۱۰ فرگیت یا به قول نداجا ناو شکن  با تناژ بالای ۳ هزار و فرگیت آمریکایی‌ ۴ هزار تن.که به زودی به ۱۳ تا خواهد رسید ایران ۴ تا،آن هم ۱۵۰۰ تونی،که احتمالا با سهند و دماوند می‌شند ۶ تا...کلاس ذوالفقار پاکستان از۸  تا تیوپ موشک سطح به سطح برخورداره،جماران و اسلافش ۴ تیوپ خلاصه حد اقل ظاهراً از نظر توان کلاسیک از ما خیلی‌ جلوترند اصلا چنین انتظاری از پاکستان نداشتم!!!!برنامه قطب جنوب هم دارند!!!!!چجوری کشوری بدون نفت و منابع زیر زمینی‌ با ۲ برابر جمعیت ایران توان انجام این مخارج رو داره؟؟؟ ‌یک نکته دیگه...کسی‌ از قدرت عملیاتی نیرو دریای پاکستان خبر داره؟؟؟در رزمایش‌هاشون چقدر نفر و تجهیزات شرکت میکنند؟؟؟رزمایش‌هایی‌ به گستردگی سری ولایت نداجا رو میتونند انجام بدهند؟.چون که ادوات یک بعد قضیست،اما هماهنگی و توان عملیات با آنها یک بعد دیگه
  13. با تشکر از تاپیک زیباتون،میشه از قتل‌ام گرجی‌ها توسط ایران بیشتر بگین؟
  14. با سلام آقای احمد ۱۳۶۱ شما در یکی‌ از پست‌هاتون گفتین که ایران تلاش کرده که استان ال انبار رو تقسیم کنه اما موفق نشد.چه چیز باعث شکست این طرح شد؟ ضمنا می‌خواستم نظر شما و دوستان دیگه تاپیک رو در ارتباط با نسخت وزیر جدید عراق بدونم.ارتباطش با ایران چطوره؟؟؟بالا خره بیشتر به آمریکا نزدیکه یا ایران...بحث تصفیه ارتش ونیرو‌های امنیتی از عناصر بعثی به کجا کشید،این کار صورت میگیره و احیاناً جایگزین‌های آنها از افراد نزدیک به ایران هستند یا خیر...آمریکا حضور گسترده‌ای در فرود گاه‌ها و پایگاه‌های نظامی عراق داره و در حال آموزش کادر‌های نظامی جدید برای عراق هست،در حالی‌  که ما بیشتر در صحنه درگیری هستیم...این نگرانی وجود داره که  با اینکه هزینه و سنگینی‌ جنگ با داعش روی دوش ماست، اما هنگام به اصطلاح تقسیم غنأئم سرمون کلاه بره به این صورت که مجاهدن شیعه خلع سلاح یا جذب ارتش اما در پست‌های جانبی بشن و پست‌های مهم نظامی و  امنیتی بیفته دست این عناصر آموزش دیده از طرف آمریکا...آیا این احتمال هست،و کلا نقش و نظر دولت جدید عراق و نخست وزیر اینجا چیه؟؟؟
  15. پس یعنی‌ داعش مدارک تحصیلی مدارس دولت سوریه رو قبول داره که میگه دیپلم یا راهنمایی.کلا الان در مناطق تحت اشغال داعش و دیگر گروه‌ها پایه‌های تحصیلی‌ بر اساس سیستم اسد و کتب حکومت وی اجرا می‌شه؟ادارات چجوریه همه تعطیل شدند یا سرویس دهی‌ ادامه داره؟ضمن اینکه جالبه دانشجو دختر هم می‌پذیرند...چه خوب بود اگه مستندی در باره جریان زندگی‌ روزمره در مناطق تحت تسلط تروریست‌ها پیدا میشد..
  16. با سلام مشکل اینه که آن جنبه‌های دیگه نظامی هم مثل موشک دوربرد نمیزارن داشته باشیم
  17. عجب...خبر ترور این فرمانده سایبری اسرائیلی رو ندیده بودم...آیا منابع صهیونیستی و غربی  کشته شدن این فرمانده رو تأیید کرده اند؟ آن انفجار جنوب اروپا هم در اسپانیا بود و گفته میشد خودرو یکی‌ از معاونین رئیس موساد منفجر شده و کار حزب الله هم بوده،اما این گروه بلافاصله تکذیب کرد.حالا واقعا این کار رو کرده اما نمی‌خواسته رسانه‌ای بشه یا نکرده رو نمی‌دونم یادتون باشه یک رشته عملیات ضّد رژیم صهیونیستی در جهان انجام شد یا تلاش شد که انجام بشه،برخیشون لؤ رفتند اما عملیات در کشور هند موفقیت آمیز بود...و این عملیات‌ها گویا به تلافی ترور دانشمندن هسته‌ای انجام شد هر چند این موضوع طبیعتاً از طرف منابع ایرانی‌ تکذیب شد بعد از ترور حج رضوان هم چند بار حزب الله سعی‌ در تلافی کرد،در ترکیه و شرق آسیا ،که موفق نبود...حتا گفته میشه در تدارک ربودن اهود باراک بوده
  18. آقای کرزی دکتر حزب الله کی‌ ترور عماد مغنیه و حسان القیس رو با ترور فرماندهان همرده اسرائیل پاسخ داده؟؟؟
  19. آقای احمد ۱۳۶۱ با تشکر از جواب قبلتون اما این تجهیزاتی که گفتین مثل دوربین دید در شب و  وسایل گرمایشی که حزب الله کمبود دارد رو نمی‌توان به راحتی‌ از ایران تهیه کرد،به نظر لوازم خاصی‌ نیستند که ایران نتونه تهیه کنه ضمنا آیا پرواز جنگنده‌های غربی و عربی‌ بر فراز عراق و سوریه به بهانه زدن داعش برای لجستیک هوایی ایران به سوریه مشکل ایجاد نکرده؟؟؟
  20. ببخشید اشتباه شد،پست قبلیم در جواب آقای   ارمین حیدری   بود در ارتباط با رسانه‌ای نشدن آزمایش ها،و نه پست خبری ایشون این طور باید باشه،اما متأسفانه نیست بله  قانونا و شرعا رهبری این امکان رو دارند که جلوی هر روندی رو که تشخیص  بدند درست نیست بگیرند،اما در عمل پیچیدگیهای ساختار قدرت سیاسی در ایران بسیار بیشتر از این حرفاست... کلا در ایران یک سری کانون‌های قدرت رو داریم که هر کدوم بر بخشی از اقتصاد کشور تسلط دارند،و به دنبال آن بخشی از نخبگان،رسانه‌ ها،شخصیت‌های سیاسی و غیره رو با خودش دارند...برخی‌ از این کانون‌های قدرت حتا روی دست گاه‌های امنیتی هم نفوذ دارند در حالی‌ که روی کاغذ بخش مهمی‌ مثل امنیت باید مطلقاً در کنترل رهبری باشه،اما اینطور نیست و مثلا در قضیه قتل‌های زنجیره‌‌ای دیدیم که ‌یک درگیری بین بخش‌های مختلف دست گاه‌های امنیتی رخ داد....یا در ماجرای ۱۸ تیر سال ۷۸،بخش‌هایی‌ از دست گاه امنیتی و حکومتی دست داشتند حالا آیا رهبری از آن ماجرا‌ها راضی‌ بودند؟؟؟مسلما خیر....پس چرا با یک فرمان جلوی آنها را نگرفتند؟؟؟قانونا و شرعا می‌توانستند!!!!!به خاطر همان پیچیدگی‌‌ها و دشواری‌هایی‌ که گفتم حالا اینجا از امنیت کشور حرف می‌زنیم که بالاترین سطح از اهمیت و حساسیت رو داره،اما اوضاع به این گونه هست،حالا فکرشو بکنید که در زمینه اقتصادی،فرهنگی‌ و غیره چقدر وضعیت میتونه خراب باشه!!!! مگه رهبر مفسدین اقتصادی بزرگ رو نمیشناسند،مگر از مشکلات فرهنگی‌ اطلاع ندارند؟اگر آن طور که شما تصور می‌کنید باشد،خود رهبری زیر سوال خواهند رفت.به این دلیل که قدرت مطلق دارند که جلوی این کارها را بگیرند،اما این کار را نمیکنند...در حالی‌ که حقیقت اینه که ایشون هم معذوراتی دارند،و نمیتوانند از اختیاراتی که روی کاغذ دارند کاملا استفاده کنند و آن چه رو که تشخیص میدهند انجام بدن،به خاطر قدرت و نفوذ زیادی که این کانون‌ها و چهره‌های سیاسی پشت آنها دارند پس سیاست خارجه و برنامه‌های نظامی هم از این امر مستثنی نیستند،و رهبر مجبورند کٔج دار و مریض با اینها راه بیاند،و در واقع سعی‌ در مدیریت این طیف‌های مختلف دارند،که اولا آسیب اینها به کشور رو کنترل کنند و  اینها رو در مسیری قرار بدن که به نفع کشور باشه،منتها همیشه نمیشه و این گروه‌ها اقداماتی بر خلاف منافع عمومی انجام میدهند. مخصوصاً اگر منافعشون به خطر بیفته حاضرند منافع کشور رو قربانی کنند انتخابات سال ۸۸ خاطرتون هست؟وقتی‌ یکی‌ از کاندید‌ها در مناظرات نام یک شخصیت سیاسی قدرت مند رو آورد در ارتباط با مفاسد اقتصادی(البته اینجا کاری به خود این کاندید ندارم،که عملکرد دولتش قابل نقده)...بعدش چی‌ شد؟آن آقا نامه علنی نوشتند به رهبری،و تهدید کردند...حتا از عبارت "آتشفشان‌های در سینه مردم،آماده انفجار"نقل به مضمون استفاده کرد،و بعدش نتیجشو خودتون میدونید..اگر این شخص نمی‌خواست هرگز آشوب‌های بعد از انتخابات آنقدر به درازا نمیکشید بحثو نمی‌خوام زیاد طولانی کنم،اما بهم ریختگی اقتصادی ۲ سال آخر دولت قبل،فکر می‌کنین ناشی‌ از چی‌ بود؟؟؟ غیر از سؤ تدبیر‌های دولت قبل...اما آن انفجار قیمت ارز چجوری اتفاق افتاد؟؟؟چه کسانی‌ به طور مصنوعی تقاضا ارز رو بالا بردند تا قیمتش بره بالا و به دنبال آن تورّم سر به آسمان بکشه؟؟؟ اگر برخی‌ از همکاریها و گرا دادنها از داخل نبود تحریم‌ها انقدر اثر گذار می‌بودند؟؟؟ خلاصه اینکه وضعیت خیلی‌ پیچیده‌تر از این حرف هاست که فکر کنیم رهبر با یک دستور میتونند همه چیزو طبق مراد خودشون به پیش ببرند
  21. .دست ستون پنجم رو نمیشه ناا دیده گرفت منظورمم از ستون پنجم جاسوسان و مزدوران رسمی‌ اسرائیل نیست ممکنه کشتن ایشون مربوط باشه با مذاکرات سر برنامه موشکی؟؟؟یعنی‌ فشار از پایین(کشتن ایشون)و چانه زنی‌ از بالا(مذاکرات غرب کارهاش بدون برنامه نیست...این  ترور هم ممکنه در قالب یک برنامه بلند مدت برای متوقف کردن توان موشکی استراتژیک ایران بوده باشه،یعنی‌ این فقط جزئی میتونه باشه از یک سری برنامه‌های پیچیده سیاسی و اقتصادی و غیره برای رسیدن به هدف...تحریم ها،ایجاد تنش سیاسی در داخل کشور و به ویژه ارتباط گیری با برخی‌ از طرف‌های سیاسی در ایران بخشی از این پازل هستند از نفوذ کلام و اعتبار شهید در محافل قدرت و تصمیم‌گیری ایران،به ویژه رهبری غافل نشیم... قطعاً حضور ایشون در شکل گیری سمت و سوئ برنامه‌های دفاعی ایران تاثیر گذر بوده...منظورم در همان مرحله تصمیم گیری سیاسی برای انتخاب این سمت و سوها است به عبارت ساده تر اگر بین مسئولین اختلاف بود که فلان پروژه بلند پروازانه موشکی اجرا بشه و گروهی از مسئولین مخالف این کار بودند، حالا یا به علت هزینه،یا نگرانی از واکنش غرب و غیره ،حضور شهید می‌تونست کفه ترازو رو به سمت تصویب این طرح سنگیر تر کنه. یعنی‌ فقط جنبه‌های فنی‌ سردار رو نباید ببینیم بلکه شخصیت کاریزماتیک و نفوذ سیاسی ایشون هم مهم بود به نظر من اینجا اهمیت ترور احتمالی‌ ایشون بیشتر مشخص میشه
  22. با سلام دقیقا این اختلافات سر چیه؟
  23. بله،برنامه‌ها به طور کامل تعطیل نشده اما از سرعت آنها کاسته شده.متاسفانه به نظر میرسه فقط بحث رسانه‌ای نکردن نباشه بلکه در عمل محدودیت‌هایی‌ ایجاد شده.بالاخره یک سری اتفاقات هست که کسی‌ جواب قانع کننده‌ای برای آنها نداده یک اینکه نمایندگان مجلس اوایل مذاکرت صحبت از محدودیت کردند،و اینکه برنامه موشکی هم در مذاکرت مطرح شده،قطعاً اطلاعاتی‌ داشتند که این حرف رو زدند،خواب که ندید‌ند،و در جواب هم با هشدار شورای عالی‌ امنیت ملی‌ مواجه شدند دوم جلوگیری از ورود کارشناسان موشکی کره سوم عدم برگزاری رزمایش پیامبر اعظم،توجه کنید که رزمایش فرق میکنه با آزمایشات تکی‌،یعنی‌ یک کشور نیاز به انجام رزمایش داره برای ایجاد آمادگی رزمی چهارم عدم آزمایش موشکی،درسته چند تا پرتاب ناا موفق ماهواره داشتیم،اما آزمایش موشک بالستیک میانبرد و  دوربرد نداشتیم  پنجم عدم رونمایی از زیردریایی فاتح،که میتونه پایه‌ای باشه برای زیردریایی بزرگ تر با توان حمل موشک بالستیک،با توجه به همکاری ایران با کره شمالی‌ در  زمینه زیر دریایی و اینکه کره چندی پیش به چنین قابلیتی دست پیدا کرده،ایران هم  احتمالا نزدیک به دست یابی‌ به چنین ویژه گی‌ هست،که قطعاً باعث نگرانی‌ غرب میشه ششم همین سری رزمایش‌های ولایت هفتم خلف وعده در رونمایی از پهباد استراتژیک،و بسنده کردن به رونماییهای نمایشی نمونه‌های تکراری اینها نکاتی‌ هست که جوابی‌ به آنها داده نشده ،و اگر شنیده‌ها رو به اینها اضافه کنیم،وضعیت بدتر هم میشود...موتاسفانه فقط بحث رسانه‌ای کردن یا رسانه‌ای نکردن  نیست،بلکه به نظر میرسه حقیقتاً با موانع عملی‌ روبرو هستیم هیچ میدونید که بنا بر برخی‌ گزارش‌ها آمریکا از ایران خواسته که برخی‌ از توانمندی‌های موشکی محرمانه خود را که هنوز رسانه‌ای نشدند از بین ببره و تنها به نمونه‌های رسانه‌ای شده مثل شهاب بسنده کنه...گویا برخی‌ هم با این پیشنهاد موافقت کردند،اما گویا فعلا رهبری و سپاه مقاومت میکنند
  24. http://www.abna.ir/persian/service/middle/archive/2014/12/22/660062/story.html حالا نمی‌دونم بالاخره  خبر درست کدومه؟به شهادت رسیدند یا نه؟توی چند تا سایت دیدم که حتا بعد از این تکذیبیه باز هم خبر از شهادتش میدن.