Moltke

Members
  • تعداد محتوا

    792
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های Moltke

  1. [right]جناب رايش مارشال[/right] [right]مشكل حرف هاي برخي از دوستان است كه در هر مساله اي خواهان ماستمالي و تطهيرجناب اسد هستن[/right] [right]اين يك واقعه ديگر هست براي اثبات ضعف تكنولوژ‍يك و فرماندهي ارتش جناب اسد كه باز هم دوستان در حال لاپوشاني اش هستن[/right] [right]بنده كه نزديك يك سال است از طرفي در سوريه حمايت نكرده ام[/right] [right]بحثم فقط تحليل نظامي ماجرا بوده و نه سياسي يا فرهنگي و غيره[/right] [right]واقعيت امر اين هست كه سيستم پدافند هوايي و راداري ارتش اسد طي يك سال گذشته سواي منطقه ساحل و شهرهاي لاذقيه و طرطوس و اطرافش تا حد زيادي تخريب شده[/right] [right]اونقدر فيلم و مدرك در اين مورد موجوده كه نشه زير سوالش برد[/right] [right]هر چند قبل از اين قضايا هم سيستم پدافند سوريه در برابر اسرائيلي كه از قديم و نديم استاد جنگ الكترونيك و سركوب پدافند دشمن بوده هم مالي نبود[/right] [right]در مورد مالكي هم اين فقط اهل سنت نيستند كه ناراضين[/right] [right]كردها هم هستن[/right] [right]دليلش هم سواستفاده اين جناب از قانون هايي مثل مبارزه با تروريسم و انحصار نيروهاي امنيتي و نظامي در دوروبري هاش و فساد مالي است[/right] [right]جناب حاج رضوان[/right] [right]اين درگيري اسراييل و حزب الله در سال 2006 شده نوش داروي جناب عالي و دوستان[/right] [right]پيشروي نكردن اسراييلي كه به هيچ وجه قواي زرهي اش را به طور انبوه به كار نينداخت و اصلا قصد اشغال خاك لبنان را نداشت را علم يزيد مي كنيد ولي افتضاح كنترل نكردن شهر كوچك داريا كه بغل گوش قدرت سياسي نظامي جناب اسد هست با وجود ده ها هزار سرباز واحدهاي نخبه و صدها دستگاه ادوات زرهي و حمايت فشرده هوايي رو مي كنيد پيروزي ارتش اسد[/right] [right]در هر حال[/right] [right]ارتش اسراييل به تجربه و طول تاريخ ثابت كرده در بليتزكريگ و حمله برق اسا كم نظيره[/right] [right]البته شما كه تفكرتون هنوز قرن نوزدهمي است خيال مي كنيد در قرن 21 هم بايد همه شهرهاي دشمن رو اشغال كرد تا بهش گفت پيروزي[/right] [right]پيروزي در قرن 21 يعني انهدام توان رزمي حريف[/right] [right]شما از هرجنگي كه دوست داريد مثال بياريد تا معلوم بشه با اين معيار كي پيروز نبرد بوده[/right] [right]با استدلال شما صدام هم در جنگ خليج فارس پيروز شد[/right] [right]چون ائتلاف عراق رو اشغال نكرد[/right] [right]موشك هاي متيس و كورنت مخالفان تماما از غنائم و انبارهاي خود ارتش اسد است جناب رضوان[/right] [right]همچنين تانك هايش[/right] [right]ما كه دست مخالفان سواي اين چيزهاي غنيمتي سواي سلاح سبك چيزي نديديم[/right] [right]كشورهاي غربي و عربي هم كه مايل به هزينه كردن نيستند با خون مردم سوريه تجارت مي كنند[/right] [right]دست از پا خطا كردن اسد و سلاح شيميايي در برابر اسراييل هم يعني تبدل سوريه به برهوت و محل تشعشع راديواكتيو شدنش براي ميليون ها سال بعد[/right] [right]جنگ متعارف رو بسنج برادر من[/right] [right]death -white[/right] [right]برادر گرامي[/right] [right]دوره اشغال كشورها خيلي وقته گذشته[/right] [right]چرا غرب وارد جنگ بشه در حالي كه ادامه جنگ به نفعشه؟[/right] [right]هر چه سوريه ويران تر و ويران تر بشه ضرري مي كنه؟ بهتر نيست اونقدر صبر كنه كه به وقتش سوريه رو يه لقمه كنه و افراد مورد نظر رو سر كار بياره؟[/right] [right]بله برادر من...بمباران غيرنظامي ها رو هركسي مي تونه انجام بده...ولي اونايي كه طالبان و ...رو مي كوبن خيلي از گردن كلفتاش رو هم كوبيدن ،مثل صدام و قذافي و هيتلر و عبدالناصر و حافظ اسد و برادراشون[/right] [right]ضمن اين كه گنبد اهنين كه نظيرش رو هيچ كي تو دنيا نداره چند تا راكت زد ) حالا شما هر چقدر دوست داري حساب كن)[/right] [right]ولي پدافند سرافراز اسد چي؟[/right] [right]شما مشكلت اينه كه مخالفان رو مزدور غرب مي دوني[/right] [right]اگه مزدور بودن بعد يكي دو ماه و چند هزار كشته پس مي كشيدن[/right] [right]نه اين كه 50 هزار كشته بدن و شهراشون با خاك يكي شه و هروروز شديدتر از ديروز بجنگن[/right] [right]حزب الله تجهيزات مناسب داشت،تمرينات كافي داشت و توي شهر و روستاي خودش نمي جنگيد برادر[/right]
  2. [right]مخالفان موش كور...نجس...تروريست[/right] [right]هر چي شما بگين هستن[/right] [right]البته با آر پي جي و كلاسينكف و فوقش خمپاره[/right] [right]كاش يك صدم برادران حزب الله سلاح داشتن تا اون وقت مي شد در مورد شجاعتشون قضاوت كرد[/right] [right]دلاورمردان ارتش عربي سوريه كه همه نوعه موشك و پدافند و سلاح ((مدرن)) روسي و حمايت متحدانشون و محور بزرگ مقاومت رو[/right] [right]در اختيار دارن شجاعتشون رو چرا نشون نمي دن؟[/right] [right]چرا حق دزداي اسرائيلي رو كف دستشون نمي گذارن؟[/right] [right]اينا كه از هيچ كي گدايي نمي كنن مثلا[/right] [right]ضعف امريكا؟[/right] [right]اسرائيل كه يك صدم امريكا توان هوايي نداره قلب نظام اسد رو هدف قرار داده (البته نه يكي دو بار‌) و هيچي نشد[/right] [right]اصلا فرض بر اين كه شياطين موتورخانه جهنمن مخالفان[/right] [right]مجاهدان ارتش عربي سوريه چرا مثل موش مي لرزن مقابل اسرائيل؟[/right]
  3. [right]حمله اخير يك چيز را به خوبي ثابت كرد:نيروي هوايي اسرائيل هر هدفي و در هرجاي سوريه را كه بخواهد نابود مي كند و ارتش اسد هم مانند موش در برابرش مي لرزد[/right] [right]جناب مالكي هم بهتر است نگران خودش باشد كه انبار باروت شورش اهل سنت عراق آماده انفجار و راه خودش هم بي شباهت به بشار اسد نيست[/right] [right]اسرائيل و ناتو هرگاه اراده كنند چند ساعته در قلب دمشق خواهند بود[/right] [right]تنها دليل سرپا ماندن ظاهري رژيم اسد هم خباثت غرب و كشورهاي عربي در عدم تجهيز مخالفان به سلاح سنگين به دليل ترس از افتادن ان به دست گروه هاي مذهبي است[/right] [right]در هر حال[/right] [right]ما كه مونديم اين همه قپي دركردن جناب اسد و متحدانش كه فلان و فلان مي كنيم چه شد؟[/right] [right]بمباران شهرهاي بي دفاع و مخالفان سبك اسلحه را هر بزدلي ميتونه انجام بده[/right] [right]راستي پدافند مدرنش كجاست؟ كه مانع حمله هوايي هر دشمني ميشه؟[/right] [right]دوستان كه مي گفتن تحولات به نفع ارتش اسد بوده چون از عناصر ((بزدل)) پاك شده[/right]
  4. [right][quote]این موضوع ارتباط گروههای تروریستی در سوریه با سرویس اطلاعاتی و ارتش رژیم صهیونیستی را به اثبات می رساند[/quote][/right] [right][b]اين موضوع بزدلي ارتش نصيريه (ارتش به اصطلاح عربي سوريه ) و لاف زني هايش در مورد جنگ با اسراييل و قدرت دفاع هوايي اش را مي رساند[/b][/right] [right][b]ما كه منتظريم طبق گفته دوستان تا فردا اسراييل با موشك هاي اسكاد با خاك يكسان شود[img]http://www.military.ir/forums/public/style_emoticons/default/rolling%20on%20the%20floor.gif[/img][/b][b] [img]http://www.military.ir/forums/public/style_emoticons/default/rolling%20on%20the%20floor.gif[/img][/b][b] [img]http://www.military.ir/forums/public/style_emoticons/default/rolling%20on%20the%20floor.gif[/img][/b][b] [/b][b].[/b][/right]
  5. Moltke

    نبرد میونگنیانگ

    [right]با تشکر از رایش مارشال عزیز به خاطر نکته جالبشون[/right] [right]البته بنده حدس می زنم که این علاقه جناب هیده یوشی به لباس های زیبا و تجملات از کجا اب می خورده[/right] [right]ایشون به سبب قیافه زشتشون به ((میمون چهره))شبیه بودن و تو ژاپن هم از این بابت مشهور[/right] [right]لابد خواسته با لباس زشتی صورتشو بپوشونه[/right] [right]نکته دیگه هم تجارت دریایی ایران با کشورهای شرق دور اون هم از روزگار قدیم هست[/right] [right]چنان چه طی دو سه قرن متمادی ،رفت و امد فشرده بازرگانان جنوب ایران به مالزی و اندونزی باعث شد در یکی از زیباترین و صلح امیزترین نمونه های گسترش دین اسلام در مردم این مناطق مسلمان بشوند و همون مذهب مردم جنوب ایران ان زمان یعنی تسنن شافعی رو برگزینند[/right] [right]البته ژاپن که عمرا احتمال اینجوری شدنش نبود!!نمونه اش همون اقلیت کوچکی که توسط میسیونرهای مسیحی ،تغییر دین دادن و با قساوت و خشونت هولناکی که حکومت شگون های توکوگاوا نشون داد ریشه شون از بیخ و بن برکنده شد[/right] [right]کلا پس از هیده یوشی ژاپنی ها به یک انزوای چند قرنه وارد شدن با یه جامعه خیلی خشک و طبقاتی محض که توش حتی تغییر جایگاه اجتماعی ممنوع بود ،تا جایی که سامورایی ها حتی توانایی تغییر سرور نداشتن[/right] [right]البته با رسیدن پای امریکایی ها و اروپایی ها و قضیه معروف ((کشتی سیاه کاپیتان ماتیو پری))ژاپنی ها فهمیدن که جا تره و بچه نیست و اگه نخوان به سرنوشت چین که تو قضیه جنگ تریاک دخلش اومده بود دچار بشن باید مدرنیزه بشن و دوره تحول میجی تو ژاپن شروع شد و از همون جا بود که ژاپن مسیری رو که امروز نتیجه اش رو می بینم شروع به طی کردن کرد[/right] [right]در مورد کره ای ها هم الحق از ملت هایی هستن که استعداد نظامی عجیبی داشتن و با وجود همسایه های قدرتمند خوب تونستن هویت و استقلالشون رو هر چند برای مدتهایی ،نگه دارن[/right] [right]نیروی دریایی قوی ،صنعت توپ سازی و ریخته گری خوب ،سلاح های ابتکاری مثل هواچا و کشتی های کلاس پانکسئون و لاک پشت هم از نمونه هاش تو همین عصر چوسئون هست[/right] [right]اگه کره ای ها هم راه ژاپنی ها رو تو همون قرن نوزدهم انتخاب می کردن بعید می دونم اینقدر اسون بازیچه ژاپن و بعدش شوروی و امریکا می شدن[/right] [right]این ها مسائل خوبی هست برای مفصل حرف زده شدن در موردشون تو سایت که درسهای زیادی هم به همراه دارن[/right] [right]انشالله دوستان مستعد و اگاه سایت به جای بحث های سیاسی که فایده چندانی نداره رو ین مسائل بیشتر انرژی بذارن[/right]
  6. Moltke

    توسعه ارتش در دوره رضا شاه

    [right]و فرمانده این دیویزیون قزاق که بود برادر بیگدلی؟ والا تا یکی دو روز پیش بزرگترین ایراد شما به رضاخان این بود که چرا (یحتمل از همان روز به قدرت رسیدن هیتلر!!) با المان یا با انگلستان متحد نشد!! و حالا که مضرات این ایراد شما با توضیحات مفصل مشخص شده گیر داده اید به بخش اصلی ارتش ،تا انشالله بهانه بعدی چه باشد... چه بخواهیم چه نخواهیم در سایه همین ارتش بود که صنعت هر چند اولیه ایران ،دانشگاه ها و مراکز اموزش عالی مدرن به معنی حقیقی و دستگاه بوروکراسی ایران و ایجاد محاکم مدنی به جای رجوع به ریش سفیدان و سران قبایل شکل گرفت.این که ساختار عشایری در ایران باقی ماندنش بهتر بود حرف عجیب و غریبی است که سوای کسی که کینه دیرینه و کور با رضاخان دارد دیگری نمی تواند بپذیرد. (در باب جناب حافظ اسد هم تاپیک را منحرف نمی کنم ولی تبرئه کامل شخص وزیر دفاع وقت و ارتشی که از همان دوران استعمار فرانسه در قبضه فرقه نصیریه (علویان) بوده بازهم از هنرهای شماست ) خوب برادر من هم اشاره کردم در دوران قاجار تفکر ارتش مدرن شکل گرفت ،ولی ادامه نیافت.این که رضاخان بازهم احیا کرد این تفکر را بد است؟ این که پایه گذار صنعت اسلحه سازی مدرن و نیروی دریایی ایران شد بد است ؟ (در بحث مدیریت و فساد مالی و عدم شایسته سالاری در این ساختار قطعا رضاخان محکوم است البته) در مورد لهستان :مقاومت [b]سه هفته ای[/b] بزرگواران لهستانی این نتیجه را برایشان دربرداشت :300 هزار نفر نظامی کشته شدند. ،بعدش هم انتقام جویی وحشیانه المانی ها شش میلیون کشته دیگر در طول جنگ سر دستشان گذاشت ،در جریان شورش ورشو هم مبارزان لهستانی فریب جناب استالین و ارتشش را خوردند و با تعلل عمدی ارتش سرخ در رسیدن به ورشو ،لشکرهای وافن اس اس حسابی از خجالتشان درامدند و با نابودی کامل شهر ورشو ( ورشو و مانیل پایتخت فیلیپین به همراه هیروشیما شهرهایی شدند که بدترین خسارت را در جنگ به خود دیدند ) اخرین دسته از مردان مستعد و بااستعداد لهستانی از بین رفتند تا عمو ژوزف که قبلا هم کار 20 هزار نفر از نخبگان لهستانی را در کشتار جنگل کاتین ساخته بود ،با خیال راحت و بدون نگرانی از شورش ها و مخالفت های بعدی این لقمه چرب و نرم را ببلعد و تا سالها بعد لهستان به طور مطلق در قبضه قدرت روسها باشد. این از لهستانی که که تجربه طراحی و ساخت تانک و هواپیما و زره پوش و تفنگ و مسلسل و تولید انبوه مهمات ان هم به [b][color=#ff0000]صورت مستقل[/color][/b] داشت. و ایرانی که کل ذخیره فشنگش به 5 میلیون هم نمی رسید باید چه کند در این میان؟!! این است نتیجه شجاعت و جانفشانی که شما بزرگواران برای ایران می خواهید تا مبادا غرور ملی !! تان جریحه دار شود. این که زیرساخت علمی و صنعتی نقشی در دفاع و قدرت داعی ندارد هم از حرف هایی است که غیر از شما از هیچ صاحب نظری نشنیده ام. و این که سرشاخ شدن با راهزنان و خوانین مثل سرشاخ شدن با دوابرقدرت دنیا است هم همین طور!! جناب بیگدلی کلا مثل این که شما فقط قصدتان مخالفت و به قول معروف (( کل کل کردن)) با طرف مقابل است. دلیلش هم این است که شما هدف مباحثه را نه اضافه شدن به اطلاعات خود و دوستانتان ،بلکه (( برد و باخت )) می دانید. که اگر بنده هم چنین تفکری می داشتم می توانستم تا قام قیامت بر حرف هایم هر چند نادرست پافشاری کنم. اگر چنین است بنده نیز از ادامه بحث با شما معذورم.[/right]
  7. Moltke

    توسعه ارتش در دوره رضا شاه

    [right]جناب بیگدلی[/right] [right]این که ارتش رضاخان در برهه اول اقدام به برقراری امنیت کرد و در این راه حتی کسانی که بعدا مخالف سرسخت رضاخان شدند مثل ملک الشعرا بهار،مدرس،مصدق و ...از او حمایت کردند یک واقعیت روشن تاریخی است.قضیه ارتش های دیکتاتوری هم قضیه ای است که شما فقط به رضاخان در موردش گیر داده اید و دیکتاتورهای (( دوست)) را از قضیه مستثنی فرموده و به هر نوع ممکن در راه تطهیرشان می کوشید.حرف ما هم این است که اگر از رضاخان خوشتان نمی اید به دلایلی ، همه اقداماتش را بی فایده و خائنانه معرفی نفرمایید.[/right] [right]در هرحال ،پذیرفتن این که اقدام رضاخان در پایه گذاری ارتش مدرن فواید زیادی هم داشت این قدر سخت است؟!![/right] [right]ضمن این که مثال های بی تناسب اوردن شده عادت همیشگی شما.همین ارتش مارشال پیلسودسکی از کمک های فراوان دوستان غربی بهره می برد و فراموشمان نشود که در جریان حمله ارتش سرخ و فرماندهش مارشال بودینی ،در اطراف ورشو روس ها را تارومار کرد،در باب تجهیزاتش هم بهتر است به چند منبع معتبر رجوع بفرمایید تا حجم و کیفیتش دستتان بیاید.ان که سطح علم و تکنولوژی لهستانی ها در چه سطحی بود و ایران در چه سطحی هم بماند.[/right] [right]در مورد قضیه جنگ ایران و روس هم بزرگواران به جای این که ضعف نظامی شدید و سیستم نابه هنجار حکومتی را مورد نظر بدارند ،همیشه عامل شکست را فتحعلی شاه و خیانت فلان و همان شخص می نامند.[/right] [right]در مورد ارتش عثمانی و قاجارها : قضیه حمله به وان و سلیمانیه و بغداد در دورانی اتفاق افتاد که سلطان محمود دوم به تازگی ینی چری ها را سرکوب کرده بود و هنوز نیروی نظامی مدرن به طور واقعی تربیت نشده بود.( یک دفعه فیلم اخرین سامورایی که در این باب مدرنیزاسیون ارتش البته در ژاپن عهد میجی نکات زیادی دارد را ببینید بدک نیست) .در همین دوران بود که ابراهیم پاشا ( پسر محمد علی بیک کبیر سرسلسله خدیوان مصر) تا شهر قونیه در آناتولی مرکزی هم پیش امد و اگر نبود پادرمیانی قدرت های اروپایی معلوم نبود چه بر سر امپراتوری پیر عثمانی می امد.پیشروی های عباس میرزا هم در خاک عثمانی مربوط به همین گرفتاری های عثمانی بود و نه قدرت ارتش قاجار.البته تاریخ نگاران ترکیه امروز بر خلاف همتایان بزرگوار ایرانیشان (البته از نوع رسمی و حکومتی) هیچ گاه این طور سلطان محمود دوم را که اقدامی کاملا مشابه رضاخان داشت ( سرکوب ینی چری ها در عثمانی ،مشابه سرکوب عشایر در ایران ) و پایه گذار ارتش مدرن شد برای عثمانی و ترکیه امروز و از دلش افسران لایقی مثل مصطفی کمال بیرون امدند نمی کوبند و انواع و اقسام اهانت ها را نثارش نمی کنند.[/right] [right]راستی مثلا اگر ارتش ایران یکی دو هفته دیگر مقاومت می کرد و به جای هزار نفر کشته ای که دادیم 20 یا 30 هزار کشته می دادیم دل شما خنک می شد؟!! این مقاومت سوای دلخوشی امروز شما و البته نابودی زیرساخت ها و تجاوز به مردم غیرنظامی چه فایده ای می داشت؟ [/right] [right]ارتش شوروی شاید در برابر ورماخت سال 1941 موش بود ،ولی برای ایران اژدهای هفت سری بود که در همان جبهه شمال غرب هزار دستگاه تانک به کار گرفت.[/right]
  8. Moltke

    توسعه ارتش در دوره رضا شاه

    [right]جناب بیگدلی[/right] [right]همین که نیروی نظامی ای که تا یک دهه قبلش توان سرکوبی راهزنانی مثل رجبعلی و رضاجوزانی و نایب حسین کاشی را نداشت قادر به حفظ کشور از دست راهزنان و جلوگیری از تجاوز همسایگان درجه دوم و سوم شده و پایه ای شده برای ارتش های مدرن بعدی جای این داره که بهش به عنوان پدیده مثبت نگاه بشه.[/right] [right]بی مدیریتی و بی کفایتی فرماندهان و خرج نشدن بودجه در راه درست و فساد مالی خودش ریشه در دیکتاتوری بودن سیستم و عدم وجود نظام شایسته سالاری داره که در تمامی حکومت های دیکتاتوری وجود داره و منحصر به ارتش رضاخان نبوده و نیست.[/right] [right]راستی چه مقایسه شیرینی فرمودید بین ایران و ترکیه[/right] [right]آیا ایرانی که تا عهد رضاخانی (سوای یک دوره کوتاه در دوران امیرکبیر) هیچ گاه سیستم مدرن نظامی تجربه نکرده ،قابل قیاس با عثمانی است که از همان دهه دوم قرن نوزدهم و در دوران سلطان محمود دوم شروع به نوسازی هر چند دیرهنگام ارتشش کرده؟ از همان زمان به طور مداوم از مشاوره نظامی مستشاران برجسته پروسی و انگلیسی ( من جمله همین هلموت فون مولتکه ) ،بهره می جسته،در جنگ کریمه همراه ارتش های مدرن انگلستان و فرانسه بوده، سابقه چند قرن صنعت توپ ریزی و کشتی سازی در مقیاس بالا داشته، قرن ها با ارتش های مدرن اروپایی درگیر بوده،در جنگ جهانی دوم به کمک افسران و تجهیزات المانی دو شکست سنگین کوت العماره و گالیپولی را نصیب انگلستان و متحدانش کرده با ارتشی که تازه به زحمت ده پانزده سال از تشکیلش ان هم پس از فروپاشی کامل شیرازه مملکت می گذشته ؟[/right] [right]اتفاقا بنده معتقدم ارتش ایران در برابر ارتش ترکیه اصلا لباس کاراته هم نداشت ،چه رسد به کمربند سیاه.[/right] [right]وضعیت نظامی دهه چهل میلادی و هجوم کشور ابرقدرتی که صدها کیلومتر مرز مشترک با ما داشت را نیز با وضع کنونی مقایسه نفرمایید.[/right]
  9. [right]فرهنگ کنونی کره جنوبی یک فرهنگ مردم سالار و لیبرالیستی است و طبیعی است که به دلیل اقدامات زشت ری در دوره حکومتش تصویری مناسب نداشته باشد و خود بنده هم گفتم اعتراض من به بی ریشه خواندن او بوده و در صدد تطهیرش برنیامده ام[/right] [right]راستی از کی تا حالا تبلیغات یک دیکتاتوری توتالیتر شده معیار قضاوت در مورد جایگاه یک فرد در تاریخ کشورش؟[/right] [right]در هر حال[/right] [right]بنده چیزی به اسم انتخابات عمومی تحت نظر امریکا در 6 سپتامبر 1945 پیدا نکردم[/right] [right]بلکه یک گردهمایی احزاب چپ گرا در سئول مشاهده کردم نه انتخابات[/right] [right]صد البته سیاست غرب در دوران جنگ سرد نه دموکراسی و احترام به خواست ملت ها بلکه رژیم هایی بود که مانع نفوذ کمونیسم شوند ،ان هم به هر قیمتی از جمله سرکوب و کشتار مخالفان و دیکتاتوری نظامی[/right] [right]مشکل شما این هست که فکر می کنید بنده هم دنبال تطهیر یک شخص یا جریان خاص و جعل تاریخ به این منظور هستم[/right] [right]راستی تعداد 800 فروند میگ-15 ساقط شده در جنگ کره معنی اش حضور محدود است؟[/right] [right]در اوایل کار همین میگ-15 چنان کار را بر شوتینگ استارها و بی-29 های امریکایی سخت کرد که پشتیبانی هوایی به واژه ای بی معنا برای نیروهای سازمان ملل تبدیل شد[/right] [right]با ورود سیبرها به عرصه نبرد بود که فعالیت میگ ها محدود به ((معبر میگ))در نزدیکی مرز چین شد[/right] [right]این که تی-34 چه برتری هایی بر شرمن داشت رو بهتره برادر علی که استاد مسلم سایت در عرصه زرهی هستند توضیح بدن[/right] [right]خوبه خودتون هم تایید کردید که روسها در این فاصله پنج ساله بهتر از امریکایی ها خودشون رو برای جنگ تجهیز کردن و امار تجهیزات کره شمالی هم به خوبی سخاوت برادران روس و چینی در تجهیزشون رو نشون می ده[/right] [right]بر خلاف متحدان غرب[/right]
  10. [right]انصافا که مغز بشر می ترکد از این همه خلاقیت و هوش برخی سایت های داخلی و منابع ((معتبر ))) خبری شان[/right] [right]افتضاح تصرف دومین پایگاه هوانیروز سوریه و انهدام و به غنیمت گرفته شدن نزدیک به 20 فروند بالگرد میل و چند ده دستگاه تانک و نفربر آن هم به صورتی که امکان بازپس گیری آن برای قوای دولتی در کوتاه مدت وجود ندارد(به فرض پس گرفته شدن هم یک پایگاه کاملا منهدم شده و خارج از سرویس شده) را این طور گزارش کردن هنری می خواهد که هر کسی ندارد[/right] [right]راستی این موشک های شلیک شده کلاهک اتمی داشتند یا این افراد مسلح تراکمشان 200 نفر بر متر مربع بود؟ [/right] [right]بر این اساس بنده تلفات درگیری های سوره را حدود 10 میلیون نفر براورد می کنم که 9 میلیون نفرش تروریست ها و یک میلیونش هم غیرنظامی های بوده اند که توسط این تروریست های نادان کشتار شده اند[/right] [right]و ارتش سرافراز جناب اسد یک نفر هم تلفات نداشته[/right] [right]البته در تصرف فرودگاه های قبلی هم می گفتند هلیکوپترها از رده خارج بوده[/right]
  11. جناب بیگدلی اولا که در تبعید بودن سهم مبارزاتی کسی را پایین نمی اورد سازمان دادن تظاهرات های بزرگ مثل تظاهرات سال 1919که ژاپنی ها 8 هزار نفر رو در جریان سرکوبش قتل عام کردند کار کوچکی نیست ایشون هم به میل خودشون تبعید نشدن قبل از رفتن به امریکا هم پنج سال تو شانگهای رییس دولت در تبعید بودن خود رهبر انقلاب ایران هم یک تبعیدی بود فکر کنم لابد با این استدلال شما لنین هم در المان و در دوران تبعیدش مشغول قمار و عیاشی بوده دوما کاملا مشخص هست که امریکایی ها هم دنبال فرد مطلوب خودشون می گشتند و چه کسی بهتر از ری که هم تفکر متمایل به غرب داشت و هم ضدکمونیست اعتراض بنده به اطلاق کلمه بی ریشه به کسی بود که سابقه بالایی هم توی مبارزات ملی کشورش داشته اگه از نظر شما چریک بازی ان هم به کمک برادران چینی و روس از کارهای امثال سینگمان ری بالاتر هست ،پس فداییان و مجاهدین خلق هم حق دارند که بگویند مذهبی ها انقلاب ایران را دزدیدند در باب قضیه چریک های چپ این قضیه از لکه های سیاه حکومت ری هست بدون شک ولی دلالت بر کمونیست بودن اکثریت مردم کره جنوبی نمی کنه و البته ماجرای تکراری هست در کشورهایی که دعوای بلوک های شرق و غرب توش شروع شد آمار کشته ها بین 30 هزار تا 100 هزار گزارش شده و اما بعد خودتون هم خوب می دونین امریکایی ها در پنج سال بعد از جنگ در صنایع نظامی دچار رخوت شدن درست بر خلاف برادران روس که تند و تند در حال ساخت تانک و توپخونه بودن (افتخارشون این بود که مثل سوسیس و کالباس موشک تولید می کنن،البته این حرف رو خروشچف ده بیست سال بعد زد،هر چند کلا در مورد روسها صادقه) اون هم به قیمت فقیر و بدبخت نگه داشتن مردم و دزدیدن حتی کاسه توالت فرنگی از کشورهای اروپای شرقی یه سر کتاب خاطرات اندره ی ساخاروف رو بخونی بدک نیست ها در عین حالی که بزرگواران روس در حال ساخت انواع سلاح با هزینه گزافند ،وضع زندگی دانشمند تراز اولشون گریه ادم رو درمیاره خود امریکایی ها هم وقتی وارد کره شدن ،با شرمن و اف-80 اومدن که یهو دیدن میگ-15 و تی-34 جلوشون سبز شد و اگه نبود ورود سیبرها و بی-29 به صورت جدی به عرصه نبرد دخلشون توسط چینی ها و برادران کره ای و روس اومده بود بعد جنگ کره بود که غربی ها به طور جدی به خودشون اومدن و فهمیدن اعتماد عموژوزف و دوستاش مثل اعتماد به الکاپونه این وضع خود غربی ها بود حالا چه انتظاری هست از کره جنوبی تازه تاسیس؟ شما مدرک مناسب واسه مذاکراتت بده تا پته شون واسه ما هم رو اب ریخته بشه
  12. Moltke

    توسعه ارتش در دوره رضا شاه

    [right]برادر قرمز بزرگوار[/right] [right]شکست ایران دو روزه نبود[/right] [right]می تونست یکی دو ماه دیگر هم طول بکشه[/right] [right]ولی به قیمت نابودی کامل شهرهای بزرگ ،مرگ ده ها هزار نفر ،نابودی زیرساخت ها و هتک ناموس مردم ایران[/right] [right]وقتی لشکرهای آذربایجان و کردستان و خراسان یک روز هم در برابر هجوم دوام نمی اورند و افرادش پا به فرار می گذارند،چه توقعی هست از بقیه نیروها؟[/right] [right]وقتی فقط در جبهه شمال غرب1000 دستگاه تانک و چندبرابر همین تعداد توپ وارد نبرد می شود،ایرانی که هیچ اسلحه ضدزره مناسبی ندارد چه می تواند بکند؟[/right] [right]دستور مقاومت هم در خاطرات فردوست و سایر منابع تاریخی کاملا به روشنی اشاره شده بهش[/right] [right]ارتش رضاشاهی ارتش خوبی بود ولی ارتشی بود منطقه ی و نه با توانایی ایستادن در برابر دو ابرقدرت دنیای ان زمان[/right] [right]مثل ارتش های هلند و نروژ و دانمارک و بلژیک که ارتش های خوبی هم بودن ولی زیر شنی تانک های آلمانی خرد شدن[/right]
  13. [right]اوه اوه[/right] [right]سران بی ریشه [/right] [right]!![/right] [right]البته که از دید برخی دوستان سینگمان ری از رهبران برجسته جنبش مردم کره علیه اشغالگران ژاپنی ان هم از همان اوایل سده بیستم نبود[/right] [right]!![/right] [right]راستی وقتی ارتش گنده بک مائو که تامین کننده اصلی نیازهای ارتش کمونیست شمال ی ها بود چسبیده است به مرز ،و سیل تانک های تی-34 و توپخانه و هواپیما از شوروی به طرف جناب کیم و دار و دسته اش روان است ،چه احتیاجی هست به وجود ارتش سرخ در کره؟[/right] [right]تسلیم شدن سریع شهرهای کره جنوبی ناشی از ضعف ارتش کره جنوبی و در برابر تجهیزات فراوان و ارتش تقویت شده شمال بود و نه طرفداری مردم از کمونیست ها[/right] [right]همان طور که پیشروی سریع قوای سازمان ملل در شمال هم نتیجه قدرت برتر نظامی بود و نه طرفداری مردم شمال از ان ها[/right] [right]از آغاز جنگ تا رسیدن قوای شمال به پوسان 4 ماه طول کشید ،ودو ماه بعدش نیروهای سازمان ملل شمالی ها را تا مرز چین و رودخانه یالو عقب راندند[/right] [right]خود نیروهای امریکایی هم در برخوردهای اولیه با شمالی ها شکست های سخت خوردند و خیلی هایشان اسیر شدند[/right] [right]افتضاح لشکر 24 پیاده در این باره مساله معروفی هست[/right] [right]ان وقت چه انتظاری هست از ارتش ضعیف جنوبی ها[/right] [right]راستی جناب بیگدلی[/right] [right]احیانا از این مذاکرات محرمانه سران دنیا در دهه های قبل چیزهای دیگری هم مانده؟[/right] [right]ما که در هر تاپیک به این جمله شما بر می خوریم[/right]
  14. Moltke

    نبرد انقره

    [right]داش رضا شما که خودت استادی تو ترجمه و تحلیل[/right] [right]همش رو که الان و فورا نمی تونم کامل به زبون امروزی کنم[/right] [right]ولی در هر حال[/right] [right]از این نامه میشه فهمید تا قبل از شروع نبرد تیمور چند تا قلعه مهم تو شرق اناتولی رو فتح میکنه از جمله قلعه کماخ که همون قلعه ای هست که سلطان سلیم هم در جریان گرفتن شرق اناتولی از قزلباشها با توپخانه خرابش کرد[/right] [right]بعدش این که شمار سپاهیان ایلدرم بایزید نزدیک هفتاد هزار نفر بوده و از صرب ها هم تعدادی همراشون بوده[/right] [right]نحوه دستگیری بایزید و پسرانش رو هم شرح داده[/right] [right]به علاوه چند نفر از نزدیکان خودش رو هم گفته که تو درگیری کشته یا زخمی شدن[/right]
  15. Moltke

    توسعه ارتش در دوره رضا شاه

    [right]چقدر جالب[/right] [right]بعد از این که با تحلیل امارها و بررسی شرایط سیاسی نظامی دوران منتهی به اشغال ایران به ای نتیجه می رسیم که ((مقاومت)) آن هم پس از رسیدن قوای اشغالگر به حوالی قزوین توهمی و سرابی بیش نیست ،و در چنین دورانی هم نمی شود از المان کمک گرفت ،می زنیم به یک راه دیگر تا به هر صورت ممکن رضاخان را تخریب کنیم و همه کاسه کوزه ها را سرش بشکنیم[/right] [right]البته این یک اصل مسلم در پروپاگاندا و تخریب چهره فرد نامطلوب هست که باید بی خیال تاریخ شد و با تحریف و جعلش به هر صورت ممکن ،منظور خود را به افرادی که اگاهی چندانی از قضیه ندارند فهماند[/right] [right]راستی چقدر احمق بودند سران ترکیه ،سوئیس و سوئد که با وجود قرارگرفتن در میانه جنگ ،طرف هیچ کسی را نگرفتند!!نه؟[/right] [right]البته الان که هفتاد سال از ان موقع گذشته دوستان حق دارند بگویند چرا با متفقین هم پیمان نشدیم[/right] [right]انگار نه انگار که در ان دوره هفته به هفته وضعیت جبهه ها تغییر می کرد تا اواخر 1942 هنوز معلوم نبود دست بالا با چه کسی است[/right] [right]و انگار نه انگار که اگر خدای ناکرده ما در طرف بازنده ماجرا قرار می گرفتیم چه بر سر کشور می امد[/right] [right]در هر حال[/right] [right]خدا را شکر که پس از این تسلیم ذلیلانه!!نه فجایعی مثل کشتار جنگل کاتین ،نه هتک ناموس مردم ایران و نه تخریب کامل زیرساخت هایش صورت نگرفت[/right] [right]ایران پس از چند دهه بازهم مطبوعات آزاد و تحزب و رشد فکری و پاگیری احساسات وطن پرستانه را به خودش دید[/right] [right]راستی این رضاخان در حالی که کشورش را دودستی تقدیم بریتانیا و روسیه نکرد و به همین خاطر کشورش اشغال و خودش تبعید شد دائما در روایات رسمی به عنوان مزدور و عامل بیگانه معرفی می شود،وای به حال این که به توصیه های دوستان عمل می کرد و متحد مستقیم این دو کشور هم می شد[/right] [right]!![/right]
  16. Moltke

    نبرد انقره

    [right]متن فتح نامه امیرتیمور به فرزندان و بزرگان سمرقند پس از پیروزی در نبرد انقره که معتبرترین منبع درباره این نبرد هم هست.[/right] [b][color=#ff0000]صورت مکتوب تیمور بک به فرزندان خود، نوشته از منشآت مولانا مرحوم شمس‌الدین[/color][/b] [b]فرزند اعزّ ارشد عمر بهادر و تیمور خواجه بهادرو خواجه یوسف و ارغون شاه و بزرگان و قضاه و علما و اکابر و اعیان دارالملک سمرقند رزقنا الله الوصول الیهم و النزول بها انشاء‌الله سلام بخوانند که چون علی استخاره الله تعالی و تقدس عزیمت ممالک روم به تصمیم پیوست و به حوالی ارزنجان نزول افتاد و فرزند اعزّ ارشد اشجع سعادتمند نیکو خصال محّمد سلطان گورکان بهادر ابقاً الله تعالی را با جمعی از امرا و بهادران و لشکرها به محاصره قلعة کماخ فرستاده شد. در مدّت ده روز به عمل قناوات و منجنیق و عرادات و غیر ذلک تنصف اهل قلعه مشغول شدند. قلایور نام سرداری از جملة مخصوصان بایزید یلدرم با جمعی از غلامان و نوکران16 او در قلعه بودند،کوشش‌ها نمودند، مفید نیامد. روز یازدهم بهادران و دلیران و مبارزان لشکر منصور نردبان‌ها بر کمر قلعه نهادند و جان کمروار بر میان بسته به پای قلعة برآمدند و بزخم شمشیر قلعة کماخ را[که] صیت استحکام آن در بسیط جهان شهرتی تمام دارد، بمیامن عنایت ربّانی مستخلص گردانیدند. بیت:[/b] [b]بر دست نور دیدة من طال عمره[/b] [b]شد فتح از عنایت حق قلعة کماخ[/b] [b]هذا من فضل ربّی و الحمد الله ربّ العالمین. و بعد از فتح قلعه به جانب سیواس توجّه نموده شد و دو سه روز در حدود سیواس توقف کرده چند قلعة دیگر که بر ممّر عساکر منصوره افتاده بود و به بایزید یلدرم تعلّق داشت مثل قلعة حمدی و قلعة تکوین و غیر ذلک امرا و لشکرها فرستاده بعنایه الله تعالی مستخلص گردانیده شد. و الحمدالله علی تتابع نعمه و تقب کرمه.[/b] [b]و بعد از آن لشکرها به جانب قیصریه در حرکت آورده شد و قیصریه و قلاعی که در آن حدود بود بعون الله باستخلاص پیوست. بعد از آن عزیمت صوب انگوریّه مصممّ شد. بایزید یلدرم را معلوم گشت که ما عزیمت انگوریّه داریم او نیز با لشکری که جمع کرده بود و مرتّب داشته قریب هفتاد هزار سوار و پیاده بانگوریّه آمد. روز جمعه بیست و هشتم ذی‌الحجّه درجانب شرقی در نیم فرسنگی میان ما و او اتفاق محاربه افتاد و جنگ عظیم واقع شد چنانچه درین چند وقت چنین حربی نیفتاده.[/b] [b]از اوّل بامداد تا نماز عصر از طرفین کوششها رفت و آتش حرب باشتغال رسید. [/b] [b]به جنبش در آمد دولشکر چو کوه[/b] [b]وزان جنبش آمد زمین را ستوه[/b] [b]ز پولاد پوشان لشکر شکن[/b] [b]تن کوه لرزنده بر خویشتن[/b] [b]ز سم ستوران هامون‌نورد[/b] [b]پر از گرد شد گنبد لاجورد[/b] [b]پلنگان شده کشته در پای پیل[/b] [b]روان سیل خون همچو دریای نیل[/b] [b]فرزندان (طال عمرهم) و امرا و مبارزان و بهادران لشکر منصور تقصیر نکردند و به جان و دل کوشش‌ها نمودند و بعون‌الله تعالی و میامن الطافه از یمین و یسار و قول به حمله‌های متواتر و منازعت مبارزانه لشکر او را عاجز و مضطر گردانیده و ریاح نصرت از مهب22 عنایت ربّانی وزیدن گرفت و اعلام ظفر پیکر به جلوة فتح در آمد و شواهد آیت ((انّ نصرالله قریب)) منکشف و متظاهر گشت.[/b] [b]عروس مُلک کسی در کنار گیرد تنگ[/b] [b]که بوسه بر لب شمشیر آبدار دهد[/b] [b]فرزند اعزّ سعادتمند بختیار محمد سلطان گورکان بهادر[/b] [b]کسی را که فرزند باشد جنو[/b] [b]ولیعهد و دلبند باشد جنو[/b] [b]چه غم دارد از گردش روزگار[/b] [b]نماند به جز خیر از او یادگار[/b] [b]و فرزند سلطان حسین بهادر و سلیمان شاه بهادر و علی سلطان بهادر و جمعی از امرا و بهادران که دست چپ ما بودند و دست راست و قول او را به حمله‌های متواتر و کوشش‌های وافر در هم شکستند و دلاوران دلاوری‌ها و پردلی‌های پسندیده تمام نمودند و داد شجاعت و مردی دادند و در آخر قول او را هم از جای برگرفتند و متفرق گردانیدند. نه چندان ضرب شمشیر و طعن نیزه و رَ می سهام و قرّع گرز و کوفتن و کوبال بر نهاد اعدا حوالت کردند که زبان از شرح آن نقصی تواند نمود فتح فرزند محمد سلطان بهادر را مقرر گشت و فرزند ابابکر بهادر و جهانشاه بهادر از آن‌سوی دست راست و فرزند امیران شاه کورکان بهادر و شیخ نورالدین بهادر و بورندوق بهادر و دولت تیمور و جمعی بهادران و امرا از پیش قول و فرزند پیر محمد بهادر و اسکندر بهادرو احمد بهادر از پیش قول کوشش‌ها نمودند و بهادریها و دلاوریها کردند ودست چپ اورا بشکستندو متفرق ومنهزم کردند ((فَغُلبوا هُنالِکَ وانقَلَبوا صاغرین )) و فرزند شاهرخ بهادر و خلیل سلطان بهادر طال عمرهما را با قشونها در پیش خود مقرر فرمودیم و می‌خواستند که به حرب روند و حمله کنند ایشان را بدشنام وسخن سخت منع کرده شد که پیادگان یاغی در پیش هر قشونی تیراندازی می‌کردند و طریقة جنگ ایشان چنان بوده است که پیش هر قشونی پیاده باز می‌داشته‌اند که به تیراندازی مشغول می‌شده است آخر الامر خلیل سلطان بهادر سخن نشنید و به مدد فرزند سلطان بهادر رفت و مردانگیها و دلاوریها بجای آورد چون دست راست وچپ بایزید یلدرم که پسران او سلیمان چلبی و نوّاب و امرآء علی پاشا و تیمور تاش و آینه‌بک بودند و پسران لاز که سَرِ لشکر بودند به کلی منهزم و متفرق گشتند بایزید یلدرم با قول خود یک ساعت نجومی ثبات قدم نمود و به هر طرف حمله می‌برد و کارزار می‌کرد:[/b] [b]چو دولت نبخشد سپهر بلند[/b] [b]نیاید بمردانگی در کمند[/b] [b]بهادران و دلاوران لشکر منصور از جوانب او درآمدند و بزخم شمشیر وسنان و تیر و نیزه چون برگی که بوقت خزان از درختان ریزان شود از اسبان فرو می‌آوردند. آخرالامر بایزید یلدرم چون برق از سهم تیر رعد دولت ما جسته با قریب سه هزار سوار به تبعیت ((سآوی الی جبل)) به کنارة کوهی بلند که در میان لشکرگاه بود پناه برد و بر قلّة آن کوه برآمد لشکرهای منصور چون دایره که بر مرکز محیط بود پیرامون او درآمدند و چنانکه روز شکار آهوان را قمار میشی کرده در میان گیرند او را در میان گرفتند و بعون الله تعالی[/b] [b]به ضرب حسام فی الوغا یحسبونه[/b] [b]من الموت فی قبض النفوس رسولا[/b] [b]او را از اوج کوه با حضیض هامون راندند و جمعیت او را که ثریاوار دست داده بود چون بنات‌النعش متفرق گردانیدند حقیقت ((الم غلبت الروم فی ادنی الارض)) سمت انکشاف یافت:[/b] [b]نه جای قرار و نه روی ستیز[/b] [b]نهاده بناکام رو در گریز[/b] [b]عنان باد پای بدست هزیمت داد یکی از بهادران لشکر منصور از قفا در آمد و بیک ضرب گرز صاعقا آثار اورا از اسب پیاده گردانید. [/b] [b]و هل لقضاء الله هارب للناس[/b] [b]و هل بدفع الانسان ماهو واقع[/b] [b] [/b] [b]در ساعت معترف شد که بایزیدم مرا زنده بحضرت برید فی‌الحال بهادران بر سر او جمع شدند و او را گرفته دست بسته به حضرت آوردند بزبان گشاده باعتذار((انی ظلمت نفسی فاغفرلی))قائل گشت[/b] [b]اقّر بان لاعذر ان جریمتی[/b] [b]بفعل الا ان عفوک لی عذر[/b] [b] [/b] [b]و مع ذلک اگرچه مستوجب عتاب «الان و قد عصیت قبل وکنت من المفسدین»55 بود اما به جهت ظهور شکر این نعمت عظیم و موهبت کبری و حصول چنین فتح مبین و نصرتی متین او را به خطاب «اقبل ولا تخف انک من الآمنین56» مبتهج گردانیده بحکم«الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین57» قلم عفو و اغماض بر جریدة جریم او کشیده بر وی رحم فرمودیم و به جان امان دادیم و هم متعاقب پسران او مصطفی و عیسی 58را گرفته آوردند و ایشان را منظور نظر رحمت گردانیده شد و اکثر نواّب و امرا و بهاداران و سران سپاه و لشکر او بعضی دستگیر و بعض طعمة تیغ و تیر شدند و بقایای سیوف حفاه و عراه هر یکی به جائی افتادند و مابقی عین ولا اثر.[/b] [b]آواره شد ز روی زمین نفس بد سگال[/b] [b]فرزندان طال عمرهم و امرا سالم و غانم ظفراندوز و عدوسوز از میدان معرکه بیرون آمدند و ذلک من فضل‌الله علینا وآثار امداد و عنایت ربّانی و تأییدات رحمانی وضوح اشعة آفتاب جهانتاب یافت و تمامی ممالک روم مستخلص گشت الحمد الله الذی نصر عبده و اعزّ جنده و هزم الاحزاب وحده لاشریک له.[/b] [b]سپاس و شکر خداوند قادر و قیوم[/b] [b]که شد مسخّر فرمان ما ممالک روم[/b] [b]اگرچه گردن دشمن چو سنگ بود نخست[/b] [b]ولی بآتش شمشیر نرم گشت چو موم[/b] [b]نزلنا بارض الروم و الجدّ مقبل[/b] [b]بقهر اعادی الملک و الله قادر[/b] [b]و سخّرها الرحمن جلّ ثناؤه[/b] [b]لنا ولسان الحال با لشکر دایر[/b] [b]فتحنا قلاع الروم برّاً و ساحلاً[/b] [b]و نجداً بفضل الله و الله قاهر[/b] [b]«[/b][b]و ذلک فضل‌الله و الله ذوالفضل العظیم» کیفیت این حال نموده شد تا واقف بوده بحظ او فراز بشاشات و اکمل اهتزازات فایز شوند «یستبشرون بنعمة من الله و فضل» نذورات و صدقات به مستحقان رسانند و عود و حلول رایات همایون را مترصد باشند و ما را بدعا یاد آورند و دانسته باشند که از فرزندان و امرا و کسان صاحب اعتبار ما هیچ کس را نقصانی نرسیده و حق تعالی به همه عنایت و لطف فرموده پوش و خود و اسب جبّا فرزند اعزّ محمد سلطان بهادر را تیر رسیده و اسب جبّا سلیمان شاه بهادر را تیر رسیده بر ابروی برندق بهادر تیر رسیده فامّا چشم اورا از آن نقصان رسیده و سه اسب جبّا شاه ملک بهادر را تیر رسیده هر زمان دیگر جا میلی کرده و بهادری‌ها بسیار کرده و به نفس وی زخم نرسیده حسن پسر برآت خواجه کوکلتاش اند که زخمی رسیده ومحمد پسر جلال اسلام را بر دست تیر رسیده کوکلتاش جلبا نملک آقا در جنگ بقتل آمد میمون حاردو از قشون شیخ نورالدین بقتل به غیر از این هیچ زحمت و ضرری بکسی نرسیده تا دانسته باشند و شکر مواهب در همه حال واجب دانند. زیادت اصدار نیافت .در غره محّرم الحرام سنه خمس و ثمانمائه تحریر یافت[/b]
  17. Moltke

    توسعه ارتش در دوره رضا شاه

    [right][quote] عمرا اگر انگلستان میتونست چنین اقداماتی رو صورت بده ، چون اساسا هدف تسخیر سریع به عبور از موانع و رسیدن به مغز هدف ، تحت فشار گذاشتن مرکزیت و ... به سان آلمان نازی مطرح نیست ، زمینی که اشغال بشه باید نگه داری و تامین امنیت بشه ، کلیت جامع و کامل ارتش و ملت واکنشی به این ورود نشان نمیدن و انگلستان هم به اون اندازه نیرو وارد نمیکنه ، ابدا امکان پشتیبانی هوایی در منطقه زاگرس با هواپیماهای ملخی که فوق 12 هزارپا اوج بگیرن وجود نداره ، هر چه هست کاروان های نظامی ، که براحتی میشد در انواع کمین ها گرفتارشون کرد ، این کار رو هم نه یک نفر و یک عده عشایر ، بلکه یک ارتش 200 هزار نفری باید انجام میداد ، ...[/quote][/right] [right]پس از مدتی تاخیر به دلیل معلق شدن از سوی برخی دوستان........بازهم برگشتم[/right] [right]این تاپیک دریادار بایندر خیلی چیزها برای گفتن داشت که خوب شد برادر مصطفی خیلی چیزا رو ذکر فرمودن[/right] [right]من هم به نوبه خودم سعی می کنم مسائلی رو بگم[/right] [right]اولا که دوستان اساس داوری شان را بر این فرض نادرست گذاشته اند که رضاخان از همان دقیقه اول تسلیم شد[/right] [right]که یک فرض کاملا نادرست است[/right] [right]توصیه می کنم رجوعی بفرمایید به خاطرات سرلشکر فردوست تا بفهمید که رضاخان ابتدا دستور مقاومت داد ولی با مشاهده بی نتیجه بودن مقاومت و رسیدن قوای شوروی و انگلیس به حوالی قزوین که فاصله چندانی با تهران نداشت تسلیم شد[/right] [right]بخشی از رشادت های سربازان و فرماندهان ایرانی در مناطق مرزی و کوهستانی به نقل از اقای فردوست که اگر امیدی به مقاومت در برابر قوای زرهی اشغالگران بود همانجا بود نه تهران یا مشهد و اصفهان و شهرهای بزرگ[/right] [right]:[/right] [right] در منطقه آذربایجان در مقابل شوروی ها پس از چند مقاومت جزیی و غیرمهم لشکرها،از بالاترین تا پایین ترین رده تفنگ ها را زمین ریختند تا سبک بارتر شوند و به کوه ها گریختند[/right] [right]لشکر مشهد وضع نمونه ای از نظر افتضاح داشت.آن ها با وسایل موتوری که داشتند به کویر زدند ،سرعت فرار این واحدها به حدی بالا بود که واحدهای جلودارشان به بندرعباس رسیدند و ما اطلاع یافتیم تعدادی از واحدهای لشکر خراسان در بندرعباس پیدا شده اند[/right] [right]سربازان لشکر کردستان به فرماندهی سرلشکر مقدم همه فرار کردند[/right] [right]این از ارتش ایران که نه سلاح ضدتانکی داشت و نه نیروی هوایی مناسب و نه لجستیک قوی و نه توپخانه به خصوصی[/right] [right]وای به حال عشایر که البته قدرت قبل از دوره پهلوی را نداشتند و البته این درهم شکستن قدرت عشایر محاسن و معایب خودش را داشت که جای بحث درباره اش اینجا نیست و بهتر است درباره نقش عشایر در تاریخ ایران تاپیک جداگانه ای باز شود[/right] [right]جناب ابراهیم[/right] [right]مشکل شما این است که عشایر گله دار و زن و بچه دار را با گروه های چریکی دارای عقاید شدید ایدئولوژیک و ناسیونالیستی که کسی پابندشان نیست ،ان هم در حالی که مسیر تدارکات و سلاح رساندن به آنان باز باشد اشتباه گرفته اید[/right] [right]همین الان هم اگر مرز پاکستان به روی طالبان که شما مثال زدید بسته شود خیالتان راحت که یکی دو ماه اثری از طالبان باقی نمی ماند[/right] [right]به فرض این که عشایر در منطقه زاگرس دست به اقدامات تخریبی می زدند[/right] [right]به نظر شما سربازان درنده خوی روسی و برادران انگلیسی شان نمی توانستند به راحتی سیاه چادرهای عشایر را یافته و دست به کشتار زنان و کودکان و تجاوز به ان ها بزنند و به این وسیله عشایر را وادار به مصالحه کنند؟[/right] [right]در ثانی ،مواد منفجره و گلوله و دیگر تجهیزات مورد نیاز این برادران عشایر را چه کسی و از کجا فراهم می کرد؟[/right] [right]عراق و سوریه چند ماه قبل از اشغال ایران (عراق در می 1941 و بخش اعظم سوریه در ژوئن 1941 و قبل از شروع عملیات بارباروسا ) به اشغال قوای بریتانیا و فرانسه ازاد درآمدند و تنها راه رساندن تدارکات به ایران بسته شده بود[/right] [right]به فرض که راه اهن ایران در نقاطی تخریب می شد[/right] [right]یعنی شوروی و بریتانیا از کره شمالی 1950 کمتر هستند که ریل هایش را که توسط بمب افکن های بی-29 امریکایی بمباران می شد یکی دو روزه ترمیم می کرد؟ (داستان ریل های توکوری و فیلمش را اگر دوست داشتید نگاهی بیندازید) ...خلاصه کلام[/right] [right]رضاخان اگر هم مقاومت می کرد چیزی جز تجاوز به سبک برلینی توسط سربازان شوروی و کشتار گسترده مردم ایران و نابودی کامل همه زیرساخت ها و بازگشت به دوران قبل از قاجار برای ایران به ارمغان نمی اورد[/right] [right]بنده کاری به نیتش ندارم[/right] [right]ولی نتیجه کارش را بهتر از مقاومت نسنجیده و به سبک کامیکازه ای میدانم[/right]
  18. Moltke

    جنگ چالدران

    [right]حالا بنده وارد جزییات نشدم استوکا جان[/right] [right]گوشت تنش که خوراک چگین ها یا همون آدم خواران قزلباش شد[/right] [right]اون یکی دستش رو هم شاه اسماعیل برای متحد شیبک یعنی امیر رستم روزافزون فرمانروای طبرستان فرستاد[/right] [right]آدم خواری هم از دیگر فضایل قزلباشان بود که نظیرش در تاریخ ایران دیده نشده[/right]
  19. Moltke

    جنگ چالدران

    بزرگان روستا!! خوب این طوری باید روستاییهای کردستان هم از جزییات تشکیل سلسله ماد خبر داشته باشن؟! ما داریم روی مسئله ای علمی و کارشناسی حرف می زنیم برادر منبع معتبر دارید بفرمایید
  20. Moltke

    جنگ چالدران

    [right]جناب ژنرال محمد[/right] [right]حرف های بنده از روی منابع معتبر تاریخی است[/right] [right]جعل و تحریف تاریخ و قهرمان سازی ساختگی حسابش جداست[/right] [right]سخنان شما از روی کدام منبع تاریخی است؟[/right]
  21. Moltke

    جنگ چالدران

    [right]خب بالاخره این تعطیلی و الودگی هوا به من فرصت یه سرزدن به سایت داد[/right] [right]خدا بیامرزد مرحوم ذبیح الله منصوری را[/right] [right]ایشان با نگارش رمان های تاریخی نقش بزرگی در علاقمند کردن مردنسل های دوره خودشان به مطالعه تاریخ ایجاد کردند[/right] [right]ولی متاسفانه برادران بزرگوار این رمان های تاریخی را به جای منابع معتبر تاریخی گرفتند[/right] [right]جناب منصوری استعداد خاصی داشتند در اضافه کردن مطالب و از جزوه های چند صفحه ای رمان های هزار صفحه ای ساختن[/right] [right]و از لحاظ تاریخی رمان هایشان در تضاد کامل با منابع تاریخی قرار دارد[/right] [right]نمونه اش همین کتاب شاه جنگ ایرانیان در چالدران و یونان [/right] [right]کلا تاریخ سلسله صفویه که اتفاقا از مهمترین دوره های تاریخی ایران است و شالوده اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی ایران تا امروز هم از ان بسیار متاثر است و زلزله ای عظیم در تاریخ چند هزار ساله ایران به شمار می رود به نحو زیرکانه ای مسکوت گذاشته شده و کلا منحصر شده در این که دوباره ایران یکپارچه شد و مذهب رسمی ایجاد شد و ایران قوی شد و الی اخر[/right] [right]البته به دلایل عدیده وارد تحلیل مفصل دوره صفوی و منشا و خاستگاهش نمی شوم و اینجا فقط به بحث جنگ چالدران می پردازم[/right] [right] اولا که سلاطین عثمانی تا پیش از این دوره و ظهور شاه اسماعیل و لشکریان قزلباشش هیچ تمایلی به لشکرکشی در سرزمین های اسلامی نداشتند و توجهشان متوجه اروپا بود[/right] [right]ولی با اقدامات تحریک آمیز قزلباشان مجبور به واکنش شدید شدند[/right] [right]نمونه ای از این اقدامات [/right] [right] فرستادن جنازه شیبک خان ((البته در اصل محمد خان شیبانی معروف به شاه بیک خان ،چون تلفظ شاه بیک برای قزلباشان دشوار بود شیبک می گفتند))،به دربار عثمانی برای قدرت نمایی[/right] [right]، تحریک قبایل تاتار داخل اناتولی برای سرنگونی حکومت عثمانی ،به نحوی که سردسته شورشیان شاه قلی تکلواز شرق اناتولی تا شهر بورسا که منتهای غربی اناتولی محسوب می شود را غارت کرده و به خاک و خون کشید خطر این شورش به حدی بود که شخص صدراعظم عثمانی با سپاهی عظیم مسئول سرکوبی اش شد که با شکست و کشته شدن شاه قلی و البته تلفات سنگین سپاه عثمانی و از جمله مرگ خود صدراعظم شورش سرکوب شد و بازمانده شورشیان به پدرخوانده شان یعنی شاه اسماعیل پناه اوردند[/right] [right] حمله قزلباشان به شهرهای عثمانی و فرستادن عبا و چادر برای سلطان سلیم برای کشناندنش به جنگ[/right] [right]پناهنده شدن بسیاری از دانشمندان و بزرگان ایرانی به دربارهای عثمانی و ازبک و تحریک انان به جنگ با قزلباشان[/right] [right]نمونه اش فضل الله روزبهان خنجی که به ازبکان پناهنده شد[/right] [right]در ضمن ،سپاه عثمانی 140 هزار تن بود 40 هزارش برای جلوگیری از دور زده شدن در حوالی دیاربکر و قلمرو علاالدوله ذوالقدر مستقر شد و بقیه در عمق خاک ایران پیشروی کرد[/right] [right]فرماندهان شاه اسماعیل که انگار خاک ایران برایشان هیچ اهمیتی نداشت در سراسر مرز ایران که از حوالی شهر قهرمان مرعش امروزی و ارزنجان شروع می شد از برابر سلطان سلیم فرار کردند و سلطان بدون هیچ مانعی تا چالدران پیش روی کرد(برای فهمیدن عمق پیشروی عثمانی در خاک ایران روی نقشه این فاصله رو ببینید) و اخرش هم شاه اسماعیل با تحریک خود سلطان و با یک فرستاده دروغین که وعده پیوستن سواران بکتاشی سپاه عثمانی را داد سپاهش را به چالدران برد[/right] [right]البته در باب شماره سپاهیان قزلباش[/right] [right]اکثر تواریخ بین40 تا 60 هزار نفر دانسته اند که همگی سوار بودند ،خوب می دانیم که در دنیای قدیم سپاهیان سوار ارزش رزمی بسیار بیشتر از پیادگان داشتند و عثمانیان هم هیچ وقت سواره نظام خوب نداشتند و در مواقع ضرورت به متحدان تاتار کریمه ایشان متوسل می شدند[/right] [right]همه سپاهیان قزلباش از ترکان و تاتاران بودند و احدی از مردم بومی ایران در ان وجود نداشت [/right] [right]تنها کسانی که در تبریز کشتار شدند قزلباشان پناهنده در ارگ شهر بودند و اتفاقا سلطان سلیم با استقبال مردم شهر روبرو شد و مسجد کبود تبریز را که به اصطبل قزلباشان تبدیل شده بود پاکیزه کرد و در ان نماز جماعت به پاداشت[/right] [right]حالا نمی دانم،شکست خفت بار دشت چالدران و فرار شاه اسماعیل به درجزین همدان به جای پایتختش تبریز،جدا شدن محدوده ای از ایران که از ارزنجان شروع می شد و کل کردستان و ایالات شرقی اناتولی را در بر می گرفت چه افتخاری داشته و دارد؟[/right] [right]دلیل تحریف و جعل تاریخ و تقدیس سلسله صفویه در ایران دلایل خاص خودش را دارد که عاقلان بر ان اگاهند[/right]
  22. [right]ببین برادر من[/right] [right]این اخرین پست من توی این تاپیک هست[/right] [right]وقتی جنابعالی به هر طریق ممکن در حال لاپوشانی و انواع و اقسام جعل تاریخ هستید ،لازم نمی بینم واقعیات تاریخی را چندباره ذکر کنم[/right] [right][b]این بار مسائلی را ذکر می کنم که از مدیران و افراد باسابقه سایت هم تمنا می کنم به قضاوت درباره ان بپردازند و صحتشان را مشخص بفرمایند[/b]:[/right] [right]1-اولا که بنده نگفتم ایران حتما بدهکار بوده.گفتم با توجه به وضع سیاسی کشورهایی که ایران با انها مبادلات داشته و بودجه اقتصادی ان زمان ایران ،بهتر است در مورد بدهکار بودن یا نبودن ایران با احتیاط صحبت کرد.[/right] [right]2-سبحان الله[/right] [right][b][color=#ff0000]در بحث جنگ یوم کیپور برای این که شرافت ارتش حافظ اسد حفظ بشود و ارتش بعث سوریه از ارتش بعث عراق قوی تر معرفی شود ، شما تحویل فاکس بت و بلایندر را به بعد از جنگ ایران و عراق موکول می کنید،ولی حالا برای توجیه صحبت هایتان به قبل از جنگ.[/color][/b][/right] [right]حضرت اقا [/right] [right][b].تحویل اولین سری فاکس بت های عراقی دراواخر بهار سال 1980 انجام شد و در پایگاه شعیبیه که تحت کنترل کامل مستشاران روس بود مستقر شدند ، پایگاهی که خصمانه ترین حملات علیه ایران از ان صورت می گرفت.تا سال 1981 هم فقط سه چهار فروندشان در دست خود عراقی ها بود و بقیه تحت کنترل روسها.در سال1985 و در اوج جنگ،برادران بزرگوار روس اقدام به ارتقای فاکس بت های عراق کرده و با تجهیز انها به مخازن سوخت 5000 لیتری بردشان را به شدت افزایش می دهند.سال 1986 ، تحویل مدل جدید بی-ام به عراق با قابلیت شلیک موشک های ضد رادار.این از قضیه فاکس بت و کمک های محدود!! روس ها به دوستان عراقی شان[/b][/right] [right][b]در مورد بلایندرها : تحوبل بمب های عظیم 5 تنی و نه تنی فاب-5000 و فاب-9000 به منظور کشتار هر چه گسترده تر نیروهای ایرانی ، موشک کیچن که اساتید بزرگوار سایت بهتر از خصوصیاتش اگاهند ، و تقویت دائم بلایندرها با جدیدترین اخلال گرها برای از کار انداختن پدافند و رادار جنگنده های ایران. و ترمیم تلفات برادران عراقی با مدل جدید بلایندر کا.[/b][/right] [right][b]باجرها : بی-52 هم مال دهه 50 میلادی است ، ولی با ارتقاهای دائم الان هم یک سلاح مرگبار است.باجرهای عراقی هم با کمک روسها مجهز به موشک های کروز و اخلال گرهای جدید شده بودند که سوای تامکت کسی قدرت قفل راداری روش نداشت.[/b][/right] [right][b]تحویل فیترهای مخصوص سرکوب پدافند هوایی ،سوخو-25 و سوخو-24 در مقیاس ده ها فروندی ، سیستم پدافند هوایی که بعد از خود روسها بزرگترین در جهان بود، سلاح شیمیایی در مقیاس گسترده ،تکنولوژی موشک بالستیک ، تحویل هزاران دستگاه تانک ،نفربر زرهی و توپخانه.......[/b][/right] [right][b]راستی اگر اینها کمک محدود است ، کمک گسترده چیست؟ شاید روسها باید برای حسن نیتشان ایران را بمباران هسته ای می کردند!![/b][/right] [right][b]3- تی-55 ارتقایافت در حد تی-72 است؟ البته تی-72 اول دهه هفتادی شاید ، این رو بهتره اساتید بخش زرهی سایت بررسی بفرمایند.[/b][/right] [right][b]4-برتری خلبان!! موشک ای اس -30 ال میراژهای عراقی از فاصله دورتر از تیررس پدافند ایران قادر به هدف قرار دادن اهداف کوچکتر از همین پل هم بود.نیروگاه به قول شما دراندشت هم نبود فقط برادر.مرکز ارتباط ماهواره ای اسدآباد همدان ، ذوب اهن اصفهان ، پالایشگاه تهران ، تاسیسات جزیره خارک و ... حتی اگر خاطرات خلبانان ایرانی را خوانده باشید در اواخر جنگ حتی در چند مورد بمب ها و موشک های هدایت لیزری عراقی از سوراخ های کوچک تهویه وارد تاسیسات شدند و صدها نفر از پرسنل ارتش و غیرنظامیان را شهید کردند، مثل سایت سوباشی و پناهگاه های زیرزمینی در کرمانشاه.[/b][/right] [right][b]اگر امار ایران و عراق را هم در مورد سرنگونی هواپیما و انهدام تانک و کلا تلفات طرف مقابل را مرجع بگیریم ، جنگ جهانی دوم هم نصف جنگ ایران و عراق تلفات نداشته.خود جناب شهرام رستمی که از تک خال های جنگ هستند در مصاحبه شون فرمودن در جنگ هر موشکی که شلیک شده به معنی سرنگونی هواپیما حساب کردن!!! و خودشون هم گفتن امار جنگ چندان معتبر نیست.[/b][/right] [right][color=#ff0000][b]5-در تمام نامه ها خبری از امتیاز نیست و فقط نامه اخر و زمانی که دو هفته از تصرف کویت می گذرد عقب نشینی صورت می گیرد.ثانیا که توافقی که شروعش دو ماه قبل از حمله به کویت صورت بگیرد رو بهتر است همان به قول شما خلق الساعه نامید.[/b][/color][/right] [right][color=#ff0000][b]خود جناب هاشمی هم غرض صدام رو شرح دادن : راحت شدن خیال از پشت سر به هنگام جنگ[/b][/color][/right] [right][color=#ff0000][b]مناطق زین القوس و سیف سعد مناطقی بودند که اصل منازعه ایران و عراق از انها شروع شده بود.رجوعی به اسناد قبل از انقلاب بفرمایید بد نیست.غرض عقلانی تصرف این مناطق هم همان غرضی است که اسراییلی ها و روس ها و ژاپنی ها و اعراب و چینی ها سرش دارن سر و کله میزنند...[/b][/color][/right] [right]در هر حال [/right] [right]شما که ماشالله اگه عراق نصف ایران رو هم می گرفت توجیه می کردید[/right] [right]با شما دیگر بحثی نیست[/right] [right][b]در موارد بالا از اساتید سایت می خواهم صحت و سقم سخنان بنده را بررسی بفرمایند تا اگر اشتباهی کرده ام از اشتباهم دست بکشم[/b][/right]
  23. [right]مثل این که ناچار به کش دادن بحث هستم[/right] [right]بدهی های عراق به کشورهایی بود که خیلی راحت همه چیز را علنی می کردند[/right] [right]همان کشورهایی که بالا اسم بردید[/right] [right]سوای شوروی که البته عجله ای هم در پس گرفتن بدهی از عراق نداشت[/right] [right]ولی متحدان ایران کیا بودن؟کره شمالی ، چین کمونیست، چند کشور اروپای شرقی و صد البته یک متحد پنهانی در منطقه که لازم نیست اسمشو ببرم.[/right] [right]خودتان خوب می دانید علنی کردن رابطه با ایران اولا منافع هر کشوری را در رابطه با غرب به خطر می انداخت ، کشورهایی هم که اسم بردم رژیم های دیکتاتوری کمونیستی بودن که با کمی پول اضافه دادن می شد دهنشان را برای علنی نکردن قضیه بست[/right] [right]در مورد رابطه شوروی و عراق[/right] [right]بر خلاف گفته شما بزگواران روس هر چه عراق دلش خواست بی چون و چرا بهش دادن[/right] [right]اون هم تا اخر جنگ و بعد از جنگ[/right] [right]چیزی که تحویل رفیق جان جانی شان حافظ اسد نمی دادند[/right] [right]توپولف-16 ، توپولف-22 ان هم نوع مدرنش ،اخلال گرهای پیچیده که سوای رادار تامکت هر چیزی را در پدافند ایران از کار می انداخت ،موشک های کیچن ،موشک های ضد رادار و موشک های هدایت لیزری ، در اختیار گذاشتن مدل های جدید میگ-25 با قابلیت ضد راداری ،میگ-27 در اواخر جنگ ،ساخت آشیانه های مستحکم هواپیما ،ورود مستقیم خلبانان روس و آلمان شرقی به نبرد، تحویل فنسر و فیترهای دارای قابلیت سرکوب هوایی ،میگ-29، سلاح شیمیایی ، انتقال تکنولوژی موشک بالستیک....[/right] [right]کافیه یا بازهم بگم؟[/right] [right]کدام متحد پر و پاقرص این همه به دوستش تخفیف می دهد؟[/right] [right]وضع اقتصادی ایران در اواخر جنگ رو گفتم[/right] [right]میزان قرار داد رو هم باهاش سنجیدم ، دلیل دیگه ای برای ادامه این قسمت نمی بینم.[/right] [right]ضمنا تی-72 زد اسم مستعار تی-55 های بهسازی شده است نه تی-72.شما هم بهتره در مورد قدرت زرهی و هوایی کنونی ایران سکوت بفرمایید.ما که داریم از روی تاریخ و اسنادی که محققان داده اند حرف می زنیم.[/right] [right]در مساله فاو هم فرمودید تفنگداران امریکایی (نه بالگرد) که بنده به تردید افتادم[/right] [right]شما فکر می کنید بالگرد سوپرکبرای امریکایی می تواند پل بزند، ولی جنگنده های مدرن عراقی نه؟[/right] [right]تهران و اصفهان و نکا را می شد زد ولی اینجا را نه؟[/right] [right]100 فروند تلفات هوایی برای یک پل زیاد نیست به نظرتان؟[/right] [right]در مورد مساله عقب نشینی[/right] [right]برادر من[/right] [right]این دیگر انصافا لجاجت است نه بحث منطقی[/right] [right]آفتاب امد دلیل آفتاب[/right] [right]متن نامه را که برایتان آوردم[/right] [right]به صراحت نوشته شده 17[color=#ff0000][b] اوت عقب نشینی را شروع می کنیم[/b][/color][/right] [right]نه پایان عقب نشینی[/right] [right]یعنی اگر تصمیم حمله به کویت لغو می شد عقب نشینی در کار نمی بود[/right] [right]یعنی دو هفته بعد از حمله به کویت[/right] [right]دیگر در اینجا جای هیچ شک و تردید نیست[/right] [right]اتفاقا همان فردای حمله به کویت 50 فروند اف-15 امریکایی راهی عربستان شدند[/right] [right]راستی شما که توقع ندارید 700 هزار نظامی با ان حجم عظیم تجهیزات یک ماهه بیاید عربستان؟[/right] [right]این که صدام را این قدر احمق فرض کنیم که جلوی چشمش بزرگترین انتقال نیروی بعد از جنگ جهانی دوم صورت بگیرد بعد فکر کند چیزی نمی شود ،حرف جالبی است[/right] [right]آن چه لازم بود گفتم[/right] [right]دیگر لزومی به ادامه بحث که حالت لجبازی پیدا کرده نمی بینیم[/right] [right]وقت کافی هم ندارم فعلا[/right] [right]قضاوت با دوستان[/right]
  24. [right]ببین حاج رضوان گرامی[/right] [right]اولا که تاپیک رو منحرف نکن[/right] [right]ثانیا که دیگه به دلیل این که متهم به جاسوسی و وطن فروشی نشم حوصله ورود به این مدل بحث ها رو ندارم[/right] [right]منبع بنده برای حرفم تحقیقات و مقالات آقای آنتونی کردزمن هست[/right] [right] می شناسیش که ایشالاو از اعتبارش باخبری[/right] [right]با منطق شما برادران ایران موشک قاره پیما و بمب هیدروژنی و بمب افکن استیلث هم داره ولی به دلالیل امنیتی رو نمی کنه[/right] [right]پس بگذار ما خوش باشیم با منابع بی اعتبارمون[/right] [right]شما هم [b]اسرار نظامی مملکت !!![/b] رو لو نده خواهشا [/right]
  25. [right]جناب بیگدلی[/right] [right]انشالله این بحث هم مثل جنگ یوم کیپور نشود که شما به منابع بی سند و روایی مثل کتاب لبنان اقای چمران استناد می کردید ، البته پس از مطالعه ان اثری از این اسناد ندیدم.[/right] [right]یک به یک مسائل مورد ذکر را بررسی می کنم[/right] [right]ماشاالله در کشوری که تا 30 سال بعدش هم اسناد تاریخی سیاسی و اقتصادی و نظامی اش در معرض دید محققان نیست و فقط برای مسایل باندی و جناحی و سیاسی ان هم در مقاطعی خاص و به میزان کم فاش می شود می خواهید بنده بگویم به چه کشوری بدهی داشته ایم؟[/right] [right]ولی با توجه به جمعیت کشور و مخارج جنگ و انهدام تاسیسات نفتی و صنعتی ، و حتی دامداری و کشاورزی کشور به خصوص در مناطق غربی کشور ، بدهکار بودن یا نبودن ایران در پایان جنگ از مسایلی است که باید رویش با احتیاط حرف زد.[/right] [right]در مورد بازپرداخت بدهی های عراق : شوروی دست و دلبازی خاصی در مورد عراق داشت و در همان سال اخر هم فنسرهای عراق را درجا تحویل داد.بله عراق بدهکار بود،ولی بیشتر به کویت و عربستان.خیلی کشورها هستند همین حالا هم بدهکارند ولی ادامه می دهند به خرید جنگ افزار.این طور نبود که ارتش عراق نتواند هیچ بخرد.[/right] [right]این که ایرانی که بودجه ان سالهایش به زحمت هفت هشت میلیارد دلار می شد 10 میلیارد دلار سلاح خریده باشد هم ادعای جالبی است.تعداد تی -72 های ایران همین الان هم زیر 500 دستگاه است.[/right] [right]در مورد میگ-29 و سوخو-24 ، طبق گفته بیشتر منابع ایران 24 سوخو-24 و همین تعداد میگ-29 از شوروی در سال 1991 دریافت کرد.و بعدش هم که دیگر هیچ[/right] [right]به نظرتان می شد با این تحهیزات با دفاع هوایی عراق و نیروی هوایی اش جنگید؟[/right] [right]در حالی که عراق از همان سال 1988 این هواپیماها را به تعداد 40 سوخو-24 و 40 میگ-29 در اختیار داشت.قرارداد اصلی عراق با شوروی 140 فروند میگ-29 بود که به دلیل جنگ کویت لغو شد.نیروی زرهی عراق را دیگر نمی گویم.[/right] [right]همین الان وضع نیروی هوایی و قوای زرهی ایران را با عراق 1991 مقایسه بفرمایید خیلی چیزها روشن می شود[/right] [right]و اما در مورد مساله فاو[/right] [right]انهدام یک پل شد کار سرنوشت ساز در عملیات فاو؟[/right] [right]عراق مجهز به میراژهای با غلاف هدف گیری لیزری و فنسرها و فیترهای با قابلیت حمل سلاح هدایت شونده بود و هر لحظه اراده می کرد می توانست این پل را منهدم کند.[/right] [right]قضیه عقب نشینی[/right] [right][b]یک بار دیگر گفتم فرض بنده روی این بود که به کویت حمله نشده[/b][/right] [right][b]گفته شما در مورد تخلیه مرز قبل از جنگ کویت جعل اشکار تاریخ است[/b][/right] [right][color=#FF0000][b]اعلام عقب نشینی از مرز ایران 11 روز بعد از حمله به کویت صورت گرفته[/b][/color][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#000000][size=5][b][size=4]صدام در ششمین و آخرین نامه خود به رئیس جمهور ایران که در[/size][/b][/size][/color][color=#ff0000][b][size=4] 23 مرداد 69 چهارده اوت 1990[/size][/b][/color][color=#000000][b][size=4] نوشته شد رسما پیشنهاد ایران را مبنی بر لزوم مبنا قرار دادن عهدنامه 1975 الجزایر پذیرفت وی علت این اقدام را در مقدمه نامه خود که در چهار بند تنظیم شده است چنین ذکر می‌کند (به‌خاطر آنکه هیچ یک از توانایی‌های عراق در خارج از میدان نبرد بزرگ بلا استفاده باقی نماند و به جهت بسیج این توانایی‌ها در جهت اهدافی که مسلمانان و اعراب شرافتمند بر حقانیت آنها اتفاق نظر دارند و برای جلوگیری از تداخل سنگرها و دور ساختن گمان‌ها و تردیدها تا آنکه خیراندیشان راه خود را برای برقراری روابط طبیعی میان عراق و ایران بیابند تصمیمات زیر را اتخاذ نمودیم در بند یک این نامه لزوم مبنا قرار دادن عهدنامه 1975 الجزایر پذیرفته شده است و در بند سوم آن آمده است (ما عقب نشینی خود را از روز جمعه هفدهم اوت 1990 (26مرداد 1369) آغاز می‌کنیم) در بند چهارم نیز اعلام شده است ما به عنوان آغازگر آزادی اسرا روز جمعه [/size][/b][/color][/font][color=#000000][b][size=4]17 [font=tahoma,geneva,sans-serif]اوت اقدام خواهیم کرد[/font][/size][/b][/color][/right] [right]این که پس از تصرف کویت عراق باید می جنگید و یا حداقل قدرت نظامی اش را در مرز عربستان می چید یک مساله کاملا روشن است. برای همین است که مرز با ایران را خالی می[/right] [right]کند و نیروهایش را به مرز کویت و عربستان می برد.این تصور که غرب در برابر تصرف چهارمین منبع نفتی بزرگ دنیا سکوت کند و در برابر تهدید اولین منبع نفت که عربستان باشد کاری نکند خیال خامی بود و صدام هم این را خوب می دانست.برای همین بود که با وجود تجمع 700 هزار سرباز ائتلاف و آن حجم عظیم قوای زرهی و هوایی و دریایی کویت را خالی نکرد.فکر می کرد درگیری کوتاهی رخ می دهد و تلفاتی به ائتلاف وارد می شود و بعدش هم با کمی مذاکره می تواند امتیازاتی مثل بخشش بدهی ها و کمک های مالی بگیرد و یا ادعایش در مورد میدان های نفتی مشترک با کویت را به کرسی بنشاند.اما غافل بود از این که دوران ارتش های به سبک شوروی گذشته و تاریخ نظامی وارد مرحله جدیدی شده....[/right] [right]در هر حال[/right] [right]مقایسه حتی ایران 1391 با عراق 1369 باز هم می تواند کارگشای این مساله باشد[/right]