RedArmy

تحلیل و پیگیری تحولات ایالات متحده

پیروز نهایی انتخابات سال 2020 ایالات متحده   

61 votes

این نظرسنجی برای رای جدید بسته است
  1. 1. پیروز نهایی انتخابات سال 2020 ایالات متحده به نظر شما کدامیک از دو گزینه ذیل خواهد بود ؟؟؟

    • جو بایدن (دموکرات)
    • دانالد ترامپ (جمهوری خواه )


Recommended Posts

بسم الله الرحمن الرحیم

ابتدا این فاجعه عظیم را پیشگاه حضرت بقیه الله شریک القرآن و عموم مسلمین جهان تسلیت عرض می کنم.


اما انگیزه این عده عناصر معلوم الحال از این قرآن سوزی چیست ؟؟؟


کافی است چند قرنی به عقب باز گردیم و سوابق اهانت های این چنینی را به قرآن یاد آور شویم.


1- در ابتدای جنگهای صلیبی وقتی که صلیبیون شهر های انطاکیه ، عکا و بیت المقدس را فتح کردند پس از قتل عام مردم این شهرها به دستور رهبر بزرگ خود (( گود فردی بویون )) تمامی قرآنهای موجود را در میدان مرکزی شهرها جمع کردند و کاری کردند که زبان از بیان آن و قلم از نوشتن آن شرم دارد.


2- در جریان جنگ سوم صلیبی (( سر رینودی شاتیون )) رهبر مسیحیان در سینا تمامی قرآنها را به آتش کشید.


3- در شهر برشلونه اندلس اسلامی (( بارسلونای امروزی )) وقتی که کاستیلها و آراگونهای مسیحی شهر را از تصرف مسلمین بیرون کردند شدید ترین اهانتها را به قران کردند.


4-پرتغالی ها در شهر وهران تونس پس از قتل عام مردم مسلمان این شهر به دستور فیلیپ دوم پادشاه پرتغال شدیدترین اهانتها را به قران کردند.


5 - اسپانیاییها در شهر وادی المخازن مراکش پس از قتل عام مردم این شهر به دستور سباستیان بدترین اهانتها را به قرآن کردند که قلم و زبان از نوشتار و گفتار آن شرم دارد.


6- چند سال قبل یک سرباز آمریکایی در عراق از یک جلد کلام الله مجید به عنوان سیبل هدف برای تیر اندازی استفاده کرده بود.


اینها را می توان بزرگترین اهانتهای مسیحیان به قران دانست ، هرچند که به این موارد نیز ختم نمی شود. قرانی که در چهل و پنج جا به تقدیس حضرت مسیح عیسی بن مریم ، پیامبر مقدس آنها پرداخته است. نکته قابل توجه این است که همه اهانتهای شدید که تاکنون به قرآن شده است از جانب مسیحیان یسوعی انجام گرفته است که متعصب ترین و جاهل ترین فرقه دین مسیحیت هستند.


پس علت این اهانت های پی در پی مسیحیان به قران چیست ؟


چرا در سالهای ابتدایی حکومت اسلامی که حکومت اسلام بسیار مقتدر بود ، مسیحیان جرات چنین جسارتهایی را نداشتند ؟؟



امیدوارم این فاجعه با همه تلخی هایی که برای مسلمانان داشت به عنوان عبرتی برای سران عرب باشد که در سیاستهای دوستی خود با دشمن بزرگ اسلام تجدید نظرهایی داشته باشند.



امیدوارم این فاجعه درس عبرتی برای سران عرب بوده باشد که به جای اینکه خود را سرور مسلمین جهان بدانند و خود را برتر از دیگران بدانند ، خود را با سایر برادران ایمانی خود برابر بدانند و یک اتحاد منسجم و پایدار به وجود آورند که دیگر یک مشت یسوعی جاهل و نفهم جرات جسارت به قران مجید را به خود راه ندهند.

[color=green][size=18]
خداوند در قران می فرماید : مثل کسانی که غیر از خدا را برای دوستی خود بر میگزینند مثل عنکبوت است که برای خود خانه ای درست می کند که همانا سست ترین خانه ها خانه عنکبوت است اگر این را بفهمند[/size]
[/color]



[color=red][size=18]فاعتبروا یا اولی الابصار ....[/size][/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام

خدمت محضر شريف امام زمان (عج) اين واقعه عظيم و اسف بار را تسليت عرض نموده و از خداوند متعال يك جرات و شجاعت بالا براي اعلام جنگ و جهاد به اين علما و مراجع از شيعه و سني و همه انهايي كه ادعاي رهبري و پيشوايي دارند مسئلت دارم

و اميدوارم از خواب بيدار شوند و ما را از انتظار جهاد و خون جگر خوردن نجات دهند

با اين همه تاخير انتظار جواب كوبنده تري از مراجع داشتيم زيرا آنان به ما اعلام جنگ كردن ما نبايد ترسو باشيم و اقدام متقابلي انجام نديم و اين عمل قبيح را به خدا بسپاريم اگر قرار بود خدا اينان مجازات كند كه براي ما تكليف تايين نميشد و ما همين نماز روزه ميگرفتيم ميرفت پي كارش
و يا با اينكه ما انتظار داشته باشيم دولت آمريكا انان را مجازات كند انتظار ساده لوحانه اي هست
چون اگر ميخواست اجازه نميداد اين كار شيطاني و شنيع را انجام دهند


آيا غير از اين است كه اگر ما از دين و كتاب خدا كه از طرف رسول خدا هم همراه عترت به ما امانت داده شده بايد محافظت و به خاطر دفاع از آن بايد از جان و مملكتمان بگزريم

خداوند در آيات مختلفي از قرآن فرمودند كه اگر شما براي جنگ و جهاد در راه خدا و براي دفاع از ارزشهاي خدا جهاد نكنيد خداوند شما را نابود و قومي ديگر براي دفاع از دين خود بر خواهد انگيخت

آيا غير از اينست زمان امام خميني كه جانمان به فدايش اون ملعون (سلمان رشدي )اقدامي مشابه انجام داد ولي با حكم قتل امام و مسلمانان مواجه و در جا اعلام كرد كه مسلمان شده
و امام راضي نشدند و اين مسلماني را مبني به از بين بردن كامل كتاب دانستند كه اين كار براي دو دهه منسوخ و ناپسند شمرده شد و حالا امريكاييها دارند غيرت ما و مراجع و علماي ما را ميسنجند ..........؟؟؟؟؟؟؟؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟ :mrgreen: :mrgreen: :lol: :lol: :lol: :lol: :arrow: :oops: :!: :cry

در آخر من يك سوال دارم اگر ما كتاب تورات كه تازگيها تبديل به كتاب آيات شيطاني شده آتش بزنيم چه اتفاقي ميوفتد ؟؟؟؟؟

منافقان و كفار در افكار غلط خود چنان متحد و منسجمند و پافشاري ميكنند كه شما در كلام حق خود اين كار را نميكنيد من اين درد را به چه كسي بگويم

امام علي (ع)-نهج البلاغه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام اینم دوتا عکس جالب
[img]http://inn.ir/iran_media/image/2010/09/661130910_orig.jpg[/img]

[img]http://inn.ir/iran_media/image/2010/09/374320910_orig.jpg[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
و لعن الله علی القوم الظالمین.....
اقای من بزرگ من ای رهبر و پدر و همه انچه داریم این وقاحت را با گلویی پر بغض و دستی خالی و زبانی کند و دلی مجروح ...مجروحتر از اینکه نمی توانیم کاری بکنیم جز اعتراض به شما و پدر بزرگوار تان مولای ما علی (ع) و به مادرمان فاطمه زهرا و به جد بزرگوارتان و پدر امت اسلام و رحمت برای کل عالمیان تسلیت عرض می کنم باشد که این بغض را تا روز مبادا در دل داشته باشیم و حساب ان را در روز معلوم پاک کنیم......

چند تا نکته یکی اینکه تنها تفاوت امریکا و غرب با قوم های لوط و ثمود و.... اینه که اونها اینقدر مرد بودن که یک گناه رو خیلی روش پافشاری می کردن و غذب خدایی اونها رو از بین برد ولی اینا روی تمام نامردای دنیا رو سفید کردن و تمام گناه ها رو انجام میدن از ربا و کم فروشی تا لواط و زنا وو ووو
باید عذاب اینا خیل بدتر و سخت تر از اونها باشه.
واگر نبود اشاره قران به اینکه اگر دربین شما نبودند مومنینی هر ان عذاب شما را فرا می گرفت الان در مورد این کشور نمود داره.

فقط این برای من مثل روز روشنه تمام این کارها نتیجه برعکس میده و اسلام قران رو قویتر میکنه حالا این رو در اینده خواهید دید.

این کار به این دلیل هست که جنگ نیاز به اعتقاد و ایدئولوژی داره اونها نمی تونن بدون پشتوانه قوی با ایران یا سوریه درگیر یک جنگ طولانی بشن در حالی که سربازهاشون برای اون هیچ دلیل ندارن و یک عامل روانی بسیار قوی نیاز دارن .
بله دین تنها عاملی هست که این کشش رو داره که برای سالها جنگ رو بتونه توجیه کنه و در عین حال بتونه جبهه مسیحی اروپا رو با اونها همراه کنه و لجستیکی به گستره تمام دنیای متمدن و قوی غرب در پشت سر اونها بسیج کنه کاری که در جنگ های صلیبی کردن و از اروپای نا متحد به واسطه همین روش قدرتی برای مقابله با مسلمین نا متحد ساختن و....
وقتی بوش حرف از جنگ صلیبی می زنه درسته اونها این جنگ رو خیلی وقت پیش شروع کردن اما وای به حال ما مسلمانها که در خواب خرگوشی هستیم و کوچکترین وحدتی بین ملک ها و سلطانها و ... سرزمینهای اسلامی دیده نمیشه.
وای بر ما مسلمین که حتی برای کمک به پاکستان مظلوم هم در خوابیم حال می خوایم انتقام قران رو بگیریم وا اسفا !!!

وا اسفا که کفار در کفر خود پا برجا و استوار و ما در ایمان خودمون سست هستیم.


اما باز باید به این رهبر و امام و پدرمون در ایران بزرگ ببالیم که بدلی به اونها زد تا مدتها توش حیران بمونن.
موضوع اینه که اونها طبق براورد خودشون انتظار داشتن امام خامنه ای موضعی عین موضع سلمان رشدی لعن الله بگیرن و این کار چون در تمام امریکا در اون صورت پیش گرفته میشد عاملی برای درگیری مسلمانها و کل غرب میشد و عاملی برای حمله به خاورمیانه و در راس اون ایران و سوریه اما برخورد رهبر تمام برنامه های اونها رو به هم ریخت.
در کل باید گفت اونها عملا با این کار قصد درست کردن یک درگیر مذهبی رو داشتن که سردمدار اون رهبر ایران باشه ولی خداوند بینا و تواناست و مکر اونها رو به خودشون بر میگردونه.
دوستان از اعتراض و راهپیمایی کوتاهی نکنین ولی فعلا جایی برای حمله و اقدام باز نیست.

در مورد وهابیها هم همین قدر بگم پیامبر در روایتی از ظهور عده ای منحرف و خوارج از شرق خبر دادن که سرها رو می تراشن و با قران به تمام مسلمانان حمله و کفار رو به حال خود رها می کنن.
این نشانه ها فقط در وهابیتی که از نجد در شرق مدینه و سر تراشیدنی که فقط در این فرقه هست و تکفیر تمام مسلمین و دوست با غرب دیده شده و از این کشورهای عربی انتظاری نیست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسمه تعالی

با سلام

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/IMAGE634153034412161250.jpg[/img]

[i][b][size=18][color=red]هیلاری کلینتون اخیراً در برنامه‌ای تحت عنوان 'مسیر ضرب‌آهنگ: موسیقی آمریکایی در فراسوی مرزها' اظهار داشت: 'من فکر می‌کنم مواقعی وجود دارد که موسیقی بهتر از یک سخنرانی قادر به انتقال ارزش‌های آمریکایی است.'[/color][/size][/b][/i]

به گزارش سرویس جنگ نرم مشرق، روزنامه آمریکایی هافینگتن پست با تشریح چگونگی استفاده مقامات آمریکایی از موسیقی برای انتقال ارزش‌ها و دیپلماسی فرهنگی مدنظر خود به دیگر کشورها، بر کارآمدی این روش تاکید کرد.
بر اساس این گزارش ، پایگاه اینترنتی روزنامه"هافینگتن پست" در مقاله‌ای به قلم "لیندا کانستنت" (Linda Constant) نوشت: اخیراً در برنامه‌ای که تحت عنوان "مسیر ضرب‌آهنگ: موسیقی آمریکایی در فراسوی مرزها" که صبح‌های یکشنبه از شبکه سی‌بی‌اس پخش می‌شود، خانم "هیلاری کلینتون" وزیر امور خارجه آمریکا به ‌درستی اظهار داشت: "من فکر می‌کنم مواقعی وجود دارد که موسیقی بهتر از یک سخنرانی قادر به انتقال ارزش‌های آمریکایی است."
نویسنده افزوده است: البته بیشتر مردم انتظار دارند که کلینتون در خصوص مسائل مربوط به سیاست خارجی سخن بگوید و قطعاً آنچه این اظهارات خانم کلینتون را بسیار ویژه جلوه می‌دهد، همین انتظار عامه از وی است. موسیقی به راحتی می‌تواند مرزهایی چون زبان و قومیت را پشت سر بگذارد و وزارت خارجه آمریکا نیز این نکته را درک کرده و از آن در روابط با سایر کشورها بهره‌گیری کرده است.
در ادامه این مطلب آمده است: بسیاری از هنرمندان آمریکایی که در عرصه موسیقی فعالیت می‌کنند همچون همتایانشان در سایر کشورها در تلاش هستند تا محصولات خود را به مخاطبان خارجی نیز عرضه کنند بنابراین می‌توان گفت که "مسیر ضرب‌آهنگ" برنامه‌ای درازمدت است که با هدف تامین چارچوب مناسب برای این نوع تعامل فرهنگی و کمک‌های مورد نیاز آن ترتیب داده شده است.

[i][b][color=red]موسیقی‌دانان مرکز لینکلن سفیران فرهنگی آمریکا در سراسر کره زمین[/color][/b][/i]

این مقاله با طرح این سؤال که مسیر ضرب آهنگ چیست، می‌افزاید: در سال 1955 و در بحبوحه جنگ سرد، برنامه موسوم به مسیر ضرب‌آهنگ به‌دست گروهی از موسیقیدان‌های سبک جاز آمریکایی طراحی شد. این موسیقی‌دانان وابسته به "مرکز لینکلن" بودند و قرار بود که سفیران فرهنگی آمریکا در سراسر کره زمین باشند.
بنا بر این گزارش، مرکز لینکلن در اجرای این ماموریت با دفتر امور فرهنگی و آموزشی وزارت امور خارجه آمریکا همکاری می‌کرد، شاید بسیاری از وجود چنین برنامه‌ای اطلاع نداشته باشند اما زیادند کسانی که چهره‌های شاخص این برنامه نظیر "دیزی جیلسپی" (Dizzy Gillespie)، "لوئیس آرمسترانگ" (Louis Armstrong) و "دوک الینگتون" (Duke Ellington) را می‌شناسند.

سالانه 10 گروه موسیقی آمریکایی به عنوان سفیران فرهنگی به جهان اعزام می‌شوند
کانستنت معتقد است: این افراد نه‌ تنها از اولین نمایندگان معرفی شده از موسیقی آمریکایی به جهانیان، بلکه برای بسیاری اولین آمریکایی‌هایی هستند که در عمر خود از نزدیک دیده‌اند، این رویکرد، یعنی پل‌زدن میان فرهنگ‌ها و جوامع از طریق تعامل نزدیک با شهروندان متعلق به این فرهنگ‌ها، همچنان در رویکرد موسوم به مسیر ضرب‌آهنگ وجود داشته و امروزه نیز به کار سیاست خارجی آمریکا می‌آید.
این گزارش حاکی است: هر سال 10 گروه موسیقی در یک فرآیند آزمون جامع انتخاب شده و برای برنامه‌های مختلف هیجان‌انگیز فرهنگی به سراسر جهان اعزام می‌شوند. این گروه‌های موسیقی در کشورهای مقصد چیزی در حدود یک هفته اقامت می‌کنند و بعضاً با هزاران نفر در طول سفرهای خود دیدار می‌کنند.
در ادامه این مقاله آمده است: برنامه مسیر ضرب‌آهنگ پس از سال 2005 در بیش از 100 کشور پیاده شده که در بین آن‌ها می‌توان به کویت، اندونزی، قرقیزستان، موزامبیک، تانزانیا و سوریه اشاره کرد.

[i][b][color=red]دیپلماسی فرهنگی تسخیر کننده قلب‌ها و ذهن های ملت‌های سایر کشورهاست[/color][/b][/i]

نویسنده مقاله با بیان اینکه «شخصا با سه نفر از افراد آگاه در این زمینه از جمله "آدریان الیس" (Adrian Ellis)، مدیر اجرایی واحد موسیقی جاز در مرکز لینکلن، "آری رولند" (Ari Roland)، موسیقیدان متخصص در جاز و "مائورا پالی" (Maura Pally)، مسئول واحد مبادلات فرهنگی و علمی دفتر امور فرهنگی و آموزشی وزارت امور خارجه آمریکا. بحث و گفتگو کرده است، افزوده است: آنچه در همه این گفتگوها قابل توجه بود تاکید بر این واقعیت است که "دیپلماسی فرهنگی" تا همین امروز نیز در قلب ها و ذهن های مردمان سایر کشورها، فارغ از تفاوت‌های اجتماعی، مذهبی و ژئوپلتیک تاثیر می‌گذارد.
وی می‌افزاید: هرچند که این امر ممکن است در وهله اول ساده به‌نظر برسد اما باید دانست که با توجه به خروجی‌های بسیار متنوع رسانه‌ها در نقاط مختلف دنیا، روابط بسیار پیچیده‌ای بر دیپلماسی فرهنگی حکمفرما است. در شرایطی که شبکه‌های ارتباطاتی ابعاد گسترده‌ای یافته‌اند می‌توان گفت که اهمیت برنامه مسیر ضرب‌آهنگ نیز افزایش یافته است.
پالی در این خصوص می‌گوید: "موسیقی از موانعی همچون زبان، مذهب، سیاست و ... عبور می‌کند... هر چند که ما در عرصه دیپلماسی به مباحثات سیاسی و ارتباطات رسمی نیاز داریم اما علاوه بر این‌ها باید بتوانیم در سطح انسانی یکدیگر را بشناسیم."

[i][b][color=red]موسیقی جاز به دیپلماسی فرهنگی آمریکا جایگاه ویژه بخشیده است [/color][/b][/i]

وی در ادامه این مقاله تأکید کرده است: هرگاه سخن از وجهه یک کشور به میان آید، دیپلماسی فرهنگی می‌تواند از مرزهای سیاسی، مذهبی و زبانی گذر کرده و اجازه می‌دهد گفتمان و تفاهم عمیق‌تری میان شهروندان کشورها صورت پذیرد.
در ادامه این مقاله تصریح شده است: علاوه بر اینکه محشور بودن پیش‌قراولان فرهنگی آمریکا با موسیقی جاز منجر به جایگاه ویژه این موسیقی در عرصه دیپلماسی فرهنگی آمریکا شده است، این سبک خاص موسیقی به‌خودی‌خود نیز دارای خصوصیاتی است که به آن جایگاه ویژه‌ای در حوزه دیپلماسی فرهنگی آمریکا می‌بخشد.
رولند که خود به عنوان یک موسیقی‌دان در 26 کشور جهان سفیر برنامه مسیر ضرب‌آهنگ بوده است، بر این باور است که حتی کسانی که غربی نیستند و برای اولین بار این موسیقی را می‌شنوند به‌راحتی می توانند نسبت به آن احساس خوبی پیدا کنند.
وی می‌گوید: "جاز در دهه‌های 20، 30 و 40 میلادی توانست مردم آمریکا را کنار هم جمع کند و اکنون نیز همین کار را در سراسر جهان انجام می‌دهد، در غرب ما بر فردگرایی تاکید داریم، در موسیقی جاز فردگرایی و ابراز وجود فردی در قالب یک کار گروهی انجام می‌شود چنین تفکری بیشتر به حالات روانی غیرغربی‌ها نزدیک است."

[i][b][color=red]آمریکایی‌ها خوب ‌می‌دانند ارزش‌های بیگانه را چگونه باید به خورد ملت‌ها داد[/color] [color=darkred](؟؟؟؟!!!!!)[/color][/b][/i] :|

نویسنده در ادامه مقاله خود می‌افزاید: تجربه بسیار زیاد رولند به وی اجازه داده است تا قدرت ترکیب موسیقی با فرهنگ بومی را به خوبی درک کند. در برنامه مسیر ضرب‌آهنگ بعضاً موسیقیدان‌های محلی به موسیقیدان‌های جاز یاد می‌دهند که چگونه موسیقی سنتی کشورشان را بنوازند و آن‌ها نیز با آموزش‌هایی که دریافت می‌کنند می‌توانند موسیقی جاز مورد نیاز مناطق مختلف را تولید کنند.
رولند خود از افرادی است که به این ترتیب موسیقی جاز را برای کسانی تولید می‌کند که آن را نشنیده‌اند.
به‌گفته رولند،"در نتیجه چنین فرآیندی و تفسیر سنت‌های مردم به زبان موسیقی جاز، مخاطبان از شنیدن آن لذت می‌برند، این امر کمک شایانی به هر دو فرهنگ تعامل‌کننده می‌کند. در هر کنسرت سه یا چهار باراتفاق می‌افتد که تمامی شنوندگان به همراه ما نغمه‌های برگرفته از فرهنگ خودشان را تکرار می‌کنند.
رولند تأکید می‌کند: این شرایط بعضاً در میان شهروندان کشورهایی اتفاق می‌افتد که دولت‌هایشان روابط سیاسی خوبی با آمریکا ندارند، در این شرایط خاص قضیه پیچیده‌تر و مهم‌تر هم می‌شود.
لیندا کانستنت پس از برجسته‌کردن نقش موسقی جاز در دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده گریزی نیز به سایر سبک‌های موسیقی زده و نوشته است: البته جاز تنها سبک موسیقی نیست که طرح دیپلماتیک مسیر ضرب‌آهنگ از آن استقبال می‌کند. باید توجه داشت که هرچند هنوز اهداف دوران جنگ سرد بر سر جای خود باقی است اما واقعیات قرن بیست و یکم نیز باید مورد پذیرش قرار گیرند.

[i][b][color=red]آمریکا تلاش دارد جوانان را با موسقی جذب کند [/color][/b][/i]

وی ضمن نام بردن از برخی سبک‌های موسیقی آمریکایی تصریح می‌کند که این سبک‌های جدیدتر نیز از سال 2008 مورد توجه دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده واقع شده‌اند.
پالی مسئول واحد مبادلات فرهنگی و علمی دفتر امور فرهنگی و آموزشی وزارت امور خارجه آمریکا در این خصوص می‌گوید: "ما در تلاش بودیم تا توجه مخاطبان بیشتر، بالاخص جوانان را جلب کنیم، جاز فوق‌العاده است اما سبک‌های فوق‌العاده دیگری نیز وجود دارند که نشانگر توان فرهنگی در آمریکا هستند."
این گزارش حاکی است: نشان‌دادن تنوع فرهنگی در یک کشور تنها از طریق شیوه‌های کلیشه‌ای نظیر رسانه‌های خبری و تلویزیون ممکن نیست. در حالی که بعضاً نسبت به هزینه کردن پول در چنین اموری اعتراض می‌شود اما باید دانست که بودجه این‌گونه برنامه‌های غیرمتعارف در مقایسه با دیگر برنامه‌ها ناچیز بوده اما خروجی آن بسیار زیاد است.
نویسنده در ادامه به نقل از الیس مدیر اجرایی واحد موسیقی جاز در مرکز لینکلن می‌افزاید: "اگر به دیدگاه عمومی مردم نسبت به فرهنگ و سپس به عملکرد مؤسساتی چون گوته یا فرانسیس آلیانس توجه کنید متوجه می‌شوید که در نتیجه عملکرد این مؤسسات طی چند سال تغییرات فرهنگی گسترده‌ای ایجاد شده است.
وی افزوده است: آنچه مردم در حوزه دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی انجام می‌دهند زیرساخت‌هایی را ایجاد می‌کنند که دیپلماسی رسمی می‌تواند بر آن بنیاد نهاده شود."

[i][b][color=red]ارتباطات فراملیتی از طریق موسیقی هدف نهایی مسیر ضرب‌آهنگ به‌شمار می‌رود [/color][/b][/i]

کانستنت در ادامه افزوده است: گروه‌های موسیقی ده‌گانه‌ای که برای مشارکت در مسیر ضرب‌آهنگ برگزیده می‌شوند باید دارای مشخصات معینی باشند که یکی از مهمترین این خصوصیات گستردگی فعالیت‌ها و توانایی آموزش مخاطبان است.
این مقاله می‌افزاید: آن‌گونه که الیس می‌گوید، از مهمترین عوامل تاثیرگذار در انتخاب نوازندگان این است که آن‌ها توانایی انتقال دانش خود را داشته باشند.
وی می‌گوید: "به نظر من این امر یکی از مهم‌ترین‌ تفاوت‌های دیپلماسی فرهنگی در سال 2010 با همین دیپلماسی در سال‌های دهه 1960 میلادی است. در شرایط کنونی آموزش از مهمترین اجزای برنامه مسیر ضرب‌آهنگ به‌شمار می‌آید. ما با این ابزار نمی‌خواهیم فرهنگ آمریکا را به دیگران معرفی کنیم بلکه می‌خواهیم از تمامی موانع گذر کرده و ارتباط لازم را با مردم دیگر سرزمین‌ها برقرار کنیم." ارتباطات فراملیتی از طریق موسیقی هدف نهایی مسیر ضرب‌آهنگ به‌شمار می‌رود.
نویسنده در بخش دیگری از این مقاله تإکید کرده است: هرچند که برنامه مسیر ضرب‌آهنگ از سوی دولت آمریکا مورد حمایت قرار می‌گیرد اما گروه‌های موسیقی شرکت‌کننده در این طرح الزاما موظف نیستند که کلیه سیاست‌های خود را با دولت این کشور هماهنگ کنند.
کانستنت به نقل از رولند در این خصوص می‌نویسد: "در هر سفری که در چارچوب برنامه مسیر ضرب‌آهنگ داشته‌ایم وزارت خارجه آمریکا خطاب به ما تاکید کرده که ما شهروندان آزاد آمریکایی هستیم که اجازه داریم دیدگاه‌های خود را در هر زمینه‌ای به راحتی بیان کنیم." رولند خود نیز تجربه چنین مباحثاتی را با مردمان دیگر کشورها داشته است. این آزادی ممکن است مهمترین "بیان هنری" باشد که ملتی به آن دست یافته است!

[i][b][color=red]هنر و موسیقی گفتمان میان فرهنگی را تسهیل می‌کند[/color][/b][/i]

نویسنده آمریکایی در ادامه مدعی شده است: حمایت از هنر در کنار آزادی فرهنگی و آزادی بیان سیاسی در واقع برای بسیاری از شهروندان جهان امروز یک رویا محسوب می‌شود! هرچند که ارزیابی عملکرد نهادهای دیپلماسی فرهنگی به روش‌های معمول چندان کار ساده‌ای نیست اما می‌توان گفت که مسیر ضرب‌آهنگ نه‌تنها گفتمان میان‌فرهنگی را تسهیل می‌کند بلکه چارچوب خارق‌العاده‌ای را برای هنرمندان فراهم می‌آورد تا آنچه را تولید می‌کنند از نزدیک در اختیار کسانی قرار دهند که با آن آشنایی ندارند.
به اعتقاد کانستنت، در شرایطی که موسیقی با سرعتی برق‌آسا از طریق اینترنت توزیع می‌شود، کوتاهی است است که به دنبال مخاطبان بیشتر نباشیم، با افزایش جاه‌طلبی‌های هنرمندانی که می‌خواهند در سطح جهانی مطرح شوند، تبادلات فرهنگی منجر خواهند شد تا فرهنگ‌های داخلی از طریق تعمیق روابط انسانی و درنوردیده شدن مرزهای فرهنگی ارتقا یابند.
نویسنده مقاله خود را با دعوت از نوازندگان آمریکایی برای مشارکت در برنامه مسیر ضرب‌آهنگ به پایان رسانده است.

منبع: [url=http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=12611]مشرق نیوز[/url]

[b][size=24][color=blue]نظریه: [/color][/size][/b]

[b][color=darkred]متاسفانه کافیه یه چرخی توو دنیای نت بندازی تا ببینی که پُر شده از وبلاگها و سایتهای ایرانی و خارجی مبلّغ موسیقی های هوس انگیز و شیطانی غربی و تبلیغ گروه های کذایی موسیقی پاپ و راک و ....داخلی و خارجی که در کشاندن جوانان و حتی از همه اقشار سنی اجتماعات بشری و علی الخصوص ایرانی به دامها و ورطه های هوس های شیطانینقش موثر و کاتالیزور ایفا میکنند و تعجب بیشتر اینکه متاسفانه صدا و سیمای ما نیز بعضاً بی محابا در راستای این تبلیغ شیطانی خواسته یا ناخواسته داخل این مقوله شده و در پس توجیهات سخیف غیر شرع مخفی میشود.....که خود این اثر زیانبارتری به دنبال خواهد داشت.

یا علی مدد.[/color][/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش فارس پايگاه اينترنتي "ماركت واچ " در مقاله‌اي به قلم "برت ارندز " مقاله نويس ارشد ماركت واچ و مقاله نويس مالي "وال استريت ژورنال "، مي‌نويسد: صندوق بين‌المللي پول چندي پيش يك بمب خبري منتشر كرد و هيچ كس به اين موضوع توجه نكرد.
براي اولين بار، صندوق بين‌المللي پول تاريخي را مشخص كرد كه در آن تاريخ "دوران آمريكا " به پايان مي‌رسد و اقتصاد آمريكا جاي خود را به اقتصاد چين مي‌دهد.

* چين در سال 2016 در مسائل اقتصادي از آمريكا پيشي مي‌گيرد

صندوق جهاني پول مي‌گويد كه چين در سال 2016 از آمريكا پيشي مي‌گيرد. طبق آخرين پيش بيني‌هاي رسمي صندوق بين‌المللي پول، اقتصاد چين در سال 2016 يعني تنها 5 سال ديگر از نظر ارزش واقعي آمريكا را پشت سر خواهد گذاشت.
در ادامه نويسنده به بررسي آثار اين امر روي دلار آمريكا و بازار خزانه داري اين كشور مي‌پردازد. و اين (برتري اقتصاد چين) از آنچه شما فكر مي‌كنيد بسيار نزديك‌تر است.
اين امر زمينه و مفهوم دردناكي را از جنجال‌هاي بودجه‌اي در واشنگتن كه در حال حاضر در حال رخ دادن است فراهم مي‌كند. همچنين سوال‌هاي مهمي را مبني بر اينكه نظام بين‌المللي امنيتي در عرض تنها چند سال ديگر به چه شكلي خواهد بود مطرح مي‌كند و نهايتا اينكه سايه سنگيني را روي دلار آمريكا و بازار خزانه‌داري اين كشور كه مدت‌ها جايگاه ممتاز خود را به عنوان محور قدرت برتر مالي دنيا حفط كرده بودند، خواهد انداخت.

* رئيس‌جمهور آينده آمريكا آخرين كسي است كه رياست بزرگترين اقتصاد دنيا را در دست خواهد داشت

با توجه به پيش بيني صندوق بين‌المللي پول، هركسي كه به عنوان رئيس جمهور آينده آمريكا انتخاب شود - اوباما؟ ميت رومني؟ دانلد ترامپ؟ - آخرين كسي خواهد بود كه رياست بزرگترين اقتصاد دنيا را در دست خواهد داشت.
بيشتر مردم براي اين اتفاق آماده نيستند. آنها حتي نمي‌دانند اين مسئله چقدر نزديك است. جسورترين افراد زمان وقوع پيوستن اين مهم را اواسط دهه 20 اين قرن ذكر خواهند كرد.
اما نحوه محاسبه آنها اشتباه است. آنها تنها توليدات ناخالص ملي دو كشور را از طريق نرخ‌‌هاي مبادله ارز جاري مقايسه مي‌كنند.
مقايسه ارزش‌هاي واقعي كاملا بي معني است. نرخ مبادلات ارزي به سرعت تغيير مي‌كند و همچنين نرخ‌هاي مبادلات ارزي چين غيرواقعي است. چين به طور كاذب وجه رايج خود يعني "رنمينبي " را به واسطه دخالت گسترده در بازارها كمتر از ارزش واقعي آن تخمين مي‌زند.

* برتري اقتصاد چين بر آمريكا ممكن است زودتر از تاريخي كه صندوق جهاني پول تعيين كرده رخ دهد

صندوق جهاني پول در تحليل خود فراتر از نرخ مبادلات ارزي را در نظر گرفته است و در واقع به "برابري قدرت خريد " در اقتصاد دو كشور نگاه مي‌كند. با اين نگاه، مقداري كه مردم در اقتصادهاي داخلي خود درآمد داشته و آن را خرج مي‌كنند مقايسه مي‌شود.
از نظر برابري قدرت خريد، اقتصاد چين از 11 تريليون و دو ميليارد دلار در سال جاري به 19 تريليون دلار در سال 2016 خواهد رسيد. از سوي ديگر، اقتصاد آمريكا در همين بازه زماني از 15 تريليون و دو ميليارد دلار به 18 تريليون و هشتصد ميليارد دلار خواهد رسيد. و اين بدين معني است كه سهم توليدات آمريكا در جهان به 17.7 درصد خواهد رسيد. اين پايين‌ترين رقم در دوران معاصر براي آمريكا است. سهم توليدات چين نيز به 18 درصد خواهد رسيد.
تنها 10 سال پيش، حجم اقتصاد آمريكا 10 برابر اقتصاد چين بود.
به طور طبيعي در تمام پيش بيني‌ها احتمال خطا وجود دارد. زمان و شانس روي همه پيش بيني‌ها اثر مي‌گذارد. ممكن است برتري اقتصاد چين بر آمريكا زودتر از تاريخي كه صندوق جهاني پول تعيين كرده رخ دهد و همچنين ممكن است در زماني ديرتر اين مهم به وقوع بپيوندد. اگر غول اقتصاد چين در راه خود دچار مشكلي شود، چنانكه خيلي‌ها اعتقاد دارند ممكن است اين اتفاق بيافتد، همه چيز مي‌تواند چندين سال به تاخير بيافتد. اما اينكه نهايتا اقتصاد آمريكا را پشت سر نگذارد امري است كه سخت مورد ترديد است.

* دنيا شاهد پايان برتري و سلطه اقتصاد آمريكا است

گزارش صندوق جهاني پول چيزي بيشتر از يك گزارش آماري است. اين پايان دوران آمريكا است. همانطور كه يك مشاور و متخصص امور مالي در اروپا چند هفته قبل به من گفت: "ما شاهد پايان برتري و سلطه اقتصاد آمريكا هستيم. "
ما مدت‌ها در دنيايي زندگي كرديم كه ساليان سال شاهد حكومت و سلطه آمريكا بوده است طوري كه هيچ انسان زنده‌اي چيزي غير از آن به ياد نمي‌آورد. آمريكا در سال‌هاي دهه نود قرن نوزدهم توانست ار انگلستان به عنوان قدرت برتر اقتصادي جهان پيشي بگيرد.
و هم آمريكا و هم انگلستان داراي نظام حاكميت مشروطه هستند كه تحت آن آزادي‌هاي فردي و حق مالكيت به رسميت شناخته شده است. چين هيچ كدام از اين‌ها را ندارد و بايد گفت دوران سلطه چين دوران متفاوتي خواهد بود.
"ويكتور چا " مشاور ارشد امور آسيا در واشنگتن از مركز مطالعات راهبردي و بين‌المللي، به من گفت: "كشورهاي همسايه چين از خطر چين آگاه شده‌اند. "
به گفته وي، كشورهاي منطقه اكنون طوري به آمريكا نگاه مي‌كنند كه قبلا اينگونه نبوده است. وي افزود: "آنها آمريكا را هم اندازه و رقيب چين مي‌دانند. همچنين آنها سلطه آمريكا در 50 سال اخير را سلطه‌اي ملايم مي‌دانند. اما در چين آنها شاهد ظهور يك قدرت اقتصادي هستند كه به هيچ وجه سخاوتمند نيست بلكه غارتگر است. آنها سلطه چين را سلطه‌اي ملايم نمي‌دانند. "

* تلاش چندين دهه‌اي چين در دنبال كردن سياست‌هاي اقتصادي با هدف توسعه ملي و قدرت

ظهور چين و در مقابل نزول آمريكا بزرگ‌ترين اتفاق دوران ما است. شما مي‌توانيد آثار اين امر را در همه جا مشاهده كنيد؛ از كارخانه‌هاي تعطيل شده آمريكايي گرفته تا قيمت رو به رشد نفت و ديگر كالاها.
پاييز گذشته، هنگامي كه در كنفرانسي در لندن در مورد سرمايه گذاري در بخش كشاورزي شركت كرده بودم، از برخورد با افراد زيادي كه ماجراهايي از خريده شدن سريع مواد غذايي و توليدات كشاورزي توسط مافياي چيني از جنوب آمريكا گرفته تا خود چين و جاهاي ديگر تعريف مي‌كردند، شگفت زده شدم.
اين نتيجه تلاش چندين دهه‌اي چين در دنبال كردن سياست‌هاي اقتصادي با هدف توسعه ملي و قدرت است در حالي كه آمريكا سياست تجارت آزاد و يا به عبارت بهتر سهولت اقتصادي را دنبال مي‌كرد.

* آمريكا روز به روز به دو قطب بسيار ثروتمند و طبقه متوسط در حال فرسايش، تقسيم مي‌شود

"رالف گوموري " استاد دانشگاه نيويورك در اين باره مي‌گويد: "دو سيستم و نظام در مقابل يكديگر قرار دارند. آنها (چين) داراي نظام سرمايه داري دولتي هستند و ما نظام بسيار آزادتر سرمايه داري را داريم. "
وي افزود: "آنچه ما شاهد بوده‌ايم اين است كه توانايي و قابليت از آمريكا به چين منتقل شده است. آنچه ما انجام داده‌ايم اين است كه شغل‌ها را در مقابل سود مبادله كرده‌ايم. شغل‌ها به چين رفته‌اند. توانايي‌ها در آمريكا در حال از بين رفتن و در چين در حال رشد هستند. و اين يكي از دلايل اصلي اين است كه آمريكا روز به روز به دو قطب كه يكي طبقه كوچك و بسيار ثروتمند و ديگري يك طبقه متوسط در حال فرسايش است، تقسيم مي‌شود. كساني كه سود مي‌برند بسيار متفاوت از كساني هستند كه دستمزد خود را از دست مي‌دهند. "

* صرف مبالغ زياد براي حفظ جايگاه اقتصادي توسط آمريكا جوابگو نيست

تاثير ظهور چين روي امور بين‌المللي و دفاعي كمتر مورد بحث قرار گرفته است. آمريكا در حال حاضر در حال صرف مبالغ هنگفت - از يك اقتصاد محاصره شده - است تا جايگاه خود را حفظ كند.
اين درسي است كه ما مي‌توانيم از داستان غم انگيز انگلستان، اسپانيا و ديگر امپراطوري‌ها بياموزيم. اين كار جواب نمي‌دهد. اگر اقتصاد شما حرف اول را نزند، شما نمي‌توانيد در راس امور باشيد.
چند سال پيش، در حالي كه داشتم با "كريسپين اودي " باهوش‌ترين سرمايه گذاري كه مي‌شناسم ناهار مي‌خوردم، وي اين بحث را مطرح كرد كه بازارها به طور متعارف بيشتر اوقات در تعيين قيمت‌ها موثر هستند. جايي كه آنها ممكن است شكست بخورند، در پيش بيني و قيمت گذاري صحيح در زماني است كه تغييرات انقلابي در الگوها رخ مي‌دهد. حالا اين امر مي‌تواند ظهور فناوري‌هاي مخرب يا تغييرات انقلابي در امور ژئوپوليتيك باشد.

* اوراق قرضه خريداري شده از بازار خزانه‌داري آمريكا يك بهره بي‌خطر و بي‌نوسان روي پول است

بازار خزانه داري آمريكا همچنان با اين تصور به كار خود ادامه مي‌دهد كه گويي همواره معيار جهاني پول خواهد بود. مدارس اقتصاد همچنان به دانشجويان مي‌آموزند كه به عنوان مثال نرخ بهره در اوراق قرضه خريداري شده 10 ساله از بازار خزانه داري آمريكا يك بهره بي‌خطر و بي‌نوسان روي پول است. بيش از يك قرن است كه همين گونه است اما همه اين‌ها در عصر و دوران آمريكا معني مي‌دهد.
هيچ تعجبي وجود ندارد كه چرا افراد زيادي در حال خريد طلا هستند. اگر دلار آمريكا ديگر تنها وجه رايج اصلي نباشد چه اتفاقي خواهد افتاد؟ يورو اگر مانند "دوچه مارك " ( وجه رايج سابق آلمان) عمل كند موفق خواهد بود اما اگر مانند "دراخما " وجه رايج يونان باشد اميد زيادي به آن نمي‌رود.
آخرين باري كه قدرت برتر جهان توانايي خود را در مديريت يك تنه و يك جانبه امور از دست داد به اوايل قرن ميلادي گذشته بر مي‌گردد. زماني كه آمريكا و آلمان از انگلستان پيشي گرفتند و اين امر فرجام خوبي نداشت.


http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=9002110221




منتقل شد به اخبار تحلیلی

00Amin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آمريكا به پايان دوران خود نزديك مي‌شود

چون از چين در رقابت بورس شكست خورد به اين نتيجه رسيديد ؟؟؟؟ :oops:

عزيزم غول و ابرقدرت دنياست به اين نون و ماستيها طوريش نميشه برادر icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حالا اگه واقعيت داشته باشه كه اوضاع بدتر ميشه. نظام چين كمونيستي هست كه خيلي بدتر از سرمايه داري هست. البته اگه هر دو در تعادل باشن بهتره. ولي يك احتمال ديگه هم هست اونم اينه كه اون بلايي كه سر شوروي اومد سر چينم بياد يعني از هم پاشيدن نظام كمونيستي icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]حالا اگه واقعيت داشته باشه كه اوضاع بدتر ميشه. نظام چين كمونيستي هست كه خيلي بدتر از سرمايه داري هست. البته اگه هر دو در تعادل باشن بهتره. ولي يك احتمال ديگه هم هست اونم اينه كه اون بلايي كه سر شوروي اومد سر چينم بياد يعني از هم پاشيدن نظام كمونيستي icon_cheesygrin[/quote]

چین هم داره حکومت کمونیستی رو پشت سر میزاره و در حال غربی شدنه.کمونیست نابود شد رفت پی کارش.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ضمنن امریکا حالا حالاها هست. من نه طرفدار امریکا و نه جمهوری اسلامی هستم ولی این تحلیلهای تو خالی خیلی خنده داره .هر چند باری از صدا و سیما هم از این دست برنامه ها میاد واسه خنده خوبه! زیرا هر ۲ عدالت ندارن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سرنوشت حكومت ايالات متحده آمريكا نيز مانند تمام حكومت هاي ستمگر تاريخ كه هم به ملت خود و هم به ساير ملل جهان ظلم كردند، روشن و واضح است و اين سرنوشت چيزي جز نابودي و ذلت نيست.

[quote]
* آمريكا روز به روز به دو قطب بسيار ثروتمند و طبقه متوسط در حال فرسايش، تقسيم مي‌شود

"رالف گوموري " استاد دانشگاه نيويورك در اين باره مي‌گويد: "دو سيستم و نظام در مقابل يكديگر قرار دارند. آنها (چين) داراي نظام سرمايه داري دولتي هستند و ما نظام بسيار آزادتر سرمايه داري را داريم. "
وي افزود: "آنچه ما شاهد بوده‌ايم اين است كه توانايي و قابليت از آمريكا به چين منتقل شده است. آنچه ما انجام داده‌ايم اين است كه شغل‌ها را در مقابل سود مبادله كرده‌ايم. شغل‌ها به چين رفته‌اند. توانايي‌ها در آمريكا در حال از بين رفتن و در چين در حال رشد هستند. و اين يكي از دلايل اصلي اين است كه[b] آمريكا روز به روز به دو قطب كه يكي طبقه كوچك و بسيار ثروتمند و ديگري يك طبقه متوسط در حال فرسايش است، تقسيم مي‌شود. كساني كه سود مي‌برند بسيار متفاوت از كساني هستند كه دستمزد خود را از دست مي‌دهند.[/b] "
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=9002110221[/quote]

جايي شنيدم كه در آمريكا 400 نفر زندگي مي كنند كه مجموع ثروتشان از مجموع ثروت نيمي از جمعيت آمريكا بيشتر است! (جمعيت آمريكا حدودا 300000000 نفر است)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به جاي اينكه منتظر بمونيم تا امريكا زمين بخوره بايد خودمون رو از لحاظ اقتصادي و سياسي و نظامي تقويت كنيم و بيكاري و فساد مالي رو از بين ببريم نه اينكه منتظر باشيم كه چين بياد جاي امريكا رو بگيره چون براي كشور ما زياد تفاوت نميكنه ولي متاسفانه بعلت سوء مديريت و فساد هرروز وضعمون بدتر ميشه icon_cheesygrin
اميدوارم كشور به اهلش سپرده بشه
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote] آمريكا به پايان دوران خود نزديك مي‌شود

چون از چين در رقابت بورس شكست خورد به اين نتيجه رسيديد ؟؟؟؟

عزيزم غول و ابرقدرت دنياست به اين نون و ماستيها طوريش نميشه برادر [/quote]

[quote]ضمنن امریکا حالا حالاها هست. من نه طرفدار امریکا و نه جمهوری اسلامی هستم ولی این[b] تحلیلهای تو خالی [/b]خیلی خنده داره .هر چند باری از صدا و سیما هم از این دست برنامه ها میاد واسه خنده خوبه! زیرا هر ۲ عدالت ندارن[/quote]

اين مقاله يه تحليل اقتصاديه نه سياسي يا نظامي. بيشتر مطالبش هم درسته . چيزهايي هم كه گفته شده برگرفته از برنامه هاي شبكه هاي ماهواره اي اقتصادي مثل بلومبرگ هست كه تخصصشون فقط تحليل هاي اقتصاديه .

اگه شما منابع خبري مثل فارس رو قبول نداريد پيشنهاد ميكنم فيلم مستند [color=red][b][url=http://www.imdb.com/title/tt1645089/]Inside Job[/url] [/b][/color]محصول سال 2010 رو كه به بررسي دلايل سقوط اقتصادي آمريكا و جهان در سال 2008 و روند هاي اقتصادي بعد از اون هست رو ببينيد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]بعد از جنگ جهانی دوم که کشور امریکا از صدماتش مصون موند

بازار امریکا شد موتور اقتصاد دنیا، در حقیقت هرکسی میخواست پیشرفت کند بازار هدف رو بازار های ایالات متحده قرار میداد

این باعث کسری تجاری امریکا می شد که به دلیل سیطره ی دلار بر بازار های مالی دنیا، این کسری رو جبران میکردند(به انحاء مختلف من جمله چاپ پول که در حقیقت دزدی بین المللی است) بعد از رشد انفجارگونه ی اینترنت که مزیت بالایی برای امریکا داشت تا حدودی نگرانی های اقتصاددانان امریکایی از فروشکست اقتصادی کمتر شد

اما این خیلی پایدار نبود و بسرعت روی دیگر بازار نمایانده شد

الان اگر در شبکه ی اینترنت کلمه ی us debt را جستجو کنید با 128 میلیون نتیجه مواجه می شوید که بیانگر عمق فاجعه نیز می تواند باشد

از سوی دیگر برای هشدار وضعیت بدهی ها هم ساعت های لحظه ای تهیه شده اند که بصورت لحظه ای میزان بدهی های ایالات متحده و یکایک ایالات را هم نشان میدهد[/b]
[url=http://www.usdebtclock.org/][b][color=red]کلیک کنید => ساعت بدهی امریکا[/color][/b][/url]
[b]
امریکا تقریبا به اندازه %100.09 میزان تولید ناخالص داخلی اش رو بدهکاره!!!

نکته ی جالبتر این سایت نمایش بدهی های دیگر کشور هاست که واقعا وحشتناکه
جزیره انگلیس %391
فرانسه %208
ایرلند %1120 !!!!!!!
آلمان %162[/b]
[url=http://www.usdebtclock.org/world-debt-clock.html][b][color=red]کلیک کنید=> میزان بدهی جهانی[/color][/b][/url]

قابل توجه اینه که بدهی ایران حدود 16-20 درصد برآورد شده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
توصيه مي كنم فيلم كوتاه زير را ببينيد:

[b]داستان مواد_ story of stuf[/b]
http://www.fars.tv/videos/2409/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AF

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.