bell214

گزارش يك خبرنگار از گورستان منافقين(دفاع مقدس)

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

اره دقیقا

همون شبی که تو شهر بودند شروع به دستگیری و اعدام میکنند
چند نفر از اعضای قوه قضاییه و دادگستری
چند تا شهربانی
چندتام ادم عادی

اما بدترین بلا سر مقاومین شهر اسلام اباد میاد که هنوز یادبود به خون اغشته شدن شون تو خروجی شهر اسلام اباد هست

به حدی درگیری بالا میره تو اون قسمت و نهایتا کمبود مهمات و زخمی شدن و اسارت پیش میاد اما .... اما خوب متاسفانه مجاهدینی که ادعای هم خونی و برادری داشتند به سبکی کشتن شون که دور از شان حتی دشمن بود چه برسه به هموطن ....

در کل مجاهدین خلق در دیدگاه مردم ایران و نه صرفا حکومت یا نظام ، وجهه خودشو کاملا از دست داد

در چند برهه تاریخی خلاف مردم دقت کنید تاکید میکنم خلاف نظر مردم ایران عمل کرد و وجهه خودشو که درسالها مبارزه با شاه به دست اورده بود از دست داد
کاری به حکومت و درگیری های سیاسی بین شون ندارم فقط نظر من اینه یه ایرانی نباید تحت هیچ شرایطی رو ایرانی دیگه به اسم ازادی و ... اسلحه بکشه ، چه میخواد مسلمان باشه چه مارکسیست

با سلاح نمیشه اینکارا رو پیش برد ..... حتی بدترش میکنی مثلا در برهه پایان جنگ که نظر مردم صلح بود با این وقایع کاری شد که بدتر شد اوضاع

در کل به امید روزی زنده م که همه دوستان فرماندهان دفاع مقدس باشند و ما هم سوالاتمونو ازشون بپرسیم و نظراتشونو راجبه برخی قضایا جویا بشیم ... امیدوارم اقای ارمانی و دوستان که همیشه ما رو متهم به نبودن میکنند چندنفر از این عزیزان رو بیارند رو در رو صحبت کنیم

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب ارنست این وطن فروشها از کی تا حالا مجاهدند که شما دایم لفظ مجاهد رو بکار میبرید ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

منافقین به فرموده امام خمینی (ره) از اول هم نقشی در انقلاب و پیروزی اون نداشتن . این انقلاب رو مردم با رهبری امام و با روش خودشون پیروز کردن و منافقین و نحوه عملکردشون کوچکترین نقشی در پیروزی نداشتند و اصولا ساواک این سازمان رو منهدم کرده و با نفوذ عناصر خائن مثل رجوی تحت کنترل داشت .

برخی از فرماندهان ارتشی بعد از ختم غائله دادگاه صحرایی شدند و ... حالا مشخص میشه که چرا منافقین تونستند تا اسلام آباد بدون هیچ مانعی پیش بیان .

اگه منافقین بفرض محال تا کرمانشاه یا همدان و یا حتی قزوین هم میرسیدن باز هم کاری از پیش نمیبردن و قتل عام بهتر و بیشتری میشدن . ولی این مسئله باعث تلفات و خسارات زیادی به مردم عادی میشد که غیر قابل جبران بود و با هیچ منطقی هم سازگار نیست .

اصل ماجرا مربوط میشه به این توهم منافقین که مردم از اسلام و امام و نظام برگشتن و منتظر ورود اونها هستن . این طرز فکرشون آدمو یاد مثل ملا میندازه که گفت فلان جا آش میدن و وقتی دید همه دارن اونجا میرن خودشم یه کاسه گرفت و پیشاپیش همه راه افتاد و وقتی ازش پرسیدن تو چرا رفتی گفت خوب شایدم دیدی آش میدادن icon_cheesygrin همین توهم رو در قضایای اخیر هم دیدیم و برای همین دوباره منافقین وارد صحنه درگیری شده بودن و بعضی ها هم که جوگیر شده بودن خیال میکردن شایدم راست باشه و نتیجه اش رو هم دیدن
icon_smile

واقعا به این آیه قرآن که میگه اینکه خدا چشم و گوش منافقین رو بسته و میبنده و عقلشون رو هم میگیره ایمان آوردم " صم بکم عمی فهم لایعقلون " .

خدا انتقام خیانتها و خونهای بناحق ریخته رو یکجا ازشون گرفت .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
میگم صهیونیست کم نداریم همینه ها ؟

[quote]جناب ارنست این وطن فروشها از کی تا حالا مجاهدند که شما دایم لفظ مجاهد رو بکار میبرید ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!! [/quote]

شما این همه مطلب از من دیدی نوشتم معمولا نوشتم منافق ، اونوقت شمای مسلمان شیعه ؟؟؟ با بهانه گیری های صهیونیستی میای ؟
متنهایی که نوشتم رو لایت میکنم و امیدوارم خداوند از سرتقصیرات مسلمانان به ظاهر مومن بگذره


تقصیر خدا نیست وقتی پیامبر میگه مردم ایمان اوردند جواب میده بگو اسلام اوردند نه ایمان !

[quote]نه بابا ، کی گفت سپاه بدر با [color=red]منافقین[/color] ؟ [/quote]
[quote]
ضمن اینکه پشتیبانی هوایی عراق به ناگاه قطع میشه (که همیناست اصل جنگ و ناگفته هاش) و عملا[color=red] منافقین[/color] وارد کمینی که قرار بود بشن شدند
[/quote]

[quote]
1. اقدام هماهنگ شده ایران و عراق که منجر به انتقام گیری ایرانیان از منافقین میشه و ارزوی بسیاری از رزمندگان بود که یکبار برای همیشه تصفیه کنند نیروهای [color=red]منافقین[/color] و انتقام تاریخی هم به روز مرصاد میگن [/quote]

[quote]
ولی در کل : قبل از ورود [color=red]منافقین[/color] نیروهای نظامی عقب نشینی مرموزی انجام میدن و نیروهای مجاهدین هم با تمام توان و نیز کمک پرسنل عراقی شامل زمینی و هوایی وارد منطقه قصرشیرین و گیلان غرب و سرپل ذهاب و کرند و ... میشن [/quote]

[quote]
در کل به نظر من ، [color=red]منافقین [/color]براساس دو عملیات پیشین مطمئن بودند که توانایی حرکت حداقل تا قزوین رو دارند به خصوص با ایجاد درگیری همزمان در دیگر شهرها و مشغول کردن نیروهای مردمی هواخواه حکومت [/quote]

[quote]
ولی راجبه ژاندارمری و عدم اطلاع شون : به نظر من بعد این مدت که پرس و جو کردم ، ترس از لو رفتن اصل واقعه و کمینی که برای [color=red]منافقین [/color]گذاشته شده بود باعث شد[/quote]
[quote]

حرفای مردم رو باید شنید نه کسانیکه میگن ما بسیجی بودیم و رادیو [color=red]منافقین[/color] هر ثانیه اسم یکی شون رو میخوند به عنوان کشته !!![/quote]
[quote]
یه قسمتی هست وقتیکه [color=red]منافقین[/color] دستگیرشون میکنند[/quote]





امیدوارم کمی خجالت زده شده باشید از تعصبات بی جا ، از اهانت های مکرر ، از ندانم کاری ها ، از الکی بهانه گیری ها و .....


برادر ، شما لابد دانشجو نیستی ؟ اگر 4 واحد درس پاس میکردی کتابی داشتی به نام اشنایی با دفاع مقدس !

بهتره بری بخونیش ببینی توش اسامی و شرح شون چییییییییییییییییییییییییییییییی هست حاجی بعد بیا واسه من مثل اسراییلهای خونخوار رفتار کن

مفهوم ؟


از این به بعد تمام جملاتم میگم مجاهدین خلق ببینم به کی میخواد بربخوره و چیکار کنه ؟ امام هم گفته منافقین گفته باشه اما در بحث و تحقیق و مباحثه جای هیچ شک نیست ! بنده میگم مجاهدین خلق چون تو کتب رسمی ایران هم اسمشون که میاد میگن مجاهدین نامردم دیگه بگم منافق از این به بعد

از منافقین منافقترم بگم بهشون منافق


________________________________

یکی از احتمالات قبول اتش بس از سوی ایران ورای کمبود نیرو و تسلیحات و علاقه مردم و احتمال بمباران شیمیایی تهران دو عامل اساسی بود :

دخالت مستقیم امریکا با نشون دادن قدرتش در خلیج فارس
احتمال حمله قریب الوقوع منافقین به ایران براساس دو عملیات قبلی شون


ایران عملا از قدرت منافقین می هراسید و مترصد نابودی شون بود و هر آن احتمال میداد منافقین بیشتر پیشروی بکنند پس تصمیم به سازش پنهان گرفت که براساس نتایج اینگونه منطقی تر هست که 52 لشکر طلایی عراق نتونستند کاری رو که مطمئنا بهتر از اول جنگ میتونستند انجام بدن انجام بدن !

همه چیز اماده و مهیا شد که منافقین عملیاتی که قرار بود دیرتر انجام بشه رو با عجله تمام و جوگیری بیش از حد ! و خیال راحت از همه چیز انجام بدن و توهم برتری مطلق بزنند که صدالبته عراق و ایران هر دو نقشه رو طراحی کرده بودند برای پایان دادن به جنگ به نحویکه هردوطرف راضی بشن

به همین خاطر برتری هوایی ناگهانی عراق در چهارزبر قطع میشه و نوژه و هوانیروز دخل منافقینو میارند که در خاطرات سرداران جنگ هم هست مطالبش
به همین خاطر به همون سرعت که عراق از جنوب حمله کرده عقب میکشه در حالیکه خودشم میدونه نیروهای ایرانی در غرب مستقر هستند

در کل شاید کمی سخت و بدیع به نظر بیاد ولی هرچه بیشتر تحقیق کنی تو عملیات مرصاد بیشتر براتون ساده میشه اصل قضیه و همه چیز با هم میخونه

قبل از حمله مجدد عراق به جنوب و منافقین به غرب فاتحه جنگ خونده شده بود و عملا ایران میخواست انتقام تاریخی ش رو از منافقین بگیره و سرانجام جنگو پایان بده




این نظر شخصیم هست بعد مدتها تحقیق و کاوش راجبه علل برخی عجایب چون حمله مجدد عراق ، عقب نشینی ناگهانی تر، قطع پوشش هوایی که عملا اجازه نمیداد هیچ هواپیما ایرانی دخالت بکنه و .....



اینم اخرین پستی که توش نوشتم منافقین

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به اپرا خان :

جناب اپرا من قصد عقده گشايي ندارم اگه داشتم كه اون چيزهايي كه تو دلم ميگفتم !! ولي خودم هم دارم ميگم اينجا جاش نيست.

اما يه انتقاد هم براي شماست :

و اون اينكه بايد حقيقتها گفته بشه اگه قرار باشه همه چيز رو قايم كنيم كه چرا پس در موردش نقد ميكنيم . شما داريد ميگيد بعد از 20 سال از جنگ داريم بررسي ميكنيم عزيزم جريان من از تاسوكي هم بعد از 10 سال بود كه داشتم يه شمه فقط و فقط يه شمه از اون جريان رو اونهم به عنوان مثال گفتم . پس الكي به به و چه چه گفتن فايده اي نداره . من هم با توجه به شناختي كه از شما دارم و ميدونم كه فردي تحصيل كرده و منطقي هستيد انتظار بيشتري دارم.

------------------------------------------------------------

[size=16][color=blue]به ارنستوي عزيز :

با اين مباحثي كه پيش اومد اون چيزي كه تو دل شماست در دل من هم هست !!

راستي ارنستو خان :

هر وقت دلم تنگ ميش يا بي حوصله ميشم ميرم اون پيش بيني جنگ ايران و امريكا كه شما و ميثم و سعيد تحليل كرديد رو ميخونم !! واقعا جالب بود !! از تحليل شما حال كردم از حرفهاي بقيه بچه ها هم همينطور !!

اگه پا باشي يه تاپيك مشتي بزنيم اما به شرطي كه حال و هواشو داشته باشي ![/color][/size]
[color=green][size=18]
پيش بيني جنگ ايران امريكا -- دو گروه بشيم بزنيم به تيپ هم :? icon_biggrin :mrgreen: [/size][/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
:? icon_biggrin :mrgreen:
مبارز جان شما لطف داری برادر عزیزم

نه بابا ، دیگه ما پیر شدیم این اخرای عمرمانم دوس داریم ترور بشیم نه شهید از فرط خستگی ! چشمک

متاسفانه نتیجه نمیده وگرنه خودم واقعا دوست دارم بچه های ایران و ایرانی بیان راجبه این چیزا هرچی تو ذهنشونو و نظرشونه بگن
هرچی همه شرکت کنند همه با هم ارتقا سطح سواد و علم پیدا میکنند البته به شرطیکه توهم نیارن توش ولی خوب نتیجه نمیده / اون تایپیک کلی صفحه رفت جلو ولی چی شد ؟ هیچی

درکل مخلصتیم دربست برادر، مواظب خودت باش زیاد دور و بر ایرانشهر اینا نری!

قربانت

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ادیب جان.
کماکان قصد ورود به بحث رو ندارم. ولی نکاتی رو عرض می کنم که شاید یکم تقدم و تأخرش رو قاطی کرده باشی :

1- حمله ی عراق به جنوب، چند روز قبل از عملیات مرصاد بود.

2- علت خالی شدن جبهه ی غرب، منهای پذیرش قطعنامه، حمله ی مجدد عراق به جنوب و دستور امام (ره) مبنی بر پر کردن جبهه ها و گره خوردن سرنوشت سپاه به این قضیه بود.
این مورد به وضوح در مواردی که خود شما نقل قول فرمودین هم بود.

3- عقب نشینی عراقی ها، باز هم قبل از آغاز عملیات فروغ جاویدان بود.

4- هنوز عراق به طور کامل عقب نشینی نکرده بود که منافقین از غرب عملیات برق آسای خودشون رو شروع کردن.

5- استمهال به منافقین برای رسیدن به منطقه ی چهارزبر، یه تاکتیک جنگی برای به داخل خاک ایران کشاندن و بستن عقبه ی منافقین (یعنی خروج کامل ایشان از عراق) بود که حتی شهید بزرگوار صیاد شیرازی نیز از اون آگاهی داشت (و باز هم در متون نقل قول شده توسط شما این موضوع به وضوح بهش اشاره شده).

6- همون نبرد سنگین جنوب توسط عراقی ها بود که باعث شد حواس ایران به غرب نباشه و اینطور ساده منافقین پیش روی کنن. پس نمی تونین بفرمایین صدام دوست نداشت منافقین به موفقیتی دست پیدا کنن. قطعاً اگه پیروزی هایی رو بدست می آوردن، اصلاً و ابداً بدش نمی اومد که ارتش بعث رو به اون مناطق گسیل و اونجا رو تحت اشغالش دربیاره (حداقل برای داشتن دست بالا در مذاکرات صلح).
موضوع تمایل صدام به استفاده از این امر نیز باز بوضوح در لینک ها و نقل قول هایی که قرار دادین مشخصه.

7- قطعاً منافقین برای صدام، سربار بودن. بخصوص اینکه به لطف وطن فروشی ایشان و فروش اطلاعات (بخوانید جاسوسی مستقیم) به رژیم بعث، صدام هر ساله مبالغ بسیار سنگینی رو به این گروهک پرداخت می کرد. پس طبیعیه که با پایان جنگ، تمایل صدام به حذف یا کاهش قدرت این گروهک باشه که البته باز این موضوع در نقل قول ها و همچنین گفتار خود شما بود.

8- حمله ی منافقین به ایران، به عملیات فروغ جاویدان محدود نبود که ما بخوایم مبنای قضاوتمون رو روی همین عملیات بذاریم و بگیم این تله ای بوده که ایران و عراق با هم هماهنگ کرده و برای منافقین گذاشته بودن. قبلاً دو عملیات توسط منافقین انجام گرفته بود :

1) آفتاب که در منطقه ی فکه انجام گرفته بود.

2) چلچراغ که در مهران به وقوع پیوسته بود.

اتفاقاً این عملیات ها (بالاخص چلچراغ)، پشت گرمی طراحی عملیات فروغ جاویدان بود که در خاطرات اسرای منافقین، این موضوع به وضوح به چشم می خوره و قطعاً شما نیز از آن مطلعی.

9- ما در ریاضیات داریم A = C و B = C آنگاه A = B.
ولی این قاعده، حتی در تمامی موارد در ریاضیات معنی پذیر نیست و به همین دلیل برای هر قسمت از ریاضیات، این موضوع باید به اثبات برسه.

حالا شما نمی تونین با استفاده از این قاعده، به نتیجه ی مد نظر برسین.
چون با فرض اینکه صدام می خواست از شر منافقین خلاص شه و ایران هم چنین خواست و نظری داشت، نمی تونین به این نتیجه برسین که پس، ایران و عراق با همدیگه هماهنگ کرده بودن.
البته می دونم که استدلال شما بر پایه ی تیکه تیکه هایی است که از اینور و اونور فرمودین.
ولی این موضوع، کفایت اثبات استدلال شما نیست.

بطور مثال، قطع حمایت هوایی از مجاهدین، می تونه معنی اش تمایل صدام به قربانی کردن منافقین باشه. ولی دلیل نمی شه که به خاطر ایران این کار رو انجام داده باشه.
یا مثلاً اینکه دکتر ولایتی با عراقی ها مذاکره کرده، دلیل بر این نیست که لزوماً در این مورد خاص با همدیگه مذاکره کرده باشن!
مثل این می مونه که بگیم چون آیت الله رفسنجانی پس از جنگ، چندین مورد با صدام حسین مکاتبه کرد، پس حتماً قبل از جنگ هم با همدیگه در ارتباط بودن.

ملاحظه می فرمایین؟ همیشه A = B نمی شه؛ حتی اگه هر دو با C برابر باشن.

بیشتر از این، ادامه نمی دم. چون سایر دوستان هستن و بهتر می تونن در این خصوص صحبت بفرماین.

فقط از تمامی دوستان استدعا دارم که اولاً در قالب بحث صحبت فرموده و از ایراد بحث های انحرافی پرهیز نماین، ثانیاً احترام همدیگه رو حفظ فرموده و از تحقیر و توهین بپرهیزن.

زیاده عرضی نیست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
متاسفانه ديروز كه رفتم منزل،​حال خوشي نداشتم و نتونستم پاسخ مبسوط بنويسم.
سحر هم از فرط خستگي نشد بنويسم.
ببخشيد كه با تأخير پاسخ ميدم.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

و اما بعد؛ جناب ارنستو:
حقيقتا تا قبل از اين بحث فكر مي​كردم كه شما اطلاعات خوبي داريد از وقايع دفاع مقدس،​اما الان نظرم عوض شده.
مسائل بسيار پيش پا افتاده​اي رو ذكر نكرديد( يا شايد هم ميدونستيد، اما قدرت وصل كردنشون به واقعه مورد نظر رو نداشتيد)

[quote]جنابعالی هنوز نمیدونی من بچه کردستان نیستم حضرت اشرف ؟ هه ، نکنه شمام از اونایی که کرمانشاه و کردستانو یکی میدونی ها ؟ [/quote]

آره ، يكي ميدونم! چون بلد نيستم اونجا رو! فقط نه سال تو كرمانشاه زندگي كردم ...
اينكه فكر كردم شما بچه كردستاني،​ نشأت گرفته از كثرت ادعاهاي شماست. هر جا درگير ميشه، ادعا ميكني كه بچه همونجايي و اطلاعات كافي داري ... .حق بده به من !

بگذريم از اظهار فضل​هاي حضرتعالي كه حتما براي خودتون خيلي لذت بخشه ... .
اما باور بفرماييد ملت هنگام مباحثه ؛ منم منم ؛ براشون مهم نيست. هر مني هستي، بايد عاقلانه صحبت بفرماييد.

از اين مسائل كودكستاني كه بگذريم.

شما نقل قول​هايي آورديد كه براي من بسي جالب بود كه حرف خودتون رو با نقل قولها نقض كرديد.
نميدونستم كه انقدر احاطه در بحث نداريد كه لااقل اينگونه تناقض بيرون نديد ... .

ميرسيم به استدلالات كه عرض نكنم، عريضه​هاي حضرتعالي كه شايد كمترين دليل​هايي براي نقضش كافي هست.

[b]بحث خالي كردن جبهه​هاي خودي در محوري كه مورد هجوم قرار گرفت:[/b]

واقعا بعيد ميدونستم كه شما اين ادعا رو بكنيد؛ چون كوچكترين اطلاعاتي داشته باشيد اين حرف رو نمي​زديد.

- براي اطلاع كساني كه نميدونن عرض ميكنم كه دقيقا چهار روز بعد از پذيرفتن قطعنامه از سوي ايران، هجمه سنگين عراق در جبهه جنوب آغاز شد.
به شكلي كه تا 30 كيلومتري خرمشهر رسيدند، و ... در اين هنگامه ميشه گفت، چندان استحكامات و چينش نيروي مناسبي در راه رسيدن به خرمشهر مقابل عراقي​ها نبود.
طبيعي بود كه سيل نيرو​ها به جبهه جنوب وارد شدند تا بتونن عراق رو عقب بزنند ...

اين هجمه عراق در جنوب، فرماندهان رو مجبور كرد كه تا زمان پذيرفتن كامل قطعنامه از سوي عراق، چينش نيروي خوبي در جنوب داشته باشند، چون تهديدات آتي رو از همون ناحيه ميدونستند.
پس اين استدلال شما كاملا باطله!

[b]جاي ديگه بحث قطع پشتيباني هوايي از سوي عراق رو مطرح كرديد:[/b]

[color=red]اتفاقا بر عكس تصور دوستان عراق بيش از اونچه كه تعهد داده بود، پشتيباني كرد ...[/color]
اونچه كه در برنامه ريزي هاشون داشتند، رسيدن 33 ساعته به تهران بوده! پس عراق بيش از اونچه كه تعهد داده بود، پشتيباني كرد.
از طرفي هم بعد از اسلام آباد و رسيدن به حسن آباد و بعدش تنگه ، بعد از گير كردن در تنگه، و مقاومت نيروهاي خودي؛ بعضي يگان ها كه به نزديكي محور مورد هجمه رسيده بودند، به وسيله
توپ هاي ضدهوايي 23 كه در نزديكي محور مستقر كرده بودند، ميتونستند از نيروي هوايي عراق تلفات بگيرند.

خود تنگه هم چند قبضه توپ 23 داشت ... .


تو تمام نقل قولهايي هم كه گذاشتيد، هيچ استنادي پيدا نميشه مبني بر اينكه آمادگي و يا آگاهي از قبل بوده باشه.
اگر مصاحبه​هاي فرماندهان رو در روايت اون ايام بخوني، متوجه سراسيمگي و غافلگيري نيروهاي خودي خواهي شد ... .

-----------------------------------------------------------------------------------------

نكته ديگه اي رو بايد عرض كنم تا مسأله بهتر جا بيفته براي دوستان.

قبول قطعنامه براي عراق و منافقين تا حدودي غيرقابل پيش بيني بود.
اونها در صدد عمليات بودند، اما نه در اين هنگام ... .

بنابراين بعد از قبول قطعنامه از سوي ايران، اونها با سراسيمگي مجبور شدند كه عمليات رو جلو بندازند.
چون در صورت برقراري آرامش و بسته شدن مرز، ديگه كارشون خيلي سخت​تر ميشد.

مطالب زيادي هست در اين باب.
كه به همين نكات بسنده ميكنم ... .

-----------------------------------------------------------------------------------------
بعد از تموم شدن نوشتار پستم؛ متوجه پست آقا مصطفي شدم؛
وگرنه نوشتار ايشون كفايت ميكرد.
به هر حال بنده رو مي​بخشند ... .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یه تایپیک قدیمی و جالب تو همین سایت پیدا کردم :

http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=6657&highlight=


____________

سلام مصطفی

خوشحالم وارد بحث شدی، من دوست دارم با کسانیکه چیزی بارشون هست بحث کنم همیشه !

[quote]1- حمله ی عراق به جنوب، چند روز قبل از عملیات مرصاد بود. [/quote]

بله اما عملیات فروغ جاویدان پشت سرش بود و همونطورم که اقای محسن رضایی و غلام علی راشد گفتند تا اومدیم به خودمون دیدیم تو غرب هم درگیری هست که شانس اوردیم فلان تیپ و گردان به دلیل قرار عملیات توی غرب و عمق خاک عراق تو منطقه بودند (چند روز پیش هم یادت باشه مقاله ش رو به عینه گذاشتم تو اون بحثی که با رضاکیانی داشتی)

[quote]
2- علت خالی شدن جبهه ی غرب، منهای پذیرش قطعنامه، حمله ی مجدد عراق به جنوب و دستور امام (ره) مبنی بر پر کردن جبهه ها و گره خوردن سرنوشت سپاه به این قضیه بود. [/quote]

بنا به گفته ی صریح اقای راشد اینگونه نبوده ویا محسن رضایی:

http://www.rezaee.ir/vdce7p8z.jh87vi9bbj.html


اینا رو میزارم تا بدونی من اول میخونم تجزیه تجلیل میکنم بعد میام نظرمو میگم !
نکته پایانی نوشته اقای رضایی رو بخونید ، درنتیجه من به هیچ عنوان این جمله رو قبول ندارم و مطمئنا نیروهای ایرانی در منطقه غرب تجمع نیرو داشتند به دلیل تغییر فلش حمله استراتژی سپاه ارتش بسیج به سمت کردستان عراق

[quote]این مورد به وضوح در مواردی که خود شما نقل قول فرمودین هم بود. [/quote]


بنده گفتم حجم انبوه نیروها ظرف دو سه روز به سمت عقب رفتند نگفتم به سمت جنوب رفتند هرچند گردان هایی ازشون رفت ولی این عقب نشینی با لباس محلی! فکر نکنم از اون عقب نشینی به سمت جنوب باشه !

[quote]4- هنوز عراق به طور کامل عقب نشینی نکرده بود که منافقین از غرب عملیات برق آسای خودشون رو شروع کردن. [/quote]

اوج درگیری ها همونطور که خودتون فرمودین در چند روز قبل حمله عراق بود و تموم شد و اینم بازم به صراحت در نوشتار فرمانده کل سپاه پاسدارن در وب سایت شخصی شون هست و نمیشه ردش کرد !

[quote]
5- استمهال به منافقین برای رسیدن به منطقه ی چهارزبر، یه تاکتیک جنگی برای به داخل خاک ایران کشاندن و بستن عقبه ی منافقین (یعنی خروج کامل ایشان از عراق) بود که حتی شهید بزرگوار صیاد شیرازی نیز از اون آگاهی داشت (و باز هم در متون نقل قول شده توسط شما این موضوع به وضوح بهش اشاره شده).
[/quote]

دقیقا تایید میشه و شکی روش نیست و بحث رو این تاکتیک جنگی هست که بنده معتقدم این تاکتیک نه ناگهانی بلکه با فکر قبلی بود که اینم از این جمله اقای رضایی مشخصه:


[quote]
از آنجا که در نامه دوم تیر ماه گفته بودم منافقین هم طرحی دارند که نمی‌دانیم از چه نقطه‌ای می‌خواهند وارد شوند، مسأله را جدی گرفتم ولی فكر می كردم كه فرصت داریم تا آنها را از آن منطقه بیرون كنیم [/quote]

هرچند همونطور که خوده ایشون گفتن جنگ برخی نقاطی داره که فقط فرماندهان سیاسی نظامی ایران ازش خبر دارند و به نظر من این جمله با کمی ویرایش امنیتی به خاطر اون مصالح بیان شده یعنی ایران خبر داشت قراره منافقین بیان و از نظر نظامی، اگر بنده حقیر رو قابل بدونید به جرات میگم:

منافقین تمامی و اغلب عملیات های گسترده شون در غرب کشور بوده و مقر اصلی شونم طوری بود که هر پیشگوی نظامی هم میتونست بفهمه احتمال زیاد پیکان حمله کجاست
[color=brown]این جمله رو با فرض اینکه ایران نمیدونست از کجا میان میگم ![/color]


[quote]
7- قطعاً منافقین برای صدام، سربار بودن. بخصوص اینکه به لطف وطن فروشی ایشان و فروش اطلاعات (بخوانید جاسوسی مستقیم) به رژیم بعث، صدام هر ساله مبالغ بسیار سنگینی رو به این گروهک پرداخت می کرد. پس طبیعیه که با پایان جنگ، تمایل صدام به حذف یا کاهش قدرت این گروهک باشه که البته باز این موضوع در نقل قول ها و همچنین گفتار خود شما بود. [/quote]

احسنتم بر شما و شک ندارم درست میگی و تاییدش میکنم

صدام از قدرت روز افزون رجوی و نیروهاش میترسید

یه چیزی شبیه همون ترسی که امریکا از عراق گرفت خودشون بزرگش کردند خودشون ترسیدن و هرچند بهانه خوبیم بود براشون
مجاهدین خلق هم همینطور، صدام بزرگشون کرد خودشم ازشون ترسید و بهانه خوبیم بود تا سرکوب بشن و ضعیف و وابسته تا در کشتار شیعیان و اکراد کمک کنند بهش
[quote]
8- حمله ی منافقین به ایران، به عملیات فروغ جاویدان محدود نبود که ما بخوایم مبنای قضاوتمون رو روی همین عملیات بذاریم و بگیم این تله ای بوده که ایران و عراق با هم هماهنگ کرده و برای منافقین گذاشته بودن. قبلاً دو عملیات توسط منافقین انجام گرفته بود : [/quote]

تایید میشه

[quote]چون با فرض اینکه صدام می خواست از شر منافقین خلاص شه و ایران هم چنین خواست و نظری داشت، نمی تونین به این نتیجه برسین که پس، ایران و عراق با همدیگه هماهنگ کرده بودن. [/quote]

نه نه نه نه نشد وایسا ، ببین من تا وقتیکه صرف ایران و عراق رو مدنظر قرار داده بودم تو کاوش هام تو اسناد حتی شورای امنیت هم چیزی پیدا نکردم
چرا که ذهنتیم به سمت ایران و عراق بود تا اینکه کتاب قطعنامه های شورای امنیت رو اینبار با دیدگاهی واضح نسبت به دستوراالعمل امریکا و دیگران راجبه جنگ ایران عراق خوندم و بعد اون شانس اوردم مصاحبه جاودانه جناب اقای علی اکبر ولایتی از شبکه 4 سیما رو دیدم که فرمودن :

بنده چنان در مذاکرات با عراقیها برخورد میکردم که حتی رئیس سازمان ملل که دوستم بود گفت فلانی نباید اینطور باهاشون بکنی ناسلامتی مذاکره س، گفتم من حتی بخوام یه خودنویس به اینا بدم میدم شما بدی بهشون !!! همه جلسات ما اینطور بود و باحضور نفرات بین الملل وگرنه ما ما به جز یک جلسه بسیار مهم در پایان جنگ اصلا با اونا مذاکره خصوصی دو تایی نکردیم !
همون مذاکره اخرم البته باعث پایان جنگ هم شد ....




برخی نکات دیگه هم بود که منو به سمت این عقیده که عراق در پایان جنگ کاملا چشم به کویت و نیز اهداف دیگری میدوزه (نامه های صدام حسین به هاشمی رفسنجانی که بدون جواب ماند) و اینکه دیگه تمایلی به ادامه جنگ با ما نداشت ولی شرط پایان جنگ چه بود ؟؟؟؟

این سوالی هست که فقط اما و اگر میشه جوابش داد ، شاید معامله ایران با عراق سر منافقین و چند مورده دیگه که شاید همین مساله بعدها باعث شد در حمله عراق به امریکا ایران پناهندگی جنگنده های عراقیم قبول کنه ، شاااااااید ، فقط میگم شاید ، اینا همه ش سوالاتی بی جواب با اما اگر هست فقط

ولی چیزی که هست به نظر من عراق همونطور که بارها پیشنهاد صلح میداد تا خودشو اماده کنه یا منتظر بود ایران نظرشو راجبه صلح بگه تا اگر شد بهش حمله کنه دوباره و شاید اینبار بیشتر گرفت از مناطق ایران اینجا هم ، یه جورایی به ایران چراغ سبز نشون میده

میخواد با یه تیر دو هدف بزنه

اگر مجاهدین زدند و تونستند پیشروی بکنند که هیچ ! میزنه زیر قرارهاش و خودش میاد و ایرانو میگیره کامل
اگر مجاهدین نتونستند برن که همون قولش به ایران عملی میشه

و حالا اینجا جاییه که من یه مطلبی خوندم که کیف کردم ، اقای رضایی در جایی فرمودن به عراقیا نمیشه اعتماد کرد همونطورم که در پایان جنگ نشون دادند اگه ما قائله منافقین رو ختم نمیکردیم به عهد و پیمانشون پابند نمی موندند و دوباره جنگ شروع میشد


[b]

میخوام بگم : هر دو طرف به اتش بس ضمنی اذعان کردند ولی هر طرف میدونسته وقت داره به اون یکی ضربه بزنه و این وسط ایران میدونسته از منافقینم استفاده میشه و پس مطمئنا ایران با توجه به سابقه منافقین میخواسته یه طوری هم حال اینا رو بگیره هم اتش بس رو قطعی کنه
[/b]
توضیح دادنش سخته ولی به نظر من این اتفاق افتاده واقعا


[quote]
بطور مثال، قطع حمایت هوایی از مجاهدین، می تونه معنی اش تمایل صدام به قربانی کردن منافقین باشه. ولی دلیل نمی شه که به خاطر ایران این کار رو انجام داده باشه.
یا مثلاً اینکه دکتر ولایتی با عراقی ها مذاکره کرده، دلیل بر این نیست که لزوماً در این مورد خاص با همدیگه مذاکره کرده باشن!
مثل این می مونه که بگیم چون آیت الله رفسنجانی پس از جنگ، چندین مورد با صدام حسین مکاتبه کرد، پس حتماً قبل از جنگ هم با همدیگه در ارتباط بودن[/quote]

بله صحیح هست و منم ردش نمیکنم همونطور که شما نمیتونی رد کنی حرف منو


پس فکر کنم به این توافق برسیم که هرکسی نظرات خودشو داره و البته با توجه به شهود ممکن و موجود و اطلاعات فعلی مون حدس و نظریه من کمی تا قسمتی صحیح تر به نظر میرسه


خوشحال شدم مصطفی

کرتیم


________________________________

[quote]
اينكه فكر كردم شما بچه كردستاني،​ نشأت گرفته از كثرت ادعاهاي شماست. هر جا درگير ميشه، ادعا ميكني كه بچه همونجايي و اطلاعات كافي داري ... .حق بده به من !

بگذريم از اظهار فضل​هاي حضرتعالي كه حتما براي خودتون خيلي لذت بخشه ... .
اما باور بفرماييد ملت هنگام مباحثه ؛ منم منم ؛ براشون مهم نيست. هر مني هستي، بايد عاقلانه صحبت بفرماييد.

از اين مسائل كودكستاني كه بگذريم. [/quote]

من کیف میکنم برای قدرت استدلال شما در تحقیر توهین و کوچک کردن !


[quote]
شما نقل قول​هايي آورديد كه براي من بسي جالب بود كه حرف خودتون رو با نقل قولها نقض كرديد.
نميدونستم كه انقدر احاطه در بحث نداريد كه لااقل اينگونه تناقض بيرون نديد ...[/quote]

مشتاقم ببینم این نقل قول ها رو ! چشمک
[quote]

- براي اطلاع كساني كه نميدونن عرض ميكنم كه دقيقا چهار روز بعد از پذيرفتن قطعنامه از سوي ايران، هجمه سنگين عراق در جبهه جنوب آغاز شد.
به شكلي كه تا 30 كيلومتري خرمشهر رسيدند، و ... در اين هنگامه ميشه گفت، چندان استحكامات و چينش نيروي مناسبي در راه رسيدن به خرمشهر مقابل عراقي​ها نبود.
طبيعي بود كه سيل نيرو​ها به جبهه جنوب وارد شدند تا بتونن عراق رو عقب بزنند ...

اين هجمه عراق در جنوب، فرماندهان رو مجبور كرد كه تا زمان پذيرفتن كامل قطعنامه از سوي عراق، چينش نيروي خوبي در جنوب داشته باشند، چون تهديدات آتي رو از همون ناحيه ميدونستند.
پس اين استدلال شما كاملا باطله! [/quote]

خداروشکر حداقل وب سایت محسن رضایی رو گذاشتم به علاوه چند پست در سال 2008 ! منهای دو بحث که سعید گم شون کرده !

فقط اینو میگم : برادر ، حرفتو بزن ، ترانه نگو، منم بلدم یغماگلرویی بشم ترانه سرایی کنم

بنده اینا رو قبلا خوندم !

[quote]
اتفاقا بر عكس تصور دوستان عراق بيش از اونچه كه تعهد داده بود، پشتيباني كرد ...
اونچه كه در برنامه ريزي هاشون داشتند، رسيدن 33 ساعته به تهران بوده! پس عراق بيش از اونچه كه تعهد داده بود، پشتيباني كرد.
از طرفي هم بعد از اسلام آباد و رسيدن به حسن آباد و بعدش تنگه ، بعد از گير كردن در تنگه، و مقاومت نيروهاي خودي؛ بعضي يگان ها كه به نزديكي محور مورد هجمه رسيده بودند، به وسيله
توپ هاي ضدهوايي 23 كه در نزديكي محور مستقر كرده بودند، ميتونستند از نيروي هوايي عراق تلفات بگيرند.
[/quote]

برادر من ، واقعا وقتی بحث نقض استدلال منو مطرح کردی یاده دو سه نفر افتادم به خیال خودشون میتونستند با این چیزا ما رو مجاب کنند ! در حالیکه خیلی ساده انگارانه حرف میزدند

حاجی رضا ببین :

عراق تا سرپل ذهاب پشتیبانی کامل هوایی نمود سپس پشتیبانیش رو وقتی که باید میکرد قطع کرد ، همون موقع ایران از نوژه جنگنده بلند میکرد و هوانیروز کرمانشاه داشت قتل عام میکرد تو 4زبر !!!

حاجی من رو دستگاه گرفتی یا خودتو ؟

با زد یو 23 ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یاللعجب خداوندا طرف اف 14 تام کت داره نمیگه من فلان عراق کردم ! این با پدافند زد یو .... !!!!!

هی ، خداییش دیگه چیزی نمیگم چون با این حرفا حقانیت حرفا من ثابت میشه !!!!!

[quote]
تو تمام نقل قولهايي هم كه گذاشتيد، هيچ استنادي پيدا نميشه مبني بر اينكه آمادگي و يا آگاهي از قبل بوده باشه.
اگر مصاحبه​هاي فرماندهان رو در روايت اون ايام بخوني، متوجه سراسيمگي و غافلگيري نيروهاي خودي خواهي شد[/quote] .

بععععععععله ، صد درصد ، همونطور که برخی نیروها اطلاع نداشتند از حمله منافقین ! که وقتی سرپل ذهابم سقوط میکنه میگن یه عده دارند شهر به شهر میگیرند !

برادر من ، در روز قبل از حمله شهر اسلام اباد غرب توش لباس محلی پیدا نمیشه ..... همین کافیه !
[quote]
غيرقابل پيش بيني بود.
اونها در صدد عمليات بودند، اما نه در اين هنگام ... .

بنابراين بعد از قبول قطعنامه از سوي ايران، اونها با سراسيمگي مجبور شدند كه عمليات رو جلو بندازند.
چون در صورت برقراري آرامش و بسته شدن مرز، ديگه كارشون خيلي سخت​تر ميشد.

مطالب زيادي هست در اين باب. [/quote]


افرین دقیقا ! که بنده هم دلایلشو به زعم خودم گفتم !

ایران از هول چند چیز اتش بس رو قبول کرد ولی با شروطی که خودخواسته یا ناخواسته تنظیم شدند ! عراق همونطورم که گفتم احتمال میدم میخواست توپ رو بندازه تو زمین ما ببینه چی میشه که دید چی شد .....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جالبه این مصاحبه آقای رضایی خیلی ناقص هست .نه به وضعیت ژاندارمری اشاره کرده ! نه به وضعیت ارتش و حتی کمک اصلی اون در حمله .
انگار تنها و تنها سپاه داره کار رو انجام میده. اگر کسی که ایرانی نباشه و این مطلب رو بخونه فکر می کنه ایران تنها دارای نیروهای سپاه بوده و احساس اینکه نیروی دیگه ای هم داشته نداره .
حرفهای آقای رضایی مثل یه سناریو هست که سپاه متوجه حمله شده بوده از قبل بعد بهش خبر حمله داده میشه بعد نیرو بر میدارن میرن اسلام آباد و کرمانشاه و بعد هم نابودی و پاکسازی .للعجب خدای من این وسط بقیه چی شدن ؟
آخرش هم میگه این وسط صیاد هم یه کمکی به عنوان یه بسیجی کرد و نکته جالبتر اینکه داره میگه صیاد اون زمان فرمانده نیروی زمنی هم نبوده (جالب نیست در راستای اون حرفی که بنده زدم مبنی بر اینکه سپهبد شیرازی به دستور خودش توی تنگه پدافند می کنه و معلوم نبود اگر این کار رو نکنه منافقین از تنگه رد نشن).
اگر هم رد میشدن به دلیل دشت شدن و پوشش خاص منطقه تا کرمانشاه حتی با هوانیروز و نیروی هوایی هم نمی شد مانعشون شد.

هی دلمون رو خوش کردیم گفتیم جناب رضایی کم کم ناگفته هایی رو باز می کنن نگو می خواد اینطوری افشا گری کنه .از اون طرف که یکی مدعی میشه من انقلاب کردم و امام هم کنارمون بود مقام معظم رهبری هم بعدا آمد و یه کمک کوچیکی کرد از این ور هم این صحبت های افشا گرانه سردار رضایی؟عجب.
به هر حال از این مصاحبه درخشان جناب رضایی کاملا مشهوده اطلاعات ناقص و متناقضی داره از ماجرا میاد بیرون و طرف مقابل که ارتش باشه هم نظری خلاف این دارن فرماندهانش.

ولی خوب جالبه زمانی قضیه رو فهمیدن که خودش داره میگه سرپلذهاب رو گرفته بودن می دونید یعنی چی؟ از سرپلذهاب تا قصر شیرین چیزی در حدود 50 ک م هست و از مرز خسروی تا قصر هم حدودا 15تا20 ک م و همچنین از سرپلذهاب تا کرند هم چیزی در حدود 30 تا 40 ک م(ببخشید من دقیقا یادم نیست مقدار فاصله ان شا الله ارنست دقیقتر میگه) خوب سوال اینه نمی شه ما مدعی بشیم هیچ نیروی مرزی نداشتیم هر چند در تمام جنوب هم درگیری بوده باشه؟
در طول تمام جنگ هم هیچگاه این اتفاق نیافتاده که اگر جایی حمله باشه جایی دیگه کلا خالی از نیرو بشه ؟یا سیستم ارتباطی نباشه که حداقل اطلاع کافی بده؟

سوال دوم استعداد منافقین هست و تجهیزاتشون.و اون اینکه این گروهک با نفربر و ماشین های زره پوش وارد شدن و بجز در مرز پشتیبانی تانک سنگین و توپخانه نداشتن می بینیم که حتی اگر یک گردان در این ناحیه پدافند می کرد به راحتی تلفاتی بهشون میزد.
و یا اگر نمی تونست مقاومت کنه عاقلانه ترین کار عقب نشینی به پاطاق و پدافند در اونجا بوده و با توجه به کوهستانی شدن اون ناحیه بمباران هوایی هم نمی تونست تاثیر چندانی داشته باشه و حتی اگر چند تا خودرو روی جاده تنگ اونجا زده میشد کلا راه بند می اومد و باز سوال .پس چرا این اتفاق نیافتاد و اونها بدون تلفات خاصی تا تنگه اومدن و از تنگه عبور کردن؟
من به این نتیجه می رسم که همونطور که من و ارنست گفتیم به نیروهای مرزی دستور داده شده بود(قبل از شروع عملیات منافقین) سلاح ها رو تحویل و عقب بشینن به شکلی که افرادی که در منطقه بومی هستن می گن روز قبل از حمله ماشین کافی نبوده تا این نیروها حتی به پشت جبهه و شهرهای عمقی عقب بشینن و با هر وسیله ای از تانکر آب و نمی دونم ماشین سنگین و سبک وانت و.... استفاده می کردن.


ارنست با نظرات شما در مورد شروع جنگ با آمریکا و بمباران تهران و مراکز کشور و... و قبول قطعنامه تا حدودی موافقم ولی ترس از منافقین رو قبول ندارم چون اونها در کل استعدادی به اندازه یک تیپ یا نهایتا یک لشگر داشتن و نمی تونستن اگر واقعا در یک جبهه قرار می گرفتن کار خاصی بکنن و تثبیتی نمی تونستن بکنن کما اینکه در دو عملیات قبلی هم تنها عملیات رو انجام دادن ولی نتونستن تثبیت کنن و توان صبر کردن هم نداشتن چون می دونستن توی پاتک های نیروهای ایرانی از بین میرن و بعد از عملیاتها یا به دست عراقی ها دادن منطقه رو یا عقب نشستن دوباره.
در مورد بمباران شیمیایی تهران و مناطق مرکزی هم نا محتمل هست به دلایلی که شاید اگر توی متن های همین تاپیک دقت کنید بهش میرسید. بگردید می فهمید چرا.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خود شیفتگی و توهم و لجاجت جواب دادن نداره .

هیچ یک از مطالب شما مستند نیست و با هیچ عقلی هم جور در نمیاد . شما خوش باش

" فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا "

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نظرات دوستان عزیز هم حاوی نکات تاریخی ارزشمنده و هم شامل درس هایی که میشه فکر کرد بهشون و عبرت گرفت تا دیگه تکرار نشن؛ هم در برخی منابع مکتوب و روزنگاری ها و هم در برخی منابع شبکه میشه متوجه شد که هر چند نه چندان جدی و عمیق اما همیشه نوعی اختلاف نگرش و گاها سلیقه در اعمال راهبردها و رویکردهای نظامی و حتی اطلاعاتی میان دو نیروی سپاه و ارتش وجود داشته البته بنده اصلا این شایعاتی که تاکید دارن که جایگاه سپاه چنین و چنان بوده و ارتش رو زیر سایه خودش داشته ... از این قسم اخبار غیرموثق و بی اعتبار زیاد گفته و شنیده شده اما واقعیت اینه شاید برخی ناهماهنگی ها در اوایل دفاع مقدس میان دو نیرو بوده که به اینجور شایعات دامن زده ... بگذریم. شاید یه احتمال دیگه هم وجود داشته باشه: اینکه منافقین صرف ضربه زدن اون هم بیشتر در وجوه روانی و سیاسی و ایجاد موج منفی داخلی بلادرنگ پس از آتش بس دست به چنین تهاجمی زده باشن (البته این موضوع با توجه به اینکه این گروهک ضاله ظاهرا با تمام قوا و هر چه در چنته داشتن به ایران حمله کردن باز هم محل تأمل می تونه باشه) و در واقع برای سران منحرف این گروهک چندان اهمیتی نداشته که چی پیش میاد و اونا صرفا مثل ... دست آموز صدام یا کسان دیگر (که احتمال این مورد اخیر بیشتره) ماموریت شوم محوله خودشونو انجام دادن. نظر دوستان در این مورد چیه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]خود شیفتگی و توهم و لجاجت جواب دادن نداره .

هیچ یک از مطالب شما مستند نیست و با هیچ عقلی هم جور در نمیاد . شما خوش باش

" فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا "[/quote]

[quote]منظورم جناب ارنست بود[/quote]


عزيزم شما دخالت نكن لطفاْ !! قاطي بحث بزرگترا نشو

[hr]

به rezat1980 :

دوست عزيز گرامي من يه سوال دارم از شما ؟؟ به نظر من يه سرنخه ! :?

فرموديد :
[quote]اي ديگه بحث قطع پشتيباني هوايي از سوي عراق رو مطرح كرديد:

اتفاقا بر عكس تصور دوستان عراق بيش از اونچه كه تعهد داده بود، پشتيباني كرد ...
اونچه كه در برنامه ريزي هاشون داشتند، رسيدن 33 ساعته به تهران بوده! پس عراق بيش از اونچه كه تعهد داده بود، پشتيباني كرد.
از طرفي هم بعد از اسلام آباد و رسيدن به حسن آباد و بعدش تنگه ، بعد از گير كردن در تنگه، و مقاومت نيروهاي خودي؛ بعضي يگان ها كه به نزديكي محور مورد هجمه رسيده بودند، به وسيله
توپ هاي ضدهوايي 23 كه در نزديكي محور مستقر كرده بودند، ميتونستند از نيروي هوايي عراق تلفات بگيرند.

خود تنگه هم چند قبضه توپ 23 داشت ... .


تو تمام نقل قولهايي هم كه گذاشتيد، هيچ استنادي پيدا نميشه مبني بر اينكه آمادگي و يا آگاهي از قبل بوده باشه.
اگر مصاحبه​هاي فرماندهان رو در روايت اون ايام بخوني، متوجه سراسيمگي و غافلگيري نيروهاي خودي خواهي شد ... .[/quote]

من در متن شما اثري كه بتونه فرمايش شما رو در تاييد پشتيباني نيروي هوايي عراق از منافقين باشه رو نديدم !! در بالا اسم برديد اما هيچ استدلالي نيست كه بتونه به ما بگه كه نيروي هوايي عراق از منافقين حماين كرده !! تازه بگفته شما بيش از انتظار !!

به هيچ وجه اينطور نيست . نيروي هوايي عراق كوچكترين پشتيباني انجام نداده !! آىا همين نمي تونه يه سر نخ باشه ؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جمال الدین جان با توجه به نوع حمله تفکر ایدئولوژیک سازمان و برآوردها نمی تونه نظر شما درست باشه چرا که اگر قرار بر ضربه روانی باشه هیچ کس اینقدر ناآگاه نیست که 160 ک م توی دل دشمنش پیش بره در حالی که تمام سران رو همراه خودش داشته باشه و حتی تا جاییی هخود رجوی هم ظاهرا میاد اما بعد از گره خوردن کار به سرعت به عراق بر میگرده.

اونها فکر می کردن با این حمله حداقل به چند تا شهر اساسی در ایران دست پیدا کنن و صدام هم از این موضوع بدش نمی اومد در عین حال اگر هم موفق نمی شدن باز مشکلی نبود چون شرشون از سر صدام تا حدودی کم میشد و این نیروی نظامی بالفعل به یه نیروی یالقوه و ضعیف تبدیل میشد.

موضوع بعدی اینکه اگر قصد فشار روانی داشتن باید بعد از مرحله ای خاص دست به عقب نشینی تاکتیکی می زدن و این موضوع رو ما در عملیات های جدار مرز و چلچراغ می بینیم که بعد از انجام عملیات عقب نشینی کردن ولی هر کسی که به اندازه سر سوزنی از طرح ریزی نظامی آگاه باشه نمی آد برای ایجاد بار روانی در دشمنش ۱۶۰ ک م توی عمق خاکش نفوذ کنه اونم در منطقه ای کوسهتانی که هر نقطش می تونه براش تبدیل به یک کمین بشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بعضی ها از چی می سوزن که خودشون رو بزرگتر همه میدونن !!!!!!!!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.