Recommended Posts

توی چند زمینه نیاز به کار داریم:
1- هواپیماهای بدون سرنشین و کار روی نمونه های رادار گریز که در نهایت باعث پر شدن فضای خالی بین توان علمی ما و غرب در اینده خواهد شد.
2- کار مخفی بر روی بالا بردن برد موشکی خودمون.
3- کار بر روی سیستم های پدافندی قوی برای مبارزه با موشکهای بالستیک و کروز
4- بالا بردن توان موشکی و لیزری برای نابودی و یا از کار انداختن ماهواره های دشمن.
5- کار بر روی تکنولوژی انواع ماهواره.
اگر در این چند مورد بتونیم توان بالایی کسب کنیم و در نیروی هوایی هم موشکهای مورد نیاز و هواپیمایی برای پاسخگویی به نیاز یک جنگنده رهگیر مدرن ترجیحا رادار گریز به دست بیاریم می تونیم بگیم در بعد دفاعی کشوری بی نیاز شدیم کما اینکه الان روسیه به قول خودش برای به دست اوردن منافعش پشت ما رو خالی کرده.
ان الله مع الصابرین...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ايران در لايحه بودجه 2011 پنتاگون_1
تصويب طرح استراتژيك پنتاگون براي مقابله با ايران در كنگره آمريكا
[b]خبرگزاري فارس: بر اساس مصوبه مجلس نمايندگان آمريكا، پنتاگون موظف شد "طرح استراتژيك نظامي ملي براي مقابله با ايران " را ارائه كند و برنامه نظامي جامعي براي مقابله با آنچه تهديدات ايران ناميده شده، طراحي كند. [/b]
به گزارش فارس، كميته نيروهاي مسلح مجلس نمايندگان آمريكا با بودجه نظامي سال 2011 آمريكا موافقت كرد. اين بودجه كه 726 ميليارد دلار است ،برنامه استراتژيك آمريكا براي مقابله با ايران(national military strategic plan to counter iran) را نيز شامل مي شود.
اين مصوبه كه بند 1232 لايحه بودجه 2011 وزارت دفاع آمريكا است وزير دفاع آمريكا را موظف مي كند كه طرح استراتژيكي تحت عنوان "طرح استراتژيك نظامي ملي براي مقابله با ايران " را تهيه و به كنگره ارائه كند.
ترسيم طرحي نظامي براي مقابله با تهديداتي كه از سوي ايران متوجه آمريكا مي شود نقطه تمركز اين مصوبه را تشكيل مي دهد.
گزارش فارس مي‌افزايد: بازنگري در خلأهاي اطلاعاتي پنتاگون كه توانايي آمريكا در مقابله با ايران را محدود مي‌كند از ديگر مفاد اين لايحه است.
به دليل اهميت اين موضوع متن اين مصوبه در ذيل مي‌آيد:

"طرح استراتژيك نظامي ملي براي مقابله با ايران "
(a).
وزارت دفاع آمريكا برنامه استراتژيكي را ايجاد خواهد كرد كه به "برنامه استراتژيك نظامي ملي براي مقابله با ايران " شناخته مي شود و اين برنامه استراتژيكي شامل موارد زير خواهد بود:
1-ترسيم طرح استراتژيكي وزارت دفاع و فراهم كردن راهنمايي‌هايي استراتژيكي براي فعاليت‌هاي نظامي و عمليات‌هايي كه از اهداف سياست ايالات متحده براي مقابل با تهديداتي كه از سوي ايران مطرح مي‌شود پشتيباني كند.
2-شناسايي سهم نظامي مستقيم و غيرمستقيم در اين اهداف سياسي و تشكيل طرح نظامي جامع براي مقابله با تهديداتي كه از سوي ايران مطرح مي‌شود.
3- تعهد به بازنگري اطلاعاتي در دارائي‌هاي وزارت دفاع براي ايجاد ليست شكاف‌هاي اطلاعاتي كه توانايي وزارت دفاع را براي مقابله با تهديداتي كه از ايران ناشي مي‌شود را محدود مي‌كند كه وزير دفاع آن را مهم دانسته است.
4-توسعه برنامه‌اي كه شكاف‌هاي موجودي كه در بازنگري تحت پاراگراف 3 شناسايي شد را هدف قرار داده و به بازنگري در برنامه‌هاي وزارت دفاع براي مقابله با تهديداتي كه براي ايالات متحده، متحدانش و منافعش از سوي ايران ناشي مي‌شود متعهد باشد كه اين برنامه‌ها شامل:
A.برنامه‌هايي براي درگيري و صلح
B.سهم وزارت دفاع از تلاش‌هاي ساير سازمان‌هاي دولت ايالات متحده براي مقابله و يا نشانه گرفتن تهديداتي كه از سوي ايران ناشي مي‌شود و هرگونه شكاف در طرح‌ها، توانايي‌ها و اختيارات وزارت‌خانه.


(:confused:.طرح:
به علاوه براي برنامه‌اي كه نيازمند آن است كه به عنوان بخشي از برنامه (a) باشد، وزير دفاع برنامه‌اي را ايجاد خواهد كرد كه شكاف‌هايي كه در بازنگري مورد نياز در بخش (a) شناسايي شده را مد نظر قرار دهد.
اين طرح، برنامه‌ريزي و اقدامات فرماندهان رزمي مربوطه، سازمان‌هاي نظامي و سازمان‌هاي پشتيبان نبرد كه وزارت دفاع مشخص كرده كه نقشي در مقابله با تهديداتي كه از ايران ناشي مي‌شود داشته باشند را هدايت مي‌كند.

(c) گزارش به كنگره:
وزير دفاع نبايد گزارش شناسايي و توجيه منابع، توانايي‌ها، اختيارات قانوني يا تغيير قانون كنوني كه وزير معتقد است براي انجام طرح‌ها تحت بخش b مورد نياز است و براي هدف قراردادن شكاف‌هاي شناسايي شده در طرح استراتژيك بخش a ضروري است را بعد از زماني كه رئيس جمهور بودجه سال مالي را به كنگره ارائه مي‌كند، به كميسيون دفاعي كنگره تسليم كند.
به علاوه گزارش ياد شده( طرح استراتژيك پنتاگون براي مقابله با ايران )نبايد طبقه بندي شده باشد اما ممكن است شامل ضميمه هاي طبقه بندي شده باشد.

[img]http://media.farsnews.com/Media/8903/ImageNews/890309/12_890309_L600.jpg[/img]

[img]http://media.farsnews.com/Media/8903/ImageNews/890309/13_890309_L600.jpg[/img]

[img]http://media.farsnews.com/Media/8903/ImageNews/890309/14_890309_L600.jpg[/img]

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8903090569

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به گزارش مهر، ساندی تایمز در مطلب خود می نویسد : این سه زیردریایی که ساخت آلمان هستند به موشکهای کروز اتمی مجهز بوده و هم اکنون در خلیج فارس مستقر هستند.

به نوشته ساندی تایمز، موشکهای مستقر بر روی این زیردریایی ها، هزار و 500 کیلومتر برد دارند.

این هفته نامه می نویسد : اولین زیردریایی به دلیل هراس اسرائیل از موشکهای حزب الله، سوریه و ایران به این منطقه اعزام شد.

به ادعای ساندی تایمز، پیش از این نیز زیردریایی های دلفین، تکوما و لویاتان مدتی را در خلیج فارس سپری کرده بودند، اما دلیل اینکه پس از این زیردریایی ها سه زیر دریایی دیگر به منطقه خلیج فارس اعزام شده اند آن است که تل آویو می خواهد در خلیج فارس حضور دائمی داشته باشد.

ساندی تیامز به نقل از یک منبع اسرائیلی می نویسد : فرمانده این زیردریایی ها با نام "ژنرال او" (O) شناخته می شود و هر کدام از این زیردریایی ها بین 35 تا 50 خدمه دارد و فرمانده آنها حق شلیک موشک اتمی را دارد.

این زیردریایی ها می توانند به مدت 50 روز در دریا حضور داشته باشند و عمیق ترین عمقی که آنها می توانند حداقل به مدت یک هفته در آن بمانند عمق یک هزار و 150 پایی است.

ساندی تایمز در ادامه می نویسد : یکی از مهمترین وظایف این زیردریایی ها جمع آوری اطلاعات و به عبارت بهتر جاسوسی کردن و گرد آوری مطالب مورد نیاز موساد(سازمان جاسوسی اسرائیل) است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دلیل این طرح ها آماده بودن آمریکاییها برای مقابله با ایران در شرایط بحرانی است یعنی در حقیقت آمریکاییها دارند راه کارهای خود را در شرایط متعارف و غیر متعارف(جنگی) در برابر ایران تدوین می کنند تا در زمان لزوم برنامه ای مشخص برای مقابله یا مذاکره با ایران داشته باشند

ولی در کل تجربیات آمریکاییها نشان می دهد که پیش بینی ها و برنامه ریزی ها ی آنها مطابق با شرایط درست نبوده برای همین در حال برنامه ریزی مجدد هستند.

ایالات متحد آمریکا در برابر ایرا دچار نوعی سردرگمی شده که تنها راه مقابله با این سردرگمی تدوین راهکارها و برنامه ها می باشد که آنها هم در هنگام مورد نیاز دچار ضعف و یا ناهمخوانی با حقایق شده اند. نتیجه آنکه این سردرگمی همچنان ادامه دارد

به راستی این انقلاب را خدا حفظ کرده و ما باید راه شهدا را ادامه دهیم و اگر چنین کنیم هیچگاه به بن بست نمی رسیم و در نهایت و در اوج مشکلات ما شیعیان کربلای دیگر خلق خواهیم کرد

[b]برای شیعه بن بستی و جود ندارد و در پس هر بن بستی در جایی که دیگر راهی نباشد شهادت گشاینده در ها خواهد بود

برای عده ای راه شهادت باز خواهد شد و برای عدهای دیگر راه پیروزی و فتح

پس کدام وعده برای ما بهتر است، از شهادت یا فتح[/b]
[u]
حالا فکر می کنید آمریکاییها این مطلب را درک می کنند و می توانند برای آن راهکاری ارایه دهند[/u]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
726ميليارد دلار :( :(
این پولو هر سال بدن به خودمون بهشون قول میدیم کاری به کارشون نداشته باشم! :confused: :evil: :evil:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با یک دهم این بودجه چند نفر را میشه وادار به وطن فروشی کرد؟!،چند نفر را میشه وادار به خیانت کرد؟!چند نفر را میشه وادار به جنایت کرد؟!چند نفر را میشه وادار به جاسوسی کرد؟!چند حزب و سازمان داخلی و جهانی را میشه خرید؟!چند کشور را میشه راضی کرد؟!چند جایزه ی حقوق بشری و صلح میشه تهیه دید؟!چند مزدور را در رسانه ها میشه استخدام کرد؟!چند دست و پای کودک و مرد و زن این سرزمین را میشه با بمب ها قطعه قطعه کرد؟!چند گالن خون فرزندان این سرزمین را میشه خرید؟!چند فیلم سیاه،چند ستون تاریک،چند جمله ناسزا،چند فرش قرمز ضد ایرانی،چند روسری،چند شعر هجو،چند مقاله توهین امیز،چند مستند دروغ،چند خبرنگار عشق بی بی سی و رویترز،چند گوینده عشق لس انجلس و چند پست را میشه ساخت،نوشت،گفت،رفت،برداشت،خوند،تقریر کرد،تهیه دید،خرید،گرفت،استخدام کرد؟!
به اندازه تمامی فرومایگان این سرزمین...

فزون ز آن ستم نیست بر رادمرد
که درد از فرومایه بایدش خورد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این موضوع من رو یاد چیزی می اندازه و اون اینکه یه زمانی این پول و این کارا رو برای مقابله با دشمن اول و رقیب اولشون شوروی انجام می دادن و حالا در معالدلات امریکا ما جای شوروی رو گرفتیم جایی که حتی چین هم نمی تونه توی این معادله مطرح بشه و حتی هیچ کشور دیگه ای و این بطور ضمنی اعتراف امریکا به روبرو شدن با ابرقدرتی نوظهور به اسم ایران هست.
کما اینکه تمام تحلیلگران غربی هم اعلام می کنن که اژدهای خفته ی چین که در حال بیدار شدنه نمی تونه به اندازه شیر پیر ایران برای غرب خطر ناک باشه و در اصل اولویت رو باید بر روی این شیر قرار داد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]با یک دهم این بودجه چند نفر را میشه وادار به وطن فروشی کرد؟!،چند نفر را میشه وادار به خیانت کرد؟!چند نفر را میشه وادار به جنایت کرد؟!چند نفر را میشه وادار به جاسوسی کرد؟!چند حزب و سازمان داخلی و جهانی را میشه خرید؟!چند کشور را میشه راضی کرد؟!چند جایزه ی حقوق بشری و صلح میشه تهیه دید؟!چند مزدور را در رسانه ها میشه استخدام کرد؟!چند دست و پای کودک و مرد و زن این سرزمین را میشه با بمب ها قطعه قطعه کرد؟!چند گالن خون فرزندان این سرزمین را میشه خرید؟!چند فیلم سیاه،چند ستون تاریک،چند جمله ناسزا،چند فرش قرمز ضد ایرانی،چند روسری،چند شعر هجو،چند مقاله توهین امیز،چند مستند دروغ،چند خبرنگار عشق بی بی سی و رویترز،چند گوینده عشق لس انجلس و چند پست را میشه ساخت،نوشت،گفت،رفت،برداشت،خوند،تقریر کرد،تهیه دید،خرید،گرفت،استخدام کرد؟!
به اندازه تمامی فرومایگان این سرزمین...

فزون ز آن ستم نیست بر رادمرد
که درد از فرومایه بایدش خورد[/quote]
ماشین حسابم فقط تا ده رقمش رو شمرد!
متاسفانه حق با شماست و با پول هر کاری میتونی انجام بدی! هر کاری....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست من این از ازل بوده و تا ابد هم خواهد بود تا ظهور ان شا الله همه این شیطان بازیها پایان پیدا می کنه.
همیشه حق و باطل بودن و در بیشتر جاها هم باطل همیشه دست بازتر و راحتتر برای کارهاش داشته و شیطان هم مثل همیشه هست مولا علی می فرمودند: به ولله که معاویه به اندازه من هوش و کیاست ندارد اما معاویه هر کاری می تواند بکند اما من نه نمی توانم چون من به اسلام پایبندم و او نه...
معاویه می کشت می خورد می زد دروغ می گفت و.....
برادر من این خیلی با معنی هست که سفیانی در اخر زمان از نسل بنی امیه است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين 726 ميليارد دلار اعتبار كلي بودجه نظامي آمريكاست ...
[quote]با یک دهم این بودجه چند نفر را میشه وادار به وطن فروشی کرد؟![/quote]يك دهم خيلي زياده برادر كوتاه بيا...


اما اگر تل استار 12 يا هات برد نگاه كني آمار اين خاينين دستت مياد ! خصوصا صداي آمريكا و بي بي سي فارسي و .... ! به هر حال اينا هم خرج دارن ديگه ... نون خيانت به وطنشون رو ميخورن ...
تشبيه اين افراد به زنهاي فاسده ميمونه كه با اجاره اندامشون نون ميخورن البته وضع اينا بدتره ! چون بحراج كذاشتن ! خودشون و تمدنشون رو ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام اميدوارم روزي برسه كه اين منابع و بودجه هاي هنگفت كه معلوم نيست توي جيب كي ميره صرف صلح و آباداني زمين بشه و همه ملل دنيا در كنار هم و با امنيت زندگي خوب و مرفحي داشته باشند اونا قصدشون اينكه تا اونجايي كه ميتونند كشور ما رو در مرزهاي سياسي مون مهار كنند ! ضمنادر متن كلمه شكاف بكار برده شده بود كه فكر ميكننم ترجمه بهترش چالش بايد باشه و منظور اونها عبور از وضعيت موجود به سمت وضعيت مورد نظر باشه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]در حمله تروریستی نظامیان رژیم صهیونیستی به ناوگان کشتی های آزادی حامل کمک های انسان دوستانه برای ساکنان نوار غزه 20 تن شهید و 50 نفر دیگر زخمی شدند.[/b]

به گزارش واحد مرکزی خبر ، شبکه العالم روز دوشنبه گزارش داد در درگیری بین نظامیان رژیم صهیونیستی و کشتی های حامل فعالان هوادار فلسطینان و کمک های بشردوستانه به غزه دستکم 20 نفر شهید و 50 تن زخمی شدند.

این در حالی است که شبکه القصی شمار شهدای این حادثه تروریستی را بیش از 20 تن اعلام کرده است .

تلویزیون حماس نیز اعلام کرد کماندوهای رژیم صهیونیستی با حمله به ناوگان بین المللی حامل فعالان هوادار فلسطینیان ، تمام کشتی ها را اشغال کردند.


همچنین نظامیان صهیونیست اعضای ناوگان آزادی را بازداشت کردند.

شبکه تلویزیونی الجزیره هم به نقل از خبرنگار خود اعلام کرد تصمیم حمله به ناوگان آزادی را وزیر دفاع رژیم صهیونیستی در یک نشست نظامی اتخاذ کرده است.

ناوگان بین المللی حامل صدها فعال هوادار فلسطینیان و کمک بشردوستانه به غزه بعد از ظهر یکشنبه از قبرس به سمت سرزمین های فلسطینی به راه افتاده بود.


[img]http://www.iribnews.ir/News/Photo/228249_f81ba5db.jpg[/img]

http://www.iribnews.ir/Default.aspx?Page=MainContent&news_num=228249

[color=red]عنوان تاپیک اصلاح و خبر به بخش اخبار ویژه منتقل شد.
sina12152000[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.