death-white

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)

Recommended Posts

[right][size=5]من چند تا از تاپیکها رو به صورت پراکنده خوندم ..یه چیزی برام گنگه...برادر مصطفی از نوع نوشتتون بر میاد که طرفدار مخالفین و حامی سقوط اسد هستید..درسته..؟ اول از همه حرف منو تایید میکنید؟ اگه تایید میکنید میتونید دلایلتونو بیان کنید ...؟ سوال..ایران تو سوریه نیروی نظامی داره؟ در چه حد ؟ زیادن یا بیشتر برای اموزش اونجا هستن ...؟ ایران اگه بخواد در صورت وخیمتر شدن اوضاع تو سوریه کمک کنه نیروی نظامی با حجم بالا میفرسته ؟ علنا نیرو میفرسته یا مخفیانه..؟ در پایان چقدر به باقیموندن اسد در قدرت امید هست...؟[/size][/right]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خير دوست عزيز. من طرفدار مخالفين نيستم. ولي طرفدار رژيم بشار اسد هم نيستم.

اساساً از نظر من، اين جنگ بين باطل و باطل هست كه از قضا، مخالفين و رژيم هر دو دارن اقدام به جنگ نيابتي مي‌كنن و يه طورايي بازيچه قرار گرفتن.

من اساساً طرفدار ملت‌ها هستم كه در اينجور موارد، قدرت‌هاي مختلف با زير پا گذاشتن اخلاق، عملاً به اون‌ها ظلم مي‌كنن.

-----------------------------------------------

نتيجه‌ي اين جنگ‌ها هرچه باشه، خير نيست.
ولي اساساً تفاوتي ميان حسني مباركي كه 40 سال بر ملت مصر با ديكتاتوري و اختناق حكمراني كرد، يا قذافي كه 40 سال بر ملت ليبي با ديكتاتوري و اختناق و سركوب حكمراني كرد، با خاندان اسد كه نزديك به 50 سال بر ملت سوريه با اختناق و ديكتاتوري حكمراني كرده‌ان نمي‌بينم.

بديهي‌ترين تفاوت مدرنيته در بازتعريف حكومت، اين هست كه حكومت‌ها خدام و نه رئيس ملت هستن و ملت هم به معني حقيقي ملت و مردم هستن و نه رعيت.
پس هر ملتي حق انتخاب سرنوشت خودش رو داره و دوران اين دست ديكتاتوري‌ها بسر رسيده.

كما اينكه پيام اصلي بهار عربي هم دقيقاً همين بود و ملت‌ها بر ضد ديكتاتوري‌ها و اختناق‌ها برخاستن.
امري كه در ايران، تفسير به برخاستن بر ضد استكبار جهاني و اسرائيل تعبير شد ...!

---------------------------------------------

بگذريم. بهتره به اين بحث وارد نشيم، چون قبلاً در اين خصوص بحث شده.

اما پاسخ فرمايشات شما اين هست كه بخش اول رو به دلايل مشخصي نمي‌شه جواب داد، ولي در بخش دوم قطعاً ايران تداركات نظامي ديده و درصورت وقوع جنگ هم اين مسأله علني خواهد بود.
مگه اينكه با حمله‌اي غافلگيرانه مواجه باشيم و همه چيز رو علناً تمام شده بپنداريم.

والا اگه همه چيز ساختار منطقي خودش رو داشته باشه، اين مسأله علني خواهد بود.

==================================

اما درخصوص باقي موندن اسد، من به شخصه وي رو رفتني مي‌دونم.
ولي مسأله‌اي كه هست اينه كه با فرض موندن اسد بر قدرت، آيا خون‌هاي بيگناهان و كساني كه صرفاً دوست نداشتن ديكتاتوري خاندان اسد باقي بمونه به اين سادگي‌ها فراموش مي‌شه؟!

اگر به كشتار، همه چيز خاتمه مي‌يافت، در ايران هم ملت و شاه مي‌بايست دوست‌هاي صميمي‌اي مي‌شدن؛ بعد از وقايع 15 خرداد و 17 شهريور.
ولي ديديم كه مردم كشتار رو فراموش نكردن و صرفاً به دنبال فرصت و فضايي بودن براي اعلام انزجار از رژيم و شد آنچه شد.

شكافي كه در اثر اين خون و خون‌ريزي‌ها بوجود اومد و ويراني گسترده‌ي سوريه، عملاً اين كشور رو به سال‌ها عقب‌تر برد.
حالا بايد ديد اگه به فرض مثال بشار اسد از اين معركه جان سالم بدر ببره، آيا قادر خواهد بود با توده‌هاي مردمش ارتباط برقرار كنه؟! يا كشور سوريه تبديل به لهستان و چكسلواكي ديگري مي‌شه كه اكثريت مردمش مخالف حكومتش‌شون هستن و مترصد فرصتي هستن براي براندازي‌اش؟!

پس شايد بشه گفت رفتن بشار اسد، حداقل به نفع مردم سوريه خواهد بود؛ نه به لحاظ حكومتي، بلكه صرفاً از اين ديدگاه كه همه چيز رو از اول شروع كنن.

==================================

اميدوارم دوستان اين قسمت از بحث رو فراموش كنن و بپردازن به موضوع اصلي بحث.
چون در غيراينصورت، باز شاهد انحراف از بحث هستيم.

دوستان بزرگواري هم كه صرفاً نظر من رو مي‌خوان جويا بشن، خواهشاً اين كار رو در pm انجام بدن تا نظرات من، باعث انحراف تاپيك‌ها نشه و مثل هميشه، متهم اصلي انحراف از بحث و از اين شاخه به اون شاخه پريدن، بنده نباشم.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
اساساً بحث سر حمله‌ي زميني ارتش‌هاي عرب و تركيه به خاك سوريه و اشغال!!! دمشق بود[/quote]

مصطفی جان قبول این حرف هم نباید چندان ارتباطی با کندی تدارک با وجود یک سال زمان داشته باشه ؟

کشورهایی عرب و ترکیه در حمله زمینی با غرب که باید از کیلومتر دورتر بیاد تفاوت دارند ، مرز زمین دارند و ارتشهای کاملا آماده که کافیه حرکت کنند و این تاخیر به نظر من بخاطر تحرک سریع بشار در ابتدای شورش ها بود که به سرعت ارتش در سراسرمناطق مورد مناقشه پخش کرد و این قابلیت برای غرب وجود نداشت که بدون وجود سازمان ملل همون اوایل حرکتی رو انجام بدن ، در حالی که به شکل کاملا مشخصی کاروان های منهدم شده ارتش لیبی رو در بیابان های این کشور شاهد بودیم ..

[quote]طبيعتاً ايالات متحده اگه مي‌خواست حمله‌ي هوايي كنه، هر وقتي كه بخواد مي‌تونه به اين كار اقدام كنه.
حتي نيازي نداره كه فرودگاه‌هاي كشورهاي منطقه استفاده كنه! همون ناوهاي هواپيمابرش هم براش مي‌تونن كارساز باشن! چه برسه به انبوه فرودگاه‌هاي منطقه در عراق، اردن و تركيه!!
ولي آيا همون هم نيازمند تداركات وسيع سوخت و تسليحاتي هواپيمايي نيست؟[/quote]

مشکلی که هست استراتژی و نقشه حمله ، تدابیر دست دوم و واکنش سوری هاست ، تفاوت نظر من با شما اینجا مشخص میشه که من معتقدم اگر آمریکا میخواست به سرعت وارد عمل بشه این کار شتابزده بود و امکان خسارت بسیار بالایی وجود داشت و نتیجه میتونست مفتضحانه باشه ، کما اینکه در ماجرا فانتوم ترک شاهدیم که پدافند بسیار بروز تر از (عراق و لیبی) سوریه یک محک جدی و گران خورد ..

[quote]اصلاً مگه كل غرب، يه نفر نيروي پياده وارد خاك ليبي كرد كه شما مي‌فرمايي سرعت عمل آماده شدن در ليبي؟[/quote]
نگاهی به عملکرد آمریکا در شمال عراق هنگام جنگ 2003 داشته باشین عملا هدایت و فرماندهی پیشمرگ های کرد آمریکایی ها با لباس مبدل بر عهده داشتند که مستنداتش موجود هست و توانستند خسارتهای هنگفتی به ارتش عراق وارد کنند و به شکل ناشیانه ای بدلیل مخفی کاری و نبود هماهنگی تلفات خودی هم در پشتیبانی هوایی دادند ، اخباری مبتنی بر حضور نیرومخصوص کشورهای مختلف مثل انگلستان و اگر اشتباه نکنم آلمان هم به همین شکل در لیبی بود .

برای مثال حضور نیروهای ویژه کشورهای عربی در لیبی ! ... ؛

[left]The Qatari chief-of-staff, Major-General Hamad bin Ali al-Atiya, said: "We were among them and the numbers of Qataris on the ground were hundreds in every region. Training and communications had been in Qatari hands. Qatar … supervised the rebels' plans [b]because they are civilians and did not have enough military experience," AFP quoted him as saying. "We acted as the link between the rebels and Nato forces[/b]."[/left]

[left]http://www.guardian.co.uk/world/2011/oct/26/qatar-troops-libya-rebels-support[/left]

یا ... ؛

http://www.bbc.co.uk/news/magazine-16573516

http://www.mirror.co.uk/news/uk-news/britains-secret-war-in-libya-british-131952

--------------

[quote]اگه ايالات متحده مي‌خواست حقيقتاً اين مخالفين رو كمك كنه، آيا با تجهيزات سبك به كمكشون ميومد؟

با اين شرايط، طبيعيه كه قصد و ارده‌ي غرب، به تقليل و تضعيف مخالفين در سوريه هست تا پس از اون، بخواد حركتي رو انجام بده.
[/quote]


مسئله تسلیحات نیست ! مسئله آموزش هست ...

برای اینکه این نیروها بتونند موشک ضد تانک شلیک کنند یا ضد بالگرد و هواپیما باید بتونند از اونها استفاده کنند ، نیروهای مردمی عملا قادر به هماهنگی و بکار گیری استراتژی منظم در برخورد با یک ارتش نیستند ، بنابراین پراکنده جنگیدن و بی هدف بودن نبرد ها شکل نهایی این حملات هست .. و برای نتیجه بخش کردن این حملات نیاز به مدیریت و پشتیبانی اطلاعاتی وجود داره (مثل پهبادهایی که در لیبی پرواز میکردند !)بشار اجازه این سازماندهی و فرصت و به مخالفان نداد ، علاوه بر اون به نظر نمیرسه هیچ کشور حاضر به پذیرش ریسک فرستادن مستقیم و واضح نیرو به داخل سوریه رو داشته باشه ، عملا کمک های اطلاعاتی که احتمالا ترکها قصد داشتند انجام بدن ناکارامد ماند ، و قدرت جنگ الکترونیک کشورها و گروه هایی که ایران و روسیه و چین از اونها به شکل جدی حمایت میکنند بسیار بالاتر از اونی هست که پهباد های ترکیه و اسراییل بتونند کاری انجام بدن ، نمونه اش حزب الله ...

مسئله جنگ در سوریه چیزی نیست که به سادگی قابل حل باشه (اما بسیار راحت ولی با ریسک بالا قابل شروع هست) و مسلما شروع کنندگان اون خسارت جدی خواهند دید ...

وجود چند تا سام 7 و استینگر در دست مخالفان مشکلی رو حل نمیکنه ! چه بسا که طالبان بسیار مجهز تر باشه و هیچ کاری رو عملا پیش نبرده ، بلکه حمله هوایی همه جانبه برای سرکوب توان "تحرک" ارتش لازم هست ، ضمن اینکه اساسا مثل لیبی ارتش سوریه از هم پاشیده نشده و درب انبار های تسلیحاتی بر روی مخالفان باز نیست ...

پس در واقع آمریکا با اون تفاسیر که شما میفرمایید به عدم حمایت از مخالفان سوری برنخواسته ، بلکه هنوز ساختار سیاسی و نظامی کم و بیش دست نخورده و جدی سوریه چالش اساسی هست ...

تمامی این انتظار هم از دید من به همین خاطر بوده که از این طریق (مثلا کودتایی چیزی) بشار حذف بشه یا ساختار سیاسی و نظامی (قدرت) در این کشور متفرق بشه ..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right][quote name='copout' timestamp='1343722614' post='262707'][/right]

[right][size=5]من چند تا از تاپیکها رو به صورت پراکنده خوندم ..یه چیزی برام گنگه...برادر مصطفی از نوع نوشتتون بر میاد که طرفدار مخالفین و حامی سقوط اسد هستید..درسته..؟ اول از همه حرف منو تایید میکنید؟ اگه تایید میکنید میتونید دلایلتونو بیان کنید ...؟ سوال..ایران تو سوریه نیروی نظامی داره؟ در چه حد ؟ زیادن یا بیشتر برای اموزش اونجا هستن ...؟ ایران اگه بخواد در صورت وخیمتر شدن اوضاع تو سوریه کمک کنه نیروی نظامی با حجم بالا میفرسته ؟ علنا نیرو میفرسته یا مخفیانه..؟ در پایان چقدر به باقیموندن اسد در قدرت امید هست...؟[/size][/right]
[right][/quote][/right]

[right]آقا مصطفی طرفدار بیداری اسلامی هستند و از حرکت های مردمی حمایت میکنند، به قول دوستان اگر همین تاپیک رو بخونید، جواب همه سوال هاتون رو پیدا میکنید[/right]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شرمنده وسط بحث شما
آقا مصطفی این قسمت فکر کنم نیاز به توضیح داره
[quote]از قضا دولت بشار اسد، كبريتي بي‌خطر براي اسرائيل هست تا براومدن حكومتي سلفي كه مي‌تونه خطر بالقوه‌اي براي اسرائيل باشه.[/quote]
چون سلفی ها بیشتر جاهایی که شلوغکاری کردن؛ فقط به نفع آمریکا و دار و دسته اش بوده!!
شاید فتواهای سلفی ها و وهابیها این اواخر کمی واضح باشه - البته فکر کنم بحث مخالفین از تروریستها جدا باشه-

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر جان. يه جنگ به هزار و يك عامل ارتباط داره.
مگه صدام حسين با ما همسايه نبود؟ با فرمايش شما، پس نيازي به آماده سازي ارتشش و ماهها تحركات نظامي و لجستيكي نداشت. چون هر وقت اراده مي‌كرد مي‌تونست به ما حمله كنه.

اساساً ورود به جنگ، با درگيري‌هاي مرزي زمين تا آسمون متفاوته.
ارتش‌هاي منطقه هم چريك نيستن كه يه عمليات بزن و در رويي براه بندازن.

--------------------------------------------------

مسئله‌ي فانتوم تركيه به نظر من اصلاً موضوع مهمي نبود.
اساساً رهگيري و زدن فانتوم با در نظر گرفتن تسليحات ضد هوايي امروزي اصلاً كار سختي نيست كه ما از اون به عنوان افتضاح و چه و چه نام ببريم.

فانتومي كه در جنگ‌هاي دهه‌ي شصت و هفتادي كاربرد داشت، فكر نكنم تسليحات چندان پيچيده و پيشرفته‌اي در دنياي مدرن امروز تلقي بشن كه بر اون اساس بخوايم نام «محك جدي و گران» زدن براي رهگيري اون رو بناميم.

مگه اينكه سناريوي كمدي دولت سوريه رو باور كرده باشيم كه مي‌گفت اومدن از هواپيماي سوري فراري استفاده كردن تا مثلاً فانتوم‌ها رو دوست نشون بدن، بعد بيان يه جا رو بمبارون كنن و بگن كار ارتش آزاد سوريه بوده و خلاصه از اين دست سناريوهايي كه حتي مرغ پخته‌ي كيلويي 8 هزار توماني هم بر سر سفره‌ي اغنيا خنده‌اش بگيره.

--------------------------------------------------

خود شما بهتر مي‌دوني كه هنگامي كه واقعه‌اي در منطقه رخ مي‌ده، اتاق‌هاي فكر نظامي ايالت متحده به سرعت دست به كار شده و انواع و اقسام حالت‌هاي مختلف رو سعي مي‌كنن پيش‌بيني كنن و براش پلن ارائه مي‌دن.
فكر مي‌كنم يك سال و نيم درگيري در سوريه، اين فرصت كافي رو داده باشه كه براي تمامي اين موارد، حداقل تحليل‌هايي انجام بگيره.
پس نمي‌تونيم نام عدم شناخت و بي‌برنامگي و نداشتن استراتژي مدون رو بر روي اين مسأله بذاريم.

بهتره كمي مسأله رو از ديد بالاتري نگاه كنيم و اينقدر بي‌تحركي غرب رو نشان از استيصال اون ندونيم.
يا حتي اگه مي‌دونيم، حداقل احتمال دومي رو هم در نظر داشته باشيم.

--------------------------------------------------

دوست عزيزم.
وارد شدن چند نفر نيروي ويژه براي آموزش و يا سازماندهي مخالفين ليبي، آيا به مفهوم ورود نيروي زمينيه؟!
انصافاً اين رو فرمودي كه صرفاً پاسخي به من داده باشي؟

مگه مي‌شه شما بزرگوار ندوني كه منظور از ورود نيروي زميني، ورود گسترده‌ي نيرو و تانك و توپ و ساير تجهيزات مربوطه‌اس؟
اگه اينطوره، پس لابد ما هم در عراق لشكركشي نظامي كرده ايم با فرستادن عده‌اي ...!

خواهشاً يكم عرايض بنده رو سطحي پاسخ نده. هرچند كه ارزشي بيشتر از اين نداشته باشه عرايضم.

وقتي درمورد ورود نيروي زميني بحث مي‌كنيم، حداقل مسأله‌ي عراق رو عنوان بفرما و يا افغانستان رو.

-------------------------------------------------

انصافاً پيشرفته‌تر از سام 7 و استينگر به ذهنت نرسيد بزرگوار؟

جداي از شوخي، شما يه بار مسلح سازي مجاهدين افغان در دهه‌ي هشتاد رو فقط در ذهن داشته باش. قضيه مال سي سال پيشه.

آيا افغاني‌ها، سال‌ها آموزش ديده بودن؟ يا انواع و اقسام تسليحات ضد هوايي و زرهي بود كه دمار از روزگار ارتش روس درآورد؟

گانشيپ‌هاي روسي، توسط كماندوهاي فوق حرفه‌اي ساقط شدن يا مجاهديني كه صرفاً مسلح به سلاح دوش پرتاب بودن؟
وضعيت درگيري‌ها قبل و بعد مسلح سازي افغان‌ها از نظر درگيري‌هاي هوايي چقدر عوض شد؟

آمار هلي‌كوپترها و هواپيماهاي ساقط شده‌ي روسي توسط همين سلاح‌ها چقدر بود؟
اين تازه مال سي سال پيش و براساس فن‌آوري سي سال پيشه.

فكر نمي‌كنين اگه هدف، صرفاً زمين‌گير كردن ارتش سوريه بود اين كار خيلي راحت‌تر از اين حرف‌ها مي‌تونست انجام بگيره؟

مگه سوريه روي مرزهاي خودش كنترلي داره؟
مگه مخالفين مسلح هر بار كه اراده كردن، يه مرز رو بطور كامل بدست نگرفتن؟
قطعاً ارسال تسليحات نيمه سنگين و ضد هوايي و ضد زره كه بار حمار هم مي‌تونه بشه، نبايد كار چندان سختي بوده باشه!

بعد هم وقتي مخالفين مسلح در اردن و تركيه آموزش مي‌بينن، لابد اينقدر هم مي‌تونن آموزش ببينن كه كار كردن با تسليحات ضد زره و ضد هوايي رو فرا بگيرن ديگه؟

آيا مجاهدين افغان، پهبادي در اختيار داشتن؟
اساساً وقتي كه هلي‌كوپتر تا بالاي سر شما مياد و با مسلسل و توپ خود اقدام به هدف قرار دادن شما مي‌كنه، آيا اساساً نياز به پهباد و وضعيت اطلاعاتي منطقه دارين؟ يا صرفاً سلاحي كه باهاش بتونين اون رو هدف قرار بدين؟

----------------------------------------------

ارتش صدام هم تا قبل از حمله‌ي ايالات متحده و متحدينش، كاملاً منسجم بود و حتي نمي‌شد تصور كرد كه اينطور ساده از هم فرو بپاشه.

چيزي كه بديهيه اينه كه آدمي، عقل و شعور داره و وقتي شكست رو مي‌بينه، طبيعيه كه مقاومت رو بي‌فايده مي‌پنداره.
در اين شرايط، بسيار قابل فهم هست كه بخواد باري منافع آينده‌ي خودش اقدامي رو انجام بده.

آيا سفراي مختلف سوريه در كشورهاي مختلف كه استعفاء مي‌دن، خيلي انسان دوستن؟
مشخصاً ايشان هم با در نظر گرفتن كشتي در حال غرق، صرفاً به دنبال تكه‌اي اين كيك براي آينده‌شون هستن.
ارتش هم اگه به اين جمع‌بندي برسه كه شكست خواهد خورد، قطعاً دچار فروپاشي و چند دستگي مي‌شه.

ولي چيزي كه مسلمه اينه كه هيچ ارتشي، وقتي داره با كلاش مي‌جنگه به اين فكر نمي‌افته كه شكست مي‌خوره!
اون هم وقتي برتري هوايي و زرهي و توپخانه‌اي داره و البته از هيچ جنايتي هم فروگذار نيست.

ولي اگه همين ارتش بدونه كه از زمين و هوا هم امنيتي نداره و قدرت مخالفينش بسيار بيشتر از اين حرف‌هاست، اون وقت هست كه شاهد چند دستگي خواهيم بود.

والا الان شاهكار نيست كه انشقاق چنداني رو هم شاهد نيستيم.
هرچند كه كم نبودن آمار فرماندهان فراري و يا اعدام شده ...! دقيقاً بسان ارتش سرهنگ ديوانه.

------------------------------------------

علي اي حال اگه اين موارد، نظر شماست من به شما و نظرت احترام مي‌ذارم و بايد عرض شود كه با هم در برخي موارد اختلاف نظر داريم.

=====================================

[quote name='hightech_speed' timestamp='1343725732' post='262715']
شرمنده وسط بحث شما
آقا مصطفی این قسمت فکر کنم نیاز به توضیح داره
[quote]از قضا دولت بشار اسد، كبريتي بي‌خطر براي اسرائيل هست تا براومدن حكومتي سلفي كه مي‌تونه خطر بالقوه‌اي براي اسرائيل باشه.[/quote]
چون سلفی ها بیشتر جاهایی که شلوغکاری کردن؛ فقط به نفع آمریکا و دار و دسته اش بوده!!
شاید فتواهای سلفی ها و وهابیها این اواخر کمی واضح باشه - البته فکر کنم بحث مخالفین از تروریستها جدا باشه-[/quote]
هرچند كه قرار شد اين دست سوالات رو در اينجا مطرح نكنيم كه يه وقت خداي نكرده، بنده متهم به انحراف از بحث نشم، ولي به احترام دوست خوبم اين فرمايشش رو پاسخ مي‌دم.

خير برادر.
اساساً اين تعريف از سلفي‌ها، جز در رسانه‌هاي ايراني در جايي ديگه وجود نداره.

اساساً بدليل نوع برداشت از دين سلفي‌ها، بزرگترين خطر بالقوه براي امريكايي‌ها و غربي ها همين سلفي‌ها هستن.
اگه اينطور نبود، امريكا و غرب در افغانستان مشكلي نداشتن.

اين دست فرضيات كه سلفي‌ها تماماً ساخته و پرداخته‌ي غربي‌ها هستن و براي اهداف اونا سينه مي‌زنن، ساخته و پرداخته‌ي ذهن رسانه‌هاي ايراني هست بدليل ضعف در توان تحليل وقايع.
چون مادامي كه شما بخواي در هر مسئله، دست پيدا و پنهان امريكا و اسرائيل رو ببيني و هر واقعه‌اي رو به اونا نسبت بدي، طبيعيه كه نيازي به تحليل و ريشه يابي هم نداري.

----------------------------------------------------

اينكه كاري كه سلفي‌ها انجام مي‌دن به نفع امريكا هست، از اون دست فرمايشات عجيب شماست.

مثل اينكه بگيم مثلاً اسقاط شينوك امريكايي‌ در افغانستان توسط سلفي‌ها، به نفع ايران بوده، پس سلفي‌ها دوست ايران هستن!!

طبيعيه كه هركس، منافع خودش رو داره و اساساً اين تقسيمات سياه يا سفيدي در دنياي امروزي جايگاهي نداره.

در دنياي امروزي، قدرت‌ها از تحركات گروه‌ها استفاده مي‌كنن كه منافعي براي خود كسب كنن؛ نه بالعكس.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چشم جناب مصطفی
خواهشا هر بحثی رو به رسانه های ایران و غیرایران نچسبونید
اما این نامگذاریهای مختلف خیلی وقتها باعث اشتباه میشه
چون باید تفاوت قائل بشیم بین گروههای سلفی و گروههای وهابی و طالبان!!(که البته باز هم شاخه بندی میشن و سایه هم رو با تیر میزنن-بعضی وقتها-) شاید اون مثال موردی که میفرمایید اصلاح بشه
شما که ماشالا هزارماشالا دستی توی اخبار و اطلاعات دارید.....!!
اگر بنا به اینطور نتیجه گیری باشه بنده هم راحت شما رو میتونم متهم کنم به اینکه تفکر شما از سلفیت و وهابیت کاملا ساخته پرداخته رسانه های غربی هست!! (مثال نقض و غیر نقض هم که تا دلتون بخواد) -که جسارته-
بنده هم لفظ [b]اکثرا [/b]رو استفاده کردم که قضیه رو خاکستری ببینیم چون حـ..س هم... ^_^
بهر حال بنده در pm ادامه میدم
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]برادر جان. يه جنگ به هزار و يك عامل ارتباط داره.[/quote]

بهتره مسئله رو پیچیده نکنیم ، دشمنان سوریه به اندازه کافی "قدرت" و الزامات در منطقه فراهم کردند که به این درگیری بدون درنگ وارد بشن ...
ماجرا خیلی ساده است ، دخالت روسیه و چین و ممانعت علنی ...

[quote]مگه صدام حسين با ما همسايه نبود؟ با فرمايش شما، پس نيازي به آماده سازي ارتشش و ماهها تحركات نظامي و لجستيكي نداشت. چون هر وقت اراده مي‌كرد مي‌تونست به ما حمله كنه.[/quote]

من ربطی بین این گذاره ها و حرفهای که زدم حس نمیکنم . نکنه شما ارتش صدام و استراتژیهای مسخره اش رو با بزرگترین ارتش دنیا و حامیان قدرتمندش که در 70 سال اخیر هر سال در یک جنگ بوده اند و در تمامی دنیا لشکر پیاده کرده اند مقایسه میکنین ؟!

[quote]اساساً ورود به جنگ، با درگيري‌هاي مرزي زمين تا آسمون متفاوته.
ارتش‌هاي منطقه هم چريك نيستن كه يه عمليات بزن و در رويي براه بندازن.[/quote]

شما تفسیری که از جنگ دارین مشخص نیست ،اما تفسیر بنده که قبلا هم در این تاپیک گفتم این بود ... ؛

حمایت هوایی کامل و از غرب و عملیات چریکی با مدیریت و فرماندهی غرب و نیروی پیاده سوری و یا مزدور از زمین ... این جنگ به غیر از این تفاسیر نمیتونه باشه ، چرا که در همون پست اول این بحث هم خدمت شما عرض شد ، مشروعیت این جنگ دمکراسی خواهی مردم "سوریه" است ، و غرب و کشورهای عربی از مشروعیت لازم برای ورود مستقیم به این نبرد برخورد دار نیستند ، ...

[quote]مسئله‌ي فانتوم تركيه به نظر من اصلاً موضوع مهمي نبود.
اساساً رهگيري و زدن فانتوم با در نظر گرفتن تسليحات ضد هوايي امروزي اصلاً كار سختي نيست كه ما از اون به عنوان افتضاح و چه و چه نام ببريم.

فانتومي كه در جنگ‌هاي دهه‌ي شصت و هفتادي كاربرد داشت، فكر نكنم تسليحات چندان پيچيده و پيشرفته‌اي در دنياي مدرن امروز تلقي بشن كه بر اون اساس بخوايم نام «محك جدي و گران» زدن براي رهگيري اون رو بناميم.

[/quote]

اگر وقت داشتی مقاله ای که از رابرت دی کاپلان 2006 که ترجمه فارسیش هست مطالعه کن ،
خیلی ساده توضیح میده که؛ وقتی رسانه ها بگویند ما شکست خوردیم یعنی واقعا شکست خوردیم !!!

مسئله تکنولوژی نیست ، موضوع اثرات روانی هست ، شرف ترکیه لکه دار شد ، و ناتوانی در دادن پاسخ مناسب نماد ضعف برای نوک پیکان ناتو در منطقه محسوب میشه ..
ضمن اینکه بحث بر سر قدرت پدافند نیست ، محک پدافند منظور من بنده بود ،
ضمنا مقایسه شما اساسا بی ارزش هست ، فانتوم های ترک با بروز رسانی های اسراییل تونستند سوخوهای چین رو براحتی شکست بدن پس حداقل در حد جنگنده های امروزی هستند ، اما نکته ای که وجود داره نوع فانتومی بود که منهدم شد ، آراف 4 یک پرنده شناسایی هست که در ماموریت خودش موفقیتی در برابر زو 23 نداشت . برخلاف تصور شما فانتوم با سرعتی که داره یکی از سختترین اهداف برای زو 23 محسوب میشه و مشخصا مسیر حرکتش موقع انهدام "فرار" رو نشون میده که قاعدتا باید در حداکثر سرعت ممکنه وابسته به ارتفاع در اون لحظه بوده باشه ، بگذر از این بحث ...


[quote]خود شما بهتر مي‌دوني كه هنگامي كه واقعه‌اي در منطقه رخ مي‌ده، اتاق‌هاي فكر نظامي ايالت متحده به سرعت دست به كار شده و انواع و اقسام حالت‌هاي مختلف رو سعي مي‌كنن پيش‌بيني كنن و براش پلن ارائه مي‌دن.
فكر مي‌كنم يك سال و نيم درگيري در سوريه، اين فرصت كافي رو داده باشه كه براي تمامي اين موارد، حداقل تحليل‌هايي انجام بگيره.
پس نمي‌تونيم نام عدم شناخت و بي‌برنامگي و نداشتن استراتژي مدون رو بر روي اين مسأله بذاريم.

بهتره كمي مسأله رو از ديد بالاتري نگاه كنيم و اينقدر بي‌تحركي غرب رو نشان از استيصال اون ندونيم.
يا حتي اگه مي‌دونيم، حداقل احتمال دومي رو هم در نظر داشته باشيم.[/quote]

بنده هم این امر رو در متنی که نوشتم گفتم و احتمالا نخواندید ..

بی تحرکی غرب یا هارت و پورت بی خود هست یا تدارک برای یک برنامه بسیار گسترده تر (یک جنگ منطقه ای) ...

و دلایلش هم مفصلا گفتم و از کنارشون رد شدید ...

[quote]دوست عزيزم.
وارد شدن چند نفر نيروي ويژه براي آموزش و يا سازماندهي مخالفين ليبي، آيا به مفهوم ورود نيروي زمينيه؟!
انصافاً اين رو فرمودي كه صرفاً پاسخي به من داده باشي؟

مگه مي‌شه شما بزرگوار ندوني كه منظور از ورود نيروي زميني، ورود گسترده‌ي نيرو و تانك و توپ و ساير تجهيزات مربوطه‌اس؟
اگه اينطوره، پس لابد ما هم در عراق لشكركشي نظامي كرده ايم با فرستادن عده‌اي ...!

خواهشاً يكم عرايض بنده رو سطحي پاسخ نده. هرچند كه ارزشي بيشتر از اين نداشته باشه عرايضم.

وقتي درمورد ورود نيروي زميني بحث مي‌كنيم، حداقل مسأله‌ي عراق رو عنوان بفرما و يا افغانستان رو.[/quote]

واقعا گاهی اوقات شک میکنم که دارم با مصطفی بای صحبت میکنم !

به این سوال اساسی پاسخ بده تا هم منظور من برات روشن بشه و هم خودت از این جملاتی که گفتی نتیجه حاصل کنی ... ؛

واقعا غرب قصد اشغال لیبی رو داشت یا اصلا قرار بر این کار بود ؟! یااینکه مخالفان باید کار دیکتاتور تنها مانده رو تمام میکردن ؟!!


بدیهیه که ارتش از هم پاشیده شده لیبی (و نصفه نیمه منسجم مانده پایتخت و حامیان قذافی) بسیاری از تجهزات خودش رو در حین ارسال به سایر شهر ها که از دیکتاتور جداشده بودند توسط حملات هوایی ناتو از دست دادند ، حمایت اطلاعاتی دقیق اعم از تجهیزات الکترونیک ارتباطی ، پهبادها ، ماهواره ها ، و فرماندهی و کنترل نیروهای مخصوص عامل اصلی نتیجه بخش بودن عملیات نیروهای مردمی در زمین بود ! ضمن اینکه هدفم از گذاشتن اون متن مشخص کردن این قضیه بود که الزاما نیروهای مخصوص انگلیسی و آمریکایی عامل اصلی این امر نبودند بلکه ارتشهای عرب به طور مستقیم دخالت داشتند .
نکته بسیار مهمی که وجود داره این هست که این تجهیزات مورد نظر شما "تانک و نفربر" نیازی به رویارویی کلاسیک ندارند ! بلکه آمریکا هم دربرخورد بااونها از نیروهای مخصوص و تیم های ضدتانک استفاده میکنه ، پوشش هوایی ناتو برای تمامی این مقاصد کافی بود ، مگر قرار بود لیبی رو اشغال کنند یا بلیتزکریگ انجام بدن که به تانک و نفر بر احتیاج باشه ؟! پس از انهدام توان تحرک ارتش قذافی و نیروی هواییش و از هم پاشیده شدن ارتش دیگه این جنگ منظم و کلاسیک نیست که نیازی به تانک باشه ، با توجه به همین مسایل هست که به نتیجه رسیدن جنگ لیبی حدود 6 ماهی به طول انجامید ...
یه نگاهی به ویدیوی موجود دراین لینک بندازید ... ؛

[url="http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/africaandindianocean/libya/libya-video/8695936/British-Apache-helicopters-strike-Libya-targets.html"]http://www.telegraph...ya-targets.html[/url]


[quote]انصافاً پيشرفته‌تر از سام 7 و استينگر به ذهنت نرسيد بزرگوار؟
....
[/quote]

اولا افغانها ذاتا جنگجو هستند و مسئله افغانستان جغرافیای جنگ در اونجا متفاوت هست ..

برای یافتن قسمتی از پاسخهاتون به همون لینک فوق رجوع کنین ،

اما برای کلیت موضوع ، من نمیفهمم که منظور شما چی هست ! احتمالا سرسری گرفتن نوشته های این حقیر موجب شده اینطور تفسیر کنین ، توجه داشته باشین که سوریه تحت فشار سیاسی هست ، بنابراین میزان کشتار و استفاده ازتسلیحات سنگین در مناطق شهری و موقعیت های مردمی که این مخالفان درش پناه گرفتن مسئله ساز هست ..

سوریه لیبی نیست ، تراکم جمعیتی بالایی داره ، ولی همونطور که خدمت شما عرض شد ، بی برنامه گی و بی هدف بودن عملیات زمینی مخالفان در سایه نبود حمایت هوایی اجازه حرکتی به مخالفان نداده ، شاید اگر منطقه پرواز ممنون ایجاد شده بود ، تجهیزات و ذخایر نظامی سوریه منهدم شده بودند ، ارتش از هم پاشیده بود ! و نیروی هوایی امان رو از تحرک ارتش گرفته بود ، الان همین مخالفان مسلح گذاشته بودن دنبال بشار توی کوه و کمر ...


اینجاست که میگم غرب هارت و پورت میکنه ، چرا که اگر کسی بتونه کاری انجام بده شعار نمیده و مستقیم عمل میکنه ، این وسط عامل اصلی عدم موفقیت غرب هزینه ای هست که قدرتهای فرادستی در تقابل با هم دارند به باد میدن ، در حقیقت اگر روسیه و چین نبودند الان بشاری هم وجود نداشت و البته این جنگ هم بسیار خونین و گسترده میشد ، ...



[quote]ارتش صدام هم تا قبل از حمله‌ي ايالات متحده و متحدينش، كاملاً منسجم بود و حتي نمي‌شد تصور كرد كه اينطور ساده از هم فرو بپاشه.[/quote]

ابدا چنین چیزی پذیرفته نیست ...

اگر اینطور بود به هیچ عنوان حمله ای صورت نمیگرفت !! مسئله همون " تصور " هست ...

صدام چهار جنگ با ایران ، کویت و آمریکا پیش از این داشت ، تحریم همه جانبه شده بود بطوری که نفت رو در برابر غذا میدادند 10 سال تحریم قطعه و بازرسی کامل و دقیق از تمامی تجهیزات و امکانات صدا شده بود ، صدام مشروعیت سیاسیش رو از دست داده بود و مردم عملا در نفاق با صدام بودند صدا همون 1991 شکست میخورد و آمریکا از ترس به قدرت رسیدن شیعیان صدام رو حفظ کرد ، ضمن اینکه به صدام ده ها کشور حمله کردند و هیچ همسایه حامی و عمق استراتژیکی برای دفاع نداشت ، تسلیحات عقب مانده ، فاقد قدرت موشکی موثر ، فاقد نیروی هوایی موثر و فاقد فرماندهی عاقلانه بود .............

بگذریم از این بحث ..

[quote]علي اي حال اگه اين موارد، نظر شماست من به شما و نظرت احترام مي‌ذارم و بايد عرض شود كه با هم در برخي موارد اختلاف نظر داريم.[/quote]

از این بحث نظراتمون تصحیح میشه ، به هر حال گفتار شما در من بی اثر نیست و هر قسمتیش که پذیرفتنی باشه نمیشه در مقابلش ایستاد مگر حرف درخوری داشته باشم که بتونه رد کنه یا تصحیح و اگرنه مقبول هست ...



-----------------




اضافه کنم ؛

مسئله "نتیجه" در نحوه دسترسی به اهداف خرد و کلان بازی سوریه رکن اساسی تایین استراتژی برخورد با این ماجرا رو مشخص میکنه ... به عبارت دیگر با این روش"استراتژی" چقدر نتیجه به اهداف مورد نظر نزدیک هست...

ازاین طریق پاسخ هایی در مورد نحوه برخورد کنشگران مختلف در صحنه سوریه قابل مشاهده است ، منتها غرب و شرق در مسئله سوریه به دیالکتیک هم تبدیل شدند .

نکته جدی که در مورد پیش بینی مطرح هست "خطا بودنش هست" که از اصول مدیریت محسوب میشه ، لذا علت اصلی نا مشخص بودن وضعیت طرف های مختلف و شکست فعلی مخالفان در صحنه "درگیری سخت" ناشی از بی برنامگی طرف های "فرا دستی" موجود در این بحران هست ، هر چند که قضیه ختم نشده و باید منتظر صحنه سیاست و بازی های فرهنگی بر روی مردم سوریه بود ، اما این هم موفقیتش بستگی به نحوه تعامل قدرتهای جهانی مثل چین و روسیه بر سرمسئله روسیه با غرب هست ،

سوریه با لیبی اختلاف جمعیتی و جغرافیایی و جغرافیای سیاسی داره ، لیبی یک فرهنگ تقریبا واحد و چند قوم هست ، اما سوریه چند فرهنگ چند دین و دهها قوم هست ، و تراکم جمعیتی بسیاربالاست که نتیجه بخش بودن خروجی هر حرکتی در سوریه رو دچار تردید میکنه ، شاید از طرفی دیگر افزایش مشکلات درونی کشورهای موجود در ماجرای سوریه مثل مشکلات اقتصادی در آمریکا انتخابات و یا تردید در آینده پادشاهی عربستان ، نگرانی از اکراد ، نگرانی از بحران مجهول الوصف در آینده نزدیک و و... هزاران دلیل دیگه فرصت برای تغییرات سیاسی در منطقه رو آینده ای دیگر موکول خواهد کرد ، شاید ها بسیارند ...
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر واريور عزيز؛
هرچند شما بسياري از موارد رو با اين فرمايش كه «ربطي نداره» خيلي ساده رد فرمودين،
لكن بنده به نظر شما احترام مي‌ذارم.

بالاخره شما هم نظري دارين و محترم.
بنده هم صرفاً نظرم رو عرض كردم و اينكه ربطي به بحث داشت يا نداشت هم ان شاءالله قضاوتش باشه به عهده‌ي دوستان بزرگوار.

-----------------------------------------------------------

درمورد سوريه، باز هم تكرار مي‌كنم!
نقد ما، روي خبر خبرگزاري فارس مبني بر طرح اشغال دمشق توسط نيروي زميني اعراب بود كه علي رغم يكي دوبار تذكر اين مورد، باز شما دارين مي‌زنين تو خط نيروي هوايي و بمباران و چه و چه.

تمامي اين تحليل‌ها، برمي‌گرده به نيروي زميني و ما اساساً ورودي به مقوله‌ي نيروي هوايي نكرديم.

قرار نيست وقتي كه ما درخصوص بحث جنگ زميني تحليلي مي‌خونيم و بعد به نقد اون تحليل مي‌نشينيم، مسئله رو از ديدگاه خود تفسير كنيم و وقتي درمورد پاكستان حرف مي‌زنيم، بگيم پاكستان همسايه‌ي افغانستان است و اما افغانستان ...!

بار ديگه عرض مي‌كنم كه اين بحث، درخصوص طرح اشغال زميني دمشق نه توسط مخالفين مسلح و به قول شما با حمايت هوايي ناتو، بلكه توسط نيروهاي زميني كشورهاي عرب منطقه است.
پس خواهشاً اگه تحليلي در پذيرش يا رد تحليل فوق (كه در صفحه‌ي قبل ذكر شده و لينكش رو هم در بالا خدمت شما ارائه كردم) دارين، اون رو بفرمايين.

-----------------------------------------------------------

بحث ديگر، برمي‌گرده به تسليحات كه جالب اينكه شما مخالف بنده هستين و نظر بنده رو مي‌فرمايين.

بنده هم عرض نكردم كه غرب بايد براي تانك‌هاي روسي، توپ و تانك بياره.
اون عرض، در ارتباط با حمله‌ي زميني بود باز!

عرض بنده اين بود كه از قضا درصورتي كه غرب مي‌خواست مخالفين مسلح با نيروهاي بشار اسد درگيري جدي داشته باشن، به جاي تزريق سلاح سبك و فشنگ، به ايشان تسليحات نيمه سنگين و ضد تانك و ضد زره مي‌داد.

وقتي كه اين مسئله رو از ايشان دريغ مي‌كنه، از نظر من نه ربطي به بي‌برنامگي داره و نه سر درگمي و نه چين و روسيه.

كما اينكه بسيار كوته بينانه‌اس كه فكر كنيم چين و روسيه به خاطر كشوري چون سوريه، حاضر به نبردي تمام عيار با كل دنيا باشن.

از قضا همين به قول شما بي‌برنامگي مخالفين مسلح، نشان از عدم هماهنگي كامل ايشان داره.

امري كه خلاف اون رو در ليبي ديديم و ديديم با هدايت‌هاي پيدا و پنهان افسران ناتو، عملاً مخالفين مسلح به سان ارتشي نيمه منظم دراومده بودن كه در حداقل در حمله به اهداف، تاكتيك و سياست مشخصي داشتن و جالب اينكه هرجا كه ناتو پشت ايشان رو خالي مي‌كرد و به خودشون وامي‌گذاشت، شكست پشت شكست بود كه نصيبشون مي‌شد.

پس همين مسئله‌ي ناهماهنگي مخالفين مسلح سوري نيز خود گوياي بسياري از مسائل هست.

----------------------------------------------------------

كماكان سوال قبلي ام رو تكرار مي‌كنم :

[quote]يكم مسأله رو برام سخت هضم مي‌كنه.
دقيقاً منظور شما از «اين تهديدات هارت و پورت بيخود» چي هست؟
دقيقاً چه كسي داره سوريه رو «تهديد» و يا به قول «شما هارت و پورت بيخود» مي‌كنه؟!

آيا غرب در حتي اين روزها كه عملاً داره يه فاجعه‌ي انساني در حلب رخ مي‌ده، حتي به تهديدي غيرمستقيم هم دست زده؟!! تهديد نظامي و به قول شما هارت و پورت كه بماند.[/quote]

بسيار خوشحال مي‌شم اگه مصاديق اين «هارت و پورت بيخود» رو بفرمايين.

---------------------------------------------------------

اينكه سوريه يه RF-4 تركيه رو زد و تركيه فعلاً اقدامي نكرده از نظر شما معني‌اش لكه دار شدن شرف تركيه‌اس!
حقيقتاً اين تفسير شما بسيار جالب و نابه.

پس با اين وضعيت، از اين پس هر درگيري تو هر مرزي كه رخ بده و ديگري پاسخي نده، مفهومش لكه دار شدن شرف اون كشوره.
با اين وضعيت شرف ما زماني كه 11 ديپلمات ما رو افغانستان به شهادت رسوند حسابي لكه‌دار و پايمال شد!
يا وقتي سرباز ما رو آذربايجان اعدام كرد در مرز!
يا وقتي اماراتي ها به سوي قايق ايراني آتش گشودن!
يا حتي زماني كه عربستان فانتوم‌هاي ما رو ساقط كرد!
شايدم زماني كه ايالات متحده در جنگ 2003 با عراق، به اشتباه خرمشهر و آبادان رو مورد هدف قرار داد!!

فكر نمي‌فرمايين اين تحليل خطي شما، چندان صحيح نباشه؟

اگه تركيه پاسخي مي‌داد اتفاقاً بايد به عقل سياستمداران ترك شك كرد!
كما اينكه وقتي اسرائيل اونطور غيرعاقلانه و از سر غرور، قبل از مهيا شدن براي نبرد به جنوب لبنان حمله كرد (براساس تعريف شما از لكه دار شدن شرف)، مشخص بود كه موفقيتي در پس اين حمله نمي‌تونه داشته باشه.
چرا كه هرچقدر هم كه شما در هوا تسلط داشته باشي، سرنوشت جنگ روي زمين مشخص خواهد شد ...!

تركيه هم اگه مي‌خواست اقدام متقابلي انجام بده، به يه درگيري بيهوده‌ي مرزي منجر مي‌شد كه از قضا ناتو هم چندان دخالتي در اون قضيه نمي‌كرد و در آخر هم پس از يكي دو روز با قطعنامه‌ي شوراي امنيت، آتش بس برقرار مي‌شد.

جنگ و پاسخ نظامي اصلاً به اين سادگي نيست كه شما مي‌فرمايين.

بعد هم مسأله‌ي ارتقاء فانتوم هست كه فكر كنم اساساً شما دچار تعريفي غلط از اين مسئله شدين.
مگه فانتوم‌ها رادارگريز شدن يا ابعادشون تغيير كرده كه ما بگيم متفاوت شده‌ان.

اينكه كارايي فانتوم‌ها بهتر شده شكي درش نيست. ولي ما درخصوص رهگيري فانتوم صحبت كرديم و نه توان جنگي‌اش.
پس بهتره كه در هر بحثي، به مواردي كه بهش اشاره مي‌شه بپردازيم و نه مسائل نامرتبط با اون.
اين رو عرض كردم، چون شما بيش از بنده نسبت به مباحث جانبي و به قول شما بي‌ربط به بحث اصلي، حساسين.

------------------------------------------------------

قطعاً اگه فرض رو بر اين بذاريم كه برنامه‌ي غرب اين هست كه با ايجاد منطقه‌ي پرواز ممنوع و از طريق هوا، مخالفين مسلح رو ساقط كنه و ايشان رو به قدرت برسونه، فرمايشات شما درخصوص بازتعريف جنگ مي‌تونه درست باشه؛ مثل نمونه‌اي كه در ليبي ديديم.

اما برداشت بنده از اين قضيه متفاوته و اتفاقاً آزادسازي يك كشور توسط ارتش‌هاي بيگانه، خود نوعي مشروعيت بخشي به دموكراسي هست.

في‌المثل وضعيت اوگاندا رو در نظر بگيرين و ببينين ايدي امين چطور ساقط شد.
يا پل پوت در كامبوج. يا حتي صدام حسين در عراق. يا حتي افغانستان و سقوط حكومت طالبان.

پس بهتره كه مسئله رو فقط با يك پاسخ مواجه نسازيم و نگيم كه اگه نظام توسط مردمش ساقط شد، سقوطش مشروعيت داره و اگه غير اين باشه، خير.

كما اينكه حتي اگه ارتش آزاديبخش ليبي توسط جامعه‌ي جهاني هم تشكيل مي‌شد، باز ملت ليبي ممنون غربي‌ها مي‌بودن.

مسئله در چگونگي مشروعيت بخشي به اين تهاجم هست.
يعني اين پذيرش از سوي ملت‌ اون كشور بوجود بياد كه راهي براي نجاتشون از دست حكومت نيست، جز مداخله‌ي خارجي.

در اون شرايط، با جان و دل اين اشغال رو خواهند پذيرفت.
كما اينكه مردم فرانسه و ايتاليا و هلند و دانمارك و بلژيك و امثالهم، هيچ‌يك مخالف اشغال كشورشون توسط غربي‌ها نبودن كه هيچ، تنها راه نجاتشون از دست آلمان نازي و يا حكومت‌هاي فاشيستي‌شون رو در همين اشغال خارجي مي‌دونستن.
البته اميدوارم نفرمايين كه اون‌ها اشغال شده بودن، چرا كه در هر كدوم از اين كشورها، حكومتي از بين ملت خودشون بوجود اومده بود كه صرفاً تبعيت داشت از نازي‌ها.

اين رو هم گفتم كه نفرمايين چه ارتباطي به بحث داره.
بعضي از بي‌ارتباطي‌ها رو اگه اندكي تأمل فرموده و مجدد بحث رو مطالعه بفرمايين، به سهولت مشخص مي‌شه.

--------------------------------------------------------

و اما ارتش عراق؛
من نفهميدم انسجام اين ارتش چه ارتباطي به جنگ‌هاي قبلي‌اش داشت.
چيزي كه مسلمه اينه كه ارتش عراق پس از سركوب وحشيانه‌ي انتفاضه شعبانيه در سال 91، تا سال 2003 هيچگونه انشقاقي درش بوجود نيومد و كماكان اقتدار داخلي اش رو حفظ كرد و صرفاً زماني از هم پاشيد كه شاهد شكستش در جنگ 2003 با ايالات متحده و متحدانش بود.

ما اينجا بحث نكرديم كه ارتش عراق چي داشت و چي نداشت.
كما اينكه مقايسه‌ي تجهيزات ارتش سوريه هم با غرب، بسان قياس تفنگ پلاستيكي با آبرامز هست.

ما بحث‌مون درخصوص يكپارچگي و يا انشقاق و فروپاشي درون ارتش (و به قول شما كودتا) بود و چگونگي تحقق‌ اون.

كما اينكه ارتش صربستان هم از انشقاق رنج نمي‌برد. ولي حمله‌ي ناتو به ايشان انجام گرفت.
اساساً اين تحليل كه حمله زماني انجام مي‌گيره كه انشقاق و چند دستگي در ارتش رخ بده، از اون دست تحليل‌هاي خطيه كه براش هزاران مثال نقض هست.

و با همين تحليل، ما هم نيازي به تسليحات نداريم و صرفاً بايد ارتش و سپاه‌مون رو يكدست و همدل كنيم تا به قول شما «به هيچ عنوان حمله‌اي صورت» نگيره.

البته مي‌دونم كه منظورتون اين نبود و منظور ديگري داشتين.
ولي فكر نكنم درست منظورتون رو بيان فرموده باشين.

-------------------------------------------------------

در پايان هم بايد عرض كنم كه قطعاً بنده هم از فرمايشات شما، بسيار بيشتر استفاده كرده و باهاش دانش ناقص خودم رو تكميل و اصلاح مي‌كنم.

درخصوص نتيجه گيري هم بهتره ما نتيجه‌اي همه جانبه رو مدنظر قرار بديم.

در علم اقتصاد، مفهوم سرمايه گذاري اين نيست كه چقدر هزينه كردي. اين هست كه در ازاي اين هزينه، چه منافعي رو كسب كردي.
بسته به نوع و زمان منفعت كسب شده، شما مي‌توني سرمايه گذاري‌ات رو در طبقات مختلف طبقه بندي كني.

سرمايه گذاري جهاني هم چيزي جز اين نيست.
گاهي شما ميلياردها دلار خرج مي‌كني و در آخر به اندك چيزي نمي‌رسي، گاهي هم بذري رو نكاشته و تنها با سياست، خوشه خوشه درو خواهي كرد.

========================================

برادر hightech_speed عزيز؛

خوشحال مي‌شم كه اين بحثي كه فرمودين رو ادامه بديم.

بنده در Pm منتظر شما هستم.
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بار ديگه عرض مي‌كنم كه اين بحث، درخصوص طرح اشغال زميني دمشق نه توسط مخالفين مسلح و به قول شما با حمايت هوايي ناتو، بلكه توسط نيروهاي زميني كشورهاي عرب منطقه است. [/quote]
درست ولی یک سوال دارم : کدام کشورهای عربی قرار است در این حمله ها شرکت کنند؟ چون موضوع به کل متفاوت خواهد بود در هر مورد به دلیل داشتن تجهیزات متفاوت !
مثلا عربستان تمرکزش روی نیروی هوایی هست تا نیروی زمین ، از اون طرف مصر بیشتر تمرکزش روی نیروی زمینی و تانک و نفربره و الی ماشاالله!(فعلا دارم روی این نیروها مطالعه می کنم و چیزهای خوبی یادگرفتم و میتونم جفت پا بیام وسط بحث!)
------------

[quote] عرض بنده اين بود كه از قضا درصورتي كه غرب مي‌خواست مخالفين مسلح با نيروهاي بشار اسد درگيري جدي داشته باشن، به جاي تزريق سلاح سبك و فشنگ، به ايشان تسليحات نيمه سنگين و ضد تانك و ضد زره مي‌داد. [/quote]



البته تصاویری که از تجهیزات مخالفین منتشر شده ، همچین زیادم سلاح سبک نیست! و انواع و اقسام تجهیزاتی که گروه های [b]شبه نظامی[/b] بهش نیاز دارند داخلش موجوده !


[quote] كما اينكه بسيار كوته بينانه‌اس كه فكر كنيم چين و روسيه به خاطر كشوري چون سوريه، حاضر به نبردي تمام عيار با كل دنيا باشن. [/quote]

کوته فکری نیست به قول شما ! آیا کسی فکر می کرد جنگ جهانی با تصرف 1 کشور به وقوع بپیونده؟ یا اینکه از قبل دنبال بهانه ای برای نبرد بودند؟
چین رو از نظر من کاملا به ضررش هست که وارد جنگ بشه ! ولی روسیه [b]امکان [/b]داره ، چون اگه سوریه هم سقوط کنه ، یکی دیگه از متحدینش (که از نظر ژئوپولتیک هم براش مهمه!) می پره و معلوم نیست حکومت آینده بخواد با روسیه همکاری کنه و اگه چنین جنگی رخ بده فکر نکنم بشه اسمش رو جنگ گذاشت بلکه احتمالا در حد پیکار خواهد بود ! یعنی چند حمله کوتاه ولی به مراکز حساس طرف مقابل!
البته این روس ها قبلا هم نشون دادند که پتانسیل خوبی برای لت و پار کردن خودشون و بقیه دارند !


[quote]
اينكه سوريه يه RF-4 تركيه رو زد و تركيه فعلاً اقدامي نكرده از نظر شما معني‌اش لكه دار شدن شرف تركيه‌اس!
حقيقتاً اين تفسير شما بسيار جالب و نابه.

پس با اين وضعيت، از اين پس هر درگيري تو هر مرزي كه رخ بده و ديگري پاسخي نده، مفهومش لكه دار شدن شرف اون كشوره.
با اين وضعيت شرف ما زماني كه 11 ديپلمات ما رو افغانستان به شهادت رسوند حسابي لكه‌دار و پايمال شد!
يا وقتي سرباز ما رو آذربايجان اعدام كرد در مرز!
يا وقتي اماراتي ها به سوي قايق ايراني آتش گشودن!
يا حتي زماني كه عربستان فانتوم‌هاي ما رو ساقط كرد!
شايدم زماني كه ايالات متحده در جنگ 2003 با عراق، به اشتباه خرمشهر و آبادان رو مورد هدف قرار داد!!

فكر نمي‌فرمايين اين تحليل خطي شما، چندان صحيح نباشه؟ [/quote]

مشکل این بود که آقای اردوغان و زیر دستاش هزار جور هارت و پورت کردند که آره ما می زنیم چیکار می کنیم و ........ (+ مردمشون توی فروم های دیگه و رسانه هاشون )!
و آخر دست وقتی فهمید ناتو براش کاری نمی کنه ، رفت تو لاک ! پس اینطوری میشه که شرفش میره ! ...........


[quote]
بعد هم مسأله‌ي ارتقاء فانتوم هست كه فكر كنم اساساً شما دچار تعريفي غلط از اين مسئله شدين.
مگه فانتوم‌ها رادارگريز شدن يا ابعادشون تغيير كرده كه ما بگيم متفاوت شده‌ان.

اينكه كارايي فانتوم‌ها بهتر شده شكي درش نيست. ولي ما درخصوص رهگيري فانتوم صحبت كرديم و نه توان جنگي‌اش.
پس بهتره كه در هر بحثي، به مواردي كه بهش اشاره مي‌شه بپردازيم و نه مسائل نامرتبط با اون.
اين رو عرض كردم، چون شما بيش از بنده نسبت به مباحث جانبي و به قول شما بي‌ربط به بحث اصلي، حساسين. [/quote]

نخیر فانتوم رادار گریز نشده ولی قابلیت های بسیار زیادی پیدا کرده ! اگه اینطوره که اف 16 هم اصلش ماله 30 سال و اندی پیشه ! ولی آیا اف 16 اون زمان با اف 16 الان یکیه ؟ آیا قدرت مانورش و قدرت آتش اف 16 اون سال ها با الان یکیه ؟ نمونه دیگه آپاچی ! آپاچی هم با کلی به روز کردند شده این !

حالا از خود هواپیما که صرف نظر کنیم ، مانور های مشترک ، آموزش خلبانان ، مانور مخصوص آمریکا و متحدان RED FLAG ! این ها کلی قابلیت رزمی خلبان رو زیاد می کنه ولی وقتی یک سامانه پدافندی خوب مثل مصباح 1 (یا پانتسیر ! فرقی نداره) میاند و با سر جمع 2-3 ثانیه شلیک ، یک جت رو غرق و دیگری رو زخمی می کنند ، نشان از بالاتر رفتن توان پدافندی نیست ؟!


[quote]
قطعاً اگه فرض رو بر اين بذاريم كه برنامه‌ي غرب اين هست كه با ايجاد منطقه‌ي پرواز ممنوع و از طريق هوا، مخالفين مسلح رو ساقط كنه و ايشان رو به قدرت برسونه، فرمايشات شما درخصوص بازتعريف جنگ مي‌تونه درست باشه؛ مثل نمونه‌اي كه در ليبي ديديم.

اما برداشت بنده از اين قضيه متفاوته و اتفاقاً آزادسازي يك كشور توسط ارتش‌هاي بيگانه، خود نوعي مشروعيت بخشي به دموكراسي هست.

في‌المثل وضعيت اوگاندا رو در نظر بگيرين و ببينين ايدي امين چطور ساقط شد.
يا پل پوت در كامبوج. يا حتي صدام حسين در عراق. يا حتي افغانستان و سقوط حكومت طالبان.

پس بهتره كه مسئله رو فقط با يك پاسخ مواجه نسازيم و نگيم كه اگه نظام توسط مردمش ساقط شد، سقوطش مشروعيت داره و اگه غير اين باشه، خير.

كما اينكه حتي اگه ارتش آزاديبخش ليبي توسط جامعه‌ي جهاني هم تشكيل مي‌شد، باز ملت ليبي ممنون غربي‌ها مي‌بودن.

مسئله در چگونگي مشروعيت بخشي به اين تهاجم هست.
يعني اين پذيرش از سوي ملت‌ اون كشور بوجود بياد كه راهي براي نجاتشون از دست حكومت نيست، جز مداخله‌ي خارجي. [/quote]

این مداخله ها به اسم آزادسازی بود و نه واقعا آزادسازی ! بله صدام مرد و رفت ! مردمشون هم خوشحال شدند ولی بعدش چی شد؟! جز اینکه 650 هزار عراقی کشته شدند ! زیرساخت هاشون از هم پاشید ! اما 1 سوال دارم ، اگر مردم خودشون جنگیده بودند و صدام رو انداخته بودند بیرون بسی بهتر نبود؟ یا اگر مردم همراه با صدام می جنگیدند و نمی گذاشتند عراق اشغال بشه و این 650 هزار کشته رو میدادند و مانع از نفوذ آمریکایی ها می شدند و بعد صدام رو خودشون ساقط می کردند بهتر نبود؟ گاهی اوقات مشروعیت هایی در بازه زمانی ایجاد میشه و بعد مردم می گویند : چه غلطی کردیم !


[quote]
و اما ارتش عراق؛
من نفهميدم انسجام اين ارتش چه ارتباطي به جنگ‌هاي قبلي‌اش داشت.
چيزي كه مسلمه اينه كه ارتش عراق پس از سركوب وحشيانه‌ي انتفاضه شعبانيه در سال 91، تا سال 2003 هيچگونه انشقاقي درش بوجود نيومد و كماكان اقتدار داخلي اش رو حفظ كرد و صرفاً زماني از هم پاشيد كه شاهد شكستش در جنگ 2003 با ايالات متحده و متحدانش بود.

ما اينجا بحث نكرديم كه ارتش عراق چي داشت و چي نداشت.
كما اينكه مقايسه‌ي تجهيزات ارتش سوريه هم با غرب، بسان قياس تفنگ پلاستيكي با آبرامز هست.

ما بحث‌مون درخصوص يكپارچگي و يا انشقاق و فروپاشي درون ارتش (و به قول شما كودتا) بود و چگونگي تحقق‌ اون.

كما اينكه ارتش صربستان هم از انشقاق رنج نمي‌برد. ولي حمله‌ي ناتو به ايشان انجام گرفت.
اساساً اين تحليل كه حمله زماني انجام مي‌گيره كه انشقاق و چند دستگي در ارتش رخ بده، از اون دست تحليل‌هاي خطيه كه براش هزاران مثال نقض هست. [/quote]

مهم این بود که در جنگ های خلیج فارس ، ارتش عراق به کلی تضعیف شده بود و آمادگیش زمان جنگ با ایران رو نداشت ! مشکل دیگه هم فرماندهی بسیار ضعیف عراق در جنگ با آمریکا بود به طوریکه وقتی ارتباطاتشون قطع شد ، مناطق جداگانه ، اونطور که باید عمل نکردند ! و اسمش هرچه می خواهد باشد ولی انسجام ارتش عراق ، انسجام زمان جنگ با ایران نبود !
در ضمن حمله زمانی رخ میدهد که یا شکافی بین مردم وجود داشته باشد ! یا بین مردم و حکومت ! تا پشتوانه اصلی مدافعان جنگ یعنی مردم از بین برود ! ما ارتش از هم پاشیده ای داشتیم ولی مردم به مقابله پرداختند و نگذاشتند ذره ای از خاکمون رو عراق ازمون جدا کنه !

در مورد ارتش و سپاه هم وقتی فرماندهانشون یکی هستند و در ستاد مشترک کل قوا ! تصمیم گیری ها انجام میشه هیچ تفاوتی بین این دو نیرو که نیست هیچ ! مزایای بسیاری هم داره که ربطی به این موضوع اینجا نداره !



[quote] [/quote]
[quote]
در علم اقتصاد، مفهوم سرمايه گذاري اين نيست كه چقدر هزينه كردي. اين هست كه در ازاي اين هزينه، چه منافعي رو كسب كردي.
بسته به نوع و زمان منفعت كسب شده، شما مي‌توني سرمايه گذاري‌ات رو در طبقات مختلف طبقه بندي كني.

سرمايه گذاري جهاني هم چيزي جز اين نيست.
گاهي شما ميلياردها دلار خرج مي‌كني و در آخر به اندك چيزي نمي‌رسي، گاهي هم بذري رو نكاشته و تنها با سياست، خوشه خوشه درو خواهي كرد. [/quote]

البته نمیشه بذری رو نکاشته و فقط با سیاست خوشه خوشه درو کنی ! قبلا باید جا پای سیاسی خودت رو محکم کرده باشی تا با سیاست چیزی به دست بیاری!


[b]اضافات :[/b]
درسته که ناتو نیرو هوایی قدرتمندی داره ولی سوریه هم تفنگ پلاستیکی نیست و فقط 4000 توپ ضد هوایی و کلی موشک ضد هوایی داره ! و یکی از پدافند های خوب منطقه رو داره !
پس ایجاد منطقه پرواز ممنوع به همین راحتی ها هم نیست برای سوریه !!

اسد رو هم با اوگاندا و کامبوج و ......... که من تاحالا اسمشون رو هم نشنیدم ، یکی ندونید!

شما هم قضیه اون طرف شده که از ترس اینکه از 1 طرف پشب بام نیفته ، اونقدر عقب رفت تا از اون طرف پشب بام با پس مغزش خورد زمین !

شما از کجا می گویید هرچه دولت اسد گفت دروغ است و هر چه اونوری ها گفتند حقیقت؟
همین IFF سوریه می تونه کمک شایانی به درگیری های دیگه علیه سوریه بکنه در نیروی هوایی!!!

در مورد مخالفین هم کلا به خاطر جوگیر بودنشون خریت های زیادی می کنند و موضوع این نیست که چه کسی حمایتشون می کنه !

..........
تا بعد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b][color=#0000ff]هشدار کردهاي ترکيه به اردوغان[/color][/b]

رئیس حزب صلح و دموکراسی ترکیه به رجب طیب اردوغان درباره دخالت نظامی در سوریه به بهانه مقابله با کردها، هشدار داد.

به گزارش شبکه خبری العالم، «صلاح الدین دمیرتاش»، رئیس حزب صلح و دموکراسی ترکیه در مراسم افطاری در جنوب شرق این کشور، با انتقاد از سیاست های رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه خطاب به وی گفت: وقتی از کردهای سوریه سخن می گویی، باید مراقب باشی که بشکه باروتی که بر روی آن قرار داری، منفجر نشود.

وی خطاب به نخست وزیر ترکیه تأکید کرد: 20 میلیون نفر کُرد در ترکیه زندگی می کنند. کردها قومی بی یاور نیستند.

دمیرتاش تصریح کرد: اردوغان از کردها بیزار است. او سیاستی نژاد پرستانه درباره آن ها در پیش گرفته است. اردوغان هیچ گونه آزادی برای کردها قائل نیست.

رئیس حزب صلح و دمکراسی ترکیه اظهار داشت: اردوغان با گرایش قومی در صدد دخالت در سوریه است. او اکنون در باتلاق خاورمیانه گیر افتاده است و نه راه پس دارد و نه راه پیش.

دمیرتاش درباره تهدیدهای اخیر اردوغان درباره اقدام نظامی در سوریه نیز گفت: اردوغان اگر وارد سوریه شود، راه خروجی از آن نخواهد داشت و منطقه به دریای خون تبدیل خواهد شد.

اردوغان همسو با سیاست های رژیم صهیونیستی، غرب و رژیم های عرب حوزه خلیج فارس سوریه را به دخالت نظامی و ایجاد منطقه حائل در شمال آن تهدید کرد.

لینک
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100818686451

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
استاد مصطفی بای عزیز ... ؛


[u]"" هرچند شما بسياري از موارد رو با اين فرمايش كه «ربطي نداره» خيلي ساده رد فرمودين،
لكن بنده به نظر شما احترام مي‌ذارم. ""[/u]

اینطوری نیست که بنده با گفتن " ربطی ندارد " نوشته های شما رو رد کرده باشم ، عرض کردم نمیتوانم ارتباطی بین این گذاره ها برقرار کنم که ناشی از کم فهمی بنده است و بر عهده شماست اگر حوصله داشته باشید بیشتر توضیح بفرمایید ..


[u]"" درمورد سوريه، باز هم تكرار مي‌كنم!
نقد ما، روي خبر خبرگزاري فارس مبني بر طرح اشغال دمشق توسط نيروي زميني اعراب بود كه علي رغم يكي دوبار تذكر اين مورد، باز شما دارين مي‌زنين تو خط نيروي هوايي و بمباران و چه و چه.
""[/u]

فکر کنم شما اصلا نمیخواهید روی جواب من فکر کنید ، و همون ابتدا وقتی مقصودتون رو در گفته ها یافت نمیکنین باقیش رو هم نمیبینید !
باز هم عرض کردم به خدمتت ، حمله از هر نوعی که باشه فراتر از اون چیزی که خدمت شما گفتم نیست ... ضمن اینکه تمام متن مشرق به نقل از فارس و نگاه کنین اینطور گفته نشده که ارتشهای عربی با تانک و نفربر به سمت کاخ ریاست جمهوری بشار حمله ور خواهند شد (هر چند که به نظر من بعید نیست !) لینکی هم خدمت شما تقدیم شد از نحوه دخالت نیروهای ویژه قطری در لیبی ، که نشان از دخالت مستقیم ارتش این کشور در لیبی دارد ... ؛


[left]Qatari special forces are reported to have provided infantry training to Libyan fighters in the western Nafusa mountains and in eastern Libya. Qatar's military even brought Libyan rebels back to Doha for exercises. And in the final assault on Gaddafi's Bab al-Aziziya compound in Tripoli in late August, Qatari special forces were seen on the frontline. Qatar also gave $400m to the rebels, helped them export oil from Benghazi and set up a TV station in Doha[/left]
[left].[/left]
[url="http://www.guardian.co.uk/world/2011/oct/26/qatar-troops-libya-rebels-support"]http://www.guardian....-rebels-support[/url]

باز هم بنده تکرار میکنم ، ارتشهای عربی نیازی به دخالت مستقیم ندارند بلکه نیروهاشون که "عرب " هستند ، تیم هایی تشکیل میدن و یا کمک هوایی کار سوریه یک سره میشه والسلام ... شما این جنگ رو خیلی بزرگ تصور میکنید ...
البته به این توجه کن که در صورت شکست سنگین حملات هوایی و نیروهای " پیش رو " به اون شکلی که خدمتت عرض شد، این جنگ چه سرنوشتی میتونه داشته باشه ؟!

حالا یه خیط بکش دور تمام حرفهایی که قبلا در مورد نحوه حمله به سوریه زدم و با توجه به سوال فوق " اقدامات آمریکا و متحدان در برخورد با مسئله سوریه در صورت شکست حمله اولیه و از کنترل خارج شدن سوریه چی هست ؟! "


طبیعیه که مشرق به نقل از فارس ، فارس به نقل از منبع نا معلوم الحال فرانسوی ؛ جواب کاملا درستی به قضیه میده ، حمله برق آسا برای کوتاه کردن زمان جنگ در سریعترین زمان ممکن ، تا زمان از دست نرود و سازمان ملل بتونه جلوی اقدام متقابل حامیان بشار رو بگیره ، .....


جمع بندی این تفاسیر میشه استراتژی Second hand یا دست دوم ... ؛ یعنی در صورت در هم کوبیده نشدن توان مقاومت دشمن با مشت اول مشت دوم کار رو تموم کنه ، این استراتژی از بدیهیات هر گونه حمله ای هست ....

" پس نمیشه گفت که الزاما حمله کشورهای عربی کار عجیب و غیر ممکن یا دروغینی هست و ممکن نیست " یا خیالپردازی فارس بوده ، با توجه به امکانات آمریکا در اون منطقه ، چنین کاری فقط از اسراییل و ترکیه بر میاد ، که محدودیت های سیاسی و فرهنگی خودشون رو دارند و به تنهایی نمیتونند عمل کنند ، بنابراین دخالت اعراب به هیچ عنوان خارج از تصور نیست و کاملا پذیرفتنی هست ، عمده عملیات نیروهای ویژه در حمایت هوایی وبا هلیبرن در نقاط خاص صورت میگیره ، در مورد توپ و تانک هم خدمتتون عرض خواهم کرد.....


اگر نظر بنده اشتباه یا سخیف میپندارید ، توصیف خودتون از وضعیت رو بدین من بدیده منت قبول خواهم کرد ...
پس برای بار آخر ؛ من جنگ زمینی رو همون عملیات نیروهای مخصوص برای تصرف شهرها و جاده ها و مکانهای خاص میدونم ، باقی کار رو نیروی هوایی انجام خواهد داد و کافیه بدین منظور تنها 30 درصد نیروهای ویژه کشورهای عربی بعلاوه ترکیه و اسراییل جمع بشن ! تا نیروی هوایی وارد عمل نشه اصلا نباید صحبتی از نیروی زمینی بشه و نمیدونم تاکید شما بر اینکه اگر مشرق به نقل از فارس گفته نیروهای کشورهای فلان قصد حمله داشتند الزاما باید حمله اول زمینی باشه و منظورش قطعا این هست ؟! طبیعیه که شما اینطور فکر نمیکنین ...



------------


[u]"" عرض بنده اين بود كه از قضا درصورتي كه غرب مي‌خواست مخالفين مسلح با نيروهاي بشار اسد درگيري جدي داشته باشن، به جاي تزريق سلاح سبك و فشنگ، به ايشان تسليحات نيمه سنگين و ضد تانك و ضد زره مي‌داد.""[/u]

بابا بی خیال !!

خنده دار ترینش انهدام میگ 21 توی آشیانه با موشک ضد تانک بود ! کم نیست تصاویر چنین تسلیحاتی ، پس .... ؛

[u]"وقتي كه اين مسئله رو از ايشان دريغ مي‌كنه، از نظر من نه ربطي به بي‌برنامگي داره و نه سر درگمي و نه چين و روسيه."[/u]


برای گذاره فوق دلیلی دیگر بیابید ...

[u]""كما اينكه بسيار كوته بينانه‌اس كه فكر كنيم چين و روسيه به خاطر كشوري چون سوريه، حاضر به نبردي تمام عيار با كل دنيا باشن.""[/u]

کسی هم چنین فکری نکرده ! حتی خود بشار ...

لیکن وقتی اهرم های بسیار مناسب تری برای این کار هست چه لزومی به درگیری تمام عیار ، اما این پارامتر در محاسبه جزو احتمالات هست ، به هر حال همانطور که برای غرب جنگ نیابتی ممکن هست برای روسها هم ممکنه ! نیست ؟!

[u]"" از قضا همين به قول شما بي‌برنامگي مخالفين مسلح، نشان از عدم هماهنگي كامل ايشان داره.

امري كه خلاف اون رو در ليبي ديديم و ديديم با هدايت‌هاي پيدا و پنهان افسران ناتو، عملاً مخالفين مسلح به سان ارتشي نيمه منظم دراومده بودن كه در حداقل در حمله به اهداف، تاكتيك و سياست مشخصي داشتن و جالب اينكه هرجا كه ناتو پشت ايشان رو خالي مي‌كرد و به خودشون وامي‌گذاشت، شكست پشت شكست بود كه نصيبشون مي‌شد.

پس همين مسئله‌ي ناهماهنگي مخالفين مسلح سوري نيز خود گوياي بسياري از مسائل هست ""[/u]

من این مقوله رو ربط میدم به مسئله رسانه و مشکلات داخلی این کشورها ، که باعث عدم هماهنگیشون شده ، ضمن اینکه غرب به شدت نگران روسیه و چین هست ...
بهتر بگم اینکه ، روسیه و چین میتونند سوریه رو ببازند اما ممکنه بجاش روی جایگزین دیگری سرمایه گذاری اساسی بکنند و نا محتمل نیست که ایران باشه ، کما اینکه آمریکا همکاری این دو کشور رو در سایر مسایل جهانی میخواد و شدیدا به این امر محتاج هست که روسها در هر قطع نامه دیگری بازی در نیارند ، پس اگر هدف غرب بلند تر از سوریه باشه باید کمی محتاطانه تر مهره هاش رو جابجا کنه طوری که روسیه و چین اونقدری نگران نشوند که واکنش های نامعقول نشون بدن ، الزاما این واکنش ها البته سیاسی و اقتصادی هست /.

""
[quote]


[u]يكم مسأله رو برام سخت هضم مي‌كنه.
دقيقاً منظور شما از «اين تهديدات هارت و پورت بيخود» چي هست؟
دقيقاً چه كسي داره سوريه رو «تهديد» و يا به قول «شما هارت و پورت بيخود» مي‌كنه؟!

آيا غرب در حتي اين روزها كه عملاً داره يه فاجعه‌ي انساني در حلب رخ مي‌ده، حتي به تهديدي غيرمستقيم هم دست زده؟!! تهديد نظامي و به قول شما هارت و پورت كه بماند.[/u]
[/quote]

[u]بسيار خوشحال مي‌شم اگه مصاديق اين «هارت و پورت بيخود» رو بفرمايين. ""[/u]




مسئله فشار بر سوریه است ...

عرض کردم خدمتت ، اگر کسی بتونه کاری رو انجام بده ، میده ...

یه ضرب المثل جالبی هست ... ؛

یه بار گفتی قبول کردم .
دو بار گفتی شک کردم .
قسم خوردی ، مطمئن شدم که دروغ میگی ! ...

سوریه حرکتی رو انجام داد ، در قبال اعتراضاتی که اساسا از ابتدا خشونت آمیز بودند ، غرب چندین بار تهدید کرد و هر بار هم هیچ کاری انجام نداد ، شاید عامل اصلی بقول شما فاجعه انسانی همین باشه ، ...

-----
هرچند که بعید نیست قصد به کشتن دادن این معارضان رو برای اهداف بلند مدت داشته باشند ، که اگر خاطرتون باشه گفتم به جهت ریشه دار کردن خشونت هست یا بقولی عقده ای کردن گروه ها ازهم ...

---------

[u]"" اينكه سوريه يه RF-4 تركيه رو زد و تركيه فعلاً اقدامي نكرده از نظر شما معني‌اش لكه دار شدن شرف تركيه‌اس!
حقيقتاً اين تفسير شما بسيار جالب و نابه. ""[/u]

البته تفسیر من نیست ! برید پاک دیفنس ، ترک ... و ...و ... و انواع فورام هایی که ترک ها حضور دارند ببینید این نظر رو کی میگه !

[u]"" پس با اين وضعيت، از اين پس هر درگيري تو هر مرزي كه رخ بده و ديگري پاسخي نده، مفهومش لكه دار شدن شرف اون كشوره ""[/u]


وقت برای بحث احساسی و بی فایده هدر ندیم بهتره ...

منظور از نگاه مردم اون کشور هست ، بهتر بگم اگر بتونه پاسخ بده خوب میده ، و اگر نتونه نماد ضعف هست و ملتهای دیگر تو سر شون میکوبن ، این تحلیل به اصطلاح خطی رو میتونین با مردم نگاری تشخیص بدین که عنصر اساسی در روش تحلیل فکری توده است ..

[u]"" پس با اين وضعيت، از اين پس هر درگيري تو هر مرزي كه رخ بده و ديگري پاسخي نده، مفهومش لكه دار شدن شرف اون كشوره. ""[/u]
واقعا این نماد ضعف ترکیه نیست ؟! چرا باید بازی ای رو شروع کنند که آخرش به این آبرو ریزی ختم میشه که جرات نمیکنند جمعش کنند و هزار فرصت دست مخالفان سیاسی داخلی و خارجیشون خواهند داد ؟



[u]"" اما برداشت بنده از اين قضيه متفاوته و اتفاقاً آزادسازي يك كشور توسط ارتش‌هاي بيگانه، خود نوعي مشروعيت بخشي به دموكراسي هست.""[/u]

قبول دارم !

اما به شرطی که این امر بصورت دمکراتیک اتفاق بیفته و نتیجه یک دمکراسی مطابق با تفکر اون مردم باشه ، پیش نیاز چنین امری مقبول بودن این جنگ در نزد همه گروه ها و احزاب و اشخاص اون کشور هست ، نه خواست بیگانگان ...

در حالی که مخالفان هنوز توافق درونی ندارند ،و حتی با توصیه هایی که بهشون شده یک دولت موازی تشکیل ندادند یا رهبری و یا شورای متحدی اتخاذ نکردن و جنگ برای حذف بشار رو به رای نگذاشتن که ببینند که حداقل 60 درصد مردم این کشور موافقند یا مخالف !! ...

بله ! هابرماس هم مسئله دمکراسی در آمریکا مردود دونسته و وجودش رو رد کرده ! حالا هر کی قدرت داره حمله کنه به آمریکا ...


در این جور موارد مسئله اصلی "سمت و سو و تنظیمات قدرت " هست ، هر حرکتی منوط به بکار گیری قدرت هست و این قدرت زمانی که از میان مردم قابل اخذ باشه نیازی به تهاجم خارجی نیست ، و زمانی هم که چنین چیزی ممکن نباشه ، همیشه جای تردید هست وهیچ وقت این حمله مشروعیت پیدا نمیکنه ، بلکه نوعی تحمیل هست و نتیجه رو هم همون قدرتی تایین میکنه که از فاکتور حمله بهره گیری کرده و نتیجه رو در اختیار داره ...

پس مسئله اساسی " قدرت " هست .. زمانی که این قدرت در اختیار موجودیتی " مشروع " برای اعمال اون قرار بگیره صحبت از بکارگیریش صحیح هست ، نه اینکه عربستان مرتجع و اعراب دیکتاتور ، آمریکای بورژوا-دمکرات و سایر فاشیست هایی مثل روسیه و چین و تئوکرات هایی مثل ایران یا حتی اسراییل !! بخوان این مشروعیت رو برای خودشون و یا تفکرشون به تنهایی حق بدانند و بهره بگیرند ، هر چند که درحال حاضر دو مجموعه از بورژوا-دمکرات های غربی و فاشیسم چین و روسیه به تنهایی در شورای امنیت تصمیم میگیرند و عمل میکنند ! و اسمش هم میزارند دمکراسی ، حالا اگر مردم کشوری فاشیسم بخواهند باید کی رو ببینند ؟! ...

[u]"" اين رو هم گفتم كه نفرمايين چه ارتباطي به بحث داره.
بعضي از بي‌ارتباطي‌ها رو اگه اندكي تأمل فرموده و مجدد بحث رو مطالعه بفرمايين، به سهولت مشخص مي‌شه.""[/u]

تمام بحثهایی که میکنید معقول هست الا این پیش داوری های زننده ...

[u]"" و اما ارتش عراق؛
من نفهميدم انسجام اين ارتش چه ارتباطي به جنگ‌هاي قبلي‌اش داشت.
چيزي كه مسلمه اينه كه ارتش عراق پس از سركوب وحشيانه‌ي انتفاضه شعبانيه در سال 91، تا سال 2003 هيچگونه انشقاقي درش بوجود نيومد و كماكان اقتدار داخلي اش رو حفظ كرد و صرفاً زماني از هم پاشيد كه شاهد شكستش در جنگ 2003 با ايالات متحده و متحدانش بود ""[/u]

تعریف از انسجام چیه ؟!

غیر از رابطه همبسته میان اعضا و اجزا در بکار گیری نیروها ؟!

اساسا چنین رابطه ای وجود نمیتونست داشته باشه ، هم در مدیریت (سطوح فرماندهی) هم در سطوح اعتقادی و هم در اجزا و توانایی های سخت افزاری ...

چطور میشه که قصی حسین تمام ارتش رو بفرسته شمال و به بمباران شدید کربلا گپ توجهی نداشته باشه ؟! کفته شد اطمینانی که صدام به اعراب داشت و فکر میکردند جنگ از شمال و از سمت ترکیه شروع میشه و خلاف این گفته رو اکثر فرماندهان هشدار داده بودند !!حالا این چطور انسجامی هست ؟!!

--------------------

[u]"" در علم اقتصاد، مفهوم سرمايه گذاري اين نيست كه چقدر هزينه كردي. اين هست كه در ازاي اين هزينه، چه منافعي رو كسب كردي.
بسته به نوع و زمان منفعت كسب شده، شما مي‌توني سرمايه گذاري‌ات رو در طبقات مختلف طبقه بندي كني.

سرمايه گذاري جهاني هم چيزي جز اين نيست.
گاهي شما ميلياردها دلار خرج مي‌كني و در آخر به اندك چيزي نمي‌رسي، گاهي هم بذري رو نكاشته و تنها با سياست، خوشه خوشه درو خواهي كرد.""[/u]

جالبه ، اما گرفتن نتیجه از این شلوغی بقول ادگار مورن به شکل یافتن نظمی که جهان رو ساخت از بی نظمی بیگ بنگ هست ،

از دید من چنین امری از دایره مطلق نگریستن به انتفاع درارزش های مادی حاصل نمیشه ، بلکه کیفیت چنین انتفاعی در سطوح متعالی اثرات پایدار و کارکرد افکار مسجل خواهد شد ، اینکه بعد از حمله شوروی به افغانستان ، و یا حمله آمریکا به ویتنام ، کسی نگوید عجب فاجعه ای ، حتی اگر انتهای امر به سود آمر باشد .............................

[url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87_%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%B8%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7"]http://fa.wikipedia....ظریه_بی‌نظمی‌ها[/url]
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=6]کمک حتی از شیطان هم قبوله!!!![/size]
[size=5]مخالفان سوری:هرچه ازاسرائیل رسد نیکوست[/size]
نتایج یك تحقیق آمریكایی در مورد مخالفان نظام سوریه نشان می دهد كه این مخالفان هیچ مشكلی با دریافت كمك مالی و نظامی از سوی رژیم صهیونیستی نداشته و این رژیم را دشمن خود نمی دانند.
به گزارش جهان به نقل از ایرنا، 'دیوید بولوك' پژوهشگر 'موسسه تحقیقات خاورمیانه واشنگتن' طی گزارشی كه نسخه ای از آن در روزنامه 'السفیر' لبنان منتشر شد، به تحلیل روانی مخالفان حكومت سوریه پرداخته است.


در این تحقیق كه از طریق مصاحبه با بیش از صد عنصر از گروه های مسلح مخالف نظام سوریه تهیه شده ، پرسش هایی در خصوص كمك آمریكا به مخالفان نظام سوریه و حتی قبول كمك از اسراییل، مطرح شده است.


بر اساس این گزارش بسیاری از مصاحبه شوندگان در پاسخ به این پرسش ها صریحا اعلام كرده اند هرگونه كمك نظامی یا مالی از اسراییل را می پذیرند چون این رژیم را دشمن نمی دانند.


بخش دیگری از این تحقیق به حمایت حكومت تركیه از مخالفان نظام سوریه اشاره كرده ومی افزاید كه مقامات آنكارا به بسیاری از این مخالفان اجازه تاسیس دفتر وفعالیت در تركیه داده اند.


ناظران تحولات سوریه كمك های نظامی و مالی جبهه ضدسوری غربی-عربی را از عوامل عمده ادامه بحران در این كشور می دانند. كمك 25 میلیون دلاری آمریكا به معارضان مسلح سوری مهمترین پشتوانه این گروه ها برای مخالفت با طرح پیشنهادی نماینده سازمان ملل متحد برای پایان دادن به ناآرامی های این كشور بوده است.


در حالی كه برخی كشورها و سازمان ملل متحد به فكر پایان دادن به بحران سوریه هستند، كشورهایی مانند آمریكا، تركیه، عربستان و قطر به فكر كمك به گروه های مخالف دولت سوریه هستند تا اقدام های تروریستی همچنان در این كشور ادامه داشته باشد.


براساس گزارش های دریافتی، تركیه با همكاری قطر و عربستان اخیرا اردوگاهی را در شهر آدانای تركیه برای ارائه تجهیزات نظامی به مخالفان سوری برپا كرده است.


مواضع تركیه در قبال اوضاع سوریه حتی از سوی نمایندگان مجلس و رهبران مخالف حكومت مورد انتقاد قرار گرفته است. با این حال، به نظر می رسد تركیه با توجه به حمایت های روشن كشورهای غربی بویژه آمریكا از مخالفان سوری، دیگر جایی برای تردید درباره راهبرد كنونی خود نمی بیند.


آمریكا نیز با وجود همه ادعاها و بازی های دیپلماتیك خود در سازمان ملل متحد، نشان داده پشت نقاب صلح طلبی خود، چهره ای جنگ طلبانه را پنهان كرده است.


نتیجه سیاست ها و حمایت های آشكار و پنهان واشنگتن و همپیمانان منطقه ای آن از تداوم بحران سوریه، ادامه كشتار مردم بیگناه این كشور بوده است.

[url="http://www.jahannews.com/vdcdj90xjyt0sn6.2a2y.html"]http://www.jahannews...t0sn6.2a2y.html[/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یا ارتش سوریه داره با تفنگ های مشقی می جنگه یا شورشیا همهشون یه پا کوماندو هستن. خنده داره که یه ارتش با پشتیبانی بالگرد و هواپیما و توپخانه فقط 5 نفر از دشمناشو بتونه بکشه.

[quote name='00Amin' timestamp='1343689072' post='262666']
[b][color=#0000ff]سناریوی احتمالی: تبدیل حلب به بنغازی دیگر[/color][/b]
[/quote]

تا جایی که من میدونم کرد های سوریه فقط در قسمت شمال شرقی این کشورن نه در تمام شمال! مناطق کردنشین اصولا به دریا راه ندارن.

و باید بگم من با تقریبا همه ی پست آخر آقا مصطفی موافقم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right]جناب واریور اینطور فرمودن[/right]
[right]
[color=#0000ff][b][font=arial, helvetica, sans-serif]از دید من چنین امری از دایره مطلق نگریستن به انتفاع درارزش های مادی حاصل نمیشه ، بلکه کیفیت چنین انتفاعی در سطوح متعالی اثرات پایدار و کارکرد افکار مسجل خواهد شد ، اینکه بعد از حمله شوروی به افغانستان ، و [/font][/b][/color][color=#0000ff][b][font=arial, helvetica, sans-serif]یا حمله آمریکا به ویتنام ، کسی نگوید عجب فاجعه ای ، حتی اگر انتهای امر به سود آمر باشد[/font][/b][/color][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]بنظر میرسه که در ساحت عمل حتی چنین تاثیر و تأثری هم محل بحث جدی باقی بمونه چرا که هنوز «[b]انتفاع[/b]» به مفهوم ملموس و معنادار رخنمون نشده ... سخن از فاجعه انسانی میره[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]در خصوص سوریه بد نیست اگر یک بار دیگه مسأله را به اجمال مرور کنیم[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]حکومت اسد به چند دلیل اساسی مورد هجمه قرار می گیره[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]اول: ارتباط نزدیک و به تعبیری راهبردی با جمهوری اسلامی ایران[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]دوم: ارتباط تنگاتنگ با مجموعه حزب الله لبنان[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]سوم: تمایز رفتار سیاسی با سایر حکام عرب منطقه در نسبت با رژیم صهیونیستی[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]چهارم: ایفای نقش به مثابه پایگاهی برای فعالیت های روسیه و احیانا چین در حوزه مدیترانه[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]اگر به سیر حوادث خاورمیانه طی دو تا سه سال اخیر بخوبی دقت کنیم متوجه میشیم که باید ریشه حوادث فعلی رو جایی حوالی ماجرای یازده سپتامبر پیگیری کنیم برنامه ای که با دقت برای اعمال تغییراتی در جغرافیای عملکرد سیاسی خاورمیانه شاید با هدفی دو گانه یعنی یک تیر و دو نشان کردن به مفهوم بر سر کار آوردن حکومت های برخوردار از حمایت مردمی نسبی، رفتار داخلی بازتر و مودبانه تر و در عین حال ملایم و انعطاف پذیر در تعامل با غرب قدرتمندی که همون ده تا دوازده سال قبل تئوریسین های آمریکایی تعریف اش می کردن، طراحی و تدوین شده بود. خوب این برنامه احتمالا بایستی با یک حضور نظامی سنگین یعنی فاکتور شمشیر داموکلس قدرت هم پشتیبانی میشد و باید گزینه هایی سهل رو برای این مورد در نظر می گرفتن که عراق و افغانستان مسلما در صدر فهرست این اهداف بودن و شاید تصور احتمالی هم بر این بود که هزینه ترسناکی برای ایالات متحده و هم پیمانانش به بار نخواهد اومد و نکته مهم تر اینجاست که بخش بسیار جدی از این نقشه هماهنگ این بود و هست که چهره جدیدی از ایالات متحده بویژه به مسلمانان خاورمیانه نشین عرضه بشه تصویری تمام قد از یک قهرمان قدرتمند که مهربانی و لبخند چهره اش بیش از چماقی که در دست آشکار یا پنهان کرده بچشم می خوره ... این برنامه همچنان ادامه داره[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]در این بین ... فرآیندی که آمریکایی ها مایل بودن مجری و راهبرنده اش باشن به یک چالش اساسی برخورد می کنه[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]آمریکایی ها هم مثال ما ایرانی ها می دونستن که سرنوشت بسیاری از حکام عربی متحدشون در این منطقه خاص بسرعت داره رو به تاریکی و غروب میره ... حالا مسأله رقابت در تایمینگ بوده و مهره چینی ها یا چیدمان های سیاسی و امنیتی و نظامی و یارگیری های سیاسی و امنیتی و نظامی ایضا برای اینکه در وقت مقتضی یا در مواقع مبادا بکار بیاد احتمالا آمریکایی ها از همون اوان روی کار اومدن دولت اردوغان گفتگوهای اجمالی را با این مجموعه شروع کرده بودن و شرایط حساس منطقه بویژه بزرگ نمایی ها و فوبیای ایرانی هم در این حیطه کمک شایان توجهی بهشون کرده و بهرحال ترکیه نه فقط بعنوان یک منطقه لجستیک بلکه یک عامل فعال در بازی با نقشه مورد نظر و از پیش هماهنگ شده برای خودشون حفظ کردن ... ایران هم اما در تمام این مدت بیکار نبوده می دونید گاهی تصور می کنم که ایران در حوزه ای که معروف شد به دیپلماسی مردمی یا دیپلماسی عمومی قدری پیش تر از آمریکایی ها عمل کرده و هنوز هم عمل می کنه[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]در حقیقت این یه رقابت سیاسی و نرم بسیار سنگین و نفس گیره بین دو سوی ماجرا یک سمت آمریکایی ها و هژمونی ویژه تامین کننده منافع درازمدتشون ایستادن و طرف دیگه ماجرا یکی دو کشور و یک مجموعه شبه نظامی متحد که سعی دارن تا هژمونی قدرت برتر رو بر هم بزنن و هژمونی خاص خودشونو برقرار و تثبیت کنن[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]واضحه که این رقابت هم تلفات سنگینی خواهد داشت، چرا که شرایط خاصی هم بر کل منطقه خاورمیانه سایه انداخته حتی در خود مصر هم اوضاع اگر عقلای قوم و برخی طرف های خارجی مداخله نمی کردن ممکن بود خونریزی های هولناکی رخ بده حالا این مساله برای سوریه که جای خود دارد در لیبی هم یک تجربه تمرینی تقریبا سهل و کم دردسر برای طرف غربی اتفاق افتاد هم بخشی از منافع کوتاه مدت تامین شد هم هژمونی ظاهری در شمال آفریقا تقویت شد هم با این دید و احتمال و چشم انداز که شاید مصر به دامان اسلامگرایان متمایل به تصمیم سازی هایی حتی با شباهت هایی انگشت شمار به ایران بازگشت کنه سعی شد که موضعی موازی و همجوار تاسیس و تثبیت بشه که امکان بازی های ضروری و مورد نیاز آمریکا در اون بیشتر و آسون تر باشه[/font][/right]
[right][font=arial, helvetica, sans-serif]شخصا تصور می کنم که گروه هایی مثال سلفی ها و وهابیون و تکفیری ها رو باید بنحوی در حاشیه متن اصلی رویدادها قرار داد شاید شاید ... بعدها اگر دول منطقه بخصوص دول عربی در موجی دیگه از رویدادها تضعیف بشن اینها نقش تا حدودی پر رنگ تری پیدا کنن، اما در حال حاضر فکر می کنم جز اینکه در نقش سیاهی لشکر طرف غربی بازی کنن کارکرد مهم و جدی دیگه ای ندارن من فکر می کنم که در سوریه فعلی حتی خود طرف غربی هم از ورود جدی تر اینها به بازی واهمه که نه اما پرهیز داره شاید نه بخاطر اینکه اینها دشمنان اش هستن و یا نه به این دلیل که ممکنه بعدها دشمنان اش بشن ... بلکه بیشتر به این دلیل که ماهیت عملکردی این گروه ها خودسرانه و تا حدود زیادی دست کم تا این لحظه کاملا بی قاعده و نسبتا غیرقابل پیش بینیه و این بنظر میرسه آخرین چیزی که غربی ها الان بهش نیاز دارن[/font][/right]
[right]البته یک موضوع مهم دیگه هم هست[/right]
[right]ظاهر امر البته نشون میده که بلوک غربی گزینه دیگه ای برای پر کردن صف نیروی انسانی مورد نیاز برای بحران سازی در سوریه نداشته باشه یا حداقل تا الان نداشته[/right]
[right]بنابراین یه جور وابستگی تلخ و کنایه آمیز هم اینجا شکل میگیره[/right]
[right]یکی از جملات جالب توجهی که یکی دو نفر از سران دستگیرشده شورشیان در حما و حلب گفته بودن واقعا محل تأمله اینها گفتن که ما نمی دونیم کی داره پول میده کی داره سلاح میده و حتی نمی دونیم تا کی ممکنه به این کار ادامه میده[/right]
[right]گویی این ماجرا شبیه روایت پدری که فرزندی نامشروع داره و هم دلش نمیاد کاملا به حال خودش رهاش کنه و هم اینکه نمی خواد در تماس مستقیم با این فرزند قرار بگیره و شاید حتی دو دل هم باشه و پر از تردید ...که اصولا می خواد با این زاده نامشروع چی کار کنه؟[/right]
[right]اما ترکیه[/right]
[right]من نه معتقدم که شرف نظامی یا ملی ترکیه لکه دار شد و نه باور میکنم که این ماجرا برای ترک ها ارزان و سهل تمام شد و ... میشه چرا که دامنه ماجرا همچنان ادامه داره[/right]
[right]و هنوز هم اخبار مرتبط با این اتفاق بهرحال مهم به گوش میرسه[/right]
[right]اما ترکیه در این غائله که شاید نیت اعلام وفاداری به متحد جهانی خودش از طریق قدرت نمایی ملایم داشت بخاطر سقوط جنگنده دچار خسران نشد بلکه رابطه خاص خودش رو با ایران و عراق به قمار گذاشت و فکر میکنم استراتژیست های ترک هم می دونن که موج های ما بعد ماجرا همچنان در حال تلاطم در دریای نسبتا آرام تر روابط میان کشورشون و دو کشور همسایه ایران و عراق - پیش از این حادثه - است حالا باید دید حکمت این قمار رابطه سیاسی چیه؟ ترکیه چه منافع بزرگی در مقابل حتی آسیب زدن به دیپلماسی و روابط خودش با همسایگان مهم اش بدست میاره؟ باید مداقه کرد و دید که ترک ها وعده هایی در خصوص اتحادیه اروپایی یا ورود به بازی اصلی بزرگان برای شراکت در درآمد منافع سرشار نفتی منطقه دریافت کردن؟ آیا ترک ها تصورات حقیقی و جدی درباره ژاندارمی منطقه یا کمک از سوی بلوک آمریکایی در برقراری هژمونی ترک در منطقه دارن؟ آیا ترک ها نقشه های خاصی برای ختم به خیر کردن ماجرای اکراد و نواحی جنوبی کردنشین دارن؟ که احیانا این نقشه ها با هماهنگی و همکاری آمریکایی ها قراره به نتیجه دلخواه ترک ها برسه؟[/right]
[right]و ...[/right]
[right]در این خصوص بسیار بیش از اینها نوشتن و می نویسن[/right]
[right]هر چند که همچنان حوادث بسیاری در راهه[/right]

[right]با این همه[/right]
[right]اینطور بنظر نمی رسه که رژیم اسد دچار فروپاشی یا گسست تعیین کننده ای شده باشه که دوستان بعضا در باب عوامل این شکل از پایداری و ماندگاری گفتگو کردن[/right]
[right]و حتی تصور میشه یا لااقل بخشی از تحلیلگران اینطور بیان می کنن که بزودی سوریه رنگی از آرامش بیشتر رو بخودش می بینه[/right]
[right]موضع گیری های اخیر واشنگتن و پافشاری روسیه و چین هم نوید چنین افقی رو میده[/right]
[right]حالا باید قدری منتظر موند و دید که آیا این غائله به نقطه توازنی میرسه یا نه[/right]

[right]همه اینها به کنار[/right]
[right]نقش وزنه سنگینی به نام ایران رو هم در منطقه نباید یکسره فراموش کرد[/right]
[right]...[/right]
[right]شاید حتی برخی تصورات وارون داشته باشن درباره نسبتی که میان روس ها- چینی ها و ایرانی ها در این پرونده مهم منطقه ای برقراره[/right]
[right]... و شاید حقیقت امر چیز دیگه ای باشه[/right]

[right][b]این نکته اساسی را نباید از ذهن دور داشت [/b][b]که برنامه ریزی برای خاورمیانه ای نو به دوران ریاست جمهوری کلینتون برمیگرده یعنی زمانی که ایالات متحده با به رخ کشیدن قدرت صلح سازی در بالکان و با ریختن بمب های فراوان بر سر یکی از یاران نزدیک اتحاد جماهیر شوروی سابق شروع به آزمودن دکترین جدیدی در برنامه جهان تک قطبی اش نمود که در آن برهه بدلایل متعددی که از حوصله این بحث خارج است پاسخگوی بخشی از منافع میان مدت آمریکا شد و جایگاه خاصی به این کشور بخشید و از همان زمان مطالعاتی را برای برقراری چنین نظمی در خاور نزدیک بخصوص با هدف آوت کردن ایران از چرخه قدرت و قدرت گیری در خاورمیانه و محدودسازی شعاع عملکرد و نفوذ سیاسی و فرهنگی ایران آغاز کرد ... و پس از ماجرای یازده سپتامبر مساله صورت جدی تری بخود گرفت و مرحله عملیاتی این دکترین آشکار شد [/b][/right]
[right][b]...[/b][/right]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.