death-white

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)

Recommended Posts

[url="http://www.tabnak.ir/fa/news/273495/%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85"]پشت «هلال شیعی» را می‌شکنیم![/url]
[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]«ریاض الشقفه»، رئیس اخوان‌المسلمین سوریه ـ که در ترکیه است ـ گفت: پشت هلال شیعی شکل گرفته در منطقه را خواهیم شکست. [/size][/font][/color]

[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]به گزارش «تابناک» به نقل از تلویزیون العالم، الشقفه در گفت‌و‌گو با روزنامه «جمهوریت» ترکیه به همراه تأکید بر اینکه در راهبرد آنها، «سیاست دینی» جایی نخواهد داشت، در بیانی متناقض گفت: در منطقه، هلالی شیعی پدید آمده است که با سقوط بشار اسد، این هلال نیز فرو می‌ریزد و ما پشت هلال شیعی را خواهیم شکست. [/size][/font][/color]

[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]وی همچنین در این باره، خواستار سلاح‌های ضدهوایی به گروه‌های مسلح به منظور مقابله با نیروهای هوایی دولت سوریه شده است. [/size][/font][/color]

[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]الشقفه با اعتراف به اینکه «شورای ملی مخالفان سوریه مورد حمایت مردم این کشور نیست»، گفت: درست است، تاثیر این شورا در سوریه ضعیف است و برای اصلاح این وضع تلاش می‌کنیم. [/size][/font][/color]

[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]وی دخالت‌های ترکیه در امور سوریه را به مانند «عمل به وظیفه انسانی» تحلیل کرد و گفت: ما این کار ترکیه را فراموش نخواهیم کرد و پس از تغییر رژیم، روابط دو کشور را اصلاح خواهیم نمود.[/size][/font][/color]

[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]الشقفه در بررسی روابط گذشته اردوغان و اسد می‌گوید: در گذشته، ما از نزدیکی اردوغان و داود اوغلو به رژیم اسد ناراحت نشدیم، زیرا می‌دانستیم نیت اردوغان خیرخواهانه است و از ما حمایت می‌کند. [/size][/font][/color]

[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]وی که پیش از این، خواستار مداخله ترکیه و ایجاد منطقه امن در سوریه شده بود، اکنون نظر خود را تغییر داده و خواهان ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه است. [/size][/font][/color]

[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]وی همچنین تلاش ترکیه از راه اعمال فشار بر جامعه جهانی برای مشارکت دادن دیگر کشور‌ها در این تصمیم را خواستار شد. [/size][/font][/color]

[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]الشقفه همچنین با اعتراف به وجود جنگجویان غیرسوری در میان گروه‌های مسلح گفت: این افراد و القاعده و سلفی‌ها نیز در سوریه هستند؛ اما با توجه به نیاز آنها برای سرنگونی اسد، مطمئن باشید با رفتن او، این افراد نیز خواهند رفت.[/size][/font][/color]
[url="http://www.tabnak.ir/fa/news/273495/%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85"]http://www.tabnak.ir/fa/news/273495/%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85[/url]
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این اعتراف صریح به اینه که اونها حمایت مردمی رو ندارن و بهمین خاطر می خوان جنگ رو مذهبی و طایفه ای کنند

اونها ابتدا داعیه حقوق مردم و دموکراسی رو داشتند ولی حالا این رو کنار گزاشته و دعوای دینی و مذهبی رو به میون کشیدن

ادعهای اینکه اسد مجرمه و یا سکولاره ، رنگ باخته چون طرف میگه حتی اگه بحکومت برسن سیاست اونها دینی نخواهد بود . و بعلاوه خبری از حقوق مردم نیست بلکه دعوای قدرت طلبی هست و بخاطر قدرت حاضرند که هر کاری بکنند و طبعا هر جنایتی رو

به این ترتیب میشه پیش بینی کرد که هر گونه حمایت مردمی رو از دست داده و خانواده ها حاضر نخواهند شد فرزندانشون رو برای کسانی قربانی کنند که هیچ دغدغه ای نسبت به حقوق اونها ندارن و اگر کسانی تا حالا ضدیت بخرج میدادند از این ببعد [color=#0000ff]بیطرفی[/color] رو در پیش خواهند گرفت

نکته دیگه اعتراف به حضور و استفاده از عوامل و سربازان مزدور و غیر سوری هست که نشانه کمیت اندک و عدم همراهی مردمی با اونهاست
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پیشاپیش بخاطر اسپم معذرت میخوام اما :

[quote]الشقفه همچنین با اعتراف به وجود جنگجویان غیرسوری در میان گروه‌های مسلح گفت: این افراد و القاعده و سلفی‌ها نیز در سوریه هستند؛ اما با توجه به نیاز آنها برای سرنگونی اسد، مطمئن باشید با رفتن او، این افراد نیز خواهند رفت.[/quote]
.
.
.
ها ها ها ... !
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='rasoolmr' timestamp='1348071195' post='272271']
این اعتراف صریح به اینه که اونها حمایت مردمی رو ندارن و بهمین خاطر می خوان جنگ رو مذهبی و طایفه ای کنند

اونها ابتدا داعیه حقوق مردم و دموکراسی رو داشتند ولی حالا این رو کنار گزاشته و دعوای دینی و مذهبی رو به میون کشیدن

ادعهای اینکه اسد مجرمه و یا سکولاره ، رنگ باخته چون طرف میگه حتی اگه بحکومت برسن سیاست اونها دینی نخواهد بود . و بعلاوه خبری از حقوق مردم نیست بلکه دعوای قدرت طلبی هست و بخاطر قدرت حاضرند که هر کاری بکنند و طبعا هر جنایتی رو

به این ترتیب میشه پیش بینی کرد که هر گونه حمایت مردمی رو از دست داده و خانواده ها حاضر نخواهند شد فرزندانشون رو برای کسانی قربانی کنند که هیچ دغدغه ای نسبت به حقوق اونها ندارن و اگر کسانی تا حالا ضدیت بخرج میدادند از این ببعد [color=#0000ff]بیطرفی[/color] رو در پیش خواهند گرفت

نکته دیگه اعتراف به حضور و استفاده از عوامل و سربازان مزدور و غیر سوری هست که نشانه کمیت اندک و عدم همراهی مردمی با اونهاست
[/quote]

خطر اصلی برای ما دقیقا حول همین محور می چرخد

امیدوارم شیعیان دست به اشتباهی نزنند که باعث شود این ...ها پیرهن عثمانی برای خود درست کرده و .....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='HHL' timestamp='1348093220' post='272351']
[quote name='rasoolmr' timestamp='1348071195' post='272271']
این اعتراف صریح به اینه که اونها حمایت مردمی رو ندارن و بهمین خاطر می خوان جنگ رو مذهبی و طایفه ای کنند

اونها ابتدا داعیه حقوق مردم و دموکراسی رو داشتند ولی حالا این رو کنار گزاشته و دعوای دینی و مذهبی رو به میون کشیدن

ادعهای اینکه اسد مجرمه و یا سکولاره ، رنگ باخته چون طرف میگه حتی اگه بحکومت برسن سیاست اونها دینی نخواهد بود . و بعلاوه خبری از حقوق مردم نیست بلکه دعوای قدرت طلبی هست و بخاطر قدرت حاضرند که هر کاری بکنند و طبعا هر جنایتی رو

به این ترتیب میشه پیش بینی کرد که هر گونه حمایت مردمی رو از دست داده و خانواده ها حاضر نخواهند شد فرزندانشون رو برای کسانی قربانی کنند که هیچ دغدغه ای نسبت به حقوق اونها ندارن و اگر کسانی تا حالا ضدیت بخرج میدادند از این ببعد [color=#0000ff]بیطرفی[/color] رو در پیش خواهند گرفت

نکته دیگه اعتراف به حضور و استفاده از عوامل و سربازان مزدور و غیر سوری هست که نشانه کمیت اندک و عدم همراهی مردمی با اونهاست
[/quote]

خطر اصلی برای ما دقیقا حول همین محور می چرخد

امیدوارم شیعیان دست به اشتباهی نزنند که باعث شود این ...ها پیرهن عثمانی برای خود درست کرده و .....
[/quote]
دیگه امروزه پیراهن عثمان درست کردن کاری نداره
اگرچه رجوع به عقل و درایت همیشه بهترن کار است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تو مصاحبه ای که یکی از شبکه ها پخش می کرد یه سرباز ارتش سوریه یکی از آیات خیلی زیبا و پرمعنا رو خوند :«[i]الأعراب[/i] أشد كفرا ونفاقا»
واقعا داریم امروز این رو به عینه می بینیم!!
خوشی که بزنه بالا همین طور هم میشه!
خدا رو شکر که روز به روز داره ماهیت این گروه ها بیشتر روشن میشه و ابهامات و شبهات کمتر!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]دوستان اگر کسی‌ میتواند این ویدئو از عملیات‌های وحشیانه ارتش آزاد سوریه را آپلود بکند تا با عمق وحشی گری اینها پی‌ ببرید ...[/b]
[b]در ضمن ویدئو [color=#ff0000]+ 18 [/color] است ![/b]

[CODE]
http://www.youtube.com/watch?v=iMENBirE1TY
[/CODE]

[color=#ff0000]در ضمن دوستان دقت کردید از ارتش سوریه فیلم اعدام میدانی و سر بریدن خیلی‌ کم است یا اصلا نیست !!!![/color]
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='aminmessi' timestamp='1348134019' post='272387']
[b]دوستان اگر کسی‌ میتواند این ویدئو از عملیات‌های وحشیانه ارتش آزاد سوریه را آپلود بکند تا با عمق وحشی گری اینها پی‌ ببرید ...[/b]
[b]در ضمن ویدئو [color=#FF0000]+ 18 [/color] است ![/b]

[CODE]
http://www.youtube.com/watch?v=iMENBirE1TY
[/CODE]

[color=#FF0000]در ضمن دوستان دقت کردید از ارتش سوریه فیلم اعدام میدانی و سر بریدن خیلی‌ کم است یا اصلا نیست !!!![/color]
[/quote]
خب چه اشکالی داره برادر امین مسی جان مگه نمی دونی ارتش آزاد جاده صاف کن حمله امریکا و اسراییل به ایرانه و غایت قصوی پیروزیش خلاص شدن دوستان از شر گشت ارشاد و حجاب ! پس مجازه هر کاری که دلش میخواد بکنه. این دولت متحجر و دیکتاتور و سفاک و جنایتکار بشار اسده که به جرم اتحاد با محور مقاومت جز ایستادن و کتک خوردن حق دیگه ای نداره وگرنه اصل الهی و مقدس حقوق بشر نابود میشه.
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1348137533' post='272395']
[quote name='aminmessi' timestamp='1348134019' post='272387']
[b]دوستان اگر کسی‌ میتواند این ویدئو از عملیات‌های وحشیانه ارتش آزاد سوریه را آپلود بکند تا با عمق وحشی گری اینها پی‌ ببرید ...[/b]
[b]در ضمن ویدئو [color=#FF0000]+ 18 [/color] است ![/b]

[CODE]
http://www.youtube.com/watch?v=iMENBirE1TY
[/CODE]

[color=#FF0000]در ضمن دوستان دقت کردید از ارتش سوریه فیلم اعدام میدانی و سر بریدن خیلی‌ کم است یا اصلا نیست !!!![/color]
[/quote]
خب چه اشکالی داره برادر امین مسی جان مگه نمی دونی ارتش آزاد جاده صاف کن حمله امریکا و اسراییل به ایرانه و غایت قصوی پیروزیش خلاص شدن دوستان از شر گشت ارشاد و حجاب ! پس مجازه هر کاری که دلش میخواد بکنه. این دولت متحجر و دیکتاتور و سفاک و جنایتکار بشار اسده که به جرم اتحاد با محور مقاومت جز ایستادن و کتک خوردن حق دیگه ای نداره وگرنه اصل الهی و مقدس حقوق بشر نابود میشه.
[/quote]
دفاع بد از دوست از حمله دشمن به دوست بدتر است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یک بالگرد دیگه در شرق دمشق در شهر دوما سقوط کرد .
ارتش سوریه ادعا کرده به دلیل نقص فنی سقوط کرده شورشیان ادعا کردند زدنش ...
گردان بدر وابسته به ارتش آزاد سوریه مسئولیت حمله رو بر عهده گرفته.
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10105/436x328_16533_239119.jpg[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با توجه به پرواز زیاد احتمال نقص است
از سوی دیگر موشک های جدید شورشیان هم مساله است
نمی شود راحت قضاوت کرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عکس

افراد مسلح کشته شده در حلب

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20120920-142229.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20120920-142229.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/u8.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_u8.jpg[/img][/url]

افراد مسلح کشته شده در حجرالاسود/ ارتش تروریستهای سوریه با انتشار بیانیه ای از عقب نشینی از سه محله دمشق به علت حملات سنگین ارتش سوریه خبر داد/ در این بیانیه تلفات دهها نفر ذکر شده

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20120920-153828.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20120920-153828.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20120920-154536.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20120920-154536.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20120920-152511.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20120920-152511.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20120920-152532.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20120920-152532.jpg[/img][/url]

افراد مسلح بازداشت شده

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20120920-154501.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20120920-154501.jpg[/img][/url]


سلاح های ضبط شده / دوستان این گلوله چه سلاحی است

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/u6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_u6.jpg[/img][/url]

فرو ریختن مناره یک مسجد در حلب

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/u1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_u1.jpg[/img][/url]

ارتش سوریه

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/u5.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_u5.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/u3.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_u3.jpg[/img][/url]
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام مجدد.

طومار تحولات سوریه از 120 صفحه هم گذشت ...


سلام ویژه و گرمی هم دارم خدمت برادر مصطفای عزیز و بزرگوارم که یک تنه مقابل همه نظرات مخالف، تهمت ها، کنایه ها و سوالات ایستادگی کردن و هنوز با همون انرژی و سعه صدر پاسخگوی ابهامات شاگردانی چون بنده هستن.

با اجازتون بنده هم کمی سرتون رو درد میارم و امیدوارم مثل گذشته پاسخ های منطقی شما کمک کنه به افزایش اطلاعاتم و باز شدن دیدم نسبت به مسائل. البته بنده احتمالا در مواردی نظراتم رو کمی رک بیان کنم. امیدوارم حمل بر بی ادبی نشه و از اون به عنوان عطش دریافت پاسخ و کنجکاوی مفرط برداشت بشه.

و اما سوالات و نظرات بنده:

[quote]من آخر سر موضع اعضاء سايت درخصوص مسئله‌ي سوريه رو نفهميدم.
از هر دري كه وارد مي‌شم، دوستان از در ديگري خارج مي‌شن! وقتي از منظر عقلي وارد مي‌شم، دوستان وارد مقوله‌ي حق و باطل مي‌شن. ولي ديدگاه حق و باطلي رو مورد نقد قرار مي‌دم، دوستان وارد مصلحت گرايي مي‌شن. وقتي بحث مصلحت گرايي رو پيش مي‌كشم، دوستان آرمان‌خواهي رو مطرح مي‌كنن و خلاصه اين چرخه ادامه داره!

خداييش يه بار بياين ببينين واقعاً نگاهتون نسبت به مسئله‌ي سوريه چيه؟
عدالت خواهي؟ آرمانگرايي؟ پراگماتيستي؟ ماكياوليستي؟ چي؟[/quote]
فکر می کنم در این مورد کمی بی انصافی می فرمایین. چرا که همه اعضا رو به دو گروه تقسیم کردین. اونهایی که مثل شما فکر می کنن و اونهایی که مثل شما فکر نمی کنن. این نوع دید هم به هیچ وجه نمی تونه کمکی به مباحثاتمون بکنه. در این سایت، هرکس نظر خودش رو داره و اعتقادات و باورهایی که فقط مال خودشه. طبیعتا براثر همون باورها و اطلاعاتی که به دست میاره درمورد موضوعات مختلف جبهه گیری خاصی خواهد داشت که ممکنه این جبهه گیری ها هم جهت با موضع هرکدوم از ما باشه یا خلاف اون. هم جهتی مواضع دلیل بر همفکری نیست و خلاف اون هم به معنی هم موضع بودن همه مخالفان نمی تونه باشه.

برای مثال، افرادی که از اسد حمایت می کنن می تونن با هرکدوم از این دلایل، حامی باشن: پیروی مطلق از جهت گیری نظام، ایجاد جبهه در فراتر از مرزها، کمک به جبهه مقاومت، حامی حزب بعث بودن، مخالفت با سلفی ها و ترس از به حکومت رسیدن اونها و هزار و یک دلیل دیگه که هرکس ممکنه با یک یا تعدادی از اونها موافق باشه و به همین علت از اسد حمایت کنه.
درمقابل افراد به چندین دلیل ممکنه مخالف اسد باشن که از جمله خطرناکترین اونها کسانی هستند که همیشه جبهه ای مخالف نظام اتخاذ می کنن و درواقع هدف اونها مخالفت با حکومت خودمونه، نه مساله سوریه. (و اتفاقا خیلی مهمه که مواظب باشیم مورد سوء استفاده این افراد قرار نگیریم. چرا که به مرور می تونن ما رو هم به جبهه خودشون بکشن. فکر نمی کنم هیچ کدوم از ماها از دکتر سروش بزرگتر باشیم. بگذریم.)

[quote]مسئله اينجاست كه ما تا ديروز شعارهايي كه مي‌داديم، اين بود كه وقايع منطقه، قطعاً بيداري اسلامي بوده و تمامي اين موارد به نفع جمهوري اسلامي ايران و به ضرر امريكا و اسرائيل هست و هر واقعه، موجوديت اين كشورها در منطقه رو به خطر مي‌اندازه و قص علي هذا.[/quote]
حداقل درمورد خود بنده، خاطرم هست که اختلاف نظرمون نه در نوع وقایع، بلکه در علت شروع اونها بود و اگه خاطرتون باشه بنده همون موقع هم عرض کرده بودم که سوریه تعیین کننده برنده این مناقشات خواهد بود. درواقع همون زمان هم هم شما و هم ما پیش بینی می کردیم که این حوادث به سوریه هم کشیده میشه، اما هرکدوممون از موضع خودمون. شما به عنوان دنباله همین جریانات و حداقل شخص بنده به عنوان پاسخی طبیعی که به این جریانات داده خواهد شد و باتوجه به شباهت ظاهری و همچنین موج سواری غرب در این جریانات (و حمایت از جنبش هایی که به خودی خود به ضررش بودن و تبدیل اونها به فرصتی طلایی)، قابل تشخیص از هم نخواهند بود. اینطور نیست؟

پس بنده نمی تونم این فرمایش شما رو بپذیرم و هنوز روی حرف خودم هستم که سوریه تعیین کننده برنده این جریانات خواهد بود.


[quote]آيا حسني مبارك نمي‌تونست اينطور از مردم كشورش بكشه؟ يا بن علي و صالح نمي‌تونستن با توپ و تانك و كماندو، هزاران نفر از مردمشون رو به قتل برسونن؟[/quote]
این مورد (کشتار گسترده مردم بی گناه توسط حکومت بشار) باتوجه به اینکه فقط از طریق منابع خبری برای شما قابل اثباته و حداقل برای شخص بنده چنین کشتاری ثابت نشده، برام قابل قبول نیست و علاقه ای هم ندارم که شما سعی در اثبات اون کنین. (چرا که حداقل درمورد فتنه 88 از همین رسانه ها داستانها دیدم و ...). پس در مباحثمون بهتره به این مورد نپردازیم چراکه هیچ کدوم از طرفین نمی تونن چیزی رو ثابت کنن. ما هم دلیل محکمی برای همدیگه نداریم و هرکس نظر خودش رو در این مورد داره.


[quote]ولي حقيقتاً اين دفاع، با هيچ منطق و توجيهي قابل دفاع نيست؛ مگر همون باورهاي ماكياوليستي كه هدف‌مون كه همانا حفظ محور مقاومت هست، وسيله‌مون رو توجيه مي‌كنه و حتي اگه دهها بار بيشتر نظام سوريه ظلم كنه و از هر روش غير انساني ديگري براي پيروزي بهره ببره، همين كه ايشان در جبهه‌ي مقاومت هستن (البته اسماً!!)، پاك كننده و مبرا كننده‌ي تمامي گناهان‌شون هست و اين رفتارشون قابل توجيهه![/quote]
اینجا میرسیم به بحث اصلی که قبلا چندین بار تکرار شده. اما هنوز هم ناگفته ها بسیارند!

خواهشا قبل از خوندن کامل این قسمت، پاسخی ارسال نکنین و سعی نکنین صرفا از جمله اول، کل مطالب این بخش رو نخونده حدس بزنین. (نه اینکه شما چنین کاری می کنین؛ بلکه صرفا جهت تاکید بر اهمیت موضوع و خوندن دقیق اون برای اطلاع کامل از ریز نظر بنده، این جمله رو عرض کردم.)
احتمالا شنیدین که اگه کفار بخوان به بلاد مسلمین حمله کنن و از مسلمانان به عنوان سپر استفاده کنن، درصورتی که چاره دیگه ای نباشه، باید به اونها حمله کرد و اون افرادی هم که ازشون به عنوان سپر استفاده شده شهید محسوب میشن.
حالا برمیگردیم به همون تحلیل های چندسال پیش جنابعالی. خود شما در تاپیک تونس و بعد تاپیک کشورهای عربی، اشاره به توطئه ای بزرگ و خطرناک از طرف غرب علیه مسلمونها (یا بهتره بگیم منطقه) داشتین. هنوز هم سر اون فرمایشاتتون هستین؟ (مطمئنا هستین!) چه طبق نظر شما و چه حالت موج سواری غرب، درنهایت نتیجه ای که الان حاصل شده همون خطر بزرگ علیه منطقه و جهان اسلامه.
الان ممکنه در سوریه 20 یا اصلا 100 هزار نفر کشته بشن. اما مساله اینجاست: اگه ما جلوی این خونریزی ها رو بگیریم و به قول شما از مردم حمایت کنیم، بعد از مدتی (و بعد از سقوط حکومت های دیگه که فعلا در صف انتظار قرار دارن و منتظر سوریه هستن!) چه بلایی سر مسلمونها خواهد اومد؟ حتی صرفا به عنوان یه مثال کمی جلوتر بریم و زمانی رو بررسی کنیم که نه حکومتی به اسم جمهوری اسلامی در ایران مونده و نه قدرتهایی مثل آل سعود عربستان. در اون زمان چه کسی جلوی نیل تا فرات رو خواهد گرفت؟ حکومت های مردمی که حتی ممکنه بعضی از اونها ارتش هم نداشته باشن؟ کی توان دفاع دربرابر حکومت غیرمسلمان بر مسلمانان رو خواهد داشت؟ کدوم قدرتی جلوی کشته شدن صدها هزار نفری مسلمونها رو خواهد گرفت؟ کیه که نذاره میلیونها انسان آواره بشن؟ تازه این خوشبینانه ترین حالته که در اون جنگ یا برخورد سخت رو درنظر گرفتیم. حالت بدتر اینه که اصلا چنین اتفاقاتی نیافته و بدون اینکه مردم متوجه باشن دین اونها رو ازشون بگیرن. آیا کسی خواهد بود که از دین خدا دفاع کنه؟ (کاری به بحث های آخرالزمانی و ظهور و ... ندارم و خواهشا دوستان دیگه این سوالات بنده رو با مواردی مثل خدا از دینش دفاع خواهد کرد جواب ندن. حرف من سر وظیفه ماهاست به عنوان مسلمان.)

ما قبلا در مورد ارتباط با دولت ها در پیام خصوصی مباحثاتی داشتیم و بنده عرض کردم، بازوی قدرت جمهوری اسلامی نه دولت های متحد، بلکه گروه های همفکر با اون هستن و اوضاع منطقه، شرایط بذرپاشی رو برای ما فراهم می کنه. اما از زمان کاشت تا برداشت زمان لازمه و هنوز برای رسیدن به ساعت صفر زوده. (هرچند بنده فکر می کنم کم کم وقتش داره میرسه و تا مدتی بعد ما با رفتن اسد هم مشکلی نخواهیم داشت؛ ان شاء الله.)


[quote]اين مسئله، چيزي جز همون «دشمن دشمن ما، دوست ماست» نبود و اينكه هدف ما كه همانا ضربه خوردن ايالات متحده‌اس، هر وسيله‌اي رو توجيه مي‌كنه و ما براي قوت گرفتن اون وسيله، بايد ازش دفاع كرده و تجهيزش كنيم؛ ولو اينكه نسبت به باطل بودنش كمترين ترديدي نداشته باشيم.[/quote]
باطل با باطل درگیر میشه و ما از باطل ضعیف تر حمایت می کنیم تا قبل از نابودی، ضربه بزرگتری به باطل قوی تر بزنه. کجای این مساله از نظر شرعی یا اخلاقی ایراد داره؟


[quote]ولي اول و آخرش، دشمني با امريكا و اسرائيل، ارتباطي با دموكراسي و آزادي‌هاي مدني و رعايت حقوق ملت‌ها نداره.
از قضا امروز روز، هر كشوري كه بيشتر براي امريكا شاخ و شونه مي‌كشه، كمتر براي مردمش حقي قائله و مردمش رو آدم حساب مي‌كنه.
از رژيم‌هاي ماركسيستي‌اي چون شوروي، كره‌ي شمالي، چين و كوبا گرفته تا ليبي و سوريه و ونزوئلا و امثالهم.[/quote]
عجیبه! یعنی شما دلیلش رو نمی دونین؟


[quote]عرض بنده از ابتدا اين بود كه چرا دوستان اصرار دارن همه رو در دو جبهه دسته بندي كنن و هركس كه مخالف نظراتشون بود و تحليل ايشان رو نداشت و به عبارتي متعلق به جبهه‌ي فكري ايشان نبود رو لاجرم در جبهه‌ي دوم دسته بندي بفرماين.
تمام تحليل بنده هم در اين راستا بود كه اساساً جبهه‌ي سوم و عظمايي وجود داره كه دوستان خواسته يا ناخواسته دوست ندارن اون رو ببينن.[/quote]
خوب عزیز جان خود شما هم که همین کار رو کردین! چرا که همه مخالفین نظر خودتون رو با یه چوب میزنین و مواردی می فرمایین مثل همون بخشی که بنده ابتدای پستم عرض کردم.


با عرض پوزش به خاطر طولانی شدن. و ببخشین که سرتون رو درد آوردم.

یا حق
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عرض سلام و خسته نباشيد خدمت برادر ميثم عزيز.

هرچند كه اين روزها كمتر پست مي‌زنم و بيشتر خواننده‌ام، ولي پست شما اونقدر خوندني بوده كه ساعت 2:15 نصفه شب، بعد از خوندنش اونقدر روحيه داشته باشم كه پاسخ ناچيزم رو عرضه كنم.
هرچند كه اين پاسخ، چيزي جز درس پس دادن شاگرد تنبل كلاس نيست و از قضا نمره‌هاي اين شاگرد تنبل، هميشه زير 5 بوده!

----------------------------------------------------------------

برادر ميثم عزيز.
از فرمايشاتت بي‌نهايت استفاده كردم (مثل هميشه).
اگه مواردي رو هم در مخالفت عرض مي‌كنم، مطمئنم كه حداقل شما دليلش رو مي‌دوني و از بابت برچسب و اينا خيالم راحته.
پس اگه صراحت كلامي دارم، باز به بزرگي خود حقير رو ببخشيد.

----------------------------------------------------------------

[quote name="meysam2007"]فکر می کنم در این مورد کمی بی انصافی می فرمایین. چرا که همه اعضا رو به دو گروه تقسیم کردین. اونهایی که مثل شما فکر می کنن و اونهایی که مثل شما فکر نمی کنن. این نوع دید هم به هیچ وجه نمی تونه کمکی به مباحثاتمون بکنه. در این سایت، هرکس نظر خودش رو داره و اعتقادات و باورهایی که فقط مال خودشه. طبیعتا براثر همون باورها و اطلاعاتی که به دست میاره درمورد موضوعات مختلف جبهه گیری خاصی خواهد داشت که ممکنه این جبهه گیری ها هم جهت با موضع هرکدوم از ما باشه یا خلاف اون. هم جهتی مواضع دلیل بر همفکری نیست و خلاف اون هم به معنی هم موضع بودن همه مخالفان نمی تونه باشه.

برای مثال، افرادی که از اسد حمایت می کنن می تونن با هرکدوم از این دلایل، حامی باشن: پیروی مطلق از جهت گیری نظام، ایجاد جبهه در فراتر از مرزها، کمک به جبهه مقاومت، حامی حزب بعث بودن، مخالفت با سلفی ها و ترس از به حکومت رسیدن اونها و هزار و یک دلیل دیگه که هرکس ممکنه با یک یا تعدادی از اونها موافق باشه و به همین علت از اسد حمایت کنه.
درمقابل افراد به چندین دلیل ممکنه مخالف اسد باشن که از جمله خطرناکترین اونها کسانی هستند که همیشه جبهه ای مخالف نظام اتخاذ می کنن و درواقع هدف اونها مخالفت با حکومت خودمونه، نه مساله سوریه. (و اتفاقا خیلی مهمه که مواظب باشیم مورد سوء استفاده این افراد قرار نگیریم. چرا که به مرور می تونن ما رو هم به جبهه خودشون بکشن. فکر نمی کنم هیچ کدوم از ماها از دکتر سروش بزرگتر باشیم. بگذریم.)
...
خوب عزیز جان خود شما هم که همین کار رو کردین! چرا که همه مخالفین نظر خودتون رو با یه چوب میزنین و مواردی می فرمایین مثل همون بخشی که بنده ابتدای پستم عرض کردم.[/quote]

قطعاً بنده عرضم رو بد رسوندم.
والا اين فرمايش شما، كاملاً مورد تأييده.
هم معتقدان به دفاع از بشار اسد برخاسته از طيف‌ها و تفكرات گوناگوني هستن و هم معتقدان به كوبيدن وي و يا سكوت در اين ميان.

عرض بنده اين بود كه وقتي داريم مسئله رو از ديدگاهي بحث مي‌كنيم، دوستان هم اگه نقدي بر اون ديدگاه دارن، براساس همون ديدگاه و جهان‌بيني بحث كنن.

في‌المثل نمي‌شه بنده مثلاً از ديدگاه عقلي به موضوعي پاسخ بدم، ولي دوستان جوابم رو براساس آرمانگرايي بدن.
يا مثلاً وقتي بحث آرمانگرايي مي‌كنيم، نمي‌شه پاسخي پراگماتيستي به نظر داد.

احتمالاً شما هم تصديق مي‌فرمايين كه براي بحث در موضوعي مشخص، زباني واحد لازمه و من، اشتراكات جهان‌بيني (ولو اينكه بهش معتقد نبوده و قبولش هم نداشته باشيم) رو جزو لاينفك اين زبان واحد مي‌دونم.

يه مثال مي‌زنم كه عرضم بهتر مشخص شه.
في‌المثل اگه ما قراره نقد نظريه‌هاي ماركسيستي رو انجام بديم، نمي‌تونيم از دين مبين اسلام و پيامبر اكرم (ص) و قرآن كريم مايه بذاريم. چون اساساً طرف ماركيسيت‌مون خدا رو قبول نداره كه بخواد من بعدش رو قبول داشته باشه.
لاجرم مي‌بايست از ديدگاه و نظريات مشترك با ماركسيست‌ها و نظريات في‌المثل اومانيستي و همسنگ با نظريات ايشان، پاسخشون رو بديم؛ ولو اينكه خود مسلمون بوده و اعتقادي به اين نظريات نداشته باشيم.

اين از نگاه من، زبان مشترك بحثه.

حالا اينكه شما آيا موافق عرض بنده هستين يا خير، اميدوارم در پست بعدي‌تون بفرمايين.
ولي حداقل اميدوارم كه عرضم رو اينبار بهتر و درست‌تر رسونده باشم تا شائبه‌ي دسته‌بندي اعضاء بين دو ديدگاه و ايدئولوژي مشخص براي كسي بوجود نياد.

اما تمامي عرض فوق (در چند پست قبلي) رو عرض كردم كه به اين قسمت از عرايضم برسم :

از نظر من هيچ اشكالي نداره كه نگاهتون ذيل عناوين فوق جاي بگيره. مثلاً بگيم آقا ما با نگاه ماكياوليستي و اينكه هدف‌مون، وسيله‌مون رو توجيه مي‌كنه، از سوريه حمايت مي‌كنيم كه از حزب الله حمايت كرده باشيم (چيزي شبيه به فرمايش برادر احسان). اين، مشكلي نداره و بالاخره يه ديدگاهه و قابل احترام.
مشكل از جايي شروع مي‌شه كه ما نگاه ماكياوليستي داشته باشيم، ولي اون رو تحت عنوان آرمانگرايي و يا عدالت طلبي مطرح كنيم.


[quote name="meysam2007"]حداقل درمورد خود بنده، خاطرم هست که اختلاف نظرمون نه در نوع وقایع، بلکه در علت شروع اونها بود و اگه خاطرتون باشه بنده همون موقع هم عرض کرده بودم که سوریه تعیین کننده برنده این مناقشات خواهد بود. درواقع همون زمان هم هم شما و هم ما پیش بینی می کردیم که این حوادث به سوریه هم کشیده میشه، اما هرکدوممون از موضع خودمون. شما به عنوان دنباله همین جریانات و حداقل شخص بنده به عنوان پاسخی طبیعی که به این جریانات داده خواهد شد و باتوجه به شباهت ظاهری و همچنین موج سواری غرب در این جریانات (و حمایت از جنبش هایی که به خودی خود به ضررش بودن و تبدیل اونها به فرصتی طلایی)، قابل تشخیص از هم نخواهند بود. اینطور نیست؟

پس بنده نمی تونم این فرمایش شما رو بپذیرم و هنوز روی حرف خودم هستم که سوریه تعیین کننده برنده این جریانات خواهد بود.[/quote]

برادر ميثم عزيز.
مسئله‌ي فوق، همون‌طور كه عرض شد، ديدگاه مصطلح نظام هست؛ نه ديدگاه حقير.
بنده هم براي اينكه وارد بحث هميشگي ماهيت اين وقايع نشيم، با فرض پذيرفتن ديدگاه فوق، به ادامه‌ي عرايضم پرداختم.

[quote]مسئله اينجاست كه ما تا ديروز شعارهايي كه مي‌داديم، اين بود كه وقايع منطقه، قطعاً بيداري اسلامي بوده و تمامي اين موارد به نفع جمهوري اسلامي ايران و به ضرر امريكا و اسرائيل هست و هر واقعه، موجوديت اين كشورها در منطقه رو به خطر مي‌اندازه و قص علي هذا.

البته بنده در اين پست، به نقد اين ديدگاه نمي‌پردازم و با فرض صحت اين ديدگاه، به ادامه‌ي عرايضم مي‌پردازم.[/quote]

صد البته وقايع سوريه، در وقايع آينده بسيار اثرگذار خواهد بود.
ولي همون‌طور كه عرض شد، اگه بياد داشته باشين همون موقع كه وقايع مصر در جريان بود عرض مي‌كردم كه اگه ما بخوايم جلوي اين موج رو بگيريم، بايد از همين مصر و ليبي شروع كنيم. چرا كه هرچقدر كه وقوع اين تحولات در اين كشورها به درازا كشيده بشه و يا حتي شكست بخوره، از سرعت پديد آمدن اين تحولات كاسته و اين آتش نيز عجالتاً فرو نشانده خواهد شد.

كافيه يه بار تصور بفرمايي كه اگه انقلاب مصر (حالا چه انقلاب اسلامي و چه از نظر من انقلاب رنگي و نرم) به پيروزي نمي‌رسيد، آيا اين وقايع با همون تب و تاب به ليبي منتقل مي‌شد؟ آيا مردم يمن و بحرين با همون جديت به ادامه‌ي اعتراضاتشون مي‌پرداختن؟‌ مردم سوريه چطور؟

حتي همين جنبش سبز خودمون هم با انقلاب مصر بود كه قوت گرفت و جوگير شد و 25 بهمن بعد از يك سال خانه نشيني، دوباره سعي كرد به اردوكشي خياباني بپردازه كه البته عدم موفقيتش هم كاملاً قابل پيش‌بيني بود.

پس مسئله رو وقتي كه داريم در نظر مي‌گيرم، بايد تمامي جوانبش رو هم در نظر بگيريم.

چون اين قسمت از عرايضم به فرمايش بعدي شما مربوط مي‌شه، پس با اجازه‌تون بقيه‌اش رو در قسمت اصلي (بحث علت موضع گيري ما) عرض مي‌كنم.

[quote name="meysam2007"] این مورد (کشتار گسترده مردم بی گناه توسط حکومت بشار) باتوجه به اینکه فقط از طریق منابع خبری برای شما قابل اثباته و حداقل برای شخص بنده چنین کشتاری ثابت نشده، برام قابل قبول نیست و علاقه ای هم ندارم که شما سعی در اثبات اون کنین. (چرا که حداقل درمورد فتنه 88 از همین رسانه ها داستانها دیدم و ...). پس در مباحثمون بهتره به این مورد نپردازیم چراکه هیچ کدوم از طرفین نمی تونن چیزی رو ثابت کنن. ما هم دلیل محکمی برای همدیگه نداریم و هرکس نظر خودش رو در این مورد داره.[/quote]

فرمايش و نظر شما قابل احترامه.

[quote name="meysam2007"]اینجا میرسیم به بحث اصلی که قبلا چندین بار تکرار شده. اما هنوز هم ناگفته ها بسیارند!

خواهشا قبل از خوندن کامل این قسمت، پاسخی ارسال نکنین و سعی نکنین صرفا از جمله اول، کل مطالب این بخش رو نخونده حدس بزنین. (نه اینکه شما چنین کاری می کنین؛ بلکه صرفا جهت تاکید بر اهمیت موضوع و خوندن دقیق اون برای اطلاع کامل از ریز نظر بنده، این جمله رو عرض کردم.)
احتمالا شنیدین که اگه کفار بخوان به بلاد مسلمین حمله کنن و از مسلمانان به عنوان سپر استفاده کنن، درصورتی که چاره دیگه ای نباشه، باید به اونها حمله کرد و اون افرادی هم که ازشون به عنوان سپر استفاده شده شهید محسوب میشن.
حالا برمیگردیم به همون تحلیل های چندسال پیش جنابعالی. خود شما در تاپیک تونس و بعد تاپیک کشورهای عربی، اشاره به توطئه ای بزرگ و خطرناک از طرف غرب علیه مسلمونها (یا بهتره بگیم منطقه) داشتین. هنوز هم سر اون فرمایشاتتون هستین؟ (مطمئنا هستین!) چه طبق نظر شما و چه حالت موج سواری غرب، درنهایت نتیجه ای که الان حاصل شده همون خطر بزرگ علیه منطقه و جهان اسلامه.
الان ممکنه در سوریه 20 یا اصلا 100 هزار نفر کشته بشن. اما مساله اینجاست: اگه ما جلوی این خونریزی ها رو بگیریم و به قول شما از مردم حمایت کنیم، بعد از مدتی (و بعد از سقوط حکومت های دیگه که فعلا در صف انتظار قرار دارن و منتظر سوریه هستن!) چه بلایی سر مسلمونها خواهد اومد؟ حتی صرفا به عنوان یه مثال کمی جلوتر بریم و زمانی رو بررسی کنیم که نه حکومتی به اسم جمهوری اسلامی در ایران مونده و نه قدرتهایی مثل آل سعود عربستان. در اون زمان چه کسی جلوی نیل تا فرات رو خواهد گرفت؟ حکومت های مردمی که حتی ممکنه بعضی از اونها ارتش هم نداشته باشن؟ کی توان دفاع دربرابر حکومت غیرمسلمان بر مسلمانان رو خواهد داشت؟ کدوم قدرتی جلوی کشته شدن صدها هزار نفری مسلمونها رو خواهد گرفت؟ کیه که نذاره میلیونها انسان آواره بشن؟ تازه این خوشبینانه ترین حالته که در اون جنگ یا برخورد سخت رو درنظر گرفتیم. حالت بدتر اینه که اصلا چنین اتفاقاتی نیافته و بدون اینکه مردم متوجه باشن دین اونها رو ازشون بگیرن. آیا کسی خواهد بود که از دین خدا دفاع کنه؟ (کاری به بحث های آخرالزمانی و ظهور و ... ندارم و خواهشا دوستان دیگه این سوالات بنده رو با مواردی مثل خدا از دینش دفاع خواهد کرد جواب ندن. حرف من سر وظیفه ماهاست به عنوان مسلمان.)

ما قبلا در مورد ارتباط با دولت ها در پیام خصوصی مباحثاتی داشتیم و بنده عرض کردم، بازوی قدرت جمهوری اسلامی نه دولت های متحد، بلکه گروه های همفکر با اون هستن و اوضاع منطقه، شرایط بذرپاشی رو برای ما فراهم می کنه. اما از زمان کاشت تا برداشت زمان لازمه و هنوز برای رسیدن به ساعت صفر زوده. (هرچند بنده فکر می کنم کم کم وقتش داره میرسه و تا مدتی بعد ما با رفتن اسد هم مشکلی نخواهیم داشت؛ ان شاء الله.)[/quote]

بله برادر. هنوز هم به تحليل‌هام معتقد بوده و نگاهم نسبت به اين مسائل تغييري نكرده.
از قضا با كمي اعتماد به نفس كاذب و مقداري هم غرور، هرچه از وقوع وقايع بيشتر مي‌گذره، گزاره‌هايي مبني بر صحت پيش‌بيني‌هام رو بيشتر مشاهده مي‌كنم.

درخصوص جلوگيري از رسيدن اين موج به ما؛
همون طور كه در بالا عرض شد، مسئله اينجاست كه اگه ما مي‌خواستيم جلوي اين موج رو بگيريم، لاجرم مي‌بايست از همون ابتدا با اين وقايع همراهي نمي‌كرديم و حتي شده پنهاني به ايشان كمك هم مي‌كرديم (مثل سوريه) كه يه طورايي از پس اين وقايع بربيان.

البته اين، به اين شرط بود كه ديدگاهي كه من بهش معتقدم رو نظام هم معتقد مي‌بود. يعني معتقد مي‌بود كه اين تحركات، هركدام شكل و طرحي كوچك از نقشه‌ و طرحي بزرگتره و هر زمان كه طرحي به اتمام برسه، نقاش به سراغ قسمت بعدي طرح مي‌ره تا در نهايت از مجموع طراحي و نقاشي اين طرح‌ها، تصوير اصلي بوجود بياد.

اما ديدگاهي كه نظام جمهوري اسلامي ايران دنبال كرد و بر اون باور بود، اين بود كه وقايع منطقه، بيداري اسلامي و منبعث از انقلاب اسلامي است.
خوب. وقتي ما اين ديدگاه رو داريم، طبيعي هست كه گزاره‌هاي مربوط به انقلاب اسلامي رو نيز مي‌بايست در نظر بگيريم. وقايعي نظير امريكا ستيزي، اسرائيل ستيزي، كمك به مستضعفين در برابر مستكبرين، تمايل به حكومت ايران و ايجاد پيوند عاطفي و سياسي با اين كشور، در بهترين حالت، پيروي از فرمايشات و دستورات آقا (نه به عنوان ولي فقيه، كه به عنوان رهبر حكومتي كه الگوي انقلاب و حكومت آتي‌شونه)، ايجاد حكومتي اسلامي و بر پايه‌ي قوانين اسلامي، صد البته اضافه شدن به محور مقاومت و حمايتي مناسب از فلسطين و قس علي هذا.

اين مسائل هم مسائلي نيست كه از خودم درآورده باشم.
اگه رجوعي ساده به رسانه‌هاي داخلي (بالاخص رسانه‌هاي دولتي و رسانه‌ها و روزنامه‌هايي كه مبين نظرات حكومت هستن)، مصاحبه‌هاي مسئولين نظام (اعم از كشوري و لشكري) و البته سخنراني‌هاي متعدد ايشان و امثالهم داشته باشيم، تمامي گزاره‌هاي فوق بدون كمترين اغراقي قابل مشاهده است و بسياري از اونا در تاپيك‌هاي [url="http://www.military.ir/forums/topic/13134-%d8%b3%d9%82%d9%88%d8%b7-%d8%af%d9%88%d9%84%d8%aa-%d8%aa%d9%88%d9%86%d8%b3/"]سقوط دولت تونس[/url]، [url="http://www.military.ir/forums/topic/13295-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%B1/"]اعتراضات و درگيري‌هاي مصر[/url]، [url="http://www.military.ir/forums/topic/13314-%D8%AA%D8%B8%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C/"]تظاهرات و درگيري‌هاي كشورهاي عربي[/url] توسط دوستان مختلف آورده شد (كه اين تاپيك‌ها مي‌تونن آرشيو مناسبي براي هر جستجوگري در نت باشن).

پس با اين شرايط، سقوط تونس، مصر، ليبي و يمن هركدوم به نفع ايران مي‌شد و به ضرر امريكا و اسرائيل.
البته بنده و شما، هريك نظري ديگه در اين زمينه داشتيم؛ ولي هردو معتقد بوديم كه اين وقايع، زميني آماده براي كشت خواهد بود كه دست ما براي كاشت‌هاي آتي بازتره؛ البته هريك به شيوه و راه خود كه البته خيلي هم با هم اختلاف نظر نداشتيم.

ولي حقيقت امر اينه كه نظام به جد معتقد به اين مسئله بود و به همين دليل، نه تنها هيچ كمكي براي جلوگيري از وقوعش نكرد، بلكه شايد حتي كمكشون هم كرد كه اين وقايع زودتر به نتيجه و ثمر برسه.

حال اينكه بنده همون موقع عرض مي‌كردم كه هرچه اين فيلم زودتر به پايان برسه، زودتر نوبت ما خواهد شد.

---------------------------------------------------------------------

حقيقت اينكه همين كه وقايع سوريه يك سال و نيمه شده (و البته اين، زمان خوبي براي ما بوده)، تنها دو دليل داشته :

1- ورود عربستان به اين محدوده برخلاف ساير انقلاب‌ها و تلاش براي به ثمر نشاندن حكومتي سلفي در اين كشورها؛

2- ورود نسبتاً زود سوري‌ها به فاز مسلحانه (ولو محدود) كه دست حكومت رو براي برخورد خشن بيش از پيش بازتر كرد (هرچند كه همون موقع هم كوچكترين ابايي از اين برخورد نداشت).

مسئله‌ اين بود كه توان سوري‌ها (با وجود اينكه بسيار بي‌نظم و غيرمنطقي حمله مي‌كردن)، بسيار بيشتر و بهتر از توان مخالفين مسلح ليبيايي بود كه در ابتدا بسيار آماتور وار حمله مي‌كردن.
به همين دليل هم ديديم كه بشار اسد هيچگاه نتونست كنترل مناسبي روي شهرهاي درگيرش داشته باشه و حتي آتش اين درگيري‌ها به شهرهاي بزرگ اين كشور هم كشيده شد و اين، نشان از افزايش توان روزافزون مخالفين مسلح داشت. اما در ليبي، مي‌ديديم كه بعلت همين ضعف اساسي، روز به روز قذافي بيشتر پيشروي مي‌كرد و از توان نظامي مخالفينش كاسته مي‌شد.

البته ممكنه دوستان بفرماين كه در سوريه نيروهاي خارجي و القاعده هستن و چه و چه. ولي در ليبي هم همين بود! صد بار قذافي مادر مرده و پسر جلادش تو تلويزيون و رسانه‌ها و سخنراني‌ها و مصاحبه‌هاشون، گفتن كه ما داريم با القاعده‌اي‌ها مي‌جنگيم؛ ولي كسي باور نكرد.

با اين وجود، مخالفين مسلح ليبيايي، توان جلوگيري از حملات ارتش رو نداشتن و ارتش ليبي در ابتدا، بسيار منظم (دقيقاً برخلاف ارتش سوريه! حتي همين الان!!) و با گلوله باراني دقيق، مواضع مخالفين رو يكي پس از ديگري گرفت و به دروازه‌‌هاي بنغازي رسيده بود كه ناگهان ورق برگشت و با ورود ناتو، همه چيز عوض شد.
جالب اينجاست كه امريكايي‌ها پس از قتل وزيرشون، اين مسئله رو هم عنوان كرده بودن كه اونا بودن كه با ورود ناتو به ليبي، جلوي سقوط بنغازي و پايان كار مخالفين رو گرفتن).

به عبارتي در ليبي، قدرت مخالفين مسلح زود ته كشيد و اوضاع تحت كنترل جبهه‌ي سياسي قرار گرفت.
صد البته به اين هم بايد اشاره كرد كه با آموزش صحيح ليبايي‌ها و همچنين كسب تجربه‌ي بيشتر در جنگ، اين چريك‌ها خيلي زود حرفه‌اي شدن و حملات بعدي‌شون حقيقتاً حرفه‌اي و كاملاً منظم و حساب شده بود و دمار از روزگار ارتش قذافي درآورد.

ولي در سوريه، كاملاً برعكس هست و فعلاً، بيشترين قدرت از آن جبهه‌ي دوم و اول هست و جبهه‌ي سوم در اقليت قدرت قرار داره.

به همين دليل تا زماني كه بالاخص قدرت مخالفين - با منش مسلحانه كم و كمتر نشه، غرب هم بطور مستقيم وارد اين بازي نمي‌شه و البته اين مسئله، بيشتر از هرچيز به نفع ايران هست (از لحاظ زماني). هرچند كه بسيار ترديد دارم نسبت به اينكه نگاه ايران به سوريه، تنها نگاه خريد زمان باشه و نه نگاه پيروزي اسد بر مخالفين مسلح و برقراري شرايط بسان قبل!

ولي واقعيت اينه كه گذشت زمان، بيشتر به ضرر غرب هست.

---------------------------------------------------------------------

از نظر من، جنگيدن ما در جبهه‌‌ي اول براي اينكه جايي جلوي اين موج گرفته بشه، شبيه به جنگيدن در آستانه‌ي دروازه‌هاي كشورمون هست؛ در زماني كه مي‌تونستيم كيلومترها دورتر جبهه‌‌مون رو بوجود بياريم و اونجا بجنگيم كه اگه شكست هم بخوريم، امكان ايجاد لايه‌ي دوم دفاع رو داشته باشيم.

متأسفانه اون موقع كه پلن غرب مرحله به مرحله به پيش مي‌رفت، ما هم سرخوش مستي و سرور بوديم كه بدون زدن چك و چونه، صاحب يه عروس خوش بر و رو شديم.
خيالمون هم راحت بود كه اگه مسئله به سوريه هم كشيده بشه، اولاً چون همه‌ي مردم سوريه حامي بشار اسد هستن، مشكلي در داخل بوجود نمياد و نهايتاً چند تا خس و خاشاك هستن كه با جاروي اسد روفته مي‌شن. ثانياً اگه هم مشكل بيشتر و بزرگتر بود، تمامي كشورهاي تازه انقلاب كرده، به دليل همون جهان‌بيني كه عرض شد، حمايتي خواهند داشت از كشور الگو و متعاقباً در قبال سوريه، در بهترين حالت به دفاع از نظام اين كشور و در بدترين حالت، به اتخاذ موضع سكوت و بي‌طرفي خواهند پرداخت.

صد البته اگه اون ديدگاه نظام، صحيح مي‌بود، اين تحليل هم كاملاً صحيح و منطقي به نظر مي‌رسيد.

اما ديديم كه عملاً وقايع بعدي، خط بطلاني كشيد بر اون تصورات و باورها.

- در اولين مرحله، تونس (يعني مادر بيداري اسلامي)، برگزار كننده‌ي اجلاس «دوستان سوريه» بود! اجلاسي كه نهايتاً 88 كشور عضوش شده‌ان كه منهاي كشورهاي قدرتمند اروپايي و البته ايالات متحده، اكثر قريب به اتفاق اعضاي كله گنده‌ي جنبش عدم تعهد هم عضوش هستن!


- در مرحله‌ي دوم، مصر حمايتي تمام قد از مردم سوريه و عليه نظام اين كشور براه انداخت. حتي پيروزي مرسي (نامزد اخوان المسلمين) كه موجي از بشكن و شادي ملي رو در بين مسئولين ما بهمراه داشت و مصاحبه‌ها و حرف‌هاي عجيب و غريبي هم درموردش عنوان شد، نه تنها اوضاع رو بهتر و به نفع سوريه نكرد، بلكه شديدتر و بدتر هم كرد و كار به جايي رسيده كه الان در مصر، بايد بنشينيم و ليچارهاي حضرت اجل رو تحمل كنيم!

- در مرحله‌ي سوم، ليبي بود كه نه تنها كمكي به سوريه نكرد، بلكه حتي بي‌طرف هم نموند و به اين كشور، چريك‌هاي حرفه‌اي خود رو گسيل داشت.

به عبارت ديگه، بيداري اسلامي‌اي كه مسئولين ما تصور مي‌كردن پشتوانه‌ي خوبي براي حفظ نظام سوريه‌اس، عملاً به وزنه‌اي سنگين براي مخالفان سوريه بدل شد.
مخالفين هم قدرت بيشتري از اونچه كه ما تصور مي‌كرديم داشتن و البته مردم سوريه هم تماماً حمايتي همه جانبه از بشار اسد نداشتن.

به همين دليل تازه بعد از چند ماه، فهميديم كه نمي‌شه با سكوت و حمايت زير زيركي كار رو به پيش ببريم. به همين جهت، حمايت‌مون رو علني كرديم به شرحي كه ديديم تا به امروز.

البته اميدوارم دوستان نفرماين كه حكومت ايشان چون ضعيف بود، امكان حمايت از بشار اسد رو نداشت. چرا كه اولاً انقلاب اسلامي با وجود ضعيفي در ابتداي امر، رفتاري قاطعانه داشت و كشورهاي منبعث از انقلاب اسلامي نيز مي‌بايد چنين رفتاري مي‌داشتن؛ همون‌طور كه كشورهاي انقلاب كرده براساس مشي ماركسيستي هم دقيقاً چنين مسئله‌اي رو مد نظر قرار داده و مواضعي درست بسان شوروي انقلابي (و نه حتي عملگراي استاليني و پس از اون) اتخاذ نمودن.

ولي حتي اگه به هر دليلي، ضعف اين حكومت‌ها رو بپذيريم، باز هم ايشان اگه مخالف بودن، مي‌تونستن نسبت به اين مسئله بي‌طرف باشن. بالاخره ما ضعيف‌تر و سست‌تر از دولت عراق كه نداريم. ولي اين دولت، در تمامي اين مسائل، جانب بي‌طرفي رو رعايت كرد! هرچند كه در اجلاس پاريس شركت كرد نهايتاً.
جالب اينكه يمن علي عبدالله صالح از سوريه، در حد و توان خودش حمايت كرد!! ولي اين كشورها ...!

-------------------------------------------------------------------------------

اما اين‌ها گذشته‌اس.
اينكه چه مي‌بايست انجام بديم و چه فرصت‌ سوزي‌هايي كرديم، موضوع بحث ما نيست.
علي‌الظاهر ما در اينجا داريم بحث اين رو مي‌كنيم كه الان خير الموجودين گزينه‌هاي ما چين.

از نظر شما، چون ديگه راهي براي ما باقي نمونده، مي‌بايست نذاريم سوريه به هيچ قيمتي سقوط كنه.
خوب. اين يه گزينه‌اس (و شايد از نظر شما تنها گزينه).
البته خود شما بهتر مي‌دوني كه سوريه براي ما، اونقدري با ارزش نيست كه ما خودمون عنوان كرديم. يعني اينكه تنها پل ما با حزب الله لبنانه كه اگه زده بشه، ديگه اين بچه شيعه‌هاي مرد تنها مي‌مونن و چه و چه.
خود شما هم بدرستي اشاره فرمودي :

[quote name="meysam2007"]ما قبلا در مورد ارتباط با دولت ها در پیام خصوصی مباحثاتی داشتیم و بنده عرض کردم، بازوی قدرت جمهوری اسلامی نه دولت های متحد، بلکه گروه های همفکر با اون هستن و اوضاع منطقه، شرایط بذرپاشی رو برای ما فراهم می کنه. اما از زمان کاشت تا برداشت زمان لازمه و هنوز برای رسیدن به ساعت صفر زوده. (هرچند بنده فکر می کنم کم کم وقتش داره میرسه و تا مدتی بعد ما با رفتن اسد هم مشکلی نخواهیم داشت؛ ان شاء الله.)[/quote]

از قضا از ابتداي امر هم مشكل من با اين قضيه بود كه ما كه اين رو مي‌دونستيم، چرا بيشتر از اوني كه بايد به سوريه بها داديم و تمامي تخم مرغ‌هامون رو توي سبدش چيديم كه با افتادن سبد، همه‌شون رو از دست بديم؟!
يعني عملاً با اتخاذ سياست‌مون، رسماً تمامي كشورهاي دچار بهار عربي رو، حتي اگه نمي‌خواستن، به جبهه‌هاي ديگه تقديم كرديم و شديم دشمن بهار عربي! حال اينكه كشور ما جزو اصلي‌ترين مدافع اين انقلاب‌ها بود؛ اونهم از نوع تمام قد.

اما من، نگاهي ديگه به اين قضيه دارم.
از نظر من، نظام سوريه دير يا زود ساقط خواهد شد و تقريباً در اين شكي ندارم؛ مگه اينكه يه مسئله‌ي مهمي پيش بياد و همه چيز تغيير كنه كه حداقل تا الان اين مسئله رو جايي نديده‌ام.

اما معتقدم حتي درصورت پيروزي كامل بشار اسد و عدم مداخله‌ي غرب، نظام سوريه بعلت عدم داشتن پشتوانه‌ي اجتماعي - سياسي لازم براي ادامه‌ي حكومت، راهي جز سقوط زودهنگام رو نخواهد داشت و از درون تهي خواهد شد.

ولي حتي اگه به سقوط هم نيانجامه، طبيعتاً توان اثرگذاري فرامرزي‌اش رو هم از دست خواهد داد و درست به سان سوريه‌ي دهه‌ي هفتاد و هشتاد، بيش از پيش محافظه‌كارتر خواهد شد و به عبارتي، ديگه متحد حتي نيمچه مطمئني هم براي ما نخواهد بود؛ چه برسه به حساب كردنش در محور مقاومت؛ اونهم جزو محورهاي اصلي و ستون اين جبهه!

به عبارت ديگه، حكومت سوريه‌ پس از اين وقايع، بعلت ضعفي كه خواهد داشت و مهمتر از همه، براي جلوگيري از انزواي كامل، چاره‌اي نداره جز تعديل سياست‌هاش و همراهي با غرب و كشورهاي منطقه كه اين مسئله، مفهومي نداره جز تعديل و بازنويسي روابط سياسي و حكومتي گذشته‌اس كه قطعاً بند اصلي‌اش از همين الان قابل پيش‌بينيه.

پس هر طور كه حساب كنيم، سوريه رو بايد از همين الان، جدا شده از محور مقاومت به حساب بياريم.

به عبارت ديگه، حكومت سوريه چيزي جز ابزاري براي خريدن زمان براي ما نيست (البته وارد اين مسئله نمي‌شم كه داشتن اين نگاه به يه كشور ديگه، چقدر اسلامي و چقدر ماكياوليستيه).

----------------------------------------------------------------------------

اما مسئله‌ي ديگه كه لابلاي فرمايشاتت و البته در راستاي حداقل مضطر نشان دادن شرايط براي ما به مفهوم توجيه عملكردمون در سوريه؛

[quote name="meysam2007"] احتمالا شنیدین که اگه کفار بخوان به بلاد مسلمین حمله کنن و از مسلمانان به عنوان سپر استفاده کنن، درصورتی که چاره دیگه ای نباشه، باید به اونها حمله کرد و اون افرادی هم که ازشون به عنوان سپر استفاده شده شهید محسوب میشن.
حالا برمیگردیم به همون تحلیل های چندسال پیش جنابعالی. خود شما در تاپیک تونس و بعد تاپیک کشورهای عربی، اشاره به توطئه ای بزرگ و خطرناک از طرف غرب علیه مسلمونها (یا بهتره بگیم منطقه) داشتین. هنوز هم سر اون فرمایشاتتون هستین؟ (مطمئنا هستین!) چه طبق نظر شما و چه حالت موج سواری غرب، درنهایت نتیجه ای که الان حاصل شده همون خطر بزرگ علیه منطقه و جهان اسلامه.
الان ممکنه در سوریه 20 یا اصلا 100 هزار نفر کشته بشن. اما مساله اینجاست: اگه ما جلوی این خونریزی ها رو بگیریم و به قول شما از مردم حمایت کنیم، بعد از مدتی (و بعد از سقوط حکومت های دیگه که فعلا در صف انتظار قرار دارن و منتظر سوریه هستن!) چه بلایی سر مسلمونها خواهد اومد؟ حتی صرفا به عنوان یه مثال کمی جلوتر بریم و زمانی رو بررسی کنیم که نه حکومتی به اسم جمهوری اسلامی در ایران مونده و نه قدرتهایی مثل آل سعود عربستان. در اون زمان چه کسی جلوی نیل تا فرات رو خواهد گرفت؟ حکومت های مردمی که حتی ممکنه بعضی از اونها ارتش هم نداشته باشن؟ کی توان دفاع دربرابر حکومت غیرمسلمان بر مسلمانان رو خواهد داشت؟ کدوم قدرتی جلوی کشته شدن صدها هزار نفری مسلمونها رو خواهد گرفت؟ کیه که نذاره میلیونها انسان آواره بشن؟ تازه این خوشبینانه ترین حالته که در اون جنگ یا برخورد سخت رو درنظر گرفتیم. حالت بدتر اینه که اصلا چنین اتفاقاتی نیافته و بدون اینکه مردم متوجه باشن دین اونها رو ازشون بگیرن. آیا کسی خواهد بود که از دین خدا دفاع کنه؟ (کاری به بحث های آخرالزمانی و ظهور و ... ندارم و خواهشا دوستان دیگه این سوالات بنده رو با مواردی مثل خدا از دینش دفاع خواهد کرد جواب ندن. حرف من سر وظیفه ماهاست به عنوان مسلمان.)
...
باطل با باطل درگیر میشه و ما از باطل ضعیف تر حمایت می کنیم تا قبل از نابودی، ضربه بزرگتری به باطل قوی تر بزنه. کجای این مساله از نظر شرعی یا اخلاقی ایراد داره؟[/quote]

هرچند كه بنده، دانش و سواد ديني چنداني ندارم و ترجيحاً سعي مي‌كنم در اين مسائل، زياد وارد نشم، ولي اگه اجازه بدي، اندك مخالفتي باهات داشته باشم.

حتماً نام قرقيسيا رو شما بزرگوار شنيده‌اي.
قطعاً اين رو هم مي‌دوني كه اين نبرد عظيم، بين دو باطل اتفاق مي‌افته و از پس اين نبرد هست كه سفياني پيروز شده و حركتش رو آغاز مي‌كنه.

باز هم قطعاً تأكيدات ائمه‌ي اطهار (ع) و پيامبر اكرم (ص) رو درخصوص چگونگي موضع گرفتن مسلمانان در اين خصوص مي‌دوني.

از اونجايي كه قرقيسيا در سوريه‌ي كنوني و بالكل در جهان اسلام واقع هست، بالطبع مسلمانان هم نقشي در اين نبرد خواهند داشت. ولي اينكه چرا از ورود به اين درگيري منع و باطل بودن هر دو طرف بطور مشخص عنوان شده؟!

مگه پيروز اين نبرد، سفياني نيست؟ پس چرا ساير مسلمانان نبايد با تمام توان به طرف مقابل سفياني كمك كنن تا سفياني بيش از پيش تضعيف بشه؟!
اين مسئله مگه چيزي جز اين هست كه ظهور سفياني «همون خطر بزرگ علیه منطقه و جهان اسلامه.»؟

-----------------------------------------------------------------------------

البته بنده قصد توقيت و يا شبيه سازي نبرد آتي سوريه و ناتو با نبرد قرقيسيا رو ندارم.
صرفاً عرض اين بود كه حتي در بزرگترين خطري كه جهان اسلام رو تهديد مي‌كنه هم نظرات بزرگان دين ما كاملاً مشخصه.
پس بعيد مي‌دونم در مسائل كوچكتر هم اين مسئله، چندان توجيه پذير باشه كه بخوايم تفسيري وراي اين موضوع داشته باشيم.

ضمن اينكه حداقل الان قضيه، نبرد داخلي دنياي اسلامه و پاي هيچ كافر و يا غريبه‌اي هم باز نشده و اين توجيه هم قابل قبول نيست كه چون بعداً از اين محل، غير مسلمانان بر مسلمانان تسلط پيدا مي‌كنن، پس همين الان يه طرف قضيه، متصل به غير مسلمانانه و در حكم غير مسلمان بايد باهاش رفتار كرد و جانب مسلمان رو داشت؛ ولو ظالم.

اما از اونجايي كه بنده توسط دوستان از ورود به بحث‌هاي مذهبي منع شده‌ام، عرضم رو همين‌جا خاتمه مي‌دم.

[quote name="meysam2007"][quote]ولي اول و آخرش، دشمني با امريكا و اسرائيل، ارتباطي با دموكراسي و آزادي‌هاي مدني و رعايت حقوق ملت‌ها نداره.
از قضا امروز روز، هر كشوري كه بيشتر براي امريكا شاخ و شونه مي‌كشه، كمتر براي مردمش حقي قائله و مردمش رو آدم حساب مي‌كنه.
از رژيم‌هاي ماركسيستي‌اي چون شوروي، كره‌ي شمالي، چين و كوبا گرفته تا ليبي و سوريه و ونزوئلا و امثالهم.[/quote]
عجیبه! یعنی شما دلیلش رو نمی دونین؟[/quote]
متوجه اين قسمت فرمايشات شما بزرگوار نشدم. اگه ممكنه بيشتر توضيح بفرمايين.

در پايان از وقتي كه براي حقير گذاشتي و مثل هميشه مطالب خوبي رو عنوان فرموده و امكان تلمذ بيشتر از محضرت رو فراهم نمودي، ازت سپاسگزارم.

=========================================================

برادر علي عزيز؛

با عرض عذرخواهي از شما از بابت تأخير در پاسخگويي؛

فرمودي :

[color=#0000cd][b]مصطفی جان همون طور که به احتمال زیاد خودتون هم مطلعید بنده بعید میدونم که بعد از سقوط سوریه در نبرد مسلحانه خبری از دموکراسی و جمهوری و این گونه حرف ها باشه و باید منتظر تصفیه حسابهای خونین سلفی های سوری و خارجی باشیم که همین باعث میشه که کاری که بشار انجام میده بیشتر از اونکه سرکوب باشه تامین امنیت مردم سوریه باشه و همین برای حق بودن بشار در این برهه از زمان کافیه.[/b][/color]

من اين فرمايش شما رو به عنوان ملاك تعيين تبديل به حق شدن باطل، قابل قبول نمي‌دونم.
ولي اجازه بده با فرض پذيرش فرمايش شما، يه بررسي ساده‌اي داشته باشيم در وقايع منطقه.

با اين تفسير :

- چون در عراق پس از حكومت مقتدر صدام، سلفي گري با گرايشات وهابي و تسويه حساب‌هاي مذهبي انجام گرفت و امنيت از بين رفت، پس حكومت صدام حق بود.

- چون با خروج امريكايي‌ها از افغانستان، طالبان‌ها مجدداً بر اين كشور تسلط خواهند داشت و به تسويه حساب‌هاي خونيني دست خواهند زد و امنيت رو از بين خواهند برد، پس اشغالگران غربي بر حقن.

- چون در ليبي پس از قذافي، تنها چيزي كه يافت نمي‌شه امنيت و آرامشه و تنها چيزي كه يافت مي‌شه، اسلحه و تسويه حساب قومي و قبيله‌اي و مذهبي هست، پس قذافي بر حق بود.

- چون در مصر پس از حسني مبارك، تنها خشونت و افزايش سلفي گري با گرايشات وهابي و قدرت گرفتن القاعده و بر هم خوردن امنيت رخ داده، پس حسني مبارك بر حق بود.

- چون در يمن پس از صالح، افزايش خشونت‌هاي مسلحانه و درگيري‌هاي مسلحانه رو در اين كشور شاهديم و افزايش روز افزون قدرت القاعده و به مفهوم عام سلفي گري با گرايش وهابيت، پس صالح بر حق بود.

- ...

ملاحظه مي‌فرمايي؟

اگه ما ملاك تبديل شدن باطل به حق رو تنها در اين مسائل بجوييم، خيلي از ناحق‌ها رو كه نسبت بهشون كوچكترين شكي نداريم رو هم مجبوريم حق بناميم!
صد البته هم خود شما و هم ساير دوستان به روشني روز مي‌ديدين و پيش بيني مي‌كردين كه مردم پس از پيروزي مخالفين مسلح، حسرت دوران گذشته و حكومت قذافي رو خواهند خورد.
همون‌طور كه مردم عراق هم حسرت امنيت دوران صدام رو مي‌خورن!

چون بالاخره حافظه‌ي تاريخي مردم ضعيفه و امنيت همواره براشون مهم‌ترين چيزه.
كما اينكه آراء بالاي احمد شفيق در مصر در دور اول و دوم انتخابات مصر هم مفهوم ديگري جز آرزوي امنيت دوران مبارك نبود! والا شفيق كسي نبود كه نفر دوم انتخابات مصر بشه.

پس ازت خواهش مي‌كنم كه مباني محكم‌تري رو براي تعيين ملاك حق و باطلي برگزيني.
البته اگه اين نظر حقير رو قبول داشته باشي.

فرمودي :

[color=#0000cd][b]بله عذر خواهی زمانی معنی داره که مسئولیتی بر گردن این گروه باشه اما ایا محکومیت این وقایع هم کاری دشوار یا بی فایده است؟
بالاخره حتی اگر حرفشان برو برگرد هم نداشته باشد بعنوان چند سوری اتفاقات فجیع اتفاق افتاده بر علیه مردمشان رو محکوم کنند و خودشون رو مبرا بدونند!
بعنوان مثال آمریکا و انگلیس با این که گروهک جندالشیطان رو حمایت تسلیحاتی و اطلاعاتی می کردند . اما موقع انفجار های تروریستی زاهدان اون رو محکوم کردند . گرچه که خودشون پشت این قضایا بودند اما به خاطر ژست آزادی خواهانشون هم که شده اونها رو محکوم می کردند. اما سئوال اصلی اینجاست که
"چرا با وجود اینکه ارتش آزادی سوریه خودش رو کسی می دونه که قصد مطالبه حقوق غصب شده مردم داره . اما خودش کوچکترین واکنشی نسبت به غصب حقوق های اولیه مردم سوریه توسط خودش یا گروه های هم همپیمانش واکنش نشون نمیده!؟"[/b][/color]

فرمايش شما صحيحه.
ولي همون‌طور كه عرض شد، اساساً ارتش آزاد ادعايي برپايه‌ي حكومت عدل و قسط و داد نداره كه بخوان وقوع وقايعي رو محكوم كنن يا نكنن تا اين محكوميت، دامان ايشان رو پاك كنه يا نكنه.
همون‌طور كه عرض شد، هدف اول و آخر ايشان، به زير كشيدن حكومت اسد و به دست مردم اداره شدن اين حكومته.

صد البته اگه همين ارتش به قدرت برسه و حكومت رو در اختيار بگيره، نسبت به اين دست جنايت‌ها حساسيت بيشتري مي‌بايست داشته باشه.
چرا كه اساساً وظيفه‌ي اول هر حكومتي، حفظ و برقراري امنيت هست و اونجا، فرمايش شما كاملاً صحيح هست كه «"چرا با وجود اینکه ارتش آزادی سوریه خودش رو کسی می دونه که قصد مطالبه حقوق غصب شده مردم داره . اما خودش کوچکترین واکنشی نسبت به غصب حقوق های اولیه مردم سوریه توسط خودش یا گروه های هم همپیمانش واکنش نشون نمیده!؟"». يعني اگه حكومت در قبال اين رفتار اعتراضي نكنه و اقدامي انجام نده (ولو در حد محكوم كردن)، عملاً در جرم و جنايت ايشان شريكه.

اما در حال حاضر ...!

البته من و شما به تمامي اخبار دسترسي نداريم.
شايد هم ايشان بعضاً برخي وقايع رو محكوم كرده باشن. ولي مشخصاً روحيه‌ي عربي و خشن ارتشي اين اشخاص، چربش بيشتري نسبت به روحيات دموكراتيك در ايشان داره و نمي‌شه ازشون انتظار چنداني هم داشت (حداقل در مقام غير مسئول و فاقد قدرت اجرايي بودن).

در آخر از شما بزرگوار هم از بابت وقتي كه براي حقير و مهمتر از اون، خوندن عرايض مطول و بي‌ارزشم گذاشتي، تشكر مي‌:نم.

با اعلام ساعت 4:20 نيمه شب، پستم رو خاتمه مي‌دم.

===========================================

پ.ن : بعلت محدوديت نقل قول، نقل قول‌هاي برادر علي رو با رنگ آبي و بولد شده در متن گنجوندم.

اميدوارم كه برادر سعيد هرچه سريعتر، فكري به حال نقل‌ قول‌هاي بسيار محدود و اندك پست‌ها داشته باشن و اين محدوديت رو يا برداشته و يا بيشتر بفرماين.
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مصطفی عزیز
[quote]- چون در عراق پس از حكومت مقتدر صدام، سلفي گري با گرايشات وهابي و تسويه حساب‌هاي مذهبي انجام گرفت و امنيت از بين رفت، پس حكومت صدام حق بود.[/quote]
البته تا اونجایی که حافظه تاریخی حقیر یاری می کنه . صدام اصلا منافاتی با گروه های سلفی عراقی نداشت . و هر وقت تهدیدی ازسوی آمریکا میشد به اون 6000 سلفی انتحاریش می نازید... مسلما مصطفی جان هر وقت صدام برای آرامش شمردمش همچین کاری کرد اونوقت بله صدام در جبهه حق بود. اما مشکل اینه که خود ارتش بعثی عراق و صدام یکی از اصلی ترین بانیان سلفی گری در عراق بودند همونطور که همین الانش هم دوستان صدام راه وی رو با همکاری با القاعده ادامه می دهند.
[quote]
- چون با خروج امريكايي‌ها از افغانستان، طالبان‌ها مجدداً بر اين كشور تسلط خواهند داشت و به تسويه حساب‌هاي خونيني دست خواهند زد و امنيت رو از بين خواهند برد، پس اشغالگران غربي بر حقن.[/quote]
ارتش ملی افغانستان ومردم هم چغندر تشریف داره !؟ مگه نه!؟ حساب خارجی ها با بقیه متفاوته...! هیچ گربه ای واسه رضای خدا موش نمی گیره ! مگه نه!؟
[quote]- چون در ليبي پس از قذافي، تنها چيزي كه يافت نمي‌شه امنيت و آرامشه و تنها چيزي كه يافت مي‌شه، اسلحه و تسويه حساب قومي و قبيله‌اي و مذهبي هست، پس قذافي بر حق بود.[/quote]
اینجا یه مشکلی هست برادر، خوب اگه دقت کرده باشی دولت سوریه حتی قول داده که طی مذاکراتش با مخالفین اگه لازم شد اسد بره کنار اما آیا صالح و بویژه معمر جون خودمون حاضر به همچین کاری بودند؟
[quote]- چون در مصر پس از حسني مبارك، تنها خشونت و افزايش سلفي گري با گرايشات وهابي و قدرت گرفتن القاعده و بر هم خوردن امنيت رخ داده، پس حسني مبارك بر حق بود.
[/quote]
هر چند سلفی گری در مصر امروزی به خاطر غفلت علمای اونجا در حال رشده اما من متوجه نشدم شما از کجا میگی القاعده در مصر در حال قدرت گیریه؟ درسته که بسیاری از زعمای القاعده مصری بودند و هستند اما من متوجه قدرت گیری القاعده (بصورت مسلح ) در مصر نشدم! ممنون میشم کمی بیشتر توضیح بدهید.
باز هم از مصطفی عزیز که همچنان با حوصله درحال پاسخ دهی به عرایض بی ارزش حقیرهست متشکرم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.