death-white

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)

Recommended Posts

[b]عراق به هواپیمای کره ی شمالی به مقصد سوریه اجازه عبور نداد [/b]

دولت عراق اعلام کرد به هواپیمای ترابری که از کره ی شمالی به مقصد سوریه در حال حرکت بوده اجازه ی عبور از آسمان کشور خود را نداده ، علت این کار شک عراق درباره ی تسلیحاتی بودن محموله ی کره ی شمالی اعلام شده است .

[url="http://www.reuters.com/article/2012/09/21/us-syrai-crisis-iraq-idUSBRE88K0EL20120921"]http://www.reuters.com/article/2012/09/21/us-syrai-crisis-iraq-idUSBRE88K0EL20120921[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر علي عزيز؛

[quote name="Haj_Rezvan"] البته تا اونجايي که حافظه تاريخي حقير ياري مي کنه . صدام اصلا منافاتي با گروه هاي سلفي عراقي نداشت . و هر وقت تهديدي ازسوي آمريکا ميشد به اون 6000 سلفي انتحاريش مي نازيد... مسلما مصطفي جان هر وقت صدام براي آرامش شمردمش همچين کاري کرد اونوقت بله صدام در جبهه حق بود. اما مشکل اينه که خود ارتش بعثي عراق و صدام يکي از اصلي ترين بانيان سلفي گري در عراق بودند همونطور که همين الانش هم دوستان صدام راه وي رو با همکاري با القاعده ادامه مي دهند.[/quote]

برادر علي عزيز.
اجازه بده فرمايشت رو با ذكر مثالي مشابه درخصوص كشورمون پاسخ بدم.
فرض بفرما همين فردا، امريكا به ايران حمله و اين كشور رو اشغال مي‌كنه.
پس از اون، شاهد انواع و اقسام بمب گذاري‌ها در كشور باشيم كه جان هموطنان‌مون رو بگيره. يا گروه‌هاي تندرو در ايران هم به قدرت برسن و هر روز امنيت رو بيشتر به خطر بندازن.
حالا با اين فرمايش شما مثل اين مي‌مونه كه بگيم چون ايران به عمليات‌هاي استشهادي لبناني‌ها و فلسطيني‌ها مي‌پرداخت و اونا رو تأييد مي‌كنه (به عنوان راهي براي ضربه زدن به اشغالگران)، و يا براي انجام عمليات استشهادي عليه امريكا و يا منافع عربستان، به نام نويسي رسمي روي مياورد، پس اين وقايع تروريستي رو هم ايران از همون ابتدا سازماندهي كرده بود و خود ايران با تروريسم فعلي (بمب گذاري در كوچه و خيابان) مشكلي نداشت و خود بوجودش آورد.

به نظر شما، اين تحليل چقدر مبناي صحيحي داره؟

اساساً در عراق زمان صدام، نه سلفي‌ها و نه هيچ پيرو ديني ديگري قدرت رو در اختيار نداشتن كه بخوان مانوري بدن. حكومت در دست حزب بعث بود (درست به سان سوريه) و مذاهب هم اگه مي‌خواستن پيوندي با قدرت داشته باشن، ناچار به پيوستن به اين حزب بودن (درست بسان سوريه).

الان در سوريه هم كه خيليا مي‌گن علوي‌ها قدرت رو در اختيار دارن، مسئله رو به غلط عنوان مي‌كنن. چرا كه اساساً سني‌ها هم كم نيستن. ولي مشكل از جايي شروع مي‌شه كه انحصار قدرت رو در دستان حزب بعث مي‌بينيم و شايد سياست‌ اين حزب به اين سمت باشه كه بيشتر از علوي‌ها بگيره.

در زمان صدام هم قضيه غير اين نبود و مهم نبود كه شما سلفي هستي يا سني معمولي يا شيعه. البته با شيعيان، به دليل ترس هميشگي صدام از شيعه، مشكل داشتن و شيعيان معمولاً زياد پيشرفت نمي‌كردن در نظام عراق. ولي سايرين هم نه بر مبناي دين، كه رتبه و درجه‌اي كه از حزب بعث مي‌گيرن بالا و پايين مي‌رفتن.

اما اصل مسئله اين بود كه در زمان صدام، حداقل امنيت كامل برقرار بود. يه دونه از اين دست اتفاقاتي كه روزانه در عراق مي‌افتاد، رخ نمي‌داد.
استخبارات عراق به قدري قوي بود كه كوچكترين تحركات رو به سرعت رصد مي‌كرد و جلوي وقوع هر ناامني‌اي رو مي‌گرفت.

عمده‌ي ناامني‌ها و كشتارها رو هم خود صدام حسين و ارتش جنايتكارش انجام مي‌داد (درست به سان ساير كشورهاي عربي).

اما بعد از سقوط صدام، سلفي‌ها و به وضوح عربستان، بيشترين قدرت رو در عراق به دست گرفتن و الان بسياري از شهرها و استان‌هاي عراق، در اختيار و تحت امر ايشان هست؛ با وجود اينكه شيعيان در عراق در اكثريت به سر مي‌برن!!

اين مسئله هم به وضوح بعد از سال 2003 اتفاق افتاد و غير قابل انكاره.

شما به من بفرما جان شيعه در زمان صدام حسين بيشتر در خطر بود (با وجود تمامي ظلمي كه عليه‌اش بود) يا در حال حاضر؟
اگه كشتارهاي ناشي از انتفاضه‌ي شعبانيه كه در اصل سركوب قيام شيعيان بود رو از محاسبات‌مون خارج كنيم، در طول حكومت سي ساله‌ي صدام (چه در زمان بكر و چه پس از اون كه قدرت رو بطور كامل قبضه كرد)، صدام بيشتر شيعه كشت يا سلفي‌ها؟

آيا امنيت در عراق اصلاً مفهومي داره؟ البته شكر خدا در سال‌هاي اخير و با اندكي قدرت گرفتن ارتش و پليس عراق (البته با آموزش و تجهيزات امريكايي)، كمي وضع امنيت در عراق بهتر شده. ولي مي‌بينيم كه عملاً باز هم هيچ كس در امنيت به سر نمي‌بره و حتي رئيس جمهور عراق و نخست وزيرش هم از اين موهبت بهره‌مند نيستن؛ چه برسه به مردم كوچه و بازار.

با اين وضعيت، يه بار ديگه اين رو خدمتت عرض مي‌كنم.
آيا حكومت صدام كه حداقل امنيت و آرامش بيشتري براي مردم (چه شيعه و چه سني) داشت و جان مردم بيشتر درش ارزش داشت تا پس از اون، به حق بود؟

[quote name="Haj_Rezvan"]ارتش ملي افغانستان هم چغندر تشريف داره !؟ مگه نه!؟ حساب خارجي ها با بقيه متفاوته...! هيچ گربه اي واسه رضاي خدا موش نمي گيره ! مگه نه!؟[/quote]

خير برادر. چغندر تشريف نداره. ولي القاعده و طالبان هم چيزي بيشتر از چغندر هستن.
كيه كه ندونه اگه همين امروز امريكا از افغانستان خارج شه، حامد كرزاي رو در همون ميداني آويزون مي‌كنن كه دكتر نجيب الله رو به اون طرز فجيع اعدام كردن؟!

همين الانش اشغالگران در برخورد با طالبان عاجز موندن. چرا كه برخلاف چيزي كه معمولاً در رسانه‌ها عنوان مي‌شه، ايشان حقيقتاً توان رزمي چريكي بالايي دارن و نه تنها از قدرتشون كاسته نشده، بلكه روز به روز آبديده‌تر مي‌شن.

شكر خدا فيلم كمين‌ها و حملات طالباني‌ها به ناتو كم نيست تو اين سايت و با ديدنش مي‌توني از قدرتشون بخوبي آگاه بشي.

همين الانش اكثر حملات در افغانستان، توسط ارتش ملي افغانستان و با حمايت هوايي و اطلاعاتي ناتو انجام مي‌گيره. ولي بد نيست به آمار تلفات و فتوحاتشون نگاهي بياندازي تا ببيني وضعيت در افغانستان چقدر قمر در عقربه.

ضمن اينكه اگه طالباني‌ها امروز تا خود كابل پيشروي نمي‌كنن، به خاطر حريف قدرشون هست كه از هر نظر بر ايشان برتري داره. ولي اگه طرف حسابشون ارتش ناآماده و ضعيف افغانستان باشه چي؟

يادمون نره طالباني‌ها بر كسائي پيروز شدن كه خود چريك‌هاي جسور و شجاع و قابلي بودن؛ اونهم نزديك به بيست سال پيش؛ با تسليحات سبك!
ولي امروزه طالباني‌ها و القاعده‌اي‌ها كم مجهز نيستن براي خودشون!

من ادعا نمي‌كنم كه امريكا و غرب در افغانستان براي رضاي خدا موش مي‌گيرن. قطعاً ايشان هم منافع خودشون رو دنبال مي‌كنن.
ولي مسئله اينجاست. افغانستان با حضور يه قدرت مقتدر نظامي امنيت بيشتري داره يا بدون اون؟
اگه اين فرض رو داشته باشيم كه عرايض بنده درست باشن و ارتش ملي افغانستان، تاب و توان مقاومت در برابر طالباني‌ها رو نداشته باشن (امري كه بارها و بارها كرزاي اعلام كرده)، آيا با رفتن غرب از اين كشور، مجدداً سلفي‌ها قدرت بيشتري نمي‌گيرن؟ آيا امكان تهديد و يا حتي گرفتن كامل حكومت در افغانستان رو ندارن؟ آيا پس از خروج، امنيت به خطر نمي‌افته؟‌ هر روز مردم بيگناه بيشتر كشته نمي‌شن؟ آيا دوباره همسايگان افغانستان با ناامني در مرزهاشون مواجه نمي‌شن؟

اگه پاسخ‌مون رو به اين سوالات، مثبت اعلام كنيم، آيا اين، باعث برحق دانستن اشغالگران در افغانستان مي‌شه؟!

[quote name="Haj_Rezvan"] اينجا يه مشکلي هست برادر، خوب اگه دقت کرده باشي دولت سوريه حتي قول داده که طي مذاکراتش با مخالفين اگه لازم شد اسد بره کنار اما آيا صالح و بويژه معمر جون خودمون حاضر به همچين کاري بودند؟[/quote]

برادر جان.
اولاً اين حرف رو سوريه كي زده؟ نهايتاً يكي دو ماه پيش! يعني پس از يك سال و اندي درگيري و زد و خورد و كشت و كشتار و ناامني.
ولي از شما تعجب مي‌كنم كه چطور اين تعارف شاه عبدالعظيمي رو به پاي خواسته‌ي حقيقي ايشان نوشتي.
محمد رضا پهلوي در موضع خود حداقل جدي‌تر بود تا بشار اسد. كما اينكه ديديم وقتي محمد رضا با اين گزاره‌ي يكسان از سوي مخالفينش مواجه شد كه شرط تحويل گرفتن قدرت، خروج محمد رضا از كشوره (چيزي معادل كناره گيري خودمون)، مجبور شد اين كار رو انجام بده.
ولي شما به من بفرما بشار اسد اساساً چه گامي براي تحقق گفتگوهاي صلح برداشت كه ما بگيم اساساً قائل به اين باشه كه اگه لازم شد از قدرت كناره بگيره؟

بشار اسد حتي خود وارد مذاكره با مخالفين غير مسلح‌اش هم نشده! نشون به اون نشون كه اين تهرانه كه داره تلاش مي‌كنه چنين مسئله‌اي صورت بپذيره و مخالفين غير مسلح رو با نمايندگان اسد به پاي ميز مذاكره بكشونه!! هرچند كه مخالفين، تهران رو به عنوان بي‌طرف اصلاً قبول ندارن كه بخوان وارد اين مذاكره با محوريت تهران بشن (و جالب اينكه به چين مي‌رن؛ ولي تهران رو ...!!!)!

اما بريم سراغ دو مثالي كه فرمودي.

درخصوص صالح حقيقتاً از فرمايشت تعجب مي‌كنم و فكر كنم خودت هم حواست نبود و شايد الان نظرت تغيير كرده باشه.
چرا كه اساساً تمامي طرح‌هاي صلح، با محوريت خروج صالح از قدرت آغاز شد؛ چه طرح‌هاي صلح پيشنهادي خود دولت و چه اتحاديه‌ي عرب.

مشكل صالح، با بعد قضيه بود كه بهش مصونيت قضايي بدن و جان و مالش رو محفوظ بدارن و بهش شرايط مناسب زندگي بدن و چه و چه!
در نهايت هم ديديم كه بالاخره با چكش كاري، مخالفين هم مواضع‌شون رو تعديل كردن و صالح هم از قدرت كناره گرفت و رئيس جمهور جديدي براي يمن انتخاب شد و قص علي هذا!

يعني اساساً اگه اين وصله رو به معمر قذافي بتونيم يه طورايي بچسبونيم، اصلاً به صالح نمي‌چسبه!!

اما معمر قذافي هم اگه بياد داشته باشي (و يا آرشيو موجود در سايت خودمون رو بررسي بفرمايي)، بارها معمر قذافي آمادگي خودش رو بصورت كلامي، براي كنار رفتن از قدرت اعلام كرد. ولي مشكلش رو هر بار، همين مخالفين مسلح اعلام كرد.

حتي كار به جايي رسيد كه قذافي پيشنهاد كرد خودش و خانواده‌اش از قدرت كناره مي‌گيرن و فقط بذارن ايشان تو چادر معروفشون برن سرت زندگي كنن.
در اون ماهها، چندين و چند بار اين پيشنهادات توسط قذافي داده شد.
اگه پيشنهاد وي رو هم شاه عبدالعظيمي در نظر بگيريم، تازه مي‌شه شرايطي شبيه به شرايط فعلي سوريه. با اين تفاوت كه اين پيشنهادات، بيشتر و مستقيم‌تر؛ نه توسط فلان وزير يا فلانه معاون، كه توسط شخص معمر قذافي و يا سيف الاسلام خان، عنوان شد.

پس خواهشاً يه بار ديگه درخصوص اين گزاره‌ات تأمل بفرما و پس از اون بفرما كه با فرض صحت عرايض حقير، آيا اين دو بر حق بودن؟

اما اصل قضيه اينه. حتي اگه فرمايش شما هم درست بود و نه صالح و نه قذافي هيچ رقمه جز با خشونت تمام، حاضر به كناره گيري از قدرت نبودن، آيا اينكه در اين كشورها پس از سقوط حكومتشون، سلفي‌گري روز به روز بيشتر شده و امنيت روز به روز ناياب‌تر گشته، مسئله‌اي قابل اغماضه؟

با اين حساب، آيا ايشان برحق بودن؟

[quote name="Haj_Rezvan"] هر چند سلفي گري در مصر امروزي به خاطر غفلت علماي اونجا در حال رشده اما من متوجه نشدم شما از کجا ميگي القاعده در مصر در حال قدرت گيريه؟ درسته که بسياري از زعماي القاعده مصري بودند و هستند اما من متوجه قدرت گيري القاعده (بصورت مسلح ) در مصر نشدم! ممنون ميشم کمي بيشتر توضيح بدهيد.[/quote]

برادر جان.
همين هفته‌ي پيش بود كه القاعده رسماً مانور قدرتي در مصر ترتيب داد.
بنا به تحليل اكثر قريب به اتفاق رسانه‌ها، موضع گيري مرسي در برابر اين واقعه، منهاي مصلحت انديشي در روابطش با ايالات متحده پس از سخنان اخطار گونه‌ي مقامات كاخ سفيد، بر اين اساس استوار بود كه وي به درستي مي‌دونست كه اين وقايع، رسماً قدرت نمايي احزاب و گروه‌هاي سلفي در برابر حكومت وي هست.

ديديم كه القاعده، مصر رو به چه وضعيتي درآورد. مي‌بينيم كه احزاب سلفي در مصر روز به روز دارن بيشتر و بيشتر مي‌شن و هر روز بيشتر به حكومت نزديك مي‌شن.

تازه در سال 2011 كه هنوز حتي يك سال از سقوط مبارك نشده بود، در انتخابات پارلماني مصر كه ايران با شور و اشتياق فراوان، خبر پيروزي اسلامگرايان رو اعلام كرد، نزديك به 30 درصد مجلس در اختيار سلفي‌ها قرار گرفت و آراء ايشان تنها 10% كمتر از آراء Democratic Allience يا همون مردمسالاري براي مصر به رهبري حزب آزادي و عدالت (يا همون برادران اخواني خودمون به رهبري دكتر مرسي) بود.

در آينده هم بوضوح اين مسئله رو مشاهده خواهي كرد كه قدرت سلفي‌ها روز به روز بيشتر و بيشتر خواهد شد.

-------------------------------------------------------------------

اما شايد مشكل شما، برداشت از عرايض بنده بوده كه بنده گفتم در مصر القاعده بطور مسلحانه قدرت گرفته.
درصورتي كه بنده جايي به «مسلح» بودن القاعده اشاره‌اي نكردم. هرچند كه نام القاعده با مسلح بطور جالبي هميشه عجينه!


سواي شاهكار هفته‌ي پيششون سر قضيه‌ي سفارت امريكا، راهپيمايي‌هاي گسترده‌اي كه احزاب سلفي دراين كشور براه مي‌اندازن، قدرت گيري احزاب و گروه‌هاي سلفي در مصر و البته درگيري‌هايي كه گروه‌هاي القاعده‌اي در مرز با اسرائيل چند ماه پيش براه انداختن و البته با ورود سريع ارتش مصر، قائله ختم به خير شد (هرچند كه ايران تلاش كرد اين واقعه رو به اسرائيل و توطئه‌ي اين كشور ربط بده؛ مثل هميشه)، مصداق‌ها و معيارهايي بودن كه بنده از اون‌ها، قدرت گرفتن سلفي‌ها و القاعده‌اي ها رو نتيجه گرفتم.

اگه بنده در انتخاب اين مصاديق و معيارها اشتباه كرده‌ام و يا وقايع اونطور كه عرض كردم نبوده، بفرما تا بازنگري‌اي در قضيه داشته باشم.

اما اگه شما هم قبول داري كه اين وقايع، اين طور كه عرض كردم اتفاق افتاده، پس لاجرم بايد اين رو هم در نظر داشته باشي كه مصر پس از حسني مبارك، مأمن مناسبي شده براي پيشروي سلفي‌ها در قدرت و شايد طولي نكشه كه يه عربستان ثاني رو هم در مصر شاهد باشيم.

البته تفاوتي كه در مصر وجود داره، وجود گسترده‌ي احزاب و گروه‌هاي ليبرال به انحاء مختلف و همچنين تحصيل‌كرده بودن و پيشرفته‌تر و دموكرات‌تر بودن مردم مصر هست كه نفوذ تفكراتي از اين دست رو تا حدود زيادي دشوارتر مي‌سازه (و شايد براي اين كار، ليبي بسيار مناسب‌تر باشه). هرچي باشه مصر در توسعه‌ي سياسي، گام‌ها جلوتر از اكثر كشورهاي عربي منطقه‌اس.

ولي اگه گزاره‌هاي فوق رو قبول داشته باشي، پس مي‌بايست شما هم به قدرت گيري روز افزون سلفي‌ها (ولو غير مسلحانه) معتقد باشي.

درخصوص امنيت هم تظاهرات‌هاي گاه و بيگاه و درگيري‌هاي با پليس و برهم خوردن نظم جامعه‌ي مصر و تبديل شدن خيابون‌ها به محل اعاده‌ي مطالبات مردمي و مسائلي از اين دست، امري نيست كه بر كسي پوشيده باشه.
طبيعتاً هم همين ناامني‌ها، هر روز كه بيشتر و بيشتر مي‌شه، بيشتز زندگي مردم رو مختل مي‌كنه.

همون‌طور كه عرض شد، بارها و بارها مردم مصر نسبت به اين ناآرامي‌ها ابراز نارضايتي كردن. حتي شايد جالب باشه كه در همون تظاهرات‌هايي كه ايران با آب و تاب، خبرش رو اعلام مي‌كرد و مي‌گفت جمعه‌ي بازپس گيري انقلاب و جمعه‌ي چه و جمعه‌ي چه، حتي اخوان المسلمين هم اعلام حضور نمي‌كرد و مردم رو دعوت به آرامش مي‌كرد!

[quote]راهپيمايي روز جمعه ?? نوامبر ???? روز باز پس گيري انقلاب

به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از رسانه‌هاي مصر، تظاهرات کنندگان مصري در روز جمعه ?? نوامبر ???? در ميدان التحرير در قاهره تجمع کردند. لغو قانون فوق العاده، تعديل قانون انتخاباتي، اجراي قانون جلوگيري از فعاليت سياسي بازماندگان حزب حاکم سابق تا ?? سال آينده و تعيين جدول زمان بندي براي انتقال قدرت از شوراي نظامي به يک حکومت غير نظامي را خواستار شدند. لغو محاکمه‌هاي نظامي و احکام صادره در دوره‌هاي گذشته و ازسرگيري اين محاکمه‌ها در دادگاه‌هاي غير نظامي، پاکسازي وزارت کشور و وزارت اطلاع رساني، تضمين استقلال دستگاه قضايي و پاکسازي آن، آزادي تاسيس سنديکاها و اتحاديه‌هاي مستقل و لغو قانون جرم دانستن اعتصابات از ديگر خواسته‌هاي مردم مصر است که در تظاهرات اين روز بر آن پافشاري شد. بر اساس اين گزارش، بسياري از احزاب و نيروها و جنبش‌هاي سياسي خواستار مشارکت در جمعه بازپس گيري انقلاب شده‌اند که مهمترين آنها جنبش ششم آوريل، کميته هماهنگي گروه‌هاي مردمي، ائتلاف جوانان انقلاب، جنبش قبطي‌هاي بدون قيد و بند، احزاب الوفد، الوسط، الغد الجديد، الکرامه، الناصري، العدل، جبهه دموکراتيک هستند. احزاب و گروههايي از جمله اخوان المسلمين، حزب آزادي و عدالت، جنبش سلفي، جماعت اسلامي، حزب مصريهاي آزاده و حزب اتحاد مصري عربي اعلام کرده‌اند در تظاهرات جمعه ?? نوامبر ???? مشارکت نخواهند کرد.[??][??]
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D9%85%D8%B5%D8%B1_%28%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B1%29
[/quote]

امنيت در مصر، روز به روز بيشتر به مسئله‌ي اصلي تبديل شده و همون‌طور كه عرض شد، پيام اصلي آراء بسيار بالاي مردم به احمد شفيق (آخرين نخست وزير حكومت مبارك) هم چيزي جز امنيت نبود.

با اين شرايط، اگه شما معتقد به كاهش امنيت و افزايش قدرت سلفي‌ها در مصر باشي، آيا به نظرت اين‌ها، دليلي بر بر حق بودن حكومت مبارك مي‌شه؟

================================================

اميدوارم ابهامات عرايضم رو بهتر توضيح داده باشم و شما متوجه منظور حقير؛ بالاخص در قضيه‌ي مصر و القاعده شده باشي.

اگه باز هم ابهامي بود، بفرما تا عرض كنم.

ولي در كل، اين موارد، نظر من بود و اگه نظر شما چيزي جز اينه، خوشحال مي‌شم اون رو بفرمايي، شايد هم فرمايش شما صحيح‌تر باشه و بنده‌ي حقير نظرم رو اصلاح كنم.
اما اگه هركدوم نظر خودمون رو داشته باشيم بايد عرض كنم كه نظر و ديدگاهت براي من قابل احترامه و صرفاً با هم اختلاف نظر و تحليل داريم.

در آخر از اينكه با مطول نگاري‌هام، خسته‌ات كردم ازت عذرخواهي مي‌كنم. ولي مثل هميشه از فرمايشاتت استفاده كردم.
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت دوست فاضل و دانشمند مصطفی بای عزیز
قبل از هر چیز برای رفع هر سوء تفاهمی متذکر بشم مطلب هجو آمیزی رو که درباره علت دشمنی برخی مخالفین نظام با بشار در پست قبلیم گفتم به هیج وجه من الوجوه مشمول حال شما نمی دونم.
اما بریم سر اصل مطلب :
1- [b]شما تفاوت موضع ایران در قبال سوریه و سایر بلاد عربی رو عیب و نشانه تناقض دونستید و تاکید دارین که چرا ما موضع یکسانی رو درباره همه موارد اتخاذ نکردیم. [/b]
در حالیکه اتخاذ موضع واحد در موارد متعدد نه دلیل عقلی و منطقی داره و نه حجت شرعی و دینی، به عنوان یک قیاس نه چندان مع الفارق مثل اینه که یک نفر از امام حسین(ع) بپرسه شما که در برابر حکومت معاویه تمکین کردین چرا به یزید که رسید قیام می کنید ؟ خب پاسخ اینه که تفاوت شرایط چنین اقتضاء می کرد.
تفاوت ریشه ای سیاست های بنیادی و جهت گیری های کلی و ایضا شرایط اجتماعی، فرهنگی و از همه مهمتر بافت مذهبی-فرقه ای سوریه با بلادی که ما از انقلاب هاشون دفاع کردیم اقتضاء می کرد که موضع ما هم در اینجا متفاوت باشه؛ همون طور که آل سعود حامی بن علی و مبارک و مشوق به خاک وخون کشیدن مردم تونس و مصر به سوریه که رسید انقلابی و نوک پیکان حمله به بشار شدن.
2- [b]ابراز نگرانی کردین که حمایت از بشار همه انقلاب های عربی رو دشمن ما می کنه و خوان گسترده بهار عربی رو تقدیم دشمنانمون.[/b]
با صرف نظر از تمام مباحث تئوریک به عینه می بینیم که در عمل چنین اتفاقی نیفتاده ! مقایسه روابط نسبتا گرم دولت های انقلابی مصر و تونس با کینه و عداوت عجیبی که مبارک و بن علی نسبت به ایران داشتن ثابت می کنه که در هر حال وضع ما از گذشته بهتر شده، وانگهی فراموش نکردیم جلسات مستمر و ماهانه سعود الفیصل و احمد ابوالقیط وزیر خارجه مبارک برای توطئه چینی برعلیه کشورمون رو، حالا سعودی ها در حال دندون قروچه نشست قاهره رو تحریم و از دور پذیرایی گرم دولت مصر از وزیر خارجه ایران رو تماشا می کنند و مطمئن باشید که این روابط در آینده نه چندان دور بهتر و بهتر و بهتر خواهد شد. تا اون موقع هم خوان نعمت بهار عربی ارزانی سفرای امریکا.
3- [b]ابراز اطمینان کردین نظام سوریه دیر یا زود سقوط خواهد کرد و این برای ما فاجعه عظمایی است که خودمون درستش کردیم.[/b]
هرچند پایان کار سوریه هرچه باشه پیروزی این به اصطلاح انقلاب (خوب شد نمردیم و معنی انقلاب رو دونستیم) و به قدرت رسیدن شورای مسخره ضد ملی و ارتش اراذل و اوباش هر جایی نخواهد بود، این نکته رو حتی کاترین اشتون کند ذهن هم فهمیده دوست عزیز. من به شخصه جز دو گزینه رو متصور نمی دونم : شکست قطعی معارضه مسلحانه و سازش اجباری مخالفین سیاسی با حکومت تثبیت شده بشار که چه شود اگر شود یا تجزیه سوریه به بخش های سنی و علوی و کرد نشین به سبک یوگسلاوی مرحوم که در این صورت هم ما بخش علوی نشین رو به عنوان سرپل استراتژیک و دالان پشتیبانی حزب الله حفظ کردیم؛ اما به فرض هم که بشار برود و دشمنان ایران به قدرت برسند، باز هم اتفاقی چندان مهمی نیفتاده چون بشار سقوط نمی کند مگر به قیمت جنگی ویرانگر و خونبار و نابودی وجب به وجب هر نقطه آباد سوریه که در این صورت سوریه جدید حداقل برای 20 سال از تمام معادلات منطقه ای حذف و مشغول فلاکت و بدبختی خودش خواهد بود(سومالی پس از محمد زیاد باره مد نظر) پس نمی تواند علیه ایران قدرتمند هیچ غلطی بنماید.
4- [b]در بند دیگری پیشروی سریع ارتش قذافی به سمت بن غازی رو دستمایه تعریض به ارتش حالا بدون شک قهرمان سوریه قرارداده و معارضه مسلح سوریه رو ضعیف تر از معارضه لیبی قلمداد کردین.[/b]
دوست عزیز تفاوت شرایط اقلیمی و جغرافیایی سوریه و لیبی واضح تر از اونی هست که در اثر غفلت و به صورت غیر عمد فراموش بشه، در صحرای صاف لیبی که بهترین میدان برای عملیات زرهی و پشتیبانی نزدیک هواییه مخالفین سبک اسلحه در مقابل تانک ها و بمب افکن های سرهنگ چه کار می تونستن بکنن مخصوصا که قذافی برخلاف اسد که محدودیت های بسیاری برای ارتشش ایجاد کرده از هیچ جنایتی ابا نداشت و مخالفینش رو صراحتا موش صحرایی خطاب می کرد. (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل) اما سوریه پوشیده از کوهستان های سر به فلک کشیده و جنگل های انبوهه که بهترین میدان رو برای جنگ های چریکی فراهم و ارتش سبک روسی سوریه رو با مشکلات فراوان مواجه می کنه، دشمن هم نه تنها به زعم خطای شما ضعیف و پراکنده نیست بلکه با صرف نظر از بسیج تمام توان امکانات اطلاعاتی و لجستیکی دنیای استکبار، 8 سال توی جهنم عراق مار خورده و اژدها شده و از پا انداختنش رستم دستان می خواد؛ پراکنده و بی نظم شدن اون شاهکار ارتش سوریه و صد البته کمک های فکری ماست.
5- راجب فرمایشات بعدی شما هم پاسخ فراوان و مفصله که در این ساعت شب ذهن و چشم و انگشتان یاری نمی کنن پس بماند برای بعد فقط این نکته رو متذکر بشم که روایات مربوط به آخرالزمان به شرط مشاهده نشانه های قطعی ظهور چون صیحه آسمانی لازم الاتباع میشن و بدون مشاهده این نشانه ها نمیشه هر رویدادی رو به صرف اشتراک مکانی مصداق این روایات دونست و تکالیف عینی رو تعطیل کرد.



راستی چکا جان هواپیمای کره شمالی بعد از ممانعت عراق کجا نشسته ؟ بارش اینجا مشتری داره ها icon_cheesygrin
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باسلام!ضمن تشکربخاطرمطالب دوستان.این مسئله رو در نظر داشته باشید ممکن است طرفی ناحق باشد اما کار اودر موردی حق باشد یا به نفع حق باشد.برای مثال امریکا ممکن است دولت ناحق واستکباری و...باشد ولی در موردی امکان دارد طرف حق باشدو همین امریکای ظالم وچه وچه درراه حق بجنگد.هرچند قبلا تمام کارهایش ظالمانه و...باشد.پس میتوان بحث اینکه اسد حکومتی ناحق بوده را بگذاریم کنار وببینیم الان جبهه حق کدام است با صرف نظر از گذشته.برای روشن شدن بیشتر قضیه مثالی ذکر میکنم.در بازی های جام جهانی فوتبال همه خواهان شکست تیم امریکا هستیم(چرایش را صرف نظر کنید)اما یکبار اگر امریکا پیروز شود ما دور بعد صعود میکنیم پس میشویم طرفدار برد امریکا.البته لازم به ذکر است که در مثل مناقشه نیست ونگویید این همان مصداق هدف وسیله را توجیه میکنداست.زیرا همانطور که گفته شد باطل ما دارد درجبهه حق میجنگدومانباید به جرم گذشته جبهه حق رو تضعیف کنیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عرض سلام و خسته نباشيد خدمت برادر بيگدلي عزيز.

چند وقتي بود كه سعادت ديدار شما رو نداشتم. شكر خدا با حضور بيشتر شما در سايت در روزهاي اخير، توفيق ديدار حاصل شد و چه توفيقي بهتر از همصحبتي در اين تاپيك.

و اما بعد.

1- قبل از هرچيز بايد عرض كنم كه من هر موضع و نظري كه اعلام مي‌كنم، به عنوان يك سوم شخص ناظر عرض مي‌كنم خدمت شما.
بنده اين رو عرض نكردم كه چرا نظام من تو مثلاً مصر يه موضع گرفت و تو سوريه موضعي ديگه. قطعاً منافع نظام حكم مي‌كنه كه كجا، چه موضعي بگيره.

عرض من، ناظر بر ديدگاه ساير كشورها بود كه انتظاري جز اين داشتن و اين تفاوت در موضع گيري، عملاً به ضرر ايران تموم شد.
البته بهتره همه‌ي ما از قياس حكومت و حاكمين با ائمه‌ي اطهار (ع) و يا يزيد و معاويه بپرهيزيم. چرا كه اساساً شبيه سازي در اين جور موارد، شايد كار جالبي نباشه.

اين پاسخ كه شرايط اينطور اقتضا مي‌كرد، قطعاً پاسخ مناسبي براي ساير مردم كشورهاي ديگه نيست.
في‌المثل شايد بگيم شرايط اقتضا مي‌كنه كه از بحرين حمايت علني نكنيم. ولي وقتي مردم بحرين انتظاري جز حمايت علني ندارن اين اقتضا فكر نكنم براشون قانع كننده باشه.

اميدوارم در تحليل‌هاتون، اين مورد رو مدنظر قرار بدين.

2- البته من منظور شما رو از «روابط نسبتاً گرم دولت هاي انقلابي مصر و تونس» رو متوجه نشدم. چرا كه در طي اين ماهها، ما كوچكترين روابط ديپلماتيكي كه بشه از اون به عنوان روابط گرم ياد كرد بخاطر ندارم.
شايد منظور شما، حضور دكتر مرسي در تهران بود كه البته بهتره از اون بگذريم. چرا كه سواي اينكه مرسي، نماينده‌ي كشور ميزبان و رئيس قبلي اين اجلاس بود و مي‌بايست

اون رو تحويل مي‌داد، مواضع‌اش بخوبي از وجود شكافي عميق بين نظرات تهران و قاهره خبر داد؛ هرچند كه در ايران سعي كردن به زور، نيمه‌ي پر ليوان رو به خورد ما بدن. ولي مواضع بعدي و تصميمات بعدي ايشان، اين مسئله رو بيشتر عيان كرد.
كما اينكه ديديم اصلي‌ترين خواسته و نيت تهران كه رسيدن به توافقي مناسب درخصوص سوريه و يا افتاح باب مذاكره به رياست تهران (رئيس نم) درخصوص سوريه و محوريت تهران در اين مذاكرات، نه تنها به نتيجه نرسيد، بلكه بالعكس اين مصر بود كه اين موضوع رو مورد استفاده قرار داد و عملاً ايران در جبهه‌ي سه در برابر يكي قرار گرفت كه طبيعتاً نمي‌شه ازش نتيجه‌اي كه به نفع بشار اسد باشه رو انتظار داشت.

مسائل ديپلماتيك، چيزي فراتر از تعارفات ديپلماتيك هست و قطعاً شما بزرگوار با دانش خوبي كه دارين بهتر از بنده نسبت به اين مسئله وقوف دارين.

اما برداشت من اين هست كه منظور شما، بيشتر قياس شرايط ايران با زمان مبارك و بن علي بود.
البته در زمان بن علي، ما روابطي معمولي با تونس داشتيم؛ بعلت عدم نيازمون به ارتباط با اين كشور. البته اين مسئله هم منطقيه.
ولي بزرگترين مشكل ما، حسني مبارك بود كه بله. اگه رفتن ايشان رو مدنظر قرار بديم، اين موضوع به نفع ما شده؛ البته نفعي كه ما درش نقش چنداني نداشتيم.

ولي اينكه اسلامگرايان مصر براي ما شرايط بهتري رو رقم مي‌زنن، يكم پيش‌داوري زودهنگامي هست كه توصيه مي‌كنم اندكي تأمل فرموده و ادامه‌ي بازي رو مشاهده بفرمايين.
يادتون نره كه هنوز 3 ماه نشده از رياست دكتر مرسي كه اينهمه تحولات رو شاهديم.

ولي مشخصاً تا به الانش كه تركيه، بيشترين برداشت ممكن رو از اين انقلاب‌ها كرده و ما هرچي كه كاشته بوديم رو عملاً از دست داديم.
همين چند روز پيش بود كه دكتر مرسي در ديدار با دكتر صالحي، رسماً ايران رو تهديدي سياسي كرد و موضوع سوريه رو به عنوان اصلي‌ترين شكاف بين ايران و مصر عنوان كرد.

در نگاه ملت‌ها هم فعلاً نمي‌تونيم بگيم جايگاه مناسبي داريم؛ مگه اينكه بخوايم بدون پشتوانه و احساسي صحبت كنيم.
ولي اينكه آيا شرايط در آينده بهتر مي‌شه يا بدتر، اين مسئله بسته به فاكتورهايي داره كه شايد در ظرفيت اين تاپيك نباشه و بهتره در تاپيكي مستقل بهش پرداخته بشه كه بحث يه وقت خداي نكرده منحرف نشه.
اگه چنين تاپيكي ايجاد شد، در اونجا مفصلاً در خدمت شما بوده و از فرمايشات شما در اين زمينه استفاده مي‌برم.

3- اختلاف ديدگاهي كه در اين بند هست، فكر كنم برداشت شما از عرايض بنده باشه كه البته قطعاً به دليل نگارش بد و ادبيات ضعيف بنده در منتقل كردن منظورم بوده.
بنده در هيچ جايي عنوان نكردم كه براي سوريه‌ي پس از اسد، اساساً‌ جايگاه و وزنه‌اي قائل هستم كه اينجا درخصوص اينكه آيا پس از سقوط نظام سوريه، اين كشور توان مقابله و ايستادن در برابر ما رو داره يا نه بحث كنيم.
از قضا عرض بنده از ابتدا ناظر بر بازي سه جبهه در سوريه بود كه نمي‌دونم اون پست رو مطالعه فرمودين يا كه خير.

http://www.military.ir/forums/topic/18261-%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87%D8%8C%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B5%D9%81-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%BA%D8%B1%D8%A8-%D9%88-%D8%B4%D8%B1%D9%82/page__st__1695#entry269602

خوشحال مي‌شم كه نظر و نقد عالمانه‌تون رو در اين مورد بخونم.

از قضا حكومت آتي در سوريه رو هم از نظر من، پيروز نبرد اين سه جبهه مشخص مي‌كنن.
البته در پست‌هاي بعدي‌اش هم توضيحاتي درخصوص ابهامات تعلق هريك از اعضاء به جبهه‌ها و همچنين نفع كشورهاي منطقه و ضررشون در پيروزي هركدام از جبهه‌ها عرض كردم.
شايد بهتر باشه ابتداي امر شما اين عرايض رو هم مطالعه بفرمايين تا نظراتي كه در ادامه خدمتتان عرض مي‌كنم، تكراري و كسالت آور براي شما بزرگوار نباشه و البته درخصوص اشكالات و ايرادات و همچنين ديدگاه شما در اين زمينه بحث كنيم كه بحثي جامع‌تر درخصوص آينده‌ي سوريه داشته باشيم.

4- صد البته نبرد در صحرا با جنگل و كوهستان فرق مي‌كنه. بنده هم جايي عنوان نكردم كه در سوريه، شرايط نبرد محيطي ليبي برقرار بوده و احتمالاً اين فرمايش شما، ناشي از برداشت نادرست از عرايض بنده بوده.
صد البته تمام سوريه هم كوه و جنگل نيست و اين درگيري‌ها؛ بالاخص درگيري‌هاي شهري هم در بسياري از مواقع شبيه به نبرد در ليبي بوده؛ چرا كه شهر، شهره و نبرد شهري، تبحر خاص خودش رو مي‌طلبه.

از طرفي، منظور شما رو از محدود كردن ارتش سوريه توسط بشار اسد متوجه نشدم. چون تا جايي كه بنده اخبار رو دنبال مي‌كنم، تفاوتي در سطح حملات و بكارگيري تسليحات بين ليبي و سوريه نمي‌بينم.

اما شما ليبيايي‌ها رو اندكي دست كم گرفتين. در روزهاي آغازين نبرد مسلحانه و جنگ داخلي، مخالفين شهرهاي زيادي رو گرفتن و پس از مصراته، به سراغ سرت رفتن و تا طرابلس هم فاصله‌ي چنداني نداشتن. ولي اندك اندك شكست‌هاشون شروع شد و شهر به شهر و منطقه به منطقه عقب نشستن؛ اونهم با تلفات سنگين.

البته در اينكه سبك رزمي ارتش سوريه و ليبي هم با هم فرق مي‌كنه با شما هم نظرم.
ولي ما در قياس نظامي، به سراغ مشتركات مي‌ريم و بر اون اساس تحليل‌مون رو انجام مي‌ديم. والا اگه بخوايم تفاوت رزم يا تسليحات و يا شرايط اقليمي به عنوان افتراقات رو مدنظر قرار بديم، فكر نكنم حتي بتونيم يه عمليات جنگ دوم جهاني رو هم تحليل كنيم؛ چه برسه به اين وقايع.

اما درخصوص مسئله‌اي كه شما از اون به عنوان شاهكار سوريه ياد فرمودين، اگه امكانش هست براي بنده هم مستنداتي رو بيارين كه مطالعه‌شون كنم تا با قضيه از نگاه و جانبي ديگه هم آشنا بشم.
چون تاكنون مواردي كه ديده‌ام، چيزي جز اين فرمايش شما بوده و حملات پراكنده و كم تعداد سوري‌ها، از قضا بزرگترين ضعف نظامي ايشان از سوي تمامي كارشناسان و

تحليلگران قلمداد مي‌شده و اينكه اگه ايشان توان رزمي‌شون رو روي نقاط يكساني متمركز مي‌كردن، بهتر مي‌تونستن موفق بشن.
البته همون‌طور كه عرض شد اين امر تازه داره يكم شكل مي‌گيره و مخالفين مسلح كمي حرفه‌اي‌تر و منظم‌تر و البته با تفكر بيشتر به حملاتشون ادامه مي‌دن كه البته اين تفاوت

رفتاري بسيار قابل تأمله و نياز به بررسي مجزايي داره.

ولي اين كه مخالفين نامنظم و پراكنده مي‌جنگن (و البته در تمامي اخبارها و مستندات و گزارشاتي كه به تصوير كشيده شده، اين فاجعه به وفور به چشم مي‌خوره)، ارتباطي به

حملات ارتش نداره.
قطعاً شما در اين خصوص منابع ديگري دارين كه در اون صورت خوشحال مي‌شم اونا رو ببينم. ولي اندكي هم احتمال مي‌دم كه شما منابعي كه تهاجمات ايشان رو به تصوير كشيدن رو چندان ملاحظه نفرمودين. والا شايد كمي اين موضع‌تون رو تعديل مي‌فرمودين.
البته شايد هم بنده در اين زمينه اشتباه مي‌كنم.

البته درخصوص عملكرد ارتش سوريه و ويژگي اون هم بين بنده و شما اختلاف نظري هست كه صد البته هم شما از نظرات حقير آگاهين و هم بنده از فرمايشات شما.

5- خوشحال مي‌شم كه ساير فرمايشاتتون رو هم مطالعه كنم و بيشتر از دانش شما استفاده ببرم.
اما درخصوص فرمايشات آخرالزماني‌تون فكر كنم كمي بي‌انصافي فرمودين.
از قضا چون حقير پيش‌بيني مي‌كردم كه ممكنه اين سوء‌ برداشت پيش بايد، عرض كردم كه :

[quote]البته بنده قصد توقيت و يا شبيه سازي نبرد آتي سوريه و ناتو با نبرد قرقيسيا رو ندارم.[/quote]

همچنين منظورم رو به وضوح در خط بعدي‌اش عرض كردم :

[quote]صرفاً عرض اين بود كه حتي در بزرگترين خطري كه جهان اسلام رو تهديد مي‌كنه هم نظرات بزرگان دين ما كاملاً مشخصه.[/quote]

مسئله اصلاً اين نيست كه اين دستور، يه دستور آخرالزماني هست و با ساير دستورات ائمه‌ي اطهار متفاوت!
عرض بنده صرفاً اين بود كه حتي در خطرناك‌ترين و بدترين خطر ممكن براي جهان اسلام هم بزرگان چنين دستوري رو نفرمودن كه ما الان بخوايم درخصوص مسئله‌ي كوچكتر، اين موضوع رو مدنظر قرار بديم.
بالعكس ايشان تأكيد واضحي داشتن كه در نبرد بين دو باطل، بي‌طرف بمونين و حتي توصيه فرمودن كه از منافع آن هم استفاده نكنين.

اين مسئله، ارتباطي به آخرالزمان نداره كه ما بگيم صرفاً اگه صيحه‌ي آسماني رو شنيديم مي‌بايست بي‌طرف باشيم و قس علي هذا.

فكر نكنم موضع و نظر شما هم اين باشه و احتمالاً به خاطر بدي نحو بيان عرايض حقير، اين برداشت رو از عرايض بنده فرمودين كه بنده قصد شبيه سازي و توقيت داشتم.

البته ايراد كوچكي هم در فرمايشاتتون داشتين كه البته چيز خاصي هم نيست.
صرفاً محض وظيفه اين رو خدمت برادر مؤمن و بزرگوارم عرض مي‌كنم كه خروج سفياني قبل از صيحه‌ي آسماني هست. كما اينكه عنوان شده پس از صيحه‌ي آسماني، ندايي ديگر مشابه آن و در حمايت از سفياني و از طرف شيطان به گوش مي‌رسه و قص علي هذا.

البته در برخي از منابع عنوان كرده‌ان كه اين نبرد در ماه شوال انجام مي‌گيره كه اين، به مفهوم انجام نبرد پس از صيحه‌ي آسماني (كه ظاهراً در ماه مبارك رمضان بوقوع مي‌پيونده) هست. ولي چيزي كه قطع به يقين هست، خروج سفياني است كه مقدم بر صيحه‌ي آسمانيه.

بنابراين چه بهتر بود كه شما به خروج سفياني به عنوان نشانه‌اي براي آغاز عصر ظهور اشاره مي‌فرمودين و تحليل‌تون رو بر اون مبنا مي‌ذاشتين.

ولي همون‌طور كه عرض شد، بنده به هيچ وجه قصد توقيت و يا شبيه سازي وقايع اخير به وقايع آخرالزماني رو نداشته و ندارم و صرف اينكه قرقيسيا در سوريه واقع شده، دليلي بر رخ دادن وقايع آخرالزماني در پس اين درگيري‌ها نيست.
هرچند كه بسياري از بزرگان اعتقاد دارن كه ما در حول و حوش عصر ظهور هستيم.

در آخر همان‌طور كه عرض شد، بنده چون كوچكترين دانش ديني‌اي ندارم، بهتره در اين زمينه هم اظهار نظري نكنم كه خداي نكرده به دين محمد رسول الله (ص) خدشه‌اي وارد نشه و نه دفاع من مصداق «دفاع بد»ي باشي كه بدتر از تخريب دشمنانه و نه صداي ناخوش الحانم مصداق اون بيت سعدي باشه كه :

گر تو قرآن بدین نمط خوانی ............................. ببری رونق مسلمانی

پس به حرف سعدي عمل مي‌كنم كه گفت «از بهر خداي مخوان» و وارد مباحث ديني نمي‌شم.
البته از فرمايشات ديني شما هم نهايت استفاده رو مي‌برم و سعي در دانش اندوزي خواهم داشت. حالا اينكه چقدر موفق بشم، با خداست.

-------------------------------------------------------------

در پايان از صبر و حوصله‌ي شما در خوندن عرايض بي‌ارزش حقير و ارائه‌ي فرمايشات و نظراتتون، صميمانه تشكر و قدرداني مي‌كنم.

=====================================

جناب president عزيز؛

مسئله در گذشته‌ي اشخاص نيست كه بگيم فردي به بهانه‌ي گذشته‌اش محاكمه مي‌شه.
هرچند كه ظلم و جنايت، چيزي نيست كه ردش به اين سادگي‌ها پاك بشه.
مسئله حال و عملكرد فعلي هست و نقدها و بحث‌هاي اين تاپيك هم عمدتاً معطوف به همين «حال» هستن و نه «گذشته».

اما همون‌طور كه عرض شد، اينكه ما منافعي رو داريم و درصورت پيروزي يكي، به منافع‌مون مي‌رسيم و درصورت شكست، اون رو از دست مي‌ديم، بعيد مي‌دونم در هيچ جايي ملاك تعيين حق و باطل بوده باشه.

همون‌طور كه عرض شد، حمايت لجستيكي از جبهه‌ي مقاومت، كسي رو در جايگاه حق قرار نمي‌ده. همون‌طور كه جنايات هيچ كس رو هم نپوشونده و وي رو تبرئه نمي‌كنه.
پس بهتره موضوعات رو با هم مخلوط نكنيم كه يه وقت قدرت قضاوت‌مون تحت تأثير علايق و اميال‌مون قرار نگيره.

ممنون از بابت نظري كه فرمودين.
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
احسنت برادر مصطفی! پست 1815 شما خیلی خوب بود!

------------------------------

در خبرها اومد که امروز شورشی ها مقر فرماندهی (و فرماندهان) خودشون رو از ترکیه به داخل سوریه منتقل کردن؟!

-یا اوضاعشون خیلی خوبه، حتی بهتر از چیزی که غربی ها در موردشون میگن، که در این صورت مقدمات تشکیل دولت انتقالی (در سایه) و برقراری کنترل منسجم در مناطق تحت کنترل رو فراهم میکنن. همزمانی این رویداد با شروع بکار اجلاس سران ملل متحد در نیویورک جالب توجه هست، گویا قرار است مساله سوریه اصلی ترین موضوع نشست امسال باشه.

-یا یه فروغ جاویدان (مرصاد) در پیش دارن. که در این صورت ترکیه میخواد خودش رو از شر اینا (فرماندهانشون) خلاص کنه.

-یا شاید هم احتمالات دیگه ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
رهبر معظم انقلاب در ديدار با نخست وزير هند، فرمودن غربي‌ها نذاشتن طرح كوفي عنان اجرايي شه.
ولي اگه واقعيت رو در نظر بگيريم، منهاي محكوم كردن هميشگي غربي‌ها توسط ما، بد نيست ببينيم چقدر از اين طرح رو واقعاً جناب بشار اسد كه زير نظر غربي‌ها نبود و در اصل از ما حرف شنوي داشت انجام داده!!
[/quote]
از قدیم گفتن تنها راه رسوا کردن منافق روشنگریه .... چون منافق الفاظ زیبا و حق رو برای مقاصد ناحق به کار میبره و هروقت بهش بگی آقا کم کن این افسادت رو به ظاهر حرفاش استناد میکنه و میگه انما نحن مصلحون ! این جمله صرف نظر از تمام تلاشی که برای پوشوندن حقد سینه ی بیان کننده ی اون شده معنی اش اینه : مقصر اجرا نشدن طرح کوفی عنان شخص مقام رهبریه در حالی که داره این تقصیر رو به گردن غربیها میندازه .
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='sedmammad' timestamp='1348412924' post='273268']
[quote]
رهبر معظم انقلاب در ديدار با نخست وزير هند، فرمودن غربي‌ها نذاشتن طرح كوفي عنان اجرايي شه.
ولي اگه واقعيت رو در نظر بگيريم، منهاي محكوم كردن هميشگي غربي‌ها توسط ما، بد نيست ببينيم چقدر از اين طرح رو واقعاً جناب بشار اسد كه زير نظر غربي‌ها نبود و در اصل از ما حرف شنوي داشت انجام داده!!
[/quote]
از قدیم گفتن تنها راه رسوا کردن منافق روشنگریه .... چون منافق الفاظ زیبا و حق رو برای مقاصد ناحق به کار میبره و هروقت بهش بگی آقا کم کن این افسادت رو به ظاهر حرفاش استناد میکنه و میگه انما نحن مصلحون ! این جمله صرف نظر از تمام تلاشی که برای پوشوندن حقد سینه ی بیان کننده ی اون شده معنی اش اینه : مقصر اجرا نشدن طرح کوفی عنان شخص مقام رهبریه در حالی که داره این تقصیر رو به گردن غربیها میندازه .
[/quote]

تا جایی که یادم میاد و البته تو صفحات قبلی این تاپیک مکتوب هست اون زمان که ارتش سوریه دست از حمله برداشته بود و ناظر ها تو سوریه در حال سرک کشیدن به سوراخ سمبه های کشور بودند ، این تروریستها بودند که بمب گذاری میکردند ، حملات مسلحانه ترتیب میدادند و حتی به بازرسها هم ضرب شست نشون میدادند و از فرصت به دست آمده برای احیا و تقویت خودشون نهایت استفاده رو می کردند. تا جایی که به صورت گسترده [b]مشغول ترانزیت سلاح و نیرو به دمشق و سایر شهر های سوریه بودند[/b]. همون زمان خیلی از بچه های سایت هم این اخطار رو میدادند که این وقفه های به ظاهر سیاسی و انسان دوستانه جناب عنان و امثالهم تنها فرجه ای برای بازسازی و تقویت تروریستهاست و نه چیز دیگری .

این طرح صلح از اول هم قرار نبود درست اجرا بشه . هدف چیز دیگه ای بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مدتیه از آقای aminor خبری نیست. آقا دلمون لک زده واسه ی گزارشات تصویری شما :worreid:
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدا رو شکر یکی به یاد ما هست

عکس

افراد مسلح کشته در حمص /گفته میشود 1000 فرد مسلح با حمله به یکی از مناطق تحت کنترل ارتش سعی کرده این منطقه را تصرف کنند که با تلفات سنگین (به کفته منابع سوری 200 نفر ) مجبور به عقب نشینی شده/ در شهر حلب نیز افراد مسلح به یگ گردان ارتش سوریه حمله کرده افراد مسلح در ابتدا از تصرف 50 در صد این گردان سخن گفته اما در ادامه خبری از این نبرد منتشر نکردند / خبرگزاری سانای سوریه از دفع حمله به این گردان سخن گفته / عربی پرس به نقل از منابع افراد مسلح از کشته شدن 200 فرد مسلح در این حمله سخن گفته

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/k13.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_k13.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/k11.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_k11.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/k12.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_k12.jpg[/img][/url]


دوره اموزشی برای افراد مسلح / این افراد یک دوره 15 روزه را می گذرانند


[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/k7.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_k7.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/k10.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_k10.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/k6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_k6.jpg[/img][/url]

انهدام نفربر ارتش سوریه در حلب

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/k9.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_k9.jpg[/img][/url]

یک تبعه مصری کشته شده در سوریه (البته احتمالا)

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/k8.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_k8.jpg[/img][/url]

کشته شدن یک جوان سوری در دمشق براثر انفجار یک بمب
[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/k14.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_k14.jpg[/img][/url]


ارتش سوریه

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/k4.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_k4.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/k5.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_k5.jpg[/img][/url]
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]خدا رو شکر یکی به یاد ما هست[/quote]

باور کن خیلی اوقات من این تاپیک رو برای پیگیری پست های شما باز می کنم ! نه طومار نویسی دوستان!
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام مجدد خدمت برادر فاضل مصطفی بای عزیز
قبل از هر چیز از اینکه مشغول شدن به رونمایی های غرورآفرین هفته دفاع مقدس ادامه بحث و پاسخ گویی مد نظر شما رو به تاخیر انداخت عذرخواهی می کنم. و اما بعد :

1- توجه به افکار عمومی سایر کشورها که از اون به دیپلماسی عمومی تعبیر میشه، خصوصا در حال حاضر که عصر ارتباطاته یکی از مولفه ای مهم در تمام تصمیم گیری های سیاسی-امنیتی محسوب میشه ولی کماکان در برابر منافع کلان و سیاست های بنیادی نقش تبعی و ثانویه داره؛ در چنین مواردی باید سعی بشه که با استفاده از ابزار رسانه ای تصمیمات نامطبوع رو برای افکار عمومی جوامع هدف توجیه کرد و اگر توجیه نشدن چاره ای جز صرف نظر از موهبت همراهی و پشتیبانی اونها باقی نمی مونه.
چون فکر نمی کنم از پشت خنجر زدن به متحد هم مذهبی که نسبت به او دین تاریخی بزرگی هم داریم صرفا برای جلب رضایت حامیان احزاب و دستجات سلفی در هیچ مرام و مسلک و ساختار فکری مجاز و ممدوح باشه !
از تمام این حرف ها گذشته به نظر نمی رسه اوضاح و احوال سوریه دغدغه اصلی مردم مصر و لیبی و تونس و یمن و ملاک دوستی و دشمنی اونها با سایر کشورها باشه، ما اشترکات فراوان دیگه ای با آرمان های این انقلاب ها داریم که سرمایه گذاری روی این اشتراکات می تونه اثرات این یه مورد اختلاف نظر استثنائی رو خنثی کنه.
2- این گفته شما که کوچکترین روابط دیپلماتیکی وجود نداشته واقعا تعجب برانگیزه فقط به عنوان یک نمونه مگر حمادی جبالی دبیرکل جنبش النهضه و نخست وزیر تونس در سالروز ارتحال حضرت امام (ره) شخصا برای عرض تسلیت به سفارت ایران نیومد و اون تجلیل های مفصل رو از شخصیت ایشون نکرد.
درباره سفر مرسی هم بعیده شما مطلع نباشید که هیچ اجبار پروتکلی در زمینه لزوم حضور شخص اول میزبان قبلی برای تحویل ریاست به میزبان جدید وجود نداره کما اینکه رییس جمهور کوبا میزبان دوره سیزدهم برای تحویل ریاست به مصر در دوره گذشته شخصا حضور نداشت و مرسی علیرغم فشارهای شدیدی که برای ممانعت از سفر به ایران برش وارد شد و باز هم بعیده که شما از این فشارها بی خبر باشید گزینه حضور در تهران رو انتخاب کرد که همین یه نشانه مهمه؛ در سراسر سخنرانیش هم جز همون یک مورد استثنایی سوریه در تمام موارد نظرات حضرت آقا رو تایید و بارها از حسن [b]استضافه [/b]ایران تقدیر کرد که جالبه بدونید در زبان عربی بردن مصدر ضیافت به باب استفعال نشان از فراتر از حد انتظار میهمان بودن میزبانی و اوج شعف و خوشحالی اون داره.
درباره ابتکار کمیته چهارگانه مرسی هم که با استقبال و خوشحالی ایران همراه شد : اولا) از ابتدا معلوم بود که حس ناسیونالیستی عرب ها اجازه محور شدن یه کشور غیر عرب درباره یک کشور عربی رو نمی ده کما اینکه اردوغان هم با تمام دست و پا زدنش نتونست در این زمینه کوچکترین توفیقی کسب کنه و صرفا حماله الحطبی مهمات ارتش حر بهش رسید. ثانیا) توی این کمیته قرار بر رای گیری نیست که یک به سه بودن ایران به ضررش باشه بلکه هر طرف به قدر قدرت تاثیر گذاریش وزن داره که وزن ایران و طرف مقابل هم مشخصه. ثالثا) [b]پا پس کشیدن عربستان از همون ابتدا به خوبی نشون داد نتیجه محتمل به نفع کیه[/b].
باز هم جای تعجب داره که روابط ما و تونس دوره بن علی رو معمولی دونستید در حالیکه ما در تمام سال های بعد از انقلاب با رژیم بورقیبه و جانشین خلفش بن علی در حال مخاصمه و اکثر اوقات قطع رابطه بودیم، خوشبختانه دشمنی مبارک با ایران هم که اظهر من الشمس و مورد تایید خود شما است.
[b]در این شک نکنید که تداوم حکومت اسلام گرایان در مصر نهایتا به خصومت با غرب و درگیری مسلحانه با اسراییل منجر میشه البته دیر و زود داره ولی ذره ای تردید نداشته باشید که سوخت و سوز نداره و برای ما که سرمون واسه دعوای با اسراییل درد می کنه چی از این بهتر.[/b]
میشه بفرمایید ترکیه جز دلارهای خاکستر شده در حلب و حمص و حماه و تقویت بنیه مالی و نظامی دشمن اصلیش پ.پ.ک و ایجاد کینه شدید در 3 همسایه اصلیش ایران و عراق و سوریه چی به دست آورده ؟؟؟؟
مرسی در دیدار با دکتر صالحی سوریه رو [b]تنها [/b]مورد اختلاف ایران و مصر دونست نه اصلی ترین مورد چند اختلاف، همین چند روز پیش هم توی مصاحبه تلویزیونی در برابر سوالات جهت دار خبرنگار ضد ایرانی حسابی ازمون تعریف و تمجید و برقراری روابط نزدیک با ایران رو تصمیم برگشت ناپذیر مصر عنوان کرد، حالا شما بفرمایید ایشون ایران رو تهدید به چی کرده ؟!!!!!
3- تقسیم بندی سه جبهه ای شما کاملا صحیح و صائب و موشکافانه است ولی در تبیین مناسبات و آمال و آرزوهای این سه جبهه بعضا اشتباهات فاحشی دیده میشه، توضیح اینکه هرچند معارضه غرب زده و فکلی گزینه مورد علاقه استکبار و ترکیه هست ولی چون در داخل سوریه فاقد حداقل پایگاه اجتماعیه و قدرت کوچکترین تحرک مستقلی رو نداره برای براندازی بشار جز مداخله ناتو یا پیروزی ارتش حر گزینه دیگه ای نمیبینه و حالا که با حمایت تمام قد مسکو و پکن از بشار و نزدیک شدن فصل انتخابات امریکا گزینه مداخله روز به روز کمرنگ تر میشه خیلی احمقانه است که با آرزوی نابودی سلفی ها آخرین کورسوی امیدش رو به فنا بده؛ عدم مداخله غرب هم همون طور که عرض کردم به خاطر حمایت قاطع و غیر منتظر چین و روسیه و وتوهای پی در پی اونهاست نه دادن مهلت به ارتش سوریه برای نابود کردن مخالفین !!! مطمئن باشید که اگر همون قطعنامه اول تصویب میشد الآن ماه ها بود که به جای این حرف ها راجب اولین تجربه عملیاتی رپتور و ارو مطلب می نوشتیم.
پس برخلاف نظر شما جبهه دوم ضعیف بشه یا قوی در هر حال جبهه سوم هیچی نمیشه مگر در صورت حمله امریکا که بحثش به کل سواست.
4- بله همه جای سوریه کوه و جنگل نیست و در شرق بادیه الشام رو داره ولی از قضا این صحرای سوزان علیرغم داشتن بیش از هزار کیلومتر مرز باز آرام ترین نقطه سوریه است و ارتش حر جرات آفتابی شدن تو اون میدان رو نداره که خود این هم تایید کننده عرایض بنده است.
شما که اخبار سوریه رو پیگیری می کنید حتما خبر دارید که بشار تا همین چند ماه پیش اجازه به کارگیری نیروی هوایی رو نداده بود درحالیکه قذافی حتی قبل از پلیس با میگ-23 به استقبال مخالفین رفت !!
من مطلقا معارضه لیبی رو ضعیف نشمردم بلکه گفتم معارضه سوریه به مراتب قوی تره و کمک های بیشتری دریافت می کنه (منهای پشتیبانی هوایی)
اما درباره شاهکار ارتش سوریه، انکار نمی فرمایید که معارضه سوریه و طالبان افغانستان هم ریشه و هم سبک هستند و حتما میدونید که ناتو با همه جبروتش رسما یک سوم خاک افغانستان رو به طالبان بخشیده و با پررویی تمام حفظ دو سوم باقی مونده رو نشانه پیروزی خودش معرفی میکنه. درحالیکه معارضه سوریه حتی کنترل یک شهر رو هم به طور کامل در دست نداره، [b]تازه این در شرایطی که بهترین و زبده ترین لشگرهای ارتش سوریه از ابتدای درگیری تا به حال به خاطر تجمع نیرو و مانورهای کاملا تصادفی و فاقد هرگونه ارتباط با شورای استانبول ! ارتش عبری در مرز جولان زمیگیر شدن.[/b]
5- من صیحه آسمانی رو صرفا به عنوان یه مثال از نشانه های قطعی ظهور ذکر کردم و منظورم خود صیحه نبود و در کل با توجه به فرمایش شما که قضایای سوریه رو در چارچوب ملاحم و فتن آخرالزمانی تحلیل نمی کنید ادامه این بخش از بحث رو بی مورد می دونم.
بی صبرانه منتظر پاسخ شما دوست خوبم هستم.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b] [color=#006400][size=5][b]مدیر دفتر العالم در دمشق زخمي شد / خبرنگار شبكه press TV به شهادت رسید[/b][/size][/color][/b]

[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10176/fa-alalam1348648746_05B15D.jpg[/IMG]

[b][color=#0000ff]حسين مرتضي رئيس دفتر شبكه خبري العالم هنگام پوشش انفجار ميدان الامويين در دمشق به ضرب گلوله افراد مسلح زخمي شد.[/color][/b]

شبكه خبري العالم در خبري فوري اعلام کرد: حسین مرتضی مدیر دفتر شبکه العالم و تصویربردار وی امروز در میدان «الامویین» در دمشق بر اثر تیراندازی افراد مسلح تروریست زخمی شدند.
همچنين [b]مايا ناصر خبرنگار شبكه پرس تي وي نيز در تيراندازي افراد مسلح در محل انفجار ميدان الامويين به شهادت رسید و مدیر دفتر این شبکه نیز زخمی شد.[/b]
حسين مرتضي يك هفته پيش نيز در حمله افراد مسلح به گروه خبري شبكه العالم در دمشق زخمي و به بیمارستان منتقل شده بود.

[url="http://fa.alalam.ir/news/376324"]http://fa.alalam.ir/news/376324[/url]
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عکس

حمله سنگین ارتش سوریه به افراد مسلح در دیروزالزور پایگاه خبری شوکوماکو از کشته شدن 130 فرد مسلح در این حملات سخن گفته / منابع افراد مسلح هم این حملات را تایید کرده و گفته اند ارتش سوریه 100 روز این مناطق را در محاصره داشته/ در زیر تصویرفرمانده افراد مسلح که در این عملیات کشته شده به نمایش در امده است (به نام خلیل البوردانی )

نام بعضی از افراد مسلح کشته شده

عبد الحميد المحيميد، وأحمد حسن المحمد، عدي السبتي، إياد قدورة، أحمد العباس، عامر الهزاع، وجمعة الهفل، ودر منطقه القصور : أحمد الغفرة، واحمد الداوود.

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/705210388.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_705210388.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/73210694.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_73210694.jpg[/img][/url]

اعلام جدایی چند تن از فرماندهان ارتش تروریستهای سوریه و در اختیار قرار دادن خود به ارتش سوریه از جمله سرگرد فراری خالد بن عبد الرحمن الزالم

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/1348676105_content_thumb.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_1348676105_content_thumb.jpg[/img][/url]

خبرنگار پرس تی وی لحظاتی قبل از شهادت

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/13910705000474_PhotoL.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_13910705000474_PhotoL.jpg[/img][/url]

ارتش سوریه یک محله دیگر در حلب را پاکسازی کرد

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/mirzaee20120926042843360.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_mirzaee20120926042843360.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20120926-134308_h443682.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20120926-134308_h443682.jpg[/img][/url]

بدون شرح

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/241901_731.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_241901_731.jpg[/img][/url]

حمله به ستاد ارتش سوریه
[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/22812629.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_22812629.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/6285829.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_6285829.jpg[/img][/url]

ارتش سوریه

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/1348604101_content_thumb.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_1348604101_content_thumb.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/303489066.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_303489066.jpg[/img][/url]


در زیر نام بعضی از گردان های وابسته به ارتش ازاد تروریستهای سوریه آمده
[font=tahoma][size=1][color=gray][size=2][color=black][font=Tahoma][size=2]1 - كتيبة أبو بكر الصديق
2 - كتيبة أحفاد عائشة
3 - كتيبة سلمان الفارسي
4 - كتيبة درع الباب
5 – كتيبة شهداء تادف
6 - كتيبة الامام الشهيد
7 - كتيبة عبد الرحمن بن عوف
8 - كتيبة سعد النصر
9 - كتيبة الفاروق
10 - كتيبة أبناء عائشة
11 - كتيبة الفرقان
12 - كتيبة خالد بن الوليد
13 -كتيبة أنصار الشريعة
14 - كتيبة أحرار الشرق
15 - كتيبة درع الاسلام عمر
16 - كتيبة عنزة
17- كتيبة القعقاع[/size][/font][/color][/size][/color][/size][/font]
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر از برادر امینور
[quote][font=tahoma][size=1][color=gray][size=2][color=black][font=Tahoma][size=2]3 - كتيبة سلمان الفارسي[/size][/font][/color][/size][/color][/size][/font][/quote]
خیلی دوست دارم بدونم کیا همچین گروهی با همچین اسمی تشکیل دادند؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.