death-white

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)

Recommended Posts

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بنظرم دولت سوریه به هیچوجه و هیچ قیمتی نباید دیرالزور را از دست بدهد

چون درصورت تضعیف داعش بهترین امتیاز برای پیشروی میباشد

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

     اینکه اردوغان اجازه داده شاید به این دلیل باشه که محاصره کوبانی از سمت ترکیه داره هزینه و فشار زیادی به دولتش وارد میکنه. هم از این بابت که مخالفتش با تروریست رو تو افکار عمومی دنیا میبره زیر سوال، هم اینکه کردها تو داخل ترکیه بیشتر برضدش تحریک میشن و مشکلات داخلیش رو بیشتر میکنه. از طرفی ترکیه فقط به کردهای عراق اجازه داد چون بقیه گروهای کرد رو تروریست میدونه.

     کمک تسلیحاتی هوایی آمریکا به گروه هایی که اردوغان تروریست میدونه در هر صورت و حتی به ظاهر هم شده مورد مخالفت اردوغانه. از نظر اردوغان گروهای کرد سوری تروریستند ولی از نظر آمریکا خیر. این که خیلی واضح بود.

     در ضمن این رو در نظر بگیرید که با وجود حملات هوایی آمریکا عملا تصرف کوبانی واسه داعش غیر ممکن یا خیلی هزینه بره ، حالا تو این شرایط ورود کردهای عراق به کوبانی شاید تاثیر زیادی در برانگیختن داعش بر ضد ترکیه نداشته باشه. منظورم اینه که اگه ترکیه یکی دو ماه پیش این کار رو میکرد با اینکه الان داره انجام میده خیلی با هم تفاوت دارند.

 

     ببینید چقدر راحت بود نیازی هم به آسمون ریسمون بافی هم نیست!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

 

جناب عبداللهی

با تشکر از پاسخگویتان

و احترام به نظر جنابعالی

چندتا نقد به پاسخ شما دارم با اجازتون بیان میکنم

اول اینکه  ظاهرادر تظاهراتی که برای حمایت از کوبانی انجام شد در ترکیه تعدادی ازافراد شرکت کننده کشته شده اند (فکر میکنم تا سی نفر ذکر شد درست یا غلطش قابل بررسیه)

اون موقع هم اقای اردوغان از موضع خودشون عقب نشینی نکردند

حالا که وضعیت آرومتر شده است ناگهان تغییر موضع دادند بنظرتان کسی که در فشار داخل حرف رو قبول نکرده بعد از کمی  آرام شدن قبول میکند ؟

دوم اینکه چطور ناگهان بعد از کمک هوایی آمریکا این تصمیم اتخاذ شد ؟ (البته میشود گفت که تصادفی بوده است )

سومین مسئله این است که در طول این مدت کدام کشور در منطقه در حد وزیر امور خارجه و مهمتر فرمانده ستاد مشترک نظامیش این عمل را محکوم کرده است و نکته اینکه بعد ازاین محکومیت ناگهان بمباران ها کمی بهتر میشود و بعدشم این مسئله ارسال کمک رخ میدهد (البته میتوان بازهم این تقارن زمانی را اتفاقی دانست و چون فعلا اگر اسنادی هم وجود داشته باشد محرمانه هست مسلما دفاع خاصی نمیتوان نمود و فرمایشات شما هم احتمالا صحت دارد )

در پست 10845 این تقارن های زمانی مورد نظر قرار گرفته است

البته یک نکته را باید حتما عرض کنم چون مذاکرات شدیدا ادامه دارد و اهداف ایران و آمریکا در کوبانی کمی با هم متفاوت است ممکن است در صورت عدم توافق زیرپای همدیگر را خالی کنند (گاها شده است از باب لج بازی حاضرند بقولی به خاطر یک تار مو اسنکدریه را به آتش بکشند)

البته این خبر امروز بی بی سی فارسی است

وزارت خارجه آمریکا از نقش ایران در جنگ دولت عراق با نیروهای دولت اسلامی - داعش - حمایت کرده است.

ویرایش شده در توسط ahmad1361
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عکس هایی از وضعیت کوبانی و مرز ترکیه درآن منطقه و کمپ اوارگان

 

مرز قبل از حادثه

 

gfko6bzul19vmfacsv67.gif

 

مرز بعد از حادثه

 

rcuvvtbbq4zilyc1hylu.gif

 

کوبانی

 

a1goid7gs7cmypfigzuz.gif

 

کمپ آوارگان

 

b2gykgeogkfm78m4djwx.gif

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اذعان شاهزاده سعودی به نقش عربستان در شکل‌گیری داعش

خبرگزاری تسنیم: ولید بن طلال شاهزاده مشهور سعودی به دست داشتن رژیم آل سعود و شماری از شیخ نشین‌های عرب حوزه خلیج فارس در شکل گیری و تشکیل گروه تروریستی داعش اذعان کرد.
 

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، ولید بن طلال در گفت وگو با شبکه تلویزیونی "سی ان ان" آمریکا اذعان کرد که رژیم کشورش به همراه شماری از شیخ نشین‌های دیگر عرب حوزه خلیج فارس از طریق حمایت و پشتیبانی مالی از همه گروه‌های تروریستی در سوریه از آغاز بحران در این کشور، در شکل گیری و تشکیل گروه داعش دست داشته‌اند.

وی گفت: عربستان و برخی کشورهای عرب دیگر خلیج فارس از همه گروه‌هایی که برای سرنگون کردن دولت سوریه تلاش کردند، حمایت نمودند و داعش در نتیجه آن شکل گرفت.

بن طلال تاکید کرد که بی شک برخی از تندروها در نظام آل سعود از عناصر تندرو در سوریه حمایت مالی کردند.

وی درعین حال از آنچه آن را "اقدامات قاطع ریاض در متوقف کردن این روند "خواند، سخن گفت.

ویرایش شده در توسط projectile

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قضیه ارتش ملی مخالفین سوریه که عربستان میخواست تشکیل بده به کجا کشید؟

یادمه قبلا هم میخواستن اینکارو بکنن و حتی صحبت از تشکیل ارتشی 100000 نفری بود که قرار بود با ارتش سوریه مقابله بکنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گفتاری از رضا سراج؛
رمزگشایی از جنایات کوبانی/ چرا دست تکفیری‌ها در نزدیک شدن به بغداد باز گذاشته شده است؟
آمریکایی‌ها می‌خواهند بغداد در لبه‌ی پرتگاه سقوط قرار گیرد نه این که سقوط کند. آن‌ها می‌خواهند بغداد در لبه پرتگاه سقوط قرار گیرد، اینکه بغداد در لبه پرتگاه سقوط قرار گیرد چند حسن برای آمریکایی‌ها دارد. دولت عراق تمام الزامات آمریکایی‌ها را بپذیرد. دوما ائتلاف به رهبری آمریکا عملا شکل می‌گیرد. جمهوری اسلامی ایران چون بغداد و اماکن مقدسه خط قرمز آن است و این را رسما اعلام کرده است اگر بغداد در لبه پرتگاه سقوط قرار بگیرد در اینجا وادار به تعامل راهبردی با آمریکا می‌گردد. به نظر من جریان تکفیری در عراق دارد در چارچوب جنگ ادراکی آمریکایی‌ها بازی می‌کند.
n00387277-b.jpg

گروه سیاسی جهان نیوز:  دکتر رضا سراج در اندیشکده راهبردی تبیین در سخنانی به علت و چیستی حمله داعش به کوبانی، رابطه اکراد سوریه و حکومت بشار اسد، وجه تمایز میان اکراد کوبانی و اکرادی که قرار است مقابل بشاراسد قرار گیرند و... پرداخته است.

وی در این سخنرانی با ترسیم کلی از فضای منطقه و تبیین راهبردهای آمریکا و به ویژه ائتلاف ضد داعش به رمزگشایی از فضاسازی رسانه‌ای از جنایات کوبانی اشاره کرده و در آخر به تبیین این نکته پرداخته که چرا دست تکفیری‌ها در نزدیک شدن به بغداد به عنوان پایتخت عراق باز گذاشته شده است. متن این سخنرانی به شرح زیر است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم. این که چرا جریان تکفیری متوجه منطقه شمال غرب سوریه و به ویژه کوبانی شده است باید در یک چارچوب یک نقشه راهبردی تحلیل شود. بنده فکر می‌کنم که آمریکایی‌ها در مقام رهبری ائتلاف دو صحنه را که هر دو صحنه عمق استراتژیک جمهوری اسلامی هستند را دارند برنامه ای ویژه را روی آن انجام می‌دهند و برای هر کدام از این دو صحنه دارند اهدافی را دنبال می‌کنند و از جریان تکفیری به عنوان یک جریان دست آموز استفاده می‌کنند تا نقشه راهبردی آن‌ها پیاده سازی شود. 

صحنه اول که صحنه سوریه باشد، آمریکایی‌ها در صحنه سوریه به دنبال یک طراحی ویژه‌ای هستند و اهداف مهم راهبردی را در صحنه سوریه دنبال می‌کنند که اگر بخواهیم آن را تیتروار بیان کنیم، در واقع صحنه سوریه، صحنه‌ی تقابل‌های راهبردی شده است؛ یکی بر سر مسئله انرژی و انتقال انرژی به غرب که سوریه دالان بسیار مهمی برای این موضوع است و دیگری تسلط بر منابعی که می‌توان از طریق آن تامین انرژی را فراهم کرد که باز سوریه و عراق در این حوزه نقش بسیار مهمی را دارند، دیگری موازنه میان محور مقاومت و رژیم صهیونیستی است، بنابراین یکی مسئله مهار جمهوری اسلامی ایران در صحنه سوریه خیلی معنا پیدا می‌کند. و یکی تقابل راهبردی غرب و روسیه است که درسوریه معنا پیدا می‌کند. بنابراین ما هر چه که به صحنه سوریه نگاه می‌کنیم این‌ تقابل‌های راهبردی را کاملا آشکارا در آن مشاهده می‌کنیم. 

در موضوع اول که انرژی باشد بنابر گزارشی که هست، علی‌الظاهر غربی‌ها، تحقیقاتی را که در رابطه با سوریه انجام داده اند براورد آن‌ها این است که سوریه از مقادیر قابل توجه و بسیار گسترده ای در حوزه‌های گاز برخوردار است. بنا بر برخی از گزارش‌ها و داده‌ها این میزان در حد منابع گازی قطر و یا بیشتر از قطر پیش‌بینی می‌شود. 

لذا سوریه با توجه به اینکه به آب‌های آزاد راه دارد و اگر از این میزان گاز برخوردار باشد به همراه عراقی که از نفت بسیاری برخورداری قرار دارد در امتداد ایران که محور ایران را تشکیل می‌دهند؛ می‌توانند از طریق انرژی، مناسبات و معادلات جهانی را متأثر از خودشان کنند، به تعبیری محور ایران اگر منطبق بر انرژی بخواهد عمل کند می‌تواند انرژی را تبدیل به تسلیحات کند. در این رابطه اصطلاحی وجود دارد تحت عنوان تسلیحاتی شدن انرژی که این محور این توانایی را دارد که از انرژی به عنوان تسلیحات استفاده کند. آمریکایی‌ها کاملا این صحنه را درک کردند چون این تحقیقات و اکتشافات از قبل صورت گرفته است؛ آمریکایی‌ها کاملا این صحنه را درک کرده اند که محور ایران نباید این همه منابع انرژی را در اختیار داشته باشد. 

در این زمینه ما می‌توانیم دلایل ورود بازیگران منطقه ای را نیز به جریان ائتلاف تحلیل کنیم. اگر محور ایران در حوزه انرژی فعال شود، ترکیه، بخشی از نقش ژئوپولتیکی و اهمیت ژئوپولتیکی خود را به ویژه در بخش انتقال انرژی را از دست می‌دهد. این یکی از دلایلی است که ترکیه را وارد این حوزه رقابت و درگیری کرد چنانچه این محور انرژی شکل بگیرد، شرایط عربستان در رقابت‌های موجود در حوزه انرژی به خطر خواهد افتاد. 

این تنها یکی از صحنه‌هایی است که آمریکا چرا دارد با رهبری ائتلاف وارد صحنه سوریه می‌شود. ما بعد از جنگ ۳۳ روزه به یاد داریم که اصطلاح جنگ محورها در آنجا مطرح شد و در آنجا عنوان شد که این یک جنگ نیابتی بوده است. این جنگ نیابتی بارها و بارها تکرار شد و هر دفعه رژیم صهیونیستی بازنده این جنگ نیابتی گردید، به ویژه در جنگ ۵۰ روزه. جنگ ۵۰ روزه صحنه توازن استراتژیک در منطقه را به نفع مقاومت تغییر داد، لذا باید این توازن تغییر می‌کرد. این نقطه متعادل کننده و برتری بخش این توازن سوریه است و آن‌ها متوجه سوریه شدند تا به نوعی این توازن را به نفع خود در معادله بین مقاومت و رژیم صهیونیستی تغییر دهند. 

در تقابل میان صحنه روسیه و غرب هم باز سوریه جایگاه بسیار مهمی را دارد چرا که این کشور آخرین جای پای روسیه در جنوب غرب آسیا است که اگر روس‌ها آنجا را از دست بدهند دیگر باید در حیات خلوت خودشان و منطقه نزدیک خودشان بایستند و معادلات راهبردی را با غرب شکل دهند. بنابراین روس‌ها هم در معادله سوریه به درک راهبردی رسیدند و آمریکایی‌ها وغربی‌ها هم می‌دانند که روسیه در منطقه سوریه به این درک راهبردی رسیده است و از این منظر نیز ما شاهد یک صحنه رقابتی هستیم. 

مهار انقلاب اسلامی نیز که الان در دستور کار آمریکایی‌ها قرار دارد دو صحنه بسیار مهم دارد که یکی صحنه سوریه و دیگری صحنه عراق است. لذا هر چقدر که به صحنه سوریه نگاه کنیم می‌بینیم که این معادلات راهبردی در صحنه سوریه با یکدیگر به نوعی انباشته شده است و یک انباشتی از معادلات و تقابل‌ها راهبردی در سوریه به وجود آمده است. با این نگاه ما با این مقدمه می‌توانیم این طراحی راهبردی را از اینجا به بعد فهم کنیم که آمریکایی‌ها با راه‌اندازی یک ائتلاف موسوم به ائتلاف ضد داعش در واقع به دنبال این هستند که در صحنه سوریه بتوانند نقش‌آفرینی کنند و مناسبات را در سوریه به نفع خود رقم بزنند.

در اینکه در اینجا چرا کوبانی انتخاب شده است؛ یک بخشی از آن به این برمی‌گردد که آمریکایی‌ها در ائتلاف ضد داعش باید ترکیه را نیز وارد می‌کردند تا این ائتلاف گسترده تر شود و ترکیه هم باید امتیازاتی را از ائتلاف می‌گرفت تا در آن شرکت کند. ترکیه محور شکل‌گیری و تقویت محور ایران را برنمی‌تابد؛ یعنی یک سوریه و عراق باثبات، از آن طرف ضعیف شدن نقش ژئوپولتیکی ترکیه را برنمی‌تابد. لذا ترکیه در یک رقابت منطقه‌ای وارد بازی بی‌ثبات سازی سوریه و بی‌ثبات‌سازی عراق شده است تا بتواند در این بی‌ثبات‌سازی در این دو موضوع راهبردی همچنان جایگاه ژئوپولتیکی خود را حفظ کند تا بتواند به جاه‌طلبی‌های خود در منطقه برسد.

اینجا برای ورود خود به ائتلاف ضد داعش باید امتیازاتی را از آمریکایی‌ها می‌گرفتند که به نظر من گرفتند. انتخاب صحنه عملیات برای تکفیری‌ها در منطقه کوبانی نشان از توافق میان طرف ترک و طرف آمریکایی و ائتلاف است و منطقه کوبانی و شروع عملیات جریان تکفیری در آنجا نشان می‌دهند که این توافق شکل گرفته است. ترکیه به دنبال این است که اولا کردها و تکفیری‌ها را با هم درگیر کند، دیگری کردها با تکفیری‌ها در واقع می‌تواند تهدید ترکیه را تبدیل به فرصت نماید؛ جریان کردی با جریان تکفیری درگیر شود و استقلال‌خواهی کردها به محاق رود. این برای ترکیه می‌تواند تبدیل به یک فرصت راهبردی گردد. از آن طرف کوبانی تبدیل به طعمه‌ای شود که این طعمه جریان‌ها کردی را وادار کند که در زمین تعیین شده از سوی ترکیه بازی کنند؛ به این معنا که ترکیه جریان‌های کردی سوریه را وادار کند که در این زمین به جای حمایت از بشار اسد در مقام معارضه با بشار اسد قرار گیرند. این دو هدف راهبردی برای ترکیه که می‌تواند آن را در رقابت منطقه‌ای تقویت کند دلیلی است که کوبانی به عنوان صحنه عملیات جریان تکفیری انتخاب شود.

اینجانب به نحوی معتقدم که آمریکایی‌ها و ترکیه یک برنامه‌ریزی خاصی را برای به کارگیری جریان‌های کردی انجام دادند. از طریق تکفیری‌ها فضایی ایجاد کردند که تکفیری‌ها در برخی از نقاط اقداماتی را علیه جریان‌های کردی و مناطق تحت تسلط آن‌ها انجام دادند. با این عملیات‌های محدود، ضعف نیروهای کردی در برابر جریان‌های تکفیری نمایان گردید. جریان‌های کردی به واسطه‌ی مشاهده کردن ضعف خودشان در این برنامه‌ریزی می‌بایست به سمت ترکیه و آمریکا متمایل شوند و در نهایت آمریکایی‌ها و جریان ترکیه برای کمک به کردها شرط بگذارند و آن شرط این است که کمک به کردها برای مقابله با تکفیری‌ها، تغییر میل آن‌ها در خصوص دولت بشار اسد و نظام سوریه خواهدبود. 

من فکر می‌کنم که این برنامه، یک طراحی مشترک میان آمریکایی‌ها و ترکیه است و اساسا یکی از مباحثی بوده‌است که ترکیه پذیرفته است که بر اساس آن وارد جریان ائتلاف گردد. یک نکته ای وجود دارد، ما نباید صرفا از محیط عملیات و میدانی قضاوت کنیم. اگر یک مقدار از محیط بالاتر و از ارتفاع بالاتری نگاه کنیم، حمایت از مردم کوبانی و جریان کردی با همه اشکالاتی که در آن وجود دارد امروز برای جمهوری اسلامی ایران یک فرصت است. 

دوم اینکه اگر ما بتوانیم تبیین و تفهیم کنیم که جریان‌های کردی در یک طراحی بین آمریکایی‌ها و ترکیه قرار گرفته‌اند این نیز خود یک فرصت است. بنابراین اگر یک رسانه‌ای آمد و بحثی را مطرح کرد این به معنای این نیست که آن رسانه، فضای صحنه را درک نمی‌کرده است بلکه استفاده از فرصت‌ها، حتی از سوی رسانه‌ی ملی فرصت مغتنمی است که باید از آن استفاده نمود.

لذا اینجانب در رابطه با این موضوع معتقدم که دفاع از مردم کوبانی و بیان کردن اینکه آمریکایی‌ها در آنجا به انتظار یک فاجعه انسانی هستند، ائتلاف در آنجا منتظر یک فاجعه انسانی شده است، نه به این معناست که الان با یک فاجعه انسانی مواجه هستیم، بلکه این که ما می‌گوییم و رسانه‌های ما بیان می‌کنند که آن‌ها به انتظار یک فاجعه انسانی نشسته اند، خود این امر به نوعی جریان‌ها کردی و مردم کرد را به تامل و فکر فرو می‌برد که آمریکایی‌ها در مقام ائتلاف دارند چه دفاعی از ما انجام می‌دهند و چه اقدامات مؤثری در حمایت از ما انجام دادند یا انجام خواهند داد. من به آن یک فرصت مدیریت ادراک و برداشت نگاه می‌کنم که ما باید از این فرصت خوب استفاده نماییم. 

از طرف دیگر نیز جریان‌های کردی وقتی متوجه شوند که شرط کمک به مردم کرد، بازی در یک زمین جدید شده است، خود این هم می‌تواند روی معادلات آن‌ها تاثیر بگذارد و ما از این معادله نیز می‌توانیم که به نحو احسن استفاده نماییم و اینجانب فکر می‌کنیم که تا اینجای کار از این فرصت به خوبی بهره‌برداری شده است. به هر صورت همانطور که ترکیه و غرب برای خود یک برنامه و منافع استراتژیک ترسیم کرده است، سوریه عمق استراتژیک ماست و ما نیز حتما در آنجا برنامه راهبردی داریم و در برنامه راهبردی خود باید به صحنه سوریه نگاه کنیم.

در اینجا لازم می‌دانم که دو نکته را مطرح کنم. این که ما باید مراقب باشیم در زمین جریان‌ها دیگر بازی نکنیم و باید ملاحظات امنیت ملی خود را نیز داشته باشیم درست است اما فرصت‌ها مانند دریچه‌ای هستند که باز می‌شوند و بسته می‌شوند. شما از یک دریچه، موقعی می‌توانید استفاده کنید که باز باشد. زمانی که بسته شد دیگر نمی‌توانید از آن استفاده کنید. با حفظ ملاحظات امنیت ملی ما، با حفظ این که مراقبت باشیم که خودمان در داخل به یک تقابل ترکی -کردی در شمال غرب کشور نیفتیم، از فرصت استفاده کنیم. صحنه واقعی نیز همین است. در صحنه واقعی نیز آمریکایی‌ها دارند نگاه می‌کنند به حمله تکفیری‌ها به کوبانی دارند نگاه می‌کنند که این امر واقعیت صحنه است. پیام این واقعیت، فرصت است.

بنابراین اینجانب معتقدم که این واقعیت باید تبیین شود، ضمن اینکه آن تبلیغاتی که قبلا می‌کردند و می‌گفتند که تکفیری ها را جمهوری اسلامی سازماندهی کرده است و اساسا داعش ساخته و پرداخته جمهوری اسلامی است اثبات می‌گردد که دروغی بیش نبوده است و در اینجا آن نقش ناجی‌گری جمهوری اسلامی در مسئله کردها باید در کنار آن بیان شود. یعنی وقتی تکفیری‌ها وقتی به کردهای اقلیم حمله کردند، چه کسی آمد و کمک کرد و نگذاشت که این پیشروی ادامه پیدا کند.

با نگاهی کوتاه به همان مثالی که گفتم که یک دریچه باز شده است و ما باید سعی کنیم که از آن دریچه‌ای که باز شده است استفاده نماییم. ما اگر نخواهیم بگوییم که به خاطر این مبارزات و به خاطر اینکه در زمین‌های تعیین شده بازی نکنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ در اینجا ما هزینه را می‌دهیم و سودش را کسان دیگری خواهند برد. 

الان در مسئله کوبانی فرصتی که داریم مشاهده می‌کنیم این است، بالاخره آمریکایی‌ها دارند نگاه می‌کنند، ترکیه نیز دارد نگاه می‌کند، برخی از جریانات کردی نیز دارند نگاه می‌کنند، این را ما باید به تصویر بکشیم و این امر برای ما یک فرصت است.

محرز است که جریان تکفیری به سمت کوبانی کیش داده شد و اینکه این جریان را به سمت کوبانی گسیل کردند و نقش ترکیه را در این بین پررنگ می‌بینم. در این شرایط بود که آمدن تکفیری‌ها بازی جریان اتحاد دموکراتیک در شمال غرب سوریه به هم زد که این امر به نفع ترکیه بود. چون این بازی می‌توانست روی استان‌های کردنشین ترکیه نیز تاثیر بگذارد. 

بنابراین اینجانب معتقدم که در اینجا مناسباتی بین ترکیه و جریان تکفیری وجود دارد. این را ما نمی‌توانیم نادیده بگیریم. بی‌عملی آمریکایی‌ها را نیز نمی‌توانیم نادیده بگیریم. اگر این‌ها می‌خواستند و اولویت اول آن‌ها جریان تکفیری بوده است، وقتی تکفیری‌ها به سمت کوبانی کیش داده می‌شود، آیا می‌تواند در این مسیر بمباران کند، وقتی که چند هفته از حمله داعش به کوبانی می‌گذرد و آمریکا با یک بی‌عملی مواجه هستند، ما می‌توانیم این را برای مردم تبدیل به مدیریت اداراک کنیم. برای مخاطب کرد سوریه، برای مخاطب کرد عراق، برای مخاطب کرد خودمان می‌توانیم تبدیل به ادراک نماییم.

بنده معتقدم ما باید بیشتر فضای تاثیر رسانه را فهم نماییم و به رسانه بیشتر نقش بدهیم و نترسیم که یک فضای روانی و رسانه‌ای به وجود بیاورد. اگر دست رسانه بسته شود و نتواند وارد فضای جریان‌سازی گردد، کسان دیگری می‌آیند و جریان‌سازی می‌کنند و اگر ما نگوییم، کسان دیگری می‌آیند و به نحو دیگری مخاطب را شکل می‌دهند. بنابراین هر جور که به قصه نگاه کنیم در هر صورت مردم کوبانی طعمه شده‌اند. از یک سو طعمه جریان ترکیه شده اند و از سوی دیگر آمریکایی‌ها نیز دارند به مردم کوبانی به چشم طعمه نگاه می‌کنند؛ طعمه‌ای که در آنجا یک جریانی شکل بگیرد و مشروعیت‌بخشی شود برای ائتلاف.

یعنی الان در رسانه‌های غربی خیلی به جریان کوبانی نمی‌پردازند ولی وقتی هوا سرد شود و مشکلاتی برای مردم به وجود بیاید، از اینجا به بعد توپخانه‌های جنگ روانی آن‌ها شروع به کار کردن می‌کند و فضاسازی می‌کنند و آن‌ها مسئله فاجعه انسانی را مطرح خواهند نمود. سپس در این فاجعه انسانی، نقش منجی را به خود می‌دهند و هم برای ورود به مراحل بعدی نقشه راهبردی خودشان مشروعیت‌سازی می‌کنند. اگر ما در این حوزه ورود نماییم این ما هستیم که از این دریچه باز شده استفاده می‌کنیم. اگر ما از این دریچه استفاده ننماییم، صباحی دیگر غربی‌ها مجددا ناجی کردها می‌گردند و به نوعی برای مخاطب خودشان نیز مشروعیت سازی می‌کنند که ما داریم می‌رویم که به عنوان جریانی که مدافع حقوق بشر است و از حقوق مردم دفاع نماییم.

آمریکایی‌ها سعی می‌کنند که بتوانند در واقع جریان‌های معارض دولت بشار اسد را گسترده‌تر کنند، کردها را به‌صورت کامل وارد این جریان معارضه نمایند، منطقه‌ای را به عنوان یک منطقه حائل درست کنند و در آنجا جبهه نظامی را به جبهه سیاسی و جبهه دیپلماتیک اضافه نمایند. به عقیده اینجانب این امر راهبرد آمریکا در سوریه است. در عراق معتقدم که آمریکا دارد یک لبه پرتگاه برای بغداد درست می‌کنند. آن‌ها دارند یک آزادی عملی به تکفیری‌ها برای نزدیک شدن به بغداد می‌دهند. چرا آمریکایی‌ها برایشان اولویت جریان تکفیری هست، چرا جلوی پیشروی تکفیری‌ها را به سمت بغداد نمی‌گیرند. چرا پیشروی تکفیری‌ها در استان الانبار همچنان ادامه دارد. این امر باید رمزگشایی شود. بنده معتقدم اندیشکده‌هایی مثل شما باید با نشست‌هایی که می‌گذارند این را رمز گشایی کنند. از نظر بنده رمزگشایی این امر این است که آمریکایی‌ها می‌خواهند بغداد در لبه‌ی پرتگاه سقوط قرار گیرد نه این که سقوط کند. آن‌ها می‌خواهند بغداد در لبه پرتگاه سقوط قرار گیرد، اینکه بغداد در لبه پرتگاه سقوط قرار گیرد چند حسن برای آمریکایی‌ها دارد. دولت عراق تمام الزامات آمریکایی‌ها را بپذیرد. دوما ائتلاف به رهبری آمریکا عملا شکل می‌گیرد. جمهوری اسلامی ایران چون بغداد و اماکن مقدسه خط قرمز آن است و این را رسما اعلام کرده است اگر بغداد در لبه پرتگاه سقوط قرار بگیرد در اینجا وادار به تعامل راهبردی با آمریکا می‌گردد. به نظر من جریان تکفیری در عراق دارد در چارچوب جنگ ادراکی آمریکایی‌ها بازی می‌کند. این جنگ ادراکی با ما، با خود دولت عراق، با دولت‌هایی که در ائتلاف هستند و افکار عمومی دنیا وجود دارد. این صحنه، صحنه عراق است.

وقتی ما صحنه عراق و صحنه سوریه را کنار یکدیگر می‌گذاریم به یک نتیجه می‌رسیم نتیجه این است که تکفیری‌ها دست‌آموز جریان آمریکایی هستند و دارند با این بازیگر بازی‌های خودشان را انجام می‌دهند و قطعات پازلشان را تکمیل می‌نمایند و من معتقدم که آن حرفی که جان کری زد احتمالا از دستش در رفته است. هم راجع به قصه کوبانی که نشان داد این‌ها در سوریه کاری به داعش ندارند و به نوعی به داعشی‌ها اعلام کردند که اولویت ما در آنجا نیست و هر کاری که می‌خواهید در آنجا انجام دهید. 

از این سو نیز گفت که ممکن است که ما به داعش اجازه دهیم موفقیت‌های موقتی را به دست بیاورد چون معلوم است که این موفقیت‌های موقت به نفع آمریکاست هم در سوریه و هم در عراق. این باید خوب جا بیفتد و واقعیت این است. بنابراین ائتلاف واقعا برای جنگ با داعش نیست بلکه ائتلاف برای رسیدن به منافع راهبردی در سوریه و عراق است و در این میان ما نباید که در این جنگ ادراکی بیفتیم، مخصوصا تیم مذاکره‌کننده ما که نباید فکر کنند که محیط ما در حال امنیتی شدن است و برای اینکه این محیط امنیتی نشود ما باید برویم با آمریکایی‌ها وارد تعامل راهبردی شویم. این امر خیلی باید مد نظر باشد.
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین

 

لینک :http://jahannews.com/vdcbzzbfzrhbw5p.uiur.html

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از رسانه‌های سوری، عمران الزعبی وزیر اطلاع رسانی سوریه در واکنش به اقدامات ضدسوری دولت ترکیه و حمایت دولت این کشور از تروریست‌های فعال در خاک سوریه گفت: دولت اردوغان تروریست‌ها را وارد سوریه کرده است و به تروریست‌ها در سوریه سلاح و مهمات فرستاده است.

الزعبی در ادامه گفت: اگر کشورهای دنیا زیر نظر سازمان ملل و مطابق قطعنامه‌های شورای امنیت همکاری نکنند، مبارزه با تروریسم نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت. ما با تروریسم مواجه هستیم چرا که تروریست‌ها به کشورمان تجاوز کرده اند و ما این تجاوز را تجاوزی حقیقی علیه کشورمان می‌دانیم.

الزعبی با بیان اینکه"ده‌ها تن از قهرمانان عین العرب در دفاع از وجود و سرنوشت کشورشان به شهادت رسیدند" تأکید کرد: حتی یک وجب از خاک سوریه نیز هرگز به دست کسی نخواهد افتاد.

وزیر اطلاع رسانی سوریه افزود: دولت سوریه هرگز از ایفای نقش خود در همه مناطق این کشور از شمال گرفته تا جنوب و از غرب گرفته تا شرق، کوتاهی نکرده و نخواهد کرد.

وزیر اطلاع رسانی سوریه افزود: عین العرب و همه مناطق جزو خاک سوریه است و هیچ ارتباطی به اردوغان و دیگران ندارد و دولت از همه امکانات خود در همه مناطق سوریه استفاده می‌کند.

وی با تاکید بر اینکه" مناطق استراتژیک در مرزهای سوریه، جزو خاک این کشور است" افزود: سوریه وارد جنگی شده است که قوانین و فلسفه خود را دارد و طبعا در این جنگ پیشروی‌ها و عقب نشینی‌هایی وجود دارد و فرماندهان نظامی تصمیمات خود را بر اساس پیامدها و واقعیت‌ها می‌گیرند.

وزیر اطلاع رسانی سوریه گفت: جنگنده‌های سوریه دو فروند هواپیما از سه هواپیمای داعش را هنگام فرودشان ساقط کرده‌اند و جستجو برای یافتن هواپیمای سوم داعش ادامه دارد.

الزعبی گفت: هدف از نشان دادن جنگنده‌های داعش ایجاد دستاویزی برای ایجاد منطقه حائل بود اما این داستان مسخره و تمام شده است.

پیش از این وزارت خارجه سوریه با ارسال دو نامه مشابه به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت درباره "سیاست های تجاوزگرانه دولت ترکیه علیه سوریه" اعلام کرده بود: حمایت ترکیه از تروریسم باعث طولانی شدن بحران شد و ویرانی و تلفات انسانی برای سوریه به بار آورد.

در این دو نامه آمده بود: دمشق به طور قاطع ایجاد منطقه‌ای حائل یا امن یا منطقه‌ای پرواز ممنوع بر هر بخش از خاک سوریه را تحت هر بهانه ای که باشد، نمی پذیرد و هرگونه دخالت تجاوزگرانه نیروهای خارجی بر فراز خاک خود را رد کرده و نمی پذیرد.

در این دو نامه آمده است: حمایت مسئولان ترکیه و غیر آنها از تروریسم و سازمان های تروریستی همان چیزی است که باعث طولانی تر شدن بحران در سوریه و ویرانی آن و آسیب رسیدن به دستاوردها و تمدن این کشور و آواره شدن هزاران خانواده به خارج از شهرها و روستاهایشان شد


کسی میدونه جریان این دو جنگندها چی هست ؟

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کسی میدونه جریان این دو جنگندها چی هست ؟

 

 

در جریان تسخیر فرودگاه طبقه . تعدادی جنگنده به دست داعش افتاد که بعدا اعلام شد عملیاتی شدن . حالا با این خبر معلوم میشه سه عدد بودن که دو عدد رو ساقط کردن

ویرایش شده در توسط Anonymous

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

طی روزهای گذشته ارتش سوریه عملیات همه جانبه ای در محدوده شمالی شهر حلب به منظور تکمیل محاصره این شهر آغاز کرد که کاملا هم موفقیت آمیز بود.

عملیات دو هفته پیش با تصرف سیفات و حندرات آغاز شد و به دنبالش مناطق مجاور زندان مرکزی حلب از جمله جبیله، کارخانجات سیمان و شیشه، گردان حفظ نظام و منطقه حره آزاد شد و دو روز پیش هم عملیات در جنوب غرب حندرات ادامه یافت که منجر به آزادسازی مزرعه حلبی و تل مضافه شد.

نقشه ای که مشاهده می کنید هم سیر این عملیات رو نشون میده که فلش سفید عملیاتی که تاکنون انجام شده رو نشون میده و فلش نارنجی عملیات باقی مونده تا محاصره حلب رو مشخص می کنه که منحصرا در منطقه جاده کاستیلو قرار داره.

به طوری که الان تنها سه کیلومتر با محاصره شدن کامل حلب فاصله داریم،در حال حاضر تنها یک راه برای خطوط امداد مسلحین از ریف شمالی باقی مونده که اونم تا حد زیادی برای ارتش سوریه لو رفته. خط امدادی که از مرز ترکیه آغاز و با گذر از حریتان و منطقه قبر انگلیسی به جاده کاستیلو وصل میشه، گهگاهی هم این خط امداد از مناطق مسکونی عبور میکنه و دوباره با گذر از حریتان به منطقه کارخانجات آسیا و کفرحمره میره و سپس دوباره به جاده کاستیلو وصل میشه که البته برای رد گم کنی هست ولی ارتش سوریه این مسیر رو هم شناسایی کرده و گهگاهی هم کاروان های حامل مهمات رو در این مسیر ها هدف قرار داده.

 

gs1bwdm618kepw7vmcui.jpg

با این حال شناسایی مسیرها به تنهایی کفایت نمیکنه چرا که ارتش سوریه نمیتونه 24 ساعت شبانه روز مسیر ها رو کنترل کنه و بلاخره کمک های تسلیحاتی به دست مسلحین خواهد رسید. بنابراین تنها راهش بستن کامل مسیر کاستیلو از طریق عملیات زمینی هست که در حال حاضر هم ارتش سوریه در حال اجراش هست.

قطع کردن مسیر کاستیلو به معنی سقوط کامل شهر حلب از نظر نظامی و محاصره کامل مسلحین در داخل شهر خواهد بود.همون طور که می بینیم ارتش سوریه فشار چندانی به مسلحین در اردوگاه حندرات و همچنین شقیف و عویجه و مساکن هنانو وارد نمی کنه چرا که میدونه در صورت قطع مسیر کاستیلو اولین پیامدش سقوط این مناطق به طور خودکار خواهند بود.

برخی گزارش هایی هم منتشر شده که با توجه به قریب الوقوع بودن محاصره شهر حلب برخی از مسلحین قبل از اینکه شهر محاصره بشه در حال فرار از حلب هستند.

 

-------------------------------------------------------------------------------

 

التجمع السوری العلوی:

از ابتدای جنگ داخلی سوریه تاکنون 60 هزار علوی کشته و 100 هزار دیگر زخمی شده اند... (خدایی نسبت به جمعیتشون تلفات سنگینی متحمل شدند )
 
----------------------------------------------------------------------------
 
همونطور که قبلا هم اشاره شد ارتش سوریه در ریف قنیطره مرکزی عملیاتی موسوم به "زلزله قنیطره" به منظور بازپس گیری مناطق تحت اشغال القاعده آغاز کرده.

بنا به گزارش ها این عملیات از دو محور بعث به سمت حمیدیه و صمدانیه شرقی به سمت صمدانیه غربی آغاز شده.

پیشروی در جبهه صمدانیه بیشتر بود و ارتش سوریه روستای صمدانیه غربی رو تصرف کرد ولی تاکنون علی رغم درگیری های شدید موفق به تصرف حمیدیه نشده ولی اگر بتونه روستای رواضی و میدان علم رو تصرف کنه جبهه النصره در حمیدیه در محاصره قرار می گیره، البته هیچ بعید نیست که در این صورت اسرائیل از سمت جولان به نفع سوگلی خودش القاعده وارد عمل بشه!
 
5au973t37hsijpvh3euy.jpg

به هر حال شروع کردن عملیات در منطقه قنیطره میتونه یک نقطه عطف باشه و ارتش سوریه در این منطقه از حالت تدافعی خارج و به حالت تهاجمی دربیاد، چرا که طی ماههای گذشته ارتش سوریه نه تنها یک سانتیمتر هم پیشروی نداشته بلکه مدام در حال از دست دادن مناطق جدید بوده و آغاز عملیات در این منطقه باعث سد شدن پیشروی القاعده و قرار گرفتشون در موضع دفاعی باشه.
 
به نقل از : پیچ تحولات سوریه

 

با سلام
تل کروم دست ارتشه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام
تل کروم دست ارتشه؟

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ظاهرا طبق گفته ویکی پدیا دست ارتشه ولی محاصره هستش

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وزیر ارتباطات (اطلاعات؟) سوریه اعلام کرد نیروی هوایی این کشور 2 هواپیما از 3 هواپیمایی که داعش به غنیمت گرفته بود را نابود کردند. عمران الزوبی در تلوزیون سوریه اعلام کرد هواپیماهای سوری 2 هواپیما را در حالی که در فرودگاه جراح در حال فرود بودند بمباران کردند.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ظاهرا طبق گفته ویکی پدیا دست ارتشه ولی محاصره هستش

ممنون

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.