تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)

[seyed_212 742]

 

نقشه ی جامع و کاملی از وضعیت دمشق و حومه ش برای شما آماده کردیم ..

 

 

بسيار عالي  بود +++

[keivan2 337]

ما از اولش باید به فکر صادرات سلاح بودیم  کلی هم ارز گیرمون میومد الان دیر نیست؟

http://en.wikipedia.org/wiki/Arms_industry#World.27s_largest_arms_exporters

اینجا لیست صادرات کشور‌ها هست...البته به نرخ دلار ثابت گرفته برای نشان دادن حجم تسلیحات صادر شده،چون که اگر به نرخ روز حساب میکرد ممکنه برخی‌ کشور‌ها مثل روسیه که ارزش پولشون ‌یک دفعه سقوط کرده کمتر  از میزان حقیقی‌ به نظر بیاد   ...اما کلا آمریکا و روسیه نهایتاً نزدیک ۱۵ میلیارد دلار بفروشن در سال
فکر کنم فروش ایران به عراق یا ۱۰۰ میلیون بوده یا

 

ویرایش شده در دی 93 توسط keivan2

[death 4,593]

اغلب مناطقی که سبز هستن و کوچیک و جدا افتادن آتش بس برقراره. به دلیل وجود عیر نظامی های فراوان هرگونه عملیات نظامی متوقف شده.

 

ولی به فرض میخواستن بگیرن هم نمی تونستن. جوبر دو ساله دارن زور می زنن بگیرن نمی تونن. 

 

دقت کنید در نقشه دمشق از همه طرف تقریبا محاصره هست. مسلحین هم یه نیروی بالقوه زیادی در اطراف دمشق دارن ولی به دلیل نبود سلاح سنگین نمی تونن دمشق رو تصرف کنن. 

 

اگر از درعا راهی باز بشه برای اینها سقوط دمشق حتمی هست. 

 

وقتی در عرض یکی دو ماه کل غوطه شرقیه رو ارتش سوریه به مخالفین واگذار می کرد باید فکر این روزها رو هم می کرد که بازگشت به غوطه شرقیه خیلی پرهزینه هست. الان چندین ماه هست نیروهای ارتش در حتیته الجرش دارن درجا می زنن و هیچ غلطی نتونستن بکنن.

 

محاصره غوطه شرقیه خیلی هم مستحکم نیست. یه دفعه چند هزار نفری حمله کنن چه تضمینی هست مثل دفعه قبل نیروهای ارتش فرار نکنن؟

الان حتيته  الجرش دست ارتش هست يا نه ؟

[amirarsalankhan 15,443]

نيروهاي جبهه النصره بعد از تصرف روستاي "تل سلمو" خودشان را به نزديكترين فاصله به فرودگاه "ابو الظهور" رسانده اند

 

[ya_ali 421]

دوست عزیز خیلی خوشحالم دوستان عزیز و بزرگواری مثل شما دارم که ذز جنین مباحثی از روی منطق سخن میگن.

یک مثال ساده عرض کنم خدمتتون

خودتتون دو دو تا 4 تا کنید ببینید چنین چیزی امکان داره یا نه؟

 

سال 64 حقوق یک کارمند معمولی 2200 تومن بود(تک تومن!)

کارگر میدان میگرفت 1800 تومن.

بسیجی داوطلب در منطقه عملیاتی(خط مقدم تا خط 3) میگرفت 2600 تومن

پاسدار رسمی میگرفت 3200 سه هزار و دویست تومن.

خلبان ارتش میگرفت 4400 تومن.

(این ارقام رو میتونید از بزرگترهاتون بپرسید اگر دقیق نبود خیلی نزدیک هست)

البته تو جبهه کسی هم بود 

که بیشتر هم حقوق میگرفت و مزایا تخصصش هم تنگ حقوقش بود یا مثلا تشویقی ها.....

 

حالا ببینید زمان جنگ خودمون سرباز فکر تامین خانوادش بود؟

با اینکه جنگ بود مرغ کوپنی میدادند پنیر هلندی برنج روغن و..........

یعنی کسی تو مضیغه نبود

اگر دروغ نگم از الان وضعیت غذایی بهتر بود(اونموقع اینقدر تشریفات نداشتیم و همه قانع بودن)

 

دوست عزیز حفوف کارمند دولت و پرسنل ارتش در سالهای جنگ از پاسداران سپاه آشکارا بیشتر بود.در همان سال 64 که فرمودید خود بنده بعنوان یک سپاهی با تحصیلات دکترا ، و دارای چند فرزند ،حول و حوش سه تا چهار هزار تومان حقوق میگرفتم و برادر خانم بنده که گروهبان ارتش بود با تحصیلات سوم راهنمائی بود و البته  بدون فرزند ،حدودا یک و نیم  برابر من یعنی حدود 6000 تومان حقوق میگرفت .ایشان حق ماموریت جنگی روزی 300 تومان میگرفت و ما روزی 30 تومان (که البته کل حق ماموریت جنگی را یکجا سال 1370دریافت نمودم)وایشان خانه سازمانی داشت و ما نداشتیم.

وضع مواد غذایی افتضاح بود و همان سهمیه  ناچیز کوپنی  را مغازه دارها وارد بازار سیاه میکردند و کوپن های مردم روی دستشان می ماند و باطل میشد.و ما که معتقد بودیم جنس بازار سیاه حق الناسی است که می بایست  به در ازای کوپن به مردم داده میشد، حاضر نبودیم آنها را البته چند برابر قیمت خرید کنیم .مضیقه شدید غذائی و همه گونه کالا بر قرار بود.مردم شریف به سختی زندگی میکردند و نق نمیزدند و مردم نا شریف مخالف نظام  با شیشه کردن خون مردم زندگی  راحتی میکردند و به شدت نق میزدند.

بسیجیان اعزامی به جبهه ماهی 2000تومان میگرفتند.

یکی از دوستان من خلبان اف-5 بود و بالای 10000تومان میگرفت.

نوعا حافظه تاریخی مردم کوتاه است.

ببخشید که تاپیک را به انحراف کشیدم

[Ernesto_Rommel 11,417]

سلام

http://www.aparat.com/v/jOrzG


یعنی یه چی میگن یه چی میشنوی یه چی میبینی !

من زیاد اساعه کلام نمیکنم خلاصه و مفید حرفمو میزنم :

1.مقری که پرچم بچه های حزب الله داره ، گویا تازه مشغول تکمیل دیواره های دفاعی ش هستند

2.از نکات جالب حمل سلاح توسط همه شون هست در مقر حزب الله

3.از نکات عجیب عدم پوشش خاص نظامی بچه های حزب الله هست که کمی عجیبه و نمیدونم چی باید بگم> چون نقص اطلاعات دارم درنتیجه پردازش ش غلط میشه!

4.نیروهای جبهه النصره با پوشش و آرایش صحیح نظامی و واقعا خوب به سراغ هدف میرن

5.اجرای آتش بسیار دقیق از عنصرهای اصلی برد جبهه النصره هست که حتی با سلاحی همچون دوشیکا نیز بی جهت رگبار نمی بندند و نیز استفاده از تیر رسام با دو عامل " فشار روانی بر حریف و نیز نیروی خودی و البته مشخص نمودن خط سیر آتش هست

6.اینکه گرینوف وارد بازی بشه خودش خیلی مهیب هست حالا تصور کنید دو گرینوف چی ! کنار همدیگه کار کنند هر 2 هم شلیک های بسیار منظم و دقیق و بیشتر اوقات تک تیر دارند ... شانس زنده ماندن هدف در صورتیکه از سنگر و...خارج شده باشه تقریبا صفر می باشد

7.عدم اجرای آتش از سوی پایگاه حزب الله یا ارتش بسیار عجیب هست .... اجازه دادند به راحتی آتش در حرکت داشته باشند تکفیری ها

8.دوربین های تجسس تکفیری ها بسیار قدرتمند هست و واقعا کار شناسایی شون عالی بود و این باعث تعجب هست چطور شناسایی شون اینقدر قدرتمند شده و نیز چطور حزب الله و ارتش نتوانستند کاری بکنند برای این مساله .... البته میدونم همیشه راهی هست برای شناسایی

در کل کمی الان منگ هستم


اگر این واقعا بچه های حزب الله بودند ... من کلا روی همون پرچم حزب الله ش هم شک میکنم !

کسی میتونه اطلاعات دقیق تری بده ؟ با توجه به اینکه فقط پرچم حزب الله بود ....این مساله که از هر 2 نیرو مستقر بوده باشد در پایگاه هم رد میشه .... مگر اطلاعات بیشتری به دست بیاریم

[mopmop 838]

دوست عزیز حفوف کارمند دولت و پرسنل ارتش در سالهای جنگ از پاسداران سپاه آشکارا بیشتر بود.در همان سال 64 که فرمودید خود بنده بعنوان یک سپاهی با تحصیلات دکترا ، و دارای چند فرزند ،حول و حوش سه تا چهار هزار تومان حقوق میگرفتم و برادر خانم بنده که گروهبان ارتش بود با تحصیلات سوم راهنمائی بود و البته  بدون فرزند ،حدودا یک و نیم  برابر من یعنی حدود 6000 تومان حقوق میگرفت .ایشان حق ماموریت جنگی روزی 300 تومان میگرفت و ما روزی 30 تومان (که البته کل حق ماموریت جنگی را یکجا سال 1370دریافت نمودم)وایشان خانه سازمانی داشت و ما نداشتیم.

وضع مواد غذایی افتضاح بود و همان سهمیه  ناچیز کوپنی  را مغازه دارها وارد بازار سیاه میکردند و کوپن های مردم روی دستشان می ماند و باطل میشد.و ما که معتقد بودیم جنس بازار سیاه حق الناسی است که می بایست  به در ازای کوپن به مردم داده میشد، حاضر نبودیم آنها را البته چند برابر قیمت خرید کنیم .مضیقه شدید غذائی و همه گونه کالا بر قرار بود.مردم شریف به سختی زندگی میکردند و نق نمیزدند و مردم نا شریف مخالف نظام  با شیشه کردن خون مردم زندگی  راحتی میکردند و به شدت نق میزدند.

بسیجیان اعزامی به جبهه ماهی 2000تومان میگرفتند.

یکی از دوستان من خلبان اف-5 بود و بالای 10000تومان میگرفت.

نوعا حافظه تاریخی مردم کوتاه است.

ببخشید که تاپیک را به انحراف کشیدم

برادر دل پری داشتی ها

احتمالاً یک نفس این رو تا آخر تایپ کردی

شما ان شاء الله بقیه اجرت رو از خداوند متعال می گیری

------------------------------------------------------

هر چی سپاهی های قدیم سختی کشیدن سپاهی های امروز علی القاعده باید اوضاعشون خوب باشه

ان شاء الله همه نیروهای مسلح ایران همیشه به بهترین نحو تامین باشند :rose:

[death 4,593]

دوست عزیز حفوف کارمند دولت و پرسنل ارتش در سالهای جنگ از پاسداران سپاه آشکارا بیشتر بود.در همان سال 64 که فرمودید خود بنده بعنوان یک سپاهی با تحصیلات دکترا ، و دارای چند فرزند ،حول و حوش سه تا چهار هزار تومان حقوق میگرفتم و برادر خانم بنده که گروهبان ارتش بود با تحصیلات سوم راهنمائی بود و البته  بدون فرزند ،حدودا یک و نیم  برابر من یعنی حدود 6000 تومان حقوق میگرفت .ایشان حق ماموریت جنگی روزی 300 تومان میگرفت و ما روزی 30 تومان (که البته کل حق ماموریت جنگی را یکجا سال 1370دریافت نمودم)وایشان خانه سازمانی داشت و ما نداشتیم.

وضع مواد غذایی افتضاح بود و همان سهمیه  ناچیز کوپنی  را مغازه دارها وارد بازار سیاه میکردند و کوپن های مردم روی دستشان می ماند و باطل میشد.و ما که معتقد بودیم جنس بازار سیاه حق الناسی است که می بایست  به در ازای کوپن به مردم داده میشد، حاضر نبودیم آنها را البته چند برابر قیمت خرید کنیم .مضیقه شدید غذائی و همه گونه کالا بر قرار بود.مردم شریف به سختی زندگی میکردند و نق نمیزدند و مردم نا شریف مخالف نظام  با شیشه کردن خون مردم زندگی  راحتی میکردند و به شدت نق میزدند.

بسیجیان اعزامی به جبهه ماهی 2000تومان میگرفتند.

یکی از دوستان من خلبان اف-5 بود و بالای 10000تومان میگرفت.

نوعا حافظه تاریخی مردم کوتاه است.

ببخشید که تاپیک را به انحراف کشیدم

ببخشيد ولي من يكم كنجكاوم!  دوست من شما  56 سالتونه  الان سال 93 هست پس در سال 64 مورد ادعا !!27 سالتون بود نظر به دوره 4 ساله ليسانس 12 سال ديپلم 2 ساله فوق و 5 ساله دكترا اگه تمام مراحل رو پشت سر هم طي ميكردين و پس از گرفتن مدرك ميرفتن خط مقدم بازم 3 سال اين وسط كم مياوردين !! حالا بگذريم كه 10 ها سال در اتاق عمل هم بودين به عنوان دكتر متخصص بيهوشي و همچنين در 10 ها عمليات بزرگ جنگ هم در خط مقدم شركت كرده بودين و در سال 1383 !! در كابين عقب جنگنده شفق بودين و تا حالا كابين سوخو 25 تذرو وخيل عظيمي از پرنده هاي نيرو هوايي رو چك كردين! خواهشن يه توضيح كلي از خودتون بديد ببينيم ما كلا با كي طرفيم :دي

[ya_ali 421]

ببخشيد ولي من يكم كنجكاوم!  دوست من شما  56 سالتونه  الان سال 93 هست پس در سال 64 مورد ادعا !!27 سالتون بود نظر به دوره 4 ساله ليسانس 12 سال ديپلم 2 ساله فوق و 5 ساله دكترا اگه تمام مراحل رو پشت سر هم طي ميكردين و پس از گرفتن مدرك ميرفتن خط مقدم بازم 3 سال اين وسط كم مياوردين !! حالا بگذريم كه 10 ها سال در اتاق عمل هم بودين به عنوان دكتر متخصص بيهوشي و همچنين در 10 ها عمليات بزرگ جنگ هم در خط مقدم شركت كرده بودين و در سال 1383 !! در كابين عقب جنگنده شفق بودين و تا حالا كابين سوخو 25 تذرو وخيل عظيمي از پرنده هاي نيرو هوايي رو چك كردين! خواهشن يه توضيح كلي از خودتون بديد ببينيم ما كلا با كي طرفيم :دي

با کمال احترام و با اعلام اینکه در تمام عرایضم به هیچ وجه قصد خود نمایی در میان نبوده است .(البته کسی هم مرا نمی شناسد)

1- اینجانب در سال تحصیلی 54-55 دیپلم گرفتم و با رتبه 146 در کنکورو در رشته  پزشکی قبول شدم (اینرا برای این گفتم که بد خواهان سپاه ،سخنی مغرضانه  درباره  تحصیلات پاسداران و سهمیه فلان و پارتی و....نگویند ).اوائل انقلاب علیرغم عدم لیاقت ،سعادت پوشیدن لباس مقدس پاسداری را پیدا کردم. بعد از جنگ وارد دوره  تخصصی شده بعد از اتمام دوره و اخذ بورد تخصصی تا هم اکنون در خدمت بیماران هستم .و چند سال قبل ،بعد از سی سال خدمت از نیروها مسلح بازنشسته شدم.

در ضمن از حضور ذهن و حواس جمع شما که عصاره چندین پست حقیر را (که بتدریج وطی چند سال داده بودم)یکجا در نظر داشتید، متحیر شده و البته تحسین و همچنین احساس احتیاط را در این بنده برانگیخت.

علائق نظامی اینجانب به کودکی بر میگردد که پدرم که افسر نیروی هوائی بود من را  به مهرآباد و دوشان تپه می برد و با هواپیما های مختلف روبرو میکرد.در ضمن در سالهای قبل از انقلاب مجلات نیروی هوائی و ماهنامه ارتش و مجلات فلایت و آویشن ویک و ایرمن و.....را مطالعه میکردم و پس از انقلاب دیگر رسما در تماس با انواع تسلیحات و...قرار داشتم و بنا بدلائلی در زمان خدمت در جریان پاره ای از مسائل قرار میگرفتم .که البته تا بحال تقریبا هیچ چیزی را که نباید ، مطرح نکرده ام.الان هم با همراهی باسایت وزین میلیتاری از فرمایشات همه عزیزان از جمله حضرتعالی مستفیض میشوم.

[AmirPS 278]

سلام

http://www.aparat.com/v/jOrzG


یعنی یه چی میگن یه چی میشنوی یه چی میبینی !

من زیاد اساعه کلام نمیکنم خلاصه و مفید حرفمو میزنم :

1.مقری که پرچم بچه های حزب الله داره ، گویا تازه مشغول تکمیل دیواره های دفاعی ش هستند

2.از نکات جالب حمل سلاح توسط همه شون هست در مقر حزب الله

3.از نکات عجیب عدم پوشش خاص نظامی بچه های حزب الله هست که کمی عجیبه و نمیدونم چی باید بگم> چون نقص اطلاعات دارم درنتیجه پردازش ش غلط میشه!

4.نیروهای جبهه النصره با پوشش و آرایش صحیح نظامی و واقعا خوب به سراغ هدف میرن

5.اجرای آتش بسیار دقیق از عنصرهای اصلی برد جبهه النصره هست که حتی با سلاحی همچون دوشیکا نیز بی جهت رگبار نمی بندند و نیز استفاده از تیر رسام با دو عامل " فشار روانی بر حریف و نیز نیروی خودی و البته مشخص نمودن خط سیر آتش هست

6.اینکه گرینوف وارد بازی بشه خودش خیلی مهیب هست حالا تصور کنید دو گرینوف چی ! کنار همدیگه کار کنند هر 2 هم شلیک های بسیار منظم و دقیق و بیشتر اوقات تک تیر دارند ... شانس زنده ماندن هدف در صورتیکه از سنگر و...خارج شده باشه تقریبا صفر می باشد

7.عدم اجرای آتش از سوی پایگاه حزب الله یا ارتش بسیار عجیب هست .... اجازه دادند به راحتی آتش در حرکت داشته باشند تکفیری ها

8.دوربین های تجسس تکفیری ها بسیار قدرتمند هست و واقعا کار شناسایی شون عالی بود و این باعث تعجب هست چطور شناسایی شون اینقدر قدرتمند شده و نیز چطور حزب الله و ارتش نتوانستند کاری بکنند برای این مساله .... البته میدونم همیشه راهی هست برای شناسایی

در کل کمی الان منگ هستم


اگر این واقعا بچه های حزب الله بودند ... من کلا روی همون پرچم حزب الله ش هم شک میکنم !

کسی میتونه اطلاعات دقیق تری بده ؟ با توجه به اینکه فقط پرچم حزب الله بود ....این مساله که از هر 2 نیرو مستقر بوده باشد در پایگاه هم رد میشه .... مگر اطلاعات بیشتری به دست بیاریم

 

امکانش هست عقب نشینی کرده باشن همون اول؟!

 

اخه تو یه صحنه هم نمیبینیم بچه های حزب الله شلیک کنن؟!!
 

[Ernesto_Rommel 11,417]

سلام

واقعا نمیدونم ! ولی جنازه چند نفر اونجا مشخص هست و براساس اطلاعاتی هم که داریم هشت نفر شهید شدند ...4 حزب اللهی 4 ارتشی

**************

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/380222/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%87%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87

خیلی باحاله آقای شمشادی

ایول الله داره ، خودش به همه چیز معترف هست و و منتقد

دمش گرم

[greenliving 411]

دوست عزیز حفوف کارمند دولت و پرسنل ارتش در سالهای جنگ از پاسداران سپاه آشکارا بیشتر بود.در همان سال 64 که فرمودید خود بنده بعنوان یک سپاهی با تحصیلات دکترا ، و دارای چند فرزند ،حول و حوش سه تا چهار هزار تومان حقوق میگرفتم و برادر خانم بنده که گروهبان ارتش بود با تحصیلات سوم راهنمائی بود و البته  بدون فرزند ،حدودا یک و نیم  برابر من یعنی حدود 6000 تومان حقوق میگرفت .ایشان حق ماموریت جنگی روزی 300 تومان میگرفت و ما روزی 30 تومان (که البته کل حق ماموریت جنگی را یکجا سال 1370دریافت نمودم)وایشان خانه سازمانی داشت و ما نداشتیم.

وضع مواد غذایی افتضاح بود و همان سهمیه  ناچیز کوپنی  را مغازه دارها وارد بازار سیاه میکردند و کوپن های مردم روی دستشان می ماند و باطل میشد.و ما که معتقد بودیم جنس بازار سیاه حق الناسی است که می بایست  به در ازای کوپن به مردم داده میشد، حاضر نبودیم آنها را البته چند برابر قیمت خرید کنیم .مضیقه شدید غذائی و همه گونه کالا بر قرار بود.مردم شریف به سختی زندگی میکردند و نق نمیزدند و مردم نا شریف مخالف نظام  با شیشه کردن خون مردم زندگی  راحتی میکردند و به شدت نق میزدند.

بسیجیان اعزامی به جبهه ماهی 2000تومان میگرفتند.

یکی از دوستان من خلبان اف-5 بود و بالای 10000تومان میگرفت.

نوعا حافظه تاریخی مردم کوتاه است.

ببخشید که تاپیک را به انحراف کشیدم

 

دکتر عزیز سلام و عرض ادب

خوشحالم که رفقای قدیمی مثل شما در سایت فعالیت میکنید

و افتخار هم سایتی بودن به حقیر و امثال بنده داده اید.  :rose:

 

دکتر عزیز فکر کنم شما سال 64 را با سالهای بعد اشتباه گرفته اید و حتما هم همینگونه است

یادتان که هست تلاتمات(طلاتم؟ طلاطم؟) ارزی و مشکلات پیش رو(اگر مایل بودید تجدید خاطره کنیم)

 

در مورد حقوق هم عارضم خدمتتان ان زمان تحصیلات شما در سپاه تایثیری در حقوقتان نداشت و مکان و پستتان بود که

در حقوقتان تاثیر گذار بود مثلا شما با مدرک دکترا فرمانده بودید با فرمانده ایی که دیپلم داشت یک حقوق میگرفتید.البته ان را هم نقدا نمیدادند

میماند روی معوقات کاهگاهی میدادند یا مساعده که میگرفتی بعدا از ان پول کم میکردند.

 

در مورد وضع معیشت عارضم خدمتتان که به والله قسم وضع از الان بهتر بود

شاید برای شما که سطح زندگیتان بالاتر بوده وو از قشر مرفح بودید سخت بوده

اما  عموم مردم راضی بودند

اقلام خوراکی که کوپنی و سهمیه میدادند علاوه بر مصرف روزمره به روستا و اقوام میفرستادیم

سهمیه زمین مستضعفان،،،حق اولاد عیدی اخر سال(سکه طلا) و هزار تا چیز دیگر

 

در مورد حقوق ارتشی ها دقیقا سال 64 بنده به قطع یقین و صد در صد مطمعنم که تاریخ را اشتباه گرفته اید

6 هزار  تومان گروهبان آرتش!!!

نه برادر اشتباه می کنید

خلبان که نوشتم دقیقا 4400 تومن بود اگر مایل بودید در پیام خصوصی دقیقا خدمتتان عرض کنم

البته این پول دریافتی نبود!!

اضافه کاری ،فوق العاده های ماموریت روزانه ، فوق العاده های غیر مستمر،

یا مثلا درجه خدمتی و غیره خیلی تاثیر داشت در دریافتی

در ضمن مثلا خلبان داشتیم ارشدیت میگرفت به خاطر تشویقی پله های ترقی رو دو تا یکی میکرد.

 

یا مثلا ارتشی بود شکارچی تانک بود تانک ها ی عراقی از دستش در عذاب بودند

تانک حسابی برایش تشویقی و دریافتی میزدند(بماند که خیلی هایش وعده سر خرمن بود)

 

البته صحبت کردن از ان سالها کمی سخت است

مثلا دلار 68 تومن بود بازار ازاد(دولتی 61 یا 62 بود) یا پول عراق رزمنده ها که غنایم جنگی داشتند

پولها را در بازار ازاد میفروختند(ساعتهای عراقی و مدالها حتما یادتان هست)

سکه طلا عیدی را میفروختید4380 تومان چه کاری نمیتوانستید بکنید؟؟

همه چی ارزان بود اخوی،به معنای واقعی کلمه

یا مثلا سهمیه پیکان اگر داشتید به عنوان رزمنده و میفروختید  چقدر در زندگی مادی جلو می افتادید

البته حقیر خلبان میشناختم سهمیه پیکانش را نگرفت وخیلی ها اصلا دنبال اینجور مسایل نبودند.

 

خلاصه این که وضعیت زندگی خیلی خوب بود

و قبول کنید اینقدرتشریفات نداشتیم، زندگی ها ساده بود چشم و هم چشمی کم بود ،وهمه وضعیت را درک میکردند

در وضعیت جنگی خدا و روح خدا بود که به زندگی ها برکت میداد

[amirarsalankhan 15,443]

موقعيت روستاي "تل سلمو" نسبت به فرودگاه نظامي "ابو الظهور"

( بعضي منابع هم خبر دادند كه نيروهاي جبهه النصره جريان آب به سمت فرودگاه رو قطع كردند)

 

[ahmad1361 16,773]

بسم الله الرحمن الرحیم

 

- به این میگن یه تظاهرات مسالمت آمیز!
- و در سکوت!
[شعار روی پلاکاردها:"دموکراسی برای سوریه"]
*اثر تینیوس، کاریکاتوریست فرانسوی که در حادثه تروریستی حمله به دفتر مجله شارلی ابدو کشته شد.

 

 

http://8pic.ir/images/nmmq6n0sfhu2zpjbymga.jpg

 

 

به نقل از پیچ گزارش جنگ سوریه

 

-----------------------------------------------------

ظاهرا اونایی که آقای کاریکاتور سعی داشت مظلوم و سوراخ سوراخ شده و کشته نشونشون بده

همچین بی دست و پا هم نبودند و برعکس بوده ماجرا

و تکه تکه اش کردند

تا باشد آدم موقع انتخاب طرف مقابلش درست انتخاب کنه

هزینه انتخاب اشتباه

[hamidz65 13,498]

هلاکت ۵ کانادایی عضو داعش در سوریه

 

به گزارش پایگاه خبری داعش دات آی آر:

رسانه‌های کانادا اعلام کردند ۵ تبعه کانادا از جمله «جان مگوایر» که چندی پیش در نواری ویدئویی حملات تلافی جویانه را بر ضد کانادا خواستار شده بود، در حالی که در صفوف گروه داعش در سوریه مبارزه می‌کردند، کشته شدند.

 

جان مگوایر، دانشجوی سابق دانشگاه اتاوا که به «ابو انور الکندی» شهرت داشت، حدود سه سال پیش به تروریست‌های گروه داعش در سوریه ملحق شد.
روزنامه نشنال پست در شماره اخیر خود نوشت این جوان افراط گرای ۲۳ ساله در درگیری‌هایی که نزدیک شهر کردنشین کوبانی در سوریه روی داد، کشته شد.
از طرف دیگر، تلویزیون سراسری سی بی‌سی کانادا نیز در گزارشی اعلام کرد ۴ کانادایی دیگر نیز که همگی سومالیایی تبار و متعلق به یک خانواده بودند، چند ماه پیش در کنار جنگجویان داعش در سوریه کشته شدند.
«احمد حرسی» پدر یک جوان ۲۰ ساله، در تلویزیون سی بی‌سی کانادا اعلام کرد پسرش «مهد» و همچنین دو تن از پسرعمو‌هایش به نام‌های «حمزه» و «حرسی کارییه» در درگیری‌های سوریه کشته شده‌اند. این پدر کانادایی که در منطقه ادمونتون در غرب کانادا زندگی می‌کند، ابراز اطمینان کرد که یک عضو دیگر این خانواده به نام «هناد عبدالله معلم» در درگیری‌های مسلحانه میان افراط گرایان مسلح و نیروهای نظامی سوریه جان خود را از دست داده است.
«گولد کارییه» برادر حمزه و حرسی نیز کشته شدن این دو نفر را تائید کرد اما درباره شرایط و مکان کشته شدن آن‌ها هیچ توضیحی نداد. وی تکذیب کرد که برادرانش برای جنگ به سوریه رفته بودند بلکه برای مطالعه اسلام به مصر عزیمت کرده بودند.
گولد کارییه در تلویزیون سی بی‌ سی اعلام کرد: این دو نفر برای مطالعه علوم دینی کانادا را ترک کرده بودند. این مسیری بود که برادران من می‌خواستند از‌‌‌ همان روز اول در پیش گیرند.
احمد حرسی نیز گفت پسر و دو نوه‌اش بدون اینکه به وی اطلاع دهند در اکتبر سال ۲۰۱۳ ادمونتون را ترک کردند. وی تصریح کرد آخرین بار زمانی که پسرش از مصر با وی تماس گرفت و به او خبر داد که قصد رفتن به سوریه را دارد، توانست با او صحبت کند. پسرش پائیز گذشته خبر کشته شدن چهار عضو خانواده را به اطلاع او رسانده بود.
در نواری ویدئویی که اوایل دسامبر منتشر شد، جان مگوایر از مسلمانان کانادا خواست به صفوف گروههای جهادگرا ملحق شوند و به صورت انفرادی حملاتی مسلحانه را در کانادا انجام دهند و در این کار احمد کوتور را الگوی خود قرار دهند.
وی در واقع به مارتن کوتور رولو ملقب به احمد اشاره می‌کرد که یک نظامی کانادایی را بیستم اکتبر در ایالت کبک با ماشین خود زیر گرفت و کشت. این حمله دو روز پیش از حمله به پارلمان کانادا در اتاوا توسط مایکل زهاف بیبوم صورت گرفت. عامل حمله به پارلمان کانادا توسط نیروهای پلیس از پای درآمد.