امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

نمیدونم منظورتون از تحریک و تامل چیه، کاش روشنتر بیان کنید، ولی من بالشخصه اینجور تحریک ها رو از روی حسن نیت نمیبینم و واقعا نمیدونم چرا باید غیر از گوشه کنایه (در خوشبینانه ترین حالت) برداشت دیگه ای از این قبیل مطالب داشته باشم. البته شما هر چی دوست داری حق داری بنویسی ولی خوب بقیه هم حق دارن جواب میدن.

منظورم از تحریک واضحه.این دومین پست شما تو این تاپیک هست پس شما نسبت به این موضوع تحریک شدید که امیدوارم سایر دوستان را نیز نسبت به این موضوع تحریک کرده باشم.

ربطی به حسن نیت هم نداره یکی دو هفته بعد اون استاتوس زو هم پاک میشه میره پی کارش

تامل هم یعنی اینکه زمان بذارین فکر کنیم سربرنیتسا کجاس ،توش چی شده ،روس ها کجای قضیه هستن و ایران چی کار کرده که همین تاپیک رو اگه بخونین میدونین ایران چی کار کرده

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک دفعه بعضی ها بگن این گورهای جمعی  چند هزار نفره (درمجموع)مردان و پسران بوسنیایی دروغه !واقعا که .خود نخست وزیر صربا میاد تو مراسم شرکت میکنه قبلش هم تلویحا اظهار تاسف میکنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام مجدد ،

 

زندگی نامه مختصر ژنرال راسم دلیچ

 

normal_Rasim-Delic.jpg

 

ژنرال راسم دلیچ متولد ۴/۲/۱۹۴۹ می باشد و در مورخ ۱۶ / ۴ / ۲۰۱۰ دار فانی را وداع نمود . وی دومین فرمانده ارتش بوسنی و هرزگوین پس از اعلام استقلال این کشور بوده است.وی در سال ۱۹۶۷ وارد ارتش یوگسلاوی سابق شد و دوره های مختلف آکادمی علوم نظامی را در دانشکده های نظامی آن دوران سپری کرد.وی متخصص رسته توپخانه بوده است و فرمانده رسته توپخانه در مناطق مختلف بوده است.

 

30340_rasim-delic2-afp_hf.jpg

 

زمانی که مشاهده نمود سرزمین مادریش توسط ارتش یوگسلاوی مورد تجاوز قرار گرفته است تصمیم گرفت تا در تاریخ ۱۳ / ۴/ ۱۹۹۲ برای همیشه ارتش یوگسلاوی را ترک کند و به وطن خویش ( بوسنی ) بازگشت .این در حالی بود که راسم دلیچ به درجه سرهنگ دومی در ارتش یوگسلاوی رسیده بود. وی بلافاصله خود را به مقامات نظامی دولت قانونی بوسنی جهت پیوستن به صفوف مدافعین معرفی نمود.به دستور مقامات نظامی بوسنی وی عازم شهر ویسوکو در بوسنی مرکزی شد تا با کمک دیگر افسران به سازماندهی امور دفاعی در این موقعیت حساس  بپردازد. وی فرماندهی سازمان دفاع منطقه ای را در بوسنی مرکزی را بر عهده گرفت .وی فرمانده نیرو های مدافع در شهرههای مختلف بوسنی مرکزی و حومه سارایوو به شمار می رفت .در ۲۰ / ۵ / ۱۹۹۲ سازمان دفاع منطقه ای منحل و ارتش بوسنی و هرزگوین تاسیس گردید و دلیچ فرمانده عملیات و برنامه ریزی و آموزش ارتش بوسنی شد. به دلیل اقدامات ارزنده ای که برای دفاع از سرزمین بوسنی انجام داد از مورخ ۸ /۶/ ۱۹۹۳ تا پایان جنگ فرماندهی ارتش بوسنی را برعهده گرفت و پس از جنگ نیز فرمانده ارتش فدراسیون کروات – مسلمان بوسنی شد. در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۰ ژنرال دلیچ بازنشسته شد.

 

normal_5946_rasim-delic-reuter_f.jpg

 

در یک اقدام ناجوانمردانه دادگاه کیفری لاهه که وظیفه محاکمه عاملین جنایات جنگی را داشته است دست به محاکمه ژنرال دلیچ زد و وی را به خاطر ارتکاب جنایات جنگی ۳ سال محکوم به زندان نمود ولی در حالی که دلیچ مظلومانه در حال سپری کردن دوران محکومیتش بود دادگاه لاهه پس از مدتی اقرار نمود که دلیچ بیگناه است و وی را آزاد نمودند.

 

 

normal_BDC9486E-FC4B-4CE2-950B-68B62F577

 

وی در ۱۶ / ۴/ ۲۰۱۰ در سارایوو دار فانی را وداع گفت .

  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در همان ایام سپاه بشدت مشغول آموزش مدافعان مسلمان بود. حتی یک هواپیما محتوی یک میلیون گلوله کلاشینکف هم توسط ناتو کشف و ضبظ شد. همین اتفاق برای محموله های ارسالی ما به دره پنجشیر هم یه بار دیگه تکرار شد.

 

وجدانا جمهوری اسلامی خیلی مرده... :)

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منظورم از تحریک واضحه.این دومین پست شما تو این تاپیک هست پس شما نسبت به این موضوع تحریک شدید که امیدوارم سایر دوستان را نیز نسبت به این موضوع تحریک کرده باشم.

...


برادر عزیز کامنت شما تنها باعث دعوای مجازی شد، وگر نه بنده از قبل میدونستم سربرنیتسا کجاست و چه جنایاتی بر ضد مسلمانان بوسنی صورت گرفت اتفاقا شما هستید که تمام کمک های ایران رو به کناری گذاشتید و مجذوب مانورهای تبلیغاتی کشورهایی شدید که سر بزنگاه غایب بودن، خوبه که شما هم در مواضعتون رو در قبال کشور و نظام قدری تجدید نظر کنید.

ما اگر خورده برده ای با روسیه داشتیم اوستیا، آبخازیا و کریمه رو به رسمیت میشناختیم، یا در مورد چین همینطور متصل در رسانه هامون نمیگفتیم تایوان تایوان تایوان، اسمی که چینی ها صد برابر بیشتر از میزانی که ما به اسم جعلی خلیج فارس حساسیم، بهش حساسن.
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 و بازهم این داستان دردناک و زخم کهنه سر باز کرد ...

 

اولا بسیار متاسفم که در دو سال گذشته ، که این تاپیک از دید من پنهان مانده بود چه سخنان خجالت باری در انکار و تحریف ماجرای سربرنیتسا صورت گرفته .

 

30 دانشمند باشرف !! در یک کنفرانس علمی !! در کشور بی طرف و حقیقت دوست روسیه !! با اسناد و مدارک !! ثابت کردند که قتل عامی در سربرنیتسا صورت نگرفته و کلا این توطئه ناتو غرب برای دخالت در بالکان و تضعیف کشور پیشرفته و مقتدر یوگسلاوی بوده !!

شاید محاصره سارایوو که جان 13 هزار نظامی و غیرنظامی بوسنیایی را هم گرفت دروغ رسانه های امپریالیستی غرب بود ... کشتار هر روزه مردم شهر و روستا به وسیله آتش توپخانه و تک تیرانداز ، تجاوزهای جنسی گسترده و پاکسازی قومی مناطق درگیری هم به همان شکل . بوسنیایی ها هم جماعتی  ( تکفیری ) و ( جهادی ) بودند که حضور القاعده در میانشان موج می زد و غیرنظامیان صرب هم قربانی توحش آن ها ...!!

 

 

-------------------------------------------------------------------

 

و اما در مورد کمک های طرف های خارجی :

در این مورد ماشالله همه ادعا دارند در حد عالی ...

 

عربستان سعودی ، ایران ، القاعده ، سازمان ملل و ...

 

ولی یک نگاه کوچک به وضعیت جنگ در سال 1995 ، 3 سال پس از شروع جنگ گویای همه چیز بود . همه شهرهای مهم بوسنی در تیررس توپخانه سنگین صرب ها بودند . نیروی هوایی صرب ها با خیال راحت در حال عملیات بود . وقتی صرب ها دست به عملیات عمده می زدند ، نیروهای بوسنیایی از متوقف کردنشان عاجز بودند .

 

با مسلسل و آر پی جی نمی شود جلوی توپخانه سنگین و زرهی و نیروی هوایی را گرفت .

 

عالی جنابان صرب معتقد بودند صاحب اصلی یوگسلاوی و ( عامل وحدت کشور ) و ( دولت قانونی ) آن ها هستند و در این مورد با همه سر جنگ داشتند . حالا در اسلوونی و مقدونیه زورشان نچربید ، کرواسی و بوسنی که بود . و بوسنی هم که لقمه آسان تری بود .

( ایجاد مناطق امن ) سازمان ملل هم بدون کاربرد واقعی زور سودی نداشت . سربرنیتسا و توزلا از همین مناطق به اصطلاح امن بودند . که اولی به صحنه نسل کشی جمعی تبدیل شد ، دیگری هر روز با توپخانه صرب ها به خاک و خون می غلتید .

این که غرب و ناتو چه نیتی از مداخله داشتند و چه هدفی ، بحثی است مفصل ، ولی شک و تردید در مورد این که حملات هوایی ناتو جنگ را پایان داد نشانه ناآگاهی یا غرض بی فایده است .

 

ضمنا برای آن دوستانی که برای مرگ غیرنظامیان صرب و محیط زیست نگران هستند :

 

عملیات نیروی هوشیار ( Operation deliberate force ) که به جنگ بوسنی پایان داد کلا 27 غیرنظامی و 27 نظامی صرب کشته داشت و هدفش اصلی اش هم مواضع توپخانه و زرهی صرب برای پایان گلوله باران و محاصره سارایوو و سایر شهرها بود . با عملیات سال 1999 کوزوو اشتباه نشود .

 

سیاسیون کشور عزیز ما هم بهتر است یاد بگیرند تز ( صادر کردن انقلاب ) به جاهایی که یا هم مذهب اکثریت کشور ما نیستند یا غیر از آن مذهب مذاهب دیگری هم وجود دارد جز شکست و هزینه چیزی در بر نخواهد داشت چون از آن سو هم ایدئولوژی های تندروتر و جذاب تر وجود دارد که پاسخ این عمل ما را بدهد . افغانستان و بوسنی و عراق هم چند نمونه از نتایج این سیاست که دنبال می شود . 

 

اگر قصد جذب کشورها و دوستی پایدار داریم یک نمونه در تاریخ دیپلماسی ایران قرن 20 وجود دارد که هنوز هم نتایج مفیدش را می بینیم : پادشاهی عمان

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ما اگر خورده برده ای با روسیه داشتیم اوستیا، آبخازیا و کریمه رو به رسمیت میشناختیم، یا در مورد چین همینطور متصل در رسانه هامون نمیگفتیم تایوان تایوان تایوان، اسمی که چینی ها صد برابر بیشتر از میزانی که ما به اسم جعلی خلیج فارس حساسیم، بهش حساسن.

صدا و سیمای ملی! که ریشه و اصل و سر راس رسانه های داخلی کشور هست نمیگه تایوان میگه چین تایپه! از این به بعد درست گوش بدید متوجه میشید.

 

جو صدا و سیما و حمایت و پروپاگاندای خبری و تصویری از اقدامات روسیه در قبال اوکراین چی؟! کمکهای تسلیحاتی رو کل عالم و آدم میدونستن اونوقت صدا و سیمای محترم اعلام میکرد کمکهای بشر دوستانه!!!

 

مهم صدا و سیما هست که رسانه نظام هست و مشخص میکنه که چی رسمیت داره چی نداره. بقیه رسانه ها، نظراتشون نظر نظام رو شاید نرسونه.

 

 

به طور کلی اگر ناتو یک کار مفید در طول حیات وجودیش کرده باشه حمله به صربها و متوقف ساختن حمایتهای ناجوانمردانه روسها از صربها بود.

ویرایش شده در توسط nepton
  • Upvote 6
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

صدا و سیمای ملی! که ریشه و اصل و سر راس رسانه های داخلی کشور هست نمیگه تایوان میگه چین تایپه! از این به بعد درست گوش بدید متوجه میشید.

جو صدا و سیما و حمایت و پروپاگاندای خبری و تصویری از اقدامات روسیه در قبال اوکراین چی؟! کمکهای تسلیحاتی رو کل عالم و آدم میدونستن اونوقت صدا و سیمای محترم اعلام میکرد کمکهای بشر دوستانه!!!

مهم صدا و سیما هست که رسانه نظام هست و مشخص میکنه که چی رسمیت داره چی نداره. بقیه رسانه ها، نظراتشون نظر نظام رو شاید نرسونه.


به طور کلی اگر ناتو یک کار مفید در طول حیات وجودیش کرده باشه حمله به صربها و متوقف ساختن حمایتهای ناجوانمردانه روسها از صربها بود.


کرارا شنیدن که تایوان گقتن البته چین تایپه هم شنیدم ولی بیشتر تایوان، نه اینکه بخوان حال چین رو بگیرن، براشون مهم نیست و اصلا از اصل قضیه اطلاع ندارن.

حمایت از مواضع روسیه در اوکراین هم کاملا طبیعی و منطقی هست، واقعا نمیفهمم کجاش برای شما اینقدر عجیبه، وقتی در دنیایی زندگی میکنیم که آمریکا در حمایت از النصره القاعده ای حملات هوایی انجام میده و بهشون موشک تاو میده و بنای تجزیه و تخریب متحد ما رو گذاشته ما هم بر روی تجزیه اوکراین که متحد غربه چشم ببندیم، فاجعه ای نیست، به کجای این دنیای نسبی بر میخوره؟

این مویی رو که برای رسانه ملی و روسیه از ماست میکشید واسه بقیه هم چنین کنید، شما تیغ انتقادتون برای رسانه و روسیه کلا آرمانگرایانه هست.
  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کرارا شنیدن که تایوان گقتن البته چین تایپه هم شنیدم ولی بیشتر تایوان، نه اینکه بخوان حال چین رو بگیرن، براشون مهم نیست و اصلا از اصل قضیه اطلاع ندارن.

حمایت از مواضع روسیه در اوکراین هم کاملا طبیعی و منطقی هست، واقعا نمیفهمم کجاش برای شما اینقدر عجیبه، وقتی در دنیایی زندگی میکنیم که آمریکا در حمایت از النصره القاعده ای حملات هوایی انجام میده و بهشون موشک تاو میده و بنای تجزیه و تخریب متحد ما رو گذاشته ما هم بر روی تجزیه اوکراین که متحد غربه چشم ببندیم، فاجعه ای نیست، به کجای این دنیای نسبی بر میخوره؟

این مویی رو که برای رسانه ملی و روسیه از ماست میکشید واسه بقیه هم چنین کنید، شما تیغ انتقادتون برای رسانه و روسیه کلا آرمانگرایانه هست.

 

با احترام.

 

بنده همیشه در اخبار چین تایپه شنیدم شاید تایوان هم گفتن که از دهنشون پریده!!!

 

آمریکا به النصره تاو داده؟ از النصره حمایت هوایی کرده؟!! خوبه تحولات سوریه رو داریم و اخبارش رو داریم میخونیم! حملات هوایی در روزهای اول به النصره که یادتون نرفته!

 

حالا کلاً  فرض  کنیم که آمریکا از النصره حمایت هوایی کرده! دلیل بر حمایت و پروپاگاندای ما از سیاستهای روسهاست در رسانه ملی؟!

 

قضیه سوریه فراتر از اوکراین و... هست. صاحب قدرت در سوریه با ادوات نظامی مثل عقاب ریخت سر ملتش مثل جریان صربها و مسلمانان بوسنی! مشروعیتش رو در اکثریت کشورهای جهان به جز چندتا از دست داده بیشتر میخوای برات بگم؟! جدیداً هم که به قول بعضیها، اسد حکم امامزاده پیدا کرده!

 

بنای تجزیه و تخریب متحد ما رو "بیداری اسلامی" و ملتش بنا کرده نه کس دیگه ای، مگر اینکه نعوذبالله، آمریکا رو خدا فرض کنیم! اوکراین که اصلاً متحد غرب نبود، داشت به سمتش میرفت، و ما که ادعای حق پنداری داریم چرا باید چنین کنیم؟!

 

ساده بگم که از روسیه که اصلاً خوشم نمیاد تا برسه به انتقاد آرمانگرایانه! تاریخ معاصر و همین چند دهه رو بخونید دستت میاد. رسانه ملی هم که وضع و حال و تدبیرهای بی درو پیکرش  برای کلیه عموم آشکار هست عین روز روشن، نیازی به انتقادات بنده و دیگر دوستان نداره کارش از انتقاد گذشته!

 

 

  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با احترام.

 

بنده همیشه در اخبار چین تایپه شنیدم شاید تایوان هم گفتن که از دهنشون پریده!!!

 

آمریکا به النصره تاو داده؟ از النصره حمایت هوایی کرده؟!! خوبه تحولات سوریه رو داریم و اخبارش رو داریم میخونیم! حملات هوایی در روزهای اول به النصره که یادتون نرفته!

 

حالا کلاً  فرض  کنیم که آمریکا از النصره حمایت هوایی کرده! دلیل بر حمایت و پروپاگاندای ما از سیاستهای روسهاست در رسانه ملی؟!

 

قضیه سوریه فراتر از اوکراین و... هست. صاحب قدرت در سوریه با ادوات نظامی مثل عقاب ریخت سر ملتش مثل جریان صربها و مسلمانان بوسنی! مشروعیتش رو در اکثریت کشورهای جهان به جز چندتا از دست داده بیشتر میخوای برات بگم؟! جدیداً هم که به قول بعضیها، اسد حکم امامزاده پیدا کرده!

 

بنای تجزیه و تخریب متحد ما رو "بیداری اسلامی" و ملتش بنا کرده نه کس دیگه ای، مگر اینکه نعوذبالله، آمریکا رو خدا فرض کنیم! اوکراین که اصلاً متحد غرب نبود، داشت به سمتش میرفت، و ما که ادعای حق پنداری داریم چرا باید چنین کنیم؟!

 

ساده بگم که از روسیه که اصلاً خوشم نمیاد تا برسه به انتقاد آرمانگرایانه! تاریخ معاصر و همین چند دهه رو بخونید دستت میاد. رسانه ملی هم که وضع و حال و تدبیرهای بی درو پیکرش  برای کلیه عموم آشکار هست عین روز روشن، نیازی به انتقادات بنده و دیگر دوستان نداره کارش از انتقاد گذشته!

 

 

 

نه اینکه اوکراین مثل عقاب بر سر مردم غیر نظامی شرق کشور نریخت! اگر لازم میدونید تصاویر حملات سنگین توپخانه و راکتی ارتش و شبه نظامیان اولترا ناسیونالیست غرب اوکراین رو قرار بدم به همراه نتایج هنرنمایی شون بر سر غیر نظامیان ببینید آیا شباهتی با سوریه داره یا نه!

 

همچنین کلیپ عملیاتهای نصره رو در همون تاپیک معروف ببینید که تاو استفاده میشه یا نه، حالا اوپراتورش میخواد هر کی باشه، در ضمن در عملیات قبلی داعش در اطراف مارع که در دست نصره است آمریکا در حمایت از نصره به داعش حمله هوایی کرد، کاری که در رمادی برای ارتش عراق (و نه حشد شعبی) نکرد.

 

بنای تجزیه و تخریب سوریه به چیزی بیش از بیداری اسلامی و مردم احتیاج داشت، این بیداری و مردم رو کشورهای دیگه هم داشتن اما کار به اینجا نرسید، شما قطعا مطلعید که همسایگان سوریه که اتفاقا متحد آمریکا هستن چه بلایی سر این کشور آوردن و چه نفتی بر اون شعله اولیه ریختن که کار به اینجا رسید. البته منکر ادله شما هم نیستم و درستن ولی کافی نه.

 

بهر حال این مطالب آف تاپیک هست، با پوزش از کاربران و مدیران اگر نا مناسب میدونید مطالب من رو حذف کنید.

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

(تصاویر) کشتار و آوارگی مسلمانان بوسنی

 

این گزارش تصویری حاوی عکس های ناراحت کننده است.

 

بیستمین سالگرد فاجعه نسل کشی مسلمانان بوسنی به دست صرب ها دیروز جمعه با خاکسپاری بقایای اجساد تازه کشف شده حادثه شهر سربرنیتسا که در گورستان‌های دسته جمعی یا جنگلها کشف شده اند، برگزار شد. تاکنون 6 هزار و 241 قربانی که بقایای اجسادشان کشف و شناسایی شده است در محل یادبود و 230 نفر دیگر در گورستان‌های دیگر به خاک سپرده شده اند.  

 
به گزارش مجله تاریخ فرادید، نسل کشی بوسنی به دو نسل کشی توسط نیروهای صرب در سربرنیتسا در سال 1995 و پاکسازی قومی که در سراسر بوسنی توسط ارتش صرب در طول جنگ 1992-1995 انجام گرفته ‌است مربوط می‌شود. 
 
این کشتار را دومین فاجعه انسانی در اروپا پس از جنگ جهانی دوم می‌دانند. گرچه پیش از آنکه در 11 ژوئیه 1995 نیروهای مسلح صرب وارد شهر سربرنیتسا (در بوسنی و هرزگوین امروزی) شوند سازمان ملل این منطقه را زیر پوشش امنیتی خود قرار داده بود اما با این وجود سربازان صرب در مدت 5 روز اشغال این شهر 8 هزار مسلمان را قتل عام کردند.  
  
پس از این کشتار دسته جمعی در نقاط مختلف اطراف سربرنیتسا بویژه در دره "درینا" در حد فاصل صربستان و بوسنی از 275 گورستان جمعی، اجساد 8372 نفر کشف شد اما گفته می‌شود همچنان اجساد بسیاری از ساکنان سربرنیتسا که در مدت اشغال این شهر توسط صرب‌ها کشته شده‌اند، مفقود است. 
  
"رادوان کارادزیچ" رئیس جمهور سابق و رهبر صرب‌های بوسنی که حتی بعد از پایان جنگ نیز به فعالیت های سیاسی خود ادامه می داد به عنوان عامل جنایت علیه مسلمانان بوسنی در سال 2005 دستگیر شد. 
 
عکس های این فاجعه انسانی که در زیر مشاهده می کنید از "دیوید ترنلی"عکاس امریکایی و "ژیل پرس" عکاس فرانسوی است. عکس های مربوط به فرار آوارگان مسلمان به کمپ "کلاتانج" در نزدیکی شهر "تزلا" در بوسنی و هرزگوین را ترنلی در اوج بحران در بوسنی و هرزگوین عکاسی و به همین خاطر در همان سال جایزه "وردپرس فوتو"را دریافت کرده است. عکس‌های مربوط به کشف گورستان جمعی کشته شدگان نیز توسط عکاس فرانسوی ژیل پرس عکاسی شده است.  
 
 
 
 
 
 
 
---------------
منبع
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

http://bachehayeghalam.ir/video/news-documentary/دانلود-مستند-خنجر-و-شقایق-10-قسمت/

 

قسمت 3 رو حتما ببینید . شادی روح حسن گرگ و سایر شهدای بسنیایی و شهدای ایرانی این جنگ هم یه صلوات بفرستید 

ویرایش شده در توسط 7mmt
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حمایت از مواضع روسیه در اوکراین هم کاملا طبیعی و منطقی هست، واقعا نمیفهمم کجاش برای شما اینقدر عجیبه، وقتی در دنیایی زندگی میکنیم که آمریکا در حمایت از النصره القاعده ای حملات هوایی انجام میده و بهشون موشک تاو میده و بنای تجزیه و تخریب متحد ما رو گذاشته ما هم بر روی تجزیه اوکراین که متحد غربه چشم ببندیم، فاجعه ای نیست، به کجای این دنیای نسبی بر میخوره؟

 

برادر گریپِن عزیز ، با کلیّت فرمایش شما که مبتنی بر اقدام در جهت و هم راستا با حفظ و تقویت منافع ملی کشورها هست ، کاملا موافق هستم . به قول شما روسیه و آمریکا یا هر کشور دیگری ، اقداماتی رو انجام میدن که قطعا منافع بزرگی برای اونا تامین میکنه و به قول معروف فی سبیل الله نیست.

 

ولی در یک مورد خاص و بسیار مهم ، ما باید تکلیف خودمون رو روشن و راه و رویکردمون رو مشخص کنیم .

 

حفظ تمامیت ارضی ، وحدت ملی و حق حاکمیت ، مساله ای هست که خود ما ایرانی ها هر وقت در موردش صحبت و یا فکر میکنیم ، رگ گردنمون بیرون میزنه و با شور و هیجان از احترام به این اصول صحبت میکنیم و یا به سخنی دیگر ، ما یکی از توتالیستیک ترین و تمامیت خواه ترین ملت در دنیا هستیم . توجه کنید که دقیقا دارم از مردم و تک تک نفرات صحبت میکنم و نه از حاکمیت .

 

حالا به خوب یا بد بودن این پدیده اصلا کاری ندارم و آسیب شناسی اون که میشه ریشه هاش رو در صفات قومی و ژنتیکی یا ایدئولوژی و باورها پیدا کرد ، خودش به تنهایی یه بحث مُفصّل لازم داره . ولی صحبت من اینه که رسول خدا فرمودند :

 

یُحِبُّ لَهُ مَا یُحِبُّ لِنَفْسِهِ وَ یَكْرَهُ لَهُ مَا یَكْرَهُ لِنَفْسِهِ

 

مَا کرِهْتَهُ لِنَفْسِک فَاکرَهْ لِغَیرِک وَ مَا أَحْبَبْتَهُ لِنَفْسِک فَأَحْبِبْهُ لِأَخِیک

 

ارْضَ لِلنَّاسِ مَا تَرْضَی لِنَفْسِک

 

چیزی را که برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند ، و چیزی را که برای خود نمیخواهی برای دیگران هم نخواه .

 

اگر تجزیه طلبی و جدایی طلبی چیز بد و ناپسندیده ای هست و ما مدعی هستیم که دست و پای تجزیه طلبِ منافق رو قطع میکنیم ، پس طبق سفارش مکرر خداوند در قرآن و احادیث متواتر نبوی و ائمه ، نباید چنین چیزی رو برای کشورهای دیگر هم بخواهیم . حالا این تجزیه طلبی به هر دلیل و منطقی که باشه .

 

 شما چه جوری انتظار داری وقتی که داری از تجزیه طلبی یک عده در اوکراین حمایت میکنی ، اوکراینی ها از تجزیه طلبی و چند تکه شدن کشورت در آینده حمایت نکنند ؟ متاسفانه با این نوع استدلال ، تمامی جنبش های استقلال طلبانه و تجزیه طلبانه در گوشه گوشه دنیا از جمله کشور خودمون هم ، کاملا به حق و قانونی تلقی خواهد شد.

 

توی این دنیا از هر دستی که بدی از همون دست میگیری . 

 

با تشکر از توجه و عنایت شما .

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بر

 . ولی صحبت من اینه که رسول خدا فرمودند :

 

یُحِبُّ لَهُ مَا یُحِبُّ لِنَفْسِهِ وَ یَكْرَهُ لَهُ مَا یَكْرَهُ لِنَفْسِهِ

 

مَا کرِهْتَهُ لِنَفْسِک فَاکرَهْ لِغَیرِک وَ مَا أَحْبَبْتَهُ لِنَفْسِک فَأَحْبِبْهُ لِأَخِیک

 

ارْضَ لِلنَّاسِ مَا تَرْضَی لِنَفْسِک

 

چیزی را که برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند ، و چیزی را که برای خود نمیخواهی برای دیگران هم نخواه .

 

 

 

 این جمله در سفارش  حضرت علی (ع ) به امام حسن (ع) بیشتر یادآوری می شود به قاعده طلایی شهرت دارد و اساس اخلاق است

و اگر آدم ها فقط به این جمله پایبند بودند دنیا بهشت بود 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برادر گریپِن عزیز ، با کلیّت فرمایش شما که مبتنی بر اقدام در جهت و هم راستا با حفظ و تقویت منافع ملی کشورها هست ، کاملا موافق هستم . به قول شما روسیه و آمریکا یا هر کشور دیگری ، اقداماتی رو انجام میدن که قطعا منافع بزرگی برای اونا تامین میکنه و به قول معروف فی سبیل الله نیست.

ولی در یک مورد خاص و بسیار مهم ، ما باید تکلیف خودمون رو روشن و راه و رویکردمون رو مشخص کنیم .

حفظ تمامیت ارضی ، وحدت ملی و حق حاکمیت ، مساله ای هست که خود ما ایرانی ها هر وقت در موردش صحبت و یا فکر میکنیم ، رگ گردنمون بیرون میزنه و با شور و هیجان از احترام به این اصول صحبت میکنیم و یا به سخنی دیگر ، ما یکی از توتالیستیک ترین و تمامیت خواه ترین ملت در دنیا هستیم . توجه کنید که دقیقا دارم از مردم و تک تک نفرات صحبت میکنم و نه از حاکمیت .

حالا به خوب یا بد بودن این پدیده اصلا کاری ندارم و آسیب شناسی اون که میشه ریشه هاش رو در صفات قومی و ژنتیکی یا ایدئولوژی و باورها پیدا کرد ، خودش به تنهایی یه بحث مُفصّل لازم داره . ولی صحبت من اینه که رسول خدا فرمودند :

یُحِبُّ لَهُ مَا یُحِبُّ لِنَفْسِهِ وَ یَكْرَهُ لَهُ مَا یَكْرَهُ لِنَفْسِهِ


مَا کرِهْتَهُ لِنَفْسِک فَاکرَهْ لِغَیرِک وَ مَا أَحْبَبْتَهُ لِنَفْسِک فَأَحْبِبْهُ لِأَخِیک


ارْضَ لِلنَّاسِ مَا تَرْضَی لِنَفْسِک

چیزی را که برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند ، و چیزی را که برای خود نمیخواهی برای دیگران هم نخواه .

اگر تجزیه طلبی و جدایی طلبی چیز بد و ناپسندیده ای هست و ما مدعی هستیم که دست و پای تجزیه طلبِ منافق رو قطع میکنیم ، پس طبق سفارش مکرر خداوند در قرآن و احادیث متواتر نبوی و ائمه ، نباید چنین چیزی رو برای کشورهای دیگر هم بخواهیم . حالا این تجزیه طلبی به هر دلیل و منطقی که باشه .

شما چه جوری انتظار داری وقتی که داری از تجزیه طلبی یک عده در اوکراین حمایت میکنی ، اوکراینی ها از تجزیه طلبی و چند تکه شدن کشورت در آینده حمایت نکنند ؟ متاسفانه با این نوع استدلال ، تمامی جنبش های استقلال طلبانه و تجزیه طلبانه در گوشه گوشه دنیا از جمله کشور خودمون هم ، کاملا به حق و قانونی تلقی خواهد شد.

توی این دنیا از هر دستی که بدی از همون دست میگیری .

با تشکر از توجه و عنایت شما .

برادر گرامی، بنده از تجزیه طلبی اونها حمایت نکردم و چنین انتظاری هم از حکومت ندارم، از کجای عرایض حقیر چنین برداشتی کردید، درست عکس این قضیه صادقه، عرض بنده چشم بر رون این رخداد بستن بود، بعبارتی در برابر این رخداد منفعل بودن، همونطور که میدونید روسیه پاره ای از کشورها رو به طرق مختلف با خود همراه کرد و تطمیعشون کرد تا مناطقی که در گرجستان و اوکراین تصاحب کرده بود رو به رسمیت بشناسن، ولی همونطور که میدونید ما چنین نکردیم، چه بسا حاضر بود در اون برهه حساس که تحت فشار بودیم امتیازات مختلفی رو به ما بده که ما هم همداستان بشیم، ولی بدرستی چنین نکردیم.

عرض حقیر این بود که بزار دیگران غصش رو بخورن، همونهایی که دارن متحد ما رو نابود میکنن، مشکل اونهاست، بله واقعه دردناکیه ولی خوب اگر تجزیه و بدبختی سوریه از نظر غربیها خوبه، بگذار در اوکراین که متحدشون هست با نتایج رفتارشون روبرو بشن، به ما چه که غصه اینها رو هم بخوریم.
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط worior
      به نام حق


      مقدمه تایپیست ،
      این مطالب مربوط به سالهای جنگ کوزوو و مدتی بعد از اون هست و الان تغییرات بسیاری در روند جریان های سیاسی - نظامی حاکم بر اون شرایط بوجود امده ، اما چون بخش ابتدایی مطلب بیشتر سیاسی و استراتژیک هست تا صرف نظامی و ارتباط بسیار روشن کننده ای با وضع موجود در واکنش جهانی به موضوع سوریه داره ، جالب دونستم که دوستان اون رو مطالعه کنند ...


      --
      " ما حفظ صلح را به دوستانمان واگذار خواهیم کرد و کشور بزرگ آمریکا سازنده صلح خواهد شد "
      سخنان گه هر بار جرج بوش . 6 سپتامبر 2000

      مقدمه
      از دو نظر پنجاهمین سالگرد پیمان اتلانتیک شمالی در آوریل 1999 تاریخی بود . ناتو همزمان با گسترش به شرق و پذیرش سه عضو سابق پیمان ورشو (لهستانف جمهوری چک و مجارستان) برای اولین بار شاهد درگیری در یک برخورد یعنی نبرد بالکان بود .
      جنگ کوزوو جدیدترین نمونه از یک جنگ نامتقارن است که ناتو بزرگترین ، مجهزترین و سازمان یافته ترین اتحاد نظامی در برابر نیروهای ارتش یوگوسلاوی مجهز به جنگ افزار های کهنه و از رده خارج انجام داد .
      " ژان میشل بوشرون " نماینده مجلس ملی فرانسه به این مناسبت میگوید : " برای اولین بار یک نیروی نظامی منظم بدون اینکه حتی یک بار با دشمن خود تماس مستقیم داشته باشد وادار به تسلیم میگردد " این انتقال قدرت بدون انتقال نیرو میباشد . تعیین موقعیت ، انتخاب و انهدام اهداف بدون هیچ کشته در طرف حمله کننده و برجای گذاشتن تعداد بسیار اندک قربانی در مورد مورد حمله انجام شده است .
      این جهش فناوری در مقایسه با جنگ های پیشین امری اساسی بود و طبق معمول ، امکانات فنی تعیین کننده دکترین (اساسا جدید) بصورت عنصر ثابتی در برقراری تناسب قوای آینده جای خواهد داشت . تنها کسانی که مستقلا از اطلاعات راهبردی ، حملات دقیق از راه دور و یا از ارتفاع مناسب برخوردار باشند پیروز هستند ، به شرط آنکه بتوانند افکار عمومی را نسبت به مشروعیت اقدام خود متقاعد سازند . این جنگ 4 میلیارد دلار هزینه در بر داشته سات ، چیزی که اگر بر اساس مبلغ هزینه شده برای انهدام یک کیلوگرم از تجهیزات محاسبه شود ، گرانترین لشکرکشی نظامی تاریخ آمریکا محسوب میگردد . بعضی از براورد ها حتی به 8.2 میلیارد دلار و یا بیشتر نیز میرسند . این هزنیه برای عملیاتی محدود که فقط حدود 10 هفته به طول انجامید صرف شده است .
      همانگونه که " اندرو دو مولن " تشریح میکند ، " بر اساس محاسبات بانک " لوهمن برادرز" یک ماه حملات هوایی و مخارج مرتبط با پذیرش آورگان حدود 51 میلیارد دلار هزینه دارد که معادل یک درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) کل اعضای ناتو است .
      کارشناسانی که علاقه مند بررسی تجارب عملیات کوزوو می باشند ، تلاش زیادی بویژه برای تجزیه و تحلیل عواقب سیاسی جنگ به عمل آورده اند . military.ir عواقبی که شکاف بین آمریکا و تحدین اروپایی اش از ویژگی های آن است . این شکاف همچنین عدم توازن تکنیکی موجود را در سطح متحدین آشکار ساخت .
      با این وجود جنگ کوزوو از نظر آموزش ها و تجربیات جنگ نا متقارن بسیار غنی بود . در این جنگ با بکار گرفتن فریب های ساده اما موثر ، تلفات و ضایعات بسیار محدود گردید که این امر دور از انتظار متحدین بود .

      مشارکت ناتو

      در تمام دوران جنگ سرد و علی رغم موضع چند جانبه گرایی (که به وضوح در ماده 5 پیمان ناتو آمده است،)پیمان آتلانتیک شمالی در عمل و بصورت قابل ملاحظه ای در خدمت اهداف و مقاصد یکجانبه گرایانه آمریکا قرار گرفت . فرماندهی عالی متحدین اروپایی (SACEUR) با بهره گیری از دو فرماندهی توجیه اصلی این امر بوده است . از آنجایی که متحدین اروپایی فاقد گزینه دیگری بوده و اصل (ماده 5 پیمان) را پذیرفته بودند که بهترین عملکرد پیمان را تامین میکرد در مورد رهبری آمریکایی ها که در سرح ناتو به کار مسئولیت کلیه تصمیمات راهبردی میگرفته مشاجره ای نداشتند . موضع آمریکا همچنین عملکرد این اتحاد را تضمین نمود چرا که اغلب یک قدرت هسته ای در سازمان ، ضمانت های متعدد امنیتی را برای سایر متحدین فراهم میکرد . علاوه بر این ، اروپایی ها میتوانستند از ساختارهای فرماندهی آمریکا که در سطح ناتو بکار گرفته میشدند بهره برداری نمایند .
      با این وجود ، خاتمه جنگ سرد نیت آمریکایی ها مبنی بر حفظ سلطه بر پست های اصلی این پیمان را اصلاح نکرد و آنها با حفظ جایگاه مهم و غالب به انتقادات اروپایی ها که درصدد ایجاد یک موازنه بهتره بودند اعتنایی نکردند .
      بحران کوزوو به نحو چشمگیری این وضعیت را اصلاح کرد و با دادن مسئولیت بزرگتر به در روند تصمیم گیری به اروپایی ها ، آمریکا را به رده یک متحد ساده با یک برتری به مراتب کاهش یافته تر به عقب راند . در حقیقت روابط بین واشنگتن و شرکای اروپایی آن پس از بحران کوزوو به صورت قابل ملاحظه ای متحول گردید .
      ملاحظات متعددی وجود دارد که موضوع " تقسیم کار" را که باید به شکل قابل ملاحظه ای توسط اروپاییان بر عهده گرفته شود ، مطرح مینماید . درسهای بحران کوزوو در رابطه با عملیات هوایی از نظر هدایت عملیات مورد انتقادات زیادی قرار گرفت چون جنبه های انسان دوستانه در ان رعایت نشده است .
      این درسها تحولات بوجود آمده در روابط بین دو سوی آتلانتیک (آمریکا و اروپا) را در زمینه امنیت مورد تاکید قرار میدهند . در این محیط جدید ، اتحاد آتلانتیک از یک سو خود را در مواجهه با فشار اروپاییانی میبیند که خواهد بر قراری تعادل در اتخاذ تصمیمات هستند و از سوی دیگر باید با رشد فزاینده تعداد نو محافظه کاران در کنگره آمریکا مقابله کنند .
      در بین این نومحافظه کاران ، بعضی ها مخالفت و دشمنی کامل خود را با اعمال هر گونه اصلاحات در ناتو به نمایش میگذارند و این در حالی است که تعدادی دیگر از بازتعریف این پیمان به گونه ای که آمریکا بتواند آسانتر رهبری خود را تامین نماید جانبداری می کنند .
      تراژدی یوگوسلاوی و درگیری ناتو در عملیات بوسنی و سپس کوزوو ، ضعف های متحدین اروپایی را در زمینه توانمندی های تصمیم گیری نظامی به خوبی آشکار ساخت . عدم تعادل موجود ، چه از نظر بودجه ای و چه از نظر تکنیکی و یا ساختاری ، بصورت حساب شده ای به نفع آمریکاست .
      در حقیقت هماهنگونه که فیلیپ گوردون میگوید " " در حالی که امریکا سالانه 266 میلیارد دلار به بودجه دفاعی اختصاص میدهد (این رقم مربوط به سال 2000 میباشد و در سال 2004 بودجه نظامی آمریکا بیش از 420 میلیارد دلار بوده است )اعضای اتحادیه اروپای غربی فقط 137 میلیارد دلار به بودجه دفاعی اختصاص داده اند و چشم انداز افزایش این بودجه در آینده بسیار ناچیز است " . اتفاقا ، برعکس ، این متحد قوی (آمریکا) در این بحران ها دارای کمترین منافع حیاتی بوده است . با این وجود واشنگتن در طول نبرد ملزومات عملیات را تامین کرد .
      جنگ های منطقه بالکان ناتوانی اروپایی ها را در برعهده گرفتن رهبری این قاره و متحد ساختن نیروها برای شنیدن یک صدای واحد را روشن نمود . چه در بوسنی و چه در کوزوو، مداخله نیروهای آمریکایی ، با وجودی که بدوا چندا مد نظر نبود تعیین کننده و سرنوشت ساز ظاهر شد . این موضوع با ناکافی بودن بودجه دفاعی متحدین اروپایی در مقایسه با بودجه نظامی آمریکا به خوبی قابل توجیه است .
      در واقع اگر چه فرانسه و انگلستان با اختصاص 2.5 درصد تولید ناخالص داخلی به بودجه دفاعی سطح مناسبی را حفظ کرده اند اما اغلب کشورهای دیگر ناتو منجمله آلمان و اسپانیا با اختصاص کمتر از 1.5 درصد تولید ناخالص داخلی مشارکت بسیار ناچیزی در دفاع از قاره اروپا دارند . به علاوه این بدان معنی نیست که همه این مبالغ نیز صرف دفاع شود (این موضوع هم به نفع آمریکا می باشد) .
      مبالغ اختصاص یافته برای بودجه تحقیق و توسعه بسیار ناکافی است و این همان چیزی است که موجب شده است تا اغلب ارتش های اروپایی در مقابل ارتش متحد فرا آتلانتیکی خود به ارتشی بی مصرف و غیر قابل استفاده تبدیل شوند . این عدم تعادل بودجه ای با اختلاف و فاصله هایی که در سطح فناوری وجود دارد خود را نشان میدهد ، به گونه ای که ارتش آمریکا از ارتش های اروپایی به مراتب مجهز تر و پیشرفته تر است .
      در چنین شرایطی انجام اصلاحات ساختاری عمیق در سطح نیروهای مسلح کشورهای اروپایی برای ایجاد یک موازنه مجدد در آینده کاملا ضروری است . مقامات آمریکاییچنین اصلاحاتی را که بتواند امکان مداخله و یا عدم دخالت آنها را بر اساس اینکه منافع حیاتی شان تهدید شود یا نه ، مورد تایید قرار میدهند .
      لذا متحدید اروپایی میبایست نیروهای مسلح خود را مدرنیزه کرده و با نیازهای عملیات خارجی تطبیق دهند تا بتوانند خود را به مثابه یک شریک متوازن در برابر آمریکا تحمیل نمایند و در صورت اقتضا از مسئولیت های بزرگتری در سطح پیمان آتلانتیک شمالی برخوردار شوند .
      عملیات " نیروی متحد " که در تاریخ 24 مارس تا ژوئن 1999 توسط ناتو در کوزوو هدایت شد ، منحصرا به کمک حملات هوایی اجرا گردید و ایده " صفر کشته " مورد نظر کلینتون را بشدت رعایت کرد .
      این عملیات همچنین محدودیت های سازمان ملل را بر ملا ساخت و نشان داد که از نظر ساختاری ضعیف تر از ناتو بوده و جهت کسب یک اجماع برای مداخله موثر و مدیریت بعضی از بحرانها ناتوان است .
      سر انجام " نیروی متحد " اختلاف عمیق موجود بین دیدگاه ها را درسطح پیمان اتلانتیک بویژه بین آمریکایی ها و اروپایی ها آشکار ساخت .در ماورای آتلانتیک، انتقادات بسیار شدیدی در ارتباط با هدایت عملیات نظامی در کوزوو و اهمیت و جایگاه متحدین اروپایی در خصوص تصمیم های نظامی و داشتن حق وتوی اعضا وجود داشت . بعضی ها و در راس آنها فرانسه از این موضوع استفاده کرده و با چانه زدن بر سر تعداد زیادی از آماج ها تعداد حملات هوایی را بویژه از سوم آوریل 1999 محدود کردند .
      رئیس جمهور فرانسه ، ژاک شیراک با رد تعدادی از اهداف که از نظر وی غیر قابل توجیه بودند مستقیما در این انتخاب ها دخیل بود . این رفتاری مشروع و قانونی بود چرا که فرانسه از نظر تعداد هواپیمای شرکت کننده در عملیات کوزوو پس از آمریکا جایگاه دوم را داشت . اما آمریکایی ها این موضوع را نادیده گرفتند و حتی به منظور اجنتاب از کنترل هدفها بوسیله متحدین، بعضی ماموریت ها را در خارج از ناتو سازماندهی کردند .
      با این وجود جالب است بدانیم که مخالفت های فرانسه به طور کامل نادیده گرفته شد چرا که بعضا military.ir انتقاداتی در رم آتن و حتی لندن بروز کرد . این مخالفت ها بویژه در ارتباط با توسل انحصاری به حملات هوایی بود که اروپایی ها بیشترین نارضایتی خود را نشان دادند و به صورت قابل ملاحظه ای با ارزیابی هایی که اصولا توسط کنگره امریکا انجام میگرفت مخالف بودند ، هر چند آمریکایی ها شاهد نتایج این ابتکار عمل و ایجاد محدودیت هایی برای امتیازهای ویژه خود بودند ولی در مقایسه با ائتلاف تحت پرجم سازمان ملل ، راضی و خرسند بودند . ویلیام کوهن (وزیر دفاع وقت آمریکا) اشاره مینماید عملیانی که توسط نوزده دمکراسی اداره شود ، چون هر یک از آنها ممکن است اختلاف منافع حساسی با دیگری داشته باشد ، میتواند مشکلاتی در پی داشته باشد اما با این حال او این تحولات را برای پیمان ناتو مثبت ارزیابی میکند . بااین وجود ، این نتیجه گیری خوش بینانه مورد توافق همگان نیست . متحدین اروپایی با اینکه آشکارا از رهبری آمریکا در سطح پیمان ناتو انتقاد میکنند اما از اینکه این امکان فراهم شده است تا در انتخاب راهبرد و اهداف به صورت موثری نقش داشته باشند ، اظهار رضایت میکنند .
      در مقابل بعضی از آمریکایی ها این انحراف مسیر از پیمانی که تمام تصمیم گیری های 50 سال اخیر با آن بوده است را به سختی قبول میکنند . مقامات آمریکایی ، با بهره گیری از مزیت توانمندی نظامی ، خواهند توانست به آسانی وارد یک (یکجانبه گرایی آتلانتیکی) شوند و آن را با هزینه های شرکت در عملیات های نظامی توجیه نمایند ، بویژه در عملیاتهایی که منافع آمریکایی ها مستقیما مطرح نبوده و در عین حال پاسخی به مطالبات کنگره و افکار عمومی آمریکا باشد .

      در حقیقت رابطه شکاف بین مشارکت عمدتا آمریکایی و اتخاذ تصمیمات چند جانبه توسط آمریکایی ها بد فهمیده شده است . از منظر آنان ، اروپایی ها که کمترین میزان مشارکت در عملیات های نظامی دارند ، به چه حقی میتوانند خود را در یک سطح برابر با آمریکایی ها در روند تصمیم گیری قرار دهند .
      به شیوه سازمان ملل ، جایی که اتفاق بالا در مجمع عمومی و حق وتوی اعضای شورای امنیت موجب محدود شدن رهبری آمریکا میگردد ، ناتو (با رعایت پیمان واشنگتن) بیش از پیش خود را به مثابه " تریبون آزاد متحدین " که صدای آمریکایی ها در آن دارای وزن ویژه ای است ولی تفوق خود را از دست داده تحمیل می نماید .
      در چنین شرایطی ناتو سیاست خارجی آمریکا را مهار خواهد کرد و لذا شایسته یک اصلاح (رفرم) عمیق ، حتی صریح و قاطع تر ، یعنی کنار گذاشتن واشنگتن خواهد بود که از نظر متحدین اروپایی آمریکا به عنوان بازگشت این کشور به انزوا گرایی تلقی خواهد شد .
      ناتو با فاصله گرفتن محسوس و بیش از پیش از منافع آمریکا ، اما نیازمند مشارکت فعال یک متحد " ضروری " (یعنی آمریکا) به سوی عملکرد سازمان ملل نزدیک تر خواهد شد ، هر چند نسبت به امریکا منتقد بماند .
      لی هامیلتون مدیر " مرکز وودرو ویلسون" با این وجود اشاره میکند که منافع آمریکا و سازمان ملل تفکیک ناپذیر نیستند و بر خلاف آنچه اغلب نمایندگان کنگره آمریکا فکر میکنند تقویت اختیارات سازمان ملل در خدمت سیاست خارجی واشنگتن قرار خواهد گرفت .در نتیجه ، برای آمریکا بهتر خواهد بود بجای اینکه به دنبال مخالفت با سازمان ملل باشد برای تقویت آن تلاش نماید ، بدهی های خود را به سازمان ملل بپردازد و بجای تحمیل اصلاحات مورد نظر خود ، در مورد آنها به گفتگو بنشیند . به عقیده وی " از بعضی جهات اگر سازمان ملل وجود نداشت ، می بایست آن را ابداع نمود " . این سازمان شاید بتواند حتی محل تشکیل ائتلاف های بسیار گران برای مقامات آمریکا باشد زیرا در این صورت این قدرت اول جهان میتواند تعدادی از کشورها را با هدفش همراه نماید ، به سیاست خارجی خود مشروعیت بخشد و آنها را در هزینه عملیات های نظامی مشارکت دهد . اما حقیقت جنگ خلیج فارس در کوزوو تکرار نشد و ناتو مانند بازوی مسلحی که براحتی قابل بکار گیری است ظاهر گردید و لذا به عنوان رقیب جدید ، سازمان ملل خود را تحمیل کرد ، جایی که امکانات متعددی برای از کار انداختن ابتکار عمل های آمریکا وجود داشت و دستیابی به موفقیت بسیار آسان بود .
      تقویم اجلاس واشنگتن حل و فصل بحران کوزوو توسط سازمان ملل را به تاخیر انداخت ، به گونه ای که ناتو خود را به عنوان تنها سازمان قادر به حل و فصل این درگیری ها تحمیل نمود و بدین سان خود را از نظارت سازمان ملل و اقتدار آن رها ساخت .
      همانگونه که آقایان پل کیله و فرانسوا لامی اشاره کردند ، " اگر این اجلاس به تعویق افتاده بود - همانطور که وقتی روشن شدن عملیات متحدین به درازا خواهد کشید برخی تعویق اجلاس را درخواست کردند - بدون شک خاتمه درگیری به مراتب سریعتر میشد و دخالت ناتو شاید به عنوان اقدام آمریکا با هدف دور زدن سازمان ملل محسوب نمیگردید " . مناقشات روابط سازمان ملل متحد و ناتو پس از بحران کوزوو را میتوان موازی و مضاعف شدن نقش این دو سازمان ، جست جوی استقلال ، یا به عبارت ساده تر اراده خدمت به طرح های اینترناسیونالیستی تر و بشر دوستانه تر و از این جهت که نزدیک به آرمانهای سازمان ملل اما با کارایی بیشتر بر شمرد .
      به هر حال این اتحاد جدید تقویت شده از خارج از طریق گسترش ناتو ، اما شکننده از داخل به دلیل وجود مخالفت ها و انتقادها ، وارد نیمه قرن دوم حیات خود شده است این واقعیت . این واقعیت که مقامات سیاسی و کارشناسان اروپایی و آمریکایی بر روی جنبه های سیاسی مشارکت ناتو در جنگ کوزوو متمرکز گردیده اند جریان خود جنگ را مخفی نموده است . به همین جهت است که نیروهای مسلح اولین اتحاد نظامی جهان می بایست از استراتژیک های یوگوسلاو که مهتر و تبحر زیاد خود را برای کاهش تلفات و ضایعات بکار بستند درسهای زیادی بیاموزند ...

      پایان قسمت اول
      ادامه دارد

      ۀینک قسمت 2-3 , .. .... ؛
      http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-2/
      http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-3/
      http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-4/
      http://www.military.ir/forums/topic/25777-جنگ-های-نا-متقارن-تجارب-کوزوو-قسمت-5-پایان/
      منبع ...؛

      برگرفته از کتاب جنگ های نامتقارن ، نوشته کورمونت و بارتلمی ، ترجمه علی سجادی و غلامرضا آتش افروز ، نشر آجا (انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش) ص 130 - 139
      استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه میلیتاری http://www.military.ir و منابع اقتباسی بلامانع است
    • توسط karmania20152015
      بسم الله الرحمن الرحیم 
      بر فراز کوزوو
       
      عملیات ناتو بر فراز اسمان کوزوو درس هایی تاریخی برای هر علاقه مند به مباحث پدافند دارد ذکر این نکته لازم است بررسی این بخش از تاریخ باعث بروز سوتفاهم هایی نیز شده است ریشه این سوتفاهم ها در تعداد بسیار کم پرنده منهدم شده سرنشین دار از جمله جنگنده ها توسط پدافند هوایی صربها( در مقایسه با تعداد پروازهای انجام گرفته طرف مقابل) و از جهت دیگر نادیده گرفتن همزمان این نکته یعنی قدیمی بودن بخش بزرگی از دارایی پدافندی هوایی صربها میباشد. البته نکاتی مانند مجهز بودن بخشی از این دارایی به سیستم های اپتیکی وحراراتی IR و ناچار شدن تمامی پرنده های ائتلاف به پرواز  در ارتفاع بالای 10,000 ft و یا تلفات نسبتا بالای پهبادهای شناسایی ائتلاف ( بالای 47 فروند) از جمله مواردی هستند که بررسی این بخش از تاریخ نظامی را هیجان انگیزتر میسازد.
      سازمان پدافند هوایی صربستان متشکل از تجهیزات معمول شوروی در دهه 70 الی 80 میلادی بود بخش رو به کاهشی از این تجهیزات شامل سامانه سام-2 بود و تعداد کمی سامانه سام-3 Pechora که به تازگی مدرنیزه نیز شده بودند از دارایی های با ارزش این ارتش به حساب می امد.پیش از شروع جنگ داخلی یوگسلاوی فرماندهی پدافند این کشور دارای 6 باتری سام-2 بود که شامل 40 لانچر تک ریل بود جالب است بدانید تا اوایل سال 1999 تنها 3 باتری از این سامانه عملیاتی و اماده جنگ بود.همچنین 14 باتری سام-3 با 60 لانچر چهار فروندی نیز از  تجهیزات دیگر  یوگسلاوی بود که حدود 50 لانچر عملیاتی تا سال 1999 موجود بود. 
      دفاع هوایی میدانی این نیرو نیز شامل چهار باتری از سامانه سام-6 بود که دوتای انها توسط صربها در منطقه کوزوو مستقر شده بودند تا قبل از شروع جنگ داخلی 70 درصد از این سامانه اماده عملیات بود که این رقم به 25 درصد در طول جنگ داخلی در سال 1999 رسیده بود.این دارایی شامل شش رادار مستقل 1S91 نیز بود که هر رادار چهار لانچر را تغذیه می کرد.که همین امر انعطاف پذیری این سامانه را تا حد زیادی  کم کرده بود.
      در بخش پدافندی کوتاه برد تجهیزات  شامل سامانه های سام-9و سام-10 و سام-13 بود که البته بخش بزرگی از ان سام-9 بود شامل 113 لانچر ان در دهه 70 میلادی تحویل یوگسلاوی شده بود.وحتی موشک نیز تحت لیسانس در داخل کشور تولید شده بود.علاوه بران 17 سامانه سام-13 نیز که نسبتا مدرن تر نیز بودند در دهه80 تحویل این کشور شده بود که برخلاف  سام-9 از قابلیت تفکیک هدف از فریب دهنده های حرارتی نیز برخوردار بود.در کنار این سامانه ها صربها در تلاشی داخلی موشکهای هوا- هوا حرارتی ساخت شوروی از جمله موشکهای ار73 و ار 60  را نیز در قالب سامانه های زمین به هوا  برروی ارتفاعات مهم تحت عنوان Pracka  (تیرکمان)استفاده میکردند و حتی بعدها ادعای موفقیت موشک ار73 در انهدام هدف نیز اعلام شد که البته اسناد قابل دفاعی برای ان منتشر نشد.
      پایان بخش-1

      نصب موشکهای ار73( تصویر بالا) و ار 60 (تصویر پائین) روی خوردو زرهی Praga M53/59  توسط مرکز تحقیقات دفاعی و مرکز تست نیروی هوایی یوگسلاوی 

      منابع http://pvo.guns.ru/russia/index5.htm
    • توسط ali_64
      تانک M-84 یکی از تانک های نسل دوم میدان نبرد اصلی است که توسط یوگسلاوی تولید شد. این تانک در نیروهای زمینی کویت،کروواسی،اسلوونی،بوسنی و صربستان مشغول خدمت است.



      توسعه و تولید
      تانک M-84 را می توان مشابه تانکT-72روسی دانست که بر روی آن اصلاحاتی شامل اضافه شدن یک سیستم کنترل آتش بومی،زره بهبود یافته و یک موتور با توان 1000 اسب بخار انجام گرفته است.
      این تانک در سال 1984 توسط نیروی زمینی یوگسلاوی به خدمت گرفته شد و چند سال بعد نیز مدل ارتقاء یافته این تانک با نام M-84A وارد خدمت شد.
      در اواخر دهه 80 ، پروژه ای برای جایگزین سازی با نام Vahor (به معنای گردباد) آغاز شد. برخلاف M-84،این تانک شباهتی به تانک های روسی نداشت و دارای طراحی نسبتا جدیدی بود،اما این پروژه در جریان از هم پاشیدگی یوگسلاوی متوقف شد.
      آخرین مدل صربستانی تانک M-84،با نامM-84AB1در سال 2004 پرده برداری شد. این مدل دارای سیستم کنترل آتش جدید،زره Kontakt-5 ERA،سیستم دید حرارتیAgava-2می باشد.این مدل از لحاظ ظاهر و قابلیت ها به تانکT-90Sروسی شباهت دارد.کروواسی نیز مدلی از این تانک را با قابلیت های جدید با نامM-95 Degman یا M-84D تولید کرد.
      حدود 150 دستگاه تانک M-84 به کویت صادر شد که حدود 500 میلیون دلار به وسیله آن در سال 1990 تا 1991 به دست آمد.از هم پاشیدگی یوگوسلاوی در سال 1991 از ادامه صادرات جلوگیری کرد.کویت در حقیقت تعداد 215 دستگاه از این تانک را سفارش داده بود که هرگز این تعداد تانک در کویت به خدمت گرفته نشد. M-84A به وسیله یک قبضه توپ 125 میلیمتری 2A46 مسلح شده است.تانک M-84 از یک لودر اتوماتیک استفاده می کند که به آن قابلیت 8 بار شلیک در دقیقه را می دهد.مهمات تانک نیز در برجک تانک نگهداری می شود. این تانک همچنین از یک مسلسل 62/7 میلیمتری و یک مسلسل 7/12 میلیمتری برای مقابله با تهدیدات هوایی استفاده می کند.



      امکانات
      12 نارنجک دودزا برای استتار در تانک نگهداری می شود. این تانک توانایی فرو رفتن و حرکت در رودخانه ای به عمق 2/1 متر،بدون آماده سازی قبلی و حرکت در عمق 5 متر با آماده سازی قبلی را دارا می باشد.
      تانک M-84 دارای حفاظت NBC با کیفیت بالا می باشد.تمامی مدلهای این تانک دارای 3 نفر خدمه می باشند.

      موتور
      تانک M-84 اصلی دارای موتور دیزل 12 سیلندر با توان 574 کیلووات می باشد. M-84A نیز دارای یک موتور بهبود داده شده با توان 735 کیلووات(1000 اسب بخار) می باشد.
      این تانک قابلیت حمل 1200 لیتر سوخت را دارد که در این صورت برد آن 450 کیلومتر و با مخزن سوخت خارجی برد آن را می توان افزایش داد.
      مدل کروواسی این تانک با نام M-84A4 Sniper دارای یک موتور ساخت آلمان با توان 820 کیلووات (1100 اسب بخار) می باشد و مدل M-95 Degman نیز دارای قوی ترین موتور در بین سایر مدل ها با توان 895 کیلووات (1200 اسب بخار) می باشد.



      مدرن سازی
      در سال 2005 مدل جدید این تانک با نام M-84AB1 که بعدا M-2001 نام گرفت ،نمایش داده شد.
      این تانک نمونه ای از اجرای تغییرات گسترده بر روی تانک M-84AB بود. این مدل جدید مجهز به سیستم دید در شب و یک سیستم کنترل آتش بهبود یافته می باشد. این تانک قابلیت پرتاب موشک های ضد تانک هدایت لیزری را دارا می باشد.

      تانک های مشابه
      همانطور که گفته شد تانک M-84 اصلی مشابه تانک T-72 می باشد،همچنین تانک های M-84AB1 صربستانی قابل مقایسه با تانک T-90 روسیه است. طراحی تانک PT-91 Twardy نیز به تانک M-95 Degman شباهت دارد.



      مدل ها
      M-84AB
      این تانک از سیستم جدید کنترل آتش کامپیوتری استفاده می کند. همچنین این تانک از پریسکوپ TNP-160 و پریسکوپ TNPA-65(به عنوان کمکی) استفاده می کند.
      این مدل در خدمت کویت می باشد.

      M-84ABN
      این مدل تقریبا همان مدل M-84AB است که از امکانات هدایت قوی تری استفاده می کند.

      M-84ABK
      این مدل نیز دارای امکانات ارتباطی قوی تری می باشد.

      M-84A4 Sniper
      این مدل تفاوت هایی با مدل قبلی دارد که از جمله آن می توان به موتور جدید آلمانی آن اشاره کرد.

      M-84AI (خودروی زره پوش)
      در اواسط دهه 90 این زره پوش با شاسی تانک M-84A به کمک کارشناسان لهستانی ساخته شد.

      M-84AB1 یا M-2001
      این جدیدترین مدل از تانک های M-84 صربستان می باشد،که آن را با تانک T-90S روسی مقایسه می کنند.

      M-95 Degman یا M-84D
      این مدل دارای زره جدید و موتور قوی تر می باشد،همچنین این مدل از قابلیت خوبی برای انجام عملیات در شب ،مه و هنگام طوفان برخوردار است. سرعت این تانک 70 کیلومتر بر ساعت است و از لودر سریع تری استفاده می کند.



      مشخصات کلی

      نوع:میدان نبرد اصلی
      کشور سازنده:یوگسلاوی
      استفاده کنندگان: کویت-صربستان-بوسنی و هرزگوین-اسلوونی-کروواسی
      سابقه شرکت درجنگ:جنگ خلیج فارس-جنگ های یوگوسلاوی
      تعداد ساخته شده:به طور تقریبی 752 دستگاه
      وزن:41 تن
      طول:53/9 متر
      عرض:57/3 متر
      ارتفاع:19/2 متر
      خدمه:3 نفر
      سلاح اصلی:یک قبضه توپ 125 میلیمتری ..
      سلاح های فرعی:یک مسلسل 62/7 میلیمتری-یک مسلسل 7/12 میلیمتری ضد هوایی
      .................
      مترجم:ali_64
      منبع:en.wikipedia.org
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام وب سایت میلیتاری مجاز است.
      .........................
      بابت عکس ها به خاطر اینکه در گالری نیست عذرخواهی مي كنم چون هنوز دقيقا نمودونم بايد چه طوري باهاش كار كنم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.