Recommended Posts

آنروا: حملات اشغالگران 85 درصد مردم غزه را آواره کرده است

غزه ـ مرکز اطلاع رسانی فلسطین
آژانس امداد رسانی به آوارگان فلسطینی (آنروا) اعلام کرد تعداد آوارگان فلسطینی نوار غزه به 1.9 میلیون نفر رسیده که معادل 85 درصد از کل جمعیت 2.3 میلیون نفری این منطقه است.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین این سازمان بین المللی در بیانیه‌ای تاکید کرد: حدود 1.4 میلیون آواره در 155 ساختمان وابسته به این سازمان سکونت دارند و 150 هزار نفر دیگر هم اکنون در پی اخطارهای رژیم صهیونیستی برای تخلیه مناطق مرکزی و خانیونس در معرض آوارگی قرار دارند.
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: تعداد کارکنان آنروا که از ابتدای جنگ در غزه کشته شده‌اند به 146 نفر رسیده است.
لازم به ذکر است از آغاز حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه از 7 اکتبر گذشته که با حمایت‌های آمریکا و کشورهای اروپایی همچنان ادامه داد بیش از 23357 فلسطینی به شهادت رسیده 59410 نفر دیگر مجروح شده‌اند.

 

https://farsi.palinfo.com/news/2024/1/11/انروا-حملات-اشغال-ران-85-درصد-مردم-غزه-را-اواره-رده-است

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

لحظه به لحظه با نود و هفتمین روز حملات رژیم صهیونیستی به باریکه غزه و کرانه باختری

العالم - فلسطین اشغالی

ود و هفتمین روز از عملیات «طوفان الاقصی» در حالی آغاز شد که رژیم صهیونیستی به یک زمین زراعتی در رفح واقع در جنوب نوار غزه که آوارگان فلسطینی در آن پناه گرفته بودند، حمله کرد که در پی آن پنج نفر از جمله چهار کودک به شهادت رسیدند.در حمله رژیم صهیونیستی به یک منزل مسکونی در خان یونس در جنوب نوار غزه، هفت فلسطینی شهید و 25 نفر دیگر زخمی شدند.

شورای امنیت سازمان ملل بدون در نظر گرفتن کشتار صهیونیست‌ها در غزه، پیش نویس قطعنامه پیشنهادی آمریکا را در محکومیت آنچه حملات یمنی‌ها ‌به کشتی‌ها در دریای سرخ خواند، تصویب کرد.

با این حال سخنگوی جنبش انصارالله یمن گفت: قطعنامه شورای امنیت درمورد امنیت کشتیرانی در دریای سرخ یک بازی سیاسی است.

 

https://fa.alalam.ir/news/6787148/لحظه-به-لحظه-با-نود-و-هفتمین-روز-حملات-رژیم-صهیونیستی-به-باریکه-غ

 

  • Like 3
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

غزه قاره ای است که معجزه می سازد

العالم – فلسطین

ارکان بدر عضو دفتر سیاسی جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین گفت که غزه قاره ای است که معجزه می سازد.

ارکان بدر در گفتگو با شبکه خبری العالم گفت: آنچه در ویدیوهای مقاومت مشاهده می کنید، تنها بخش کوچکی از مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و حمله ددمنشانه آن و عملیات چریکی و نظامی بسیار گسترده در نوار غزه است، به همین دلیل این منطقه که مساحت آن فقط 370 کیلومتر مربع است، به قاره غزه تبدیل شده است که معجزه می سازد و انواع استراتژی را ترسیم می کند.

بدر افزود: سفر بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه یکی از سفرهای نمایندگان دولت بایدن رئیس جمهور این کشور بود که دستش به خون مردم ما آغشته است، زیرا این دولت در ریخته شدن خون مردم فلسطین و جنایات صهیونیست ها و نسل کشی اهالی غزه شریک است.

وی ادامه داد: کاری که دولت بایدن انجام می دهد، تلاش برای تکمیل تجاوزگری و ددمنشی اسرائیلی علیه مردم فلسطین و سرپوش گذاشتن بر این تجاوز تحت عنوان دورکردن غیرنظامیان از تلفات است.

این عضو دفتر سیاسی جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین یادآور شد: این بدان معناست که دشمن هر روز به جای هزاران نفر، صدها نفر را به قتل می ر ساند، این اقدام تلاش برای انحراف افکار عمومی است تا باور کنند که دولت بایدن به دنبال این است که غیرنظامیان را از جنگ دور نگه دارد، به ویژه در زمان حاضر که رژیم صهیونیستی در پی ایجاد تصویری از پیروزی در جنگ پس از شکست‌هایش در میدان نبرد است، به همین دلیل دشمن در کشتن پیروز است اما در مبارزه با شکست مواجه شده است.

وی تاکید کرد که سفر بلینکن به منطقه و دیدارش با سران رژیم تلاشی برای تاکید بر استمرار حمایت آمریکا از جنگ اسرائیل علیه مردم غزه است که هدف از آن نابودی مردم فلسطین و یافتن راهی برای برون رفت نتانیاهو، دولت و ارتش اسرائیل از بن بست غزه و جنوب لبنان است.

این سیاستمدار فلسطینی گفت که محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نباید با بلینکن ملاقات می کرد زیرا او در این جنگ شریک است و به همین دلیل از این دیدار به عنوان پوششی فلسطینی بر جنایات اسرائیلی استفاده خواهد شد، ما از محمود عباس می خواهیم دولت بایدن را تحریم کند، زیرا این دولت شریک جنگ نسل کشی علیه مردم فلسطین و کشتار و ترور در کرانه باختری است، به ویژه که پروژه دشمن، نابودی و آواره کردن فلسطینی ها و تحقق توطئه ایجاد دولت بزرگ اسرائیل در تمام سرزمین فلسطین به قیمت نابودی مردم فلسطین و حقوق مشروع آنان در زمینه بازگشت به وطن و تشکیل کشور فلسطینی با پایتختی قدس شریف است.

https://fa.alalam.ir/news/6787183/غزه-قاره-ای-است-که-معجزه-می-سازد

  • Like 3
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برگزاری اولین جلسه دادگاه لاهه برای بررسی جنایات رژیم صهیونیستی درغزه[از اینا آبی گرم نمیشه فلسطینی ها نباید اسلحه زمین بزارن ]

 

لاهه ـ مرکز اطلاع رسانی فلسطین
دادگاه بین المللی لاهه امروز پنجشنبه در پی دادخواست کشور آفریقای جنوبی در خصوص محاکمه رژیم صهیونیستی به اتهام ارتکاب کشتار جمعی علیه فلسطینیان غزه تشکیل جلسه داد.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین در این جلسه درخواست آفریقای جنوبی برای انجام اقدامات اضطراری و ملزم کردن رژیم صهیونیستی به توقف عملیات نظامی در غزه شنیده شد و این در حالی است که دادگاه جوانب این مساله را مورد بررسی قرار خواهد داد که ممکن است روند آن چند سال به طول انجامد!!!!!!!![قشنگ بشینید تماشا کنید تا صهیونیستها کشتار کنن اگر به خیال خامشون موفق شدن که هیچ وگرنه شما دخالت کنید تا آتش بس بشه و بیشتر از این شکست نخورن به این میگن مزدوری صهیونیسم  ]
در کیفرخواست 84 صفحه‌ای صادر شده توسط این کشور آفریقایی اشاره به آن شده است که رژیم صهیونیستی در ارائه غذا، آب، دارو، سوخت و فراهم کردن سرپناه و کمک‌های بشردوستانه دیگر برای مردم این منطقه با شکست مواجه شده است.
در این کیفرخواست همچنین به بمباران‌های مکرر علیه نوار غزه اشاره گردیده که باعث ویرانی هزاران خانه شده و آوارگی 1.9 میلیون فلسطینی و کشته شدن بیش از 23 هزار نفر از جمله نتایج آن بوده است.
کمیته‌ای متشکل از 17 قاضی که از جمله آنها دو قاضی از رژیم صهیونیستی و یک قاضی از آفریقای جنوبی هستند به مدت 3 ساعت دفاعیات نمایندگان طرفین را استماع کرده و انتظار می‌رود احکام مربوط به اتخاذ تدابیر موقت در همین ماه میلادی صادر شود.
لازم به ذکر است احکام صادر شده از سوی دادگاه لاهه الزام‌آور بوده اما این دادگاه ابزار اجرایی برای آن در اختیار ندارد.

 

https://farsi.palinfo.com/news/2024/1/11/بر-زار-اول-ن-جلسه-داد-اه-لاهه-برا-بررس-جنا-ات-ر-م-صه-ون-ست-درغزه

  • Like 4
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عملیات طوفان الاقصی؛

لحظه به لحظه با نود و نهمین روز حملات رژیم صهیونیستی به باریکه غزه و کرانه باختری

العالم - فلسطین اشغالی

ود و نهمین روز از جنایتگری و کشتار رژیم صهیونیستی در غزه و کرانه باختری در حالی امروز (شنبه) آغاز شده است که جنگنده های این رژیم بامداد امروز با بمباران منزل مسکونی در رفح در جنوب نوار غزه 12 فلسطینی دیگر را به شهادت رساندند.بنابر این گزارش، جنگنده‌های رژیم صهیونیستی بامداد امروز (شنبه) با بمباران خانه‌ای در رفح در جنوب نوار غزه که افراد آواره و بی‌سرپناه در آن ساکن بودند، 12 شهروند فلسطینی را به شهادت رساندند. بیشتر تلفات و شهدای این حمله را کودکان تشکیل می دهند.از سوی دیگر ارتش رژیم صهیونیستی بامداد امروز حملات گسترده‌ای را به شهر خان یونس در جنوب نوار غزه انجام داد در این حملات مناطقی در مرکز و جنوب خان یونس به طرز جنون‌آمیزی بمباران شد.
به دنبال این حملات منابع فلسطینی از درگیری شدید مقاومت با اشغالگران اسرائیلی در این شهر خبر دادند.
بنابر گزارش منابع فلسطینی، علاوه بر جنگنده های صهیونیستی، بالگردها و تانک‌‌های اسرائیلی نیز در حمله به خان یونس شرکت دارند.

https://fa.alalam.ir/news/6788343/لحظه-به-لحظه-با-نود-و-نهمین-روز-حملات-رژیم-صهیونیستی-به-باریکه-غز

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جنگ در غزه چگونه انتخابات های مهم از امریکا گرفته تا هند را تحت تاثیر قرار داده؟

حقوق نیوز به نقل از نشریه صهیونیستی فارین پالیسی 

 

فارن پالیسی در مطلبی به قلم امی مکینون نوشت: مسائل کمی مانند جنگ رژیم صهیونیستی  و فلسطین وجود دارد که می تواند افکار عمومی جهان را آشفته کند. مردم از سراسر جهان، برای محکوم کردن حمله تلافی جویانه صهیونیستها به نوار غزه که تا کنون منجر به کشته شدن بیش از 22000 فلسطینی شده است، به خیابان ها آمده اند.

در ادامه این مطلب آمده است: این جنگ به طور قابل توجهی تنش ها را در خاورمیانه افزایش داده و میدان نبرد به لبنان، عراق، سوریه و دریای سرخ گسترش یافته است. فراتر از خاورمیانه، تأثیرات موجی این درگیری در سراسر جهان احساس شده است. مبارزات جدی بر سر آزادی بیان، کشمکش های دیپلماتیک شدید در سازمان ملل، و افزایش جنایات ناشی از نفرت علیه یهودیان، مسلمانان و اعراب[؟] از جمله این تاثیرات است.

همه اینها در حالی است که حدود 40 درصد از جمعیت جهان قرار است امسال در بیش از 40 کشور به پای صندوق های رای بروند.  در بسیاری از آنها، جنگ صهیونیستهاو حماس در حال ایجاد یا تشدید شکاف های سیاسی است که می تواند پیامدهای واقعی انتخاباتی داشته باشد. در اینجا نگاهی داریم به اینکه چگونه این جنگ می تواند اثرات خود بر سیاست جهانی را در سال آینده نشان دهد.

 

ایالات متحده

در خارج از فلسطین اشغالی ، پیامدهای سیاسی جنگ احتمالاً به شدت در ایالات متحده محسوس خواهد بود. در این کشور درگیری صهیونیستها و فلسطین یکی از موضوعات سیاست خارجی است که برای رای دهندگان اهمیت خاصی دارد. جو بایدن، رئیس جمهور امریکا از زمان حمله 7 اکتبر قاطعانه در کنار رژیم صهیونیستی ایستاده است. افزایش کمک های نظامی به رژیم صهیونیستی  برای تقویت سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین، تحت فشار قرار دادن کنگره برای تصویب بسته کمکی قابل توجه برای تل آویو، و وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که خواستار آتش بس فوری بشردوستانه در غزه بود، از جمله این حمایت هاست.

از آنجایی که انتقادات در سطح بین المللی و از درون حزب دموکرات نسبت به رفتار صهیونیستها در جنگ و تلفات سرسام آور غیرنظامیان افزایش یافته است، بایدن موضع سخت تری در قبال آنچه بمباران «بی‌رویه» رژیم صهیونیستی در غزه توصیف می کند اتخاذ کرده است. با این حال رئیس جمهور امریکا، پیشنهاد مشروط کردن کمک نظامی به صهیونیستها به عنوان ابزاری برای تغییر تاکتیک های تل آویو را قاطعانه رد کرده است.

حمایت بایدن از رژیم صهیونیستی ، شخصی و عمیقاً ریشه‌دار است. او خود را کسی که «قلبا صهیونیست است»[شایدمادرش هم صهیونیست باشد خدامیداند ] توصیف کرده است. اما بایدن ریاست یک کشور و یک حزب را برعهده دارد که عمیقا بر سر نحوه واکنش به جنگ دچار تفرقه شده است. حمایت بی دریغ حزب دموکرات از  رژیم صهیونیستی ، به طور فزاینده ای توسط جناح مترقی !!!! این حزب زیر سوال رفته است.

در میان رای دهندگان نیز تصویر به همان اندازه پیچیده است. نظرسنجی نیویورک تایمز/ کالج سی‌ینا که در ماه دسامبر منتشر شد نشان داد که 57 درصد از پاسخ دهندگان با نحوه مدیریت بایدن در جنگ غزه مخالف بوده اند. در میان رای دهندگان جوان که آراء آنها سهم به سزایی در پیروزی وی بر ترامپ در سال ۲۰۲۰ داشت، این رقم به ۷۲ درصد می رسد.

سیاست خارجی در انتخابات ایالات متحده موضوع دست اولی نیست. بر اساس همین نظرسنجی، کمی بیش از 1 درصد از پاسخ دهندگان، جنگ صهیونیستها و غزه را به عنوان مبرم ترین موضوع ذکر کرده اند. اما در یک انتخابات شدیدا رقابتی، حمایت قاطع بایدن از رژیم صهیونیستی  می‌تواند به قیمت از دست دادن آرای گرانبهایش در ایالت های نوسانی مانند میشیگان، که دارای جمعیت عرب و مسلمان زیادی است، تمام شود. [ایالت های نوسانی، خاکستری یا بنفش، ایالت هایی هستند که هیچ کدام از دو حزب اصلی و نامزدهای آنان رای قاطعی در آن ها ندارند. این ایالت ها به شدت مورد توجه کمپین های انتخاباتی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا هستند چرا که پیروزی در این ایالت ها اغلب تعیین کننده پیروز انتخابات است. معمولا ایالت های نوادا، آریزونا، ویسکانسین، میشیگان، پنسیلوانیا، و جورجیا از این دسته به شمار می روند].

حمایت ایالات متحده از رژیم صهیونیستی  همچنین تلاش های واشنگتن برای متقاعد کردن جهان جنوب [= آفریقا و امریکای لاتین و کشورهای درحال توسعه در آسیا] برای ایستادن در کنار اوکراین در بحبوحه جنگ جاری این کشور با روسیه را دچار چالش کرده است. بایدن به دنبال گره زدن این دو جنگ به یکدیگر بوده و اوکراین و رژیم صهیونیستی را به عنوان دو دموکراسیِ در حال جنگ با دشمنانی که به دنبال نابودی آنها هستند، معرفی کرده است. او در ماه اکتبر در یک سخنرانی در دفتر بیضی شکل کاخ سفید گفت: «تاریخ به ما آموخته است که وقتی تروریست ها بهای ترور خود را نمی پردازند، وقتی دیکتاتورها بهایی برای تجاوز خود نمی پردازند، هرج و مرج و مرگ و ویرانی بیشتری به بار می آورند».[منظور بایدن از تروریسم و دیکتاتوری محور مقاومت است که ما در اینجا به زنده و مرده خودش و صهیونیسم جهانی منعکس میکنیم :D ]

اما بسیاری از ناظران، واشنگتن و غرب را به دلیل اینکه در برابر اشغال اوکراین توسط روسیه و اشغال سرزمین های فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی  مواضع متفاوتی اتخاذ کرده اند، به داشتن معیارهای دوگانه متهم کرده اند.

 

هندوستان

صدها میلیون هندی در بزرگترین دموکراسی جهان در بهار برای انتخابات عمومی پای صندوق های رای می روند. مانند ایالات متحده، بعید است که سیاست خارجی عامل اصلی در تعیین نتیجه رأی باشد، اما این بدان معنا نیست که اصلاً موثر نخواهد بود.

هند در دهه 1990 پس از چندین دهه اجتناب از روابط دیپلماتیک، با رژیم صهیونیستی  روابط رسمی برقرار کرد. دهلی در سال های اخیر و به ویژه از زمانی که نارندرا مودی [قصاب گجرات]در سال 2014 نخست وزیر شد، روابط با تل آویو را تعمیق بخشیده است. مودی به دنبال مجموعه وسیع تری از شرکا در خاورمیانه بود و رژیم صهیونیستی امروز دومین تامین کننده تسلیحات هند پس از مسکو است.

حرکت اسرائیل به سمت ناسیونالیسم مذهبی نیز برای برخی از طرفداران مودی الهام بخش است. دانیل مارکی در مقاله ای برای مؤسسه[تروریستی] صلح ایالات متحده نوشت: «شوونیست‌های هندو مذهب هندوستان، رژیم صهیونیستی را بسیار شبیه به هند و به عنوان یک کشور قومیتی که با تهدید وجودی تروریسم اسلام گرا مواجه است، می دانند».

حزب [صهیونیستی] بهاراتیا جاناتا (BJP) به رهبری مودی، که مدت هاست به دامن زدن به اسلام هراسی در هند متهم می شود، ساعاتی پس از حملات حماس ویدئویی را در توییتر منتشر کرد که این حمله را به مبارزه هند علیه تروریسم اسلام گرا تشبیه می کرد.

نیکلاس بلارل، دانشیار دانشگاه لیدن هلند، در ایمیلی به فارین پالیسی نوشت: «پخش مدارک ادعایی ضد تروریستی توسط حزب مودی و تشبیه آن با وضعیت غزه، به عنوان یک نیروی بسیج کننده قدرتمند در چشم انداز انتخابات آینده تلقی شده است».

استقبال حزب بهاراتیا جاناتا از رژیم صهیونیستی همچنین بر یکی از اختلافات کلیدی با اپوزیسیون اصلی اش، یعنی حزب کنگره ملی هند، تأکید می‌کند. حزب کنگره ملی هند، مدت هاست که با مبارزات فلسطینی ها برای تشکیل کشور مستقل فلسطین اظهار همدلی می کند. این حزب پس از حمله حماس به رژیم صهیونیستی نیز ضمن محکوم کردن این حمله، از اینکه هند در رأی‌گیری ماه اکتبر سازمان ملل برای آتش بس فوری بشردوستانه در غزه رای ممتنع داده، انتقاد کرد.

مدیر عملیات دیده بان منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در موسسه [تروریستی]مشاوره مدیریت ریسک (Crisis۲۴)، در این رابطه در ایمیلی به فارن پالیسی نوشت: «واکنش هند به جنگ غزه ممکن است به یک موضوع سیاسی بسیار تفرقه انگیز در میان رای دهندگان هند تبدیل شود».

 

آلمان

در سال 2008، زمانی که آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان به فلسطین اشغالی سفر کرد، امنیت صهیونیستها را Staatsräson یا «دلیل دولت» آلمان اعلام کرد؛ به این معنی که این یک اولویت اساسی دولت آلمان و بخشی از تعهد عمیق این کشور به جبران اقدامات نازی هاست. اما در سال های اخیر، بحث های آرامی در مورد حمایت قاطع آلمان از صهیونیستها آغاز شده است. بحث هایی با این مضمون که آیا این حمایت قاطع منجر به زیر پا گذاشتن آزادی بیان در مورد انتقاد مشروع از رژیم صهیونیستی  شده است یا خیر؟

ایالت زاکسن-آنهالت در شرق آلمان قرار است از متقاضیان جدید تابعیت آلمان بخواهد تا کتباً تأیید کنند که حق موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت می شناسند و «هر گونه تلاش علیه موجودیت رژیم صهیونیستی را محکوم می کنند». یهودی ستیزی و انکار حق موجودیت رژیم صهیونیستی  به صراحت در قانون اساسی آلمان ممنوع شده است و از همه شهروندان انتظار می رود به آن پایبند باشند.

با این حال، روشنفکران آلمانی نامه های سرگشاده ای درباره نحوه مدیریت کشورشان در خصوص جنگ غزه مبادله کرده اند. این در حالی است که صحنه های هنری مشهور کشور شاهد موجی از رویدادهای لغو شده و همکاری های تعلیق شده به دلیل انتقاد هنرمندان از رژیم صهیونیستی  یا استفاده از کلمه «نسل‌کشی» برای توصیف حملات به غزه،‌ بوده است.

یورگ لائو، خبرنگار روزنامه آلمانی «دی زایت» با اشاره به اینکه آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان در جریان سفر به این منطقه به طور گسترده در مورد بحران انسانی در غزه صحبت کرده است، گفت: «این بدون قید و شرط نیست و بسیار پیچیده تر است».

توجه به پیشینه فرهنگی آلمان می تواند هزینه هایی را به همراه داشته باشد و ممکن است روایت «اول آلمان» که حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» مطرح شده را تقویت کند. پیش‌بینی می‌شود این حزب در انتخابات منطقه ای اواخر سال جاری، در کنار یک جناح چپ پوپولیست جدید، پیروز بزرگی به دست آورد. یورگ لائو می گوید: «هر دوی آنها در این عقیده مشترک هستند که ما باید محدودیت های گذشته آلمان را به دلایل مختلف از بین ببریم».

 

تونس

در اواخر اکتبر، قانونگذاران در پارلمان تونس طرحی را ارائه کردند که هر گونه تلاش برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را جرم انگاری می کند. این اقدام پارلمان، تلاشی برای ایجاد مانع در برابر روند گسترده تر نزدیکی دیپلماتیک بین صهیونیستها و کشورهای عربی است که قبل از جنگ در جریان بود. این پیش نویس، قبل از حمله حماس مورد بحث قرار گرفته بود، اما جنگ موجب تسریع در ارائه آن شد. همدردی با فلسطینیان در تونس که در دهه 1980 میزبان سازمان آزادیبخش فلسطین بوده، عمیق و دیرپاست.

این طرح برای آنچه که آن را «جرم عادی سازی» توصیف می کند، مجازات های سختی در نظر گرفته و شامل مجازات هایی نظیر ۱۰ سال حبس می شود. همچنین به موجب این طرح، هرگونه تماس با شهروندان یا شرکت های صهیونیستی، جرم انگاری می شود که اجرای آن دشوار و سخت خواهد بود.

در یک چرخش شگفت انگیز، قیس سعید، رئیس‌جمهور تونس که قبلاً هرگونه تلاش برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی  را خائنانه توصیف کرده بود، با این طرح پارلمان مخالفت کرد !!!!!!!! سعید، که سابقه بیان اظهارات یهودی ستیزانه علنی دارد، توضیح پیچیده ای ارائه کرد مبنی بر اینکه نیازی به جرم انگاری روابط با کشوری که تونس آن را به رسمیت نمی شناسد، وجود ندارد.

با این حال، برخی از قانونگذاران تونس مدعی شده اند که چرخش سعید به این دلیل است که ایالات متحده برای توقف این طرح، مداخله کرده است. یکی از نمایندگان مجلس که در این روند شرکت داشت، با اشاره به آنچه که وی «مکاتبات رسمی سفارت امریکا در تونس با وزارت خارجه» خواند، به روزنامه لوموند گفت که ایالات متحده تهدید کرده است در صورت تصویب این قانون، تحریم هایی را علیه تونس اعمال خواهد کرد. وزارت خارجه ایالات متحده به درخواست برای اظهار نظر درباره این اتهامات پاسخی نداد.

قیس سعید متهم به از بین بردن پیوسته نهادهای دموکراتیک تونس شده است، بنابراین بعید است که این چرخش او علیه طرح پارلمان، بر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری اواخر امسال تأثیر بگذارد. اما این تصور که کشورهای غربی در حین محاصره نوار غزه، در کنار رژیم صهیونیستی  ایستاده اند، تأثیر عمیقی بر افکار عمومی جهان عرب داشته است.

یک نظرسنجی که توسط Arab Barometer انجام شده نشان داد که با شروع حمله صهیونیستها به غزه، کشورهایی که روابط قوی یا گرم تری با رژیم صهیونیستی دارند، جایگاهشان در افکار عمومی تونس به شدت کاهش یافته است. تونس تنها یک کشور است، اما طراحان این پژوهش در مقاله ای در فارن افرز خاطرنشان کردند که این کشور از لحاظ تاریخی یک ناقوس قوی برای افکار عمومی در سراسر جهان عرب بوده است.

 

فاضل علیرضا، پژوهشگر «انستیتو خاورمیانه» [صهیونیستی]مستقر در واشنگتن، گفت: «این تأثیرات ماندگاری خواهد داشت. ما افرادی را در کشورهای عربی دیده ایم که جوایزی را که از اتحادیه اروپا دریافت کرده اند رد می کنند، افرادی را دیده ایم که علناً افتخاراتی را که از غرب به آنها داده شده است را نمی پذیرند. آنها معتقدند که غرب واقعاً [درست میگن ]در جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه شریک بوده است.»

 

https://www.newslaw.net/جنگ-در-غزه-چگونه-انتخابات-های-مهم-از-امریکا-گرفته-تا-هند-را-تحت-تاثیر-قرار-داده.a288095

  • Like 3
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


 
 لحظه به لحظه با صدمین روز حملات رژیم صهیونیستی به باریکه غزه و کرانه باختری
 
 
 العالم - فلسطین اشغالی


«« صد روز از آغاز جنگ علیه غزه و کشتار بی‌رحمانه مردم فلسطین توسط اشغالگران صهیونیست می‌گذرد »»

 

سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه اعلام کرد، جنگ رژیم صهیونیستی در نوار غزه در حالی وارد صدمین روز خود می شود که تعداد شهدا از ابتدای جنگ به 23 هزار و 843 نفر رسیده و همچنین 60 هزار و 317 تن مجروح شدند.

نیروهای اشغالگر به بمباران بی‌امان هوایی، زمینی و دریایی خود در مناطق مختلف باریکه غزه با تمرکز بر مرکز و جنوب باریکه غزه ادامه می‌دهند و شهر خان یونس همچنان در معرض بمباران خشونت آمیز است.

با سیاست محاصره اعمال شده توسط اشغالگران، جلوگیری از ورود کمک های غذایی و پزشکی به باریکه و هدف قرار دادن سیستماتیک تأسیسات زیربنایی به ویژه بخش بهداشت، هشدارها درباره اثرات فاجعه بار بر مردم غزه که اکنون در معرض تهدید هستند ادامه دارد.

منابع محلی غزه روز گذشته هشدار دادند که ادامه سیاست گرسنگی و تشنگی جان 800 هزار شهروند در شمال نوار غزه را تهدید می‌کند.

اسرای رژیم صهیونیستی در نزد حماس

«گردان‌های القسام»، شاخه نظامی جنبش حماس اعلام کرده است که ارتباطش با سلولی که از سال 2014 در اختیار چهار اسیر اسرائیلی بوده است، قطع شده است.

 

https://fa.alalam.ir/news/6789048/لحظه-به-لحظه-با-صدمین-روز-حملات-رژیم-صهیونیستی-به-باریکه-غزه-و-کر

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تلفات ارتش صهیونیستی در غزه به 522 نفر رسید

 

غزه ـ مرکز اطلاع رسانی فلسطین
ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد یک افسر دیگر این رژیم در نبردهای نوار غزه کشته شده و بدین ترتیب شمار کشته‌های این رژیم از آغاز جنگ در غزه به 522 نفر رسیده است.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، افسر کشته شده سرگرد (ذخیره) اندوالم کابیدا 21 ساله از کریات گات از نیروهای یگان مهندسی 603 تشکیلات "سار میگولان" (7) است که در جنوب نوار غزه کشته شده است.
ارتش صهیونیستی گفته در نبردهای جنوب نوار غزه، علاوه بر کشته شدن این افسر، یک افسر دیگر گردان منهدسی 63 به شدت مجروح شده و به بیمارستان منتقل شده است.

جهنم خوش بگذره صهیونیست بچه کُش  اگر مثل اون اجداد گور به گورت در اتیوپی افتاده بودی اسقاط نمیشدی !

 -1799327395.jpg

براساس  تلموذ یهودیان غیر سامی مثل رنگین پوستان در اصل انسان ویهودی خالص محسوب نمیشوند و نیمه یهودی و نیمه انسان  هستند حالا شما بیا به این فالاشه های اتیوپیایی همین را حالی کن ! 

https://farsi.palinfo.com/news/2024/1/14/تلفات-ارتش-صه-ون-ست-در-غزه-به-522-نفر-رس-د

ویرایش شده در توسط MF44
  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

100 هزار فلسطینی شهید، مفقود و مجروح شدند

 

غزه ـ مرکز اطلاع رسانی فلسطین
دیده‌بان حقوق بشر اروپا مدیترانه در گزارشی تاکید کرد که پس از گذشت 100 روز از جنگ در غزه، 100 هزار نفر در این باریکه شهید، مجروح یا مفقود شدند.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، در این گزارش آمده است ارتش رژیم صهیونیستی از آغاز جنگ جنایات هولناک و وحشیانه را در نوار غزه مرتکب شده که به طور میانگین روزانه 1000 نفر از ساکنان این باریکه قربانی شدند و این مرگبارترین جنگ در تاریخ معاصر است.
این نهاد بین‌المللی افزود حدود 92 درصد از قربانیان جنگ در غزه غیرنظامی هستند، از جمله اینکه 12345 کودک و 6471 زن به شهادت رسیدند.
همچنین 295 نفر از کادر پزشکی و درمانی، 41 نفر از نیروهای امدادگر و 113 خبرنگار هم در این جنگ شهید شدند.
در این گزارش آمده است که نزدیک به دو میلیون فلسطینی اجبارا از خانه‌های خود کوچانده شده و آواره شدند و به هیچ مکان امنی دسترسی ندارند.
دیده‌بان حقوق بشر اروپا مدیترانه تاکید کرد که رژیم صهیونیستی به طور عمد اقدام به بمباران و تخریب زیرساخت‌های نوار غزه می‌کند تا این منطقه را به مکانی غیرقابل سکونت تبدیل کند و حتی مدارس، مراکز درمانی و بهداشتی، مساجد و کلیساها نیز از حملات آن در امان نبودند.

 

https://farsi.palinfo.com/news/2024/1/14/100-هزار-فلسط-ن-شه-د،-مفقود-و-مجروح-شدند

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

پیام جدید گردان‌های قسام در مورد ۴ اسیر صهیونیست +فیلم 

 

غزه ـ مرکز اطلاع رسانی فلسطین


پیام جدید گردان‌های قسام در مورد 4 اسیر اسرائیلی
زمان رو به پایان است

قسام در این ویدیو به 4 نظامی اسرائیلی در غزه  (هدار، ارون، عمر، مگنستو) که از 10 سال پیش در اسارت این گردان‌ها هستند، اشاره کرده و می‌گوید زمان رو به پایان است و دولت نتانیاهو همچنان نسبت به بازگرداندن آن‌ها بی‌توجه است و تلاشی برای آزادی‌شان نکرده و نمی‌کند.

قسام اعلام کرده که ارتباطش با مجاهدانی که از سال 2014 مسئول محافظت از این 4 نظامی بودند، قطع شده است.

متن پیام قسام:

10 سال گذشت
آیا آن‌ها را به یاد می‌آورید؟
هدار ، ارون ، عمر ، مگنستو
دولت نتانیاهو سال 2014 فرزندان شما را به فراموشی سپارد و آن‌ها را بازنگردانده است.
متاسفانه ارتباط با گروه قطع شد
2023/10/07
ارتباط هنوز در دست ما است
چه در گذشته و چه اکنون، نتانیاهو و دولت او بار دیگر نسبت به بازگشت فرزندان و عزیزان شما بی‌اهمیت هستند.
فراموش نکنید زمان در حال گذر و تمام شدن است

#الوقت_ينفذ
הזמן אוזל
Time Is Running Out...

11.jpg

https://farsi.palinfo.com/news/2024/1/13/ام-جد-د-ردان-ها-قسام-در-مورد-اس-ر-اسرائ-ل

  • Like 3
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چرا رژیم صهیونیستی از تصرفاتش در شهر غزه دست کشید و عقب نشینی کرد؟

تحولات جهام اسلام 

 

طی روزهای اخیر در خصوص وضعیت میدانی در شمال نوار غزه، نقشه های ضد و نقیضی منتشر شده است. عده ای بر این باورند که نیروهای صهیونیست به کلی عقب نشینی کرده اند و عده ای دیگر هم عقب نشینی ارتش صهیونیستی  را قبول ندارد و با استناد به نقشه اندیشکده های آمریکایی و یا طرفدار صهیونیستها، بر حضور رژیم صهیونیستی  در شهر غزه تاکید دارند! عده ای حماس را پیروز کامل میدانند و عده ای رژیم صهیونیستی را.

 

در هر صورت تمام این اختلاف نظرها، سلیقه‌ها، مخالفتها، خوشایندها و ژست‌های متعصبانه تاثیری در اصل ماجرا و آنچه که در واقعیت در شمال نوار غزه میگذرد ندارد. مثلا وقتی که ده‌ها فیلم و گزارش از بیت حانون وجود دارد که تایید میکند نیروهای صهیونیستی از بیت حانون خارج شده و در حومه بیرونی شهر موضع گرفته اند، چه فرقی میکند که افرادی [صهیونیستها و طرفداران آنها ]مانند وارمپر یا آن اندیشکده آمریکایی، بیت حانون را به‌طور کلی به رنگ آبی و در کنترل اسرائیل نشان دهند؟!  واقعیت که تغییر نمیکند؛ گذر زمان همه چیز را نشان خواهد داد.

 

برخی سوال میکنند که چرا رژیم صهیونیستی  از تصرفاتش در شهر غزه دست کشید و عقب نشینی کرد؟

 جواب این پرسش این است اگر چه رژیم صهیونیستی  از بسیاری از مناطق در شمال غزه عقب نشینی کرده است، با این حال از شمال غزه دست نکشیده است و حتی برعکس، به برخی از اهداف نیز دست یافته است. هدف اصلی صهیونیستها از حمله به نوار غزه، نابودی حماس عنوان شده بود. اما نابودی و از بین بردن نوار غزه و زیرساختهایش هدف دیگر رژیم و یا به زعم بعضی کارشناسان، هدف اصلی رژیم از حمله به نوار غزه است، زیرا آنها خود خوب میدانند که حماس و مقاومت که در واقع یک تفکر بنیادین است، با عملیات نظامی بدین شکل از بین نخواهد رفت.
بنابراین،
اولا، به دلیل تراکم بسیار زیاد بافت شهری و وجود حجم گسترده ای از تونل‌های کشف نشده، برقراری کنترل پایدار بر شهر و یا به‌عبارت دیگر دست یافتن به کنترل نظامی کامل بر شمال نوار غزه ممکن نیست و نیروهای صهیونیستی هر روز در کمین مبارزان فلسطینی گرفتار شده و تلفات خواهند داد.
ثانیا، هزینه‌های جنگ در غزه سرسام آور است و صهیونیستها ترجیح میدهند در وضعیت اقتصادی فعلی تا جای ممکن از هزینه های جنگ بکاهند.
ثالثا، ارتش رژیم صهیونیستی ترجیح میدهد به‌جای سرگرم کردن نیروها در یک جنگ شهری بی پایان در شهر غزه و شمال نوار غزه، آنها را از این منطقه بیرون بکشد، ریکاوری کند و به دیگر جبهه‌های فعال در وسط و جنوب نوار غزه ارسال کند.
از این رو، با توجه به همه‌ی موارد بالا رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده است که بهترین کار، خروج از مناطق شهری شمال نوار غزه است. این موضوع در مورد وسط نوار غزه و جنوب نوار غزه نیز صدق میکند و صهیونیستها پس از ویرانی‌ها و کشتار نهایتا از آنها نیز عقب نشینی خواهند کرد.

 

حال باید پرسید: آیا رژیم اسرائیل گروه‌های مقاومت فلسطینی را در شهر غزه نابود کرده است و یا در تمام نوار غزه نابود خواهد کرد؟ 

خیر و نمی‌تواند. اما موفق به نابودی حداکثری زیرساخت‌ها و ویرانی کامل نوار غزه شده است. اینکه این واقعیت را پیروزی یا باخت تلقی کنیم به نوع نگاه و طرز تفکر شما بستگی دارد!

 

https://iswnews.com/112475/چرا-رژیم-اسرائیل-از-تصرفاتش-در-شهر-غزه-د/

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 hours قبل , MF44 گفت:

اینکه این واقعیت را پیروزی یا باخت تلقی کنیم به نوع نگاه و طرز تفکر شما بستگی دارد!

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

در مجموع بحث در مورد پیروز یا شکست در جریان یک جنگ و حتی یک مسابقه ورزشی یا رقابت های دیگر قبل از اتمام آن رویداد صحیح نیست . شاید حتی در پایان آن رویداد نیز به دلیل اثرات کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت آن واقعه صحبت قطعی از پیروزی یا شکست نمی توان داشت . به همین دلیل هم هر یک از طرفین با استناد به برخی از نتایج می توانند خود را پیروز معرکه بدانند .

برای نتیجه گیری صحیح اول باید بدانیم از کجا باید شروع کنیم . روز 15 مهر 1402 یا همان 7 اکتبر 2023 و شروع طوفان الاقصی ؟ قبل از آن ؟ بعد از آن ؟ هر یک از این مقاطع پاسخ های متفاوتی را برای ما خواهد داشت .

نکته بعدی شاخص ها و معیارهایی است که برای سنجش پیروزی یا شکست و میزان موفقیت یک حرکت استفاده می شود و اینکه اصولا ما پیروزی یا شکست و موفقیت و ناکامی را در چه چیزهایی می دانیم .

سوم اینکه توجه کنیم طرفین درگیری اهداف خود را از شروع و ادامه درگیری چه بیان کرده اند و با توجه به توان خود به چه مقدار از آن دست یافته اند .

برای تحلیل این واقعه و همه وقایع نیاز به یک نقطه مشترک برای شروع تحلیل داریم که همه آن را قبول داشته باشند و بعد بر پایه آن نظرات و فرضیه ها را مورد بررسی قرار دهیم تا به یک نتیجه واحد و مطلوب برسیم .

  • Like 2
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

رژیم صهیونیستی در صد روز از آغاز عملیات طوفان‌الاقصی چه صدماتی خورد؟

صد روز شکست رژیم صهیونیستی

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی سیدعلی خامنه‌ای

 

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif صد روز پیش، در ساعات اولیه صبح درهای »کمپ تجمیعی غزه« شکسته شد. جوانان غزه، با تسلیحاتی غیرقابل مقایسه با ارتش رژیم صهیونیستی دیوار امنیتی رژیم در اطراف غزه را شکستند و حماسهای رقم زدند که چندین دهه بود حتی تجمیع چند ارتش بزرگ عربی هم از انجام آن ناتوان بود. هفت اکتبر ۲۰۲۳، جوانان مقاومت فلسطینی با یک برنامه اطلاعاتی و عملیاتی بینظیر، برای اولین بار پس از حدود ۶۰ سال وارد خاک اشغالی فلسطین شدند و به رژیم اشغالگر یادآوری کردند که این خانه غصبی است و دیر نیست زمانی که صاحبان اصلی اش آن را بازپس گیرند.
 
از همان ساعات اولیه حمله، اخبار واکنش‌های مسئولین رژیم به این عملیات تعجب زیادی برانگیخت. مسئولین رژیم متعهد به نابودی کامل حماس، کوچ اجباری ساکنین غزه و نابودی مقاومت در آن منطقه شدند. اهداف بلندپروازانه صهیونیست‌ها از همان ابتدا نوید یک نسل کشی بی‌نتیجه و جنایت جنگی بی‌حاصل را داشت. پس از گذشت صد روز اما دیگر بر همگان آشکار شده که این اهداف رژیم تا چه حد غیرواقعی و از سر هیجانات پس از شکست ترمیم ناپذیر ۷ اکتبر بوده است. در ادامه به بررسی بخشی از این شکست ها خواهیم پرداخت.
 
* صدمات استراتژیک و نظامی
اولین شکست استراتژیک، شکسته شدن هر چهار اصل دفاعی بن گوریون شامل بازدارندگی، اصل هشدار یا اشراف اطلاعاتی، اصل انتقال منطقه نبرد به قلمرو دشمن و اصل دفاع از شهرک نشینان در برابر حملات دشمن بود.

نفس انجام شدن عملیاتی در این وسعت نشان از شکست اصل اشراف اطلاعاتی رژیم، اصل بازدارندگی و انتقال منطقه نبرد به قلمرو دشمن است و ورود نیروهای رزمنده حماس به شهرها و شهرک‌های اطراف غزه و شلیک چند هزار موشک در لحظات اولیه نبرد، نشان از ناتوانی رژیم در دفاع از شهرک نشینان است.

دیگر شکست، شکست فاحش اطلاعاتی بود. نیروهای اطلاعاتی رژیم با وجود تجهیزات پیشرفته جاسوسی و نظارت، ناتوان از اشراف بر راه‌های ارتباطی اصلی بین رزمندگان فلسطینی بودند. همچنین اعتماد بیش از اندازه به تجهیزات پیشرفته برای نظارت و دفاع از نوار مرزی غزه باعث شد تا با نابودی آنها در لحظات اولیه عملیات، رزمندگان فلسطینی امکان تصرف چند پایگاه نظامی و کشته یا به اسارت گرفتن سربازان داخل آن را داشته باشند. فرماندهی خط دفاعی مرز غزه، در یک پایگاه متمرکز بود و نابودی آن سبب شد هشداری از این پایگاه به خطوط عقب‌تر مخابره نشود. همچنین طی ماه‌های منتهی به طوفان الاقصی، دستگاه اطلاعاتی رژیم با خوش خیالی امکان هرگونه عملیات مسلحانه از داخل غزه را منتفی میدانست و به دامی افتاد که سران مقاومت در تماس‌های تحت شنودشان، برای رژیم پهن کرده بودند.(۱) دیگر شکست امنیتی، شکست در رصد عملیات طوفان الاقصی با وجود همکاری‌های گسترده با سازمان‌های امنیتی امریکا بود.(۲)

از ابتدای عملیات رژیم صهیونیستی در غزه و حملات حزب الله لبنان در مرزهای شمالی، مقامات رژیم صهیونیستی تلاش زیادی برای پایین نشان دادن آمار تلفات خود داشته‌اند.(۳) بررسی شواهد میدانی و سابقه رژیم صهیونیستی نشان میدهد رسانه‌های این رژیم منبع موثقی برای آمارهای این چنینی نیستند.(۴)
 
رژیم صهیونیستی در این صد روز متحمل ضربات سنگینی از سوی جبهه مقاومت شده است. در حمله ۷ اکتبر، بیش از ۳۰۰ نظامی صهیونیست به هلاکت رسیدند. تا ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳ و حدودا دو ماه پس از ورود زمینی به غزه، بیش از ۷۵۰ خودرو زرهی شامل تانک و نفربر و تجهیزات مهندسی آسیب جزئی یا جدی دیده‌اند.(۵) بیش از ۵۰۰۰ سرباز ارتش رژیم مورد هدف قرار گرفته‌اند که از این تعداد، حدود ۱۶۰۰ نفر کشته شده‌اند و بقیه با جراحات جدی از میدان نبرد خارج شدند.(۶) در جبهه شمال نیز صهیونیست‌ها روزهای خوبی را پشت سر نمیگذارند. بیش از ۲۰۰۰ سرباز از ۸ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۵ ژانویه ۲۰۲۴ کشته یا زخمی شده‌اند. بیش از ۴۰ خودرو زرهی شامل حداقل ۲۰ تانک مرکاوا منهدم شده‌اند و بیش از ۱۸۰ موقعیت نظامی صهیونیستی در آن منطقه هدف قرار گرفته شده است.(۷)

از دیگر نمودهای شکست صهیونیست‌ها، پذیرش شرایط حماس و مقاومت در روند تبادل اسرای شهرک نشین و گروگان‌های فلسطینی بود.(۸) مقاومت در جریان این تبادل با تحویل اسرا در مناطق مرکزی غزه که رژیم ادعای کنترل آن را داشت، شکستی دیگر بر رژیم صهیونیستی تحمیل کرد.(۹) رژیم صهیونیستی همچنین در چندین مرحله عملیات برای آزادسازی اسرا ناکام ماند و با تلفات جدی در نیروهای ویژه‌اش عقب نشینی کرد.(۱۰) کار تا جایی پیش رفت که در اوایل ژانویه، رزمندگان حماس موفق شدند چندنظامی صهونیست دیگر را نیز در غزه به اسارت بگیرند.(۱۱)

همه این شکست‌ها در غزه نمایانگر آن بود که رژِیم صهیونیستی کاملا ناتوان از عمل به وعده نابودی حماس است که مسئولین آن در روزهای اول از آن سخن میگفتند.(۱۲)
 
* صدمات در جنگ شناختی-رسانه‌ای
شرکت‌های بزرگ رسانه‌ای با سیاست‌های تبعیض‌آمیز(۱۳) در تلاش برای کم‌رنگ جلوه دادن سال‌ها خشونت و توسعه اشغالگری صهیونیستها، پوشش نابرابر و یک‌طرفه جنگ غزه بودند. هدف از این شکل از بازنمایی تصویرسازی و روایت واقعیت براساس منافع استکباری و دخالت در فرایند ادارک افکار عمومی و اثرگذاری هدفمند برروی مخاطبان است. با این حال، استفاده از تکنیک‌های رسانه‌ای و عملیات روانی از سوی رسانه‌های غربی در مسئله غزه، موفق از آب درنیامد و مخاطبان رسانه‌ها در دو حوزه ادراک مسئله و واکنش نسبت به آن برخلاف اهداف دستگاه‌های تبلیغاتی عمل کردند.

در روزهای ابتدایی جنگ، روایت صهیونیستی مبنی بر تروریستی و وحشیانه بودن طوفان الاقصی درحال فراگرفتن اینترنت بود(۱۴) اما با گذشت زمان اندکی، فعالان در فضای مجازی به تبیین رفتارهای رژیم صهیونیستی پرداخته(۱۵) و روایت صهیونیستها را ناکام گذاشتند.(۱۶) در عرض چند هفته، این روایت یکطرفه شروع به تغییر کرد. با شکست روایت سربریدن کودکان(۱۷) و رفتار بد حماس با اسرای شهرک نشین(۱۸) و موارد مشابه، بی‌اعتمادی گسترده‌ای نسبت به سیستم تبلیغاتی رژیم رخ داد. رژیم صهیونیستی تلاش کرد تا جریان‌های حمایت از فلسطین را در دنیا ساکت و محدود نگه دارد اما حضور مردم پایتخت‌های کشورهای غربی همچون لندن، پاریس، استکهلم، واشنگتن و... در تظاهرات حمایت از فلسطین(۱۹) و حمایت دانشجویان دانشگاه‌های مطرح امریکایی از آرمان فلسطین(۲۰) این تلاش‌ها را با شکست روبرو کرد. همچنین عده زیادی از اهالی رسانه با بررسی تاریخ هفتاد و چندساله اشغالگری و اثبات متجاوز بودن و غاصب بودن رژیم صهیونیستی(۲۱) و افشای روایت استعماری(۲۲) و ذات استعماری رژیم صهیونیستی امکان طرح روایت قربانی از سوی رژیم صهیونیستی را محدود کردند.
 
* شکست در عرصه بین‌الملل:
* شکست در عرصه سیاسی بین‌الملل
طوفان الاقصی برنامه‌های سیاست بین‌الملل رژیم صهیونیستی را نیز با شکست همراه کرد. پیمان ابراهیمی یکی از مهم ترین برنامه‌های رژیم صهیونیستی برای ادغام در منطقه و سلطه بر آن بود. طوفان الاقصی با موفقیت، جریان عادی‌سازی و ادغام اسرائیل در منطقه(۲۳) را متوقف کرد.

اسرائیل حتی حمایت بین‌المللی سابق را نیز ندارد و با کاهش شدید مقبولیت در بین سران قاطبه کشورهای دنیا(۲۴) روبروست. یکی از نشانه‌های این کاهش مقبولیت، مخالفت بیش از دو سوم کشورهای جهان با رژیم و آمریکا در رای گیری های سازمان ملل(۲۵) است.

* شکست در افکار عمومی بین‌الملل
در نتیجه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، موج محکومیت گسترده در بین افکار عمومی شکل گرفت و باعث چرخش معنادار(۲۶) آمارهای حمایت از فلسطین(۲۷) و محکومیت رژیم(۲۸) شد. حدود ۷۰ درصد مردم در بریتانیا و حدود ۶۰ درصد مردم ایالات متحده مخالف سیاست های جنگ افروزانه رژیم صهیونیستی شدند. این دو کشور جزو حامیان اصلی رژیم صهیونیستی‌اند.

* شکست در عرصه سیاست داخلی
شکاف سیاسی درون رژیم پیش از جنگ نیز آشکار بود و پیش‌بینی‌ها برای از بین رفتن این شکاف با وقوع یک جنگ به واقعیت نپیوست.(۲۹) رژِیم صهیونیستی همچنین در راهبر از بین بردن آرمان مقاومت مسلحانه فلسطینیان در سرزمین‌های اشغالی ناکام ماند.(۳۰) نظرسنجی‌ها نشان میدهد بیش از ۷۰ درصد مردم فلسطین در غزه و کرانه باختری پس از ۷ اکتبر به مقاومت مسلحانه متمایل‌اند. راه حل دو دولتی نیز دیگر آنچنان خریداری بین مردم فلسطین ندارد.(۳۱) 

شهرک نشینانی که ریشه در این خاک ندارند با شروع درگیری‌ها در غزه و مرزهای شمالی، شروع به مهاجرت معکوس کرده و به دیگر نقاط دنیا فرار کردند. سیاست افزایش جمعیت شهرک نشینان با فرار بیش از ۲۳۰۰۰۰ شهرک نشین از مناطق نزدیک به مرزهای شمالی پس از حملات حزب الله لبنان(۳۲) و فرار بیش از ۱۲۰۰۰۰ شهرک نشین(۳۳) از اطراف غزه به خارج سرزمین های اشغالی شکست خورد.
 
* شکست اقتصادی
جنگ غزه و تبعات آن فشار سنگینی روی اقتصاد واردات محور و همچنین کشاورزی رژیم صهیونیستی داشت. با فراخوان حدود ۲۲۰۰۰۰ نیروی ذخیره(۳۴) ضربه جدی به منابع نیروی انسانی اقتصاد رژیم وارد شد.  برخی تحلیلگران معتقدند این جنگ در طولانی مدت، ضربه‌ای چهار صد میلیارد دلاری به اقتصاد اسرائیل خواهد زد.(۳۵) این جنگ که تاکنون، روزانه حدود ۲۶۰ میلیون دلار برای اسرائیل هزینه به همراه داشته(۳۶)  در آینده نیز مشکلات اقتصادی عدیده‌ای برای رژیم صهیونیستی به همراه خواهد داشت. بخش کشاورزی در زمین‌های نزدیک مناطق عملیاتی (در مرز با لبنان و غزه)، بخاطر نبود کارگر(۳۷) با افت شدید همراه بوده است.

اقتصاد اسرائیل وابستگی شدیدی به واردات از راه دریا دارد. آسیب(۳۸) به تجارت دریایی(۳۹) پس از کنترل باب المندب به دست یمن(۴۰) باعث شد تا اسرائیل دست به دامان ایالات متحده و دیگر متحدان غربی‌اش برای برقراری امنیت تجارت دریایی‌اش شود. برخی از شرکت‌های بزرگ کشتیرانی دنیا همکاری خود با بنادر اسرائیلی را متوقف کرده‌اند. بنادر تجاری در حملات یمن به ایلات(۴۱) و مقاومت عراق به حیفا(۴۲) نیز آسیب دیده‌اند. همه اینها موجب رکود اقتصادی و بالا رفتن هزینه‌های واردات و سرمایه گذاری(۴۳) در رژیم صهیونیستی(۴۴) شده است.
 
* صبر صدروزه، عامل شکست صدروزه
رهبر انقلاب در دیدار با مردم قم در ۹ ژانویه ۲۰۲۴، از آشکار شدن نشانه‌های شکست رژیم برای همگان گفتند: «رژیم صهیونیستی بعد از این قریب صد روز جنایتی که دارد انجام میدهد، به هیچکدام از هدفهایش نرسیده. شکست یعنی چه؟ شکست یعنی همین. گفت حماس را از بین میبریم، نتوانستند. گفت مردم غزه را منتقل میکنیم، نتوانست. گفت جلو اقدامات مقاومت را میگیریم، نتوانستند. مقاومت زنده، سرحال، آماده، آن رژیم، خسته، سرافکنده، پشیمان و داغ باطله‌ی جنایتکار به پیشانی‌اش خورده. این وضعی است که امروز وجود دارد.» رهبر انقلاب در روزهای ابتدایی جنگ در ۲۵ اکتبر نیز نوید پیروزی را به مردم غزه بخاطر صبر و توکل مثال زدنی‌شان در مقابل جنایت‌های رژیم صهیونیستی داده بود و اکنون پس از صدروز، این پیش‌بینی درحال نزدیک شدن به وقوع است.
https://farsi.khamenei.ir/others-report?id=54932

  • Like 3
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.