mm1368

هيتلر در حسرت بمب اتمى

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

روشنگرى هاى تازه در مورد بمب اتمى نازى ● نويسنده: راينر - كارلس / مارك - واكر ● مترجم: رضا - رشيدى ● منبع: سایت - باشگاه اندیشه شواهد جديد و بحث برانگيز تاريخى نشان مى دهد كه احتمالاً فيزيكدانان آلمانى در طول جنگ جهانى دوم به بمب هسته اى دست يافته و آن را آزمايش كرده بودند. راينر كارلس و مارك واكر يافته هاى جديدى را مطرح كرده و طرح هاى منتشر نشده اى از سلاح هسته اى آلمان ها را به نمايش درآورنده اند. امسال شصتمين سالگرد حمله هسته اى آمريكا به دو شهر هيروشيما و ناكازاكى در ژاپن است. بمب هايى كه در آگوست ۱۹۴۵ بر روى ژاپن فرو افتادند محصول تلاش هاى زياد آ مريكا، انگلستان و گروه دانشمندان شركت كننده در پروژه منهتن بودند. آنها بايد بر مشكلات زيادى غلبه مى كردند و تنها زمانى توانستند اولين بمب را آزمايش كنند كه آلمان در ماه مه همان سال تسليم شده بود. مهم ترين انگيزه آن دانشمندان هنگامى كه پروژه را در سال ۱۹۴۱ آغاز كردند، احتمال درگير شدن در يك مسابقه تسليحاتى با همتايان آلمانى خود بود كه قصد استفاده از نيروى عظيم شكافت هسته اى در جنگ را داشتند. در آن زمان حتى آلبرت اينشتين نيز نامه اى را براى رئيس جمهور روزولت امضا كرد كه در آن بر لزوم جدى گرفتن موضوع تسليحات هسته اى از سوى ايالات متحده تاكيد شده بود (۱۹۳۹). نيلز بوهر فيزيكدان دانماركى هم در دسامبر ۱۹۴۳ از لس آلاموس -محل انجام پروژه منهتن- ديدار كرد تا از نظر علمى به آنها كمك كرده و به آنها روحيه دهد. اما هنگامى كه جنگ پايان يافت آشكار شد كه آلمان ها هيچ بمبى از آن گونه كه در ژاپن به كار گرفته شد در اختيار ندارند. در«پروژه اورانيوم» آلمان ها- كه در سال ۱۹۳۹ براى ساخت راكتور هاى هسته اى، جداسازى ايزوتوپ ها و كار بر روى انفجار هاى هسته اى برپا شده بود- تنها تعداد كم، ناكافى و پراكنده اى از دانشمندان مشاركت داشتند. بسيارى از آنها نيز همه وقت خود را صرف اين پروژه نمى كردند. در حالى كه در نقطه مقابل، پروژه منهتن هزاران دانشمند، مهندس و تكنسين را در استخدام داشته و ميليارد ها دلار هزينه را صرف مى كرد. بنابراين تعجب برانگيز نيست كه تاريخدانان نتيجه گرفتند كه آلمان ها حتى به ساخت يك دستگاه كار هسته اى نيز نزديك نشده بودند. با اين حال يافته هاى جديد تاريخى نشان مى دهد كه اين داستان پيچيده تر و جذاب تر از آن نگرش قديمى است. • آلمان و بمب: يك حكايت آشفته دانش ما نسبت به پروژه تسليحات هسته اى آلمان ها در طول زمان به خاطر انتشار منابع جديد و مهم اطلاعاتى تغيير كرده است. به عنوان مثال در ۱۹۹۲ دولت بريتانيا رونوشتى از مكالمات ضبط شده ميان ۱۰ دانشمند آلمانى را كه در ۱۹۴۵ در فارم هال نزديك كمبريج در بازداشت به سر مى بردند، منتشر ساخت. به جز ماكس وان لائو همه دانشمندان - اريك باگ، كورت دايبنر، والتر گرلاخ، اوتو هان، پاول هارتك، ورنر هايزنبرگ، هورست كورسينگ، كارل فردريش وان ويساكر وكارل ويتز- در پروژه اورانيوم كار مى كردند. جالب ترين مورد در اين باره شگفت زدگى اين دانشمندان از انفجار بمب هسته اى در هيروشيما است. دانشمندان آلمانى در پايان جنگ به طور مضحكى متقاعد شده بودند كه برنامه هاى آنها در مسابقه براى دستيابى به انرژى هسته اى و تسليحات اتمى از برنامه هاى متفقين جلوتر بوده است. موارد بيشتر هنگامى آشكار شد كه در سال ۲۰۰۲ آرشيو نيلز بوهر پيش نويس نامه هايى را كه بوهر در اواخر دهه پنجاه نوشته بود منتشر كرد. متن اين نامه ها درباره ملاقات او با هايزنبرگ و وان ويساكر در دسامبر ۱۹۴۱ است. بعد از جنگ اين دو دانشمند آلمانى مدعى شدند كه اين ديدار تنها براى جلب حمايت و كمك هاى نيلز بوهر در ارتباط با تحريم و كنترل تسليحات اتمى بوده است. اما بوهر در آن نامه ها انگيزه شرافتمندانه آن دو را رد مى كند. نكات پنهان و مبهم پيرامون اين ديدار به خوبى در نمايشنامه «كپنهاگ» توسط ميخائيل فراينز به تصوير كشيده شده است. كشف اسناد جديد از بايگانى هاى روس ها شامل مقالات انستيتو فيزيك قيصر ويلهم واقع در برلين پيچيدگى هاى زيادى در اين داستان به وجود آورده است. چهار مورد قابل توجه از اين موارد به شرح زير است: يك گزارش ادارى از وان ويساكر بعد از ديدار از كپنهاگ در مارس ،۱۹۴۱ پيش نويس يك درخواست ثبت اختراع از وان ويساكر در ،۱۹۴۱ يك درخواست اصلاح شده براى ثبت اختراع در نوامبر همان سال و دست نوشته هاى يك سخنرانى عمومى از ورنر هايزنبرگ در ژوئن ۱۹۴۲. يكى از نويسندگان اين مقاله (راينر كارلس) اين مدارك و همچنين بسيارى منابع ديگر را مبناى كتاب جديدى تحت عنوان «بمب هيتلر» قرار داده است. اين كتاب كه در ماه مارس منتشر شد مباحثات داغى را پيرامون ميزان پيشرفت آلمان در دستيابى به تسليحات اتمى و اهميت اين تسليحات به راه انداخت. («physics world» آوريل ۲۰۰۵ صفحه ۷) راينر كارلس با همكارى هيكو پترمن روزنامه نگار دريافت كه تعدادى از دانشمندان آلمانى در مارس ۱۹۴۵ يك آزمايش هسته اى انجام داده و انواعى از يك وسيله هسته اى را تست كرده اند كه تاكنون پوشيده مانده است. اين آزمايش در شرق آلمان در تورينگيا صورت گرفته بود. مطابق گزارش هاى غيرقابل انكار در پايان آن ماه و تا دو دهه بعد از آن اين آزمايش صدها اسير جنگى و افراد مقيم در اردوگاه را از پا درآورد. اگرچه آشكار نيست كه آيا اين دستگاه آن گونه كه مى خواستند كار مى كرد يا نه، با اين حال طورى طراحى شده بود كه از واكنش هاى شكافت و همجوشى هسته اى استفاده مى كرده و بنابراين يك سلاح هسته اى محسوب مى شد (شكل۱). در پى انتشار «بمب هيتلر» سند ديگرى در يك بايگانى خصوصى پيدا شد كه بلافاصله پس از پايان جنگ تهيه شده بود و شامل شكلى از تنها سلاح هسته اى شناخته شده آلمان ها بود (شكل ۲). • دانشمندان آلمانى چه چيزهايى مى دانستند طى ساليان دراز بسيارى از نويسندگان به اين نتيجه رسيده بودند كه هايزنبرگ و همراهانش نمى دانستند كه بمب اتمى چگونه مى تواند كار كند. يكى از اين نويسندگان ساموئل گوداسميت فيزيكدان است كه نتايج پژوهش هاى ارتش آمريكا درباره تلاش هاى آلمان براى ساخت بمب اتم را منتشر كرد (۱۹۴۷). پائول لورنس رز تاريخدان نيز در كتاب «هايزنبرگ و بمب اتمى نازى ها ۱۹۴۵- ۱۹۳۹» به چنين نتيجه اى رسيده بود (۱۹۹۸). استدلال اين منتقدان بر اين مبنا قرار داشت كه دانشمندان آلمانى درك درستى از مكانيسم واكنش زنجيره اى شكافت هسته اى كه در آن نوترون هاى پرسرعت آزاد شده از هسته اورانيوم ۲۳۵ يا پلوتونيوم خود باعث شكافت هسته هاى ديگر مى شوند، نداشتند. همچنين آن دو مى گويند آلمان ها نتوانستند دريابند كه پلوتونيوم هم مى تواند يك ماده منفجره هسته اى باشد. مكالمات ضبط شده از دانشمندان آلمانى در فارم هال نيز ظاهراً اين نارسايى هاى علمى آنها را تاييد مى كند. اين مدارك نشان مى دهند كه هايزنبرگ پس از شنيدن اخبار هيروشيما براى به دست آوردن جرم بحرانى ماده منفجره هسته اى يك رشته محاسبه انجام مى دهد كه كاملاً اشتباه بودند، هر چند كه طى روزهاى بعد آنها را تصحيح كرده و به تخمين خوبى از ميزان جرم بحرانى دست مى يابد. هرچند كه محاسبات اوليه آنها اشتباه بوده است اما اين خود مدرك مهمى است كه نشان مى دهد هايزنبرگ و همكاران او به كاركرد بمب براساس نقش نوترون هاى سريع در واكنش هاى زنجيره اى از قبل پى برده و مى دانستند كه علاوه بر اورانيوم ۲۳۵ پلوتونيوم هم مى تواند به عنوان ماده منفجره هسته اى به كار رود. براى نمونه كارمندان ارتش آلمان كه پيگير مسئله تسليحات هسته اى بودند در فوريه ۱۹۴۲ عنوان يكى از گزارش هاى خود را به صورت زير انتخاب كردند «توليد انرژى از اورانيوم». اين گزارش كه در دهه ۸۰ ميلادى كشف شد بر مبناى كارهاى هان، هارتك، هايزنبرگ و ديگران كه در پروژه اورانيوم كار مى كردند تنظيم شده بود. در گزارش آمده است اورانيوم ۲۳۵ خالص كه تنها ۷/۰ درصد از اورانيوم طبيعى را تشكيل مى دهد (بقيه اورانيوم ۲۳۸ غيرقابل شكافت است.) مى تواند باعث انفجارى ميليون ها برابر قوى تر از تمام مواد منفجره شناخته شده شود. علاوه بر اين در آنجا به خاصيت انفجارى پلوتونيوم كه در رآكتورهاى هسته اى توليد مى شود نيز اشاره شده بود. جرم بحرانى لازم را براى چنين سلاحى بين ۱۰ تا ۱۰۰ كيلوگرم تخمين زدند. اين موضوع با گزارش هاى متفقين كه در نوامبر ۱۹۴۱ اين جرم را بين ۲ تا ۱۰ كيلوگرم تخمين زده بودند قابل قياس است. اين گزارش در مركز اسناد تاريخى پروژه منهتن با عنوان «اسمايز» ضبط شده است. پيش نويس درخواست ثبت اختراع وان ويساكر در سال ۱۹۴۱ به خوبى آشكار مى كند كه او به خصوصيات و همچنين كاربردهاى نظامى پلوتونيوم پى برده بود. او نوشته بود: «توليد عنصر ۹۴ [يعنى پلوتونيوم] در مقياس قابل استفاده به كمك ماشين اورانيوم [رآكتور هسته اى] به خوبى صورت مى گيرد اين طرح يك مزيت ويژه دارد كه در واقع نكته مهم اين كشف نيز هست و آن اينكه عنصر ۹۴ را مى توان به كمك روش هاى شيميايى از اورانيوم جدا كرد.» وان ويساكر همچنين كاملاً روشن ساخته بود كه از پلوتونيوم مى توان در ساخت يك بمب بسيار قوى استفاده كرد: «با توجه به انرژى در واحد جرم، اين ماده منفجره حدود ۱۰ ميليون بار قوى تر از تمام مواد منفجره شناخته شده است و تنها آن را مى توان با اورانيوم ۲۳۵ خالص مقايسه كرد.» او همچنين توضيح مى دهد كه: «انفجار ناشى از شكافت عنصر ۹۴ هنگامى رخ مى دهد كه مقدار كافى از اين عنصر در يك مكان مثلاً در يك بمب گرد آورده شود به طورى كه اكثر نوترون هاى توليد شده توسط شكافت خود باعث ايجاد شكافت هاى جديد شوند و ماده موجود را ترك نكنند.» اين چيزى نيست جز ادعاى اختراع يك بمب پلوتونيوم. در سوم نوامبر ۱۹۴۱ عنوان اين درخواست به صورت زير ثبت شد: «استخراج انرژى، توليد نوترون و ساخت عنصرهاى جديد به كمك شكافت اورانيوم يا عناصر سنگين تر.» اين درخواست ثبت شده در دو چيز مهم با آن دست نوشته ها تفاوت داشت. اول آنكه به جاى وان ويساكر از طرف انستيتو قيصر ويلهم ارسال شده بود و دوم آنكه همه ملاحظات درباره انفجار هسته اى و بمب حذف شده بود. حذف كاربردهاى تسليحاتى انرژى هسته اى در اين گزارش مى توانست ناشى از تغيير وقايع در جنگ دوم جهانى باشد: در نوامبر ۱۹۴۱ ديگر پيروزى حتمى آلمان در جنگ آن گونه كه در اوايل سال به نظر مى رسيد حتمى نبود. توضيح ممكن ديگر اين است كه وان ويساكر و همكارانش عقايد خود را تغيير داده و شايد آن اشتياق اوليه نسبت به كاربردهاى نظامى انرژى هسته اى در آنها فروكش كرده بود. اين موضوع مى تواند ادعاى هايزنبرگ و وان ويساكر را درباره اينكه آنان به علت دودلى در مورد كار بر روى سلاح هسته اى در سپتامبر ۱۹۴۱ با بوهر ديدار كردند تائيد كند. شايد بيشترين توضيحات درباره اين ايده در كتاب «جنگ هايزنبرگ» اثر توماس پاور (منتشر شده در سال ۱۹۹۳) آمده باشد. اما سند ديگرى از مدارك روس ها _ گزارش وان ويساكر درباره ديدارش از كپنهاگ در بهار ۱۹۴۱- بيانگر آن است كه حداقل در آن زمان او به كار درباره اورانيوم علاقه مند بوده است. به علاوه مى دانيم كه پس از جنگ دانشمندان انستيتوى بوهر، هايزنبرگ و وان ويساكر را به جاسوسى در هنگام ديدارشان از كپنهاگ متهم كردند. اين اتهام تا حدى مى تواند درست باشد زيرا در مارس ۱۹۴۱ كه آلمان هنوز به اتحاد جماهير شوروى حمله نكرده بود و پيروزى نزديك به نظر مى رسيد وان ويساكر گزارش زير را براى ارتش تهيه كرده بود: «در كپنهاگ كسى بر روى تكنيك استخراج انرژى از شكافت اورانيوم كار نمى كند. آنها مى دانند كه در آمريكا انريكو فرمى تحقيق روى اين موضوع را آغاز كرده است با اين حال به خاطر آغاز جنگ اخبار جديدترى در دست نيست. پروفسور بوهر چندان از اين موضوع اطلاع ندارد كه ما نيز بر روى اين مسائل كار مى كنيم و البته من هم اين عقيده را در او تقويت كردم... تمام شماره هاى نشريه آمريكايى «فيزيكال ريويو» تا ژانويه ۱۹۴۱ در كپنهاگ موجود است. من فتوكپى از مهم ترين مقالات آنها را با خود آورده ام. ما ترتيبى داديم كه سفارت آلمان در آينده هم بتواند فتوكپى هاى لازم را براى ما تهيه نمايد.» • توجه به سمت دايبنر جلب مى شود كتاب «بمب هيتلر» دانسته هاى ما را درباره كار هاى آلمان ها در طول جنگ بر روى رآكتور هاى هسته اى و جداسازى ايزوتوپ ها به تصوير مى كشد. استفاده از مدارك بايگانى هاى روس ها و داستان هاى شفاهى فصل جديدى را در تاريخ تسليحات اتمى آلمان ها مى گشايد. در تمام مدت جنگ دو گروه رقيب در آلمان بر روى رآكتور هاى هسته اى كار مى كردند: يك گروه زير نظر فيزيكدان ارتشى «كورت دايبنر» در «گوتو» نزديك برلين و دانشمندانى كه ورنر هايزنبرگ درلاپيزيگ و برلين سرپرستشان بود. در آزمايش هاى گروه هايزنبرگ، متناوباً از لايه هاى اورانيوم و مهاركننده هاى هسته اى استفاده مى شد. اما گروه دايبنر روش بهترى را با استفاده از يك شبكه سه بعدى مكعب هاى اورانيوم كه توسط مهاركننده هاى هسته اى پوشيده شده بودند گسترش مى دادند. هايزنبرگ هيچگاه براى دايبنر و گروه دانشمندانش ارزش لازم را قائل نبود. راينر كارلس آشكار ساخت كه دايبنر توانسته بود آخرين رشته از آزمايش هايش را در ماه هاى آخر جنگ انجام دهد. دايبنر پس از مجموعه اى از اندازه گيرى ها نامه كوتاهى در ۱۰ نوامبر ۱۹۴۴ براى هايزنبرگ نوشت كه شامل اطلاعاتى از آزمايش انجام شده و مشكلات موجود براى كار با رآكتور بود. متاسفانه هيچ منبع ديگرى درباره اين آزمايش كه در گوتو انجام شد، يافت نشده است. آزمايش هاى باستان شناسى صنعتى كه در سال هاى ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ در اين مكان صورت گرفته نشان مى دهند كه واكنش زنجيره اى هسته اى حتى براى مدت كوتاهى اتفاق افتاده ولى احتمالاً بر اثر حادثه اى ناگهان متوقف شده است. در ۱۹۵۵ دايبنر درخواستى براى ثبت اختراع نوع جديدى از رآكتور «دو مرحله اى» ارائه كرد كه مى توانست پلوتونيوم توليد كند. اين رآكتور دقيقاً براساس آخرين آزمايش او در آخر جنگ عمل مى كرد. مسئله جالب تر ديگر از افشاگرى هاى كتاب راينر كارلس اين است كه يك گروه از دانشمندان زيرنظر دايبنر يك سلاح هسته اى را ساخته و آزمايش كردند. اين سلاح از شكافت هسته اى استفاده مى كرد ولى شبيه بمب هاى اتمى كه در هيروشيما و ناكازاكى استفاده شدند، نبود (شكل ۱a و ۱icon_frown. هر چند اين بمب طورى طراحى شده بود كه از همجوشى هسته اى نيز استفاده مى كرد، ولى شبيه بمب هيدروژنى كه آمريكا و اتحاد جماهير شوروى آن را در دهه ۵۰ آزمايش كردند، نبود. اين سلاح شامل يك ماده منفجره قوى به شكل يك كره توخالى براى متمركز كردن انرژى و گرماى ناشى از انفجار در يك نقطه درون اين كره بود (شكل ۱C) .مقدار كمى از اورانيوم غنى شده به عنوان منبع نوترون با مخلوطى از دوتريوم و ليتيوم در درون اين كره قرار داشت. اين سلاح بيشتر يك سلاح تاكتيكى بوده تا استراتژيك و به هيچ عنوان باعث پيروزى هيتلر در جنگ نمى شد. اين موضوع چندان آشكار نيست كه اين طرح تا چه حد موفقيت آميز بوده است. اما آن چيزى كه آشكار شده اين است كه گروهى از دانشمندان در ماه هاى آخر جنگ نااميدانه بر روى ساخت اين سلاح كار مى كردند. • نقشه طراحى براى يك بمب كمى پس از پايان جنگ يك دانشمند ناشناس اتريشى يا آلمانى گزارشى از كار براى ساخت سلاح هسته اى در مدت جنگ تهيه مى كند. اين گزارش كه پس از انتشار كتاب «بمب هيتلر» كشف شد حاوى اطلاعات نسبتاً دقيقى از سلاح هاى هسته اى است كه به خاطر به كار بردن اصطلاح «پلوتونيوم» به نظر مى رسد نويسنده از پروژه منهتن تا حدودى آگاه بوده است. متاسفانه گزارش شامل صفحه عنوان نيست و معلوم نيست كه چه كسى آن را تهيه نموده است. بنابراين چندان آشكار نيست كه اين شخص عضو گروه اصلى پروژه اورانيوم بوده يا تحت نظر دايبنر كار مى كرد. چيزى كه اين گزارش آشكار مى كند اين است كه موضوع توانايى ساخت يك سلاح قوى از اورانيوم موضوع شناخته شده و رايجى در مجامع علمى آلمان بوده است. همچنين اين گزارش حاوى طرحى از يك سلاح هسته اى آلمان ها است. (شكل ۲) اين دياگرام بيشتر حالت شماتيك دارد تا طرحى دقيق و مهندسى براى ساخت سلاح. اين نويسنده ناشناس همچنين ميزان جرم بحرانى براى پلوتونيوم را كمى بيش از پنج كيلوگرم ذكر مى كند كه تقريب بسيار خوبى است. اهميت اين موضوع در اين است كه چنين اطلاعات دقيقى در گزارش اسمايز در منهتن وجود ندارد. همچنين اين گزارش به اين دليل جذاب است كه آشكار مى كند دانشمندان آلمانى مشتاقانه بر روى مسائل تئورى در رابطه با ساخت بمب هيدروژنى كار مى كردند. اين موضوع را دو منبع ديگر نيز تاييد مى كنند. مقالات «اريك راسچومان» مدير گروه تحقيقات اسلحه كه شامل بسيارى از مدارك و محاسبات تئورى بر روى همجوشى هسته اى هستند. «رايز نبرگ» فيزيكدان وينى نيز اين موضوع را در كتاب «تاريخ بمب اتمى» كه در سال ۱۹۴۶ منتشر كرده است، بيان مى كند. • نه به عنوان آخرين كلام تاريخدانان و دانشمندان دهه ها به بحث درباره اينكه آيا هايزنبرگ و ون ويساكر به دنبال ساخت بمب اتمى بوده اند، پرداختند. با افشاگرى هاى جديد تصوير ما از سلاح اتمى آلمانى ها به كلى تغيير كرده است، هيچ كدام از اين اطلاعات روشن نمى كند كه آيا اعمال هايزنبرگ و همكارانش يك عدم همكارى خودخواسته بوده يا اينكه در همكارى و كمك به نازى ها شكست خورده و موفق نشدند. با اين حال مدارك جديد و افشاگرى هاى راينر كارلس، با نشان دادن دودلى هايزنبرگ و ون ويساكر درباره تسليحات هسته اى جايگاه آنان را در اين زمينه تغيير مى دهد، با اينكه آنها كار بر روى رآكتورهاى هسته اى و جداسازى ايزوتوپ ها را ادامه داده و چشم انداز سلاح هاى هسته اى را براى مردان قدرتمند در حكومت نازى ها روشن ساختند اما آنگونه كه مى توانستند در راه ساخت سلاح هسته اى براى رژيم هيتلر تلاش نكرده اند. اين بى احتياطى است اگر فكر كنيم كه اين آخرين كلام است. داستان بمب اتمى آلمانى ها مانند مرده متحرك (زامبى) است: هرگاه درباره چرايى و چگونگى اطلاعاتى كه داريم مى انديشيم اين ماجرا دوباره زنده مى شود. • درباره نويسندگان راينر كارلس تاريخدان و محقق مستقل در برلين و نويسنده كتاب «بمب هيتلر»، مارك واكر عضو گروه تاريخ اونيون كالج، نيويورك، آمريكا. منبع:http://www.bashgah.net[hr]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فکر نمیکنم حتی با دستیابی به بمب اتمی آلمان نازی پیروز جنگ میشد! با ساخت چند بمب و کشتن چند صد هزار نفر هیچ تغییری در موازنه قوای اروپا ایجاد نمیشد. روسها بیش از 20 میلیون کشته داده بودند و چند بمب اتمی قادر به متوقف ساختن ماشین جنگی شوروی نبود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا سعید شما کاملا درست میفرمایید دلیل اصلی شکست هیتلر در جنگ نداشتن بینش و تاکتیک صحیح جنگی و از آن مهمتر غرور فوق العاده هیتلر که جهان را تسخیر شده خود میدانست میباشد. در زمان جنگ ارتش آلمان نازی تجهیزاتی داشت که متفقین حتی مشابه آنرا هم نداشتند. حالا اگر هیتلر بمب اتم هم میداشت با این غرور و نداشتن تاکتیک جنگی میخواست چکار کند؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظر من میشد. اگه علیه انگلیس و غرب به کار می برد. و اونا رو تسلیم می کرد. همه ی نیروهاش رو به جبهه شرق منتقل می کرد. اگرم علیه شوروی به کار میبرد. انچنان روسها رو تو شوک و ترس وارد می کرد که تسلیم می شدند. چون اونا که نمی دونستن المان چند تا از این بمب ها داره. اون وقت اونا هم تسلیم می شدند. luftwaffe icon_frown

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آقا سعید شما کاملا درست میفرمایید
دلیل اصلی شکست هیتلر در جنگ نداشتن بینش و تاکتیک صحیح جنگی و از آن مهمتر غرور فوق العاده هیتلر که جهان را تسخیر شده خود میدانست میباشد.
در زمان جنگ ارتش آلمان نازی تجهیزاتی داشت که متفقین حتی مشابه آنرا هم نداشتند. حالا اگر هیتلر بمب اتم هم میداشت با این غرور و نداشتن تاکتیک جنگی میخواست چکار کند؟؟؟


دلیل اصلی شکست هیتلر کمبود نیروی انسانی و منابع اولیه بود. در تاکتیک که المان از همه سر تر بود. تاکتیک جنگ برق اسای المانها که فوق العاده معروفه. یا تسخیر جزیره ی کرت و... انگلستان چون جزیره بود شانس اورد.
هیتلر فرمانده نظامی عالی ای نبود ولی یک دیپلمات فوق العاده کار امد و حرفه ای بود. اساس تاکتیکهای المان رو فرماندهان نظامی خبره اون طرح می کردند.
گفتن نداشتن تاکتیک واقعا بی معنی هستش.



luftwaffe icon_frown

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آقا سعید شما کاملا درست میفرمایید
دلیل اصلی شکست هیتلر در جنگ نداشتن بینش و تاکتیک صحیح جنگی و از آن مهمتر غرور فوق العاده هیتلر که جهان را تسخیر شده خود میدانست میباشد.
در زمان جنگ ارتش آلمان نازی تجهیزاتی داشت که متفقین حتی مشابه آنرا هم نداشتند. حالا اگر هیتلر بمب اتم هم میداشت با این غرور و نداشتن تاکتیک جنگی میخواست چکار کند؟؟؟


دلیل اصلی شکست هیتلر کمبود نیروی انسانی و منابع اولیه بود. در تاکتیک که المان از همه سر تر بود. تاکتیک جنگ برق اسای المانها که فوق العاده معروفه. یا تسخیر جزیره ی کرت و... انگلستان چون جزیره بود شانس اورد.
هیتلر فرمانده نظامی عالی ای نبود ولی یک دیپلمات فوق العاده کار امد و حرفه ای بود. اساس تاکتیکهای المان رو فرماندهان نظامی خبره اون طرح می کردند.
گفتن نداشتن تاکتیک واقعا بی معنی هستش.


luftwaffe icon_frown



به نظر من دليل شكست هيتلر حمله به شوروي و سرماي اونجا و كمك متفقين از خاك ايران به شوروي بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته در اینکه آلمانها تاکتیک فوق العاده ای داشتند شکی نیست. ولی آلمانها ندانستند که از این تاکتیکها میبایست در کجا استفاده کنند. این دلیل شکست آلمانها بود. آلمان در جنگ جهانی دوم مثل گاو بود که قدرت زیادی داشت ولی عقل نداشت و نفهمید که از این قدرت خود چگونه استفاده کند. یکی از دلایل اصلی شکست آلمان در جنگ جهانی دوم ، نداشتن یک سیستم اطلاعاتی صحیح و نداشتن شبکه جاسوسی است. که انشا الله اگر عمری باقی باشد در مقاله ای که درباره عوامل شکست هیتلر از متفقین در حال تهیه میباشم به آن خواهم پرداخت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بابا شما یه جوری در باره هیتلر و دستگاه نظامی آلمان صحبت می کنید که انگار این بندگان خدا بوق بودند. هرکی می خواد بدون آلمان چه جوری جنگ کرده اول باید کتاب دشمن پشت تپه نوشته لیدل هارت انگلیسی رو بخونه بعد صحبت کنه. قبل از خوندن این کتاب صحبت درباره جنگ جهانی دوم و ورماخت حرام است. تو این کتاب لیدل هارت که از بنیانگذاران نظریه جنگ زرهی پس از جنگ جهانی اول هست با کلی از ژنرالهای گردن گلفت آلمانی که پس از جنگ اسیر انگلیس و امریکا شدن مصاحبه کرده و مطالبش کاملا تحلیل و حسابیه. این بابا قبل از جنگ جهانی دوم با دوچرخه تمام مرز آلمان و فرانسه رو طی کرده بوده و نوشته بوده که آلمان اگر بخواد به فرانسه حمله کنه بهترین راه همون تهاجم به جنگل اردن هست که پوشش دفاعی ضعیفی داشته.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

واقعیات جالب در مورد پروژه تولید بمب هسته ای آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم

حقوق نیوز

چه می‌شد اگر نازی‌ها به بمب هسته‌ای دست می‌یافتند؟ قطعاً چنین دستاوردی نتیجه جنگ جهانی دوم را تغییر می‌داد و بسیاری خوشحالند که این اتفاق هرگز رخ نداد. اما آلمانی‌های دوران سلطه نازیسم هم منابعش را داشتند و هم مغزهایش را. پس دقیقاً چه چیزی آن‌ها را از دستیابی به بمب اتمی بازداشت؟

1709625061_R4iE0.jpeg

دقیقاً چه چیزی آن ها را از دستیابی به بمب اتمی بازداشت؟ هیچ پاسخ کوتاهی برای این سوال وجود ندارد، ابهامی که داستان برنامه تسلیحات هسته ای آلمان ناری را بسیار جالب تر می کند. این فهرست بسیاری از اشتباهات، چهره های مشهور و سربازان بی باک درگیر در برنامه هسته ای نازی ها را پوشش می دهد که از نگاه بسیاری، یکی از خوشایندترین شکست های تاریخ تکنولوژی است. در واقع در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ واقعیت جالب در مورد برنامه ساخت بمب اتمی توسط آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم آشنا کنیم.

۱۰- برنامه ای پیشرو و پیشدستانه بود

1709625260_M2xA9.jpg

در نیمه اول قرن بیستم، آلمان رهبر جهان در زمینه علم بود. آلمانی ها پیشرفت های مهمی در فیزیک داشتند که یکی از آن ها کشف شکافت هسته ای در سال ۱۹۳۸ بود. این کشف یک حادثه بود، اما دانشمندان به سرعت کاربردهای احتمالی آن را درک کردند. تا آوریل ۱۹۳۹، آلمانی ها برنامه مخفی تسلیحات هسته ای خود موسوم به “باشگاه اورانیوم” ( Uranverein یاUranium Club) را تشکیل داده بودند. با داشتن برخی از دانشمندان برتر جهان، مواد فراوان و حمایت فرماندهاان نظامی، به نظر می رسد که پروژه هسته ای آلمان با تمام برتری های ممکن آغاز شده است. در آن زمان، پروژه منهتن حتی در حد یک ایده نیز وجود نداشت. با این حال، زمانی که پروژه منهتن به اوج خود رسید، تلاش های آلمان برای ساخت سلاح های هسته ای متوقف شده بود. آن ها حتی به ساخت بمب اتمی و سرعت پروژه منهتن نزدیک هم نشدند.

در عوض، آلمان ها منابع خود را دوباره به سمت سلاح های متعارف بازگرداندند و پروژه هسته ای بر اختراع یک رآکتور هسته ای متمرکز شد. اینکه آلمانی ها دقیقاً چگونه مسیر خود در این پروژه هسته ای را تغییر دادند، تنها به یک دلیل خلاصه نمی شود، بلکه به عوامل بسیاری وابسته بود که در این لیست به آن ها خواهیم پرداخت.

 

۹- دانشمندان مشهوری روی آن کار کردند

 

1709625324_T2aX0.jpg

 

باشگاه اورانیوم نیز مانند پروژه منهتن برخی از باهوش ترین دانشمندان زمان خود را به کار گرفت. مهم ترین آنها:

 ورنرهایزنبرگhttps://fa.wikipedia.org/wiki/ورنر_هایزنبرگ) فیزیکدان برنده جایزه نوبل بود که به خاطر اصل عدم قطعیت مشهور بود. او به عنوان رئیس علمی پروژه هسته ای آلمان فعالیت می کرد، اگر چه دوران فعالیت حرفه ای او در این عرصه کاملاً تحت تاثیر ایدئولوژی نازیسم بود. او پیشنهادهایی برای کار در آمریکا داشت اما ظاهراً به کشورش بسیار وفادار بود و هرگز به طور جدی به ترک آلمان نازی فکر نمی کرد.

کارل فریدریش فون ویزساکر (https://fa.wikipedia.org/wiki/کارل_فریدریش_فون_وایتسزکر)فیزیکدان نظری دیگری بود که با هایزنبرگ در این پروژه همکاری داشت. پس از جنگ، ویزساکر یکی از معتبرترین جوایز علمی آلمان را به دست آورد. او در ادامه درباره اخلاقیات انرژی اتمی نوشت و با تسلیح هسته ای آلمان غربی مخالفت کرد.

اوتو هان(https://fa.wikipedia.org/wiki/اتو_هان) برنده جایزه نوبل که کشف شکافت هسته ای توسط او این پروژه را آغاز کرد، در واقع هرگز روی آن کار نکرد. با این حال، متفقین فکر می کردند که او روی این پروژه کار می کند و در پایان جنگ او را به همراه دیگر دانشمندان آلمانی به خدمت گرفتند. هان نمی خواست که کشفش برای استفاده های نظامی و ساخت سلاح مورد استفاده قرار گیرد و وقتی درباره بمب های اتمی رها شده روی ژاپن شنید، گفت که در اوج درماندگی و استیصال است.

 

۸- اینشتین شخصاً نامه ای به رییس جمهور آمریکا نوشت و هشدار داد

 

1709625372_E3dX5.jpg

 

آلبرت اینشتین روی پروژه منهتن کار نکرد، اما منشأ این پروژه را می توان به نامه ای که در سال ۱۹۳۹ برای فرانکلین روزولت، رئیس جمهور وقت آمریکا، فرستاد و به او هشدار داد که احتمالاً آلمانی ها روی ساخت بمب هسته ای کار می کنند، جستجو کرد. اینکه هشدار خود اینشتین منجر به ساخت و استفاده از بمب های هسته ای توسط آمریکایی ها شود، چیزی بود که او پیش بینی نمی کرد و عمیقاً بابت آن متاسف بود. یک فیزیکدان دیگر به نام لئو ژیلارد (https://fa.wikipedia.org/wiki/لئو_زیلارد)از اینشتن خواست که این نامه را بنویسد.ژیلارد یکی از دانشمندان نگران متعددی بود که سخت در تلاش بود تا مقامات را متقاعد کند که این کشف علمی عجیب می تواند تهدیدی جدی باشد اما قانع کردن مقامات دولتی کار ساده ای نبود. اینشتین به وضوح عواقب انفجار بمب هسته ای را برای رئیس جمهور آمریکا توضیح داد و تصریح کرد که اگر بمب اتمی در یک بندر منفجر شود، می تواند همه چیز در آنجا و در نواحی اطراف را نابود کند. اما این نامه جواب داد و روزولت شروع به حمایت از تحقیقات در زمینه سلاح های هسته ای کرد

 

۷- ملاقات مرموز و مشهور دو نابغه 

 

1709625398_I9tY8.jpg

 

در سال ۱۹۴۱ هایزنبرگ برای دیدار با یکی دیگر از فیزیکدانان برجسته قرن بیستم به نام نیلز بور(https://fa.wikipedia.org/wiki/نیلز_بور) به دانمارک سفر کرد. هایزنبرگ خواست در مورد پروژه باشگاه اورانیومی که برای نازی ها رهبری می کرد، با بور صحبت کند. نازی ها به بور اعتماد نداشتند و از او جاسوسی می کردند، بنابراین این دو دانشمند در یک پارک با هم ملاقات کردند تا جاسوسی از مکالمه آن ها برای جاسوسان آلمانی سخت تر شود. به همین خاطر دیدار و گفتگوی مخفیانه این دو باعث جدال بین تاریخ نگاران بر سر محتوای این مکالمات شده است. این همچنین به این معنی بود که هیچ سند مستقیمی از آنچه آن ها در مورد آن صحبت کردند به دست نیامده است. 

انگیزه هایزنبرگ از این دیدار چه بود؟ به بور چه گفت؟ چیزی که مشخص است این است که بور با عجله این گفتگو را ترک کرد. او بعدها گفت که هایزنبرگ در مورد پیروزی قریب الوقوع آلمان و چگونگی ساخت اولین بمب اتمی به او گفته است. هایزنبرگ اما ادعا کرد که او تلاش کرده بور را متقاعد کند تا کمک نماید به توسعه سلاح هسته ای در هر دو طرف پایان دهد، و رهبران دو طرف را با این بهانه که ساخت بمب اتمی بیش از حد طول می کشد و بیش از حد گران است متقاعد کنند. هایزنبرگ برای محافظت از خود نمی توانست این موضوع را مستقیماً بیان کند، زیرا این کار به معنای خیانت به کشورش بود، ابهامی که احتمالاً منجر به سو تفاهم برای بور در مورد سخنان او شد.

 

۶- فراتر از درک هیتلر

 

1709625451_S0dQ7.jpg

 

در حالی که بسیاری از دانشمندان به سرعت آن را درک کردند، برای غیر دانشمندان دشوار بود که بفهمند فیزیک هسته ای تا چه حد انقلابی خواهد بود. این موضوع در مورد مقامات هر دو طرف جنگ صدق می کرد، اما هیتلر کسی مانند اینشتین را نداشت تا همانند روزولت، موضوع را برای او روشن کند. این موضوع برای او در جنگ و کتاب های تاریخی بسیار گران تمام شد. اگر چه همه بیش از پیش از نیات ترسناک او برای ساخت بمب اتمی می گویند، اما اکنون برخی پژوهش ها فقدان هوش هیتلر را عامل ناکامی آلمان در ساخت بمب اتمی می دانند.

آلبرت اشپیر، وزیر تسلیحات هیتلر، گفته که هیتلر می دانسته که ساخت بمب اتمی ممکن است، اما او واقعاً فیزیک را درک نمی کرد و نمی توانست درک کند که بمب اتمی چه تغییر بزرگی در جنگ ایجاد خواهد کرد. او همچنین از نظر فکری درگیر بود. سوءظن هیتلر نسبت به افرادی که باهوش تر از خود او بودند به این معنی بود که او از پروژه هایی که به خوبی نمی توانست درکشان کند، حمایت نمی کرد. اگر چه پروژه باشگاه اورانیوم تایید شده و کارش را آغاز کرد، اما هرگز حمایتی که برای موفق شدن نیاز داشت را از رهبران نازی دریافت نکرد. آن ها بودجه تحقیقات آزمایشگاهی را تامین کردند اما از ارتقای پروژه به مقیاس صنعتی که برای ساخت بمب اتمی لازم بود، خودداری کردند.

 

۵- متفقین آن را دست بالا گرفته بودند

 

1709625481_W8nP9.jpg

 

در پایان جنگ جهانی دوم، ده فیزیکدان آلمانی از جمله ورنر هایزنبرگ و اتو هان توسط متفقین در فارم هال، انگلستان نگهداری می شدند. در مدتی که آنجا بودند، فعالیت های آن ها به صورت مخفیانه ثبت و ضبط می شد. هایزنبرگ پس از شنیدن خبر رها کردن بمب اتمی توسط آمریکا روی هیروشیما نسبت به آن بسیار تردید داشت و گفت: «من یک کلمه از کل ماجرا را باور نمی کنم». هان هم فکر نمی کرد که ساخت چنین سلاحی حتی برای دو دهه دیگر نیز امکان پذیر باشد.

این دو دانشمند به این باور رسیدند که این ماجرا یک بلوف بوده است تا ژاپنی ها را وادار به تسلیم کند. نیروهای متفقین که به صحبت های آن ها گوش می دادند، احتمالاً از این مکالمه شگفت زده شده بودند؛ آن ها نمی دانستند که پروژه هسته ای آلمان به نتیجه ای نرسیده است. اما حالا آن ها می دانستند که آلمانی ها خیلی هم در پروژه ساخت بمب اتمی پیشرفت نکرده و اهمیت زیادی به آن نمی دادند (دستکم در مقایسه با تصور متفقین) و بدین ترتیب میلیاردها دلار هزینه و هزاران دانشمند متعهد به پروژه منهتن، در نگاه به عقب، شبیه یک واکنش بیش از حد و افراطی است که شاید لازم نبود صورت گیرد.

 

۴- آمریکاییها هایزنبرگ را ربودند

 

1709625507_C3gJ5.jpg

 

داستان چگونگی سر درآوردن هایزنبرگ از فارم هال با یک عملیات ویژه با اسم رمز «آلسوس» (https://en.wikipedia.org/wiki/Alsos_Mission) در سال ۱۹۴۳ آغاز شد. رهبر این عملیات، سرهنگ پَش، یک افسر ضدجاسوسی آمریکایی بود که یک حلقه جاسوسی کمونیستی را در تلاش برای سرقت اسرار پروژه منهتن دستگیر کرده بود. به عنوان بخشی از عملیات آلسوس، او تیمی را برای بازجویی از دانشمندان و به دست آوردن تحقیقات به اروپا فرستاد. اما اولویت او دستگیری هایزنبرگ بود و این به معنای بردن گروه کوچکش به درون آلمان بود. شدت جنگ رو به کاهش بود اما هنوز هم مقاومت های خطرناک و سرسختانه ای در برخی از نقاط وجود داشت. تیم جاسوسان آمریکایی دو آزمایشگاه تحقیقات هسته ای را در یک غار و یک کارخانه نساجی پیدا کرد.

دانشمندان حاضر در کارخانه نساجی اسناد محرمانه خود را در یک محفظه مخروطی پنهان کرده و در داخل یک چاه فاضلات انداختند. اما پَش به این اسناد نیاز داشت، بنابراین تیم او وظیفه ناخوشایند بیرون کشیدن آن ها از درون چاه فاضلاب را بر عهده گرفت. آن ها همچنین دفتر هایزنبرگ را در آنجا پیدا کردند، اما نه خودش را. اینطور که پیدا بود، هایزنبرگ یک هفته قبل تر به کوهستان های باواریا رفته بود.پش و تیمش رد او را تا کلبه ای کوهستانی در نزدیکی شهر اورفلد دنبال کردند و پس از اینکه تسلیم گسترده نیروهای نازی برای مدتی عملیات آن ها را مختل کرد، این دانشمند را به انگلستان منتقل کردند.

(همه در فکر شکست دشمن و غنائم و جشن پیروزی بودند اما اطلاعات - عملیات مشغول کار خودش بود )

 

۳- حمله متهورانه نروژی ها برای از بین بردن یک منبع حیاتی آلمان نازی

 

1709625532_G2pY3.jpg

 

عملیات آلسوس تنها ماموریت جسورانه ای نبود که تلاش می کرد پروژه هسته ای نازی ها را متوقف کند. در واقع، پنج تلاش جداگانه برای حمله به تنها یک هدف وجود داشت. آن هدف، نیروگاه برقی آبی نورسک در ورمورک در نروژ بود. نازی ها از ابتدای جنگ، به دلیل محصول جانبی که این نیروگاه تولید می کرد به آن علاقمند بودند، آب سنگین، که می توانست برای کنترل واکنش های شکافت هسته ای مورد استفاده قرار گیرد. اما در ۱۶ فوریه ۱۹۴۳، این سایت توسط سربازان تبعیدی نروژی که برای انجام نوعی حمله که بیشتر در فیلم های اکشن دیده می شود، به نروژه بازگشته بودند، تخریب شد.

شش کماندو نروژی با چتر روی رودخانه ای یخ زده فرود آمده و سپس با اسکی کردن خود را به نزدیکی این نیروگاه به شدت حفاظت شده رساندند. آن ها بدون هیچ راه مستقیمی برای ورود به سایت، باید از یک صخره بزرگ پایین می آمدند و قبل از بالا رفتن از آن طرف، از یک رودخانه یخ زده عبور می کردند. آن ها راه خود را از وسط یک حصار باز کردند، از در پشتی وارد شده و با موفقیت مواد منفجره خود را در اتاق تولید آب سنگین کار گذاشتند. سپس این مواد منفجره را منفجر کرده و قبل از اینکه آلمانی ها حتی سرنخی از آن ها به دست آورند، فرار کنند.

 

۲- دانشمندان آلمانی احتمالاً در آن خرابکاری نکردند

 

1709625555_D2iM7.jpeg

 

در حالی که مورخان در مورد صحبت ها و انگیزه های هایزنبرگ از دیدار با بور با هم اختلاف عقیده دارند، پسر هایزنبرگ معتقد بود که برای درک این دیدار باید به نتیجه کار نگاه کنند؛ هایزنبرگ آلبرت اشپیر را متقاعد کرد که ساخت بمب اتمی برای سال ها امکان پذیر نخواهد بود و بدین ترتیب سرعت پروژه به سرعت کاهش یافت. اما هنوز بسیاری این سوال را مطرح می کنند که آیا هایزنبرگ خود به آنچه که به اشپیر گفت باور داشت یا نه. آیا او قصد خرابکاری در پروژه را داشت یا فقط مرتکب اشتباه محاسباتی شده بود؟

سوالاتی از این دست سال ها پس از جنگ جهانی دوم در مورد این پروژه مطرح می شد. اما واقعیت این است که محاسبات اشتباه جدی در این پروژه صورت گرفته و برخی بر این باورند که این موضوع ممکن است عمدی بوده باشد. همچنین ویزساکر مدعی شده بود که دانشمندان آلمانی به طور جدی برای ساخت بمب اتمی تلاش نکردند زیرا از نظر اخلاقی با آن مخالف بودند، و اعتباری داشتند که می خواستند آن را بازیابند.

تاریخ نگاران عموماً توافق دارند که اگرچه دانشمندان آلمانی در این پروژه ناموفق بودند اما ادعاهای مرتبط با خرابکاری آن ها در پروژه صحت ندارد. رهبران آلمان دلایل عاقلانه ای برای اولویت ندادن به پروژه سلاح های هسته ای داشتند، بنابراین این پروژه را پیش نبردند. بهترین چیزی که می توان در مورد هایزنبرگ و دیگر دانشمندان پروژه باشگاه اورانیوم گفت این است که شاید آن ها به اندازه ای که توان داشتند در این پروژه تلاش نکردند.

 

۱- در نهایت، خیلی کوچک بود و خیلی دیر

 

آلمانی ها علیرغم پیشگام بودن در عرصه رقابت برای ساخت سلاح هسته ای با متفقین، به خاطر یک سری شکست های پشت سر هم، برتری خود را از دست داده و عقب افتادند. از جمله موارد آزار و اذیت دانشمندان یهودی و لهستانی بود که نتیجه ناخوشایندش برای آلمانی ها این بود که بسیاری از باهوش ترین شهروندان این کشور را ترغیب به ترک کشور و کمک به متفقین کرد. این مورد شامل اینشیتن و بور می شود، در شرایطی که بور پس از دیدار هایزنبرگ، دانمارک اشغال شده را ترک کرد و به آمریکا رفت تا در پروژه منهتن مشارکت کند.

همچنین پیروزی های آلمان تا اواخر سال ۱۹۴۱ رهبران نازی را به این باور رسانده بود که می توانند با سلاح های معمولی نیز در جنگ پیروز شوند.با این حال، شرایط جنگ پس از حمله متقابل شوروی و ورود آمریکا به معادله تغییر کرد. آلمانی ها اکنون خواستار دریافت سریع سلاح های قدرتمند بودند اما منابع و زمان مورد نیاز برای یک بمب اتمی بسیار زیاد بود. همچنین نازی ها پیش از این سرمایه گذاری سنگینی روی موشک های V۲ کرده بودند. باشگاه اورانیوم تنها ۸ میلیون مارک یا حدود ۲۴ میلیون دلار امروزی برای پیشبرد خود دریافت کرد که رقم بسیار اندکی برای چنین پروژه هایی بود. این ارقام در زمان جنگ که منابع کمیاب هستند، به نتایج چندانی منجر نمی شود.

[هنوز خیلی از اسرار این ماجرا فاش نشده است پس لزوما هرچه درمتن نوشته شده  مورد تایید انجمن میلیتاری نیست ]

https://www.newslaw.net/واقعیات-جالب-در-مورد-پروژه-تولید-بمب-هسته-ای-آلمان-نازی-در-طول-جنگ-جهانی-دوم.a288675

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط MF44
  • Like 2
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.