RezaKiani

آیین نامه سلحشوران ژاپن

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

ایتی ایشیدا دانشمند مکتب کنفوسیوسی گفت:" یک مرد بد خط هم اگر دستنویس خوبی را سرمشق سازد و بادقت و پشتکار زیاد از روی آن بنویسند ، خطش بهتر خواهد شد." همچنین، اگر رزمنده ای یک سامورایی خوب را نمونه سازد، بسا که فر و بزرگی یابد. دریغا که این روزها پیرامون ما چنان سامورایی نیست که نمونه ی کامل باشد، پس سلحشور باید که چنین والا مردی را در اندیشه بسازد و در پندار درآورد. راه این کار آن است که او در چندین سامورایی بنگرد و ببیند که هر یک در کدام فضیلت -مانند راستی، دلیری، آداب صحبت، منش درست، وفاداری و تند ذهنی- ممتاز است، تا بتوان والامردی با همه ی این فضیلتها در پندار آورد و با سختکوشی، او را نمونه و کمال مطلوب خود سازد. در هر فن و هنری فراگرفتن منش و روش خوب استاد دشوار است و آموزندگان به گرفتن و دنبال کردن نارسایی های او گرایش دارند. اما پیداست که این کاستی ها و کمبودها به کار آنان نیاید. شماری از مردم آداب رفتار را خوب می دانند، اما ثبات و اصالت شخصیت ندارند. در یادگیری از چنین کسی، باشد که شاگر از او ادب نیاموزد و به جای آن تزلزل شخصیت فراگیرد. چون که آدمی بیاموزد که خوبی ها و فضیلتهای دیگران را بشناسد و دریابد، هر کس برای او معلم و راهنما تواند بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در دیدار دوستی سوگوار، آنچه که برای دلداری او می گوییم بسیار مهم است. او می تواند احساس و انگیزه ی نهانی ما را در سخنانمان بخواند. سامورایی راستین نیز هرگز نباید که پژمرده دل و افسرده جان بنماید. مرد باید که بادلی پرشور و جوش پیش تازد، چنان که یقین می داند که بر همه پیروز خواهد شد. جز با چنین روحی ودلی، سامورایی به هیچ کار نیاید. راز دلداری دادن به یار اندوه دار نیز در همین نکته است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گونه ای منش ورفتار آن است که آن را "رفتار رگباری" گویند. کسی که در رگبار ناگهانی گرفتار شده است، اگر که نخواهد در باران خیس شود، هر چه تندتر می دود یا می کوشد تا خود را به زیر ایوان خانه های کنار راه برساند. با این همه او خیس می شود. اگر اندیشه مان را از پیش برای خیس شدن در باران آماده سازیم، در چنین پیشامدی کمترین پریشانی نمی یابیم. این منش در هر کار و هر وضعی بهتر و برتر است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هرچند که راه میانه در هر چیز و هر کار بهتر است، بازسامورایی به جوهر سلحشوری نرسد مگر آنکه هر روز و همواره اندیشه دارد که از دیگران برتر و فراتر شود.
این سخن را از سلحشوری پیر شنیدم:" اگر سامواریی را سری پراندیشه و دلی پرشوق باشد و هدف و همت را بر سرآمدن شدن بر رزمندگان نامدار و در افکندن دشمنان شکست ناپذیر نهد، او همان نمونه ی سلحشوری، نیرو و شور و خروش است." در زندگی روز مرده نیز باید چنین منش و عزمی داشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
"تتسوزان" در کهنسالی گفت:" من همیشه می پنداشتم که نبرد تن به تن واقعی با کشتی فرق دارد، چرا که در این جا همان که در پایان برنده شوی دیگر بیم نیست که در میان کشتی زمین خورده باشی. اما اینک اندیشه ام دیگر شده است. اگر داور بازی هنگامی که کشتی گیر برنده زمین خورده بود دو حریف را جدامی کرد، او بازنده شناخته می شد. مرد همیشه پیروز کسی اس که از آغاز برنده باشد."

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تربیت فرزند سامورایی رسم وراه شناخته شده ای دارد. در کوچکی، شور و شوق را در کودک برمی انگیزند، و هرگز نباید که اور بترسانند یا فریب دهند. اگر فرزند در کودکی به نگرانی یا ترس دچار شود، اثر این آسیب تا پایان زندگی در او خواهد ماند. پدر و مادر نادان فرزندشان را از رعد و برق می ترسانند یا از رفتن به میان تاریکی بیم می دهند، و داستانهای ترسناک برایش می گویند تا او را از گریه یا بازیگوشی بازدارند.
از سویی هم، اگر فرزند را در کوچکی تنبیه و سرزنش سخت کنند، خجول و درونگرا بارآید. در همه حال باید بهوش باشیم تا منش و رفتار بد پیدانکنیم. چون که فرزند خوی ناپسندی یافت، هرچه هم که اندرزش دهند تباهی را از او نتوانند زدود. کودک را باید به تدریج با سخن و آداب آشنا ساخت، و نباید گذاشت تا آز و امیال پست در او راه یابد. این نکته ها اصول تربیت است و در برابر آن، نکات دیگر اهمیت ثانوی دارد، زیرا که کودک چون درست و طبیعی بار آید راه خود را خواهد یافت و به رشد خواهد رسید.
بی گمان فرزندان بار آمده از ازدواج ناساز و بدفرجام کمبود حس ادب و وظیفه شناسی به والدین خواهند داشت. پرندگان و جانوران نیز از آنچه که از دم تولد می بینند و می شنوند، تاثیر می پذیرند. در محیط پرورشی کودک باید که بیشترین دقت را در کار داشت.
گاهی هم با نابخردی مادر، تعادل و احترام در مناسب پدر و فرزند از میان می رود. اگر مادر از فرزند پشتیبانی نابجا کند و همیشه در برابر نکوهش و تأدیب پدر، جانب کودک را بگیرد، کار او در واقع توطئه و تبانی با فرزند است. این رفتار مادر از خودپسندی طبیعی او سر می زند، و نیز از روی این حسابگری که با دریافتن مهر پسر از آغاز زندگی او، رفاه و آسایش روزگار پیری خود را فراهم سازد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این سخن که "هنر سرمایه ی زندگی است" همان درباره ی سامورایی دیگر دودمانها صدق می کند. در این امارت استادی در پیشه و هنر جز به نابودی سلحشوران نینجامد. هر آنکه در فن و پیشه ای استاد شد، پیشه ور است نه سامورایی. اگر کسی بخواهد که او را سلحشور بشناسند، باید که بداند که هرگونه استادی و کمالیت هنری بنیاد و جوهر سامورایی او را نابود می کند. راست آنکه چون سامورایی این اصل شناخت، همه ی کمالیت ها به کارش آید. مرد باید که این نکته رادریابد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کسی وقتی گفت:" مردم می پندارند که هیچ چیز به سختی از دست دادن پایگاه سامورایی نیست ؛ و چون رزمنده ای را این سرنوشت پیش آید، زود خود را ببازد و یکسره از کار و زندگی نومید گردد. اما به راستی هنگامی که خود پایگاه سامورایی را از دست دادم، دریافتم که این حال با آنچه می پنداشتم فرق بسیار دارد و چندان هم ناگوار نیست. دوست دارم چندگاهی باز سامورایی بی پایگاه باشم."
این سخن درست است. درباره ی مرگ نیز می توان چنین گفت:" اگر سامورایی هر روز مرگ را در اندیشه دارد، چون که هنگام در رسد می تواند به آرامی بمیرد. از آنجا که بلاها و سختیها هرگز به آن بدی که از پیش انگاشته می شد، نیست، عمر را نگران آنها گذراندن نابخردی است. بهتر آن باشد که سلحشور از آغاز کار مقدر داند که فرجام سامورایی در دستگاه امیر مگر که از دست دادن پایگاه یا خودکشی آیینی باشد.
(منظور از "از دست دادن پایگاه" بدون امیر شدن سامورایی است. به ژاپنی سامورایی رونین یا ولگرد. کسی که به هیچ امیری خدمت نمی کند یه جورایی مثه کابوی تنها)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از اينكه موارد قابل تاملي داشت زيبا بود.
ولي برخي از نكات با فرهنگ ما ايرانيها عجين نيست ( هر چند كه در حركت رو به جلو شاهدش هستيم ) مثل كنار گذاشتن پدر و مادر.
دلاور مردان ما در جبهه اپين دلاوري رو داشتن كه اول خدا و بعد رضايت پدر و مادر را براي حضوري پاك در جبهه مقدم ميشمردن.
نتيجه اين اتكا ميشه همين شهيدان بزرگواري كه همه ما به نوعي فراموش كرديم.
يه سوال

[color=red]چرا وقتي دوستي تاپيكي در مورد سرداران دفاع مقدس و اپين دلاوري اون ميزنه اينقدر مورد كم لطفي بزرگواران قرار ميگيره ؟؟؟[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ولي برخي از نكات با فرهنگ ما ايرانيها عجين نيست ( هر چند كه در حركت رو به جلو شاهدش هستيم ) مثل كنار گذاشتن پدر و مادر.
دلاور مردان ما در جبهه اپين دلاوري رو داشتن كه اول خدا و بعد رضايت پدر و مادر را براي حضوري پاك در جبهه مقدم ميشمردن.
نتيجه اين اتكا ميشه همين شهيدان بزرگواري كه همه ما به نوعي فراموش كرديم. [/quote]

خوب البته هر فرهنگی برای مردم همون دیار مناسب تر هست. ما هم منظورمون این نبوده که هر کسی این مسائل رو سعی کنه در محیط زندگی خودش به صورت کامل پیاده کنه. هدف از ایجاد این تاپیک این بوده که با یکی از بزرگترین تفکرات نظامی جهان دوستان آشنا بشوند. بعدش هم با استفاده از این اطلاعات بتونند مسائل تاریخی رو تجزیه و تحلیل کنند. تمامی این موارد در اواخر قرن 18 به صورت مواد درسی موسسه های نظامی ژاپن درآمد و سربازان ژاپنی که در جنگ جهانی اول ودوم جنگیدند با این آیین پرورش یافته بودند. اینکه سرباز ژاپنی بمب به خودش می بست و به سنگر دشمن می پرید یا با هواپیما به کشتی دشمن می کوبید را باید ریشه اش رو توی این کتاب پیداکرد.

در کل فرهنگ نظامی گری ژاپنی در یک جمله خلاصه می شه: جانبازی کامل برای فرمانروا یا امیر. خیلی ارتشها هستند که ادعا می کنند تا آخرین نفس می جنگند ولی ارتش ژاپن این ادعا رو در عمل ثابت کرد. بدون اینکه نیازی باشه مثه استالین پشت سر هر سرباز یه کمیسر حزبی بذارند تا عقب نشینی نکنه. ژاپن سربازانی داشته که تا سال 76 میلادی (تقریبا 30 سال بعداز تسلیم ژاپن در جنگ جهانی دوم) داشتند توی جنگلهای فیلیپین می جنگیدند. این روحیه از دستورات همین کتاب ناشی شده.

اینکه فرمودید چرا ما درباره سرداران و فرماندهان جنگ خودمون ضعیف عمل می کنیم خیلی عجیب نیس. بالاخره مرغ همسایه غازه. وگرنه اگر بگردیم خیلی موارد هست که میشه به عنوان نمونه های مثبت تاریخی بررسی بشه. انشالله با همت و یاری شما و دیگر دوستان.
رضا

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گفته اند:" اگر می خواهی که صدق و صفای دل دوستت را بشناسی، بیمار شو." دوستی که هنگام خوشیت سریاری دارد اما هنگام بیماری و تیره روزی چون بیگانه ای از تو روی می گرداند، بیراه است. بالاترین کار در دوستی آن است که چون دوست به سختی گرفتار آید در کنارش بمانی، به دیدارش روی و آنچه را که نیاز دارد برایش فراهم داری. سامورایی تا جان در تن دارد نباید بگذارد که رشته ی پیوندش با کسانی که پیوسته ی مهر آنهاست بگسلد. این معیاری است برای سنجیدن احساس های درونی مرد. اما بیشتر چنان است که ما در گرفتاری به دیگران روی می کنیم و یاری می خواهیم و چون هنگام سختی گذشت دوستان را یکسره از یاد می بریم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
زیر و بالای زندگی کسی را نمی شود از طبع و سرشت نیک یا بد او دانست. فراز و نشیب زندگی آدمی بازآمد شیوه و گردش کار این جهان است، اما خوبی و بدی کسی از مقوله ی ارزشیابی و سنجش ماست. با این همه، مردم می خواهند که فراز و فرود زندگی کان را نتیجه ی نیک و بد نفس آنان بدانند و از این راه، دیگران را عبرت آموزند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
زنجین اموتو یاماموتو عادت داشت که چون یکی از خدمتگزارانش کاری نابجا می کرد ، در باقی سال او را در خدمت نگه می داشت ، چنان که چیزی روی نداده باشد، و سپس، درست پیش از نو شدن سال، او را به آرامی جواب می کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.