اخبار برتر نظامی اخبار برتر نظامی

[Parviz 8]

نظر شما غير اينه ؟ من ميدونم شما خبر رو نقل قول كرديد ولي زسانه هاي داخلي خبررسانيشان چنان جهت داره كه تو ذوق ميزنه ، اگر تو كشور صد تا آدم رو زنده بگور كنند شما در بازتاب چيزي نميبينيد ولي اگر در يك گوشه دنيا يك آمريكائي سرما بخوره اين براي بازتاب خبر داغيه ، خبر رو دوباره بخونيد ، مثلا نوشته ( از نكات جالب توجه در اين رخداد، اين كه امدادگران آمريكايي به لباس‌هاي ضدشيميايي مجهز بودند. ) ، مگه در كشور ما امدادگراني كه براي انتقال مجروح شيميائي ميرن مايو يا لباس شب ميپوشند !!؟ . آمريكائي ها دارن اين مهمات رو معدوم ميكنند ، اين كجاش بده ؟ نكنه منتظريد كه باز يك رژيم بعثي ديگه بياد و از اونا استفاده كنه ؟ بعد جالب تر اينكه در آخر خبر ميگه اين سلاحها رو اروپا به صدام داده و آمريكا هم سكوت كرده ، تجهيز صدام به سلاح شيميائي از سوي اروپا بخشودنيه ولي سكوت آمريكا نه !!؟ آنوقت ما آمريكا رو محكوم به اتخاذ سياستهاي دوگانه ميكنيم .

[hosseingmn 72]

گلوله توپ ساخت فرانسه ، گاز درون گلوله محصول آلمان ، خياط اين وسط چكاره است ؟

امریکا هم به اینها و همین طور به صدام چراغ سبز نشان داد :?

[mostafa_by 5,723]

نظر شما غير اينه ؟ من ميدونم شما خبر رو نقل قول كرديد ولي زسانه هاي داخلي خبررسانيشان چنان جهت داره كه تو ذوق ميزنه ، اگر تو كشور صد تا آدم رو زنده بگور كنند شما در بازتاب چيزي نميبينيد ولي اگر در يك گوشه دنيا يك آمريكائي سرما بخوره اين براي بازتاب خبر داغيه ، خبر رو دوباره بخونيد ، مثلا نوشته ( از نكات جالب توجه در اين رخداد، اين كه امدادگران آمريكايي به لباس‌هاي ضدشيميايي مجهز بودند. ) ، مگه در كشور ما امدادگراني كه براي انتقال مجروح شيميائي ميرن مايو يا لباس شب ميپوشند !!؟ .
آمريكائي ها دارن اين مهمات رو معدوم ميكنند ، اين كجاش بده ؟ نكنه منتظريد كه باز يك رژيم بعثي ديگه بياد و از اونا استفاده كنه ؟ بعد جالب تر اينكه در آخر خبر ميگه اين سلاحها رو اروپا به صدام داده و آمريكا هم سكوت كرده ، تجهيز صدام به سلاح شيميائي از سوي اروپا بخشودنيه ولي سكوت آمريكا نه !!؟ آنوقت ما آمريكا رو محكوم به اتخاذ سياستهاي دوگانه ميكنيم .

در اين كه صدا و سيما، بيش از اندازه به قضاياي امريكا در عراق گير مي‌ده، شك چنداني نيست. ولي اگه منظور شما از بازتاب، سايت خبري بازتاب بود، بايد بدونين كه اين سايت، بارها درمورد نقش اروپايي‌ها (بخصوص ايتاليا، آلمان، فرانسه و انگلستان) مقاله نوشتن. ولي علي‌الظاهر چوب عدالت شما هم فقط مطالب ضد آمريكا رو مي‌بينه :D !
خدا امريكا رو خير بده كه اومد تو عراق! دموكراسي رو برقرار كرد! القاعده رو نابود كرد! ريشه‌ي تروريسم رو منهدم كرد! مردم عراق رو از چاله درآورد و تو چاه ننداخت! از همه مهم‌تر! عراق رو قهرمان جام ملت‌هاي آسيا كرد :? ! انصافاْ عراق كه از زمان بخت‌النصر، قهرمان هيچ جامي نشده بود، كجا خوابش رو مي‌ديد كه با صدام بتونه حتي به مرحله‌ي گروهي اين بازي‌ها صعود كنه :D !
ان‌ شاء الله كه خداوند، تمامي اشغالگران عالم (از چنگيز و تيمور گرفته تا صدام و بوش) رو قرين رحمت خويش قرار دهد. الهي آمين!

[Reza6662 39]

به اذعان همهء‌ كارشناسان از جمله محققان بخش تحقيقات استراتژيك خاورميانه در دانشگاه تل آويو، حذف طالبان و صدام در منطقه، به سود ايران تمام شده است. هر دو، دشمني آشكاري با ايران و ايرانيان داشتند و اين مسئله را بارها ثابت كرده بودند. آمريكايي با اين نيت صدام را از قدرت حذف كردند كه بتوانند رژيمي مردمي در عراق بر سر كار آيد كه ضمن ايجاد مردم سالاري در عراق، امنيت و آرامش منطقه با حذف صدام بيشتر شود. اما در عمل، ناموفق بودند زيرا حساب گروههاي سلفي و وهابي نظير القاعده و انصارالسنه را نكرده بودند. بايد ديد آرامش و امنيت در عراق را چه كسي سلب مي كند و ايجاد آرامش و امنيت در عراق به نفع كيست. 1) امنيت و آرامش در عراق دقيقن به وسيلهء گروههاي ضدشيعهء نفوذي از خاك سوريه و عربستان سعودي سلب مي شود. وهابيون، اولين بار در تاريخ بين النهرين است كه از قدرت حذف مي شوند و اين موضوع از زمان خلافت بين اميه تاكنون بي سابفه بوده است و براي طرفدارانشان، اين امر غيرقابل قبول است. طرفداران صدام و حزب بعث نيز كه به صورت غيرقانوني، و با كودتا، دولت رئيس جمهور فقيد عراق - عبدالكريم قاسم - را ساقط كرده بودند، چهل سال بود بر منابع اقتصادي و قدرت سياسي عراق تكيه كرده بودند و اكنون براي آنان، دولت شيعه و مردمي نوري المالكي، غيرقابل باور و غيرقابل قبول است. مسلمن اولين طرفي كه منفعت كامل از ايجاد امنيت در عراق خواهد برد، همانا ايالات متحده است كه اگر در اين امر موفق بودند، تلفات آنها از 200 نفر به 3300 نفر افزايش نمي يافت و اين چنين زير فشار كنگره و افكار عمومي در داخل جهت خروج از عراق قرار نمي گرفتند. آمريكايي ها، جداي از مشكلاتي كه گزارش شده است، تاكنون در جهت منافع عراق و حفظ امنيت حركت كرده اند، اما مقابلهء يك ارتش كلاسيك با گروهكهاي تروريستي نظير القاعده در كشور بزرگي چون عراق بسيار دشوار است. 2) عدم امنيت در عراق، مساوي است با تلفات بيشتر غيرنظاميان اين كشور و نظاميان آمريكايي. به باور بسياري از كارشناسان، از جمله محققان دانشگاه جرج واشينگتن، ناامني در عراق، خيال كشورهايي نظير ايران و سوريه را از بابت اشغال يا حملهء احتمالي نظامي آمريكا راحت مي كند. ناامني در عراق، مساوي است با گرفتاري 150 هزار سرباز آمريكايي در امور پيچيدهء امنيتي و مبارزه با تروريستها. كه باعث صرف هزينه هاي گزاف (تاكنون 550 ميليارد دلار) شده و مانع از ايجاد جبهه اي تازه بر عليه كشورهاي مخالف ايالات متحده در منطقه مي گردد. 3) در اينكه در عراق و افغانستان دمكراسي و مردم سالاري حاكم شده است شك نكنيد و اين را به راحتي مي توانيد از مردم اين دو كشور همسايه سوال فرمائيد. اما حساب بمب گذاران وهابي را با مردم و دولت بايد جدا كنيد.

[mostafa_by 5,723]

خدمت دوست عزيزم بايد عرض كنم كه اين درست كه حذف طالبان و صدام٬ به سود ايران تمام شد. ولي آيا امريكا حقيقتاْ اينقدر خيرخواه شده كه براي كشوري كه 27 ساله باهاش مشكل داره، مياد و كار خير مي‌كنه و دشمناني كه خودش ايجاد كرده و دقيقاْ (دقت بفرماييد! دقيقاْ!! نگاه شود به داستان پرورش صدام حسين در C.I.A و ترقي وي و همچنين داستان تشكيل طالبان!) به منظور ايجاد ناامني و درصورت امكان، زدن بيشترين خسارت به حكومت ايران اسلامي آماده و تجهيز كرده رو نابود كنه؟ درمورد دموكراسي بايد خدمت شما عرض كنم كه مباني دموكراسي، ارتباطي به انتخاب مستقيم يا غيرمستقيم مردم نداره! يعني رأي دادن مردم، دليلي بر وجود دموكراسي در يك كشور نيست (كما اينكه اگر اينطور بود، پس شوروي زمان لنين و گورباچف هم بايد دموكراتيك لقب مي‌گرفت!!). بحث مباني دموكراسي، يك بحث بسيار طولاني است كه اگه مايل بودين، مي‌تونيم در جايي بهتر راجع بهش تبادل نظر كنيم. ولي اين رو بدونين كه حركتي كه در عراق صورت مي‌گيره، با مباني دموكراسي تفاوت‌هاي بسيار زيادي داره! خيلي ساده عرض كنم! بهترين مثال براش، فشار اشغالگران براي تغييرات در دولت عراق و افغانستان هست. بد نيست يادمون بياد كه حامد كرزاي كي بود!! اما اشتباهي كه اكثر كارشناسا (بخصوص كارشناس‌هاي تلويزيوني) گرفتارش مي‌شن (خواسته يا ناخواسته)، قضيه‌ي افزايش تلفات نيروهاي امريكايي و انگليسي در عراق هست. شايد با يادآوري خاطرات 100 ساله‌ي اخير امريكا، بتونين بهتر و بيشتر با ماهيت سياست‌هاي امريكايي آشنا بشين. يه كليدواژه‌ي ساده بهتون مي‌دم. درمورد غرق شدن ناو مين در نزديكي كوبا (در سال 1898 كه به جنگ امريكا و اسپانيا منجر شد) و حادثه‌ي پرل هاربر (در سال 1941 كه به ورود امريكا به جنگ دوم جهاني انجاميد) يه تحقيق جزئي بفرمايين. ناامني در عراق، دو ضلع مشخص بيشتر نداره : ايران و امريكا! تروريست‌هاي وهابي، بد نيست بدونين كه كمترين حمله‌شون، نسبت به نيروهاي امريكايي بوده و تيغ برنده‌شون رو به سمت مردم عراق (بالاخص شيعيان) نشانه گرفتن نه اشغالگران! و اما حذف صدام، به دليل علاقه‌ي امريكا به صدور دموكراسي در منطقه صورت نگرفت! اگر قصد امريكا، ايجاد دموكراسي در عراق بود، بايد اينكار در سال 1991 صورت مي‌گرفت. فكر نكنم بزرگترهاي سايت، انتفاضه‌ي عراق رو يادشون رفته باشه! پس از شكست عراق از نيروهاي اتحاد به رهبري امريكا، شيعيان و كردهاي عراق انقلاب كرده و بيش از نيمي از عراق رو در اختيار مي‌گيرن! امريكا در اقدامي عجيب، براي سه روز، ممنوعيت پروازي عراق رو ملغي مي‌كنه و در طي همين سه روز، بيش از نيم ميليون (دقت كنين! نيم‌ ميليون) نفر از عراقي‌ها رو صدام قتل عام مي‌كنه (يكي از بزرگترين نسل‌كشي‌هاي قرن اخير!) و صداي امريكا هم درنمي‌آد! اگه امريكا اينقدر خوب بود، چرا اون موقع صدام رو كه كاملاً شكست داده بود و در مرز نابودي بود رو از حكومت كنار نگذاشت؟! در اون زمان، صدام حتي بزرگترين تهديد براي اسرائيل هم محسوب مي‌شد ولي اجازه يافت تا 12 سال ديگه بر كشورش حكمراني كنه! و اما درمورد آرامش در منطقه، همه مي‌دونن كه صدام با ارتش نابود شده‌اش، هيچ تهديدي براي خاورميانه محسوب نمي‌شد! كشوري كه در پي دو جنگ عظيم، ويران شد! ارتش كاملاً شكست خورده و تار و مار شده! ممنوعيت پرواز! طرح نفت در برابر غذا و بسياري ديگه، اين شير بي يال و دم رو به موشي بي‌آزار تبديل كرده بود! صدام ديگه چه ضرري براي منطقه داشت؟ از سال 91 تا 2003، صدام چه كار مهمي در جهان كرد؟ بياييد كمي بي‌طرفانه قضايا رو نگاه كنيم! هميشه ابرقدرت‌ها، درست نمي‌گن!

[hosseingmn 72]

مصطفی جان، تحلیل جالبی داشتی، دستت دردنکنه

[reformist 0]

روسيه آخرين گام مشاجره براي تملك آخرين نقطه مستعمره جهان را برداشت و يك زيردريايي پرچم اين كشور را رد كف قطب شمال نصب كرد تا سندي بر ادعاي كرملين براي تملك اين منطقه و منابع گسترده انرژي در آن باشد. به گزارش سرويس بين‌الملل «بازتاب» به نقل از «ديلي تلگراف»،‌ اين عملياتي بي‌سابقه و مخاطره‌آميز بود كه در آن، «آرتور چيلين گاروف» از سربازان كهنه‌كار روسيه و از متخصصان قطب شمال با يك زيردريايي، تا عمق 4267 متري زير آب رفت تا پرچم سه رنگ روسيه را كه از تيتانيوم ساخته شده بود، در كف دريا مستقر كند. در حالي كه همه رقباي شمالي روسيه، متمايل به گسترش نفوذشان در قطب شمال هستند، دو كشتي روسي پس از يك هفته در ميان يخ‌ها، خود را به قطب شمال رساندند. همچنين كشوري كه در زمان اتحاد شوروي، نخستين اكتشاف كننده قطب شمال بود، با عملياتي كه چيلين گاروف انجام داد،‌تمايل دروني خود را اعلام كرد. اين روزنامه انگليس مي‌افزايد: چيلين گاروف پس از نصب پرچم روسيه و اعلام روسي بودن قطب شمال، نگراني‌هاي بين‌المللي را برانگيخت. به تازگي گرم شدن جهان، باعث تشديد رقابت براي كنترل قطب شمال شده است، به گونه‌اي كه آب شدن لايه‌‌هاي يخ، گذر از شمال شرق اين منطقه را آسان كرده است؛ كاري كه در نخستين مراحل، جان بسياري از ملوانان را گرفت. اين راه كه طول مسافرت از اروپا به آسيا را به طرز جالب‌توجهي كاهش خواهد داد، تا هشت سال آينده قابل استفاده به عنوان يك راه تجاري خواهد بود. بنا بر برآوردها، قطب شمال، محل يك‌چهارم ذخاير انرژي دست‌نخورده دنياست که هم‌اکنون بيش از گذشته قابل دسترسي شده‌اند. کرملين مدت‌هاست مدعي مالکيت منطقه ۷۴۵ کيلومتري قطب شمال است که مساحتي برابر اروپاي غربي را دارد. اما در سال ۱۹۹۷، روسيه کنوانسيون حقوق درياهاي سازمان ملل را تصويب کرد که تلاش‌هاي پنج کشور روسيه، نروژ، کانادا، آمريکا و دانمارک را براي دستيابي به قطب شمال محدود مي‌کرد، اما بر پايه همين معاهده، پنج کشور مي‌توانند با درخواست از سازمان ملل و اثبات اين‌که مناطق به طور جغرافيايي روي فلات قاره آنهاست، مالکيت برخي نقاط را به دست بياورند. در سال ۲۰۰۱ روسيه نخستين کشوري بود که اين درخواست را ارايه داد که با مخالفت کميسيون مربوطه در سازمان ملل روبه‌رو شد. پس از ماه‌ها تحقيقات جغرافيايي، روسيه اقدام به انجام اين عمليات ميهن‌پرستانه کرده که البته احتمال کمي براي موفقيت دوباره آنها داده شده است. دانمارک نيز مي‌خواهد چنين درخواستي را به سازمان ملل بدهد و کانادا هم اعلام کرده که هشت کشتي نظامي که قادر به حرکت در يخ‌ها هستند، ساخته است. هم‌اكنون برآورد شده که قطب شمال، داراي ده ميليارد بشکه ذخاير نفتي است. با توجه به اين‌که آمريکا و نروژ هم در حال تهيه درخواست‌هاي خود هستند، بحث بر سر مالکيت اين منطقه به شدت بالا گرفته است.

[super_comando 4]

بازتاب: فروش سلاح 63 ميليارد دلاري اخير آمريكا با اعراب و اسرائيل كه به بهانه خطر ايران با آنها بسته مي‌شود، علاوه بر نمايندگان كنگره و بخشي از پنتاگون،‌ با اعتراض شديد محافل مطبوعاتي آمريكا روبه‌رو شده است. كاندوليزا رايس،‌ وزير امور خارجه آمريكا اعلام كرد: كمك 63 ميلياد دلاري تسليحاتي براي تقويت اعراب ميانه‌رو در خاورميانه و اعمال يك استراتژي گسترده‌تر براي مقابله با تأثيرات منفي «القاعده»، ‌حزب‌الله، ‌سوريه و ايران است. اما به گزارش سرويس بين‌الملل «بازتاب» سايت «مركوري نيوز» نوشت: نابود كردن عراق براي نجات ما از ترسي انجام شد كه وجود خارجي نداشت و هم‌‌اكنون نيز رايس مي‌خواهد ما را با فروش سلاح‌هاي آمريكايي كشتار جمعي از سلاح‌هاي اتمي آينده ايران نجات دهد. بنا بر اين گزارش، دولت بوش مي‌خواهد تا سي ميليون دلار كمك نظامي را به اسرائيل بدهد كه به نوشته «نيويورك‌تايمز»، ‌نسبت به مجموع كمك‌هايي كه اسرائيل در يك دهه گذشته دريافت كرد، 43 درصد افزايش يافته است. همچنين بيست ميليون دلار به عربستان، ‌بحرين، كويت، عمان، ‌قطر و امارات و كمكي سيزده ميليار دلاري به مصر داده خواهد شد. «فريدا بريگان»، از مقامات ارشد پروژه‌هاي تسليحاتي و امنيتي بنياد «آمريكاي» جديد مي‌گويد: اين معامله تنها يك جبران مافات از اعراب به خاطر كاري است كه در عراق كرديم. عدم توقف غني‌سازي در ايران توجيه اين معامله با كشورهايي است كه احساس تهديد از سوي ايران مي‌كنند. ايران دست‌كم پنج تا ده سال با سلاح اتمي فاصله دارد و اين فرصت كافي را به آمريكا و متحدانش مي‌دهد تا مشكل را از راه‌هاي ديپلماتيك حل كنند و اين كار تنها عزم ايران در دستيابي به سلاح اتمي را محكمتر خواهد كرد. آمريكا هم‌اكنون هم ركورددار فروش تسليحات در جهان است، به گونه‌اي كه دولت بوش و پيمانكاران تسليحاتي آمريكا در سپتامبر 2005 تا سپتامبر 2006، فروش تسليحات خود را از 6/10 ميليارد دلار به 21 ميليارد دلار رساند‌ه‌اند و بريگان پيش‌بيني مي‌كند كه پيشنهاد جديد اين ميزان را تا 25 درصد ديگر افزايش دهد. اين يك ديوانگي تسلسل‌‌وار است كه پس از پايان جنگ سرد هيچ‌گاه پايان نيافت و تحت تبليغاتي با نام امنيت ملي و حفظ اشتغال آمريكايي‌ها، بوش پدر و كلينتون هم فروش تسليحات آمريكا را نسبت به سال‌‌هاي پاياني جنگ سرد دو برابر كردند. در سال 1996 «لاورنس كورب»، معاون وزير دفاع رونالد ريگان به GLOBE گفت: ترمز ما از اين سيستم برداشته شده... هيچ سياست يكپارچه‌اي براي نقل و انتقال سلاح وجود ندارد. بازي تبديل به بازي پول‌‌ها شده است. ما تنها براي مقابله با سلاح‌هايي كه در جهان گسترش يافته، سلاح‌هاي پيشرفته‌تري را صادر مي‌كنيم و اين سياستي ترسناك است كه مسئوليت اخلاقي ما را زير سؤال مي‌برد، اما تأثيري در ايجاد ثبات يا دمكراسي منطقه‌اي يا توقف تروريسم و سرايت آن به آمريكا نداشت. عربستان در زمان دولت کلينتون، خريدار تسليحات بود، اما در يازده سپتامبر، متحد مشکل‌ساز ما شد. در زمان حکومت رئيس‌جمهور کنوني هم ۸۰ درصد کشورهايي که تسليحات آمريکا را دريافت کرده‌اند، در سال ۲۰۰۳ توسط وزارت خارجه آمريکا به عنوان کشورهاي غير دمکراتيک و يا داراي مشکلات فراوان نقض حقوق بشر معرفي شده‌اند که آن ليست، همه کشورهاي عرب مشمول معامله جديد را نيز در بر مي‌گرفت. البته اسرائيل داراي دمکراسي است، اما در پرونده سال ۲۰۰۶ اين کشور، وزارت خارجه آمريكا اعلام کرده که ۳۲۲ نفر از ۶۶۰ فلسطيني کشته شده به دست اسرائيل، نقشي در ابراز دشمني نداشته و کشته شده‌اند که ۱۴۱ نفر آنان نيز کودک بوده‌اند. اسرائيل در معامله جديد هم از آن رو مخالفت نمي‌کند که در ازاي کمک ۳۳ ميليارد دلاري به اعراب، ۳۰ ميليارد دلار هم به خودشان کمک مي‌شود. «پل سالم»، مدير مرکز خاورميانه مؤسسه صلح بين‌المللي «کارنج اندو منت» هفته گذشته گفت: اين معامله تسليحاتي به معناي مرگ تلاش‌هاي دولت براي گسترش دمکراسي در منطقه است.

[super_comando 4]

رجانيوز:یک نشریه اینترنتی در امریکا فاش کرد عربستان‌ سعودی‌ از سال‌ هزار و نهصد و هفتاد و پنج‌ در پی‌ ساخت‌ سلاح‌ هسته‌ ای‌ است‌ و برای‌ این‌ کار از دانشمندان‌ هسته‌ ای‌ پاکستانی‌ استفاده‌ می کند. به گزارش واحد مرکزی خبر نشریه‌ اینترنتی‌ "کونیونیا هاوس‌ ان‌ لاین"‌ در سرمقاله‌ پنجشنبه خود در تحلیلی‌ با عنوان‌ ‌(سعودی‌ ها سلاح‌ هسته‌ ای‌ می سازند)‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نوشت‌‌ همزمان‌ با تمامی‌ سر و صداها و دشمنی‌ هایی‌ که‌ در پی‌ برنامه‌ هسته‌ ای‌ ایران‌ ایجاد شده، اطلاعاتی‌ منتشر شده‌ است که‌ نشان‌ می دهد عربستان‌ سعودی سرگرم‌ ساخت‌ سلاح‌ هسته‌ ای‌ است. به نوشته این نشریه اینترنتی ؛ ‌گفته‌ می شود عربستان‌ سعودی‌ سلاح‌ هسته‌ ای‌ محرمانه‌ خود را با کمک‌ دانشمندان‌ پاکستانی‌ می سازد و این در حالی است که یک‌ سایت‌ خبری‌ عربی‌ فاش‌ کرد‌ عربستان‌ سعودی لابراتوارها و تاسیسات‌ مخفی‌ هسته‌ ای‌ عظیم‌ خود را در زیر زندان ها و بازداشتگاه‌ های‌ تازه‌ تاسیس‌ خود ایجاد کرده‌ است‌‌. بر اساس‌ مقاله‌ مجله‌ (اسرائیل‌ امروز) و بر اساس‌ اطلاعات‌ وب‌ سایت‌ مزبورعلاوه‌ بر این‌ مورد، سعودی‌ ها مراکز زیرزمینی‌ هسته‌ ای‌ و پایگاه‌ موشکی‌ وسیعی‌ در اطراف‌ جده‌ یکی از شهرهای مهم عربستان سعودی‌ ایجاد کرده‌ اند.‌ "کونیونیا هاوس‌ ان‌ لاین"‌ نوشت دیربازی‌ است‌ که‌ عربستان‌ سعودی‌ مشکوک‌ به‌ اجرای‌ برنامه‌ توسعه‌ هسته‌ ای‌ است‌ ، حتی‌ شواهدی‌ وجود دارد که‌ نشان‌ می دهد مقامات‌ عربستان‌ سعودی‌ از سال‌ هزار و نهصد و هفتاد و پنج‌ در پی ساخت‌ بمب‌ هستند و گفته‌ می شود اگر تاکنون‌ در این‌ باره بحثی‌ نشده‌ است‌ نخست‌ به علت‌ کمبود شواهد و در مرحله‌ بعد به علت چشم‌ پوشی‌ های‌ امریکا بوده‌ است‌ زیرا عربستان‌ سعودی‌ ازمهم ترین‌ متحدان‌ راهبردی‌ امریکاست‌ و این کشور نمی‌ تواند خطرات‌ از دست‌ دادن‌ ان‌ را تحمل‌ کند. به نوشته این نشریه ؛ شاید مهم ترین‌ شواهد دال‌ بر فعالیت‌ های‌ هسته‌ ای‌ عربستان‌ سعودی،‌ بیش‌ از ده‌ هزار مدرکی‌ است‌ که‌ از یکی از سفارتخانه های‌ عربستان‌ سعودی‌ ربوده‌ شده‌ و در اختیار اژانس‌ بین‌ المللی‌ انرژی‌ اتمی‌ قرار داده‌ شده‌ است‌ که در ان‌ عربستان‌ سعودی‌ درسال های‌ هزار و نهصد و هشتاد و پنج‌ تا هزار نهصد و نود، پنج‌ میلیارد دلار به‌ صدام‌ داده‌ است‌ تا سلاح‌ هسته‌ ای‌ بسازد‌ که این‌ مدارک‌ در سال‌ هزار و نهصد و نود و چهار به دست یک‌ عنصر فراری‌ و تبعیدی‌ عربستان‌ سعودی‌ به نام‌ محمد خیلوی‌ تهیه‌ شده‌ است‌‌. همچنین در اواخر دهه‌ هزار و نهصد و هشتاد عربستان‌ سعودی موشک های‌ دوربردی‌ با برد سه‌ هزار و پانصد کیلومتر خریداری‌ کرد که‌ قادر به‌ حمل‌ کلاهک‌ های‌ هسته‌ ای‌ ‌، شیمیایی‌ و بیولوژیک‌ بودند‌ و این‌ موشک های‌ چینی‌ در پایگاه های‌ نظامی‌ السووالییل‌ و الجوفار مستقر شدند‌. موسسه‌ مطالعات‌ راهبردی‌ لندن‌ معتقد است‌ خرید چنین‌ موشک‌ هایی‌ توجیه‌ پذیر نیست‌ مگر این که‌ بخواهیم‌ برای‌ حمل‌ کلاهک‌ هسته‌ ای‌ از ان ها استفاده‌ کنیم‌‌. بنا بر اعلام این موسسه ؛ این‌ موشک ها به قدری‌ گران‌ بودند که‌ تنها در این‌ مورد خرید ان ها توجیه‌ پذیر است‌‌ هر چند این‌ موشک ها اکنون‌ از رده‌ خارج‌ شده‌ اند‌ با این‌ حال‌ باید از ان ها به‌ عنوان‌ شاهدی‌ بر جاه‌ طلبی‌ های‌ هسته‌ ای‌ عربستان‌ سعودی‌ یاد کرد‌. کارشناسان‌ همچنین‌ معتقدند عربستان‌ سعودی‌ به‌ تولید بمب‌ هسته‌ ای‌ پاکستان‌ هم کمک‌ کرده‌ است و‌‌ در حقیقت‌ این کشور در‌ ده‌ سال‌ گذشته‌ سالانه‌ یک‌ میلیارد و دویست‌ میلیون‌ دلار کمک‌ مالی‌ و نفت‌ مجانی‌ به‌ پاکستان‌ تحویل‌ داده‌ است‌ که‌ برای‌ کمک‌ به‌ توسعه‌ فناوری‌ هسته‌ ای‌ در پاکستان‌ بوده‌ است. وزیر دفاع‌ عربستان‌ سعودی‌ در سال‌ هزار و نهصد و نود و نه از تاسیسات‌ محرمانه‌ و ممنوع‌ غنی‌ سازی‌ اورانیوم‌ و همچنین‌ تولید موشک‌ پاکستان‌ دیدار کرد که‌ به شدت‌ از ان ها حفاظت‌ می شود‌. در این‌ سفر وی‌ با عبدالقدیرخان‌ پدر بمب‌ اتمی‌ پاکستان‌ دیدار کرد و در جریان‌ فعالیت‌ های‌ هسته‌ ای‌ پاکستان‌ قرار گرفت‌ ، به‌ علاوه‌ مقامات‌ بلندپایه‌ نظامی‌ دو کشور در سال های‌ اخیر مرتبا" با یکدیگر دیدار می کنند‌ بنابراین این‌ اقدامات‌ نشانه‌ ای از فعالیت های‌ مشکوک‌ عربستان‌ سعودی‌ برای‌ تولید سلاح‌ هسته‌ ای‌ است‌ و نگرانی های‌ ناشی‌ از ان‌ را افزایش‌ می دهد‌. بر اساس این گزارش ؛‌‌ مقامات‌ اطلاعاتی‌ اسرائیل‌ در اکتبر سال‌ دوهزار و سه اعلام‌ کردند مقامات‌ عربستان‌ سعودی‌ برای‌ خرید کلاهک‌ های‌ هسته‌ ای‌ پاکستانی‌ به‌ اسلام‌ اباد رفته‌ اند‌ تا ان ها را در پایگاه های‌ موشکی‌ در خاک‌ عربستان‌ سعودی‌ مستقر کنند‌. به‌ علاوه‌ گفته‌ می شود در بین‌ سال های‌ دوهزار و چهار و دو هزار و پنج‌ شماری از دانشمندان‌ هسته‌ ای‌ پاکستانی‌ در پوشش‌ انجام‌ مراسم‌ حج‌ به‌ عربستان‌ سعودی‌ رفته‌ اند تا با دانشمندان‌ و مقامات‌ دفاعی‌ عربستان‌ سعودی‌ دیدار‌ کنند. عربستان‌ سعودی‌ در سال‌ دوهزار و پنج موافقتنامه‌ مقادیر کوچک‌ اژانس‌ بین‌ المللی‌ انرژی‌ اتمی‌ را امضا کرد که‌ امضای‌ این‌ قرارداد بازرسان‌ اژانس‌ را از کنترل‌ برنامه‌ هسته‌ ای‌ عربستان‌ سعودی‌ باز می داشت‌‌. امضای این‌ قرارداد توسط کشورهایی‌ که‌ مقادیر اندکی‌ اورانیوم‌ دارند، کشورهای‌ امضا کننده‌ را از بازرسی‌ معاف‌ می کند. این‌ کشورها همچنین‌ از گزارش‌ دادن‌ تولید تا ده‌ تن‌ اورانیوم‌ طبیعی‌ یا بیست‌ تن‌ اورانیوم‌ ضعیف‌ شده‌ و دو و دو دهم‌ پوند پلوتونیم‌ معاف‌ هستند‌ و این‌ در حالی است که این مقدار برای‌ تولید دو کلاهک‌ هسته‌ ای‌ کافی‌ است‌. این‌ قرارداد همچنین‌ به‌ ان ها اجازه‌ می دهد درباره فعالیت‌ های‌ تاسسیسات‌ هسته‌ ای‌ خود سکوت‌ کنند‌ و در این‌ باره خاموش‌ باشند. به نوشته این نشریه امریکایی ؛‌ روابط عربستان‌ سعودی‌ و امریکا از زمان‌ جنگ‌ هزار نهصد و نود و یک‌ خلیج‌ فارس‌ زیر تنش‌ دائمی‌ بوده‌ است‌‌ بسیاری‌ از شهروندان‌ عربستان‌ سعودی‌ مایلند کشورشان‌ به‌ همکاری‌ با امریکا پایان‌ دهد‌. بر اساس بررسی‌ که‌ بعد از حملات‌ یازده‌ سپتامبر انجام‌ شده‌ است‌ نشان‌ می دهد نود و پنج‌ درصد مردان‌ تحصیلکرده‌ عربستان‌ سعودی‌ که‌ بین‌ سنین‌ بیست‌ و پنج‌ تا چهل‌ و یک‌ سال‌ قرار دارند از بن‌ لادن‌ حمایت‌ می کنند‌، به‌ علاوه‌ از نوزده‌ هواپیماربای‌ واقعه‌ یازده‌ سپتامبر‌ پانزده‌ نفرشان‌ تبعه‌ عربستان‌ سعودی‌ بودند‌ و بسیاری‌ از رزمندگان‌ القاعده‌ از جمله‌ خود بن‌ لادن‌ نیز از اتباع‌ سعودی‌ هستند.

[Parviz 8]

مصطفي جان اصلا خيلي اتفاقات در منطقه تصادفي بود و جالب اينكه هرچه اين كارهاي تصادفي از سوي آمريكا ، بنفع جمهوري اسلامي شد در مقابل كارهاي تصادفي جمهوري اسلامي هم تصادفا !!! بنفع آمريكا و اسرائيل . عجب دنياي پر نصادفي !!! با ظهور جمهوري اسلامي جنبش دوسه تكه مقاومت فلسطين مثل جگر ذلخيا پاره پاره شد ، از چپ و راست گروهاي اسلامي و انقلابي و هر گروه گروه ديگه رو ميكشه ! عجب تصادفي !!!! جنبش امل لبنان كه جنبش يكپارچه شيعيان در لبنان بود تكه تكه ميشه و ده تا گروه از دلش بيرون مياد كه هيچكي ، هيچكي رو قبول نداره ، واقعا تصادف رو ميبيني !!؟ چه تصادق عجيبي !!! آمريكائي كه منطقه رو ترك كرده بود حالا نه تنها در خليج فارس بلكه زير گوش روسها ميشينه كه البته بهانه هم بحران و خطر ايرانه ، كه صد البته كشور ما هم شكي نميزاره كه خطر ناكه و از تصادف روزگار ادعاي آمريكا هر از چند گاهي با نطق هاي آتشيني كه اين واون در ايران ايراد ميكنند تائيد ميشه و مو هم لاي درزش نميره كه ايران براي صلح منطقه خطرناكه. تصادفا ايران شد خطر اصلي براي اعراب و خواهيم ديد كه در آينده نه چندان دور اعراب با دسته گل براي صلح در تل آويو حضور پيدا كنند و از ترس اژدها به مار قاشيه پناه ببرند ( اميد وارم قاشيه درست باشه وگرنه غاشيه :? ) جدا من از اينهمه اتفاقات تصادفي گيج شدم ، آمريكا در 28 سال گذشته آنقدر اسلحه به خيك كشورهاي عربي بسته كه شايد جزايرشون از سنگيني بره زير آب ؛ و اين تصادفا چه پولي وارد آمريكا كرده ، و با لاخره ميترسم برادر كه تنها من شما سر كار گذاشته شده باشيم ، كاملا تصادفي !!

[mostafa_by 5,723]

مصطفي جان اصلا خيلي اتفاقات در منطقه تصادفي بود و جالب اينكه هرچه اين كارهاي تصادفي از سوي آمريكا ، بنفع جمهوري اسلامي شد در مقابل كارهاي تصادفي جمهوري اسلامي هم تصادفا !!! بنفع آمريكا و اسرائيل .
عجب دنياي پر نصادفي !!! با ظهور جمهوري اسلامي جنبش دوسه تكه مقاومت فلسطين مثل جگر ذلخيا پاره پاره شد ، از چپ و راست گروهاي اسلامي و انقلابي و هر گروه گروه ديگه رو ميكشه !
عجب تصادفي !!!! جنبش امل لبنان كه جنبش يكپارچه شيعيان در لبنان بود تكه تكه ميشه و ده تا گروه از دلش بيرون مياد كه هيچكي ، هيچكي رو قبول نداره ، واقعا تصادف رو ميبيني !!؟
چه تصادق عجيبي !!! آمريكائي كه منطقه رو ترك كرده بود حالا نه تنها در خليج فارس بلكه زير گوش روسها ميشينه كه البته بهانه هم بحران و خطر ايرانه ، كه صد البته كشور ما هم شكي نميزاره كه خطر ناكه و از تصادف روزگار ادعاي آمريكا هر از چند گاهي با نطق هاي آتشيني كه اين واون در ايران ايراد ميكنند تائيد ميشه و مو هم لاي درزش نميره كه ايران براي صلح منطقه خطرناكه. تصادفا ايران شد خطر اصلي براي اعراب و خواهيم ديد كه در آينده نه چندان دور اعراب با دسته گل براي صلح در تل آويو حضور پيدا كنند و از ترس اژدها به مار قاشيه پناه ببرند ( اميد وارم قاشيه درست باشه وگرنه غاشيه :? )
جدا من از اينهمه اتفاقات تصادفي گيج شدم ، آمريكا در 28 سال گذشته آنقدر اسلحه به خيك كشورهاي عربي بسته كه شايد جزايرشون از سنگيني بره زير آب ؛ و اين تصادفا چه پولي وارد آمريكا كرده ، و با لاخره ميترسم برادر كه تنها من شما سر كار گذاشته شده باشيم ، كاملا تصادفي !!

دوست عزيز. تصادفات هميشه وجود دارن. اما بد نيست كمي با هم، اين تصادفات رو مرور كنيم.
فرموديد جنبش دو سه تكه‌ي مقاومت فلسطين! درست فهميدم؟
شما درمورد ساف چي مي‌دونين؟ (البته ساف، ايراني PLO يا همون Palestine Liberation Organization كه فارسي‌اش شده سازمان آزادي‌بخش فلسطين يا همون ساف خودمون!!) به اين دليل تشكيل شد كه جنبش هزار پاره‌ي فلسطيني‌ها رو بتونه در يه قالب منظم‌تر و مسنجم‌تر دربياره. با وجود همين، باز هم خيلي از سازمان‌ها عضوش نشدن و خيلي‌هاي ديگه هم ازش مشتق شدن و بي‌خيال PLO شدن (بهترين مثالش، همين سپتامبر سياه (Black September) بود كه علي حسن سلامه، يكي از فرمانده‌ها و رهبرانش بود به همراه ابويوسف كه نهايتاً اكثر اين گروه، توسط تروريست‌هاي اسرائيل ترور مي‌شن). پس اين جنبش‌ها، از همون اول هم چند تكه بود! اون هم قبل از وقوع انقلاب اسلامي بود!
در حال حاضر، اكثر جنبش‌هاي فلسطين، بيشتر در دو جبهه هستن! جبهه‌ي محافظه‌كار به رهبري فتح كه خودش عضو PLO بوده و رئيسش، رئيس اون! و در مقابل، جبهه‌ي تندرو و مبارزه‌گر مثل حماس، جهاد اسلامي و البته صلاح‌الدين (جنبش سني كه اسمش رو تلويزيون ايران نمياره!!). ولي اين كشت و كشتار فلسطيني‌ها، به دليل حماقتي هست كه متأسفانه اكثر مسلمون‌ها بهش گرفتارن! هيچ‌وقت نتونستن دشمن رو درست نشونه بگيرن! بعضي‌ها هم مثل ابومازن، خيال مي‌كنن كه سازش، راه حله (حال اينكه عرفات، خودش سال‌ها جنگيده بود! شايد ولي ابومازن ...!)! به همين دليل هم خودش رو به هر خفتي وا مي‌داره كه دو تا عكس با اولمرت و رايس بگيره! حال اينكه خواسته‌ي اون‌ها هم كاملاً مشخص هست. هميشه، آشوب و فتنه، راه خودش رو خيلي سريع‌تر از حقيقت، بين مردم باز مي‌كنه!!
اما جنبش امل. بايد عرض كنم كه همين جنبش امل هم مبدع و بنيانگزاراش ايراني بودن (چه امام موسي صدر كه حتي تو ايران تحصيل كرده بود و چه شهيد بزرگوار چمران!). در سال 1982 (يا 84) هم جنبش حزب‌الله از امل جدا شد و راه خودش رو پيش گرفت. ولي باقي گروه‌هاي لباني، خيلي پيش از زمان انقلاب بودن و اين، به خاطر چند دستگي قومي، فرهنگي و مذهبي لبنان هست. حتي در سال 82، لبنان دستخوش جنگ‌هاي داخلي بود! دليل خروج حزب‌الله از جنبش امل (از زبون ابوجهاد (رئيس سازمان جهاد اسلامي) و البته نماينده حزب‌الله) هم اين بود كه اين جنبش، زيادي درگير مسائل حكومتي شده بود و به نوعي، روحيه‌ي مبارزه‌گري‌اش رو تا حدي از دست داده بود! ضمن اينكه قدرت‌طلب شده بود و دوست نداشت كه قدرتي، بيشتر از اون تو منطقه باشه. به همين خاطرم جنبش حزب‌الله ازش منشعب شد! ولي هيچ‌ مشكل و درگيري چنداني بين حزب‌الله و امل، از سال 1987 به اينور رخ نداده و اكثر درگيري‌ها هم به خاطر گروه‌هاي ماروني و مسيحي بوده، نه شيعيان! بيشترين وحدت رو هم در حال حاضر، شيعيان لبنان دارن!

---------------------------------------------------------------

اما درمورد ايران. بايد عرض كنم كه براي من هم عجيب بوده كه چرا هر زمان كه اسرائيل، براش مشكل به وجود اومده، نطقي تو ايران به كمكش اومده! درست زماني كه بحث مشكلات اتحاديه اروپا با اسرائيل آغاز شد، بحث نفي هولوكاست هم شروع شد. چرا درست زماني كه اروپا سر قضيه‌ي وايت اسليوري (White Slavery - دوستان، كسي مي‌دونه چي هست؟ دونستنش مي‌تونه خيلي كمكتون كنه! البته اگه بتونين از هر ده صفحه‌ي سانسور شده، يكي‌اش رو گير بيارين!)، زماني كه قضيه داشت بيخ پيدا مي‌كرد، جنگ 33 روزه رخ مي‌ده؟! و بسياري چراي ديگه.
ولي اين هم برام سواله كه چرا درست زماني كه بحث حمله‌ي امريكا به ايران اوج مي‌گيره و خليج فارس، مملو از ناوهاي هواپيمابر امريكايي مي‌شه، ناگهان فيلم 300 هم ساخته مي‌شه كه حس ناسيوناليستي تو ايران رو به بي‌نهايت برسونه و اينهمه فحش و ناسزا، روانه‌ي امريكا بشه! فحش كسائي كه امريكا به حضورشون در كنارش، نياز داشت! اينكه چرا بلر همون روزا مياد و ضد مليت ايراني حرف مي‌زنه و باعث مي‌شه كه ملت چندپارچه‌ي ما، متحد بشن! اين‌ها هم درش خيلي بحث و حرف وجود داره!
ولي هيچ‌وقت دوست نداشتم به اين مسائل فكر كنم. دوست ندارم روزي به اين نتيجه برسم كه حكومت ايران هم درست مثل حكومت امريكا و انگليس، داره مردمش رو بازي مي‌ده! داره بازي بزرگان مي‌كنه و من و شما درش، فقط نقش عروسك‌ رو ايفاء مي‌كرديم! بهتره به اين مسائل هم فكر نكنيم. چون هيچ‌وقت به حقيقت قضيه پي نمي‌بريم، مگه اينكه خودمون هم به حدي برسيم كه در قسمت بالاي دولتي مشغول به كار شيم و وارد طبقه‌ي استراتژيكي حكومت‌مون شيم. اون زمان، ما هم يكي از اون‌ها مي‌شيم و حتي اگه بفهميم كه همه‌ي مدت، همه‌ي مسائل بازي بوده، تنها چيزي كه مي‌گيم، اينه كه : براي حفظ كشور، لازمه! پس بياييد حداقل به اين مسائل كاري نداشته باشيم و سعي كنيم در سطح خودمون فكر و عمل كنيم. فكر كنم حفظ اتحاد، در كنار افزايش سطح فكر در جامعه (نه سطح حماقت! نه سطح نژاد پرستي و نه سطح گزافه‌گويي)، بيشتر از افكار موهوم و پيچيده و نامشخص، به درد آينده‌ي ايران بخوره! حداقل اينطور مي‌تونيم تكيه بر ديوار كنيم، نه بر باد!

[payam 1]

قطب شمال که ارث باباشون نیستش که :? قطب شمال یه منطقه بین المللی است....ما هم می خواییم :D

[marmoolak 0]

نظر شما غير اينه ؟ من ميدونم شما خبر رو نقل قول كرديد ولي زسانه هاي داخلي خبررسانيشان چنان جهت داره كه تو ذوق ميزنه ، اگر تو كشور صد تا آدم رو زنده بگور كنند شما در بازتاب چيزي نميبينيد ولي اگر در يك گوشه دنيا يك آمريكائي سرما بخوره اين براي بازتاب خبر داغيه ، خبر رو دوباره بخونيد ، مثلا نوشته ( از نكات جالب توجه در اين رخداد، اين كه امدادگران آمريكايي به لباس‌هاي ضدشيميايي مجهز بودند. ) ، مگه در كشور ما امدادگراني كه براي انتقال مجروح شيميائي ميرن مايو يا لباس شب ميپوشند !!؟ .
آمريكائي ها دارن اين مهمات رو معدوم ميكنند ، اين كجاش بده ؟ نكنه منتظريد كه باز يك رژيم بعثي ديگه بياد و از اونا استفاده كنه ؟ بعد جالب تر اينكه در آخر خبر ميگه اين سلاحها رو اروپا به صدام داده و آمريكا هم سكوت كرده ، تجهيز صدام به سلاح شيميائي از سوي اروپا بخشودنيه ولي سكوت آمريكا نه !!؟ آنوقت ما آمريكا رو محكوم به اتخاذ سياستهاي دوگانه ميكنيم .

در اين كه صدا و سيما، بيش از اندازه به قضاياي امريكا در عراق گير مي‌ده، شك چنداني نيست. ولي اگه منظور شما از بازتاب، سايت خبري بازتاب بود، بايد بدونين كه اين سايت، بارها درمورد نقش اروپايي‌ها (بخصوص ايتاليا، آلمان، فرانسه و انگلستان) مقاله نوشتن. ولي علي‌الظاهر چوب عدالت شما هم فقط مطالب ضد آمريكا رو مي‌بينه :mrgreen: !
خدا امريكا رو خير بده كه اومد تو عراق! دموكراسي رو برقرار كرد! القاعده رو نابود كرد! ريشه‌ي تروريسم رو منهدم كرد! مردم عراق رو از چاله درآورد و تو چاه ننداخت! از همه مهم‌تر! عراق رو قهرمان جام ملت‌هاي آسيا كرد :? ! انصافاْ عراق كه از زمان بخت‌النصر، قهرمان هيچ جامي نشده بود، كجا خوابش رو مي‌ديد كه با صدام بتونه حتي به مرحله‌ي گروهي اين بازي‌ها صعود كنه :D !
ان‌ شاء الله كه خداوند، تمامي اشغالگران عالم (از چنگيز و تيمور گرفته تا صدام و بوش) رو قرين رحمت خويش قرار دهد. الهي آمين!

خيلي باحالي حاجي كلي خنديدم. :D

[reformist 0]

اقای super_comando تاپیکی که قفل کردید در قسمت اخبار عمومی بود و اگر مطلبو مطالعه میکردید مشاهده میکردید که موضوع سیاسی بود پس بهتره دست از لجبازی بردارید. :?

[super_comando 4]

موعود:ربات‌ها از اندك زماني پس از آغاز جنگ عراق پرسه زدن در خيابان‌هاي عراق را آغاز كردند. اكنون، براي اولين بار ــ اولين بار در تمام مناطق جنگي ــ ماشين‌ها صلاح حمل مي‌كنند.
اين ربات‌ها كه به مسلسل‌هاي M249 مجهزند به عراق اعزام شدند. به گزارش موعود به نقل از Danger Room، بنا به گفته‌ي مايكل زكا، مدير پروژه‌ي SWORDS، "آنها تا كنون شليكي نكرده‌اند اما بزودي اين عمل اتفاق خواهد افتاد".
سووردها كه نسخه‌ي اصلاح شده‌ي ربات‌هاي بمب‌ياب هستند اولين بار در سال 2004 آمادگي خود را براي انجام وظيفه اعلام كردند. اما موارد امنيتي، ارسال آنها براي فعاليت در ميدان جنگ را به تعويق انداخت. "آنها گاهي از كنترل خارج مي‌شدند و در اين‌صورت كسي نمي‌توانست عواقب آنها را پيش‌بيني كند."
بنابراين ربات‌هايي كه با امواج راديويي كنترل مي‌شوند براي امنيت بيشتر مجهز شدند. مهمتر آنكه اكنون ربات‌ها "دكمه‌ي مرگ" دارند تا به گفته‌ي زكا درصورتيكه رفتار غيرمعمول نشان دهند بتوانيم با دكمه‌اي جلويشان را بگيريم.
چنانچه پيشتر در مجله‌ي نشنال ديفنس آمد، فعلا سه نمونه از اين ربات‌ها در عراق موجودند. زكا مي‌گويد آماده ارسال ربات‌هاي بيشتري است، "اما هزينه آن را نداريم".