برتری هوایی با قدرت تهاجمی دو موضوع جدا است که باید در جای خودشون بحث بشه.
 
	اینگه اگر ایالات متحده وارد میشد چی میشد با اگر و اگر که چیزی پیش نمیره، چیزی که ما دیدیم برتری مطلق هوایی اسرائیل و سپردن کامل آسمون به دست اونها و در گام بعدی سرکوب شدید پدافند و یگان های موشکی ما بود. اینکه بیاییم جنگنده هارو فلان جا پنهان کنیم  یا جنگنده هامون رو باند پایگاه هوایی نابود شن حالتی تحقیرآمیز و فوق العاده ناراحت کننده داشت. در موضوع برتری هوایی ترکیب سامانه های زودهشدار هوایی، رادارهای متحرک، پدافند چند لایه و وجود تعداد زیادی جنگنده که به جز تکافوی کمیتی از نظر ترکیب (رهگیر، جنگنده چند منظوره، جنگنده دفاع نقطه ای ) می تونست برتری هوایی اسرائیل رو به چالش بکشه. به اندازه کافی هم قبلا در این مورد در تاپیک های نیروی هوایی و قراردادها حرف زدیم. وقتی جنگنده بومی داشته باشیم و ترکیب جنگنده های رهگیر رو با تعداد زیادی جنگنده نسل 4 و البته آواکس رو برای برتری هوایی به کار ببریم. ولی چه در موضوع خرید و چه ارتقای جنگنده های موجود سستی زیادی وجود داشت و دلیل محوری اش هم این بود اعتقاد خاصی به نیروی هوایی وجود نداشت و در زمان جنگ 12 روزه هم عملا نیروی هوایی رو به کناری گذاشتن. واقعا همین اف 14 و میگ 29 نمیشد در طی زمان ارتقا پیدا کنند ؟ یا هیچ شرایطی برای خرید وجود نداشت. همین معامله ای که با شرگت گرومن در خرید اف 14 کردیم رو میشد با شرکت میگ در خرید میگ 35 همراه با انتقال فناوری داشته باشیم ولی ما چه تحرکی داشتیم در استفاده از این فرصت؟ هیچی.
 
	یه نکته رو در نظر داشته باشید اگر ما سامانه های زودهشدار و هدایت هوایی میداشتیم (مثلا 10 آواکس) و مقدار زیادی جنگنده رهیر با برد بلند و نقطه ای شرایط اینطور پیش نمیرفت که ب 2 ها ( و چه جنگنده های دیگه ای) با خیال راحت بیان بمباران بکنند و برن. وقتی یه جنگنده رادارگریز تهاجم خودشو انجام میده اگر ترکیب بالا رو میداشتیم با گسیل جنگنده های مختلف می تونستیم حتی از ب 2 و اف 35 هم تلفات بگیریم بقیه جنگنده ها پیشکش چون ب 2 که یک بمب افکن و توان دفاع هوایی خاصی نداره  اف 35 هم سرعت خارق العاده ای در گریز از منطقه خطر نداره اگر ما تعداد کافی جنگنده رهگیر در پایگاه هایی در استان های سمنان، قم و... می داشتیم که در ناحیه فردو و در زمان حمله به حد اشباع برسن با یک تاکتیک درست و داشتن ابزارهای مناسبی چه در رزم هوایی نزدیک و چه با موشک های دوربردی مثل پی ال 15 یا آر 77 میتونستیم خسارت به دشمن وارد کنیم. طبیعتا در این رزم هوایی خسارت زیادی به خودمون وارد میشد ولی شکار ب 2 یا اف 35 ارزششو می داشت.
 
	 
 
	در مورد راندمان موشکی. راندمان دقیق موشکی ما چه بود؟ دیمونا رو زدیم؟ جنگنده های دشمن رو روی باند فرودگاه یا در مراکز اورهال زدیم؟ پدافند دشمن رو سرکوب کردیم؟ فرماندهان دشمن رو شکار کردیم؟ اصلا موشک اون قدرت غافلگیری و وارد کردن ضربه دقیق نیروی هوایی رو داره یا خیر؟ شدت ضربات و دقت وارد کردن آسیب ناشی از حملات موشکی ما کافی بود؟ به نظرم به قاطعیت میشه گفت در جواب همه پرسش های بالا بگیم خیر و حتی اگر جواب بله بود هیچ فرد عاقلی نمیاد تنها از یک راهکار استفاده کنه و دست خودشو از نظر گزینه های دیگه ببنده. هرچند قدرت موشکی و وارد اومدن ضربه به دشمن رو نمیشه کتمان کرد ولی در حد انتظار نبود.
 
	 
 
	در مورد پهپاد و... وقتی این ادعا شد که خود ما از جمله کشورهای پیشرو در زمینه صنعت پهپاد هستیم این انتظار میرفت که چه در تهاجم و چه دفاع در مقابل حملات پهپادی قوی باشیم ولی عملکرد ما زیر متوسط بود.قبل از شروع جنگ خود بنده پیشنهاد دادم که ما باید از سامانه های فالانکس و سیستم دفاع موشکی برد کوتاه برای دفاع نزدیک از سامانه های پدافندی و لانچرای موشکی و... در ترکیب با موارد دیگه ای مانند استتار، بالا رفتن تحرک، استفاده از پوشش های ضربه گیر در مقابل ضربات پهپادها و ریزپهپادها استفاد کنیم. طبیعی بود رادارها و سیستم های پدافندی با برد متوسط و بلند هدف دشمن خواهند بود ولی ما برای رادارهامون چیکار کردیم؟ برای سامانه های موشکی و پدافندی چی؟ در مورد رادارهای ایستا حتی زحمت اینکه اتاق فرماندهی و هدایت رو در دل خود رادار و در معرض حمله دشمن نزارن رو نکشیده بودند. حقیقتا در مورد سامانه های پدافندی و موشکی انتظار من چه در مورد تاکتیک های دفاعی و چه محافظت از سامانه های پدافندی و موشکی بیشتر بود و پیش بینی این مقدار از ضعف و بی برنامگی رو نداشتم. اون پیشنهاد سیلوپرتاب رو قبلا خودمم و طبیعتا افراد زیادی قبل از ما مطرح کردند و پیشنهاد درستیه.
 
	از جنگ وکراین به کنار ما از قبل ترش و نزاع ارمنستان و آذربایجان سرکوب پدافند توسط پهپادهارو دیدیم و طبیعتا باید متوجه ضعف هامون میشدیم و اونهارو پوشش می دادیم.