البته در مورد جنگنده ها و برخی حامل ها باید به سیستم کشف هم توجه کرد. سیستمی که بیش از بیشینه برد موشک برد داشته باشه و بتونه اهداف را اکتساب و به موشک محول کنه.

اصولا موقعیت جزیره و نزدیکی به مرزهای در اختیار اکراین و رومانی و دور بودن مناطق تحت تصرف روسیه این جزیره را بسیار اسیب پذیر میکنه خصوصا در خصوص پهپادها. ولی جنگ اکراین اون تصور رومانتیک نسبت به پدافند را هم تغییر داد به نظرم. زمانی تقریبا همه متفق بودند چرا سوریه از یک واحد اس-300 مستقر در حمص استفاده نمیکنه ولی حالا کاملا مشخص هست که یک واحد پدافند به تنهایی در قبال یک رژیم ضعیف هم حتی نه تنها کارامد نیست چندان که بسیار اسیب پذیر هم هست چه برسه رژیم صهیونیستی که پس از اولین شلیک چنین سامانه ای (اگر قبلش اقدام نکنه) با انبوه پهپاد و تسلیحات دورپرواز و هواپرتاب و جنگنده ها و حاملها و حتی موشک های بالستیک تاکتیکی قبل از محو شدن دود حاصل از شلیک نابودش میکنه. بنابراین واقعا استقرار اون واحد اس-300 در اون مقطع فقط به درد این میخورد که بدون شلیک و فعالیت فقط از رادارها و سیستم هاش برای رصد حملات استفاده بشه نه اینکه فعال بشه. تازه اگر میتونست موفقیتی کسب کنه در میان این ناکارامدی سیستم های پدافندی به صورت سلولی در برابر برخی از مهمات و تسلیحات. طبیعتا البته این فقط یک بررسی ساده است. عوامل زیادی از جمله مساحت جغرافیایی و تعداد پدافند ها و پوشش و تسلیحات دشمن و روش های متعدد اخلال و اختلال و پوشش رادار و تنوع سنسورها و چه و چه در موفقیت و عدم موفقیت ها تاثیر داره.

وزارت دفاع اکراین اعلام کرده که بیرقدار دو قایق گشتی روسیه را در نزدکی جزیره مار هدف قرار داده و بعدش هم عنوان کرده: بیرقدار موثر هست و با اتحاد روسیه را شکست میدیم. بیشتر به نظر دلجویی از اردوغان هست در رابطه با اون اظهار نظر قبلی که گفته شده بود بیرقدارها در نتیجه جنگ چندان موثر نیستند.

با توجه به روابط خاص ترکیه با اکراین و پرواز هر روزه ترابری های ترکیه به لهستان برای انتقال سلاح شاید موفق بشه ترکیه در قبال این خدمات تکنولوژی مدنظر و زیرساختها را از اکراینی که خصوصا در حال حاضر با انبوه سلاح های غربی داره خفه میشه و نیاز به پول هم داره برای بازسازی را به دست بیاره.

درآمد ارزی عراق از صادرات نفت عمدتا فقط جنوب و مرکزش از 10 میلیارد دلار در ماه فراتر رفت. موقعیت بسیار مناسبی است برای کاظمی به عنوان هم پیمان صدر و دولت احتمالی ایندشون که با هزینه ارزهای صادراتی افکار عمومی را جلب کنه. این هم از شانس دولت موقت فعلی است که با افزایش قیمت نفت عراق به 104 دلار در بشکه میتونه تسکین های موقت مناسبی ایجاد کنه و همچنین برای اقلیم که با مشکلات مالی مواجه بود.

با رفتارهای اخیر امارات، اشغال جزیره های یمن و باز کردن پای اسراییل به منطقه و البته ادعاهای مدام در مورد تمامیت ارضی ایران به نظرم کم کاری بزرگی رخ داده در یک قرن اخیر خصوصا و باید رویکرد تهاجمی را جایگزین رویکرد فعلی کنیم در مورد همسایه ها که همگی به گمان بد افتادند تقریبا. در مورد امارات با توجه به موارد گفته شده و البته لفاظی مدام در مورد تمامیت ارضی ایران و همچنین اشغال جزایر یمنی به نظرم بسیار به موقع هست که بحث جزایر اشغال شده ایران توسط امارات به صورت جدی دنبال بشه و موضوعش به طور کامل در افکار عمومی برجسته بشه، اگر امارات با توقیت و همکاری با دشمنان به دنبال روزنه ای میگرده تا تعدی کنه به جزایر ایرانی و البته کاملا غیرقانونی جزایر یمنی را اشغال هم کرده (طبیعتا اشغالگر محسوب میشه) خب ما هم فرصت سازی میکنیم از حالا تا روزی که اتفاقی رخ داد افکار عمومی منطقه و کشور برای بازپسگیری جزایر ایرانی آماده تر باشند. نقل قول کامل چندان صحیح نیست و البته محتوا هم بررسی نشده که کاملا دقیق باشه ولی صرف اینکه ببینیم در چه موردی صحبت میکنیم اطلاعات زیر شاید راهگشای مفهوم مدنظر باشه:

همزمان با افتتاح کنسولگری ایران در استان سیونیک ارمنستان که اقدام خوبی است ولی ناکافی و اظهارات مقامات ارشد این استان مبنی بر آموزش زبان فارسی در این استان الهام علیف دوباره شروع به لفاظی کرده که روسیه از طریق ایران به ارمنستان سلاح ارسال کرده و ما نامه دادیم که ایران ببنده حریمش را (عجبا ذهنیتی که مشتی پان ترک ایجاد کردند و یک متوهم را اینطور به مراحل بالا! رسوندند که گمان کنه حالا به خاطر انبوه حامیانش! در ایران که منتظر اوامر الهام جون! هستند میتونه امر و نهی کنه که چه کشوری چه کاری بکنه یا نه) از طرفی دوباره بحث دالان را کشیده وسط و گفته ما برای تعیین حدودش(!) به نقشه های 1918 تا 20 شوروی رجوع میکنیم و مبنامون این سالهاست. یک مقام ارمنی هم گفته چرا فقط نقشه های قرن 20 و چرا نقشه های قرون اولیه و حکومت بابل و ... نه؟! جا داره ما هم بگیم حالا که قرار هست مرزهای ما هم تحت تاثیر قرار بگیره ما هم نقشه های ابتدای تاریخ تا همین قرن اخیر را مدنظر قرار میدیم ببینیم کی به کی بدهکار میشه!! ارمنستان و پاشینیان و حرفهاشون هیچ ثبات و حسابی نداره، ایران باید خودش برگه های خودش را ایجاد کنه و حتی برای روزی که ممکنه پیش بیاد اماده حتی عملیات مستقل برای حفظ حقوقش باشه. تمام کشورها به بهانه کیلومتر ها در خاک همسایه و قاره همسایه حتی پیشروی میکنند و پایگاه میزنند، ما که وضعیتمون اصلا و ابدا بهانه محسوب نیست و زیاده خواهی و نوعی تجاوز به حقوق کشور هست.

امارات در حال حاضر یکی از موذیانه ترین طرح های منطقه را داره پیش میبره. در اختیار گرفتن نیروهای نیابتی جنوب یمن، جزایر استراتژیک ورودی دریای سرخ و همچنین همکاری های گسترده و ویژه این رژیم با رژیم صهیونیستی ( تردد بیش از 8 فروند ترابری نظامی امارات به سرزمین های اشغالی در تنها یک هفته و احتمالا انتقال برخی موارد نظامی که بر خلاف گمانه زنی رسانه ها مبنی بر گنبد اهنین و انتحاری ها شاید فقط محدود به این دو نباشه و خصوصا پدافند و رادارهای دوربرد لینک شده به سرزمین های اشغالی با کاربرد دوگانه را هم شامل بشه و البته برخی ادوات خرابکاری ) و البته که چشم داتش به جزایر ایرانی و مترصد فرصت بودنش، زنگ خطری جدی است برای ما که باید بیشتر مراقب رژیم امارات باشیم و فریب مواضع سیاسی جدیدش را نخوریم. زمان خریدن و فرصت سازی بهترین تعریف از شرایط فعلی امارات هست که احتمالا در حال کار اطلاعاتی هم هست با صهیونیستها برای برخی تحرکات خرابکارانه علاوه بر نظامی. بنابراین خطر پهپادهای انتحاری و شبکه راداری و پدافندی یکپارچه و البته خزاندن صهیونیستها به جیهات یمن و جنوب ایران خصوصا برای تاسیسات حیاتی ما در خلیج فارس جدی است و باید اقدامات مقابله ای سنگینی با هدف "تنها" امارات را تدارک ببینیم با شناسایی نقاط ضعف و شکست امارات و البته تدابیری برای زمان صلح و پاسخ بازدارنده ( از جمله پاسخ خرابکاری و اقدامات اطلاعاتی هم سطح در خاک امارات)

روزنامه گاردین اخیرا مقاله غیرمنتظره و جالبی داشت که لندن و در راسشون جانسون و تراس به خاطر منافع انتخاباتی و مسائل داخلی هر کدوم سعی دارند با سوء استفاده از موضوع اکراین و تحت فشار گذاشتن زلنسکی مانع مذاکرات صلح بشند و اگر اکراین استقلال دونباس و کریمه را به رسمیت بشناسه (جالبه این تلویحا پیشنهاد گاردین) عملیات ویژه روسیه هم تمام خواهد شد ولی در حال حاضر تراس با گفتن جملاتی سطحی و ازار دهنده برای استراتژیستهای انگلیسی مثل "ما" تا پاکسازی کامل خاک اکراین از روسیه این جنگ را ادامه میدیم در واقع به شکل کاملا کودکانه در حال اظهارات غیرواقعی است که تنها منجر به تشدید جنگ و طولانی شدن اون میشه، چون هدف فانتزیشیون این هست که در یک جنگ نیابتی روسیه را پوزش را به خاک بمالند البته به صورت حساب اکراین و مردمش. البته باز جالبه در اعترافی قابل توجه اشاره کرده که هرکس در حال حاضر بخواد نقدی کنه به اظهارات و برخی عملکردها سریع با برچسب "عشق پوتین و ترسو و بزدل" مورد حمله قرار میگیره و مجبور به سکوت میشه.

بنده خدا به دریوزگی افتاده منافق و متظاهر بزرگ و دیگه حیا و تعارف را هم کنار گذاشته، در مورد فلسطین با اون همه ادعا که اون کرد در مورد یمن مشخصه خب. احتمالا اگر قاتل مادرش هم بود این روزها مادرش را محکوم میکرد که بتونه وضعیت اقتصادی را برای انتخابات 2023 سامان بده تا بار دیگه چهار چنگولی به قدرت بچسبه.

درسته، ما این اشتباهات را بعدها در جنگ سوریه هم دیدیم از برخی طرف های عمدتا سیاسی و البته شاید واقعا در پشت پرده تحت فشار یا تطمیع. ( در همین جنگ سوریه نقش فریب آمیز اردوغان را نباید فراموش کرد و تبلیغاتش و ادعای فلسطین دوستی عمیقش ) در مورد ماجرای فلسطینی ها و حزب بعث و صدام هم تاریخی که نگاه کنیم در خاطرات مثلا سمیر قنطار هست که قبل از شروع انقلاب و تا سالها و در زمانی که ایران حامی اصلی صهیونیستها در منطقه بود در زمان جنگ اعراب و بعدتر که اعراب خیانت کردند این "صدام" بود که با نمایش و تبلیغات و حتی برخی تحرکات نظامی (چه در لبنان مقطعی و چه در عراق و منطقه) خودش را به عنوان تنها حامی عملی فلسطین در افکار عمومی فلسطین مثل یک قهرمان برجسته کرده بود. به نظرم بخشیش طبیعی است که در زمانیکه رسانه ها محدود به چند روزنامه و تلویزیون میشدند که اون هم فقط محلی و با کلی پول های جهت دار اخبار را پوشش میدادند افکار عمومی فلسطین تا سالها گمان میکردند ایران همون ایرانه زمان پهلویه و صدام هم همون صدام زمان گذشته ( حالا حساب کنید در طول جنگ هم صدام اون چهره ضد اسراییلیش را حفظ کرده بود و فرض کنیم افکار عمومی لایه چندم وقتی خبر حمله اسراییل به تاسیسات اتمی عراق را میشنوند و یا خبر شلیک چند موشک از طرف عراق به سمت سرزمین های اشغالی را قبل و بعد وقایع میبینند خب تحت تاثیر میلیون ها دلار هزینه اعراب در رسانه ها و گروه های سیاسی و احزاب و تبلیغات غربیها و رسانه های صهیونیستی به همراه برخی انحرافات عقیدتی/فکری/قومی/مذهبی و تبلیغات دشمن حولش ما شاهد باشیم چنین مواردی را هم) در مورد ماجرای "قهرمان" بودن صدام و حامی فلسطین بودنش در افکار عمومی فلسطینی ها عقبه بسیار قدرتمندی وجود داشت خلاصه. عرب بودنش و اون رویه منحرف عربی/عجمی و سنی و شیعی هم خصوصا با گذشته سیاه حمایت پهلوی از اسراییل به کنار. پ ن: البته این موارد را در مورد حمایت موردی برخی فلسطینی ها و اون معدود شرکت کننده در جنگ تحمیلی و بعدها موارد مشابه عرض کردم، والا که دوستمون اشارشون در پست اخیر به سازمان ها و گروه های سیاسی بود که برخیشون مثل به اصطلاح حاکمان فعلی به اصطلاح به رسمیت شناخته شده توسط به اصطلاح جامعه جهانی، خودشون اولین دشمن فلسطین هستند عملا. در حال حاضر هم که بماند حتما عکس دختران و زنان و مردان جوان عراقی را در کنار سفیر و سفره ضیافت شام سفیر انگلستان و آمریکا دیدید که بهانه دعوت اکثرشون ضدیتشون با ایران و مقاومت حتی خود عراق هست. پس حساب مردم یک کشور را همیشه نمیشه با یک قلم نوشت. الی ماشاالله خائن و کینه توز و منفعت طلب و منحرف در همه جا وجود دارند که چشمانشون بیش از اینکه به وطنشون باشه و مردمانشون به استکبار هست و شیاطین.

ما بعد از حادثه سوله نطنز در کنار سایت و زیر کوه گویا طبق ادعای غربی ها شروع کردیم به احداث یک سایت جدید. انتظار این بود که تاسیسات تسا هم به این نقطه که امن تر هست منتقل بشه احتمالا ولی به همون مجموعه دو بار مورد خرابکاری واقع شده منتقل شد. هرچند عامل انسانی را واقعا تفاوتی نمیکنه زیر کوه باشه یا فضای باز حتی (همانطور که در کشف یکی از کارکنان خائن فردو هم مشاهده شد چنان تهدید و تطمیع ها و شبکه ی اطلاعاتی دشمن مثل اختاپوس فراگیر هست که حتی نزدیکترین کارمندان بی شرافت را هم ممکن هست جذب کنه ) بنابراین علاوه بر رصد چند لایه کارمندان و البته تاسیسات و قطعات و ماشین الات و ابزار و هرگونه ورود و خروج حتی یک پیچ (گفتنش سادست فقط وقتی شهید رضایی نژاد و همکارانش مواد منفجره اندازه عدس در قطعات پیدا میکردند، میزی که به یک شرکت تخصصی و خصوصی داده میشه با چندین کیلو مواد منفجره تحویل داده میشه بعد از به اصطلاح تعمییر ماشین اصلی، خرابکاری های متعدد نرم افزاری و بد افزاری و انلاین و افلاین در ماشین الات و نرم افزارهایی که ناچارا همه مبدا خارجی دارند انجام میشه و ...) تا حد امکان هم باید تاسیسات زیرزمینی مستحم ایجاد کرد. سوله ها به هیچ عنوان دیگه امن نیستند و نخواهند بود. حتما و حتما باید چندین و چند سایت موازی هم تدارک ببینند مسئولان ولو کاملا خالی یا دوگانه که در روز مبادا و احتمالا حمله یا مثلا خروج از برجام و بازگشت تحریمهای سورای امنیت و احتمال حمله بتونیم همین یک یا دو سلول تاسیسات هسته ای را به شکل چندین مرکز مستقل تکثیر کنیم به راحتی. *دیگه علاوه بر بازرسان و نهادهای اطلاعاتی و جاسوسی غرب، حالا خبرنگارها هم شدند مسئول اطلاع از جزئی ترین محل های فعالیت مراکز اتمی ایران! گویا آدرس منزل خاله شون را میپرسن و البته گروسی مدیر کل هم مشتاقانه پاسخ میده!

در مورد طالبان اگر نگاهی دقیق تر بندازیم به نظر استفاده از متد "ملی گرایی" اردوغانی برای جلب نظر افغان های به هر حال سالیان سال تحقیر و سرکوب شده ( توسط استعمار و استبداد) لااقل در برخی بخش ها و خصوصا در حوزه مرزهای ایران ( بنا به دلایلی اصولا دشمنی با ایران برای تمام گروه ها و کشورها هم نان داره و هم آب، هم داخلی و هم خارجی، از منظر داخلی به علت پروژه عظیم رسانه ای حول ایران محصول برداشت شده بسیار چشمگیر هست چون افکار عمومی ضد ایران همیشه آماده هستند و کافی است ازشون استفاده بشه برای تقویت جایگاه دولتها/حکومتها/افراد که در داخل با مشلاتی روبرو هستند و از منظر خارجی هم که دشمنی و تقابل با ایران یعنی سرازیر شدن انواع حمایت ها از دول غربی گرفته تا عربی و جدیدا هم ترکیه و برخی کشورهای دیگه تابعه ) از این منظر هست که گردنکشی های بدویانه و آماتوری بلافاصله توسط دوربین ها ثبت و ضبط میشه و منتشر میشه چون نوعی اعتبار محسوب میشه برای فی المثل طالبان در این موارد خاص. توجه در این نکته هست که نقش ترکیه در افغانستان و نفوذ و حضور و بروزش نباید اصلا نادیده گرفته بشه. ترکیه به عنوان پیمانکار ناامنی در منطقه برای تثبیت خودش به عنوان تنها کشور امن منطقه تلاشهای بسیار زیادی میکنه و همونطور که گفته شد مزه گروه های نیابتی به زیرزبانش و همچنین گسترش نیروهای نظامیش به دهانش خوش امده و خصوصا در رابطه با ایران و ناامن سازی اطرافش برنامه های دقیقی داره. بیشتر هم حول مسائل مالی و باجگیری و پروژه گیری از سایر کشورها. در قدم اول افزایش فعالیتهای اطلاعاتی برون مرزی (با تزریق بودجه و یا ایجاد سازمان جدید) و همچنین تلاش های رسانه ای (بسیار سخت هست این مورد در برابر امپراطوری رسانه ای غرب/اعراب و یهودیان در حال حاضر با بردگان فارسی زبانشون خصوصا) و در گام بعدی تجهیز مرزهای شرقی کشور به ابزار منطقی ( در برابر مشتی بدوی (به معنای دقیق کلمه و این تفسیر که هیچ چیز از کشورداری نمیدونند) که نه از قانون سر درمیارن و نه اینکه مشخص هست اصلا هر گروه تحت امر چه فرد یا ارگانی هستند) در برابر اتفاقات ناخواسته. پ ن: طبیعی است که اون نیرویی که تا دیروز حتی وسیله دو چرخ هم نداشت برای تردد وقتی سوار هاموی و زرهی های آمریکایی مدرن میشه و در مقابلش تنها یک تویوتای ساده میبینه حتی اگر نخواد هم ولی ترغیب بشه خودی نشون بده. این دیگه از غیرت بچه های مرزبانی است که با یک تک خودروی معمولی و دست خالی میرن جلوی کلی لودر و بولدزر زرهی و خودورهای زرهی تا بن دندان مسلح می ایستند ولی مشخصه که با دست خالی نمیتونند کاری از پیش ببرند. شاید این اتفاقات نهاتیا باعث بشه برخی تلاش ها منجر بشه به تجهیز مرزبانی به خودروهای و ادوات مناسب. هرچند زمانبر هست و بودجه هم همیشه مشکل ولی در کوتاه مدت شاید ارتش با استقرار برخی ادوات سنگین در نزدیک مرز فعلا این خلا تصویری! را پر کنه.

البته از روابط بسیار نزدیک و یکطورهایی حامی ویژه این روزهای دوستم نباید گذشت. مثل همیشه وقتی پای داعش و گروه های نیابتی واقعا تروریست و مبتنی بر نژادپرستی در میان هست نام اردوغان هم وسط هست. ازبک ها/نژاد ترک ادعایی اردوغان و البته تسهیل کننده ای به نام داعش که از دوستان قدیمی اردوغان محسوب میشند. برای اردوغان از زمانیکه با دوستم ارتباط نزدیکی گرفت مشخص بود ازبک ها و ازبک تبارها گزینه بسیار مناسبی هستند برای ایجاد گروه های نیابتی جدید در افغانستان با چند هدف از جمله ناامن سازی همسایه شرقی ایران و بر ضد ایران و البته تنفس مصنوعی و تدریجی به گروه هایی که ایجاد کرده در منطقه از شمال افریقا تا غرب و شرق اسیا حتی و نیاز به خون و جنگیدن دارند تا طراوت(!) خودشون را برای بسط برنامه های اردوغان در منطقه حفظ کنند.

در این چند روز که سقوط ماریوپل نزدیک هست ( تنها مناطق باقیمانده) یک چیز خیلی پررنگ هست. تلاش بسیار زیاد و ویژه اکراین برای ایجاد کریدور به منظور تخلیه به ادعای خودشون غیرنظامیان ولی به نظر گروه ها و هسته های محاصره شده آزوف در آخرین دژ ماریوپل. طوریکه هر پیشنهادی میدند مکرر تا روس ها اجازه بدند این نیروها بدون تسلیم فقط از یک کریدور امن خارج بشند. شاید حضور نیروهای خارجی یا اینکه حفظ این نیروها به عنوان نمادهای جدید ( نماد مقاومت ) از اهداف این اصرار ویژه است. البته در خبرها بود پوتین در جلسه با وزیر دفاع برنامه ارتش برای حمله به محل حضور این نیروها را مانع شده و گفته باید به محاصره ادامه داد. به قول تحلیلی شاید به خاطر اینکه از کشته های این عملیات قهرمان سازی صورت نگیره و تسلیم را ترجیح میدند روس ها. پ ن: بایدن یک بسته جدید نظامی تصویب کرد برای اکراین. کم کم سر و کله سلاح های سنگین و جنگنده و توپخانه و انواع پهپادها و پدافند هم پیداشون میشه. این حجم حمایت تسلیحاتی از اکراین در برابر روس ها با توجه به تمام جوانب و حتی اظهارات مستقیم امثال جانسون و بقیه فقط موید یک چیز هست. اکراین هر اتفاقی هم براش بیفته و حتی یک زمین سوخته هم بشه مهم اینه روس ها پیروز این جنگ نباشند. البته حتما برای روس ها هم حیثیتی است. همین حالاش هم با تمام تبعات اقتصادی و رسانه ای و سیاسیش روس ها بازنده این جنگ شمرده میشند تا حالا.

این روزها یک بحث داغ البته غیرمرتبط مصاحبه طلبکارانه و وقیحانه سفیر اکراین در ایران هست که متاسفانه با ضریب و دوپینگ یک بخش سیاسی و سمپات هاش اجازه و جرات دستور و مواخذه و توهین و تهدید به کشور را به یک سفیر میدند و بعد هم با تمام قوا در رسانه هاشون سعی میکنند در کمال تعجب از موضع سفیر ضد کشور یک پروپاگاندا به نفع کشور خارجی درست کنند. چند نکته داره: یک اینکه من بعید میدونم اگر یک کشور خارجی به این سرزمین حمله کنه امثال همین ها نه تنها برای دفاع از کشور (سابقه دفاع از کشور در برهه های مختلف همین معاصر را هم میشه دنبال کرد) کاری نکنند که به خاطر کینه و عقده و مشکلات سیاسی (الان در مقام تحلیل سیاسی نیستیم و من تنها از موضع وطن پرستی و دفاع از میهن بررسی میکنم ماجرا را) که با نظام حاکم دارند حتی به جرات میشه گفت به صف اشغالگران وارد نشند به بهانه براندازی نظام حاکم و یا نقد! نظام حاکم. آش انقدر شور شده که در برهه های مختلف طیف متفاوتی از حمایت از تحریم تا حمله به کشور را تلویحا شاهد هستیم بین برخی گروه ها و افراد. سابقه هم زیاد داشته از گلستان و ترکمنچای گرفته تا هرات و بحرین و خلق فلان و بهمان و ستون پنجم ها و نفوذیها که برای منافع حزبی/شخصی/قدرتی/ثروتی/سیاسی تا امنیتی و حتی مشکلات شخصی و عقده ها و کینه ها کشور را به دشمن متخاصم خارجی فروختند و گاهی مثل کورها گویا رذالت این عمل را با هر چیزی توجیه میکنند. دوم اینکه چنان به این سفیر گستاخ متوهم میدان دادند که گویا در کشور مستعمره نشسته ( البته باد شده از حمایت امریکا و ناتو و میدان داری رسانه ها و پروپاگاندایی که حاکم هست به نفع اکراین) ایران را تهدید میکنه اگر نفت مفت و مجانی ندید الان پس فردا که ما قطعی پیروز میدانیم بهتون گند!م نمیدیم! گویا متوجه نیست که نفت ما تحریمه!!! و امثال کشور دست به سینه این اقایون هم مدافع و مجری تحریم ها حتی سفت و سخت تر از امریکا ضد ایران. سوم اینکه گویا کشور ما به کشوری که دشمنی در مورد ایران را خصوصا در سال های اخیر تمام کرده و یار غار اردوغان بوده و ناتو و مدیون غرب به خاطر به قدرت نشاندنش بدهی یا دین خاصی داره که اینطور طلبکارانه و وقیحانه در برابر تمام اقداماتش که در بلوک دشمن ایران تعریف میشه در مقام مدعی نشسته و تازه از جانب مردم ایران تصمیم میگیره و مبناش هم میزاره نظرسنجی خودرویی اون هم لابد اطراف سفارتشون در فرمانیه و الهیه و ... چهارم اینکه وزارت امور خارجه ما گویا بیش از حد نیاز اسیر مصلحت اندیشی است. در جنگ اکراین و روسیه ما فقط و فقط یک موضع ثابت ضد جنگ و اشغالگری داریم. موضعی در مورد همه کشورها که البته هیچ ربطی به منافعمون و روابطمون هم نداره از اونجا که دو کشور به قول خود روس ها فقط دارای روابط نزدیک و به قول تلویحی اکراینی ها غیردوست با هم درگیر هستند و اصلا و ابدا قرار نیست به هیچ طرفی در این ماجرا باج بدیم چه برسه به اینکه یک طرفش نه تنها دشمن محسوب میشه که با روند آینده ای که این سفیر را از هم اکنون متوهم کرده یک صهیونیست نشان دار مدیون و بدهکار به غرب که حالا تبدیلش کردند به یک قهرمان وارد بازی رسانه ای غرب هم برایا ختلاف در کشور شده تا در آینده دشمنی هاشون را به همین بهانه های مزخرف فعلی تشدید هم کنند. ( چرا نفت مفت و کمک مجانی به ما نمیدید!! تا همینجاش هم وزارت امور خارجه ما بیش از حد دخالت کرده در اموری که نباید میکرده) خلاصه اینکه گویا سفیر اکراین فکر کرده پروپاگاندای رسانه ای غرب در ایران هم همون تاثیر ار میزاره که بر نژآدپرستان غربی گذاشته و بنابراین الان به عنوان رژیم دوم لوس و همیشه مدعی و نژآدپرست در اروپا ( رژیم اولشون صهیونیستها هستند در غرب آسیا) بقیه جهان باید تابع و مطیع اوامر این رژیم جدید اکراین باشند. هرچند عجیب نیست وقتی خود زلنسکی مستقیم و تلویحی اشاره کرده بود یک چیزی باید بشند شبیه اسراییل در اروپا.

الان این محصول هنرمند عزیز گرافیستمون! هست، کار بنرزن رژه است، خطای دیده یا کلاژ محسوب میشه؟ باوره؟ اخلالگر پلناست یا چیه؟! از بنر پشت فرمانده پدافند که در رژه مصاحبه میکردند برداشتمش. اشاره شد به برد درگیری باور که به دو برابر افزایش پیدا کرده. احتمالا تصویر پلنا پشت باور هست ولی اینکه در یک قاب هستند یا همون محصول بنرزن عزیز هست (خصوصا اون موشک که از جایی مایل پرتاب شده کلاژ را بیشتر به ذهن متبادر میکنه) یا تلفیقی با سامانه ای دیگه شاید.

در گزارش مشرق هم بود که شاسی این سامانه نسبت به سامانه دزفول سپاه بزرگتر هست گویا. اتاقک به نظر بزرگتر شده و بخشی که در سامانه سپاه بیرون اتاقک هست هم تلفیق شده در اتاقک. اما آیا ارتفاع اتاقک کنترل برای حتی نشستن یک نفر کوتاه نیست؟ به نظر دزفول مثل برخی سامانه های دیگه هنوز در مسیر تکامل خودش هست. ما برخی نیازهای فوری داشتیم که شاید سامانه ای مثل مجید که به نظر خیلی فوری و ارزان و آسان تولید هست در بین پروسه تولید سامانه های زوبین و دزفول قرار گرفت تا اون نیازها را موقتا پاسخ بده و این سامانه ها هنوز در حال تکامل هستند. جای یک سامانه لیزری پرقدرت برای دفاع نقطه ای از مراکز حساس درون شهرها خصوصا خالیه در رژه های پدافندیمون.

درخواست جدی تر و فوری سوئد و فنلاند و عزمشون برای پیوستن به ناتو فکر کنم یکی از دلایلی است که نشون میده عملیات روس ها چندان در رسیدن به اهدافش موفق نبود (لااقل در بخش سیاسی و نمایش قدرت) و البته که موفقیت عملیات نسبی است و به هر حال تصرف سرزمین و الحاقش به خاکت خودش نوعی موفقیت محسوب میشه ولی عملیات ناقص و پراشتباه روس ها از این بعد ( عملیات روانی و سیاسی ) نه تنها بازدارندگی هشدارآمیز روس ها به سایر کشورها مبنی بر نپویستن به ناتو و بلوک غرب را سبب نشد که اتفاقا باعث شد کشورها کمی با چاشنی ترس (اگر عضو ناتو بودیم روسیه جرات حمله نمیکرد) و البته اطمینان از حمایت کامل غرب ( اگر عملیات روس ها برق آسا و ترسناک میبود و کار را خیلی زودتر یکسره میکرد طبیعتا نه غرب میتونست این نمایش حمایت و البته حمایت واقعی را راه بندازه و نه کشورها تحت تاثیر این نمایش فعلی قرار میگرفتند) یک جور کاتالیزطور رفتن به اغوش غرب و ناتو را تسریع ببخشند. خلاصه روس ها اولین اشتباهشون این بود که پایتخت سیاسی اکراین را از شمار اهدافشون خارج کردند. با توجه به هجوم برق آسا در روزهای اولیه میتونستند راحت از شوک بوجود اومده استفاده کنند و لااقل از لحاظ سیاسی کیف را ساقط کنند و بعد کار براشون راحت تر میبود. حالا غرب سرخوشانه ( خود روس ها هم به نظر مستاصل بهش اشاره میکنند مدام) اتفاقا اصلا دوست نداره این جنگ تموم بشه و به قول مقامات روسی حتی اکراین هم میخواد غرب جلوش را برای پایان جنگ میگیره. چه بهتر از باتلاق اکراین برای روس ها و عمیق تر کردنش مدام توسط غرب؟!

سلام. حالا معمولا شبهات یک خطی اینچنینی زیاد خصوصا در اینستاگرام مطرح میشه و جاش در یک انجمن تخصصی نیست ولی خب پاسخ ها نیاز به چند دقیقه فقط تامل داره و جای بحثی هم نیست تا حد زیادی مگر در شرایط خاص. کشوری در شرایط تحریم معمولا با توجه به ورودش به بازار سیاه و معاملات غیررسمی و بعضا تا حدود زیادی یک طرفه از قبل کاملا اطلاع داره که چه مسیر سخت و پیچیده و بعضا پر از فریب و دروغ و مشکلاتی را در پیش داره. در میان این صد و اندی کشور جهان کشور دیگه ای پیدا میشد در شرایط تحریم به ایران نیروگاه و جنگنده و پدافند و سوخت اتمی بده، اونوقت سر اینکه معامله اونها بهتر بوده یا روسها میشد بحث کرد! روس ها پدر سوختگی خودشون را دارند و ما هم باید زرنگی خودمون را داشته باشیم. لابد شوخی میکنید؟ جایی صحبتی شد که کسی در مرجع قضایی موضوعی را پیگیری نکنه؟! رفتارها و گفتارها و دشمنی های اکراین در اون موضوع یک پیگیری ساده قضایی بود؟! اون همه آدم اکثرشون ایرانی بودن و یک هواپیما و چند نفر فقط اکراینی بودند و اکراین دربست در خدمت دشمنی کانادا با ایران فقط و فقط یک مهره دون پایه بی ارزش ضد ایران هست و بود در این ماجرا. بی تفاوتی؟! گویا ماجرای پرونده این هواپیما و دشمنی های صریح و خبیثانه و رذیلانه اکراین را در مقاطع مختلف که گاهی تا حد تریبون منافقین و جنگ طلبان امریکایی هم پیش رفتن را دنبال نکردید دقیق؟! بی تفاوتی یعنی روسیه وقتی پرنده اش با چند ده نیروش توسط پدافند سوریه اشتباهی سرنگون شد. نه اکراینی که تا جاییکه ممکن بود (تا قبل جنگ و حتما بعد جنگ) هر جوری (حتی با اینکه قوانین بین المللی کاملا روشن بودند و ایران هم مسئولیت خودش را قبول کرده بود) شده با دستور کانادا و امریکا ایران را در این ماجرا تحت فشار و دروغ پراکنی هاش قرار داده و خواهد داد. روسیه که سهله، ترکیه و آذربایجان و امارات و عمان حتی هم با این جنایتکاران بعضا همکاری نزدیک و صمیمانه دارند. ولی بهتر هست خودمون را فریب ندیم. زلنسکی از جنس دیگه ای است. و با باقی ماندن زلنسکی دشمنیش با ما و دوستیش با صهیونیستها هم از جنس دیگه ای خواهد بود طبیعتا. روسیه در برابر صهیونیستها از حداقل (هرچند واقعا در برابر وسعت و قدرت و قدمت روسیه همون حداقل هست) استقلال لااقل برخوردار هست و به خاطر منافع خودش هم که شده گاهی تعارضاتی خواهد داشت طبیعی نه اینکه یک صهیونیست نشاندار دربست در اختیار اهداف و اوامر صهیونیستها و اربابانشون منتظر یک گوشه چشمی باشه. اصولا اکراین شبیه بحرین فعلی است. کشورهای اینچنینی و کاملا وامدار و لرزان! دشمنیشون طبیعتا از جنس دشمنی روسها نیست. بلکه خالص و کاملا دربست در اختیار دشمن خونی و ریشه ای ایران هستند و خواهند بود.

دور شدن لااقل تلویحی سعودی از امریکای بایدن یعنی طمع چین به روابط بهتر و طبیعتا در این میان کشووری مثل سعودی همیشه برای قدرتها جذاب وبده و هست، هم به خاطر نفت و هم حاکمیتی که کاملا شخصی اداره میشه و میشه بیشترین بهره برداری را با توجه به رشوه! (سیاسی/نظامی/مالی) ازش داشت. حالا این زنگ خطر برای ما خصوصا در حوزه نظامی و موشکهای بالستیک هست خصوصا اولا و یکی هم نفت. البته که چینی ها هم میدونند باید از فرصت پیش امده و مشکلات سعودی با بایدن باید استفاده کنند فعلا و در بلندمدت سعودی روابط با غرب را فدا نمیکنه. و البته که در مورد یمن هم روسها و چینی ها نشون دادند از نفوذ و گسترش قدرت ایران به هیچ وجه خوششون نمیاد خصوصا در مسیر گذرگاه های اصلی جهانی.

در مورد روسیه نیازی به بحث نیست، منافع مشترک به هر حال در سال های اخیر همکاری هایی را خصوصا در زمینه تحریم و همکاری هسته ای را با بالا و پایین به همراه داشته که البته روس ها هم در مقاطع مختلف بنا به منافعشون مشکلاتی را با ما داشتن و ما هم با اونها. ولی قطعا تمام روابط اکراین با ما خصوصا بعد از هواپیمای اکراینی و اون حادثه که بیشترین متضررش خودمون بودیم، فقط و فقط دشمنی با ما بوده. اون هم مثل یک غلام حلقه به گوش کانادا و غرب که تا جاییکه میتونست در مذاکرات و تحقیقات کارشکنی کرد و به ایران در حوزه رسانه ای و فنی و سیاسی و حقوقی فشار وارد کرد و فضاسازی کرد و توهین کرد و هنوز هم پرونده را به دستور کانادا و غرب نبسته و غرب سعی میکنه تا جاییکه ممکنه توسط این دلقکش به ایران بابت این حادثه ضربه بزنه. همکاری های نزدیکش با صهیونیستها به عنوان دشمن اصلی ما و حمایتش از جنایات صهیونیستها در فلسطین هم به کنار. پس در این میان اکراینی ها با توجه به برده غرب و ترکیه و صهیونیستها بودن و عدم استقلال و دشمنی های واضح با ایران خودشون یک "دشمن" رسمی محسوب میشن. و دشمنیشون با روس ها به هیچ عنوان اونها را حتی نزدیک "دوستی" با ایران هم قرار نمیده. هر وقت لااقل موضع خنثی داشتند و نهایتا اینکه دشمنی نمیکردند، اونوقت میشه فکر کرد رابطشون بر چه اساسی با ما تعریف میشه. فعلا دشمنیشون با ایران نسبت به روس ها هم صریح تر هست، هم شدیدتر و هم خصمانه تر و تازه دورنماشون با این همه بدهی که دارند نسبت به غرب و صهیونیستها و ترکیه پیدا میکنند خیلی واضح و روشن دشمنی و ضربات بیشتر به ما هست (طبیعتا الان چون نیاز به یارکشی دارند با چند تماس تلفنی و جمله سعی میکنند بروز جدی ندند مثل قبل حمله خصمشون را و همین دیروز بود که یکی از مقاماتشون گفت بود روسیه را با مدل تحریم ایران باید تحریم کنیم) البته این مطلب خیلی واضح و روشن بود و هست و کیبوردفرسایی بود بیشتر متن بالا ولی خب در بلوک غرب و صهیونیسم باشی و در این شرایط جدید هم این همه بدهی ایجاد کرده باشی برای کشورت نسبت به غرب (مالی/نظامی/حقوقی/سیاسی) یعنی چنین کشوری دشمنیش با ما سالها تضمین شده است و چون یک دلقک/برده نوین هم محسوب میشه حتی دشمنی چنین کشورهایی از خود کشورهای ناتو/غربی/صهیونیستی با امثال ما بیشتر خواهد بود.

باید توجه بشه طبق گفته خودشون این سامانه قرار هست مکمل گنبد آهنین باشه و در حقیقت خلاهای اون سامانه را پوشش بده در حالیکه هزینه ها را هم در صورت امکان و شرایط خاص کاهش بده. این مسیری است که با توجه به تهدیدات روزافزون پهپادها و ریزپرنده ها ما هم باید بریم، هرچند ما قدم هایی برداشتیم ولی در لیزر جای کار بسیار بیشتری وجود داره. ولی به نظرم جنگ های اخیر هم ثابت کرده که هیچ چیز جایگزین قدرت هجومی نمیشه. قدرت هجومی تاثیر دفاعیش از هر ابزار دفاعی دیگه ای بالاتر هست. در این بین افزایش سرعت و دقت و قدرت و کمیت و تنوع موشکی و پهپادی و بدون سرنشین های حوزه های مختلف و ریزسامانه های باید در اولیت قطعی باشند. هرچند این روزها حتما صحبت های وزیر جنگ صهیونیستها را شنیدید که چطور غیرمستقیم به قدرت هسته ایشون اشاره میکنه و میگه در نهایت این هست که تعیین کننده معادله هست. باید فکری اساسی کرد برای نبرد روز نهایی.

گفته میشه کره جنوبی هم درخواست اکراین برای دریافت سامانه میانبرد پدافندی را رد کرده. جالبه توجه به حوزه پدافند به نظرم بعد از این جنگ افزایش پیدا خواهد کرد خصوصا شاید در رده میانبرد. و البته باز جالب هست که کشورهای تولید کننده چنین سامانه هایی چندان زیاد نیستند. خصوصا سامانه های متحرک .

با توجه به نتایج فعلی و خصوصا نمایش خندان و شاد و سرخوش اروپا در کیف به همراه زلنسکی و سرمستی از وضعیتی که روسیه الان دچارش هست لااقل شاید بشه گفت بهتر بود برنامه ریزی لااقل برای سقوط دولت انجام میشد. برای مثال در یک نمونه هلی برن روزهای اول با اون حجم از نیرو طبیعتا اگر قصدی برای اشغال کیف وجود نداشت و یا ضربه شوک آمیز و سقوط دولت عملیاتی عبث و خطرناک محسوب میشه. که خساراتش را هم دیدیدم. همون اوایل هم گفته شد باقی ماندن زلنسکی ( حتی اگر بیشتر اهداف مسکو محقق بشه در شرق) اون هم به این نحوی که الان باقی مانده یک شکست در طولانی مدت برای روس ها محسوب میشه چون تبدیل به نمادی از مقاومت در برابر خواست های روسیه در شرق اروپا میشه و در عمل هم میبینیم هرچند زیرساختهای اکراین به شدت آسیب دید حتی اگر روسیه عملیات شرق را کامل کنه ولی چیزهایی از دست رفته برای روس ها که شاید با اعداد نشه محاسبشون کرد فقط. ماشین نظامی اکراین همین حالا در حین جنگ به شدت داره بازسازی میشه، کمکهای چندصدمیلیارد دلاری برای بازسازی اقتصاد و زیرساختهاش داره تخصیص داده میشه و حمایت تمام قد رسانه ای هم ازش میشه و فکر نکنیم امثال زلنسکی به عنوان عروسک جلوی صحنه چندان هم به فکر کشور و آیندش هست بلکه بیشتر الان بدهکار غرب و شخصیتی است که از خودش ساختند، برای همین اشاره میکنه که ما باید از این به بعد شیوه اسراییل را در پیش بگیریم و حضور گروه های مسلح در شهر و همه نقاط نباید برای مردم چندان عجیب باشه ( شاید یک دیکتاتوری نژآدپرست نظامی مثل اسراییل در خاورمیانه مدنظر اربابانش هست) شواهد نشون میده ورود به این جنگ حداقل هایی نیاز داشت و البته روس ها شاید پیش بینی های درستی نداشتند از توان خود و البته که توان غرب در پروپاگاندا و این حجم حمایت از اکراین. ( در حالیکه لهستان و کشورهای غربی حتی برای جلوگیری از ورود یک مهاجر قبل تر زمین و زمان را به هم میدوختند حالا نه تنها پذیرای چند میلیون مهاجر اکراینی هستند با اغوش باز که بعضا بودجه های چند ده میلیارد دلاری برای رفاه و گذران دوران موقت مطلوبی هم بهشون اختصاص میدند ) اکراین در طولانی مدت مواجه میشه با زخم هایی که برداشته ولی روس ها هم همچنین و زخم روس ها به نظرم کاری تر هست. چون اکراین این وسط برای غرب اهمیتی نداره و هرچه بیشتر ازش بهره برداری میکنند با ترمیم موقتی زخمهاش (اصل دشواری ها برای مردم هست که اهمیتی ندارند) ولی زخم های روسیه را چه کسی ترمیم میکنه؟ بماند عفونت هایی که به کشورهای اطرافش هم سرایت کرده و افکار عمومی مسمومی که باقی موند با این حجم از عملیات رسانه ای غرب چه داخل روسیه چه خارجش. تنها فتح کیف میتونست تا حدی این زخم ها را برای روسیه تسکین بده و زخم های اکراین را کاری تر کنه طوریکه مثل امروز پیروز مطلق میدان لااقل در رسانه نباشه.