alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,008
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    132

تمامی ارسال های alala

  1. در مورد تجاوز اخیر به غزه با توجه به مواردی که در چت اشاره شد بهتره یک نگاهی به آمار بندازیم: دو نکته مورد اشارست، یکی تلفات بسیار کم صهیونیستها با توجه به حجم شلیک موشک ها و دیگری توان حماس و جهاد در غزه. در نبرد اخیر بنا به آمار 650 راکت شلیک شد توسط مقاومت که حدودا 150 عدد عنوان شد رهگیری شد و 50 عدد هم اصابت کرد. یک برداشت از این آمار میتونه این باشه که در حقیقت 400 راکت اصولا در موضعی بودند که گنبد آهنین فعال نشده ( یعنی خطای راکتها حالا در هر مرحله ) واین امر قطعا اصلا عجیب نیست. در تصاویر شلیکها همون ابتدا مشخص هست خیلی از راکتها اصطلاحا در حال قیقاج رفتن هستند و بنا به دلایل متعدد طبیعی با مشکل در بدنه، سوخت، تعادل، مرکز ثقل، محل شلیک، نوع شلیک و ... اصولا تنها از روی ناچاری شلیک میشن. منصفانه است که بپذیریم در شرایط محاصره 360 درجه غزه که حتی مصر شاید سخت گیریش در مرزهاش سخت تر از مرزهای خود صهیونیستهاست، اگر زیرساخت، قطعه، مواد، ماشین آلات ابزار دقیق(!)، نیروی انسانی، کارگاه، لوله و استوانه ای(!) هم موجود باشه نهایتا منجر به ساخت چند ده عدد راکت مورد اطمینان برای شرایط خاص بشه و بقیه در حقیقت بازیافت سازهایی هستند در مضیقه تام و تمام مقاومت غزه. این امر یعنی نه گنبد آهنین لاکچری و بسیار گسترده شده کار سختی پیش رو داره در مواجهه با در اصل 200 راکتی ( باقی نرم افزاری اصولا رفع تکلیف میشن احتمالا) که اون هم بیشترشون در موقعیت های ویژه و حساس و کاملا زیر رصد و بمباران و توپخانه مجبور به شلیک هستند، نه مقاومت خودش امید که 650 راکت در اصل کار 650 راکت واقعی را کنه. در مورد تلفات کم هم با همین احتمال کم هم اگر در تصاویر ویئویی و مصاحبه شهرک نشینان و حتی تبلیغات وزرا ببینیم، هفتاد سال تجاوز و اشغالگری کاملا شهرک نشینان را با سیستم هشدار آژیرها وفق داده و معمولا به پناهگاه ها به شدت وابسته هستند و در برابر احتمال بسیار کم آسیب راکتها هم باز خصوصا در شهرک هایی چون عسقلان با بیشترین هدف قرارگیری، به سرعت و شدت در پناه گاه ها مستقر میشند با پیش هشدارهای تجهیزات متعدد رصد راکتها. پ ن: اگر ترجمه خبر صحیح باشه جالبه در مورد عدم واکنش گنبد به موشکهای خارج از محدوده شهری، رئیس سابق رکن اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی گفته یکی از همین موشک های نادیده گرفته شده منجر به اصابت خودرویی در جاده خارج شهر شده که خب غیرقابل اجتناب بوده. یکی از موارد نقص گنبد را هم نزدیکی منبع شلیک به سامانه قلمداد کرده که گنبد را در واکنش ناکام میزاره.
  2. گویا ترامپ قرار هست چهارشنبه همزمان با تاریخ خروج از برجام تحریم های جدیدی را اعلام کنه. شاید در بخش پتروشیمی و یا در مواردی جدیدتر. مشخصا به نظرم این فشارها، شاید بهتر باشه اسمش را بزاریم شوک ها هر چه به پایان دوره ترامپ نزدیکتر بشیم بیشتر میشه چون هدف قطعی و آرزوی ترامپ در این مرحله گرفتن یک "بله" ضمنی از ایران برای مذاکره است. همین احتمالا مثل مورد کره شمالی باعث میشه با منت گذاری تحریم و شوک جدید را اعلام کنه اضافه نمیکنم (در حالیکه اصل تحریمهای مخل اقتصاد با قدرت ادامه پیدا میکنه) و با همین برگ پیروزی تقریبا کارنامه وعده های خودش را کامل کنه. خطری که به شدت ایران را تهدید میکنه و ممکن هست برخی ساده لوحان و خیانت کاران از روی جهل یا دوستی خاله خرسه حتی ایران را به سمتش سوق بدند. قطعا اروپا هم برای شانه خالی کردن از تعهداتش به این سناریو راضی است. و باز قطعا به تجربه این ورود به یک بحث دو سر باخت هست. یا باید تحمیلهای از همین حالا معلوم ترامپ را پذیرفت یا در یک چاه جدید با اعلام خروج از اصطلاحا مذاکره، هدیه و پیشکش "بله" گرفتن ترامپ از ایران و ثابت کردن موثر بودن فشارها و در نتیجه تشدیدش را به جان خرید. تحریم های جدید هر چند شوک هایی را ممکن هست به اقتصاد وارد کنه ولی تا وقتی وارد مسیر انتحاری نشدند ( درگیری فیزیکی اعم از بازرسی و محدودیت برای کشتی ها و پرنده ها و ترانزیت برای متوقف کردن تجارت ایران چه در حوزه کالا و چه نفت و مواد پتروشیمی ) تاثیر بیشتری از تحریم های فعلی نخواهند داشت ( در مقایسه با تحریم بانکی و نفتی ) ولی ترامپ در این یک سال پیش رو تمام توانش مبتنی بر ایجاد شوک، به هم ریختن شرایط داخلی تا رسیدن به اون هدف غائی که تنها و تنها در این مرحله (قبل از انتخابات آمریکا) یک "بله" ولو رسانه ای از جانب ایران هست خواهد بود. باید متوجه این امر بود این پیروزی را دو دستی تقدیمش نکنیم. شاید حتی راهکارهای خلاقانه تری را هم در این یک سال در پیش بگیرند و در برخی موارد وارد فازهای ریسک پذیرتری هم بشند. باید مراقب بود کاملا.
  3. در مورد برجام ما تمام زورمون را زدیم و نه در ردش که در نقدش و کاستیهاش و مفاد عجیبو غریبش که یک روز دامن کشور را خواهد گرفت ساعت ها همینجا هم بحث کردیم، در مورد بحث موشکها تا مجادله هم پیش رفتیم و در رابطه با سازوکارهای برگشت پذیری و تعهدات دو طرف و ناموزون بودنشون و برگشت پذیری و اطیمنان بیش از حد و مرحله به مرحله لااقل اجرا کردنش و گرفتن ضمانت موثر و زیربار نرفتن برخی مفادو در نهایت عجله نکردن و تا موارد ریز ریز که به هر حال تنها به بحث های همینجایی ختم شد. ولی خب الان شکستی است برای همه ما. البته در مورد پایان تحریم تسلیحاتی من جز اون خیالبافان هستم. در استدلالی که مطرح کردم عنوان کردم این احتمال قوی وجود داره که واقعا ما بتونیم در پایان این مدت باقیمانده از روسها یک محموله تحویل بگیریم (قبلا اشاره کرده بودم در صورتیکه از همین حالا با روسها بسته باشیم و در حال ساختش باشند به ازای نفت دریافتی) و یکی از نیازهای اساسی ماست و ما این خسارت برجام را لااقل با این آبنبات میتونیم کمی شیرین کنیم (موقت) چون مدنظر خروج از برجام در اولین فرصت بعد تحویل یک تعداد مشخص تسلیحات و متعلقات هست. ولی قید کردم که در وضعیت فعلی باید سنجید که اصلا باقی ماندن در برجام به این آبنبات و ضررهاش میصرفه یا خیر. (با یک برنامه تکمیلی نه اینکه همینطور منتظر بشینیم و هر روز یک فشار را تحمل کنیم که فلان روز شاید روسها به ما سوخو بدند به جاش) و تنها یک فرضیه از ده ها فرضیه نحوه رفتار ما در وضعیت فعلی بود. همونطور که جناب حیدری گفتند الان خیلی مهم هست سازمان اتمی به توصیه رهبری بعد از خروج امریکا ازر برجام عمل کردند و زیرساختهای لازم را برای یک شروع قدرتمند را اماده کردند یا خیر. در اینصورت با این هدیه ترامپ ما حتی در مرحله بعد از موضع حق به جانب تری هم میتونیم از برجام خارج بشیم. در حقیقت ادعا میکنیم امریکا ما را به زور خارج کرد و حتی با تمام این اوصاف هم ما خودخواسته خارج نشدیم. و میچسبیم به برنامه غنی سازی. ولی اولا قبلش و اعلام خروج پیش بینی زیرساختهای شروع پرقدرت را کرده باشیم، زمانبندی مناسب را انتخاب کرده باشیم، در مورد شوک اقتصادیش هم برنامه ای طرح ریزی کرده باشیم.
  4. یکی از کارهایی که یک تیم منسجم در سیاست خارجی/سازمان انرژی اتمی/... باید انجام بده توجه به یک برنامه "زمانبندی" هست. اینکه حالا با این اتفاقات جدید و انتخابات پیش روی آمریکا ما چه "اقدامی" را در چه "زمانی" انجام بدیم تا تاثیر خاص خودش را داشته باشه. اینکه یک شوک اتمی (غنی سازی/دستاورد/سایت جدید/...) را در زمانی رونمایی کنیم که نزدیکی انتخابات آمریکا قدرت ریسک ترامپ (مثلا یک حمله فرضی را) را کاهش بده بسیار تفاوت داره بدون فکر و تنها در یک اقدام واکنشی یا کنشی بی موقع این کار را بکنیم و به همین ترتیب سایر مسائل. خود این عدم تمدید معافیت اخیر همانطور که در یک پست گفتم یک هدیه است به ایران به نظرم: هم میشه باهاش اروپا را محک زد، هم میشه به راحتی بالاخره گویا در تردید دائمی ایران، یک تصمیم یکسره گرفت و از برزخ فعلی مطلوب غرب (ولو با هزینه ابتدایی) خارج شد. ایران طبق برجام حق غنی سازی داره، انباشت مواد به دلیل عدم اجازه خروج از کشور هر چند در گزارش آژانس و رسانه های مسلط غربی میدوینم به چه تعبییر خواهدشد ولی دست سیاستمداران و زبانشون در برابر اروپا قطعا کوتاه نخواهد بود. و یا اینکه اروپا مجبور خواهد شد بالاخره یک اقدام ریسک دار در برابر آمریکا برداره و با تحریم مواجه بشه. در هر دو صورت از وضعیت فعلی که اروپا نهایت سوء استفاده را ازش میکنه به همراه آمریکا خارج میشیم و به تعبییر یکی از دوستان آب پز شدن تدریجی قورباغه در دیگ آب جوش متوقف میشه.
  5. حضور ترامپ در دوم حتما دلیل بر این نیست که رفتارش مشابه باقی میمونه. در اون مورد هم میشه تحلیل کرد. یک فاکتور جدید که اضافه میشه این نکته است که ترامپ به عنوان یک شخصیت خودمحور و خودشیفته (که احتمالا بر خلاف روسای جمهور حزبی کمتر علاقه و وابستگی به تداوم حزبی داره) دیگه رویای ریاست جمهوری برای 4 سال دیگه را نخواهد داشت و تنها چیزی که مدنظر خواهد داشت باقی موندن یک نام قدرتمند و باشکوه و بدون اشکال از خودش در تاریخ آمریکاست. البته قضاوت قطعی نمیشه کرد ولی لااقل یکی از وجوه این رویکرد میتونه محافظه کارتر شدنش باشه. از طرفی قطعا ما بدون این فاکتور آمریکایی (انتخاب مجدد ترامپ) یا اروپایی(کمک اروپا) ابتدا باید در داخل کاستی ها را رفع کنیم. فراموش نکنیم ما هم یک انتخابات پیش رو خواهیم داشت و همین دو سال دیگه باعث همین گمانه زنیها در امریکای ترامپ (اگر رای بیاره ) هم خواهد شد احتمالا. ایجاد یک ثبات نسبی در بازار توسط کنترل صادرات ولو حداقلی نفت، قیمتها توسط ولو کوپن الکترونیکی، نظام توزیع مناسب ولو استفاده از شعبه فروشگاه های دولتی و ... باعث میشه در مرحله بعد راجع به برجام و امکان خروج از اون و آغاز کردن به سرعت ایجاد برگ های برنده بپردازیم و متغیرهای به شدت نوسان داری چون ترامپ دور بعد و کمک اروپا را به زمان بسپاریم. رفتار پمپئو و ترامپ را در رابطه با کره شمالی ببینیم. امروز پمپئو در دو مصاحبه داشت تمام زورش را میزد که آزمایش موشکی کره شمالی هیچ ایرادی نداشته و اصلا نباید باعث بشه ما از مذاکره عقب نشینی کنیم. ( ترامپ به حدی مانور داده روی این پیروزی که الان در این مقطع شکستش برای هزینه داره و پمپئو هم احتمالا چون گردن خودش میفته و ممکنه ترامپ را عصبانی کنه (به عنوان کسی که رسانه ها ازش به عنوان عامل اصلی زیاده خواهی و شکست دور قبل مذاکرات نام میبرنند) و به برنامه هاش ضد ایران آسیب بزنه، سعی در تلطیف فضا داره. و خب کره شمالی اگر این را متوجه شده باشه الان به راحتی در حال هم تقویت غنی سازی، هم افزایش سایتهای موشکی و تست و هم آزمایش سلاح های تاکتیکی خواهد بود بدون دغدغه که برگ های برنده بیشتری هم در اختیارش میزاره. نتیجه اینطور که اگر ایران هم به جمع بندی خاصی برسه و سراغ برخی ظرفیت های هسته ای بره، فعلا که برجام به خاطر شکل توافق ما را در یک بن بست پیچیده قرار داده (یکی از مولفه های نقد منتقدین به برجام و بندهای اعتراض ایران به نقضش توسط طرف مقابل که دست طرف ایرانی را در عین اینکه کامل میبنده، دست طرف مقابل را کامل باز میزاره) ایران میتونه ظرفیت سازی کنه در این حوزه و از لحاظ رسانه ای لااقل ترامپ را در مورد دستاوردهاش از متوقف کردن کامل برنامه هسته ای ایران مورد حمله قرار بده.
  6. یک موردی در رابطه با رویکرد تهاجمی اخیر آمریکا و تحریمهای جدید (لغو معافیت ها) وجود داره خصوصا در مورد همکاری روس ها با ایران در بوشهر و فازهای بعدیش. نکته اینجاست به یک دلیل مشخص و گمانه زنی در مورد مطلبی خاص منتظر واکنش روسها بودیم و دیدیم که معاون وزیر خارجه روسیه عنوان کرد که اهمیتی به تحریم در مورد بوشهر نمیدند و چون طبق قطعنامه سازمان ملل و برجام این امر مجاز هست پس در این مورد تحریم را به رسمیت نمیشناسند و به همکاریهاشون ادامه میدند ( حالا البته باید منتظر موند و کیفیت کار را سنجید ) حالا بازگشت به مطلبی که در یکی از پست ها فرض گرفته شد اینکه آیا روسها همین رویکرد را در مورد پایان انقضای 5 ساله در برجام در رابطه با فروش تسلیحات متعارف غیرموشکی به ایران هم دنبال خواهند کرد؟ شواهد نشون میده اینطور خواهد بود (خب، معمولا بدبینی در تمام تحلیلها حاکم هست به درستی ولی این مورد را با خوش بینی تنها به استناد اشارات دنبال میکنیم) از جمله استناد مدام روسها به قطعنامه 2231 و همچنین خبرهای گذشته از رایزنی ها و البته باز استناد مدیران شرکتهای روسی به پایبندی به قطعنامه های سازمان ملل. از طرفی بر خلاف شرکت های اتمی، سوخو گویا همین حالا هم تحت تحریم هست طبق قانون کاتسا و خرید ازش توسط سایر کشورها مجازات در پی داره که خب برای ما قبلا اعمال شده. تاکید بر این گمانه زنی به این خاطر هست که میتونه در قدم بعدی ما تاثیرگذار باشه ( هر چند وابسته به ده ها فاکتور دیگه و سود و زیان وضعیت کلی و ضررهایی که با اعمال فشار به ما وارد میشه در برابر یک معامله احتمالی تسلیحاتی اون هم محدود ) اشاره بهش برای این هست که تنها تمام فاکتورهای دخیل ولو کوچک را در نظر گرفته باشیم در قدم های بعدیمون.
  7. در مورد اقدام اخیر در ونزوئلا حالا با چند مقاله رسانه های غربی و اظهارات بولتن میشه قضاوت کرد چرا پمپئو و بولتن چنان مطمئن روز موعود اعلام گوایدو را روز پایان مادورو اعلام کردند و بعدا البته طرح کودتا (فعلا) شکست خورد. گویا مخالفان تحت سرپرستی امریکا در خارج از ونزوئلا تحت عنوان برنامه بعد از مادورو با برخی از درون دولت از جمله وزیر دفاع و دو عضو ارشد امنیتی طرفدار مادورو جلساتی برگزار کردند و تصمیم بر این شده که فلان روز بعد از یک کودتای نرم مادورو برکنار یا از کشور خارج بشه و بعد هم ارتش به گوایدو بپیونده و بقیه ماجرا. توئیتهای امیدوارانه بولتن و پمپئو و شاید حتی پیش از موعد هم طبق همین برنامه قطعی بوده که گویا در لحظات آخر کلا برنامه با اعلام وفاداری وزیر دفاع و عناصر دیگه کامل شکست خورده در اون مقطع. حالا دو روایت هست، یکی گفته میشه رفتار گوایدو و حضور در یک پایگاه نظامی و اعلام کودتا خلاف توافقات بوده و بنابراین وزیر دفاع و بقیه هم زیرش زدند و روایت دوم که میگه کل این نمایش یک برنامه فریب توسط دولت مادورو برای شناسایی خائنین درون دولتی بوده و پاکسازی ارتش. البته گفته میشه شاید برنامه قبل از اجرا هم کشف شده. به هر حال میشه در مورد دوم نقش مشاوران و مستشاران روس را در جهت دهی به تصمیمات هوشمندانه در برابر عجولانه تیم ب ترامپ را مد نظر قرار داد؟
  8. اصولا یکی از موارد خطرناک که بعضا توسط طیفی تبلیغ میشه و مدام غیرمستقیم بعضا گفته میشه یک سال و نیم صبر کنید (که اشاره به همین موضوع پایان ترامپ داره احتمالا) و احتمالا مثل برخی موارد دیگه بدون فکر و به عنوان یک مسکن عمومی که خب بزار به یک چیزکی امیدوار کنیم تا بعد ببینیم چی میشه ( در حالیکه نتیجه وعده سرخرمن و دروغ را مثلا در یک مقیاس کوچک در سیل خوزستان و پرداخت خسارت سال 95 و سلب اعتماد را دیدند ) همین هست که باید دست بردارند ازش. چون به قول شما به امید رای نیاوردن ترامپ که نمیشه استراتژی چید. در مورد رییس جمهور دموکرات هم رسما همین حالا برخی دموکراتها عنوان میکنند که اگر قرار به بازگشتی هم به برجام باشه نیاز هست یک سری موارد اصلاح بشه، اصولا واقعا دلیلی نداره این سفره گسترده شده توسط ترامپ بدون تناول به این راحتی جمع بشه توسط هر قشری در امریکا. به هر حال میشه در ادامه این دو پست در مورد واکنش فعلی ایران بحث کرد. در مورد هر کدام از سناریوها. این شروط 12 گانه همین حالا هم اگر ایران درخواست مذاکره کنه تنها یک نمایشی بیش نیستند. در حقیقت محتوای درخواستهای آمریکا در یک مذاکره احتمالی هستند. و چه با شرط و چه بدون شرط قطعا در این برهه هرگونه مذاکره با آمریکای زیرتوافق زده ای که تقریبا لااقل به زبان همه معتقد به بدعهدیش هستند (اصلا فرض بگیریم از مذاکره، حسن نیت هم داره و مثلا بولتن برای رضای خدا و یا منافع نظام حاکم راضی به معامله برد-برد(!) هست) اولا یعنی مشروعیت بخشی به این نقض عهدش، ثانیا یک هدیه ی بی نظیر در آستانه انتخابات به ترامپ ( چون در این مرحله مثل کره شمالی ترامپ با همین برگ برنده ایران را وادار به مذاکره کردم تا یکی دو سال میتونه بر سر دموکراتها و رقباش بکوبه دقیقا مثل مورد کره شمالی ) و ثالثا پذیرفتن مذاکره در مواردی که به اذعان بسیاری از آخرین برگ های باقی مانده ایران هستند از جمله موشک و منطقه. اصولا رفتار و گفتار کسانیکه بعضا به این شروط تکیه میکنند (اینکه ما اصولا فقط و فقط به خاطر این شروط هست که مذاکره نمیکنیم) از زاویه ای خاص در داخل هم خطرناک هست چون پس فردا در تله امریکایی گرفتار میشن که خواهد گفت با منت گذاری که اکی من 12 شرطم را حذف کردم حالا بیاید مذاکره. حالا یا از روی جهل یا خیانت و برنامه سازی.
  9. نخواستم با پست قبل ادغام بشه این پست چون موضوعی مجزاست در عین حال مرتبط ولی دو پست متوالی میشه که عذرخواهی میکنم. واکنش ایران: 1.ایران برای متهم نشدن به نقض برجام (با فرض همراهی جهانی با تحریمهای جدید از روی ترس صدمه اقتصادی یا سیاسی) تولید آب سنگین و غنی سازی اورانیوم را برای افزوده نشدن ذخایر متوقف میکنه. در این صورت ترامپ به یک پیروزی سیاسی دست پیدا میکنه. احتمالا سراغ فشارهای بعدی در مرحله بعد میره. نکته اینجاست در بعد حیثیتی و همچنین بها دادن به فشارهای امریکا و مشروعیت بخشی به هر مرحله از فشارها ایران بدترین تصمیم را گرفته ولی به نظر در بعد فنی اتفاق خاصی نیفته چون وضعیت فعلی هم طبق نظر منتقدان برجام واقعا یک وضعیت کاریکاتوری از غنی سازی است که موافقان برجام ازش تعبییر میکردند به دوره گذار تا پایان محدودیت ها که البته حالا قطعا فعلا اون کنسل شده فرض میشه حتی طبق نیات اروپا که سفیر فرانسه فاشش کرد و تازه قرار بوده با نزدیک شدن به زمان موعد شروع کنند کار و بهانه گیریها را برای دائمی کردن وضعیت فعلی (دقیقا مثل سعدآباد) 2.ایران وضعیت کنونی را بدون در نظر گرفتن تهدیدات ادامه میده. دو شکل فرض خواهد بود: 1.2. اروپا نهایتا راهکاری برای خروج مواد مازاد پیدا میکنه، به هر حال در این مورد بحث شرکتهای خصوصی و بهانه های فریبنده مطرح نیست و دولتها میتونند مستقیم وارد عمل بشند و ببینند مثلا آمریکا سازمان انرژی اتمی فرانسه را تحریم خواهد کرد یا نه و به ادعاهاشون درباره تبعیت از برجام در یک مصداق بسیار روشن که ترامپ اینبار لااقل پیش پای ما گذاشته مورد آزمایش قرار بگیرند. روشن هست که زیربار نرفتن در این مورد که رسما به سود خودشون هست نه ایران حتی (سود ایران قطعا انباشت مواد بوده که در برجام خروجش را قید کردند) مشخص میکنه بازی اروپا را با ما. 2.2.اروپا در این مورد هم عقب مینشینه و احتمالا با خوشحالی منتظر گزارش آژانس میمونه تا ایران به نقض برجام و در نتیجه با خیال راحت پیوستن به امریکا برای پیشبرد تحریمها بپیونده که هر چند همین حالا هم رسما همین کار را داره میکنه. 3.ایران با پیش بینی قدم بعدی اروپایی ها در فرض 2 (با مذاکرات پشت پرده) اگر مورد 2.2 براش ثابت بشه به طور کامل از برجام خارج میشه (نکته ای که ترامپ همچنان معافش کرد یعنی بازرسی ها و خیمه! بر معادن و کارگاه ها و فردو اراک و ... ) و لااقل از بلاتکلیفی فعلی رها میشه و هر چند با یک تجربه خسارت بار و فقدان قلب اراک و فردو و مواد انباشت شده چند تنی و نطنز با زنجیره مناسب دستگاه های غنی سازی و کلی اطلاعات فاش شده از معادن و تاسیسات و کارگاه های ساخت سانتریفیوژ و انبارها و مراکز در دست ساخت احتمالی و ... به سمت یک غنی سازی پیشرفته تر میره برای ساخت برگ برنده برای مذاکرات احتمالی آینده. در مرحله بعد میشه واکنش امریکا و غرب را به هر مرحله از این فرض ها مورد بررسی قرار داد.
  10. با توجه به جنجالهای اولیه که گویا توسط دولت وفاق بود به نظر میرسید یک باجگیری و گربه رقصانی توسط دولت وفاق هست برای غرب و امریکا که حمایتش کنند. از اونجا که مثلا در مورد قطع صادرات نفت هم گویا تلویحا به جبران کمبود نفت ایران در بازار اشاره کرده بودند. از طرفی از اونجا که توسط دولت وفاق توقیف شده گویا پس اگر حامل بار ترکها بود قاعدتا برای خودشون بوده و جنجال سرش بی مورد هست. یا چیزی این وسط جا افتاده؟
  11. خب حالا با لغو هدفمند برخی معافیت های هسته ای ذیل برجام میشه تحلیل دوباره ای داشت نسبت به نیات آمریکا لغو معافیت توسعه نیروگاه بوشهر که مستقیما همکاری روسها با ایران را در برمیگیره احتمالا منجر به کاهش همکاریها میشه در مورد فازهای دو و سه. ولی اصلی ترین موارد یعنی آب سنگین و کیک زرد مازاد میتونه نشانه هایی از موارد زیر باشه: 1.آمریکا به این نتیجه رسیده حفظ برجام برای ایران تا پایان مهلت 5 ساله اول، یا حفظ برجام با اروپا و سایر کشورهای جهان با همین رفتار کجدار و مریض اروپا یا اصولا حفظش به علت از دست دادن کالدون اراک و ذخایر اورانیوم فراوری شدش هر اتفاقی هم بیفته واجب هست پس ایران در مواجهه با این تحریمهای جدید هم برای اینکه متهم به خارج شدن از برجام نشه مثلا کیک زرد تولید نخواهد کرد (با اینکه این حق بهش در برجام داده شده) و همچنین تولید آب سنگین را هم متوقف خواهد کرد که در لینصورت ترامپ یک موفقیت دیگه کسب کرده و همزمان که تمام بازرسی ها و وظایف ایران در این زمینه و همکاری با آژانس را برای آگاهی از ریزترین فعالیتهای هسته ای ایران در لحظه حفظ کرده غنی سازی ایران را هم عملا متوقف کرده. 2. ایران بر خلاف تحریمهای جدید فعالیتهاش را طبق برجام ادامه میده و در نتیجه در گزارش بعدی آژانس ایران مازاد آب سنگین و کیک زرد خواهد داشت (چون آمریکا اجازه صدور مازاد را در حقیقت نداده ولی خب برای کسی اهمیت نداره و همه به گزارش آژانس اتکا خواهند کرد) پس متهم به نقض برجام میشه و اینجا اون جمله کلیدی و پرتکرار اروپا تاثیر خودش را نشون خواهد داد که: "ما مادامیکه ایران به برجام پایبند بمونه بهش پایبند هستیم" و در حقیقت اروپا توسط آمریکا از همین مخمصه اسمی و ظاهری هم خلاص میشه و آمریکا به این ترتیب هدفش که در این مورد تشدید فشارهای اقتصادی و همراه کردن جهان هست محقق میکنه. 3.هدف از این اقدام افزایش مواد غنی سازی شده و در نتیجه بهانه گیری برای آرزوی دیرین اسراییل یعنی حمله به تاسیسات هسته ای ایران هست تا در عمل ایران دسترسیش به ابزار فنی را برای چند سالی از دست بده و شاید گسترش درگیری تا براندازی.
  12. سفر این هفته برایان هوک به شورای امنیت برای گزارش و فضاسازی علیه برنامه موشکی ایران و ملزم کردن ایران طبق قطعنامه ای احیانا جداگانه برای فعالیت های موشکیش یا فشار حول 2231 و همچنین بیانیه چندی پیش سه کشور اروپایی ضد فعالیت موشکی و درخواست گزارش دبیر کل به شورای امنیت همگی یک وجه خطرناک تحرکات آمریکایی/اروپایی ضد ایران هست که نباید از نظرها پنهان بشه. یک پلن بی که میتونه هم کارکرد بهانه تراشی برای یک قطعنامه جدید خاص موشکی باشه با اهداف گوناگون از جمله یک سری تحریمهای جدید تسلیحاتی ضد ایران که 5 ساله 2231 را کلا بی اثر کنه. هم یک هم افزایی با اروپایی ها برای فشار بیشتر به ایران ورای مسئله ی هسته ای که این موضوع را در چارچوب جداگانه ای قرار بده که اروپا هم راحت تر روش ضد ایران مانور بده. هم برای فشار تکمیلی در پروژه بولتن و رفقا ضد ایران که حتی ممکن هست یکی از بهانه های تهاجم احتمالی به ایران باشه هر چند با احتمال پایین ولی باید در نظر گرفت) خلاصه اینکه مهمترین کار ایران در این مقطع رایزنی فشرده با روسیه هست خصوصا (به چین امیدی نیست ) تا مانع از تصویب یک قطعنامه در ایران ضد برنامه موشکی ایران بشیم. قبل تر از اینکه ماجرا به اینجا ختم بشه باید با تهدید/ترغیب/گفتگو فضاسازیها را از این موضوع دور کنیم. نیروهای نظامی هم به قدرت و شدت (دیگه چطور باید ثابت بشه در برابر امریکا و اروپا و هر قدم وقیحانه و گستاخته بر خلاف توافقاتشون جلو اومدن، عقب نشینی نه تنها دردی دوا نمیکنه که اوضاع را بدتر میکنه ) برنامه موشکی را حتما پیش ببرند و هیچ ضعف و تعللی از خودشون نشون ندند و تنها در راستای منطق کار فعلا اقدامات رسانه ایش را آشکار نکنند. (هر چند خود این امر یک نکته منفی داره که وقتی طرف امریکایی از گزینه :یافتم یافتم پمپئوییش استفاده میکنه فضا یک حالت مخفی کارانه و امنیتی به خودش میگیره که امریکا ازش به خوبی در رسانه های استفاده میکنه که ببینید ایران داره مخفیانه چی کار میکنه؟!! )
  13. بعد از این همه تهدید و تطمیع مستقیم ارتش ونزوئلا و اون هم در همسایگی ایالات متحده که به عنوان یک قدرت بزرگ رسما برای تمام ارتشیان خط و نشان میکشه که اگر فلان کار مدنظر من را انجام ندید آینده ای نخواهید داشت ( سفر، محاکمه، بایکوت و تحریم و ... ) و بعد تمام این مدت جمع کردن سی چهل نفر با لباس نظامی که جلوی دوربین ژست کودتا بگیرند تا خبر کودتای ارتش! را به جهان مخابره کنند خودش نشون میده که ماجرا چقدر برای بولتن و رفقا دشوار بوده. هرچند به هر حال سد مقاومت ارتش و مردمی و دولتی هم ممکنه بشکنه در نهایت با این همه فشار ولی خب حتی شوآف گذشته که این یک انقلاب آرام هست و مسالمت آمیز و صلح و این ژستها هم به تاریخ پیوست و حالا وقتی از ترکیب مضحک کودتای نظامی صلح آمیز استفاده میشه و وضعیت آرایش جنگی کودتاگران را میبینیم نهایتا تایید میشه که کل حرکت از ابتدا یک کودتای نظامی ضد دولت مستقر بود که اول سعی شد در زرورق انقلاب و مردم و ... تزئین بشه ولی نهایتا آمریکا صبر بیشتری نداشت وقتی دید فعلا خبری نیست و همان هدف اول را بدون تزئیین رو کرد. یک کودتای نظامی ولو در حد یک پادگان و پایگاه تا ببینند که چه میشود. ولی به طور کلی اهداف ثانویه از اغتشاش و آشوب اینچنینی استفاده از فرصتهایی چون اون ماشین ضد شورش هست که به هر دلیلی، جهل/اشتباه/بی دقتی/ترس/خشونت و یا حتی خیانت یک نظامی قبلا توجیه شده اقدامی کنه که جمعیت تحریک شده را به میدان عمل شورشیان اضافه کنه. به هر حال در سالهای اخیر رسانه قدرتمندترین ابزار برای جهت دهی به افکار عمومی بوده و خب کشورهایی که سابقه چند ده ساله دارند در این امر و اصولا قدرت رسانه در دستانشون در هر شکلش هست بهترین استفاده را ازش میبرند. پ ن: شاید یک بار دیگه صنعت هالیوودی و قدرت کارگردانی نمایش را به خدمت بگیره سیا برای کاتالیزوری در یک رویداد. تصاویر فعلی مبنی بر کودتای ارتش عموما تصاویر بسته ای است که چند ارتشی را میان مردم، گوایدو را میان چند ارتشی و تصاویر باز مردمی که چند ارتشی هم بینشون هست نشون میده، شاید القای اینکه ارتش به گوایدو پیوسته برای شکستن سد مقاومت سایر ارتشیان یکی از آخرین راه ها باشه که این فرآیند کودتا را وسعت ببخشه و به موفقیت برسونه. از اونجا که تا به حال ارتش از خشونت پرهیز کرده باید دید این مسلحین سنگر گرفته یا همراه با گوایدو مدنظرشون آیا یک حرکت نظامی کامل هست یا نمایشی برای شکستن مقاومت ارتش و روحیش.
  14. قطعا دست بردار نخواهند بود. آزادی یک زندانی امنیتی و انتقالش به یک پایگاه نظامی یعنی یک برنامه ریزی پیچیده. گوایدو به عنوان یک مهره اجرا کننده اوامر عامل خارجی حالا حالا ها کاربرد خواهد داشت.
  15. مشخصا این نیروها یک سازماندهی مناسب دارند که بعد از آزمایش شیوه های متعدد با همکاری کامل کشورهای همسایه و دخالت قوی خارجی و مستقیم آمریکا و چندین دور برنامه های برنامه ریزی شده میدانی و رسانه ای و عملیاتی (کمکهای بشردوستانه و گوایدو به عنوان مهره اجرای عملیات های طرح ریزی شده و ورود از مرز کلمبیا برای مثال ) وقتی به موفقیت نرسیدند ( حتی با شرایط نامناسب اقتصادی که قطعا گوایدو با چشم طمع به این اوضاع به پست ریاست جمهوری و کودتا رو کرد ) اینبار با یک هماهنگی فراتر و بلند مدت تر و جذب هسته های خفته با تطمیع و تهدید احتمالا یک دور عملیات جدید را پی ریزی کردند. آزادی یک زندانی امنیتی و حضور مخفیانه در یک پایگاه هوایی به همراه تنی چند از پرسنل نظامی و امادگی کامل پمپئو و بولتن برای حمایت لحظه ای از این اقدام همه نشون میده شاید حتی خود گوایدو هم هیچ دخالتی در طرح ریزی هر مرحله از این اقدامات نداره و شاید حتی به خاطر ارتباط نزدیکتری که پرسنل هوایی ممکنه با کشورهایی چون ایالات متحده داشته باشند (به خاطر ابزار و مراودات احتمالی گذشته و حال ) ای مکان براش مدتی برنامه ریزی و انتخاب شده تا زمینه ساز یک شوک جدید باشند. به هر حال ایالات متحده با هر شوک و جرقه اینچنینی قصد داره اون آتش نهایی را روشن کنه و کاملا مشخص هست که یک جریان سیال از خود واشنگتن و عبور از مرزهای کلمبیا چطور احتمالا با دخالت سازمان های اطلاعاتی مختلف از جمله سیا مثل ده ها عملیات کودتا در جهان دارند این کودتا را هم رهبری میکنند.
  16. اگر هدف نطنز و فردو و اراک باشه ( و ما همین توان محدود پدافندی ای را که داریم نداشتیم و باید با تمام محدودیتها، قدردان بود فعالیتهای فشرده ای که منجر به یک جهش در حوزه پدافند شد ( هر چند به قول خود سردار حاجی زاده در کمیت هنوز راه دراز در پیش هست ) از همون نمایشگاه خاص که قبلش هیچ کس هیچ تصویر و تصوری غیر از هاگ ها و اس-200 نداشت از پدافند ایران و البته به ثمر رساندن خرید اس-300 ) شاید با چند حرکت ایذایی و یک برنامه فریب مستقیم نفوذ و ضربه به این مراکز را هدف قرار میدادند. به نظرم حالا هم اگر فرض یک حمله محدود باشه ( و البته تیم بولتن و پمپئو این باور را به ترامپ القا کنند که ایران واکنشی نخواهد داشت مثل سوریه و حملات نتانیاهو و پنتاگون را در عمل انجام شده مثلا قرار بدند یا اصلا مجاب کنند ) و بعد نمایشی و صف شکنی و قدرت نمایی و استفاده سیاسی و البته امکان سنجی برای ضربه های اساسی تر آینده مد نظر باشه ما شاهد یک حمله وسیع موشکی خواهیم بود ضد این تاسیسات (فارغ از انهدام کامل یا خیر ) که در این مورد هم مهم هست ایران چقدر تونسته باشه بر خلاف سوریه ( به قول شما با زمین بازی متفوت تر که برای ما مبهم هست ) این نکته را به دشمن تفهیم کرده باشه که یک حمله فقط پاسخ پدافندی و صد البته آفندی محدود را در پی نخواهد داشت. ( اصولا شکستن خط قرمز حمله به ایران اگر یک پاسخ حداقلی را شاهد باشه و به نظر من حتی آمریکا هم بهش راضی باشه و ادامه نده بدترین سناریو برای ایران خواهد بود و ادامه تجاوزات را هم اگر در پی نداشته باشه ولی بسیار زهر دار خواهد شد ) فراموش نکنیم صهیونیستها در سوریه چه طور شروع کردند (محموله های مبهم در مسیرها، جاده ها، کمپهای ادعایی در کوهستان، ذخیره گاه مهمات، پادگان ها تا فرودگاه و تاسیسات صنعتی دمشق ) ، هر چند در اونجا عوامل دیگه هم دخیل بود و فقط پلن قدم به قدمی مطرح نبود، بحث حفظ توازن برای فرسایش دو طرف، فشار روسها و ... هم بود.
  17. نکته البته تاریخ مصرف گذشته اینجاست که انفعال ما (خصوصا در حوزه سیاسی و دیپلماتیک و فنی! ) باعث شد طی این دو سال و با هر قدم ترامپ و انفعال کامل ما، هر چه قدر که ایالات متحده هزینه های ما را افزایش داد، زمینه چینی برنامه های بعدی خودش را کرد، شرایط را پله پله مهیا کرد برای قدم های بعدی، ما هر روز بیشتر برگ های داشته را هم از دست بدیم و دقیقا هیچ برگ جدیدی برای اینده و شرایط جدید ایجاد یا ذخیره نکنیم. این ما را در شرایط سختی قرار داده. برای مثال واکنش به حملات اسراییل در وضعیت فعلی خودش میتونه جرقه درگیری ای باشه که فرض میکنیم امریکا به دنبالش هست ( مگر اینکه تصور کنیم امریکا از یک جنگ همه جانبه احتراز میکنه ) ( هر چند این سناریو در یک رویکرد تدافعی است و چندان نمیتونه مثلا مثل بستن تنگه هرمز دلیل مناسبی برای تبلیغ شروع جنگ از جانب ما باشه ) به نظر شاید بشه در مسیرهای دیگه ای جستجو کرد ارسال سیگنال جدیت ایران را ( همونطور که دیروز هوک و بولتن و پمپئو در توییتها و اظهاراتشون هر سه تاکید داشتند که ایران حالا متوجه عزم جدی ما شد - به نظر عزم جدی ایران در خارج شدن از انفعال را هم باید ببینند تا فشارها سیر صعودیش کاهش پیدا کنه ) مثلا جدیت در برنامه هسته ای با ایجاد زیرساختهای معینی که در مرحله اول نیاز نیست در راستای خروج از برجام باشه ( نمایش یک تاسیسات عظیم غنی سازی زیرزمینی اماده شده بدون نصب سانتریفیوژها ولی با زیرساختهای عمرانی کامل - قدم های جدی تر در سایر حوزه ها و حتی موشکی چون چماقی که اروپا با زرنگی بالای سر ما به خاطر برنامه موشکی در شورای امنیت نگه داشته اون هم با این وضعیت فعلی عمل به تعهدات اروپاییها در برجام دیگه نباید باعث انفعال در این حوزه غیربرجامی هم بشه ) یا مثلا همونطور که گفتم از سمت رهبری و مرجعیت زمینه سازی برای اماده سازی اذهان برای اعلام جهاد حتی. یا یک سلاح تعیین کننده در یمن، ایران یا سوریه، یک اقدام جدی محدود کننده فنی در تنگه هرمز و ... پ ن: عربستان و امارات به عنوان دو بازوی مهم ترامپ ضد ایران قطعا در خور پاسخ هستند برای متوقف کردن روند همکاری فزایندشون. در یک تحلیل امریکا شاید به خاطر صهیونیستها خودش را وارد معرکه ای کنه ولی در مورد این دو کشور خیر. پس ضربات مناسب به این دو رژیم به شکل خلاقانه هم میتونه در برنامه باشه.
  18. به نظر باید این دست اخبار را که در ادامه اشاره میشه در زمره تهدیدات تروریسم رسانه ای دسته بندی کرد و پس جاش همین تاپیک مناسبتر هست. درست در زمانیکه ماجرا ورود کمکهای عراق به ایران مطرح میشه ( خصوصا در حوزه تجهیزات سنگین و راهداری که همین الان در شادگان مشغول فعالیت هستند و همچنان کمبود شدید ماشین آلات سنگین حس میشه و البته فلان فعال سیاسی معلوم نیست طبق چه برآورد و بازدید میدانی ای عنوان میکنه ما را چه نیاز به ماشین آلات سنگین عراق و خودمون کلی!! داریم) و ما ورود یک بازیگر سینما در عرصه نفرت پراکنی ضد همسایه غربی و کمکهاش را شاهد هستیم که همراه با موج العربیه و توئیتری فضای حمله به این کمکها را ایجاد میکنه، رسانه های عربی همزمان یک کلیپ را در شبکه های اجتماعی از بازداشت یک روحانی ایرانی در بصره و مرز توسط یک افسر عراقی را به شدت بازنشر میدند که ببینید این افسر به این ایرانی توهین کرده ( هرچند وزارت کشور عراق دستور بررسی داده و فرد ایرانی هم ازاد شده ) حالا مسائل سال پیش بصره و خرمشهر که تقریبا همزمان بود را کنار هم بزاریم ( تبلیغ ایران برق و آب عراق را بسته در عراق و تبیلغ ایران برق و آب را میده به عراق در ایران ) و مسائلی از این دست که مثلا در این مورد به شدت تمرکز داره روی تخریب روابط ایران و عراق متوجه میشیم در یک بعدی لااقل منظور از افزایش هزینه های سیا در مورد ایران یعنی چی. حالا ابعاد دیگه بماند. ( به هر حال الان نفوذ ایران در عراق، خود سازمان حشد و رقم تجارت ایران با عراق در حدی هست که بن سلمان در اوج کینه از بسیاری از سازمانهای عراقی پیشنهاد چک سفید به نخست وزیر عراق میده، حالا تهدیدها و تطمیع های عربی/آمریکایی به کنار )
  19. خب ضعف در این زمینه را به هر دلیلی که هست میشه با یک ترفند ساده حل کرد. در رژه ها و در موارد خاصی مثل همین عکاسی در فرودگاه ها ( لااقل عکسهای رسمی خبرگزاریها ) به جای عکاس خبرگزاری ها ( به مدت محدود تا انشاء الله روزی که مشکل حل بشه ) تیم رسانه ای رژه ( اول با تشکیلش البته ) میتونه خودش عکس هایی را تهیه کنه ( اونوقت زوایا و تصاویری انتخاب میشند که مشکلات موجود کمتر به چشم بیان ) و در اختیار خبرگزاریها بزاره. یک مسکن موقت هست ولی خب نظم خوبی هم ایجاد میکنه و در ضمن فعلا برخی محدودیتهای نیروهای نظامی ما را هم پوشش میده. اینطور دیگه اون عکاس خبرگزاری ما هم یا از روی جهل یا از روی حس زرنگی که چیز جدیدی کشف کرده زوم این نمیکنه روی نقاطی که باید متوجه باشه در شرایط فعلی خوراک دست دشمن هم نده دست پیوست رسانه ای تلگرامی و توئیتری و اینستاگرامیش و افکار عمومی میده. پ ن: بارها عنوان شده تشکیل واحدهای تبلیغات و رسانه ای حرفه ای مختص نیروهای مسلح ما چه قدر ضروری است و منظور هم این واحدهایی که اسمشون ایجاد کار فرهنگی! هست نیست، بلکه دقیقا واحدهای تولید پروپاگاندای حرفه ای. ( در حوزه نظامی و برای افکار عمومی و نه گزارش به مسئولین که اونها اتفاقا باید واقعیات را ببینند و سعی در بهبود و ارتقا کنند )
  20. پ ن: محتوای مثبت این گزارش اون هم در نزدیکی انتخابات آمریکا میتونه فرض کننده یک عملیات فریب بوده باشه کل ماجرا از ابتدا؟ قطعا با این همه جنجال دموکراتها و نتیجه این گزارش حالا ترامپ در یک موقعیت مظلوم نمایانه، معصوم و تحت حملات ناجوانمردانه که اتهامات دیگه هم علیهش را میتونه تحت تاثیر قرار بده و دروغ بپنداره قرار میگیره و معمولا یک فرد مظلوم که مورد ستم و تهمت و افترا قرار گرفته حتی توسط مخالفین هم همذات پندارانه باهاش برخورد میشه.
  21. رویکرد اخیر ایالات متحده و رسانه های همسو و در سالهای اخیر بازی کننده در پازل تهدیدات ضد ایران ( رویترز و هم افزایی در پررنگ کردن تهدیدات، ارائه اخبار کذب، بزرگنمایی ها، جهت گیری های خاص و ... که حتی چند بار منجر به واکنش مستقیم وزارت امور خارجه هم شد ) در حال ترسیم آمادگی ایالات متحده برای حمله به ایران هست. تحلیل های خاص در مورد استقرار تاد در سرزمینهای اشغالی - و عربستان در آینده نزدیک، قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست سیاه، ارائه گزارشهایی که مدام عنوان میشه مقامات نظامی مخالفش هستند و ... همگی در این جهت استوارند. هرچند تصمیمات ترامپ به علت فشار تیم امنیتی فعلی پیرامونش قابل تحلیل نیست و روی وعده های داخلیش ( اشتباه بودن جنگ عراق، خارج کردن نیروهای آمریکایی از خاورمیانه، پرهیز از جنگهای هزینه زا، توجه به داخل و ...) نمیشه حساب کرد اگر فرض را بر این بگیریم که پمپئو و بولتن منتهای آرزو یعنی یک حمله ولو محدود به ایران را دنبال میکنند تا بالاخره این گزینه همیشه روی میز را به نام خودشون سند بزنند و موقعیت را مناسب میدونند که به هر حال در آستانه انتخابات آمریکا شاید اینطور برای ترامپ توجیه شده که یک حمله برق آسا که ایران هم واکنشی به آن نخواهد داشت (یا محدود خواهد بود) میتونه یک نشان منحصر به فرد برای ترامپ باشه به عنوان جسورترین! رییس جمهور آمریکا و از این قبیل و خب در این بستر جدی گرفتن تهدیدات و حتی اقدامات پیشگیرانه برای متوجه کردن طرف مقابل که اقدام به یک حرکت جنون آمیز نکنه مهم خواهد بود که حالا یا با رونمایی از یک سلاح خاص، یا رفتن به سمت رویکرد تهاجمی در بعد هسته ای و حتی پیام سیاسی/نظامی ( مثلا تهدید به فتوای سراسری جهاد ) و ... میتونه در نظر گرفته بشه. بعد دیگه ماجرا میتونه این باشه که ترامپ در آستانه انتخابات یکی از مهمترین و به عبارتی ویژه ترین برگ های برندش میتونه یک دیدار با مقامات ایرانی و اصطلاحا حتی یک مذاکره محدود باشه ( نشان دادن کارآمدی فشارها در مهمترین و پرتکرار ترین پرونده ترامپ ) و چون تا به حال با تمام فشارها دورنمای روشنی از رضایت مقامات ایرانی دیده نمیشه و اکثر راهکارهای تحریمی در شدیدترین شکلش امتحان شده، میشه این فضاسازی ها را در راستای تلقین جدی بودن تهدید نظامی و حتی نشان دادن چشمه هایی از اون در کنار مرزها باشه ( استقرار تاد-استقرار اف-35 ها، جا به جایی نیروها در منطقه، ایجاد پایگاه های جدید و ...) تا ایران را از این طریق به یک دیدار نمایشی که قطعا هیچ سودی برای ایران نخواهد داشت و در مقابل بسیار پرسود برای ترامپ خواهد بود وادار کنه. (کره شمالی تازه در نبود ابزار فشار تعیین کننده ای چون صهیونیستها باز با شروط پمپئو در پیش چشم هست چه برسه به موضوع ایران و شروط 12 گونه و تمایلاتی که مشخصا نه برای مذاکره که براندازی تبیین شدند ) حالا برای کشور مهم هست که با تحلیل دقیق جزییات احتمال هر کدوم از این فرضها را با جدیت بررسی کنه و برای هر کدوم راهکارها مناسب را فراهم کنه. هر چند در گزارش اخیر ایالات متحده باز هم از بازگشت و فعال سازی مراکز هسته ای در مقابل خروج امریکا از برجام به عنوان خط قرمز امریکا نام برده شده که واکنش امریکا را در پی خواهد داشت (با تهدید نظامی) ولی مثلا اگر فرض دوم تقویت بشه - در آستانه انتخابات امریکا ( پس از قطعی شدن بدعهدی اروپا ) فعال سازی پرسر و صدای مثلا فردو و اراک و نطنز میتونه ضربه سختی به ترامپ باشه (با ماهیگیری مخالفان و اروپا که دیدی چه کردی ترامپ! ) که یا امریکا را در استانه انتخابات باید وارد جنگی پیش بینی ناپذیر کنه یا حملات مخالفین و دموکراتها را تحمل کنه.
  22. علاوه بر اینکه هزینه خارج از مرزها برای همه کشورها به عنوان پیشبرد راهبردهاشون در راستای منافع ملی (رفع تهدید، ایجاد برگ برنده، افزایش عمق استراتژیک، روابط و یارکشی و ... در فرامرز یک امر طبیعی است ( هر چند به علت سیطره و عملیات روانی/رسانه ای قطعا بی همتا در مورد ایران با صدها رسانه و تریبون و عوامل و شخصیتها و سیاستهای خارجی و بعضا داخلی امر بدیهی ساخت سلاح حداقلی برای دفاع از مملکت در داخل مورد حمله قرار میگیره اون هم با علم به اینکه هیچ کس هم به ما سلاح نمیفروشه و کشور و تمامیت ارضیش به شدت در معرض تهدید هست حتی از سوی همسابگان که ادعاهای ارضی هم دارند نسبت به این خاک چه برسه حضور بیخ گوش دشمن و جلو بردن خطوط تهدید و همچنین دفاع از سرزمین خارج از مرزهای خودی) ولی از چند بعد نگاه کنی در این شرایط صادرات نفت هزینه سرباری برای ما نداره. ( هر چند این دلیل بر دریافت ما به ازای درازمدت و غیرهمگون حتی و ثبت در دفتر دو کشور نیست ) ما تحت شدیدترین تحریمها هستیم، از طرفی تولید نفت به شدت کاهش پیدا کرده که میدونیم در برخی میادین مشترک نفتی بستن درب چاه ها به ضرر ماست، هزینه و ظرفیت ذخیره سازی هم محدود هست، در مورد میعانات گازی هم که تاثیر مستقیمی در رابطه با استخراج گاز داره به همین ترتیب تداوم تولید اهمیت داره. پس در حال حاضر علاوه بر راهکارهایی که وزارت نفت حتما باید دنبال کنه مثل تاسیس مخازن بیشتر، دور زدن تحریمها، اضافه کردن ظرفیت ذخیره سازی روی آب، سوآپ نفت و ... فروش قسطی و چکی ( به تعبیری ) نفت مازاد هم میتونه یکی از راه های تداوم تولید در مقابل هدف دشمنان از کاهش تولید نفت ما باشه. فراموش نکنیم خیلی از کشورها از نفتشون به عنوان سلاح استفاده میکنند، هر یک به نحوی. مسئله فقط قیمت و فروش نفت نیست.
  23. در یکی از منابع صهیونیستی اشاره شده بود این حمله برای اولین بار از طریق دریا انجام شده توسط موشکهای بالدار. حالا باید صحت و سقمش را سنجید. اگر فرض بر برد 100 کیلومتری بزاریم پس قطعا اس-300 غیرفعال هست در سوریه و از طرف دیگه تهاجم دریایی با فرض فعال بودن اس-300 هم خوانی بیشتری داره. باید توجه کرد پس از خبر استقرار و عملیاتی شدن اس-300 این احتمالا اولین حمله به حما و منطقه پیرامونیش بوده.
  24. همانطور که جناب امینور اشاره کردند در چت احتمالا در حوزه زمینی برای کاهش خسارات هم از بعد انسانی و هم تجهیزاتی بار را به دوش خود یمنی ها و در جاهای موردنیاز مزدوران آفریقایی انداختند ( تبدیل جنگ به یک جنگ فرسایشی ) و بیشتر در بعد حملات هوایی ( شاید بیشتر برای انتقام گیری و کینه جویی و در نهایت حمایت روحی و نظامی از نیروهای روی زمین و جلوگیری از شکست قطعی در مناطق خاص) اقدام میکنند که تنها هزینه داره و نه خسارت مالی و جانی.
  25. فارس پ ن: به نظر آمریکا دنبال یک پیمانکار قوی در منطقه است.