alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,008
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    132

تمامی ارسال های alala

  1. هر چند شرایط برای بچه های ما منصفانه نیست به خاطر ایزولگی از آموزش ها و تجهیزات مدرن و در نتیجه عدم اعتماد به نفس لازم شاید ولی کسب تجربه هر چند از شکست ها و تصحیحشون هر چند برای رتبه ی بهتر مثلا سال بعد؛ خودش دستاورد محسوب میشه.   سال بعد آیا میشه در این بخش شرکت کرد؟ تجهیزات s-300 pmu  و pmu2   http://eng.armygames2016.mil.ru/keystothesky   هر چند تو یکی از فروم های روسی یک روس ادعا کرده بود برای تسلط بر این سیستم بعد از استقرارش در کشور مورد نظر حداقل 2 سال زمان نیاز هست و شاید هم بیشتر.
  2.   با شواهدی که در طول این چند سال مشاهده شده به نظرم شاید بخش زیادیش با واقعیت تطبیق داشته باشه اگر نگیم همش و برخی بخش ها شاید به خاطر دشمنی اون سرباز اغراق شده باشه. شاید تاریخ و عاملین و پسر و پدر و برادر و بلک واتر و .. جا به جایی ها و یا کم و زیادهایی داشته باشند ولی در اینکه ترکیه یکی از حامیان اگر نگیم رسمی، غیر رسمی داعش و سایر گروه های تروریستی دیگه هست به نظر شکی درش نیست. انفجارات داعش در ترکیه را هم که باز با دیده ی شک و تردید باید بهش نگاه کرد تنها میشه اختلافات درون خانوادگی پدر و پسری دونست در نهایت! :)
  3.   اشاره شد به رانش زمین و البته در خبر دیگری برخورد ماشین آلات با لوله در خبرها. ولی میتونه هر احتمالی باشه. البته چون نزدیک روستاست به نظر نقطه ی مناسبی برای خرابکاری نیست و از اونور این نزدیکی به روستا میتونه اشتباهات انسانی و برخورد ماشین آلات کشاورزی و .. را توجیه پذیرتر کنه.   پ ن: در اخبار تکمیلی اشاره شده گویا یک پیمانکار دیگه که کارش همپوشانی داشته با مسیر عبور این خط لوله و قرار بوده کارهاش را در مسیرهای همپوشان با هماهنگی ناظر طرف دیگه انجام بده، بدون هماهنگی کار عمرانی انجام داده در بالادست که باعث جا به جایی هایی و رانش زمین در محدوده ی این خط لوله و آسیب و انفجارش بشه.
  4.   خود ساکنان این دو شهرک هم میدونند که امکانپذیر نیست با شرایطی که متاسفانه جهان و اعراب تحمیل کردند در به اصطلاح موازنه ی فعلی نیروهای عمل کننده در سوریه شکستن حصر که در پیام هاشون مثلا اشاره میکنند به امکان ایجاد خروجشون از منطقه. به نظر ممکن ترین راه هم این هست. یعنی خارج کردن و تخلیه ی ساکنین. کاری که با فشار به مضایا در مورد عدم هجوم تروریستها تا حدی به این دو شهرک صورت گرفت حالا باید با برگ برنده ای بزرگ تر مجبورشون کرد که اجازه ی خروج را بدند که اصلا تمایلی به این کار ندارند.   استفاده از مذاکره با ترکیه و مثلا قطر بدون دادن امتیاز قابل توجه به تروریستها در سوریه هم ممکن نیست و این دو کشور بربر! النظر در مورد سوریه منافع تروریستها براشون از هر چیز دیگه ای مهمتره. برخی مناطق را هم مثل حلب و غوطه و .. را هم اگر از لحاظ فنی و نظامی عقلانی باشه مذاکره در موردشون ( که قطعا به امثال عدم پیشروی و عدم حمله راضی نمیشند تروریستها و به فکر خروج هم که ابدا نیستند ) بعیده ارتش سوریه بپذیره.   میمونه مواضعی که  - خودمون (مقاومت) - بتونیم ایجاد کنیم در موضعی مناسب ضد تروریستها تا راضی به مذاکره ی تخلیه ی این دو شهرک بشند. و البته فکر مواضعی چون مضایا را که مثلا شاید برای تروریستها از لحاظ نظامی اهمیت چندانی نداشته باشه را ( در شرایط فعلیش ) هم باید از فکر خارج کرد. اگر موضع مربوطه هدفی انسانی باشه ( محاصره ی شهرکی مسکونی ناچارا در مقابل دو شهرک شیعی) که مثلا در مورد مضایا دیدیم عین خیالشون هم نیست چون رسانه های عربی در مقطعی چنان بلوایی سر مواد غذایی به راه انداختند که کل دنیا شد ضد نیروهای ما در حالیکه همزمان مواد غذایی فوعه و کفریا موشک و خمپاره بود و هیچ کس نمیگفت چه خبر؟! و قدرت رسانه های عربی و امثال دیپلمات های پرکارشون مثل جبیر در تور اروپا گردی هم هر راهکار مشابهی را بی اثر میکنه )   میمونه منطقه ای غیر از غوطه و حلب و این دست مناطق تحت عملیات ارتش سوریه که امکان عملیات نیروهای خودی درش مستقلا باشه، از لحاظ نظامی مهم باشه برای تروریستها و ریسک کمی هم برای نیروها داشته باشه چون هر شکستی در این مقطع یعنی یک قدم دور شدن از هدف رفع محاصره.
  5. گویا محمد بن سلمان سر و ته جیب را دیگه خیلی شل کرده. چپ و راست و بالا و پایین و شیوه ی داعشی و النصره ای و ... همه را داره با دلارهاش امتحان میکنه. :) تا حدی این شیوه برخورد صرفا دفاعی میتونه ادامه داشته باشه ولی با ادامه ی روند و احتمالا شدت گرفتنش اگر به نظرم مقابله به مثل هم سطحی صورت نگیره اونوقت ممکنه از کنترل خارج بشه چون به هر حال نیروهای مسلح و امنیتی ما هم توانی دارند. از اونجا که گروه های عمل کننده از مرزهای پاکستان گرفته تا عراق و اقلیم کردستان و موضع عمل کننده ی تقریبا اکثر کشورهای عربی تعدادشون زیاده و امکان مقابله با همشون نه عقلانی است و نه ممکن باید کشور فتنه مدنظر باشه تا شاید ساکت بشه مقداری.
  6. هر چه زمان میگذره و اون شوک اولیه ویدئوی ذبح کودک فلسطینی از بین میره عمق توحش و جنایت هم بیشتر نمود پیدا میکنه. در نوع خودش در طول این شش سال جنگ سوریه هم نوع عمل و هم موضوع و نحوه ی انجامش اون هم توسط یک گروه با این همه حمایت و تبلیغ ازش استثنا بوده. حتی در جنایت های داعش هم این میزان از رضایت مندی و تفریح دیده نمیشه در کشتن یک انسان بالغ چه برسه به یک کودک بیمار یا زخمی. واقعا عجیب هست.   حالا در نظر بگیرید که قربانی اگر بیمار نبود، کودک هم نبود، اتفاق در کمال خونسردی و شادی! هم نیفتاده بود، سرش هم بریده نشده بود و در موقعیت جنگی هم بود و کودک هم مثلا یک به هر حال آواره فلسطینی نبود و بر فرض عاملش یکی از گروه های مثلا عراقی بود که یک فرد اسیر را جلوی دوربین اون هم از سر مثلا خشم و هیجان با گلوله کشته بود در دنیای عرب و رسانه های غربی چه طوفانی به پا شده بود و چه دادهایی به هوا رفته بود و چه فریادهای انسانیت و حقوق بشری توسط همین کاربران عربی سر داده نشده بود که اتفاقا همشون هم بلا استثنا مدعی "انسانیت" و "اسلام" و "بشریت"! هستند.   هیچ چیز واقعی ای وجود نداره در ادعاهای آدمیان این عصر گویا. همه دروغگویانی تابع تعصب و علقه و بربریت بدوی مخفی درونشون هستند.
  7.   به هر حال صحبت از فرضی است که اگر قرار بر صحتش باشه فکر همه جاش شده که حتی با مشکوک بودنش بسیاری از دلایلش پنهان بمونند. صحبت های امروز اردوغان مبنی بر ضرورت توجه به درخواست مردم و حتی اعدام بدون تاخیر مسببان و از دور خارج کردن قاضی هایی ( در برخی بخش ها ) و جایگزینی افراد مورد نظر خود که از روند محاکمات اطلاع خواهند یافت و حقایقی که این وسط بازگو ولی شنیده نخواهد شد میتونه برای همیشه یا مدت طولانی این واقعه را همچنان اونطوری جلوه بده که الان رسانه های تحت نظر دولت و نزدیک به دولت و دولتیون و طرفدارانشون دارند جلوه میدند. یعنی قطعا چنین برنامه ای بر فرض صحت فرض! برای بعد از کودتا هم اماده شده تا با چیدن قطعاتی کنار هم توسط رسانه ها و اظهارات برخی افراد به شکل هماهنگ به نظر برسه که بله، فلان هلیکوپتر فلان ساعت پرواز کرد، فلان نیروی ارتش چنین کرد و فلان اتفاق برای این نیفتاد که فلان جا قفل محکمی داشت پس کودتا ضد اردوغان رخ داده و این مطلب کم کم برای همه باور پذیر خواهد شد.   بعد هم در مورد ریسک توضیح دادم، بله برای یک کودتای تنها تحت نظر گرفته شده ریسکش بالاست ولی اگر فرضا کودتایی را خودتون مهندسی کنید ( نه انجام و اجرا و منظورم را از مهندسی قبلا گفتم: جلو انداختن طرح یک کودتای احتمالی، کاشتن تخم موفقیتش در ذهن مخالفین و پرورش ایده ی انجامش طبق طرح هایی که در در چارپوب معینی تا حد امکان بوده) فکر اونجاش را هم میکنید که چقدر مثلا بدنه ی سلفی دارید که حاضرند برای اهداف ایدئولوژیکشون و نه شخص اردوغان وارد خیابان بشند، از جمعیت و واکنششون اطلاعی دارید و در نهایت هم تهش این هست که با مهندسی ای که صورت گرفته کاملا اطلاع دارید چقدر نیرو قراره پای کار کودتا بیاد و اگر پلان ای شکست خورد در پلان بی مثلا با بسیج چه تعداد پلیس تحت امر ( که هیچ اطلاعی از کودتا ندارند و ارتباطی هم مثلا با گولن ) و نیروهای لباس شخصی نهایتا میشه ماجرا را جمع کرد.   در مورد سازمان اطلاعات بعید میدونم و اتفاقا در این سناریو عامل موفقیت مهندسی چنین کودتایی میتونه همین سازمان اطلاعاتی باشه که اصلا عدم خبردار شدنش از چنین واقعه ای خودش مشکوک هست در صورت همراه بودن با اردوغان و اگر فرض بر در طرف کودتاچیان هم باشه باز تفاوتی نمیکنه چون نیروی عملیاتی موثری در حد تاثیر گذاری احتمالا نداشته و در این مهندسی حساب اون هم شده بوده. در مورد پلیس هم همچنین. داریم صحبت از یک امر برنامه ریزی و هدایت شده میکنیم. شما وقتی قراره برنامه ای با این درجه از ریسک را اجرا کنی جناح بندی ها را قبلش مشخص و شناسایی میکنی و با تشخیص نقاط ضعف و قدرتت عملیات را استارت میزنی یا نمیزنی ...   در نهایت تمام این ها فرض یک سناریوست، همونطور که الان رسانه های طرفدار دولت ترکیه که بسیار هم قدرتمندند چون پاکسازی هایی اسای صورت گرفته دارند سناریوی یک کودتای حتمی و موثق و خائنانه را مو به مو شرح میدند و قطعات پازل دلخواهشون را کنار هم میچینند و داستان باورپذیر این کودتا را شرح میدند برای مردم که خب خیلی هم موجه جلوه میکنه که مثل یک داستان سرگرم کننده به نظر همه چیزش هم سر جاش هست، این فرض هم میتونه داستانی باشه که البته در صورت صحتش همونطور که گفتم چون طرح ریزی شده قبلا  و احتمالا کلی زمان صرف اصلاح گاف هاش و حفره هاش شده شاید هرگز نشه مثل سناریوی فکر شده ی داستان بعد از کودتا که قراره از طرف رسانه های رسمی برای مردم شرح داده بشه؛ باورپذیر و بی عیب به نظر برسه و همچنین به همین خاطر نقاط و نکات مفقوده ی بسیاری داره که چون شاید برای همیشه همراه حقیقت دفن بشند نشه انسجامی درش مشاهده کرد و یا از فرط بزرگ بودن نشه باورش کرد.   این که هواپیمای حامل اردوغان خود را با کد مسافری معرفی کرده و جنگنده های در آسمان نفهمیدند!، یا دو اف-16 روش قفل کردند ولی شلیک نکردند و کسی دلیلش را نمیدونه ( در حالیکه مرگ اردوغان میتونست بسیار کار را راحت تر کنه) و خیلی مطالب دیگه را به راحتی میشه توسط تیم پشت پرده و رسانه ها براش توجیه جور کرد و باور پذیر کرد و حتی جاهایی از فالس فلگ استفاده کرد و مثلا بعد از تمرکز طرفداران تئوری توطئه! روی موضوعی اسنادی را فاش کرد که اصطلاحا خیط!! بشند و بنابراین روش مانور داده بشه که دیدید "توهم توطئه" دارید و همه میتونه جزءی از بازی باشه.   نکته اینجاست وقتی قدم اول را تو برداشته باشی همیشه یک گام جلوتر هستی و در این سناریوی فرضی تیم مهندسی کودتا همیشه یک گام جلوترند از بقیه ...
  8.   نمایشی شاید خیر ولی شبه نمایشی چی؟ در پست بالا توضیح دادم مثلا به چه نحوی. یک جور مهندسی و کنترل و هدایت نارضایتی ای که در ارتش وجود داشته ( با دستگیری های قبلی و اطلاعات به دست آمده و فریب برخی فرماندهان ارتش توسط عوامل نفوذی که امکان موفقیت کودتای فرضی را در ذهنشون بالا کاشتند و پرورش دادند ) و بعد کنار نشستن و حماقت چند ساعته ی این فرماندهان را دیدن و بعد هم مردم از همه جا بی خبر را با تصور یک کودتای واقعی به خیابان کشاندن و بعد هم که هدف اصلی...   این تنها یک فرضه ولی وقتی همه چیز این کودتا را کنار هم میچینی و برخی قطعات جور در نمیاد به هر حال میشه بهش فکر کرد لااقل.   بعد هم مردم را به چی وادار کرد؟ اتفاقا مردم نقش اصلی بی خبران را داشتند و مهره ای برای پیشبرد این نقشه.   همونطور که گفتم "هدفی" که چنین ریسکی را برای اردوغان قابل پذیرش کنه بعدا شاید ابعادش مشخص بشه ولی همین حالا هم به قول اردوغان کم لطف نداشته برای دولت ایشون.   انتقاداتی که از ضعف دولت در باج دهی به اصراعیل و روسیه میشد حالا با یک نمایش قدرت مردمی و نشان دادن پشتوانه مردمی کاملا فراموش شد و انتقادات مخالفان هم که در این رابطه بسیار زیاد بود از یادها رفت. بدنه ی طرفدار مغرور و ملی گرای اردوغان که سرخورده بود از این عذرخواهی ها حالا با یک پیروزی! دوباره غرورش را بدست اورده. ارسال سیگنال برای برخی کشورها که در صف انتظار برای تبریک موفقیت غلبه بر کودتا هستند. فشار به امریکا خصوصا در عملیات ضد داعش با وقفه ای که به این بهانه ایجاد کرد. واکسینه کردن دولت از هرگونه نقدی تا مدت ها با حربه ی "طرفداری از کودتا" به حاشیه راندن تمامی بحث های حمایت از داعش و دوستانش تا مدت ها با جایگزینی خبر داغ کودتا شناختن دوست از دشمن در بین همسایگان و کشورها محک زدن عوامل داخلی و جناح ها و احتمالا در صورت حرکت اشتباه این جناح ها و احزاب مخالف در حمایت از کودتا منکوب کردنشون ( که احزاب مخالف دانسته یا ندانسته هوشمندانه رفتار کردند در این مورد ) و موارد زیادی که میشه لیست کرد ...
  9.   با توجه به تصاویر  و برخی لباس شخصی های مسلح النصره قیافه! :) ، به نظر مثل ادعای مدام اردوغان مبنی بر وجود دولت در سایه حالا اردوغان هم ارتشی در سایه از سلفی ها و طرفدارانش تشکیل داده، که در مواقع اینچنینی خیلی موثر وارد صحنه بشند.   با این تحقیری که به هر حال میشه گفت با تعمیم؛ کل ارتش ترکیه تحمل کرد، چه از حیث پرستیژ و چه عملکرد (ولو در کودتا) نیاز به یک ارتش موازی خفته! خیلی هم احساس میشه.         به نظرم هر چند این کودتا واقعا قابل بررسی است. از هم حیث اجرا، هم زمان، هم اتفاقات بعدش و هم فشل بودن به تمام معناش، هم مشکوک بودنش و خیلی مسائل دیگه ولی شاید به قولی " پذیرش تا این حد ریسک - در حد یک نا امنی در قالب شبه کودتای هر چند چند ساعته " برای هدفی اینچنینی ( هر چند اقدامات بعدی اردوغان نشان خواهد داد که هدف چقدر بزرگ بوده ) خودش ریسک بزرگیه.   ولی مثلا نمیشه اطلاع داشتن از سلسله اقداماتی را در ارتش و بعد جهت دادن و مدیریتش ( توسط برخی عوامل نفوذی بین ناراضیان ارتش ) را توسط دولت اردوغان دور از انتظار داشت. اینطور ریسک از دست رفتن اوضاع هم پایین اومده و مشکلات در قالب یک پکیج هدایت میشدند. این وسط اتفاقا تنها قربانیان این شو چند فرمانده مزاحم و صدها سرباز بی خبر از همه جای بدبخت و چند نفر مردم عادی خواهند بود در ابتدا که بعدا در برنامه پاکسازی که به قول مخالفان همین حالا هم غیر از به ظاهر کودتاچیان گریبانگیر منتقدان هم شده ادامه پیدا میکنه.   به هر حال این هم یک احتماله، هر چند ضعیف. ولی نوع برخوردها و مثلا رفتار گروه های متفرق به اصطلاح کودتاچی در حمله به سی ان ان ترک و یک جور سردرگمی سربازان بدبخت کف خیابان و جملاتی نظیر " این کودتا یک لطف الهی بود!" اردوغان و ... خب نمیتونه ذهن ها را کامل فقط به یک چیز قطعی معطوف کنه.
  10.   حالا دقیق متوجه نشدم منظورتون چی بود از این نقل ولی اصولا باید توجه بشه در امثال این تاپیک من و خیلی از دوستان حساب یک مشت خائن وطن فروش تجزیه طلب مزدور طرف های جنوب و شمال و غرب و شرق را از هر حساب دیگه ای جدا می کنیم. پس مقایسه اینکه ایران یا حتی صدام ( به عنوان یک دشمن منطقه ای ) از حربه ای ضد هم استفاده کردند یا در دوره ای گروهی که تفکر خائنانه و مزدورانه نداشتن کاری کردن صرف شباهتش دلیل توجیه خیانت نمیشه.   در مورد چوپان و مکانیک و پست چی و معلم و پزشک و خانه دار و ... هم فرقی نمیکنه از چه کسی سوء استفاده بشه و کدوم فرد که منتسب هست به شغل و حرفه ای مزدوری کنه برای وطن فروشان اینچنینی، نکتش اینجاست که هدف اصلی سوء استفاده از این افراد اینه که مدرکی وجود نداشته باشه و اگر اتهامی هم حدس زده شد و اقدام شد پیوندهای قبیله ای و فامیلی سبب بشه از ور دیگه ی ماجرا سوء استفاده بشه.   پس فرق چوپانی که اشتباهی گله ای را برای یک لقمه نون به چراگاه پرثمر نزدیک یک مکان نظامی منتقل میکنه با یک مزدور در لباس چوپان که اینکارش پوششی هست برای خیانت قابل تمییز نیست و اون سرباز مجبوره به هر دو گله شلیک کنه.
  11. در ارجاعاتی به گفته های دوستمون میشه از فیلم اشک سرما نام برد ( که با توجه به شناخت کارگردانش قطعا بدون تحقیق و مطالعه ساخته نشده ) که در اون هم دختر چوپان با جذب به تروریست ها از پوشش چوپانی یک طورهایی برای اهداف حتی مین گذاری استفاده میکنه و در برابر شلیک های نیروهای خودی که این قماش افراد پرسه زن را در اطراف مناطق نظامی مشکوک قلمداد میکنند گوسفندهای کشته شده را برای مظلوم نمایی* میکنه پیراهن عثمان.   *جایی در خاطرات شهید صیاد هم هست که در کمینی که گرفتار میشند و تروریستها از میان گله ی احشام بهشون شلیک می کنند و در پاسخ آتش نیروهای شهید صیاد گوسفندان کشته میشند داد و فریاد میکنند که آی! نیروهای صیاد دارند اموال و دارایی های مردم را از بین می برند!!!!   در حقیقت این پوشش سود دو طرف داره برای این قماش خائنین، در صورت هدف قرار داده شدن مظلوم نمایی، و در صورت هدف قرار داده نشدن و بی اعتنایی بهشون انجام وظایف محوله به بهترین شکل ممکن.
  12. موتورش به نظر تفاوت زیادی با انواع قبلی داره؟   شاید اگر شهید طهرانی مقدم زنده بود و مسیر هم به سمت دیگه ای پیش نرفته بود حالا ما انواع متنوع تری قبل از کره تست کرده بودیم. فقط تکیه بر دانش شخصی مد نظر نیست بلکه وقتی یک نفر جریانی را راه اندازی کرده و سرسختانه اون را تا هدفی معین داره پیش میبره، نبود اون شخص باعث اختلال اون جریان میشه. خدا رحمتشون کنه.
  13.   آینده پر فراز و نشیبی خواهد داشت. چه کسی هم پشتش نشست در چنین مراسمی برای اولین بار: "لیبرمن"
  14.   تو همین خبرهای حلب بود که چند وقت پپیش یکی از روزنامه های روسی نوشته بود کم به مذبذب بودن شناخته نشدیم در دنیا بین حتی متحدانمون، با این حرکاتمون در سوریه! بیش از پیش خودمون را به این صفت معرفی نکنیم. اصولا روسیه با نوعی آشفتگی در تصمیم اگر نگیم دچاره متقاضی! نوعی تاکتیک سود و زیان مقطعی است که حالا بر ما مکشوف نیست ولی لابد ازش پاسخ گرفته که همچنان این شیوه را ادامه میده. یعنی در ظاهر اینه که به خاطر فقدان پشتوانه ی قدرتی نوعی کمبود اعتماد به نفس در به سرانجام رسوند تصمیماتش داره که با عث میشه که برخی تصمیمات را ناگهان لغو کنه، برخی اقدامات را عقیم بزاره، برخی تعهدات را رها کنه و ... فکر میکنه که مثلا منفعت های خرد تضمین شده بهتر از ریسک ادامه دادن یک مسیر تا انتهاست. حالا اینکه اصلا این خرده منفعت ها هم براش حصول میشه یا نه که باید سنجید.
  15.   چندین ماه پیش بود که خبر آسیب منبع آب روستا یا شهرکی توسط روسیه فغان و بیداد و رسانه های عربی و غربی را پر کرد که حمله به زیرساخت های حیاتی در طول جنگ جنایت جنگی محسوب میشه و فاجعه رخ داد در سوریه و انسانیت به کجا خواهد رفت حالا؟! حالا باید به اون رسانه ها گفت سلام، اصلا خبر قابل ذکری هست؟! الان دقیقا کجایید؟!
  16.   یاد نقلی تاریخی افتادم. به هر حال با تغییرات تاریخی و مناسبات شیوه های این کار هم فرق میکنه و دلیلی بر این نیست که چنانچه قبلا اینطور رفتار میشده و حالا طوری دیگه اصل ماجرا یعنی همین چینش توطئه برای استثمار و سرنگونی ها و کسب منافع بر پایه ی زور و خرابی و کشتار و ویرانی زیر سوال بره. با گسترده تر شدن امکان تاثیرات اقتصادی و فشارهای اینچنینی بر کشورها، جدی تر شدن نقش سلاح ها و نقش بارز رسانه ها در ترویج افکار و تاثیر گذاری بر نفوس! خوب شیوه های توطئه هم متفاوت شدند که مدارس عربستانی شاید در میانه راه و با هدایتی غیرمستقیم در این مصداق نمونه ای جالب توجه باشند.   وقتی کشتی اسپانیایی ناومانیلا اتفاقی سر از ژاپن در اورد و هیده-یوشی که قبل تر هم زنگ های خطر براش به صدا دراومده بود داشت برنامه های مراقبتی! ایش را پیش میبرد، ملاحظه گر؛ نتیجه ی پرسش از کاپیتان کشتی را که وسعت تصرفات اسپانیا را به رخ میکشید در رابطه با چگونگی این تصرفات شنید بیخود دویست سال در لاک انزوا فرو نرفت طوری که شاید در تاریخ بی سابقه باشه و البته هر چند ترسناک از عقب ماندگی ولی به هر حال مصون موند از دست اندازی غرب. کاپیتان کشتی پاسخ داده بود که ما اول مبلغان مذهبی را به داخل سرزمین ها میفرستیم و بعد که کمی پیرو جمع شدند با سربازها حمله میکنیم و به کمک اون پیروان طرفدار حاکمان را ساقط میکنیم.   جمع کلام اینکه به هر حال شیوه ها تفاوت کرده ولی هیچ غریب نیست که به نظر اتفاقا کاملا قابل درک هم هست که مثلا کشورهایی که دستشون برای نفوذ های اینچنینی در یک کشور بسته باشه، از پتانسیل های دیگه استفاده کنند و به وقتش سر بزنگاه در کشوری ثالث حتی ( اگر در کشور هدف نشد ) برنامه های خود را پیش ببرند. درسته واژه هایی چون نفوذ، توطئه، دسیسه و .. کمی لوس شدند ولی دلیلی بر این نمیتونه باشه که اهداف وجود نداشته باشند.
  17.   تخمینی از این فاصله هست؟ سلاح مستقیم زنی در این برد وجود نداره که این تروریستها به این راحتی در میدان "تانگو" نفرمایند؟ اگر فرض کمبود توپخانه و مشغولیتش و نبود پهپاد و پشتیبانی هوایی را در اون فاصله زمانی درست در نظر بگیریم آیا سلاح جایگزینی وجود نداره برای جلوگیری از این تحرک آزادانه؟ در مورد تانک که به نظر کاملا محدودیت وجود داره. ولی اگر مثلا توپ های دو منظوره در دسترس باشه ( اعم از هوایی و ... ) که مثلا زو23 هم هست و داره استفاده میشه چرا در این چند تصویر و فیلم موجود علیه این دسته استفاده نشد؟ البته معلومه تو این تصویر از برد زو23 خارجه احتمالا ولی توپ های دیگه ای با کالیبر بالاتر اگر بود آیا موثر نمیتونست باشه؟   در کلیپ دیگه ای که دوستان گذاشته بودند انتحاری داعش در کویر خدا و سطحی مسطح ( البته با گرد و غبار فراوان ) در زیر آتش یک تانک و حداقل دو تا توپ تاکتیکال! خودش را به میان ارتشی ها رسوند و منفجر کرد. نه شلیک مداوم توپ ها متوقفش کرد و نه شلیک تانک. هر چند استرس معلومه تاثیر منفی بر دقت میزاره ولی خیلی موثر میتونه باشه انتحاری ها اگر واقعا توان مقابله باهاشون انقدر محدود باشه، حتی در شرایطی تقریبا ایده آل ( زمین مسطح، حصور تانک، تشخیص انتحاری در فاصله، توپ های سوار بر خودرو، جالبه حتی خودروها با اون تحرک بالا معلوم نشد چرا تلاش جدی نکردند لااقل از مهلکه دور بشند اگر فرض بگیریم تحرک تانک کافی نبود؟)     به نظرم چندان دور از واقعیت نیست، اینکه ترکیه برای هدف اصلیش ( ضعیف کردن بیش از پیش دولت مرکزی سوریه و در نهایت شکست کاملش که دیگه به یک موضوع حیثیتی تبدیل شده براش ) به تشکیل کشوری کردی ( با مختصات خاص و شرایط ویژه و امتیازات معین در بحث پ ک ک و کردهای داخلی و مناطق همجوار مرزی و نفوذ تضمین شده بر کشور کردی بواسطه ی طرف غربی و امتیازات خاص ترکیه در شئون مختلف این کشور فرضی و ...) رضایت داده باشه. علاوه بر اون ممکنه تضمین هایی نیز در رابطه با مسائل اقتصادی و حمایت های دیگه ای که در سایر نقاط سوریه از مزدوران تحت امرش نیاز داره و بحث های اتحادیه اروپایی و ... هم دریافت کرده باشه. بحث هم این نیست که این ایده آۀ ترکیه بوده، بلکه تحت فشارهای خاص و به هر حال روند فزاینده نیاز به سرکوب داعش در شمال سوریه توسط نیرویی که به کمک ارتش آزاد بیاد و شاید توافقات پشت پرده جدید با اوجالان در رابطه با کردهای داخلی مجبور به این انتخاب شده که در کوتاه مدت هم فشارها بر روش کاسته بشه و اهم امتیازاتی گرفته باهش در بحث های داخلی و منطقه ای و جهانی. قطعا از بحث لابی شدید اصراعیل با همه ی طرف ها و ترغیب و تهدیدشون نباید گذشت که احتمالا تاثیرات غیر قابل برگشتی داشته.   ولی سوال اینجاست ترکیه به بلند مدت هم فکر کرده؟ یعنی با اعتماد میتونه در رابطه با مفید بودن این اقدام در بلندمدت هم در رابطه با ترکیه و مرزهاش چنین قماری کنه؟ اصلا امکان تضمین های بلند مدتی برای ترکیه وجود داره؟
  18.   هر جور نگاه می کنیم، چه از معدود کلیپ های اعلام الحربی از حملات توپخانه ای در جنوب حلب، چه تصاویر محدود از چند شاید کمتر از انگشتان دست زرهی و تانک و چه تصاویر تروریستها که معلومه حتی چند نفربر ساده هم برای عقب نشینی ها و .. وجود نداره و چه همین کلیپ نشون میده واقعا برای جنوب حلب حالا به هر دلیلی لجستیک و امکانات یک جنگ واقعی! در نظر گرفته نشده. به نظرم حتی در مورد ضد زره ها و حتی شاید بشه گفت خمپاره انداز ها هم در صرفه جویی تمام و کمال هستیم. در همین کلیپ به نظر خودروهای دیگه ای هم هستند که میتونند هدف بگیرند، یا نیروهای پیاده ای که بعد از هدف قرار گرفتن خودرور در حال عقب نشینی هستند و احتمالا ده ها مورد دیگه که همونطور که در یکی از کلیپ ها بوضوح مشخص بود صدای پهپاد، دارند رصد میشند.   یکی از دلایلش این میتونه باشه که معلومه از لحاظ انسانی حداقل حضور وجود داره ( به لحاظ وسعت جبهه و نیروی مقابل ) و از همه مهمتر گویا عقبه ی خاصی هم در نظر گرفته نشده ( بر خلاف تروریستها که نیروی انسانی دائم از خطوط پشتی در حملات و دفاع ها بهشون تزریق میشه ) وقتی نیروی انسانی کافی نباشه خب ادوات و تسلیحات هم کارایی نخواهد داشت. شاید همین هم دلیل باقی موندن پیکر شهداست در صحنه، معمولا مدافعینی که کم تعداد هستند وقتی هدف قرار میگیرند به خاطر کمبود نفرات و هجوم پرتعداد طرف مقابل امکان عقب کشیدنشون با چند نفر محدود وجود نداره. ( اگر نگیم مدافعینی که برای یک منطقه در نظر گرفته شدند (بعد از حادثه ی خان طومان و چند موقعیت مشابه ) چنان کم تعداد هستند که همگی شهید میشند در همون موقعیتی که هستند )
  19. در تاپيک تحولات دوستانمون مطلبي را قبلا گذاشته بودند، حالا به نظرم اينجا هم شايد گذاشته شده باشه ولي بد نيست دوباره با نگاهي متفاوت بهش نگاه بشه. از چه نظر متفاوت. از اونجا که معمولا در اين زمانه همه ابتدا در جستجوي گوينده سخن هستند تا مطلبي را رد کنند يا تاييد ( اينطور زحمت خواندن مطلب و تطبيق اون با مطالب ديگه و تصديق يا رد و نتيجه گيري صحيح یا غلط را هم به خودشون نميدند ) بنابراين با تشريح تحليلگر مطلب به سراغ متن ميريم. نويسنده اين مطلب و البته مطالب بسياري ديگه در رابطه با سوريه، فردی منتقد جدی نظام، از یک جناح سیاسی مشخص و البته طبق خاطراتشون زخم خورده جدی سیستم  ( در بحث دکترا و احتمالا دانشجوی ستاره دار بودن و بازجویی ورای مصاحبه ی دکترا و ...  ) و دانشجوي دکتراي مطالعات بين الملل در اسپانيا هستند. در تعريف سپهر سياسي! ايران در دسته ي اصلاح طلبان تند و تيز شايد بشه طبقه بنديشون کرد که نمونتا! مثلا اگر درست به يادم مونده باشه ( چون مطالبشون را دنيال ميکردم ) از حسرت هاشون عدم توفيق ديدار با موسوي در زمان بعد از اعتراضات بود و حصر موسوي و .. و ميشه گفت از منتقدين جدي کل سیستم هستند و مثلا در مقياس فعلي هم  زاويه دار با شخصي مثل صادق خرازي. حالا نه اينکه در اسپانيا بودن يا دکترا خواندن يا منتقد نظام بودن وزخم خوردگی چيزکي بر تحليل ايشون بيفزايه يا کم کنه که اين ها امتيازي بر محتواي تحليل محسوب نميشند ولي ديدگاه ايشان را براي ديدگاهي که همه ي موافقان يا مخالفان يک مطلب را در کاسه اي قرار ميدند که چون در آن کاسه هستند پس غلط ميگن يا درست شايد يک استثنا باشه. باز هم اگر درست در خاطرم باشه و البته احتمالا دوستاني در اينجا هم مطالب ايشون را دنبال مي کنند و ميتونند کمک کنند خصوصا دوستان هم طيف سياسي (معمولا گروه هاي مجازي بيشتر با هم طيف ها در ارتباطند) ايشون زبان عربي را هم خوب بلدند و اخبار سوريه را هم به دقت از منابع گوناگون و متفاوت دنبال مي کنند. باز تمام اين توصيفات دليل بر اين نيست که چون نويسنده اين مطلب چنينه پس حتما تحليلش هم درسته، بلکه همونطور که گفتم طبق مرسومات فضاي مجازي تنها هدف نشر ديدگاهي متفاوت از قضاوت هاي فلاني گفته پس درسته، فلاني گفته پس غلطه هست.      
  20. گویا قراره کنفرانسی در ترکیه برای نزدیک تر کردن مواضع نیروهای دموکرات با نیروهای ارتش آزاد با میانجیگری امریکا برگزار بشه (در رابطه با مدیریت شمال حلب و احتمالا در آینده خود حلب ). موقعیت کنفرانس یعنی ترکیه به این معنی هست که امریکا قصد داره منافع ترکیه (در این مقطع و تاکتیکی) را به طور جدی در نظر بگیره، از طرفی به هر حال منافع کردها با ترکیه تفاوت هایی جدی داره ولی کردها هم مجبورند در این کنفرانس با فشار آمریکا شرکت کنند چون الان همه چیزشون در پیشروی ها دست امریکاست. از تجهیزات و پشتیبانی هوایی گرفته تا مستشاران ( شما اسمش را بزارید کنترل کننده های میدانی ) در زمین.   حالا باید دید این تقسیم منافع در شمال حلب بین ارتش آزاد و کردها به چه صورت خواهد بود که صدالبته با حضور ترکیه و خواست هاش قطعا به نحوی خواهد بود که یا عملا ارتش آزاد چنان در مناطق تصرف شده مستقر خواهد شد که مناطق کردی هیچوقت نتونند صورت یکپارچه ای به خودشون بگیرند و یا اینکه عملا کردها ضمانت های قطعی و کافی و وافی ( در خیال خودشون در کوتاه مدت و البته با فشار غرب ) به ترکیه میدند که بیش از منافع خودشون منافع ترکیه را (فعلا) در نظر بگیرند. (بستگی داره ترکیه شرایط تعامل را چه طور ببینه و مثلا متوجه خطر آینده هم باشه یا فعلا در این مخمصه ای که گیر افتاده باز این طرف یعنی ترکیه هم با فشار امریکا به یک حد وسطی رضایت بده ) - به هر حال برنده اصلی باز امریکا و در منطقه اصراعیل خواهند بود چون در حقیقت دو برگ برنده ضد یکدیگر را حفظ خواهند کرد و در صورت لزوم راحت هر کدام را ضد دیگری در صورت از تبعیت! خارج شدن به کار خواهند بست. ( ترکیه ضد اکراد و اکراد ضد ترکیه ) 
  21. در فیلمی که در گزارش جدید مشرق گذاشته شده برای لحاظاتی صدای پهپاد هم شنیده میشه به نظر. متاسفانه جبهه ی مقاومت چنان از لحاظ تصویری و رسانه ای ضعیف عمل می کنه که با حجم بالای تصاویر رسانه ای تروریستها اون هم در ساعات اولیه هجوم هاشون به واقع این تصور بوجود میاد که مقاومت دقیقا در انجام "هیچ کاری" هست. یعنی نشسته و فقط داره نگاه میکنه. در حالیکه در فیلم های مشرق مشخصه که لااقل در برخی ساعات حجم آتش سنگینی وجود داره توسط مقاومت. هر چند باز به نظرم مقاومت از لحاظ زرهی و توپخانه و تسلیحات خیلی خیلی خیلی بهتر میتونه مجهز باشه تا یک جهنم واقعی درست کنه.
  22. از حزب دموکرات بودن گویا. نوروز بود که یکی از سایت های خبرهایی از مخالفت اگر اشتباه نکنم دو عضو از این تروریستها گذاشته بود که یکیشون عنوان کرده بود نیروها را برای عملیات تروریستی بعد از عید روانه ایران می کنیم! و اون یکی گفته بود عملیات مسلحانه در حال حاضر خوب نیست و چنین و چنانه. پیرو همون اقدامات هست و البته معلومه معمولا این عناصر که خودشون در کشوری در حال استراحت مطلق! هستند وقتی قضیه ای مثل شمال سوریه و همکاری تنگاتنگ غرب با برخی اکراد پیش میاد با تصوراتی در مورد آینده و مناطق تحت حاکمیتی و احتمالا کمک هایی که خواهد شد به این مناطق در صدد تهیه رزومه!! بربیان تا سهمی هم به این ها برسه. خصوصا در مورد ایران که رزومه ها به شدت هم علاوه بر مورد توجه قرار گرفتن برخی طرف ها مثل اصراهیل!، عربستان و اعراب منطقه و ..  سرمایه گزاری نقدی و فوری خوبی هم هست. مضاف بر اینکه با فشار روزافزون و با مختصات ترسیمی ازاین تاپیک موفق اردوغان ضد پ ک ک گویا برخی طرف های البته حقیرتر که احزاب خود ساخته ای برای خود هستند بدشون نمیاد یک خبری هم نه در جبهه ای واقعی که در برابرشون هست (خودشون دم از اتحاد میزنند!) بلکه در جبهه ای آرام تر و آسان تر ( به هر حال ایران هیچ وقت در سالیان اخیر به طور جدی مثل ترکیه ی امروز با این ها درگیر نشده ) یک سری بلند کنند و حاضری بزنند!
  23.   شرایط لبنان و سوریه کمی تفاوت داره خوب. اصولا خوی ناسیونالیسم عربی و اتحادی که بر این پایه حالا با هر کیفیتی بین عرب ها وجود داره باعث میشه که اولا تاثیر رسانه های عربی بر افکار عمومی عرب ها بسیار زیاد باشه که با انبوه چنین رسانه هایی و هم افزایی رسانه های کشورهای مختلف که مواضع را از زوایای گوناگون برای مخاطبان پوشش میدند و القا می کنند، راحت میتونند موج های مقطعی و حتی دائمی ایجاد کنند در جهت سودهی به افکار عمومی عرب. و دوم اینکه تاکید و کار مدام بر تقویت شکاف بین شیعه و سنی بر پایه ی همین منابع و ابزار اصولا کار را بسیار دشوارتر هم کرده.   در لبنان عامل عامل مذهب تا حدودی بر ناسیونالیسم عربی لبنانی های شیعه تاثیر گذار بوده و این تبلیغات و پروپاگاندای لااقل رسانه ای را خنثی میکنه ( اون هم نه کامل، بین شیعیان لبنان هم قطعا عرب هایی هستند که عربیتشون براشون مهمتر هست ) ولی در سوریه این عامل بسیار کمرنگ تر هست. فراموش نکنیم به نظر بخشی لااقل از خشم موجود بین سوری های مقابل نظام بشار اسد در سوریه به احساسی برمیگرده که طی سالیان به عنوان اقلیت عربی ای که شرافت عربیش را به ارتباط با ایران عجم! فروخته بهشون القا شده و به عنوان قشر عرب جدا از سایر اعراب سال ها تحقیر شده. ارتباطاتی که اعراب به خاطر اشتراکات زبانی دارند خصوصا بعد از گسترده تر شدن رسانه ها و اون خوی متعصب تاریخی و البته ناسیونالیسم معاصرشون حتی اگر تلاش سنگین کشورهای رقیب ایران مثل عربستان و ترکیه (جدیدا) را در جهت دهی ضد ایرانی افکار عمومی عرب را نادیده بگیریم مانع بسیار بزرگی است که اصولا ایران دست بازی برای تحرک داشته باشه.
  24. با توجه به فیلم هایی که دوستمون گذاشتند و حضور همه جانبه تروریستها در جنوب حلب از ترکستانی ها گرفته تا رفقای سلطانی اردوغان و بقیه شاید لااقل وقتشه در شمال لاذقیه تحرکاتی صورت بگیره برای برخی پاکسازی ها. هر چند تحرکاتی هست ولی با شدت بیشتر تا این هجوم بی سابقه را به جنوب حلب اون هم با این مختصات عجیب و غریبی که هیچ توضیحی براش نمیشه متصور بود را کمی شاید بتونه تعدیل که نه تاخیر! کنه.   در مورد این فیلم های مدام هدف قرار گرفتن نیروها با موشک های ضد زره هم با این همه تکرارکه قابل توجیه نیست، شاید تروریستها تیم های نفوذی تدارک دیدند که سبک و یکی دو نفره گاهی به خطوطی نزدیک میشن که مثلا هیچ تخیمنی از امکان حضور تروریستها در فاصله ی ایمن نیست و برای همین نیروها خیالشون راحته ولی این تیم های سبک که مثلا با جا به جایی شبانه خودشون را به منطقه ای و کمین خاصی رسوندند در جایی پشت خطوط فرضی امن عملیات می کنند که اینطور میشه. به هر حال کل عقبه ی جبهه را هم خاکریز بندی کردن و ایمن سازی و یا توجیه صد در صدی نیروها که تجمع نکنند سخت هست. ( بعضا زوایا طوری هست که مثلا 270 درجه خاکریزی نسبی هم وجود داره ولی هدف گیری از همون نقطه غیر امن هست که احتمالا فرضا پشت به خطوط دشمن هست. به هر حال تنها راهش اینکه که این نیروی غریزی آدمی را به دور هم جمع شدن را ولو در پشت خطوط جنگی سرکوب کنند!!
  25.   احتمالا ولی برای مقاصد انساندوستانه و رونق کشاورزی در کشور دوست و برادر سوریه و زمین هایی که از عرق جبین النصره و رفقا انتظار بذرپاشی این زحمت کشان را می کشند، صادرات! و ترانزیت این محصول در اولویت خواهد بود تا خدای نکرده نفربرهای خلصه و قراضی و خان طومان بدون تقویت نمونند بتونند با آفات(!) مبارزه کنند این دوستان. این گشاده دستی سلطان که حتی کود را از ملت خودش دریغ میکنه! به کشور همسایه سخاوتمندانه سرازیر اشک در چشمان آدمی را حلقه حلقه! میکنه.