alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,004
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    132

تمامی ارسال های alala

  1. ابهام زدایی برداشت شده از گفتگوی معاون هماهنگ کننده نیروی پدافند هوایی ارتش: پس عقاب یک موشک برای سامانه دزفول هست که میتونه در سایر سامانه ها هم احتمالا حضور داشته باشه. فکر کنم حالا بشه تاپیک دزفول را در عقاب ادغام کرد. چون عملا عقاب نام موشک سامانه پدافندی است نه نام یک سامانه پدافندی. در گفتگو به سامانه های پدافندی: سپر، دزفول، صیاد تاکتیکی و زوبین و باور اشاره شده بود.
  2. سردار باقری در بازدید از همین نمایشگاه دستاوردهای دفاعی (محل حضور باور) اشاره کردند: در این نمایشگاه شاهد سامانه هایی برای پوشش ارتفاع بلند، متوسط و پست هستیم. ما تنها ارتفاع بلند را مشاهده کردیم و به نظر قسمتی از این نمایشگاه در معرض دید عموم نیست. شاید اون سامانه پست و یا حتی عقاب احتمالی هنوز برای رونمایی اماده نیست ولی ساخته شده نمونه مهندسیش.
  3. در مورد شرایط و اقدامات اگر بخواهیم تحلیلی داشته باشیم: رژیم باکو با اینکه امکان اتصال به نخجوان را از میان استان سیونیک که باریکه ای است مطمئن و حتی یک بزرگراه شرقی و غربی از دل این باریکه ( بزرگتر از جاده حاشیه ارس) از اذربایجان به نخجوان کشیده شده اصرار داره که از حاشیه ارس به کریدور ادعایی اش برسه که طبیعی هم هست. باکو یک گذرگاه تحت حاکمیت مطلق خوش را میخواد که عملا جغرافیای کشورش را یکپارچه کنه و نقشه ها طبق اون تغییر کنند. اینطوری یک جغرافیای یکپارچه خواهد داشت و در اهداف ثانویه ارمنستان هم محصور میشه و شاید برای آینده و کل منطقه ای که روش ادعای تاریخی داره را بعدها بتونه راحت تر به چنگ بیاره. از طرفی این گذرگاه الان اگر از میانه ارمنستان باشه باعث جدایی مناطق جنوبی از شمالی میشه که یک دردسر هست براش. چون یا باید از حاکمیت مطلق خودش بر کریدور ادعایی چشم پوشی کنه و اجازه ارتباط امرنستان با مناطق جدا افتاده را بده یا اینکه اون مناطق را هم اشغال کنه که فعلا با توجه به حساسیت ها فرصتش را نمیبینه. بابراین بهترین راه داشتن کریدور در حاشیه ارس هست که مردم ارمنستان را هم به دو تکه جدا نمیکنه تا دردسرهای حقوق بشری و انسانی را داشته باشه در آینده. حالا ببینیم ایران چه کار میتونه بکنه. به نقشه پایین نگاه کنیم. ایران در یک بحث اگر ارمسنتان تصمیم به واگذاری حق حاکمیتی خاک خودش به باکو را بگیره میتونه درخواست مشابهی ارائه بده ( برای مردمی که حاضرند خاک و حاکمیت به باکو بدند چرا باید مشکل داشته باشند که به ایران هم بدند؟ خصوصا که با بکو خصومت دارند و تعداد زیادی ارمنی هم در ایران میتونه کمک کننده باشه ) حالا روی نقشه به 5 کریدور عبوری نگاه کنیم: 1.کریدور قرمز: کریدوری است که باکو میخواد. به عرض چند کیلومتر و از اونجا که ساحل ارس با جاده موجود و عرض مناسب اجازه باز کردن معبر مناسبی را بهش میده در دسترسی فوری به نخجوان ایده آل هست و ارمنستان هم کاملا جدا در شمال دیگه ادعایی نمیتونه داشته باشه. 2.کریدور سبز پررنگ: ایران در وهله اول میتونه تقاضای این کریدور را کنه. این کریدور باعث میشه که اصولا کریدور ادعایی باکو نهایتا مجبور باشه از اینجا عبور کنه و از اونجا که اگر فقط یک متر از کریدور ادعایی اذربایجان معارض داشته باشه اون نقشه یکپارچگی سرزمینی رخ نمیده پس گزینه مناسبی است. دوستی گفتند قبلا باکو میتونه از روی این کریدور فرضی پل بزنه یا تونل بکنه که طبیعتا ما اجازه نمیدیم چون برای ما اصل دسترسی به ارمنستان مهمه ولی اصل حفظ منافع ملی و کریدورهای تاریخی در جهت حفظ منافع کشور هم مهمه. اجازه به باکو برای یکپارچگی ساختگی سرزمینی فرقی نمیکنه که مرز ما را قطع کنه یا نه چون خلاف منافع ملی است پس اجازه نباید بدیم. این کریدور در همون یک متر هم ارزوی دسترسی تحت حاکمیتی باکو را قطع کنه کارش را درست انجام داده. 3 و 4.کریدور سبز و آبی کمرنگ: اگر ما بتونیم کریدور درخواستی را گسترش بدیم از فانتزی های آتی باکو زیاده خواهی هاش میتونیم به شکل مطمئن تری خیالمون راحت باشه. چون این دسترسی برای باکو انقدر مهم هست که ممکنه سعی کنه از نقاط دیگه میان بر بزنه ولو اون ضررهایی که اول بحث گفتم را هم داشته باشه براش. 5. کریدور نارنجی: این مسیر وجود نداره ولی اگر امکان ایجاد جاده باشه و استقرار مسیر مناسبی است برای امتداد کریدور در اختیار ایران. توضیح: توجه دارید که این بحث کریدور برای ما یک بحث کشورگشایانه نیست. ما حتی میتونیم در متن توافق محرمانه ذکر کنیم این فقط در ظاهر ماجراست و حقوقی برای ما ایجاد نمیکنه چون حق عدم دسترسی طرف ثالث. حتی میتونیم برای اون آشکارا مدتی بزارمی مثلا اعلام کنیم ایران و ارمسنتان طبق توافقی ترانزیتی تصمیم گرفتند که در ازای فلان مقدار گاز در مدت 20 یا 50 سال ارمنستان هم کریدوری ترانزیتی را به همین زمان به ایران اعطا کنه. که البته فقط ظاهر ماجراست و یک جای پا برای حضور جاده ای و ترافیکی و زیرساختی ما در طول این مسیر. حتی حضور پررنگی هم لازم نیست و همه چیز در ظاهر برای قطع ادعای باکو و ایجاد یک بهانه حقوقی برای ارمسنتان هست که کمتر وا بده. حالا این یک ایده خام هست و دوستان میتونند کمک کنند و نظر بدند و یا دلایل رد این ایده را بگند. پ ن: با ورود براندازان و رسانه های اپوزیسیون و نفوذی ها و پان های داخلی احتمالا شاهد بهانه هایی خواهیم بود که زمان آن شاه خائن موقع پیشکشی قره سود و اون کریدور حیاتی به اتاتورک و ترکیه ( با زیرکی اتاتورک و سوء استفاده از به اصطلاح ندید بدید بازی یک تازه به دوران رسیده جنگ ندیده گماشته شده نادان قدرت پرست، در مقابل یک نظامی جنگ دیده ی پخته شده ی زیرک، وطن پرست ) خواهیم بود. باریکه به اندازه دو سه کیلومتر که ارزشی نداره و اینطوری دل ترکیه را که با ما مشکل داره به دست میاریم و ازخودمون راضی میکنیم و حالا مشتی خاک چه ارزشی داره و ... دقیقا همان حرف ها و خیانت ها همیشه توسط خائنان و نفوذی ها در زرورق های شیک برای عوام هم بسته بندی میشند و نتیجش گلستان و ترکمنچای و قره سود و ارارات و دشت ناز و بحرین و ... جالبه یکی نیست بگه گاهی باریکه ای به عرض صد متر از صدها کیلومتر هم مهمتره. وقتی شما مرزها و نقاط استراتژیک را به دشمن یا رقیبت واگذار میکنی. گویی یکی الان بیاد بگه طالبان از عمق افغانستان چند هزار کیلومتر مربع به ما میدند در عوض ما یک باریکه از مرزهای شرقی را ببریم و دسترسی به دریای عمان با حق حاکمیت تام بدیم به افغانستان! منتظر روزنامه ها و سیاستمداران خائن قدرت طلب که منافع ملی براشون به قیمت کوبیدن دولت و نظام اهمیت نداره، براندازان خارجی به شکل تلویحی و خناثان منطقه ای و مردمان نادان داخلی مسخ رسانه های فارسی زبان و فضای مجازی باشیم.
  4. (این البته جاش اینجا نبود ولی چون تاپیک فانی براش پیدا نکردم موقت گذاشتم اینجا چون عناصر تصاویر با عناوین تاپیک همخوان هست: تروریست و خبر و ... ) این تصویر هم بمونه برای ثبت در حافظه تاپیک نشست به اصطلاح ایرانیان با رژیمی که تا تونسته علیه ایران و مردمش جنایت و توطئه کرده ( از جمله تحریک به جنگ و اعمال تحریم )، دانشمندانش را ترور کرده، به دشمنانش در جنگ های مستقیم کمک کرده، به زیرساختهای انرژی و نظامیش حمله کرده، افراد غیرنظامی و نظامیش را مورد قتل و جنایت قرار داده، با انواع و اقسام گروهک ها برای تجزیه ایران نشست و برخواست و تحریک کرده، وعده حملات نظامی مدام داده اون هم برای جلوگیری از پیشرفت کشور ایران در یکی از حوزه های استراتژیک، در برنامه اتمی ایران خرابکاری و انفجار کرده، تمام تلاشش را برای محروم کردن ایران از یکی از صنایع بزرگ و استراتژیک انجام داده و جنایتی نمونده که ضد ایران انجام نداده باشه و مدام هم وعده حمله نظامی و تجزیه کشور را مستقیم و تلویحا اعلام کرده و میکنه. این تصویر، نماینده بخشی از این خائنان هست که با یکی از پرانگیزه ترین رژیم ها برای تجزیه ایران و یکی از خسارت زننده ترین رژیم ها به منافع ملی ایران و مردمانش و دانشمندانش و صنایعش و پیشرفت هاش نشستند تا بتونند توطئه های این رژیم علیه کشور مادریشون ایران را تقویت کنند و راهکارهای کمک به این رژیم برای جنایت و تحریم و جنگ داخلی و و تجزیه و حمله را گسترش بدند. این تصویر واضحی است از خیانت بدون هیچ گونه توضیح و شرح اضافه ای ... شامل تلویزیون بی بی سی، اینترنشنال و به اصطلاح خبرنگاران فارسی زبان و مدیران رسانه هاشون ولی نکته جالب تری هم وجود داره. ذلت غریبی که در اظهارات گملیل صهیونیست نسبت به این خائنین وجود داره که گویی مشتی گوسفند هستند که این افسار چراشون را دست گرفته و با صدای سوت سعی داره هدایتشون کنه، کجا؟: گویی مشتی بچه را داره فریب میده. بماند که خودشون را کوروش تعبییر کرده و ایرانیان را مشتی یهودی آواره که نیاز به کمک دارند. ولی اصل ماجرا اینجاست نتانیاهو چند وقت پیش در مصاحبش در پاسخ به خبرنگاری که مهمترین تهدید اسراییل چیه گفت ایران و بعدش گفت میخوای سه تا تهدید را بهت بگم؟ ایران - ایران - ایران وقتی خبرنگار ازش پرسید چرا ایران گفت: چون ایران داره امپراطوری میسازه. چون ایران قصد داره یک امپراطوری خیلی بزرگ و قدرتمند بسازه حالا سوال اینجاست این به اصطلاح ایرانیان برای بازداشتن ایران از تبدیل شدن به یک امپراطوری دارند با ننتانیاهو همکاری میکنند؟ کدوم آدم وطن دوستی ( از اونجا که گملیل به پهلوی اشاره میکنه که نماد به اصطلاح ملی گرایی و وطن پرستی و شاهنشاهی و رساندن ایران به اوج و این دست حرفهاست بین اپوزیسیون مابین سایرینشون ) با دشمن کشورش در راه تبدیل شدن به یک امپراطوری همدستی میکنه؟ ) پ ن: صهیونیستها همون صراحت گذشتشون ( که ناشی از قدرت و اعتماد به نفس و ویژه شمردن خودشون بود ) را به کار ببرند بهتر از پروپاگانداهای این شکلی است. ( من بغل رضا پهلوی پیش دیوار اورشلیم ایستاده بودم و یکهو یه حسی به من گفت گملیل! تو مبعوث شدی همراه رژیم نژادپرست کودک کشِت که ایرانی های بدبخت بیچاره را از ظلم نجات بدی، حالا این وسط چند تا دانشمند و ژنرال و صنایع استراتژیکشون را هم نابود کردیو کشورشون را تجزیه هم عیب نداره به هر حال تو نیتت خیره(!) ) بعد سرباز/خبرنگار به اصطلاح ایرانی هم ذوق زده برداره توییتش کنه که آه! کوروش کجایی که دعاهات! جواب داد و اون کار بزرگ که تو کردی الان باعث شده که این کودک کشان تصمیم بگیرند برای پرداخت بدهیشون ما ایرانیان بیچاره و آواره را نجات بدند. نه گملیل! همون روش قبلیتون را پی بگیرید بیشتر بهتون میاد. برای پروپاگندای از روی سالوسی و وسط خوابی بهتره اول پیش رفیقتون اردوغان یک دوره ببینید تا مسلط تر بشید. درسته مخاطب هدف شما مخاطبان مسخ و مست! منوتو و بیبیسی و اینترنشنال هستند که مدتهاست از عقل عبور کردند ولی خب برای وجهه ی جهانیتون بده!!!
  5. سخنگوی پنتاگون در کنفرانسی مطبوعاتی اعلام کرد که گلوله های حاوی اورانیوم ضعیف نشده نه تنها مضر نیستند و باعث ایجاد سرطان نمیشوند ( نامبرده برای سند ادعایهای خویش به گروسی و سازمان انرژی اتمی که هیچ حرف شنوی ای از آمریکا ندارد و همچنین یک موسسه داخلی آمریکایی ارجاع داد) [بلکه طبق گزارش! موسسات آمریکایی داخلی محاسنی از جمله جوان سازی پوست، رشد مو و حتی در مواردی ترمیم زخم ها و رشد دندان با به کارگیری آن ها در میان ساکنین سرزمین های مورد عنایت اثرات این گلوله ها دیده شده است. ایشان سپس عنوان کرد خیلی از کشورها تقاضا دارند ما برای مهدهای کودک و محیط های عمومی شان از این دست سلاح ها ارسال کنیم که در حال بررسی موضوع و کفاف دادن انبارها هستیم. ایشان! در ادامه و پاسخ به سوال خبرنگاری که عنوان کرد چه برنامه ای برای استفاده از اثرات موثر و مفید این سلاح ها در داخل آمریکا دارید عنوان کرد ما قول دموکراسی و آزادی و رفاه را به مردم جهان داده ایم و هیچوقت مردم کشور خودمان را در اولویت چنین چیزهای ارزشمندی نسبت به جهان قرار نمیدهیم و خودخواه نیستیم. این ها همش برای مردم در وهله اول خاورمیانه است که در قلب ما جای به خصوصی دارند و بعد باقی جهان غیر از آمریکا. ]
  6. با گسترش حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس و به نظر اطمینان از اعمال نفوذ بالاخره وزارت خزانه داری آمریکا پس از یک و نیم سال بیانیه داد و رسما با بفاتن یک سری چرت و پرت بهم توقیف نفت ایران را اعلام کرد و عنوان کرد که احتمالا جزئی یا کلی به صندوق حمایت از قربیانیان فلان میپردازش. یک متن کاملا قلدرانه و مزورانه که نفت برای سپاه قدس(!) بوده احتمالا و اصولا صادرات نفت ایران غیرقانونی(!) است و پولشویی محسوب میشه و ... قبلا اشاره شد که واقعا کار دشواریه ولی در این مرحله اگر عملیاتی نشه و تلافی نشه طبیعتا این روند را که حالا کم کم ( یاد جنگ اکراین و روسیه میفتیم. تامین سلاح های حساس قدم به قدم و ماجرای پختن قورباغه در اب جوش ) دارند پیش میبرند حتما گسترشش میدند. البته فراموش نکنیم حتی کشوری به وسعت و قدرت روسیه را اموالش را مثل آب خوردن مصادره میکنند و یا زیرساختهایی که براش میلیاردها دلار هزینه کرده را نابود میکنند و دستش بسته است. کار ما هم خیلی سخته عملا. ولی این از اون مقطاعی است که باید اقدام کرد حتی با پذیرش ریسک. موضوع مرگ و زندگیه برای کشور ما. چقدر گفته میشه جهان جنگلی بیش نیست و تنها زور حاکم هست و رسانه ازاد و حق و ازادی و حقوق همه شعارهایی فریب امیز هستند برای حمایت از منافع خود و متحدینشون نه شعارهای همه شمول. رسانه های تخصصی حوزه نفت را هم نگاه میکنی از این عمل آمریکا حمایت کردند تلویحا و اقدام ایران در فروش نفتش را "قاچاق نفت" و "کار غیرقانونی" و "جرم" خوندند. حالا فروش نفت خودت چطور قاچاق هست. چه کسی حق داره برای درامدهای یک کشور قانون بزاره اونم سرخود و با حکم دادگاه یکی از شهرهاش! و اصولا جرم یعنی چی تو این ماجرا بماند ولی قلدری ای که توی متن ماجرا هست واقعا آزاردهنده است.
  7. صدام دوم منطقه خاورمیانه؟! روزی صدام با تحریک غرب و حمایت اعراب وارد نبردی با ایرانی شد که گمان میکرد به خاطر انقلاب و وضعیت ارتشش ضعیف ترین موقعیت خودش را داره ( که داشت و شرایط ایران در بعد نظامی خصوصا و غائله های ضد انقلاب و روابط متشنجنش با غرب و زمزمه تحریم ها و ... بسیار دشوار بود و چقدر شبیه حالا و باز قائله های ضد انقلاب ) و حالا یک کوتوله ی دیگه که البته در قد و اندازه واقعا نصف صدام هم نیست دوباره همون مسیر را میره. با تحریک اسراییل و حمایت ترکیه و به قول خودش مشغول شدن ایران به ضدانقلاب و مشکلات تحریم و ... صدام گمان میکرد خلق عرب برای در خوزستان و اهواز فرش قرمز پهن خواهد کرد ( که البته خیانت هم کردند بعضا برخی پان های خائن بی وطن) و الهام که نه بلکه روسای پشت پرده اش هم گمان میکنند این بار پان ها براشون در آذربایجان و تبریز فرش قرمز پهن می کنند. شرایط ایران سخت هست. چهل و چند ساله که سخته. و فشارها نه تنها کم نشده که با افزایش حمایت های ایران از فلسطین و گسترش تفکرات شیعه و مقاومت ( طبیعتا امروز با سال 57 در بسط این تفکر و قدرتش قابل مقایسه نیست ) چندین و چند برابر هم شده. به انواع و اقسام و اتفاقا حمایت علنی و بیشتر کشورهای دیگه که هر کدوم از یک چیز گسترش این تفکر نگرانی دارند. حالا باید دید قمار این کوتوله و صدام دوم هم به سرنوشت صدام اول دچار میشه یا نه؟ بله در جنگ صدمه هست و آسیب و ... و احتمالا برای همین جنگ فرضی هم سال ها بعد کسانی خواهند نشست و خواهند گفت جنگ به تحریک(!) ایران بود و اصلا باکو که با ایران کاری نداشت و این ایران بود که خودش را وسط معرکه ای انداخت که بهش مربوط نبود و زیاده خواهی و گسترش انقلاب و نگرانی مشروع همسایگان باعث جنگ شد و از این صحبت ها مثل چیزهایی که در مورد جنگ صدام میگند و شاید حالا به نظر عجیب برسه ولی تاریخ کم حافظه است و قبلا جهل و تعصب بود که تاریخ را تحریف میکرد و امروز رسانه های زیر و روشده که با چند کلیپ سخیف زرد زیر 10 ساله ها فرضا در استوری یک اکانت فیسبوک و تیک تاک و اینستاگرام میتونه نسلی را تاریخ را در ذهنشون برای هر مقطعی که میخواد تحریف کنه. حالا شما هی در اسناد و کتاب ها و نوارها بگو اصل تاریخ این بود. پ ن: طبق برخی گزارش ها در پشت پرده اسراییل و ترکیه برای آذربایجان در صورت ورود ایران برای حفظ منافعش یک پلن ب تدارک دیدند. باید دید این پلن ب چی میتونه باشه. مشغول کردن ایران به تحرکات ضداقلاب و پان های خائن داخلی یا مشغول کردن ایران جایی در بیرون.
  8. دیروز باکو در واکنش به تحرکاتش بیانیه ای صادر کرد که خیلی شبیه بیانیه روس ها قبل حمله به اکراین بود. اصلا گویا با شیطنت طوری نوشتند که بقیه هم متوجه امر در باطن باشند. اینکه: تحرکات ما یک رزمایش معمولی است برای آمادگی نیروهای در پائیز و زمستان. البته که موعد جنگ قبلی هم با رزمایش شروع شد. یعنی در قالب رزمایش. ماجرای علیف اینه که با حس یک قمارباز بازنده وارد نبردی شد با ( ولی این بار تفاوت این بود که مدیریت نبرد عملا دست ترکیه بود و شاید بشه گفت در بخش هایی (پهپادهای انتحاری) صهیونیستها ) تجربیات شکست های قبلی. منتهی این بار ناگهان مواجه شد با یک پیروزی بزرگ. و نه تنها یک پیروزی بزرگ که در کمال تعجب خودش را در موقعیتی دید که در یک توافقنامه یک آرزوی شاید محال و فراموش شده و شاید بشه گفت جدید ساخته به نام اتصال سرزمین های باکو بهم و در اختیار گرفتن بخشی از خاک ارمنستان و ... را هم جلوش گذاشتند و این براش باورکردنی نبود. تحرکات فعلیش هم شبیه همون قمارباز هست که وقتی با بردهای پی در پی و البته توکن های! بادآورده روبرو شده دیگه نمیتونه توقف کنه و راضی باشه به بردهاش، اون تمام آرزوهای گذشتش را هم در قدم های بعدیش میبینه. البته که اون پشت دو بازیگر نشستند که هر یک منافعی را در این پیش انداختن قمارباز قصه ما دارند که هر چه بیشتر هلش میدند به سمت قمارهای بعدی. ارمنستان اگر بتونه در هرگونه رویارویی ضربه اول را به قلب حیاتی اقتصاد باکو ( خط لوله و سکوها) غافلگیر کننده، سریع و یکباره بزنه و بعدش وارد مراحل بعد جنگ بشه میتونه در طولانی و فرسایشی کردن جنگ هم حساب کنه. ارمنستان نقطه حساس و حیاتی نداره که هدف قرار گرفته بشه عملا. اگر ضربه اقتصادی اساسی به شاهرگ باکو بزنه این باکو هست که سردرگم و نگران میشه برای آینده. اگر حتی سیونیک را تصرف هم کرد با ضربات دفعتی در بازه ای زمانی دوباره به شاهرگ هاش ( خاموش و بدون سر و صدا - حتی میشه تصور کرد که از آسمان ایران سوء استفاده کنه(!) و ما هم مدام بهش اعتاض کنیم! ( حالا اینکه به ارامکو از کجا رفتند و به کجا خوردند ما کاری نداشتیم. مهم این بود که عربستان با یمن درگیر جنگ بود و طرفی بود که انگیزه را داشته باشه و خودش هم تقبل کنه ) ارمنستان اگر یک خرید ترکیبی شاهد (برادر کوچکتر حتی) و فاتح مثلا ( برای قبل جنگ بود و به ما قول داده بودند در جنگ علیه دیگری استفاده نکنند ) داشته باشه. میتونه چنین ضرباتی بزنه. باکو اکراین نیست که برای دفع شاهد و موشک از پدافند متنوع و متکثر! بهره مند باشه.
  9. یک مورد در مورد تحرکات باکو اینه که احتمالا در عمق حمله کنند و یا به قره باغ. جایی را اشغال میکنند ( قره باغ گزینه اصلی است ولی به شرط اینکه به خیانت پاشینیان مطمئن باشند و ماجرای انسانی ماجرا چندان توی رسانه ها برجسته نشه و بتونند با قطع ارتباطات سریع منطقه را قبل از انتشار وخامت اوضاع انسانی و نسل کشی مثل اربابشون ترکیه تصرف کنند) و بعد در مذاکرات قدم دوم را برمیدارند. زنگه زور در برابر دسترسی و تخلیه منطقه اشغال شده. بار قبل همین رقم خورد و در یک اقدام کاملا دیوانه وار پاشینیان و امضای سندی که روسها هم ازش حمایت کردند و براشون اهمیتی نداشت این عملا رقم خورده بود. کریدور لاچین در برابر زنگه زور ولی تاکید ایران باعث شد نتونند عملیش کنند. حالا قرار هست قدم دوم برداشته بشه تا ارمنستان و پاشینیان در موقعیتی باشند که بهانه داشته باشند تا زنگه زور را بدند. فعلا افکار عمومی براش قابل هضم نیست دسترسی به قره باغ در مقابل زنگه زور. قراره معامله را هم وزن کنند!!! پ ن: در مصاحبه چندی قبل فرمانده پدافند هوایی شمال غرب در جایی صحبت ها به شمال غرب کشید و فرمانده گفتند ما در همون موقع رزمایش اعلامی باکو و ترکیه میدونستیم این رزمایش نیست و در حقیقت مقدمه حمله است و همون موقع سیستم های پدافندی را مستقر کردیم در منطقه که شکارهایی هم داشتیم و .... تو اون مقطع تنها طرفی که ماجرا را جدی نگرفت طرف ارمنی بود. حالا به چه دلیل قابل تحلیل هست ... در شرایط فعلی هم اگر باکو زیاد اذیت کرد، از اونجا که همه جوره هم داره پای صهیونیستها را باز میکنه و عملا از خطوط قرمز مدتهاست گذشته باید عبرخوردی که در سوریه با حضور ما میشه با باکو به همون بهانه کرد. منتها برای ما کاملا به شکل خاموش و پیام دار طوری که طرف مقابل پیامش را بگیره. طبیعتا ین خودش بهانه ای میشه برای افزایش شیطنت های قومیتیش ( متاسفانه رسانه نباشه کوتوله ای مثل باکو هم با رسانه و فضای مجازی میشه مگس مزاحم) و باز کردن بیشتر پای صهیونیستها ولی عملا این هم به ما مجوز میده ماجرا را تندتر کنیم. حالا انتخاب با خودش هست. چون تهدیدهای باکو فقط منحصر به زنگه زور نیست و اصولا با خطوط متعدد گازی و نفتی و ترانزیتی در آینده هم خطری برای ماست. اگر میخواد از همه این منافعش بگذره ما هم باید از فرصت استفاده کنیم و عملا با ناامنی پروژه های رویاپردازنش را عقب بندازیم. این مسیری است که ما انتخاب نکردیم بلکه خود رژیم باکو اصرار داره با تحریک ترکیه و صهیونیستها. خب بسم الله...
  10. ( اگر کمک های نظامی و کشورهای همسایه و عملا حضور عملی در این کشورها را نادیده بگیریم که به عنوان خاک امن اکراین مورد استفاده صنایع نظامی اکراین هستند) ولی نمیشه از این ضعف اطلاعاتی/عملیاتی روس ها گذشت که بخی گوششون کشوری که باهاش درگیر جنگ هستند به راحتی در کارخانه هاش در حال تولید سلاح اونم سلاح های پیشرفته ای چون کروز که نیاز به زیرساختهای معینی داره هست. عملا کمبود مهمات هدایت دقیق دیده میشه. برای اسالات متحده انبوه کروز ها و بمب های بالدار و موشکهای نقطه زن عمدتا هواپرتاب وظیفه اصلیشون این هست که زیرساختهای اساسی یک کشور را چنان فلج کنه که عملا اون کشور از کشورداری به معنای مرسومش ( در همه حوزه ها از اداره کشور گرفته تا در جزییات ساخت و تولید و مصرف حتی ) ساقط بشه. روس ها ولی گویا دارند بازی یکی من یکی تو میکنند!
  11. سلام احتمالش میرفت ولی دقت که میکنیم بعید هست. عمده پرتاب های فضایی سیمرغ که ناموفق بود در فاز نهایی بود و اون هم نرسیدن به سرعت مداری مدنظر . در حالیکه تخریب این کانکتورها و همچنین آسیب زاییشون عملا موشک ها را در همون مراحل نخست باید اون هم کاملا قابل توجه یا از مسیر منحرف میکرد یا عملا از بین میبرد. ( از اونجایی که رندم هم بود خرابکاری ولی پرتاب های سیمرغ همگی در یک مقطع ناموفق بودند و اون هم مرحله نهایی) ولی خرابکاری در قطعات دیگه خاصه قطعات الکترونیکی میتونسته عامل باشه یا قطعات خاص دیگه.
  12. برای اینکه متوجه باشیم چرا با همه سختی ها و فشارها و تهدیدها برخی کارها در این کشور معجزه وار پیش میره باید حواسمون باشه آدم هایی هستند که نمونه هاش را لااقل در امور نظامی ما خوب میشناسیم و خیلیهاشون هم گمنام هستند البته، که بی منت و در گمنامی با همه توان و وجود و غیرتشون دارند برای این کشور کار میکنند.
  13. جالبه از همون اول پرسنل جوان فنی هم درگیر کار هستند و شدند و این موضوع همون بحث انگیزه و ایجاد نشاط در بین نیروها و پرسنل را هم میتونه باعث بشه و مضافا اینکه معلومه اعتماد کامل هم به پرسنل وجود داره در سپردن پرنده های جدید دستشون. فقط اینکه اصفهان تا حالا میزبان پرنده های روسی بوده؟ به هر حال پرسنلی که با پرنده های روسی موجود سر و کله زده باشن خیلی راحت تر میتونند زبون این دارایی های جدید را هم بفهمند.
  14. شاید حسش کمی سخت باشه ولی واقعا بیش از خود هواپیماها برای نیروی هوایی و بچه های خلبان و کادرهای فنی و اصولا تمام پرسنلش خوشحال هستم. یکی از نمایشگاه های سال های دور نیروی هوایی یادم هست که چقدر پرسنل و نیروها و تجهیزات همه گویا در یک رخوت و غبار بودند و این دشمن انگیزه میتونه باشه. طبیعتا به خاطر اینکه سال ها تحریم مانع شکوفایی استعدادها و توانایی های این عزیزان شده بود و حس عقب افتادگی از تحولات روز رزمی خصوصا در بخش هوایی که خیلی در ویترین هست حس خوبی نبوده و نیست. امیدوارم این قدم ها و باز شدن محدود این مسیر باعث شکوفایی انگیزه ها بشه و نیروی هوایی ایران را به یکی از قدرت های منطقه تبدیل کنه. انشاالله...
  15. جاش شاید واقعا اینجا باشه: میانگین بنزین ایران: 2000 و قیمت بنزین در پاکستان 47 هزار میانگین گازوییل در ایران 450 تومان و در پاکستان 48 هزار تومان مافیا+تروریسم=جذب محلی ها و مرزنشین ها و افزایش خشونت و بی قانونی و آشفتگی
  16. ماجرای نفوذ پهپادها به عمق مناطقی مثل مسکو در کشوری مثل روسیه که از غول های پدافندی در انواع و اقسام هست واقعا ترسناک هست. چقدر کشور خودمون را برای چند مورد عملیات پهپادی ( اون هم با اصل غافلگیری و خیانت کشورهای همسایه و در اوج نداشتن پدافند (عملا یکی هاگ ها بودند و چند سامانه تور پخش شده در گستره کشور و مناطق حساس ) مورد تمسخر و حمله قرار دادیم. یا معدود حملات مرزی باز هم با خیانت کشورهای همسایه و غافلگیری ( نه اینکه وسط جنگ باشی و طبیعتا همه شاخک ها باید فعال باشند) جنگ اکراین لااقل یکی از درس های دیگه اش این بود که جنگ یک چیز هست و محاسبات روی کاغذ در زمان صلح و چرتکه انداختن برای فلان سلاح و بهمان تاکتیک یک چیز.
  17. واقعا شاید غیرممکن باشه. خصوصا اینکه این رژیم تقریبا هرکاری دلش بخواد میتونه انجام بده و تقریبادر هر شرکتی و محصولی و کشوری نفوذ کنه. برای همین سخت هست کار و عملا امکان خطا همیشه وجود داره ( مثل حملات پهپادی که یکیش هم دربره از تور پدافند خسارت خودش را میزنه و عملا هم امکان سد کردن همه حملات به دلایل مختلف حتی برای کشورهایی با قویترین پدافند هم نیست ) برای همین باید حفاظت ها چند لایه باشند. یعنی در این مورد خاص فرضا تولیدات جدید مستقیم به انبارهای استراتژیک نرند ( در این مورد اشاره شد حالا دقیقا شاید نه ولی فرضی مثلا بعد دو ماه عمل میکرد مدار تعبیه شده ) و در انبارهای موقت به صورت غیرانبوه و جداگانه نگهداری بشند و بعد تست یک یا دو مورد از هر محموله تولیدی در فرضا رزمایش ها و اطمینان از عملکرد به انبارها و شهرهای موشکی استراتژیک منتقل بشند. راهکارهایی از این دست در تمام مراحل تولید و همچنین مثلا بررسی ها در دو گروه متفاوت ( که اگر نفوذی در یکی بود و یا خطایی در دیگری امکان کشف بالاتر باشه ) کمک میتونه بکنه به بالا بردن درصد موفقیت. یا حتی مثلا در نظر گرفتن یک بافر زمانی برای زمان از خرید قطعه تا استفاده از اون ( یعنی قطعات همیشه در یک چرخه زمانی چندین ماهه اول به انبار منتقل بشند و بعد وارد چرخه تولید بشند ) یا در همین بافر زمانی استفاده از چند مورد از قطعات خریداری شده در چند محصول تست و پایلوت و زمان دادن به استفاده گسترده از اون قطعه در خط تولید و ... که اون محصولات پایلوت هم نه در خط تولید اصلی که باید در یک خط مجزای محدود با کارکنان کم تعداد و ... باشه که خرابکاری در صورت عدم کشف به خط تولید و کارکنان آسیب کمتری بزنه...حالا در کنار این نفوذ و خرابکاری در خود خط تولید به طور مستقیم و حملات خرابکارانه داخلی و ... هم هست. حالا در نظر داشته باشیم با به سدت اوردن نمونه های شاهد و اطلاع از قطعات مورد نیاز برای تولید این پهپاد ها ( حتی اگر ما منبع تامین قطعه را هم حذف کنیم ) در شرایطی که کانال های ما محدود هست الان مطمئنا رفتند سراغ تولید قطعات مشابه معیوب وجایگذاریش در سیستم تجارت جهانی. در مورد همین کانکتور هم اعلام شد که یک قطعه تجاری محسوب میشده و حتی رژیم صهیونیستی برای پایین نگه داشتن مصنوعی قیمتش ( توجیه نداشتن داخلی برای تولید) هزینه سنگینی را متحمل شده. دقت کنیم: اولا قطعه یک قطعه تجاری است که خب معمولا به تعداد زیاد و متنوع خریداری میشه و این یعنی رژیم صهیونیستی هم با نفوذ ( تهیه از محموله های مدنظرش) و هم با گستره وسیع قطعات را آلوده میکرده. دوم قطعه مکانیکی بوده و کمتر احتمال خرابکاری غیراشکار و غیرقابل کشف در بررسی ظاهری و مکانیکی توش میرفته ولی با جاسازی یک مدار الکتریکی عملا پیچیده ( به خاطر اندازه و شکلش) آلوده شده بوده. سوم مدار الکتریکی چون احتمالا اطلاع از تست قطعات ( جاسوسی) وجود داشته طوری طراحی شده بوده که در یک بازه زمانی اصلا وارد عمل نمیشده و بعد از سپری شدن یک زمان معین ( باز نفوذ و اطلاع از زمان خرید قطعه تا وارد تست شدنش ) تازه فعال میشده و پس اصلا در تست ها ( که عملا بعد از خرابکاری های متعدد اگر فرض بگیریم راه اندازی شده بودند اون هم برای همه قطعات و حتی قطعات مکانیکی) خرابکاری قابل تشخیص نبوده و قطعه کاملا سالم بوده. چهارم اینکه در همه قطعات این مدار تعبیه نشده بوده و به شکل رندم در برخی قطعات وجود داشته که باز در کار تست قطعات و احتمال تشخیص خطا تاثیر داشته و هوشمندانه عمل شده بوده. حساب کنید قطعه ای برای سال ها و تعداد انبوه داشته خریاداری میشده ولی تنها در برخی از اونها این مدار تعبیه میشده و عملا امکان خطا در خط تست محصولات خریداری شده را بالا میبرده چون نهایتا اگر ایرادی هم کشف میشده در همون مرحله اول که البته امکانش به خاطر اون بافر زمانی خیلی کم بوده گذاشته میشده به حساب عیب طبیعی قطعات و درصد اشتباه اپراتور و خرابی قطعه در خط تولید اصلی محصول. از حرف های سیاسیون احمق نباید غافل شد. خصوصا وقتی در رقابت قدرت هستند. گاهی کدهایی میشه از حرفهاشون برداشت که به کار میاد. در مورادی اینچنینی که این طور ادعا میشه حتما پشت گرم به اطلاعی هست که داره. در این مورد خاص میشه گفت اطمینان از اینکه فرضا یا با خرابکاری توان هجومی ما در روز موعود کارکرد خودش را نداره یا اینکه خودشون توانی دارند که رو نکردند و در روز موعود میتونه برای ما دردسرساز بشه. پس باید توجه بیشتری داشت. پ ن: حالا ببینید کار ما چقدر سخت هست. در موشک و پهپاد گرفته تا نیروی دریایی و هوایی و فضایی که حتی مثا میشه اتش سوزی خارگ بعد بازسازی، فیل شدن های سیمرغ و ... را در نظر گرفت با احتمال خرابکاری تا پالایشگاه ها و پتروشیمی ها و توربین ها و سدها و کارخانه ها و .... که همگی در معرض خرابکاری هستند اون هم به آسانی حتی اگر تحریم نبودیم چون عملا خرید برای ایران زیر ذره بین هست. حالا فراتز فرض کنید مودم ها و تجهیزات شبکه و ... همه میتونند الوده به قطعه معیوب یا جاسوس باشند و ... کار برای ما واقعا بسیار گسترد ه است و بسیار دشوار ولی امیدوار به راهی که تا حالا رفتیم و بعد این هم خواهیم رفت انشاءالله...
  18. واقعا گاهی آدم از کمیت و کیفیت و تعداد و تنوع توطئه هایی که علیه ایران برقرار هست و طرف های درگیر درش سردرد میگیره. حساب کنید توی همین بیانیه اشاره شده به سرویس های اطلاعاتی منطقه که فقط ر همین یک مورد ( که خیلی هم جدی و تخصصی هست و عملا کشوری که دشمنی شدیدی داشته باشه فقط دخیل میشه درش ) همکاری داشتند با سرویسهای موساد و سی ای ای و احتمالا سوریس مثلا کشور امارات میتونسته باشه و حتی ترکیه از اونجایی که بیشتر واردات ما از مبدا گمرکات امارات هست و قبلا که در پوشش و حالا کاملا آشکارا مطمئن باشیم حتی در خود امارات دم و دستگاه خرابکاری در قطعات ارسالی به ایران ( نه فقط نظامی که صنعتی و نیروگاهی و حتی تجاری) دارند. در این مورد هم به نظر علاوه بر خرابکاری از مبدا شاید حالا که صحبت از نفوذ شده حتی در کارخانه های خصوصی تامین قطعه برای صنایع نظامی هم دستی داشتند و اونها را برای تحویل قطعات معیوب به خدمت گرفته بودند ( از اونجایی که شک به این قطعات کمتر هست در بازرسی ها ) و اینکه چنین برنامه هایی چه اثرات مخربی میتونند داشته باشند. فرضا همین مورد ( که حتما ده ها و صدها مورد مشابه هم هست ) علاوه برا سیب به موشک ها حتی میتونسته همونطور که در صحبت ها بود به خطوط تولید کارخانه ها و کارکنان و شهرهای موشکی هم آسیب جدی بزنه. هیچ بعید نیست حادثه های اعلام شده و نشده از همین طریق اب خوردند از شهید طهرانی گرفته تا شهدای اخیر موشکی یمن. کار واقعا سخت هست ازا ونجا که قطعات به هر حال بخشیشون اجبارا خارجی هستند و این رژیم ر هر جایی بخواد حتی در مبدا کارخانه ( مورد زیمنس) میتونه وادار کنه که براش هر کاری که میخواد را بکنند. یا مستقیم یا غیرمستقیم. برای همین بارها اشاره شده مقایسه فرضا صنایع نظامی ترکیه که هر قطعه ای را که میخواد به شکل آکبند و بسته بندی شده با گارانتی و ضمانت و خدمات پس از فروش دم درب کارخانه! خودی تحویل میگیره با ایرانی که نه تنها این شرایط را نداره بلکه باید بعد از عبور از هفت خوان رستم قطعاتی را که از بازار سیاه ( دقیقا عاملی که باعث میشه تامین محدود باشه و خرابکاری توش خیلی راحت ) تهیه میکنه را باز از هفت خوان رستم دیگه ای عبور بده تا ببینه اصلا خراب که هیچ، خرابکار! نباشه یکسان نیست. حالا ترور و حمله مستقیم و غیرمستقیم و خرابکاری انسانی و نفوذ و سایبری ا نلاین و افلاین و ... بماند. حالا حساب کندی که برخی چیزه قابل کشف اند اتفاقی و برخی موارد واقعا حتی قابل کشف هم نیستند. نیاز و ضروری هم به کنار. فرضا قطعات الکترونیکی وریزتراشه ها واقعا شاید قابل کشف نباشه خرابکاری درشون و کارخانه های بزرگ این قطعات مطمئن باشید اگر صهیونیستها بخوان با دستور امریکا حتی خط تولید اختصاصی قطعه معیوب برایا نیها فراهم مکینند تا محصولاتش مختص ایران ساخته و تحویل بشه. در این مورد هم اشاره های عجیبی وجود داشت. از داشتن تایمر زمانی برای خرابکاری قطعات در بازه های زمانی پس از انبارداری ( برای عدم کشف و بیشترین آسیب در لحظه عمل کردن ) تا هوشمندانه آلوده کردن برخی قطعات و نه همشون. واقعا دارند بچه ها معجزه میکنند در این شرایط بدون اغراق. حالا ما هر چه قدر هم که میخواد بشینیم پشت صندلی های گرم و نرممون و از پشت میزها چای و قهوه صرف کنیم و ایراد بگیریم که فلان و بهمان و چرا اون کجه و اون بدرنگه! ( طبیعتا نقد باید وجود داشته باشه به شکل درست و در موارد صحیح ولی از اونطرف منصفانه نقد کردن در مورد ایران یعنی دیدن همه این دره های عمیق پیش روی نیروهای خودمون که تک و تنها وسط این همه توطئه دارند کار میکنند )
  19. سلام حالا امروز سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد که توافق با عراق شده که اولا خلع سلاح بشند و دوما به اردوگاه منتقل بشند که( احتمالا در غرب عراق هست) که به قول شما خطرشون پابرجاست و شاید حتی بیشتر بشه. با وقایع شمال و جنوب سوریه مشخص هست آمریکا برای بستن تنها راه ارتباطی مقاومت از ایران به لبنان برنامه داره در بوکمال. کردهای قسد روابط به شدت بدی با ما ندارند ( شاید روابط خوبی هم نداشته باشند) ولی انتقال این مزدوران میتونه روابط فعلی متعادل ما با کردهای شمال سوریه را که در ظاهر اعلام کردند با ایران وارد جنگ نمیشند را بهم بزنه. یعنی با تحمیل اینها به شمال سوریه. اصولا اینها شبیه سرطانی هستند که فعلا در مرزهای ما تجمیع شدند، گسترش این سرطان به کل مناطق کردنشین اشتباه هست به نظر.
  20. منظورش اینه پیروزی ای که در کار نیست. منتهی این را به عنوان شغل من در نظر بگیرید و منم قول میدم موی دماغ روسیه بشم به فاکتور مردم اکراین. از طرفی کمک هاتون هم حالا اگر خسته شدید زیاد نه ولی ادمه داشته باشه و البته قبول کنید مثل حالا که هر گونه انتخابات و تصمیمات جمعی و غیره را به بهانه جنگ وتو کردم و دارم از دیکتاتوری دلبرانم لذت میبرم و هر جا هم میرم کلی تحویلم میگیرند و توی زیرزمین خونم هم کره عسلم به پاست! و بدنسازی و پیلاتسمم مرتب و به راهه و رسانه های غربی هم تبدیلم کردند به یه قهرمان! همه چیز همینطور باقی بمونه. ر.صهیونیستی را هم مثال زده به این معنی که همینقدر که این بچه لوس را توی 70 سال حمایت همه جانبه کردید تا بشه براتون یه زخم بین مسلمان ها، منم همین نقش را در مقابل روسیه براتون بازی میکنم به شرطی که منم بچه لوس دومتون باشم تو منطقه شرق اروپا این بار.
  21. در دوره ای خودشون و رسانه های فارسی زبان برای حذف برقع اعلام کردند که به دلایل امنیتی است و دلیل دیگه ای نداره و بیم تهدید و خطر میره چون طرف را نمیبینیم. بعدش که قدم به قدم جلو اومدند و به حجاب رسیدند و حالا هم به عبا که یک لباس بلند هست فقط حالا علنا میگند چون با ارزش های اعتقادی ما در تضاد هست و ایدئولوژی! سکولار ما تحملش را نداره و برای ما ایدئولوژیمون مقدم بر احترام به آزادی و راحتی و احترام به افکار فرد هست. به همین راحتی ارزش های به اصطلاح مقدسشون ( برای خودشون البته) مثل ازادی و احترام به فردیت و تصمیم و ... را وقتی در تعارض با ایدئولوژیشون میبینند را قربانی میکنند. جالبه البته بحث "قانون" را هم مطرح میکنه.
  22. سلام بله و این امیدوار کننده است که اگر بخواهیم حالا از طرح های جدید هم الگو بگیریم ( اگر خودمون تا حالا روش کار نکرده باشیم چون ما حتی روی زیردریایی های بدون سرنشین هم کار کردیم و نشون میده به دنبال طرح های جدید به شکل مداوم هستیم) میتونیم راحت به سمتش بریم. و البته به نظرم همچنان برای ما توجه به ارزان سازی ( بحث مالی) و کمیت ( توانایی دشمن اصلیمون در بحث ابزار به همه شکلش در بحث شناسایی خصوصا) اهمیت زیادی داره تا دست دشمن را ببندیم در شکل ساده اون و بعد به دنبال راه های پیچیده تر بریم برای این دست چالش ها.