elo

Members
  • تعداد محتوا

    775
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های elo

  1. دوستان درود در باره شماره بدنه هرمزها که 12 بود یا 24 بنده اطلاعی ندارم درباره دک خودروش نوشتم و مسیری که میرفتن و مسافری که میبردن و اینکه والفجر متعلق به سپاه هست یا نه رو بنده اطلاعی ندارم کلا میگم و نوشته بودم دقیقا روز 13 بدر سال 1382 بود 10 سال وو اندی قبل شماره بدنش یادم رفته و لی اسمش هرمز بود حتی مطمین نیستم که والفجر بود نام شرکتش یا فتح المبین و اما در باره مارون مکران ماجراها داریم اساسی درباره تمردهای چند باره هم میدونید که اون موقع بالای 90 درصد نفرات خارجی بودن و تقریبا همه فرماندهان و افسران و افسر مهندسان ارشد همگی خارجی بودن خوب اینجور مسایلی برای اونا پیش میادو کاملا هم قانونیه بر طبق قوانین قراردادهای دریایی : قراردادها برای حالت غیر از جنگ و دریانوردی در آبهای بی خطر از لحاظ جنگی تنظیم شده و بندی داره که نفر میتونه در صورت جنگ و یا رفتن به منطقه جنگی یا قرارداد رو کنسل کرده و پیاده بشه و یا اینکه از شرکت مطبوعه بخواد که اینجا پیاده اش کنه بعد از رد شدن از منطقه خطر دوباره سوارش کنه دقیقا این قانون برای منطقه دزدان دریایی رعایت میشه و کم نداشتیم کسایی که گفتن نمیخوایم بریم و پیاده اشون کردن کاملا هم قانونیه البته بحث به کشوری دیگر بدن کشتی هم شامل یه بندهای دور زدن قانون اون مواقع میشد که بعدها سعی شد ازش جلوگیری بشه ماجرا هم ساده بود برای گرفتن آذوقه و تعمیرات رفته بودن اعلام کرده بودن با این قراردادها و طبق بندهای فلان و فلان حاضر به برگشت به منطقه خطر نیستیم و باید ما رو پیاده کنین و ... فقط مکران و مارون و خواهر خونده هاشون مینابها نبودن همه کشتیهامون تقریبا این وضعیت رو تجربه کردن اگر عمری بود و حوصله شد مطلبی رو که برای چاپ تحت عنوان جنگ نفتکشها آماده کرده بودم تو میلیتاری منتشرش میکنم نکات جالب و گاها بامزه ای توشون دارن
  2. دوستان درود من خیل وقتها پیش ( روز سیزده بدر سال 1382 دقیقا روز و ساعتش خاطرم هست ) با یکی از اینها از بوشهر رفتم خارگ برای الحاق به کشتی سوپرتانکر نفتکش ایران هنگام اون موقع دست یه شرکت کشتیرانی تجاری بنام والفجر یا فتح المبین بودن ( این دو شرکت در آبهای داخلی فعالن و من نمیدونم دست کدومشون بودن ، البته کشتیرانی بنیاد هم الان تو آبهای داخلی فعالیتهای چشمگیری داره ، چند شرکت تازه تاسیس کوچیک هم داریم منظورم از تازه تاسیس نسبت به شرکت ملی نفتکش و یا قدیمی تر و گسترده تر از اون کشتیرانی جمهوری اسلامی ایرانه همون آریای سابق ، البته جدیدا یک شرکت کشتیرانی به نام آریا هم فعال شده !! یکی هم به نام کشتیرانی جنوب و کلی شرکت دیگه که اسمشون خاطرم نمونده ، چه زدم به حاشیه ای ) سوال من اینه مطمینین الان این شناورها تحویل سپاه هستن؟ مطمینین تغییر کاربری داده شدن؟ درباره توانایی جابجاییشون هم چون یک دکش که همون مین دکش باشه کاملا بصورت بالک و برای حمل خودرو بود فکر کنم راحت 6 تا تانک رو جا میگرفت البته بسته به نوع تانکش شاید بتونه 8 تا رو هم جا بگیره حدود 60 و خورده ای متر میشد فضای بارگیری خودرو از رو رمپش ، اما چند نکته اینکه اون رمپ توانایی و تحمل وزن تانک رو داره یا نه بنده بی اطلاعم ،درباره تاثیر وزن تانکها هم بر تعادل ، بوینسی و بالاخص رزرو بوینسی و آبخور شناور بازهم بی اطلاعم فقط یه نکته رو باید در نظر گرفت که این شناورها برای آبهای کم عمق و نزدیک به ساحل طراحی شده بودند و آبخور زیادی بالاخص در بحث رزرو بوینسی ندارن درباره توانایی حمل 140 سرباز هم سالنهای حمل مسافرش فکر کنم گنجایش همچین نفراتی رو داشتند درست خاطرم نمونده اما اینجا باز هم بحث حمل سرباز با تجهیزات و بدون تجهیزات وسط خواهد اومد که زیاد مهم نیست و این توانایی رو داره فقط من درست خاطرم نمونده چند تا صندلی داشتن این شناورها یکیشون که ما بهاش رفتیم خارگ که همیشه تو اون مسیر بود ، یکی دیگه اشون تو مسیر بندرعباس قشم بود و اونیکی دیگه رو اگر اشتباه نکنم تو مسیر کیش فعالیت میکرد راستی حبیب جان داغ دلمو تازه کردی نفتکشهای شیروان ، تبریز ، مارون و مکران با هرچهارتاشون دریانودی ها داشتم مارون و تبریز رو دقیقا در آخرین ماه های عمرشون ، هردو دقیقا با پیاده شدن ما فرستاده شدن برای اوراق مکران و مارون فرآورده برهای 25 هزار تنی بودن و ساخت اروپای غربی ( کنسروسیومی از کشورهای اسکاندیناوی ) و شیروان و تبریز هم تانکر نفت خام 65 هزار تنی و ساخت ژاپن ،زمان خودشون شیروان تبریز عروسکی بودن برا خودشن مدرنترین شناورهای زمان خودشون بودن کم هم موشک نخوردن اینا !! کم هم آتیش نگرفتن حتی بعد جنگ !!! این تبریز همونی بود که باعث آتش سوزی و انفجار بزرگترین نفتکش دنیا سی سجیانت ( غول دریا شد) داشت بهش بار میداد ، تبریز رو زدن اتیش گرفت سرایت کرد به سی جیانت !! اللبته خود سی جیانت هم بی نصیب نبود و سه تا موشک نصیبش شده بود منتها بخاطر سیستم اینرت گس واقعا عالیش دچار آتش سوزی نشده بود هی روزگار چه روزهایی داشتیم باهاشون یادشون بخیر،هرچند خداوکیلی فکمون توی کار میومد پایین از بس کارا زیاد بود ، قدیمی و پوکیده بودن ، ما با عمر بالای 32 -3 سال ازشون استفاده میکردیم، همونا زیربنای ساخت ناوگانی بدین مدرنی و نوی و پیشرفتگی شدن ناوگانی که برنده برترین ناوگان دریایی سالهای 2010 و 2011 شد و کشتی رو که در اولین روزهای سال 2012 توحیل گرفت مدرن ترین کشتی دنیا تا حدود بیش از 14 -15 بعدش هم بود ( حتی کشتیهای که تا حدود 15 ماه بعدش ساخته میشدن ازش پایینتر بودن ، اونم در حالی که تقریبا هر هفته -یا ده روزیک نفتکش اون روزها به آب انداخته و تحویل مشتری میشد ، بازار داغی بود اون روزا) چه روزگاری بود روزگار جونی کجایی جوانی که یادت کنم با تلمبه هم باد بشو نیست این جونی باد برده یا بهتره بگم آب برده ما هی هی هی هی....
  3. تاپیک جالبیه اما زمانی کامل میشه که مثلا مشخصات و توضیحاتی هم کنارشون بنویسین و از این مهمتر اگر عملیاتی باهاشون شده یا جایی ازشون استفاده شده هم مطلبی بنویسین اینطوری به نظرم عالی میشه البته همین الانش هم خوبه و کار جالبیه ، دستتون درد نکنه فقط یه پیشنهاد بود برای پربار تر شدن تاپیکتون قلمت روان و اندیشه ات پایدار باد
  4. دوستان سلام خوب بحث نفت و صادرات نفت مستقیم میاد رو تخصص و شغل بنده!!!!!!!!!! میدونین که رو کشتی های نفتکش کار میکنم و در وسط این گیرودارم چند نکته کوچیک بگم دوستان کمی بیان داخلتر گود!!! تحریمهای ما ایرانیها از یکی دوسال پیش نبوده ، از خیلی سالها پیش ، از روزی که خواستیم خودمون باشیم وآقای خودمون نه نوکر دیگرون، شروع شد. یه روزایی از ساده ترین چیزها شروع شد مثه حتی سیم خاردار تا رسید به امروز که های تک ترینها رو تحریممون میکنن چون هرچی تحریم کردن ساختیم همه هم دیدین ما راه دور زدن تحریمها رو به هر شیوه ای همیشه بلد شدیم و تحریم ها رو همیشه دور زدیم درباره نفت و صادرات نفت اول اینکه امیدوارم روزی کشورم به جایگاهی برسه که بجای صادر کننده نفت خام تبدیل به وارد کننده نفت خام و صادر کننده فراورده ها بشه دوم امیدوارم اقتصاد مملکتم بجایی برسه که چشممون دنبال پول نف نباشه ، اقتصادی مدرن و کارا مبتنی بر نیازها و احتیاجات و بر پایه توانای یها و استعدادها و داشته هامون برای من مهم نیست کدوم گروهی چپ یا راست انجامش بدن مهم اینه که ایرانی انجامش بده ( که متاسفانه ثابت کردیم کم بی رمق نیستیم و کم سستی نداریم ) و اما قضیه تحریم صادرات نفت زیاد جدیش نگیرین !! شوخی نمیکنم جدی میگم ، مگه از دو سال قبل تحریم نبودیم؟ ها؟ ولی چی شد ؟ صادراتمون قطع شد؟ ما همیشه راهای دور زدن تحریم رو بلدیم دست برقضا خوشحالم که تحریمها رو طوریببندن که ناچار بشیم به چین نفت نفروشیم چون داره غارتمون میکنه ( ثابت شده هربار که ناچار شدیم تازه یادمون افتاده که خودمون هم میتونیم یه تکونی بخودمون بدیم ، هرجا تحریممون کردن و بهمون چیزی ندادن رفتیم اونجا و اونو ساختیم !! ای کاش ما ایرانی ها بدون اینگونه بازیهای بیرونی خودمون بریم سراغ چیزهایی که نیازداریم و بسازیمشون و منتظر تحریمشون نشیم ) ما سالهای گذشته هم تحریم بودیم و به کشورهای هم که نفت ایران رو تحریم کرده بودن حتی اروپایی هاش ، نفت صادر کردیم اونم با کشتیهای که اونا هم تحریم بودن میخواین باور کنید یا نه اما به این شبهای مقدس قسم راست میگم یه خاطره کوچیک از زبون چند تا از همکارام که باهاشون در ارتباط بودم بزارین براتون تعریف کنم : دوستانی که اهل تماشای بی بی سی و صدای آمریکا و رادیو فردا هستن و هرازگاهی سری هم به من و تو میزنن میدونن که در یک برهه چند وقت قبل این رسانه های مشترک المنافع در یک جهت گیری مشترک همه همزمان اعلام کردن ایران حدود 7000000( هفت میلیون بشکه ) نفت خام در کانال سویز و مصر داره اما براشون مشتری نداره و نفتا مونده رو دستشو تحریم بیچاره اشون کرده و کسی نفت ازش نمیخره و....!!( میتونین با مراجعه به ارشیوهاشون این خبر رو پیدا کنین) یکی از این عزیزان قسم میخورد که : به یگانگی خدا قسم همون شب من باشگاه افسران بودم و داشتم این خبرا رو تماشا میکردمن و همزمان ما داشتیم بندر .... مصر از همون نفتهایی که بی بی سی و صدای آمریکا و من و تو میگفتن مونده رو دست ایران توی مصر و میگفتن مشتری نداره بارگیری میکردیم و فقط ما هم تنها نبودیم بودن چند سوپرتانکر دیگه امون که اونا هم داشتن بارگیری میکردن و بار اول دوم سوم و چهارممون هم نبود کار روتین همیشه امون بود از چندین ماه قبل و تا ماه های بعدش تا.....!!!!!! مقصد؟ بماند!!!!یه اشاره کنم ، کشورهای عضو اتحادیه اروپا!!! ( آدرس رو ساده دادم یا نه؟ افتاد؟) باورش برای خیلی ها شاید سخت باشه اگر بگم حتی یک روز هم نشد که نفت ما اونجا مازاد بمونه ، شده که بعلت نیاز بالای مشتری و متاسفانه فرستادن بیش از حد نفت به سمت شرق آسیا ( هند و ژاپن و کره بد نبودن منظورم چین نامرده ) حتی نفت خام کم می آوردیم برای تحویل به اروپایی ها و مجبور میشدیم .............بماند!!!!!! اما هیچ وقت نشد که نفتمون بی خریدار بمونه تحریم هست راه دور زدن هم هست بچه ها تو دوره دانشگاه افسری همیشه این شعار "در ارتش یه دستور داریم یه اجرا" روبشوخی تغییر میدادن به " در ارتش یه دستور داریم یه لغو دستور " بقول وکلای عزیز حقوقی : یه قانون داریم یه راه دور زدن قانون !!! اونم قانونی قانونی قانوینی ( میگید نه از وکلا بپرسین ، متاسفانه وکیل خوب وکیلیه که راه های خوب دورز دن قانونی قانون رو خوبتر بدونه ) تحریم هست نمیگم نیست اما ماهم راهای دور زدنشو خوب بلدیم ،تا اینجا این کارو کردیم اگر بخوان ادامه بدن بازم بلدیم انجام بدیم و اما بزرگترین مشکلی که مارو داره اذیت میکنه و عرصه رو برما تنگ کرده تحریم نفت نیست مشکل تحریم سیستم بانکیه مشکل تحریم سیستم پولیه جاینه که داره اذیت میکنه ، ( هرچند برای این هم راهکارهای باید باشه که بنده بی اطلاعم ) در باره بستن تنگه هرمز هم به نظر من هنوز خیلی زوده بخوایم به چنین راهکاری فکر کنیم ، هنوز تیرهای زیادی توی ترکشمون هست که مجبور نباشیم برسیم به اون انتخاب زیاد بحث تحریم صادرات نفت رو جدی نگیرین و نگرانش نباشین ، سپردینش دست ما براردراتون تا حالا هندلش کردیم از این به بعد رو هم بلدیم چیکار کنیم !خاطرتون جمع یه فکری برای دور زدن تحریمهای بانکی و پولی بکنین اینجا سر گردنه و خرگردن چسبیدن اقتصاد ماست اینو یه راهکار بدین !! البته نه تو نت !!بدین دست اندرکارای اقتصادی مملکت حرف آخر : کاش میشد بدون تحریم به فکر خودکفایی باشیم و نه اینکه منتظر بشیم بزارنمون تحت فشار بعد یادمون بیاد که باید خودمونو باور کنیم ( تو پرانتز هم یه نکته منفی بگم ، خیلی از تحریمها میتونه با مدیریت اصولی بی اثر که هیچ حتی مفید به فایده هم بشه ، که برخی هاش که خوب مدیریت میشه دقیقا داره همین اتفاق میوفته ، اما متاسفانه در برخی زمینه ها و بخشها مدیریت دقیقا داره برعکس عمل میکنه و آب به آسیاب دشمن میریزه ، اونم دقیقا جاهایی که بدون صرف کمترین هزینه میشه اونو مدیریت کرد ، فقط فعل خواستن میخواد که متاسفانه ..... این مطلب رو بر مبنای تجربه خودم در دریا و موجهه با تحریمهایی که بدون یک ریال میشد حتی منفعت هم برای ما باشن میگم ف نامه هم نوشتم و نوشتیم ، طرح هم دادیم اما ..... شاید باورش سخت باشه اگر بگم در چند مورد مورد عتاب و خطاب هم قرار گرفتیم که پاتونو از گلیمتون درازتر نکنین !!!اینجاست که آدم........... بیخیال !!!!!!) نکته خنثی: باور کردن یا نکردن حرفهای بالا با خودتونه ف قسمشو خوردم فراتر از این هم میتونم کاری بکنم که نمیکنم ، سند هم دارم خوبشم دارم منتها محاله رو کنم و راهکارهامون لو بدم محاله امیدوارم دوستان قسمو باور کنن ، در غیر اینصورت با خودتون قبول کردن یا نکردنش ، اون بحث 7 میلیون رو هم کی از دوستان زحمت پیگیریشو توی بی بی سی بکشن ممنون میشم
  5. با سلام و تشکر حق با این دوستمونه کلاه سبزهای نیرو مخصوص ارتش بسیار بسیار ورزیده تر و کار آزموده تر و قویتر از یگان تکاورن یک تکاور اگر بخواد بیادنیرو مخصوص دوره های بسیار زیادی رو بعنوان باز اموزی و به اموزی باید بگذرونه تیپ نیرو مخصوص واقعا معرکه است خدا حفظشون کنه سرمایه ای هستن برای این کشور
  6. راستی چه بتی از صلا ح الدین ایوبی ساختیم که نبرد با مسیحیت و یهودیت رو قطع میکنه با این استدلال که دشمنی خطرناکتر و کافرتر و نجس تر از آنها بنام شیع داریم که باید اول آنها را قل و قمع کنیم کافرهایی بدتر از کافر بنام شیعه وچه کارشو خوب انجام دادو چه شیعه کشی راه انداخت و چه خوووب ما داریم اینهمه خدماتش به جهان اسلام رو پاس میداریم مهم نیست نسل شیع رو بر انداخت مهم نیست چه بلایی بر سر زن و مرد شیعه آورد مهم اینه که با یهویدها جنگید حالا جالب قضیه اینه به یهودیها امان داد و قتل و عامشون نکرد اما برای شیعه همین امان دادن رو هم قایل نبود شیعه در نظر او کمتر و پلیدتر از اونیه که امانش بدی حتی اسیرش کنی باید فقط نیست و نابودش کنی شیعه بدتر از کافره و چه بتی از صلاح الدین ایوبی ساختن برخی ها در این مملکت
  7. اما به نظرم با تجربه فتح و حماس بهتره بیخیال اون یکی گروه و جبه های سنی و با گرایش به سمت عربیت باشیمگهمشون در نهایت براشون عربیت مهمه نه اسلامیت
  8. بعید میدونم فلسطین شیعه داشته باشه ، بهتره بگم من اطلاع ندارم اگه داشته باشه میتونیم الگوی حزب الله رو اونجا پیاده کنیم هرچند خیلی اما و اگر داره بیاد دید اگر دارن ، چند درصدن ف باورهاشون چطوره چقد پایبندن میتونن مثه حزب الله باشن یا نه پراکندهخ ان یا متمرکز کجا هستن میشه متحدشون کرد یا بینشون اختلافه به نظر من اول باید الگوی حزب الله رو توی سوریه تعمیم وگسترش بدیم بعد بیایم سراغ فلسطین حالا یکی بیاد بگه فلسطین اصلا شیعه داریم یا نه و وضعیتشون چطوری
  9. الک جان اون شناورهای نجات فقط مخصوص خدمه نیستن اون شناورها دوبرابر ظرفیت حمل نفر شناور هستن هر سای شناور درست برابر با حداکثر ظرفیت حمل نفر شناور نجات داره همونطوری که میدونین این شناورها دارای امکانات حمل نیرو و سرباز هم هستن دست برقضا امکان حمل نیروشون خیلی خوبه ف یعنی نفر از یک رفاه نسبی برخورداره 0 بصورت صندلی هستش نه مثه لندینگ شیپها تروپ رکابین و تخت داشته باشن ) من باهاشون چنیدین و چند بار اینور اونور رفتم البته اون روزا خبری از موشک روشون نبود کلا شناورهای خوبین بالاخص برای پشتیبانی جزایر عالین جنگ افزار روشون تقویت هم که شده چه بهتر البته شایسته تر بود بجای سیستم آفندی براشون سیستم پدافندی کوتاه برد موشکی نصب میشد دسته کم یکی درمیون میتونن چنین کاری بکنن البته صلاح ملک را امرای نداجا دانند و ما فقط نظاره گریم
  10. در ارتقای اولیه اش موتورها و دیزل ژنراتورهاش رو تعویض کردن و یه کمی هم در تعادلش به یه سمت ( اگر اشتباه نکنم به استار بورد ساید ) اشکال پیش اومد که با ریختن سرب و وزنه های سنگین تا حدودی رفعش کردن. هیچوقت اونسالهایی که ما باهش میرفتیم دریا ندیدم بتونه از 7 نات بالاتر بره منتها بودنش در شمال یک نعمتی بود بعه تنهایی بار آموزش دانشجوها رو به دوش میکشید بینوا آرامش به خودش نمیدید بعد هم که یگانهای توانای رزمی نبودن باز بتنهایی و با تمام کاستی و ناتوانی هاش بار دفاع از منافعمون رو بدوش کشید تا شناورها و ناوچه های توانای پروزه سینا اومدن و این پیر دختر خسته رو کمی بهش استراحت دادن البته بهتره بهش بگم پیرمرد چون اسمش مردونه است هرچند در عرف دریا همه شناورها دخترن و دختر هم پیر میشن و دختر هم از بین میرن بینواها ناکام از این دنیا میرن از شوخی گذشته ، حمزه کمکها و خدمات بینهایت خوبی به میهن و نداجا کرده ف خیلی خیلی بیشتر از اون که ازش انتظار میرفت خیلی بیشتر شایسته است که پس از بازنشستگیش اونو به یه موزه تبدل کنن تا همیشه یادش زنده بمونه حیفه که اوراقش کنن حیفه
  11. دوست خوبم کجا گفتم خدای ناکرده بی خیال سفارش و حدیث نبوی و کلام گهربار پیامبر بزرگ مرتبه اسلم و یا فلسطین بشیم حرف من اینه که وقتی یک گروهی بر باطلن از اون گروه حمایت نکنیم بنیانگذار راحل انقلاب تا زمانی که بنی صدر در چهارچوب موازین کشور و اسلام و انقلاب حرکت میکرد ازش حمایت کرد و به محض اینکه منحرف شد بر ضدش موضع گرفت نیومد جایگاه ریاست جمهوری رو منحل کنه ریس جمهور رو خلع کرد بهمراهی مجلس و همه دوستداران ملت و کشور خاین رو طرد میکنن اگر گروهی از اینترنت بد استفاده کنن نباید اینترنت رو بکل نفی و نقد کرد اون شیوه استفاده و اون نفرات رو باید نقد کرد ما چندین و چند ساله در بحث فلسطین داریم اشتباه میریم مسیر حقی رو به اشتباه میریم ریختیم تو ح-لقوم فتح و یاسر عرفات ف سیر که شد عربده کشید و صدای ... از خودش در آورد بعدش شد نوبت حماس بدون اینکه بدونیم و یا بخوایم بقولونیم به خودمون که ریشه تفکرات و باورهای اونا چیه و در باره باورها و اعتقادات ما چطور فکر میکنن همین فلسفه نخ نما شده : دشمن دشمن ما دوست ماست رو گرفتم و ولش نکردیم بعد اون اخوان مصر و... همه هم جواب و مزدمون خووووووب گذاشتن کف دستمون تنها وانتخاب و بهترین و شایسته ترین انتخابمون حزب الله بوده ، هست و خواهد بود همین سوریه هم زمان جنگ نشون داد تا کجا پشتیبان ماست ، فقط تا جایی که پای تعصب عربیت وسط نیومد ( جهت اطلاع مراجعه کنین به کتب روزشمار جنگ تحمیلی انتشارات موسسه تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه) و یا لیبی سینوس رفتاری لیبی با ما رو دنبال کنید یا همین سودان زمان جنگ ما با عراق جزو اولین کشورهای بود که نیرو فرستاد عراق !! نفرستاد؟ فردا دوباره با یک کشور عربی درگیر شیم نیرو نمیفرستن؟ من مرده شما زنده با ببو گلابی ترین کشور عربی درگیر شیم همشون دوباره رگ تعصب جاهلیت عربیتشون میزنه بالا و پشت همن بگردین توی فروما ، سایتها و شبکه هاشون ببینید چند درصد میگن اسلام وجهان اسلام ف اصلا وازه ای بنام جهانم اسلام رو به رسمیت نمیشناسن فقط جهان عرب امت عرب همین بازیهای کشورهای اسلامی چه بامبول بازی که در نمیارن بازیه ها؟ قراره دور از سیاست باشه!! ورزشه!! اما باز رگ تعصب عربیتشون رو ببینین!!! مگه نمیگن دارن برای آزادی میجنگن ؟ همین سوریه !! خوب بحرین هم مردمش قیام کردن ، نکردن ؟ کجاست یه عرب !!!! فقط یه عرب سنی رو به من نشون بدین که یک کلمه راجع به بحرین حرف زده باشه ابدا پاش که بیوفته ما شیعه ها میشیم تکفیری و حرامی و مرتد و کافر و نجس تر از کافر پای قومیت و زبون هم که بیوفته که نتیجه اشو دیدیم بارها نگفتم و نمیگم بیخیال فلسطین شیم ، هرچند فلسطینیها ما رو دشمن تر و بدتر از اسراییل میدونن ، برمبنای تفکرات اونا ، یهودیها اهل کتابن و باهشون میشه معامله اهل کتاب کرد اما ما مرتد و نجس و از کافر بدتریم ، این تفکرشون در سوریه بوضوح داره نمایش داده میشه، با بریدن سر کودکان شیعه بر خدا ایجاب میکنن بفرستدشون بهشت بدجوری دارن دنبال زن و بچه شیعی میگردن که کلید بهشت رو بدست بیار، میگم بیاییم اونی رو که به حماس و ... میدادیم بدیم حزب الله ، همین حزب الله رو قویتر کنیم ، شیعیان سوری رو به سمت ایجاد یک حزب الله دیگه سوق بدیم ، هرجایی که شیعه ای باشه که روزی عربیت رو به شیعه بودن ارجح ندونه و نیاد بگه ایرانی های مجوس گروهی بسازیم دقیقا با الگو برداری از حزب الله میشه گفت موثر ترین ، موفقترین و درست ترین کار ممکنه ما بوده، شاید شکل گیری اوئلیه اش آنچنان با ما نبود اما بعد از اون حرکات اولیه بدرستی و خوبی مدیریتش کردیم و این شده که الان براش اسلامیت و علویت مهمتر از زبان و نژاد و قومیت شده اگر میتونیم دوباره همچین کاری رو بکنیم بسم الله اما حمایت از این شیعه کشها و قاتلین علویون باید تموم بشه گروهی با تفکر و اعتقاد شیعی شبیه حزب الله توی فلسطین شراغ دارین هیچ گروه سنی رو نمیتونم قبول کنم چون همه بدون استثنا امتحانشونو پس دادن و نشون دادن در نهایت سنیت و عربیت رو به هر رابطه ای ارجح میدونن اگر گروهی شیعه ( اونم نه هر شیعه ای ، شیعه هایی با تفکر و اعتقادی شبیه حزب الله) توی فلسطین سراغ دارین بسم الله در غیر اینصورت خواهشا دنبال سیر کردمن یه حماس و فتح و اخوان جدید نباشین که فردا اونا هم که سیر شدن فبلشون یاد شیعه کشی و فتح بهشت کنه از اینا بگذریم حرف من این بود که بودجه من رفت برای دو گروهی که این شد نتیجه اش فرمودین فلسطینی ها فقط اینا نیستن ، عرض کردم خدمتتون بالای 95 تا 97 درصد فلسطینیها همینهایی بودن و هستن که تا خرخره از بیت المال ما ایرانی ها خوردن و حمایت تمام قد ما رو داشتن و بعدش که سیر شدن نمکدون رو زدن شکوندن ف سفره رو پاره کردن و کودکان صاحب سفره رو به قصد قرب وحوریان بهشتی سر بریدن اینجاست که ادم میخواد سرشو محکم بکوبه به دیوار که ..... بیخیال هرچی من بگم شنیده نمیشه ف چرا که نمیخوایم بشنویم کسی رو میشه بیدار کرد که خواب باشه ف اونی که خودشو بخواب زده ابدا !!!!!!!! کسی که اینا رو ندونه میشه ملتفتش کرد ف کسی که عامدا چشم و گوششو بر اینها میبنده و میخواد هرطوری شده تطهیر کنه کارها و اشتباهات رو نمیشه باید قبول کنیم که شعارهای سیاسی تبلیغی با واقعیات زمین تا آسمون فاصله دارن میخوام بحث رو یه خورده بپیچونم اونوری: مردم رو انداختیم توی خیابون به شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسراییل و ... اونوقت باهاشون معمله کردیم زمون جنگ ف پول مسلمونا رو دادیم بهشون ازشون سلاح گرفتیم که بزنیم تو سر مسلمونایی که ما رو مسلمون نمیدونستن ، همونایی که رو به مکه مثه من و ما نماز میخوندن ببین فریب تا خود اینجاست حالا عراق شده برادر که جای خوب خوبشه وقتی اسراییل غاصب و ملعون و جنایت کار با ام المفسد امریکا میشن طرف خرید اسلحه برای کشتن مسلمون دیگه ( دقیقا خلاف نص صریح قران ) این برادر شدن عراقیها که دیگه باید بوسید گذاشتش رو سر شرمم میاد بگم برادران عراقی بعد امروز غروب برم گلزار شهدا شرمم میاد
  12. یه نکته برام خیلی جالبه در پیام خصوصی هم به یکی از دوستان که اصالت عراقی دارن و ناراحت شدن توضیح دادم اول جواب رضا رو بدم بعد بیام سر بحث خودمون رضا جان دویست هزار نه و سیصد هزار و با اسرا و جانبازان برو تا نزدیک میلیون خوب ما هم جمعیتمون 75 میلیونه اما کمتر از حدود دو - سه میلیونمون رفتن جنگ یعنی فقط همون دو -سه میلیون با عراق میجنگیدن؟ پس خونواده هاشون چی؟ کسایی که نرفتن اما جنگ رو با پوست و خونشون احساس کردن؟ غیر اینه که حدود 95 تا 97 درصد ما ایرانیها با عراق میجنگیدیم ، و یا اگر به جبهه هم نمیرفتیم و حتی اگرتوی خود ایران هم نبودن عراق رو دشمن میدونستن و 3- تا 5 درصدمون یا خیانت کردن به کشور یا طرف عراق رو گرفتن یا عراق رو دشمن ندونستن غیر اینه؟ خوب حالا دنیا کدوم رو میبینه 95 درصد ایرانی رو که عراق رو دشمن میدونن و میدونستن یا اون 5 درصد خاین رو؟ اینو گفتم تا برم سراغ بحث عراق و فلسطین دقیقا در عراق هم حداقل 20 درصد بودن که با عراق نمیساختن و میجنگیدن حدود 15 درصد کردها که قبل از انقلاب ما هم میجنگیدن و حدود 5 درصد از شیعه ها جالبه شما اون 5 درصد شیعه مخالف صدام رو میبینین اما مابقی اون نزدیک به 65-70 درصد که همراهش بودن و اونهمه فاجعه رو برامون رقم زدن رو خیر نمیبینین میفرمایید مجاهدین عراقی ( که بنده جزوی از همین 5 درصد میبینمشون و میدونمشون و براشون هم احترام قایلم ، کاری ندارم اونا هم پی منافع خودشون بودن مثه جناب حکیم که به محض برگشتن به عراق خوب پس دادن حمایتها و پشتیبانیهامونو ) از مجاهدین عراقی تا جایی که بنده مطالعه کردم و میدون یک لشگری تشکیل داده شده بود که حتی استعداد تیپ رو هم نداشت ، هر گردی گردو نیست اگر به یک گروهی گفتیم لشگر الزاما لشگر نیست ، استاندارد داره لشگر درست مثه منافقین که کل نیروهاشون کمتر از استعداد یک تیپ استاندارد بود اگر اشتباه نکنم کمتر از 5000 نفر اونوقت اونا رو در 25 تیپ 200 نفره تقسیم بندی کرده بودن !!! تیپ 200 نفره یعنی استعدادی بسیار پاینتر از یک گروهان استاندارد !!! بگذریم یک لشگر بقول شما یا تیپ به قول من که دقیقا در مقابلش همون استعداد و حتی بیشتر هم ایرانی داشت برای عراق میجنگید خوب چون یه تیپ اینجا میجنگیده پس بگیم عراقیها با ما بودن ف شیعه ها با ما بودن ؟ با این فلسفه که شما میفرمایین چون یه همچین استعدادی ( با اسم ساختگی 25 تیپ !! دهن پرکن تر هم هست نه؟) اونور داشت با ما میجنگید پس بگیم همه ایرانی ها داشتن خیانت میرکدن و با کشور خودشون میجنگیدن؟ این منطق درستیهه ؟ یعنی 5000 نفر میشن نماد یک کشور اونم درجایی که اونور قضیه همه مردم اون کشورن؟ یه تیپ اینور رو دیدی حدود دویست تیپ عراقی اونور رو ندیدی؟ یعنی یه تیپ شدنماد عراق و اون دویست تیپ نه ابدا خیال خام بودن این صدام بود که درامتداد مرز یه تنها از بالا تا پایین میدویید و ایرانی درو میکرد؟ برخورد مردم جنوب عراق و همونهایی که شما میگین (منهای اون 5 درصد) عیان عیان بود زمان جنگ در خاطرات غیر سیاسی یا مستندات و ساخته های اونروزهای جنگ عیان اومده اونا رو ول کنیم و بچسبیم به تبلیغات جهت دار سیاسی امروز این شد حکایت همون مثالی که یکی رفت یه شهری همون ورودی شهرسه تا کور رو دید تو سفرنامه اش نوشت به شهری رسیدم که همه مردمانش کور بودند میدونین اسم عملیاتهای عراق چی بود؟ رمزشون ؟ میدونی یکی از بزرگترین پایگاهاشون که بیشترین بمباران و تهاجم به مارو هم داشت اسمش علی ابن ابیطالبه و ما یه چیز دیگه خطابش میکنیم؟ خیلی جالبه به عینه در فلسطین شما فتح و حماس و همه گروهای طرفدار و هم مسلک اونا رو ول کردین یک گروه رو چسبیدین 95 درصدشون عربیت براشون مهمتر از هر چیز دیگه است تا اسلامیت شما اون 95 درصدی رو که الان در سوریه نشون دادن دشمن دشمن ما هستن یا دشمن خود ما و هویت ما رو نمیبنین اما اون 5 درصد رو خوب میبنین؟ چه تعداد عضو و رای و پشتیبان و هم مسلک داره اون گروهی که فرومدین؟ حماس و فتح چقد؟ چشامونو رو چی داریم میبندیم؟ من قسم حضرت عباس رو باور کنم یا دم خروس رو ؟ اینکه اونا دشمن دشمن ما هست رو باور کنم یا اینکه الان دارن شیعه ها رو قل و قم میکنن؟ اونایی که الان روبروشونن و دارن کشته میشن یا شیعه ها و علویون سورین یا رزمندگان دلاور حزب الله غیر اینه؟ اینکه دشمن دشمن من میشه دوست من قبول قبول قبول و اما اونوقت دشمن دوست من دشمن هویت من دشمن مذهب من دشمن باور من دشمن اعتقاد من دشمن بودن من اونی که هم کیش و هم باور و هم اعتقاد منو سلاخی میکنه رو اسمشو چی میزاری؟ اونی که منو ماها رو از کافر هم نجس تر و پست تر میدونه رو اسمشو چی میزارین؟ اون میشه چی؟ اون میشه دوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسست؟ حماس میشه دوست؟ فتح میشه دوست؟ 95 درصد فلسطین طرفدار فتح و حماس میشه دوست؟ کدومو باور کنم قسم حضرت عباس رو یا دم خروسو؟ شیعیان سربریده و ذبح شده سوری و لبنانی رو یا شعارهای تبلیغی رو یه چیز دیگه بیایین از یک میلیون مصاحبه و گفتگویی که فلسطینیان با رسانه هایی غیر از ایران داشتن ( با ایرانیها که باید برای .... کردن زبون بریزن ) میگم رسانه های غیر ایرانی تا میدان داوری بی طرفانه باشه از یک میلیون نه از ده میلیونشون بگردین و درصد بگیرین ببینیم چند درصدشون میگن : کجان کشورهای اسلامی چرا کشورهای اسلامی به کمکمون نمیاین چرا حکام کشورهای اسلانی کاری نمیکنند؟ ببینید اینای بالا رو میگن یا بالای 99/9999 درصدشون میگن: کجان کشورهای عربی؟ کجان حکام کشورهای عربی؟ کشورهای عربی دارن چیکار میکنن؟ جهان عرب چرا به خواب رفته؟ چرا جهان عرب به کمکم ما نمیاد؟ میگم از ده میلیون درصد بگیرین نیاین ده تا رو ببینین نه میلیون و نهصد نود و نه هزار و نهصد و نود تای دیگه رو نه بخدا 10 تا خیلی خیلی خیلی خیلی کمتر از 9999990 تا میشه در علم ریضای آمار حساب منطق و هرچی شما میگین از اون ده تا در مقابل این شونصد میلیونتا حرفی نمیزنن سمبل اون عدد 7 رقمی نه اون تعداد انگشت دست [b]بحث اونا عربیته نه اسلامیت[/b] تازه اگر اسلامیت هم باشه که نیست ، اونا ما رو مسلمون نمیدونن در نظر اونا ما چی هستیم؟ ما چی هستیم؟ رافضی میگن؟ مرتد میگن؟ الحادی میگن؟ تکفیری میگن؟ نجس میگن؟ چی بهمون میگن یادتونه؟ بقول یکی از خود فلسطینیها ایرانیها شدن کاسه داغتر از آش مزدمونو هم که دارن تو سوریه خووب کف دستمون مزارن خووووووووووووووووووووووووب یعنی همچین اسلامیتی دارن نشونمون میدن اونسرش ناپیدا گلوی کودکا نمونو هم دارن میبرن و ..... ادامه ندم که بغض میکنم
  13. رضا جان دوست خوبم برادر دوست داشتنیم رفیق شفیقم هم میهن دلاورم من نه میتونم پدرمو فراموش کنم نه میتونم عمو علیمو فراموش کنم نه عمو محمد رضامو نه دایی ایرج رو نه دایی رحیممو نه دایی علی محمدمو و نه دایی احمدمو اینا رو هم ماشین زیر نکرد عراقیها ازم گرفتنشون اینا فقط عزیزای نزدیکم بودن غیر از اینا من دور و بر خودم سیصد هزار براردمو میبینم که پر کشیدن و رفتن من هر روز دارم عزیزانی رو میبینم که برای یه نفس بدون درد پیچ و تاب میخورن من هنوز چشمانم پره از زیبایی و آسمونی بودن سیصد هزار برادر بال گشوده امه من هنوز هم باهاشون نفس میکشم ف حرف میزنم و زندگی میکنم من حسشون میکنم برادر و دوست عزیزم! نمیگم همه مردم عراق ولی اکثریت مطلق مردم عراق بودن که با ما جنگیدن نه فقط حزب بعث! بودن کسایی از اونا که با ما بودن ( بالاخص کردها) و بودن کسایی از ما که با اونا بودن ( مثه گروهی از کردهای خودمون و منافقین نجس و لعین ) اما برادرم میگیم مرگ بر آمریکا در حالی که 90 درصد امریکایی ها و یا شاید حتی بیشترشون با ما سر جنگ ندارن اما من میگم و بازهم میگم مرگ بر آمریکا چون هنوز جوشن و سهند و سکوهای نفتی و هواپیمای مسافربریمون یادم نرفته میگیم مرگ بر انگلیس اما بالای 90 درصدشون اصلا نمیدونن بینمون چی میگذره اما من میگم و باز هم میگم مرگ بر انگلیس چون نه هرات رو فراموش کردم نه بحرین رو نه اونهمه استعمار و استثمار و استبداد رو و انما اسراییل !! میگم مرگ بر اسراییل چون فکر میکنم داره به جهان اسلام دهن کجی میکنه ، چون فکر میکنم داره به جهان اسلام تجاوز میکنه ، ظلم میکنه ( دست برقضا در تورات و تلموتشون بخاطر رها کردنشون از بند و ساختن دوباره هگل خیلی هم کشته مرده ایرانیها هستن و براشون ارزش قایل بودن دسته کم تا انقلاب نزدیکترین دوست ایرانیها بودن ) منتها بنا به حدیث رسو الله و چون مسلمونم ازشون متنفرم و در مقابل حماسی که با پول و سرمایه کشور من جون گرفته ، مبارز و تروریست میفرسته سوریه سر کودکان شیعه رو ببره حرم بی بی زینب رو تخریب کنه علویونو قتل عام کنه و وقتی کشته میشه بهش لقب شهید میده یعنی کشته در راه خدا بر ضد کفر و الحاد یعنی من و تو کافر و ملحدیم تا پای پولمون وسطه دوستیم اما بحث ملیت که میشه فتح و یاسر عرفاتشون میگه عراق برادر حماسشون هم جهاد در راه خدا برای پاک کردن سرزمینهای اسلامی از لوث کفار و مرتدین شیعه رو راه میندازه باور میکنی دارم به شک میرسم ؟ دارم شک میکنم وهابیت با اسلام چه ربطی داره ؟ حماس چه ربطی داره ؟ یا اونا برحقن که میان شیعیانو میکشن یا ما اگر ما برحقیم پس چرا اونا میان شیعیانو میکشن و چرا در حالی که میدونیم دارن چیکار میکنن باز میگیم فلسطینم ؟ خواهش میکنم نگین منظور فلسطینه و نه حماس و فتح که فلسطینی ها همشون چیزی جز فتح و حماس نیستن این وسط فقط و فقط و فقط و فقط موضوع حزب الله فرق داره تخم چشای منن عزیزای دل منن و اما با وضعیت موجود باور کن در باره فلسطین دارم به تشکیک و تردید میرسم ما داریم از کی حمایت میکنیم؟ از کسایی که دارن برای کشتن و سربریدن شیعیان سر و دست میشکونن؟ از اونای که افتخارشون کشتن شیعه و مرگ در راه کشتن شیعه است؟ یعنی گروهی که برای قتل عام شیعیان جنگجو میفرسته سوریه ( جایی که ما رسما ازش اعلام حمایت کردیم و گفتیم الان جبهه اولمونه ) این گروه دوستمونه؟ بلاخره چیو قبول کنم؟ بیت المال ما داره کجا میره؟ سلاح میشه و حقوق جنگجویان حماس تا برن شیعیان مولا علی رو در ماه رمضان سر ببرن؟ مثه مولام فرقشونو بشکافن؟ یعنی ما داریم از دشمنان مولا و ایمه حمایت میکنیم؟ داریم چیکار میکنیم؟ ما داریم کجا میریم؟ میشه یکی جواب منو بده؟ جنگ اونا با اسراییلیها سر زمین و ملیتشونه ، اونا با اسراییل سر تفکراتشون جنگی ندارن ، اگر همین امروز زمیناشون بهشون برگردونه رفیق جونجونیشون هم میشن ( که دارن مذاکره هم میکنن همین الان ) منتها با ما ، با من و تو سر موجودیتمونه سر هویت و باور و اعتقاداتمونه سر مذهب و دینمونه سر حقانیت و حق غصب شده ایمه است سر اولاد رسول الله و خاندان نبوته سر عاشوراست باور نکردیم من و ماها که عاشورا در کربلا خاتمه نیافته باور نکردیم که شیعه هنوز هم درگیر عاشوراست و یزیدیان هنوز هم پرچم اسلام اموی با رنگ و لعاب عباسیشون در اهتزازه و با نام دین دارن به جنگ ما میان [b]یادمون رفته به نام دین سر دین را بریدند[/b] برادرم دوست خوبم بزرگوار باییم از شعارهای سیاسی و تبلیغی دور و ورمون کمی فاصله بگیریم و بیندیشیم براستی حماس دوست ماست؟ جنگ برای خیلی ها سال 67 تموم شد اما برای من نه فکر میکردم تازه شروع شده اما دیدم تازه سال 89 دارم میفهمم جنگ یعنی چی من هنوز درگیر خاکریزهای خون آلودم من هنوز بغض آلود سرفه های خون آلودم من هنوز در سنگر خونین پدرم تفنگ به دست راست قامت ایستاده ام من گول تبلیغات و شعارهای سیاسی رو نمیخورم من توبه و یکشبه مسلمون شدن دشمن کافر و باطل و اونهمه شعاری که زمان جنگ داده میشد رو نمیخورم من حرف بلنگو در دهانان رو نمیخورم من پیام سرخ شهدا رو قبول دارم من زبون اونا رو میفهمم من میبینم و میشنوم و درک کردم که با کی جنگیدن عراق جایی که روبروی من و ماها 90 درصد شیعه قرار داشت همونایی که ما رو ننگ برای تشیع میدن بهمون میگن مجوس حشره من اینها رو قبول دارم نه یک مشت مزخرف سیاسی رو من ایمان دارم که سیصد هزار نفر از برادران من بیهوده خون پاکشون خاکمیهنمو تقدیس نکرده این فقط حزب بعث نبود که با ما میجنگید بالای 85 درصد عراق بود که میجنگید و بین اونها بالای 90 درصدشون شیعه بودن فیلم مستند روایت فتح رو من نساختم گفتم تا قبل از ویرون شدن سنگرشون فرزندان پاک این سرزمین رو به گلوله بستن و لت و پارشون کردن تک تک تکه پاره شدن و روح بلندشون آسمنونی شد تا وقتی فرزندان و مرشدان حیدر کرار رو تکه تکه میکردن یادشون نبود که شیعه ایم و مولا رو باور داریم اصلا اهمیتی نمیدادن اما همینکه سنگرشون فرو ریخت تمثال مولا رو بلند کردن و داد زدن انا مسلم انا شیعه همونایی که خرمشهر رو خونین شهر کردن بعد اسارتشون یادشون افتاد الموت صدام بگن وقتی برای به خاک و خون کشیدن هم میهنان من هلهله میکردن یادشون نبود این فقط حزب بعث نبود برادرم همه مردم عراق و بالاخص جنوب عراق بصره و همه اونجاهایی که بالای 99 درصدشون شیعه ان هر ویرونی و انهدام و سقوط شهرهای ما رو به جشن و پایکوبی گرفتن همشون همشون همشون ببخش برادرم من بین حرف سرخ شهدا و بلندگوی تبلیغی سیاسیون ناچارم که حرف سرخ شهدا رو قبول کنم من خونی سیصد هزار برادرم و برادر کشته رو هیچ وقت آشتی نیست من نمیزارم پرچمشون و خونشون و حرفشون بازیچه دست مشتی سیاسی بشه برادر عزیزم میدونم که پاک نیتی میدونم لبت پاکه میدونم تو هم همچون من داغ سیصد هزار برادر داری پس تو هم فریب نخور تو هم گول نخور که فقط حزب بعث بود که برادران مارو به خاک و خون کشید شهرهامونو ویران کرد مزارع و باغاتمونو سوزوند و کشورمون به برهوت تبدیل کرد فریب نخور برادرم این من و توییم که باید دست در دست هم پاسبان این مرز پرگهر و پاک باشیم شک نکن و گمان به خودت راه مده که دشمن همون دشمنه باور کن باور کن باور کن باور کن دشمن آشکارتر از اونیه که تو بوق میشه وهابیت داره عربیت رو در برابر ایرانیت قرار میده شیعه بودن هم بهونه است از خلیجح فارس شروع شدو داره ادامه پیدا میکنه باور کن دشمن خیلی نزدیکتر از نیویورک و لندن و تل آوویه دشمن بیخ گوشمونه باور کن
  14. دوست عزیز جناب رضا 2250 بجز ماجرا نصف کردن شهید والا مقام اقبالی ماجرای هدف قرار دادن خلبانان در حین سقوط و یا کشتنشون توی همین سایت خودمون هست میتونین تحقیق کنین و بخونیدشون ماجرای بمباران مسجد و مدرسه و مصلی رو اگر نمیتونین باور کنین مراجعه کنین به کتابهای روز شمار جنگ موسسه تحقیقات جنگ سپاه ماجرای تجاوزها به زنان ایرانی و و غارت اموال ایرانی ها رو هم به همچنین ماجرای تجاوز به پرستاران ایرانی رو اگر اشتباه نکنم در مجله صنایع هوای یکی از خلبانان تعریف کرده بودند که وقتی از سنندج میخواستن با سی 130 برگردن و تعدادی از خواهران پرستار رو که رزمندگان اسلام از دست اون نجاستها نجات داده بودن همراهشئون بوده با یه تیم از تکاوران نیروی زمین ارتش که داشتن از ماموریت برمیگشتن در همین حین یک گروه عراقی رو یوار سی 130 میکنن که پرستاران ایرانی ، خواهران من و تو ، خواهران همه ما ایرانی ها با دیدن اونها دچار وحشت و ترس و استرس و ... میشن و یکی از اونامیگه که ....... خونم به جوش اومده نمیخوام تکرار کنم که چی گفته ... توی نیت هم چندین جای دیگه اینو خوندم دیگه کجاش مشکل دارین ماجرای شکوندن دست اسیران ایران ف کتک زداناشون و قتل ایرانیها و سعی در به ابتذال کشوندنشونو که اظهر من الشمسه و همه جا بیان معیانه البته برای کسی که بخواد ببینه و بشنوفه ماجرای شهید کردن ایرانیهای زخمی و اسیر شده رو هم که ماه عسل آزاده سرافراز فریسات تعریف کردن یعنی برای بمباران شیمیایی چه جبهه ها و چه غیر نظامی ها شما تا حالا چیزی نشنیدی که میگی فقط ماجرای دو نیم کردن شهید اقبالی رو شنیدی؟ اینهمه جانباز شیمیایی رو ندیدی؟ بیش از اون و پیش از اون هم هزاران بار از این تعریف ها . اسناد بوده هست و خواهد بود منتها وقتی بخوایم یکی رو تطهیر کنیم چشم رو هرچی که میخوایم میبندیم و برارد بزرگوار جناب های تک کسایی که روبروی ما میجنگیدن 90 درصدشون شیعه بودن همینهایی که امروز شما سنگشونو به سینه میزدین همونایی بودن که بمب و موشک و شیمیایی ریختن سر مردم همونایی هستن که به ایرانی میگن مجوس میگن حشره میگن مرتد همونایی هستن که در سخنرانی همه بزرگان این مملکت از بنیانگذار انقلاب تا رهبر معظم و بزرگوار فعلی با لفظ " کفار " و نبرد اسلام علیه کفر از جنگمون یاد میشد جبه های حق علیه باطل و اسلام علیه کفر جالبه اونا هم اونور دقیقا میگفتن رزمندگان اسلام علیه کفار مجوس!!! حالا بعد از جنگ چی شد ؟ عراقی ها به یکباره و طی یک مراسم دسته جمعی از کفر و باطل بودن توبه کرده و استغفار نمودن و مسلمان و برادر شدن؟ نه برادر من همین چند سال پیش 6-7 سال قبل ، سر بحث چاه های نفت شماره 4 مرزی باز چه زجه موره ای راه انداختن که ای جهان عرب ایران داره اموال یک کشور عربی رو بالا میکشه پاش بیوفته باز هم فیلشون یاد نهاوند و قادسیه میکنه جناب 100 کاملا واضح فرمودن ، بنده تا اون مرحله نه عقب برگشتم و نه به آینده رفتم ، فقط از سال 59 به بعد رو بررسی کردم زمانی که اونا به خاک این کشور تجاوز کردن به فرهنگش به مردمش به اعتبارش به همه چیزش جالبه جناب رسول ام ار پست قبلتون نوشته بودین کسی که به زور وارد یک کشور بشه بهش چی میگن؟ عراق با دعوت نامه الهی فدایت بشم وارد کشور من و ما نشد نیومد عید دیدنی نیومد به زنان و مردان و کوچک و بزرگمون احترام بزاره اومد برای تجاوز توهین بی حرمتی کشت و کشتار اینها همشون در وحله اول زبون و ملیت اصالتشون براشون مهمه جهان عرب دارن نه جهان اسلام یاسر عرفات رو یادمون رفته یا محمد مرسی یا همین حماس و فلسطین؟ میدونی همین سوریه ای که امروز هم شما و هم من داریم براش جلز و ولز میکنیم زمان جنگ فقط تا زمانی از ما حمایت می کرد که عراق تو خاک ما بود و همین که پامونو گذاشتیم خاک عراق حمایتشو قطع کرد و حتی واردات نفت زیر قیمتش از ما رو قطع کرد فقط نفت مجانی رو تحویل گرفت؟ اونا اولویتشون عربیته برادر من عربیت من امروز دارم برای سوریه ای خون دلم میخورم و دست به دعا بدرگاه خدا شدم که میدونم همین بشار اسد هم اگر پای رابطه عربیت ایرانیت بیوفته حتما پشت عربیت رو خواهد گرفت ، بعثیه نه؟ برادر من من سگ ایرانی رو شرف میدم به هرکسی که به این کشور تجاوز و توهین کرده نگفتم هم همه دنیا ف نقشه جغرافیا هم برنداشتم بگم همه دنیا اگر این استدلال شماست که بخاطر کار یک ارتش یا یه سیاستمدار نباید همه اون کشور رو توهین کرد چرا صبح ظهر شب درمسجد و خیابون و مدرسه و دانشگاه میگین مرگ بر آمریکا مرگ بر اسراییل مرگ بر اسراییل مگر نه اینکه اونا هم خیلی از مردمشون با کارهای دولتهاشو.ن مخالفن و قبول ندارن ؟ اونجا رو چی؟ با حمایت همه علما و یسیاسیون و حتی رهبری هم این شعارها داده میشه یعنی شما با این فلسفه اتون میگین اشتباهه؟ نه برادر من اسراییل و عراق و آمریکا و انگلیس و روسیه و بتازگی چین خون این مملکت و مردمش رو دوشیدن و نوشیدن تاریخ این سرزمین پره از تجاوزهای این گروه مغول و یونانی و عرب و ترک تاریخی بودن و نمیخوام نقب بزنم به اون روزگار تلخ و سیاه اما همین از جنگ جهانی اول و دوم به اینطرف آمریکا و انگلیس و روسیه و اسراییل و عراق بتازگی هم که ملت معظم چین دارن مارو تلکه میکنن و به بهانه تحریم بیت المال ما رو غارت میکنن خیلی جالبه یه سایت دیگه روز شهادت دریادلان ناوچه جوشن و سهند یکی از هم هم میهنان من بجای اینکه تصویر شهدای کشورمو قرار بده تصویر خلبان و کمک خلبان هلیکوپتر آمریکایی رو با عنوان دمموری آف ... گذاشته بود وقتی من اعتراض کردم متهم شدم به توهین به ملت شریف و بزرگوار آمریکا کسی هم هواپیمای مسافر بری و ناوهای ما و اسکله های اتش گرفته واینهمه ترور تحت حمایت آمریکا و حمایتهاش از دشمنانمونو ندید اونجا وامصیبتا برای آمریکا راه افتاد اینجا وامصیبتا برای عراق دارم به این نتیجه میرسم این کشور جای ما ایرانی هایی که دلمون برای ایران و ایرانی میسوزه و نمیخوایم سنگ یه بیگانه با هرنامی رو به سینه بزنیم نیست اینجا یا جای اوناییه که فارسی زبون مادریشونه و عشقشون امریکاست یا جای اوناییه که فارسی رو با لهجه عربی بلغور میکنن و عشقشون عربا ایرانی ها هم که باید این وسط با بمب شیمیایی و موشکفراگ و اسکاد و بمبارنهای جنگ شهری و ... قلع و قم شن و برن اون دنیا 300 هزار جوون پر پر شده میهنمو ول کنم و اینهمه جانباز در حال پریدن و پر پر شدن رو نبینم برم قبر مجاهدین عراقی رو ببینم شبیه این مجاهدین عراقی قبر مجاهدین ایرانی هم توی عراق هست با نام مجاهدین خلق ، همون منافقین لجن و آشغال برم اونا رو هم ببینم ؟ این دو دسته معارضین کشورشون بودن که برای قدرت میجنگیدن منافقین رفتن عراق به امید اینکه با کمک عراق به قدرت برسن ، مجاهدین عراقی هم به همچنین راستی رهبرشون فکر کنم جناب حکیم بودن که به محض برگشتن به عراق اون فرمایشات گهربار رو داشتن و ما رو از دخالت در امور عراق برحذر داشتن نه؟
  15. [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]و اما [b]تراوت [/b][/size][/font][b][font="Times New Roman","serif"][size=4]I[/size][/font][/b][font="Arial","sans-serif"][size=4] :[/size][/font][/right] [right][size=4]US Trout (SS 202) [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] پنجمین فروند از زیردریای ها ی[/size][/font][size=4] [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4]کلاس [/size][/font][size=4]Tambor [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] یا همون [/size][/font][size=4]T- class[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] هستش.( این تی کلاس یعنی همشون اول اسمشون "تی" انگلیسی دارن ، وی کلاسها همشون اولشون "وی"، جی کلاسها همشون "جی" و به همین ترتیب برای کلاسهای " اس " و "پی" و...) کلاس تامبر یا "تی" کلاس ، 6 فروند زیردریایی سبک وزن آمریکایی برای اجرای ماموریت در اقیانوس آرام با شماره 198 تا 203 بودند که عموما" 6 فروند کلاس [/size][/font][size=4]Gar [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] ( [/size][/font][size=4]G-class[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4]) با شماره های از 206 تا 211 رو هم جزو اونها به حساب میآرن و اونها رو با هم و 12 فروند کلاس بندی میکنن [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]6 فروند کلاس" تی" یا تامبر از 16 ژانویه 1939 تا 12 ژانویه 1941 و 6 فروند "جی" کلاس از 21 دسامبر 1939 تا 25 ژانویه 1941 در دو کارخانه [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=3]ELECTRIC BOAT COMPANY[/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=3] و [/size][/font][font="Arial","sans-serif"][size=4] [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=3]PORTSMOUTH NAVAL SHIPYARD[/size][/font][font="Arial","sans-serif"][size=4] ساخته شدندد یعنی 12 فروند در حدود دو سال !![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]این دوازده فروند زیردریایی سبک ، به همراه زیردریایی های کلاس [/size][/font][size=4]Gato [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] و [/size][/font][size=4]Balao[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] هسته اصلی ناوگان 56 فروندی زیردریایی های اقیانوس آرام رو تشکیل میدادن در حقیقت کلاس تامبر سنگ بنای اولین ناوگان زیر دریایی عملیاتی و کاربردی ایالت متحده آمریکا بود قابل ذکر است پیش از این کلاس ایالات متحده یک فلیت نصف و نمیه از زیردریایی های کلاس "پی" و "اس" داشت که کوچکتر و جمع و جور تر از تامبرها بودند اما از سری قدیمی تر "وی " ها سریعتر و مانورپذیرتر بودند. اما سنگ بنای یک ناوگان واقعی و عملیاتی زیردریایی با قراردادهای مربوط به کلاس تامبر ( هر 12 فروند ) در سال 1937 و طی برنامه ای از سوی گروهی از افسران فرمانده ناوگان زیردریایی به فرماندهی دریادار چارلز لاک وود شکل گرفت.[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]طرح پیشنهادی از سسوی گروه افسران به فرماندهی لاک وود شامل طرح زیردریایی ها به مراتب بزرگتر و سنگینتر از گونه های قبلی "اس" ، "پی" و نوع قدیمی تر یعنی " وی" بودند که دارای جابجایی حدود 1500 تن ، مجهز به پیشرانه های دیزلی جدیدتر( به روزترین نمونه اون روزها) ، یک توپ 127 م.م. ( 5 اینچی) ، 10 تیوب پرتاب اژدر ( 6 فروند در سینه و 4 تا در پاشنه و رو به عقب ) ، یک کامپیوتر جدید برای داده های اژدر ، واحد آب شیرین کن و سامانه تهویه هوا بودند که قابلیت دریانوردی – رزمی بهتر و مناسبتری نسبت به گونه های قدیمی تر زیردریایی های نیروی دریای امریکا به آنها میداد، اما این طرح توسط واحدهای فرماندهی نیرو دریای پذیرفته نشد و برخی امکانات لوکستر شبیه تهویه هوا و یا استفاده از توپ 5 اینچی کنسل شده و درنهایت این 12 فروند با مشخصات زیر بین سالهای 1939 و 1941 ساخته شدند: [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]جابجایی حدود 1500 تن ، طول 93 متر، یک توپ 76 م.م. (3 اینچی) و ده تیوب پرتاب اژدر طبق نقشه و طرح قبلی با استفاده از چهار دیزل جمع و جور و سبک شده بر گرفته از دیزلهای صنعت راه اهن امریکا که توسط مهندسان نیروی دریایی فشرده تر و سبک سازی تر شده بودند، این زیر دریایی ها با این پیشرانه ها توانایی رسیدن به سرعت 20 نات در سطح آب و مدت دریانوردی 10000 ناتیکایل مال حدود 18580 کیلومتر را داشتند.[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]کلاس [/size][/font][size=4]Tambor[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] به همراه کلاس [/size][/font][size=4]Gato[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] بهترین عملکرد زیر دریایی ها را برای نیروی دریای امریکا داشته و بیشترین ماموریتهای رزمی و نبرد رو انجام دادند ، بگونه ای که زیر دریایی [/size][/font][size=4] USS Tautog (SS 199) [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] از کلاس تامبر بهترین آمار و رکورد غرق کشتی ها در جنگ جهانی دوم برای نیروی دریای آمریکا رو به خود اختصاص داده و زیر دریایی مورد بحث ما یعنی تراوت با شماره بدنه 202 یکی از بهترین و ماندگارترین نتایج رو کسب کرد و خدمات شایانی به نیروی دریای ایالت متحده امریکا کرد.[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]اسلمی 12 فروند زیر دریای کلاس تامبر( شامل 6 فروند " تی" کلاس و 6 فروند "جی" کلاس) به شرح زیر است :[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]6 فروند " تی" کلاس:[/size][/font][/right] [right][size=4]Tambor ( SS 198)[/size][/right] [right][size=4]Tautog (SS 199)[/size][/right] [right][size=4]Thresher (SS 200)[/size][/right] [right][b][size=4]Triton (SS 201)[/size][/b][/right] [right][b][size=4]Trout (SS 202)[/size][/b][/right] [right][size=4]Tuna (SS 203)[/size][/right] [right][size=4] [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4]و 6 فروند " جی" کلاس:[/size][/font][/right] [right][size=4]Gar (SS 206)[/size][/right] [right][b][size=4]Grampus (SS 207)[/size][/b][/right] [right][b][size=4]Gray back (SS 208)[/size][/b][/right] [right][b][size=4]Grayling (SS 209)[/size][/b][/right] [right][b][size=4]Grenadier (SS 210)[/size][/b][/right] [right][b][size=4]Gudgeon (SS 211)[/size][/b][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]از این 12 فروند 7 فروند[/size][/font][size=4]) [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] که نامشون پر رنگتر شده) طی جنگ جهانی دوم و در رویاروی با دشمن از دست رفت و یک فروند از آنها نیز در سال 1948 بعد از یدک شدن به دریا همانجا غرق شد( تعمدی و خواسته ) و چهار فروند دیگر برای اوراق شدن به کارخانجات ذوب آهن و اوراق شناورهای دریایی فروخته شدند[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]در این زمینه کلاس [/size][/font][size=4]Gar[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] بد شانس تر از خواهر خوانده های "تی" کلاسشان بودند چرا که بجز خود زیر دریایی[/size][/font][size=4](SS 206) [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] [/size][/font][size=4]USS Gar[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] هیچکدام از 5 فروند دیگر نتوانستند جنگ را به پایان برسانند[/size][/font][size=4] [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] و در مواجهه با دشمن از دست رفتند.[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]نکته مهم در این کلاس بندی پریدن از شماره 203 به 206 است که شماره های 204 و 205 به زیر دریایی اختصاص داده نشددن شاید برای اینکه بین این 12 فروند بتونن یک تفاوتی غیر از نامشون برای کلاسه بندی ایجاد کنن ،هرچند از این موضوع زیاد مطمین نیستم و فقط یه حدس و گمانه!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4] [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]خوب با این تفاسیر ، زیر دریای [b]تراوت ا[/b] با مشخصات :[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]طول 93.62 متر[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]پهنا 8.31 متر[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]ارتفاع 4.46 متر[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]جابجایی 1499 تن در سطح [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4] 2408 تن در غوص کامل[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]چهار موتور دیزلی [/size][/font][size=4]Model 38D8-⅛ 9[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4]Fairbanks[/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4] [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4] دوچاهک باطری با 126 سل باطری [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4] چهار موتور الکتریکی سرعت بالای جنرال الکتریک موتور با گیر باکس و دو شافته ( هر شافت متصل به یک گیر باکس و دو موتور) با توان 4 مگا وات در سطح و 2 مگاوات در غوص [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]سرعت 20.4 نات در سطح و سرعت 8.75 نات در حالت غوص[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4] قابلیت دریانوردی 11000 ناتیکال مایل ( حدود 20000 کیلومتر) با سرعت 10 نات[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]عمق تست شده 76 متر[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]توانایی 48 ساعت ماندن در حالت غوص با سرعت 2 نات[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]6 افسر و 54 خدمه[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]یک قبضه توپ 76 م.م. ( 3 اینچی) [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]یک قبضه توپ بوفورس 40 م.م. ضد هوایی[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]یک قبضه توپ 20 م.م. اورلیکن[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]10 لوله پرتاب اژدر های 533 م.م. (21 اینچی) 6 لوله در سینه و 4 تا در پاشنه با 24 اژدر[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]در تاریخ 28 آگوست 1939 کار ساخت آن در کاخانجات [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=3]PORTSMOUTH NAVAL SHIPYARD[/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4] شروع شد ه ، در تاریخ 21 می 1940 به آب انداخته شده و تحت حمایت مالی خانم والتر ب. وودسان در تاریخ 15 نوامبر 1940 با فرماندهی ناخدا دوم فرانک وسلی(مایک)عملیاتی شده و به سازمان رزم نیروی دریای ایالات متحده امریکا پیوست.[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]همانطور که قبل از این گفتم تراوت نام یک ماهی کوچک ، خوش خط و خال ، زیبا و بسیار خوش اندام آب شرین آمریکایی از خانواده سالمون است که به اصطلاح خودمون " قزل آلا " شمرده میشه.[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]این زیر دریایی 11 مدال ستاره نبرد برای جنگ جهانی دوم به همراه 3 نشان ریاست جمهوری برای عملیاتهای دوم ، سوم و پنجمش دریافت کرد، و مامورت معروف جابجایی 20 تن شمش طلای بانکهای فلیپین رو هم به انجام رساند[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]این زیر دریایی در مدت حدود 3 -4 سال نبرد و رزم دریایی بین سالهای 1941 تا 1944 موفق شد 23 کشتی دشمن با تناژ 87000 تن را غرق کرده و به 6 کشتی با تناژ 65000 تن صدمه و خسارت بزند، این زیر دریای در مدت 10 گشت رزمی مرتبت از اول تا دهمش 32 حمله با اژدر صورت داد که در این بازه 85 اژدر شلیک کرد که 34 اصابت ،تعداد 5 انفجارنابهنگام، 5 تاهدر رفت و 25 تا محتملا" هدر رفت رو ثبت کرد و در 6 نبرد سطحی نیز مشارکت داشته و رکورد بودن زیر بمبارنهای زیر آبی به مدت 8 ساعت را دارد.[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]این زیر دریایی در تاریخ2 جولای 1941 در اولین مامورتش در عملیات [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4]shakedown [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4] در امتداد سواحل شرقی شرکت کرد و بندر نیویورک رو جهت اعزام و الحاق به ناوگان اقیانوس آرام به همراه خواهرش زیر دریایی تریتون [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4](SS 201)[/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4] [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4]ترک کرده و پس از گذشتن از کانال پاناما و توقف درساندیگوی کالیفرنیا در تاریخ 4 آگوست 1941 به بندر پرل هاربور رسیدند.[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4] [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4] [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]خوب تا اینجا رو داشته باشین اگر عمری بود و برگشتم ادامه اشو که تاریخچه نبردهاش باشه رو براتون مینویسم[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]فعلا تا گاهی دیگر و دیداری دیگر بدرود[/size][/font][/right]
  16. [quote name='rasoolmr' timestamp='1375099602' post='324861'] [quote name='senaps' timestamp='1375087042' post='324806'] با تشکر از الو ی گرامی، باید به این نتیجه برسیم که حقشونه اینجوری بهشون توهین بشه و بزنن تو سرشون!!!! البته هدف من از زدن این تاپیک، نشون دادن رذالت این امریکایی ها بود نه مظلومیت عراقیون!! و صد البته به بی‌عرضه بودن عراقیون هم اشاره کرده‌ام.... [/quote] اصل مطلب همینی بود که گفتید اما چه کنیم اگر که کسی برای دفاع از آمریکایی باید از رزمندگان مظلوم و شهدای بزرگوار و با عظمت خودمون مایه بزاره [/quote] اول کلام سلامدوم کی از امریکایی ها دفاع کرد ؟کجا؟وجدان بیدارمونو بیدار تر کنیم و متنها رو بخونیم و ببینیم کی از آمریکای ها دفاع کرد اونم با پیش کشیدن قداست رزمندگان و شهدا؟کی ؟کدوم پست بی شرفی اینکار رو کرد و با بازی با بزرگواری این عزیزان سعی کرد اون خوکها رو تبریه کنه و ازشون دفاع کنهاگر من اینکار رو کردم بینهایت پست و بی شرفم و اگر شما دارین مغلطه میکنین و از زیر سوال رفتن براردران عزیز تر از جان عراقی بخودتون میپیچین که شما....قضاوت با وجدانهای بیدار و با شرف
  17. خوب سلام به همه!!! اینجا قراره مدیرای آینده درخواست مدیریت بدن!!! بالطبع بحثی رو که من میخوام مطرح کنم جاش اینجا نیست اما مگه کجا غیر اینجا میشه مدیریت محترم رو گیر اورد الان پیدا کردن مدیریت از پیدا کردن دلار 1226 تومنی هم سخت تر شده ( به همون میزان هم ناممکن) پس اجازه بدین همینجا حرفمو بزنم مدیرا اگر روا و جایز ندونستن پاکش کنن: خوب جناب سعید خان سلام علیکم خوبی برادر الحمد الله پیداتون شد برادر بزرگوار!! سایت بی مدیر به رخوت و سستی و کسادی میرسه و نهایتش رکود اینکه مدیران عزیز هم فقط هستن و هر ازگاهی برای تنبیه پیداشون میشه بلانصبت شما و سایر دوستان میشه برره و اون سیستم برره ایشون باد میومد خودش نخودارو ورمیداشت و خودش میپاشید و خودش خاک روشون مینداخت و بارون هم میومد و نخودها میرسید و بعد می ریخت زمین و درنهایت حضرارت برره میرفتن جمعشون میکردن البته دست به زدن و تنبیه اونا هم عالی بود جونشون در میرفت برای دعوا و بزن بزن بزگواراینطوری که مدیریت خودش از هم کسل تر و کم حوصله تر و کم تحرکتر و کم فعالیت تر از بقیه باشه باشه نتیجه اش میشه چند وقت گذشته سایت!!! در نبود برادران معزز مدیران ارشد و دور از چشمان تیزبین شما بزرگواران همیشه تنبیه کن و هیچوقت تشویق نکن !!! توی این هفته گذشته بحثهای زیادی در باره کسادی و رخوت و کسل بود بچه ها و سایت مطرح شد ، شکر خدا بعد اون کمی سایت از اون حالت خارج شد و بچه ها تکونی بخودشون دادن ، اما این حرکات احساسی و مقطعیه و پایدار نیست همه هم اینو میدونیم یه جریان غیر سیستماتیک و ناپایدار گذراست که در اثر بار روانی بحثهای انجام شده ایجاد شد!!! دوست عزیز و گرامیم!!! سایت نیازمند مدیریت فعال و پویا و حاضر و آماده است ، در سایت همیشه باید دسته کم یکی از مدیرای ارشد و حضرات قرمز رنگ حظور داشته باشنت ، اونم با چراغ روشن نه خاموش و ناپیدا!! باید وظعیت همیشه تحت کنترل باشه ، راهکار داده بشه و به همون میزان تنبیه ، تشویق و امتیاز هم داده بشه ، توی این چند ماه گذشته جز جناب واریو از مدیران ارشد و قرمز رنگ کمتر کسی گذرش به این دور و ور میافتاد مدیریت همیشه باید در دسترس باسپشه تا دنفرات بتونن باهاش در ارتباط باشن و مشکلات و درخواستهاشونو مطرح کنن این روزا اگر کاری داشته باشی که نیاز به یک مدیر ارشد باشه باید آش نظری چهل روزه بپزی و تقسیم کنی بین چهل هزار نفر شاید گره از بختت واشه و یه مدیری گذرا از این دور و ور رد بشه و بتونی به دامنش دستی بگیری و التماس دعایی و درخواست حاجتی!!! ببیندبرادر عزیز و بزرگوارم !! مدیریت محترم !!! درراستای همین تاپیکی که ایجاد کردید، مدیر نباید بیاد خودشو معرفی کنه برای مدیریت !!! این شیوه از پایه غلطه!! هیچ سیستم مدیریت اصولی توی دنیا این متد و روش رو نمیپذیره و قبول نداره ، مدیر معرفی نمیکنه خودشو ف مدیرو کشف میکنن ف پیداش میکنن !! این وظیفه مدیریت ارشده که بگرده بین بچه هایی که میبینه تخصص و توانایی و امکانشو دارن مدیر مناسب پیدا کنه خود ایجاد چنین تاپیکی در سایت نشونه عدم شناخت و نظارت و کنترل مدیرا رو کاربراست ، نشون میده بچه ها و توانایی هاشونو نمیشناسین و نمیخواین هم بخودتون حمت شناسایی بدین اعلامیه و اطلاعیه میزنیم رو در و دیوار سایت مدیر خریداریم و مدیر نابم آرزوست !!! این روشش نیست برادر بزرگوارم روشش نیست این ره که میرویم به ترکستان است نه به خیابون ولی عصر!!!باور کنید به سه راه آذری هم نمیرسیم چه برسه به جردن!!!! از این بحث بگذریم ! و برگردیم سر معظلات اساسی سایت همونطوری که خود گرامیتون هم متوجه شدین ، دراین مدت اخیر و طی این چند وقت ، متاسفانه بخاطر یکسری مشکلات ( که ذکر خواهم کرد ) خیلی از بزرگان و دانایان و کاربلدهای سایت که بودن هرکدومشون به تنهایی برای هر سایتی غنیمت و اعتباره ول کردن و رفتن و یا دمق و کم حوصله و کسل شدن و دیگه حال و حوصله فعهالیت رو ندارن خودتون یه نیگاه بکنین ببینین اونهمه کارشناس خبره ای که سایت میلیتاری رو تو کشور متمایز کرده بود الان کجان ؟ چیکار میکنن ؟ چرا خبری از فعالیت و مطالب نابشون نیست ؟ چرا ماه به ماه هم به سایت سر نمیزنن ؟ چرا مباحث علمی و پر بار سایت از بحث های کارشناسانه به مجادله های کلامی و و پستهای یک خطی و دو خطی یا مطالب کپی پیستی رسیده؟ کجاست اونهمه تحلیل و نقد کارشناسانه سایت ؟ میدونین کجاست ؟ با کوچ و تنبیه و اخراج و کم میل شدن نفرات از سایت رخت بر بسته و رفته برادر بزگوارم! مدیریت محترم! توی این مدتی که شما بزرگوارا شرف حضور نداشتین و بحث رکود و رخوت سایت مطرح بود از عزیزان خواستیم که مشکلات و راهکارها برون رفت از این وضعیت رو ارایه بدن ، خیلی مباحث مطرح شد که من برخی هاشونو عنوان میکنم و برخی هاشون هم متاسفانه فراموش کردم ، امیدوارم با دیدن این مطالب یه تاپیک مجزا برای اظهار نظر و ارایه مشکلات و نظرها و راهکارهای ارایه شده توسط اعضا باز کنین که هرکسی خودش بیاد اونجا نظرشو بده و در نهایت تصمیمی مناسب جهت ارتقای شرایط سایت گرفته بشه و اما اهم مطالب عنوان شده توسط دوستان و منجمله بنده حقیر: عدم حظور و نظارت و فعالیت مدیریت ارشد فریز شدن مدیران در جایگاه های فعلی و عدم ارتقای نفرات سیستم نا صحیح درجه دهی و ارتقای نفرات دسترسی محدود نفرات بالاخص تازه واردترها و اونهایی که کمتر پست ارسال کردن وجود مباحث و تاپیکهای که بالای 90 درصدشون فقط محصول کپی پیسته مثه برخی قسمتهای خبری برخوردهای تند و گاها بیش از حد نیاز و نا مناسب در مقابل نرمش بیش از حد با یک عده دیگر عدم برقراری عدالت و انصاف بین نفرات بگونه ای که عده ای هرچه بگیوند ازادند و دیگران خیر جهت دار شدن سایت گنوی شخصی و گروهی و حزبی شدن سایت عدم توجه گروهی و حزبی به بیشتر مطالب و تاپیکهای فنی و علمی و درمقابل رغبت به عناوینی گاها کم ارزش اما متعلق به یک جریان خاص نبود یا کمبود عوامل تشویقی برای افزایش رغبت اعضا بالاخص اعضای جدید الورود مشکل در دسترسی به مطالب بگذشته ایراد در چینش صفحه اصلی انجمنها بگونه ای که بیشتر مطالب با بالا اومدن چند مطلب دیگه ، پایین رفته و دسترسی بهشون سخت و گاها دشوار میشه ( برای غیر اعضا و تازه واردها تقریبا ناممکن میشه) چینش نامناسب مطالب و بخشها و نحوه بالا اومدنشون که دسترسی و جستجو رو کمی دشوار کرده و... اینها بخش عمده ای از چیزهایی بود که از مباحث چند روز اخیر دوستان یادم مونده بود ، بودن مطالبی که بنده متاسفانه فراموششون کردم!! بهتره شخص شما یک تاپیکی برای جمع آوری نظر دوستان در باره مشکلات و ایرادات سایت و نظرهاشون ایجاد کنین که هرکسی فارغ از جهت گیری و دسته بندیهای موجود بیاد نظرشو بده و درنهایت با یک جمع بندی مدیریت شده و سنجیده با امید و یاری خدا فکری و راهکاری برای ارتقای و بهبود شرایط فعلی سات اتخاذ و اندیشیده بشه ببخشید که خارج عنوان تاپیک مطلب نوشتم اما باور کنید چاره ای جز این نداشتم چون اینروزا مدیر ارشد مگه گیر کسی میاد؟ در پناه حق باشید یا الله
  18. خوب مطلب خیلی جالبی بود و خیلی خوبه که این روند برای همه داشته های قبلی و فعلیمون ادامه پیدا کنه و ریشه کاری و عملیاتیشون بیاد بیرون منتها پلنگ اولین که نبود هیچ دومین هم نبود قبل از پرسپولیس ما شناورهای رزمی زیادی داشتیم از زمان هخامنشیان تا برسه به نزدیکترینش به پرسپولیس که زمان نادر شاه افشار باشه در باره ببر و پلنگ هم سومین نسل از شناورهای رزمی با این نامها بودند که وارد سازمان رزم نیروی دریایی ایران شدند با یه جستجوی کوچیک تو پرتال ارتش همون آجا دات ای آر میتونین تصاویر سری های اول و دوم ببر و پلنگ رو هم پیدا کنین البته پرسپولیس هم فقط یه ناو رزمی بود و نه ناوشکن منتها با همین تعابیر هم اگر بخوایم یاد کنیم در حقیقت نزدیکترین شناور از لحاظ تناز و جنگ افزار و ماموریت به ناوشکن اولیش : آرتیمیس بعد ببر و پلنگ بودن اگر اونها امروزه بودن و میخواستیم بازسازی و بهینه سازیشون کنیم اولین چیزی رو که باید دست میزدیم پیشرانه اونها بود یادمون نره این شناورهای رزمی در شرف بازنشستگی بودن که بنا به درخواست ایران برای پر کردن موقتی خلا شناورهای سنگین تا تحویل گیری ناوشکنهای مدرن کلاس کید خریداری شدند البته نیمه خریداری نیمه کمک نظامی برای ما هم یکسری بهینه سازیهایی روشون صورت پذیرفت علت بازنشسته شدنشون از سازمان رزم نیروی دریای ایران نه سلاح و جنگ افزار و موشکشون بود ، نه رادار و سونار و تجهیزاتشون و نه حتی بدنه اشون علت اصلی مشکلات سامانه پیشرانششون بود همونطوری که میدونین نیرو محرکه این یگانها توربین بخار بود و مشکلات عمده ای که باهشون دست و پنجه نرم میکدریم ایرادات پیاپی و مشکلات کندانسور بعد از اون کمبود قطعه برای توربین و در ادامه اون گیر باکسشون بود خود بویلرها سالم بودن منها کوندانسورها پوکیده بودن در کل نبود قطعات یدکی و خدمات پشتیبانی و ظعف مفرط صنعت دریانوردی اون روزهامون باعث شد که فقط و فقط بخاطر نبود پشتیبانی برای تعمییر و نگهداری موتورخونه اشون اونا رو بفروشیم پاکستان اگر امروزه بود ن ما بایستی اول نوع پیشرانش رو عوض میکردیم ( مثلا دیزلیشون میکردیم ) بعد میرفتیم سراغ بهینه کردن رادارها، سیستمهای جنگ الکترونیک ، سامانه های ارتباطی و جنگ افزارهاشون برای دریانوردی های بین المللی و بیرون خلیج فارس خیلی بدرمون میخوردن به امید روزی که خودمون بزرگتر، سرتر و برتر از اونا رو بسازیم ( کاری که تواناییشو داریم) چنین بادا
  19. یه شاهکاره بدون تعارف و بدون در نظر گرفتن اینکه من زیاد از محصولات روسی خوشم نمیاد اما باید اعتراف کرد که در بخش زیر دریایی حرف اول رو میزنن اینم یه شاهکار جدید از دانش زیر دریایی روسها بحث انتقال و جابجا کردن تیوبهای اژدر افکن یک ایده نو و کاملا مناسب جهت بالتر بردن قدرت رهگیری و شناسایی و در این حال پنهان کاری در زیردریایه کارشون حرف نداره البته باید بگم یا بهتره بگم : متاسفانه!!!! کارشون حرف نداره و عالیه
  20. خیلی خیلی ببخشید ولی یه جورایی داریم آب پاکی و قداست میریزیم سر عراقیها همونن سه برادر رزمنده ماه عسل حرفهایی زدند که بغض بیخ گلوی ادم گیر میکنه فققط اونا نگفتن فیلمها و تصاویری که اون سالها حتی تلویزیون خودمون هم نشون میداد اینا رو ثابت میکنه همون سه رزمنده که اسیر شده بودن و عراقیها پای یکیشونو هم فقط به جرم عرب زبان بودن قطع کرده بودن چنان تعریفهایی از وحشیگری این حیونهای پلید میکردن که هر انسان منصفی دلش به درد میومد جالبه همون رزمنده ای که پاشو بریده بودن با لباس عربی اومد اما از همه داغتر و شاکی تر بود اسم یک افسر عراقی رو هم گفتن که اگر اشتباه نکنم عباد اسمش بود که همه اسرا رو به قصد کشت کتک میزده و دست یکی از همون برادرا رو در سه جا شکونده بود نه عزیز من حالا که خوردن به پیسی دارن ژست میگیرن یادمه در یکی از برنامه های روایت فتح نشون میداد که یک گروه عراقی چطور بچه ها رو لت و پار کردن و چطور بدن تکه تکه شده و پر تیر و ترکش بچها رو میرختن زمین و وقتی با تفنگ 106 تونستن مقاومتشونو بشکونن اونقوت یه بشقابو با تمثال مولا بالا گرفته بودن و انا مسلم انا شیعه سرمیدادن یک کم تاریخ دفاع مقدس رو بخونیم بد نیست میدونین سر یکی از بهترین خلبانامون جناب سید علی اقبالی دوکوهه چی اوردن ؟ نمیدونین؟ ایشونو بعد از زدن جنگنده اشون میگیرن و بعد چون حاضر نمیشه به انقلاب و نظام توهین کنه به دو خودرو میبندنش و از وسط نصفش میکنن آره همین برادران شیعه عزیز تر از جان امروزمون توی همین مناطقی که ما الان داریم خروار خروار دلار خرج میکنیم کم نیستن خلبانایی که با چر فرود اومدن اما همین براردران بسیار مظلوم و مهربون و دلسوز یا در هوا زدنشونو یا به محض فرود کشتنشون همون برنامه ماه عسل جناب آقای فریسات ( همون رزمنده عرب زبان که پاشو بریده بودن ) گفت که توی اون میدون مردم شیعه بصره ریختن سر مجروحینی که دراز کشیده بودن و نای حرف زدن هم نداشتن ایشون گفت اکثرا آذری بودن بچه های ما و اونا فکر نمیکردن کسی بینشون باشه که حرفاشونو بفهمه اما ایشون همزبون خودشون بودن و همه چیزو گفتن و همچنین گفتن که 27 نفر بودن اما ده نفرشون زیر مشت و لگد مردم توی میدون شهید میشن ده رزمنه مجروحی که اسیر شدن کم نداشتیم رزمنده هایی رو که بجای سیبل گذاشتن جلوشونو و بهشون تیراندازی کردن کافیه پای درد دل آزادگان بشینین کافی خاطرات به جنگ رفته های واقعی رو مطالعه کنین خاطراتی که اونروزا نوشته شده نه [b]" چیزهایی که امروزه برای تطهیر عراقیها داره میاد بیرون "[/b] گفتین یکی امریکایی به همسر یه نظامی ایرانی تجاوز کرده ( اونم به روایت پدر یکی از دوستان شنیده از فلان ) خوب اگر فرض بگیریم که این صحیح باشه که احتمالش هم بعید نیست خیلی بد توهین آمیز و خون به جشو آره و هیچکس نمیتونه قبولش کنه اما چند مورد تجاوز به دختران ایرانی توسط عراقیها ( همین برادران عزیزترازجان امروز ) گزارش شده میدونید دخترهای ایرانی رو بعد از تجاوز بهشون میکشتن و میبستن رو درخت و بگردنشون پلاک آویزون میکردن که چند بار و یا چند نفر بهشون تجاوز کردن ؟ خوندین خاطرات اون خلبانی رو که ماجرای آزادسازی خواهران عضو بهداری رو تعریف کرد که چطور عراقیهای حیون صفت اونقد بهشون تجاوز کرده بودن که دچار اختلالات روحی روانی شده بودن؟ خونیدین یا نه؟ خیلی فجایع این حیونهای کثیف و پلید انجام دادن فکر کردین الان خیلی تغییر کردن؟ نه گلم عراقی ها اون چیزی نیستن که بخوایم کثافت کاریهاشونو آب بکشیم فقط به این حکم که شیعه ان این 8 سال ما با هوا و دار و درخت و سنگ توی عراق نجنگیدیم کردهاش که بیشترشون طرف ما بودن میمونه حدود 80 و خورده ای درصد که با علم به اینکه در عراق بیش از 70 درصدشون شیعه بوده و هستن حدود 85 -90 درصد ارتش عراق رو شیعه حا تشکیل میدادن و دست بر قضا بدترین و پلیدترین کارها رو هم همین دسته مرتکب شدن برادرم من سگ هیچ ایرانی رو در ردیف عراقی و انگلیسی و روس و آمریکایی قرار نمیدم قرار نداده و نمیدم و نخواهم داد برای من هم میهن یعنی ناموس یعنی شرف یعنی غیرت یعنی یک کلوم دلیل زندگی و هر اجنب کثیف و آشغالی که به میهنم و کشورموم و هم میهنانم نظر سویی داشته باشه برای من دشمنه و اونایی هم که در حق کشورم و مردمش خیانت کردن به هیچ وجه نمیتونم بخشم و تطهیرشون کنم و آب پاک بریزم سرشون وبه همین خاطر نمیام و نخواهم اومد برای برادران عزیز تر از جان عراقی امروز برخی ها، چشممو به اونهمه تجاوز به خاک و میهن و ناموس کشورم ببندم اونقد بی غیرت نشدم هنوز هنوز اونقد به تعصب و به همیت نشدم هنوز اونقد بی شرف و به صفت نشدم خداروشکر هنوز سرسوزن شرف و غیرتی تو رگهام مونده که متجاوزین به میهنمو تطهیر نکنم هنوز هم داغ خرمشهر و بستان و هویزه و سوسنگرد و .... رو دلم مونده هنوزبغض اونهمه نامردی و تجاوز و وحشیگریشون رو گلوم سنگینی میکنه هممون هممونم هممون یه سر به مزار شهدای شهرتون بزنیم بد نیست هر شهری هستیم و یا هر روستایی یه نیگاه به اونهمه گل پر پر شده بندازیم ، میدونین کی پرپرشون کرد ؟ همین براردران عزیزتر از جان امروزمون همونایی که توی زندوناشون اجازه برگزاری مراسم عاشورا و تاسوعا رو هم به هم میهنان من نمیدادن همونایی که میکوشیدن اسرای ایرانی رو به بیبندوباری بکشونن همونایی که رفتاری بدتر از حیون با هم میهنان در بند من داشتن همونا یی که با شلاق و کابل از اسرای ایرانی پذیرایی میکردن همونایی که ناجوانمردانه با بمبارناشون مردم بی دفاع رو بارها و بارها وبارها به خاک و خون کشیدن و براشون مسجد و بیمارستان و مدرسه و خونه ،هیچ فرقی با پادگان نداشت اونا رو نمیشه تطهیر کرد همونایی که بمب شیمیایی رو مثه نقل و نبات ریختن سر مردم کشورم علی شیمیایی ، شیعه بود نه؟ اونم تطهیر کنم؟ اونهمه جنایتشون طی 8 سال اونهمه تجاوز اونهمه کشتار اونهمه حیوان صفتیشون هیچ وقت هیچگاه به هیچ وجه اونا تطهیر شدنی نیستن اگر همه آب زمزم رو هم رو سرشون خالی کنی سگ با آب دریا پاک نمیشه نجس نجسه میخواد اسمش اسراییلی باشه میخواد عراقی میخواد روس میخواد انگلیسی میخواد آمریکایی هرکی هرکجا هروقت به میهنم تجاوز کنه به هم میهنم به خاک کشورم به فرهنگ و دین و باور و ارزشها برای من پلید بوده هست و خواهد بود از همه بابت لحن تلخ و تندم پوزش میخوام هروقت به جنایتهای اون خوکها فکر میکنم آتیش میگیرم میخوام منفجر شم از همه پوزش میخوام
  21. همه سراسیمه شده و ملتهب هرکی به سمتی می دوید نفری که دزدها رو دیده بود یکی از کار اموزهای افسری عرشه بود که بهمراه یکی از ملوانا تیم دونفری گشت و نگهبانی 12-02 شب ( البته ما میگیم 0000 - 0200) رو باید انجام میدادن ، موضوع از این قرار بوده که ، بعد ازچند بار گشت در اطراف عرشه کشتی وقتی به نزدیکی منزلگاه میرسن ، ملوان برای قضای حاجت به داخل منزلگاه میاد و این داشنجوی کارآموز افسری عرشه هم به تنهایی میره زیر قایق نجات پورت ساید ( سمت چپ کشتی) نزدیکهای هند ریل و میله های کناری کشتی که به یکباره یک شخص سیاه پوستی بایه لباس بسیار عجیب از روی پله ها و توی تاریکی میپره رو عرشه و ایشون ( این دانشجوی بینوا) هم از ترس زهره ترک میشه و با هر مصیبتی خودشو میرسونه به داخل منزلگاه و اولین زنگ خطری رو که میبینه فشار میده که همون زنگ خطر اعلام آتش سوزی و حریق بوده در همین حین ملوان هم شیفتیش میاد و میبینه این بینوا رنگ و روش رفته ، زبونش بند اومده و ولو شده رو زمین و فقط با چشمهای پر ترس و از حدقه در اومده با دست لرزونش بیرون رو نشون میده ملوانه ازش مپرسه چی شده که باز با همون حالت زبون بند اومده به بیرون اشاره میکنه ، ملوانه ازش میپرسه کسی رو دیدی ؟ دزدی رو دیدی ؟ با سر جواب بله میده !!!میگه اومده رو کشتی یا نه ؟ باز هم با سر ورودش به کشتی رو تایید میکنه این ملوان هم با اولین تلفن دم دست به پل ماجرای ورود دزدان دریایی به کشتی رو اعلام میکنه و بعدش هم زمانی شد که آلارم به صدا در اومده بود و ما همه ریخته بودیم پایین!! هنوز اون بنده خدا دانشجوه زبونش از ترس بند اومده بود و نمیتونست حرف بزنه ، تیمها طبق برنامه و پلن قبلی مدیریت شده و حرکت برای جستجو شروع شد. کاپتانی که دوره اکسترایی و پارالینگشو با کاپتان فعلی میگذروند( .ر.ک.) به همراه چندتای دیگه از بچه ها تندی همه تبرهای موجود در کشتی رو جمع کردن و از بالا هم همه چراغها رو هم روشن کرده و کشتی رو مثه حجله چراغونی کردیم بعد هم با بیل و تبر و چوب و هر وسیله دیگه ای که گیرمون میومد در گروهای 6-7 نفری مشخص شده از قبل ، مسلح شده !!! وشروع به جستجوی عرشه کشتی از سینه تا پاشنه کردیم ( اونروزا نمیدونستیم دزدان دریایی سومالی چقد خطرناک و مسلحن و چقد میتونن خطرناک باشن و اون شیوه حرکتمون چقد میتونه برامون خطرناک بوده و عواقب وخیمی در پی داشته باشه!! هنوز تو عوالم دله دزدان دریایی بودیم !!) جستجوی اولیه حدود یکساعت به طول انجامید اما بینتیجه بود و چیزی پیدا نکردیم! این بنده خدا هم کم کم زبون وا کرد و همه ماجرا رو تعریف کرد درجستجو در محل وقوع حادثه ، یک اثر پای برهنه در جایی که این بنده خدا میگفت اون شخص سیاه با لباسهای عجیب از رو پله ها پریده رو عرشه دیده شد!! دیدن اون رد پا بدجوری همه رو ترسوند ، شدت جستجوها بیشتر شد ، حدود چند ساعت دیگه همه نفرات کشتی رو از سینه تا پاشنه و از بالا تا پایین کشتی رو گوشه به گوشه و وجب به وجب جستجو کردیم اما چیزی ندیدم هرچی بیشتر گشتیم کمتر یافتیم تا خود صبح کسی نخوابید و جست وجو ادامه داشت صبح با روشن شدن هوا و ادامه جستجو و اطمینان از عدم وجود دزد یا هر شخص ناشناسی بر روی عرشه کشتی یک جلسه عمومی برگذار شد و مساله رو ارزیابی کردیم برخی ها معتقد بودن این دوستمون دچار توهم و ترس شده و خیالاتی شده که دزد یا شخصی رو دیده ! منتها ایشون قسم میخورد که اون شخص سیاه پوست رو به چشم خودش دیده ،بعلاوه وجود اون رد پای یک شخص برهنه پا ، اونم درست جایی که اون بینوا میگفت ،حرفهاشو تایید میکرد و فرضیه متوهم شدن این دانشجو رو رد میکرد و حرفش تایید میشد در آخر به این نتیجه رسیدیم که احتملالا" اون دزد با شنیدن صدای آژیر و اطلاع یافتن از هشیاری پرسنل و بیداری نفرات و بعدش ادامه ماجرا خودشو به دریا انداخته و رفته!!! به جز این هیچ چیز دیگه ای به ذهنمون میرسید تا.... از این ماجرا چند ماه گذشت تا اینکه روزی که افسر اول هندی کشتی میخواست پیاده بشه و بعد از تحویل و تحولات رسمی و دقایقی قبل از پیاده شدن از کشتی اومد توی باشگاه افسران که همه افسرها و افسر مهندسا و دانشجوها اونجا جمع بودن و چیزی رو گفت که که هیچکی انتظارشو نداشت ایشون عنوان کردن که اون شب یکی از ملوانهای هندی در اتاق بازی و ورزش کشتی داشته موهای ایشون رو اصلاح میکرده و ایشون هم برای اینکه مو رو بدنش نریزه ( به سبک متداول دریانوردان!!!) یک کیسه زباله سیاه رو از بالا و کناره ها به اندازه خروج سر و دستها سوراخ کرده بوده و اونو مثه یه جاکت بلند تا بالای زانو تنش کرده بوده و وقتی اصلاح موی سرش تموم میشه دقیقا همون زمانیه که میبینه ملوان داره برای قضای حاجت میره سمت توالت طبقه پایین کشتی ! و ایشون هم دانشجو رو میبینه که داره میره تو تاریکی و سمت هند ریلها و میله های زیر قایق نجات پورت ساید، تصمیم میگیره کمی سر به سر اون داشنجو بزاره ، میاد یه طبق از داخل میره بالاتر و از پله های کنار قایق نجات بی سر وصدا میاد پایین و سه پله پایینی رو به یکباره میپره رو عرشه !!! اونم در حالی که پشت به اون دانشجوی بینوا بوده و عبارات نامفهوئمی رو هم بلغور میکنه و بزبون میاره ودر همون حالت فرار میکنه پشت منزلگاه کشتی و میره توی پسیج ویی که پشت منزلگاه کشتی بوده و از اونطرف میاد داخل منزلگاه!!! ادامه ماجرا هم که معلوم و مشخصه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
  22. زمان رخداد این ماجرا برمیگرده به روزهای اولیه شروع این مقوله دزدان دریایی که هنوز نه پرسنل به درستی اموزش دیده بودن ف نه از تیمهای امنیتی و ناوگان دریاییمون خبری بود و کلا پرسنل فکر میکردن برای مقابله با این دزدان دریایی هم باید به همون شیوه سنتی قدیمی که نگهبان اطراف کشتی میزاشتیم برای گشت زدن ، با همون شیوه باید مقابله کنیم هنوز از شدت برخورد و نحوه تسلیح و استفاده و مقدار تجهیزات و... دزدان سومالی خبر درستی به دست همه کشتی های ناوگان نرسیده بود و بالطبع همه داشتن همون شیوه سنتی رو ادامه میدادن شیوه ای که متناسب با تهدیدات امروزی نبود اما پرسنل و حتی خود شرکت هم زیاد از این ماجرا خبر نداشتند این ماجرا درست زمانی رخ داد که اولین حمله به نفتکش هنگام ( که خود بنده اونجا بودم و ماجراشو کامل حکایت کردم) رخ داد و کم کم موضوع دزدان دریایی سومالی در بین کشتی های ناوگان زمزمه شد دوست خوبم جناب مهندس م. ز. س. روایت میکنن که : در حال گذشتن از منطقه خطر بودیم و همه بریف شدن که اینجا جدیدا خطراتی بروز کرده و موارد تعرض و تهاجمی مشاهده شده ، به همه توصیه های ایمنی - امنیتی شده و طبق روال سنتی لوحه های دیده بانی و گشت زنی در کشتی آماده شد و بنا شد که برای گشت روی عرشه کشتی دو نفر با هم به گشت زنی بپردازن و هر 2 ساعت هم نفرات تعویض شن! حدودای ساعت 1-1/5 شب بود و من هم مثه بیشتر پرسنل کشتی توی خواب ناز که یکباره آلارم آتش سوزی در کشتی پیچید نفهمیدم چطور لباس پوشیدم و رفتم به ماستر استیشنی که برای زمان عبور از مناطق پر خطر در نظر گرفته شده بود { اینجا کمی توضیح لازمه در کشتی یک لیست هست به اسم ماستر لیست که وظیفه و موقعیت و جایگاه هر فرد حاضر بر روی کشتی رو در هر کدام از شرایط غیر معمول و غیر متعارف کشتی مثه آتش سوزی، تصادف ، ترک کشتی ، به گل زدن ، دریافت و یا ترک هلیکوپتر ، آلودگی نفتی ، به دریا افتادن یکی از نفرات و .... رو مشخص میکنه بعلاوه محلی که نفرات در زمان هر رخداد باید اونجا جمع شن که بهش ماستر استیشن میگن این ماستر استیشن در زمان دریانوردی عادی همیشه بیرون منزلگاه کشتیه اما در زمان عبور از مناطق پرخطری مثه دزدان دریایی یا مناطق با شرایط بد آب و هوایی به داخل منزلگاه کشتی منتقل میشه که حتما در ماستر لیست ذکر میشه و در جلسه ای تغییر حضورا و رودر رو به همه اعلام میشه در ضمن برای هر رخدادی هم قبلا یه زنگ خطر و آلارم مخصوص بود اما ون روزها فقط سه نوع زنگ خطر داشتیم : فایر آلارم یا زنگ خطر آتش سوزی آباندان شیپ آلارم یا زنگ خطر برای ترک کشتی و جنرال آلارام یا زنگ خطر عمومی که برای مابقی مخاطرات و رخدادها به صدا درمیاد امروزه فقط دو نوع زنگ خطر داریم : جنرال آلارم برای هر رخدادی منجمله اتش سوزی ( در این حالت بعد از آلارم ، کاپتان یا افسر مستقر در بریج و پل فرماندهی نوع رخداد یا واقعه رو با بلندگو و بصورت پیچینگ و وربالی اعلام میکنه) آباندون شیپ آلارم که زنگ خطر برای ترک کشتیه ( در اینصورت علاوه بر اعلام ترک کشتی ، موقعیت کشتی بعلاوه یکسری اطلاعت لازمه دیگه هم توسط سیستم پسجینگ کشتی اعلام میشه و یکسری کارهای دیگه هم باید انجام بشه که جاشون اینجا نیست و باعث طولانی شدن کلام میشه در هر صورت پس از شنیدن صدای آلارم نفرات باید با وضعیت و ملزومات مشخص شده در ماستر لیست به ماستر استیشن بروند تا آنجا بعد از سرشماری و اطمینان از حظور همه نفرات و یا مشخص شدن نفر یا نفرات مفقوده یا در معرض خطر ، وضعیت در قالب تیمهایی که از روز الحاق نفر به کشتی مشخص ششده اند ، مدیریت بشه } خلاصه تا اونج گفتم که صدای فایر آلارم توی کشتی پیچید و من هم سر آسیمه دویدم به ماستر استیشن مربوط به کیس و شرایط فایر و آتش سوزی در زمان عبور از منطقه پر خطر خودمونو برای شرای طآتش سوزی آماده میکردیم که بعد از قطع آلارم آتش سوزی و به فاصله چند ثانیه صدای جنرال آلارم ( آزیر خطرات عمومی) شنیده شد و متعاقب اون کاپتان ف. گ ( ایرانی )با لحنی مضطرب اعلام ورود دزدان دریای بروی عرشه کشتی رو کرد و چندین بار اعلام کرد دزدان دریایی بروی عرشه کشتی دزدان دریایی بروی عرشه کشتی و چندین بار بزبونهای فارسی و انگلیسی موضوع رو تکرار کرد
  23. خوب دوستان این خاطره آخرین خاطره من از درگیری و مواجه با دزدان دریایی بود سفر بعد از این سفر هم که عجیب ترین و پرماجراترین و باور نکردنیترین سفر عمر بود سفری که خیلی از ماجراهاشو جز با فیلم و عکس نمیتونم ثابت کنم ( هرچند اجازه ندارم ابدا در باره اش حرف بزنم ) بگذریم از برخی دوستان خواستم کهخاطراتشونو برام بفرستن چند نفری فرستادن و من با نام خودشون ( بنا به درخواست خودشون با نام اختصاری ) اینجا مینویسمشون پس از این به بعد این " من " و " ما " یی که در نوشته ها م خواهید دید من نیستم بلکه اون دوستانم هستن که بنده راوی خاطراتشون هستم خوب اولین خاطره رو از زبان دوست ، همکار و همشهری خوب و بسیار دوست داشتنیم جناب آقای مهندس م. ز .س حکایت میکن:
  24. آقا شرمنده باور بفرمایید فونت همون فونته منتها چون هی چپ و راست میشد و نمیگرفت و بعد تو محیط ویرایشی تونستم بعد از کلی التماس ارسالش کنم اینه که فونتش ریز شد دو الا من با همون اندازه فونت استاندارد سایت مینویسم به هر حال شرمنده دوستان مدیر هرکدوم دسترسی دارن لطف کنن سایزو کمی بزرگتر کن متاسفانه ده بار دیگه سعی کردم با ویرایشگر فونت رو بزرگ کنم که نتونستم و تاپیک هربار وسط کار هنگ میکردو ... خلاصه توی این شبای قدر التماس دعا داریم
  25. [right][size=4]طبق قراردادهای موسوم به " [b]شاه پارسی[/b]" علاوه بر خریدهای دیگر ، قرارداد فروش سه فروند زیردریایی دیزلی دسته دوم به قیمت هر فروند حدود ششصد هزار دلار بسته شد(در ادامه به دو فروند بعد یک فروند و در نهایت هم به [b]هیچ[/b] فروند کاهش پیدا کرد!!!!) ، البته این قرارداد یک قرارداد فروش نبود بلکه یه طورای یه کمک نظامی از طرف آمریکا بود که جهت تقویت حکومت ژاندارمش محمد رضا بهش میشد ، البته این زیر دریایی ها هم در اواخر عمر عملیاتیشون برای آمریکا بودن، با در نظر گرفتن قیمت بسیار بسیار بسیار نازل فروش اون به ایران ( اونم بعد یه تعمیر اساسی!!) یه طورایی میشه گفت امریکایی ها داشتن اونا رو از سرشون وامیکردن چون 5-6 سال بعد از تحویل دهی کوسه به ایران امریکا مابقی زیر دریایی های کلاس تانگ رواز یگان رزمش بیرون کشید و بازنشسته کرد یا فروختشون به این و اون یا اهداشون کرد یا ...که در جای خودش به تک تکشون اشاره میکنیم ، ( ماجرای کمک نظامی آمریکا منحصر به این سه فروند نبود قبل از اون در بحث اف-5 های اولیه و همچنین چهارفروند فریگت کلاس بایاندرهم مشاهده شده بود منتها اونا نو بودن و هیچ پولی هم بابتشون پرداخت نشد )[/size][/right] [right][size=4]زیردریایی های دسته دوم فروخته شده به ایران از کلاس[b]TANG[/b] بودن که طی یک برنامه ساخت سامانه های زیر آبی با توان رانش قویتر GREATER UNDERWATER PROPULSION PROGRAM(GUPPY) و بعنوان زیردریای های که هنرمندانه یو بوتها رو وارد یک دنیا کاربردی تازه بعد از جنگ جهانی دوم کردن در کارخانجات PORTSMOUTH NAVAL SHIPYARD و ELECTRIC BOAT COMPANY بین سالهای 1949 و 1952 به تعداد 6 فروند ساخته شده و از سال 1951 تا 1983 عملیاتی بوده و کاربری میشدند، قراردادهای دوتای اول سال 1946 دوتای دوم 1947 و دوتای سوم 1948 بسته شد و هر کدام از زیر دریایی های قرارداد دوگانه در یکی از دو کارخانه ساخته شد بدینصورت که هر کارخانه سه زیر دریای رو ساخت.[/size][/right] [right][size=4]این زیر دریایی ها با کد USS و شماره بدنه SS 563 تا SS 568 شماره گذاری شده و به نام 6 زیر دریایی از دست داده شده امریکا در جنگ دوم جهانی که تقریبا فرمانده همه انها در جنگ با یگانهای زاپنی کشته شده بودند، نامگذاری شدند که به ترتیب سال ساخت و شماره بدنه :[/size][/right] [right][size=4]USS TANG (SS 563)[/size][/right] [right][size=4]USS TRIGGER (SS 564)[/size][/right] [right][size=4]USS WAHOO (SS 565)[/size][/right] [right][size=4][b]USS TROUT (SS 566) [/b][b] همون کوسه خودمون با کد [/b][b]ISS KOUSSEH (SS 101) [/b][/size][/right] [right][size=4]USS HARDER (SS 567)[/size][/right] [right][size=4]USS GUDGEON (SS668)[/size][/right] [right][size=4]ساخته شد ه و مشخصات کلی آنها به شرح زیر بود :[/size][/right] [right][size=4]طول 82 متر( که به 87 متر و 92 متر ارتقا یافت )، پهنا 8.2 متر ، ارتفا 5.2 متر[/size][/right] [right][size=4]این افزایش طول 4.6 – 5.5 متری در سال 1967 برای امکان دریافت سونار پسیو PUFFS بر روی چهارتا از این زیردریای (بجز تراوت و تریگر) صورت پذیرفت.[/size][/right] [right][size=4]جابجای در سطح آب برای نمونه اولیه 1560 - 2050 تن و برای نمونه ازدیاد طول یافته 1585 – 2083 تن[/size][/right] [right][size=4]جابجای در حالت غوص برای نمونه اولیه 2260 – 2700 تن و برای نمونه ازدیاد طول یافته 2296 – 2743 تن[/size][/right] [right][size=4]دو شافته با موتور الکتریکی و موتور GM 16-338 pancake که د رادامه با موتور پیستون متقابل Fairbanks 38D8-1/8 تعویض شد [/size][/right] [right][size=4]سرعت در سطح 15.5 نات و در حالت غوص کامل 18.3 نات[/size][/right] [right][size=4]عمق تست شده 210 متر[/size][/right] [right][size=4]برد 10000 ناتیکایل مایل ( حدود 18580 کیلومتر) با سرعت 10 نات در عمق اسنورکلی( عمق اسنورکلی رو بعدا توضیح میدم)[/size][/right] [right][size=4]مدت عملیات در غوص کامل و با سرعت 17.5 نات حدود یک ساعت با باطری( با کاهش سرعت این مدت افزایش پیدا میکنه )[/size][/right] [right][size=4]پرسنل اسستاندارد 8 افسر و 75 خدمه[/size][/right] [right][size=4]دارای 6 ازدر 533 م.م در سینه ( رو به جلو) و 2 اژدر 533 م.م. در پاشنه (رو به عقب)[/size][/right] [right][size=4]تغییرات عمده ای که در این زیر دریایی ها نسبت به کلاس قبل داده شده بود علاوه بر تغییرات ظاهری و هایدروداینامکی ، به جنس مرغوبتر ورق بدنه (HY42) ، استفاده از موتورهای سبک جنرال الکتریک GM 16-338 pancake که بگونه ای هنرمندانه از پیستونهای رادیالی و شعای با دو گروه 8 سیلندری ( شبیه موتورهای هواپیماهای جنگ جهانی دوم) با طول 4.1 متر پهنای 1.2 متر و سنگینی 8 تن در یک موتورخانه تک کامپارتمانته ، کاهش تعداد تیوبهای اژدر افکن پاشنه از چهار تیوب به 2 تیوب و همچنین تغییر سیستم پرتاب اژدر از حالت پتاب با هوای فشرده به پرتاب با آب بود ( در پرتاب با هوای فشرده تولید حبابهای هوا و همچنین ترکیدن شبیه فراین کاویتاسیون ، باعث شناسایی و مشخص شدن محل زیر دریایی میشد ) این زیر دریایی ها برای پرتاب اژدرهای مارک MK 27 و در ادامه MK 37 طراحی و ساخته شدند( در بحث تخصصی کوسه به مشخصات اژدرها خواهیم پرداخت)[/size][/right] [right][size=4]نخستین زیردریای که قرار بود تحویل ایران بشه نام امریکاییش[b] تراوت اا[/b] [b]USS TROUT II (SS 566)[/b] بود که نیروی دریایی شاهنشاهی ایران نام [b]کوسه[/b] [b]ISS KOUSSEH (SS 101)[/b] رو براش انتخاب کرده بود[/size][/right] [right][size=4]این زیر دریایی سومین زیر دریای ساخته شده از کلاس تانگ در کارخانجات ELECTRIC BOAT COMPANY واقع در Groton, Connecticut بود[/size][/right] [right][size=4]قرارداد ساخت این زیر دریایی در 14 می 1948 بسته شد و شروع ساخت ان در 1 دسامبر 1949 ، به آب اندازی آن در 21 آگوست 1651 و عملیاتی شدن آن در 27 ژوئن 1952 بود که در تاریخ [b]19 دسامبر 1978[/b] از ناوگان رزمی نیروی دریای ایالت متحده آمریکا خارج شد و به ایران تحویل داده شد ( ماجرا داره این تحویل دهی و تحویل گیری که به موقعه اش بهش خواهیم پرداخت)[/size][/right] [right][size=4]همانطوری که در ابتدای کلام گفتم نام این 6 زیر دریایی از زیردریای های از دست رفته امریکا در جنگ دوم جهانی برداشت شده بود برای همین همه انها پسوند دوم( اا) را هم داشتند به همین دلیل این زیر دریایی تراوت اا شناخته میشد ( شبیه خودمون که یگانهای سطحی ساخت جدیدمون رو به افتخار پیکان ، جوشن و سهند جاودان به نام اینها نامگذاری کردیم )[/size][/right] [right][size=4]تراوت TROUT یک نوع ماهی آزاد آب شور- شیرین خوش خط و خال و زیبا و به بیانی ساده تر یک نوع قزل آلای آمریکایی هستش ( البته بصورت فنی نام یک ماهی آزاد از خانواده سالمونیا هستش) که من با عنوان قزل آلای آمریکایی از اون یاد کردم [/size][/right] [right][size=4]برای اینکه ماجرا بهتر نمود پیدا کنه من یه فید بک به غقب میزنم و ماجرا و داستان تراوت ا یکی از معروفترین و افتخار آفرینترین زیر دریایی های امریکا در جنگ دوم جهانی رو مروری کوتاه کرده و و در ادامه به موضوع تراوت اا و ادامه اون تبدیل شدنش از قزل آ لا به کوسه رو تا زمان مرگش بررسی میکنم[/size][/right] [right][size=4]و اما [b]تراوت [/b][b]I[/b] :[/size][/right]