يك سؤال أسلحه هايي كه استفاده ميشه توسط تكاوران دريايي فقط سلاح ژ٣ قنداق تاشو هست؟ به نظرتون اسلحه ي as val براي اين نوع درگيريها چيه ؟ با توجه به قنداق تاشوي As val

ایران باید سوریه رو بسازه. به جای گرفتن کالای چینی تامین مالی این پروژه های ساختمانی رو جایگزین کنن.

نیروهای نیوی سیلز امریکایی امروز افق تابنده ی نیروهای ویژه را از نیروهای بریتانیایی SAS ربوده اند. در این سالهای اخیر این نیروها در اسیا بسیار فعال بودند. یکی از موضوعات کمتر شناخته شده درباره ی این نیروها , ارتباط سیلزها به سوئد است.در این مقاله سعی شده است که مقایسه ای کامل بین نیوی سیلزهای امریکایی و نیوی سیلزهای سوئدی انجام بگیرد.منظور از نیوی سیلزهای سوئدی گروههای SOG میباشد.SOG به کوتاه شده ی särskilda operationsgruppen و به معنای گروه عملیاتهای ویژه میباشد. SOG همرده با تیم سیلز در امریکا میباشد. وظیفه های SOG دامنه ی ماموریتهای فوق محرمانه در داخل و خارج از کشور را دربر میگیرد. یکی از ماموریتهای این تیم ماموریت تایید نشده ای بود که بر اساس گزارشهای غیر رسمی در خاک شوروی و در اطراف مورمانسک انجام شد.دیگر ماموریتی که این تیم به صورت غیر رسمی متهم به انجام ان میباشد, ماموریتهای نفوذی به خاک فنلاند شوروی میباشد که به منظور زیر نظر گرفتن پایگاه ها و یا عملیات خرابکاری انجام پذیرفت. واحدهای داخل نیوی سیلز در نیروی رزم امریکا به عنوان تیم نامیده میشوند و پس از کلمه ی تیم با شماره ای که مخصوص هر تیم میباشد شناسایی میشود. این نامگذاری البته درباره ی سیلز تیم شش(seals team 6) استثناء میباشد که در سال 1987 واحد نظامی ازمایشی گروه توسعه ی جنگهای مخصوص دریایی یا به اختصار NSWDG , گردید. که به اختصار دوگرو Devgru نامیده میشود. این تیم با عنوان سوپر سیلز نیز شناخته میشود که موفق شد اسامه بن لادن را به سزای اعمالش برسانند. در سخنان مردم عادی هنوز هم این تیم با نام نیوی سیلز شش نامیده میشوند. اسم رسمی این واحد در زمان حاظر به صورت مخفی میباشد. به عنوان یکی از اثراتی که اخرین عملیات این تیم در قبال اسامه بن لادن انجام داد, سیلز توجهات جهانی را خود در طی چند روز به خود معطوف کرد که هر لحظه گسترش میافت. اما حتی قبل از حمله به اخرین مخفیگاه بن لادن , رسانه های انگلیسی زبان برای گسترش و پخش اطلاعاتی که در مورد عملیاتهای سیلزها در افغانستان و عراق اشکار شدند بسیار فعال بودند. به طور غیر مستقیم تقریبا همه ی رسانه های جهان از قبل درباره ی سیلزها مقاله ها نوشته اند, به خاطر اینکه بنیانگذار شرکت بلک واتر یعنی اقای اریک پرینس خودش یک سیلز بود. در حال حاظر بلک واتر با اسم Xe نامیده میشود و پرینس سرگرم پی ریزی و ایجاد واحدی متشکل از سربازان کرایه ای در امارات متحده ی عربی میباشد. در سوئد سیلزها بیشتر به خاطر فیلمهای یان گویلو که درباره ی فرمانده ای با نام کارل همیلتون میباشد, مشهور شده اند. یان گوویلو روزنامه نگار سوئدی میباشد که متهم به ارتباط با رابطه های ک گ پ و گرفتن پول از ربابطه ها میباشد.او گفته است که ارتباط با سازمان جاسوسی شوروی فقط برای گرفتن اطلاعات برای کارهای روزنامه نگاری اش میباشد. این اتهامات بر اساس مستندات و مدارکی میباشد که از دسترس سرویس مخفی سوئد خارج شده اند. همچنین مصاحبه های سرهنگ سابق ک گ پ یعنی Oleg Gordievsky این اتهامات را اثبات میکند. در سال 1973 مجله ی چپ گرای مردم در تصویر و جبهه ی فرهنگی مجموعه ای از مقاله های گویلو و پیتر برات را چاپ کرد که یک سازمان اطلاعاتی مخفی سوئدی با نام اداره ی اطلاعات ( information bureau ) را اآشکار میکرد که به طور خلاصه IB نامیده میشد. این مقالات بر اساس اطلاعاتی بود که توسط افسر سابق IB اقای هُکان ایساکسون درز ارائه شده بود. IB به عنوان یک سازمان مخفی بود که درباره ی کمونیستهای سوئدی و دیگر گروههایی که بع عنوان خطرات امنیتی تلقی میشدند, اطلاعات جمع میکرد. این سازمان خارج از چارچوب وزارت دفاع و سازمان اطلاعات رسمی عمل میکرد و از نظر تخصیص بودجه از طرف دولت یک اداره ی نامرئی بود. مقاله های چاپ شده در مجله ی مردم در تصویر و جبهه ی فرهنگی IB را متهم به دست داشتن در قتلهای غیر قانونی , زیر پا گذاشتن قانون , استراق سمع و شنود سفارتخانه های خارجی در سوئد و جاسوسی در خارج از کشور مینمود. ارائه ی اطلاعات درباره ی IB در یک مجله که شامل تصویر چهره و نام و شماره ملی افراد متهم شده که تحت عنوان جاسوس منتشر میشد, باعث یک رسوایی سیاسی داخلی و مهم شد که با نام IB affair شناخته میشود. فعالیتهای نسبت داده شده به این اداره ی مخفی منجر به ارتباط اتهام به حزب سوسیال دموکرات سوئد نیز شد که به وسیله ی اولوف پالمه نخست وزیر, وزیر دفاع و فرمانده ی نیروهای دفاعی تمام این اتهامات انکار شدند. بعدا بررسی های انجام شده توسط روزنامه نگاران مختلف و غیر وابسته و تحقیقات یک کمیسیون عمومی همچون بررسی زندگینامه اشخاصی که در این ماجرا درگیر بودند, ثابت کرد که بعضی از این فعالیتها که توسط برات گویلو انتشار یافته اند حقیقت دارند.در سال 2002 کمیسیون عمومی سه هزار صفحه گزارش که درباره ی تحقیقات IB affair بود را منتشر کرد. گویلو , پیتر برات, هُکان ایساکسون همه دستگیر شدند و در مقابل دوربین محکوم به جاسوسی شدند. هر کدام از انها به تبانی با یک قدرت خارجی و انجام این کار متهم شدند. گویلوبعدا با کاهش مجازت نه ماه در زندان به سر برد و به همراه برات بخشی از دوران زندان را در سلولهای انفرادی گذراندند. گویلو ابتدا در زندان لونگهولم در مرکز استکهلم نگهداری میشد که سپس به زندان اوستراُکر در شمال پایتخت انتقال یافت. گویلو بعدا اثاری را در زمینه ی جاسوسی نوشت که یکی از شخصیتهایی که گویلو خلق کرد فرمانده کارل همیلتون میباشد که یک جاسوس سوئدی میباشد که اموزشهای مطابق بر سیلز ها را دیده است و برای پیشبرد خواسته های کشورش تلاش میکند. اکثر محققین به اتفاق قول معتقدند که شخصیت کارل همیلتون برگرفته از یکی از افسران نیروهای ویژه ی سوئد و یا یک افسر از یکی از سازمانهای جاسوسی مخفی سوئد میباشد که قبلا هم گویلو سعی بر اشکار کردن رازهای این سازمانها کرده بود. کارل همیلتون ماموریتهای مختلفی را از افریقا تا افغانستان, از اردن تا انگلیس انجام میدهد. با توجه به مدارکی که محققین امور نظامی مطالعه کرده اند افسرانی را همره با کارل همیلتون در نظر گرفته اند که قبلا برای منافع کشور عملیاتهای خارجی انجام داده اند. در مناظره های غیر رسمی گفته میشود که عملیاتهای فوق محرمانه ی سیلزها در ابهای سوئد نیز رخ داده است. با کنار گذاشتن رمانها و ادعاهای تایید نشده, ارتباطات بسیار واقعی بین سوئد و سیلزها وجود دارد. بنیانگذار سوئدی غواصی هجومی (نزدیکترین معنی به غواصی پیشرفته برای مقاصد هجومی) به نام رولف همیلتون در سالهای 1952تا 1953 به همراه یک افسر توپخانه ساحلی به یک دوره ی کامل تخریب زیر اب در نیروی دریایی امریکا اعزام شد. این اموزش در نهایت به یکی از اموزشهای سیلز توسعه یافت. یکی از غواصهای هجومی همیلتون جان سوندلوف بود که در بولنَس متولد شد و در همانجا به دبیرستان رفت. سپس افسر زیردریایی شد و در نهایت به یک متخصص غواصی تبدیل شد و سپس دوره های اموزشی غواصی هجومی را در سوئد به پایان رساند و سپس این جازه را یافت که تیم همتای امریکایی خود یعنی تیم سیلز 2 را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهد. او سپس فرمانده ی زیردریایی hsm piggen شد. میتوان گفت که جان سوندلوف افسری است که شبیه ترین شخصیت را به شخصیت داستانی یعنی فرمانده کارل همیلتون دارد. اما بر خلاف شخصیت کارل همیلتون , یان سوندلوف هیچ ماموریتی را در مقابل قوه ی زور خارجی انجام نداد. بنابراین این شخصیت نمیتواند کاراکتر کارل همیلتون در دنیای واقعی باشد. اما افسر دیگری به نام گونار اِکبِری انجام داد. او ابتدا اموزشهای غواصی تخریبی را در کارلسکرونا و وکسهولم به پایان برد. سپس یک دوره ی کامل اموزش غواصی با سیستم بسته در بخش محرمانه ی اطلاعات ارتش سوئد یعنی IB گذراند. بر خلاف همیلتون و سوندلوف , گونار اِکِبِری وظایف ویژه ی حساسی را در خارج از کشور به خصوص خاورمیانه انجام داد. او برای این وظایف به وسیله ی افسران غواص هجومی اسرائیلی در واحد شیتات 13 در حیفا اموزش دید. شبیه ترین کاراکتر به کارل همیلتون یعنی گونار نه به وسیله ی نیوی سیلز بلکه به وسیله ی واحد همتراز با سیلز در اسرائیل اموزش دید. گونار اِکِبِری [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/E99IHmdhqy1vUwY0T2E3.jpg[/img] تا قبل از افشای ماجرای IB-affair در سال 1973 گونار اِکِبری به ممدت ده سال به عنوان یک عامل سوئدی مشغول بود.پس از افشای مخفی ترین سازمان ویژه ی اطلاعاتی سوئد, هویت گونار اِکِبِری و پیتر برات نیز اشکار شدند. پس از ان گونار مجبور شد به زیر زمین برود. او بعدا به عنوان یک حرفه ای در زمینه ی تبلیغات فعالیت میکرد تا سال 2009 که تصمیم گرفت در یک کتا با نام " انها به هر حال میمیرند, ده سال در سرویس اطلاعاتی سوئد " تاریخ خود را تعریف کند.گونار در این سخنرانی درباره ی راه پیش روی خود میگوید . از زمانی که او یک غواص جوان بود که از طرف IB با او ارتباط برقرار شد تا درباره ی یک شناور متعلق به شوروی که در درایه اوره سوند( دریای بین سوئد و دانمارک. ) غرق شده بود , تحقیق کند و بعدها درگیر نفوذ در بین گروههای چپ سوئدی و جوامع جاسوسی خاورمیانه تا 1973 شده. در سال 2008 یک تیم سیلز در یک مسابقه ی کلاسیک چند منظوره با نام جزیره تا جزیره که در مجع الجزایر استکهلم برگزار میشود, شرکت جست. این مسابقه شامل 33 کیلومتر مسابقه ی دُو (دویدن) , 17 کیلومتر دوچرخه سواری و ده کیلومتر شنا میباشد. بچه های سیلز در این مسابقه به وسیله ی تیم های kustjägare (شکارچیهای ساحلی, نیروی ویژه ی دریایی) سوئد شکست خوردند. از نظر وضعیت فیزیکی شکارچیهای ساحلی در وضعیت بسیار خوبی قرار داشتند. مسابقه ی جزیره تا جزیره مسابقه ای میباشد که هر ساله در جزایر استکهلم برگزار میشود. بخش شنا در دریا ده کیلومتر [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/otillo.jpg[/img] گزارش شکست تیم دو نفره ی نیوی سیلز در مقابل شکارچیان ساحلی سوئد در معتبرترین روزنامه ی سوئد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/fwe.jpg[/img] کپی تمام مطالبی که در این پست و پستهای اینده در این بخش ایجاد خواهد شد بدونه ذکر نام منبع [size=5][color=#FF0000]military.ir[/color][/size] و[size=5] [color=#ff0000]hassanmirani[/color][/size][color=#ff0000] [/color]خلاف قانو ن بوده و در صورت مشاهده بر اساس حق خلق اثر مورد پیگرد قرار خواهد گرفت.

[quote name='fath' timestamp='1397773329' post='373050'] میشه خواهش کنم بیشتر توضیح بدید... [/quote] بعدا

[quote name='fath' timestamp='1397766345' post='373039'] اتفاقا شاید اینطوری بهتر باشه. هم میشه تخصصی تررشون کرد و... فرقی نمی کنه تعداد چقدر و چند گروه باشن مهم آموزش قوی و درست، تسلیحات موثر و تاکتیک های موثر هست. از لحاظ ایمانی و اعتقادی هم باید تقویت بشن. توی عراق شاید نشه مثل لبنان عمل کرد چون بخش زیادی از عراق سنی مذهب هستتن و اگر گروهی مثل حزب الله تشکیل بشه از اون طرف موجب حساسیت میشه و ممکنه در داخل سنی ها هم گرایش به القاعده و گروه های دیگه زیادتر بشه و این خوب نیست. باید طوری عمل کرد که فعالیت نظامی شیعه ها توی چشم نباشه و در عین حال از همین الان باید سازمانی برای جذب سنی مذهب های با اهل تفکر مقاومت ایجاد کنیم و این اطمینان رو به اونها بدیم که ما دنبال خاک و مال و شرف عراق هستیم و نه ضد سنی و... و علاقه ما ثبات و امنیت عراق و توسعه دوجانبه هست و سنی و شیعه هم با تفکر ناب اسلامی بای ما فرقی نمی کنه [/quote] تو رویا نباشید

[quote name='hossein9' timestamp='1397753985' post='373015'] این مسخره بازی ها چی بود؟!! اون کاپیتان بدبخت تیر خورده بود رها کرده بودن به امون خدا؟!! حرفای فیلمبردار هم واقعا تاسف آور بود. مرد مومن اون کاپیتان داره جون میده وایسادی بالاسرش مسخره بازی در میاری؟ بعدش هم کدوم بی شرمی این فیلمو گذاشته رو اینترنت؟ بابای خودت بود این طور ناله و گریه می کرد فیلمشو میذاشتی همه ی ملت ببیند؟ اون وقت با لباس زیر! واقعا متاسفم [/quote] این که خیلی خوب بود. رفتارش هم عاقلانه بود. ولی فقط بستن دستهاش یکمی نامفهومه.

چرا دستای کاپیتان رو بسته بودن؟ میگه ماموریم و معذور. البته یه اصل هست که هر گروگانی یه گروگانگیر بالقوه هست تا وقتی که همه چیز مشخص نشده

[quote name='majid363' timestamp='1397700704' post='372922'] چرا روسیه به جای خرید ناو میسترال از فرانسه همین ناو های را به روز رسانی نکرد ؟ [/quote] هزینه. هزینه ای که بابت بازسازی باید برای یک ناو اونم با این سن خیلی زیاده.

دِژ بودِن یا به انگلیسی Boden fortress مجمموعه ای از پنج قلعه ی مجهز به واحد توپخانه میباشد که امروز در اطراف شهر بودن در شمال نورلند ( نورلند شمال سوئد میشه) قرار دارند. بزرگترین پروژه ی نظامی سوئد و یکی از ده بزرگترین پروژه های نظامی جهان. به نقل از اخرین فرمانده ی این دژها. ما سوئد را به عنوان یک کشور صلح دوست میشناسیم, اما حقیقت این است که سوئد یکی از نظامی ترین کشورهای بر روی زمین میباشد. در طی سالها سوئد سرمایه گذاریهای فراوانی را در زمینه ی نظامی و میلیتاری کرده است و این نشان میدهد که سوئد همیشه برای جوابگویی به یک حمله ی نظامی اماده بوده است و امادگی فراخوانی نیم میلیون سرباز در زمان یک درگیری میباشد. یکی از این سرمایه گذاریهای عظیم در شهر بودِن (boden) انجام شد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden4.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden11.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden5.jpg[/img] در قدیم به نظر میرسید که شمال سوئد دارای ارزش چندانی نمیباشد اما با کشیده شدن خط راه اهن به شمال در اواخر دهه ی 1800 میلادی , و دستیابی به منابع سرشار طبیعی این بخش از سوئد, ارزش این بخش از برای همگان و کشور اشکار شد. حالا کشور منابع با ارزشی دارد که باید از ان حفاظت کند. ( معادن بسیار بزرگی تو این بخش از کشور وجود داره که یکی از دلایل صنعتی شدن سوئد همین دستیابی به این منابع طبیعی پس از راه اندازی خط اهن بوده.) ساخت دژ بودِن در سال 1901 شروع و با شروع جنگ جهانی اول پایان یافت. در حدود هزار و دویست ساختمان مربوط به قسمتهای مختلف ساخته شد. این پروژه یکی از پروژه های عالی نظامی بود که تا کنون انجام شده است. این قلعه ها در حدود 35 کیلومتری ساحل ساخته شده بود و مهمترین هدف این قلعه ها ترساندن و جلوگیری از هجوم روسیه و شوروی از طریق فنلاند بود. همچنین یکی از سامانه های دفاعی به همراه توپخانه ی ساحلی در لولئو و töre در مقابل حمله از طریق خلیج بوتنی بود. بزرگی و پیچیدگی و قدرت بازدارندگی دژ بودِن به اندازه ای بود که در شمال اروپا بی نظیر بود. دِژ بودن شامل پنج قلعه ی صخره ای و سه استحکامات کوچکتر میشود که دِژ یاد میشود.در اصل این دژها برای حفاظت از تمام شمال سوئد ساخته شده بود. هر کدام از این قلعه ها بر روی تپه ای ساخته شده بودند که به صورت دایره مانند در اطراف شهر بودِن قرار داشتند. در بین پنج قلعه ی مستحکم صخره ای و سه استحکامات کوچکتر خندق به همراه موانع در مقابل ادوات زرهی و حفاظ در مقابل بمباران هوایی برای حفاظت از قلعه ها و به عنوان مانعی برای نفوذ نکردن دشمنان وجود داشت. داخل این دژها که در بین تپه های صخره ای قرار داشت افراد میتوانستند از بمبهای هوایی و شلیکهای توپخانه ای در امان باشند و تا چندین هفته بی نیاز از خارج زندگی کنند. در هر کدام از این قلعه ها درمانگاه خوابگاه سالن غذا خوری و هر انچه که برای یک پناهگاه چند هفته ای نیاز بود, وجود داشت. بر روی صخره ها نیز سامانه های ضد هوایی قرار داشت. در مرکز دِژ نیز مرکزهای فرماندهی جنگ قرار داشت. همچنین انبارهای بزرگ زیرزمینی برای مهمات و سوخت در داخل دِژ به همراه یک فرودگاه نظامی کوچک وجود داشت. از فرودگاه اکثرای هواپیماهای ضد وسایل زرهی استفاده میکردند. اسامی قلعه ها بر اساس صخره ای که بر روی ان ساخته شده بودند نامیده میشدند و به ترتیب زیر بودند: Degerbergsfortet Gammelängsfortet Mjösjöfortet Rödbergsfortet Södra Åbergsfortet این قلعه ها با انفجار صخره ها شکل گرفتند. بر روی هر صخره خندقی با عرض 10 تا 12 متر ایجاد شد که هسته ی مرکزی قلعه را محصور میکرد. خندقها حدودا صد تا دویست متر درازی داشتند و حداقل شش متر دارای عمق بودند که عموما بیشتر از این عمیق بودند. قسمت بالایی قلعه تاج نام داشت که از این قسمت گودالی به صورت عمودی ایجاد کردند که محل قرارگیری برجک واحدهای توپخانه بود. سپس گودالهای توپخانه به وسیله ی راه پله و بالابر مهمات به قسمتهای دیگر قلعه متصل شدند. امروزه این دژها عملکرد نظامی ندارند اما این دژها کاراکترهای کمیابی هستند که باید برای ایندگان به یادگار گذاشته شوند. در زمانی که این دِژها ساخته شدند وسایل الکتریکی چندانی وجود نداشت اما یکی از این دِژها مطابق با شرائط امروزه بهینه شده است که تا سال 1998 به صورت محرمانه دارای فعالیت نظامی بود. در تاج قلعه و یا قسمت بالایی قلعه ها پست دیده بانی , محل قرار گیری توپچی و سنگر برای حفاظت خدمه ی پیاده نظام قلعه ساخته شده بود. تسلیحات اصلی انفرادی هر قلعه از هویتزرهای 150 میلیمتری و یا توپهای 120 میلیمتری بود که در برجک زرهی قرار داشت. همچنین از توپهای 84 میلیمتری که به ترتیب در برجک قرار داشت استفاده میکردند. برای هدایت اتش در تاریکی , خطهای اهن و محفظه های بتی دقیقا بعد از خندقها ساخته شده بود که نوافکنهای بزرگ میتوانستند به طرف جلو و جهت دشمن حرکت کنند. همچنین هشت توپ دفاع نزدیک 57 میلیمتری برای حفاظت از خندقهای دور تاسیسات وجود داشت. این توپها در حقیقت درگوشه کناره های جداره ی بیرونی قلعه ها جاگذاری شده بودند. سربازهای دشمن باید از سد سیم خاردارها, موانع انفجاری و صدها سرباز محافظ و موانع بتنی عبور کنند. اما اگر سربازهای دشمن موفق میشدند خود را به دروازده های ورودی تپه ها برسانند, با یک توپ در مقابل خود مواجه میشدند که با پیچ و میخ و تکه های اهن و تکه های سرب پر میشد و به طرف مقابل شلیک میکرد و هر انچه که مثل سنگ سفت نبود را سوراخ میکرد. خدمه ی هر قلعه متشکل از 230 تا 280 افسر توپچی و 230 پیاده نظام میشد. موقعیت قلعه ها بر روی نقشه [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden28.jpg[/img] نمای جداره ی یکی از قلعه ها از داخل خندق [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden12.jpg[/img] بخش دندان پزشکی , درمانگاه یکی از قلعه ها [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden27.jpg[/img] موقعیت بودن بر روی نقشه [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden29.jpg"]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden29.jpg[/url] عکسی شماتیک از موقعیت قلعه ها در اطراف شهر بودن [url="http://gallery.military.ir/displayimage.php?pid=124525"]http://gallery.milit....php?pid=124525[/url] عکسی شماتیک از موقعیت توپخانه های بر روی قلعه ها [url="http://gallery.military.ir/displayimage.php?pid=124526"]http://gallery.milit....php?pid=124526[/url] داخل برجک چرخان توپخانه [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden24.jpg"]http://gallery.milit...264/boden24.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden26.jpg"]http://gallery.milit...264/boden26.jpg[/url] افسر توپخانه روی صندلی میشینه بعد از نشانه گیری پاشو روی اون دکمه ی مشکی در عکس زیر میزاره و شلیک میکنه [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden25.jpg"]http://gallery.milit...264/boden25.jpg[/url] برجکهای توپخانه [url="http://gallery.military.ir/displayimage.php?pid=124520"]http://gallery.milit....php?pid=124520[/url] نمایی از قسمت بالایی یکی از قلعه ها [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/1141858~0.jpg"]http://gallery.milit...4/1141858~0.jpg[/url] نمای بیرونی یکی از صخره هایی که قلعه در میان ان ساخته شده است [url="http://gallery.military.ir/displayimage.php?pid=124522"]http://gallery.milit....php?pid=124522[/url] خندق اطراف قلعه [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden.jpg"]http://gallery.milit...10264/boden.jpg[/url] در ورودی به داخل یکی از قلعه ها [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden8.jpg"]http://gallery.milit...0264/boden8.jpg[/url] هر در دارای دو نوع مختلف کلید میباشد که باید همزمان به وسیله ی دو نفر وارد قفل و سپس چرخیده شود [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden9.jpg"]http://gallery.milit...0264/boden9.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden10.jpg"]http://gallery.milit...264/boden10.jpg[/url] داخل یکی از سالنهای قلعه ها [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden14.jpg"]http://gallery.milit...264/boden14.jpg[/url] نقشه ای شماتیک از یکی از قلعه ها [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden15.jpg"]http://gallery.milit...264/boden15.jpg[/url] یکی از راهروها [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden17.jpg"]http://gallery.milit...264/boden17.jpg[/url] در داخل یکی از سالنها [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden18.jpg"]http://gallery.milit...264/boden18.jpg[/url] راهروها به وسیله ی درهای فولادی به چند بخش جدا شده اند [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden19.jpg"]http://gallery.milit...264/boden19.jpg[/url] عکسهایی از یکی از قلعه ها هنگامی که به طور کامل فعال بود [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden21.jpg"]http://gallery.milit...264/boden21.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden20.jpg"]http://gallery.milit...264/boden20.jpg[/url] یکی دیگر از سالنها [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/boden22.jpg"]http://gallery.milit...264/boden22.jpg[/url] کپی تمام مطالبی که در این پست و پستهای اینده در این بخش ایجاد خواهد شد بدونه ذکر نام منبع [size=5][color=#FF0000]military.ir[/color][/size] و[size=5] [color=#ff0000]hassanmirani[/color][/size][color=#ff0000] [/color]خلاف قانو ن بوده و در صورت مشاهده بر اساس حق خلق اثر مورد پیگرد قرار خواهد گرفت.

[quote name='majid363' timestamp='1397700573' post='372921'] با تشکر از شما خط بارلو و خط ماژینو سقوط کردن این که نباید از اونها مستحکم تر باشه البته شاید چون تو کوه هست کرفتنش سخت به نطر می رسه [/quote] اما خوشبختانه سوئد وارد هیچ جنگی نشده . با قاطعیت نمیشه گفت که این دژ چقدر مقاوم بوده . البته اینو هم باید یاداوری کنم که این یک واحد توپخانه ای بوده تا یک خط دفاعی

[quote name='hassanmirani' timestamp='1397590583' post='372739'] فکر کنم هند هم اینو داره [/quote] دوستان اشتباه شد. با یه ناو دیگه اشتباه گرفتم

[quote name='ia65' timestamp='1397648657' post='372830'] اقا ما هم از اینا داریم یا اصلا سربازان ما کلا ضدضد گلوله هستن!!!! حقیقت جون سرباز ایرانی: مفت تو قیمت بگو چند! [/quote] ما سربازان هیجده ساله داریم

در ماه مارس 1946 یک تحقیق جدید تکمیل شد که در ان هزینه های تونلهای استقرار زیردریایی محاسبه شده بود. در گزارش " تونلهای زیردریایی در استکهلم , کارلسکرونا و گوتنبرگ" به سه مکان اشاره میشود که بر اساس نوشته ی زیر مناسب میباشد: "در جزیره های استکهلم قسمت شمالی جزیره ی hårsfjärden از جزیره ی اصلی , در جزیره های کارلسکرونا جزیره ی senoren و همچنین جزیره های hjuvik å hisingen در گوتنبرگ , مکانهای مناسب برای برای تونلهای زیردریایی وجود دارد." گزینه ی aspö به طور کامل از این تحقیقات گم شده است و به جای اون senoren جزیره ای در قسمت شرقی کارلسکرونا به عنوان مکان مناسب اورده شده است.هزینه های محاسبه شده در ادامه دقیقا بالای نه میلیون کرون برای هر تاسیسات زیر کوه در هر سه مکان میباشد. گزینه ی پیشنهادی بلکینیه (karlskrona, کارلسکرونا) با هزینه ی سه میلیون و دویست هزار کرون گرانترین گزینه میباشد. پیشنهادات اکنون شامل دو تانلهایی برای جایگیری دو زیردریایی و دو بارانداز میباشد. در حالی در این تاسیسات کارگاهها , انباری , دستشویی , اتاق شستشو و تعویض لباس , اشپزخانه و غیره وجود داشته باشد. به طور قطع اشکار میباشد که هیچ تونل زیردریایی ایی در بلکینیه (کارلسکرونا) و یا سواحل غربی(گوتنبرگ) ساخته نشد. در سال 1950 کارهای انفجار صخره ها در موسکو شروع شد و در سال 1969 تاسیسات افتتاح شد. اما تا هنوز هم تحقیقات برای تاسیسات زیر کوهی شناورهای نیروی دریایی ادامه داشت. اما چرا موسکو(muskö)؟ انتقال تاسیسات ناوگان دریایی در استکهلم (کارگاه گالِر,galär) و پایگاه دریایی در جزایر skeppsholmen و kastellholmen که در داخل شهر قرار داشت , به یک مکان در جزیره های استکهلم یک درخواست قدیمی بود. از نیمه های دهه ی 1800 این درخواست مورد بحث بود. در ابتدا تصمیم بر ان بود که این تاسیسات به مکانی در نزدیکی استکهلم مثلا در lilla värtan و یا در lidingö انتقال شود. در سال 1939 Erstavik به عنوان مکان مورد نظر مطرح شد. اما این درخواست به طور کامل تا بعد از جنگ جهانی دوم خوابید. در سال 1948 " تحقیقات پایگاه دریایی" پیش کشیده شد وسپس در بین بیست و سه هزار جزیره ی استکهلم, جستجو برای پیدا کردن کوهی با ابعاد مناسب و با کیفیت مناسب که بتوان در ان یک پایگاه دریایی کامل با تونلها , تعمیرگاهها و اسلکه به اندازه ی شناورها و تا بزرگی رزمناوها ساخت , شروع شد. در روز سی ام ماه ژوئن 1948 یک گروه هشت نفره برای تحقیقات در مورد انتقال پایگاه های دریایی از استکهلم به یکی از جزائر استکهلم , ماموریت یافتند. در این گروه تعدادی از افراد مجرب نیز حضور داشتند. نتیجه ی تحقیقات که در پانزدهم نوامبر سال 1951 ارائه شد و پس از ان نوزده سال کار اغاز شد. تنها توده ی صخره ای که حائظ این شرائط بود را توانستند پیدا کنند, کوه djupskåraberget در موسکو بود. زمانی که حرف از حفاظت در مقابل حمله ی هوایی پیش می اید , تحقیقات نشان میدهد که حفاظت تاسیسات در مقابل حملات هوایی با توجه به طرح هایی که در این زمینه کشیده شده است, به جز دفاع ضد هوایی و جنگنده های شکاری غیر ممکن است. نتیجه ی پایانی به این شرح است: " قسمتهای حیاتی باراندازها, کارگاه ها, انابرها , قسمت کارکنان و غیره باید به این خاطر در داخل کوه جای گیرد." میتوان اعتقاد داشت که مجمع الجزائر استکهلم با بیش از بیست هزار جزیره هایش , میتوانست پر از کوه های مناسب برای تاسیسات یک پایگاه دریایی زیر زمینی (زیر کوه) باشد. اما تحقیقاتی که در اواخر 1940 انجام شد بر خلاف ان نشان داد که مکانهایی که بتوان انها را برای این کار انتخاب کرد وجود نداشت. در حقیقت فقط یک مکان که این شرائط را دارا بود , وجود داشت و ان djupskåraberget در موسکو بود. در سال 1953 طرح ها تا انجا به جلو پیش رفت که پارلمان میتوانست یک تصمیم اصولی در مورد انتقال بگیرد و جزئیات طرح شروع بشود.در سال 1959 تصمیمات مستدل گرفته شد و نه سال بعد یعنی در سپتامبر 1969 پایگاه دریایی موسکو به همراه کارگاههای مربوط به صنایع کشتی سازی و دیگر تاسیسات مربوطه , به دست پادشاه پادشاه افتتاح شد. [b]ادامه دارد......[/b] کپی تمام مطالبی که در این پست و پستهای اینده در این بخش ایجاد خواهد شد بدونه ذکر نام منبع [size=5][color=#FF0000]military.ir[/color][/size] و نویسنده ی اصلی یعنی [color=#ff0000][size=5]لیف هوگبری[/size][/color] و[size=5] [color=#ff0000]hassanmirani[/color][/size][color=#ff0000] [/color]خلاف قانو ن بوده و در صورت مشاهده بر اساس حق خلق اثر مورد پیگرد قرار خواهد گرفت.

اینکه یک نفر رو از کوچیکی مورد ارزیابی قرار میدن و تحت نظر دارن فکر کنم حقیقت باشه. در سوئد تا قبل از اینکه سربازی اختیاری بشه(سال 2011 اختیاری شد) این افراد و جوانان نبودند که میرفتن فرم پر میکردن و سربازی میرفتن. بلکه سازمان نظام وظیفه شرائط تمام کسانی که میتوانند به سربازی برن رو بررسی میکردن. بر اساس سن سابقه تندرستی و غیره . بعد اگه فرد حائظ شرائط بود براش نامه میفرستادن که بیا خودتو معرفی کن.

[quote name='F14AA' timestamp='1397594388' post='372761'] دفاع هواییش در چه حدیه ؟ توان مقابله با اسرائیل رو داره ؟ [/quote] توان مقابله ؟ خیر . ولی میگ 24 و میگ 29 هواپیماهایی هست که در حال خدمت در نیروی هوایی سودان شمالی هست.

[quote name='F14AA' timestamp='1397593761' post='372755'] شما عملیات هایی نظیر حمله ی 140 فروندی رو چی میگید ؟ بعدش هم ؛ اون فرماندهان زمان جنگ خودشون کجا آموزش دیده بودن ؟ در ضمن چطوریه که درصد موفقیت نیروی هوایی در ابتدای جنگ بالاتر از اواخر جنگ هست ؟ مگه هر چند وقت یکبار در آمریکا مسابقات گانری برگزار نمیشد و ایرانی ها بین دارندگان فانتوم اول نمیشدند ؟ مگه همین جناب شهید فکوری بخاطر لیاقتشون در جنگ ویتنام نبودن ؟ ما با آمریکا دشمن هستیم اما اینکه بخوایم بی انصاف باشیم رو بنده قبول ندارم ! و خیلی چیزهای دیگه همچنین نکته ایی رو که نباید از بین ببریم ، این هست که نیروی هوایی زمان جنگ سایه ای از نیروی نیروی هوایی زمان قبل انقلاب بود ! منظورم از بُعد مسافت نیست ! منظورم حمله به کشوری هست که توانایی دادن پاسخی در خور به اسرائیل باشه ؛ هست ! [/quote] سودان هم کم کشوری نیست

[quote name='F14AA' timestamp='1397592548' post='372749'] به نظر دوستان آیا اسرائیل دوباره میاد شبیه به چنین عملیاتی انجام بده ؟ بنظر شما ایران توانایی انجام عملیاتی شبیه به اچ 3 رو خواهد داشت ؟! خوشحال میشم بدونم نظر دوستان چیه !؟ [/quote] اسرائیل دو سال پیش پاییز به کارخانه ی اسلحه سازی تو خارطوم سودان حمله کرد.

فکر کنم هند هم اینو داره

دلایلی که خودم داشتم هم همینها بود. ایران و اسرائیل هر دو نبردهایی رو داشتن که باعث پختگی خلبانان شده. در امریکا اموزش دیدن. اما چیزی که من میخوام اضافه کنم اعتقادشون هست که باید از سرزمینشون دفاع کنن. هر دو کشور میدونن اگه این کار رو نکنن چی میشه.

[quote name='NOVATOR' timestamp='1397588751' post='372725'] لابد منظورتون اینه که چون آمریکا آموزش دیدند؟! [/quote] من به هیچ چیزی اشاره نکردم. ولی حرف شما درسته خلبانهای هر دو کشور به دست امریکا اموزش دیدن.ولی به جز این مورد , چه عواملی باعث تبحر خلبانان شده هست/؟

به نظر شما [b]F14AA تبحر خلبانان اسرائیلی و ایرانی به چه خاطر هست؟[/b]

[quote name='death' timestamp='1397581444' post='372705'] اینا یه مشت وطن پرست امریکایی هستن که برا کشورشون حاضرن بجنگن ارتش امریکا بزرگترین بودجه نظامی جهان رو داره شاید به تنهایی بیش از بودجه نظامی کل جهان بودجه داشته باشه قطعا اونا میدونن دارن چی کار میکنن تقریبا تمام استاندارد های قرارداد های پیمانکاری جهان اولین بار توسط ارتشش امریکا ثبت شد یا تو زمینه های غیر تخصصی دیگه این نشون ازتوان بالاشون داره قطعا میدونن چی کار کنن تا از هیمنه خودشون مراقبت کنن حداقل تو مسائلی ک رسانه ای میشن! [/quote] و کلی مشتری که حاظرت پول بدن

در ابتدا برای اشنایی با SAD که مخصتر شده ی Special activities division هست به تاپیک زیر مراجعه کنید. [b] [url="http://www.military.ir/forums/topic/26393-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7/page__hl__%22%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF+%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C+%22"][size=5]واحد فعالیتهای ویژه . واحدی در درون سیا[/size][/url][/b] یکی از عملیاتهایی که این واحد انجام داد عملیات قبل از تهاجم امریکا به عراق بود. شبه نظامیان تیم SAD قبل از تهاجم سال 2003 وارد عراق شده بودند. هنگامی که این تیم در فضای جنگی را برای رسیدن نیروهای بعدی ارتش امریکا اماده میکردند. پس از ان تیم SAD با نیروهای ویژه ی ارتش امریکا ترکیب شدند. تیم جدید NILE نامیده میشد که مخفف North Iraq Liaison Element میباشد. این تیم پیشمرگه های کرد را در شمال عراق در ادامه ی تهاجمهای بعدی امریکا , سازماندهی کرد. این تیم مشترک در عملیات چکش وایکینگ باهم ترکیب شدند . هدف از این عملیات مقابله و شکست گروههای انصار السلام و دیگر گروههای اسلامی متحد القاعده بود که چندین جنگجوی طالبان که در جنگهای سخت حضور داشتند که پس از سقوط طالبان در افغانستان به انها پیوسته بودند . این نبرد یا عملیات که برای کنترل شمال شرق عراق شروع شده بود و یکی از شدیدترین نبردهای نیروهای ویژه پس از جنگ ویتنام بود. این عملیات جنگی برای کل سرزمینی بود که به طور کامل توسط انصارالاسلام اشغال شده بود که قبل از تهاجم سال 2003 رخ داد. اگر این نبرد انطور که موفقیت امیز بود, نمیبود, این احتمال وجود داشت که نیروهای دشمن در هنگام حمله به ارتش عراق در عقب نیروهای امریکایی و نیروهای سکولار کرد وجود داشته باشد. طرف امریکا شامل افسرهای شبه نظامی SAD/SOG گروه دهم نیروهای ویژه ی ارتش میشد. در این عملیات نظامی گروه دهم نیروهای ویژه مدالهای مختلفی همچون شجات دریافت کردند وافسرهای شبه نظامی SAD/S مدالهایی همچون Intelligence Star را دریافت کردند. این نبرد یک حمله ی مستقیم و با پیروزی بر حریفات بود. این نبرد منجر به کشته شدن تعداد زیادی از شبه نظامیان القاعده و اسلامگرا و کشف یک ازمایشگاه شیمیایی با نشانه های مواد سمی و سلاح های شیمیایی در شهر sargat شد. تیم عملیاتی در این نبرد کارتهای شناسایی خارجی , ویزاهای مختلف و پاسپورتهای مختلف در لباسهای بر تن دشمنان پیدا کردند. این اسناد نشان میداد که انها از طیف گسترده ای از کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا از جمله یمن , سودان, عربستان سعودی, قطر , عمان, تونس , مراکش و ایران امده بودند. سَرگات (sargat) همچنین تنها تاسیساتی بود که در ان نشانه هایی از سلاح های شیمیایی در جنگ عراق کشف شد. دیگر حمله های علیه ژنرالهای کلیدی صدام حسین موفقیت امیز بود و به طور قابل توجهی قابلیت فرماندهی برای واکنش علیه تهاجم نیروهای امریکایی را تخریب کرده بود. همچنین افسرهای عملیاتی SAD/SOG در متقاعد کردن افسران کلیدی ارتش عراق برای تسلیم کردن واحدهای خود و حمله نکردن به نیروهای حمله کننده به عراق , بسیار موفقیت امیز بود. در یک سرخط خبری در سال 2004 با نام A firefight in the mountains (یک درگیری در کوهها ) نویسنده اورده بود: چکش وایکینگ باید در حافظه ی تاریخ نیروهای ویژه ثبت شود, یک نبرد که با پای پیاده انجام شد, زیر اتش مداوم دشمنی که در کوهها جای خوش کرده بودند, و به همراه کمترین پشتیبانی توپخانه ای و هوایی. تیمهای SAD/SOG همچنین دست عملیاتهای شناسایی پر خطر پشت خط عراق برای شناسایی رهبران ارشد پیکارجویان به عنوان هدف , انجام دادند. این ماموریتها منجر به سوء قصدهای اولیه بر علیه رئیس جمهور عراق صدام حسین و ژنرالهای کلیدی اش شد. اگرچه حمله ی هوایی اولیه علیه صدام حسین برای قتل دیکتاتور ناموفق بود, اما این عملیات به طور موثری به قابلیت فرماندهی و کنترل نیروهای او پایان داد. ترکیه به عنوان عضوی از ناتو از دادن اجازه برای استفاده از قلمروی خود را برای حمله ی هنگ چهارم پیاده نظام امریکا به عراق, خودداری کرد. در نتیجه تیمهای SAD/SOG و تیمهای مشترک نیروهای ویژه ی ارتش امریکا و پیشمرگه های کرد و تیپ هوابرد 173 (صد و هفتاد و سوم) تمام نیروها در سمت شمال مقابل ارتش عراق طی حمله بودند. تلاشهای انها باعث باقی ماندن 13 لشکر از نیروهای ارتش عراقی برای مقابله با نیروهای کرد شد تا با نیروهای ائتلافی که از جنوب می امدند اجازه ی یکجا شدن نمیداد. ترکیب نیروهای ویژه ی امریکا و نیروهای کرد منجر به شکست ارتش عراق شد. چهار نفر از اعضای تیم SAD/SOG مدال نادر intelligence star را به خاطر سجاعت فوق العاده شان دریافت کردند. عکسی از روستای biyara که پایگاه انصار الاسلام طی سالهای 2001 و 2003 بود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/Biyara.jpg[/img] دیگر ماموریتی که تیمهای SAD/SOG در ان حضور داشتن عملیات منجر به دستگیری صدام حسین بود. عملیات سَحَر سرخ یا Red Dawn عملیاتی بود که در نهایت منجر به دستگیری صدام حسین دیکتاتور عراق شد.این عملیات توسط نیروهای دلتا متعلق به JSOC و تیمهای SAD/SOG طرح ریزی و انجام شده بود. این تیم ترکیبی که از نیروهای دلتا و تیمهای SAD/SOG تشکیل شده بود با نام Task Force 121 شناخته میشود. JSOC به معنای [size=4][font=Mangal]فرماندهی مشترک عملیات ویژه [/font]و خلاصه شده ی [b]Joint Special Operations Command[/b][/size] میباشد. عملیات سَحَر سرخ در نهایت شامل ششصد سرباز از تیپ یکم از لشکر چهارم پیاده میشد. نیروهای عملیات ویژه نیز احتمالا حدود چهل نفر میشدند. بخش عمده ای از تبلیغات و اعتباری که در این دستگیری به دست امد نسیب لشکر چهارم پیاده شد, اما در حقیقت سازمان سیا و JSOC این نیروها را به جلو بردند. "Task Force 121 در حقیقت انهایی بودند که صدام حسین را از ان سوراخ بیرون کشیدند." این گفته را Robert Andrews معاون دستیار وزیر دفاع پیشین برای انجام عملیات ویژه و نبرد با شدت کم , گفته بود. "انها نمیتوانند دیگر این نقش را انکار کنند." لحظه ی پیدا کردن صدام حسین [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/saddam-hussein.jpg[/img] جایی که صدام در ان شکار شد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/w.jpg[/img] مخفی گاه زیرزمینی صدام [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/house.jpg[/img] واحدهای شبه نظامی سیا تا سال 2007 به هم تیمی با نیروهای JSOC در عراق ادامه دادند. این ترکیب باعث ایجاد یک نیروی کُشنده با اعتبار زیاد شده بود که تاثیر عمده و موفقیت امیزی در افزایش نیروهای امریکایی در عراق که به The Surge معروف است, در عراق داشت. انها این نتایج را با کشتن و دستگیری بسیاری از رهبران کلیدی القاعده در عراق به دست اوردند. در یکی از برنامه های مصاحبه ی شصت دقیقه ای شبکه ی CBS یک خبرنگار برنده ی جایزه ی پولیتزر به نام Bob Woodward , یک قابلیت عملیاتهای ویژه ای را توصیف کرد که این پیروزی ها را میسر میکرد. این قابلیت به وسیله ی تیمهای مشترک سیا و JSOC رشد کرده است. چند تن از مقامات ارشد ایالات متحده اظهار داشته اند که "تلاشهای مشترک JSOC و واحدهای شبه نظامی سازمان سیا مهمترین عامل شکست القاعده در عراق بود". در بیست و ششم اوکتبر سال 2008 SAD/SOG و JSOC عملیاتی را با هدف هدف قرار دادن "شبکه ی لجستکی جنگجویان خارجی" در سوریه انجام دادند. یک منبع امریکایی به شبکه ی CBS گفت که رهبر جنگجویان خارجی یک افسر القاعده , هدف اصلی در حمله ی مرزی یکشنبه بود. او گفت که این حمله موفقیت امیز بود اما نگفت که ایا افسر القاعده کشته شده است یا خیر. فاکس نیوز بعدا گزارش داد که ابو قادیه , هماهنگ کننده ی عملیاتی ارشد القاعده در سوریه در این حمله کشته شده است. نیویورک تایمز گزارش داد که در جریان حمله ی نیروهای امریکایی چند مرد مسلح با تهدید بالقوه کشته شدند. کپی تمام مطالبی که در این پست و پستهای اینده در این بخش ایجاد خواهد شد بدونه ذکر نام منبع [size=5][color=#FF0000]military.ir[/color][/size] و[size=5] [color=#ff0000]hassanmirani[/color][/size][color=#ff0000] [/color]خلاف قانو ن بوده و در صورت مشاهده بر اساس حق خلق اثر مورد پیگرد قرار خواهد گرفت.

JSOC گروههای نیروی ویژه رو رهبری و هدایت میکنه . گروهایی مثل دلتا فورس و دِگِرو جزئی از JSOC هست. لینک زیر درباره ی دِگِرو هست. [url="http://www.military.ir/forums/topic/25956-devgru/"] دِگِرو[/url]

[quote name='PERSPOLIS' timestamp='1397528168' post='372588'] [color=#000000][font=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][size=4][b]بی‌خیال روس‌ها اکراین را گرفتن چرا هیچ کسی‌ هیچ بحثی‌ نمیکنه ؟[/b][/size][/font][/color] [/quote] چون همه راضی ان . شما هم راضی باش