Moghaddam

VIP
  • تعداد محتوا

    769
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Moghaddam

  1. http://www.annahar.com/article/206549-%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%AD%D9%8A%D8%A9-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%8A%D9%84%D9%8A%D8%A9-%D8%AA%D9%82%D8%B5%D9%81-%D9%87%D8%AF%D9%81%D8%A7-%D8%A5%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%A8%D9%8A%D8%A7-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86   شهید جهاد عماد مغنیه       شهید محمد عیسی       یک فرمانده ایرانی از حملات اسرائیل در سوریه جان سالم به در برد رویترز مدعی شده بود در این حمله تعدادی ایرانی نیز حضور داشته اند و در اثر این حمله به شهادت رسیده اند.الجزیره قطر اما مدعی است که یکی از فرماندهان ارشد نظامی ایران ، از این حمله نجات یافته است .‎   http://www.yjc.ir/fa/news/5105266/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%BE%D8%B3%D8%B1-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%BA%D9%86%DB%8C%D9%87%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B4-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%81%D9%84%D8%B3%D8%B7%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%BA%D8%A7%D9%84%DB%8C%E2%80%8E
  2. بسم الله الرحمن الرحیم     LGM-30G Minuteman-III موشک قاره پیما راهکنشی سیلو پرتاب ایالات متحده است که در حال حاضر در خدمت نیروی هوایی این کشور است. این موشک سومین عضو خانواده موشک های مینوتمن یا مرد دقیقه ای است. دلیل نامگذاری این خانواده زمان کوتاه آماده سازی و شلیک است.   تاریخچه:   این موشک در ادامه پروژه مینوتمن در راستای بازدارندگی موشکی ایالات متحده توسعه یافته است. پروژه مینوتمن که یکی از بزرگترین قرارداد های شرکت پیمانکار یعنی بویینگ است در سال 1958 آغاز شد. سپس 8 سال بعد یعنی در سال 1966 طراحی موشک مینوتمن 3 به عنوان ارتقای نسل های گذشته شروع شد. اولین شلیک این موشک مربوط به سال 1968 است که با دقت و برد بیشتر همراه بود و اولین استفاده عملیاتی آن در سال 1970 آغاز شد. در نهایت در سال 1975 تعداد این موشک به همراه برادران خود به تعداد شگفت انگیز بیش از 1000 فروند رسید. با گذشت سال ها روند تولید ادامه داشت و تعداد این موشک به 550 فروند رسید تا زمانی که در سال 1986 پروژه موشک LGM-118 Peacemaker آغاز شد.     در سال 1993 529 فروند از این موشک باقی مانده بود که 45 فروند از این تعداد نیز غیر عملیاتی گزارش شده بودند. در سال 2007 نیروی هوایی آمریکا این تعداد را به 450 کاهش داد و حدود 50-75 فروند را نیز در ذخیره نگه داشت. این 450 فروند مینوتمن 3 تا سال 2030 در خدمت هستند. موشک مینوتمن 3 با برد 13000 کیلومتر همزمان توان حمل سه سر جنگی به صورت جداگانه را داراست. این موشک به طور معمول از سامانه های بازگشتی Mark 12 RV که مجهز به سرجنگی W62   هستند استفاده میکند. اما طبق برخی گزارشات این موشک به سامانه های Mark 21 RV با قدرت 300-475 کیلوتن مجهز شده است. سیستم هدایت اینرسیایی اصلی موشک خطایی در حدود 200 CEP متر دارد اما بروزرسانی ها این خطا را تا 120 CEP متر کاهش داده است. این موشک با طول 18.2 متر و قطر1.7 متر وزنی حدود 35 تن دارد. این موشک دارای سه مرحله سوخت جامد است اما برخی سامانه بازگشتی آنرا نیز مرحله ی جداگانه ای میدانند پس اگر موشک چهار مرحله ای شنیدید تعجب نکنید!     (از راست: مینوتمن 3-مینوتمن1-Peacekeeper )   تغییرات نسبت نسل های گذشته:  مرحله آخر (سوم) موشک با بهبود موتور و کنترل نازل همراه بود. همچنین انعطاف پذیری  بیشتری در هنگام ورود به جو داشت. از دیگر پیشرفت های این نمونه نسبت به قبل میتوان به قابلیت بقای بیشتر پس از حمله ی هسته ای و افزایش توان حمل بار اشاره کرد. همچنین موشک برای هدایت نیز سیستم اینرسیایی پیشین خود را با کمی تغییرات حفظ کرده است.       ویژگی های منحصر به فرد:  1-این موشک مجهز به سر جنگی W62  با قدرت 170 کیلوتن تی ان تی است که جایگزین سرجنگی W56  با قدرت 1.2 مگاتن شده است. 2-این اولین موشک با قابلیت رهگیری چند هدف جدا گانه است. در واقع یک موشک قابلیت هدفگیری سه موقعیت مجزا را دارا بود. این توانایی با حمل چند سرجنگی کوچک محقق شده است. این یکی از ارتقا های موشک مینوتمن 3 نسبت به دو موشک قبل بود که آنها فقط توان حمل یک سرجنگی بزرگ را داشتند. 3-موشک مینوتمن 3 برای کنترل مجهز به پیشران های جانبی است که در نسل های قبل نیز به کار رفته بود و موشک را از استفاده از بالک برای هدایت بی نیاز میکرد. 4-این موشک از رایانه D37D به عنوان کامپیوتر پرواز استفاده میکند.       کشور : ایالات متحده آمریکا شرکت سازنده: بویینگ کاربر: نیروی هوایی ایالات متحده برد:13000 کیلومتر هزینه هر فروند: 7 میلیون دلار وزن: 35 تن طول: 18.2 متر قطر(مرحله اول) : 1.7 متر سرجنگی: W62-W78-W87 مکانیزم انفجار: در هوا یا تماس با سطح موتور: سه مرحله سوخت جامد/مرحله1: (Thiokol TU-122 (M-55 مرحله 2: Aerojet-General SR-19-AJ-1 مرحله 3: Aerojet/Thiokol SR73-AJ/TC-1 سقف پرواز: 1200 کیلومتر حداکثر سرعت: 24000 کیلومتر بر ساعت یا 7 کیلومتر بر ثانیه سیستم هدایت: اینرسی شعاع خطا: 200 CEP متر پرتابگر: از سیلو       استفاده از این مطالب تنها با ذکر نام وبسایت www. military.ir مجاز می باشد ترجمه و گردآوری توسط بنده حقیر   منابع: http://www.boeing.com/boeing/history/boeing/minuteman.page http://www.military.com/equipment/lgm-30-minuteman-iii http://en.wikipedia.org/wiki/LGM-30_Minuteman http://missilethreat.com/missiles/lgm-30g-minuteman-iii/
  3. Moghaddam

    موشک قاره پیما LGM-30G Minuteman-III

    خسته نباشی حمید جان ولی میشد تاپیکش کنی! ارزش داره...
  4.   الحمد للَّه ربّ ‏العالمين والصلوه والسلام على سيدنا و نبينا اءبى القاسم محمد (صلى الله عليه و آله ) و على ءاله الطيبين الطاهرين   خدا پسر رو به پدرش رسوند. یکی دیگه هم رفت... خدایا کی بشه ما بریم :-( :-( :-(     http://fa.alalam.ir/news/1667506
  5. بنده بی بصیرت حرفای رهبری خوب گوش نمیدم! میشه بگید کدوم جمله؟؟؟
  6.   از کجا میدونی 4 سال دیگه همه چی تغییر میکنه؟ وقتی یه بار اشتباه میکنن بعد تازه هنوز ازش برخی حمایت هم میکنن! تعجبی نداره     داستان چیه؟
  7. Moghaddam

    موشک قاره پیما LGM-30G Minuteman-III

    انیمیشن مینوتمن 3     [aparat]7E6gm?data[rnddiv]=14215837738512915&[/aparat]
  8. Moghaddam

    موشک قاره پیما LGM-30G Minuteman-III

      من چیزی رو تایید نکردم. فقط احتمالات رو گفتم. من نمی دونم بعید هم میدونم کسی بدونه. اما خب بازم بپرس شاید بدونه کسی.
  9. Moghaddam

    موشک قاره پیما LGM-30G Minuteman-III

      آها اون نقشه از همون موشک اسکاد که مهندسی معکوس شده بدست اومده احتمالا. ضمنا کمک دوستان عزیز روسمون رو هم که نمیشه فراموش کرد.
  10. Moghaddam

    موشک قاره پیما LGM-30G Minuteman-III

      قبلا نقشه برداری شده. مثل گوگل ارث   هرچند با تکنولوژی حال حاضر تهیه نقشه مجزا کار سختی نیست. کاش اینکارو میکردن اونوقت دقت موشک ها خیلی بالا میرفت
  11.   چرا منتها این مقاله قبل شهادت ایشون منتشر شده و اسمی از ایشون نبرده.     این طرز صحبت کردن واقعا عجیبه! این بنده خدا بلد نبوده محترمانه صحبت کنه؟
  12. Moghaddam

    موشک قاره پیما LGM-30G Minuteman-III

    برادر حمید زحمتش رو کشیدن! وسطای پست تعریفش هست: http://www.military.ir/forums/topic/28938-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7/#entry432591
  13. Moghaddam

    موشک قاره پیما LGM-30G Minuteman-III

    جان؟ icon_eek هدایت این موشک اینرسیه دیگه!     البته ساختش به این راحتی نیست. سه تا کلاهک با هم و همچنین ضریب خطایی حدود 0.016 به این راحتی بدست نمیاد! مثلا اگه سجیل این دقت رو داشت خطاش الان 32 متر بود.
  14. Moghaddam

    موشک قاره پیما LGM-30G Minuteman-III

    سلام سجیل رو که نمیشه راستش! چون این موشک 13000 ک.م برد داره و کلی چیز دیگه سجیل خیلی فرق داره.   نه کلا هدایت ماهواره ای نداره! من نمی دونم چرا اینقدر همه نسبت به هدایت اینرسی بدبینن! :chicken:
  15. بسم الله الرحمن الرحیم   در این تاپیک قصد داریم تا با اقتصاد مقاومتی و اصول آن در ایران بیشتر آشنا شویم.   مقدمه: امروزه جمهوری اسلامی در حوزه‌های اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصه‌ی نظر و در کتاب‌های درسی و چه در عرصه‌ی عمل و تجارب بشری مشابه و مابه‌ازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریه‌پردازی و الگوسازی در این عرصه‌های جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم، «اقتصاد مقاومتی» است.   اگر تمام دانش انباشته و کتاب‌های مرسوم اقتصادی دنیا را مطالعه کنید، نظریه یا تجربه‌ای مدون و مکتوب درباره‌ی اقتصاد مقاومتی نخواهید یافت. در تمام متون و کتاب‌های اقتصاد، هیچ پیشینه‌ای نظری یا عملی از تحریم بانک مرکزی نخواهید دید و از آن‌جا که این امر تاکنون سابقه نداشته، چگونگی واکنش به آن هم امری بدیع است. حتی اگر مطالعاتی هم در این باره صورت گرفته باشد، در طبقه‌بندی‌های محرمانه و امنیتی قرار گرفته و امکان دسترسی به آن برای کارشناسان معمولی وجود ندارد. نتیجه اینکه اقتصاددان انقلاب اسلامی نمی‌تواند از نظریه‌های متداول برای حل مشکل و مسأله‌ی خود بهره بگیرد. لذاست که جنبش نرم‌افزاری و الگوی اسلامی- ایرانی اداره‌ی جامعه، شکل بدیعی به خود می‌گیرد که الهام‌بخش جمیع ملت‌های آزاده خواهد بود.   اقتصاد مقاومتی روشی برای مقابله با تحریم‌ها علیه یک منطقه یا کشور تحریم شده می‌باشد. در شرایطی که صادرات و واردات هیچ کدام برای آن کشور مجاز نمی‌باشد.   معرفی اقتصاد مقاومتی:   اقتصاد مقاومتی به معنی تشخیص حوزه‌های فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بی‌اثر کردن آن تاثیرها می‌باشد و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت است همچنین برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید وابستگی‌های خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تاکید گردد.طبق نظر دولتمردان ایران در تعریف اقتصاد مقاومتی، ضرورت مقاومت برای رد کردن فشارها و عبور از سختی‌ها برای رسیدن به نقاط مثبت ملی نیاز است این روش اقتصادی از نظر تعریف با اقتصاد ریاضتی تفاوت دارد.   اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزه های فشار یا درشرایط کنونی تحریم و متعاقبا تلاش برای کنترل و بی اثر کردن و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت ، که قطعا باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریت های عقلایی و مدبرانه پیش شرط و الزام چنین موضوعی است. اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی ها و تاکید روی مزیت های تولید داخل و تلاش برای خوداتکایی است. و صد البته منظور از اقتصاد مقاومتی واقعی، یک اقتصاد مقاومتی فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته چنانکه مقاومت برای دفع موانع پیشرفت و کوشش در مسیر حرکت و پیشرفت تعریف می‌شود. بنابراین مسئولان و اندیشمندان باید مراقب باشند در راه رسیدن به اقتصاد پویا در دام اقتصاد بسته و خود محور نیفتند. در تعریف دیگر اقتصاد مقاومتی مجموعه تدابیر و راهکارهایی‌ است که برای پیشبرد امور اقتصادی در شرایط مقاومت در همه زمینه‌های اقتصادی به کار گرفته می‌شود. تعریف دیگر اقتصاد مقاومتی عبارتست از: سیاستگذاری و اجرای برنامه های اقتصادی معطوف به پایداری در همه سطوح با فرض فشار همه جانبه نظام سلطه. دکتر رهبری رئیس دانشگاه علوم اقتصادی در تعریف اقتصاد مقاومتی میگوید: «اقتصاد» مقاومتی یعنی اینکه مردم الگوی مصرف خود را تغییر دهند و از مصرف کالای خارجی به سمت مصرف کالای داخلی حرکت کنند. دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع مردم شهر ری و در هفته دفاع مقدس در باره اقتصاد مقاومتی اظهار داشت: این اقتصاد به معنای اقتصاد ریاضتی نیست بلکه باید با اصلاح مدیریت اقتصادی، تغییر در قوانین و مقررات و برخورد قوه قضاییه با مفسدان اقتصادی در شرایط تحریم تولید ثروت داشته باشیم و مردم را در آسایش نسبی قرار دهیم. به بیان دیگر چکش کاری بدنه اقتصادی کشور و ایرانیزه کردن سیستم اقتصادی به گونه ای که در مقابل هرگونه تحریم و فشارهای همه جانبه خارجی به اقتصاد کشور گزندی وارد نشود در واقع هدف در اقتصاد مقاومتی آن است که بر فشارها و ضربه‌های اقتصادی از سوی نیروهای متخاصم که سد راه پیشرفت جامعه است، غلبه کرد.   تاریخچه:   در غزه اصطلاح اقتصاد مقاومتی اولین بار در سال ۲۰۰۵ پس از محاصره غزه توسط اسرائیل که مواد غذایی و نهاده‌های اولیه برای تولید و پیشرفت اقتصادی را نیز شامل می‌شد و ناتوانی غزه در صادرات، امکان صادرات و کشت بسیاری از محصولات کشاورزی از جمله توت فرنگی را کاهش داده بود مورد استفاده قرار گرفت و ضوابط و معیارهای حاکم بر مفهوم اقتصاد مقاومتی شناسایی گردید.   در ایران پس از تشدید تحریمها علیه ایران در سالهای اخیر این شیوه توسط حکومت ایران ترویج می‌شود و در اقتصاد مقاومتی هدف استفاده از توان داخلی و مقاومت در مقابل تحریمها با ایجاد کمترین بحران است.   ریاضت اقتصادی چیست؟ ریاضت اقتصادی به طرحی گفته می‌شود که دولت‌ها برای کاهش هزینه‌ها و رفع کسری بودجه، به کاهش و یا حذف ارائه برخی خدمات و مزایای عمومی ، صرفه جویی در مخارج جاری کشور،کاهش هزینه های رفاهی و تعدیل کارمندها در بخش دولتی دست می‌زنند که یونان و ایتالیا به بخصوص یونان در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم میکند. این طرح که به منظور مقابله با کسری بودجه توسط برخی دولت‌ها انجام می‌شود گاهی اوقات به افزایش میزان مالیات و افزایش دریافت وام‌ها و کمک‌های مالی خارجی می‌انجامد. اینکه بر اقتصاد و شرایط بحران زده اش ریاضت و سختی تحمیل شود، در ظاهر اصلا کار خوشایندی به نظر نمی رسد، اما ، می تواند به بازیابی درازمدت اقتصاد کمک کند. هدف از اجرای طرح های ریاضت اقتصادی بازگرداندن اعتماد از دست رفته، بهبود وضعیت مالی کشورها و توانمند کردن کشورها برای بازیابی طولانی مدت است. ویژگی های اقتصاد ریاضتی: ۱٫ شرایط رویش طرح ریاضت اقتصادی: در شرایط کسری بودجه، بحران اقتصادی و شیب تند سقوط شاخص های اقتصادی. ۲٫ هدف طرح ریاضت اقتصادی: کاهش هزینه های خود و جبران کسری بودجه. ریاضت چه عایدی برای اقتصاد دارد؟ از جمله نتایجی که اجرای طرح های ریاضتی بر اقتصاد دارد، می توان موارد زیر را نام برد: کاهش تقاضا ، کاهش تورم، رقابتو مقابله با کسری بودجه اثر ریاضت اقتصادی خود را به صورت انعطاف پذیری بازارکار،هزینه هایی که کاهش می یابد،سیاست های پولی،نرخ ارز،رشد جهانی و مداخله بانک مرکزی خود را نشان می دهد یکی از روش های رسدن به اقتصاد مقاوتی از راه صرفه جویی است نه ریاضت؛در حال حاضر ما شاهد آن هستیم که برخی مدیران به اشتباه ریاضت را به جای مقاومت و صرفه جویی در دستور کار خودقرار داده که میتوان به عدم آگاهی آنان از این دو مفهوم اشاره کرد. بنابراین اگرچه اقتصاد ایران شاید ناچار شود در دراز مدت به سیاست های ریاضتی روی بیاورد، اما اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی دو مفهوم جداگانه و مستقل است که به هیچ عنوان منجر به بروز یکدیگر نخواهند شد. در اقتصاد مقاومتی محدودیتی در منابع وجود ندارد اما استفاده بهینه از منابع موجود باید طی یک برنامه زمان‌بندی شده صورت گیرد و این در حالی‌ست که در ریاضت اقتصادی ما با محدودیت در منابع و سرمایه‌ها رو‌به‌رو هستیم و به‌ناچار باید با سهمیه‌بندی و کم‌مصرف کردن با محدودیت‌های موجود مقابله کنیم. در اقتصاد مقاومتی قوای سه‌گانه باید با تعامل بیش از گذشته در یک مجموعه‌ای که وظیفه هدایت کار اقتصاد مقاومتی را بر عهده دارد، تصمیمات لازم در این ارتباط را اتخاذ کرده و برای اجرا به دستگاه‌های ذیربط ابلاغ کنند. هر یک از قوا باید با مرور وظایف خود نسبت به رفع چالش‌ها و موانع در اقتصاد مقاومتی اقدام کرده و هر یک از آنها تعامل با قوای دیگر را در برنامه کاری خود قرار دهند. ریاضت اقتصادی هم به معنای آن است که بار سختی مشکلات اقتصادی بر روی دوش مردم قرار بگیرد نه طراحان برنامه های اقتصادی و دستگاه اجرایی. اما اقتصاد مقاومتی آن است که بار سختی ها بر دوش طراحان، برنامه ریزان و مجریان طرح اقتصادی است و مسلما تفاوت فاحشی بین این دو طرح است.   اقتصاد موازی: تعریف اول از اقتصاد مقاومتی به مثابه‌ی «اقتصاد موازی» است؛ یعنی همان‌طور که انقلاب اسلامی با توجه به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملکرد انقلابی، اقدام به تأسیس نهادهایی مانند کمیته‌ی امداد، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و بنیاد مسکن نمود، امروز نیز بایستی برای تأمین اهداف انقلاب، این پروژه را ادامه داده و تکمیل کند؛ چرا که انقلاب اسلامی به اقتصاد مقاومتی و به نهادسازی‌های مقاومتی در اقتصاد نیاز دارد که چه بسا ماهیتاً از عهده‌ی نهادهای رسمی اقتصادی برنمی‌آید. پس باید نهادهایی موازی برای این کارویژه ایجاد کند؛ یعنی ما در کشورمان به «اقتصاد پریم» نیاز داریم. این امر البته به معنای نفی نهادهای مرسوم نیست. کما اینکه اکنون ما همزمان از هر دو نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهاد ارتش جمهوری اسلامی برای دفاع از انقلاب بهره‌مندیم. البته این الگو در مدل‌های حکمرانی مرسوم در دنیا و اتفاقاً در کشورهایی که از تجربه و توان حکمرانی بیشتری برخوردار باشند وجود دارد و این کشورها از نظام‌های چندلایه‌ی سیاستگزاری و اداره‌ی امور عمومی برخوردارند. به عنوان مثال می‌توانیم از حضور همزمان نهادهای دولتی، سازمان‌های مردم‌نهاد، خیریه و بنگاه‌های خصوصی در عرصه‌ی بهداشت و سلامت یا حتی در عرصه‌ی دفاعی و امنیتی کشورهای توسعه‌یافته‌ی غربی نام ببریم. البته مهم‌ترین مشکل این الگو این است که حسب نیازهای خاص انقلاب اسلامی و در عرصه‌ی اجرا با سؤالات نوینی روبه‌‌رو خواهد بود، زیرا مثلاً هیچ تصوری از «بانک مرکزی موازی» در یک کشور و سامان‌بخشی به عرصه‌ی پولی- مالی کشور در دو لایه‌ی دولتی و عمومی وجود ندارد. ‌اما باز هم منطقاً نمی‌توان این الگو را در زمره‌ی مدل‌های اداره‌نشدنی و غیرمعقول به حساب آورد.   اقتصاد ترمیمی: تعریف دوم از اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی «مقاوم‌سازی»، «آسیب‌زدایی»، «خلل‌گیری» و «ترمیم» ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است. یعنی اگر در رویکرد قبلی می‌گفتیم که فلان نهاد نمی‌تواند انتظارات ما را برآورده کند، در رویکرد جدید به دنبال آن هستیم که با بازتعریف سیاست‌های نهادهای موجود، کاری کنیم که انتظارات ما را برآورند. مثلاً در این تعریف، ما از بانک مرکزی یا وزارت بازرگانی می‌خواهیم که کانون‌های ضعف و بحران را در نظام اقتصادی کشور شناسایی کنند و خود را بر اساس شرایط جدید اقتصادی، تحریم‌ها یا نیازهای انقلاب اسلامی بازتعریف نمایند و در نتیجه عملکردی جهادی ارائه دهند. در مقام تمثیل می‌توان گفت این کار شبیه همان کاری است که «پتروس فداکار» با فروبردن انگشت خود در تَرَک دیواره‌ی سد انجام داد؛ یعنی باید ترک‌های ساختاری دیوار نهادهای اقتصادی را ترمیم کنیم. این مسأله یعنی ترمیم و مقاوم‌سازی ساختارهای اجرایی و اداری کشور حسب نیازهای مختلف و مقتضیات زمان و مکان هم امری دور از ذهن نیست. کشورهای توسعه‌یافته نیز در برهه‌هایی از تاریخ اقتصادی خود، مجبور به مقاوم‌سازی ساختارهای اقتصادی شدند. مثلاً غرب پس از دو شوک نفتی ۱۹۷۹ و ۱۹۸۳ میلادی، اقدام به جایگزینی سوخت‌های فسیلی با سایر سوخت‌های نوین کرد؛ به‌طوری که امروزه با قیمت‌های بالای یک‌صد دلار نیز دچار شوک نفتی نمی‌شود. با این توضیحات ما امروز فقط نیازمند عزمی ملی برای اجرای این پروژه‌ی ملی و ارزشی هستیم.   اقتصاد دفاعی: تعریف سوم از اقتصاد مقاومتی، متوجه «هجمه‌شناسی»،‌ «آفندشناسی» و «پدافندشناسی» ما در برابر آن هجمه است. یعنی ما باید ابتدا بررسی کنیم که مخالفان ما حمله به اقتصاد ایران و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت می‌دهند. بنابراین وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافته‌ایم که ابزارها و شیوه‌های هجمه‌ی دشمن را پیشاپیش شناخته باشیم و بر اساس آنها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین و اجرا کنیم. بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد شد.   اقتصاد الگو: چهارمین تعریف نیز این است که اساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاه‌مدت سلبی و اقدامی صرفاً پدافندی نیست؛ بر خلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را یا پدافندی یا کوتاه‌مدت می‌دانستند، این رویکرد چشم‌اندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلندمدت را شامل می‌شود. در این رویکرد، ما در پی «اقتصاد ایده‌آلی» هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهام‌بخش و کارآمد بوده و زمینه‌ساز تشکیل «تمدن بزرگ اسلامی» باشد. بدین معنا اساساً در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت،‌ یکی از مؤلفه‌های مهم الگو می‌باید متضمن مقاومت و تحقق آن باشد. در این مقوله است که اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد کارآفرینی و ریسک‌پذیری و نوآوری می‌شود. البته همه‌ی این چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی به نوعی با هم رابطه‌ی«عموم و خصوص مِن‌وجه» دارند،‌ منتها برخی کوتاه‌مدت و برخی بلندمدت هستند و البته ترکیبی از استراتژی‌های مطلوب را نیز برایمان به تصویر می‌کشند.   ۱۰ نکته درباره تحقق اقتصاد مقاومتی:   برای شناخت بسترها و زمینه‌های تحقق اقتصاد مقاومتی، ابتدا باید به آسیب‌شناسی اقتصاد کشور و موانع و نیازمندی‌های تحقق اقتصاد مقاومتی پرداخت. اولین نیاز این است که مرکزیت و محوریتی برای فعالیت در عرصه‌ی اقتصاد مقاومتی داشته باشیم. فعالان این عرصه باید بتوانند اطلاعات و دستاوردهای خود را در جایی به اشتراک بگذارند. فرماندهی هوشمند و متمرکزی برای هدایت فعالیت‌های این حوزه و شناسایی و آموزش نیروهای مستعد و مناسب برای فعالیت علمی و عملیاتی در این عرصه لازم است. سامانه‌ای پویا و هوشمند برای این مسأله وجود داشته باشد. مراکزی چون شورای عالی امنیت ملی که در این موضوع ورود خوبی داشته‌اند، بایستی با عنایت به مسائل فوق در کمک گرفتن از دیگر نیروها پویا و چابک باشند. نیاز دوم آن است که فعالیت در عرصه‌ی اقتصاد مقاومتی نیاز به رصد و دیده‌بانی فضای اقتصادی داخلی و بین‌المللی و نیز گردآوری آمارهای دقیق و ‌روزآمد دارد. ضمناً برای این‌که به این دو برسیم، به شاخص‌های بومی نیاز داریم تا میزان مقاومت و آسیب‌پذیری اقتصادمان را بر اساس آنها شناسایی کنیم و بدانیم این اقتصاد ما تا چه اندازه می‌تواند در برابر فشارها مقاومت کند و این سد اقتصادی چه میزان فشار را می‌تواند تحمل کند؟ اقتصاد غربی برای خودش شاخص دارد و ما به شاخص‌های بومی متناسب با این مسائل بومی خودمان نیاز داریم؛ کاری که از جوانان ما به‌خوبی برمی‌آید. مسأله‌ی سوم، ضرورت طراحی یک الگوی مشخص از شیوه‌ی زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی برای عموم مردم و به‌ویژه برای مدافعان انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است؛ آنهایی که قائل به صحت و صدق ایده‌ی اقتصاد مقاومتی هستند. یعنی ما چه الگوی مشخصی را برای بدنه‌ای از مردم ارائه می‌دهیم که بدانند نیازها و مقتضیات انقلاب چه نوع سبک زندگی را می‌طلبد؟ ابتدا باید دولت را در سبک اداره‌ی امور و سپس این بخش از مردم را به سبک زندکی متناسب با انقلاب تشویق و تأیید کرد تا بدین‌وسیله سبک زندگی متناسب با مقتضیات انقلاب را در جامعه پُررنگ‌تر کنیم  وقتی یک شیوه‌ی زندگی را بر اساس سه‌گانه‌ی «اعتماد به‌نفس ملی، روحیه‌ی جهادی، و پرهیز از لقمه‌ی حرام» طراحی کردیم، می‌توانیم به کارآمدی آن امیدوار باشیم. توجه به معنویت دینی در این سه‌گانه نقشی اساسی ایفا می‌کند. البته طبیعی است که جنگ نظامی برای مردم ملموس و باورپذیرتر باشد، اما جنگ نرم‌افرازی این‌گونه نیست. بنابراین وجود روحیه‌ی جهادی منبعث از آموزه‌های دینی در آن سبک زندگی بسیار مهم و کلیدی است. در روایات ما این عبارت وجود دارد که اگر کسى در میدان جنگ نبوده باشد یا در دلش حدیث جهاد نخواند، به گونه‌اى از نفاق زندگى را ترک می‌کند. این شور و حماسه‌ی زندگی مقاوم و جهادی را باید به عرصه‌ی عموم علاقمندان انقلاب بکشانیم تا چهره‌ی زندگی را از اطراف و بی‌تفاوتی بزداییم. این مهم باید در نعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی اقتصادی متناسب با انقلاب اسلامی پیگیری شود و ما باید نظام تعلیم و تربیت اقتصادی خاص خودمان را برای مقاومت اقتصادی و جهاد اقتصادی، تبیین و طراحی و سپس اجرا کنیم. بدیهی است اقتصاد مقاومتی بر پایه و اساس سرمایه‌ی معنوی افراد و جامعه استوار است. بدون معنویت و سلامت معنوی، مقاومت شکننده است. مثال مهم اقتصادی در این زمینه، پرهیز از لقمه‌ی حرام است. لقمه‌ی حرام هر الگویی را که از شیوه‌ی زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی ارائه بدهید، بی‌استفاده و بی‌فایده می‌کند. کسی که شکمش از حرام پر باشد، پای هیچ مبارزه و مقاومتی حاضر نخواهد شد. لقمه‌ی حرام مانند یک ویروس کشنده و خطرناک است که ایمنی دستگاه تشخیص و عملکرد افراد را به‌کلی نابود می‌کند. لذا یکی از اهداف اساسی ما باید این باشد که مسیر لقمه‌های حرام و میزان آن را در اقتصاد کشورمان بررسی کنیم و سپس با کانون‌های آن به‌شدت مقابله نماییم. اقتصاد مقاومتی ماهیتاً اقتصادی مردمی است. ضروری است که مردم وارد این عرصه شوند تا از ورود رانت‌خوارها به اقتصاد جلوگیری کنند. اگر ما فضا را برای حضور جوانان مؤمن و خلاّق ایران اسلامی در عرصه‌ی اقتصادی فراهم کنیم، قطعاً تحولات مثبتی را در این عرصه شاهد خواهیم بود. مسأله‌ی چهارم عبارت از این است که نظام آموزشی ما متناسب با اقتصاد مقاومتی عمل ‌کند. کارکرد نظام آموزشی آن است که کودکان و نوجوانان و جوانان یک کشور را متناسب با شرایط و نیازهای تاریخی آن برهه تربیت کند. اما متأسفانه در کشور ما این اتفاق به‌خوبی نمی‌افتد. به یک مثال از عملکرد آمریکا در دشمن‌سازی اشاره می‌کنم. وزارت دفاع آمریکا کتابی را در ۴۰۰ صفحه منتشر کرده که موضوعات امنیت ملی آمریکا را در آن برشمرده و توضیح داده است. مخاطبان کتاب هم عموماً معلمان دبیرستان‌های آمریکا هستند و از آنها خواسته شده تا ضمن بحث‌های خودشان به این موارد هم اشاره کنند. یعنی آمریکایی که مشکل امنیتی با همسایگان خود ندارد و اساساً خودش بحران ساز برای دیگران است، با استفاده از نظام آموزش و پرورش خود کاری کرده که در ذهن جوانان و نوجوانان این کشور همواره دغدغه‌ی امنیت اقتصادی و دشمنان اقتصادی مطرح باشد. حال این سؤال مطرح است که نظام آموزشی ما چه اندازه به دنبال جهادی بارآوردن مخاطبان خویش است و آیا اصلاً فکری برای این‌ دارد که فرزندان این مرز و بوم را جهادگر باربیاورد؟! ما نیاز داریم که از سطح پیش‌دبستان برای این مسأله برنامه داشته باشیم. ما به شعر و داستان و کاریکاتورهایی احتیاج داریم که کودکانمان را به این سمت هدایت کنیم. بنابراین توجه به نظام آموزشی و تربیتی در این عرصه بسیار مهم است. مورد پنجم هم درباره‌ی نظام رسانه‌ای و تبلیغاتی ما برای رواج آموزه‌های اقتصاد مقاومتی است. ما به نظام تبلیغاتی هماهنگ و منسجمی احتیاج داریم که بتواند این آموزه‌ها را از طریق رسانه‌های رسمی و غیر رسمی مختلف، به‌خوبی و در بسته‌بندی‌های مناسب به مردم عرضه کند؛ همان‌گونه که در دوران دفاع مقدس به هر حال دستگاه‌هایی مسئول کاری شبیه این کار بودند و برای آن فکر می‌کردند. بنابراین ما باید از ظرفیت همایش‌ها، سخنرانی‌ها، اینترنت، شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی و حتی مجالس مذهبی و هیئات برای رسیدن به این مقصود استفاده کنیم.البته باید از شیوه تبلیغات غربی استفاده نکرد چرا که با این حرکت مقاومتی سنخیتی ندارد و در واقع راه کاری برای ارائه ندارد و لازم است که از تبلیغات منحصر به فرهنگ خودمان استفاده کنیم مانند تبلیغات دوران دفاع مقدس و صد البته به روز شده و به سبک زندگی ایرانی اسلامی دهه نود ی. مسأله‌ی ششم، امکان واکنش سریع نظام اقتصادی ما در برابر حملات اقتصادی است؛ این‌که چقدر توان واکنش به کنش‌ها و حملاتی را داریم که به نظام اقتصادی ما وارد می‌شود و چقدر می‌توانیم در این واکنش سریع استقامت داشته باشیم. اگر بحرانی پیش بیاید، تا چه میزان می‌توانیم مصارف کشور را پایین بیاوریم؟ مردم تا چه اندازه و در چه مدتی می‌توانند خودشان را با این تغییرات هماهنگ کنند؟ قوت‌های ما در این زمینه می‌باید تکمیل و ضعف‌هایمان ترمیم شوند. مسأله‌ی هفتم، ایفای نقش پررنگ مردم در اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی ماهیتاً اقتصادی مردمی است. دوباره به تعاریف ابتدای بحث برمی‌گردیم؛ اگر قرار باشد ما اقدام به نهادسازی‌های موازی در اقتصاد مقاومتی کنیم، هیچ لزومی ندارد که این نهادسازی را دولت انجام دهد، بلکه ضروری است که مردم وارد این عرصه شوند تا از ورود رانت‌خوارها به اقتصاد جلوگیری کنند. الان که بحث تحریم‌ها و مشکلات مبادله‌ی پول مطرح است، نهادهای اقتصادی مردمی و سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند نقش بسیار پررنگ و تعیین‌کننده‌ای داشته باشند. اگر ما فضا را برای حضور جوانان مؤمن و خلاّق ایران اسلامی در عرصه‌ی اقتصادی فراهم کنیم، قطعاً تحولات مثبتی را در این عرصه شاهد خواهیم بود. در زمان جنگ جهانی دوم، اقتصاددان‌های معروف آمریکا در واحد اقتصادی وزارت دفاع این کشور برنامه‌ریزی کردند که چگونه می‌توانند از شرایط موجود و ظرفیت‌های مردمی برای جنگ استفاده کنند. امروز ما نیاز داریم که یک بار مهارت‌های مردم خودمان را کاملاً رصد کنیم تا دریابیم که در روز مبادا مهارت چه کسانی برای این کشور به کار می‌آید و اگر کسانی چند مهارت دارند، کدام مهارتشان در اولویت استفاده قرار دارد. لقمه‌ی حرام مانند یک ویروس کشنده و خطرناک است که ایمنی دستگاه تشخیص و عملکرد افراد را به‌کلی نابود می‌کند. لذا یکی از اهداف اساسی ما باید این باشد که مسیر لقمه‌های حرام و میزان آن را در اقتصاد کشورمان بررسی کنیم و سپس با کانون‌های آن به‌شدت مقابله نماییم. به گمان من برای این‌که عملیات جهاد اقتصادی ما موفق باشد، باید بازیگران اصلی این اقتصاد را نه به صورت کلی، که کاملاً جزئی تعیین کنیم. یعنی تقسیم‌بندی خود را از حالت مردم و مسئولین به یک تقسیم‌بندی تخصصی تبدیل کنیم که شامل اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، دانشجویان، طلاب، دانش‌آموزان، معلمان و زنان خانه‌دار و همه‌ی اقشار دیگر بشود. مسأله‌ی هشتم، لزوم توجه و دلجویی و حمایت دولت از فعالان اقتصادی است. اگر دولت در شرایط عادی از فعالان اقتصادی و از کشاورزان و کارگران و کارمندان حمایت کند، آن وقت می‌تواند انتظار داشته باشد که آنها هم در روز مبادا به کمک کشور بیایند. اما اگر دولت آنها را رها کند و به مشکلات آنها اهمیتی ندهد و فقط به فکر خود باشد، دیگر توانی برای مقاومت در این اقشار نمی‌ماند که بخواهند در روز مبادا مقاومت کنند؛ چنان‌چه حضرت امیرالمؤنین علیه‌السلام در نامه‌شان به مالک اشتر به این معنا اشاره کرده‌اند. نکته‌ی نهم، تحرک دستگاه دیپلماسی کشور برای فعال کردن ظرفیت‌های بالقوه و فرصت‌های جهانی در اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی در شبکه‌ای پویا از اقتصاد جهانی معنادار می‌شود و کشف و بکارگیری و ساخت ظرفیت این شبکه برعهده‌ی ماست. جهانی شدن اقتصاد موجب شده تا مقاومت اقتصادی نیز تعاریف جدید به خود بگیرد، لذا ما نیازمند بازیگرانی خاص در عرصه‌ی اقتصاد جهانی و بازی در لایه‌های مختلف آشکار و پنهان آن هستیم. همچنین لازم است تا گردآوری و استفاده از تجارب اقتصادی دیگر کشورها در زمینه‌های مشابه را مجدانه پیگیری کنیم. به هر حال ممکن است هر کشوری در یک برهه‌ای با مشکلات اقتصادی مواجه بوده باشد؛ اگر دستگاه دیپلماسی کشور این تجربیات را گردآوری کند و در اختیار فعالان و محققان اقتصادی بگذارد، این مسأله برای اقتصاد کشور بسیار راهگشا خواهد بود. نکته‌ی دهم و پایانی، لزوم تبدیل بحث اقتصاد مقاومتی به گفتمان رایج در دانشگاه‌ها، مراکز علمی و مجامع مذهبی است. همین صحبت کردن و گفت‌وگو پیرامون این موضوع و توجه به ابعاد مختلف آن، در سرعت حرکت به سمت تحقق اقتصاد مقاومتی تأثیری بسزا خواهد داشت. این مسأله باید در کلاس‌های درس و پروژه‌های علمی از محققان و نخبگان خواسته شود و از سوی استادان اقتصاد که درد دین دارند یا حداقل آزاده و میهن‌دوست هستند، جدی گرفته شود. مجموعه‌ی این مطالب، درآمدی بود بر مسأله‌ی اقتصاد مقاومتی برای آغاز بحث‌های علمی. البته مطالب هر بند نیازمند تفصیل و نقشه‌ی راهی مشروح است که با پیگیری دستگاه‌های مسئول در هر بخش، ان‌شاالله ادامه می‌یابد. با توجه به معنی و مفهوم اقتصاد مقاومتی، رابطه‌ی فرهنگ و این اقتصاد را بررسی میکنیم اقتصاد مقاومتی در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته قرار می‌گیرد. اقتصاد مقاومتی نمی‌پذیرد که صرفاً مصرف‌کننده باشد، منفعل نیست و در مقابل اهداف اقتصاد سلطه ایستادگی می‌کند. هر جامعه‌ای سه رکن اساسی دارد؛ فرهنگ، سیاست و اقتصاد. این سه رکن متقوم هم هستند و از بین آنها، فرهنگ نقش مهم‌تری دارد. بنابراین اقتصاد در تبعیت از فرهنگ عمل می‌کند. اساساً اقتصاد، ارزش‌ها و جهت خود را از فرهنگ متبوع خود می‌گیرد. بنابراین تا فرهنگ مقاومتی نباشد، اقتصاد هم مقاومتی نخواهد شد. پس این دو با هم یک رابطه‌ی طولی دارند. الگوی مناسب برای این رابطه: بهترین الگو برای ایجاد رابطه‌ی فرهنگ و اقتصاد مقاومتی، الگوبرداری از فرهنگ بسیج و دفاع هشت ساله‌ی ما در برابر همه‌ی دنیا است. در جنگ تحمیلی با تکیه بر فرهنگ عاشورا، بزرگ‌ترین جبهه‌ی مقاومت در مقیاس عمومی و در تمامی سطوح جامعه شکل گرفت. عامل اصلی این مقاومت گسترده «مذهب و باورهای اعتقادی» بود. این عامل هم بر دو رکن اساسی استوار بود؛ رکن اول «عاشورا و شهادت» و رکن دوم «انتظار و ظهور منجی مصلح». فرهنگِ اقتصاد نیز همچون فرهنگ سیاست به مجموعه‌ی باورها، ارزش‌ها و رفتارها و نمادها در حوزه‌ی ثروت اطلاق می‌شود که با تغییر یا تحول آن، اقتصاد مقاومتی نیز دچار تغییر و تحول خواهد شد. پس هر گونه تحول مثبت یا منفی در فرهنگ سیاست (قدرت)، فرهنگ اقتصاد )ثروت) و فرهنگ اجتماع (هنجارها و رفتارها) مستقیماً بر اقتصاد مقاومتی تأثیر دارد. پیش‌شرط‌ها و پیش‌نیازهای فرهنگی برای تحقق و دست‌یابی ملت ما به اقتصاد مقاومتی مادامی که خاستگاه «فرهنگ اقتصاد» بر پایه‌ی مفاهیمی همچون «سودمحوری»، «سرمایه‌سالاری» و «تکاثرگرایی» باشد و کارشناسان و مدیران اقتصاد به این دسته از معادلات وفادار باشند، اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی مورد نظر نظام اسلامی تحقق پیدا نخواهد کرد. به عبارت دیگر، هرگاه مفاهیم، تعاریف، سیاست‌ها، قوانین، ساختارها، ضوابط و مدیریت اقتصادی حول محور «اقتصاد سرمایه‌داری» تعریف شود، نمی‌توان از تولید ثروت بر پایه‌ی جهاد و مقاومت و اخلاص و ایثار سخن گفت. پس می‌توان نتیجه گرفت که کیفیت و نوع فرهنگ حاکم بر اقتصاد می‌تواند پذیرای مفهوم ارزشی جهاد و مقاومت باشد یا نباشد. این پیش‌نیازهای فرهنگی چگونه محقق میشوند؟ تحقق پیش‌نیازهای فرهنگی را باید در سه سطح بنیادی، تخصصی و عمومی دنبال کرد؛ در سطح بنیادی که نیاز به استخراج فقه نظام اقتصادی و نظام‌سازی مبتنی بر آن توسط فقها و کارشناسان فقه ما دارد، در سطح تخصصی که نیاز به بازنگری در مفاهیم، تعاریف، سیاست‌ها، قوانین و ضوابط اقتصادی موجود کشور و نظریه‌پردازی و الگوپردازی بر اساس مفاهیم و تعاریف جدید و هماهنگ با نگاه ارزش‌محور دارد، و بالأخره در سطح عمومی که نیازمند آموزش و ظرفیت‌سازی و فرهنگ‌سازی در سطح کارشناسان و کارگزاران نظام اسلامی و مردم است. رابطه و نسبت بین «فرهنگِ اقتصاد» و «اقتصادی فرهنگ»: باید بگویم که یکی از محورهای مهم در عرصه‌ی اقتصاد اسلامی، اقتصادِ فرهنگ است که شامل همه‌ی منابع انسانی، مالی، تجهیزات، سخت‌افزار، فضا و امکانات می‌شود. اقتصاد بخش فرهنگ نقش مؤثری در پیشرفت فرهنگ اسلامی در سطوح مختلف جامعه دارد. اگر اقتصاد فرهنگ مبتنی بر فرهنگ اقتصادی منبعث از اسلام نباشد، نه‌تنها موجب پیشرفت جامعه‌ی اسلامی نخواهد شد، بلکه به عنوان یک اهرم بازدارنده و مخرب هم عمل خواهد کرد و مانع پیشرفت فرهنگ اسلامی در تمامی ابعاد خواهد بود. پس اگر فرهنگ اسلامی را پایه و اساس شکل‌گیری تمامی پدیده‌ها و از جمله نظام اقتصادی بدانیم، آن‌گاه درخواهیم یافت که اقتصاد فرهنگ تابعی از فرهنگ اقتصاد است که امروزه از آن به عنوان مکتب اقتصادی یاد می‌کنند. پس اقتصاد مقاومتی یکی از ارکان «مکتب اقتصاد اسلامی» به حساب می‌آید که دیگر ارکان آن شامل «عدالت اقتصادی»، «تدبیر معیشت» و «عقلانیت اقتصادی»، الگوی تولید، توزیع و مصرف اقتصادی است. ارکان مذکور را اصطلاحاً «فرهنگ اقتصاد» می‌نامند. حال اگر اقتصاد خالی از این ارکان باشد، دیگر نمی‌توان آن را اقتصاد اسلامی نامید. پس اسلامیت اقتصاد متقوم به وجود معنویت، عدالت و عقلانیت برخاسته از فرهنگ اسلامی در همه‌ی عرصه‌های تولید، توزیع و مصرف ثروت است. فرهنگی مبتنی بر معنویت و عدالت و عقلانیت دینی، فرهنگی مقاوم و سالم و مقتدر هم خواهد بود. آن‌گاه حضور و جریان این فرهنگ در دیگر ابعاد جامعه و از جمله حضور فرهنگ در نظام سیاسی، حضور فرهنگ در نظام فرهنگی و حضور فرهنگ در نظام اقتصادی موجب سلامت نظامات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خواهد شد. در پایان از گزارش فوق می توان این نتیجه را گرفت که : در مرحله‌ی نخست و به وسیله‌ی فرهنگ دینی باید تمامی نظامات جامعه را مهندسی کرد. در مرحله‌ی دوم وقتی که این نظامات شکل گرفت، یعنی هرگاه نظام اقتصادی بر پایه‌ی فرهنگ دینی تعریف و مهندسی شد، آن‌گاه اقتصاد سیاست و اقتصاد فرهنگ و اقتصاد در حوزه‌ی اقتصاد نیز پاک و تعالی‌بخش و مقاوم و بالنده خواهد بود و می‌تواند در خدمت اهداف بلند و تعالی‌بخش و انسان‌ساز اسلام باشد.   چرا اقتصاد مقاومتی اهمیت دارد؟ ریشه فکری مشکلات اقتصادی، فقدان خودباوری و وابستگی فکری به غرب است؛ غربی که در سراشیبی سقوط قرار گرفته و برای نجات خود، سالهاست که نابودی ملت­ها را در دستور کار قرار داده است. دست آوردهای نظری و تجربه ۳۵ سال گذشته نشان می دهد که بهبود معیشت مردم نه از طریق اقتصاد مبتنی بر لیبرال سرمایه داری بدست می آید و نه اقتصاد تمرکزگرا. موسسات و نسخه های طراحی شده نهادهای اقتصاد سرمایه داری نمی تواند با شرایط دینی و ملی و نیز منافع مردم کشورمان منطبق شود و این امر موجبات تکاثر ثروت و شکاف طبقاتی را فراهم می آورد. تکیه بر سیاست­های بانک جهانی و صندوق بین المللی و توصیه ­های آنها که از دولت سازندگی آغاز شد، تا به امروز به یکی از محورهای آسیب زا در اقتصاد کشور تبدیل شده است. به دنبال این توصیه­ ها، افکار شکل گرفته شبه روشنفکران در ادبیات اقتصاد سرمایه داری، موجبات حاکمیت گفتمانی تک ساحتی را فراهم آورده است که اجازه هر نوع دگراندیشی را سلب می نماید. راهکارها و چاره جویی های کلیشه ای این جریان فکری که مبتنی بر همان نسخه های قدیمی است، نتایج زیانباری را برای اقتصاد و معیشت مردم به همراه آورده است. وابستگی به ارز دلاری، اختصاصی سازی به جای مردمی سازی و رشد بی­رویه بازارهای سفته ­بازی و واسطه گری نتیجه این جریان فکری است.   آیا مقاومت در برابر فشارها و تحریمهای خارجی، مشکلات اقتصادی را بیشتر نمی کند؟   یکی از ترفندهای دشمن و نظام سلطه برای عقب نگه داشتن کشورها، ایجاد بحرانها و نوسانات کاذب در اقتصاد آن کشورست. این بحرانها می توانند از یک سو تهدید و از یک سو فرصت قلمداد شوند. اگر مردم و مسولین کشور صرفا به فکر راه حلهای کوتاه مدت، مقطعی و به اصطلاح مسکنی باشند، ساختارهای اقتصادی تغییری نکرده و همه امکانات کشور صرف فرو نشاندن نزاعها و نوسانات خواهدشد و منابع کشور به هدر خواهد رفت. در این صورت قطعا چنین شرایطی یک تهدید بزرگ محسوب می شود. اما اگر این فشارها باعث تغییر واصلاح در ساختارهای اقتصادی یک کشور گردد، در نهایت به خودکفایی، استقلال و بی نیازی کشور منجرمی می شود که همان مقاوم سازی اقتصادست. لازمه این امر، حضور یک تفکر نظام مند، بلند مدت و استراتژیک است تا بتواند این فرصتها را در ساختار کشور فراهم نماید.   مصالحه و سازش با قدرتهای سلطه گر، موجبات افزایش وابستگی، برونزایی اقتصاد، تعطیلی نهادهای تولیدی و مزیتهای بومی و نهایتا فلج شدن کل اقتصاد را به همراه دارد که با منافع مردمی ناسازگارست. ما نمی خواهیم به شیوه برخی کشورهای منطقه با غرب تعامل خام فروشی در ازای تسهیلات وارداتی داشته باشیم. برده وار باج بدهیم و کالاهای لوکس مصرفی وارد نماییم. عزت و استقلال ملی در برابر زیاده خواهی قدرتهای سلطه جو، احیاکننده توانهای داخلی کشور است. البته این امر به معنای انزوا یا کناره گیری از اقتصاد جهانی نیست بلکه برعکس، اقتضای تمدن چندهزارساله ایران اسلامی، تعاملی شکوهمندانه و عزت­مندانه با اقتصاد جهانی است، به طوری که قواعد این بازی مقتدرانه به نفع مردم کشورمان رقم بخورد. سازش با غرب (تحت هر عنوانی از قبیل تنش زدایی، تعامل و…) در شرایط فعلی که هنوز ساختارهای تولیدی کشور به خودکفایی نرسیده است و توان اقتصادی موردنیاز به فعلیت نرسیده است، تعاملی تحقیرآمیز خواهد بود و مارا به یک خام فروش دلال صفت، تبدیل خواهد کرد.   در صورتی که اقتصاد مقاومتی در کشور شکل بگیرد و مدیران و دولت­مردان به معنای اعم کلمه (قوای سه­گانه) دست به دست هم دهند تا آن را اجرایی کنند در آینده بسیار نزدیک شاهد رشد و شکوفایی اقتصاد کشورمان خواهیم بود. اما در این بین هر موضوعی دارای الزاماتی است که می‌بایست به آن توجه ویژه و جدی شود. اقتصاد مقاومتی هم از این قاعده مستثنی نبوده و دارای ملزوماتی است که در صورتی که به درستی شناخته و اجرایی شود، امید آن خواهد بود که اقتصاد مقاومتی به بهترین شکل اجرایی شود. این الزامات عبارت‌اند از:   الف- توجه جدی و حمایت دائمی از بخش کشاورزی   وجود شرایط آب و هوایی چهار فصل و موقعیت جغرافیایی کشورمان بستر مناسبی برای افزایش تولید محصولات کشاورزی برای تأمین نیازهای داخلی و صادرات را فراهم ساخته است. از نگاه رشد و پیشرفت اقتصادی، بخش کشاورزی در فرآیند رشد و توسعه کشور وظایف مهم و اساسی را بر عهده دارد. اگرچه طی این سال‌ها سیاست خودکفایی در تولید بسیاری از محصولات راهبردی، در دستور کار قرار داشته است و در تولید برخی محصولات از جمله گندم محقق گردید اما به نظر می‌رسد هنوز بخش کشاورزی توان رقابت با محصولات خارجی را نداشته و واردات بی‌رویه­ی تولیدات کشاورزی به این بخش، ضربات سهمگینی وارد نموده است.   ب- مدیریت بر واردات   کنترل واردات محصولات مصرفی از طریق تشدید ضوابط و استانداردهای لازم یکی از کارهایی است که تا حدی شروع شده و دستاوردهای مؤثری هم به دنبال داشته است؛ اما این روند باید دقیق­تر دنبال شود. افزایش تعرفه و ایجاد الزام برای دریافت مجوز از وزارتخانه‌های متبوع می‌تواند یکی از راه‌های کاهش واردات باشد. واردات در کشور ما تا حدود زیادی به دلیل فرهنگ غلطی که در حوزه مصرف در کشور وجود دارد، واردات کالاهای لوکس را افزایش داده است.   ج- جلوگیری از خام فروشی نفت   تحریم نفت، فرصت مناسبی است تا به جای خام فروشی نفت، با تبدیل نفت به محصولات متنوع پتروشیمی، بنزین و انرژی‌های دیگر، ضمن ایجاد ارزش افزوده و تأمین نیازهای داخلی در این عرصه، به راحتی محصول نهایی را در بازار جهانی صادر کنیم. با توجه به فناوری‌های پیچیده و روز دنیا، کشورهای صنعتی از هر بشکه نفت خام حداقل ۲۲۰ دلار و حداکثر ۱۳۷۰ دلار بهره‌برداری می‌کنند؛ ما هم اگر با نگاه اقتصاد مقاومتی خام فروشی نفت را کم یا قطع کنیم ارزش افزوده بیشتری به دست خواهیم آورد.   د- اصلاح ساختار مالیاتی   یکی از روش‌های معقول اقتصادی فراهم‌سازی بسترها برای تحقق نظام مالیاتی در کشور است که دولت با طیب خاطر می‌تواند روی درآمدهای آن حساب باز کند. اگرچه در طرح تحول اقتصادی، یکی از هفت نظام، اصلاح مالیات بود و قدم‌های خوبی هم برداشته شد؛ اما هنوز فاصله درآمد مالیاتی ما با میانگین جهانی و میانگین درآمد مالیاتی بسیاری از کشورها فاصله زیادی دارد؛ اما در این بین موضوع فرار مالیاتی اهمیت خاصی دارد که باید برای آن تدابیر ویژه‌ای صورت بگیرد؛ زیرا برخی برآوردها نشان می‌دهد میزان فرار مالیاتی حداقل دو برابر درآمد مالیاتی بالقوه­ی فعلی است. در صورت اصلاح این سیستم مالیاتی می‌توان امیدوار بود که خام فروشی نفت کاهش یافته و به سمت اقتصاد خودکفا که نتیجه اقتصاد مقاومتی است حرکت کنیم.   ه- تولید محور بودن سیاست‌گذاری‌ها   تولید­محوری باید سنجه­ی سیاست‌گذاری‌های اقتصادی کشور باشد؛ یعنی باید در سیاست‌های ارزی، در سیاست‌های پولی و مالی، در سیاست‌های تجاری و در سیاست‌های بانکی و مالیاتی برای تولید اولویت قائل باشیم. تجلی ملموس این مطلب این‌گونه خواهد بود که اگر جایی ناچار بودیم بین تولید­گرایی و مصرف‌گرایی انتخاب کنیم، باید تولید را مقدم بداریم. این مطلب مثلاً در اجرای سیاست هدفمندی یارانه‌ها می‌تواند تجلی بسیار ملموسی داشته باشد. در مجموع سیاست‌گذاری‌ها باید به سمتی برویم که توان برنامه‌ریزی مدیران ما افزایش یابد. به این معنی که از تغییرات ناگهانی در سیاست‌ها اجتناب کنیم تا مدیران ما بتوانند برای آینده برنامه‌ریزی کنند. آنچه بیان شد برخی از الزاماتی است که می‌بایست در حوزه اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی به آن‌ها توجه ویژه شود. از همین رو، توجه به موضوعات بالا در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها می‌تواند تا حدود زیادی اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی را در صحنه اجرایی کشور نوید دهد.   منابع: ویکی پدیا فارسی راسخون تارنما موسسه اعتباری ثامن تارنما نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری الگوها فرهنگ نیوز   اما حالا که با اقتصاد مقاومتی آشنا شدیم سری به سخنان و پاسخ های رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی میرویم تا با نحوه اجرای آن در ایران بیشتر آشنا شویم   10 پرسش و پاسخ رهبری درباره ی اقتصاد مقاومتی:   ۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟ یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است ــ این آن جنبه‌ی مثبت ــ امّا منحصر به کشور ما هم نیست؛ یعنی بسیاری از کشورها، امروز با توجّه به این تکانه‌های اجتماعی و زیروروشدن‌های اقتصادی‌ای که در این بیست سی سال گذشته اتّفاق افتاده است، متناسب با شرایط خودشان به فکر یک چنین کاری افتاده‌اند. پس مطلب اوّل اینکه این حرکتی که ما داریم انجام میدهیم، دغدغه‌ی دیگر کشورها هم هست؛ مخصوص ما نیست. ۲. اقتصاد مقاومتی درون‌زا  به چه معناست؟ این اقتصاد درون‌زا است. درون‌زا است یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان؛ درون‌زا به این معنا است. ۳. آیا درون‌زایی اقتصاد مقاومتی همان درون‌گرایی اقتصاد است؟ درون‌گرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در خود کشور؛ نه، درون‌زا است، امّا برون‌گرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درون‌زا است، امّا درون‌گرا نیست. اینها را که عرض میکنم، برای خاطر این است که در همین زمینه‌ها الان قلمها و زبانها و مغزهای مغرض، مشغول کارند که [القا کنند] «بله، اینها میخواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در داخل محصور کنند». انواع و اقسام تحلیل‌ها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از این راه ـ که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند میکنند. من عرض میکنم تا برای افکار عمومی‌مان روشن باشد. ۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟ این اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردم‌بنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده‌ی مردم، سرمایه‌ی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند. امّا «دولتی نیست» به این معنا نیست که دولت در قبال آن مسئولیّتی ندارد؛ چرا، دولت مسئولیّت برنامه‌ریزی، زمینه‌سازی، ظرفیّت‌سازی، هدایت و کمک دارد. کار اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی دستِ مردم است، مال مردم است؛ امّا دولت ـ به‌عنوان یک مسئول عمومی ـ نظارت میکند، هدایت میکند، کمک میکند. آن جایی که کسانی بخواهند سوء‌استفاده کنند و دست به فساد اقتصادی بزنند، جلوی آنها را میگیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها کمک میکند. بنابراین آماده‌سازی شرایط، وظیفه‌ی دولت است؛ تسهیل میکند. چهارم، گفتیم این اقتصاد، اقتصاد دانش‌بنیان است یعنی از پیشرفتهای علمی استفاده میکند، به پیشرفتهای علمی تکیه میکند، اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد؛ امّا معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان میتوانند نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؛ نخیر، تجربه‌ها و مهارتها ـ تجربه‌های صاحبان صنعت، تجربه‌ها و مهارتهای کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند ـ میتواند اثر بگذارد و میتواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته میشود دانش‌محور، معنای آن این نیست که عناصر با تجربه‌ی صنعتگر یا کشاورز که در طول سالهای متمادی کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام داده‌اند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش بسیار مهمّی هم به عهده‌ی اینها است. ۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف می‌شود؟ این اقتصاد، عدالت‌محور است؛ یعنی تنها به شاخصهای اقتصاد سرمایه‌داری ـ [مثل] رشد ملّی، تولید ناخالص ملّی ــ اکتفا نمیکند؛ بحث اینها نیست که بگوییم رشد ملّی اینقدر زیاد شد، یا تولید ناخالص ملّی اینقدر زیاد شد؛ که در شاخصهای جهانی و در اقتصاد سرمایه‌داری مشاهده میکنید. در حالی که تولید ناخالص ملّی یک کشوری خیلی هم بالا میرود، امّا کسانی هم در آن کشور از گرسنگی میمیرند! این را ما قبول نداریم. بنابراین شاخص عدالت ـ عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه ـ یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به شاخصهای علمی موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه میشود، امّا بر محور «عدالت» هم کار میشود. عدالت در این بیان و در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن  است. ۶. با توجه به برنامه‌های اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟ در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است ـ که یک مقداری از آن مربوط به تحریم است، یک مقداری از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان برنامه است ـ نه، این مال همیشه است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم‌سازی، محکم‌سازی پایه‌های اقتصاد؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند. این سؤال اوّل. ۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّق‌پذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟ پاسخ این است که نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ به‌خاطر ظرفیّتها؛ چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوق‌العاده است. من حالا چند قلم از ظرفیّتهای کشور را عرض میکنم. اینها چیزهایی است که آمارهای عجیب‌و‌غریب لازم ندارد، جلوی چشم همه است، همه می‌بینند. ۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟ یکی از ظرفیّتهای مهمّ ما، ظرفیّت نیروی انسانی ما است. نیروی انسانی در کشور ما، یکی از بزرگ‌ترین ظرفیّت‌های کشور ما است؛ این یک فرصت بزرگ است. عرض کردیم، جمعیّت جوان کشور ــ از پانزده سال تا سی سال ــ یک حجم عظیم از ملّت ما را تشکیل میدهند؛ این خودش یک ظرفیّت است. تعداد ده میلیون دانش‌آموخته‌ی دانشگاه‌ها را داریم؛ ده میلیون از جوانهای ما در طول این سالها از دانشگاهها فارغ‌التّحصیل شدند. همین حالا بیش از چهار میلیون دانشجو داریم که اینها در طول چند سال آینده فارغ‌التّحصیل میشوند؛ جوانان عزیز بدانند، این چهار میلیونی که میگویم، ۲۵ برابر تعداد دانشجو در پایان رژیم طاغوت است؛ جمعیّت کشور نسبت به آن موقع شده دو برابر، امّا تعداد دانشجو نسبت به آن موقع شده ۲۵ برابر؛ امروز ما این تعداد دانشجو و فارغ‌التّحصیل داریم. علاوه‌ی بر اینها، میلیونها نیروی مجرّب و ماهر داریم. ببینید، همینهایی که در دوران جنگ به داد نیروهای مسلّح ما رسیدند. در دوران جنگ تحمیلی، یکی از مشکلات ما، از کار افتادن دستگاه‌های ما، بمباران شدن مراکز گوناگون ما، تهیدست ماندن نیروهای ما از وسایل لازم ـ مثل وسایل حمل و نقل و این چیزها ـ بود. یک عدّه افراد صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها ـ که بنده در اوایل جنگ خودم شاهد بودم، اینها را میدیدم؛ اخیراً هم بحمدالله توفیق پیدا کردیم، یک جماعتی از اینها آمدند؛ آن روز جوان بودند، حالا سنّی از آنها گذشته، امّا همان انگیزه و همان شور در آنها هست ـ رفتند داخل میدانهای جنگ، در صفوف مقدّم، بعضی‌هایشان هم شهید شدند؛ تعمیرات کردند، ساخت‌وساز کردند، ساخت‌وسازهای صنعتی؛ این پلهای عجیب‌وغریبی که در جنگ به درد نیروهای مسلّح ما خورد، امکانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اینها، به‌وسیله‌ی همین نیروهای مجرّب و ماهر به‌وجود آمد؛ امروز هم هستند، امروز هم در کشور ما الی‌ماشاءالله؛ تحصیل‌کرده نیستند، امّا تجربه‌ و مهارتی دارند که گاهی از تحصیل‌کرده‌ها هم بسیار بیشتر و بهتر و مفیدتر است؛ این هم یکی از امکانات نیروهای ما است؛ هم در کشاورزی این را داریم، هم در صنعت داریم. یکی از ظرفیّتهای مهمّ کشور ما منابع طبیعی است. من سال گذشته در همین‌جا راجع به نفت و گاز گفتم که مجموع نفت و گاز ما در دنیا درجه‌ی یک است؛ یعنی هیچ کشوری در دنیا به‌قدر ایران، بر روی هم نفت و گاز ندارد. مجموع نفت و گاز ما از همه‌ی کشورهای دنیا ــ شرق و غرب عالم ــ بیشتر است. امسال که من دارم با شما حرف میزنم، کشفیّاتی درمورد گاز شده است که نشان میدهد که از آن مقداری که سال گذشته در آمارهای ما بود، از آن مقدار هم منابع گازی ما و ذخیره‌های گازی ما افزایش پیدا کرده است؛ این وضع نفت و گاز ما است. بیشترین ذخیره‌ی منابع انرژی ــ که همه‌ی دنیا روشنی خود، گرمای خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژی دارد، از نفت و گاز دارد ــ در کشور ما است. علاوه‌ی بر این، معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب در سرتاسر این کشور پراکنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی ــ که مادر صنایع محسوب میشوند ــ در کشور وجود دارد؛ این هم یک ظرفیّت بزرگی است. ظرفیّت دیگر موقعیّت جغرافیایی ما است؛ ما با پانزده کشور همسایه هستیم که اینها رفت‌وآمد دارند. حمل و نقل ترانزیت یکی از فرصتهای بزرگ کشورها است؛ این برای کشور ما هست و در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود. در این همسایه‌های ما، در حدود ۳۷۰ میلیون جمعیّت زندگی میکنند که این مقدار ارتباطات و همسایه‌ها، برای رونق اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی است. این علاوه بر بازار داخلی خود ما است؛ یک بازار ۷۵ میلیونی که برای هر اقتصادی، یک چنین بازاری بازار مهمّی است. یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد، زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری است؛ نرم‌افزاری مثل این سیاستهای اصل ۴۴، سند چشم‌انداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین زیرساخت‌های گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها زمینه‌های بسیار خوبی برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّتهای یک کشور است. ۹. آیا با وجود تحریم‌های اقتصادی می‌توان از ظرفیت‌های کشور استفاده کرد؟ خب، ممکن است کسی بگوید اگر تحریم نبود از این ظرفیّتها میتوانستید خوب استفاده کنید، امّا [چون] تحریم هست نمیتوانید از این ظرفیّتها استفاده کنید؛ این خطا است؛ این حرف، درست نیست. ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانسته‌ایم به نقطه‌های بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ یک مثال آن، تولید علم است؛ یک مثال آن، صنعت و فناوری است؛ در اینها ما تحریم بودیم، الان هم تحریم هستیم. در مورد دانشهای پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعین‌حال، ما در نانو پیشرفت کردیم، در هسته‌ای پیشرفت کردیم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردیم، در صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن، پیشرفت کردیم؛ چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنه‌ها و عرصه‌های گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم. چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمیدارد، کِی فلان نقطه را موافقت میکند؛ به درک! نگاه کنیم ببینیم خودمان چه‌کار میتوانیم بکنیم.   ۱۰. اگر تحقّق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟ اوّلاً مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. تولید ملّی، اساس و حلقه‌ی اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چه‌جوری؟ یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند. دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، آنها هم بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهره‌وری را افزایش بدهند. بهره‌وری، یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفاده‌ی بهینه بشود؛ کارگر که کار میکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه، این معنای بهره‌وری است؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایه‌گذاری میکند، سعی کند حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینه‌های تولید را کاهش بدهند؛ بعضی از بی‌تدبیری‌ها، بی‌سیاستی‌ها موجب میشود هزینه‌ی تولید برود بالا، بهره‌‌وری سرمایه و کار کم بشود. سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایه‌ای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و میتوانستند این را در یک راه‌هایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایه‌های کم، چه سرمایه‌های افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند. بعدی، مردم در همه‌ی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند. یعنی چه؟ یعنی همین مطلبی که من دو سه سال قبل از این، در همین جا با اصرار فراوان گفتم، یک عدّه‌ای هم از مردم خوشبختانه عمل کردند، امّا همه باید عمل کنند و آن عبارت است از «مصرف تولیدات داخلی». عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید به‌جای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کرده‌اید، هم کارگر ایرانی را وادار کرده‌اید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کننده‌ی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روز‌به‌روز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش داده‌اید. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی به‌عنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که میرفتند، [میپرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیشتر به آن رغبت داشتند؛ این باید برگردد و به‌عکس بشود.   منبع: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=26023   دیدن این مطلب هم راجع به اقتصاد مقاومتی خالی از لطف نیست: http://irna.ir/fa/News/81107801/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%B1/&_171;%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF_%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA%DB%8C&_187;_%D8%AF%D8%B1_%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86   اما دو مطلب بسیار مهم که حتما باید دیده شوند فیش های ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و دیگری فیش های بیانات در جلسه تبیین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است   توصیه اکید دارم این دو مطلب فراموش نشود   ابلاغ سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی»: http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=25370&nt=32&year=1392&tid=1932   بیانات در جلسه تبیین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی: http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=25795&nt=2&year=1392&tid=1932    
  16. بسم الله الرحمن الرحیم     در حوادث و رخدادهایی که واقع می شود به روایت کنندگان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم. ( امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف))   ١- اکمال الدین و اتمام النعمه ( شیخ صدوق)، ج 1، ص 483.     إِنَّمـا وَلِيُّكُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلَوةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَهُمْ راكِعُونَ   دلایل ضرورت ولایت فقیه در زمان غیبت امام معصوم (عجل الله تعالی فی فرجه الشریف)، شامل دو قسم، ادله عقلی و ادله نقلی است. این ادله، بسیار فراوان هستند، ولی در این جا، به برخی از مهم ترین آنها به صورت کوتاه و شیوا اشاره می گردد. دلیل عقلی عقل بشری از تدوین قانون جامع و کامل برای رسیدن انسان به کمال واقعی ناتوان است؛ بنابراین زندگی اجتماعی انسان و نیز کمال فردی و معنوی او نیازمند قانونی است که مصون از خطا و نقصان باشد.از طرفی به دلیل ویژگیها و نارسائی های زبان و یا خطای در فهم و یا علل دیگر، امکان ابهام و اختلاف در قوانین وجود دارد؛ بنابراین همیشه قوانین نیازمند تبیین و تفسیر اند، از این رو قرآن کریم یکی از وظایف پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) را تبیین و تفسیر وحی معرفی می کند: «و أنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس ما نزل إلیهم» (1) و چون احکام و قوانین اجتماعی اسلام همانند احکام عبادی ابدی و جاودانه اند و غرض خداوند از انزال این دستورات جامع و کامل، تحقق عملی این قوانین و اجرای احکام دینی در زندگی فردی و اجتماعی است تشکیل حکومت دینی امری ضروری است؛ زیرا اجرای بسیاری از این احکام فقط با وجود یک تشکیلات منسجم امکان پذیر است. پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز بیان و کلام امامان معصوم (علیهم السلام) در تفسیر وحی الهی معتبر و حجت است؛ زیرا ایشان نیز مطابق تصریح نصوص معتبر دینی جانشینان پیامبر بوده و از علم لدُنی بهره مند و به علم مکنون الهی متصل هستند. در عصر غیبت ولی عصر (عجل الله تعالی فی فرجه) نیز که مسلمانان و جامعه اسلامی از ادراک برکات خاص ظهور ایشان محرومند، جاودانگی اسلام اقتضا دارد که دو شأن تعلیم دین و اجرای احکام اسلام ـ که از شؤون امامت هستند ـ تداوم یابد که این دو وظیفه، بر عهده نائبان ولی عصر (عجل الله تعالی فی فرجه) می باشد که فقیهان عادل و اسلام شناس، از سویی با سعی بلیغ و اجتهاد مستمر، احکام کلی شریعت را نسبت به همه موضوعات و از جمله مسائل جدید و بی سابقه تبیین می نمایند و از سویی دیگر، با اجرای همان احکام استنباط شده، ولایت اجتماعی و اداره جامعه مسلمین را تداوم می بخشند. (2) اکنون با توجه به وجود احکام اجتماعی فراوان در اسلام و لزوم اجرای آنها و اینکه لازمه قطعی اجرای آنها، داشتن تشکیلات حکومتی و قدرت سیاسی و نظامی است. آیا در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فی فرجه)، خداوند متعال از این احکامی که برای کمال و سعادت انسانها قرار داده صرف نظر کرده و تنها به احکام فردی اسلام اکتفا می کند؟ و به عبارت دیگر در زمانی که ما به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امام معصوم (علیه السلام) دسترسی نداریم، بخشی از احکام خداوندی یعنی احکام اجتماعی تعطیل می شود و تنها به احکام فردی مانند نماز و روزه و طهارت و نجاست اکتفا می شود، لازمه چنین فرضی نقض غرض پروردگار متعال و خلاف حکمت اوست؛ چراکه غرض خداوند (تبارک و تعالی) در تشریع احکام به کمال رسیدن انسان است، و آن چه که سعادت انسان را تأمین می کند و او را به کمالی در خور و متناسب با ظرفیت وجودی او می رساند، مجموعه احکام اعم از فردی و اجتماعی است، نه فقط بخشی از آن. و به طور اصولی، اگر احکام اجتماعی هیچ نقشی در سعادت و کمال انسان نداشت، از ابتدا وضع نمی شد. بنابراین تأثیر این احکام در کمال و سعادت انسان قطعی و تعطیل آنها مخل به کمال و سعادت انسان و خلاف حکمت الهی است. دلیل نقلی ادله نقلی این مسأله، عبارت است از روایاتی که دلالت بر ارجاع مردم به فقهاء برای رفع نیازهای حکومتی به خصوص مسائل قضائی و اختلافات حقوقی دارد و یا فقهاء را به عنوان امناء یا خلفاء و وارثان پیامبران و کسانی که مجاری امور به دست ایشان است معرفی می کند که از میان این روایات، به سه روایت اشاره می شود: 1. روایتی که در بین فقهاء، به توقیع شریف مشهور است و مرحوم شیخ صدوق در کتاب «اکمال الدین» آن را آورده که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فی فرجه) در این روایت می فرماید: «أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم و أنا حجة الله علیهم» (3) امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) در پاسخ به سؤال اسحاق بن یعقوب که در نامه ای پرسید در حوادثی که در زمان غیبت واقع می شود وظیفه ما چیست؟ فرمود: «در وقایع و رخدادهایی که برای شما پیش می آید (و کار بر شما مشکل می شود) به کسانی که روایات ما را برای شما روایت می کنند (فقهاء و مجتهدان آگاه) مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان هستم.» منظور از حوادثی که مردم باید در آنها به عالمان دینی مراجعه کنند، بیان احکام و مسائل جزئی نیست؛ بلکه امور اجتماعی و رهبری جامعۀ مسلمین است؛ زیرا امام (عجل الله تعالی فی فرجه) مردم را در اصل حوادث به عالمان دینی ارجاع داده است نه در حکم حوادث. 2. روایتی دیگر به مقبوله عمر بن حنظله مشهور است که چون درنزد عالمان وحدیث شناسان بزرگ پذیرفته شده به «مقبوله» شهرت یافته است. «من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف أحکامنا...» یعنی: هر کس از شما که راوی حدیث ما باشد و در حلال و حرام بنگرد و .... همانا من او را حاکم بر شما قرار دادم. (4) عبارت «نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف أحکامنا» می رساند که تنها کسانی صلاحیت مرجعیت و حاکمیت را دارند که قدرت استنباط احکام دینی را داشته باشند. یعنی در زمان غیبت، بر همه مردم واجب است که از فقهائی که حلال و حرام خداوند را اجتهاد می کنند، اطاعت نمایند. 3. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اللهم ارحم خلفائی، قیل یا رسول الله! و من خلفاؤک؟ قال: الذین یأتون من بعدی و یروون حدیثی و سنتی»؛ (5) خدایا جانشینان مرا مورد رحمت خویش قرار ده. از آن حضرت پرسیدند جانشینان شما چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمود: آنانی که پس از من می آیند و حدیث و سنت مرا روایت می کنند. در کلمات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) راویان حدیث معنای عمیق تر و عام تری نسبت به ناقلان حدیث دارد، و راوی کسی است که قدرت تعلیم، تفسیر و استنباط داشته باشد. از مجموع دلایل عقلی و نقلی مذکور به خوبی روشن می شود که وجود ولایت فقیه برای تداوم حاکمیت الهی و ایجاد یک نظام اسلامی و مبتنی براحکام و ارزش های الهی، امری ضروری و بدیهی است. منابع و مآخذ: 1. نحل: 16/ 44. 2. جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ص237. 3. صدوق قمی، محمد بن علی، اکمال الدین و اتمام النعمه، ج2، باب45، ح4؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج2، باب11، ح9. 4. کلینی، ممحد بن یعقوب، الکافی، ج1، باب اختلاف حدیث، ح1. 5. صدوق قمی، محمد بن علی، کتاب من لایحضره الفقیه، ج4، ح5919. در پناه خداوند و امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) باشید.
  17. Moghaddam

    سي ئي پي (CEP)

    به نظر میرسه خطایی حدود 200 متر داره... https://en.wikipedia.org/wiki/RS-24_Yars منطقی هم به نظر میاد
  18. کاش میشد ما هم میرفتیم... :-( :rose:   با یک نفس فریاد سر میدیم... هرگز حرم تنها نمی مونه...    
  19. بسم الله الرحمن الرحیم    سومریه نیوز روز سه شنبه به نقل از یک مقام مسئول در استان نینوا نوشت: براساس گزارش های دریافتی، ابوبکر البغدادی رهبر گروه تروریستی داعش و شماری از فرماندهان این گروهک در پی حمله هواپی نیروهای ائتلاف در جنوب شرق موصل زخمی شدند. در این حمله که عصر سه شنبه در منطقه السلامیه رخداد، ضربات سنگینی به عناصر داعش وارد شد. از سوی دیگر فرمانده عملیات بغداد نیز به سومریه نیوز گفت: در دومین روز عملیات النباعی در شمال بغداد، 36 تروریست کشته و مقادیری سلاح نیز منهدم شد. سرلشکر عبدالامیر الشمری افزود: عملیات مذکور تا رسیدن به اهداف نهایی خود ادامه خواهد یافت. وی روز گذشته از آغاز عملیات گسترده برای آزاد سازی مناطق النباعی و الکسارات در شمال بغداد خبر داده بود. عملیات نظامی ارتش در دو منطقه النباعی و الکسارات با هدف ایجاد کمربند امنیتی در اطراف بغداد از سمت شمال و با توجه به نزدیکی داعش به پایتخت می باشد. ارتش عراق در چند ماه اخیر توانسته است با کمک نیروهای داوطلب مردمی و عشایر و پیشمرگ های کرد، پیروزی هایی را به دست آورده و برخی شهرها را از وجود تروریست ها پاکسازی کند. گروه تروریستی - تکفیری داعش که با حمایت غرب و کشورهای همپیمان آمریکا ایجاد شده، جنایت های هولناکی را در سوریه و عراق مرتکب شده است.   http://irna.ir/fa/News/81463730/
  20. راستش من خیلی از پست هارو خوندم ولی بازم از نظرات دوستان موافق ساخت قانع نشدم...   اولا من کور بی بصیرت جز حرف حضرت آقا چیز دیگه ای رو قبول نمیکنم... حالا میخواد شوخی باشه یا جد...   اما اگه مسئله ممنوعیت دینی رو کناز بگذاریم الحق ساخت بمب بازدارندگی ایجاد نمی کنه بلکه بهونه برای حمله به دشمن میده...   ما تا قبل این دولت توان ساخت بمب رو داشتیم و نمی ساختیم که این بازدارندگی ایجاد میکرد...   اما ظاهرا این دولت مذاکره رو مهم تر از بازدارندگی میدونه...     خب تابحال دقت کردی تا قبل از این دولت این میزی که شما میگی آماده بود؟ کلا برای ساخت بمب چند ماه بیشتر وقت نیاز نبود...
  21. Moghaddam

    سي ئي پي (CEP)

    بسم الله الرحمن الرحیم   با سلام ببخشید این تاپیک حدود دو سه سال است کنار رفته من هم خیلی نمی خواهم وارد آن شوم جز ذکر یک نکته!   دوستان در حال مطالعه بخش بودم که نکته ی جالبی دیدم. در تاپیک ذیل دوستان مسئله ضریب خطای موشک را به اشتباه تفسیر کرده اند   http://www.military.ir/forums/topic/10486-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D8%AE%DA%86%D9%87-%D9%8A-%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%83%D9%8A-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/   ضریب خطای موشک که گاها از ان یاد میشود در واقع ضرب عدد داده شده در برد است.   به عنوان مثال در همان تاپیک ضریب خطای موشک شهاب 3 در برد 1300 ک.م  0.1 %  تعریف شده که با حساب درصد میشود 1300 متر! اما در واقع نباید درصد را محاسبه کرد. بلکه ضریب خطا را در برد ضرب کنیم. یعنی در برد 1300 خطا میشود 130 cep متر.   با تشکر  از توجه تان :rose: :rose: :rose:
  22.   شما دعا کن که اینها توسعه داده شده باشند. با این وضعیت امیدی نیست...     انحلالی در کار نیست؟ شما اسم این کارو چی میذاری؟ البته حق میدم اسم این کار فرصت بیشتر برای خوردنه.     یعنی از رو بستن شمشیر علیه سپاه.   به طور کلی نویسنده پست قبل معلوم نیست چقدر پول گرفته!!!
  23. اگه من جای فرماندهان داعش بودم به کرکوک حمله میکردم کسی انتظارشو نداره غافلگیر میشن.   حمله به سامرا چیزی جز خشم دولت عراق و ایران رو به همراه نداره.   ضمنا موفقیت ارتش عراق در باز پس گیری ایستگاه راهبردی طارمیه و حومه اش را به دوستان تبریک میگم.
  24. بسم الله الرحمن الرحیم   باز من چند روز نبودم دولت طرح جدید داده...   ممنون آقای روحانی با این تدبیرتون... من واقعا به این دولت امیدوار شدم...       ببخشید نمره مثبت تو بحث اقتصاد؟؟؟ یعنی یه مشت آمار که معلوم نیست از کجا اومده میشه نمره مثبت؟ خروج از رکود؟؟؟ پس چرا نان گرون شده؟ چرا بلیط بیست تومنی قطار شده 60 تومن... اینا خروج از رکوده؟؟؟؟؟؟؟   ایشون دو سالشون نشده سرفرازمون کردن به چهار برسه چه شود....   ضمنا اینکه برخی حرفای آقای عباسی اشتباهه شکی نیست... اما دلیل نمیشه همه حرفاشون غلط باشه...   یا امام زمان کجایی.... من موشک میخوام...
  25. خبر های ضد و نقیض از وضعیت پادشاه عربستان   شاهزاده جدا شده ی سعودی: ملک عبدالله مرده است.   http://www.yjc.ir/fa/news/5093769/%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D9%85%D9%84%DA%A9-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%AF