[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های mostafa_by

  1. mostafa_by

    جنگ میان اعراب و ایران

    آقا پرويز. شما به مطالب خوبي اشاره كردين كه بد نيست درموردش بيشتر صحبت شه. اين بحث هم فكر نكنم زياني براي سايت داشته باشه. ولي همون‌طور كه آقا سعيد گفتن، در اين تاپيك دوستان درمورد مسائل نظامي صحبت مي‌كنن. پيشنهاد مي‌كنم كه شما تاپيكي در اين زمينه درست كنين تا درش بشه به تبادل نظر منطقي و دوستانه پرداخت. خوشحال مي‌شم مثل هميشه در گفتگو با شما شركت داشته باشم. (راستي آقا پرويز. رهبري جهان عرب، در گذشته در اختيار سوريه بود و مصر، تنها در زمان عبدالناصر، به قدرت بزرگي تبديل شد. پيش از اون، مصر تنها در زمان صلاح‌الدين بود كه يك قدرت بود و اون هم قدرتي، زير نظر سوريه! مصر، زماني عهده‌دار رهبري جهان عرب شد كه سوريه بسيار ضعيف‌ شده بود (به علت تقسيمات كشوري پس از جنگ جهاني و تقسيم و تجزيه‌ي سوريه بين انگليس و فرانسه و مسائلي ديگر) و عبدالناصر هم پان‌عربيسم رو احياء كرد.)
  2. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    آقا پرويز عزيز. فكر كنم يكم اطلاعات آمار و ارقام اشتباه خدمت شما ارائه شده. با اجازه‌ي شما بهشون مي‌پردازم. بايد عرض كنم كه سهميه‌بندي بنزين، هيچ ارتباطي به ناتواني در تأمين نيازهاي مصرفي نداره. ايران، چه در زمان شاه و چه بعد از اون، براي تأمين نيازهاي داخلي، بنزين وارد مي‌كرده. علت سهميه‌بندي، صرفه‌جويي در مصرف بنزين و متعاقباً صرفه‌جويي در واردات بنزين و عدم هدر رفتن بيشتر از اين سرمايه‌هاي كشور، براي خوشگذراني و يا مصرف غلط مردم است! اين بودجه‌اي كه نوشتين، كاملاً اشتباهه! بودجه‌ي بنزين در ايران، در سال گذشته، اگه اشتباه نكرده باشم، 12.5 ميليارد دلار (با اصلاحيه و برداشت از حساب ذخيره ارزي) بود كه امسال و پس از سهميه‌بندي، به 6.5 ميليارد دلار كاهش يافت!!! با سهميه‌بندي در بزنين، 6 ميليارد دلار صرفه‌جويي شده كه برنامه‌هاي مختلف دولت براي تزريق اين پول به ساخت و ساز كشوري و اضافه نمودن آن به بودجه‌ي عمراني كشور هست! البته اين ارقام، باتوجه به اصلاحيه‌ها، متمم‌ بودجه بوده و البته تقريبي هست! اين آمار رو تا حدي درست دادين. ولي باز هم مشكل داشت. فرمودين در حال حاضر، به 61 ميليون ليتر رسيده. كاملاً صحيحه. آمار، بين 61 تا 63 ميليون ليتر در روز رو نشون مي‌ده. اما قبل از سهميه‌بندي، در سال گذشته آمار، متوسط 75 ميليون ليتر!!!! در روز رو نشون مي‌داد كه رقم وحشتناكي بود! اين آمار، در سال جاري (درصورت عدم سهميه‌بندي) به 81 ميليون ليتر در روز مي‌رسيد!!!!! يه آمار جالب خدمت شما عرض مي‌كنم. در كشور آلمان، اگه اشتباه نكرده باشم‌ 44 ميليون اتومبيل وجود داره كه مصرف بنزين روزانه‌‌ي آن‌ها، 90 ميليون ليتر هست. يعني بطور متوسط، تقريباً‌ 2 ليتر در روز! اما در ايران، 8 ميليون ماشين در سال گذشته وجود داشت كه روزانه 75 ميليون ليتر مصرف داشتند. يعني چيزي نزديك به 10 ليتر در روز!!! آمار جالب نيست؟ البته نوع ماشين‌ها، راه‌ها، وسائط نقليه عمومي و ... در كاهش اين آمار در كشوري مثل آلمان خيلي نقش داشته. ولي مسلماً‌ 8 ليتر بيشتر، دليل و توجيه هيچ‌كدوم از اين مسائل نيست! رقمي كارشناسي كميسيون انرژي مجلس با توجه به شرايط ايران، 3 ليتر در روز بود كه به خاطر برخي مسائل، 3.33 ليتر شد! قبلاً‌ عرض كرده بودم. دوباره توضيح مي‌دم. با يه خودروي معمولي مثل پرايد (100 كيلومتر، 7 ليتر)، 100 ليتر بنزين بايد زياد هم بياد! همون‌طور كه عرض كردم، در اتوبان‌ها و جاده‌هاي بدون ترمز، 1400 كيلومتر، در جاده‌هاي عادي 1200 كليومتر و در شهرهاي شلوغ و جاده‌هاي پر ترمز، 1000 كليومتر بايد برونين تا سهميه يك ماه شما تموم بشه!! به نظر شما، مثلاً در شهر تهران، روزي چند بار بايد شهر رو بالا و پايين بريم كه اين هزار و خورده‌اي كيلومتر تأمين شه؟ اگه متوسط روزانه بگيريم، يعني چيزي نزديك به روزي 40 كيلومتر!!! ايران، روزانه 45 ميليون ليتر بنزين توليد مي‌كند و در حال حاضر، بين 15 تا 17 ميليون ليتر روزانه بايد بنزين وارد كند. اميدوارم كه عرايض حقير رو مدنظر قرار بدين. ------------------------------------- يه مطلب نه چندان مربوط (در پاسخ به صحبت بعدي شما). فرمودين : بايد عرض كنم كه بله. ابراهيم يزدي، وزير امور خارجه ايران اسلامي بود. زماني كه داريوش فروهر هم بود! زماني كه صادق قطب‌زاده هم بود! زماني رئيس جمهور كشورمون، ابوالحسن بني‌صدر بود! اين دليل نمي‌شه كه هركسي كه تو اين نظام، زماني مسئوليت داشته باشه، پس حرف حق بزنه! امروز بزرگترين جبهه‌ي اپوزوسيون – راديكال سياسي كشوري، نهضت آزادي‌ هست! همون زمان قدرت هم بارها (چه درست و چه غلط) برخلاف جريان مردمي ايستادن و نهايتاً هم توسط خود مردم كنار گذاشته شدن! امروزه اين حزب، دنباله‌روي چنداني در ايران نداره. بيشتر دانشجويان روشنفكرنمايي كه عادت دارن هرچيزي رو كه نظام قبول نداره، بت خودشون ببينن، بيشتر به اونا گرايش دارن! اما در كل، بهتره در اين زمينه، زياد هم صحبت نكنيم. مي‌دونين كه! متأسفانه گاهي سايت‌هاي مفيد، به خاطر برخي سياسي‌بازي‌ها مسدود مي‌شن. ما هيچ‌كدوم دوست نداريم ميليتاري به اين سرنوشت دچار شه. پس بهتره همه‌مون كمي مراعات كنيم.
  3. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    به دليل اهانت به بزرگترين سردار اسلام٬ صلاح‌الدين ايوبي (كه حتي شما لياقت بردن اسمش رو هم ندارين)٬ تاپيك قفل مي‌شود! براي بار آخر دوستانه عرض مي‌كنم! حريم‌ها و خطوط قرمز رو رعايت كنين. معناي پارسي‌اش!!! هم اينه كه پاتون رو از گليم خودتون درازتر نكنين! اگه در جايي٬ تونستين منطقي اين ادعا رو اثبات كنين٬ تاپيك باز خواهد شد!
  4. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    خدمت دوستان عزيز، reichmarshal و mamadgator بايد عرض كنم كه : ظاهراً شما از حرف‌هاي بنده، بدترين برداشت ممكن رو كردين. ابتدا مي‌رم سراغ دوست عزيزم مارشال رايش. (سلام. خيلي دلم برات تنگ شده بود. خيلي وقت بود كه نديده بودمت. خيلي خوشحال شدم كه امروز پستات رو ديدم.) من درمورد يوناني‌ها صحبتي نكردم. تاريخ يوناني‌ها هم برام ذره‌اي ارزش نداره (اشتباه برداشت كردين!). عرض هم كردم كه علاقه‌اي به ادامه‌ي بحث درمورد تاريخ باستان ايران ندارم. اون صحبت‌هايي كه شما فرمودين رو صبح تا شب، همه جا تكرار مي‌كنن. ولي براي من جالبه كه همچين پادشاهي (داريوش رو مي‌گم)، بايد كلي از انسان‌هاي ايران رو، به اسم سركوب شورش، نابود كنه! وقتي با هموطن‌هاش همچين كاري رو مي‌كنه، ديگه از كشورهاي ديگه چه انتظاري دارين؟ هيچ پادشاهي خودش رو ظالم نمي‌دونه. حتي نمرود هم خودش رو عادل مي‌دونست و به دستور اون، تاريخ‌ها در مدحش نوشته شد! ولي آيا حقيقت، نوشته‌هاي تاريخه؟ از قديم گفتن : «تاريخ رآ قدرت‌ها مي‌نويسند». در جايي ديگه اومده : «تاريخ را برندگان جنگ مي‌نويسند». آيا از نظر شما، اين تاريخ كه حتي دو تا كتاب نمي‌تونين گير بيارين كه يه حرف درموردش زده باشن، اينقدر معتبره كه ما بخوايم سنگش رو به سينه بزنيم؟ وقتي تاريخ جنگ تحميلي‌مون كه خيلي از ما، چه در كوچكي و چه در بزرگي، شاهدش بوديم، به همين راحتي داره توسط خودمون تحريف مي‌شه، ديگه چه انتظاري از تاريخ به اين دوري دارين؟ شما مي‌دونين دقيقاً از 150 سال پيش، انگليسي‌ها اقدام به حفظ تاريخ باستاني ايران!!!! كردن؟ درست همون زماني كه در حال ايجاد بهائيت بودن؟ شما مي‌دونين كه هدف انگليس، نه احياي تاريخ باستان ايران، كه مقابله با اسلام بود؟ مي‌دونستين كه اردشير ريپورتر (يكي از عناصر ايراني‌الاصل و بسيار زيرك انگلستان كه كودتاي سياه رو برنامه‌ريزي كرد) به رضا مير پنج، پيشنهاد كرد كه به دنبال ساخت يك پيشينه‌ي تاريخي از زمان هخامنشيان براي خود باشه؟ شما مي‌دونين كه اولين بار، صحبت ايران قبل از اسلام و پس از اسلام، توسط انگليسي‌ها مطرح شد و ...! عرض كردم دوست عزيزم. اصلاً دوست ندارم درمورد اين مسائل، صحبت كنم. چون الحمدلله امروز روز، مي‌شه درمورد اينكه خدا وجود داره يا نداره صحبت كنيم. ولي اصلاً نمي‌شه درمورد كتيبه‌هاي هخامنشيان، حتي يه شك كوچيك هم داشت! چرا كه درصورت اظهار نظر، سريعاً غيرايراني و وطن‌فروش و چنين و چنان شناخته مي‌شين! اگه اجازه بدين، اين بحث رو همين‌جا تمومش كنيم. يه بار ديگه برگردين پست بنده رو بخونين! ببينين هدف از نوشتن اون پست، چي بود؟ بحث درمورد تاريخ باستان يا عرض ديگري؟ (براي به ظاهر متفكرين و روشنفكران امروز جامعه‌مون بي‌نهايت متأسفم! جالبه برام. جناح چپ كشور كه ادعاي تشكيل حكومت سكولار در جامعه رو داره (و دكتر مصطفي معين، نامزد منتخب رياست جمهوري ايشان، رسماً گفته بود كه اگه رئيس جمهور بشه، همه‌ي تلاشش رو براي تشكيل حكومت سكولار در كشور انجام خواهد داد)، حتي مباني سكولاريسم رو هم نمي‌شناسن!! خنده‌داره! وقتي كه بحث مي‌شه، مي‌گن حكومت اسلامي معني نداره و سياست كثيفه و دين باعث دردسر و عدم توسعه سياسي و از اينجور مزخرفات مي‌شه؛ اون وقت وقتي جمهوري اسلامي، با فيدل يا رائول ملاقات مي‌كنه يا از ال چه تقدير مي‌كنه، مي‌گن «اينا كمونيستن! اينا خدا نشناسن! اينا كافرن!!!». واقعاً خنده‌داره!! ادعاي حكومت بي‌ديني داشتن و دغدغه‌ي ديني!!! :| :| ! براي نويسندگان مقاله‌ي «ما را چه به «چه»»، بي‌نهايت متأسفم! تنها نشون دادن كه غرب‌زدگي، اولين عاملي رو كه سبب مي‌شه، كور كردن قدرت تعقله! چه گوارا، چهره‌ي تابناك بشريت هست! از اون انسان‌هايي بود كه بايد قرن‌ها بياد و بره تا يكي ديگه مثل اون پيداش شه! يكي مثل چمران!) --------------------------------------- اما خدمت mamadgator عزيز بايد عرض كنم كه بنده نه سنگ استاد پيرنيا رو به سينه مي‌زنم، نه از ايشون خوشم مياد و نه حتي نوشته‌هاش رو قبول دارم. ولي بد نيست بدونين كه اكثر كتاب‌هاي تاريخ باستان ايران (كه امروزه بالاتر از قرآن و روي تخم چشم ايرانيا جا گرفته)، براساس نوشته‌هاي ايشون هستن! همين ايشون هستن كه كورش رو در حد يه خدا بردن بالا، داريوش رو عادل كردن و خشايارشا رو مهربان و دوستدار بشريت icon_cool . خواهشاً ايشون رو به بنده نچسبونين! باز هم از همه‌ي دوستاي عزيزم خواهش مي‌كنم كه درمورد تاريخ باستان، با بنده وارد بحث نشن. چون دوست ندارم يه بحث فوق‌العاده طولاني، وقت‌گير و نهايتاً بي‌فايده در سايت راه بيافته. زياده عرضي نيست. همگي موفق باشيد.
  5. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    من با نظر دوستمون son_of_persia موافقم. فكر كنم دوستان منظور ايشون رو بد برداشت كردن. دونستن تاريخ، به خودي خود خوبه و هيچ مشكلي نداره. مشكل از جايي شروع مي‌شه كه در تاريخ، گير كنيم و درش غرق بشيم! تاريخ (البته به شرطي كه دست‌نويس نباشه :| :| )، چراغي هست براي روشن كردن راه آينده. حالا اينكه ما تو كف باشيم كه قبلاً‌، درست مثل استعمارگران هر قرون، نصف دنيا رو در اختيار داشتيم، چه دردي ازمون دوا مي‌كنه؟ اينكه افتخار كنيم شاهان ما، درست مثل بربرها، به هرجا كه دوست داشتن، لشكر كشيدن و اون‌جا رو با خاك يكسان كردن و به كشورشون اضافه كردن!!! اينكه خشايارشا رفت آتن رو آتش زد؛ اون هم به قول فكر كنم استاد پيرنيا، با ارتش بيش از دو ميليوني icon_cool !!! نمي‌دونم دوستاني كه اينقدر ادعا مي‌كنن ما از نسل آريايي‌ها هستيم، تا كجاي تاريخ رو مطالعه كردن كه همچين ادعايي دارن! من يه سوال دارم! اونهمه تمدن در ايران، قبل از هخامنشيان، كدومشون به آريايي‌ها برمي‌گشت؟ تمدن‌هاي ساكن در ايران رو عرض مي‌كنم! بي‌خيال. حوصله‌ي بحث درمورد اين يكي رو ندارم! دونستن تاريخ، تا زماني خوبه كه بشه ازش استفاده كرد؛ نه اينكه عاملي براي سرافكندگي يا حسرت و يا افتخار حال حاضرمون بشه! اگه خيلي به غيورمردي‌ها و قدرت ايران زمين دوست دارين افتخار كنين، تاريخ 8 ساله‌ي جنگ رو مطالعه كنين! اگه ايراني واقعي باشين، به لحظه لحظه‌اش افتخار مي‌كنين.
  6. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    آقا پرويز عزيز. حرف‌هاي شما٬ مسلماً براساس شنيده‌هاي شما هست و در اين شكي نيست. ولي دوست بزرگوارم. اين منطقي نيست كه نظر خودتون رو به عنوان نظر برتر، بخواين قالب ملت بكنين و هركس كه نظري، غير از نظر شما داشته باشه رو به ساده‌لوحي متهم بفرمايين! مسلماً هركس آزاده تفكري رو بپذيره كه از نظر اون منطقي‌تره! اين صحبت‌هايي كه شما فرمودين، شايد براي عده‌اي خارج از كشور (كه همه‌ي فعاليت‌هاي ريز و درشت جمهوري اسلامي رو خلاف مي‌دونن و تك‌تك اين حركات رو يا در راستاي يكي بودن كاسه‌شون با اسرائيل و امريكا، يا در راستاي دزد بودن از ريز تا درشت مملكت مي‌دونن) درست باشه. ولي دوست من. حرف شما، وحي منزل نيست كه! نمي‌دونم اين اطلاعات دسته اول رو چه كسي خدمت شما ارائه كرده. ولي بد نيست بدونين كه بنده، همين امروز، با رئيس امور مالي شركت نفت و گاز پارس جنوبي (آقاي محمدرضا كيان‌پور كه پدر يكي از دوستانم هستن)، درمورد همين مسئله داشتيم صحبت مي‌كرديم! فكر نكنم اطلاعات دسته اول شما، از ايشون حداقل بيشتر باشه! ايشون، هم آمار و ارقام مربوط به واردات و مصرف بنزين، هم بودجه‌بندي و هم مبالغ و صورت‌ها رو بهم نشون دادن! براي من قابل درك نيست كه چطور مي‌شه گاهي نظرات شما، برخلاف اكثر اوقات كه منطقي هستن، از چارچوب منطق خارج مي‌شه و يا به توهين و استهزاء كشيده مي‌شه و يا به تكرار مكرراتي كه صبح تا شب، در شبكه‌هاي ايران دوست!!! پخش مي‌شه مشابهت پيدا مي‌كنه!! دوست من. دنيا رو اينقدر چپه ديدن و همه‌چيز رو اينقدر منفي و عجيب‌ غريب نگاه كردن، چندان سخت نيست. فقط يه اشكال بزرگ داره و اون اينكه قدرت منطق رو در انسان نابود مي‌كنه! اين رو هم بردرانه خدمت شما بزرگوار عرض مي‌كنم. چون نمي‌تونم حتي بپذيرم كه كسي كه اين سخنان رو به زبون آورده، انسان باتجربه و منطقي چون شما بوده! در آخر بايد عرض كنم كه تكيه بر اطلاعات افراد خارج از گود، مغرضان و يا تحليل‌هاي بي‌پايه و اساس، دردي رو دوا نمي‌كنه. كاش بهتر بود تهران مي‌بوديد و دليل اين مسائلي كه فرمودين رو به عينه مشاهده مي‌كردين! مي‌ديدين كه ملت ما، خودشون دارن از جيب خودشون مي‌دزدن! راننده‌ي تاكسي، عوض خدمت به مردم، ورمي‌داره سهميه بنزينش رو 5 برابر قيمت مي‌فروشه! آژانس همين‌طور! وانت همين‌طور! حال اگه همين ملت، به جاي اينكه از هرچيز، راه سوء استفاده‌اش رو كشف كنن، درست استفاده مي‌كردن، هيچ‌كدوم از اين مشكلات بوجود نمي‌اومد! (يه خبر بامزه. مال يه ماه پيشه. دايي بنده كه يكي از حسابداران شركت بهمن (متعلق به مزدا) هست، تو بحث‌مون، به اين قضيه اشاره كرد كه بعد از سهميه‌بندي، اونقدر ملت ريختن براي خريد وانت‌بار (كه سهميه بنزينش، ماهي 150 ليتره!) تقاضا دادن و خريد كردن كه قيمت اون، تقريباً 2، 3 ميليون تومان افزايش پيدا كرده (دوستان! خواهشاً الان نفرماين كه «بفرما!! اينم از تصميم دولت! گروني رو هم به همراه آورد!». آخه هركس كه فقط با اقتصاد، به صورت صوري هم ارتباط داشته باشه و مباني اوليه‌ي عرضه و تقاضا رو فقط شنيده باشه هم مي‌دونه كه قيمت، ارتباط مستقيم با ميزان و حجم تقاضا داره؛ درست مثل افزايش قيمت مسكن يا ساير موارد!). حالا اين وسط، پيدا كنيد پرتقال‌فروش را!!! يه مسئله بامزه ديگه. اگه يه ماشين مثل پرايد رو در نظر بگيرين، براي اتوبان، 1400 كيلومتر، براي خيابان‌هاي عادي 1200 كيلومتر و براي خيابان‌هاي شلوغ، 1000 كيلومتر بايد در ماه برونه كه سهميه‌ي 100 ليتري‌اش تموم بشه! كسي مي‌دونه چطور مي‌شه اينهمه تو يك ماه، آدم با ماشينش حركت كنه و آخرش هم كم بياره :| :| )
  7. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    ممنون از دوست بزرگوارم آقا پرويز، بابت ارائه اين مقاله. اما آقا پرويز. بايد اين رو در نظر داشته باشين كه براساس دكترين گاليور، حمله به ايران، بايد در سال 2004 (يعني درست قبل از پايان رياست جمهوري بوش (دور اول)) صورت مي‌گرفت. در اون زمان، بهانه‌ي رأي آوردن يا نياوردن مطرح شد و طرح جنگ، به جولاي 2005 منتقل شد كه از اون موقع تا حالا هم همه‌اش به تعويق افتاده و مي‌افته!! (مثل انتخابات رياست فدراسيون فوتبال! كسي مي‌دونه چه آپولويي قراره هوا شه؟!! :| ) البته بحث برخورد ايران و امريكا، از خيلي وقت پيش، پيش‌بيني شده. ولي در اين مسئله، موضوع برخورد متقابل، برخورد متوازن يا برخورد مقطعي مطرح هست كه هركدومش يه مسئله هست و كلي طول و تفصيل داره و در اينجا، نمي‌شه درموردشون صحبت كرد. اگه ما بخوايم تنها دلمون رو به چهار تا مقاله خوش كنيم كه امريكا مي‌زنه يا نه (مثل برخي خوش‌بين‌ها يا بدبين‌هاي داخلي)، به جايي نمي‌رسيم. در زمان جنگ سرد، هر روز بحث حمله‌ي امريكا يا شوروي به يكديگر (يا حداقل به كشورهاي حامي امريكا) بود. ولي نهايتاً ديديم كه اين دو، هيچ‌وقت در برابر هم قرار نگرفتن! شايد بفرمايين شوروي با ايران كاملاً فرق مي‌كنه. قبول. ولي اگه بخوايم طبق عرف بين‌المللي جنگ، فقط يه سري محاسبه داشته باشيم، كاملاً مي‌تونين متوجه بشين كه امريكا امكان نداره به اين سادگي‌ها به خاك ايران وارد شه. شايد ايران از نظر هوايي، حرفي براي گفتن نداشته باشه (گويي كه سامانه‌ي هوايي بسيار قدرتمندي داره!! بزرگترين دردسر امريكا، تور ام-1 هست!!). ولي سرنوشت تمامي جنگ‌ها، نه روي هوا، كه روي زمين تعيين مي‌شه و ايران از اين حيث (چه در رزم كلاسيك و چه در نبرد نامتقارن)، بر رقيبش برتري داره و همين مسئله باعث بوجود اومدن هزينه‌هاي سرسام‌آور جنگ، تنها در هفته‌هاي ابتدايي جنگ خواهد شد! فكر نكنم نيازي به يادآوري باشه كه امريكا، در سه دهه‌ي اخير‌ (به عبارت ساده‌تر، پس از خروج از ويتنام)، تنها با كشورهايي جنگيده كه مطمئن بوده توان مقابله باهاش رو ندارن. ضمن اينكه قبل از اون، با ترفندها و دكترين‌هاي موذيانه (كه مشهودترين‌ اون‌ها، دكترين هويج و چماق بوده)، اون كشور رو خلع سلاح كرده. حالا مي‌خواد يوگوسلاوي باشه يا عراق يا افغانستان! اما اين مسئله، درمورد ايران، نتيجه‌ي معكوس داشته و خود تحليل‌گران غربي هم بارها به اين مسئله اشاره كردن. البته بايد گفت كه براي هزينه‌هاي جنگ هم تهميداتي در نظر گرفته شده كه ...! (لامصب اين بحث، اينقدر پيچيده و چند جانبه هست كه در هر زمينه‌اي‌اش بخوام توضيح بدم، خودش يه باب جديد براي وراجي‌هاي من باز مي‌كنه و ديگه مي‌مونم كه چطور جمعش كنم. پس بهتره همين‌جا تمومش كنم :| ).
  8. ماشاءالله اينقدر غرق مشكلات روزمره شده‌ام كه كلي از سايت و مباحثش، عقب موندم! مگه مواقعي مثل الان (كه ساعت 10 : 1 نصفه شبه!!!) وقت كنم كه با چشمان كاملاً بسته (به ياد استاد كوبريك)، مطلبي بنويسم :| . درمورد پذيرش آتش‌بس در سال 1361، ايران 4 شرط اصلي داشت كه هيچ‌كدوم عملي نشدن! اولين شرط، پذيرش عراق به عنوان متجاوز بود كه سازمان ملل، نظر عكس داشت icon_cool !!! دومين شرط، دادن غرامت به ايران بود كه عراق اون رو قبول نداشت و برخلاف نظر دوست مريخي عزيزم، عربستان اين رو، اون هم به صورت زباني!!!! تقبل كرد! ... پذيرش آتش‌بس در اون مقطع، يك حماقت محض بود! شاهد اين ماجرا هم عمليات رمضان بود. وقتي كه ايران، به خاك عراق حمله كرد و عمليات رمضان، مشهور به عمليات شكار تانك شد!! آيا براي آتش‌بس، عراق نياز داشت كه به اندازه‌ي تمام تانك‌هاي اين چند سالش، تانك جمع‌آوري كنه؟ آمار دقيقش رو به ياد ندارم. ولي در جايي خوندم كه بيش از 350 تانك عراق در طي عمليات رمضان، نابود شد! دوستاني كه تانك رو از نزديك ديدن، مي‌دونن كه زدن حتي يه دونه تانك، چه مكافاتي داره چه برسه به ...!!! دايي بنده تعريف مي‌كرد كه در عمليات رمضان، عراق اونقدر تانك داشت كه حتي با تانك دنبال نفرات و بچه بسيجي‌هاي ايران مي‌كرد! زماني كه ظلمات شب رو نورافكن‌هاي مستقر روي تانك، به روز روشن تبديل كرده بودن و براي زير گرفتن رزمنده‌هاي ايراني، مسابقه مي‌ذاشتن! آيا به نظر شما، اين تانك‌ها، براي خنده آماده شده بودن؟ مي‌دونين هجوم اين تعداد تانك، چي از ايران به جا مي‌ذاشت؟ شايد فكر كنين كه درصورت پذيرش آتش‌بس، همه‌چيز به خير و خوشي به پايان مي‌رسيد! نيروهاي حافظ صلح مستقر مي‌شدن و ايران هم به همه‌ي داشته‌هاش مي‌رسيد. اما عراق، زماني اين آتش‌بس رو پذيرفت كه وضعش در جبهه‌هاي جنگ، اصلاً‌ خوب نبود. فقط در عمليات آزادسازي خرمشهر، بيش از 18.000 اسير داده بود و تلفات بيشماري متحمل شده بود و بازسازي ارتش عراق، به زمان بيشتري نياز داشت! بد نيست بدونين وقتي كه محمره (همون خرمشهر خودمون)، توسط نيروهاي اسلام فتح شدن، صدام براي حفاظت از بغداد، گارد رياست جمهوري رو وارد معركه كرد كه محافظت بغداد رو به عهده بگيرن و دور بغداد، خندق حفر كرد :x !!! اين هم نه به گفته‌ي حقير، كه به گفته‌ي يكي از افسران ارشد خود صدام (به نقل از خاطرات شخصي‌اش) بود. صدام، براي قرارداد الجزاير كه به اون محكمي بسته شده بود، ذره‌اي ارزش و احترام قائل نشد و جلوي دوربين‌هاي تلويزيوني، رسماً اعلام كرد كه اين قرارداد، بي‌ارزش هست و از امروز بي‌اعتبار (گويي كه متأسفانه امروز، عده‌اي احمقانه بر اين باورن كه ايران، جنگ رو شروع كرد!!!! همون حرفي كه صدام مي‌زد!!! جل الخالق!)!! به نظر شما، درصورت پذيرش آتش‌بس از سوي ايران، اين بار صدام به اين كار، احترام مي‌‌ذاشت؟ (دوستان حتماً مي‌دونن كه صلح با آتش‌بس، زمين تا آسمون فرق مي‌كنه!) حرف براي زدن خيلي زياده. ولي بيشتر از اين، فعلاً‌ زياده‌گويي مي‌شه. اگه دوستان مايل به ادامه‌ي بحث بودن، بيشتر چرت و پرت تحويل‌تون مي‌دم :| .
  9. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    از جناب رمضان زاده٬ انتظار حرف‌هايي جز اين نبود! وارد بحث نمي‌شم. ولي آرزو مي‌كنم زماني رو ببينم كه تو ايران٬ درست مثل همه‌ي كشورهاي پيشرفته جهان٬ دعواها و تخريب‌هاي روساي جمهور و اعمالشون٬ نهايتاْ براي قبل از انتخابات باشه و اجازه بدن كه يه نفر٬ با آرامش 4 سال برنامه‌هاشو اجرا كنه! Pipe Dream!
  10. ظاهراً سوء برداشت شده! Lich عزيز. درصورتي حرف بنده به شما برمي‌گشت كه : 1- صهيونيست باشيد. 2- حرفاتون ناصحيح و بي‌پايه و اساس باشه. كه شما هيچ‌يك از شرايط فوق رو دارا نيستين :| . پس خيالتون راحت.
  11. متأسفانه نگرفتم منظورتونو. مي‌شه يكم واضح‌تر بفرمايين :| ؟ بنده توهين يا بي‌احترامي به شما نكردم.
  12. با سلام و خسته نباشيد خدمت دوست بسيار!!!! باسواد و دانشمندم! همچنين خدمت تمامي دوستان عزيز سايت ميليتاري و با آرزوي قبولي طاعات و عبادات. خوشحالم مي‌بينم صهيونيست‌ها اينقدر از قدرت بچه‌هاي ايراني ترسيدن كه درست مثل يه بچه، شروع به جيغ و داد و هوار كردن و سعي مي‌كنن با حرف‌هايي به اين محكمي!!!، حداقل يه آرامش روحي به خودشون اهداء كنن كه توجيهي براي اشك‌ريزي‌هاي فراوان از بالا و پايين‌شون باشه!!! خوب. البته من قبلاً شنيده بودم قوم يهود (به دليل پستي و موذي‌گري‌هاي خود، از ابتدا تا به امروز)، بزرگترين استراتژيسين‌ها و تئوريسين‌ها رو داره. به نظرم نهايت بي‌انصافي هست كه اين دوست عزيز رو نماينده‌ي اسرائيل بدونيم! چون نام بزرگان سياست و استراتژي يهودي جهان مثل زبيگنيو برژينسكي و هنري كسينجر رو به شدت مخدوش مي‌كنيم :lol: :lol: !! بالاخره اين سايت، برخلاف كشور دوستمون (اسمش چي بود؟ اسرائيل؟ دقيقاً كجاست؟ براي من كه وجود خارجي نداره! فقط اسمش آشنا مي‌زنه!!). OK. بريم سراغ اظهارات اين پروفسور. گويي كه احمد و حسين عزيز، جواب ايشون رو بطور مناسبي دادن. بريم سراغ تاريخ! ---------------------------------------- جنگ رمضان، در دو روز اول، كاملاً براي اسرائيل، مغلوبه بود و سربازان و فرماندهان بسيار شجاع اسرائيلي!!!!، گله گله از برابر سربازان ژنرال شاذلي، فرار مي‌كردن! اما حماقت (يا بهتره بگيم خيانت) انور سادات و حماقت‌هاي بي‌شمار ارتش مصر، جنگ رو برگردوند! قسمت نبود كه پرچمدار مبارزه با اسرائيل، كشور خائني مثل مصر باشه! براي اسرائيل، همين چند هزار چريك حزب‌الله (كه سلاح ايمان داشتن) كافي بود! يادتون رفته؟! من عرض مي‌كنم. همين حزب‌الله بود كه وقتي ارتش اسرائيل در لبنان بود، دمار از روزگارشون درآورد. شما كه مسلماً سنتون قد نمي‌ده. برين از بزرگتراتون بپرسين كه صداي پرندگان در شب، چه معنايي داره. بپرسين زوزه‌ي گرگ، پشت‌بندش چي بود؟ بپرسين وقتي سه بار صداي جغد مي‌اومد، بعدش چي ديده مي‌شد! بپرسين چند صد سرباز، در پست‌هاي شبانه، شب‌ها ديوانه‌وار به سمت درخت‌هاي جنگل، شليك مي‌كردن! آخي !!! چه شجاع :( !!! (حتماً بپرسينا! حيفه دانشمندي مثل شما، از اين اطلاعات سطحي، بي‌خبر باشه). ببخشيدا. ولي اكثر حرفاتون اينقدر پرمغز بود كه از مخيله‌ي بنده خارج بود! بايد از موجودات ساير كهكشان‌ها، دعوت به عمل بياريم كه جمع بشن و دسته جمعي بشينيم روي سخنان پرمغز و چند لايه‌ي شما متمركز شيم تا بلكه خرد جمعي، جواب بده و بتونيم از بين حرفاتون، دو تا كلمه درست حسابي گير بياريم :( ! اما برام خنده داره كه هركس كه مي‌خواد به ايران گير بده، مي‌گه «لامذهب‌هاي امريكاي جنوبي»!!!! خيلي خنده داره! برادر يهودي من! شما دينتون رو از كجا آوردين؟ يه سوال دارم. چطور بيش از يك ميليون و خورده‌اي پيغمبر دارين؟؟ :( . البته براي ديني كه هر چند وقت يكبار، يه سري Expansion و Patch جديد براش صادر مي‌شه، انتظار بيشتري نيست! ولي به شما چه ربطي داره كه كشورهاي ديگه، چه دين و مسلكي دارن! فكر نكنم براي مبارزه با زورگويان، حتماً بايد ديني رو هم انتخاب كنين! معلوم نيست چه سوزشي داره كه هنوز كه هنوزه، امريكا زور مي‌زنه كه فيدل رو تخريب كنه! ال چه رو كمرنگ كنه! چاوز رو سر به نيست كنه و مورالز و اورتگا رو محدود كنه! ديديم كه حتي يك رئيس دانشگاه ابله كه به خيال خود، با دعوت از رئيس جمهور جمهوري اسلامي ايران و ذكر كلي دري وري به وي، به امريكا و اربابان صهيونيستش خوش‌خدمتي كرده، چطور در برابر قدرت منطق آزاديخواهي جهاني، خوار و خفيف شد و به قوت الهي، فرياد عدالت‌خواهي و حق‌طلبي، از تريبيون و از مركز فساد و ناعدالتي جهان، مخابره گرديد! خوب. زياده‌گويي نشه. فرمودين ايران، آذرخش و صاعقه نداره يا قديمي هستن؟ حرفي نيست. تشريف بيارين تا طعمشون رو بچشين! تشريف بيارين تا طعم قدرت بچه‌هاي خميني رو بچشين! نه چرا تشريف بيارين؟ تشريف داشته باشين تا طعم موشك‌هاي شهاب - 3 ما رو بچشين! قبلاً نسخه‌ي كوچيكش رو تو حيفا ديدين كه؟ نديدين؟! آها يادم نبود! در زمان جنگ 33 روزه، قيمت سوراخ موش در فلسطين اشغالي، به شدت افزايش پيدا كرده بود! برين پيش يهوه و روزي صد هزار بار خم و راست بشين و شكرش كنين كه صلاح‌الدين جديد اسلام، اونقدر رئوف بوده كه كاري به تل‌آويو و ساير شهرهاتون نداشته و فقط براي قدرت‌نمايي، شهرهاي خالي از سكنه‌ي صهيونيست‌هاي شجاع رو موشك‌بارون كرد! جالب اينكه همين كار هم باعث شد كه وضعيت تأمين آب براي استحمام و تهيه‌ي پوشاك (بويژه شلوار و زير شلواري) اونقدر اسفناك بود كه خود يهودي‌هاي مقيم فلسطين اشغالي، اونقدر تظاهرات كردن كه كشورشون، با خفت، قطعنامه رو بپذيره! چرا مي‌گين جنگ‌هاي اعراب و اسرائيل؟ حزب‌الله كه نه يه ارتش بود، نه كشور درستي داشت، نه هواپيما و نه هيچ چيز ديگه! F-16هاي اسرائيل چه كاري تونستن بكنن؟ از تانك‌هاي مركاواي اسرائيل چه خبر؟ از صدها كشته و زخمي‌تون خبري شد؟ از اون دو تا اسير حزب‌الله چي؟ خبر دارين؟ دوست من. درسته كه حماقت، پوشاننده‌ي اشتباه براي انسان هست. ولي اين قضيه، فقط به خود انسان‌ها برمي‌گرده! كبك، وقتي سرش رو مي‌كنه توي برف، جايي رو نمي‌بينه! ولي ديگرون هستن كه به حماقتش مي‌خندن! ديگه عمر كشور بي‌ارزش اسرائيل به پايان رسيده! ديگه كم‌كم بايد مثل گذشته‌ها، دوباره دنبال يه تيكه جا به عنوان كشورتون باشين! با اين اراجيف، مي‌تونين به خودتون دلداري بدين. ولي هميشه مشخص هست كه توهين در اين سطح، تنها چيزي رو كه نشون نمي‌ده، فهم و درك نويسنده‌اس!!! با اين حال، اميدوارم كه اونقدر بينا و شنوا باشين كه در آينده‌اي نه چندان دور، ويراني كشور جعلي‌تون رو ببينين! اگه هم شلوار خواستين، مي‌تونين از هم‌وطن‌هاي سابق‌تون كمك بخواين. قول مي‌ديم ما ايرانيا، اونقدر دست و دلباز باشيم كه حتي براي شما، كمك مردمي بفرستيم! در آخر، بايد بهتون تبريك بگم. چون چيزي كه مسيحيان، تقريباً ده قرن پيش ديدن رو شما، به زودي خواهين ديد! اون چيز، قدرت سپاه اسلام هست! همون‌طور كه تنها اسم صلاح‌الدين، لرزه به اندام صليبيون مي‌انداخت، اسم نصرالله نيز لرزه بر اندام شما مي‌اندازه! اسم احمدي‌نژاد رو حتي نمي‌تونين تحمل كنين! از شنيدن نام سپاه پاسداران، رنگ عوض مي‌كنين و از شنيدن نام فرزندان خميني، از هراس ابتر مي‌شين! پس شاد باشين كه حداقل، جزئي از تاريخ خواهين شد! مهم نيست كه در كجاي صفحاتش قرار دارين! ولي باشين و ببينين كه همين ياد خدايي كه شما ابلهانه مسخره‌اش كردين، چه دماري از روزگاران شما و هم‌كيشانتان در خواهد آورد!! مي‌بخشين كه نتونستم حرف درست و حسابي از بين فرمايشات‌تون گير بيارم كه بخوام منطقي پاسختون رو بدما! حسابي شرمنده. اگه پست بهتر، مفيدتر، محكم‌تر و حداقل كمي مستدل‌تر ارائه دادين، قول مي‌دم كه بنده هم منطقي پاسخگوتون باشم! به اميد حق، فكر كنم براي شما، كافي باشم! اين نوچه‌ي بي‌ارزش و بي‌سواد سايت هم قادره كه نشون بده ايراني چيه و چي داره! اميدوارم كه بتونم استادان بزرگوارم مثل حسين، احمدو ساير عزيزان رو رو سفيد كنم. ---------------------------------------- يه درخواست شخصي. لطفاً احساس‌تون رو درمورد اين دو بيت شعر، بفرمايين. اميدوارم كه در سطح كودكستان، عربي بلد باشين! مي‌دونم! بلدين! آخه هزار رنگي، اولين خصيصه‌اش اينه كه زبون دشمنتون رو فرا بگيرين!! القدس لنا، والحق لنا، والنصر لنا، نحن الغالبون! الارض لنا، والمجد لنا، والقدس لنا، اليها عائدون!
  13. خوبه. خدا رو شكر فضاي سايت ميليتاري٬ فضاي بسيار مناسبي هست براي اظهار نظر دوستان. اما كاش دوستان بسيار باسواد من٬ حداقل يه لحظه به اون جسم منسجم درون سرشون (كه آقاي كاووسي٬ اون رو دوگوله ناميدن :| ) فشار مي‌آوردن و نگاه مي‌كردن كه حداقل چي دارن مي‌گن تا اينهمه ايراد از حرفاشون نشه گرفت. بنده٬ پاسخي نوشتم كه بيشتر به سبك دوست صهيونيستمون هست! اميدوارم كه بخونن و پاسخي براش داشته باشن :| !!
  14. با توضيحات جامعي كه آقا رضا دادن٬ مي‌شه گفت تامكت‌هاي ما هم بيشتر در نقش آواكس رو دارن در حال حاضر :) icon_frown . آخه ظاهراً كل خاصيت تامكت‌ها، به فونيكس (آخر فونيكس هست يا فينيكس؟ Phoenix) هست كه خدا رو شكر ايران نداره. طبق گفته‌ي آقا رضا، نگهداري خود فونيكس‌ها هم كم خرج‌تر و كم‌دردسرتر از تامكت‌ها نيست. مسلماً هم ايران نمي‌تونه اينكار رو انجام بده. پس مي‌شه گفت عملاً تام‌كت در برابر هواپيماهاي فعلي امريكا كاري ازش ساخته نيست. فكر هم نكنم با تعداد معدود فولكروم‌هامون، كار خاصي از نظر هوايي از دستمون ساخته باشه! اشتباه مي‌كنم؟ نگفتين! پس اگه تامكت‌ با فونيكس نداشته باشيم، در برابر F-15, F-16 و F/A-18هاي امريكا چه كاري از دستمون ساخته‌اس؟ حالا نمي‌خواد بريم بالاتر icon_frown !
  15. حسين جان. فكر نمي‌كني كمي زياده‌روي كردي؟ با اين حساب٬ اگه ايران فونيكس داشته باشه٬ F-15 Eagleها و F-16 Falconهاي آمريكا، درپيت محسوب مي‌شن كه!!! F/A-18 ها هم با كمي تخفيف، همچنين! مي‌شه نظرتون رو درمورد نحوه‌ي مقابله با اين هواپيماها كه چسبيدن در گوشمون، با داشته‌هاي فعلي ايران بفرمايين؟ (با فرض اينكه ما FoxHound نداريم و خبر خريد Su-30 از روسيه هم خالي‌بندي بيش نبوده (ايران هم راستگو و بچه مثبت!! روسيه هم از اون راستگوتر icon_frown icon_frown !! هردو هم قابل اعتماد و اخباراشون كاملاً راست و صحيح!!) و از موشك‌هاي فونيكسي كه شايعه مي‌شه خريديم هم خبري نيست! يعني براساس داشته‌هاي رو شده‌ي فعلي)
  16. بحثي نيست. حرف شما كاملاً صحيح و متينه! كسي ادعا نكرد كه جمهوري اسلامي خلبان‌ها رو درست كرد. مسلماً خيلي (يا بهتر بگم همه) اين خلبان‌ها، از دوران شاه مونده بودن. ولي فكر نكنم هيچ‌كدوم براي بقاي سلطنت شاهنشاهي جنگيدن! خيلي از سرهنگ‌هاي و ژنرال‌هاي نيروي هوايي، مثل ساير نيروهاي ارتش تشريف بردن به خارج از كشور. خيلي‌هايي كه موندن، به كشورشون خدمت كردن! اما اينكه بخوايم يه نيروي هوايي رو به خاطر پيدايش در يك عصر خاص، به نام گذشته‌اش نام ببريم، قابل پذيرش نيست! درست مثل اينكه الان بگيم نيروي هوايي شوروي روسيه icon_frown !! هر پادشاهي، در كنار خيانت‌هاش، خدماتي هم براي كشورش انجام داد. هرچند كه با پول نفت و چند برابر قيمت اصلي‌اش بود. ولي همين كه محمد رضا يه نيروي هوايي خوب (براي مقابله با شوروي!!) آموزش داد، ولي پس از انقلاب دودش رفت تو چشم ابرقدرت‌ها، خودش ارزشمند بود. به اين خاطر هم دستش درد نكنه. بقيه‌اش چي؟!
  17. ممنون از اطلاعات همگي. البته پست آقا رضا٬ تقريباً هيچ تفاوتي با پست تانك عزيز نداشت!! البته چرا! يه پرچم شير و خورشيد داشت كه يه لحظه من رو به شك فرو برد كه شاه با عراق جنگيد يا جمهوري اسلامي ! بايد يه بار ديگه به تاريخ رجوع كنم ببينم سال 59، اون هم يكم مهرماه، حكومت ايران چي بود! آخه اگه قرار باشه پايه‌گذار نيروها رو ارج نهيم، لابد بايد از رضاي قلدر هم تقدير به عمل بياريم كه اين نيروها رو پايه‌گذاري كرد. همچنين از شاهان قاجار كه به قدرت گرفتن رضا ميرپنج كمك كردن ! درنهايت، بايد از لطيفه‌ي خنده‌دار مصور شما، بي‌نهايت تشكر كنم. دم افطاري، روحيه‌ام رو حسابي عوض كرد !!! راستي! حداقل تابلو نمي‌كردين و پرچم رو عوض مي‌كردين! اينطوري كسي شك نمي‌كرد كه ممكنه شما ذهنتون روي گذشته قفل كرده باشه يا اينكه حافظه‌تون، بعد از انقلاب تا حدودي پاك شده باشه!!
  18. خيلي عالي بود. اوايل جنگ٬ براي ما عادي بود! آخه هر جنگي كه مي‌شد٬ چند كيلومتر به خاك دشمن تقديم مي‌كرديم! شايد اگه بعضي از دوستان به شدت وطن پرست اون موقع بودن٬ مي‌گفتن : چه اشكالي داره آقا؟! با عراق صلح كنين و خرمشهر و بستان و مهران و قصر شيرين و چند تا شهر ديگه كه دست عراق هست رو بدين بهشون. اروند رو هم بدين به عراق! بذارين اين جنگ رو تموم كنن icon_frown icon_frown !! درود بر كساني كه با گذشتن از جونشون٬ زندگي امروز رو براي ما٬ راحت و آسوده كردن. (راستي. ادامه نداره؟ فقط هفته‌ي اولش بود؟ :؟:
  19. نقش يهوديان در انقلاب كبير روسيه * منظور از مليت در اينجا٬ بيشتر اصليت هست. والا تقريباً همه‌ي اين افراد، روسي هستن. * طفلك لنين! مثل اينكه بين يه مشت يهودي تك افتاده بود icon_frown icon_frown ! * اولين كشوري كه اسرائيل رو به رسميت شناخت، اتحاد جماهير شوروي بود!! حتي قبل از امريكا!!! -------------------------------------------------------- نام انقلابي‏ \ نام اصلي‏ \ مليت‏ لنين‏ \ اوليانوف‏ \ روس‏ تروتسكي‏ \ بورنشتاين‏ \ يهودي‏ مارتوف‏ \ زدرباوم‏ \ يهودي‏ كامنف‏ \ روزنفلد \ يهودي‏ ساگرسكي‏ \ كروشمال‏ \ يهودي‏ اوريتسكي‏ \ راديوميسسكي‏ \ يهودي‏ كامكوف‏ \ كاتكس‏ \ يهودي‏ دان‏ \ گوره‏ويتچ‏ \ يهودي‏ پارووس‏ \ هلفاند \ يهودي‏ مارتينوف‏ \ زيبار \ يهودي‏ زولن زيف‏ \ بلايش لدن‏ \ يهودي‏ آبرامويچ‏ \ راين‏ \ يهودي‏ ماكلا \ كوويسكي‏ \ رزن بلوم‏ \ يهودي‏ بابروو \ ناتاتسون‏ \ يهودي‏ گارين‏ \ گارفلد \ يهودي‏ لوفه‏ \ لوفه‏ \ يهودي‏ براوم‏ \ براوم‏ \ يهودي‏ استكلوف‏ \ ناخامكس‏ \ يهودي‏ زينوديف‏ \ آمفلباوم‏ \ يهودي‏ زوخانوف‏ \ گيمسل‏ \ يهودي‏ باگدانف‏ \ زيبرشتاين‏ \ يهودي‏ گانتسكي‏ \ فورستنبرگ‏ \ يهودي‏ مشكووسكي‏ \ گلدنبرگ‏ \ يهودي‏ ريازانف‏ \ گلدنباخ‏ \ يهودي‏ چرنومورسكي‏ \ چرنومورديك‏ \ يهودي‏ فاتنيسكي‏ \ زيوين‏ \ يهودي‏ زوسدين‏ \ وين‏ \ شتاين‏ \ يهودي‏ لاپينسكي‏ \ لوون شاين‏ \ يهودي‏ اكسلورد \ ارتدكس‏ \ يهودي‏ گلاسونوف‏ \ شولتز \ يهودي‏
  20. ممنون از نظرات آقا ساشاي عزيز. همچنين از پرسپوليس عزيز كه متأسفانه اينقدر مطلبشون طولاني بود كه حتي اگه زبون مادري‌ام هم انگليسي بود، نمي‌شد حالا حالاها اين متن رو تموم كرد (هرچي اسكرول مي‌خورد، مگه تموم مي‌شد icon_frown ). ------------------------------------------------- همچنين ممنون از نظرات دوست خوبم guderian. مي‌شه گفت تقريباً با همه‌ي حرف‌هاي شما موافقم. مسلماً توازن قدرت، بحثي است كه تنها ابرقدرت‌ها، براي حفظ و بقاي بيشتر حكومت ننگين خودشون بوجود ميارن! اين امر، تنها به يك منظور بوده! اگه ابرقدرت‌ها بخوان قدرتشون رو عليه همديگه به كار بگيرن، همه‌شون دير يا زود نابود مي‌شن و جاي خودشون رو به ديگر كشورها مي‌دن. به همين دليل هم هست كه همواره سعي كردن در كنار هم، هرچقدر هم كه دشمن خوني هم باشن، با صلح و صفا زندگي كنن! درست مثل امريكا و شوروي كه در زمان جنگ سرد، تنها كشورهايي كه از اين نبرد آسيب نديدن، خود امريكا و شوروي بود!! متأسفانه، همون‌طور كه شما هم فرمودين، قدرت بسيار وسوسه كننده هست! شايد چه‌گوارا، بيشتر يه ديوانه بود! چرا كه كسي بود كه قدرت رو رها كرد و رفت تو كنگو و بوليوي، براي آزادي ساير ملل جنگيد و آخر سر هم جونش رو در اين راه فدا كرد! وجود همچين آدمي، تو همچين قرني، شايد بشه گفت بيشتر شبيه به يه معجزه بوده! ولي حداقل با اين كارش، تبديل به افسانه‌اي شد كه نشون داد انسان‌ها، مي‌تونن انسان باقي بمونن! فقط بايد خودشون بخوان! درمورد حزب نازي، شما صحيح مي‌فرمايين. اما تشكيل حزب نازي رو بايد در دو برهه‌ي زماني ملاحظه بفرمايين. اولي‌اش، قبل از كودتاي نافرجام هيتلر و زنداني شدن و غيرقانوني شدن فعاليت‌هاي حزب نازي بود و دومي، بعد از تلاش مجدد هيتلر و قول به صدر اعظم و رئيس جمهور آلمان، مبني بر صلح‌آميز و صادقانه شدن رفتارهاي حزب نازي! اما در كل، تندروي‌هاي حزب نازي، به مزاق اون موقع ملت آلمان، خيلي خوش ميومد. دليلش هم اين بود كه خيال مي‌كردن كه اين حزب، دوباره داره حيثيت لكه‌دار شده‌ي آلماني، پس از جنگ جهاني رو دوباره زنده مي‌كنه و آبروي ملت آلمان هست. شايد اگه جنگ‌ دوم جهاني رخ نمي‌داد، آلماني‌ها خيلي زود متوجه مي‌شدن كه ناسيوناليسم شديد و سعي در اعاده‌ي حيثيت، به تنهايي براي كشورداري كافي نيست! تمام تلاش هيتلر براي تصاحب صندلي‌هاي رايشتاگ توسط اعضاي حزب نازي هم دقيقاً امري بود كه در سال 1933 (اواخر‌) و 1934 اتفاق افتاد! يعني كسب تمام قدرت توسط هيتلر و كنترل تمام امور. ملت آلمان، خودشون حزب نازي رو پذيرفتن. خودشون بزرگش كردن و متأسفانه دود فعاليت‌هاي اين حزب هم نهايتاً تو چشم خودشون رفت! اما اشاره‌هاي بسيار خوبي به روچليدها كردين. همچنين به خاندان چرچيل (گويي كه فقط وينستون‌شون رو گفتين. ولي قضيه خيلي عميق‌تر از اين حرفاس). درمورد تشكيل اسرائيل هم دقيقاً درست فرمودين و اصلاً‌ پنتاگرام آنگوساكسون، براي تبديل به آنگلوزاينس، نياز به يه محور تقارن داشت و سرزمين فلسطين هم دقيقاً به همين دليل مدنظر بود. اما بحثي كه بنده داشتم، درمورد حمايت مالي يهوديان از آلمان، مبني بر مدارك هست. دليل اون امر هم كاملاً مشخص هست. در اون زمان، درست مثل جنگ اول جهاني، پيكان حملات آلمان، به طرف روسيه تزاري بود. اگه ليست 32 نفره‌ي رهبران انقلاب بلشويكي روسيه رو يه بار ملاحظه بفرمايين (در پست بعدي‌ام قرارش مي‌دم)، مي‌بينين كه به جز لنين، بقيه‌شون يهودي بودن و اصل حاميان مالي اين انقلاب هم بانكدار بزرگ يهودي امريكا (بزرگترين تا سال 1904) بوده. هدف يهودي‌هاي حامي دولت آلمان، نابودي سرزمين روسيه (و به قدرت رسيدن دولت حامي يهودي در اونجا كه به لطف بلشويك‌ها محقق مي‌شد) بود. اگه هم دقت كرده باشين، زمان قرارداد بالفور، درست چند روز پس از به قدرت رسيدن بلشويك‌ها بود و جالب اينكه لنين، پس از به قدرت رسيدن، تمامي تلاشش رو كرد كه با آلمان به صلح برسه و حتي يه قرارداد وحشتناك، چيزي شبيه به قرارداد ورساي، براي صلح پذيرفت!!! در اينكه خاندان‌هاي يهودي - انگليسي، همواره بازي دهنده‌ي دنيا بوده و هستن، كمترين شكي نيست. اگه هم بنده گفتم حمايت يهودي‌ها از آلمان، چون در اون برهه، اين اتفاق افتاده بود. قصد من هم ريشه‌يابي مسئله نبود! والا اصل ماجرا در اصل چيز ديگه‌اي بود!
  21. قبول. ولي سرنوشت جنگ ما، فقط تو يكي دو سال اول تو آسمون‌ها رقم مي‌خورد. بعد از اون، همه‌ي بار جنگ روي دوش زميني‌ها بود! اون هم نه نيروي زميني ارتش كه نصفي‌شون با شاه فرار كرده بودن بزرگوارايي مثل صياد شيرازي مونده بودن كه ساختار ارتش رو نگه دارن و هر روز از يه گوشه‌اش، يه خائن گير مياوردن! اين هم قبول. ولي اين وطن‌دوستي، تا قبل از انقلاب كجا رفته بود؟ زماني كه طي هر جنگ، يه قسمت از خاك ايران به چنگ دشمن مي‌افتاد؟ زماني كه با ارتش نيرومند رضا شاه، حتي دو ساعت هم نتونست در برابر نيروهاي انگليسي يا شوروي مقاومت كنه! اون زمان، اين وطن‌دوستي‌ها كجا بود؟ مسلماً انگيزه‌ي همه، دفاع از انقلاب نبود. خيليا هم به خاطر وطن‌شون رفتن. ولي اول كيا رفتن كه اين جماعت رو شير كردن؟ اين جماعت از اولش اومدن جبهه؟ از اولش اومدن تو خرمشهر؟ اومدن تو كردستان و جلوي كومله‌ها وايستادن؟‌ جلوي منافقين ايستادن؟ برين وصيت‌نامه‌ي اين بيشترايي كه فرمودين رو يه بار مطالعه بفرمايين. ببينين چند درصدشون، تو وصيتنامه‌شون، ذكر كردن كه پشتيبان انقلاب و امام باشين! نكنه اين عزيزان هم به خاطر حفظ حكومت شاهنشاهي جنگيدن؟! نكنه اين شيرمردي‌ها رو شاه بهشون ياد داده بود؟ شاه ياد داده بود كه عباس دوران، بكوبه به ساختمون اجلاس بغداد؟ يا به بروجردي ياد داد كه چطور بزرگترين نيروي چريكي كردي رو تو كردستان به پا كنه؟ يا به متوسليان ياد داد كه از 50 نفر، چطور پايه‌گذاري يه تيپ رو آغاز كنه؟ موارد بسياره. اگه دوست دارين كه خودتون رو گول بزنين و مثلاً‌ دلاوري‌هاي همت رو بذارين به پاي اون دو سال خدمت سربازي (كه نصفش رو تو زندون سپهبد ناجي سپري كرد)، بحثي نيست! مختارين هرطور كه دوست دارين در اين زمينه فكر كنين. ولي اگه حقيقتاً دنبال حقيقتين، يكم منصف‌تر هم باشين!
  22. مهم خريدهاي خوب و ريختن ميلياردها دلار به جيب امريكايي‌ها نبود! مهم استفاده‌ي از اين ابزار بود! رضا پهلوي٬ زماني به ارتش تا بن دندون مسلحش مي‌نازيد! هميشه افتخار مي‌كرد كه قوي‌ترين ارتش منطقه رو داره! حتي با خيال راحت نشسته بود كه ارتشش٬ تو جنگ جهاني حافظ منافع كشورش هست و كسي جرات نمي‌كنه باهاش دربيافته! ولي به محض اينكه متفقين٬ اولين گام رو از شمال و جنوب٬ روي خاك كشورمون گذاشتن٬ اين ارتش قوي ناپديد شده و افسران و سربازانش٬ به دنبال سوراخ موش مي‌گشتن كه قايم بشن!! icon_frown icon_frown اگه قدرت به تفنگ و هواپيما باشه٬ پس خيلي خنده داره كه امريكا حتي از پس ويتنام هم برنيومد! شوروي در افغانستان زمين گير شد و ماشين جنگي جهان در برابر ايران كم آورد! شاه٬ با پول نفت كشور٬ اف-14 خريد و سفارش اف-16 داد. ولي اگه انقلاب نمي‌شد٬ آيا سربازهاي شاه٬ جيگر اين رو داشتن كه در برابر دوتا ابرقدرت بايستن؟ پدرش كه اون شاهكار رو به بار آورد! تازه رضا٬ هم قلدر بود و هم فرمانده جنگي! نه مثل پسرش ...!! بي‌خيال!
  23. ممنون آقا ساشاي عزيز بابت توضيحات و فرمايشتتون. اما بايد عرض كنم كه موضع بنده٬ از ابتدا هم همين بوده و هيچ تغييري نداشته! براي من مثل روز روشن هست كه ابرقدرت‌ها فكر هيچ مردمي نيستن! نه مردم خودشون٬ نه مردم ديگر كشورها٬ نه ساير دولت‌ها! اين كه اظهر من الشمس هست! ولي منظور شما رو درست نگرفتم. چرا هركس كه حرف‌هاي منو بخونه٬ من رو به حمايت از متفقين خواهد شناخت؟ چون از هيتلر بد مي‌گم؟ چون مي‌گم كه هيتلر جنايتكار بوده؟ چون مثل شما اعتقاد ندارم كه آلماني‌ها تو جنگ دوم جهاني مظلوم واقع شدن؟؟!!! اين وسط، بنده هستم كه طرفداري يكي از طرفين رو مي‌كنم؟! حقيقتاً خودتون رو اين وسط، بي‌طرف مي‌بينين و بنده رو، تنها به دليل عدم همراهي‌ام با شما، جزو جناح متفقين محسوب مي‌كنين و ازم مي‌خواين كه يه مقدار بي‌طرفانه بنويسم؟!!! دوست من! شايد شما براي هيتلر احترام قائل باشي! ولي حداقل نذارين باطن حقيقت‌ياب‌تون، به اين سادگي فداي علايقتون بشه! اما درمورد اتريش، من درست متوجه نشدم! اين چه جور رفراندومي بود كه با تهديد هيتلر آغاز شد و به توالت شستن شوشنيك منجر مي‌شه؟! دوست عزيز! اين حرف رو يكي به خود شما بزنه، چه موضعي درموردش اتخاذ مي‌كنين؟! شما حرف هيچ كتاب تاريخي رو قبول ندارين جز معدود منابعي كه به قول خودتون، متفقين ننوشتن؟! آيا هرچيز كه نئونازي‌ها بنويسن رو به عنوان تاريخ قبول دارين؟ اگه اينطوره، خوب مشخصه كه هيچ قومي نمي‌آد جنايات و فجايعي رو كه به بار آورده بنويسه و اون رو در قالب كلمات پروانه‌اي و دوستانه مي‌نويسه! در زمان رضا پهلوي، مسلماً رضا طرفدار نازي‌ها بود! دليل اصلي كه اون خلع شد هم دقيقاً همين بود و نهايتاً هم با ذلت مرد! اما به نظر شما، منطقي هست كه ما طرف يه جنايتكار ديگه رو بگيريم، فقط به اين خاطر كه يكي از طرفين، قبلاً به ما خيلي ظلم كرده؟ دوست من! اين منطق نيست! اگه هم باشه، منطق بي‌منطقي هست!!! نمي‌دونم شما چرا اينقدر علاقه دارين كه جنايات نازي‌ها رو ناچيز نشون داده و حتي‌الامكان حتي انكارش هم كنين، ولي كارهاي متفقين رو صد برابر بزرگتر نشون بدين؟ نازي‌ها اگه كشته باشن مي‌گين همش يه ميليون كشتن! ولي اگه متفقين 4 نفر رو هم بكشن، مي‌فرمايين «4 تا آدم رو كشتن!!». دوست من! بي‌طرفي، دقيقاً به اين معني نيست كه شما علايق‌تون رو دودستي بچسبين و ازش دفاع كنين! بي‌طرفي يعني اينكه شما، علاقه‌تون رو كنار بذارين و منطقاً به يه نتيجه برسين؛ حتي اگه به ضرر شما و علايق‌تون باشه!! دوست گرامي. شما در حالي دارين حرف از جنايات متفقين مي‌زنين كه بزرگترين اشتباه هيتلر رو عدم بمبارون مناطق مسكوني انگلستان در ابتداي جنگ مي‌دونين! به نظر شما، اين حرف شما، فقط اين فكر، خودش كمتر از هر جنايتي هست؟ شايد براي شما، جون اين انسا‌ن‌ها بي‌ارزش باشه! همون‌طور كه براي هيتلر بي‌ارزش بود! همون‌طور كه براي استالين بي‌ارزش بود! همون‌طور كه ذره‌اي براي چرچيل و روزولت و ترومن ارزش نداشت! اگه حقيقتاً اين طرز فكر شماست، فكر كنم كه كيلومترها با هم اختلاف داشته باشيم. براي من، گروه‌هاي صلح و حقوق بشر، از برگ درخت هم بي‌ارزش‌ترن! بنده مي‌تونم ده‌ها صفحه فقط درمورد دلايل ايجاد چنين گروه‌هايي (دلايل حقيقي‌اش، نه شعاري) براتون مقاله بنويسم! خواهشاً فطرت پاك انساني رو با اين واژه‌ها آلوده نفرمايين! آدم حتماً نبايد كه عضو گروه‌هاي حقوق بشر باشه كه از كشتار و شكنجه‌ي انسان‌ها اعلام انزجار كنه! حق با شماست. حرف‌هاي من درمورد صلح، عدم تجاوز، عدم كشتار، حفظ انسانيت و بسياري ديگه، خيلي‌ ايده‌آل گرايانه‌اس! آخه يادم نبود ما تو وسط جنگل داريم زندگي مي‌كنيم!! ما تو دنيايي هستيم كه ملت، صدها دلار خرج مي‌كنن كه دور يه مستطيل كوچيك جمع بشن و شاهد اين باشن كه دو تا گاو بزرگ، چطور به جون هم مي‌افتن و همديگه رو با مشت و لگد، له و لورده مي‌كنن! ما مشتاقانه مي‌شينيم و فيلم‌هاي جنايات طبيعي كه هر 3 ماه يكبار توسط FBI به جهان عرضه مي‌شه رو تماشا مي‌كنيم و مي‌بينيم كه وقتي يه نفر رو واقعاً اعدام مي‌كنن، طرف چه رفلكسي داره! ما مي‌شينيم اينجا و مثلاً مي‌گيم اگه استالين 14 ميليون نفر ديگه رو مي‌كشت، اوضاع اينطور مي‌شد! مي‌شينيم مي‌گيم اگه هيتلر، زودتر به بمب اتم دست پيدا كرده بود و مثلاً آلمان و امريكا رو نابود مي‌كرد، جهان الان اينطور بود! حقيقتاً وقتي كه تمام دلمشغولي‌هاي ما، اين حرف‌ها باشه، حرف شما هم درست مي‌شه! يعني اين‌ها يه ايده‌آل و خيال خام هست! آخه ناسلامتي ما بايد حتماً از خوي حيواني‌مون استفاده كنيم، والا كلاه‌مون پس معركه‌اس! ما بايد به جون همديگه بيافتيم. همديگه رو تكه پاره كنيم تا حقيقت جهان رو به نمايش گذاشته باشيم! بله. من يه ايده‌آليست‌ام. همون‌طور كه چه‌گوارا بود! اون جنگيد، چون به ذات بشر اطمينان داشت! مي دونست كه انسان‌ها، هرچقدر هم تو ظواهر اين دنيا غرق شده باشن، باز هم فطرت‌شون پا بر جا هست و مي‌تونن حق رو از باطل تشخيص بدن! پس ارزش جنگيدن و كشته شدن به خاطرشون رو دارن! اين شايد نهايت ايده‌آليستي باشه كه انتظار داشته باشيم، حداقل خودمون انسان بودن رو هم تجربه كنيم! اينكه از تنها تفاوت‌مون با حيوانات، براي مقاصدي جز ساختن بمب و بمب‌افكن استفاده كنيم!! اگه از نظر شما، اين‌ها ايده‌آلات صرف هست و حقيقت جهان رو، به اين صورت زشت قبول دارين و باهاش حال مي‌كنين، پس بايد گفت كه بحث بنده و شما، تا يك قرن ديگه هم به نتيجه نمي‌رسم! چون بنده، درست از چيزي رنج مي‌برم كه شما لذت مي‌برين! پس تصديق بفرمايين كه حداقل بحث بر سر اينكه هيتلر چقدر جنايت‌كار بود، فايده‌اي براي من يكي نداره! چون حتي اگه اثبات هم كنم كه هيتلر، مثلاً 30 ميليون نفر رو كشته (يه عدد الكيه! براي مثال عرض كردم)، شما مي‌فرمايين : خوب جنگه ديگه! اروپايي‌ها شروع كردن، هيتلر هم نه نگفته! اشكالي نداره كه! جهان يكم خلوت‌تر شده!! زياده عرضي نيست. ------------------------------------------------ يه خواهش دارم از تمام دوستاني كه مطالب و عرايض بنده رو مطالعه فرمودن! خواهشاً هركس كه اون‌ها رو خونده، ترجيحاً با دليل بفرمايه كه كجاي حرف من، طرفداري از متفقين بوده؟!
  24. دوست عزيزم، reichmarshal . دليل اصلي جنگ با ايران، همين بود. بايد جلوي انقلاب ايران گرفته مي‌شد. اما انقلاب ايران، به چه دليل بايد سركوب مي‌شد؟ غرب، يكبار تجربه‌ي نفوذ كمونيسم و اشاعه‌ي اون توسط بلشويك‌ها رو داشت و مطمئن بود كه درصورت نفوذ نظريات انقلابي ناب به كشورها، اوضاعي صد برابر بدتر از اغتشاشات كمونيستي، در انتظار دولت‌ها بود! اما انقلاب ايران، شباهتي به رفتار هيتلر نداشت! ايران، كشوري رو اشغال نكرد! ايران به سرزميني چشم ندوخت! ايران، هر كاري كه كرد، در داخل انجام داد. ولي هيتلر، شروع به اشغال كشورهاي ديگه كرد. براي جنگ با ايران، هيچ بهانه‌ي صحيحي وجود نداشت. تنها براي حفظ حكومتشون مجبور بودن در برابر ايران بايستن. اما هيتلر، نظم جهاني رو بهم مي‌زد. هيتلر توازن قدرت رو بهم مي‌زد. هيتلر با اشغال پشت سر هم كشورها، فقط داشت موقعيت ابرقدرت‌ها رو بهم مي‌زد. هيتلر داشت با قدرتمندتر شدن، نابودي اون‌ها رو پيش مي‌كشوند و اين شرايط، خيلي با يه انقلاب ساده‌ي درون كشوري فرق مي‌كرد! اين دو، اصلاً قابل مقايسه نيستن كه بخواين اونا رو در كنار هم بيارين، حتي به عنوان مثال. دوست عزيزم. من حرف شما رو درمورد مشكل داشتن منابعم مي‌پذيرم. ولي شما بفرمايين كه كدوم يكي از اون مطالبي كه بنده عرض كردم، حقيقتاً اتفاق نيافتاد و از خودم و يا منبعي جعلي اون‌ها رو نوشتم. اگه بتونين اين مسئله رو بفرمايين، بنده ممنون مي‌شم. اما درمورد بي‌طرفي و سپس توجيه اعمال اجدادمون صحبت فرمودين. مي‌خوام بپرسم به عنوان يه انسان آزاده، آيا موافق اشغال هستين؟ من متأسفانه سر اين قضيه، خيلي مشكل دارم! من به همون اندازه كه به دليل اشغال كشورهاي ديگه، از اشغال‌گراني چون امريكا و شوروي و انگليس متنفر هستم، از پادشاهان گذشته هم به دليل اشغال، متنفر بوده و هستم! اين هم برام فرقي نمي‌كنه كه اون پادشاه، آغا محمد خان و نادرشاه باشن يا كورش و داريوش و خشاريارشا و امثالهم! اشغال، يك معني بيشتر نداره و از نظر من، دليل نمي‌شه كه ما، اشغال‌هاي خودمون رو با ناسيوناليسم و غيرت ميهني، توجيه كنيم و كارهاي ديگرون رو تقبيح!! اگه حقيقتاً لذت مي‌برين كه امروزه امريكا به زور مياد عراق رو مي‌گيره، افغانستان رو مي‌گيره، ويتنام و كره رو نابود مي‌كنه، پاناما رو مي‌گيره! اگه خيلي خوشحال مي‌شين كه امريكا، چطور با صحنه‌سازي، كوبا رو از اشغال اسپانيا درمياره و خودش اشغالش مي‌كنه! اگه حقيقتاً از لشكركشي‌ها و اشغال‌هاي قرون متمادي انگليسي‌ها خوشحال مي‌شين! اگه از اشغال كشورها توسط چنگيز و تيمور حمايت مي‌كنين، بايد از اشغال كشورها توسط ايراني‌ها هم شاد بشين! بايد خوشحال بشين كه ما زمان كمبوجيه، مصر رو گرفتيم. زمان كورش، پس از شكست دادن پادشاه مغرور ليدي، اون‌جا رو از آن خودمون كرديم! بابل رو گرفتيم. در زمان خشايارشا، آتن رو آتش زديم! بله. اگه مبنا، قدرت نظامي و توان ابرقدرت‌ها باشه، اين مسائل هم حقيقتاً غرورآفرين هست! ولي من نه به عنوان يه ايراني، كه به عنوان يه انسان كه معتقدم خدا، انسان‌ها رو يكسان آفريد و بر هيچ كدوم برتري قرار نداد، همون‌طور كه پيامبران الهي هم گفتن و همون‌طور كه در قرآن، انجيل و تورات (تحريف نشده) اومده، به اين اعتقاد دارم كه قدرت نظامي، توجيهي براي اشغال، كشتار و قتل و غارت نيست! شايد شما الان بفرمايين كه «نه. ما هرجا رو كه گرفتيم، فقط ملتشون رو آزاد كرديم. كسي رو نكشتيم. كسي رو به اسارت نگرفتيم و چنين و چنان». ولي اين مسائل رو همه‌ي كشورها، تو تاريخشون آوردن و چه يوناني‌ها، چه رومي‌ها، چه فرانك‌ها و ژرمن‌ها و چه امريكايي‌هاي فعلي، هرجايي رو كه حمله مي‌كنن و مي‌گيرن، ادعا مي‌كنن كه اون‌جا رو از شر يه پادشاه ظالم نجات دادن و آزادي رو آوردن و كار بدي نكردن و همه‌اش خوبي و نيكي بوده! اگه بچه‌ي من، تاريخ امريكايي‌ها رو بخونه، خيال مي‌كنه كه اون‌ها، سپاه فرشتگان الهي بودن!! بله دوست عزيزم. نقطه‌ي متفاوت نظريات بنده و شما، دقيقاً همين‌جاست. بنده نه به اسم غرور ميهني، نه به اسم تعصب به آب و خاك و نه به هيچ اسم ديگه‌اي، از اشغال حمايت نمي‌كنم! اگه امروز، ايران بريزه و عراق رو بگيره، اولين مخالفت رو از زبون بنده خواهين شنيد! من، بي‌طرف نيستم و همواره از ايراني‌ها حمايت كردم. ولي نه در مواردي كه براي حمايت، بايد چشمم رو روي حقيقت ببندم و عليه آرماني كه دارم، سخن برونم، به خاطر اين كه اين كار رو يه ايراني انجام داده نه يه امريكايي! ------------------------------------------------ اما خدمت guderian عزيز (كه قبلاً توفيق بحث باهاشون رو در تاپيكي ديگه، به شكلي نه چندان مسالمت‌آميز icon_frown داشتم) بايد عرض كنم كه : طبيعت انسان، قدرت‌طلب هست. صحيح. طبيعت حيوان هم دقيقاً همين هست. چيزي كه مرز بين انسان و حيوان هست، قدرت تعقلش هست! در جنگل، قانون بقاء اين رو حكم مي‌كنه كه قوي‌تر ها مي‌مونن و ضعيف‌ترها مي‌ميرن. اما آيا براي انسان‌ها هم همين بوده؟ پيامبران الهي، همه‌شون گفتن كه انسان‌ها با هم مساويند. همه تأكيد داشتن كه انسان‌ها، چه فقير و چه غني، چه توانا و چه ناتوان، چه صحيح و سالم و چه عليل و ذليل، چه سفيد و چه سياه، همگي بندگان خدا هستن و به يه اندازه پيش خدا ارج و قرب دارن. اين تقواشون هست كه اونا رو متمايز مي‌كنه! پس اين، نظر و جهت‌گيري خداوند در اين مسئله بوده. اما دولت‌ها چي؟ از همون ابتداي تاريخ، دولت‌ها، از خوي حيواني‌شون بهره‌مند بودن. از اين خو استفاده كردن. از همون ابتدا، بحث‌هاي تبعيض نژادي مطرح بوده. هر تمدني، خودش رو برتر و بقيه رو پست‌تر دونست. همين مسائل، هميشه باعث جنگ و خونريزي بوده! هنوز هم كه هنوزه، با گذشت قرن‌ها و هزاره‌ها، اين تفكرات جاي خودش رو به تفكر ديگه‌اي نداده! مي‌بينيم كه هيتلر، درست به مانند يك حيوان، بحث برتري نژاد آريايي رو مي‌كنه و حتي به معلولين كشورش هم رحم نمي‌كنه؛ فقط به اين دليل كه اونا نژادشون ناقصه و معيوبن و چنين و چنان!! آيا اين، عين حيوانيت نيست؟!! آيا اينكه ما، خون همديگه رو بريزيم به اين دليل كه فكر مي‌كنيم نژاد برتريم، منطقيه؟ آيا امريكا و شوروي و انگليس و آلمان، به اين دليل كه احساس كردن چون قوي‌ترن، حق كشتار ملت ها رو دارن، انساني رفتار كردن؟ يا منطقي؟‌ عقلاني؟ آيا اين دليل مي‌شه كه ما اينهمه جنايات رو به اسم اينكه تو ذات بشر بوده، عادي جلوه بديم؟ نه دوست من. بحث به اين سادگي‌ها هم نيست! شايد امروزه آمريكا B-2هايي داره كه مي‌تونه ده‌ها تن بمب رو در كسري از دقيقه، روي سر ملت بيگناه خالي كنه و همه رو نابود كنه! اما اين قدرت، برتري نيست! اين قدرت، نهايت حيوانيت يه كشور رو نشون مي‌ده! نه خوي اون! چون خدا، در كنار خوي و غرايز حيواني، تعقل رو قرار داد! اگه مسائل ج_ن*س.ي رو براي انسان در نظر گرفت، در كنار اون، كنترلش رو هم به انسان آموخت و راه تخليه‌ي اون رو هم بهش ياد داد! حالا اگه يه سري انسان، درست به مانند حيوانات ازش بهره مي‌برن، آيا اين توجيه‌پذيره كه بگيم اون از غرايز خدادادي‌شون دارن استفاده مي‌كنن؟؟!! درمورد سوء استفاده‌ي قدرت‌ها از دستورات الهي، بنده هم با شما موافقم. اين‌جا هم جاي بحثش نيست. اما درمورد دليل تشكيل حزب نازي و كارهايي كه كرده، بهتره اينقدر زود قضاوت نفرمايين. اونقدر اتفاقات پشت پرده در اين قضيه دست داشته و دارن كه شايد حتي در مخيله‌ي من و شما هم نگنجه. اگه عمري باقي بود، ان شاء الله به زودي يه سري از اين مسائل رو خواهم نوشت. اما دوست عزيزم. كي گفته كه يهودي‌ها در جنگ جهاني اول، حاميان مالي متفقين بودن؟ مي‌شه بفرمايين اگه اينطور بوده، پس معني قرارداد بالفور چي بوده؟‌ ظاهراً شما تاريخ رو اشتباه مطالعه فرمودين! در سال 1917، درست چند روز پس از انقلاب بلشويكي روسيه، اين قرارداد، در پشت يك مارك امضاء مي‌شه و طي اون، يهودي‌ها، حمايت مالي‌شون از آلمان رو برمي‌دارن و امريكا رو به عنوان متحد متفقين، وارد جنگ جهاني مي‌كنن! همين مسأله باعث مي‌شه كه طي كمتر از يك سال، آلمان پيروز و پيشتاز جنگ، نابود بشه و علت كينه‌ي آلماني‌ها از يهودي‌ها هم به ظاهر، دقيقاً همين مسأله بود؛ يعني خيانت يهودي‌ها! يهودي‌هايي كه سه سال، حمايت مالي آلماني‌ها رو به عهده داشتن!! خنده داره كه تا وقتي كه به نفعشون بوده، حمايت كردن، بعد از اينكه اين حمايت رو برداشتن، اونا رو پست و دشمن خودشون تلقي كردن! (گويي كه سر اين قضيه هم مطلب پشت پرده خيلي زياده!!). شايد بشه اشغال برخي از شهرهاي كشور آلمان (نه اتريش، چك و لهستان)، توسط نازي‌ها رو منطقي دونست. بالاخره اين كشور، بايد انرژي درونش تا حتي تخليه مي‌شد. اما پس از اون، اين اقدام‌ها، هيچ‌كدوم منطقي نبودن و هيچ منطقي هم قابليت اثباتشون رو نداره! همون‌طور كه در بالا هم عرض كردم، انگليس و فرانسه هم شياطين زمان بودن؛ نه فرشتگان! اون‌ها هم براي منافع خودشون اقدام كردن، همون‌طور كه آلمان و امريكا و ژاپن كردن! اين وسط، ما داريم سر مسئله‌اي با هم بحث مي‌كنيم كه به هيچ‌وجه، نفع يا ضرري براي ما نداشته! چرا!! ضرر اين جنگ، بلايي بود كه سر مردم‌مون اومد! اما هيچ‌كدوم از دو طرف جنگ، قابل دفاع كردن نيستن! نه تنها قابل نيستن، بلكه حتي ارزش دفاع كردن رو هم ندارن! همون‌طور كه چند بار عرض كردم، متفقين، جناياتشون، كمتر از نازي‌ها نبود!! دو طرف اين مناقشه‌، جنايتكار بودن و هر دو جناح، قاتلين مردم خويش، كشورهاي اطراف و حتي بي‌طرف بودن!!
  25. ممنون از توضيحات و نظرات دوستان عزيزم، ساشا، مارشال رايش گرامي و guderian عزيز. با اجازه، توضيحاتي رو بنده هم عرض مي‌كنم. ------------------------------------ خدمت آقا ساشا بايد عرض شود كه : آقا ساشا! شايد شما فكر مي‌كنين كه هدف بنده از نگارش اين سطور، دفاع از متفقين هست و حمايت از اقدام اون‌ها! اما فكر كنم كه منظور بنده رو اشتباه برداشت فرمودين. بنده، همون‌قدر كه نسبت به نازي‌ها و جناياتشون حساسم، نسبت به جنايات سايرين هم حساسم! همون اندازه از نسل‌كشي‌هاي نازي‌ها و متفقين نفرت دارم، كه بعداً درمورد نسل‌كشي‌هاي بوجود اومده تو كره و ويتنام ناراحت شدم! همونطور كه در مطالبم هم آوردم، قصد غربي‌ها هم به هيچ‌وجه، حمايت از مردم مظلوم جهان و حقوق بشر و از اين جور شعارهاي توخالي و مزخرف نبوده!! ديدين كه سر تقسيم سودتنلاند، حتي يه نماينده از چك هم دعوت نشد و انگليس و فرانسه، خيلي راحت اون رو به آلمان بخشيدن!!! حتي بعد از اشغال چكسلواكي توسط هيتلر (كه برخلاف معاهده‌ي مونيخ بود)، انگليس و فرانسه به وعده‌شون عمل نكردن و نيومدن كمك اون‌ها! اما يه بحثي هست به نام توازن قدرت جهاني! در اين بحث، خيلي ساده اين مطرح مي‌شه كه درصورت بهم خوردن نظم و توازن قدرت جهاني، آنارشيسم جهاني، حاكميت پيدا مي‌كنه! بحثش طولانيه. ولي مورد عملي‌اش رو خدمتتون عرض مي‌كنم. انگليس و فرانسه، اگه در برابر آلمان ايستادن، نه به خاطر مردم جهان (كه ذره‌اي براي دولت‌هاي ابرقدرت اهميت ندارن)، كه دقيقاً به خاطر حفظ نظم و توازن جهاني بود. مورد خوبي رو شما مثال زدين. درمورد اشغال ويتنام و پاناما و افغانستان (نه عراق) توسط امريكا و اشغال مجارستان، چكسلواكي و افغانستان (برمبناي دكترين برژنف) توسط شوروي فرمودين. البته اين قضيه، كاملاً به دوقطبي بودن جهان و جنگ سرد مربوط مي‌شد و بين امريكا و شوروي، تنها يك جنگ درمي‌گرفت و اون، جنگ هسته‌اي بود كه مقارن مي‌شد با پايان دوران زمين! وقتي جهاني دو قطبي باشه، خيلي ساده مي‌تونن سر تقسيم كشورها با هم به توافق برسن! مي‌بينين كه در همين موقع هم براي حفظ توازان٬ هر كشوري رو كه امريكا مي‌گيره٬ يكي هم شوروي مي‌گيره. امريكا به هم كشور كه كمك مي‌كنه٬ شوروي هم به كشور مقابلش كمك مي‌كنه. تو هر جنگي٬ يه طرف قضيه٬ امريكاست و يه طرف شوروي. يعني براي حفظ توازن و قدرت جهاني٬ اين گام‌ها٬ كاملاْ منطقي و قابل پيش‌بيني بود. اما ديدين كه وقتي يه تهديد مثل ايران ظهور پيدا كرد، همين دوقطب بزرگ، سر كوچكترين مسائل بهش گير دادن و نهايتاً وارد جنگش كردن!! تازه اين دو قطب، منافع 100% متضادي هم داشتن. اما در زمان جنگ‌هاي جهاني چطور؟ در اون زمان، قطب‌ها و ابرقدرت‌هاي جهان، كيا بودن؟ انگليس كه قرن‌ها بود قطب بود. فرانسه هم به همين ترتيب. اسپانيا خيلي وقت بود كه از قدرت افتاده بود. آلمان، تازه داشت قدرت مي‌گرفت. روسيه تزاري دوران افولش رو سپري مي‌كرد. اتريش كه متحد آلمان بود، نسبتاً داشت قدرتمند مي‌شد. سر يه سري بهانه‌ي واهي، كشورها بيهوده‌ترين جنگ تاريخ (عين عبارت تاريخ‌نويسان)‌رو آغاز كردن. آلمان، اگه سر قرارداد بالفور نبود، شايد برنده‌ي جنگ جهاني هم لقب مي‌گرفت! آلمان، مي‌تونست حكومت تزاري روسيه رو خيلي راحت‌ نابود كنه. كشته‌هاي روسي به هيچ وجه قابل مقايسه با آلماني نبود! اما نهايتاً آلمان شكست مي‌خوره و يكي از ابرقدرت‌هاي نظامي منطقه، نابود مي‌شه. براي كشورهاي درگير جنگ، مهمترين مسأله اين بود كه آلمان، ديگه نبايد قدرتمند باشه. به همين خاطرم معاهده ورساي رو طوري تنظيم كردن كه حالا حالاها آلماني‌ها حتي نفس هم نتونن بكشن! خيلي بي‌رحمانه بود. ولي براي اون‌ها، اين مسئله ارزشي نداشت. فقط مهم بود كه آلمان، دوباره با قوي شدن، خيال گرفتن جهان به سرش نزنه (كه زد! نمي‌تونين بگين فقط به خاطر معاهده‌ي ورساي بود!! هرچند كه اون، بي‌تأثير نبود). آلمان، نه به خاطر هيتلر (كه تازه از سال 1933 به بعد، قدرت رو تو آلمان در دست گرفت)، بلكه به خاطر كمك‌هاي مالي انگليس، فرانسه و ايالات متحده بود كه تونست بر تورم وحشتناكش فائق بياد و اوضاع اقتصادي‌اش رو رونق بده. حتي شاهد اين بوديم كه پس از سقوط بورس نيويورك، دوباره وضع آلمان بد شد. اما مجدداً با خوب شدن اوضاع و از سر گيري كمك‌ها، آلمان هم وضعش بهتر شد. انگليس و فرانسه، خودشون كمك كردن كه صنعت آلمان دوباره رونق بگيره. خودشون به دولت هيندنبورگ كمك كردن. اما مسلم بود وقتي كه ديدن رايش سوم، داره دوباره قدرتمند مي‌شه و كشورهاي اطرافش رو يكي پس از ديگري مي‌گيره، به اين فكر افتادن كه ترمز آلمان رو بكشن! اين كار، از ديد جهاني، يك امر بسيار منطقي بود و منطقاً بايد خيلي زودتر اين كار صورت مي‌گرفت! ما درمورد يه كشور فكستني صحبت نمي‌كنيم. درمورد كشوري صحبت مي‌كنيم كه 20 سال قبل، بيهوده‌ترين و خونبارترين جنگ تاريخ رو براه انداخته بود! مسلم بود كه هيتلر، به چند كشور كه از خاكش جدا شده بودن بسنده نمي‌كرد! در كتاب «نبرد من» به قلم آدولف هيتلر، عنوان شده بود كه آلمان براي رشد خود، نيازي به سرزمين‌هاي وسيع و حاصلخير مثل روسيه داره. هدف بعدي آلمان هم روسيه بود! اين رو كه ديگه تاريخ‌نويس‌هاي غربي وارد اين كتاب نكردن كه! كردن؟ اينكه فرمودين به زور نگرفتن، يكم جاي تعجب داره! ببينم! اگه الان عربستان سعودي بياد بگه خوزستان رو به ما بده، مگه نه با ارتشمون لهت مي‌كنيم و شما مطمئن باشي كه توان مقابله نظامي با اون‌ها رو نداري، آيا به اين معني هست كه عربستان، خوزستان رو به زور از شما نگرفته؟ يا مثلاً آمريكا بياد و بگه من ايران رو با خاك يكسان مي‌كنم، اگه اون رو به ما تحويل ندين! اگه اينطوري و با مذاكره و تهديد، آمريكا ايران رو اشغال كنه، آيا معني‌اش اشغال بدون زور هست؟ معني زور چيه؟ يعني حتماً بايد توپ و تانك و مسلسل، علناً شليك كنن تا واژه‌ي زور هم معني پيدا كنه؟ آلمان اتريش رو چطور گرفت؟ چكسلواكي رو چطور؟ آيا اون كشورها، اگه قدرت نظامي آلمان تهديدشون نمي‌كرد، خاكشون رو تحويل رايش مي‌دادن؟ من دلم براي هيچ‌كدوم نمي‌سوزه! نه براي متفقين، نه براي هيتلر و مردم آلمان كه استحقاقش رو داشتن و نه براي آمريكا و ژاپن (گويي كه ملت‌ها، معمولاً در اينجور مواقع، مظلوم واقع مي‌شن و قرباني حماقت‌ها و زياده‌خواهي‌هاي دولت‌هاشون مي‌شن). من دلم، تنها براي مردم كشور خودمون مي‌سوزه كه در خلال جنگ‌هاي جهاني، بخصوص جنگ دوم جهاني، نابود شدن و حقيقتاً هولوكاست حقيقي، در داخل ايران اتفاق افتاد و كسي حتي علاقه نداره يه نگاه ساده به اون تاريخ بندازه! شايد در اين تاپيك، يكم كه سرم خلوت‌تر شد، اين مورد رو بيشتر و كامل‌تر توضيح دادم. آقا ساشا. من كاري به منطق بين‌الملل كه همواره متغير هم هست، ندارم. اگه آلمان، اشغال‌هاش رو شروع نمي‌كرد و ادامه نمي‌داد، جنگ جهاني دوم شروع نمي‌شد. اگه زياده‌خواهي‌هاي نازي‌ها نبود، اگه هيتلر، پس از اشغال راين‌لند، يا حتي اتريش و يا حتي سودتنلاند و نهايتاً چكسلواكي، روي قول خودش مي‌موند و به داشته‌هاش قناعت مي‌كرد، هيچ‌وقت جنگ جهاني شروع نمي‌شد!! متفقين، نه به خاطر مردم جهان، كه به خاطر خودشون هم كه شده، هيچ‌وقت دوست نداشتن جنگ جهاني ديگه‌اي اتفاق بيافته؛ ولي آلمان كاري كرد كه وقوع جنگ جهاني، اجتناب‌ناپذير باشه! در اين شرايط، مهم نيست كه كي به كي، اعلان جنگ كرده! متفقين، وقتي به آلمان اعلان جنگ كردن كه سه سال از شروع جنگ توسط آلماني‌ها گذشته بود! با اين تفاوت كه با استفاده از ارعاب، آلمان زمين مي‌گرفت، ولي بعد از اعلان جنگ، با زور و توپ و تانك به اين كار دست زد! بين اين دو مسئله هم، چه از لحاظ حقوقي، چه تاريخي و چه سياسي، هيچ تفاوتي وجود نداره.