-
تعداد محتوا
3,897 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های fath
-
[quote][quote]نه اون اسلحه ها نه شبیه اینگرام هستن و نه یوزی . البته این هم دردی هست که در سازمان سپاه داره شایع میشه که از همه نوع سلاح و تجهیزاتی استفاده می کنن.خوبی اش اینه که در کار با انواع سلاح ها آموزش می بینن و بدی اش اینه که تمرکز و تخصص از بین میره. خوب مثلا همون یوزی و ام پی ۵ چه مشکلی داشتن که دست به دامان خرید سلاح جدیدی شدن؟ ان شا الله که کار درستی هست و کمی روش فکر شده.[/quote] برادر فتح کبیر!! یه سری مشکلات گزارش شده توسط تکاورهای سپاه باعث تغییر سلاح شده! مسلسل یوزی از قفل ضعیف جرم وفنر گلنگدن استفاده میکنه....یعنی مثل آب خوردن مسلح میشه وخیلی خطرناکه!شما اگه یوزی دست مبارکتون باشه وسوار خودرویی باشین وخودرو از یک سرعت گیر یا دست انداز عبور کنه به احتمال 80 درصد سلاحتون خودکار مسلح میشه وآماده شلیک! وبسیار خطرناک بدون اینکه شما ملتفت بشین.اصولا یوزی سلاح واکنش سریع شهری است نه دریایی وتکاوری. اصول طراحی سلاح تکاوری با شهری خیلی فرق داره که جای بحثش اینجا نیست ویک موضوع بسیار مهم دیگه اینکه قدرت مرمی وسرعت دهانه یوزی وام پی 5 خیلی کم وفکر نکم تاثیر قطعی بالای 60-70 متر داشته باشه ...واینکه در سیستم نشانه روی این دوسلاح هم بحث های زیادی است. جمیعا یوزی وام پی 5 به درد جنگهای شهری وعملیاتهای پلیسی وهمچنین عملیات سریع تروریستی میخوره ودر هیچ زمینه دیگری کاربرد موثری نداره....بنظرم فعلا باتوجه به شرایط کشورمون بهترین سلاح تکاورای ما AK-74 میتونه باشه[/quote] در مورد سلاح های این رده تنها تقسیم بندی دقیق فقط می توناند این باشد که سلاح هایی برای درگیری در فواصل نزدیم با حجم آتش بیشتر از کلت کمری.با این تعریف تفاوتی بین ام پی۵ یوزی و استار نیست یعنی به این معنی نیتس که یکی برای عملیات جنگل و یکی برای دریا و تکاوری و.... طراحی بشه البته الزامات در نظر گرفته میشه اما همه در یک رده هستن. تکاوران دریایی از این رده برای ماموریت هایی که فاصله درگیری خیلی نزدیک و یا نیاز به سلاحی سبک هست استفاده می کنن که اتفاقا یکی از بخش های خیلی مهم در آموزش نیروی های مخصوص درگیری در جنگل، درگیری در شهر و مهمتر از همه عملیات رهایی گروگان هست و برای این نوع عملیات ها از این رده سلاح استفاده می کنن و این سلاح ها اصلا نمی تونن سلاح سازمانی و اصلی رزم نیرو مخصوص باشه. و شاخصه اصلی تمام این عملیات ها تنها فاصله نزدیک و نیاز به حجم بالای آتش هست.هیچ فرقی هم بین نیروی رهایی گرگان و ضد شورش پلیس و تکاور نیست. این رده از سلاح ها از مهمات سلاح های کمری استفاده می کنن و نهایت توان اونها در اندازه همون مهمات هست یعنی سرعت دهانه ای در حدود ۲۵۰ تا ۳۵۰ متر و برد مفید ۵۰ و موثر ۱۰۰ متر و این یعنی تمام توان این رده سلاح.این موضوع به این معنی هست که در توان سلاح ها بین این استار و ام پی ۵ و یوزی تفاوت محسوسی نیست بلکه تفاوت در حجم آتش اطمینان پذیری سلاح سبکی و توان مخفی کردن اونها و عوامل دیگر هست. مثلا اینگرام و میکرو یوزی سلاح هایی برای مخفی کاری بالا هستند و یوزی و ام پی ۵ برای عملیات های متعارف مثل رهایی گروگان و درگیری نزدیک. اصولا یوزی و ام پی ۵ برای همون مواردی که شما هم امر کردین طراحی شدن و نه چیزی غیر از اون یعنی جنگ و درگیری شهری عملیات ضد تروریستی و رهایی گروگان و نهایتا در گیری در محیط جنگلی. اما بحث بنده چیز دیگری هست و اون اینکه سیستم گلنگدن باز به طور کلی توان سلاح را به شدت پایین می آورد یعنی از قدرت عادی گلوله ۹م م را هم حدر می دهد و از طرفی سیستم ام پی هم قفل غلطکی هست که اطمینان بالایی نداره و مشکل اینجاست که سیستم نظامی ما یکبار به فکر رفع نواقص نمی افته و همیشه دستشون جلوی این کشور و اون کشور دراز هست. الان کشور ما باید یا از اسلحه ای با مکانیسم یو ام پی ۲۵ استفاده کنه که سیستم مشابه ژ۳۶ رو استفاده می کنه یا باید اسلحه ای بر اساس گلنگدن چرخشی سی زد ۷۵ طراحی کنه که هم توان بالایی در استفاده از گلوله ۹ م م داره و هم اطمینان خوبی داره.من فکر می کنم زمان استفاده از گلنگدن باز خیلی وقته تمام شده. اسرائیل رو نگاه کنید یک کشور با ۶ میلیون جمعیت و اون اندازه کوچک اما هر ای دنیا سلاحی خوب گیر می آره اون رو با اصلاحات خاص دوباره تولید می کنه از سی زد ۷۵ کلت جریکو ساخت و..... در مورد سلاح سازمانی هم سلاح سازمانی نیرو مخصوص ارتش و سپاه هر دو کلاش هست ولی به طور خاصی از ام۱۶ و ژ۳ و همچنین سما هم استفاده میشه.
-
نه اون اسلحه ها نه شبیه اینگرام هستن و نه یوزی . البته این هم دردی هست که در سازمان سپاه داره شایع میشه که از همه نوع سلاح و تجهیزاتی استفاده می کنن.خوبی اش اینه که در کار با انواع سلاح ها آموزش می بینن و بدی اش اینه که تمرکز و تخصص از بین میره. خوب مثلا همون یوزی و ام پی ۵ چه مشکلی داشتن که دست به دامان خرید سلاح جدیدی شدن؟ ان شا الله که کار درستی هست و کمی روش فکر شده.
-
تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب (IRIGCN)
fath پاسخ داد به najaf47 تاپیک در ناوچهها و شناورهای گشتی
خواهش می کنم کاری نکردم. -
تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب (IRIGCN)
fath پاسخ داد به najaf47 تاپیک در ناوچهها و شناورهای گشتی
Waffen-SS عزیز در دنیای تکنولوژی امروی فناوریهای نو به صورت ماژول ساخته میشن یعنی اینکه در هر زمان میشه یک پکیج خاص رو جایی نصب و یا بازش کرد . در قدیم فرایند مهندسی کلی بود یعنی اینکه یک قایق مسلح رو از همون ابتدا با تمام موارد مورد نظر می ساختن اما الان یک شناور تعریف می کنن که توانایی انجام ماموریت های مختلف رو داشته باشه . این روند در تمام زمینه ها دیده میشه مثلا شما نگاه کنید نفربری طراحی میشه که پلتفرم یکی هست ولی انواع شناسایی و مراقبت ، فرماندهی ، آمبولانس ، پشتیبانی نزدیک نیروهای خودی، حامل خمپاره و.... از اون تولید میشه و در عین حال تبدیل نوع مراقبت به مثلا نوع خمپاره انداز لزومه اش نیازمندی به نصب چند پکیج هست. با این تفاسیر فقط کافی است که با توجه به اعمال حفاظت شدیدی بنا بر لزومه داخلی به برخی اخبار و اطلاعات ناقص توجه کنیم تا بفهمیم چه چیزهایی در جریان هست مثلا ایران از چند سال پیش در حال توسعه رده های موشک دریایی سریعتر و در عین حال در اوزان مختلف هست . فرضا ما از قبل نصر رو در اختیار داشتیم ولی موشک ظفر همون وظیفه رو در همون برد داره انجام میده سوال این هست این کار چه دلیلی داره؟ دلیل به این بر می گرده که شاید رده ای شناور طراحی شده که نیازمند به سلاحی کوچکتر و سبکتر از نصر است و..... حال با این تفاسیر باید برای شما روشن باشه که در زمان درگیری دور از ذهن نیست که یک بلید رانر با داشتن ۲ موشک ظفر وارد میدان بشه و به سرعت ضربه بزنه و از منطقه درگیری دور بشه و.... از طرفی خود توانایی های شناور رو باید در نظر بگیرید مثلا شاید بلید رانر با همون اندازه و هیکل به عنوان یک قایق اسپرت و مسابقه ای قایقی سریع باشه اما با قرار گرفتن ۲ موشک یا راکت های ۱۰۷ و به هم خوردن آیرودینامیک و وضعیت ظاهری اون در مقاومت با هوا و حرکت و فشار هوا و باد و.... آیا با وزن سنگین چند صد کیلویی و یا حتی چند تنی تسلیحات باز همون قایق چابک اولیه خواهد بود که تنها مجبور به حمل سکاندار خودش بود؟ یا نه باید اندازه اون رو بزرگتر کرد .خوب اگر باید بزرگتر بشه آیا نباید موتور بزرگتر و قویتر بشه و آیا توان داخلی و خارجی اون هست آیا به صرفه هست و.... می بینید که با یک نگاه صرف نمیشه یک موضوع رو رد یا اثبات کرد و نیاز به سنجیدن تمام جوانب امر هست. همونطوری که استاد بزرگ ما جناب علی فرمودن برای هر ماموریتی هم سلاح مخصوص اون طراحی میشه اصولا شاید بلید رانر رو اصلا برای زدن ناو جنگی در نظر نگرفته باشن و وظیفه کنترل کشتی های تجاری و...رو داشته باشه و یا نه به عنوان قایق شناسایی به سسرعت وارد منطقه مشکوکی شده و اطلاات تاکتیکی دشمن رو به واحدهای سطحی و موشکی خودی بده در این صورت اون ناوگان عملا تبدیل به یک تکه آهن پاره خواهد شد چراکه زدن بلید رانر شاید کار راحتی نباشه و از طرفی شناسایی اون هم ممکن نباشه ولی بعد از لحظاتی سیل موشک های هوایی و دریایی و اژدرها متوجه یک ناوگان شده که به هیچ وجه جلوگیری از آسیب امکانپذیر نیست. -
تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب (IRIGCN)
fath پاسخ داد به najaf47 تاپیک در ناوچهها و شناورهای گشتی
[quote]تصاوير بيشتري از اين شناور هستش ؟ شناورهای تندر به تعداد 10 فروند در اردیبهشت 1376 تحویل نیروی دریایی سپاه شده است يعني فقط 10 فروند از اين شناور تو نيروي دريايي هستش ؟! يا ايران ازش كپي زده و تعدادشو بيشتر كرده ؟[/quote] ۱۰۰درصد ایان الان در حال تولید اینها هست و تعداد خیلی باید بیشتر از این ده تا باشه چون الان خلیج فارس و تنگه هرمز عملا با سپاه هست و این شناور در کنار ذوالفقار ، آذرخش که قایق های سبکی هستن تقریبا ستون فقرات نیروی دریایی سپاه هست که مطمینا برای پوشش محدوده ای به این بزرگی باید تعداد خیلی بیشتری در اختیار داشته باشن. -
تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب (IRIGCN)
fath پاسخ داد به najaf47 تاپیک در ناوچهها و شناورهای گشتی
[quote]به نظر میاد فقط با دو موشک بار گذاری میشه[/quote] کاوه جان ۴ تا موشک نور حمل می کنه که برای این رده از شناور خیلی زیاد هم هست یعنی اگر فرضا ۴ تا قادر باشه که هر کدام سرجنگی حدودا۲۰۰ ک گ داره می تونه به راحتی با هر قادر یک شناور ۷ تا ۸ هزار تنی رو نابود کنه و با چهار تا که ناوهای بزرگ هم تاب تحمل ندارن.تعدادشم هم با توجه به جثه شناور خوب هست البته شناورهای قبلی و فکر می کنم گرزها تنها ۲ موشک بود که کمی مقداری کم بود ولی این خوبه هر چند میشه با طراحی لانچرهای چند تایی این رقم رو هم ۲ برابر کرد و به ۸ تا رسوند البته اگر پاشنه شناور تحمل این بار رو داشته باشه که اگر نداشته باشه باید مقاوم سازی بشه و در عین حال تعادل و وزن شناور رو به هم نزنه.کار سختی هست ولی خوب میشه انجامش داد به هر حال داشتن ۸ تا موشک خیلی بهتر از ۴ تاست. [quote]بعید میدونم موشک دخیره ای هم در کار باشه. روی قایق هم اثری از تجهیزات بارگذاری موشک نیست.[/quote] نه موشک ذخیره نداره چون وزن موشک ها زیاده و انبار هم توی شناور نباید باشه و در عین حال بارگذاری نیاز به نیروی انسانی و وسایل داره که توی این شناور دیده نمیشه. این شناور ساحلی هست و کلا نیاز چندانی به انبار کردن مهمات درون خودش نداره اگر فرض رو بر این بزاریم که این شناور هدفش زدن هر دو موشک به یک شناور دشمن باشه در این صورت می تونه دو هدف رو بطور بالفعل بزنه در این حالت اگر خود شناور هم نابود بشه ضربه اساسی خودش رو زده.و همین کافیه. [quote]این شناور با جابجایی 205 تن، طول 38.6، عرض 6.8 و آبخور 2.7 متر دارای بیشینه سرعتی در حدود 65 کیلومتر بر ساعت بوده و در صورت حرکت با سرعت 55.5 کیلومتر بر ساعت به برد 1480 کیلومتر می رسد. بنابراین در صورت لزوم تندر می تواند چندین روز در آب به گشت زنی بپردازد. [/quote] برد این شناور رو حدودا ۱۵۰۰ ک م نوشتن و با احتساب رفت و برگشت یعنی ۷۵۰ ک م که بره و انجام ماموریت در حداکثر بردش بکنه و برگرده(مگر اینکه در میانه راه اقدام به بارگیری و سوخت گیری و مهمات از شناورهای تدارکاتی یا بندرهای دیگه بکنه.) این یعنی این شناور نقش دفاع ساحلی و نقطه ای رو به نوعی بازی می کنه و طراحی نشده که زیاد از سواحل دور و به ماموریت های دور و دراز بره. اما بیشترین فاسله ما از سواحل جنوبی خلیج فارس حدودا ۳۵۰ ک م هست یعنی این شناور برای خدمت در دریای ایران و خلیج فارس نیازهای ما رو برآورده میکنه و می تونه بسیار زهر دار و خطرناک باشه برای دشمن . چون با توجه به جثه کوچکش می تونه دیرتر شناسایی و در عین حال با سرعت بالاتری جابجا بشه که خودش امتیاز بزرگی برای این رده از شناورها هست. اما باید تعداد اونها رو خیلی بیشتر کنیم در این صورت منطقه اشباع از اینها میشه و در صورت نصب سیستم هایی مثل محراب می تونن به طور مجتمع دفاع هوایی خوبی هم داشته باشن اون زمان در هم افزایی با زیر دریایی های غدیر من به عنوان یه دشمن ترجیح میدم در طرح هام کمی تجدید نظر کنم. -
تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب (IRIGCN)
fath پاسخ داد به najaf47 تاپیک در ناوچهها و شناورهای گشتی
[quote][quote][quote]در سال 88 ایران توانست در آفریقا به یک قایق بلیدرانر دست یابد.[/quote] ممکنه درباره چگونگی بدست آمدنش یکم توضیح بدین؟[/quote] و در مورد این هم توضیح بدین که آیا هنوز هم همون یکی موجوده یا تونستیم با استفاده از همون یک قایق تهیه شده از روش تکثیر کنیم؟ و اینکه تکثیر به تعداد زیاد از یک نوع قایق و بخصوص موتورش اون هم در حالی که یک عدد از آن موجوده واقعا امکان پذیره ؟[/quote] ظاهرا از بازار سیاه تعدادی موتور خریداری شده و وارد کرده بودن .اما لزوما به این معنی نیست که باید همون موتور باشه و می تونه موتوری طراحی داخل ولی با توانی در اون اندازه باشه که توی کشور توان تولید این رده موتور رو داریم و در عین حال از این نوع رده موتورها از انواع کشور هاو تولید کننده میشه خرید. از این قایق الان به طور انبوه تولید میشه و اون یکی فقط برای نمونه بود. [quote]بسیار عالی بود فقط اینکه ما شناور های بی سرنشین عملیاتی داریم؟ حالا چه زیر سطحی چه سطحی؟ و دوم اینکه خواهشا از انواع دیگر شناور ها هم ک چطور تحویل نیروهای مسلح شدند خبر بگذارید[/quote] در رزمایش شناور یامهدی که بدون سرنشین هست اقدام به مانور و شلیک راکت کرد و موفق به زدن هدف هم شد.البته یا مهدی سطحی هست تا حالا نشنیدم شناور بی سرنشین زیر سطحی هم داشته باشیم. معمولا یکی دو نمونه از یک سلاح خاص خریداری و بعد از مدتی بومی میهش روال کار همین هست حالا روش های خاصی برای خرید و ورود به کشور انجام میدن.مثلا خرید به اسم شرکت های سوری و ثبت شده در خارج خرید با واسطه و.... -
تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب (IRIGCN)
fath پاسخ داد به najaf47 تاپیک در ناوچهها و شناورهای گشتی
[quote]به احتمال قوی تعدادی پرتابگر موشک دوش پرتاب مانند میثاق-1 یا 2 نیز باید در این شناور موجود باشد تا در مواقع لزوم به اجرای آتش مؤثر علیه تهدیدات هوایی دشمن در ارتفاعات پائین تا متوسط بپردازد. این موشک ها می توانند اهدافی در بررد 5000 متر و ارتفاع پروازی 30 تا 4000 متر را با سرعت قابل توجه 600 متر بر ثانیه ای خود نابود کنند. یعنی توسط شخص پرتاب میشه؟! یا با استفاده از رادار و سامانه هست؟ [/quote] شناسایی می تونه توسط سامانه های راداری شناور از فاصله دور انجام بشه اما میثاق ۱ و۲ دوش پرتاب هستن مگر اینکه پک شده باشن که ما قبلا نمونه اش رو داخل دیدیم اما دور از ذهن هست و به همون شکل دستی شلیک میشن. [quote] تندر در قسمت سینه یا جلوی خود از یک توپ دو لوله 30 میلیمتری AK-230 با نواخت تیر بالا [color=red]و با هدفگیری راداری بهره مند است[/color] که در بسیاری از شناورهای شرقی مورد استفاده قرار گرفته. این توپ که هر گلوله 270 گرمی آن حاوی 30 گرم مواد منفجره است، دارای نرخ شلیک 1000 تا 2000 گلوله بر دقیقه بوده و برد آن برای درگیری با اهداف هوایی بین 2500 تا 4000 متر و با شلیک منحنی 6 تا 7 کیلومتر است. بنابراین این توپ ضمن کاربرد در برابر اهداف دریایی به صورت مؤثری قابل استفاده در برابر تهدیدات هوایی نظیر هواگردهای سرنشین دار و پهپادها است. [/quote] اگر آخرین تصویر داخل همین تاپیک رو نگاه کنید که دو تا شناور رو از جلو که کنار هم هستن نشون میده می بینید که چیزی مثل دیش مانند روی اتاق فرمان هست اون سیستم کنترل آتش توپ هست که توانایی درگیری اتوماتیک توپ با اهداف هوایی رو سطحی حال از نوع دریایی یا زمینی و ساحلی رو میده. اگر رادارهای این شناور بتونه هواگردی رو شناسایی کنه بقیه کار برای زدن اون در محدوده برد بر عهده این سیستم قرار می گیره و الحق و الانصاف سامانه زهر داری می تونه باشه. روی شناورهای گرز نیروی دریایی ارتش اگر اشتباه نکنم توپ های ۷۶م م هست که در صورت لزوم میشه اونها رو به جای این توپ نصب کرد.در داخل هم تولید میشه و مشکلی در این زمینه نداریم -
تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب (IRIGCN)
fath پاسخ داد به najaf47 تاپیک در ناوچهها و شناورهای گشتی
تعداد این شناورها رو باید زیادتر کرد و با بودن گرزها می تونن موثر واقع بشن. اما باید مثل شناور گرز نوع پدافند هوایی اونها رو م ایجاد کنیم.که مجهز به موشک های استاندارد باشن.با این روش می تونیم یک سیستم دفاع هوایی متحرک و میانبرد در نزدیکی ساحل ایجاد کنیم و در واقع رینگ پدافندی خودمون رو با سیستم های کامل متحرک یک قدم جلوتر از ساحل خودی قرار بدیم.و در عین حال این شناورها می تونن در تک های گروهی و تیمی همراه ناوگروه باشن تا اونها رو از آتش هواگردهای دشمن دور کنن. -
شاهکار کتائب حزب الله عراق ، نفوذ به پهپادهای آمریکایی و دسترسی به تصاویر آن
fath پاسخ داد به basijee تاپیک در مقاومت اسلامی
جناب واریور با قطعات الکترونیکی امروزی و آی سیهای مجتمع سریع عملا مشکل رمزگذاری و رمز گشایی اینقدر هم زمانبر نیست.و در عین حال میشه از الگوریتم های موازی هم استفاده کرد. -
تاپیک جامع جنگنده های بومی ایران جنگنده چند ماموریته بومی سبک شفق ، برهان ، صاعقه ، آذرخش
fath پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
من شک دارم با وضعیت موجود در کشور مسئولین پروژه جدیدی رو از سالها پیش باز کرده باشن اون هم با بودن طرح قوی مثل شفق .باید امروز و فردا منتظر ورود این هواگرد یا چیزی از همین خانواده باشیم.- 3,409 پاسخ ها
-
- نیروی هوایی ایران
- جت بومی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
آر پی جی ایرانی اینجا،آر پی جی ایرانی اونجا،آر پی جی ایرانی همه جا!!!
fath پاسخ داد به LAST-WAR تاپیک در گالري نيروي زميني
[quote]واقعا فکر میکنین که باعث افتخاره هر جا که یه جنگی هست ار پی جی ایرانی هم هست؟! عقاید بقیه محترم ولی از نظر من نه تنها باعث افتخار نیست بلکه حقارت حکومت رو میرسونه[/quote] شما را چه شده است كه همديگر را يارى نمىكنيد (۲۵صافات) و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان كه شما نمىشناسيدشان و خدا آنان را مىشناسد بترسانيد و [color=red]هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مىشود و بر شما ستم نخواهد رفت[/color] (انفال۶۰) و داخل شهر شد بىآنكه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را با هم در زد و خورد يافت [color=red]يكى از پيروان او[/color] و ديگرى از دشمنانش [بود] آن كس كه از پيروانش بود بر ضد كسى كه دشمن وى بود از او يارى خواست [color=red]پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت [/color]گفت اين كار شيطان است چرا كه او دشمنى گمراهكننده [و] آشكار است (۱۵قصص) .. إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ...(72انفال)گر گروهي(مؤمنان مهاجر) به خاطر حفظ دين و آئين شان از شما ياري طلب كنند، بر شما لازم است كه [b][color=red]به ياري آنان بشتابيد[/color][/b] « وَ ما لَكُمْ لاتُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا اَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْية الظَّالِمِ اَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيراً »؛ «[color=red]چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكاني كه (به دست ستمگران) تضعيف شده اند، پيكار نمي كنيد[/color] همان افراد (ستمديده اي) كه مي گويند : خدايا ! ما را از اين شهر كه اهل آن، ستمگرند، بيرون ببر و براي ما از طرف خود، سرپرست قرار ده و براي ما از طرف خود، يار و ياوري تعيين فرما!» دوست عزیز بازم بنویسم یا الان فهمیدید دلیل چیست؟ -
آر پی جی ایرانی اینجا،آر پی جی ایرانی اونجا،آر پی جی ایرانی همه جا!!!
fath پاسخ داد به LAST-WAR تاپیک در گالري نيروي زميني
[quote]ارپی جی درچندسال آینده دیگه کارایی لازم رو از دست خواهد داد[/quote] نه دوست عزیز این سلاح بطور طبیعی و به دلیل ارزان بودن فقط شاهد تغییران و بهینه سازیهایی شبیه همین مواردی خواهد شد که الان می بینید.مثلا با تعویض مواد منفجره عادی با مواد منفجره نانویی و..... این سلاح هیچگاه قرار نیست جای تاو و کورنت رو بگیره و از اون طرف تاو و کورنت هم جایگزینی برای آر پی جی نیستن و هر سلاحی در جای خودش کارایی داره. -
آر پی جی ایرانی اینجا،آر پی جی ایرانی اونجا،آر پی جی ایرانی همه جا!!!
fath پاسخ داد به LAST-WAR تاپیک در گالري نيروي زميني
راکت سوم به نظر قطر بیشتری داره.بالطبع اگر اینطور باشه نفوذ بیشتری هم داره. -
جت آموزشی پیشرفته جی.ال-9 جت آموزشی پیشرفته جی.ال-9 (JL-9 /FTC-2000/ Mountain Eagle)
fath پاسخ داد به Sorena_Noshad تاپیک در تمرینی و آموزشی
موتور این جنگنده تکی هست و موتور قوی هم داره که این سرعت و برد رو برای جنگنده ای با وزن این میده.از این نوع موتور داخل داریم یا نه؟ البته اگر مثل میگ21 باشه که حتما داریم. -
آر پی جی ایرانی اینجا،آر پی جی ایرانی اونجا،آر پی جی ایرانی همه جا!!!
fath پاسخ داد به LAST-WAR تاپیک در گالري نيروي زميني
آر پی جی هنوز یک سلاح ارزان و کارا هست که حتی نیروهای ناتو و آمریکایی مستقر در منطقه به طور وسیعی از اون استفاده می کنن و قدیمی بودن سلاحی دلیل بر عدم کارایی اون نبوده و نخواهد بود عین کلاش. اما ارپی جی در دهه ها و سالهای اخیر دستخوش تغییرات و بهینه سازیهای فراوانی شده که اون رو روز به روز زهر دارتر می کنه. هر چند من خودم موافق طرحی شبیه طرح راکت لاو و ارپی جی 21 برای نیروهای تخصصی و تکاور هستم. در همین چند روز پیش نمونه های این شکلی رو در دست نیروهای سردوشی بگیر که در حال اجرای مانور رزمی خدمت حضرت آقا در دانشگاه امام حسین(ع)بود دیدیم.این خیلی خوبه که سلاح اصلی نیروهای نظامی از آرپی جی عادی به این نوع تبدیل شده. [quote] http://gallery.military.ir/albums/userpics/Flickr_-_Israel_De fense_Forces_-_Iranian_Missile_Found_in_Hands_of_Hezbollah.jpg [/quote] اگر دوستان به این تصویر نگاه کنن موضوعات جالبی می بینن که من سعی می کنم یک به یک اونها رو توضیح بدم که هوش ایرانی چه نمیکند: راکت اول از سمت بالا یک راکت دو مرحله ای برای نابودی اهداف زرهی در فواصل کوتاه هست که مرحله اول زره واکنشگر رو نابود و مرحله دوم در زره اصلی نفوذ و اون رو نابود می کنه و در عین حال مقدار مواد منفجره مرحله دوم از آر پی جی عادی بیشتر شده .آر پی جی عادی چیزی در حدود 30 تا40 سانتی متر نفوذ داره ولی این نمونه با توجه به دومرحله ای بودن و مواد انفجاری بیشترش باید چیزی در حدود 50 تا60 سانتی متر نفوذ داشته باشه. راکت دوم رو اگر نگاه کنید چیزی در حدود 30 سانتی متر دماغه بلند و باریک داره این نوع راکت برای نفوذ در زرهی هایی طراحی شده که از کیج یا همون قفس استفاده می کنن و خیلی موثر هست مخصوصا در جنگ های شهری که بیشتر از استرایکرها و نفربرهای درون قفس برای گشت زنی و جنگ استفاده میشه و این راکت می تونه قاتل خطرناکی برای این اهداف باشه. با توجه به اینکه زره این رده از زرهی به اندازه ام بی تی ها ضخامت و استقامت نداره. راکت سوم یه غول به تمام معنا هست که می تونه کارکرد دوگانه داشته باشه هم ضد اهداف زرهی سبک با قفس باشه و هم ضد اهداف بزرگ ام بی تی که ظاهرا باید شارژ مواد منفجره بالایی داشته باشه. هر چند شاید این نوع راکت ها در برابر ام بی تی های امروزی چون مرکاوا چلنجر ابرامز و یا لئوپارد به تنهایی توان بالایی نداشته باشه ولی برای هر وسیله دیگری خطر ناک خواهد بود از جمله نفربرها و ماشین های حمل و نقل و لجستیکی و.... اما بودن همین راکت در دست یک مبارز بهتر از نبودن هیچ سلاحی هست.اما از این به بعد کار این رده از راکت ها سختتر خواهد شد به خاطر سیستم های دفاع فعال تانک ها و.... میشه مقدار نفوذ این سلاح ها رو با تعویض مواد انفجاری اونها با مواد قویتر و نوآوری روز بیشتر هم کرد مثلا مواد منفجره نانویی. -
قصد ایجاد کننده تاپیک فقط مانور پذیری هست پس فقط در این مورد صحبت کنن دوستان. اف۲۲ قابلیت خاصیش چشم من رو گرفت و اونم سریع بودن در اجرای دستورات و فرمان ها بود ولی سوخو ۳۵ چیز دیگه ای بود در مانورها به طوری که وقتی ملق می زنه انگار یه ژیمناسته. البته اینم بگم من در بعد هوایی ضعیف هستم پس دوستان شاعبه طرفداری از روسیه و آمریکا و امثالهم رو پیش نکشن من از روی تصاویر و کلیپ های دوستان عرض کردم نظرم رو. اما دقیقا مشخص هست کسی که کلیپ رو تهیه کرده علاقه خاصی به اف۲۲ داشته و اگر شما روانشناسی فیلم رو در نظر بگیرین زمان بیشتری به اون اختصاص داده که به طوری طبیعی در فرد تاثیر روانی می زاره در مورد برتری اف۲۲ و در عین حال تصاویر سوخو به چند ثانیه محدود و به اتمام می رسن.و نکته بعدی اینکه خیلی از تواناییها و مانورهای سخت سوخو رو پوشش نداده. فکر می کنم مانور پذیری سوخو مقداری خیلی کمی بهتر از اف۲۲ هست هر چند اف۲۲ دستور پذیری و سرعت بالایی داشت ولی سوخوچیز خاصی به نظرم اومد.
-
برخی کلا نمی دونن هدایت اینرسیایی چی هست !!!!! سیستم حرارت یاب اف۳۵ رو برخی نگاهی بندازن بد نیست.
-
سلام خدامت واریور بزرگ و کبیر. جدا وقتی باهات بحث می کنم کیف می کنم چون دقیقا می فهمی چی می گم و این مناظره رو خیلی شیرین می کنه برای من. بریم سر مباحث خودمون:[quote] خود لرنر هم تایید کرده و گفته وجود ارتباطات و رسانه ها با محتوای غربی بدون وجود زیر بناهای توسعه یافته و شهر نشینی در این کشورها که مثال هم میزنه (ایران عراق و ترکیه) باعث افزایش سرخوردگی و مشکلات اجتماعی خواهد شد و شد ... [/quote] بحث فقط ارتباطات و رسانه نیست بلکه این طرح از نظر ساختاری مشکلات فراوانی داره و تنها بخش رسانه نیست یعنی هر چهار مرحله اون نیاز به بازسازی و تجدید نظر داره نه صرفا بخش رسانه ای اون.راحتتر بگم ما باید به فکر طرح های داخلی باشیم وگرنه با این طرح ها فقط مشکلاتمون فراوان تر میشه. [quote] درسته که الان چنین چیزی نیست و نمود نداره ؛ علت اصلیش هم تشکیل دولتهای "ملی سکولار " هست که در تعارض با دوران فئودالی (کاملا نژادی و قومی وام گرفته از کلیسا) شکل گرفته ، چیزی که برای رسیدن به اون و فرار از فئودالیسم قومگرا متوسل به لیبرالیسم و بی ریشه کردن توده به جهت کنترل و جلوگیری از جنگ شدند ، البته دودمان های قومی در اروپا هنوز هم قوی هست .. [/quote] حتی در اون زمان هم پایه های خانوادگی به شدت شرق قوی نبوده در غرب منظور بنده این هست. مدرنیسم و دنیای صنعتی و پس از این دوران ها دنیای پسا مدرن تمام شالوده های باقی مانده رو هم نابود کرده و کشورهای غربی از زمین نیم بند و نیم سفتی که در دوران قبل از تجدد و مدرنیسم داشتند الان روی آب هستند و آب هم اساس و پایه ای نداره و به راحتی در اون فرو خواهند رفت. [quote] میدان مطالعات جامعه شناسی ایران با غرب بکل متفاوت هست و البته مطالعات زیادی هم در این زمینه صورت گرفته و کتبی هم هست ، منتها هنوز به نظریه و تز نرسیدن و اجبارا با کلیشه غربی مسایل بیرون کشیده میشه ، کما اینکه در همین متن فوق اجبارا برای توضیح مسئله از الگوی تونیس استفاده کردم ... [/quote] مشکل این نیست که از جامعه شناسی و توان علمی و تجربه غرب استفاده نکنیم ولی استفاده اون بدون تفکر و گزینش بی مهابا(بی نراس باید گزینش کرد(عبدالکریم سروش)) ضربات شدیدی وارد می کنه. مشکل اساسی این هست که نوع تفکر غربی از عقل کلامی و فلسفی فاصله گرفته وبه عقل ابزاری، مدرن و جزیی رسیده این نوع عقل راسیونالیستی هست و هم پوشانی اون با تفکر و بینش شرقی ۱۰۰ رصد نیست هر چند پوزیتویسم در نوع شرقی هم هست ولی اصالت کامل نداره. ما مشکل طرح جامعه شناسانه و پایه های نظری و علمی نداریم و لی مشکل همونطوری که فرمودی بر می گرده به عدم تدوین و عملی شدن اونها در حوزه نظر و تئوری. [quote] البته جامعه شناسی چند بخش داره ، تحقیق و توضیح وضعیت که فلسفی نیست و نتیجه بررسی میدانی هست ؛ دادن نظریه با رویکرد های علمی عملی آرمانی یا جمع میان آنها (که از قضا هر وقت فلسفی به قضیه پرداخته شده شکست حاصل شده !) و بعد نگاه استراتژی و مسیر یابی حل مسایل هست .. [/quote] تحلیل وضعیت قضیه فلسفی نیست بلکه فلسفه خواه ناخواه سوار بر تمام کلیات هست و بینش ها رو در سطح زیرین شکل میده.فرض کن مایه اصلی ساخت هر وسیله فلزی آهن باشه خوب آهن یک کل برای تمام اجزایی چون قاضق و دوچرخه و ماشینو... هست. در چند بخش باید با دقت نظر کرد اول اینکه باید در نوع شناخت مسائل به ریشه ها نگریست که غیر از دید فلسفی نمیشه کاری کرد فرضا هویت رو میشه با دید روانشناختی و جامعه شناختی نگریست ولی همه اینها روبنا هستن و این تنها فلسفه هست که با تعریف انسان(البته با تعریف درست و صحیح) ذات فرد روروشن می کنه و در این شرایط شما می تونید در مورد طرح های آینده دار صحبت کنید. اما به نوع تفکر مدیریت استراتژیک من نگاه خاصی دارم و لازمه اون همونطوری که بیان کردی دیدن و تحقیق کامل و علمی و عملی هست و بعد ریختن سرح های بلند مدت و میان مدت و نهایتا کوتاه مدت. بازم عرض می کنم از نظر من روند تفکری به این شکل هست فلسفه زیر بنا و شکل دهنده کلیات =>جامعه شناسی => ودر آخر نگاه بلند استراتژیک داشتن و در مرحله آخر سیاست روزمره و اتفاقات و حوادث. [quote] متاسفانه این در اختیار ما نیست ؛ منظورم توسعه است ، شما اگر بخوای از الگوی خودت پیش بری مشخصا باید به نتایج غربی ها نگاه کنی ! از شکستها و افتضاحات اجتماعیشون درس بگیری ، اما ! اما اگر نخوای این کار رو بکنی راه نا آزموده بسیار خطرناکی رو طی خواهی کرد که هیچ کس حاظر به پذیرفتن مسیر اون برای اجرا نخواهد شد ! حتی اگر بسیار خوب در منظر ارمانی خودش باشه ... نکته اصلی که در اختیار نبودن فرایند توسعه رو توضیح میده انتهای راه هست ، توسعه به سمت ابزاری شدن به سمت صنعتی شدن و پیشرفت تکنولوژیک ، [/quote] من این رو هم دقیقا فلسفی می بینم چراکه این روند هم پیش بنی شده و غیر قابل اجتناب هست اما در خطوط قبلی عرض کردم بحث این نیست ما از تجربه و تفکر غرب استفاده نکنیم بلکه همونطوری که مقام معظم رهبری فرمودن این علوم مسموم هستن و نیازمند بازنگری (فرض همین اقتصاد ما که داره با نگاه اقتصاد نو کینزی در مجمع تشخیص مصلت نظام پیش گرفته میشه برای بلند مدت به عنوان طرح اقتصادی کشور اگر با روند غرب پیش بره نتیجه در بهترین حالت اکنون غرب خواهد بود). بلی تمدن غرب تمدن حاکم و بینشاون بینش حاکم هست و با جرات اعلام می کنم تنها کشوری که تونسته در برابر اون فقط احساس فقر نکنه و بیدار باشه کشور ما هست و تمام خورده تمدنها رو در خودش حل کرده مثل مالزی و هند و..... و در عین حال بحث به طرف پیشرفت تکنولوژیک نرفتن نیست بلکه راه هست. [quote] در یکی از تاپیک ها گفتم ؛ وقتی قرار باشه از منظر ابزار سازی و توسعه تکنولوژی جلو بریم مسلما پامون رو میزاریم جای پای غربی ها ، برای این اگر بخواهیم کدی در نظر بگیریم که ایراد کار کجا هست و ما چرا دیدگاه کلی بودن غرب رو داریم باید به این موضوع دقت کنی که اگر در جامعه دیروز "بخدا توکل میکردیم و نگاهمون به آسمان بود" بعد از توسعه تکنولوژیک به تلویزیون نگاه میکنیم که "هواپیمایی داره باران مصنوعی تولید میکنه" و طبیعیه که این مسئله بسیاری از بنیاد های دینی البته بعضا خرافی رو از جا خواهد کند ... در توسعه تکنولوژیک انسان از گرایش به خدا در حل مسایل به گرایش به نفس و کنترل قوای طبیعیت رو آورده و طبیعتا در دسترس بودن همه چیز و فزونی سرگرمی ها "خدا" رو به ابزاری "انتزاعی" و احساسی درونی تبدیل میکنه ، که نا خودآگاه موضوع "لا حکم الا لله " به حاشیه میره و اگر نخواهیم که چنین بشه باید الگویی وجود داشته باشه که نیاز به اون رو توجیح کنه و هنوز کسی از پی اون نرفته و توضیحش نداده . معضل اصلی مدرنیسم همین هست ، ... [/quote] این موضوع هم کاملا در موردش بحث شده در داخل و اون هم نسبت انسان مدرن با دنیای خودش هست اما باز نوع نگاه و بینش شرقی در این زمینه مشکلی نداره و از نظر نظری قوی هست اما درک درستی از اون نداریم و در حوزه نظریه پردازی کسانی به اون نپرداختن فرض کن همون هواپیمای بار دار کردن می تونه با این فرض کار کنه که ما هر چی می تونیم انجام میدیم و بقیه با خدا..... این یکی از مشکلات اساسی تجدد و مدرنیسم و تفکر غربی هست اومانیسم فلسفی و نوع نسبت اون با محیط و تاریخ و دنیای خودش اما این روند هم در غرب به تفکرات نیچه ای و سارتری و کامو و..... ختم شده که دنیای اگزیستانسیالیسم و پست مدرن رو شکل داده یعنی حتی غرب به بن بستی که درش هست پی برده و هایدگر به شکلی اون رو داره فریاد می کنه اما پست مدرنیسم فقط سلبی ببرخورد کرده نه ایجابی و هنوز راه هست برای کار شاید تمدن بعدی در جایی غیر از غرب باشه. [quote] اما تونیس از منظر ارتباطات به قضیه نگاه کرده و اینطور نباید ارتباطی بین این نظریات با دورکیم و ... قائل شد هر چند که دورکیم به طور طبیعی روی همه جامعه شناسان اثر گذاری کرده ؛ ضمن اینکه تونیس ، رایزمن رو هم عصر با خودش داشته که با توجه به شباهت از اون اثر گرفته باشه ؛ یا اینکه یک تفکر رایج در میانه قرن فوق صنعتی 19 بوده باشه . احتمالا نظرات رایزمن بخصوص طبقه بندی دوره ها بر اساس نوع ارتباطات و تئوری توده تنها که باز هم از منظر ارتباطی هستن رو[color=red] احتمالا مطالعه کردی [/color]؛ . نگرش این نوع جامعه شناسی بیشتر بر طبقه بندی گذار ها و سمت و سو های تاریخی هست تا فضای فلسفی و مورد تصور جامعه شناسی کلاسیک .. [/quote] نه متاسفانه. من توی نظراتی که ار تونیس گذاشته بودی در مورد ارتباطات زیاد چیزی ندیدم و اتفاقا چیزی که من برداشت کردم که یکی از مشکلات همین بحث ارتباطات بود که نویسنده مقاله به اون اشاره کرده بود که نظریه تونیس به دلیل همین نقص کمی می لنگه. اما با توجه به تاریخ تونیس و تفکرات تاریخی ماتریالیستی مارکس و... ممکنه این نگاه ها ملهم از اون هم باشه به طوری که نگاه سوسیالیستی در اون به وضوح دیده میشه.این دید هم ددقیقا اصلا کار زیادی به فلسفه نداره و بیشتر نگاهتاریخ تمدنی و تاریخی داره.به هر حال خیلی شبیه هستن به نظر من. اما جالب این هست که دکتر شریعتی در دهه ۴۰ شمسی این روند تارخی و جامعه شناسانه رو تعریف کرده [quote]نظریه پردازی ذاتا همونطور که گفتم اگر از توصیفات فردی منبعث بشه نتیجتا خروجی فلسفی خواهد داشت که تجربه تاریخی نشون داده نگاه های فلسفی بسیار چکش خواهندخورد و بسیاری از اونها چاره نیستند بلکه چاله نما هستند ... [/quote] این رو در صورتی قبول می کنم که اون فلسفه پایه و اساس درست و حسابی نداشته باشه. [quote] جامعه شناسی از ابتدا قسمتیش بر اساس فلسفه بوده و قسمتی هم بر اساس دریافت نتایج تجربی و میدانی ، یعنی خود محیط بحث اون نظریات رو توضیح میدن که به طبع اگر نظرات تونیس و رایزمن رو از مجرای "انسانشناسی فرهنگی" نگاه کنی متوجه خواهی شد که اصلا فلسفی و بر اساس نتیجه گیری عقلی نیستند ! بلکه با تحقیق در جوامع بدوی روستایی و شهرنشین حاصل شدن ؛ هرچند تا جایی که موجود هست و بعد از اون که از قرار ناتوانی در رفتن به آینده است تا مقداری دست به تخیل "فلسفیدن" پیرامون اون موضوع میزنند و پس از دوره ناکارامدی نظرشون اثبات میشه و رد اون نظر رو تئوری پرداز دیگری باهاش بازی میکنه ... در حقیقت کلیشه های جامعه شناسی و مدلهای اون سعی میشه تا از نتایج واقعی اخذ بشن و بر اساس تحقیقات جهانی باشند ، و از همین جهته که من در بالا اوردم که محل تحقیقات میدانی جامعه شناسی غرب با ما متفاوت هست و اگر از کلیشه های (مدلهای نظری) اونها استفاده کنیم طبیعتا این احساس ک فلسفه بر جامعه شناسی تقدم یافته میرسیم ... [/quote] استفاده از فلسفه برای چنین مواردی باز منوط به درست بون اون نوع فلسفیدن هست فرضا فلسفه ای ذات انسان رو به طور عالی توصیف کرده که با نگاه آسمانی هم هم خوانی داره خوب از این فلسفه به راحتی و سادگی و با نتیجه میشه در طرحریزی جامعه شناسانه استفاده کرد اما استفاده از فلسفه ای چون فلسفه ماکیاولی در تاریخ چی بوده و در جامعه؟؟؟؟ البته من هم نگفتم طرح ها و تحقیقات جامعه شناسی فلسفی و تفکری و عقلی بودن بلکه این فقط بهش شاید کمک کرده وگرنه بله بیشترش کار میدانی بوده.نمونه بارز اون دورکیم و بررسی قبایلی در آمریکای لاتین و مرکزی و شمالی تا عمق دشت های آفریقا. اما طرح های جامعه شناسی هر کدوم بخشی از فاکتورها رو دیدن و می بینن و همونطوری که گفتی این فاکتورها رو شاید یکی حذف و یا بهش اضافه کنه و می بینیم از دل هر طرحی چند تای دیگه زاییده میشه. بحث تقدم فلسفه بر جامعه شناسی نیست چون تقدم تارخی و تقویمی نیست در اینجا منظور بحثش درازه و .... [quote] وپر به نظرم از مجرای نگاه مجدد "پس از چند صد قرن" بر افکار فلسفی "افلاطون" و تئوری های موجود دمکراسی و جامعه نگاه میکنه که طبیعتا به یک جمع بندی فلسفی میرسه ./.. و اینکه جامعه شناسی پست مدرن هم بخاطر همین ورود نگاه فلسفی در برابر جامعه شناسی مدرن ناتوان مونده و تعاریفش بجز زیبایی چیزی برای عمل ندارند ! بخصوص پساساختارگرایی و .... که به هیچ وجه با آینده بشر جور در نمیان و فقط یک راهکار و نظریه سازی کلی هستن که بیشتر به بازی های فلسفی با نظریات جامعه شناسی مدرن ساخته شدن و از جنبه عملگرایی در حد همون فلسفه هستن ... [/quote] این رو قبول دارم و بالا دلیل اون رو توضیح دادم. اما اول لا اله هست یعنی خدایی نیست و بعد الا الله غرب داره متوجه لنگیدن میشه و این مهم هست برای همین عرض کردم آینده تمدن بشری شاید جایی غیر از غرب جغرافیایی باشه اما بخشی از اون بر اساس تمدن غرب. [quote]انشالله 60 به بعد ! [/quote] فکرش رو بکن من وو تو شصتی بگیر تامین اجتماعی بشیم و بعد توی پارک در حال منچ بازی کردن بحث کنیم چه شود [quote] اینجا رو خوب اومدی ؛ ایکاش بیشتر روی این کار کنی .. جامعه شناسی یک "علم"توصیفی و توضیحی در باب پدیده های اجتماعی هست ، اماجامعه سازی رو میشه یک مکتب اجرایی با رویکرد "علمی - تفسیری " دونست که میتونه از عملگرایی بالایی برخوردار باشه .... بهتر بگم ؛ ما جهان رو چطور تفسیر میکنیم و جامعه رو بر اساس اون چطور باید بسازیم . که میشه ترکیبی از نگاه مذهبی و علوم ضاله جامعه شناسی [/quote] شاید روزی منم یه فیلسوف یا جامعه شناس شدم و طرح هم ریختم . خدا رو چه دیدی توی کشوری که مهندس نرم افزار پزشکی می کنه ما هم بزار فیلسوف و جامعه شناس بشیم. بازم عرض می کنم فلسفه فقط کلیات رو به ما گوشزد می کنه و ما رو به هویت خودمون نزدیک می کنه و اون زمان به این دید باید به فکر ساختن جامعه باشیم و حل مشکلاتش وگرنه همه جا بر به بن بست های بدی می خوریم. جامعه شناسی لازمه و پیش نیاز جامعه سازی هست ولی من جامعه شناسی بنیادین رو ترجیح میدم (رحمت بر پدر آفرینندش که اسمش یادم رفته). نباید به تمام علوم به نگاه ضاله نگاه کنیم وگرنه شبیه خیلی از ..... می شیم.بلکه باید روش رویاد بگیریم یا همون متدولوژی رو و بعد باید با نگاه حکمی این کار رو بکنیم.که فکر می کنم چندین دهه در کشور تا اونجا راه داشته باشیم.
-
جنگ چیست ؟ هنر یا علم ؟! جنگ چیست ؟ هنر یا علم ؟!
fath پاسخ داد به rainbow تاپیک در مباحث جامع نظامی
جناب rainbow مدتها بود این مطلب رو گذاشته بودم توی صف مطالعه تا بخونم و امروز با تلاش فراوان و زاید الوصفی در طول یک روز تمام تونستم بخونمش اول ممنون و تشکر و بعد چند تا نکته: در بخش های اول در مورد تفکرات حاکم بر دین یهود توضیح داده شده بود که به طور روشنی دیدگاه اونها رو نشون میده.که در این بررسی دقیقا مستند به تفکرات اونها پرداخته شده بود و بخش هایی از تلمود و تورات هم ذکر شده بود. به روشنی میشه دستکاری در متن ها رو دید فرضا در گزارش بی بی سی آمده نجات هر انسان نجات تمام انسانها و کشتن یک انسان کشتن تمام انسانها هست به نوعی این در اسلام هم بیان شده اما خود متن یهودی این رو طوری دیگه بیان کرده و نجات یهودی و کشتن اون رو به این معنا دستمایه قرار داده و غیر یهودی رو جزو اغیاری آورده که باید نابود و یا به بندگی گرفته بشه .اینجا رد پای بی بی سی و موش دوانی های همیشگی اش مشخص هست که به نوعی داره یهود رو مبرا می کنه و روی خوشی از آن نشان می دهد. اما مشکل از اینجا شروع میشه که بخشی که از سایت بی بی سی برداشت شده به نوعی دین مسیحیت و یهودیت رو مبرا کرده از نوع تفکرشون و اقداماتی که انجام داده و میدن . به شکلی میشه گفت باز این شبکه موش دوانی پلورالیستی جانبدارنه رو داره پی میگیره در این مقاله . ولی در چند پست اول که از نظر جامعه شناسی و فلسفی مطلب گفته شده مسلب مفیدی هست. آرا این ماکیاولی من رو کشته شبیه حیوانات نظر میده فکر می کنه تو جنگل هست. جناب mjb ممنون از متلک شما -
دوستان تاپیک استراتژی هست نه نظامی.البته ببخشید اگر وارد بحث شدم و دخالت می کنم فقط از این باب گفتم که اگر بحث ها همه در حول تاپیک باشه برای همیشه یک منبع با قی می مونه ولی بحث های متفرقه اون رو از یک رفرنس به یک تاپیک شلوغ تبدیل می کنه.
-
تاپیک جامع بررسی وضعیت جزایر ایران در خلیج فارس تاپیک جامع بررسی وضعیت جزایر ایران در خلیج فارس
fath پاسخ داد به salar1989 تاپیک در مباحث جامع نظامی
[quote]حرف شما درست است شهر من یک نمونه کامل نیست اما در آزمایشات و بررسی ها از یک مدل کوچک استفاده می شود چون بررسی یک دیدگاه از دید جهان یا کشور کار آسانی نیست [/quote] دوست عزیز نمی خوایم نمونه جامعه آماری بگیریم بحث بنده این هست که شرایط و تفکرات و ... قابل بسط از جر به کل نیستن و این فقط نوعی اشتباه هست. در تفکر بسط جز به کل فرد با تکیه بر موضوعی جزیی اون رو بسط به موضوعی کلی میده مثلا دیدن رشوه در سازمانی رو بسط به کل اون سازمان و افرادش میده ونتیجه اون تنها اشتباه محض هست و جزیی نگری.شما هم با مثال محله داریم بسط جز به کل میدین و این شاتباه محض هست چون در عین حال ممکنه در شهر شما اهواز از این خبرها باشه و یا محله شما اما ممکنه در شهر و محلی اصلا از این خبرها نباشه و ..... موارد دیگه هایدگر می گه انسان زمانمند و تاریخی است و فیلسوفی می گه فردی از رودخانه ای رد می شود و دیگر در هیچ جای تاریخ قابل تکرار نیست یعنی اینکه تاریخ به اون معنایی که مارکس در ماتریالیسم تارخی بیان می کنه قابل بسط و تکرار نیست چون شرایط در هر زمان و مکان تفاوت می کنه و انتخاب فرد و شرایط جامعه تاریخ رو میسازه. امیدوارم متوجه منظور من شده باشین.چون بحث تاخر فرهنگی رو هم امشب داشتم و کلا اینقدر گفتم و نوشتم که دستهام بهم فحش میدن. [quote]بله همانطور که کشورهای حاشیه خلیج فارس را آمریکا برای خرید تسلیحات و بحث تهدید ایران خر کرده است [/quote] باز هم سفسطه اینبار از نوع استثنا. دوست عزیز خر کرده چون خر هستن ولی نه ایران خر هست و نه غرب خر .اعراب یک استثنا در دنیای امروزی هستن البته خیلی ها نه فقط اینها . [quote] درست می گویید خیلی ها سر فحش دست به درگیری و نزاع زده اند ولی ته ماجرا به نفع هیچ کس نشد ( فحش البته معادلش در بحث دیپلماتیک مثل حرف های قذافی به آمریکا ) که حداکثر می روی و می گویی حرف ایشان کذب است و نشان این حرف من رفتار من است بعلاوه کمی تبلیغات [/quote] ما فحش نمی دیم ولی در عین حال نه در برابر زور و جنگ روانی ساکت می مونیم و نه سکوت می کنیم که دشمن هر کاری بخواد در دنیا بکنه اصولا مشکل همین جاست اگر ما فقط سکوت کنیم من قول میدم دنیا با ما هیچ چالشی نخواهد داشت تمام تلاش غرب هم در راستای گرفتن حداقل همین سکوت هست. این بحث فحش تنها مثالی بودو در مثال مناقشه نیست.روش مانور ندین منظور انتقال مفهوم بود نه مناقشه در مثال. [quote]بسیار خوشحال می شوم و تشکر می کنم [/quote] سعی می کنم تاپیکی در این مورد بزنمتا بفهمید چالش عمده غرب با ما در چی هست. [quote]بله حرف من لزوما درست نیست همانطور که این حرف برای دیگران صدق می کند [/quote] باز هم مثل تاپیک جدایی به بحث تکراری رسیدیم که شما در اونجا درکش نکردید و قبول نکردید و اینجا هم فکر نمی کنم براتون تفهیم بشه ولی حال ماجرا این هست که خود متن و یا موضع معنایی عینی داره و همیشه یک نظر واقعی و یا نزدیکتر به متن هست و برخی نظرات و ارا فقط نظر شخصی و انحرافی. [quote] جا خالی دادن هم فرار از حمله و سلاح دشمن است که برای دشمن ایجاد ترس می کند وقتی سلاح دشمن ناکارآمد می شود مثل آن است که مشتش به جای صورت در هوا نشسته باشد [/quote] جا خالی دادن لزوما به معنای ایجاد ترس نیست وقتی دشمن بفهمه شما کمی فرز هستین فقط نوع مبارزه و روش رو عوض می کنه مثلا از حملات پشت سر هم استفاده می کنه که بعد عمری رزمی کار کردن خوب می دونم بالاخره این روش جواب میده و روش جا خالی و دفاع صرف فقط سراب هستو بس. [quote] روش «نواستعماری» سبب میشود که کشورهای ضعیف با وجود استقلال سیاسی حقیقی یا ظاهری، همچنان در مراحل اولیهٔ رشد اقتصادی در جا بزنند و یا حتی عقب بروند، و در مقابل، کشورهای پیشرفته از بهرهبرداری منابع آنها و از راه دادوستد اقتصادی سودهای کلان بدست آورند. کاری که چین بر سر داد ستد کفش و دیگر صنایع ما آورده و می آورد و یادمان باشد که تولید و بازار داخلی ما جزیی از دارایی های ماست من خوشحال می شوم بگویید خیر خیلی پرتی اخوی به فلان دلیل و فلان مطلب که در ته این ماجرا بگوییم برادر فتح دستت درد نکند که بر آگاهی من افزودی [/quote] بحث در این مورد رو موکل می کنم به مطالعه اون لینک ها تا بتونم متقن تر جواب بدم. اما چیزی از برداشت سطحی شما کم نمی کنه.[quote] و در یکی از جنگ های حضرت داود خداوند به داود نبی فن ساخت زره مقاوم به شمشیر جدید و سلاح های جدید دشمن را آموخت شاید اصلاح کنم مثال برتری عددی کربلا اگرچه هدف امام جنگ نبود [/quote] تنها نکته این موضوعی که شما دارین میگین نقض کامل نظرات شما و تائید نظرات بنده هست چراکه این آموزش ساخت سلاح و زره از جانب خدا و بنا بر ایمان کامل داود بوده و باز اینجا نقش ایمان بارز هست و حتی به دست آوردن تسلیحات هم در سایه رحمت و نعمت او. [quote]در ویکی پدیا نوشته جنگ و گریز اما آنطور که من از چند مطلب دیدم کشیدن دشمن به داخل منطقه خودی و محاصره و کشتن آنها روش سورنا بود[/quote] ویکی رو زیاد جدی نگیرید .روش اشکانی ها جنگ پارتیزانی بوده که اسمش با خودش هست پارتیزانی و مبنای اون دستبرد و تاخت و جنگ و گریز و در نهایت استفاده از روش کمین نقطه ای و عنکبوتی بوده و نهایتا کمین منطقه ای ولی چیزی به اسم حمله کازانبری با تسلیحات اون زمان شدنی نبوده چون کلا چیزی به معنای زرهی امروزی و میدان های جنگ چند صد کیلومتری معنا نداشته. -
تاپیک جامع بررسی وضعیت جزایر ایران در خلیج فارس تاپیک جامع بررسی وضعیت جزایر ایران در خلیج فارس
fath پاسخ داد به salar1989 تاپیک در مباحث جامع نظامی
[quote]تو شهر ما دعوا یکی از چیز های رایج است گاهی لازم است از کنار حرف کسی بگذری و گاهی لازم است با بیانی قشنگ طرف را پشیمان کنی و در حالت آخر دعوا می کنی اولین شرط درک موقعیت است که هیچ موقعیتی شبیه نیست و هست و اتخاذ موضع و عمل مناسب در قبال آن است من شرایطی را داشتم که طرف قصد باج گیری کنار خانه فامیلمون داشت یک ساعت بعد داشتم باهاش فوتبال بازی می کردم، عمرا باور کنید ولی انجام شد فقط با بیان درست متاسفانه برداشت من اینست که از نظر شما دعوا نکردن نشانه ترس و فرار از منافع است در حالی که معیاری بسیار غلط و ظاهری می باشد [/quote] خیر شما به معانی توجه نمی کنید و بدون توجه پست میدهید حالا من جلوتر اشتباه شما رو خواهمگفت اما فعلا در این مورد.اولا شهر شما قابل مقایسه با شهر دیگر و یا حتی کشوری نیتس و روابط شما هم نمی تونه نمونه کاملی از روابط سیاسی کشوری بشه که نظام فکری خاصی بر اون حاکم هست. ممکنه شما طرف رو خر کرده باشین یا نه نوعی ترس در نگاه رو به اون منتقل کرده باشین.اما آیا این در سیاست کنونی هم شدنی هست؟ مطمئنا خیر .در عین حال ممکنه از نظر شما دعوا نکردن یا جا خالی اصالت داشته باشه و کلا شنیدن چند فحش و .... هم چیز مهمی نباشه ولی آیا فرد دیگری مثلا برادر شما هم ممکنه این تصور رو داشته باشه و این نوع مدیریت رو و باز مطمئنا رفتار شما الگو و اسوه برای مدیریت کشوری نیست. [quote] براشت من از منظور رهبری چیزی شبیه توازن قوا و ایجاد یک موازنه شبیه شوروی و آمریکا یا همین پاکستان و هند است همین چند وقت پیش هند موشک ازمایش کرد و پاکستان هفته بعد آمریکا به همسایه شوروی تسلیحات داد، شوروی هم داد، اما یک جاهایی طوری رفتار می کردند که با یک بهانه مسخره جنگ شروع نشود، هواپیمای خطوط کره یا ژاپن ( دقیق یادم نیست ) در آسمان هدف قرار گرفت ولی جنگ شروع نشد و طرف دیگر هواپیمای مسافربری نزد یا مثال های دیگر [/quote] باز قیاس شما بر می گرده به تحلیل روابط از نگاه غربی این رابطه همون رابطه شیر و میش هست در استراتژی غرب. حال اگر من به شما بگم سیستمی نوع سومی رو داره در پیش می گیره شما چی دارین بگین؟یعنی سیستمی که هیچ شبیه این سیستم نیست مطمئنا و مطمئنمتا حالا این اصلا به فکرتون خطور نکرده. ودر عین حال برداشت شما از این استراتژی رهبری برای شما محترم هست اما به این معنا نیتس که شما درست می گین لفظ و معنای حرف رهبر کاملا مشخص هست و ابتدایی ترین برداشت اون این هست ما دیپلماسی رو در پیش خواهیم گرفتو جنگ طلب نیستیم ولی در برابر هر فحاشی بار روانی و نظامی مقابله در سطح برابر می کنیم. [quote]وقتی ادم می تونه جا خالی بده و طرف دیگر را خراب کند چرا مشت متقابل بزند، نمونه جا خالی فرود آوردن آرکیو یا قفل روی پرنده آمریکایی و عدم شکستن توسط او [/quote] شما جاخالی بده ولی اون مثال ها دقیقا برعکس اون منظوری هست که می خواستین بگین و این نوعی سفسطه هست که از مثال درست نتیجه اشتباه گرفت. در استراتژی نظامی گفته میشه بهترین دفاع حمله و بهترین حمله ترساندن دشمن هست این مثال های بالا به نوعی ترساندان دشمن هست نه جا خالی دادن . [quote] تعریف شما از استعمار چیست؟ اینکه چین در حال استعمار ما در این شرایط است چیزی است که در همه مسائل می بینید و بویژه قرار دادهایش با ایران و قبضه بازار ایران؟ اینکه همه کالا های ایران توسط کشورهای ترکیه و امارات واسطه می شود و هزینه ای دوچندان می شود استعمار نیست ؟ برداشت نفت از ذخایر ایران توسط کشورهای حاشیه خلیج فارس دزدی نیست؟ این همه هزینه که روسیه بابت سلاح هایش و نیروگاه بوشهر گرفت استعمار نیست؟ این همه موارد از بین برنده آبروی ما و هژمونی ما نیستند ؟ اتفاقا جنگ ما جنگ علیه استعمار نوین است و جنگ برای حفظ خاک از دست کشور های حاشیه خلیج فارس چگونه کشور در زمان پهلوی تحت استعمار بود؟ مواظب باشید چشمان خودمان را خودمان نبندیم و خود را به خواب نزنیم [/quote] از دست من ناراحت نیشین ولی بزارین تلخی صداقت رو در قلمم بریزم و یک نقر چند باره به شما بکنم. اصولا علاقه دارین در هر بحثی بدون داشتن پیش فرض ها و اطلاعات کافی بحث کنی(این مشل من هم هست ها ) و در مفاهیم مانده و در مصادیق سیر کنین. بار پیش در تاپیک فیلم جدایی با شما بحث فراوان کردم اما به این نتیجه رسیدم اصولا مرغ از نظر شما یک پا بشتر نداره و برای شما از فلسفه و عرفان و استراتژیو.... گفتن همش یعنی آبیاری نی و در نهایت شما حرف خودتون رو با چند بار نوشتن فرافکنی می زنین مثلا بعد از صغری و کبری ما در آخر می نویسن نوع نگاه من در فیلم فرق می کنه و لی آخرش نتونستم به شما پلورالیسم رو بفهمونم و این یعنی فاجعه. حال هم تمام این چند خط شما عین حرف های پیره زن های صف نانوایی هست که حتی تعریف لغوی استعمار رو نمی دونن و عین تعابیر عامه پسند عامه هست یعنی ماندن در جزییات و جزیی نگری و نداشتن تعاریف و کلیات مشخص. به هر حال من در این مورد میگم آقا حق باشماست. [quote] همیشه خدا هست و خدا همانطور که در بدر بود در احد هم بود اما چه شد که در احد شکست خوردیم؟واقعا چه شد؟ حضرت محمد (ص) که پیامبر خدا بود که تغییری نکرده بودند حضرت علی (ع) ، حمزه سیدالشهدا و انسان های پاک سرشت هم بودند پس واقعا چه شد؟ [color=red]ایمان یک بال است و با یک بال نمی توان پرواز کرد[/color] جنگ خندق را دوباره بیاد بیاوریم؟ و جلسه مشورتی پیامبر را را بیاد بیاوریم به خدا جنگ های پیامبر و انبیا همه پر از درس و عبرت نظامی و عقلی هستند چه شکستشان و چه پیروزیشان [/quote] اخوی عزیز به جای نوشتن چندین خط دغدغه ها و نظرات شخصی کمی هم به واقعیات نگاه کنین خوبه. خدا در بدر بود و در احد هم بود ولی مومنینی که در بدر بودن در احد نبودن. باز بر می گردیم سر خونه اول که شما حتی نمی دونین مومن کیست من در پست پیش گفتم مومن کسی است که عقل کامل دارد و وقتی عقل مومن کامل باشد اصولا مغرور نمی شود و حرف ولی و نبی خدا را بر زمین نمی نهد و همین مومن چون مومن است مغرور نمی شود وگرنه مومن نیست کسی که مغرور و متکبر و فرمان گریز است آن هم از دستور نبی خدا. خوب حالا پیامبر دستور میدن که عده ای در تنگه بمانند و لی آقایان با لغو دستور و غرور برتری و حرص مال دنیا برای غنیمت تنگه رو رها و به طرف میدان رهسپار میشن خوب آیا اینها مومن هستن اصولا مومن حرص مال دنیا دارد.؟ مقداری در تعابیر مورد استفاده توجه کنین اخوی. در احد شکست به دلیل عدم تسلیح نبود چونکه در تمام جنگ های پیامبر تقریبا همیشه از نظر تسلحات و تجهیزات سپاه اسلام در قلت افراد و تسلیحات و تجهیرات بود همیشه در بدر مقابله ۳ به ۱ به نفه عددی مشرکین بود و.... (در معادلان نظامی مدرن هم این عدد رو برای پیروزی در جنگ کلاسیک لازم می دونن) اما در بدر نافرمانی و عدم تعهد به خدا و پیامبر و دستوراتش باعث قیچی شدن سپاه اسلام شد نه تسلیحات و خداوند هم مومنین رو برای یاری خطاب قرار میده و مومن کسی هست که حرف پیامبر رو بی کم و کاست رعایت کنه و با این میشه نتیجه گرفت اصولا مشکل از عدم ایمان کافی بود ورگنه نه خدا عوض شده بود و نه شرایط جنگی و تسلیحاتی. نه پیامبر و نه علی و حمز تغییر نکرده بودن ولی این مسلمانان دیگر اون مسلمانان بدر نبودن و علی هم به اندازه خودش جنگید و حمزه هم و جعفر و...... و آنی شد که نباید می شد واگذاری جنگ برده. اون بخش رنگی یعنی اینکه شما می خواهید بگید ایمان در کنار سلاح معنا داره من با اینکه به این موضوع اعتقاد دارم و قبولش می کنم اما در مورد این جنگ ها فقط بی اطلاعی شما باعث زد مثالی خارج از جایگاه میشه که باز وعی سفسطه هست چون دلیل شکست احد تسلیحات نبود تاکتیک بود و اینکه اصولا در احد ایمان هم در اکثر سپاه اسلام به تمام معنا نبود. تقریبا یبه یاد ندارمدر قران و در داستانهای جنگ طالوت و ..... هم چیزی از برتری عددی سلاح و... اومده باشه وهمیشه بحث ایمان و خداوند مطرح بوده. زیاد تحت تاثیر تفکر سود محور و پراگماتیمسی برخی خودی ها و غربی ها قرار نگیرید ایمان و عقل یکی هستن و لازم و ملزوم هم و چون هیچ کدوم رو خوب درک نکردیم این دو تا رو در برابر هم قرار میدین در حالی که لازمه ایمان عقل کامل و سالم هست. [quote] اصول جنگی همیشه می ماند و ثابت می ماند بلکه رنگ عوض می کنند اصل روش حمله گاز انبری که توسط اشکانیان اجرا و ابداع شد در زمان جنگ ایران و عراق هم اجرا شد در طول تاریخ هم بارها اجرا شد [/quote] حمله گاز انبری توسط اشکانیان ؟؟؟؟؟ [quote]ببخشید چند بار خواندم اما ربطش را نفهمیدم[/quote] در همین پست و بالاتر در بحث ایمان و رابطه اون با عقل دنبال این موضوع باشید.موضوع روشن هست هیچ نبی مدیریت عرفانی نکرد بجز خضر و همچنین هیچ ولی و همیشه بر پایه عقل عمل کردن و شورا اما برخی معنای ایمان رو نفهمیدن و اون رو در مقابل یا کنار عقل می دونن در حالی که لزومه ایمان عقل هست و حسابگری. -
واریور جان ببخشی این تاپیک رو توی صف خوندن گذاشته بودم و الان فرصت کردم بخونمش. خوب نگاه من صرف جامعه شناسی نیست ملغمه ای از فلسفه و مدیریت استراتژیک و سیستمی و جامعه شناسی و سیاست هست و اون هم برگرفته از مطالعه کم تخصصی بنده هست که ان شا الله شما و دوستان ببخشید و ما رو تحمل کنید. ابتدا در مورد این طرح جناب تونیس باید عرض کنم این موردی که ایشون گفتن خیلی پیشتر گفته و پرداخته شده بهش و این موضوع دقیقا شکافی هست که در دنیای پیش از صنعتی و جوامع کشاورزی و تغییر به صنعتی و سپس مدرن پیش اومده به شکلی که دنیا در زمانی کوتاه از مرحله ای به مرحله دیگر وارد شده و همین موضوع تاخر فرهنگی پیدا شده است. ابتدا در اروپا این موضوع به شکلی خودش رو نشون داد و سپس در فلسفه فیلسوفان اگزیستانس و پسا مدرن به نوعی به اون پرداختن بحث نظام فکری از نظر بنده در حیطه علوم استراتژیک و فلسفه هست پس فعلا بهش نمی پردازم. اما یکی از نمودهای بارز تغییر و خروج از مرحله ای از تاریخ تمدن به مرحله ای دیگر تغییر محورها و تعاریف رایج در جامعه هست .جامعه روستایی و کشاورزی دارای بنیانی خانوادگی و فامیل و قوم ایل محور هست و روابط همونطوری که ایشون هم گفتن بر پایه صمیمیت و ارتباط نسبی و سببی هست ، اقتصاد بسته و فرهنگ نیز بسته است و اصولا افراد حوزه تفکر و فرهنگ و اقتصاد خود رو درون همون جامعه می بینن حتی در شهرهای این جامعه هماین فرهنگ بسته به همون محیط هست. هانری ژان بلژیکی این مراحل رو اینگونه مطرح می کنه: سنگ ابزاری ، انسان ابزاری ، پیش صنعتی ، صنعتی ، نو تکنیکی یا شاید بشه گفت همون مدرن. به طور عادی ورود از هر مرحله به مرحله دیگر شرایطی خاص رو به وجود میاره و خیلی از موضوعات رنگ جدید به خود می گیرن.مثلا صنعتی شدن و مدرن شدگی و انتقال سرای از بخش های کشاورزی و صنعتی به خدمات تولید و تجارت حمل و نقل صنعت و ارتباطات به علت کمبود سرمایه راه برای نفوذ خارجی باز می شود.و جابجایی نیرو از بخش های کشاورزی و صنعتی و مشکل آموزش نیروی متخصص که مشکلی جدید برای اشتغال و بالطبع مشکلات بعدی اون پیش خواهد آورد.مشاغل کاذب فقر فرهنگی حاشیه نشینی و زاغه نشینی بالا رفتن جرم ها شکاف و گسست در بین نسل ها و..... و مهمترنی مسئله از هم گسیختگی خانواده از سه نسلی(پدر بزرگ ها پدرها و فرزندان) به خانواده هسته ای و متشکل از والدین و فرزندان و اختلاف تفکری و دوری بین همین ها در اثر مدرنیسم و آموزش و....که بدترین شکاف موجود هست تبدیل روابط خانوادگی و محلی و قبیله ای و صمیمی به نوعی جدید از ارتباطات در سایه تفکرات مانند مثل فعالیت در تشکل ها و احزاب و پرستیژ بر اساس شغل و... ظهور طبقه جدید نخبگان که عموما مربوط به طبقه متوسط هستن. و مسئله دیگر تغییر ارزش ها و تفکرات و..... در کل این نظریه جناب تونیس داره همین موارد رو به زبانی دیگر در قالب نظریه اجتماع به عنوان هسته خاناده سه نسلی و بسته و جامعه به عنوان جامعه شهری مدرن بیان می کنه و این شکااف ها موجب مشکلاتی میشه. به طور طبیعی همیشه بین نسل ها تفاوت تفکری و ارزشی هست اما در طول زمان این فاصله زیاد ملموس نبوده اما جامعه مدرن این وضعیت رو به شدت بیشتر کرده مخصوصا در کشورهای جهان سومی که در پی مدرنیسمو توسعه راه غرب رو در پیش گرفتن به شکلی که رابطه و تفکرات پدران آنچنان با فرزندان دارای شکاف شده که اصولا در دنیاهای مختلف دارن تنفس می کنن و مثل این می مونه یکی به زبان فرانسوی و یکی به عربی حرف بزنن و هیچکدام زبان همدیگر رودرک نکنن. در کشورهای در حال توسعه مانند خود کشورهای مبدا این تغییرات (غرب جغرافیایی) وضعیت بدتر هم میشود چرا که بیشتر این کشورها از نظریه لرنر برای توسعه استفاده کردن و شامل ۴ مرحله هست ۱ توسعه شهر نشینی ۲ آموزش و پرورش۳-فعالیت اجتماعی و سیاسی ۴ ارتباطات و رسانه اما در این طرح توسعه ای و اقتصادی که در ایران ما هم از قبل از انقلاب پیگیری صورت می گرفت و بعد هم به شکلی همچنین تمرکز روی قطبی سازی و شهر سازی و.... هست که تمام مشکلات گفته شده در بالا رو به شدت دوباره تشدید می کنه. اما نکته قابل تامل این هست که این نوع روابط در دنیای غرب چیزی ناملموس نیست چون شما در تاریخ اونها به شکلی اثری چندان هم از طایفه و ایل بازی و... نمی بینید و روابط خونی هم آنچنان محکم نبوده و در نتیجه تجدد و مدرنیسم هم این موضوع مقداری تشدید شده اما در جوامع شرق و شرق میانه این موضوع به شدت باعث مشکل میشه چون این مناطق به طور طبیعی اصول حاکم اونها اصول خانوادگی و روابط صمیمانه و..... است در عین حال تفکر اسلامی و ادیان آسمانی تاکیدی خاص بر روابط قومی و صله رحم و... دارند و در این شرایط یک نوع تقابل و ضدیت و یا بهتر عرض کنم دیالکتیک در بین دو تفکر شکل می گیره که در حوزه اجتماعی خیلی شدیدتر از غرب خودش رو نشون میده و اصولا جامعه شناسی ایران هنوز اینقدر در دانشگاه ها پیشرفت نکرده که در طرح های خودش این موارد رو در نظر بگیره چرا که در پی فهم فلسفه دو طرف مقابل و تحلیل اون و نقاط افتراق بر نیومده و این عدم شناخت باعث لنگیدن تمام طرح های جامعه شناسانه و مدیرتی شده. این هست که بنده اشاره دارم به نظام فکری و زیر بنایی هر جامعه ای. این تقابل در کشور ما در حوزه نظر هم از قبل بوده که افرادی تاکید بر کل بودن و برخی کلی بودن غرب داشتن و به همین دلیل نوع اعمال مدیریت رودر کشور متفاوت می دونستن دسته اول گزینش و کپی برداری رو تنها راه می دونستن و دسته دوم این کار رو بسیار سخت می دونستن و می دونن که بحثی فلسفی هست اما روشن می کنه با صرف اجرای طرح های سیاسی و مدیرتی و جامعه شناسی غربی توان حل خیلی مشکلات رو حداقل به طور ریشه ای نداریم. و خیلی از صاحب نظران همهمیشه بیان می کنن راه رفتن مثل غربی ها یعنی به اینجای کنونی غرب رسیدن و اینجا نظر میدن که پس باید ایستاد و فهمید کجا باید رفت و چه باید کرد و اینجاست که رهبر همیشه تاکید داشتن ابتدا معنای توسعه و .... رو تعریف کنید تا بفهمیم دنیال چه هستیم. در نظریه جناب تونیس یک اصل مورد تاکید قرار گرفته و اون حسابگری اما حسابگری تنها یکی از ۹ مورد تفکر خاص دنیای بینش غربی و تفکر مدرنیسم هست که دکتر شریعتی و اردکانی و....البته با نوع نگاه های متفاوت یکی از نگاه جامعه شناسانه و دیگری فلسفی و.... به اون پرداختن اینجا تقابل بینش ها و نظامهای فکری صورت می گیره انسان شرقی و جامعه اون و انسان غربی و جامعه اون .تا جواب این تقابل رو نیافت اصولا هر روشی ناقص و ابتر و نتیجه ای در بهترین حالت شبیه نتیجه کنونی غرب خواهد داشت اینجا بحث سنت و مدرنیته به نوعی دوباره بروز می کنه یعنی اجتماع از نظر نگاه تونیس به عنوان هسته ارزشی در جامعه غیر صنعتی و مدرن می خواهد در برابر جامعه مدرن و صنعتی یا جامعه مقاومت کند و این تقابل خود بیشتر منجر به مشکلات جدید و تبدیل شکافت نسلی به جدال نسلی میشه.و در نهایت منجر به نوعی عصیان اجتماعی میشه که نمونه بارز اون رو سارتر و کافکا و... بیان می کنن اما در نهایت اجتماع توان خودش رو از دست داده و در جامعه حل خواهد شد چون اصولا دیگر مرزی در فرهنگ و اقتصاد نمانده و جامعه بسته به باز تبدیل شده و ارزش هه هم دگرگون میشن اینجاست که بین پدران و فرزندان هم جدال و تنش شکل می گیره و نسل جدید(همین نسل ۳ و ۴ کشور خودمون هم در برخی شرایط اینچنین دیده میشه) به نوعی سوال های بی جواب عسصیان گری و شکست ارزش ها دست می زنه که یکی از نمودها اون هم می تونه تاخیر فرهنگی به عنوانی عاملی متقابل در تاثیر و تاثر اون باشه. در متون نوشته شده این فرد به ماتریالیسم تارخی معتقد و گرایش جامعه شناسی چپ و بالطبع متاثر از مارکس داره اما نهایتا همونطوری که تونیس هم معتقد هست این دوره گذار داره و باعث ایجاد نوعی بینش و انسانی جدید در آنیده خواهد شد(کی من نمی دانم)نیچه هایدگر ووو هم به این موضوع اشاره داشتن و در ایران هم جناب مدد پور و..... این موضوعات موضوعات جزیی و در عین حال بسیار مهمی در جامعه سازی هستن و برای همین باید اونها رو در نوع مدیریت سیستم و سیاست توسعه ای و مفاهیم کلی جامعه سازی حل کرد که اثر خودشون روبه شکل بدش از دست بدن. ابتدا باید جامعه سازی مبتی بر علم و شاخصه های داخلی و بومی داشت و در سایه اون میشه این مشکلات رو همبه آرامی و در برنامه های بلند از بین برد. اما مطمئنا طرح لرنر در مورد کشور ما جوابگو نبوده و نیست و باید از تمرکز مرکزی کاست و بالابردن فرهنگ در زیست بوم توجه خاص کرد. مشکل دیگر نظریه جناب تونیس در این هست که از نظر زمانی تاثیر رسانه و دنیای ارنباطات سایبرنتیک و تلویزیون و ماهواره و... رو در خودش نداره و این به ابتر بود این موضوع بشدت ضربه می زنه اصولا طرح لرنر با طرح مسئله رسانه های جدید خودش چالش براش به وجود میاد و این در طرح تونیس هم همین طور هست. اینجا بحث افکار عمومی و جامعه مدرن مطرح میشه و نوع نگاه و فعالیت اون که خودش دو جنبه خوب و بد داره این افکار عمومی و این جامعه مدرن نوع تفکر بشر مدرن رو شکل میده و اون رو در بند می کشه که باید بر اساس اون خودش رو وفق بده فرد در جامعه ای خودش و در دنیای مدرن(خود آگاهی تاریخی جناب مدد پور) و این به نوعی باعث از خود بیگانگی میشه و سمی برای بشر هست و با روحش سازگار نیست اما یکی از خوبی هاش این هست که با قدرت رسانه میشه به زور اون افکار رو ساخت وتحمیل کرد بالطبع بشر شنوا به طرف بشر بینا پیش رفته و تفکر و تحلیل درش به اندازه بسیار زیادی کاهش پیدا کرده و تحت تاثیر رسانه و دنیای مجاز در مقابل واقع و حقیقی هست اما این خوبی طرح هست که می تونید این افکار رو بسازید و شکل بدید و بدیش هم از خود بیگانگی و بحران هویت هست در جای خودش. اینجا بحث راهکار اساسی مطرح می شود که پس چه باید کرد: اینجا باید عرض کنم به همین دلیل هست که من بر بینش و نظام فکری تاکید فراوان دارم اصولا هر طرحی در این شرایط تنها ومسکنی بیش نخواهد بود برای جامعه ما ایرانیها اون هم در شرایط که برگرفته از نگاه و تفکر نوع تحقیقات غربی ها باشه یعنی بینش متفاوت از بینش تارخی و تفکری شرق و این یعنی ایجاد بحران در بلند مدت به طور طبیعی. طرح تونیس طرحی ارتجاعی در برگشت به زندگی اجتماعی هست که فکر نمی کنم جوابگو قابل اجرا برای جامعه مدرن امروزی باشه. آب از سرچشمه گل آلود است. اما نکته جالب در نظریه این فرد این هست که افکار عمومی رو برتر از افکار دولت می دونه و این نشان از درک خوب این فرد داره در این مورد چون اصولا افکار عمومی وابسته به دولت و حاکمیتی نیست بلکه جریانی سیال است و روحی حاکم . و نکته جالب بعدی توجه این فرد به نوعی تدن اجتماعی سیاسی که این هم برداشتی فلسفی و درست هست و اون حاکمیت و محوریت تفکر مدرنیسم و تجدد هست و در عین حال نتونسته دقیقا منظور خودش رو که همون خودآگاهی تاریخی و برگشت به خویشتن فلسفی هست بیان کنه. در انتهای مقاله دوم به این مورد اشاره شده که مثل من فکر می کنه که این فرد برخی امور رو خوب در آینده نگری دیده ولی نتوانسته طرحی جامع ارائه بده. در دو نکته انتهایی یک مسئله مهم در گزینه دوم مطرح شده و آن حرکت بشر مدرن از احساس به طرف عقل و این مشلی اساسی هست که بشر داره روی این تمرکز می کنه که حوزه رو تغییر بده و این دقیقا مشکل بشر امروزی هست این بشر باید در تعریف حوزه ها تلاش بیشتری بکنه. اما از تعارف گذشته این تنها راهکنش های اسلام هست که این دو وزه رو خوب تدوین کرده و این توان رو داره و غرب و تفکرش عاجز مونده و حتی این تفکیکی رو از دریچه عقل تنها می بینه. در این بین نمی توان تاثیر دوریم به عنوان یکی از موثرترین جامعه شناسان معاصر رو بر تونیس انکار کرد به شکلی که طرح های جامعه توتمی فتیشی و انیمیسمی رو میشه در این نظریات دید و بارزترین نمود اون اجتماع و بنیادهای اون بر اساس توتم هست که روح اجتماعی جامعه ای رو شکل میده و این نظریه بعدا تبدیل به نوعی دو قطبی در جامعه شناسی میشه که در اون اجتماع و جامعه متفاوت هیتن ولی در کل ملحم از بحث روح اجتماعی دورکیم هستند. بحث اراده اگانیک و فکور نیز باز ریشه های فلسفی خاص خودش رو داره(می بینید که هر چیزی به نوعی ریشه اش به فلسفه بر می گرده) که اون رو افکار عمومی مینامه نوع فکور رو یعنی سلطه فکری و دولتی و... که مفاهیمی می سازه برای فرد و جامعه هدفش. و اراده ارگانیکدر واقع نفش ارتباط روحی فرد هستو بین این دو تقابلی در دنیای مدرن به وجود اومده و نیست انگاری مورد نظر از نوع فعال یعنی تن دادن به همین سیستم اراده فکور و همراهی با اون و این نوعی بی هویتی و از خود بیگانگی به همراه میاره و تفکر ارگانیک هم امروز در فترت قرار گرفته و اصولا بشر مخصوصا نوع شرقی در دوره ای خلا قرار داره. نکته جالب در مقاله اول همین موضوع هست که این تقابلل دیالیکتیکی رو از نظر متفکرین مختلف با نام های مختلف گفته و در ایران هم از سنت و مدرنیته برای اون استفاده شده این نشان از این داره که موضوع دغدغه همه هست و فقط در بیان اون زبان ها و نام های مختلفی رو به کار بردن از تونیس و پوپر و...... و باز می بینم که قلمرو فلسفه داره خودش رو بر جامعه شناسی تحکم می کنه تا جایی که جامعه شناسان جدید به نوعی فیلسوف هم هستن و یا مطالعاتی داشتن امثال پوپر و سارتر و کافکا ارنت فوکو و..... موضوع بعدی اینکه در جامعه نوعی اجتماع هم شکل می گیره و به نوعی میشه اون رو به این شکل نیز تعریف کرد. مثلا در همون شهر دیده میشه طبقه ای با نوع تفکر سنتی و بسته داره برای خودش حیطه و قلمرویی تعریف می کنه و درون جامعه ای اجتماعی رو ساخته و برعکس هم صادق هست نمود بارز اون حلبی آبد ها و.. مشکل از اینجا شروع میشه که ساخت این جمعیت ناهمگون میشه و این ساخت و نوع ناهمگون مشکلات بعدی ایجاد می کنه ثروت و دارا و نداری حاشیه و پیرامون متمدن و غیر متمدن شهری و دهاتی پایین شهری بالا شهری و....... از تمام حشیه ها بزنم من به این دلیل در این نوع تاپیک ها مدتهاست نظر نمیدم چونمستلزم ساعت ها تایپ هست و من واقعا وقت نمی کنم برای همین همیشه آرزوم این بود روزی بتوانیم با دوستانی چون واریور ُ پاتریوت و مصطفی و... در جلساتی علنی خیلی از مسائل سیاسی و اجتماعی و فلسفی و دینی و.... رو مطرح کنیم و به راحتی بشه حرف زد که نمیشه ظاهرا. اما حال می تونم یه توضیح کلی از نظام فکری بدم: نظام فکری یعنی بینشی که حاکم بر تفکر هست و ملحم بر ارزش ها و سیاست ها و مدیریت و به طور کلی تمام عرضه های ارگانیک و غیر ارگانیک اون جامعه و اون تمدن هست به طوری که ساری و جاری در تمام اون هست این یک بحث فلسفی هست ولی خوب پایه خیلی چیزها از جمله جامعه شناسی. بالطبع هر تفکری در حوزه قدرت و نفوذ این بینش هم تحت سیطره و تاثیر این بینش کلی هست و به نوعی جزئ هایی از یک کل.اما نه به معنای کل بلکه کلی. خوب پس ما اگر بخواهیم برای جامعه ای سیاست فرهنگ و جامعه شناسی اعمال کنیم ناچار باید ملحم برگرفته از این نظام فکری و این بینش باشه وگرنه نا همگونی باعث مشکلاتی میشه که در بالا به اون شاراتی کردم. حال قصد ما حل یک مشکل جامعه شناسانه هست یک راه استفاده از نظرات همین متفکرین هست که نهایت الامر اون همین سستم حاکم بر غرب هست و به شکلی رسیدن به جایی که الان غرب درش ایستاده و ساید برای ما بدتر چون ما اصولا در حوزه فکری و بینشی اونها همنیستم که این مشکل ناهمگونی رو مضاعف می کنه. راه بعد تفکر برای ساختن هست نه کپی برداری (باید از نمونه های دیگه تنها برای فهم استفاده کنیم نه برای گزینش و استفاده بی محابا و نتیجه ای جز امروز شرق در بر نداره از خود بیگانگی و بی هویتی و در عین حال مشکلات فراوان تر از خود غرب چون این ساخت اجتماعی متفاوت با اون هست). پس کار اول فهمیدن و درک دو بینش هست و سپس حجامعه سازی بر اساس تفکر و بینش خودی و در این شرایط و در این جامعه که حول معناهایی خاص بنا شده میشه اینچنین مشکلاتی رو حل کرد. پس به این شکل ما روندی خطی خواهیم دید که نظام فکری و بینش خودی--> جامعه سازی بومی و ایجاد معانی داخلی--> حل مشکلات در قالب همین سیستم. این روند ممکنه چند دهه طول بکشه پس راه فعلی استفاده از ابزار افکار عمومی و معنا سازی آنی در رسانه ها و ... هست مثلا در جامعه این نوع تفکر تقوی بشه که فرد مزاحم تلفنی قابل اعتماد نیست و به طور ضمنی مضموم باشه در این حلت خود جامعه مشکلرو بدون دخالت دولتی حل می کنه و این تنها با داشتن یک سیستم منظم رسانه ای و باقی ابزار ها توامان به دست نمی آد مل رادیو وتلویزیون ماهورا ها و روزنامه و خطبا و دانشگاه ها و.... اما آخرین نکته اینکه تاخر فرهنگی به طور عادی باعث زمانی بین ابزار و فرهنگش هست و قابل از بین بردن نیست و فقط تلاش می تونه این فاصله رو کم کنه. ببخشین مطلب خیلی درهم و برهم و ثقیل شد چون مهمان دارم و مجبورم از هر دری ، دری وری بگم اما ببخشید به بزرگی خودتون.
-
تاپیک جامع بررسی وضعیت جزایر ایران در خلیج فارس تاپیک جامع بررسی وضعیت جزایر ایران در خلیج فارس
fath پاسخ داد به salar1989 تاپیک در مباحث جامع نظامی
[quote]جنگ جزئی از سیاست است و مستقل نیست وقتی طرف مشتش را رها کرد و این مست به سمت شما می آید نه من و نه هیچ کس انتظار ندارد که شما بایستید و مشت را بخورید بلکه انتظار دارند شما بعنوان یک حرفه ای جا خالی دهید و طرف را ناکام و مسخره عام بگذارید و اگر هم مشت را خوردید یک مشت در جواب بدهید اما نکته مهمتر این است که شما نه بگذارید بحث به سمت جنگ برود و نه در موقعیت مشت خوردن قرار بگیرید البته این مساله نباید بسمت استعمار شما برود [/quote] حتی سیستم نظامی رو هم باز دارین در قالب تعابیر غربی بیان می کنید اصولا حوزه های ارگانیک بر هم تاثیر متقابل دارن و در این حرفی نیست . نذاشتن به طرف جنگ رفتن شرایط یعنی هیچی نگفتن در برابر زورگویی و تحمل تمام بد بیراه ها و حق خوریها در این شرایط بارزترین موضوع تحمل هست اما با تعیین استراتژی تهدید در برابر تهدید دیگه دوره تحمل تمام شده در نظر گرفته میشه یعنی چی یعنی اینکه اگر طرف مقابل تهدید کرد ما هم متقابل تهدید می کنیم و جواب گویی در سطح مقابله(این هم نظر جدید رهبر معظم هست) یعنی هر گونه تهدید و دست درازی به منافع ما برابر با مقابله به مثل ماست و در آخر اگر مشتی رها شد آنچنان مشتی به طرف می زنیم که تا عمر داره قل دری نتونه بکنه. مشکل بعدی موضوع مطروحه شما بر می گرده به اینکه اصولا ما از استعمار شدن گذر کردیم و الان جنگ ما جنگ استعمار شدن نیست بلکه جنگ حفظ آبرو و جایگاه و ایجاد هژمونی برای خودمون هستیم پس میشه گفت شما از نظر استراتژیکی یک مرحله از واقعیت دور هستین. [quote]بعد از خاتمه ماجرا کاروان ، کفار در بازگشت تصمیم به حمله به مسلمانان گرفته بودند [/quote] در پست بالا عرض کردم اقدام ابتدا از طرف مسلمانان بود و این خودش یعنی شروع جنگ و بالطبع دشمن برای از بین بردن مسلمانان و با توجه به اینکه ۳برابر مسلمانان شمشیر زن آماده و سواره نظام ۳۰۰ تایی داشتن به جنگ برگشتن ولی تنها خدا بود که کمک کرد. فردی در میان مشرکین (اگر اشتباه نکنم مغیره) فریاد می زد و همه رو تهیج به حمله می کرد و همه پشت سر او که پرچم به دست داشت به طرف مسلمانان هجوم بردن اما در میانه راه پشت به سپاه مسلمین فرار می کنه و همین باعث شکست سپاه مشرکین میشه و وقتی می پرسن چرا فرار می کنی در حالی که ما از هر لحاظ آماده تر و بیشتر و مجهزتر هستیم گفت:من چیزی می بینم که شما نمی بینید. می دونید این فرد کی بود .این فرد شیطان بود که خودش رو به شکل این فرد مجسم کرده بود و سپاه مشرکین رو تهیج می کرد و اون فرد در مکه بود و همراه سپاه مکه نبود که بعد از مراجعت سپاه پرسیدن تو چرا وسط جنگ پشت کردی جواب داد: من که اصلا از مکه بیرون نیومدم اون من نبودم. پیامبر به یارانش گفتن اون فرد شیطان بود و اون چیزی که دیده بود و بقیه نمی دیدن از جمله شما (شاید فقط علی می دید) لشگر فرشتگانی بود که خداوند به کمک سپاه ما فرستاد و شیطان اونها رو میدید و فرار کرد. بلی دوست عزیز خداوند هرگاه نیاز باشه به کمک مومنین خودش لشگر فرشتگان خواهد فرستاد و فقط ایمان لازمه و شرط اون هست.و اهل ایمان آنهایی هستند که به غیب ایمان دارند. [color=red]مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از فرماندهان ارتش: فرمانده معظّم كل قوا در جمع فرماندهان يگانهاي عملياتي و رزمي نيروي زميني ارتش، مهمترين موضوع در نيروهاي مسلح را، توجه به اهتمام و انگيزه ناشي از ايمان ديني دانستند و تأكيد كردند: بايد در مديريت نيروهاي مسلح، تقويت انگيزه هاي ديني عميق و ماندگار، همواره مد نظر باشد و از آن، لحظه اي غفلت نشود. البته فرماندهان نظامي نيز بايد ضمن برخورداري از علم و دانش و استحكام شخصيتي، داراي روحيه اخلاص و دلبسته نبودن به دنيا باشند. ايشان با تأكيد بر اينكه ايمان به خداوند و ايمان به غيب زمينه ساز انگيزه هاي مستحكم و مؤثر است، افزودند: تأثير انگيزه هاي عميق و ماندگار در انسانهاي مؤمن و شجاع، در مقاطع حساس و سرنوشت ساز، نمايانگر مي شود، همانگونه كه رزمندگان اسلام و نيروهاي مسلح توانستند 8 سال در مقابل ارتش بعثي و كاملا مجهز صدام كه مورد پشتيباني قدرتهاي بزرگ بود، مقاومت كنند و به پيروزي برسند. (۱۳۹۱/۲/۳)[/color] [quote] پیامبر همه محاسباتش را انجام داد و در خندق و خیبر مثل بقیه نبرد ها تنها ایمان به خدا و پیامبرش بود که حلقه آخر بود و سرنوشت ساز شب عملیات خط شکن ها که به خط می زدند نمونه کوچکی از این ایمان به خدا و راهشان و فرماندهانشان بودند چیزی که عراقی ها نداشتند چرا ایمان فراتر از امید است و خود امید ساز است اما بعد از شکستن خط این منطق و نقشه ها بود که کار می کرد بله هر جایی خط شکستنی دارد اما بی منطق خودکشی می شود امروز حداقل من از توان واقعی نیروی یران خبر ندارم و بهترین کسی که خبر دارد رهبری است ممکن است ایران واقعا آنچنان در پدافند پیشرفت کرده باشد و آرکیو5 دوباره اتفاق بیفتد که حتی نیاز به بلند کردن یک اف 5 هم نباشد اما از دید من و با چیزهایی که من می بینم جنگ بدون داشتن آسمان شکست برای ایران است اگرچه تمام ناوگان آمریکا غرق شود [/quote] در مورد پیامبر همین قدر عرض کنم ما مدیریت عرفانی در طول تاریخ حیات دینی بشر نداشتیم و همیشه عقلانیت مدیریت می کرده و نیازی به باز کردن مطلب ندارم اما من نمی دونم چرا ما ها برخی صحبت از ایمان می کنیم یکی میاد میگه می خواین نداشته ها رو باهاش بپوشونین یکی فکر می کنه ما مرتاض صفتانه عمل می کنیم و....اما من به خدا معتقدم و به حرفش به وقتش عقل هم به خرج میدم و غیر از این یکبار دیگر هم خدمت خود شما عرض کردم فرد مومن عاقل هم هست و عقل یکی از لوازم مومن هست آدم کودن و احمق و جاهل هیچگاه مومن نخواهد بود. در مورد بعدی هم همینقدر عرض کنم اصولا ماهیت جنگ های امروزی داره عوض میشه و شاید دیگر شاهد جنگ های امروزی نباشیم.