-
تعداد محتوا
1,570 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های hexman
-
اقا كار از محكم كاري عيب نميكنه .از الان بسازن خوبه دستشون راه ميفته.!
-
چطور مسولين ما ميتونن مفسدين اينترنتي رو كه از طرف امريكا و اسارييل به شدت حمايت ميشدند از گوشه گوشه دنيا شناسايي و دستگير كنن ولي از پس اين تروريستها بر نميان.. واقعا چرا؟
-
من نيمدونم اين زابلستان كه زماني مهد پرورش اسطوره ها و پهلواناني مانند رستم و اسفنديار و..كه جان در راه ايران فدا ميكردند بوده حالا چرا داره فقط تروريست تحويل جامعه ميده كه ميان خون هموطنان بيگناه ما رو ميريزن..
-
راستي اسراييل تو كره شمالي سفارتخونه داره؟
-
جنگنده میگ-19 فارمر جنگنده میگ-19 فارمر ( MiG-19/Farmer)
hexman پاسخ داد به wargeneral تاپیک در جنگنده و رهگیر
[quote]رادرا هم كه نداره ؟[/quote] -
جنگنده میگ-19 فارمر جنگنده میگ-19 فارمر ( MiG-19/Farmer)
hexman پاسخ داد به wargeneral تاپیک در جنگنده و رهگیر
حالا اين ميگ 19 ها در چه جنگهايي شركت داشتند؟در جنگ ويتنام فكر كنم بودن. نه؟و جنگ ايران/عراق -
مثل اينكه داش حسينمون از اون كاسباي حرفه اي يه!!تا اين شكم گنده هارو پول نكنه ول كن نيس
-
اميدوارم به همت ماموران امنيتي و نظامي غيور ايراني ريشه اين ادمكشا برچيده بشه
-
كلش نخورده تو شكم گنده جناب پادشاه؟؟
-
جنگنده-بمب افکن اف-16 شاهین شکاری جنگنده-بمب افکن اف-16 شاهین شکاری ( F-16 Fighting Falcon)
hexman پاسخ داد به kingraptor تاپیک در جنگنده و رهگیر
- 707 پاسخ ها
-
- جنگنده چند ماموریته اف-16
- ایران
-
(و 5 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده میگ-19 فارمر جنگنده میگ-19 فارمر ( MiG-19/Farmer)
hexman پاسخ داد به wargeneral تاپیک در جنگنده و رهگیر
رادرا هم كه نداره ؟ -
جنگنده هاي اسراييل براي بمباران كردن اهدافشون در سودان از خاك مصر عبور كردند؟؟ از چند و چون نيروي هوايي سودان كسي اطلاعي داره؟؟
-
خيلي جالب بود ممنون.ولي يه عكس با 2 عنوان متفاوت تكرار شده بود..همون بچه كه دارن توي پارچه سفيد ميزارنش يبار عنوانش اينه:[color=red]سال 2001 ، پاکستان: پیکر یک پسربچه آواره افغان آماده خاکسپاری میشود. [/color]و بار ديگر:[color=red]دسامبر 1988: شوروی: زلزله ارمنستان[/color]
-
آشنايي بيشتر با سيستم هاي پرواز هلي كوپتر
hexman پاسخ داد به samedelavar تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
به اون ملخ كوچك در انتهاي دم چي ميگن؟؟ -
الله اكبر..من ميترسم
-
آغاز جنگ هاي انفصال آمريكا جام جم آنلاين: 148 سال پيش در روز 20 دسامبر سال 1860 ميلادي مجلس ويرجينيا به اتفاق آرا جدايي كاروليناي جنوبي را از خاك ايالات متحده تصويب مي كند، اين سرآغاز جنگ هاي انفصال آمريكا بود. اندكي بعد ده ايالت ديگر جنوب نيز از اين اقدام پيروي كرده و جدايي خود از ايالات متحده را اعلام مي كنند. از اوايل قرن نوزدهم ميلادي ، در ايالات متحده اختلاف ميان شمال صنعتي ، نوگرا و تاجر مسلك با جنوب كشاورزي ، سنت گرا و اشرافي بر سر مساله بردگي آغاز مي شود. جنوبي ها براي انجام كارهاي توان فرسا در مزارع پنبه ، تنباكو و نيشكر روي بيگاري بردگان سياهپوست حساب مي كردند. شمالي ها هم آزادي بردگان را بهانه قرار داده بودند و مي خواستند تحت شعار فريبنده لغو بردگي از نيروي كار ارزان و فراوان بردگان سياهپوست در كارخانه هاي شمال استفاده كنند. در سال 1860 ميلادي آبراهام لينكلن يك جمهوري خواه و معتقد سرسخت به لغو بردگي با كسب 40 درصد آرا به دليل شكافي كه در حزب دموكرات ايجاد شده بود ، به مقام رياست جمهوري آمريكا انتخاب مي شود. با به قدرت رسيدن آبراهام لينكلن كاروليناي جنوبي بهانه لازم را براي انفصال مي يابد و همراه 10 ايالت ديگر كنفدراسيون جنوب را تشكيل مي دهد. لينكلن كه مي خواست وحدت كشور را حفظ كند در نقض اعتقادهاي خود نسبت به لغو بردگي ترديد نمي كند و به ايالات جنوبي پيشنهاد مي دهد تا تحت شرايطي بردگي را حفظ كنند اما جنوبي ها پيشنهاد او را نمي پذيرند. به اين ترتيب ، در روز 20 دسامبر سال 1860 ميلادي در پي انتخاب آبراهام لينكلن به مقام رياست جمهوري ايالات متحده ، مجلس ويرجينيا به اتفاق آرا انفصال كاروليناي جنوبي را از خاك ايالات متحده تصويب مي كند. ده ايالت ديگر جنوب نيز از اين تصميم پيروي مي كنند. جنگ هاي انفصال آمريكا آغاز مي شوند كه سرانجام آن لغو بردگي و ويراني ايالت هاي جنوبي به دست شمالي ها بود.
-
سال 1861، آمريكا با انتخاب رئيس جمهور جمهوريخواه خود كه از نيمه شمالي كشور برخاست دچار تنش شده بود. آبراهام لينكلن هيزم شكن سابق و حقوقدان عضو حزب جمهوريخواه ( تاسيس 1855) در حالي با 40 درصد كل آراي اخذ شده به رياست جمهوري رسيد كه رقباي وي هر كدام با 30 درصد كل آرا نتوانستند بر وي غلبه كنند. رقيبان لينكلن كه هر دو عضو حزب دموكرات بودند بنا بر اختلافات درون حزبي نتوانستند به جمع آرا برسند و موقعيت مستحكم چند دهه اي خود را به حزب جمهوريخواه كه بيشتر طرفداران آن در شمال بودند، دادند. آمريكا به دو قسمت شمال و جنوب تقسيم شده بود، ايالات شمالي با جمعيتي بالغ بر 22 ميليون نفر، گروهي صنعتگر و روشنفكر بودند كه با تجارت، بازرگاني و بانكداري امور خود را مي گذرانيدند. در اين منطقه از آمريكا به دليل سرماي هوا و كمي زمين هاي كشاورزي، نه بردگان قدرت زندگي داشتند و نه زميني بود تا بر روي آن كار كنند. نظام حاكم بر اين قسمت نظامي كاملاسرمايه دار بود. در اين نظام كارگر و كارفرما بر طبق قراردادي در قبال هم مسئوليت هايي قبول مي كردند. كارگر بدون اجبار و با اختيار خود بر سر كار مي رفت و در قبال كار انجام شده مزد دريافت مي نمود. آنها داراي تحصيلات عاليه بودند و نظام آموزشي بسيار منظمي را به وجود آورده بودند. در سايه همين عوامل بود كه آنان مخالف جدي و سرسخت برده و برده داري شدند. اما برعكس شمال، مردم ساكن ايالت هاي جنوبي كه در دشت هاي حاصلخيز و زمين هاي بكر و دست نخورده زندگي مي كردند، با جمعيتي 9 ميليون نفري چهار ميليون برده و پنج ميليون سفيد پوست زندگي بسيار تجملاتي و اشرافي را به راه انداخته بودند. آب فراوان، زمستان هاي كوتاه، هواي مناسب، وجود كارگر بدون مزد، همه و همه دست به دست هم داده بودند تا مردم ايالت هاي جنوبي زندگي بسيار تجملاتي را تجربه كنند. آنها هنوز در انديشه هاي قرون وسطايي زندگي كرده و بر اين اعتقاد بودند كه نژاد سياه را خداوند فقط در راه تامين نيازهاي نژاد سفيد خلق كرده و همين اندازه هم كه ما لطف مي كنيم و آب و غذا و جاي خواب به آنها مي دهيم بايد سپاسگزار و شكرگزار ما و خداوند باشند. عمده ترين محصول توليد ايالت هاي جنوبي پنبه بود كه در كنار آن شكر و برنج نيز توليد مي شد. مزارع گسترده پنبه مي بايست توسط سياه پوستان آماده كشت مي شد و پس از طي مراحل داشت و برداشت، محصول به دست آمده در سواحل شرقي به دست بريتانيا يا ايالت هاي تمامي صادر مي شد تا در كارخانه هاي آن نقاط به پارچه تبديل شود. درآمد سرشاري كه بزرگ مالكان جنوب از اين توليد خود به دست مي آوردند در بانك هايي كه توسط شمالي ها تاسيس شده بود، سپرده گذاري شده و به اين ترتيب آنها بر سرمايه گذاري هاي خود هر چه بيشتر مي افزودند. اما در اين بين وضع برده ها چگونه بود؟ اينان كه از ابتداي كشف قاره آمريكا توسط اروپايي ها جهت كار در مزارع ابتدا خدمت در خانه ها از سواحل غربي آفريقا يا دزديده و يا خريده شده بودند، در وضعيتي بسيار رقت بار به سواحل و جزاير قاره نو آورده شده و مانند كالايي بي ارزش خريد و فروش مي شدند. اربابان، آنها را بنا بر سن و سال، قيافه و استعداد تربيت كرده و سپس با قيمت هاي گزافي مي فروختند. اما به تدريج مردم سيزده ايالت تشكيل دهنده ايالات متحده آمريكا كه با سركوب و معدوم كردن سرخپوستان به سمت شرق پيش رفته و زمين هاي بيشتري را به تصرف خود در مي آوردند، به كارگر بيشتري جهت كار بر اين زمين ها محتاج شدند. آنها سعي كردند تا بهترين و آسان ترين راه ممكن را در پيش گرفته و با به خدمات گرفتن برده ها بر توليد بيفزايند. بزرگ مالكان جنوب در راه استفاده از برده از هيچگونه اجحاف و سخت گيري دريغ نمي كردند. آنان برده ها را فقط در حدي كه از گرسنگي نمي ميرند تغذيه كرده و سرپناه مي دادند. وقتي كه روند وارد كردن برده از آفريقا كند شد بنابر معاهده كنگره وين در سال 1815 كشورهاي شركت كننده تصميم گرفتند در راه مبارزه با برده داري قوانيني را تصويب كنند و انگلستان به عنوان مالك الرقاب روياها نقش اساسي را در اين باره بازي مي كرد. اربابان سفيد پوست به روش هاي غيرانساني متوسل مي شوند تا بر تعداد برده ها بيفزايند، آنها در اين مورد برده ها را مجبور به زاد و ولد بيشتر مي كردند، به طوري كه هر مادر ساليانه مجبور بود فرزندي به دنيا بياورد كه آينده اربابان سفيدپوست را تامين كند. روند زندگي برده ها هر روز بدتر و بدتر مي شد چنان كه در سال هاي پاياني نيمه اول قرن نوزدهم بر سپاه پوستان چنان فشار آورده شد كه مجبور به قيام هاي مسلحانه شدند. هرچند اين قيام ها به سرانجامي نرسيد با اين وجود، همين قيام ها و سركوب ها باعث روشن شدن اذهان مردم نسبت به وضعيت سياهان شد. در همين سال ها بود كه مردم ساكن شمال با تشكيل انجمن هايي راه فرار را بر سياهان هموار مي كردند. اين انجمن ها كه به صورت مخفي عمل مي كردند، در مرزهاي طولاني ميان ايالت هاي شمالي و جنوبي به فعاليت مشغول شده و هر سياهي را كه راه فرار در پيش گرفته بود به مناطق امن منتقل كرده و برايش كار پيدا مي كردند. بنا بر آمار موجود ساليانه هزاران برده از اين كانال هاي ارتباطي استفاده كرده و خود را به مناطق شمالي مي رسانيدند. رقابت ميان ايالت هاي شمالي ضد برده داري و ايالت هاي جنوبي طرفدار برده داري نه فقط در ميان مردم جريان داشت، بلكه اين امر در درون هيات حاكمه آمريكا در واشنگتن نيز ريشه دوانيده بود. در سال هايي كه آمريكا سياست پيش به شرق را در پيش گرفته بود و ماجراجويان و جويندگان طلابه عمق دشت هاي داخلي آمريكا نفوذ كرده بودند، هر از چند گاهي ايالتي جديد به وجود مي آمد كه اين ايالت مي خواست به جمع ايالت هاي تشكيل دهنده آمريكا بپيوندد. پيوستن ايالت جديد به محل جدال و نزاع ميان شمالي ها و جنوبي ها تبديل مي شد، در حالي كه سياست ايالت تشكيل شده اگر با شمالي ها هماهنگ بود، در مقابل جنوبي ها نيز تلاش مي كردند تا ايالتي را تشكيل داده كه طرفدار برده داري باشد و به اين ترتيب سعي مي شد تا توازن قوا حفظ شود. در حالي كه اوضاع آمريكا هر روز بحراني تر مي شد، اشتياق مردم شمال به آزادي برده ها بيشتر و بيشتر مي شد. آنها با انتخاب لينكلن به رياست جمهوري درصدد آن بودند تا خواسته هاي خود را بر كرسي بنشانند. رقابت ميان شمال و جنوب هر روز حادتر مي شد و تبليغات دامنه دارتري را عليه يكديگر انجام مي دادند. در حالي كه شمالي ها سعي مي كردند تا تعرفه هاي سنگيني بر كالاهاي وارد شده از اروپا اخذ كنند، جنوبي ها هم درصدد بر مي آمدند تا پنبه كم تري به شمالي ها بفروشند. درگيري هاي لفظي ميان نمايندگان شمال و جنوب در مجلس نمايندگان وسنا هر روز شكل جديدتري به خود مي گرفت. اما آبراهام لينكلن پس از انتخاب شدن شعارهاي تبليغاتي خود را براين امر استوار ساخت كه مي خواهد همه با هم برابر باشند و نبايد تفاوتي ميان افراد باشد. او با اين اشعار و اصلاح طلبي هايي كه سر داده بود توانست راي مردم شمال را به سوي خود جلب كند، هرچند او در خاطراتش نوشته كه هيچگاه قصد آن را نداشته تا بردگان را به همين سرعت آزاد كند. او در خاطراتش ذكر مي كند هدف اصلي و غايي او اتحاد مردم شمال و جنوب است و مي خواهد اختلافات به وجود آمده را رفع كند. راهيابي لينكلن به كاخ سفيد با اعتراض و قهر بسياري از كارمندان دولت كه جنوبي بودند رو به رو شد. لينكلن پس از به دست گرفتن مقام رياست جمهوري، وزير امور خارجه و معاونش را از حزب جمهوريخواه انتخاب كرد و اين انتخاب ها خشم جنوبي ها را بيش از پيش در پي داشت. جنوبي ها با جمع شدن در شهر ريجموند در ايالت ويرجينيا طي كنفرانسي تصميم بسيار مهمي را اتخاذ كردند آنها با اين استنباط كه سياست هاي در حال حاضر دولت مخالف منافع و آينده آنهاست و آنها خود به ميل و اختيار خود عضو اتحاديه ايالت هاي آمريكا شده اند، قصد دارند از دولت فدرال جدا شده و بنيان دولت مستقلي را بريزند. ايالت هاي جنوبي با انتخاب رئيس جمهور و پرچم جديد و حمله به برخي از مواضع و پايگاه هاي دولتي عملااقدام را به اطلاع عمومي رسانيدند. جنوبي ها فكر مي كردند كه مي توانند با استفاده از اصل عضو شدن در اتحاديه ايالات حال از آن جدا گردند، اين عمل مقام هاي بلند پايه جنوبي كه همان گونه كه گفته شد، بيشتر آنها از مقامات بلند پايه سابق دولت بودند، با واكنش هاي متفاوتي در ميان مردم رو به رو گرديد. ساكنان جنوب كه سال هاي سال با تبليغات زياد بزرگ مالكان فريفته و مجذوب آنچه طرفداري از حق حيات مي ناميدند، شدند. آنها با بسيج تمامي امكانات و نيروهاي خود درصدد گردآوري ارتشي از نيروهاي داوطلب شدند و به واسطه داشتن سابقه نظامي گري و زندگي روستايي داراي قدرت بيشتري در مانورها بودند، فرمانده نيروهاي جنوب كه در جنگ خود بنيان آن را ريخته بودند، ژنرال رابرت لي بود، وي كه تحصيلكرده مدرسه نظام و از بزرگان ارتش آمريكا محسوب مي شد، درخواست لينكلن را مبني بر هدايت ارتش فدرال رد كرد و به جمع جنوبي ها پيوست. رابرت لي بزرگ شده ايالت ويرجينا بود كه اكنون به مركز تحرك وثقل جنوبي ها تبديل شده بود. ويرجينيا از ايالت هاي قديمي آمريكا و از طرفداران برده محسوب مي شد. اما در مقابل جنوب، شمالي ها عكس العمل متفاوتي را از خود نشان دادند، چرا كه آنها معتقد بودند كه به حقوق آنها تجاوز شده است. شمالي ها در حالي كه از اين اقدام جنوبي ها وحشت زده شده بودند، به سرعت عكس العمل نشان دادند. انديشه آنها در اين هنگام اين بود كه حتي الامكان از متلاشي شدن كشور جلوگيري كنند. اما شمالي ها تنها به اين دليل نبود كه مي خواستند با جنوبي ها مبارزه كنند بلكه آنها دل پري از اقدامات گذشته وحال جنو بي ها داشته و اين اقدام آنها را توهيني عليه خود مي دانستند. اصرار ساكنان ايالت شمالي آمريكا به خصوص تجار و بازرگانان بر وضع تعرفه هاي گمركي بر كالاهاي وارداتي از اروپا به خصوص انگليس در جهت دفاع از صنايع كشور و مخالفت جنوبي ها با اين امر به شدت خشم آنها را برانگيخته بود. در سال 1860 در حالي كه جمعيت 24 ميليوني شمال در برابر جمعيت 9 ميليوني جنوب كه 45 درصد جمعيت آن ايالت را تشكيل مي داد از نظر رقابت اقتصادي در وضعيت بهتري به سر مي برد، جنوبي ها به واسطه كار ارزان رايگان برده ها هر سال به مكنت مالي بيشتري مي رسيدند و چون توليدكننده مواد خام مورد نياز صنايع شمالي بودند، جدايي آنها از آمريكا باعث از بين رفتن فرصت هاي شغلي بسياري در آمريكاي فدرال مي شد. با بررسي ديگر وضعيت هاي پيش آمده، در همان آغازين روزهاي اعلام جدايي ايالت هاي جنوب از حكومت فدرال، همانند جنوب در شمال نيز داوطلبان زيادي جهت رفتن به جبهه هاي جنگ آماده شدند. خيلي زود هزاران نفر از مردان اسلحه به دست گرفته و از سمت واشنگتن به سوي ريچموند به راه افتادند. اين عمليات جنگي كه شمالي ها به آن پرداختند تقريبا شبيه يك سفر شكار بوده چرا كه آن (هيچگاه فكر نمي كردند كار خيلي سخت خواهد شد آنها در اين انديشه بودند كه به هر حال عمليات جنگي فقط يك روز به طول خواهد انجاميد و با شكست جنوبي ها به زودي به خانه هايشان باز خواهند گشت. لشگريان شمال را شمار بسياري از سياستمداران و خانواده هاي آنها تا پشت جبهه جنگ بدرقه كردند ولي هنگامي كه جنگ شروع شد، سربازان ايالت هاي شمال خيلي زود طعم تلخ شكست را پذيرا شده و به سرعت فرار را ترجيح دادند، در حالي كه جنوبي ها اقدام به تعقيب آنها نكردند و اگر چنين امري اتفاق مي افتاد بي ترديد تعداد بسيار زيادي از زنان، كودكان و سياستمداران به اسارت نيروي جنوب در مي آمد. فرار آشفته وار شمالي ها تنها هشداري را كه در پي داشت اين بود كه جنگ برخلاف آنچه آنها فكر مي كردند به اين سادگي ها تمام نخواهد شد و بايد در انتظار روزهاي بد آينده بود. لازم به ذكر است هنگامي كه جنگ هاي داخلي آمريكا شروع شد، آمريكا داراي يك ارتش حرفه اي جنگ ديده نبود .16 هزار نظامي دولت فدرال بيشتر در مرزهاي شرقي در مصاف با سرخپوستان مشغول عمليات مرزباني بودندو تنها جنگي كه تجربه كرده بود درگيري كوچك مرزي بود كه با مكزيكي ها داشتند. نكته ديگر اينكه بيشتر نظاميان ارتش فدرال آمريكا از اهالي ساكن جنوب بودند كه با اعلام استقلال و جدايي به ارتش جنوب پيوستند. آنها تحت فرماندهي ژنرال مجرب و بسيار با تجربه اي چون رابرت لي در برابر نيروي بي تجربه و فاقد انسجام شمال خيلي سريع در اولين برخورد به پيروزي رسيدند. پس از شكست نيروهاي ائتلاف شمال، لينكلن با انتخاب فرماندهي جديد براي ارتش فدرال، دستور آموزش دادن نيروهاي داوطلب را داد به اين ترتيب كه نيروهاي داوطلب وارد ارتش شده پس از ديدن دوره هاي لازم به جبهه هاي نبرد عازم مي شدند. رقابت سخت و فشرده ميان ايالت هاي طرفدار و چند برده دار هم در اين ميان به شدت جريان داشت. يك سري ايالت كه به آنها ايالات مرزي مي گفتند، در اين دوره تلاششان بر اين متمركز شده بود كه خود را بي طرف نگه دارند، اما طرف هاي متخاصم در درگيري ها هم بيكار ننشسته و با تبليغات فراوان سعي در جذب و به كارگيري نيروهاي ساكن اين ايالات كردند. ائتلاف شمال به دليل صنعتي بودن و داشتن تكنولوژي به سرعت سلاح و مهمات كافي جهت ارتش تدارك ديد و اين نيرو با فرماندهي جديد به سمت جنوب راه افتاد. در برابر تعلل و دودلي هاي فرماندهي جديد، ژنرال لي و مشاورانش به سرعت وارد عمل شده و با تار و مار كردن قسمت هاي جناحي نيروهاي دولت فدرال آنها را مجبور به عقب نشيني كرد. اين دومين شكست نيروهاي ائتلاف شمال بود كه براي آنها خيلي گران تمام شد. پس از شكست دوم لينكلن ضمن اعلام، بسيج تمام امكانات كشور از دوره فترت پيش آمده جهت تركيب جديد نيروها استفاده كرد و اين بار نيروهاي ائتلاف شمال با تجربه و درس گرفتن از دو جنگ قبل، با آمادگي بيشتري رو به سوي ميدان كارزار گذاشتند و موفق شدند در جنگي كه رخ داد هرچند پيروز قطعي نشدند اما شكست هم نخوردند. جنگ داخلي آمريكا ميدان بسياري از تجربه هاي نوين جنگي بود، تاكتيك ها و رزم هايي كه از زمان ناپلئون به وجود آمده بود در اين جنگ ها شكسته شد. خطوط گسترده راه آهن كه شمالي ها به شدت و با وسعت فراوان از آن بهره مي گرفتند، انتقال نيرو و تجهيزات را به مناطق درگيري سريع تر مي كرد. توپ ها و تفنگ هاي جديدي كه به خصوص توسط مخترعان و مبتكران صنعتگر شمالي ساخته شد در سرنوشت جنگ تاثير بسيار بسزايي داشت. در همين حال در سرنوشت نيروهاي دريايي هم اتفاقات جالبي افتاد. نيروي دريايي ايالات متحده آمريكا كه به تازگي توسط مهندسان خود در سواحل ويرجينيا موفق به ساخت اولين كشتي هاي جنگي زره دار شده بود از آنها جهت استفاده عليه جنوبي ها درنگ نكرد، هرچند جنوبي ها نيز هنگام اعلام جدايي يكي از اين نوع كشتي ها را به غنيمت گرفته بودند، اما در مجموع شمالي ها در استفاده از نيروهاي دريايي موفق تر عمل كردند و توانستند طي چند مرحله تمام خطوط ارتباط درياي جنوب را قطع كنند. هرچند اتحاديه ايالت هاي جنوب در ابتدا در برابر اين اقدامات مقاومت مي نمود، اما عدم صدور محصولات توليد شده توسط نيروي بردگان به شمال به دليل جنگ اروپا و به دليل محاصره اقتصادي به زودي تاثيرات خود را نشان داد، به اين ترتيب دنيا فهميد كه بايد در شيوه ها و تاكتيك هاي جنگي خود در خشكي و بخصوص در دريا تجديدنظر كند. اما وضعيت سياهان در اين ميان چگونه بود؟ در حالي كه جنگ به بهانه آزادي بردگان شروع شده بود اين قشر از جامعه آمريكا هنوز در وضعيت فلاكت باري به سر مي بردند. جنوبي ها هنوز هم از آنها بهره گيري مي كردند و بسياري از شمالي ها نيز به آنان به چشم عوامل شروع جنگ نگاه مي كردند. نيروهاي ائتلاف شمال در ابتدا حاضر به قبول سياهان، به عنوان نيروهاي جنگي نبودند ولي وقتي جنگ كم كم طولاني شد و از ميزان نيروهاي داوطلب سفيد پوست كاسته شد تصميم گيران چاره اي جز استخدام و به كارگيري سياهان كه داراي انگيزه بالايي جهت جنگيدن بودند، نداشتند. به اين ترتيب سياهان در نقش نيروهاي رزمنده و بلدچي به خدمت ائتلاف شمال در آمدند. در بعد بين المللي جنگ داخلي آمريكا توسط محافل اروپايي به شدت و با دقت فراوان مورد پيگيري قرار مي گرفت و روزنامه هاي آن روز لندن و پاريس اخبار مربوط به جنگ هاي داخلي آمريكا را در راس خبرهاي خود قرار مي دادند. از جمله كساني كه به جنگ هاي داخلي آمريكا توجه ويژه اي نشان دادند و مطالبي نيز در مورد آن نگاشتند كارل ماركس بود. وي در مطالبي كه در روزنامه هاي آن روز لندن چاپ مي كرد به تفسير و توضيح اتفاقات و حوادث پيش آمده در جنگ مي پرداخت. از بعد سياسي نيز جنگ داخلي آمريكا از طرف سياستمداران اروپايي به خصوص انگليسي ها به شدت و با علاقه خاصي پيگيري مي شد. آنها كه سال هاي سال با استفاده از پنبه هاي وارداتي از آمريكا چرخ صنايع خود را به گردش در آورده بودند اكنون به دليل محاصره دريايي جنوب توسط شمال مجبور شده بودند تا در مناطق حاره اي هند، شروع به كاشت پنبه كنند. هر دو طرف درگير در آمريكا سعي داشتند به هر طريق ممكن توجه سياستمداران انگليسي را به خود جلب كنند و دولت انگليس نيز با اين امر با نظر احتياط نگاه مي كرد. جنوبي ها حتي يك بار نمايندگاني هم جهت سخنراني در پارلمان انگليس فرستادند كه با اطلاع شمالي ها در اقيانوس اطلس دستگير شدند ولي با وساطت انگليسي ها و تهديد آنها به دخالت در جنگ، مجبور به آزادي آنها شدند. بدون شك اگر جنوبي ها اندكي مقاومت به خرج مي دادند نيروهايي در انگليس و به خصوص لندن وجود داشت كه حاضر بودند جنوب را به رسميت بشناسند. در سال 1864 لينكلن يك بار ديگر به مقام رياست جمهوري رسيد. او كه هنوز خواستار پيوستن ايالت هاي جنوبي به دولت فدرال بود درصدد برآمد تا جنگ را يكسره كند بنابراين به فرماندهان ارتش دستور داد تا به سرعت واردعمل شده و اين جنگ خانمان سوز را پايان دهند. نيروي صنعتي شمال با تكيه بر تعداد بيشتر افراد نظامي خود كه در اين سال ها پخته شده بودند حمله نهايي خود را به سمت استحكامات جنوب آغاز كردند. اين حمله با پاتك ژنرال رابرت لي كه قصد داشت ايالت پنسيلوانيا را به تصرف خود درآورده رو به رو شد. اگر لي و افرادش موفق مي شدند در آخرين تلاش خود اين ايالت را به تصرف در بياورند، خطوط ارتباطي نيروهاي شمال به طور كلي به هم مي ريخت اما شمالي ها با استفاده از فرصت هاي پيش آمده و از طريق رودخانه مي سي سي پي خود را به درون خطوط داخلي ايالت هاي جنوب كشيدند و با تهديد شهرهاي بزرگ به خصوص ريچموند، لي را از انجام انديشه اش باز داشتند. با عقب نشيني لي از مناطق شمالي كه اولين تعرض جنوبي ها به سمت شمال بود و ناكامي او از به دست آوردن اهداف مورد نظر به زودي آثار شكست در تمام جبهه ها مشهود شد. نيروهاي دولت فدرال به سرعت شهرها را يكي پس از ديگري به تصرف در مي آوردند و با بي رحمانه ترين حالت ممكن شروع به غارت آنها مي كردند به طوري كه هر كجا ارتش شمال پا مي گذاشت به جز ويراني چيزي بر جاي نماند. در سال 1965 با تسليم ژنرال لي و افراد تحت امرش كه به محاصره نيروهاي شمال درآمده بودند، به جنگ خونين چند ساله پايان داده شد. با انتشار خبر پايان جنگ موجي از شادي تمام شمال آمريكا را در بر گرفت، در حالي كه صدها هزار نفر در طول اين جنگ كشته، مجروح يا آواره شده بودند. شمالي ها غرق در شادي بودند درحالي كه از سرزمين آباد و حاصلخيز جنوب جز برهوت چيزي باقي نمانده بود و انگار كه سال هاي سال است اينجا ويرانه بوده است. با هجوم نيروهاي شمال به جنوب، سياهان دسته دسته راه فرار را در پيش مي گرفتند و يا از اربابان سابق خود كه غير از اجحاف و ظلم چيز ديگري به آنها هديه نكرده بودند انتقام گرفتند. چندي پس از پايان جنگ آبرهام لينكلن كه به همراه همسرش به تماشاي نمايشنامه اي رفته بود مورد حمله يك جنوبي طرفدار برده داري قرار گرفت و كشته شد. اما در جنگ هاي داخلي آمريكا، اين نيروي صنعتگر شمال بود كه توانست به پيروزي برسد و آمريكاي نوين را براساس انديشه هاي سرمايه داري مدرن شكل بخشد. جنگ هرچند ويراني هاي بسياري به بار آورد اما موجب گسترش بيش از اندازه ابتكارات و اختراعات بشري شد و در سايه آن انديشه هاي نوين خود را به بشريت معرفي كردند. ارتش آمريكا به يك ارتش حرفه اي داراي تجربه تبديل شد و خود را آماده كرد تا در آينده براساس همين آموزه ها و آموخته ها در دنياي جديد نقش ايفا كند. [color=blue]روزنامه اعتماد ملي > شماره 429 14/5/86 > صفحه 8[/color] [color=blue]نويسنده: صادق راستگو[/color]
-
سياهه يک قرن عمليات تروريستی آمريکا در اقصی نقاط جهان
hexman پاسخ داد به hexman تاپیک در جنگهای معاصر
بررسی تاریخ مداخلات نظامی آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم نشان می دهد، که حزب دموکرات در دوران زعامت خود بر کاخ سفید در برخی جنگها شرکت داشته اند. [color=red]هری ترومن/1944-1952 [/color] 1945-1949 : اشغال بخشی از آلمان به منظور مقابله با اتحاد جماهیر جماهیر شوروی و گسترش کمونیسم در اروپای غربی. اشغال کشور آلمان بعد از استقلال این کشور و مستقرشدن نظام جمهوری فدرال در این کشور با حضور یکصد هزار نیروی آمریکایی در این کشور ادامه پیدا کرد. 1945 : اشغال بخشی از اتریش و ایتالیا و جلوگیری از به قدرت رسیدن کمونیست ها در ایتالیا بوسیله قدرت نظامی 52- 1945 : اشغال ژاپن. این کشور تا سال 1952 تحت اشغال نیروهای نظامی آمریکا بود. با این حال بعد از پایان اشغال این کشور ، اشغال کشور ژاپن با حضور 40 هزار نظامی آمریکایی و حق دخالت این کشور در امور داخلی ژاپن ادامه یافت. 1946- 1945: اشغال مجدد موقتی فیلیپین برای پاکسازی نیروهای ژاپنی موجود دراین کشور [color=blue]البته لازم به ذکر است که تعداد عملیات های نظامی در دوران روسای جمهور دموکرات آمریکا کمتر از روسای جمهوری خواه آمریکا است[/color] [color=red]جان اف کندی/ 1963-1960 [/color] 60 – 1959 کارائیب : نیروهای تفنگدار دریایی ایالات متحده آمریکا برای حفاظت از شهروندان آمریکایی در جریان انقلاب کوبا دراین کشور علمیات انجام دادند . بعدها نیروهای ضد انقلابی کوبا که با کمک سازمان جاسوسی آمریکا مسلح شده بودند، به کوبا حمله کرده که این تعرض با شکست مواجه شده و بیش از 700 نفر از متجاوزین به اسارت در آمدند. 1962:تایلند . در 17مه 1962 ، واحد ویژه نیروهای تفنگدار دریایی ایالات متحده آمریکا برای حمایت از این کشور در مقابل تهدید کمونیستها از خارج ، وارد تایلند شدند تا با نیروهای شورشی که از سوی چین حمایت می شدند، مقابله کنند. لائوس . از اکتبر 1962 تا 1975 ، ایالات متحده آمریکا از دولت ضد کمونیست لائوس حمایت نظامی کرد. [color=red]لیندون جانسون/1963-1968[/color] 1968- 1960 : جنگ ویتنام . در دوران ریاست جمهوری دو رییس جمهور آمریکا جنگ ویتنام آغاز و تازمان پایان ریاست جمهوری لیندون جانسون به اوج خود رسید. نخستین مشاوران نظامی آمریکا در12 فوریه 1955 راهی ویتنام شدند . تا 1963 ، تعداد نظامیان آمریکایی در ویتنام به 21 هزار تن رسید. در 7 اوت 1964 کنگره ایالات متحده آمریکا قطعنامه خلیج تونکن را به تصویب رساند که رئیس جمهوری آمریکا اجازه داد در صورت لزوم اقدامات ضروری را برای حفاظت از کشورهای عضو سیتو بعمل آورد. گرچه آمریکا هیچ گاه به طور رسمی وارد جنگ با ویتنام نشد. اما در اوت 1964 در جریان ماجرای خلیج تونکن ، آمریکا وارد نبرد غیررسمی با نیروهای ویتنام شمالی شد. تا سال 1968 ، تعداد نظامیان آمریکایی در ویتنام به بیش از 500 هزار نفر رسید و کشورهای کامبوج و لائوس نیز به عنوان محل رخنه نیروهای کمونیستی مورد هدف قرار گرفتند. در نهایت حضور نیروهای آمریکایی در ویتنام در سال 1972 با 58000 کشته آمریکایی و یک میلیون ویتنامی در دوران ریاست جمهوری نیکسون جمهوری خواه به پایان رسید. 1968 : لائوس و کامبوج . ایالات متحده بمباران مخفیانه این دو کشور را برای نابودی نیروهای ویتنام شمالی آغاز کرد . این عملیات دو سال ادامه یافت . نام این عملیات Operation Command Hunt بود که با نابودی این دو کشور و انهدام زیر ساخت های طبیعی این کشورها همراه بود. جیمی کارتر /1976-1980 1976: لبنان . در 22 و23 ژوئیه ، هلی کوپترهای آمریکایی حدود 250 آمریکایی و اروپایی را درجریان نیروهای داخلی در این کشور تخلیه کردند. 1980: ایران . در 26آوریل ، جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا دستور داد با اجرای عملیات Operation Eagle Claw ، گروگانهای آمریکایی در تهران آزاد شوند . این علمیات به علت اصابت یک هلیکوپتر آمریکایی به یک هواپیمای باربری c-130 با شکست روبه رو شده ، و سه نظامی آمریکایی دراین عملیات کشته شدند. همچنین در پی اشغال سفارت آمریکا در تهران، جیمی کارتر رابطه سیاسی این کشوررا با ایران قطع کرده و تحریم هایی شامل قطع خرید نفت از ایران، ملغی شدن تمام قراردادهای نظامی ، قطع فروش تسلیحات نظامی به این کشور و بلوکه شدن تمام اموال ایران در آمریکا بر علیه دولت انقلابی ایرانبه اجراگذاشت. همچنین بعدها برژینسکی مشاور امنیتی کارتر درملاقات با صدام در مرز اردن ، عراق را برای حمله به ایران تشویق کرد. [color=red]بیل کلینتون/992 -2000 [/color] [color=red]1995 : بوسنی هرزگوین [/color]. در پی کشتار 8 هزار مسلمان در سربر نیتسا و بحرانی شدن اوضاع بوسنی، نیروهای آمریکایی در قالب نیروهای ناتو بمباران صربهای بوسنی در عملیاتی با نام Operation Deliberate Force را آغاز کردند. در نهایت با فشار نیروهای آمریکایی معاهده صلح دیتون بین صرب ها ، مسلمانان و کروات ها امضاء شد. [color=red]1998: عراق [/color]. در پی عدم توافق مقامات عراقی و مسئولان سازمان ملل بر سر روند خلع سلاح این کشور ، ارتش آمریکا عملیاتی به نام روباه صحرا بمباران مناطق حساس این کشور را آغاز کرد. این بمباران ها که تا یک ماه ادامه پیدا کرد، سبب انهدام بخش بزرگی از زیر ساخت های عراق شد. [color=red]1998: افغانستان و سودان[/color] . در 20 اوت ، حملات موشکی آمریکا به افغانستان و سودان با عملیات Operation Infinite Reach آغاز شد. این عملیات نظامی در پاسخ به بمبگذاری نیروهای القاعده در سفارت های آمریکا در تانزانیا و کنیا انجام شد.همچنین درعملیات نظامی فوق در سودان یک کارخانه داروسازی به اتهام تولید سلاح های کشتارجمعی منهدم شد. [color=red]1999 : کوزوو [/color]. بمباران صربستان توسط نیروهای ناتو در عملیاتی به نام Operation Allied Force آغاز شد . دراین عملیات که نیروهای آمریکایی نقش محوری در آن بازی می کردند، باهدف تحت فشار قرار دادن صربستان برای تخلیه کوزوو انجام شد، دراین عملیات که بیش از چند هفته ادامه داشت، بیش از 50 میلیارد دلار به اقتصاد این کشور ضربه وارد شد. در این عملیات برای اولین بار از بمب های حاوی اورانیوم ضعیف شده ، استفاده شد که سبب آلودگی وسیع منطقه شد. [color=blue]منبع : شبکه خبری برنا[/color] -
منبع http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100935283182
-
جام جم آنلاين: 143سال پيش در روز 9 آوريل سال 1865 ميلادي نبرد آپوما توكس به جنگ هاي انفصال آمريكا خاتمه داد. ژنرال اوليس سيمپسون گرانت ، ژنرال ارتش شمال 6 روز قبل از اين تاريخ شهر ريچموند پايتخت كنفدراسيون جنوب را تصرف كرده بود. در خاتمه نبرد آپوما توكس ژنرال رابرت ادوارد لي فرمانده ارتش جنوب با 26 هزار سربازي كه برايش باقي مانده بود ، تسليم ژنرال گرانت مي شود و بقيه نيروهاي جنوبي نيز يك ماه بعد به نوبه خود تسليم مي شوند. جفرسون ديويس رييس جمهور كنفدراسيون جنوب تلاش مي كند به مكزيك فرار كند ، اما توسط يك سرهنگ سوار نظام شمال دستگير شده و مدت 2 سال را بدون محاكمه در زندان سپري مي كند. اين شكست قطعي جنوبي ها بس يك جنگ بي رحمانه چهارساله بود كه طرفين متخاصم نزديك به 4 ميليون سرباز را بسيج مي كنند. در جريان جنگ انفصال 359 هزار از نيروهاي جنوب و 258 هزار نفر از نيروهاي شمال به قتل مي رسند كه بايد به اين تعداد چند صد هزار غيرنظامي نيز كه كشته شدند را افزود. به اين ترتيب ، در روز 9 آوريل سال 1865 ميلادي با پيروزي نيروهاي شمال در نبرد آپوماتوكس جنگ هاي انفصال يا جنگ داخلي آمريكا خاتمه مي يابد. خونبارترين و سخت ترين جنگ براي ايالات متحده يك جنگ خارجي نبود ، بلكه اين كشور بيشترين تلفات را در يك جنگ داخلي داشت.
-
[quote]. این مامور 2 جانبه یک ماه بعد بنا بر دستور شمیل در ازربایجان ردیابی و کشته شد . ][/quote] لابد سرش بريده شد ديگه؟
-
تاپیک تحلیلی حمله به تاسیسات هسته ای ایران به آخرالزمان خوش آمدید !!!! تحلیل و بررسی حمله به تاسیسات هسته ای ایران
hexman پاسخ داد به Lich تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]کار غلط یعنی کار اشتباه الان شما دو نفر چه مشکلی دارین؟ مگه فحش دادم؟ باید برای این دوستان جای بیفته که همچین اطلاعاتی نه در خواست بشه و نه ارائه حتی امام خمینی هم در حضور همه از کلمه هیچ غلطی نمی تواند بکند استفاده کرد حالا hexman شما خدای نکرده می خوایی بگی امام عفت کلام نداشت؟ اصلا فکر کردی این پست رو دادی ؟[/quote] بشين و بفرما و بتمرگ هر سه يك معني ميده اما هر كدام را نميشود بجاي ديگري بكار برد.شما شايد به برادر كوچيكت اگه عصبانيت كنه بگي بتمرگ اما به پدرت هم ميگي اين جملرو؟ امام حميني اپن جمله را در مورد امريكاي جنايتكار بكار بردند نه كسان ديگه.. من هم مشكلي ندارم شما ازادي هر طور دوست داري صحبن كن من نه مديرم نه معلم اخلاق نه چيز ديگه. بخصوص با اون جمله اخرت فهميدم كه اصلا..- 684 پاسخ ها
-
- خاورمیانه
- آسیای جنوب غربی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک تحلیلی حمله به تاسیسات هسته ای ایران به آخرالزمان خوش آمدید !!!! تحلیل و بررسی حمله به تاسیسات هسته ای ایران
hexman پاسخ داد به Lich تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote][quote][quote]مرسی دوست خوب که جواب منو دادی یک سوال دیگه ایران در دقایق اول جنگ توانای پرتاب چند تا موشک داره ایا ایران سیلو ساخته برای موشکهاش[/quote] موشک های ایران نیاز به سیلو ندارن استفاده از سیلو برای موشک میانبرد منطقی نیست در حالی که میشه خیلی راحت با کامیون از هر نقطه پرتابش کرد ضمنا تعداد موشک ها یا توان شلیک کاملا محرمانه است و حتی اگر کسی در سایت بدونه [color=red]غلط می کنه[/color] به کسی بگه![/quote] احسن[/quote] من كوچيك همه بچه هاي سايت هستم..هيچ ادعايي هم ندارم.فقط خواهش ميكنم نزاريد استفاده از كلمات دور از ادب و كلماتي كه جاي گفتنش در يك مكان عمومي اونم جايي كه همه اعضاش با فرهنگ و تحصيلكرده هستند باب بشه.قشنگ نيست زياد.حتي وقتي كه احساساتي و هيجاني ميشيد عفت كلام را رعايت كيند.قبل از اينكه كلمات و جملات را تايپ كنيد كمي تفكر كنيد.- 684 پاسخ ها
-
- خاورمیانه
- آسیای جنوب غربی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
انهدام تعدادي شبكه سازمان يافته ضد ديني و ضد فرهنگي
hexman پاسخ داد به Azarakhsh تاپیک در اخبار ویژه
[quote][quote][quote][quote]در كنار اين تلاشها براي مقابله با ترويج فساد اخلاقي در جامعه بايد تلاشهاي بيشتري براي اينكه جووناي مملكتمون بتونن شاغل بشن و ازدواج كنن و تشكيل خانواده بدن تا از دام شهوت رهايي يابند هم صورت بگيره. خداييش جووني كه[color=red] مجرد [/color]باشه و [color=red]بيكار [/color]هم باشه خود بخود مستعد گناه و فساده. بايد[/quote] نفس ات را مشغول کن قبل از انکه نفس ات تو را مشغول کند.....امام علی (ع)[/quote] مهم همين مشغول شدنه هستش ديگه برادر..[/quote] دیدی این جوانهایی که همش غر می زنن کار نیست نیست. غلط کردن که کار نیست. به شخصه و عمو خودم که مدیر موفقی هست این موضوع با هم همعقیده هستیم که اشکال از خودشون هست که بیکارن. از تلاش نکردن خودشون هست. نفس هم خیلی کارها هست که بشه مشغولش کرد یکی اش همین تفکر درباره ایات قران، کار کردن، خواندن کتاب ها علمی، [color=blue]عضو شدن در سایت میلیتاری[/color]، خواندن نهج البلاغه و هزاران کار دیگه [color=red] این پست ویرایش شد[/color][/quote] اگه شما و عمويتان در كار موفقيد دليل بي كفايتي ديگران نيست..حيف كه من مثل شما به خودم اجاره نميدم در يك فضاي عمومي(مجازي) اينگونه صحبت كنم. -
انهدام تعدادي شبكه سازمان يافته ضد ديني و ضد فرهنگي
hexman پاسخ داد به Azarakhsh تاپیک در اخبار ویژه
[quote][quote]در كنار اين تلاشها براي مقابله با ترويج فساد اخلاقي در جامعه بايد تلاشهاي بيشتري براي اينكه جووناي مملكتمون بتونن شاغل بشن و ازدواج كنن و تشكيل خانواده بدن تا از دام شهوت رهايي يابند هم صورت بگيره. خداييش جووني كه[color=red] مجرد [/color]باشه و [color=red]بيكار [/color]هم باشه خود بخود مستعد گناه و فساده. بايد[/quote] نفس ات را مشغول کن قبل از انکه نفس ات تو را مشغول کند.....امام علی (ع)[/quote] مهم همين مشغول شدنه هستش ديگه برادر..