-
تعداد محتوا
1,314 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های hosseingmn
-
تاپیک تحولات اسراییل تحلیل و پیگیری تحولات اسراییل
hosseingmn پاسخ داد به ali_64 تاپیک در اخبار تحلیلی
ریشه های غیریهودی صهیونیسم صهیونیسم بررسی تاریخ سیاسی اروپا و روند شکل گیری صهیونیسم نشان می دهد که ریشه های صهیونیسم عمدتا غیریهودی است و آن را باید در نظام هایی چون جنبش اصلاح دینی در اروپا ، ظهور پیورتین ها در انگلستان ، جنگهای تجاری هلند و بریتانیا، رقابت بریتانیا و فرانسه و انگیزه های امپریالیستی و مذهبی انگلیس باید جستجو کرد. مقاله حاضر با بررسی منابع دست اول و دست دوم ، تلاش دارد تا صهیونیسم را ریشه یابی نماید. استدلال مقاله بر این است که از زمان جنبش اصلاح دینی در اروپا، اروپاییان غیریهودی در پیدایش و تکوین ایده صهیونیسم ، نقش اساسی ایفا کرده اند. صهیونیست ها ادعا می کنند که یهودیان به تنهایی صهیونیسم را ابداع کرده اند. برنارد لوئیس ، وین را زادگاه صهیونیسم معرفی می کند. وی ادعا دارد که تئودور هرتزل ، بنیانگذار صهیونیسم ، با نوشتن کتاب دولت یهود در سال 1896 ، تاریخ صهیونیسم را آغاز کرده است. ناهوم گلدمن ، بنیانگذار کنگره بین المللی یهود نیز ضمن تکرار این ادعا، ایده صهیونیسم را مربوط به سال 1897 می داند. بسیاری از کتب درسی جغرافیای سیاسی در ایالات متحده ، این ادعاهای صهیونیست ها را تکرار می کنند. بسیاری از دانشمندان جغرافیای سیاسی در آمریکا، این ادعاها را باور دارند و یا این که در مقابل این ادعاها سکوت اختیار می کنند چرا که می ترسند به یهودی ستیزی متهم شوند. یهودیان ، متحدان پروتستان ها علیه کاتولیک ها منازعه مابین اصلاحگران مذهبی و مخالفان آنان ، مهمترین رویداد ایدئولوژیکی در اروپای قرون شانزدهم و هفدهم بود. طی دوران اصلاح دینی ، یهودیان گاه به سمت پروتستان ها و گاه به سوی کاتولیک ها کشیده می شدند. قبل از اصلاح مذهبی ، ایده رجعت یهود به فلسطین یا مفهوم ملت یهود، جایی در اندیشه سنت کاتولیکی نداشت. جنبش اصلاح مذهبی این مفاهیم را ابداع و در پی آن الهیات آخرالزمانی را ایجاد کرد که شامل گرایش یهودیان به مسیحیت به عنوان پیش درآمد رجعت دوباره مسیح نیز می شد. پروتستان ها در حالی که با عهد جدید (انجیل)، پاپ و رم مخالفت می کردند، بیشتر بر عهد عتیق (تورات)، اسرائیلیات انجیل و اورشلیم تاکید می کردند. در همین زمان قدرتهای بزرگ اروپایی تلاش داشتند تا از یهودیان و یهودیت به عنوان مستمسک مذهبی برای استعمار سرزمین مقدس فلسطین ، بهره برداری کنند. مارتین لوتر، کشیش آلمانی و بنیانگذار جنبش اصلاح دینی ، برای اولین بار تلاش کرد تا از یهودیان بهره برداری سیاسی و مذهبی نماید. لوتر، یهودیان را متحدان بالقوه علیه کاتولیک ها می دید و نیز امید داشت که آنان به مذهب پروتستانیسم تغییر مذهب دهند. وی یهودیان را وارثان حقیقی اسرائیلیات انجیل و خویشاوندان نسبی مسیح نامید. لوتر در کتاب خود از یهودیان تجلیل کرد، در حالی که دیگر هم کیشان وی ، یهودیان را پست می شمردند و آنان را به خاطر طرد کردن ، آزار و اذیت و کشتن مسیح ، مقصر می دانستند. لوتر در یک اقدام یهودی دوستانه دیگر و با بی اعتنایی به پاپ و کلیسای کاتولیک ، کتابهای به اصطلاح ملحقات پروتستانی را که نسخه رسمی یهودی ، آنان را به عنوان بخشی از کتاب مقدس عبری قبول نداشت ، از عهد عتیق حذف کرد. از آن زمان به بعد، کتاب مقدس پروتستانی ، این چهارده کتاب را کنار گذاشت و آنان را ملحقات یا نوشته های مقدس قابل تردید نامید. ابداع صهیونیسم در انگلیس صهیونیسم گرایی نخبگان انگلیس عملا زمانی شروع شد که هنری هشتم پادشاه انگلستان در سال 1534 خود را رئیس کلیسای انگلستان نامید و سپس دستور داد تا در هر کلیسا، نسخه ای انگلیسی از انجیل کامل قرار داده شود. به موازات این که تفسیر عوامانه ای از انجیل و تاکید بر عهد عتیق (تورات) در فرهنگ انگلیس نفوذ می کرد، با اصلاح مذهبی در انگلستان به عنوان فرآیند یهودی کردن مردم ، حرکت می شد. با آن تفسیر از انجیل ، کلماتی مانند سامی ، عبری ، اسرائیلیات و یهودی ، رفته رفته در فرهنگ انگلیس ، به معنای مترادف هم به کار گرفته می شدند. با محکوم و زنده سوزانده شدن فردی به نام فرانسیس کت به جرم وفاداری به رجعت ، در سال 1589 ، صهیونیسم در انگلیس آشکار شد.به رغم حوادث یهودی ستیزانه متناوب ، مثل متهم شدن پزشک شخصی یهودی الیزابت اول به خیانت و تلاش برای مسموم کردن ملکه ، صهیونیسم انگلیسی همچنان به رشد خود ادامه می داد. صهیونیسم انگلیسی با ظهور پیورتین ها وارد مرحله جدیدی شد. پیورتین های انگلیس ، از دیدگاه کالوین در مورد ثروت و آموزه های کالوینیستی ، متاثر بودند که توفیق مالی و سختکوشی را بزرگترین فرمان خدا می دانست. پیورتین های افراطی پیشنهاد کردند که روز شنبه به جای یکشنبه تعطیل رسمی اعلام شود و نامهای توراتی برای خود اقتباس کردند. بعضی از آنان به یهودیت تغییر مذهب دادند و بقیه الوهیت عیسی را انکار کردند. همچنین در سال 1655 دوباره به یهودیان اجازه ورود به انگلیس داده شد و در سال 1753 پارلمان انگلیس ، لایحه ای را تصویب کرد که طبق آن به یهودیانی که 3 سال در انگلیس اقامت می کردند، تابعیت انگلیسی اعطا می شد. کار به آنجا رسید که در سال 1890 ، کنت میث در عمارت شهرداری ، خطاب به دو هزار نفر از کشیشان و اشراف گفت: مگر عیسی مسیح ، خود یک یهودی نبود؟ ما کتاب مقدس ؛ هم عهد عتیق و هم عهد جدید را مدیون یهودیان هستیم. بررسی های تاریخی نشان می دهد یهودیان ، صهیونیسم را ابداع نکردند و نیز همه یهودیان صهیونیست و همه صهیونیست ها نیز یهودی نیستند. جنگ تجاری انگلستان با هلند که در قالب رقابت کمپانی هند شرقی انگلیس با کمپانی هند شرقی هلند متبلور می شد، در قرن هفدهم شدت یافت. قدرت های بزرگ اروپایی تلاش داشتند تا از یهودیت به عنوان مستمسک مذهبی برای استعمار سرزمین مقدس فلسطین ، بهره برداری کنند متعاقب آن الیور کرامول از یهودیان دعوت کرد که به انگلستان بروند؛ زیرا او تصمیم گرفته بود که به منظور تقویت انگلیس در جنگ تجاری با پرتغال ، اسپانیا و هلند، بازرگانان یهودی آمستردام را به لندن منتقل کند، زیرا یهودیان ، به خاطر ثروت ، مهارت های بازرگانی و روابط تجاری خارجی شان ، شهرت داشتند. با انقلاب 1789 فرانسه و متعاقب آن ظهور ناپلئون بناپارت و حمله وی به مصر و فلسطین و اعلامیه یهودی وی ، صهیونیسم انگلیسی و فرانسوی ، وارد مرحله جدیدی از رقابت شدید بر سر جامعه یهودیان اروپا شدند. ناپلئون و صهیونیسم فرانسوی ناپلئون بناپارت به نوعی مسیر میانه ای مابین مواضع جنبش اصلاح دینی و مخالفان آن جنبش درباره یهودیان اتخاذ کرد، تحت نظم اروپایی ناپلئونی ، بسیاری از حکام اروپایی ، فرمان تاسیس محله های یهودی نشین و اعطای حقوق مدنی به یهودیان را صادر کردند. به نظر می رسید که ناپلئون تصمیم داشت از یهودیان به عنوان ستون پنجم خود در سراسر اروپا و حتی امپراتوری عثمانی استفاده کند. حمله ناپلئون به مصر و فلسطین در 99-1798 تحت تاثیر تصور او درباره سقوط قریب الوقوع عثمانی انجام شد و بخشی از نقشه او برای تضعیف قدرت انگلیس بود. در پی انهدام ناوگان جنگی ناپلئون از سوی نیروهای انگلیسی ، ناپلئون تصمیم گرفت به فلسطین حمله کند. گفته می شود که در خلال عملیات جفا، نیروهای ناپلئون بیش از 4 هزار سرباز و تعداد بیشتری از ساکنان فلسطین را به قتل رساندند. وی همچنین دستور اعدام 2300 سرباز عثمانی را داد که تسلیم وی شده بودند. در پی این حمله ، ناپلئون اعلامیه ای صادر کرد و وعده سرزمین مقدس فلسطین را به یهودیان داد و آنان را وارثان حقیقی فلسطین معرفی کرد. رقابت فرانسه و انگلیس درباره یهودیان ، زمانی کاملا مشخص شد که ناپلئون اعلام کرد: «فرانسه ، میراث اسرائیل را به شما یهودیان پیشکش می کند.» وی ادامه داد که فرانسه نمی خواهد این میراث را تصرف کند بلکه می خواهد از آن در برابر همگان ، محافظت کند. با صدور چنین اعلامیه ای ، یهودیان به عنوان عوامل مخفی ناپلئون پنداشته شدند و این اعلامیه ، عنصر مهمی در تبلیغات ناپلئون برای نفوذ در بین یهودیان اروپا بود. در سال 1806 ناپلئون 111 نماینده مجلس بزرگان یهود از قلمرو امپراتوری فرانسه و ایتالیایی را دور هم جمع کرد. وی از دیگر مجامع یهودی اروپا خواست تا نمایندگانی را به مجمع بزرگ بفرستند که در سال 1807 تشکیل شد. این مجمع و سخنرانی های جلسات آن دشمنان ناپلئون را برانگیخت تا در خصوص وفاداری سیاسی جمعیت یهودی شان ، مراقبت بیشتری به عمل آورند. ناپلئون همچنین از رهبران یهودیان خواست تا درباره اعطای شهروندی فرانسه به تمام یهودیان ، بحث و گفتگو کنند، البته به این شرط که یهودیان ، در دفاع از فرانسه در جنگ با روسیه و جنگ اقتصادی وی برای ممنوعیت ورود کشتی های انگلیسی به بنادر اروپایی قاره ای ، متعهد به همکاری با وی شوند. با این حال ، یهودیان ، صهیونیسم ناپلئونی را رد کردند و تنها یک گروه یهودی در پراگ ، از اعلامیه وی استقبال کرد، در حالی که یهودیان فرانسه به ناپلئون یادآوری کردند که «پاریس ، اورشلیم ماست. » به نظر می رسد که اعلامیه صهیونیستی ناپلئون ، مجلس بزرگان یهود و مجمع بزرگ باعث به وجود آمدن چیزی شد که به نام مساله یهود شناخته می شود یعنی جمعیت های یهودی که درون جوامع غیریهودی زندگی می کنند. این اقدامات ناپلئون همچنین پیش درآمدی بر ایده کنگره ملی یهود و موسسه ملی یهود، انجمن استعماری یهود، برنامه های تئودور هرتزل برای تاسیس جامعه یهودیان و یک شرکت یهودی و در نهایت تاسیس رژیم فعلی اسرائیل و کنگره جهانی یهود و سازمان جهانی صهیونیست شد. از زمان شروع جنبش اصلاح دینی تا روی کار آمدن ناپلئون سوم در فرانسه و حفر کانال سوئز، رهبران یهود با وجود تلاشهای فرانسه و انگلیس برای به کارگیری آنان هیچ نقشی در جنبش صهیونیسم نداشتند. ریشه غیر یهودی صهیونیسم با این واقعیت بیشتر نشان داده می شود که اندیشه رجعت ابتدا در انگلیس دوران کرامول ابداع شد، در حالی که در آن زمان یهودیان در آنجا زندگی نمی کردند. بعد از الیور کرامول صد سال طول کشید تا تعداد یهودیان انگلیس به 12 هزار نفر برسد و 200 سال پس از کرامول تعداد یهودیان انگلیس به 25 هزار نفر رسید. صهیونیسم ریشه های واقعی صهیونیسم بررسی های تاریخی نشان می دهد یهودیان ، صهیونیسم را ابداع نکردند و نیز همه یهودیان صهیونیست و همه صهیونیست ها نیز یهودی نیستند. در دوران اصلاح دینی و مرکانتیلیسم ، پروتستان ها، یهودیان را متحدان خود در مقابل کاتولیک ها و نیز رهبران بخش سرمایه داری می دانستند. حتی کار به جایی رسید که لوتر اعلام کرد: «عیسی مسیح ، یهودی زاده شد». پس از اقدامات ناپلئون برای بهره برداری از صهیونیسم ، انگیزه های مذهبی و امپریالیستی انگلیس باعث به وجود آمدن مساله یهود شد. آشکار است که تمامی این امور، پیش از تولد تئودور هرتزل (به اصطلاح پدر صهیونیسم) در سال 1860 به وقوع پیوسته اند. پس از جنگ جهانی دوم و با انتقال قیمومت صهیونیسم از انگلیس به ایالات متحده ، صهیونیسم به عنوان میسرکننده سلطه غرب بر جهان عرب ، میراث فرهنگی و منابع طبیعی آن عمل می کند و مانع تحقق برنامه های اتحاد در منطقه می شود. وسواس فعلی امریکا و انگلیس درباره خلع سلاح هسته ای کشورهای خاورمیانه و در عین حال حمایت آنان از سلاح های کشتار جمعی اسرائیل ، استمرار این روند را بخوبی نشان می دهد. نوشته: Mohameden ould-mey مترجم: یعقوب نعمتی وروجنی منبع: جام جم -
زیاد این حرف ها رو جدی نگیرین.
-
مقدمهاي بر دكترين مهدويت نويسنده: حسن عباسي در دكترين مهدويت دين و گزارههاي مبتني بر نمادهاي دين مطرح ميباشند. نكته مهم در اين مبحث اينست كه مكاتب مادي و يا مكاتب الهي، مفهومي به نام مهدي و مهدويت را قبول دارند يا خير؟ در جواب بايد گفت كه، اكثر قريب به اتفاق اديان چه الهي و چه مادي، ظهور منجي را در آينده حيات زمين بر ميتابند، اما ضروري است كه بايد براي تبيين اين مسأله به گزارههاي ابتدائي خلقت پرداخت. آنچه كه به عنوان حوزه تفكر ديني و يا غرب و يا شرق در بستر جغرافيايي ميشناسيم، داراي تقسيمبندي شناختهشدهاي است. تمدن روحگرا و يا تمدن اسپريتواليستي (Spiritualistiy) از شرق ايران در يزد آغاز و در يك پروسه زماني طي 2500 سال به منتهياليه شرق جهان يعني ژاپن ميرسد. اين تفكر داراي حركت گريز از مركز بوده است، يعني تفكر روحگرا و تفكري كه در همه چيز رمز و راز مشاهده ميكند از ايران شروع و در هند به اوج خود ميرسد. سپس با تفكر بودائيسم و هندوئيسم به تبت و چين رفته و با افكار كنفوئيسم لائوئيسم تا ژاپن بسط و گسترش پيدا ميكند. با همين دين غرب نيز تاريخي حدود 3000 سال را برميتابد. اولين نمونه مكتوب تمدن غرب، ايلياد و اوديسه هومر است. حوزه تفكر ديني غرب از مغرب تركيه آغاز و با همان نيروي گريز از مركز به سمت يونان و مناطق آتن و اسپارت اين كشور حركت و سپس به روم، فرانسه، انگليس و امروز نيز در ماوراء اقيانوس اطلس يعني امريكا انتشار يافته است. وجه اشتراك دو حوزه شرق و غرب نيروي گريز از مركز اين دو تمدن است. تفكر فيلسوفهاي غرب باستان از تالس و آلكسمندر در تركيه امروزي آغاز و به سقراط، ارسطو، افلاطون در آتن ميرسد. در روم و ايتاليا گسترش پيدا كرده و توسط فيلسوف بزرگ آلماني، فرانسوي و انگليسي در قرون اخير همچون دكارت، هگل و كانت به اوج شكوفائي خود ميرسد. سپس بر اساس همان نيروي گريز از مركز كه گفته شد امروزه تمدن روحگراي شرقي و يا راسوناليستي غرب نيز در ايالات متحده امريكا به طور شاخص ظهور مييابد. تمدن غرب به دنبال آن است كه همه چيز را با نگاه خردگرايي و راسيوناليستي تجربه كند، در حالي كه تمدن روحگراي شرقي و يا اسپريتواليستي همه چيز را در روح مشاهده ميكند. در تمدن غربي آنچه كه ماوارء انگاشته ميشود، حتي مانند خدايان صورت و ظاهر دارند و قابل رؤيت ميباشند خداي آتش، خداي خاك، باد، طوفان، خشم و زيبايي همه قابل مشاهده هستند و اصولاً آنچه كه از آن به عنوان اومانيسم و يا اصالت انسان نام ميبرند در 2500 سال پيش پايهگذاري شده، اگرچه دكارت در قرون حاضر آن را برجسته كرد. در نگاه تمدني غربي انسان كاملاً برهنه پرستش ميشود و عريان ديدن انسان و خدايان حاصل تفكر و نظام معرفتي فردگراي تعييني غرب است. در ابتدا از نگاه غرب ماده اوليه خلقت آب، خاك و آتش است. در دوره فيثاغورث عدد را ماده اوليه خلقت بر ميشمارند و در نهايت به خردگرايي افلاطون و ارسطو ميرسند و اين تفكر خردگرايي غرب امروز نيز در جايجاي حوزه تفكري غرب قرار دارد. تعيين ديدن انسان غربي در هيچ برههاي به گوشه رانده نشد و اين ديد ماوراء بود كه طي اين 3000 سال در انزوا قرار داشته است، حتي در قرون وسطي كه از آن به عنوان عصر كليسا و قرون ايمان و دين ياد ميكنند نيز، انسان غربي با ماوراء روح دچار مشكل بوده است اما در نقطة مقابل آن تاليسم شرقي همه چيز را در روح ميبيند. صداي خواننده هندي كه ترس و لرزش در آن به وضوح قابل درك است، به دليل همين ديد اسپريتواليستي و روحگرايي حاكم بر تفكر شرقي است. اين انسان همه چيز را داراي رمز و راز ميداند. اما به ازاي اين دو حوزه معرفتي، تفكري نيز در بستر جغرافيايي ديگري قرار دارد كه از شمال به قفقاز، از جنوب به سودان، از شرق به داخل ايران و از غرب به قبرس منتهي ميشود. اين لوزي را به عنوان سرزمين وحي ميشناسيم. در اين منطقه جغرافيايي 124 هزار پيامبر نازل شدهاند، نوع نگاه معرفتي اين منطقه، وحيگرا در كنار نگاه روحگرا و خردگرايي صددرصد است. اين حوزه معرفتي كه از دو حوزه شرقي و غربي قديميتر بوده و تاريخ آن به آغاز زندگي بشر در روي زمين ميرسد با نگاهي به عالم وحي در نقطه مقابل ديدگاههاي ديگر قرار گرفته است. از منظر منتقدان به اين تفكر، پيروان هندوئيسم، شينتوئيسم، كنفسوئيسم و لائوئيسم هر چند كه داراي مباني فلسفي به مراتب برتر از غرب ميباشند مشترك محسوب ميشوند. غرب نيز از همان آغاز با اين ديد هنوز نتوانسته از منجلاب و گرداب خودساخته رهايي يابد. در حوزه تفكري وحيگرا، در يك مقطع بدليل عدم گسترش وسائل ارتباطي، بعد جغرافيايي و فاصله مكاني نزول پيامبران كم است. مثلاً در يك برهه از زمان و در دو شهر نزديك به هم دو پيامبر هدايت بشر را به عهده داشتند. مانند حضرت ابراهيم (ع) و حضرت لوط (ع). اما با گسترش وسائل ارتباطي، بعد جغرافيايي و نيز زماني نيز گستردهتر ميشود. به طوري كه حضرت عيسي (ع) و پيامبر گرامي (ص) در مقاطع زماني متفاوت و مناطق جغرافيائي گوناگون و با فواصل دور از هم به پيامبري برانگيخته ميشوند، حضرت عيسي (ع) در فلسطين و پيامبر اسلام (ص) در جزيرهالعرب. اين امر بدليل رشد فرهنگ بشري در آن مقطع بوده است. اين رشد فرهنگي بخصوص در امتهاي، 3 پيامبر اولوالعزم يعني حضرت موسي (ع)، حضرت عيسي (ع) و پيامبر بزرگوار اسلام قابل مشاهده است. در واقع زعامت اين 3 بزرگوار، رهبري عقلي است. به اين معني كه حضرت موسي (ع) در دربار فرعون مصر با جادو و سحر مقابله ميكرد، حضرت عيسي (ع) با دَم مسيحايي خويش مردگان را زنده ميكرد و پيامبر اسلام (ص) نيز با قرآن به هدايت مردم ميپرداخت. اين نوع مبارزه بدان معناست كه در آن عصرها، مردمان در هر يك از دانشهاي ياد شده به اوج خود رسيده بودند. در زمان حضرت موسي سحر و شعبده را كامل ياد داشتند، اما عصاي حضرت موسي (ع) تمامي امور آنان را باطل ميكند، مردم دوران حضرت مسيح (ع) براي اكثر بيماريها راه درمان داشتند، اما آن حضرت با معجزهاي به مبارزه با آن ميرود. گروهي خرافهپرست بر اين تصور هستند كه اين بزرگواران با جادو، پيروان خود را اداره ميكردند، در حاليكه اينگونه نيست. امروزه با تمامي امكانات، ساختماني را كه ميسازند بايد 40 الي 50 سال ديگر خراب كرده و از نو به جايش ساختماني ديگر بسازند. اما در مصر اهرام ثلاثه بعد از گذشت 4000 سال همچنان پابرجا باقي مانده است. آيا كسي باور ميكند كه ساخت اين اهرام جادوگري باشد. پس نميتوان براي آنان درك و دانشي كمتر از اكنون قائل شد. عصاي حصرت موسي (ع)، دانشي بوده است كه دانشهاي ديگر را باطل ميكرد و يا زنده كردن مردگان دانشي بوده، فراتر از دانشهاي مردم زمان حضرت عيسي (ع)، همانطور كه قرآن كريم، برتر و فراتر از دانش مردم عصر خود بوده و به عنوان يك معجزه، كفار را به مبارزه ميطلبد. اين بزرگواران به عنوان اسطوره و نماد و الگو در برابر مردمان عصر خود و ساير اعصار قرار دارند. اما در عصر حاضر مردم به ويژه در غرب، در جادوي ايدئولوژي دانشگرايي، گيج و متحير به سر ميبرند، چرا؟ اسطورههاي آنان ديگر پيامبران نيستند، بلكه كساني هستند كه بيش از هر كس ديگر اميال و نفس آنان را ارضاء ميكنند، ستايشي كه از هنرپيشههاي غربي، فوتباليستها و خوانندهها ميشود به همين دليل است. امروزه توجه مردم به نشريات زرد، براي اينست كه بدانند كه فلان ورزشكار چه ميخورد، فلان هنرپيشه به چه علاقه دارد و فلان خواننده با چه ماشيني رفت و آمد ميكند. اينها اسطورههاي مردم عصر حاضر هستند، ديگر براي يافتن اسطوره نيازي به زئوس، ونوس نيست، امروزه اين افراد هستند كه پرستش ميشوند. تفكر فلسفي كه امروز بر جهان حاكم است، از انديشه كساني است كه اكثر قريب به اتفاق آنان خانواده تشكيل ندادهاند. به عنوان مثال تنها دختر دكارت، حاصل يك ارتباط نامشروع است، اكثر آنها خودكشي كرده و افراد ناراحتي بودهاند. حتي در بين همين فلاسفه، افراد همجنسباز نيز وجود دارد. حال عدهاي تصور ميكنند كه ميشود با افكار اين افراد جهان را اداره كرد. در واقع اينان با هر ديني كه هستند نميتوانند بشر را به سرمنزل مقصود برسانند يهوديت كه اصولاً چنين ادعايي ندارد، مسيحيت تحريف شده هم كه ذاتاً سكولار است. اين افراد كه خود را جزو پيروان اين اديان برميشمارند، قاعدتاً نيز نميتوانند براي آينده بشر برنامهاي داشته باشند، بر همين اساس است كه فردي همچون فوكوياما در دهه گذشته مسأله پايان تاريخ را مطرح ميكند و “ليبراليسم” را ايدئولوژي برتر و مطلق جهان معرفي ميكند و سعادت و رهايي بشر را در پيروي از اين مدل حكومتي ميداند. ده سال بعد همين فرد كتاب “پايان نظم” را بر اساس فرسايش اجتماعي و معضلات دروني جامعه امريكا مينويسد. بنابراين ادعاي وي براي سعادت بشر به اين منجلاب ختم ميشود. اما تنها تفكرديني كه ادعاي هدايت و سعادت بشر دارد، اسلام و مذهب تشيع است، ادعا كه نه، يك واقعيت تفكر ديني اسلام، انسان را هدايت ميكند اگر امروز كشور ما دچار معضلات بسياري است، به دليل اين است كه نظام مديريتي ما براي اداره جامعه برنامهريزي ميكند نه براي هدايت جامعه و اين اداره با فرهنگ و تفكر ديني ما تعارضي دارد. بنابراين براساس اين تفكر انسان را بايد هدايت كرد، آنهم با آموزههاي وحياني، لذا اين دين است كه براي آينده بشر برنامة تدوين شده دارد. در دكترين مهدويت هم، منجي براي هدايت بشر ميآيد نه براي اداره انسان، اينكه ائمه ما نتوانستند موفق شوند براي اين بود كه دستهاي پليدي، در برابر هدايت مردم توسط ائمه ايجاد كردند و نگذاشتند دكترين غربي در جامعه محقق شود و اين تلاشها به حدي رسيد كه از امام هشتم به بعد ائمه ما در سنين پائين به شهادت رسيدند و امام دوازدهم نيز در سنين پائين غيبتشان آغاز شد. لذا بر اساس ادبيات قرآن، ادبيات وحياني و ادبيات شيعه، براي هدايت جامعه نياز به يك انسان پاك و معصوم است كه هماينك بر حسب مقتضيات زمان در پس پرده غيبت حضور دارد و شيعه منتظر آن يار سفر كرده است. در ادبيات شيعه، انتظار ظهور، تلاش و آزموني است براي هدايت و سعاد بشر، پس نبايد تنها منتظر منجي شد، بلكه بايد تلاش كرد. اساساً در مذهب، بحث بر رفتن است نه راكد ماندن. فرد بتپرست از خود ميخواهد به سمت بت حركت كند، فرد مؤمن از خود ميخواهد به سمت خداي خود حركت كند، اما يك فرد انسانمحور و معتقد به اومانيسم به سمت كسي حركت نميكند، زيرا خود را محور همه چيز ميداند، بر همين اساس نميتوان بين (اومانيسم و اسلام) ارتباطي قائل شد. اينكه عدهاي سعي در ترويج اين افكار پوچ در جامعه اسلامي ما دارند، دچار التقاط فكري هستند. پس مذهب يعني حركت، اينكه شما اكنون در روي نقشه جهان يك كشور شيعي مشاهده ميكنيد بر اساس همين حركت است. جريانهاي منحوسي سعي در حذف فكري و جسمي ائمه داشتند. آنها را شهيد كرده و پيروان آنان را آزار و اذيت ميكردند، بر همين اساس بود كه امام دوازدهم در دوران كودكي غيبت را به فرمان الهي اختيار كردند. اما شيعه با حركت به سوي رشد و كمال از حركت نايستاد و با كمك 61 زعيم خود توانست راه خود را در مسير پر پيچ و تاب حوادث بپيمايد. و بعد از سالها به چنان رشد و بالندگي برسد كه بتواند حكومتي شيعي در جهان ايجاد كند. پس از غيبت امام زمان (عج) زعامت جامعه شيعه را بزرگاني همچون علامه مجلسي، شيخ مفيد، سيد رضي، علامه حلي، مرحوم كاشفالغطا بر عهده داشتند. به خاطر تلاش و كوشش اين بزرگواران بود كه شيعه زنده و پويا به حركت خود ادامه داد در عصر حاضر و در ادامه اين راه حضرت آيتا… بروجردي با يك نهضفت فرهنگي، جامعه شيعه را هدايت و رهبري ميكند و بزرگاني را در حوزه در فضاي آرام سياسي تربيت ميكند و با اين تلاش، راه را براي امام راحل (ره) كه نهضت ايشان، يك نهضت سياسي است، هموار ميكند. امام راحل (ره) بعنوان زعيم شصتم، حق از دست رفته بشر را در غدير، به عنوان يك فقيه غيرمعصوم به امانت گرفت و آن را پس از جهاد فراوان بدست با كفايت نفر شصتويكم يعني رهبر معظم انقلاب سپرد. نهضت شيعه بر خلاف دورههاي قبلي كه اكثراً در يك بعد مبارزه ميكردند، در دورة ايشان در تمامي ابعاد فرهنگي، سياسي، نظامي، علمي و اقتصادي مبارزه ميكند. در جهان كنوني، نحوه حركت نهضت شيعه، از حركت سري و رازدار به يك نهضت علني تبديل گشته و يك وجه بازيگران صحنه بينالمللي محسوب ميشود. در دنياي معاصر در حالي كه قدرتهاي استكباري، جهان را به ورطه نابودي ميكشند و در يك محفل خيمهشببازي به نام سازمان ملل تمامي دنيا را غارت ميكنند، نهضت شيعه نيز در بسترسازي براي مهدويت مرزهاي جغرافيائي را پيموده و براي خود مرزي به نام مرز اعتقاد و مذهب قرار داده است. امروز الگوي اكثر آزاديخواهان جهان نهضت شيعي ايران است، حزبا… لبنان با شهادتطلبي، صهيونيستها را از كشور خود بيرون كرد. يا به گفته شيخ احمد ياسين، براي عمليات شهادتطلبانه در فلسطين 5000 نفر ثبت نام كردهاند. آقاي دونالد رامسفلد وزير دفاع امريكا در توجيه عمل لبنانيها و فلسطينيها ميگويد: اين كارها را اينها از ايرانيان ياد گرفتهاند. لذا مفهوم مهدويت، مفهومي است كه هزار سال براي اعتلاي آن تلاش شده كه امروز در جهان فراگير شده و در عصر تفكر مدرن يك انقلاب شيعه به وجود ميآيد. آقاي ميشل فوكو فيلسوف پسامدرن فرانسوي در سال 64 در روز قدس در تهران ميگويد: اين انقلاب حتي يك انقلاب پستمدرن هم نيست، چرا كه تمام معادلة مدرن را بر هم ريخته. وي معرفت و شناختش به اين مطلب نميرسد كه اين مردم از امام حسين(ع) الهام گرفتهاند، لذا در برابر حركات نهضت شيعي ايران مات و متحير ميماند. حركت انقلاب ما، يك حركت الهي بوده كه در آن مردم نسبت به خداوند تعريف ميشود. مهدويت و دكترين مهدويت، وحياني است در برابر ادبيات تمدني روحگرا و فردگرا. بنابراين مفهوم، خدامحوري در عرصه ادبيات جهان امروز، در اوج قرار گرفته است و ما موظفيم براي تحقق اين امر تلاش و جهاد كنيم.
-
سخنرانیهای دکتر حسن عباسی (صوتی و متنی)
hosseingmn پاسخ داد به arash_slayer تاپیک در دکترین و استراتژی
مقدمهاي بر دكترين مهدويت نويسنده: حسن عباسي مقدمه ای بر دکترین مهدویت -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
hosseingmn پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
موضوع جالبی را برای بحث انتخاب کردید، گرچه در بخش مناسبی نیست icon_cheesygrin به نظر بنده مهمترین نقطه قوت نیروی هوایی ایران وجود نیروی انسانی متخصص، شجاع و مومن است که تحت هر شرایط آماده دفاع از کیان ایران اسلامی است و در جنگ تحمیلی هم در بدترین شرایط نشان داد که مرد میدان است و در درجه دوم خودکفایی این نیرو در اکثر موارد تعمیر و نگهداری و تجهیز جنگنده ها بسیار اهمیت دارد. به نیروی هوایی بعضی از کشورهای منطقه دقت کنید، به عنوان مثال عربستان سعودی و یا امارات. این کشورها بدون حمایت و پشتیبانی متحدین غربی خود با وجود داشتن جنگنده های مدرن F15 و F16 حتی توان یک جنگ یک هفته ای را هم ندارند. و در مورد شهامت و شجاعت خلبانانشان هم بهتر است صحبتی نکنیم!!! این عکس ها متخصصین ایرانی را در حال تعمیر و اورهال جنگنده های نیروی هوایی ارتش ایران نشان می دهد: -
نیروی هوایی/ هوانیروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیروی هوایی / هوانیروز سپاه پاسداران (IRGCAF)
hosseingmn پاسخ داد به Davood تاپیک در تاریخ نیروی هوایی
سوخو25 بهترین گذینه برای پشتیبانی از نیروی زمینی و ستون های زرهی است و حالا حالاها بازنشسته نمی شود.- 302 پاسخ ها
-
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
- هوانیروز
-
(و 1 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
میگ-29 فالکروم جنگنده دفاع نقطه ای میگ-29 فالکروم
hosseingmn پاسخ داد به kingraptor تاپیک در جنگنده و رهگیر
قرار داد فروش این چنگنده ها چند سال پیش بسته شده بودن و یه شایعاتی هم بود و همین طور چند تا عکس و .....- 347 پاسخ ها
-
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
hosseingmn پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
aryoreza برای من هم باعث افتخار است که با شما گفتگو می کنم و از محضر شما بهره می برم icon_cheesygrin SAEID من هم یه چیزایی در مورد مرمی سیانوری شنیده بودم ولی نمی دونم که در اختیار نیروهای نظامی و انتظامی ایران قرار داره یا نه :| -
میگ-29 فالکروم جنگنده دفاع نقطه ای میگ-29 فالکروم
hosseingmn پاسخ داد به kingraptor تاپیک در جنگنده و رهگیر
mehran panzer-grouppen دوستان عزیز این جنگنده متعلق به نیروی هوایی روسیه می باشد که در نمایشگاه هوایی 2005 دبی برای جلب نظر خریدارن به نمایش در آمد و در بدنه هواپیما کمی عقبتر از قسمت کاکپیت به صورت ریز پرچم کشورهای دارنده SMT حک شده ولی متاسفانه در این عکس به دلیل سایز کوچکش به سختی دیده می شود. برای دیدن بهتر می توانید به شماره 21 ماهنامه نوآور مراجعه کنید و پرچم سه رنگ زیبای کشورمان را در بین دارندگان این مدل ببینید. اگر توانستم یک عکس با وضوح بهتر قرار می دهم.- 347 پاسخ ها
-
رهبر القاعده غلط کرد icon_cheesygrin این ابله ها ظاهرا بدشون نمیاد زودتر از موعد روانه دیار باقی شوند.
-
میگ-29 فالکروم جنگنده دفاع نقطه ای میگ-29 فالکروم
hosseingmn پاسخ داد به kingraptor تاپیک در جنگنده و رهگیر
در مورد تعداد جنگنده های میگ 29 ایران حرفی نمیزنم. اما در مورد: قطعا، و برای مدعای خود به نمایشگاه هوایی 2005 دبی اشاره می کنم که در آن به وضوح ایران جزء دارندگان SMT محسوب شده بود. به عکس زیر دقت کنید و پرچم های روی بدنه این میگ 29 اس ام تی را ببینید.- 347 پاسخ ها
-
سخنرانیهای دکتر حسن عباسی (صوتی و متنی)
hosseingmn پاسخ داد به arash_slayer تاپیک در دکترین و استراتژی
بی صبرانه منتظرم. icon_cheesygrin -
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
hosseingmn پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
متشکرم که به درخواستم توجه کردید. جا دارد همین جا به دلیل زحماتی که شما در مدت برای تدوین این مطالب کشیدید از شما تقدیر و تشکر کنم. icon_cheesygrin -
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
hosseingmn پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
خواهش می کنم قابل شما را نداشت. icon_cheesygrin -
سخنرانیهای دکتر حسن عباسی (صوتی و متنی)
hosseingmn پاسخ داد به arash_slayer تاپیک در دکترین و استراتژی
خیلی جالب بود. باز هم چیزی از دکتر عباسی داری؟ -
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
hosseingmn پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
P-90 http://world.guns.ru/smg/fn_p90_1.jpg http://world.guns.ru/smg/fn_p90_2.jpg http://world.guns.ru/smg/fn_p90_3.jpg http://world.guns.ru/smg/fn_ps90_1.jpg http://world.guns.ru/smg/fn_p90_4.jpg http://world.guns.ru/smg/fn_p90_5.jpg MP7 http://www.hkpro.com/pdwmain.jpg http://www.hkpro.com/pdwright.jpg http://www.hkpro.com/mp7pdw.jpg http://www.hkpro.com/pdwpos1.jpg http://www.hkpro.com/pdwpos2.jpg http://www.hkpro.com/pdwpos3.jpg http://www.hkpro.com/pdwacc.jpg http://www.hkpro.com/pdwcover.jpg http://www.hkpro.com/pdwlabel.jpg http://www.hkpro.com/pdwstripped.jpg http://world.guns.ru/smg/hk_mp7_b.jpg http://world.guns.ru/smg/hk_mp7_a.jpg دوست عزیز جناب reichmarshal در کارایی فوق العاده P-90 هیچ شکی نیست ولی با توجه به کلاس PDW یا همان personal defense weapon سایز و اندازه سلاح خیلی مهم است تا قابلیت حمل در همه شرایط به راحتی را داشته باشد و باید اعتراف کنم که کار هکلر_کوخ در طراحی MP-7 در این زمینه یک شاه کار است. -
سوال:اگر ايران در سال 59 تواناييهاي فعلي را داشت؟
hosseingmn پاسخ داد به aryoreza تاپیک در دکترین و استراتژی
فارغ از جهت گیری های سیاسی متفاوت من همیشه شما را در مسائل نظامی فردی بی طرف می دانستم ولی ظاهرا اشتباه کردم. مثل اینکه شما در این سناریو قدرت کم نظیر زرهی ایران را در نظر نگرفته اید و صرفا فقط بر روی مقاومت مردمی حساب کردید در واقع همان کاری که مردم قهرمان خرمشهر انجام دادند و یک ماه مقاومت کردند ولی شما می فرمایید کل شهرهای خوزستان سقوط می کند!!! و ایران هم در آخرین روزهای قبل از سقوط فقط موشک شلیک می کند!!!! من در مجموع بدون در نظر گرفتن مسائل سیاسی سرنوشت جنگ را تقریبا مثل سعید می بینم. -
آذربایجان: رویارویی نظامی با ارمنستان ممکن است
hosseingmn پاسخ داد به RedArmy تاپیک در دکترین و استراتژی
دوستان لطفا هر چه زودتر این بحث رو تموم کنید. این حرف ها فقط به نفع دشمن تموم میشه. همه ما ایرانی هستیم و باید برای آبادانی کشورمان تلاش کنیم. آذری و کرد و لر و بلوچ و عرب و ..... هیچ فرقی نمکنه هر کسی که خودش رو در درجه اول ایرانی بدونه 70 میلیون خواهر و برادر داره. -
علی جان دست شما از بابت ترجمه این مقاله دردنکنه خیلی مفید بود icon_cheesygrin
- 5 پاسخ ها
-
- تانک
- تانک اصلی میدان نبرد
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده برتری هوایی چنگدو- شنیانگ جی-14 جنگنده برتری هوایی چنگدو- شنیانگ جی-14 (Chengdu J-14)
hosseingmn پاسخ داد به RedArmy تاپیک در جنگنده و رهگیر
بله چینی ها با انواع استاندادها برای بازارهای متفاوت کالا تولید می کنند یعنی برای امریکا با بالاترین سطح استاندارد و برای کشورهای جهان سوم با استانداردهای پایین و بعضا بدون استاندارد. به قول معروف هرچی پول بدی آش می خوری. -
مرسی سینا جان خیلی مفید بود icon_cheesygrin
-
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
hosseingmn پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
تشکر جناب aryoreza مطلب خوبی بود البته در حال حاضر سلاح MP7 جایگزین مناسبی برای یوزی و MP5 و حتی UMP است. خیلی دوست دارم که شما مقایسه ای در این زمینه داشته باشید. فکر می کنم که بحث جالبی باشد. -
سوال:اگر ايران در سال 59 تواناييهاي فعلي را داشت؟
hosseingmn پاسخ داد به aryoreza تاپیک در دکترین و استراتژی
با تولید انبوه تانکهای ذولفقار و تی 72 و همین طور به روز رسانی تمامی تانکهای قدیمی شما می توانید ایران را غول زرهی منطقه به حساب آورید. از شما که در زمینه هوافضا تحصص دارید این حرف بعید بود. شما که بهتر از من می دانید که حتی یک تغییر جزئی در طراحی یک جنگنده تا چه حد نیاز به محاسبات سنگین دارد تا چه رسد به طراحی جدید سکان عمودی و دماغه جنگنده. صادقانه بگویم ارتباط این حرف شما را با موضوع تاپیک متوجه نشدم. سخت در اشتباهید. انقلاب ایران روز به روز قوی تر و ریشه هایش در منطقه محکمتر می شود. -
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
hosseingmn پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
اشکانیان یا همان پارتها از اقوام آریایی_سکایی شمال شرق کشورمان بودند که از نظر نژادی و زبانی تفاوت زیادی با یونانیان داشتند. من به شخصه حدس می زنم که این کلمه پلیس احتمالا بعد از چند بار ترجمه متون ایرانی به یونانی و عربی و بلعکس وارد زبان ما شده مخصوصا اینکه بعد از زمان اشکانیان دیگر با چنین کلمه ای برخورد نمی کنیم تا عصر حاضر که این کلمه از زبان انگایسی(شاید هم فرانسه) وارد فرهنگ ما شده. البته از این اتفاقات زیاد افتاده و جای تعجب ندارد به عنوان مثال در تاریخی که یونانیان از زمان هخامنشی برای ما نوشته اند اسم مادر داریوش سوم را سی سی گامبیس آوردند در حالی این اسم به وضوح یک اسم یونانی است و یا اسم یک دریانورد زن ایرانی را آرتمیس گفته اند در حالی که آرتمیس اسم الهه شکار و ماه یونان باستان است. برای کدام از موارد باید تحقیقات زیادی کرد تا متوجه شویم این اسامی چگونه وارد زبانمان شدند. -
موشک های بالستیک و سرباز ها تنها امید ایران در جنگ با آمریکا
hosseingmn پاسخ داد به karkas تاپیک در دکترین و استراتژی
تنها امید ایران توکل بر خدا و توسل بر امام زمان (عج) می باشد. تمامی پیشرفت ها و تجهیزات بدون در نظر نگرفتن سمت و جهت اراده خداوند بیهوده است. البته طبق آیه شریفه " واعدو الهم ما استطعتم من قوه" ما ملزم به تجهیز خود به تمامی ابزار نظامی برای مقالبه با دشمن هستیم ولی نباید از یاد خدا غافل شد، همان طور که در جنگ هشت ساله رزمندگان اسلام با کمترین تجهیزات و با توکل بر خدا و توسل بر معصومین توانستند از مهین عزیزمان حراست کنند.