[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]
تمامی ارسال های oldmagina
-
عملیات روانی در فضای سایبر تبلیغات سفید، سیاه، خاکستری - عملیات روانی در فضای سایبر
oldmagina پاسخ داد به najaf47 تاپیک در جنگ نرم و سایبری
[color=#ff0000][size=5][b]وضعیت رادیوی سیاه و خاکستری در حال حاضر[/b][/size][/color] آیا امروزه هنوز هم از رادیوهای سیاه و خاکستری استفاده میشود؟ متن زیر برگفته از مکاتبهای است که در زمان حمله آمریکا به عراق با نیک گریس (Nick Grace)، مؤسس ساست O.comidarenitsednalc انجام شده است: «زمانی که مقاله شما را میخواندم ، اغلب به یاد تکنیکهایی میافتادم که کادر بوش برای آرام کردن بغداد و ارتش عراق در ماهها، روزها و ساعتهایی که منجر به آزادی عراق شد، به کار میبردند. پرواضح است که واشنگتن عملیاتهای انگلیس را در طول جنگ جهانی دوم بر ضدآلمان مرور کرده و از عملیاتهایی مانند اختلال، تماسهای تلفنی مخفیانه و همچنین استفاده از شخصیتهای مورد اعتماد – همانند آنچه [b]آتلانتیک سندر [/b]انجام داد – بهره گرفته است. برای نمونه میتوان به [b]رادیو المستقبل [/b]و[b] رادیو تکریت [/b] که هر دو را سازمان سیا حمایت مالی میکرد، اشاره نمود. لازم به ذکر است که این دو ایستگاه افسران ارتشی و فداییان حزب بعث را نشانه گرفته بودند. [b]رادیو تکریت [/b]یک ایستگاه سیاه و[b]رادیو المستقبل [/b]یک ایستگاه خاکستری است. هر دو ایستگاه وابسته به گروهی هستند به اسم «وفاق» (یا اتحاد ملی عراق) که آن را هم لانگلی (Langley) – که جزو [b]سیا[/b] محسوب میشود – ایجاد کرده است.» درباره استفادههای موفقیتآمیز از پروپاگاندای خاکستری و سیاه برای تشویق افسران عراقی بهترک ارتش در جریان حمله آمریکا به عراق میتوان بسیار نوشت. سایت کلندستین رادیو در زمینه رادیوهای مخفی از جمله رادیوهای خاکستری و سیاه به بررسی و تحقیق میپردازد. اگر در زمینه پروپاگاندای سیاه و خاکستری جستوجویی در سایتهای مشابه انجام شود، فعالیتهای پروپاگاندایی صورت گرفته در ایرلند، کامبوج، افغانستان و نیز عراق آشکار میشود. [size=5][color=#ff0000][b]نقش عمدهی پروپاگاندا در مدیریت و هدایت افکار عمومی در غرب[/b][/color][/size] هرمن و چامسکی در مدل سادهای که در مورد اطلاع رسانی در رسانهها ارائه میدهند به پنج فیلتر خبری اشاره میکنند که عامل عمدهای در جهت صافی کردن اخبار به نفع طبقات حاکم است. بسیاری اعتقاد به این امر دارند که رسانههای خبری در بخشهای خبری خود تصویری متعادل از واقعیتد را ارایه میدهند چنین پنداری در واقع «تصویری از خود» است. مدلی را که هرمن و چامسکی ارایه میدهند «[color=#0000ff]پروپاگاندا[/color]» نام نهادهاند نظریهای بحث برانگیز بوده که ادعا میکند اخبار رسانههای غربی مخصوصاً بخش خارجی این اخبار «[color=#0000ff]پروپاگاندایی propaganda modal[/color] » همه جانبه و فعال و موثر ولی «[color=#0000ff]غیرمستقیم[/color]» بوده که هدفش ایجاد نوعی همسویی و هم رایی اجتماعی است. جامعه غربی در نظر اول جامعهای هم سو و هم رای به نظر میرسد. جامعهای که در مورد اساسیترین اصول سیاسی – اجتماعی به توافقی همه جانبه رسیده است. اما بسیاری معتقداند که این هم سویی و هم نظری عمدتاً ظاهری است حال آنکه در باطن تضادهای عمیق وجود دارد. نوام چامسکی و ادوارد هرمن معتقداند که آنچه باعث ایجاد این هم سویی و همگرایی در سطح جوامع غربی میشود. «[color=#0000ff]پروپاگاندا[/color]»ی نظاممندی است که وسایل ارتباط جمعی غربی به پا داشتهاند. این دو معتقدند نتیجه تحقیقات چندین سالهشان در مورد عملکرد وسایل ارتباط جمعی در غرب بوده و نشان میدهد که این وسایل در جهت به حرکت در آوردن پشتیبانی عمومی برای سیاستهای غالب دولت و شرکتها خصوصی عظیم میباشد. اسطورهی غالب و درواقع مطلوبی که در نظر متصور میشویم این است که وسایل ارتباط جمعی به انعکاس جهان از دیدگاه قدرتمندان نمی پردازند بلکه تنها واقعیتها را منعکس میکنند و در واقع ادعا میکنند که انتخاب و نوع اجرای خبری براساس یک رشته ملاکها و میزانهای بیطرفانه حرفهای خبرنگاری صورت میپذیرد حال آنکه هرمن و چامسکی که معتقدند [color=#0000ff]اگر قدرتمندان با در دست داشتن وسایل ارتباط جمعی قادر به کنترل گفتمان ارایه شده در اخبار باشند و یا در جایگاه تصمیمگیری در مورد آنچه مردم عادی میتوانند ببینند و بشنوند و بخوانند باشد یا به عبارت دیگر در جایگاه مدیریت و هدایت عقاید عمومی به وسیله فعالیتهای هم جانبه تبلیغاتی باشند یک تجزیه و تحلیل همه جانبه علمی قادر خواهد بود عدم انطباق انگارههای ارایه شده از سوی رسانههای آنان را با واقعیتهای سخت زمینی نشان دهد.[/color] اهمیت «پروپاگاندا» را سالها بعد «والتر لیپمن» در سالهای 1920 در ایجاد «تولید رضایت» مورد استفاده قرار دارد. او اعتقاد داشت کاربرد وسایل ارتباط جمعی این است که عقاید عمومی را شکل داده و یک نوع همرایی اجتماعی که برای نظم اجتماعی هر نظامی الزامی است به وجود میآورد. البته لیپمن اعتقاد دارد که «پروپاگاندا» تبدیل به یک ارگان اصلی و اساسی در هر حکومت مردمی شده و با گذشت زمان مدام پیچدهتر و مهمتر شده است. ولی هرمن و چامسکی اعتقاد ندارند که «پروپاگاندا» همه وظایف رسانهی جمعی را تشکیل میدهد بلکه معتقداند که مهمترین وظیفهی آن در عصر کنونی است. آنها با توضیح نظریهی مدل «پروپاگاندا» فرآیند به حرکت در آوردن عقاید عمومی را براساس انتخاب خبر و زاویهی نگرش خبری نشان میدهند. چامسکی و هرمن معتقدند که در واقع بازیگران سیاسی – اجتماعی مهم و قدرتمند به اخبار شکل داده و آن را تعریف میکنند و وسایل ارتباط جمعی را در حول و حوش این تعریف از اتفاقات خبری نگاه میدارند. این در واقع یک بازار هدایت شدهی خبری است نه یک بازار آزاد خبری که سردم داران آن را ادعای آن را میکنند این بازار از سوی دولت و رهبران شرکتهای بزرگ و صاحبان و مدیران وسایل ارتباط جمعی سمت و سو گرفته و جهت مییابد. این جهت دهی چیزی نیست جز حفظ منافع قدرتمندان جامعهام وسایل ارتباط جمعی آنچنان هم یکدست و همگون عمل نمیکنند. در حقیقت هر کجا که قدرتمندان و قدرت مداران در تضاد و تقابل با یکدیگر قرار گیرند این [color=#0000ff]تضاد و تقابل[/color] خود را به شکل[color=#0000ff] انتقاد و بحث آزاد و مباحث طولانی[/color] در وسایل ارتباط جمعی نشان میدهد و گاه همین انعکاس تضادها و تقابلها در وسایل ارتباط جمعی به عنوان بزرگترین مشخصهی آزادی و مستقل بودن وسایل ارتباط جمعی نمایانده میشود.اما در جایی که هیچ عدم توافقی در مورد یک سیاست در میان برگزیدگان قدرتمند جامعه وجود ندارد باز هم میتوان بعضی از این انتقادات را نسبت به این سیاستها در رسانههای جمعی دید. اما این انتقادات فضای بسیار محدودی را در فضاهای انتهایی و غیرمهم روزنامه اشتغال کرده و تنها برای خالی نبودن عریضهاند چرا که تعداد کسانی که این مقاله را میخوانند بسیار محدود بوده و نمیتوانند خطری برای سیستم حکومتی به حساب آمده و سیاست دولتی را به مخاطره بیندازند. و تازه این وضعیت نقطهی قوت سیستم سیاسی آمریکا معرفی میشود و چاپ این انتقادات در صفحات انتهایی و یا ساعات انتهایی و غیرمهم رسانهها خود تبلیغی و عوام فریبی که اکثراً هم حتی وقت عوام فریبی کردن هم پیدا نمیکند (از این جهت که بدجا و بد زمان است) خود تبلیغی برای سیستم اجتماعی و سیاسی آمریکا و آزادیهای موجود در آن است. یکی از موضوعات اصلی و مهم تجزیه و تحلیل نحوه به کارگیری تبلیغات همه جانبه در شکل انتخاب چارچوبهای خبری و سایه روشنهای گفتمان متون خبری که سمت گیریهای خبری را ایجاد میکند و در نهایت تاکید خبر بر بعضی عوامل و حذف سایر عوامل میباشد همچنین تاکید بر بعضی علل و نتایج یک حادثه خبری و حذف دیگر علل و نتایج آن حادثه خبری است. مثلا تمرکز دایم خبری بر قربانیان نظام دشمن (یک زمانی کمونیست) باعث میشود تا افکار عمومی را در علیه آن نظام بشورانند و تحریک کنند و برتری نظام غربی را به اثبات برسانند اما همین وسایل ارتباط جمعی چشم خود را به روی بیشرمانهترین تعدیات به حقوق انسان در کشورهای وابسته به آمریکا میبندند و از آن به ندرت و بدون آب و تاب ذکر به میان میآورند. مردم عادی به این موضوع نمیبرند که[color=#ff0000] سکوت رسانههای جمعی در مورد قربانیان در کشورهای وابسته دارای همان اهمیتی است که تمرکز بر روی قربانیان کشورهای دشمن.[/color] [size=5][color=#ff0000][b]انواع تبلیغات[/b][/color][/size] اساسا تبلیغات به سه دسته عمده[color=#0000ff] سفید، سیاه و خاکستری[/color] تقسیم میشود. در «[color=#0000ff]تبلیغات سفید[/color]» صحت اطلاعات بسیار بالا است و مهمتر آن که دارای منابع مشخص است که معمولا برای مسائل ملی از آنها استفاده میشود، اما در «[color=#0000ff]تبلیغات سیاه[/color]» که منبع انتشار اطلاعات نادرست و غیر قابل قبول است، دروغ پراکنی، خدعه و جعل حقیقت جای اظهار واقعیت را میگیرد، از این رو به آن «[color=#0000ff]تبلیغ سیاه و منفی[/color]» میگویند. و بالاخره «[color=#0000FF]تبلیغات خاکستری[/color]»، نوع خاصی از تبلیغات است که منابع تبلیغاتی آن در حالتهای دو گانه مشخص یا نامشخص قرار دارند و برای تحقیر رقیب یا دشمن به کار برده میشود. باید توجه داشت که تبلیغات خاکستری از آنجا که میتواند افکار عمومی را در ابهام قرار دهد و از سویی همچون تبلیغات سیاه، وضوح و تصریح کمتری دارد عموما اثرگذارتر است؛ به طور مثال شما وضعیتی را تصور کنید که روزنامهای مطلبی را با اهداف خاصی منتشر میکند و از قطعیت آن هیچ نمیگوید. در این وضعیت دیدگاه مردم درباره آن موضوع در یک خلا اطلاعاتی یا ابهام قرار میگیرد و پس از انتشار اخباری هم جهت با آن میتواند به صورت غیر مستقیم مردم را متقاعد کند که روزنامه یاد شده درست میگوید. [b][color=#0000ff]تبلیغات خاکستری[/color]: [/b]تبلیغاتی است که از منبعی بیهویتی منتشر میشود (منبع انتشار، هیچ هویتی برای خود مشخص نمیکند). قابلیتهای آن عبارت است از:[list] [*]اگر تبلیغات خاکستری، ماهرانه بکار گرفته شود میتواند با پرهیز از بر جسب؟ تبلیغات دشمن؟ خوردن، مقبولیت کسب کند. [*]می تواند بدون تاثیر مخرب بر حیثیت منتشر کننده، از تمهای احساسی استفاده کند. [*]تبلیغات خاکستری میتواند بدون شناخته شدن منبع، از تمهای جدیدی که بر آسیبپذیریهای مشخص دشمن مبتنی هستند نقش بالون اختیار (Ttial balloon) را بازی کند. [/list] محدودیتهای تبلیغات خاکستری عبارت است از:[list] [*]این تبلیغات به دلیل آنکه مجبور است هم سرچشمه خود را اسرارآمیز نگهدارد و هم اعتبار خود را حفظ کند، دچار محدودیت است. [*]تبلیغات خاکستری در برابر تحلیلهای درازمدتی که دشمن از محتوای نیت آن به عمل میآورد آسیبپذیر بوده و بدین طریق، تاثیر خود را از دست میدهد. بنابراین، در مقایسه با دیگر انواع تبلیغات، در مقابل یک ضد تبلیغ موثر، آسیبپذیرتر است. [/list] به جرات میتوان گفت که قرن حاضر قرن غلبه و سیطر ابزار تبلیغ و وسایل ارتباط جمعی بوده و شکست و پیروزی ایدئولوژیها، عقاید و آرمانهای ملی، مذهبی و انسانی ملل جهان تا حد زیادی موکول به میزان توفیق در تحصیل ابزار پیشرفته تبلیغات است. هر چند در اختیار داشتن ابزار پیشرفته تبلیغات و ارتباطات جدید شرط لازم برای هر گونه موفقیت در زمینه مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در سطح ملی، منطقهای و جهانی است، لیکن شرط کافی نیست. شرط کافی آن است که برای استفاده صحیح و اصولی از هر گونه ابزار و تکنولوژی جدید از جمله وسایل تبلیغات و نیز محتوای پیام تبلیغاتی شناخت صحیح و علمی و همه جانبه داشته باشیم. بنابراین لازم است نسبت به ماهیت و چگونگی مکانیسم و کارکرد تبلیغات اشراف و دانش کافی به دست آوریم. آنگاه با داشتن چنین صلاحیتی در جهت مطلوب، به بهترین نحو از ابلاغ پیام مورد توجه خود استفاده کنیم. [color=#ff0000][size=5][b]تبلیغ در سیره پیامبر اعظم(ص)[/b][/size][/color] اگر در جامعه کار تبلیغی به معنی ارشاد، آموزش و هدایت باشد، مبلغ نیز از ارزشهای معنوی این معانی برخوردار است و هر گاه تبلیغ در محیطی به معنای پروپاگاندا، آوازه گری و شستشوی مغزی باشد، مبلغ نیز همان ارزشها را با عمل خود حمل میکند. در اصل قداست مبلغ به قداست عمل او بستگی دارد چرا که امیرالمومنین علی(ع) میفرماید: احسن المقال ما صدقه الفعال. از شیوههای تبلیغاتی پیامبر اعظم(ص) که از ویژگیهای بارز تبلیغات در یک روابط عمومی آرمانی است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:[list=1] [*][color=#ff0000]الگوهای خوب و نشانههای بد و توجه دادن به بترین الگو و عمل[/color]: معرفی الگو به عنوان یک شیوه تبلیغ میتواند بسیار کارساز باشد. خداوند در قرآن کریم، پیامبر اعظم(ص) را به عنوان بهترین الگو و اسوه معرفی مینماید (لقد کان فی رسلو الله اسوه حسنه.) رسول مکرم اسلام(ص) بهترین الگو برای مسلمانان بوده و از این رو نقش بسزایی در هدایت خلق به سوی خداوند متعال به عهده داشتند و سخنان ایشان به عنوان واسط خالق و مخلوق همواره نشان از هدف و مقصد درست بود. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدائهم الله و اولئک هم اولوالالباب از این رو [color=#0000ff]روابط عمومی سازمان نیز بهترین الگو برای دیگر بخشهای سازمان خواهد بود که به عنوان پل ارتباطی و سخنگوی سازمان، برنامهها و استراتژی سازمان راترسیم و نظر همگان را به آن معطوف میدارد.[/color] [*][color=#ff0000]خطابه، سخنرانی و گردهمایی[/color]: سخنان جذاب و دلنشین اثر زیادی بر روی مخاطبین دارد. سخنان پیامبر اعظم(ص) با بلاغت و فصاحت همراه بود و پیام الهی را به نحوی زیبا و درست بیان و ابلاغ مینمودند و توجه همگان را متوجه آئین پاک و الهی اسلام کردند. [color=#0000ff]روابط عمومی سازمان نیز به عنوان سخنگوی سازمان که از آن به عنوان زبان سازمان نام برده میشود میبایست با بیانی شیوا و دلنشین نسبت به توجیه برنامهها و عملکرد سازمان اقدامات لازم را به عمل آورد.[/color] [*][color=#ff0000]استفاده از ابزار ارتباط جمعی[/color]: قرآن کریم به عنوان کتاب الهی همواره تکیه گاه پیامبر اسلام(ص) بود و به عنوان اصلیترین وسیله تبلیغ از آن استفاده مینمودند خداوند متعال میفرماید: کتاب انزال الیک.ای رسول ما کتابی بزرگ برتو نازل شد. تاکید پیامبر اعظم(ص) بر استفاده از آیات محکم و روشن قرآن بود که توجه مردم را به خداوند متعال جلب میکرد. [color=#0000ff]روابط عمومی سازمان نیز با استفاده از ابزار و وسایل ارتباط جمعی و با استفاده صحیح و اصولی از این ابزار میتواند توجه مردم و جامعه را به سازمان مطبوع خویش معطوف داشته و از این طریق سخنان و راهبردهای سازمان را به گوش مردم و جامعه برساند. زیرا بهره گیری از رسانههای همگانی یعنی استفاده همگانی از بزرگراههای ارتباطی.[/color] [*][color=#ff0000]تالیف قلوب[/color]: پیامبر اعظم(ص) با تبلیغ تعالیم اسلامی و تبیین ابلاغ رسالت باعث مستحکم شدن آن میشد لذا پیامبر اعظم(ص) با انعقاد عقد اخوت در بین مسلمانان ضمن جلوگیری از نفاق و تفرقه باعث همدل و هماهنگی بیشتر جامعه اسلامی میشد. [color=#0000ff]روابط عمومی هر سازمان نیز موقعی موفق و پایدار است که بتواند چه درون سازمان و چه در بیرون از آن نسبت به برقراری دوستی اقدام نماید. نزدیکی و ارتباط تنگاتنگ با کلیه کارکنان سازمان، جای گرفتن در قلوب همکاران و ایجاد ارتباط دوستی یکی از مولفههای روابط عمومی است.[/color] [*][color=#ff0000]برهان و منطق[/color]: پیامبر اعظم(ص) همواره در تبلیغ خویش برهان و منطق را فرا روی خویش قرار داده و با استفاده از حکمت، برهان و موعظه و سخنان نیکو مردم را به سوی خدا دعوت مینمودند. چنانچه خداوند متعال به فرستاده خود، پیامبر اعظم(ص) میفرماید: ادع الی سبیل ربکه بالحکمه و الموعظه الحسنه. (ای رسول ما) خلق را به حکمت و موعظه نیکو به راه پروردگارت دعوت کن. (سوره نحل- آیه 125) و برای رسیدن به این اصل همواره از هر وسیله و امکان مشروع استفاده میکردند.[color=#0000ff] روابط عمومی سازمان نیز با استفاده از زبان فصیح و بلیغ و با ارائه برهان و منطق و با در نظر گرفتن سه اصل حکمت، عزت و مصلحت نظام میتواند از عملکرد سازمان خویش حمایت کند و نسبت به ارائه و توسعه آن وارد عمل شود.[/color] [*][color=#ff0000]استفاده از مکان و زمان مناسب[/color]: استفاده از زمان و مکان مناسب همواره در ارائه پیام و برقراری ارتباط با مخاطب نقش بسزایی دارد. پیامبر اعظم(ص) نیز با استفاده از زمان و مکان مناسب پیام خویش را ابلاغ میفرمودند چنانچه در واقعه غدیر خم این امر به وضوح قابل روئیت است و چون استفاده از مکان و زمان مناسب در ارائه پیام به خوبی در نظر گرفته شده بود اثر پیام بعد از 14 قرن هنوز به خوبی قابل درک است. از این رو [color=#0000ff]روابط عمومی هر سازمان نیز با توجه به اصل زمان و مکان میتواند نسبت به تبیین برنامهها و راهکارهای مناسب در سازمان اقدام نماید تا بتواند نتایج مطلوب و خوب را به دست آورد و تنهاترین شیوه ماندگاری پیام استفاده صحیح ارائه پیام در زمان و مکان مناسب است [/color](هر سخن به جای خویش نیکو است.) [*][color=#ff0000]تفسیر و تحلیل محتوای تبلیغ[/color]: پیامبر اعظم(ص) همواره در تبلیغ خود تیپولوژی مخاطبین را مد نظر داشته و فراخور درک و فهم مخاطبین و جامعه مورد نظر پیام الهی را عنوان میکردند چنانچه با توجه اندکی به شیوه پیامبر اعظم(ص) در مییابیم که نوع صحبت و انتقال پیام تبلیغی ایشان نسبت به امام علی(ع) صحابه خاص و مردم عوام از درجات مختلفی برخوردار بود (انما الانبیاء نکلم الناس علی قدر عقولهم.) [/list]- 37 پاسخ ها
-
- 18
-
-
-
منبع : [size=1]مطالب از جزوه ای با همین نام از واحد تحقیق و توسعه دانشگاه علوم پزشکی کرمان سال 91 است.[/size] تفکیک برنامه ریزي استراتژیک و عملیاتی از هم و مرزبندي دقیق بین آنها عملا میسر نیست. زیرا آنچه دربرنامه ریزي استراتژیک به عنوان هدف و خطوط کلی تعیین می شود، در برنامه ریزي عملیاتی اجرا می گردد و این دو نوع برنامه ریزي در عمل با یکدیگر پیوسته و جدایی ناپذیرند. برنامه ریزي عملیاتی به منظور پیشبرد برنامه هاي استراتژیک ضرورت دارد. [color=#ff0000]تعریف برنامه ریزي :[/color][list] [*][color=#0000ff]برنامه ریزي تعیین اهداف درست و انتخاب مسیر، راه، وسیله و روش مناسب براي تامین آنها می باشد.[/color] [*][color=#0000ff]برنامه ریزي روش نظامند و عقلایی بررسی آینده است تا معین شود چه کاري را می توان براي نیل به آینده مطلوب انجام داد.[/color] [/list] یک برنامه باید بتواند به این 4 سوال پاسخ دهد که:[list=1] [*]در چه موقعیتی هستیم؟ ([color=#ff0000]تحلیل وضع موجود[/color]) [*]به چه موقعیتی می خواهیم برسیم؟ ([color=#ff0000]هدف گذاري[/color]) [*]چگونه می خواهیم به موقعیت جدید برسیم؟ ([color=#ff0000]راه حل هاي ممکن[/color]) [*]چگونه مطمئن می شویم به موقعیت جدید رسیده ایم؟ ([color=#ff0000]پایش و ارزیابی[/color]) [/list] [color=#ff0000]تعریف برنامه ریزي عملیاتی :[/color] [color=#0000ff]برنامه ریزي عملیاتی از جهات کلی شباهت زیادي به برنامه ریزي استراتژیک دارد، زیرا در برنامه ریزي عملیاتی، هدف هاي عملیاتی به جاي هدف هاي کلی قرار گرفته و نحوه نیل به آنها در قالب یک سري عملیات، پیش بینی می گردند. در برنامه ریزي عملیاتی، هدف جزئی به صورت برنامه عملیات در می آید و طریق رسیدن به هدف، جزء به جزء بیان می گردد. "برنامه ریزي عملیاتی تعریف جامعی از استراتژي ها و اقدامات اجرایی شده براي انجام برنامه استراتژیک است. برنامه هاي عملیاتی جزئیات روش ها، یا استراتژي هایی را که براي انجام اهداف آرمانی و ماموریت هاي یک سازمان و برنامه هاي آن مورد استفاده قرار می گیرد را به دقت تشریح می کند."[/color] به عبارت دیگر:[list] [*]شناخت و پیش بینی و تعیین مراحل و توالی عملیات به تفکیک زمان، هزینه و نیروي انسانی لازم، کنترل و در صورت لزوم تجدید نظر در آنها را برنامه ریزي عملیاتی می خوانند. [*]برنامه ریزي عملیاتی تصمیمات وچارچوب هاي تعیین شده توسط برنامه ریزي جامع را به اجرا در می آورد. [*]هر برنامه جامع جهت تحقق نیاز مند برنامه ریزي عملیاتی می باشد. [*]برنامه عملیاتی بایستی داراي اهداف مشخص، محدود، عینی و دست یافتنی باشد. [*]ابزاري است که تصمیماتوچارچوب هاي تعیین شده توسط برنامه ریزي استراتژیکرا به اجرا در می آورد. [*]برنامه هایی هستند که جزئیات چگونگی اجراي برنامه هاي استراتژیک را ارائه می کنند. [/list] [color=#ff0000]تفاوتهای برنامه ریزي عملیاتی و برنامه ریزي استراتژیک :[/color][list=1] [*]برنامه ریزي عملیاتی در سطوح میانی و پایه شکل می گیرد در حالی که برنامه ریزي استراتژیک در سطوح عالی سازمان شکل می گیرد. [*]تاکید برنامه ریزي عملیاتی بر کارایی و بازدهی است، در حالی که برنامه ریزي استراتژیک بر اثربخشی تاکید دارد. منظور از اثربخشی آن است که هدف هاي اصلی و اساسی را تعیین و به آنها دست یابیم. اما در کارایی غرض آن است که به هدف هاي تعیین شده با حداکثر بازدهی برسیم. در برنامه ریزي استراتژیک با هدف اثربخشی می کوشیم تا کارهاي درست را انجام دهیم، در حالی که در برنامه ریزي عملیاتی با هدف کارایی تلاش در این است که کارها به درستی انجام پذیرند. [*]در برنامه ریزي عملیاتی بیشتر بر منافع فعلی سازمان تاکید می شود، در حالی که در برنامه ریزي استراتژیک توجه به منافع آتی است. به عبارت دیگر دید برنامه ریزي عملیاتی کوتاه مدت و دید برنامه ریزي استراتژیک بلند مدت است. در برنامه ریزي عملیاتی منابع و امکانات موجود سازمان در نظر گرفته می شود، اما در برنامه ریزي استراتژیک به منابع و امکانات آینده سازمان توجه داریم. [*]در برنامه ریزي عملیاتی ساختار سازمانی و شرایط محیطی، با ثبات نسبی در نظر گرفته می شود، در حالی که در برنامه ریزي استراتژیک ساختار سازمانی منعطف و متناسب و همراه با تغییرات در طول زمان است. [*]در برنامه ریزي عملیاتی، روش هاي کار غالبا تجربه شده بوده و متکی به دستاوردهاي گذشته است، در حالی که در برنامه ریزي استراتژیک روش هاي نو و تجربه نشده نیز پا به عرصه می نهد. [/list] [color=#ff0000]گامهاي تدوین برنامه ریزي عملیاتی :[/color][list] [*][color=#0000ff]گام اول: تحلیل وضعیت موجود[/color] [*][color=#0000ff]گام دوم: هدف گذاري[/color] [*][color=#0000ff]گام سوم: ارائه راه حل هاي ممکن (تدوین استراتژي)[/color] [*][color=#0000ff]گام چهارم: انتخاب بهترین راه حل[/color] [*][color=#0000ff]گام پنجم: تدوین لیست فعالیت ها و بودجه عملیاتی[/color] [*][color=#0000ff]گام ششم: پایش و ارزشیابی[/color] [/list] [color=#ff0000] [/color] قبل از شروع گام هاي برنامه ریزي عملیاتی، ابتدا باید به نوشتن بیان مساله بپردازیم و سپس شروع به برنامه ریزي خواهیم کرد. [color=#ff0000]مساله:[/color] [color=#0000ff]چیزي که باید باشد و نیست یا چیزي که هست و باید تغییر کند.[/color] در بیان مساله باید فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب بیان شود. شرح مختصري از مساله موجود را بنویسید سپس به طور خلاصه مشخص کنید که با حل این مساله می خواهید به چه وضعیتی برسید. [color=#ff0000]وضعیت موجود:[/color] [color=#0000ff]باید بر اساس آخرین شاخص ها توضیح داده شود. علاوه بر آن مشکلات موجود در آن [/color][color=#0000FF]مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.[/color] [color=#ff0000]وضعیت مطلوب:[/color] [color=#0000ff]وضعیتی است که می خواهیم به آن دست یابیم.[/color] در تعریف مساله دو بخش مهم وجود دارد:[list] [*][color=#0000ff]تشریح مساله[/color] [*][color=#0000ff]بیان وضع موجود[/color] [/list] در توصیف دقیق مساله باید به سوالات زیر توجه گردد:[list] [*]نحوه بروز مشکل / مساله چگونه بوده است؟ و چه عوارضی از خود بر جاي میگذارد؟ [*]وسعت مساله و شدت آن چقدر است؟ [*]چه عوامل مهمی میتوانند در ایجاد مسأله نقش داشته باشند؟ [*]چرا تلاش در جهت برطرف کردن آن مهم است؟ [*]آیا در حال حاضر تلاشی براي رفع مشکل انجام میشود؟ چه کاستیهایی مشاهده میشود؟ [*]چه نتایجی از حل مشکل انتظار میرود و چه فوایدي خواهد داشت؟ [/list] چند نکته اساسی :[list] [*]بیان مساله را باید به صورتی بنویسیم که مختصر و شامل نکات اصلی باشد. [*]از آوردن عبارات زاید و احساسی، خودداري کنیم. [*]بیان مساله باید طوري باشد که زمینه مشارکت سایر کارکنان را براي همکاري در رفع مشکل ایجاد کرده و توجه مدیریت را براي حل مساله جلب کند تا امکانات و منابع در اختیار ما بگذارد. [*]در تعریف مشکل به علل آن اشاره نمی شود. [*]پس از نوشتن بیان مساله، آن را چند بار مرور کنیم. [/list]
- 6 پاسخ ها
-
- 17
-
-
سلام هیچ مدیر خوش انصافی پیدا نمی شود این عکسها رو منتقل بکند ؟
-
عملیات روانی در فضای سایبر تبلیغات سفید، سیاه، خاکستری - عملیات روانی در فضای سایبر
oldmagina پاسخ داد به najaf47 تاپیک در جنگ نرم و سایبری
[color=#ff0000][size=5][b]رادیوهای خاکستری[/b][/size][/color] یکی از مقاطعی که رسانههای خاکستری و پروپاگاندای سیاسی رادیوها نقش تعیین کنندهای در مناسبات و تحولات دوره خود ایفاد کردهاند. مقطع جنگ جهانی دوم است که درگیر و دار جنگ و منازعات نظامی، این رادیوها با ارایه اطلاعات نادرست، شایعه پراکنی و حیله و نیرنگ بر دشمن استیلا یافتهاند. در جدول زیر سه نوع رادیو معرفی شده است: [b]اصطلاح [color=#ff0000] [/color][/b][color=#ff0000]پروپاگاندای سفید[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی معلوم[/color]) [b]مثال [/b]رادیوBBC، رادیو برلین، رادیوVOA [b]اعلام منبع [/b]«این صدای لندن است» «این صدای آلمان است» [b]اصطلاح [/b][color=#ff0000]پروپاگاندای خاکستری[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی مبهم[/color]) [b]مثال [/b]رادیوGDI ، رادیو Der Chef [b]اعلام منبع [/b]«این صدای GSI است» «گوش بسپارید به Der Chef» [b]اصطلاح [/b][color=#ff0000] پروپاگاندای سیاه[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی معکوس[/color]) [b]مثال[/b] رادیو اداری آلمان (یک رادیوی بریتانیایی) [b]اعلام منبع [/b] «این صدای رادیو اداری آلمان است» توجه داشته باشید که مشکل اصلی منابع سفید و در واقع دلیل اصلی شکلگیری منابع سیاه و خاکستری ، این است که منابعی مانند [b][i]لندن کالینگ [/i][/b][b][i](London Calling)[/i][/b][b][i]، یانکی دودل [/i][/b][b][i](Doodle Yankee)[/i][/b] و یا [b][i]رادیو برلین[/i][/b] از طرف شنوندگان جبهه مقابل به عنوان «پروپاگاندای دشمن» شناخته میشدند و یا شانس اینکه رادیویی مانند BBC در آلمان شنونده داشته باشد، وابسته به وجود آن دسته از مخاطبان آلمانی بود که گرایشهای ضد آلمان نازی داشته باشند؛ در حالی که رادیوهای خاکستری و سیاه از این محدودیت به دور بودند. البته این نکته را نیز به ذهن بسپارید که پروپاگاندای سفید، چه از برلین و چه از لندن، نیز میتواند تحریف کند و یا دروغ بگویی. در حقیقت، میتوان ادعا کرد که نسبت به رادیوهای سفید، درصد بالاتری از اطلاعات منتشر شده از رادیوهای خاکستری و سیاه، درست و صادقانه است. این را هم به ذهن بسپارید که در پروپاگاندای سفید از ضمیرهای «[color=#0000ff]من[/color]» و «[color=#0000ff]شما[/color]» بیشتر استفاده میشود، در حالی که پروپاگاندای خاکستری و سیاه ضمیر «[color=#0000ff]ما[/color]» را بیشتر به کار میبرد. زمانی رئیس پروپاگاندای خاکستری و سیاه انگلستان گفته بود: «[color=#ff0000]ما هرگز نباید به اشتباه دروغ بگوییم[/color]». جوزف گوبلز، وزیر پروپاگاندای آلمان نازی، با یادآوری آشوبهای جنگ جهانی اول در آلمان، عملیاتهای پروپاگاندایی خود را ضروری میخواند و شدیداً احساس میکرد که پروپاگاندای دشمن این بار نیز میتواند مرگبار باشد. در مقاله خواهیم دید که چطور گوبلز توانست استماع رادیوهای بیگانه را ممنوع و حتی گوش دادن به رادیوهای خودی را یک امر وطن پرستانه قلمداد کند. همچنین خواهیم دید که چگونه سفتون دلمر – که یک شهروند انگلیسی متولد آلمان بود – با توسل به حیلههای گوناگون توانست، جلوی عملیاتهای گوبلز را گرفته و آنها را دچار شک و ناباوری کند. [color=#ff0000][size=5][b]سیر تکامل پروپاگاندای خاکستری و سیاه[/b][/size][/color] پروپاگاندای سیاه و خاکستری ریشه در 500 سال قبل از میلاد دارد؛ زمانی که سان تزو (SunTzu)از[color=#0000ff] شایعه[/color] همچون سلاح جنگ بهره برد. قبل از ظهور رادیو، اتفاقاتی رخ داد که اشاره به آنها خالی از فایده نیست. در سال 1918، خانه «لرد نرثکیف» در لندن به کارخانه تولید انواع پروپاگاندا برضد آلمانیهای جبهه غربی تبدیل شده بود. تنها در اکتبر 1918، بیش از پنج میلیون بسته حاوی یک روزنامه اطلاعات نظامی با عنوان «ارتش و وطن» و نیز جزوههای گمراه کنندهای که جلدهایی مشابه جلد کتابهای آلمانی داشتند، به داخل سنگرهای آلمانیها ریخته شد. تصور کنید که این عملیات چگونه به شکلگیری تئوری «[color=#0000ff]از پشت خنجرزدن[/color]» بعد از جنگ جهانی اول و نیز شکلگیری چارچوب ذهنی سرباز وظیفه ادولف هیتلر (Adolf Hitler) انجامید. در دهههای 1920 و 1930، مردم همه جا با رادیو ظاهر میشدند. در عصر ما که رسانهها همه جا را فرا گرفتهاند، درک و تصور تأثیر جادویی رادیو در آن زمان سخت به نظر میرسد. مردم ساعات زیادی را صرف وررفتن با رادیو میکردند و از ایستگاههای رادیویی مختلف اطلاعات میگرفتند. اگر شما روزنامه خوان باشید، ممکن است دو یا سه روزنامه بخوانید؛ اما در رادیو شما به راحتی میتوانید از بیش از ده منبع مختلف بهره ببرید. هیتلر عاشق رادیو بود و گوبلز در سال 1933 مقالهای با عنوان «[color=#0000ff]رادیو، هشتمین قدرت بزرگ[/color]» نوشت. بیشتر صاحب نظران بر این عقیدهاند که اولین استفاده ثبت شده از پروپاگاندای خاکستری و سیاه رادیویی، پروپاگاندای نازی بر ضد نازی بود. هواداران اوتو استراسو (Otto Strasser) که یک نازی خائن به حساب میآمد، بین سپتامبر 1934 و ژانویه 1935، یک فرستنده موج کوتاه در چکسلواکی راهاندازی کردند. این فرستنده ادعا میکرد که از داخل آلمان برنامه پخش میکند؛ اما چندی نگذشت که نیروهای گشتاپو (Gestapo) این ایستگاه را ردیابی کرده، با اعزام تیمی به چکسلواکی مهندس مسئول این پروژه را کشتند و دستگاه فرستنده رادیویی آن را نابود کردند. در حدودی یک ماه بعد از حمله آلمان به لهستان، وزارت ارشاد و پروپاگاندا به ریاست گبولز، بخش سومی را با عنوان «سرویس کنگوردیا» به سرویسهای داخلی و بینالمللی خود افزود. هنگامی که جنگ با هدف تسخیر فرانسه ادامه داشت، فرانسویان متوجه وجود رادیوهای ناشناسی شدند که وانمود به کمونیست بودن میکردند و بر صلح و آشتی گرایی تأکید داشتند. در عین حال پیامهایی نظیر: «فرانسه ضعیف شده»، «آلمان بسیار قوی است» و «بریتانیا از فرانسه در جهت اهداف امپریالیستی خود استفاده میکند» پخش میکردند. همچنینی این ایستگاهها به برملا کردن ضعفهای صنعت اسحله سازی فرانسه میپرداختند. یکی از این رادیوها گزارش میداد که کارد رهبری دولت فرانسه از کشور فرار کرده و مردم را به حال خود رها کرده است. مسئولان این رادیو، همچنین از وجود وبا در پاریس خبر میدادند و به شنوندگان توصیه میکردند که پس اندازهای خود را از بانکها خارج و برای خود موادغذایی ذخیره کنند. گوبلز در دفتر یادداشت خود مینویسد: «وزیر اعلام کرد که براساس تحلیلی که کادر سیاسی ما انجام دادهاند، تأثیر برنامههای پخش شده تأیید گردیده و موفقیت آنها صددرصد بوده و حتی شکاف در نیروهای دشمن به میزان زیادی در نتیجه این برنامهها بوده است». در بست و چهارم ژوئن، یعنی دو روز بعد از سقوط فرانسه، ایستگاههای رادیویی آلمان به فعالیت خود پایان دادند؛ چرا که به آنچه هدفشان بود، دست یافته بودند. مدت کمی بعد از سقوط فرانسه ، گوبلز [b]ایستگاه سخن پراکنی بریتانیای جدید [/b]را به راه انداخت. آلمانیها همچنین ایستگاهی را به اسم [b]رادیو دبانک [/b][b](Debunk)[/b] برای شنوندگان آمریکای شمالی ایجاد کردند. این ایستگاه در برمن (Bremen) قرار داشت، ادعا میکرد که «صدای آمریکای آزاد» است. زمانی که آلمانیها برای حمله به جزایر انگلستان در اوج آمادگی خود بودند، در بیست و نهم می1940، گوبلز در دفتر یادداشت خود چنین نوشت: «ما با ایجاد ایستگاههای مخفی که در حال حاضر آماده به کار هستند، ترس را جاری ساختهایم... چرچیل دائماً در حال هارت و پورت کردن است، عرق از تمام بدن او جاری است... و این در حالی است که هنوز ایستگاههای ما شروع به پخش برنامه نکردهاند». اما نتیجه برعکس از آب درآمد و این گوبلز بود که به پایان خود نزدیک میشد و مسبب آن شخصی به اسم سفتون دلمر (Sefton Delmer) بود. وی در طی مبارزه انتخاباتی هیتلر در سال 1932، یک روزنامهنگار انگلیسی در کادر همراه هیتلر بود. دلمر متولد سال 1904 در شهر برلین بود. پدرش یک استرالیایی بود که در دانشکده انگلیسی دانشگاه برلین سمت استادی داشت. بزرگ شدن در آلمان باعث شد که «دلمر» بتواند آلمانی را بدون لهجه صحبت کند. او توانست به عنوان یک خبرنگار در روزنامه [b][i]دیلی اکسپرس[/i][/b][b][i](Daily Express)[/i][/b] که زیر نظر «لرد بیور بروک» منتشر میشد مشغول به کار شود. او از این طریق توانست رابطه شخصی با هیتلر، هس (Hess)، گورینگ ( Goering)، گوبلز و روهم (Roehm) پیدا کند. زمانی که جنگ شروع شد، دلمر در انگلستان بود. او در آنجا مجبور بود هرگونه شک و شبهه را در مورد خودش برطرف و وفاداری خود را ثابت کند. سران انگلیسی احتمال میدادند که او یکی از عوامل آلمان و یا هوادار نازی باشد؛ چرا که در آلمان به دنیا آمده و بیشتر عمرش را در آنجا گذرانده بود. در عین حال، آلمانیها هم نام او را در لیستی که گشتاپو تهیه کرده بود، قرار داده بودند و در نظر داشتند که در صورت سقوط انگلیس از او استفاده کنند. [size=5][color=#ff0000][b]رادیوهای مردمی[/b][/color][/size] در سال 1918، این پروپاگاندای متحدین بود که روحیه آلمانیها و انسجام ارتش آنها را نابود کرد. شاید با یادآوری این خاطرات تلخ بود که «هیتلر» از «گوبلز» خواست که نهایت تلاشش را بکند تا مردم آلمان فقط صدای نازیها را بشوند. بر این اساس بود که یک گیرنده رادیویی برای مردم طراحی و در سال 1933 ارائه شد. بعد از آن از تمام تولیدکنندگان آلمانی خواسته شد تا مدلهایی از این «رادیوهای مردمی» را با قیمت استاندارد 76 مارک تولید کنند. در آن زمان مکرراً از رادیوهای آلمان پخش میشد که: «گوش دادن به رادیوهای یگانه، اقدامی برضد امنیت ملی مردم بوده، جرم به حساب میآید و مجازات آن نیز بر طبق دستور پیشوا، زندان با اعمال شاقه است». بعدها در طی جنگ اعلام شد که: «گوش دادن به رادیوهای بیگانه مجازات مرگ در پی دارد». اما در ماههای آخر جنگ، نیاز به کسب اخبار و اطلاعات از وضعیت جنگ، آلمانیها را واداشت که به رادیوهای بیگانه متوسل شوند. در عین حال، در دهه 1930، مردم آلمان در یک حرکت تبلیغاتی برای نشان دادن وفاداری خود، گیرندههای رادیوییای را که قادر به دریافت برنامههای رادیویی سراسر اروپا و یا جهان بودند، تحویل دادند و این در حالی بود که سران آلمانی از هیچ گونه گزافهگویی درباره رادیوهای مردمی که دارای برد محدودی بودند، فروگذار نمیکردند. آنچه در پی میآید، دعای طنزآمیزی است که در آن زمان بر سر زبانها جاری بود: «[color=#0000ff] پروردگارا ، مرا لال گردان که[/color] [color=#0000ff] به داچو سه نیایم.[/color] [color=#0000ff]پروردگارا، گوشهای مرا مسدود نما[/color] [color=#0000ff]که حتی یک کلمه را هم به طور واضح نشنوم[/color] [color=#0000ff]پروردگارا، مرا کر و کور گردان[/color] [color=#0000ff]بینیام را مسدود و ذهنم را گیج کن؛[/color] [color=#0000ff]در هر حالتی به من اجازه بده که نشان دهم جهان ما شگفت انگیز است.[/color] [color=#0000ff]و من این را ندیده، نشنیده و نگفته میدانم؛[/color] [color=#0000ff]چرا که من فرزند عزیز دردانه آدولف هیتلر هستم[/color]». [color=#ff0000][b]رادیو [/b][b]GSI[/b][/color] آن دسته از آلمانیهایی که اولین برنامه پخش شده از GSI را در تاریخ بیست و سوم می1941 شنیده باشند زیاد نیستد؛ اما آنهایی که این برنامه را شنیدهاند، آن را مانند بسیاری از برنامههایی که در طول جنگ جهانی دولم پخش میشد، بسیار باز و علنی یافتند؛ به این صورت که پیامهای رمزی علناً در آن اعلام میشد. شخصی به نام در چف (Der Chef) مسئول این برنامه بود. در ظاهر به نظر میرسید در چف یک افسر قدیمی دوآتشه باشد که با دیدگاههای متنوع و صریحش سعی دارد خود را عمیقاً وفادار به میهن و مخصوصاً پیشوا نشان دهد؛ اما در عمل وی شدیداً از سیاستها و خط مشیهای رهبران نازی در مورد جنگ انتقاد میکرد. او به طور کوبندهای به تحقیر اعضای حزب نازی که به اسم پیشوا میهنش را تحت سلطه خود در آورده بودند، میپرداخت. شنوندگان این برنامه گمان میکردند که با یک رادیوی آلمنای زیرزمینی طرف هستند که پیامهای رمزدار و زخم زبانهای یک افسر ارشد را که از کار برکنار شده، پخش میکند. این شخص کسی نبود جز سفتون دلمر که سالهایی را در آلمان گذرانده و شناخت کاملی از شخصیت آلمانیها کسب کرده بود. او در آن زمان رئیس هیئت اجرایی برنامههای پروپاگاندایی سیاه و خاکستری انگلیس بود. حیله و نیرنگهای او در این کار، پایانی نداشت. بعد از مدتی مقامات آمریکایی مستقر در آلمان به واشنگتن گزارش دادند که برنامههایی از یک رادیوی زیرزمینی از یک افسر آلمانی به اسم در چف پخش میشود. در حقیقت دولت آمریکا تا ژوئن 1942 در جریان اسرار [color=#0000ff]رادیوهای خاکستری و سیاه [/color]بریتانیا قرار نگرفت. ایستگاه GSI پخش برنامههای خود را تا نوامبر 1944 ادامه داد و در طول این مدت در چف توانست هفتصد برنامه تولید کند؛ کسی که در اصل یک برلینی بود، اما قبل از شروع جنگ آلمان را به قصد انگلستانترک کرده بود. پایانی دراماتیک هم برای GSI و درچف در نظر گرفته شده بود؛ به این صورت که در حین پخش یکی از آخرین برنامههای این ایستگاه، به ناگاه صدای همهمه و داد و فریاد پخش شد و با صدای شلیک گلوله پایان پذیرفت تا این طور به نظر برسد که بالاخره گشتاپو صدای این ایستگاه را در داخل خاک آلمان ردیابی کرده است؛ رویدادی که در استودیوهای انگلیس در میلتون برایان (Milton Bryan) که یک مرکز رمزگشایی در پارک بلچلی (Bletchley) بود صحنه سازی شده بود. [color=#ff0000][b]رادیو آتلانتیک سندر [/b][b]Atlantik Sender[/b][/color] در سال 1943، دلمر یک ایستگاه رادیویی دیگر را که آن هم برنامههای خود را به زبان آلمانی پخش میکرد، به راه انداخت که [b]آتلانتیک سندر [/b][b]Atlantik Sender[/b] معروف شد. تأسیس این ایستگاه به خواسته وینستون چرچیل بود. چرچیل خیلی علاقهمند بود که برای زیردریاییهای آلمانی که آلمان را ترک میکردند، امواج رادیویی ارسال شود. او اعتقاد داشت که اگر برای افراد سوار بر این زیردریاییها اخبار و اطلاعاتی که واقعی به نظر میرسد ارسال شود، با احتمال بالایی پذیرش و باور خواهد شد. به این منظور ایستگاه [b]آتلانتیک سندر [/b]به راه افتاد و برای اینکه برنامههای این ایستگاه آلمانیتر به نظر برسد، موسیقی نظامی آلمانی ضبط شده نیز در برنامهها پخش میشد. در لابه لای برنامهها، شایعاتی مبنی بر اینکه «آلمانیهای زندانی در آمریکا با دستمزدهای بالا مشغول به کار هستند»، گنجانده شده بود. هدف این بود ک آلمانیها احساس کنند گه اگر خود را تسلیم نمایند، از امتیازات خاصی برخوردار خواهند شد. مقامات آلمانی متوجه این رادیوی پروپاگاندایی شده بودند؛ اما نه میتوانستند جلوی آن را بگیرند و نه میتوانتسند ملوانان آلمانی را ازگوش دادن به آن منع کنند. دریافت برنامهها و پروپاگاندای رادیویی خاکستری و سیاه یک موضوع کلیدی به حساب میآمد. در برخی نقاط در اقیانوس اطلس [b]آتلانتیک سندر [/b]انگلیسی و به کمک فرستندههای موج کوتاه آن ممکن بود و این انگیسیها بودند که عملا امکان پخش آن را فراهم میکردند. چیزی در حدود 90 درصد از برنامههای رادیویی فرستندههای انگلیسی از اخبار دریافت شده مستقیم از آلمان تشکیل میداد؛ چرا که «دلمر» بارها به پرسنل خود گفته بود: «[color=#0000ff]ما هرگز نباید به اشتباه دروغ بگوییم[/color]». اما قلب دشمن در آلمان قرار داشت؛ جایی که اکثر آلمانیها، نه از رادیوایی با طول موج کوتاه بهره مند بودند و نه رادیوهای AM آنها قادر به دریافت سیگنالهای دور در طول روز بود. در آن زمان به کسانی که عضو حزب نازی بودند، یک تنظیم کننده ساده داده میشد. با کمک این تنظیم کننده که بر روی آن آرم حزب نازی حک شده بود و به آسانی بر روی رادیوهای مردمی نصب میشد، دریافت امواج صادر شده از ایستگاههای دور میسر میشد. با پیشروی جنگ, تعداد کمتری از این تنظیمگرها در اختیار افراد قرار میگرفت و در عین حال، مجازات استماع رادیوهای بیگانه هم به اعدام نزدیک میشد. هنگامی که نتیجه جنگ در بعضی جبههها به ضرر آلمان تغییر کرد، خبرگزاریهای آلمانی اقدام به عوام فریبی کردند و در نتیجه نیاز به منابع خبری دیگر افزایش یافت. مقداری ذکاوت و قطعه کوتاهی سیم کافی بود تا یک آلمانی بتواند با استفاده از رادیوهای مردمی اخبار را از ایستگاههای دورتر دریافت کند؛ اخباری که شاید برای آینده او حیاتی بودند. داستان زیر را یک سرباز کروات که در اوت 1944 در قرارگاهی در اتریش دوره میدید، نقل کرده است: «... در یک جلسه سخنرانی در موضوع استراتژیهای نظامی ، یک افسر ارشد آلمانی استراتژیهای متحدین را برای جدا کردن نورماندی از افرانسه تشریح میکرد. در این حین، یکی از حاضران در آخر سالن گفت: «این اتفاق افتاده است». سکوت بر سالن حاکم شد. بعد از چند ثانیه افسر ارشد پرسید: «شما از کجا اطلاع پیدا کردید؟ هنوز مرکز فرماندهی عالی ارتش این خبر را اعلام نکرده است!» هیچ توضیحی لازم نبود و ما مانند سگان آب کشیده آنجا نشسته بودیم. بعد از مدتی، خوابگاه ما بازرسی و قطعه سیمی که به پشت رادیوی ما وصل بود، برداشته شد. خوشبختانه بعد از آن، بازرسیها تمام شد؛ اما نکته اینجاست که «چند درصد احتمال دارد که این سرباز کشور راترک کند و یا تسلیم شود؟» از این داستان میتوان برداشت کرد که دلمر تا چه اندازه در کار خود موفق بوده است؛ از این نظر که او توانسته بود برد رادیواش را به اتریش هم برساند. او فرستندهای در اختیار داشت که [color=#0000ff]برنامههای پروپاگاندایی خاکستری و سیاه[/color] او را به رساترین و پرطنینترین صدای رادیویی در آلمان بدل کرده بود؛ به طوری که حتی بر روی رادیوهای مردمی نیز که دارای برد محدودی بودند، دریافت میشد. کاربرد رادیوهای پروپاگاندایی سیاه متفاوت است و میتوان آن را نوعی کاربرد تاکتیکی و یا یک [color=#0000ff]پروپاگاندای سیاه[/color] محض، به حساب آورد؛ چرا که در این روش، سعی منبع پروپاگاندا به وانمود به اینکه یک منبع رسمی و قانونی است محدود نمیشود؛ بلکه عملاً به یک منبع رسمی و قانونی تبدیل میشود و با این کار، اعصاب شنونده را خرد کرده، به هم میریزد. تحقیق من برای یافتن مثالهایی از عملیاتهای مخل اعصاب، به یافتن دو نمونه از این اعملیاتها انجامید. یکی از آنها را در فیلمی که براساس زندگینامه یک خانواده آلمانی در شرق آلمان تولید شده بود پیدا کردم که قسمت کوتاهی از آن به پروپاگاندای یک رادیوی سیاه شوروی اشاره دارد. در این قسمت از فیلم، یک خانواده پروسی در بالکن خانه خود نشستهاند و صدای شلیک توپهای روسی از دور شنیده میشود. آنها به اخبار آلمانی از یک ایستگاه رادیویی گوش میدهند. آوارگی باعث جمع شدن اعضای خانواده در آن خانه شده است. در رادیو، گوینده آلمانی در حال خواندن اخبار است: «... اطلاعات بیشتر از مراکز فرماندهی پیشوا...» در این حین، به نظر میرسد همان گوینده است که ادامه میدهد: « همان طور که شما میدانید، او یک دیوانه است» اما بعد گوینده اصلی بدون مکث بقیه خبر را ادامه میدهد. اعضای خانواده به همدیگر حتی نگاه هم نمیکنند. فقط یک نفر یواشکی رادیو را خاموش میکند. برای چند لحظه سکوت حاکم میشود. بدون شک هیچکدام از آنها آنچه را که شنیدهاند، تکرار نمیکنند؛ چرا که ممکن است گشتاپو سوءتعبیر کند. فشار جنگ، آوارگی و نبود امنیت جانی، همه این موارد، از چهره اعضای خانواده به خوبی قابل برداشت است. حال به این بیندیشید که تمام این مسائل و مشکلات در اثر رهبری به وجود آمده که «دیوانه است». در سالهای اول جنگ، یعنی 1940، 1941 و 1942، اکثر آلمانیها علاقه زیادی به هیتلر پیدا کرده بودند. حتی آنهایی که در ابتدای جنگ از او حمایت نمیکردند، بعد از اینکه وی توانست پیروزیهایی در فرانسه و روسیه کسب کند، به هواداران او پیوستند. در سالهای 1944 و 1945 که جرقههای شکست آلمان زده شد، متحدین در این اندیشه بودند که چطور از پس سنگرهای نازیها بربیایند؛ چرا که در سالهای 40 و 41 عزم راسخی را در چهره خوشحال آنان مشاهده کرده بودند. در این زمان, [b]اسپیدسترا [/b] قدرت پخش خود را از 500 هزار وات به 600 هزار وات افزایش داده بود و از آن در راستای عملیاتهای اختلال اعصاب بهره میبرد. در سال 1945 [b]اسپیدسترا [/b] همچون یک [color=#0000FF]رادیوی سیاه[/color] عمل میکرد؛ به این صورت که عنوانی برای خود نداشت و با فرکانس کانالهای رادیویی نازیها برنامه پخش میکرد. عصر هنگام سیام مارس, [b]اسپیدسترا[/b] بر روی فرکانس برلین و هامبورگ قرار گرفت و به شنوندگان هشدار داد: «متحدان در تلاشند با تماسهای تلفنی کاذب از شهرهای گرفته شده به شهرهای آزاد، آشفتگی و هرج ومرج ایجاد کنند.» همچنین [b]اسپیدسترا [/b] به شنوندگان توصیه کرد که: «از این به بعد، به هر دستورالعمل و گزارش تلفنی با دیده شک بنگرید و بلافاصله به آن عمل نکنید؛ بلکه با منبعی که با شما تماس گرفته ، دوباره تماس بگیرید و اطمینان حاصل کنید.» گوش سپردن به این پیام رادیویی کافی بود تا کلیه دستورهای تلفنی با تأخیر اجرا شوند. همچنین افزایش شمار تماسها خودبه خود شبکه نیمه فلج مخابراتی آلمان را به هم ریخت. همچنین در عصرهنگام هشتم آوریل، [b]اسپیدسترا [/b] وارد کانال رادیویی هامبورگ و لیپزیک شد تا درباره اسکناسهای تقلبی رایج در بازار هشدار دهد. عصر روز بعد هم در اطلاعیهای به مردم توصیه کرد که به مناطق مرکزی و شرق آلمان پناه ببرند تا از بمبارانهای هوایی متحدین در امان باشند. آلمانیها هم در برابر این اختلالهای رادیویی، به طور پیاپی به پخش اطلاعیههایی در ایستگاههای رادیویی خود اقدام کردند. برای نمونه به این اطلاعیه توجه کنید: « دشمن به پخش توصیههای کاذب بر روی فرکانسهای ما اقدام کرده است. مواظب باشید گمراه نشوید! این اطلاعیه رسمی از طرف Reich به شما ابلاغ میشود!» اما [b]اسپیدسترا [/b]هم مشابه این اطلاعیه را صادر کرد که میخوانید: «دشمن به پخش توصیههای کاذب بر روی فراکانسهای رادیویی ما اقدام کرده است... این اطلاعیه رسمی از طرف...». ممکن است بحث پیش بیاید که چگونه آلمانیها در ابتدا مقاومت کمی در برابر نفوذ و پیشرفت حزب نازی نشان دادند. در مقابل، انگلیسیها مجبور شدند که دست به ابتکار بزنند. آنها به دلمر که شناخت کاملی از آلمانیها داشت، متوسل شدند. ستاره ایستگاه GSI، یعنی در چف، یک نجیبزاده پروسی بود که مانند لقب در ولک (Der Volk) به دیده احترام نگریسته میشد. اما او شخصی را بازنمایی میکرد که به وضع موجود معترض بود. اوایل دهه 30 که دلمر در هیئت یک خبرنگار انگلیسی هیتلر را همراهی میکرد، روزی هیتلر او را به کناری کشید و برای او تشریح کرد که چگونه میخواهد با انگلستان متحد شود و در ضمن دیدگاهش را در مورد تمایل به سرمایه داری که در هر انسانی وجود دارد گفت. هیتلر در کتاب خود با عنوان [b]نبرد من [/b][b](Mein Kampf)[/b] آورده است: «[color=#0000ff]با کمک یک پروپاگاندای مقاوم و زیرکانه میتوان حتی بهشت را به صورتی جهنم و یا زندگی مشقتباری را به مانند زندگی در بهشت القا کرد[/color]». با این همه، من فکر نمیکنم که برنامههای رادیویی انگلیس الهام گرفته از نازی باشد؛ اما میتوانم ادعا کنم که اشتیاق دلمر ممکن است از شناختنش نسبت به [b]رادیو کنکوردیا [/b]نشئت گرفته باشد و اینکه او میخواست نازیها نیز از آنچه برای بقیه تجویز میکنند، بچشند. گوبلز عقیده داشت که پروپاگاندا، آن هم از نوع خاکستری و سیاه، به مانند یک شمشیر دولبه عمل میکند. او در دفتر یادداشتهای خود اذعان میکند نگران این است که بین حزب نازی و مردم آلمان جدایی بیفتد. نیروهای نظامی شوروی به مرزهای شرقی آلمان نزدیک میشدند و جنگ به پایان خود نزدیک میشد. در آن زمان شعار ایلیا ایرنبرگ (Ilya Ehrenburg) که اهل شوروی بود در جهان رایج شده بود: «ای رفیق، آلمانی بودند را در خودت بکش!». در مقابل، طنز خشنی نیز در میان تودههای مردم آلمان – البته بیشتر تحت تأثیر پروپاگاندای خاکستری و سیاه – با این مضمون پچپچ میشد: «از جنگ لذت ببرید که صلح وحشتناک خواهد بود!» اما موضوعی که درباره [color=#0000ff]پروپاگاندای خاکستری و سیاه[/color] بررسی نکردیم، [color=#0000ff]اخلاق[/color] است. اینکه آیا پروپاگاندای خاکستری و سیاه یک سلاح لطیف برای جنگ است؟ از طرف دیگر، آیا گلولههای توپ اخلاق گرایانهتر است یا برنامههای پروپاگاندای؟ و آیا برنامههای پروپاگاندایی برای هر دو طرف فرستنده و گیرنده مضر و فاسد است؟ و تاریخ به آن چگونه نگاه میکند؟ بعضیها معتقدند که پروپاگاندای انگلیس در پایان جنگ جهانی اول زمینه را برای تئوری «از پشت خنجر زدن» و ظهور نازیسم آماده کرد. نمیدانم باور میکنید یا نه؛ ولی ذهنهای پشت پروپاگاندای خاکستری و سیاه انگلیس به بحران اخلاقی بعد از جنگ میاندیشیدند. سفتون دلمر در کتاب خودش، [b]بومرنگ سیاه، [/b]نگرانی خود را ابراز میکند که عملیاتهای پروپاگاندای خاکستری و سیاهش به افزایش به وجود آوردن اسطوره یک نیروی دفاعی ضدنازی خوب کمک خواهد کرد. بعد از رسوایی «واترگیت» در دهه 1970، روزنامهها و مجلات اقدام به افشای حیلهها و نیرنگهایی کردند که تا آن وقت به کار برده شده بودند و در این میان در بریتانیا به عملیاتهای پروپاگاندای سیاسی این کشور با همکاری آمریکا نیز اشاره شد. در این راستا به کنایه گفته میشد: «[color=#ff0000]ملتی که در جنگ پیروزی را کسب کرد، در زمان صلح شکست را تجربه میکند[/color]».- 37 پاسخ ها
-
- 21
-
-
-
عملیات روانی در فضای سایبر تبلیغات سفید، سیاه، خاکستری - عملیات روانی در فضای سایبر
oldmagina پاسخ داد به najaf47 تاپیک در جنگ نرم و سایبری
رویکرد این نوشته بیان بخشی از کتاب [color=#ff0000](manufacturing consent[/color]) «[color=#ff0000]تولید رضایت[/color]» است که سعی در تحلیل و نقد بر اطلاعرسانی در رسانههای غربی دارد از زبان «[color=#0000ff]نوام چامسکی و ادوارد اس هر من[/color]» این دو از نظریهپردازان مطرح امروز آمریکا به حساب میآیند . البته مولف قسمتهایی را هم برای بیان بهتر این سیستم در جامعه ما به آن اضافه کرده است . [size=4][b]مقدمه[/b][/size] [size=4]«[size=5][color=#0000ff]رسانههای خاکستری[/color][/size]» به عنوان شکلی از فعالیتهای رسانهای و مطبوعاتی تقریبا از بدو انتشار مطبوعات و آغاز فعالیت فرستندههای رادیویی و شبکههای تلویزیونی معنا و مفهوم روشنی برای همگان داشته است. رسانههای خاکستری با تمسک به شیوهها و شگردهای روانی و تبلیغاتی و پر رنگ کردن بعد پروپاگاندایی خبر و گزارش و تصویر، بر ذهن مخاطبان تاثیرات غیر قابل انکاری داشتهاند. در مقاطع مختلف چون جنگ، دفاع از کشور، انتخابات، رفراندوم، تخریب شخصیت، جنگ روانی و مواردی از این دست، رسانههای خاکستری وارد میدان شدهاند تا اهداف طراحان و سیاستگذاران را به شکلی که مد نظر است تامین کنند. رسانههای خاکستری در حقیقت، پیام تولید شده خود را در مسیر رسیدن به «[color=#0000ff]مخاطب[/color]» دچار عوارض و یا تغییراتی کردهاند یا حواشی و متعلقاتی را بر آن مترتب کردهاند که پیام به صورتی کم رنگتر یا پر رنگتر یا اساسا به صورتی کذب و بیپایه منتشر شود.[/size] [size=4]رسانههای خاکستری تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندارا با اقدامات خود قرین میسازند. تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا نوعی اطلاعات هماهنگ و جهت دار برای بسیج افکار عمومی از طریق اقدامات روانی و تبلیغاتی است. به عبارت دیگر تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا شکلی از ارتباطات است که باترغیب یا اقناع متفاوت است زیرا هدفش این است تا به پاسخی دست یابد که قصد مبلغ را تداوم بخشد.[/size] [size=4]اقناع یاترغیب به مثابه یک فعال کننده دو سویه عمل میکند و هدفش آن است که نیازهایترغیب کننده وترغیب شونده پاسخ داده شوند. در رسانههای خاکستری یک هدف مبنایی این است که چگونه میتوان عناصر اطلاع رسانی و ارتباط اقناعی را در تبلیغات با یکدیگر تلفیق کرد. تبلیغات سیاسی ممکن است افکار عمومی و رفتار افراد را تحت تاثیر قرار دهد و آنها را دگرگون کند.[/size] [size=4]با توجه به اهمیت موضوع فعالیتهای خاکستری رسانهها بویژه مطبوعات و اصولا حضور رسانههای خاکستری در فضای اطلاع رسانی و فرهنگی کشور بر آن شدیم تا در این گزارش پژوهشی که به سفارش دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها انجام شده این موضوع را مورد بررسی و واکاوی بیشتر قرار دهیم و با اصول و زمینههای فعالیت رسانههای خاکستری آشنا شدیم. همچنین بررسی پیامدهای منفی چنین رسانههایی در ذهن و فکر جامعه و ارائه راهکارهایی مناسب جهت کاهش این آفت در عرصه اطلاع رسانی از دیگر اهداف این تحقیق خواهد بود.[/size] [color=#ff0000][size=5][b]مفهوم پروپاگاندا[/b][/size][/color] شاید برای شما اتفاق افتاده زمانی که از جلوی دکه روزنامه فروشی رد میشوید تیترهای هماهنگ چند روزنامه در مورد یک موضوع سیاسی شما را جذب کرده و با ارائه اطلاعات ذهنتان را تسخیر میکند. این موضوع در شکبههای تلویزیونی رسانههای دشمن به وضوح قابل رویت است. به طور مثال موضوع سکینه آشتیانی که به عنوان هجمهای از آتش نرم علیه ما در چند ماه اخیر بود نمونهای از پروپاگاندای سیاه صهیونیسم علیه جمهوری اسلامی ایران است. [color=#0000ff]تبلیغات یا پروپاگاندا نوعی از ارائه اطلاعات هماهنگ و جهت دار برای تاثیر گذاری بر عقاید و یا رفتارهای افراد یک جمعیت میباشد.[/color] جوسازی، تبلیغاتی در تضاد با ارائه آزاد اطلاعات میباشد. به عبارت دیگر تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا شکلی از ارتباط است که باترغیب یا اقناع متفاوت است، زیرا هدفش این است تا به پاسخی دست یابد که قصد مبلغ را تداوم بخشد. اقناع یا ترغیب، به مثابه یک فعال کننده دو سویه عمل میکند و هدفش آن است که به نیازهایترغیب کننده وترغیب شونده پاسخ دهد. یک مدل تبلیغ (پروپاگاندا) نشانگر آن است که چگونه میتوان عناصر اطلاع رسانی و ارتباط اقناعی را در تبلیغات با یکدیگر تلفیق کرد. تبلیغات سیاسی ممکن است افکار عمومی و رفتار افراد را تحت تاثیر قرار دهد و آنها را دگرگون سازد. پروپاگاندا در اشکار گوناگون، هموازه در جوامع بشری وجود داشته است. این واژه در کلیسای کاتولیک که مسئولیت تبلیغ دین را داشت، ریشه دارد. در این زمان پروپاگاندا به معنایترویج اعتقاد به نیروهای فوق طبیعت به کار رفته است. در نیمه اول قرن بیستم نازیها و فاشیستها از این واژه در تبیین کنترل اجتماعی و مشروعیت سازی حکومت بهره بردند. در دوران جنگ جهانی دوم نیز، دولتهای درگیر جنگ با بکارگیری ابزارهای مختلف تبلیغی در جهت نیل به اهداف سیاسی خود و همچون تقویت روحیه مردم و بسیج نیروها و تضعیف روحیه دشمن تلاش کردهاند. از همین دوران بود که پروپاگاندا به معنای تبلیغات سیاسی رواج یافت. در دوران جنگ سرد نیز، دو بلوک شرق و غرب به طور بسیار گسترده و پیشرفته از تبلیغات در جهت گسترش حوزه نفوذ خود علیه جبهه مقابل استفاده کردهاند. پروپاگاندا در جهان کنونی و در عصری که عصر انفجار اطلاعات خوانده میشود در سیاست جایگاه ویژهای دارد. گسترش وسایل ارتباط جمعی و رسانههای گوناگون، تبلیغات سیاسی را پیچیده و روز افزون کرده است. از همین رو همه دولتها و گروهها و احزاب سیاسی در تلاش هستند با بکارگیری همه ابزارهای تبلیغی همچون: مطبوعات ، فرستندههای وی، ماهواه، سایتهای اینترنت، سخنرانیها، سینما و... ایدهها واندیشههای خویش را به مخاطبین انتقال دهند و در دستیابی به قدرت بیشتر به وسیله جلب رضایت مردم تمام همت خود را به کار بستهاند. امروز پروپاگاندا بخش پایداری از کوشش هر دولت و حزب سیاسی را تشکیل میدهد، دولتها با تاسیس ارگانهایی با نامهای گوناگون مانند: وزارت تبلیغات، اداره نشر و توسعه ارزشها و اندیشهها، سازمان انتشارات و تبلیغات و غیره فعالیتها و تلاشهای تبلیغی خود را در جهت دهی افکار عمومی و مشروعیت بخش اعمال دولت نهادینه کردهاند. [b][color=#ff0000][size=5]انواع پروپاگاندا [/size][/color][/b][list] [*][color=#0000ff][b]پروپاگاندای سفید:[/b][/color] در این نوع پروپاگاندا، منبع کاملا مشخص و معین است و پیام به گونهای ارائه میشود که از دقت بالای اطلاعات برخوردار باشد. این نوع پروپاگاندا، نوعی ارتباط دوستانه برقرار میکند. [*][color=#0000ff][b]پروپاگاندای خاکستری:[/b][/color] در اینجا منبع، واضح و صریح نیست و اطلاعات دقیقی ارائه نمیشود. در این نوع پروپاگاندا، با آن که جنگ تبلیغاتی برقرار نیست، اما صلح تبلیغاتی نیز حام نیست. اخبار، اعلامیه و اطلاعاتی که در آنها از عنوان یک منبع موثق، منابع مطلع و امثال آن استفاده میشود، در زمره پروپاگاندای خاکستری قرار میگیرند. تبلیغات علیه کمونیستها به هنگام حمله شوروی به افغانستان، نوعی پروپاگاندای خاکستری به شمار میرود. [*][color=#0000ff][b]پروپاگاندای سیاه: [/b][/color]در پروپاگاندای سیاه، منبع و دقت اطلاعات مشخص نیست و در آن هر گونه جعل و تخریب صورت میگیرد. تمام قواعد در این نوع پروپاگاندا، به کار گرفته میشود. بسیاری از فرستندههای رادیویی در طول جنگ، بر اساس این نوع پروپاگاندا عمل میکنند. [/list] [size=5][color=#ff0000][b]نگاهی به مدل پرو پا گاندا[/b][/color][/size] رسانههای فراگیر دنیا در ارائه اخبار و گزارشها و تحلیلهای خود، از یک مدل 5 قسمتی استفاده میکنند که هر یک از این فیلترها([color=#0000ff]ابر شرکتهای تجاری، تبلیغات، منابع خبری، انتقادگری و دشمن ستیزی[/color]) در کتاب تالیف شده توسط چامسکی و هرمان مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده با اشاره به روند تغییر در مالکیت و عملکرد رسانهها که به اسارت آنان در بند ابر شرکتهای غول پیکری که منبع اصلی درآمدهای تبلیغاتی آنها را تشکیل میدهد، منجر شده، معتقد است که نادیده انگاری و سانسور و دستکاری اخبار مربوط به مخالفان جهانی سازی و جنگ افروزی و تخریب محیط زیست و نظام تجارت آزاد را نمیتوان تصادفی به حساب آورد. ادوارد هرمان و نوام چامسکی در کتاب خود با عنوان «[color=#ff0000]ساخت مفهوم؛ اقتصاد سیاسی رسانههای جمعی[/color]» مدل پروپاگاندای رسانهها را معرفی نمودهاند. در این مدل، ما با 5 طبقه از فیلترهای مختلف در جامعه خویش روبرو هستیم که تعیین میکنند، «[color=#0000ff]اخبار[/color]» چه چیزی خواهد بود. به بیان دیگر، همه آنچه که در روزنامهها منتشر میشود و یا از طریق رادیوها و تلویزیونهای ما ارائه میگردد، از این فیلترها عبور نمودهاند. همچنین این مدل رسانهای هرمان و چامسکی نشان میدهد که رسانههای فراگیر ما تا چه حد در سانسور کامل و پخش اخبار مخالف با منابع خویش، سختگیری میکنند، اما در مقابل، دولتها و ابر شرکتها به راحتی میتوانند پیامهای مورد نظر خود را از طریق این ابر شرکتهای رسانهای انتشار دهند. بیایید تعدادی از این پیامها را مرور کنیم: «تجارت آزاد، منافع همه کشورها را تامین مینماید». «جهانی سازی، فرآیندی غیر قابل توقف است» و «سیاستهای ما در جهت از بین بردن فقر میباشد». امروزه ما با این واقعیت روبرو شده ایم که [size=5][color=#0000ff]مالکیت ابر شرکتها بر رسانهها[/color][/size]ی ما میتواند و توانسته، مضامین خبری و تحلیلی آنها را تغییر شکل دهد. البته با وجود اندازه هیولایی، مالکیت متمرکز، ثروت انبوه و راهبردهای سود محور آنها، نمیتوان انتظار دیگری داشت. همیشه اوضاع رسانههای ما این چنین نبوده است. در اوایل قرن نوزدهم میلادی، یک روزنامه رادیکال انگلیسی به وجود آمد که به انعکاس نگرانیهای کارگران میپرداخت، اما هزینه سنگین پست روزنامه باعث شد که مالکیت آن روزنامه به یک ثروتمند انگلیسی «قابل احترام» واگذار گردد. خیلی زود هم، ما شاهد تغییر در دیدگاههای این روزنامه شدیم. بدینترتیب، روند انتشار نظرات متنوع انتشار یافته در جامعه، خیلی زود متوقتف گردید. در انگلستان و پس از پایان جنگ جهانی دوم نیز، روزنامههای رادیکال و حامی کارگران نظیر «دیلی هرالد»، «نیوز کرونیکل»، «ساندی سیتیزن» (همگی آنها بعدا ورشکست و یا واگذار شدند) و «دیلی میرور» (حداقل تا اواخر دهه هفتاد میلادی) به صورت منظم، مقالاتی را به چاپ میرساندند که در آنها ماهیت یک سیستم سرمایهسالار، با پرسش روبرو میگردید. روزنامه نگار صاحب نام جان پیگر در سال 1963 میلادی به شورای نویسندگان روزنامه میرور پیوست و بیش از 20 سال در آن نشریه به کار مطبوعاتی پرداخت. او بعدها ادعا کرد که روزنامه میرور را باید اولین روزنامه عامه پسند دانست که طبقه کارگر جامعه را به اعلام نظراتشان در این روزنامه تشویق مینمود. اما خیلی زود ما شاهد ظهور یک موج آنارشیسم بودیم. با تصاحب مالکیت روزنامه میرور توسط رابرت ماکسول، به پیگلر اطمینان داده شد که وی همچنان از امنیت شغلی برخوردار است، اما 18 ماه بعد وی رسما اخراج گردید. ما در عرصه رسانهها، معمولا شاهد ادغامهای بزرگ هستیم: ادغام شبکه CBS با Westinghouse، ادغام ابر شرکت رسانهای Turner با Time-Warner و در عرصهای بزرگتر، «شرکت جنرال الکتریک» با تصاحب NBC شاخصترین نمونههای موجود را تشکیل میدهند. حیات همه این رسانههای ابر شرکتی نیز به بازار سهام وابسته است. ثروتمندان بر صندلی ریاست این ابر شرکتهای رسانهای مینشینند و عموما هم ارتباط نزدیکی با مدیران رسانههای فراگیر دیگر دارند. هرمان و چامسکی به این نکته اشاره مینمایند که دو شرکت جنرال الکتریک و «وستینگهاوس»، هر دو بسیار بزرگ و غول پیکر هستند و به خاطر توانمندیای خویش، در بخشهایی پرسش برانگیز نظیر تولید تسلیحات جنگی و با تجهیزات هستهای نیز حضور دارند و ساده لوحانه است اگر تصور نماییم، وجود این فعالیتهای تجاری، بر بیطرفی رسانهای آنها تاثیر نخواهد گذاشت. بدینترتیب، در عرصهای گستردهتر، آزادی رسانهها و مطبوعات در اسارت این واقعیت ساده قرار گرفته که مالکان ابر شرکتهای رسانهای بر مبنای ایدئولوژی بازارهای آزاد به فعالیت میپردازند. آیا در این شرایط میتوان تصور نمود که مدیران این ابر شرکتهای رسانهای، به روزنامهها و رادیوها و ایستگاههای تلویزیونی تحت مالکیت خویش اجازه دهند که به صورتی ساختار یافته به انتقاد از سرمایه سالاری بازار آزاد که منبع دستیابی آنها به ثروتهای مادی شان است، بپردازند؟ دومین فیلتر مدل پروپاگاندا،[color=#0000ff] [size=5]تبلیغات[/size][/color] است. روزنامهها مجبورند که برای تحت پوشش قرار دادن هزینههای تولید نشریه خود، برای جذب و حفظ حجم انبوهی از تبلیغات تجاری همت گمارند. چرا که بدون کسب این درآدمدها، قیمت هر روزنامه، چند برابر قیمت کنونی خواهد بود. بدو چنین درآمدهایی، یک روزنامه خیلی زود از عرصه رسانهها خارج میگردد. از سوی دیگر، در میان جامعه رسانهای، ما همواره شاهد یک رقابت سخت و شدید درجهت جذب تبلیغات دهندگان بودهایم. در این شرایط، جذب تبلیغات کمتر در یک رایط ، جذب تبلیغات کمتر در یک روزنامه، به منزله تضعیف جایگاه آن در عرصه مطبوعات خواهد بود. عدم موفقیت در کسب درآمدهای تبلیغاتی را باید یکی از اصلیترین عوامل نابودی روزنامههای مردمی قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی دانست. این امر کاملا روشن است که زنده ماندن و بقای هر مؤسسه مطبوعاتی و یا شبکه رادیویی و تلویزیونی، منوط به ایجاد تصویری از خود بهعنوان یک رسانه دوستدار تبلیغات است. به بیان دیگر، رسانه باید در راستای منافع شرکتهای تجاری قدم بر دارد و حوزههایی نظیر مسافرت و صنایع خودروسازی و پتروشیمی جزو این حوزه است. امروزه حتی تهدید به عدم ارائه تبلیغات به یک روزنامه، بر موضعگیریهای بخشهای خبری و تحلیلی و سردبیری آن، تأثیراتی شگرف و قابل توجه میگذارد. سالها پیش نامهای از سوی یک شرکت بزرگ تولید کننده خودرو با این مضمون به دفاتر یکصد روزنامه در ایالاتمتحده ارسال گردید: «در جهت پرهیز از وقوع هرگونه تضاد احتمالی، باید در کلیه مطالب نگارش یافته در روزنامه شما که از مضمامین سکسی، سیاسی و یا اجتماعی برخوردار است، نام شرکت «کرایسلر» درج گردد. در این میان، موضعگیری مثبت و یا منفی، برای ما از اهمیت چندانی برخوردار نیست.» از سوی دیگر، شرکت مخابرات انگلستان، در سال 1999 میلادی، مدیران روزنامه «دیلی تلگراف» را تهدید کرده بود که به دلیل انتشار چند مقاله انتقادی، از ارائه تبلیغات خود به آن نشریه خودداری خواهد کرد. بدینترتیب، مسئولیت روزنامه نگاران در انتشار حقایق و واقعیتها، در هالهای از ترس و واهمه و سکوت قرار میگیرد. در سال 1992، میلادی، مطالعهای بر روی 150 نفر از اعضای شوراهای سردبیری نشریات ایالات متحده انجام گردید. در این میان 90% آنان اعلام کردند که تبلیغات دهندگان در مضامین انتشار یافته در روزنامه ما دخالت میکنند. به علاوه، بسیاری از موضوعات در آستانه انتشار نیز پس از اطلاع آنان، به صورت کامل حذف میگردد. 40% این افراد هم از تاثیرات مهم این تبلیغات دهندگان بر مقالات نوشته شده خویش خبر میدهند. مثلاً در انگلستان، کل بودجههای تبلیغاتی، حدود 10 میلیارد پوند است. اما در ایالات متحده، این مبلغ بسیار بیشتر است. در این شرایط، تداوم حیات یک رسانه رادیکال و مستقل، بسیار مشکل خواهد بود. حتی در صورت بقای آنها هم، به دلیل در حاشیه قرار گرفتن، نخواهند توانست با اقبال عمومی روبهرو گردند. پس تبلیغات هم نظیر مالکیت رسانهها میتواند به عنوان یک فیلتر عمل کند. سومین فیلتر اشاره شده از سوی هرمان و چامسکی، [size=5][color=#0000ff]منابع خبری رسانههای جمعی[/color][/size] میباشد. به بیان دیگر، رسانهها باید با منابع قدرتمند اطلاعات، به دلیل ضرورتهای اقتصادی و پیوند منافع، ارتباطی نزدیک داشته باشند. چرا که حتی رسانهای غول پیکر نظیر «بیبیسی» هم نمیتواند آزادانه خبرنگارانش را روانه هر منطقهای نماید. آنها تمرکز منابع خود را در محلهایی قرار میدهند که اخبار مهم دنیا در آنها روی میدهد: کاخ سفید، پنتاگون، دفتر نخست وزیر انگلستان و سایرترمینالهای خبری دنیا. اگرچه روزنامههای انگلیسی هم ممکن است به منافع احزاب وابسته به طبقه کارگر در پارهای موارد توجه کنند، اما آنان عمدتاً باید نظرات سخنگوی نخستوزیر انگلستان را برای تحلیلها و گزارشهای خبری مرتبط با دولت، مدنظر قرار دهند. از سوی دیگر، ابر شرکتهای تجاریو صنعتی هم یکی از این منابع مهم خبری به شمار میروند. سردبیران و روزنامهنگارانی که به این منابع برای دریافت اطلاعات مورد نیاز خویش وابستهاند، در صورت پرسش از دلایل انحراف و دستکاری و یا نادیده انگاری حقایق، احتمالاً با تهدید به عدم امکان دسترسی به کلیه این منابع روبرو خواهند شد. رابرت مک کنزی، استاد ارتباطات دانشگاه «ایلینویس» میگوید: «روزنامهنگار حرفهای، عمیقاً بر منابع رسمی اطلاعاتی اتکا دارد. خبرنگاران آنها باید با سخنگویان رسمی نخستوزیران، مدیر فعالیتهای رسانهای کاخ سفید، مدیران شرکتهای تجاری و فرماندهان عالی رتبه ارتش گفتوگو نمایند و اخبار این رسانهها در حقیقت، گفتههای آنهاست. لذا دورنمای عملکرد آنها هم به صورت خودکار با دیدگاههای رسمی پیوند میخورد و در یک راستا خواهد بود.» وی در ادامه خاطرنشان میکند که «اگر شما با زندانیان، تظاهرکنندگان، بیخانمانها و یا اعتصاب کنندگان گفتوگو نمایید، احتمالاً به منابعی غیرقابل اتکا وابسته شدهاید. در حقیقت، شما باید در روزنامهنگاری حرفهای، واژه بیطرفی و استقلال را حذف کنید.» چنین اتکایی بر منابع رسمی اطلاعاتی و خبری، رسانههای ما را عمیقاً به سوی محافظهکاری کشانده و در حقیقت، تعریف یک رویداد بهعنوان یک خبر و یا خودداری از انتشار آن، در دستان صاحبان قدرت میافتد. آقای مک کینزی که کتاب ارزشمند «رسانههای ثروتمند، دموکراسی فقیر» را نگاشته است، چنین هشدار میدهد: «شرایط کنونی ما، دقیقاً در جهت متضاد با عملکردی است که باید در یک نظام دموکراسی روی دهد، یعنی پاسخگویی صریح و شفاف صاحبان قدرت در برابر افکار عمومی.» چهارمین فیلتر مطرح شده در این مدل، [color=#0000ff][size=5]انتقاد[/size][/color] است که به معنای پاسخ و عکسالعمل منفی نسبت به یک خبر و یا گزارش انتشار یافته در رسانهها میباشد. این انتقادها میتواند در قالب نامهها، تلگرافها، تماسهای تلفنی، طومارها، شکایتهای قضایی، سخنرانی و یا طرحهای دولتی، شکایت، تهدید و یا اقدامات تدافعی و تنبیهی باشد. سازمانهای تجاری معمولاً به صورتی ساختار یافته گردهم میآیند تا ماشین انتقادگری خود را سروسامان دهند. شاید یکی از معروفترین انجمنهای فعال در این زمینه را باید « ائتلاف آمریکایی تغییر آب و هوا» (GCC) دانست که در آن، تعدادی از شرکتهای نفتی و خودروسازی نظیر «کسون»، «تگزاکو» و «فورد» حضور دارند. به هر حال، سنگ بنای این ائتلاف قدرتمند از سوی مؤسسه «برسون – مارستلر» بنیان نهاده شد که بزرگترین شرکت روابط عمومی دنیا به شمار میرود. هدف اصلی آنها، زیر سؤال بردن نتایج تحقیقات و پژوهشهای دانمشندان علوم آب و هوا و هشدارهای انتشار یافته در مورد روند فزاینده گرمایش جهانی میباشد. شارون بیدر در کتاب خود با عنوان «دایره بسته جهانی»، به افشای اقدامات گسترده این ابر شرکتهای صنعتی و تجاری و شرکتهای روابط عمومی اجارهای آنها در زمینه بیاثر کردن یافتهها و هشدارهای دانشمندان و کارشناسان حامی محیطزیست میپردازد. مثلاً آنان به جای تلاش در جهت تصویب قوانین کنترل دولتها، خواهان مسئولیتپذیری زیستمحیطی افراد در شیوه زندگی خود هستند و با هرگونه تصویب مقررات جدیدی برای صنایع، به شدت مخالفند. یکی از نویسندگان برجسته انگلیسی که آثار متعددی در حوزه محیط زیست و حیاتوحش دارد نیز اخیراً اعلام نموده که صاحبان صنایع انگلستان به شدت از انتشار گزارشهای نگران کننده در رسانهها جلوگیری مینمایند. پنجمین و آخرین فیلتر مطرح شده از سوی هرمان و چامسکی، «[size=5][color=#0000ff]دشمن ستیزی[/color][/size]» نام دارد. از زمان پایان جنگ جهانی دوم به این سو، رسانههای ما با هشدار نسبت به قدرت گرفتن دیکتاتورهایی نظیر قذافی، صدام حسین و یا میلوسویچ از یک سو و اقدامات گروههایی اجتماعی نظیر حامیان محیط زیست از سوی دیگر را بهعنوان «تروریستهای حوزه محیط زیست» به مخاطبان خود ارائه میکنند. به هر حال، حفظ منافع ابرشرکت ها, در همه جای دنیا یک ماموریت دیرپای مطبوعات ما به شمار میرود. بایکوت کردن مخالفان اقداماتشان در کشورهای خود ما، چه معنایی خواهد داشت؟ نمایش یک «امپراتوری شیطانی» از اتحاد جماهیر شوروی در رسانههای ما، به عاملی جهت تقویت و گسترش نفوذ ابرشرکتهای سازنده تسلیحات نظامی و همچنین کشورگشاییهای متعدد از سوی دولتهای غربی، که هر دوی این عوامل سود هنگفتی را برای این ابر شرکتها به همراه داشت، تبدیل شد. مثلا اگرچه رژیم مفلوک صدام حسین پس از جنگ اول خلیج فارس، تقریبا فاقد هیچ قدرت نظامی قابل توجهی بود، اما با تبلیغات هشدارامیز رسانههای عالم گیر، کشورهای همسایه عراق در خاورمیانه، در یک دوره 10 ساله، بیش از 100 میلیارد دلار تسلیحات پیشرفته از کشورهای غربی برای مقابله با تهدیدات احتمالی وی خریداری نمودند. از سوی دیگر، موضعگیریهای کینهورزانه رسانههای ما علیه مخالفان جهانیسازی در سراسر دنیا و برچسبزنی آنها به عنوان افرادی آشوبگر و شورشی را نیز باید در همین راستا ارزیابی کرد. گویی همه آنانی که در برابر ایدئولوژی و تهدیدات ناشی از بازار آزاد میایستد، افرادی مخاطرهجو و اخلالگر و شورشی هستند. در پایان باید این نکته مهم را خاطر نشان کنیم که خلاصه کردن این الگوی پروپا گاندا، نمیتواند به صورتی کامل بیانگر نظرات و تحلیلهای مطرح شده از سوی هرمان و چامسکی در این کتاب ارزشمند باشد؛ چرا که آنان موضوعاتی نظیر چگونگی شکلگیری و قدرت گرفتن ابر شرکتها در جامعه مدرن، سلطه گام به گام شعارهای نولیبرال مبتنی بر نظام تجارت آزاد و کنار گذاشتن گزینههای دیگر با برچسبهایی نظیر «ایدئولوژیک»، «منحرف» و «افراطی» را به صورت کامل در این اثر خود شرح میدهند. به راستی چرا در این زمانه، هرگونه اعتراض حامیان محیط زیست، حقوق بشر و خلع سلاح در فضایی خاکستری و به صورتی تحریف شده و کینه ورزانه انعکاس مییابد؟ و با چه احتمالی، اصولاً چنین اقداماتی به حاشیه رانده شده، مورد بدگویی قرار گرفته و یا اصولاً نادیده گرفته میشوند؟ در واژه نامههای غربی مفهوم تبلیغ، در توضیح اصطلاح پرویا گاندا (propaganda) به کار رفته است. این اصطلاح برای اولین بار توسط یک کمیته از کاردینالهای کلیسای کاتولیک رومی که مسئول رسیدگی و سرپرستی مأموریتهای خارجی بودند، به کار رفت. آن کمیته در سال 1622 میلادی توسط پاپ گریگوری تاسیس شد. پروپاگاندا که در ابتدا به معنی تبلیغ انجیل و تاسیس کلیسا در کشورهای غیرمسیحی استعمال میشد، امروزه به مفهوم «[color=#0000ff]دستکاری و تحریف سمبلها به عنوان وسیلهای برای نفوذ بر بینش مردم در مورد مسایل جدال آمیز[/color]!» و یا «[color=#0000ff]ابزاری جهت وادار ساختن تودههای مردم جهت شرکت فعالانه در محفل خود[/color]» نیز به کار میرود. «پروپاگاندا امروزه در دو سطح بینالمللی و ملی روی به گسترش نهاده است. پروپاگاندای بینالمللی بیشتر از جانب کشورهای خواهان توسعه سیاسی اعمال میگردد و هدف اصلی آنان جلب اقوام غیرمتعهد جهان به خود است، پروپاگاندای ملی بیشتر بسوی حفظ اتحاد قوم در لوای رهبریهای موجود گرایش دارد و پدیده اساسی آن بصورتتربیت متخصصان روابط عمومی و بکارگرفتن نیروی انسانی قادر به پیشبرد ایدئولوژی موجود دیده میشود.» همچنین هربرت مارکوزه در کتاب انسان تک ساختی صراحتاً اعتراف میکند که : «[color=#0000ff]تبلیغات امروز (غرب) به دنبال آن نیست که درست را از نادرست و حقیقت را از اشتباه باز شناسد، بلکه شخصاً آنچه را که بخواهد به صورت حقیقت یا اشتباه به ذهن آدمیان تحمیل میکند و آنرا در برابر کاری انجام شده قرار میدهد[/color]» و نیز از نظر گاه گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان نازی، «[color=#0000ff]کار تبلیغ فقط در کنترل خدمات اطلاعاتی و هنری خلاصه نمیشود، بلکه تبلیغات وسیلهای است برای کنترل تمام امور زندگی و تفکرات جهانی[/color]» تبلیغ در اسلام به معنای رسانیدن پیام وحی و فرامین الهی به کلیه افراد بشر و تشویق و دعوت آنان به اطلاعات و پیروی از حق و حقیقت و شناساندن بدیها و پلیدیها وترسیم و ارائه شیوههای ستیز و مبارزه با آنهاست. امام خمینی قدس سره شریف در حکم انتصاب ریاست «سازمان تبلیغات اسلامی» درباره معنای «تبلیغات» چنین فرمودهاند: «[color=#ff0000]تبلیغات که همان شناساندن خوبیها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدیها و نشان دادن راه گریز و منع از آن است، از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است. ان شاءالله در محدوده توانتان نقاط کور و مجهول را برای مردم شریف ایران و جهان اسلام باز و روشن نمایید و چارچوب اسلام ناب محمدی(ص) که درترسیم قهر و خشم و کینه مقدس و انقلابی علیه سرمایه داری غرب و کمونیسم متجاوز شرق است و نیز راه مبارزه علیه ریا و حیله و خدعه را به مردم و به خصوص جوانان سلحشور نشان دهید.[/color]» [url="http://rasaneh.org/NSite/FullStory/News/?Id=1614"]منبع[/url] [size=2][color=#008080]-------------------[/color][/size] [size=2][color=#008080]منتقل شد[/color][/size] [size=2][color=#008080]PersianKing[/color][/size]- 37 پاسخ ها
-
- 23
-
-
-
سلام دوستان در مورد هر اسلحه ای که بخواهند نظر بدهند باید در مورد مقدار مهمات جنگی ساخته شده و موجود سلاحهای فعلی هم فکری بکنند . پیشنهاد بهینه سازی همین سلاح ژ-3 خوبیش اینه که این مهمات قابلیت استفاده شون هنوز حفظ میشه !. البته میشه به شیوه اسرائیلیها عمل کرد و سلاحهایی رو که در شرف تعویض قرار می گیرند به عنوان سلاحهای پشتیبان تحویل نیروهای پشتیبان رزمی و مردمی داد و سلاحهای جدید را به راحتی وارد نیروهای رزمی کرد .
-
[quote name='worior' timestamp='1392128180' post='364844'] ظاهرا بر اساس این تصویر و البته تصویر روی پرده داخل این تصویر ، محل استفاده این موشک علیه اهداف ساحلی توسط سوخوی 25 دیده شده و به احتمال زیاد اون شلیک زمینی صرفا تست گرم هست؛ [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10104/13921121000764_PhotoL.jpg[/img] [/quote] فکر می کنید روی دیوارها چی بوده که این طوری با عجله پارچه ها رو چسب کاری کرده اند ؟ یعنی حتی یک اتاق خالی با دیوارهای تمیز تو مجموعه نبوده که به این شکل و تو این اتاق رو نمایی شده ؟ واقعیتش اینه که من فکر می کنم یه پروژه نصفه و در حال تست رو همین جوری و با تصمیم ناگهانی در عرض دقیقه تا ساعت رونمایی کرده اند و علت به هدف نخوردنش هم تو فیلم این بود که فیلم تستهای اولیه رو دارند نشون می دهند . در واقع با یک ورژن آزمایشی طرف هستیم که فقط به قول بچه ها در آخرین لحظه ها جایگزین یک رونمایی دیگه شده . یه چیزی مشابه پهباد حماسه
-
اولین پرتاب پروتون در 2014 میلادی ماهواره Türksat 4A متعلق به ترکیه را به مدار بُرد / Türksat 4B نیز به فضا پرتاب شد
oldmagina پاسخ داد به mahdavi3d تاپیک در اخبار علمی
[quote name='era_923' timestamp='1392063499' post='364720'] من متوجه نشدم درست. چقدر از تجهیزات این ماهواره ساخت خود ترکیه هست؟ [/quote] تقریبا هیچ چی ! فقط در یک اتاق تمیز مونتاژش کرده اند . -
[quote name='SHAHDAD' timestamp='1392060158' post='364708'] این بارانی ربطی به کلاهک بارانی که در گذشته نمایش داده شده ندارد.در اینجا کلاهک اصلی به چند کلاهک تقسیم میشه که برخی از انها اهداف کا ذب هستند و برخی دیگر هدایت شونده با قابلیت هدف گیری یک یا چند هدف متفاوت [/quote] منبعی برای این که گفتید دارید ؟
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
oldmagina پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote name='farid_mov2006' timestamp='1392046541' post='364653'] چرا این همه منفی دادی؟مگه اشتباه میگه؟راست میگه دیگه بالای نود درصد کمکها از سمت ماست کمکهای بلاعوض ! بعد جنگ هم خودمون براشون میسازیم از روز اول بهتر خلاصه اینکه "" [right][background=rgb(247, 247, 247)][color=#ff0000]همونهایی تا الان می دادن از جمله امت همیشه در صحنه ایران اسلامی عزیز[/color]""" درسته کجاش غلطه ؟(این همه منفی نمیخواست دیگه )[/background][/right] [/quote] منفی رو من دادم عزیز ! متاسفانه کنایه خوبی نبود! -
[size=5][b][color=#ff0000]گام ششم: پایش و ارزشیابی[/color][/b][/size] مراحل اصلی این گام عبارتند از:[list] [*][color=#0000ff] تعیین استانداردها[/color] [*][color=#0000ff] تعیین شاخص ها، بر اساس استانداردها[/color] [/list] [color=#ff0000] پایش[/color] (Monitoring) عبارت است از: [color=#0000ff]انجام اقداماتی براي حصول اطمینان از اجرا شدن به موقع فعالیت هایی که در برنامه پیش بینی شده است.[/color] [color=#ff0000] ارزشیابی[/color] (Evaluation) عبارت است از: [color=#0000ff]بررسی چگونگی تاثیر یک برنامه یا یک مداخله در تغییر وضعیت یک مسئله[/color]. ارزشیابی به این سوال پاسخ می دهد که آیا اقدامات انجام شده تاثیر گذار بوده است یا خیر. آیا مسئله حل شده است و اگر حل شده است به چه میزان. تفاوت پایش و ارزشیابی: هر چند پایش و ارزشیابی دو اصطلاحی هستند که به فراوانی همراه با یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند ولی از نظر مفهوم و کاربرد تفاوت هاي عمده با هم دارند پایش تعیین میزان انطباق فعالیت ها با طراحی است. پایش اقدامی ناظر به فعالیت ها است. ارزشیابی تعیین میزان دستیابی سازمان به اهداف است. ارزشیابی به نتایج چشم می دوزد.[list] [*]پایش را می توان با دریافت گزارش از اقدامات صورت گرفته و اطلاع از درصدي از فعالیت ها که به انجام رسیده است به صورت دوره اي انجام داد. گاهی لازم است مستندات فعالیت هاي صورت گرفته نیز بررسی شوند. به همین دلیل باید تلاش کرد تا هر فعالیتی که در برنامه پیش بینی شده است پس از انجام به نحو مناسب مستند شود. [*]ارزشیابی نیاز به بررسی وضعیت موجود دارد و اینکه آیا مشکل همچنان باقی است و آیا از شدت و فراوانی آن کاسته نشده است؟ [*]ارزشیابی در فواصل شش ماهه، سالانه و بیشتر انجام می پذیرد در صورتی که پایشدر فواصل کوتاه تر حتی به روز ممکن است انجام گیرد. [*]نیازي به محاسبه تمام شاخص هاي برنامه در تمام سطوح بهداشتی نیست. هر سطح شاخص هاي مربوط به خود را باید محاسبه و تحلیل نماید. شاخص هاي پایش در سطوح محیطی و شاخص هاي ارزشیابی در سطوح ستادي کاربرد دارد. [/list] انواع پایش :[list] [*][color=#0000ff] پایش داده ها[/color]: زمان، نیروي انسانی، منابع مالی، منابع اطلاعاتی، مشارکت تفراد و گروه ها [*][color=#0000ff] پایش فرایند[/color]: رعایت ضوابط و مقررات، حفظ استانداردها، برقراري ارتباطات [*][color=#0000ff]پایش ستانده ها[/color]: مطلوبیت نتایج در هر مرحله، به موقع بودن خدمات، به هنگام بودن تصمیم گیري، اعتبار گزارش ها، حل و فصل تعارضات، رضایت جامعه [/list] انواع ارزشیابی :[list] [*][color=#0000ff]بر مبناي اهداف برنامه[/color]: در این نوع ارزشیابی در مورد عملی بودن دسترسی به اهداف، برآورد وضعیت پیشرفت زمانی و فیزیکی برنامه در جهت اهداف، تکافوي منابع مورد نیاز، تعدیل اهداف و در انتها مقایسه نتایج با اهداف مد نظر قرار می گیرد. [*][color=#0000ff]بر مبناي فرایند[/color]: نکات عمده اي که در این نوع ارزشیابی مورد توجه قرار میگیرد عبارتند از: [/list][list=1] [*]مبناي تخصیص منابع و امکانات به کارکنان و یا گیرندگان خدمات [*]شرح وظایف پرسنل و کفایت آموزشی آنان [*]فرایند کلی ارائه خدمات به اشخاص یا گروه هاي هدف برنامه [*]نقطه نظرات پرسنل و گروههاي هدف در مورد قوت و ضعف برنامه [/list][list] [*][color=#0000ff]بر مبناي نتایج[/color]: این نوع ارزشیابی متمرکز بر مزایا و منافعی است که عاید فرد، افراد یا گروه هاي هدف برنامه بهداشتی می گردد. نتایج در قالب ارتقاي یادگیري (دانش، نگرش، مهارت) بهبود وضعیت معنی می شود. [/list] پایش و ارزشیابی به منظور [color=#ff0000]کنترل برنامه [/color]انجام می گیرد. کنترل چیست؟ [color=#0000ff]کنترل فرآیند اطمینان از اجراي برنامه ها و اصلاح انحرافات ، به منظور دستیابی به اهداف معین است. [/color]پس از پایش و ارزشیابی باید اصلاحات مورد نیاز در راستاي اهداف انجام می گیرد. فرایند کنترل شامل 4 مرحله می باشد:[list=1] [*]تدوین استانداردها [*]اندازه گیري عملکرد [*]مقایسه عملکرد با استانداردها [*]اقدامات اصلاحی [/list] قبل از پایش و ارزشیابی باید[color=#ff0000] استاندارد سازي [/color]به عمل آید و شاخص هاي سنجش مشخص گردد. <p> تعریف استاندارد :[list] [*]استانداردها ویژگی هاي قابل سنجش در نتیجه و اجزاي فرایند هستند که در صورت تحقق، آن جزء یا نتیجه مطلوب تلقی می گردد. استانداردها ذاتا متغیر هستند. [*]استانداردسازي فرایندي است که سطح مورد انتظار یا قابل قبول در زمینه تامین منابع و خصوصیات آن (داده ها)، چگونگی انجام کار (فرایند) و کمیت و کیفیت نتیجه مورد نظر (برونداد) را مشخص می کند. [/list] کاربرد استاندارد : استانداردها در طراحی فرایند، پایش و ارزشیابی فرایند و اصلاح فرایند (بهبود کیفیت) کاربرد دارند. در حقیقت بدون مشخص کردن استانداردها هیچکدام از سه جزء فوق قابل حصول نیست. مراحل استاندارد نمودن فرایند :[list=1] [*]نقطه آغاز [*]نقطه پایان [*]درونداد [*]برونداد [/list] [color=#0000ff]استانداردسازي برونداد (نتیجه)[/color] : استانداردسازي نتیجه از طریق پژوهش بر روي مشتري انجام پذیر است. هدف آن است که مشخص کنیم فرایند چه نتیجه یا چه ویژگی هایی تولید کند تا مطلوب قلمداد گردد. مثال: در فرایند مراقبت از مادر در ماه پنجم بارداري، نتیجه یا برونداد مادري است که پس از مراقبت از خانه بهداشت خارج می شود، برخی از استانداردهاي برونداد یا نتیجه می تواند به قرار ذیل باشد:[list] [*]مادر از عوارض دوران بارداري در طی این ماه آگاه شده باشد. [*]فشار خون مادر اندازه گیري شده باشد. [*]مادر به تعداد کافی قرص آهن دریافت کرده باشد. [/list] [color=#0000ff]استانداردهاي روش اجرا :[/color] تعیین روش اجراي فرایند با توجه به ویژگی هاي نیروي انسانی شاغل در فرایند تعیین می گردد. روش اجرا باید با توجه به امکانات و واقعیت هاي موجود نیروي انسانی انتخاب شود. روش اجرا همان راهکار است. مثال: در بیان استانداردهاي فرایند مراقبت از مادر در ماه پنجم بارداري، بایستی امکانات مکانی، زمانی، پرسنلی و ... در نظر گرفته شود. [color=#0000ff]سایر استانداردها :[/color] سایر موارد مثل نیروي انسانی، ابزار، فضاي فیزیکی، بایستی با توجه به روش اجرا تعیین گردد. پس از تعیین موارد فوق جدول استاندارد و شاخص ها به شکل ذیل رسم و تکمیل می گردد. [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja1.jpg"]http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja1.jpg[/url] تعریف [color=#ff0000]شاخص :[/color] شاخص ها، ابزاري جهت پایش و ارزشیابی هستند.[color=#0000ff] شاخص ها متغیرهایی هستند که به سنجش تغییرات به طور مستقیم یا غیر مستقیم کمک می کنند[/color]. تفاوت شاخص و استاندارد : استاندارد عبارت است از حد یا حدود قابل قبول از شاخص یا به عبارت دیگر استاندارد خط قرمز شاخص می باشد. شاخص نشان می دهد که وضعیت چیست؟ استاندارد نشان می دهد که آیا وضعیت مطلوب است یا نه؟ و آیا اهداف و سیاست ها تحقق یافته اند یا نه؟ <p> انواع شاخص ها:[list] [*][color=#0000ff] کیفی[/color] [*][color=#0000ff] کمی[/color] [*][color=#0000ff] عدد مطلق[/color] [*][color=#0000ff] عدد کسري[/color] [*][color=#0000ff] تعداد وقایع بدون داشتن مخرج کسر[/color]. مثال: تعداد موارد فلج اطفال [*][color=#0000ff] سهم[/color]: صورت در مخرج کسر موجود است. مثال: نسبت مراکز بهداشتی بدون برق [*][color=#0000ff] نسبت[/color]: صورت و مخرج کسر هم سنخ نیستند. مثال: نسبت پزشک به جمعیت [*][color=#0000ff] میزان[/color]: فراوانی یک واقعه در یک زمان مشخص و جمعیت معین. مثال: شیوع بیماري سل در یک جمعیت معین بر حسب سال. [/list] [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja2.jpg"]http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja2.jpg[/url] [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja3.jpg"]http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja3.jpg[/url] سوالات کلیدي در تدوین برنامه پایش و ارزشیابی:[list] [*]فعالیتها و اهداف را با چه شاخصهائی می خواهیم مورد سنجش قرار دهیم ؟ [*]ارتباط این شاخصها با یکدیگر چگونه است؟ [*]براي محاسبه هر شاخص چه داده هاي آماري خامی نیاز داریم؟ [*]شیوه جمع آوري داده ها به چه شکلی است؟ [*]دوره زمانی جمع آوري داده ها چگونه است؟ [*]دوره محاسبه شاخصها چگونه است؟ [*]شیوه تحلیل شاخصها چگونه است؟ [*]و …… [/list] [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja4.jpg"]http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja4.jpg[/url] روشهاي جمع آوري داده جهت محاسبه شاخص ها :[list] [*]سرشماري [*]بررسی مقطعی [*]نمونه گیري کوچک و مداوم [*]نظام جاري اطلاعات [/list] براي روشن شدن بیشتر مفاهیم پایش و ارزشیابی [color=#ff0000]مدل زنجیره اي[/color] برنامه هاي بهداشتی را مورد بررسی قرار می دهیم. [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja5.jpg"]http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja5.jpg[/url] [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja6.jpg"]http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja6.jpg[/url] [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja7.jpg"]http://www.xum.ir/images/2014/02/09/ja7.jpg[/url]
-
[b][color=#ff0000][size=5]گام پنجم: تدوین لیست فعالیت ھا و بودجه عملیاتی [/size][/color][/b] [color=#ff0000]بودجه ریزي عملیاتی :[/color] بودجه ریزي عملیاتی روشی براي تخصیص منابع به منظور دستیابی به اهداف، برنامه ها و نتایج ارزیابی شده است. در این روش منابع بودجه به اهداف مورد نظر در قالب برنامه به نحوي کارا و اثربخش تخصیص می یابد. بنابراین، سه عنصر کلیدي بودجه ریزي عملیاتی را می توان[color=#0000ff] اهداف قابل سنجش[/color]، [color=#0000ff]استراتژي ها[/color] و[color=#0000ff] برنامه هاي عملیاتی[/color] دانست.[list] [*]در بودجه ریزي عملیاتی بر حسب عملیات، بودجه بر اساس وظایف، برنامه ها و حجم عملیات و پروژه هایی که سازمان بر عهده دارد، اختصاص می یابد. [*]ارقام پیش بینی شده در بودجه ریزي عملیاتی باید مستند به تجزیه و تحلیل تفصیلی برنامه ها و قیمت تمام شده آنها باشد. [*]بودجه ریزي عملیاتی به نحو دقیق تر و روشن تر اجراي برنامه ها را از دیدگاه هزینه – فایده تجزیه و تحلیل می کند. [*]بنابراین، بودجه ریزي عملیاتی منابع بر اساس اولویت امور و نتایج قابل اندازه گیري تخصیص داده می شود. [/list] تدوین لیست فعالیت ها: فعالیت ها عواملی هستند که سبب می شوند اهداف اختصاصی تحقق یابند. براي هر راهکار مجموعه اي از فعالیت ها در نظر گرفته می شود که در حقیقت عملیات اجرایی برنامه را تشکیل می دهد. روش کار:[list] [*]هدف کلی و اهداف اختصاصی که در گام سوم مشخص کرده ایم را فهرست می کنیم. [*]براي هر یک از اهداف اختصاصی، باید یک جدول فعالیت رسم نماییم. [*]فعالیت هایی که باید انجام شود را به ترتیب تقدم نوشته و گروه هدف، مسئولیت افراد، زمان، مکان، منابع لازم، چگونگی اجرا، شیوه هاي پایش و ارزیابی فعالیت ها را مشخص می کنیم. [*]جهت تحقق فعالیت هاي برنامه بایستی منابع سازماندهی شوند و در سازماندهی باید به این سوالات پاسخ داد: [/list][list=1] [*][color=#0000ff]چه کسی[/color] ([color=#ff0000]Who[/color]) ، [color=#0000ff]چه کاري[/color] ([color=#ff0000]What[/color]) ، [color=#0000ff]چه زمانی[/color] ([color=#ff0000]When[/color]) ، [color=#0000ff]چه جایی[/color] ([color=#ff0000]Where[/color]) ،[color=#0000ff] چگونه[/color] ([color=#ff0000]Which[/color]) انجام می دهد. [*][color=#0000ff]میزان اعتبار[/color] مورد نیاز چند ریال است؟ و از چه محلی می توان آن را [color=#0000ff]تامین[/color] نمود؟ [/list] در هنگام تعیین فعالیت ها این نکات را مد نظر قرار دهید:[list] [*]زمان بندي دقیق و مشخص از ضروریات یک برنامه عملیاتی است. تاریخ دقیق شروع و پایان فعالیت ها باید در جدول ذکر شود. [*]فعالیت ها باید بر اساس توالی زمان اجرا در جدول ثبت شوند. [*]افراد مسئول که فعالیت ها به آنها سپرده می شوند باید با ذکر نام در جدول مشخص شوند. [*]نحوه پایش فعالیت ها باید به تفکیک هر فعالیت مشخص باشد. به این معنی که مطمئن باشیم به اندازه کافی مستندات براي اثبات انجام فعالیت ها جمع آوري خواهد شد. به عنوان مثال: "نحوه پایش جلسات برگزار شده، صورتجلسه نشست ها می باشد."، "نحوه پایش آموزش هاي ارائه شده، گزارش هاي کتبی جلسه آموزشی برگزار شده، خواهد بود." [*]ذکر برآورد هزینه هاي قابل پیش بینی در مواردي که تامین هزینه لازم انجام فعالیت ها است از نکات مهمی است که ایجاب می کند حمایت کنندگان و تامین کنندگان منابع مالی برنامه از ابتدا در جریان تنظیم برنامه قرار گرفته و پس از تنظیم سند نیز به طور رسمی جهت تامین اعتبار، سند برنامه عملیاتی را به موقع دریافت و بررسی نمایند . [*]تاکید به استفاده از امکانات موجود و کاربرد عملی آنها [*]سازگار با ضوابط و سیاست هاي دولت [*]موجب کاهش هزینه براي فرد و جامعه [*]انعطاف پذیر و قابل انعطاف با شرایط محلی [/list] مثال: جدول برنامه عملیاتی بیمارستان ...... [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/table.jpg"]http://www.xum.ir/im...02/09/table.jpg[/url] برآورد زمان، نیروي انسانی و تجهیزات برنامه عملیاتی: پس از ترسیم جدول فعالیت ها لازم است جهت برآورد زمان انجام فعالیت ها، یک گانت چارت (جدول زمانی برنامه عملیاتی) تهیه نمایید. این جدول میزان پیشرفت کارها را نشان داده و با استفاده از آن می توانید به زمان بندي کارها بپردازیم. همچنین در صورتی که فعالیت هاي برنامه نیاز به صرف منابع خاصی مانند نیروي انسانی یا تجهیزات و لوازم داشته باشد می توانیم به برآورد نیروي انسانی (با استفاده از جدول برآورد نیروي انسانی) و تجهیزات (با استفاده از جدول برآورد مواد/وسایل/ ابزار) مورد نیاز بپردازیم. در ادامه جداول ذکر شده آورده شده است. [color=#ff0000]جدول گانت (Gantt chart) :[/color] این روش اصولا براي زمان بندي انجام وظایف به وجود آمده و داراي دو بعد است:[list=1] [*][color=#0000ff]محور عمودي شرح فعالیت ها[/color] را بر حسب تقدم و تاخر انجام آنها (مراحل انجام کار) نشان می دهد. [*][color=#0000FF]محور افقی نیز نشان دهنده زمان[/color] می باشد. بسته به نوع فعالیت ها، جدول زمانی می تواند بر حسب روز، هفته یا ماه تنظیم گردد. [/list] ویژگی هاي نمودار گانت :[list] [*]چه کارهایی باید انجام گیرد. [*]هر کار از چند وظیفه تشکیل شده است. [*]چه وظایفی باید به طور هم زمان دنبال گردد. [*]در داخل هر فعالیت چه وظایفی باید به طور سریالی انجام شود. [*]زمان شروع و پایان هر وظیفه در چه تاریخی به دست می آید. [/list] جدول زمانی برنامه عملیاتی (گانت چارت) [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/gaunt.jpg"]http://www.xum.ir/im...02/09/gaunt.jpg[/url] نمونه جدول برآورد نیروي انسانی مورد نیاز براي برنامه عملیاتی [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/j1.jpg"]http://www.xum.ir/im...14/02/09/j1.jpg[/url] نمونه جدول برآورد مواد / وسایل / ابزار براي برنامه عملیاتی [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/j2.jpg"]http://www.xum.ir/im...14/02/09/j2.jpg[/url] نتایج دو جدول بالا را در جدول زیر خلاصه کنید: جدول برآورد کل هزینه برنامه عملیاتی [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/09/j3.jpg"]http://www.xum.ir/im...14/02/09/j3.jpg[/url] نکته: [color=#ff0000]در برآورد هزینه ها باید امکانات بالقوه، نیروي داوطلب و امکانات موجود را در نظر بگیریم و توجه کنیم که همه برنامه ها هزینه بر نیستند، بلکه با همان هزینه فعلی ولی با تغییر در روش هاي کار، می توان نتیجه بهتري گرفت و مسائل را حل کرد.[/color]
-
سلام از ادمین محترم بخش هم می خواهم در صورت امکان عکسها رو منتقل بکنند . ممنون
-
[color=#ff0000][size=5][b]گام سوم و چهارم: ارائه راه حل هاي ممکن(تدوین استراتژي) و انتخاب بهترین راه حل[/b][/size][/color] استراتژي (راهکار): استراتژي راه و روش رسیدن به هدف است. استراتژي نوعی برنامه است که مقصود یا منظور اصلی سازمان را بر حسب خدماتی که به جامعه عرضه خواهد کرد، بیان می دارد. استراتژي یا راهکار در حقیقت مسیرهایی هستند که از طریق آنها می توان مشکل را حل نموده و یا تخفیف داد. هزینه ها و مزایاي احتمالی هر استراتژي ارزشیابی می شود تا استراتژي کارا انتخاب گردد. استراتژي نشان می دهد نتایج چگونه حاصل شوند. استراتژي ها در قالب روش، نگرش و پاسخ هایی می باشند که براي رسیدن به هدف به کار می روند. استراتژي منجر به تهیه برنامه اجرایی می شود. تعیین استراتژي مستلزم ارزشیابی هزینه ها، مزایا و پیامدهاي هر روش است. <p> روش کار: در واقع، در این دو مرحله، ابزارهاي به کار گرفته شده در مرحله تحلیل وضعیت موجود مورد استفاده قرار می گیرند. با این تفاوت که به جاي علل مشکل، استراتژي هایی (راه حل ها) جهت رسیدن به هدف نوشته می شوند و نهایتا بهترین راه حل انتخاب می گردد و بر اساس آن، فعالیت ها نوشته می شوند. ابزارهاي انتخاب یک یا چند راهکار از میان راهکارهاي متعدد:[list] [*][color=#0000ff]شبکه علیت یا نمودار علت و معلول[/color] (از آنجا که این دو ابزار نتایج یکسانی به دست خواهند داد از یکی از آنها استفاده می کنیم) [*][color=#0000ff]ماتریس تصمیم گیري[/color] [*][color=#0000ff]ماتریس انتخاب[/color] [*][color=#0000ff]ماتریس انتخاب نهایی[/color] [/list] مثال: در صورتی که هدف اختصاصی سازمان " [color=#ff0000]افزایش سطح آگاهی بهورزان در خصوص بیماري آنفلوآنزاي پرندگان از 80 درصد فعلی به 90 درصد در سال 93[/color] " باشد، شبکه علیت، ماتریس تصمیم گیري، ماتریس انتخاب و ماتریس انتخاب نهایی به ترتیب به شکل زیر ترسیم می شوند: شبکه علیت براي تعیین راه حل هاي افزایش سطح آگاهی بهورزان [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/08/eliath.jpg"]http://www.xum.ir/images/2014/02/08/eliath.jpg[/url] ماتریس تصمیم گیري براي تعیین راه حل هاي افزایش سطح آگاهی بهورزان [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/08/matrish.jpg"]http://www.xum.ir/images/2014/02/08/matrish.jpg[/url] ماتریس انتخاب براي تعیین راه حل هاي افزایش سطح آگاهی بهورزان (معیار امتیاز از 1 تا 6 ) [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/08/matris2h.jpg"]http://www.xum.ir/images/2014/02/08/matris2h.jpg[/url] جدول انتخاب نهایی راه حل افزایش سطح آگاهی بهورزان [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/08/matris3h.jpg"]http://www.xum.ir/images/2014/02/08/matris3h.jpg[/url] در نهایت ارتقاء سطح آگاهی بهورزان از طریق آموزش حضوري غیرمتمرکز به عنوان اولویت اول شناخته شده که باید براي آن فعالیت نوشت.
- 6 پاسخ ها
-
- 10
-
-
[quote name='k98' timestamp='1391868458' post='364186'] نه انلاینه روی درایو نوشتهunallocated [/quote] سلام اگر ویندوز 8 دارید و تازه درایوهاتون رو آپدیت کرده اید ، برش گردونید به حالت قبل معمولا حل میشه . یه نگاهی هم به هاردتون تو manage بندازید اگه داره ظرفیتشو اشتباه نشون میده حتما مربوط به همین قضیه است . به هیچ عنوان هاردتون رو تو این وضعیت ، نه ریکاوری و نه پارتیشن و نه فرمت کنید .
-
[color=#ff0000][b][size=5]گام دوم: هدف گذاري[/size][/b][/color] [color=#0000ff]اهداف عبارتند از نقاط مطلوبی که سازمان تمایل به دستیابی به آنها دارد.[/color] تقسیم بندي اهداف در برنامه ها:[list] [*][color=#0000ff]Goals : اهداف کلی یا نهایی [/color] [*][color=#0000ff]Objectives : اهداف اختصاصی [/color] [/list] [color=#ff0000]اهداف کلی:[/color] [color=#0000ff]هدف کلی همان مشکل اصلی به دست آمده از بررسی وضعیت موجود می باشد که بایستی به صورت هدف نوشته شود.[/color] [list] [*]جهت گیري هاي بنیادي و فراگیر سازمان را معین می کند (می خواهیم به کجا برویم یا به چه دست یابیم). [*]توجه به ارزش هایی دارند که می خواهیم به آنها دست یابیم. [*]خیلی قابل اندازه گیري نیستند. [*]محدودیت زمانی نداشته و ضرورتا هم قابل دستیابی نمی باشد. [*]در عالی ترین سطح تنظیم می شود و عموما گسترده و کلی است و جهت حرکت را نشان می دهد. [*]به همان نسبت بیان گنگی دارد. [/list] [color=#ff0000]اهداف اختصاصی:[/color] [color=#0000ff]بیانی مشخص از اقداماتی که براي دستیابی به اهداف نهایی سازمان باید انجام شود.[/color] [list] [*]هر چه از هدف نهایی به سمت هدف اختصاصی می رویم تعداد هدف ها بیشتر شده و از عمومیت آن کاسته شده و موضوع آن اختصاصی تر می گردد. [*]زیر بناي فعالیت ها در برنامه عملیاتی است. [*]به مدیریت امکان می دهد که بداند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. [*]مبنایی براي ارزشیابی ارائه می دهند. [*]نتایج برنامه را مشخص می کنند. [*]این اهداف باید داراي فعل عملیاتی، نتایج منفرد، اختصاصی و قابل اندازه گیري و تاریخ معین براي انجام کار باشند. به عنوان مثال: افزایش دادن حقوق پرداختی کارکنان به 1.5 برابر میزان فعلی تا پایان شش ماهه دوم سال 1390 [/list] [color=#ff0000]معیارهاي اهداف اختصاصی:[/color] اهداف اختصاصی باید [b][color=#0000ff]SMART[/color][/b] باشند:[list] [*]اختصاصی، واضح و عینی ([color=#ff0000]S[/color][color=#0000ff]pecific[/color]) : به طور واضح و عینی بیان کننده تغییري باشد که قرار است اتفاق افتد. حتی الامکان از به کار بردن افعال و ایده هاي انتزاعی (یاد گرفتن، فهمیدن، احساس کردن) پرهیز کنید و همیشه از افعال ملموس و عینی استفاده کنید. [*]قابل اندازه گیري ([color=#ff0000]M[/color][color=#0000ff]easurable[/color]) : مهم ترین معیار هدف اختصاصی است. همواره مطمئن شوید که قادر هستید موفقیت هاي برنامه را ثبت کنید. [*]قابل دستیابی ([color=#ff0000]A[/color][color=#0000ff]chievable[/color]) : معمولا با قابلیت اندازه گیري در ارتباط است. [/list] اهدافی قابل دستیابی هستند که:[list=1] [*]شما نسبت به قابل اندازه گیري بودن آن اطمینان دارید. [*]دیگران هم آن را به انجام رسانده اند. [*]از نظر تئوري، ممکن است. به عبارت دیگر غیر قابل دستیابی نیست. [*]شما منابع کافی براي دستیابی به آن در اختیار دارید. [*]شما محدودیت هاي آن را ارزیابی کرده اید. [/list][list] [*]واقع گرایانه ([color=#ff0000]R[/color][color=#0000ff]ealistic[/color]) : دلیل عمده اي که یک هدف قابل دستیابی است ولی واقع بینانه نیست این است که چنین هدفی معمولا از اولویت بالاتر برخوردار نیست. اغلب قدم دیگري قبل از این هدف باید برداشته شود، پس باید دو یا چند هدف اختصاصی به ترتیب اولویت در نظر بگیریم. اهداف اختصاصی باید با منابع انسانی، زمان، اعتبارات و فرصت ها، ارتباط داشته باشد. [*]محدود به زمان ([color=#ff0000]T[/color][color=#0000ff]ime Bound[/color]) : دامنه زمانی مورد نیاز براي دستیابی به هدف، معین باشد. زمان بندي دقیق و مشخص از ضروریات یک برنامه عملیاتی است و تاریخ دقیق شروع و پایان فعالیت ها باید در جدول ذکر شود. [/list] نمونه اي از یک هدف اختصاصی [color=#ff0000]SMART [/color]: افزایش کمی برنامه هاي بهداشتی صداي جمهوري اسلامی از 5720 دقیقه در سال 83 ، به 6240 دقیقه در سال 84 . مثال : آیا هدف " [color=#0000ff]بهبود کنترل دیابت در خدمت گیرندگان کلینیک دیابت در شهرستان A در سال 93[/color] " SMART است؟ Specific : خیر Measurable : خیر Achievable : همیشه قابل دسترسی است چون استاندارد مبهم است . Realistic : بلی Time Bound : بلی آیا هدف " [color=#0000ff]کاهش قند خون تمامی خدمت گیرندگان کلینیک دیابت در شهرستان B به میزان پایین تر از mg/dl 125 در سال 95[/color] " SMART است؟ Specific : بلی: میزان کاهش قند خون مشخص (125 mg/dl) شده است Measurable : بلی: تعداد جمعیت هدف مشخص شده است (تمام خدمت گیرندگان) Achievable : خیر Realistic : خیر Time Bound : بلی آیا هدف " [color=#0000ff]ارتقاء کیفی پژوهش هاي مرکز در سال 94[/color] " SMART است؟ Specific : بلی Measurable : خیر Achievable : همیشه قابل دسترسی است چون استاندارد مبهم است . Realistic : بلی: چون مقداري تعیین نشده Time Bound : بلی مثال هدف گذاري: اهداف برنامه عملیاتی گروه تخصصی پیشگیري و مبارزه با بیماري ها نام برنامه: [color=#ff0000]کنترل بیماري هپاتیت[/color] هدف کلی: [color=#ff0000]پیشگیري، کنترل و مراقبت از بیماري هپاتیت[/color] اهداف اختصاصی:[list=1] [*][color=#0000ff]افزایش سطح آگاهی تمامی پرسنل مراکز بهداشتی درمانی در زمینه بیماري هپاتیت به میزان 5 % نسبت به سال 92[/color] [*][color=#0000ff]افزایش کمی در سیستم گزارش دهی بیماري هپاتیت به میزان 5 % نسبت به سال 92[/color] [*][color=#0000ff]افزایش سطح آگاهی جمعیت تحت پوشش به میزان 5 % نسبت به سال 92[/color] [*][color=#0000ff]افزایش سطح آگاهی مبتلایان شناسایی شده در خصوص بیماري هپاتیت و مهارت هاي پیشگیري از انتقال بیماري به دیگران به میزان 70 % کل موارد مبتلا در سال 92[/color] [*][color=#0000ff]مشاوره، آزمایش و واکسیناسیون همسر و اعضاي خانواده مبتلایان به هپاتیت هاي B و C شناسایی شده به میزان 70 % در سال 92[/color] [/list] نام برنامه: [color=#ff0000]کنترل بیماري تالاسمی[/color] هدف کلی: [color=#ff0000]پیشگیري از بروز بتاتالاسمی ماژور[/color] اهداف اختصاصی:[list=1] [*][color=#0000ff]پیشگیري از بروز موارد بتاتالاسمی ماژور در کل زوج هاي ناقل / مشکوك نهایی تالاسمی به میزان 100 % در سال 90[/color] [*][color=#0000ff]پیشگیري از بروز موارد بتاتالاسمی ماژور در کل والدین بیماران بتاتالاسمی ماژور به میزان 100 % در سال 90[/color] [/list]
- 6 پاسخ ها
-
- 11
-
-
[b][size=5][color=#FF0000]گام اول : تحلیل وضعیت موجود[/color][/size][/b] کلید تبیین وضعیت موجود، "[color=#FF0000]مدیریت اطلاعات[/color]" است. با توجه به این نکته، بررسی وضعیت موجود 4 گام را در بر می گیرد:[list=1] [*]تعیین داده ها و اطلاعات مورد نیاز [*]جمع آوري اطلاعات مورد نیاز [*]تجزیه و تحلیل اطلاعات [*]اولویت بندي مشکلات [/list] [color=#0000FF]1. تعیین داده ها و اطلاعات مورد نیاز[/color][list] [*]منابع انسانی مثل: بررسی تعداد کارکنان به تفکیک وضعیت استخدامی، میزان تحصیلات، سنوات خدمت و ... [*]منابع مالی یا اعتباري [*]منابع فیزیکی و تجهیزاتی موجود [*]قوانین و دستورالعمل هاي مالی، اداري، هیات امنا و ... [*]بروز و شیوع مشکلات [*]پوشش برنامه هاي موجود [*]انتظارات مردم، مسئولین و سیاست گذاران و سیاسیون [/list] اطلاعات لازم براي تجزیه و تحلیل وضعیت موجود:[list] [*]اطلاعات جمعیتی [*]بروز و شیوع مشکلات [*]پراکندگی جغرافیایی مشکلات [*]منابع، شامل واحدهاي ارائه دهنده خدمات، نیروي انسانی و ... [*]وضعیت اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی [/list] [color=#0000FF]2. جمع آوري اطلاعات مورد نیاز[/color] جمع آوري اطلاعات می تواند از منابع مختلف صورت گیرد:[list] [*]اطلاعات به دست آمده از نظام ثبتی [*]اطلاعات به دست آمده از طریق نظارت هاي دوره اي [*]اطلاعات به دست آمده از طریق تحقیق [*]اطلاعات به دست آمده از طریق مشاهده [*]اطلاعات به دست آمده از طریق مصاحبه [*]اطلاعات به دست آمده از سازمان هاي مشابه [*]آمارها و شاخص هاي ارائه شده توسط مراجع ذیصلاح بین المللی، ملی و منطقه اي [/list] جهت بررسی وضعیت موجود جمع آوري اطلاعات زیر ضروري است:[list] [*]جمعیت شناسی [*]پراکندگی جغرافیایی مشکلات [*]اقتصادي (ارزیابی هزینه واقعی ارائه هر نوع فعالیت) [*]نیروي انسانی [*]سایر منابع و امکانات موجود [/list] [color=#0000FF]3. تجزیه و تحلیل اطلاعات :[/color] مهم ترین ابزارهاي مورد استفاده در این مرحله عبارتند از:[list] [*][color=#FF0000]بارش افکار[/color] (طوفان فکري) [*][color=#FF0000]شبکه علیت[/color] یا [color=#FF0000]نمودار علت و معلول[/color] (استخوان ماهی) [/list] نکته: نمودار علت و معلول و شبکه علیت، هر دو ابزاري براي شناسایی علل مشکلات می باشند. ترسیم هر دو نمودار الزامی نیست. بلکه پس از اجراي مرحله بارش افکار می توان از یکی از این ابزارها به دلخواه استفاده نمود. [color=#FF0000]بارش افکار :[/color] بارش افکار یا همان طوفان فکري، شیوه اي است براي استخراج و جمع بندي نظرات مختلف و بهترین روش حل گروهی مسئله محسوب می گردد. این مهارت به عنوان نوعی مهارت آزاد اندیشی، فرایند سریعی است براي فهرست نمودن نظرات، که در مراحل مختلف حل مسئله قابل استفاده است. روش کار:[list] [*][color=#0000FF]مشکل را به طور خوانا و واضح روي تابلو می نویسیم.[/color] [*][color=#0000FF]سپس مقررات بارش افکار را مرور می کنیم.[/color] [*][color=#0000FF]از اعضاي گروه می خواهیم علل احتمالی مشکل را بیان کنند و نظر آنها را می نویسیم.[/color] [*][color=#0000FF]نظرخواهی را تا آنجا ادامه می دهیم تا نقطه نظر جدیدي ارائه نشود.[/color] [*][color=#0000FF]فهرست نظرات را از نظر واضح بودن آنها و حذف موارد تکراري مرور می کنیم.[/color] [*][color=#0000FF]فهرست را نهایی می کنیم.[/color] [/list] مقررات بارش افکار:[list] [*][color=#0000FF]هر نوع اظهار نظر، از هر یک از اعضاي گروه، پذیرفته می شود.[/color] [*][color=#0000FF]نقطه نظرات هر فرد با کلماتی که بیان می کند، نوشته می شود.[/color] [*][color=#0000FF]زمانی که یکی از اعضاء اظهار نظر می کند، کسی سخن او را قطع نمی کند.[/color] [*][color=#0000FF]از نقطه نظرات کسی انتقاد نمی شود.[/color] [*][color=#0000FF]در رابطه با نقطه نظرات کسی، سوال نمی شود مگر براي روشن تر شدن آن.[/color] [/list] [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/08/baresh.jpg"]http://www.xum.ir/im...2/08/baresh.jpg[/url] [color=#FF0000]شبکه علیت :[/color] شبکه علیت نموداري است براي تعیین عوامل موثر بر پیدایش معلول. مراحل ترسیم شبکه علیت به شرح زیر می باشد: مراحل ترسیم شبکه علیت:[list] [*][color=#0000FF]مشخص کردن عوامل موثر بر موضوع، با استفاده از روش بارش افکار[/color] [*][color=#0000FF]دسته بندي عوامل[/color] [*][color=#0000FF]رسم شبکه علیت به گونه اي که معلول در مرکز دایره و عوامل موثر در اطراف و متصل به دایره باشد.[/color] [/list] [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/08/eliat.jpg"]http://www.xum.ir/im...02/08/eliat.jpg[/url] نکته: در شبکه علیت ممکن است یک علت، خود به چند زیر شاخه تبدیل شود. در مثال بالا "برخورد نامناسب کارکنان" به عنوان یک علت ایجاد کننده نارضایتی ارباب رجوع شناسایی شده است که خود علل دیگري دارد که مشخص شده اند. [color=#FF0000]نمودار علت و معلول [/color](استخوان ماهی)[color=#FF0000] :[/color] نموداري است که براي نشان دادن علل به وجود آورنده یک مشکل استفاده می شود. نمودار استخوان ماهی نموداري است که علت ها را پیدا نموده و بهبود می دهد نه اینکه مشکلات را از بین ببرد. این ابزار به یک تیم اجازه می دهد همۀ علل احتمالی در رابطه با وضعیت یا مشکل موجود را پیدا نموده و با جزئیات بیشتر در یک نمودار نشان دهد. روش کار: 1. ابتدا وضعیت موجود را طوري توصیف نمایید که همۀ اعضاي تیم آن را به خوبی فهمیده باشند. چه چیزي در کجا و چه زمانی و در چه گستردگی وجود دارد از اطلاعات براي مشخص تر نمودن موضوع استفاده نمایید. 2. علل احتمالی را به طریقۀ بارش افکار تعیین کنید. 3. براي رسم نمودار استخوان ماهی ابتدا معلول را در داخل یک مستطیل در سمت چپ بنویسید. 4. فضاي کافی در نظر بگیرید. 5. یک پیکان از منتهی الیه سمت راست به مستطیل وصل نمایید. 6. علل عمده را مشخص نموده و در روي نمودار با رسم خطوط برجسته به استخوان اصلی نشان دهید. 7. در تعیین عوامل عمده از خود انعطاف نشان دهید و نام متناسب را انتخاب نمایید. معمولاً عوامل اصلی مؤثر بر یک فرآیند را عوامل ذیل میدانند.[list] [*]([color=#FF0000]M[/color][color=#0000FF]achine[/color]) تجهیزات [*]([color=#FF0000]M[/color][color=#0000FF]anpower[/color]) نیروي انسانی [*]([color=#FF0000]M[/color][color=#0000FF]aterial[/color]) مواد مصرفی [*]([color=#FF0000]M[/color][color=#0000FF]ethod[/color]) روشاجراي فرآیند [*]([color=#0000FF]environ[/color][color=#FF0000]M[/color][color=#0000FF]ent[/color]) محیط و فضاي فیزیکی [*]([color=#FF0000]M[/color][color=#0000FF]anagement[/color]) مدیریت [*]([color=#FF0000]M[/color][color=#0000FF]oney[/color]) پول [*]([color=#FF0000]M[/color][color=#0000FF]otivation[/color]) انگیزه [/list] 8. عوامل مطرح شده در روش بارش افکار را با توجه به عوامل اصلی تعیین شده در محل مربوطه بنویسید و به وسیله پیکان هایی به خطوط برجستۀ عامل متناسب با آن وصل نمایید. براي سهولت میتوانید بعد از تعیین کلیه عوامل احتمالی به وسیلۀ بارش افکار آنها را دسته بندي نمایید و علل مربوط به هم را در زیر یکدیگر قرار دهید و بعد از موافقت اعضاي گروه به هر گروه نام متناسب (عامل اصلی) انتخاب نمایید و سپس نمودار استخوان ماهی را ترسیم نمایید، دقت نمایید که در بارش افکار علتها را بیان نمایید نه راه حل ها را. [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/08/elatmalol.jpg"]http://www.xum.ir/im...8/elatmalol.jpg[/url] [color=#0000FF]4. اولویت بندي مشکلات :[/color] مهم ترین ابزار مورد استفاده در این مرحله عبارتند از:[list] [*][color=#FF0000]جدول گروه اسمی[/color] [*][color=#FF0000]ماتریس تصمیم گیري[/color] [*][color=#FF0000]ماتریس انتخاب[/color] [*][color=#FF0000]ماتریس انتخاب نهایی[/color] [/list] [color=#FF0000]جدول گروه اسمی :[/color][list] [*]ابتدا هر یک از اعضاي گروه نظرات خود را یادداشت می کند. [*]نظرات افراد را یکی یکی و بدون بحث و گفتگو روي تابلو می نویسیم. [*]براي رفع ابهامات و نهایی کردن فهرست نظرات، بحث گروهی می کنیم. [*]در ارتباط با تعداد گزینه هایی که انتخاب و رتبه بندي خواهند شد، تصمیم گیري می کنیم. [*]موارد ارتقاء را با حروف مشخص می کنیم و از اعضاء گروه می خواهیم تعداد گزینه هاي مورد نظر را انتخاب و رتبه بندي کنند (مثلا اگر 4 مورد ارتقاء انتخاب می کنند، موارد را از 1 تا 4 رتبه بندي کنند). [*]از موارد ارتقاء جدولی تشکیل می دهیم و رتبه هر یک از موارد را جمع می کنیم. [*]از میان گزینه هاي رتبه بندي شده، گزینه هاي حائز بالاترین رتبه ها را انتخاب می کنیم. [/list] [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/08/esmi.jpg"]http://www.xum.ir/im.../02/08/esmi.jpg[/url] [color=#FF0000]ماتریس تصمیم گیري :[/color][list] [*]چگونگی استفاده از ماتریس تصمیم گیري: [*]کلیه موارد را به ترتیب در ستون افقی و به همان ترتیب در ستون عمودي ثبت می کنیم (در جدول خانه ها به صورتی هاشور زده شده است که هر موضوع فقط یک بار با موضوع دیگر سنجیده می شود). [*]موارد ذکر شده در ستون افقی با تک تک موارد ستون عمودي مورد مقایسه قرار می گیرند تا اهمیت و اولویت هر یک از عوامل نسبت به سایر عوامل تعیین گردد. زمانی که اهمیت ستون افقی نسبت به ستون عمودي بیشتر باشد، علامت ضربدر و هنگامی که اهمیت ستون عمودي از افقی بیشتر باشد، خانه ها خالی می مانند. [*]سپس جمع ستون افقی پر و ستون عمودي خالی به صورت جمع امتیاز کل ثبت می گردد. [/list] [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/08/matrisent.jpg"]http://www.xum.ir/im...8/matrisent.jpg[/url] [color=#FF0000]ماتریس انتخاب :[/color] نحوه استفاده از ماتریس اولویت بندي و انتخاب:[list] [*]3 تا 5 مورد از موارد را با استفاده از روش هاي دیگر (اولویت هاي تعیین شده در جدول گروه اسمی) انتخاب می کنیم. [*]از طریق بحث و اجماع نظر، معیارهاي اولویت بندي را تعیین می کنیم. [*]موارد انتخاب شده را در ردیف ها و معیارها را در ستون ها می نویسیم. [*]مقیاس نمره گذاري را تعیین می کنیم. [*]از طریق بحث و اجماع نظر، به هر یک از موارد نمره می دهیم. [*]نمره هر یک از موارد را جمع کرده و موردي که بیشترین نمره را دارد انتخاب می کنیم. [/list] مواردي دیگر از معیارهاي انتخاب، با توجه به نوع مشکلات می تواند به شرح ذیل باشد: سهولت اجرا، هزینه بري، زمان بري، اثربخشی بالا، کارایی بالا، مقبولیت، اقتصادي بودن، منطبق بر سیاستها و ارزش ها و .... [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/08/matrisent1.jpg"]http://www.xum.ir/im.../matrisent1.jpg[/url] [color=#FF0000]ماتریس انتخاب نهایی :[/color][list] [*]اولویت هاي بیان شده در ماتریس انتخاب را در ستون عمودي می نویسیم. [*]در ستون افقی، به ترتیب، امتیاز هر یک از عوامل از ماتریس انتخاب، امتیاز از ماتریس تصمیم گیري و حاصل ضرب امتیازات این دو ماتریس را می نویسیم. [*]بر اساس امتیازات نهایی، عوامل را رتبه بندي می کنیم. [*]علتی که رتبه اول را به خود اختصاص دهد به عنوان مهم ترین علت مشکل مورد نظر ما انتخاب می شود. [/list] [url="http://www.xum.ir/images/2014/02/08/matrisent11.jpg"]http://www.xum.ir/im...matrisent11.jpg[/url] نکته: ناکارایی سیستم شایسته سالاري به عنوان اولویت اول شناخته شده است. اما از سایر مشکلات غافل نشوید. [color=#FF0000]لازم است براي تمامی موارد تعیین شده در جدول انتخاب نهایی به ترتیب اولویت هدف گذاري کرده و براي هر یک برنامه اي جداگانه تهیه نمایید.[/color]
- 6 پاسخ ها
-
- 16
-
-
[quote name='mahdishata' timestamp='1391526939' post='363388'] قزل به ترکی میشه طلا باش هم میشه سر(کله!).معنی نگهبان هم میده سرجمع میشه سر طلایی یا نگهبان طلا! اشتباه میکنم دوستان تصحیح کنن... [/quote] سلام جناب پیشوا جواب دادند ولی می خواهم یه کمی بیشترش کنم .قزل در ترکی به معنی رنگ قرمز به کار برده شده و علت اطلاق این کلمه هم به طلا به خاطر رنگ طلا ( البته در قدیم که طلاها عیار پایین داشتند و به قرمزی می زدند در فارسی هم عنوان زر سرخ دارد) بوده است . میتونید برای مطابقت دادن به کلمه ای مثل خون سرخ ( قزل قان ) هم می توانید مراجعه بکنید. [quote name='Pishva' timestamp='1391522795' post='363376'] بنده هم که فرمودم همه ی ایل هایی که پیرو طریقت صفوی بودند...نگفتم ترک!!! حتی از نژاد پارس هم قزلباش داشتیم [/quote] شروع قزلباشها در تاریخ از همان هفت طایفه ترک شروع می شوند که شاه اسماعیل را به قدرت رساندند . البته در ادامه به تمام سپاهیان صفوی کلمه کلی قزلباش اطلاق شد که شامل تمام سربازان و نژادهای موجود ارتش صفوی میشد که آنها هم به رسم قزلباشهای اولیه لباس می پوشیدند .
-
قزلباشان یا قزل برک یا سرخ کلاهان، به طوایف مختلف ترک، که با سلطان حیدر، و به ویژه با پسر او شاه اسماعیل اول صفوی، در ترویج مذهب و تشیع و تحصیل سلطنت یارى کردند، گفته مىشود. این طوایف ترک، به سبب کلاه سرخ دوازده ترکى که بر سر مىگذاشتند به قزلباش "[color=#ff0000]سرخ کلاه[/color] " معروف شدند. کلاه سرخ یا تاج قزلباش را نخست سلطان حیدر براى صوفیان و مریدان خود، که آن زمان طاقیه ترکمانى بر سر مىبستند، ترتیب داد. در تاریخ جهان آرا، منسوب به ابوبکر تهرانى آمده است: ".... سلطان حیدر شبى در خواب دید که ....حضرت علی امیرالمومنین صلوات الله علیه، ظاهر گشته فرمود که اى فرزند وقت آن شد که از عقب تو فرزند ما خروج کند و کاف کفر را از روى عالم براندازد. اما مىباید که از براى صوفیان و مریدان خود تاجى بسازى، از سقرلاط سرخ. و آن حضرت مقراض در دست داشت و هیئت تاج را برید و به دوازده ترک قرار داد. چون سلطان حیدر بیدار گردید، آن روش را در خاطر داشت و به همان روش تاجى برید و صوفیان را مقرر کرد که هر کدام تاجى بدان نحو ساخته بر سر گذارند و او را تاج حیدرى نام نهادند". تاریخ جهان آرا، در جاى دیگرى بعد از بیان وقایع آغاز سلطنت شاه اسماعیل اول مىنویسد: " .... در آن حین سیدى از سادات، که در دار السلطنه تبریز مسکن داشت و موسوم به میرعبدالوهاب بود، تاجى گلدار موافق خاطر خواه آن حضرت به نظر کیمیا اثر شهریار شریعت پرور رساند. آن حضرت تعجب نموده فرمودند که تو این نوع تاج را در کجا دیدى که موافق است با آنچه من دیده ام. آن سید به ذروره عرض رسانید که چند گاه قبل از این در عالم رؤیا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را دیدم و آن حضرت تاجى بدین صفت از کاغذ بریده به من داده و فرمودند که یکى از فرزندان ما مروج مذهب به حق خواهد بود، و خطبه اثنا عشرى در این شهر خواهد خواند. تو این کسوت را دوخته به نظر او برسان که بر سر مبارک گذارد .... مقرر شد که صوفیان این سلسله .... تاج دوازده ترک حیدرى را در میان گلى بگذارند و دستار سفید بر دور آن تاج پیچیده جیقه و زلف و مار و ابلق نصب نمایند ....". [color=#0000ff]اساس تاج قزلباش، کلاه نمدین سرخى بود که به نوک بلند قطور سرخى مىپیوست و این قسمت از کلاه، به عدد دوازده امام، دوازده چین کوچک، یا دوازده ترک داشت. گرد کلاه سرخ، دستارى سپید یا سبز از ابریشم مىپیچیدند، که آن را به صورت عمامه بزرگى جلوه مىداد و نوک سرخ و دوازده ترک از میان آن بیرون مىماند و به صورت خاصى جلب توجه مىکرد. آن کلاه سرخ را با نوک دوازده ترکش تاج مىخواندند.[/color] قزلباش شامل هفت قبیله مهم و اصلی بودند: استاجلو، تکلو، شاملو، روملو، ذوالقدر، افشار، قاجار. محل سکونت اصلی و اولیه آنان در شرق آناتولی (آسیای صغیر – شرق ترکیه امروزی) بود ( البته اون زمان اونجا ایران بود و نه ترکیه !). [b] [/b]
-
تاپیک جامع برنامه فضایی ایران تاپیک جامع برنامه فضایی ایران
oldmagina پاسخ داد به EBRAHIM تاپیک در اخبار نظامی
[quote name='pckho0r' timestamp='1391509316' post='363298'] اگه ماکته چرا محیطش قرنطینه است؟ به پلاستیک کف اتاق دقت کنید [/quote] سلام اگر محیطش قرنطینه بود که این خانم محترم با کفش اونجا نبود ! -
تاپیک جامع جنگنده های بومی ایران جنگنده چند ماموریته بومی سبک شفق ، برهان ، صاعقه ، آذرخش
oldmagina پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
[quote name='ALI92' timestamp='1391506273' post='363276'] [b][size=4]سلام این چه موتوریه[/size] ؟؟[/b] [img]http://upload7.ir/imgs/2014-02/78611996097575864740.png[/img][img]http://upload7.ir/imgs/2014-02/69478896742631132140.png[/img][img]http://upload7.ir/imgs/2014-02/51414587216401854783.png[/img] [/quote] سلام سوال مهمتر اینه که بگین این چه هواپیمایی است ؟- 3,409 پاسخ ها
-
- 1
-
-
- نیروی هوایی ایران
- جت بومی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع برنامه فضایی ایران تاپیک جامع برنامه فضایی ایران
oldmagina پاسخ داد به EBRAHIM تاپیک در اخبار نظامی
[quote name='SoheilEsy' timestamp='1390936215' post='362144'] [img]http://www.forum.98ia.com/images/smilies/2/-2-29-.gif[/img] [url="http://www.b14643.de/Spacerockets_1/Rest_World/Simorgh-IRILV/Versions/Simorgh-H_big.jpg"]http://www.b14643.de...morgh-H_big.jpg[/url] [/quote] سلام میشه کمی توضیح در مورد تصویر و داستان تغییر موتور ؟! بدهید ؟ یعنی این نوع H همانی است که قرار است دهه فجر پرتاب شود ؟ -
[quote name='Ripper' timestamp='1390924720' post='362123'] دوستان مشکلی برام پیش اومده ,نمیدونم چرا اینطوری شده ویندوزم موقعه ای که میخوام صفحه ای رو جابه جا کنم ! [url="http://up98.ir/uploads/139092440928411.jpg"]http://up98.ir/uploa...92440928411.jpg[/url] عکسی که میبینید در حالتی هست که میخوام الان اون صفحه رو بیارم یکم به سمت پایین ! ممنون. [/quote] سلام با کلیک راست روی my computer و در قسمت advanced به قسمت performance option برو و گزینه show windows contents when dragging رو تیک بزن . درست میشه !
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
oldmagina پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote name='mohammadhossein' timestamp='1390682219' post='361713'] [right][url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/279918/%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B3%D9%84%D8%AD%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF"]ظریف: همه مسلحین باید از سوریه خارج شوند[/url][/right] [right][color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3][background=rgb(255, 255, 255)][b]مجری[/b]: [color=#FF0000]آیا از حزب الله می خواهید که نیروهای خود را از سوریه خارج کند؟[/color][/background][/size][/font][/color] [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3][background=rgb(255, 255, 255)][color=#0000CD][b]ظریف[/b]: [b]من از همه نیروهای خارجی می خواهم از سوریه خارج شوند و از همه تلاش خود در این زمینه استفاده می کنیم تا سوری ها بتوانند درباره آینده خود تصمیم بگیرند. همچنین باید ارسال پول و سلاح به سوریه متوقف شود و ملت سوریه سرنوشت خود را مشخص کند و امیدواریم این راه حل در کنفرانس ژنو2 محقق شود.[/b][/color][/background][/size][/font][/color] [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3][background=rgb(255, 255, 255)][url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/279918"][color=#0000CD][b]متن کامل و منبع[/b][/color][/url][/background][/size][/font][/color] [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3][background=rgb(255, 255, 255)]تیتر خبر رو یک مقدار تغییر دادم.[/background][/size][/font][/color] [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3][background=rgb(255, 255, 255)]ان شاالله خدا درک و فهم کاملی به همه ی ما مخصوصا مسئولین گرامی عطا بفرماید.[/background][/size][/font][/color][/right] [/quote] [font=tahoma,geneva,sans-serif]سلام[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]البته اگر شما هم کل خبر رو بدون پیش زمینه ذهنی قبلی می خوندید میدیدید اون جمله ای که خبرنگار محترم ! ( که البته هیچ منظور خاصی ندارند ! و این کاملا واضح و مبرهن است !) به عنوان سر تیتر خبرش انتخاب کرده خواسته و گفته یکی دیگه است ([color=#0000ff][size=3][b]داوود اوغلو[/b][/size][/color][color=#000000][size=3]: این نیروها از مسیرهای دیگری وارد سوریه شده اند. ما مخالف ورود اتباع بیگانه از ترکیه به سوریه هستیم. [/size][/color][color=#ff0000][size=3]باید این نیروها و مشخصا حزب الله لبنان و نیروهای دیگر از سوریه خارج شوند[/size][/color][color=#000000][size=3] و این کشور در اختیار شهروندان سوری قرار گیرد. نباید هیچ حمایت نظامی از نظام سوریه صورت گیرد. ) و اتفاقا آقای ظریف هیچ گروهی رو نام نبرده اند و البته در کل گفتگو از هیچ کشوری هم نام نبرده اند و تاکید کامل بر خروج همه نیروهای بیگانه از سوریه داشته اند . [/size][/color][/font] [color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif][size=3]حالا ما اسم این کار خبر نگار محترم ر[/size][/font][/color][color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif][size=3]و شیطنت نمی گذاریم ، شما اسم دیگه ای پیدا کردی براش بذار .[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif][size=3]این خبر رو هم بخونی سیستم شیطنت خبر نگار این سایت دستت میاد فقط به جاهایی که بولد کرده دقت نکن بلکه کلش رو بخون و ببین با جاهایی که بولد کرده چقدر تفاوت دار میشه ![/size][/font][/color] [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/279927/%D8%B1%DB%8C%DB%8C%D8%B3-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%A7-%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D8%B4%D8%B1%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%A6%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D9%88-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF"][color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif][size=3]خبر مورد نظر [/size][/font][/color][/url] -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
oldmagina پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote name='worior' timestamp='1390677077' post='361682'] این سناریو رو در موردش فکر کنید و بعد تحلیل ؛ فرض میگیریم که 3.4 کل تکفیری های عالم در سوریه کشته شدن و البته سوریه هم خراب کامل شده ، اما بشار جنگ رو برده ، سپس چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ جریان وقایع به کدام سو خواهد رفت ؟ [/quote] سلام با توافق کشورهای موثر در سوریه ([color=#0000ff]فقط ایران و عربستان چون دیگه خیلی برای حنای بقیه رنگی نمونده [/color] ) و البته تحت فشار آمریکا بشار کنار میره و شاهد یک عراق جدید با حضور کشورهای غربی برای حفظ صلح و بازسازی سوریه ( [color=#0000ff]دقیقا مطابق الگوی عراق البه ایندفعه بدون حمله نظامی و با ایفای همون نقش ویران سازی توسط خود نیروهای منطقه ای [/color]) خواهیم بود که تازه سرآغاز یک گره کور مانند عراق برای سالها درگیری طایفه ای و منطقه ای خواهد بود. و البته نوبت بعد از سوریه متمرکز میشه روی کشور بعدی که احتمالا با مکانیسم متفاوتی غیر از عراق و مصر و سوریه خواهد بود ( [color=#0000ff]واقعا این طراحان سیستم جدید خاورمیانه خیلی خلاقیت دارند و برنامه های اصلی که برای کشورهای مختلف اجرا می کنند کاملا یک بار مصرف استفاده می کنند تا امکان مقابله رو از بازیگران منطقه ای سلب کنند[/color] ) . [size=5][color=#FF0000]به خاورمیانه جدید خوش آمدید ![/color][/size]