دوست خوب،بیشتر دقت بفرمایید...بار اصلی‌ عملیات آخوندک در مرحله درگیریها، روی هواگرد‌های آمریکا بود...سهند و سبلان رو  ا ۶‌ها زدند همینطور جوشن رو به همراه کشتیهای جنگی آمریکا... بخش نیروهای ویژه مربوط میشه به زدن سکوهای نفتی‌ در آغاز عملیات که فاقد نیرو برای دفاع بودند،که البته آن رو هم اول با توپ‌های دریایی زیر آتش گرفتند، بعد از اینکه ایرانی‌ها تحلیه کردند کماندوها وارد عمل شدند برای بمب گذاری و انهدام کامل... همینطور وقتی‌ که ایران قایق‌های تند رو را وارد درگیری  کرد باز هواپیما ا ۶ با بمب خوشه‌ای وارد عمل شد...

البته اینکه ایران از مالکی خواسته باشه که کناگیری کنه بعید نیست،همان طور که گفتم در پاره‌ای از موارد انتظارات ایران رو برآورده نکرده...اما موضوع سر جانشین هست.این شخص که معرفی شده سی‌ سال انگلیس زندگی‌ کرده،زمان جنگ ایران نبوده و ،نماینده حزب دعوه در انگلیس بوده و به نظر میاد فردی باشه کاملا مورد اعتماد غرب...میشد افراد دیگری رو هم معرفی کرد،از مجلس علا یا گروه‌های دیگه نزدیک به ایران، ایران می‌تونست بگه با رفتن مالکی موافقت می‌کنم به شرطی که مثلا فلان شخص بجاش بیاد...البته شاید هم واقعا طرف مورد عتماد ایران هست،نمی‌دونم اما امیدوارم برخی‌ به امید کوتاه آمدن آمریکا سر بحث هسته‌ای اینجا واا نداده باشند،چون تجربه نشون داده آمریکا بعد از گرفتن امتیاز کوتاه نمی‌آ‌د بلکه مواضع خود را سخت تر هم میکنه!!!!

[quote name='alala' timestamp='1407855705' post='401440'] در مورد مالکی خبر که زیاد بود. امیدوارم ایران با برنامه ریزی و اتمام حجت با مالکی که به هر حال در مقطعی به ایران نزدیک شده بود تصمیم گرفته باشه و نه دنباله رو اتفاقات رخ داده شده و یک جورهایی در عمل انجام گرفته شده ناچار شده باشه موضعی بگیره. به هر حال به نظر مهره فعلی نخست وزیری نه انتخاب شیعیان در شکلی نیمه رضایت بخش حتی که بیشتر تابع شرایط کنار زدن مالکی صورت گرفته و بیشتر به نفع غرب بوده تا شیعیان. الان باید حسرت روزهایی را خورد که آیت الله حکیم ها و برخی بزرگان گروه های عراقی به راحتی در بازه ای از زمان به صورت کاملا هدفمند توسط دشمنان ترور شدند و خلاء ناشی از وزن این بزرگان این چنین شیعیان عراقی را دچار تشتت کرد که حتی یک تصمیم جمعی را با اجماع نمیتونند بگیرند. یک نکته دیگه هم جامعه جهانی و کری حتما باید سر سرباز نگونبخت سوری را در دستان یک کودک [b]استرالیایی[/b] میدیدند تا اذعان به مشمئز کننده بودن حرکات داعش و بربریت داعش بکنند. در این سه سال گذشته یا دست ها دست نبودند!! یا سرهای سوری سر!! احتمالا!!! [/quote] امیدوارم این نتیجه دیدگاه دولت جدید نباشه.سابقاً ه هم سابقه تصمیمات سیاست‌ خارجی‌ در راستای اعتماد سازی با غرب رو داشتیم مثل افغانستان هنگام حمله آمریکا و اوایل عراق اما همه برخورد غرب رو دیدیم در بحث هسته ای...خدا کنه این بار خام نشند... نمی‌دونم چرا یک حسی بهم میگه که پرونده عراق از قاسم سلیمانی گرفته شده و به شورای عالی‌ امنیت ملی‌ و شمخانی واگذار شده!!!

[quote name='alala' timestamp='1407853998' post='401432'] در مورد نخست وزیر عراق چه اجماعی شکل گرفت. از ایالات متحده تا اتحادیه عرب و عربستان و در نهایت ایران. نمی دونم حمایت ایران محصول حساب و کتاب های قبلی بود و یا درخواست برخی طرف های شیعه عراقی مثل مثلا آیت الله سیستانی یا نوعی دنباله روی از اتفاقات هماهنگ شده و رخ داده. در خبرها بود نخست وزیر انتخابی یکی از گزینه هایی بود که غرب از قبل به نتیجه رسیده بود باید برای جایگزینی مالکی روش سرمایه گذاری بشه و خصوصا امریکا ترجیحش میداد. حتی در یکی از تحلیل ها انتخابش را حاصل افتراق شیعیان و زیرکی غرب در به ثمر نشاندن اهدافش میدونست. و این یعنی یک شکست برای ایران؟ [/quote] من تحلیل‌هایی‌ رو دیدم مبنی بر حمایت ایران از نخست وزیر جدید... فکر کنم بهتره بریم به صفحات مجازی وابسته به گروه‌های مقاومت و واکنش آنها را ببینیم،اگر کسی‌ هم مستقیماً با این افراد در عراق در ارتباط هست خیلی‌ بهتره و میتونه خبرهای دست اول رو بگیره... در هر صورت از انتخاب وزرا مشخص میشه طرف چه دیدگاهی داره.اگر وزرای امنیتی به نیروهای نزدیک به مقاومت تعلق بگیره مشخص میشه ایران از این تغییر حمایت کرده در غیر این صورت خیر... مالکی چوب لج‌بازی خودش رو خورد...روابط خوبی با ایران داشت اما رگه‌هایی‌ از ملی‌ گرایی در وی بود که برای ما جالب نیست... حاضر نشد نیروهای امنیتی رو در اختیار سپاه بدر و دیگر گروه‌های مقاومت قرار بده و میخواست نوعی استقلال عمل از ایران داشته باشه،و بین ایران و آمریکا توازن ایجاد کنه که همین باراش قرون تمام شد.برخی‌ از بعسیهای سابق که از طرف مالکی در ارتش به خدمت گرفته شدند عمل خیانت و سقوط موسول شدند در حالی‌ که امثال قاسم اعرجی فرمانده سپاه بدر هشدار میدادند که اینها مناسب نیستند و باید از کسانی‌ که یک عمر ضدّ صدام جنگیدند در ارتش استفاده بشه...ارتش عراق هنوز که هنوزه شاکله بعثی و پان عربی‌ داره... شما به قیافه همین سخنگویان فعلی‌ ارتش نگاه کنید از ظاهر و نماد‌هاشون میشه هنوز ریشه‌های بعثی رو مشاهده کرد( مثل کلاه کعج و ‌عقاب سمبل پان عربیسم به عنوان آرم نیروهای مسلح).در بغداد هنوز به اصطلاح طاق پیروزی که صدام پس از جنگ با ایران درست کرد(همون دو تا دست با شمشیر)که محل رژه‌های صدام بود پابرجاست... همین بد از سقوط موصل گفته میشد سرپرست وزارت دفاع سعدون دلیمی اخراج شده و به جای آن هادی عامری فرمانده سابق سپاه بدر قرار میگیره،که این اتفاق نیفتاد و طرف جای خودش موند که این هم به تصمیم مالکو بستگی داشت... یا تعلل عراق در کمک خواستن از ایران،در هر مصاحبه مقامات عراقی از جمله سفیرشون در تهران می‌گفتند که نیازی به کمک ندارند در حالی‌ که از آمریکا علناً درخواست کمک و بمباران میکردند...حالا چرا آمریکا آره و ایران نه؟؟؟ خلاصه اینکه مالکی و دولت عراق آن جور که باید و شاید در راستای درخواست‌های ایران عمل نمی‌کردند و چشمشون تاا حد زیادی به دست آمریکا بود،که چوبش رو خوردند بود!!!!! باید دید این طرف جدیده چه کار میکنه،و از نگاه آن به نیروهای امنیتی مشخص میشه... البته ایران نشون داده که میتونه روا دست غرب بزنه در عراق...همین مالکی اوایل به عنوان گزینه مناسب آمریکا معرفی میشد و گزینه‌های ایران امثال صدر و حکیم اما بعد ایران توری مدیریت کرد که توانست بسیاری از خواسته‌های خودش رو بر آورده کنه و خواسته‌های آمریکا رو عقیم(علیرغم نکات منفی‌ که از مالکی گفته شد اما باز به ایران نسبت به بقیه حتا آمریکا نزدیکتر بود،به ویژه که دشمنی با عربستان و ترکیه هم داشت)،ممکنه اینبار هم این تکرار بشود و آن نکتهایی رو که مالکی بر آورده نکرد برای ایران،اینبار بر خلاف خواست آمریکا بر آورده بشه... مگر اینکه پشت پرده زد و بندی بوده و تیم‌ جدید امنیتی ایران در شورای عالی‌ امنیت ملی‌ کوتاه آمدن بر خلاف جلیلی برای بحث هسته‌ای و غیره!!!!

آقایون نمیشه به تحولات عراق تک بعدی نگاه کرد...وضعیت کردستان،همسایگان،توازن قدرت در منطقه و جهان جملگی بر تحولات عراق تأثیر میگذارند و بلعکس... اینکه فقط اخبار قرار بگیرند کمکی‌ به فهم مسائل نمیکنه،اخبار خالی‌ رو میشه از خیلی‌ جاهای دیگه هم گرفت،ضمن اینکه در رابطه با عراق بر عکس سوریه،دوستان هم گویا منابع دست اول موثق و مطمئنی ندارند و اکثر اخبار غالباً از همان سایت‌های داخلی و عراقیست که مدام خبر از هلاکت چند صد نفره عناصر داعش و کشته شدن فلان سرکرده داعش میدن،تا اینکه فرداش مشخص میشه همین داعش شهر جدیدی رو گرفته...کلا محدود کردن تاپیک به اخبار،سطح تاپیک رو میاره پایین!!!!! آنچه فقدان آن در فضای رسانه‌ای احساس میشه،تحلیل درست و حسابی‌ از تحولات هست،که این تحلیل هم نمیتونه بدون در نظر گرفتن تمام ابعاد صورت بگیره...پس اگر بحث‌های جانبی هم بشه، که به تحلیل کمک کنند ،در صورتی که قوانین سایت نقض نشه،این رو باید به فال نیک‌ گرفت ...

[quote name='Moltke' timestamp='1407764591' post='401075'] اتفاقا غیر از استان هاتای که اکثریت علوی دارد و اکثر اوقات رایش به ملی گرایان بوده ، سه استان شانلی اورفا ، کیلیس و غازی عینتاب که بار اصلی آوارگان سوریه هم بر دوش آن هاست به اردوغان رای دادند . [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b1/2014_Turkish_Presidential_Election.png/640px-2014_Turkish_Presidential_Election.png[/img] [/quote] درسته...البته ۲ استان کردنشین مردین و سیرنک که هممرز با سویره هم هستند به اردوغان رای ندادند،ولی‌ این که در ۳ استان مرزی علیرغم تمام مشکلات باز به اردوغان رای دادند،با توجه به اینکه مردم این استانها غالباً سنتی و مذهبی‌ هستند،لزوم فعال سازی اسلام گرایان مخالف اردوغان را نمایان میکنه... یکی از بزرگترین ابزارهای این فرد برای جلب آرا مردم تکیه بر شعارها و نماد‌های دینیست،پس ‌یک جریان اسلامگراتر از وی میتونه این برگه‌ را ازش بگیره...و البته حزب سعادت برای این کار کافی‌ نیست،نیاز به یک هماهنگی گسترده بین طیف‌های مختلف اسلامی مخالف اردوغان و حمایت‌های مالی‌ و غیره است...

جالبه استانهای هممرز سوریه،به اردوغان رای ندادند... از طرفی‌ من همیشه برام سوال بوده که چرا طیفهای اسلام گرای مخالف اردوغان،حرکت جدی از خودشون نشون نمیدن...منظورم بازماندگان حزب رفاه که از اردوغان دنباله روی نکردند که بخشی از آنها در قالب حزب سعادت حضور دارند،و بخشی هم به عنوان چهره‌های مستقل اجتماعی و رسانه و آکادمیک حضور دارند،همچنین جریان‌های اسلامی کرد و شیعیان و غیره،اینها از نظر رسانه و اجتماعی بسیار فعال هستند،در ماجرای قاضی پارک هم بخشی از جوانان اسلام گرا تحت عنوان مسلمانان ضدّ امپریالیسم حضور داشتند اما در سطح سیاسی حضور موثری ندارند... البته در وضعیتی نیستند که بتونند قدرت را از چنگ اردوغان در بیارند و در پارلمان هم سقف ۱۰ درصد اجازه ورود آنها را نمیده ما میتوانند برای اردوغان مزاحمت ایجاد کنند... به عنوان مثال در همین انتخابات احتمالا از احسان اغلو حمایت کردند با توجه به سوابق اسلامی این شخص،اما حمایت اینها از وی با حمایت احزاب به شدت سکولار مثل جمهوری خلق جور در نمی‌آ‌د...طبیعیست که مخاطب مسلمان معتقد از اینها روی گردان و به سمت اردوغان متمایل میشود... میتوانستند یک کاندید مستقل و با سابقه با شعارهای پان اسلامی خیلی‌ غلیظ‌تر و شدیدتر از اردوغان معرفی میکردند که با حمله به اردوغان در بحث مثلا فساد مالی‌،آن را به ناقص ارزش‌های اسلامی مثل پاک دستی‌ و غیره معرفی میکرد،یا وی را متهم میکرد به ناتوانی‌ و کوتاهی در اجرا و گسترش ارزش‌ها و راه نجم دین اربکان،یا در سیاست‌ خارجی‌ میتوانستند وی را همدست غرب در سوریه و منطقه متهم کنند و شعارهای وی را ضدّ اسرائیل نمایشی،دقیقا طیف گسترده‌ای از مسائل که در رسانه‌های ترکیه و این بخش از جریان اسلامی بر علیه اردوغان گفته میشه... میشد اینها را طعی یک برنامه مدوّن در سطح کلان تر از جانب یک کاندیدای اسلام گراتر از اردوغان بیان کرد... مسلما چنین شخصی‌ پیروز انتخابات نمی‌شد اما می‌توانست باعث شکسته شدن رای طیف‌های سنتی‌ و اسلامی جامعه به ضرر اردوغان بشود... همین کردهای اسلام گرا که شاید به دمیرتاش به علت گرایشات چپ رای نمی‌دهند،ممکن است به سوئ اردوغان سوق پیدا کرده باشند با وجود این کاندید فرضی‌ ما،به این رای میدادند... از طرفی‌ شخصی‌ مثل احسان اغلو هم باعث روی گردانی رای اسلام گرایان مخالف اردوغان میشود،به علت حمایت احزاب سکولار از وی و هم شاید سکولار‌های دود آتیشه به وی رای ندهند به علت سوابق اسلامی وی،پس بدترین انتخاب برای مخالفین اردوغان بود... خلاصه جای مانور بسیاری وجود دارد،معلوم نیست به چه دلیل حرکت درخوری صورت نگرفته... این جریان اسلامی که از آن صحبت می‌کنم،روابط حسنه و خوبی هم با ایران و جبهه‌ مقاومت دارد.... این یکی‌ از سایت‌های این جریان،که مخاطبان آن غالباً از پیروان اهل سنت هستند [url="http://www.islamicinvitationturkey.com/"]http://www.islamicin...tionturkey.com/[/url]

[quote name='gader' timestamp='1407668352' post='400742'] جناب مولتکه زمانی که تازه عضو شده بودم تاپیکی برای بررسی اینکه پ.ک.ک تروریست است یا مبارز خلق زدم.لطف اعضا شامل حال تاپیک شد وعمر تاپیک به دوازده ساعت همنرسید وجناب واریو تحت عنوان اینکه چه دردی از دردهایمان را درمان می کند بست. من در ان تاپیک درپستی به چهار هزار روستا اشاره کردم. قضیه روستا هم از این قرار بود که ارتش اگر در نزدیک روستایی کمین می خورد دستور کوچ اجباری روستا را صادر می کرد.اگر مقر پ.ک.ک نزدیک روستایی لومی رفت ،پ.ک.ک روستا را زیر فشار می گذاشت و روستاییان فرار می کردند . همین تخلیه روستاها به همراه تبعیض های اقتصادی خواسته ونا خواسته سبب شد تا استانبول با جمعیت دو یا چهار میلیون بزرگترین شهر کرد نشین گرددالبته بخشی از این روستا هانیزپایگاهای اجتماعی پ.ک.ک بودند وهنگام تخلیه به کردستان عراق رفتند ودر کمپ هایی ساکن شدند.اتفاقاً یکی از کمپ ها در خطر داعش بودکه کمپ تخلیه شد.دولت ترکیه خواسته استکه اعضا کمپ به ترکیه بازگردند. صدها نفر در دهه 70 وهشتاد ونود در جنوب شرقی ترکیه کشته شدند بدون انکه قاتلین مشخص شوند ونام این سلسله اقدامات پرونده های قاتل مجهول نامیده شد. ترکیه امروزی سعی می کند تلاش می کند شهامت ان را داشته باشد که با تاریخ معاصرش روبرو شود . به همین خاطر استکه مظنونین پرونده های قاتل مجهول در زندان هستند. شما می توانید تاپییک ارگنکون بنده را مطالعه بفرمایید تا ببنیذ چه کسانی چه اقداماتی انجام دادند. ولی باز من پای پست قبلی خودم هستم . ترکیه نه روستاهای مرزی ما بلکه مقر های پ.ک.ک را بمباران می کرد.نیرو زمینی ترکیه هم در 30 کیلومتری عمق ایران هم دیده شده بود.دولت های دهه هفتاد شمسی نیز مجری خدمت رسانی به پ .ک.ک در ایران بودند [/quote] اگر تجهیز پ ک ک به دست ایران حقیقت داشته باشه،باید از این تأسف خورد که چرا چنین کاری ادامه پیده نکرد... خاطرم است که در اوایل دهه ۸۰ شمسی‌ قرار دادهای امنیتی بین ایران و ترکیه منعقد شد در راستای مقابله با پ ک ک،که خیلل در رسانه‌ها سر و صدا کرد و حتا برخی‌ از نمایندگان کرد مجلس ایران به این کار اعتراض کردند که البته با واکنش منفی‌ رسانه‌ها مواجه شدند.بنده یک مقاله از سایت بازتاب را به خاطر دارم که به شدت به یکی‌ از این نماینده‌ها انتقاد میکرد و برای همکاری امنیتی ایران و ترکیه بهانه تراشی میکرد. از زمان سرکوب دمکرات در اوایل دهه هفتاد تا آن زمان،مشکل امنیتی بزرگی‌ غرب کشور را تهدید نکرده بود و کم کم شاهد تغییر از شرایط نظامی به انتظامی بودیم،و شاهد سرمایه گذاری‌هایی‌ اقتصادی هم هر چند کم اما باز بهتر از قبل بودیم،زمانی‌ که احزاب جدایی‌ طلب اجازه هیچ گونه پرداختن به اقتصاد منطقرو نمیدادند... اما به فاصله کمی‌ بعد از این قرار داد‌ها با ترکیه ،شاهد آغاز ماجرای پژاک بودیم با حمایت لجستیک پ ک ک،که تا عملیات ۳ سال پیش سپاه در جاسوسان و اطرافش به صورت جدی ادامه داشت. از طرفی‌ ترکیه هم به مهمترین استراتژی ما،یعنی‌ محور مقاومت با تلاش برای زدن سویره حمله کرد. پس حاصل این همپیمانی با ترکیه شد جلب دشمنی پ ک ک نسبت به ما و از آن طرف حمله ترکیه به ما!!!!!یک قرار داد غیر قابل دفاع و بی‌ حاصل بلکه مضر برای منافع ایران!!!! مسلما اگر ایران به حمایت از پ ک ک ادامه میداد این گروه خود را پشت پژاک قرار نمی‌داد،چه بسا اصلا پژاکی به وجود نمیومد،هر چند تشکیل پژاک به برخی‌ عوامل در داخل ایران هم بستگی دارد و فقط ریشه خارجی‌ ندارد،اما اگر هم چیزی تشکیل میشد کمتر از پژاک می‌بود... از طرفی‌ در بازی‌های منطقه برگه‌ خوبی برای فشار روی اردوغان می‌داشتیم،و خصومت وی رو با پ ک ک جبران میکردیم... البته در مقاطع که شرایط ایجاب میکرد میشد فتیله پ ک ک را آورد پایئن و بهشون فشار آورد تا حد اقل از ایران اقدامی ضدّ ترکیه انجام ندهند،برای بهتر شدن روابط با ترکیه،اما نه اینکه کاملا روابط با این گروه قطع بشه و بدتر ضدّ آن برای خوشی‌ ترکیه بجنگیم!!!! همه دیدیم که ۲ سال پیش پ ک ک حملات گسترده‌ای را ضّد ترکیه آغاز کرد،و اردغان را دقیقا همزمان با حمله گسترده تند روها به حلب غافلگیر کرد،چه ه بسا این حرکت پ ک ک باعث احتیاط بیشتر ترکیه شده باشه و از سقوط کامل حلب جلوگیری. ترکیه ایران و سوریه را مسئول این قوت گرفتن پ ک ک معرفی کرد،حالا راست یا دروغش بماند اما با دخالت آمریکا و فشار به اجالان در زندان و امتیازاتی که اردوغان به کرد‌ها متعهد شد بده،این روند ادامه پیدا نکرد...حالا اگر ایران ارتباطات با پ ک ک رو ادامه داده بود چوب بزرگی‌ بالای سر اردغان داشت....همین اشتباه رو حافظ اسد هنگام اخراج اجالان انجام داد و تاوانشو داره پسرش پس میده.... اصولا ما چیزی به نام اعتماد سازی در روابط جهانی‌ نداریم و قدرت حرف اول رو میزند و یکی‌ از مهمتریم بلکه مهمترین عامل قدرت هم امنیت هست،چه داشتن امنیت و توان حفظ آن برای خود،و چه توان بر هم زدن امنیت طرفهای متخاصم،به ویژه وقتی‌ که این نه امنی‌ تمامیت ارزی آن طرف ها رو هدف قرار بده،که میتونستیم ما این توان رو نسبت به ترکیه داشته باشیم... فکر می‌کنم اتفاقات منطقه جوابی باشه برای تمام کسانی‌ که از حمایت ما از گروه‌های شبهه نظامی در خارج از مرز‌ها انتقاد میکنند به بهانه مخارج این کار... وجود گروهی که برای کشور در هر کجا که بخواهیم بجنگه،قیمت نداره،غیر قابل ارزش‌گذاری هست....

[quote name='gader' timestamp='1407658508' post='400696'] جنگنده های ترک مقر های پ.ک.ک را بمباران می کردند نه روستاهای ما .مقر هایی که از طرف دولت بازسازی ،تجهیز وتحویل پ.ک.ک شده بود به دلیل همین تلفات غیر نظامی مسلمان است که ترکیه به لیبی جنگنده نفرستاد در سال 2003 در عملیات حمله بع عراق نه شرکت داد ونه اجازه عبور [/quote] در ۲۰۰۳ ترکیه اجازه استفاده مرزهایش رو برای حمله زمینی‌ آمریکا نداد،آن هم به علت مخالفت پارلمان در حالی‌ که که آمریکا دلار رو راضی‌ کرده بود در ازای کمک‌های اقتصادی،و مخالفت احزاب چپ و بخشی از نمایندگان حزب اردغان با وجود موافقت وی با حمله اجازه از طرف پارلمان صادر نشد...اما برای بمباران این اجازه صادر شد و جنگنده‌های آمریکا از ترکیه و پایگاه انجرلیک برای حمله به عراق استفاده کردند....دقیقا این مورد را خاطرم هست... پایگاه‌های پ ک ک از جانب چه دولتی به این گروه تحویل میشد؟؟؟

با سلام... در شرایط منطقه و به ویژه عراق ما سیاه و سفید مطلق نداریم...گاهی‌ شاهد هستیم که شرایط به گونه‌ای ترسیم شده که گویی یک طرف بد‌ها هستند که شامل طیف گسترده‌ای از بازیگران از جمله داعش،عربستان،انگلیس،قطر،ترکیه،اردن،اوباما،نتانیاهو،کردستان عراق،بارزانی،بان کی‌ مون،صهیونیسم جهانی‌ و هر چیز بدی که به ذهن آدم بیاد میشه،و طرف دیگر خوبان که اینجا هم شامل طیف گسترده‌ای میشه،تمام شیعیان عراق،نوری مالکی،حزب الاه،سپاه، سردار سلیمانی،جبهه‌ مقاومت،رهبری و غیره!!!!! در حالی‌ که حقیقت اینقدر ساده نیست،بسیار پیچیده تر از این حرفاست و ما با شرایط سیال و تغییر پذیری روبه رو هستیم و بین آن سیاه و سفید بخش بزرگی‌ از خاکستری وجود داره....ضمن اینکه آن بخش سیاه هم در عین اینکه تهدید هست،با سیاست‌ هوشمندانه میتوان از آن هم استفاده بهینه کرد!!!! و این مورد رو در این روز‌ها دیدیم،جایی‌ که تاا دیروز برخی‌ کردستان عراق رو مرکز توطئه و محرک داعش می‌دانستند،تا جایی‌ که گفته میشد هیچ درگیری حقیقی‌ ایبین این دو پیش نخواهد آامد و اینها همدست هستند اما تنها چند هفته بعد،شاهدیم که اربیل و کلاً موجودیت کردستان به دست داعش در حال سقوط است!!!!! ببینید اینجا ما با بازیگرانی طرفیم که هر کدام سعی‌ در پیشبرد منافع خویش دارند ،که این منافع هم با توجه به سرعت وقایع متغیره،در واقع بیشتر شبیه به بازی شطرنج است،و جنگ و درگیری تنها بخشی از ماجراست،بلکه ابزار کار است،از آن مهمتر این است که کی‌ رو چه زمانی‌ بزنی‌،با کی‌ کجا و در چه زمانی‌ همکاری کنی‌،از کی‌ و در چه برهه‌ای حمایت کنی‌ یا نکنی‌ و بسیاری مسائل دیگر.... دوستمون کاربر generalmohammad به نکات جالبی‌ اشاره داشتند اما استقبال چندانی از حرف‌های ایشون نشد،در ارتباط با مالکی،عدم پاکسازی ارتش از بعسیهای سابق و کسانی‌ که نگاه ضدّ ایرانی دارند و تصمیماتی که در آن منافع ایران و جبهه‌ مقاومت لحاظ نشد.... کلاً تمام شیعه‌های عراق را نباید افرادی عاشق ایران و ولایت فقیه پنداشت،بین گروه‌های شیعه نگاه‌های متفاوتی وجود داره در ارتباط با ایران،آمریکا،دیدگاه‌های منطقه‌ای ایران...همه آنها آن نگاهی‌ که ما به غرب آمریکا جبهه‌ مقاومت داریم رو شاید نداشته باشند و بیشتر به دنبال ایجاد نوعی توازن بین ما و آمریکا هستند،آن نگاه‌هایی‌ که در اوایل انقلاب افرادی مثل بنی صدر ابراهیم یزدی و کلاً لیبرال‌ها و نهضت آزادی داشتند و دارند در شیعه‌های امروز عراق وجود داره،بخشی از آنها هم ملی‌ گرا هستند و ممکنه در آینده منافع عراق را در تضاد با منافع ایران تعریف کنند،که آمریکا هم صد البته نگاه ویژه‌ای روی این طیف داره.. کردستان هم به همین شکل،لزوماً این نیست که بغداد را دوست و اربیل را دشمن حساب کنیم،اصولا استارت ایجاد منطقه خود مختار در زمان جنگ تحمیلی و کمک‌های ما به پیشمرگه‌ها زده شد،تصرف بخش‌هایی‌ از کردستان به دست رزمندگان ایران فضایی رو ایجاد کرد که پیشمرگه بال و پار گرفت و در جنگ اول خلیج فارس توانست با استفاده از منطقه پرواز ممنوع خود راا از بغداد جدا کند. پس یک کردستان خود مختار در راستای منافع ایران هست،البته بستگی داره چه کردستانی...بین بارزانی و طالبانی تفاوت زیادی وجود داره در روابطشان با ایران...خود بارزانی هم بستگی به شرایط در راستای منافع ما کار کرده یا ضدّ آن،و این بستگی به توانایی‌ بازیگری ایران داره تا وی رو مدیریت کنه... کلا نه‌ بغداد لزوماً همیشه خوب است و نه‌ کردستان لزوماً بد،بستگی داره کی‌ و چگونه آنجا‌ها حکومت می‌کند... آمریکا هم همینطور،اینکه فکر کنیم تمام آن چه را که امروز شاهد هستیم با برنامه ریزی آمریکا انجام میشه درست نیست،مثل وقتی‌ که برخی‌ می‌گفتند انقلاب‌های عربی‌ زیر نظر آمریکا و موساد بود،در حالی‌ که رهبری نظر دیگری داشتند... آمریکا هم سعی‌ میکنه از ظرفیت‌ها و واقعیت‌های منطقه به نفع خودش استفاده کنه،مثلا در افغانستان مردم مخالف حکومت کمونیستی بودند و دست به سلاح بردند،آمریکا استفاده کرد و وارد شد،در بالکان مسلمانان و صرب‌ها از قرن‌ها مشکل داشتند،آمریکا وارد شد،صدام با ایران مشکل داشت،آمریکا هم با ایران برای همین آمریکا وارد شد و خیلی‌ موارد دیگر،و در تمام این موارد آمریکا و غرب هیچ نزدیکی‌ ایدئولژیکی به طرف‌هایی‌ که با آنها کار کرد نداشتند... همین داعش با این همه شر میشود از آن استفاده کرد،و آن را بازی داد. این به این معنی‌ نیست که بشینیم پشت میز باهاش مذاکره کنیم،بلکه کافیست هر اقدامی می‌کنیم به موقع باشه...حمله به موقع،بمباران به موقع،عدم حمله به موقع...کما اینکه در سوریه این کار را کردیم و اگه نبود داعش که درگیر دیگر گروه‌ها بشه پیشرویهای اخیر ارتش هم نبود،اسد هنوز به عنوان دشمن شماره ۱ و زیر تهدید حمله غرب بود،اگر طالبان با آمریکا در افغانستان درگیر نمی‌شد و اگر عناصر سلفی با آمریکا در عراق درگیر نمیشدند،چه بسا بوش فکرهای ناجوری در ارتباط با حمله به ایران به سرش میزد ،و صد البته،شاید حتا در مقاطع خاص بنزین روی آتش این درگیریها هم ریخته باشیم،که کاملا کار به جا و عقلانی بوده....

[quote name='A7Up' timestamp='1407579660' post='400411'] [size=5]70 کشته در کمین نیمه شب دیشب حزب الله علیه کاروان تروریستهای مسلح جبهه النصره در رنکوس[/size] منابع خبری اعلام کرده اند که بیش از 70 نفر از تروریستهای تکفیری از گروه تروریستی جبهه النصره حین بازگشت از منطقه لبنانی عرسال در منطقه رنکوس (واقع در کوههای القلمون مرز سوریه بالبنان ) در کمین نیروهای ویژه حزب الله افتاده و همگی به هلاکت رسیدند. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10286/10513317_511462962319805_4882258719575698964_n.jpg[/img][/center] * [size=5]ربایش خبرنگاران ایتالیایی توسط تروریستهای تکفیری![/size] تروریستهای تکفیری ، دو زن خبرنگار ایتالیایی به نام‌های "گریتا رامیلی" و "ونسا مارزولو" را که مشغول تهیه گزارش‌های میدانی از روستای ابزمو از توابع منطقه اتارب شهر حلب بودند، ربوده اند. تاکنون از سرنوشت این دو خبرنگار هیچ اطلاعی در دست نیست. منطقه "ابزمو" در چند ماه اخیر صحنه درگیریهای شدید میان دو گروه تروریستی رقیب جبهه النصره و داعش بوده است. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10286/1472947_511460228986745_3532995816923151953_n.jpg[/img][/center] * [size=5]تحولات میدانی در جبهه القلمون و عرسال[/size] درگیریهای بسیار شدید در تل موسی در منطقه فلیطه (واقع در کوههای القلمون مرز سوریه با لبنان) میان نیروی ویژه رضوان حزب الله از یکسو با مجموعه ای از گروههای تروریستی تکفیری شامل جبهه النصره، داعش، احرار القلمون و... به شدت در جریان است. این ارتفاعات از این نظر مورد اهتمام دوطرف (حزب الله و تروریستهای تکفیری) قرار گرفته است که در صورت تسلط هرکدام از طرفین درگیر و با توجه به اینکه این ارتفاعات بلند ترین ارتفاعات منطقه بوده ( ارتفاع 3000 متر ) و به‌لحاظ دید بصری اشرافیت کاملی بر منطقه مقابلش یعنی شهرک لبنانی عرسال ( که این روزها جولانگاه تروریستهای تکفیری فعال در سوریه گردیده ) دارد و در نتیجه برتری آتش کامل بر مواضع طرف مقابل خواهد داشت. منابع میدانی درگیریهای جاری میان دوطرف را بسیار شدید گزارش میکنند که در آن از همه انواع سلاح سبک و سنگین استفاده میشود نیروی هوایی ارتش سوریه هم اقدام به بمباران مواضع و مسیرهای تدارکاتی تروریست‌های تکفیری کرده است. از سوی دیگر ارتفاع زیاد و شیب تند و بافت جغرافیایی و شرایط آب و هوایی سخت نیز از عوامل تاثیر گذار بر کیفیت درگیریها و تسلط هر یک از دوطرف بر این ارتفاعات مهم و بسیار استراتژیک می باشد. اما از دیگر سو و در منطقه مقابل تل موسی (تل به معنای تپه است) ، در ادامه درگیری ها میان ارتش لبنان و تروریست های مسلح در منطقه عرسال هنگام عقب نشینی النصره از منطقه، گروه تروریستی داعش ، کمینی را برای آنها ترتیب داد که در نتیجه آن 120 تن از اعضای این گروهک تروریستی به هلاکت رسیده یا زخمی شدند. ظاهرا پس از درگیری های شدیدی که گروه های تروریستی با ارتش لبنان و پادرمیانی علمای اهل سنت لبنان قرار بر آن شد تا این گروه ها از منطقه عرسال عقب نشینی کنند که عبارت بودند از جبهه النصره، کتیبه الخضرا - وابسته رسمی القاعده در سوریه - و احرار القلمون. اما داعش با این موافقتنامه و عقب نشینی مخالفت کرد و با گروه هایی که قصد عقب نشینی داشتند درگیر شد که نتیجه آن هم کمین بر سر راه بازگشت آنها و تلفات بالای عناصر جبهه النصره و همپیمانانش بود. درگیری ها درعرسال همچنان ادامه دارد و توپخانه ارتش لبنان راههای ورودی و خروجی به منطقه عرسال را مسدود کرده و از ارتفاعات مشرف به منطقه ، مراکز تجمع تروریست ها را هدف قرار می دهد. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10286/10511669_511459255653509_7083988875660208032_o.jpg[/img][/center] * تحرکات داعش اطراف فرودگاه نظامی طبقه در غرب استان رقه به طور بی سابقه ای افزایش پیدا کرده، انگار داره محاصره رو تنگ تر میکنه و خیال داره آخرین پایگاه ارتش سوریه در استان رقه رو هم تصرف کنه. خبرها حاکی از اینکه که ارتش سوریه هم تعدادی از حواجز جاده سلمیه-رقه رو خالی و نیروها رو به سمت فرودگاه نظامی طبقه گسیل کرده. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10286/10570345_252715781592267_1199497173330558790_n.jpg[/img][/center] [b][size=5]منابع پیجهای فعال سوریه[/size][/b] [/quote] آن دو دختر خبرنگار نیستند،به اصطلاح برای کمک‌های بشردوستانه آمده بودند،البته طرفدار مخالفین هم بودند،چند عکس ازشون هست با پرچم مخالفین... اولین بار نیست که غربی‌هایی‌ برای دفاع از مخالفین وارد سوریه میشند و بعد به دست خود آنها کشته یا ربوده میشوند،یکیشون یک خبر نگار ایتالیایی بوده که سابقاً برای معارضین تبلیغ میکرد اما بعد از به اسارت در آمدن به دست گردان فاروق و سپس النصره،با رفتار بدی که با وی شد و نزدیک بود کشته بشه،الان بعد از آزادی ضدّ آنها قلم میزنه...یک کشیش ایتالیایی دیگر هم هست که چند سال سوریه زندگی‌ میکرد،با آغاز این ماجرا‌ها شد مخالف اسد و از طرف دولت اخراج شد،بعد به طور غیر قانونی وارد سوریه میشه دوباره و شروع میکنه به تبلیغ ضدّ دولت،تا اینکه پارسال در رقه ربوده شد،گفته میشه به دست داعش و هنوز هم ازش خبری نیست... در ارتباط با تل موسی مطمئنید ۳۰۰۰ متره؟؟؟لبنان و کوه ۳۰۰۰ هزار متری؟؟؟

[quote name='blender' timestamp='1406021310' post='395384'] البته مبدا این تاکتیک ها ، در واقع حسن صباح بود که تقریبا کل قلاع ایران رو گرفت ... اونم توی اوج سلجوقیان !! متاسفانه یک تایپیک خوب در موردش نداریم ... بعد از اینکه این ترجمه ای که تو دستمه رو تمام کردم ، اگه وقت شد یک تایپک در مورد حسن صباح و اسماعیلیانش که شدند سر منشاء بسیاری از افسانه ها و گروه های ترور و سیستم های اطلاعاتی و حتی بازی های رایانه ای ( اساسین کرید ) می پردازم . اردوغان هم در اصطلاح با ایران رابطه ی خوبی داره ... [/quote] [color=#000000][font=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][size=4][b][background=rgb(255, 255, 255)]منظورم این بود که آیا سخن بخصوصی از طرف ماهاتیر ضدّ شیعه زدگ شده یا نه!!!!چون من جای ندیدم...نخست وزیر جدید مالزی چرا،اما مهاتیر رو نشنیدم[/background][/b][/size][/font][/color]

[quote name='TimeOwner' timestamp='1406004177' post='395320'] ما اصلا کاری و تبلیغاتی نکردیم که برنده یا باخته باشیم توجه کنید که نخبگان این کشور ها مثلا مهاتیر محمد یکی از سلفی ترین و ضد شیعه ترین سیاستمداران دموکراتیک جهان اسلام است ما این جاهل مسلمانان حال بهم زن اندونزی و مالزی رو ول کردیم 1. چون منابع نامحدود نداشتیم 2. چون اولویت سیاست ما به طرف اسیای جنوب غربی است و اسراییل 3. همینقدر سرمایه ای که روی سوریه و عراق و لبنان و فلسطین گذاشتیم هم باعث شده تا داد خیلی ها در بیاد که با توجه به شرایط اقتصادی کشور حق هم داشتند ( وقتی طرف شکمش سیر نباشد دیگه کاری به مسائل راهبردی و انسانی ندارد) [/quote] [color=#000000][font=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][size=4][b][background=rgb(255, 255, 255)]ماهاتیر محمد کجا ضدّ شیعه حرف زده؟آنکه رابطه خوبی با ایران داشت!!![/background][/b][/size][/font][/color]

البته سخنان اين كارشناس چندان هم بى ربط نيست... از زمان كلينتن شاهد يك انتقال فن اورى و سرماى بزرگ از طرف امريكا و غرب به سمت چين و هند بوديم،همچنين اسرائيل تلاش زيادى براى نزديكى به چين از همان سالها انجام داده،حتى در مواقعى با انتقال تكنولوژى امريكايى موجب اعتراض اين كشور شده.جالب اينه كه از پيشتازان اين جابجايى سرماى و فن اورى به چين محافل مالى يهودى بودند مثل راكفلرها و روچشيلد ها كه از بانكداران كهنه كار و در اصل مالك مستقيم و غير مستقيم بسيارى از شركت ها در زمينهاى مختلف هستند،از نفت تا رسانه... اين كار با مخالفت شديد بسيارى از كارشناسان و ملى گرايان امريكا و اروپا مواجه شد اما فايده نداشت و اين محافل به اين انتقال سرماى ادامه دادند با حمايت دولت وقت كلينتن و دولت هاى اروپايى.همين اتفاق كمى بعد در باره هند افتاد و هنوز هم اين روند ادامه داره. در رسانه هاى غربى هم ده سالى ميشه كه رو چين و بعد هند مانور ميدهند و مدام اينو به مخاتب تكرار ميكنند كه اين دو كشور قدرت هاى اينده خاهند بود. البته نزديكى بين امريكا و چين از دهه هفتاد ميلادى به ابتكار كيسينجر شروع شد و دليلش هم استفاده از اختلافات اين كشور با شوروى بود،و ايجاد شكاف بين اين دو قدرت كمونيستى كه در دوره دنگ سياوپينگ و تغيير ايدولوژى گسترش يافت تا اينكه ميرسيم به كلينتن. پس به نظر بنده نه حرف اين كارشناس غلطه و نه نظر دوستان،يعنى چين با زحمت بسيار و هوشيارى در استفاده از اختلافات امريكا و شوروى در جنگ سرد،همچنين در برقرارى ارتباط با محافل خاص غرب توانست به جايى برسه كه ديگه قدرت هاى بزرگ قادر به ساقت كردنش نباشند و مجبور به تعامل با ان شدند. حالا صهيونيسم با توجه به افول امريكا در پى نفوذ در اين كشور است كه بنا به پيشبينى ها رهبرى اينده جهان رو در دست خواهد داشت،همان كارى كه در رابطه با انگليس و امريكا انجام داد و پس از افول انگليس امريكا رو مركز اصلى فعاليتهاى خود قرار داد.

[quote][quote]يك نفربه نكته ي زيبايي اشاره نمود ما براي رضاي خدا عمل ميكنيم نه براي تحسين يه عده مسلمان نما[/quote] برای رضای خدا است که ما از بشار اسدی که تا کنون 2600 نفر کشته چندین هزار نفر در زندان های مخوف شکنجه می کنه حمایت می کنیم نه برادر من سیاست فعلی ما یه افتضاح سیاسی واقعی نه رضای خدا رو در بر می گیره و نه سیاست ماکیاولیستی رو ارضا می کنه کلا اصول و مبانی درستی نداره ما باید در سیاست های اشتباه خودمون تغییرات ایجاد کنیم کو گوش شنوا[/quote] با سلام جواب اين حرف شما مستقيما بر ميگرده به مسئله فلسطين و اينكه اساسا چرا ما اينقدر درگير اين غذيه هستيم. واقعيت اينه كه علت اصلى دشمنى با اسراعيل نقش اين رژيم به عنوان خط مقدم تمدن غرب است.در واقع جنايات،اشغالگرى و همه اين موارد موضوعات مصداقى هستند و موضوع اصلى همان درگيرى ديرينه بين جهان اسلام و جهان غربه. اگر به تاريخ نگاه كنيم ميبينيم كه همواره ممالك مختلف براى به دست اوردن سرزمين فلسطين و بيتلمقدس با هم در نزاع بودند،ان هم به دليل اهميت اين منطقه به عنوان سرزمين ظهور اكثر پيامبران و مكان مقدس براى اديان اسمانى به ويژه اسلام كه اخرين انهاست.اين نزاع ادامه داشته تا اينكه غرب با استفاده از ضعف جهان اسلام توانست پس از 9 قرن از بازپسگيرى بيتلمقدس به دست صلاحدين ايوبى انرا تحت سلطه خودش در بياره و اسرائيل رو به وجود بياره. توجه داشته باشيد كه بيتلمقس دروازه هم جهان اسلام و هم غرب هست،و اگر يكى از طرفين بر ان چيره بشه به اين معنيست كه دروازه هاى طرف مقابل رو گشوده،و انرا ميبره به حالت انفعالى. نمونش مسلمين پس از چيره شدن انگليس بر قدس بعد از جنگ جهانى اول روند عقب نشينى رو شروع كردند و غرب قدم به قدم جلو امد.يا مسلمين پس از بازپسگيرى قدس به دست صلاحدين ايوبى دست برتر را نسبت به غرب داشتند و توسئه انها تدامه پيدا كرد تا اينكه قسطنتنيه يكى از 2 مركز بزرگ غرب به همراه شهر روم سقوط كرد و اسلام تا قلب اروپاو اتريشو بالكان پيشروى كرد.همه اينها بدون گرفتن بتلمقدس امكان پذير نبود حالا تلاش براى نابودى اسرائيل در اصل پايان بخشيدن به روند نزولى جهان اسلام و اغاز يك دوره رستاخيز اسلاميست. چرا ما با بحث دو كشور در كنار هم مخالفيم؟؟؟به اين دليل كه اين طرح بيشتر فلسطين و بيتلمقدس رو دست غرب ميذاره و باز اين دروازه در دست تمدن غرب باقى ميمونه.اما با فروپاشى اسرائيل دروازه هاى غرب به سوى جهان اسلام گشوده ميشه و روند منفى 3 قرن اخير براى مسلمانان معكوس ميشه و ان غرب خواهد بود كه به حالت انفعالى خواهد رفت. پس با اين تفاسير به اين نتيجه ميرسيم كه مشكل صرفا كشتن ساكنين عرب فلسطين به دست اسرائيل نيست بلكه مسئله بسيار فراتر از اين حرفاست.اگر بر فرض روزى اسرائيل دست از كشتن فلسطينيها برداشت باز مشكل ما با ان تمان نميشه به همون دليلى كه گفته شد. خوب،اينجا ميرسيم به سوريه و سياست ايران.در واقع اينكه در سوريه چه حكومتى سر كاره و رفتار وين حكومت چيست،اهميتش كمتر از ان بحث اصليست،و مهم مقابله سوريه با اسرائيل است. مسلما ديكتاتورى بده،ولى اگر سقوط حكومت سوريه ميتونه به نفع اسرائيل تمام بشه اين كار نبايد فعلا صورت بگيره و ايران هم بايد از اين كار جلوگيرى كنه.البته حالت ايده آل ساقط شدن ديثتاتورى و ادامه مبارزه با اسرائيل است اما اگر فعلا چنين امكانى نباشه بايد صبر كرد،چرا كه هدف اصلى جهان اسلام و در نتيجه ايران گشودن ان دروازه اى كه بالا توضيح دادم،كما اينكه مثلا صلاحدين هم بنا بر برخى اسناد شخص مستبدى بود،ولى به علت ازاد سازى قدس همه از ان به نيكى ياد ميكنند.حالا اين قائده براى تمام تحولات منطقه صدق ميكنه،براى همين هم هست كه ايران از برخى تحولات حمايت و از برخى ديگر حمايت نميكنه،چون تشخيصش اينه كه برخى تحولات ممكنه به ضرر پروژه فروپاشى اسرائيل تمام بشه....

[quote]1 [size=18]من نمي دونم به چه زبوني به اين دوستان بفهمونم كه بابا اگه ما مي گيم با امريكا رابطه ديپلماتيك داشته باشيم نه به منضله دوستي با اونه نه به منضله كوتاه امدن از ايدولوژي اي بابا چرا دوزارياتون كجه نمي گيريد مگه الان ما با كشور اروپايي رابطه سفارتي داريم خودمون باخيم كشتيد مارو كمي مويز و كندر و عسل سعد بخوريد برا تقويت حافظه بي عديله[/size][/quote] اگر حوصله به خرج ميدادين و مطلب بنده را ميخواندين،پاسخ اين جمله شما داده شده....

با سلام.... دوستان مشكل اصلى در اين بحث اينه كه،يك عده عقيده دارند كه براى منافع بايد با امريكا رابطه داشت و ايدولوژى رو كنار گذاشت و با هر كس منافع حد اكثرى مان رو تامين كنه رابطه بر قرار كنيم و در جواب افرادى هم كه اين رو مخالف دستورات دينى ما ميدونند يا كه اين كارو خطرناك ميدونند،ميگن كه پس چرا با برخى ديگر از كشورهاى نامسلمان مثل چينو'روسيو كوبا كره شمالى و انگليسو غيره رابطه داريم كه بعضى از اينها تو تاريخ شايد حتى از امريكا بيشتر به ما ضربه زدند،كل اين چند صحفه بحث بين موافقين و مخالفين تقريبا در اين خلاصه ميشه....البته دوستان جوابهاى كاملى رو دادند ولى بنده هم سعى خو آهم كرد مطالبى رو به دوستان طرفدار رابطه بگم .... ببينيد من اول به سخنان ايت الاه خمينى در اين زمينه اشاره ميكنم،كه امريكا را شيطان بزرگ خطاب كردند.اين عبارت به ظاهر ساده و شعار گونه،در اصل درك بالاى ايشون از شرايط و اشراف ايشون به عمق وقايع را ميرسونه،به اين شكل كه در حالى كه در آن زمان حكومتى مثل شوروى حضور داشت كه شايد با توجه به بى دينى حكومتى و تاريخ تجاوزات اين كشور به ايران و تحت اشغال داشتن بسيارى از سرزمين هاى اسلامى مثل اسياى ميانه بدتر از امريكا به نظر ميرسيد،البته ون جمله معروف كه هر سه شوروى امريكا و انگليس بد هستند رو فرمودند اما نوك پيكان حملات ايشون متوجه امريكا و اسرايل بود،و عبارت شيطان بزرگ ديگه جايى براى شك نميذاره. حالا چرا چنين نظرى داشتند؟؟؟براى اين كه ايشون درك كرده بودند كه باطل به معناى واقع و بزرگترين خطر براى اسلام در صهيونيسم تجلى پيدا ميكنه،كه در عصر ما در كالبد نظام سرمايدارى امريكا خودشو نشون ميده. توجه داشته باشيد گفتم عصر ما به اين دليل كه اين جرثومه فساد از خيلى وقت پيشتر در حال فعاليت است و سابقا در استعمار انگلستان خودشو بروز ميداد و به دلايل مختلف الان اين نقش رو ايالات متحده امريكا بازى ميكنه. در حقيقت حدف نهايى اين جريان نابودى دين و برگرداندن انسان از بندگى خداست به اين صورت كه انسان چنين تصور كنه كه ديگه نيازى به خدا نداره و كمكم دين رو امرى بيهوده بدونه،كه اين يعنى پيروزى و سيتره شيطان،همون كارى كه شيطان هنگام طرد از طرف خدا قولش رو داد. حالا كدوم تفكر از چند قرن پيش اين پروژه استحاله دينو تبليغ ميكنه؟؟؟ مدرنيسم و چه جريانى پشت سر مدرنيسم و گسترش دهنده ون بوده و هست؟؟؟برخى خواهند گفت فراماسونرى،ولى از همه صحيح تر صهيونيسم است،البته نه ون حركتى كه توسط تودر هرزل در سال 1897 بنا نهاده شد،چون ان خود زاييده مدرنيسم بود كه بخشى از دين يهود رو با مبانى سوسياليستى آميخت و ان حركت را تشكيل داد،بلكه ان جريانى مخوفى كه در پس ان يهوديت منحرف قرار داشت و از قرون وسطا با در دست گرفتن دادو ستدهاى مالى و تشكيل بانك(لطفا به ريشه اين كلمه رجوع كنيد)در پى پياده كردن ان طرح شوم بود و پس از انقلاب انگليس در قرن 17 توانست در اين كشور نفوذ كنه و ان را پايگاه فا'اليت هاى خود قرار بده،و سپس با انقلاب فرانسه در اواخر قرن 18 و صادر كردن ان به بقيه اروپا در صدد بر امد كه اين نفوذ را به كل اين قاره گسترش بده،كه اين منجر به اتفاقاتى از جمله شورش هاى ليبرالى سال 1848 در اروپا،تشكيل كشور ايتاليا بر اساس مبانى و قانون اساسى ليبرال با شكست امپراتورى سنتى اتريش در اين كشور،تضعيف امپراتورى عثمانى و جدا كردن تكهايى از ان،همگرايى عجيب دو دشمن ديرينه انگليس و فرانسه به عنوان دو كشور به استلاح دمكرات و ليبرال اروپا بر عليه امپراتوريهاى سنتى و محافظه كار المان و اتريش شد.همچنين ما از قرن 18 كه تاريخدانان ان را قرن روشنگرى مينامند شاهد تولد حركت روشنفكرى بوديم كه تغييرات بزرگى را در افكار فلاسفه ان قرن گذاشت و به تبع در مسائل اجتماعى و فرهنگى،در اصل پايهاى ليبراليسم،فمينيسم و خيلى ايسم هاى ديگه ان موقع گذاشته شد و در يك كلام شاهد سر بر اوردن مدرنيسم بوديم كه پايه و اساس تمام جريانهاى فكرى بعد از ان در اروپا خواهد بود،كه ته كلامش همان نفى بندگى خدا و بى نيازى انسان به خداست البته با سلسله مراطب.بعد از قرن روشنفكرى ميرسيم به قرن 19 و ظهور عقايد متعددى كه از زبان فلاسفه مختلف علنا فكر رو ميبربد به طرف ضديت با خدا.كه تهش ميخوره به كارل ماركس(توجه داشته باشيد كه نام حقيقى ماركس مردخاى است،كه يك نام يهوديست)،و سپس باز ميرسيم به افرادى مثل نيچه كه دم از نعوذبلاه كشتن خدا ميزنند،كه اين باز همزمان ميشه با جنگ جهانى اول و فروپاشى حكومت هاى سنتى المان،اتريش و اسلامى عثمانى.از اينجاست كه اين جريان توجه بيشترى براى استحاله جهان اسلام ميذاره كه البته از همون قرن 19 هم بود و ما تفكر روشنفكرى رو براى اولين بار در ان قرن در ايران ميبينيم اما بعد از جنگ اول جهانى جدى تر ميشه،نمونش انحراف مشروطيت به دست روشنفكران طرفدار انگليس و اشتراكيون(سوسياليست ها)، و بعد هم روى كار امدن اتاترك و رضا شاه.بعد از جنگ دوم جهانى اين جريان كم كم از انگليس پايگاه اصليشو به امريكا منتقل ميكنه و اين كشور ميشه مركز فساد در جهان،سيستميرو پايه گذارى ميكنه كه هم از بعد سياسى(سازمان ملل،شوراى امنيت،حق وتو و ...)،اقتصادى(دلار،بانك جهانى،صندوق بينلمللى پول،سازمان تجارت جهانى)فرهنگى(هاليوود،مك دنالد،كوكا كولا،مد،موسيقى غربى نوين،پرنوگرافى و فرهنگ برهنگى و .......)در صدد به بردگى در اوردن دنيا بر مياد،كه تمام اينها از طريق بازوى نظاميش يعنى ارتش هاى امريكا و كشورهاى اروپايى محافظت ميشه.كه اينجا بخش فرهنگيش خيلى خطرناك تره به طورى كه تلاش زيادى رو براى نابودى فرهنگ هاى بومى به كار ميبره تا انرا با يك فرهنگ واحد جايگذين كنه همون "American way of life" و اين كار رو ان قدر زيركانه با كمك رسانه هاى قوى انجام ميده كه هر كس با اين مخالفت كنه متهم بشه به تحجر و عقب ماندگى.... دوستى فرمودند كه مردم المان،ايرلند و جاهايى كه با امريكا رابطه دارند فرهنگ هاى خودشون را حفض كردند،در حالى كه چنين چيزى اصلا حقيقت نداره و اتفاقا اول اروپا بعد اسيا به شدت تحت تاثير فرهنگ غربى قرار گرفته اند،شما ميتونيد تقريبا در تمام جهان اتاقهايى رو ببينيد كه مردم زير نور هاى رنگارنگ و اهنگ هاى كر كننده مثل شاپانزه ميپرند بالا پايين(همون ديسكو)،يا جوانانى رو از ژاپن تا امريكا لاتين و افريقا و اروپا ببينيد كه اهنگ هاى مشابهى از خانندگان غربى رو گوش ميكنند يا به شكل مشابهى لباس ميپوشند با الگو گيرى از مد غربى و بسيارى از موارد ديگه كه نشون ميده ملل مختلف كاملا در حال فراموشى فرهنگ هاى بومى خود هستند حالا چطور دوستان اعتقاد دارند كه مثلا ايرلند و المانو مالزى فرهنگ خود را حفض كردن نميدونم كافيه ادم يه سر به اين كشور ها بزنه تا عكسش معلوم بشه،و توجه داشته باشيد كه اينها فقط يك سرى موارد ظاهرى نيست،كه بگيم مثلا هالا چه فرقى ميكنه ملت چطور لباس بپوشند يا چه اهنگى گوش بدن بلكه پشت مظاهر يك فرهنگ تمام طرز تفكر يك ملت نهفته است و در واقع روح و هويت يك ملت فرهنگ ان است،پس اگه از ان اينو بگيريم تبديل ميشه به يك ملت بى روح و هويت و ريشه....كه اين دقيقا خواست همون جريان كثيف هست.... البته اينجا يك نكته اى رو اشاره كنم و ان اينكه اين طور نيست كه تمام وقايع تاريخى كه نقل كردم كاملا به دست يهوديت منحرف شكل گرفته،به عنوان مثال انقلاب هاى انگليس و فرانسه پيشزمينه ها و فرايند هاى درون زايى رو داشتند مثل ظلم پادشاهان اين كشورها،فقر و غيره و بسيارى از كارهاى انقلابيون هم به حق بوده اما اين جريان منحرف توانسته در انها رخنه كنه و انها رو به سمتى ببره كه با طرح هاش همسو باشه.... همچنين دوستان توجه داشته باشند كه اينها توهم توتعه نيست،ما در روايات هم داريم كه يهوديت منحرف(توجه كنيد منحرف و نه كل يهوديت كه مورد احترام اسلامه)به دنبال توتعه است،و در برخى روايات امده كه انها حتى به دنبال كشتن عبدلاه پدر پيامبر بودند تا جلوى ظهور اسلام رو بگيرند..... حالا با اين تفاسير متوجه ميشيم كه چرا امام خمينى امريكا رو شيطان بزرگ خطاب كرد،منظور ايشون اصلا خود دولت ايالات متحده انجور كه ما فكر ميكنيم نبود،بلكه صهيونيسم جهانى يا يهوديت منحرف بود،يعنى در حقيقت ان جريان شيطانى كه از قرن ها به دنبال سيتره بر جهان و دين زداييست،همان جريانى كه مدرنيسم،و از پس ان سوسياليسم و ليبراليسم رو به وجود اورد تا با خدا پرستى و تسليم بودن در برابر خدا مقابله كنه،همان جريانى كه اول سياستهاى انگليس و بعد امريكا را هدايت ميكنه،منتها اين جريان پايگاه اصلى خودش رو ايالات متحده امريكا قرار داده و اركان و مسئولين اين كشور هم از پيروان و يا مهره هاى اين جريان هستند.... حالا چرا ايشون شوروى رو به اين شدت مورد خطاب قرار ندادند؟؟؟خيلى سادست..... به اين دليل كه شوروى پايگاه و مجرى اصلى اوامر صهيونيسم جهانى نبود.درسته رسما الحاد رو در پيش گرفته بود، كشور فاسدى بود،ظالم بود،مستقيما بر مسلمانان قفقاز و اسيايه ميانه حكم رانى ميكرد و بسيارى از انها را به قتل ميرسوند،اصلا شايد از امريكا و اسرائيل هم بيشتر مسلمان كشته بود ولى با تمام اينها ان خطر تاريخى كه سهيونيسم براى اسلام داشت رو شوروى نداشت،يعنى در ان سير تاريخى كه شرح دادم قرار نميگرفت.البته توجه داشته باشيد كه كمونيسم هم يكى از مواليد مدرنيسم بود و اثلا ماركس هم همون طور كه گفتم يهوديل اثل بود،اما معموريتش رو انجام داده بود و مشخص بود كه دير يا زود از پا در ميومد چون پايگاه اصلى صهيونيسم جاى ديگه اى بود.... همين فرمول رو شما براى چين و ديگر كشور ها به كار ببريد،حتى انگليس.ما با بسيارى از اين كشورها تفاوت ايدولژى و عقيده داريم،با برخى حتى دشمنى،ولى به همون دليلى كه گفتم ميتونيم با توجه به منافع باهاشون روابطمان رو تنظيم كنيم،البته بدون باج دادن....همون كارى كه با شوروى كرديم و مثلا به مجاهدين افغان ضد اين كشور كمك كرديم ولى روابطمون رو كاملا قطع نكرديم.پس ان سخن دوستان مبنى بر تنظيم روابط با توجه به منافع با اين كشورها درسته.... البته اگر اشتباهاتى بعدا صورت گرفته با روسيه و چين و اينكه شايد به اين كشور ها باج داديم اين يك بحث ديگست و بر ميگرده به سو مديريت و غيره اما ان بحث ماهيتى و اساسى رو تقيير نميده.... پس دشمنى ما با امريكا وراى كشتن افراد بى گناه به دست اين كشورو اشغالو بمبو،تانكو بوشو اين حرفاست،اثلا ممكنه يك روزى امريكا اين كارها رو ديگه انجام نده،ولى ان طرح كثيف و شيطانى صهيونيسم استحاله فرهنگى و خدا زدايى رو دنبال خواهد كرد. پس دشمنى ما با پايگاه اصلى صهيونيزم بينلملليست... همان شيطان بزرگى كه امام خمينى گفتند......

[quote] [size=18] [/size] اخوان المسلمین، از درخواست اخیر نخست وزیر ترکیه مبنی بر تصویب قانون اساسی سکولار در مصر انتقاد کرده است. به گزارش خبرگزاری تقریب(تنا) ، العربیه گزارش داد، " محمود غزلان" سخنگوی اخوان المسلمین مصر روز چهارشنبه درخواست رجب طیب اردوغان را مبنی بر تصویب قانون اساسی سکولار در مصر، مداخله در امور این کشور دانست. وی افزود: شرایط ترکیه ایجاب می کند که نظام حکومتی آن کشور لائیک باشد. غزلان پیشنهادهای اردوغان به مردم مصر را دخالت در امور داخلی این کشور دانست. یک سخنگوی دیگر اخوان المسلمین نیز گفت: شرایط ترکیه بر این کشور تحمیل شده است تا مفهوم سکولاریسم را به عنوان مسلک خود بپذیرد [/color] http://www.taghribnews.ir/vdci5uaq.t1apq2bcct.html[/quote] افرين،اميدوار شدم....

من نميدونم مگه تو كدوم ارتش دنيا تمام مهمات صد در درصد بدون كوچكترين اشتباه به حدف ميخورن،هميشه درصدى از خطا وجود داره،حالانميدونم چرا دوستان هى دنبال اينن تا ببينن جايى يك موشك يا بمب به خوبى عمل نكرده سريع نيرو هوايى رو بكوبن... در ارتباط با اموزش درسته كه در ابتدا يك سرى اموزشهايى براى هواپيماهاى تازه وارد در پاكستان و اكراين و شايدم روسيه ديده شده كه اين طبيعيه چون با سيستمها اشنايى نداشتيم اما مهم اينه كه بعد خودمون نسلهاى بعدى رو اموزش ميديم و ديگه وابسته نيستيم تا اگه مثل الان هيچكس حاضر به همكارى با ما نشد زمينگير بشيم.... اما در ارتباط با رونمايى،برخى دوستان نيروهاى مسلح رو با سيرك اشتباه گرفتن،اينطور نيست كه هر چند وقت يك بار بيان يك سلاح رونمايى كنن،چهار تا شليك نشون بدنو نمايش اجرا كنن تا ما حالشو ببريم.البته كشور ايران به دلايلى باضا از برخى دست اوردهاش سعى كرده استفاده تبليغاتى داشته باشه و مقامات در مقاطعى تشخيص دادند كه اين سياست رو در پيش بگيرند،كه البته متاسفانه گاهى زياده روى هم در اين زمينه صورت گرفته،اما اين دليل نميشه كه ما هميشه چنين انتظارى داشته باشيم،ممكنه باز مقامات ما به اين نتيجه برسند كه بايد مثل اكثر كشورهاى جهان زياد رو اين زمينه مانور ندن و حالت طبيعى هم همينه،پس رونمايى نكردن به معناى نداشتن نيست.البته تو همين چند روز چيز هاى قابل توجه اى رو به نمايش گذاشتند،تا همين دو روز پيش بعضى ها تو همين تاپيك وجود ارچرو در كشور انكار ميكردند،حالا مطمعنيم كه وجود داره،بعضى ها در برخى فرومها ميگفتند كه ايران اصلا موشك ضد رادار نداره،حالا ديگه نميتونن چنين حرفى بزنند.در ضمن بازم ميگم مهمترين دستاورد اين رزمايش نشون دادن اين مطلب بود كه نيرو هوايى ايران سرپاست و توان پاسخگويى داره،البته دوستى درست فرمودند نيرو هوايى ايران در حد متوسطه،ولى خيلى ها اينم قبول نميكردند و عقيده داشتند كه اكثر هواپيماها در حالت غير عملياتى و كه ايران به زور چاهارتا هواپيما هم نميتونه بلند كنه و اگه بخوان ازشون استفاده عملياتى بكنند سريع سقوط ميكنند!!!! با اين توجيح كه مثلا چرا در رژه نيروهاى مسلح شركت نميكنند يا كه چرا در رژه فلان سال فلان هواپيما سقوط كرد!!!!حالا ديگه هيچكس نميتونه از اين حرف ها بزنه.و اين براى بنده از رونمايى مهمتره چون در صورت رونمايى يك سلاح حتى پيشرفته ميتونست فقط حالت نمايشى داشته باشه و تغييرى در توانايى رزمى نيرو ايجاد نكنه ولى اين مانور ايران دقيقا بر عكس توان رزمى مناسب نيرو را به كشورهاى ديگه نشون داد،بالاخره اين كشورها با دقت تمام مراحل رزمايش رو رصد ميكنند و فرماندهان ما خود ازارى ندارن كه بيان بعد از چندين سال مانورى انجام بدن كه ناتوانيشون رو به دشمن نشون بده،پس حتما مواردى رو به نمايش گذاشتند كه كشورهاى ديگه با ديدن انها در برخى معادلات خود تجديد نظر كنند.... البته همه ميدونيم كه قدرت اصلى بازدارندگى ايران در نيرو هوايى نيست،ولى همين نيرو متوسط بهتر از ان حالتيست كه بعضيها تصور ميكردند و ميتونه به عنوان يك نيرو كمكى توان بازدارندگى كشورو تا حدودى بالا ببره.... البته يك وانتاژ ديگه اين رزمايش اينه كه بعضى از كشورهاى كوچك منطقه مثل اذربايجان و امارات اگر فكر ميكردند كه ميتونند با توجه به خريدهاشون دست به شيطنت بزنند مثل تجاوز به حريم هوايى كشور و ايران هم با توجه به قديمى بودن هواپيماها كارى نتونه انجام بده و از اين نظر به ايران فشار بيارند،ديگه چنين تصورى را نخواهند داشت.... ضمنا تامكت در رزمايش حضور داشته و زير نظر قرارگاه پدافند هوايى ماموريتش دفاع از اسمان رزمايش بود....

"از يك موتور توربوفن ساخت پرت اند ويتني كانادا (JT15D-5C) استفاده ميكند كه نيرويي معادل 1419 كيلو نيوتن توليد ميكند." به نظر مياد در ارتباط با قدرت موتور اشتباه صورت گرفته باشه.... http://en.wikipedia.org/wiki/Pratt_%26_Whitney_Canada_JT15D

[quote name="jotter"] 30+/- در بلندا توسط آن تحت پوشش قرار می گیرد./quote ميشه اينو بيشتر توضيح بدين؟يعنى اگر هواپيما در ارتفاع پايين حركت كنه قابل شناسايى نيست؟؟؟

[quote][quote][b][color=darkred]گزارش تصويري/ خبرگزاري ايرنا[/color][/b] http://www.irna.ir/Display.aspx?NID=030564511 ---------- دوستان موشكي كه پيكان را پودر كرد از چه نوعي بود؟ ---------- [align=justify] [b][color=darkred]جنگنده‌هاي نيروي هوايي با اقتدار اهداف متحرك را با موشك هدف قرار دادند[/color][/b] [color=darkblue]معاون عمليات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران با تشريح برگزاري موفقيت آميز دومين روز از مرحله اصلي رزمايش فدائيان حريم ولايت (3) گفت: جنگنده بمب افكن‌هاي نيروي هوايي با اقتدار توانستند علاوه بر اهداف ثابت، اهداف متحرك را نيز با موشك‌ هدف قرار دهند.[/color] امير سرتيپ سيدمحمد علوي روز چهارشنبه در گفت‌وگو با خبرنگار اعزامي ايرنا به منطقه عمومي رزمايش در شمال غرب كشور، افزود: انواع جنگنده بمب‌افكن‌هاي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران كه از هشت پايگاه كشور در اين رزمايش حضور دارند، در سه روز نخست با بمب‌ها و موشك‌هاي مشقي به تمرين پرداختند و در سه روز اصلي اين رزمايش كه از ديروز (سه شنبه) آغاز شد عمليات خود را با موشك و بمب‌هاي جنگي برگزار كردند. امير سرتيپ علوي اظهار داشت: طي ديروز و امروز هواپيماهاي جنگي نيروي هوايي انواع بمب‌هاي سبك، سنگين و فوق سنگين، موشك هاي بزرگ و كوچك هوا به زمين و هوا به هوا ساخت دست توانمند متخصصان ايراني را بر عليه اهداف تعيين شده شليك و اين اهداف را منهدم كردند. وي يادآور شد: هواپيماهاي جنگي در حمله به اهداف تعيين شده توانستند با استفاده از انواع بمب‌هاي هوشمند و نقطه زن قاصد، حرارتي، تلويزيوني، راداري و ليزري با موفقيت اين اهداف را كه در سايزهاي كوچك و بزرگ بود منهدم كنند كه جاي خوشحالي بسيار براي ملت ايران به‌ويژه كاركنان و متخصصان جوان ايراني است. [b]امير سرتيپ علوي تصريح كرد: موشك‌هاي راداري از جمله موشك‌هاي راهبردي براي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران محسوب مي‌شود كه در اين رزمايش توسط جنگنده بمب‌افكن‌هاي نيروي هوايي ارتش از مسافت بسيار دور شليك و پس از قفل شدن بر روي اهداف به‌ خوبي آنها را منهدم كرد.[/b] معاون عمليات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران گفت: امشب در ادامه دومين روز از مرحله اصلي رزمايش فدائيان حريم ولايت(3)، رزم شبانه برگزار مي‌شود كه در آن با استفاده از انواع هواپيماهاي راهبردي و تجهيزات ويژه، اهداف در تاريكي مطلق و سكوت راديويي، شناسايي و منهدم مي شوند. امير سرتيپ علوي با بيان اين كه تجهيزات و تسليحات موجود در نيروي هوايي ارتش روز به روز در حال ارتقا است و نبايد از جهان عقب بمانيم، اظهار داشت: هم اينك اين نيرو به دنبال ارتقاي دانش استفاده از بمب‌هاي هوشمند و نقطه زن است و بمب قاصد از جمله اين بمب‌هاي هوشمند است كه كاملا بومي و توسط متخصصان ايراني ساخته شده است. وي تصريح كرد: در راستاي هوشمندسازي بمب‌ها و موشك‌ها در نيروي هوايي ارتش، دانشگاه‌ها، مراكز علمي صنايع و وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح نقش بسزايي داشته‌اند. [b]علوي افزود: اين رزمايش به دليل آن كه در جريان آن صحنه يك جنگ واقعي براي خلبان فراهم شده است در طي بيش از 30 سال گذشته بي نظير بوده است.[/b] وي در ادامه تصريح كرد: ما با برگزاري اين رزمايش درصدد هستيم به دنيا اثبات كنيم كه هرچقدر غرب و استكبار جهاني تحريم را بر عليه ما شديدتر كنند ما در دسترسي به اهدافمان با موفقيت‌هاي بيشتري روبرو خواهيم شد. معاون عمليات نيروي هوايي ارتش در خصوص جايگاه نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در منطقه گفت: نيروي هوايي ايران در بين كشورهاي منطقه چه از نظر تجهيزات و يا نيروي انساني كه ورزيده و قوي و با ايمان هستند از جايگاه بالايي برخوردار است. سومين رزمايش فدائيان حريم ولايت نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي كه از روز گذشته (سه شنبه) در منطقه عمومي شمال غرب كشور و با حضور انواع هواپيماهاي جنگنده بمب‌افكن نيروي هوايي، ترابري تاكتيكي، رهگير و پهپاد (بدون سرنشين) آغاز شده است، فردا(پنجشنبه) خاتمه مي‌يابد. [color=olive]23/06/1390[/color] منبع: ايرنا http://www.irna.ir/NewsShow.aspx?NID=30564727[/align][/quote] من عادت کردم چند درجه صحبتهای این سرداران رو کمتر فرض کنم- بسیار دور در نظر ما شاید 200 کیلومتر باشه اونوقت میشه فونیکس (فرضا) -اما درنظر سردار احتمالا-100- 70- کیلومتری بسیار دور شاید باشه که دراین حالت همون موشکهای آلامو میشه- با بهترین احتمالات موشک مورد استفاده میشه موشک آدر AA-12 که میتونه از روسیه یاکره شمالی تهیه شده باشه و جزو موارد محرمانه توانمندی ما باشه - توجه کنید که در فاصله بسیار دور به قول سردار - اگه موشک نیمه فعال راداری باشه - اونوقت روشن کردن هدف با رادار هواپیما بسیار سخته و باعث کاهش برد موثر میشه- از اونجائی که رادارهای اولیه میگ 29 تو BVR ضعیف بودن - به نظر من ارتقاء این رادارها باعث امکان موفق شدن در استفاده از موشکهای الامو با برد 110 کیلومتر و آدر با 100 کیلومتر برد میشه[/quote] شايد منظور موشك هوا به زمين باشه... بر خلاف نظر برخى از كاربران،بنده با ديد مثبت به اين رزمايش نگاه ميكنم.ببينيد اين تصاوير و پرواز ها و شليك هايى كه ميبينيم و انقدر راحت در بارشون نظر ميديم فقط بخش كوچكى از كارهايى كه انجام ميشه،براى هر رزمايش به كلى نيروى متخصص نياز هست كه كارهاى اماده سازى،پشتيبانى و فرماندهى و غيره رو انجام بدن به ويژه براى رزمايشى با اين ابعاد.اينجا از هشت پايگاه كشور هواپيما،خلبان،فرمانده،مهندس،تكنسينو غيره شركت دارند،با هماهنگى از انواع پرنده هاى شرقى و غربى استفاده شده،هماهنگى همه اين افراد و تجهيزات مختلف كار ساده اى نيست،خود لجستيك و پشتيبانى اين رزمايش كار بسيار مشكلى هست و اين توان بالاى لجستيك در نيرو هوايى رو ميرسونه.در يكى از پستهاى قبلى از دوستان سعال كردم كه ايا اطلاعى از تعداد سورتى ها دارند،دقيق نميدانم ولى احتمالا چند صد تا بايد باشه.در عمليات كمان99 ايران 200 سورتى پرواز داشت در يك روز اگر همين مقدار يا بيشترو تونسته باشه انجام بده كار خيلى بزرگى كرده،يعنى 33 سال تحريم تاثيرى در كاهش توان عملياتى ايران نداشته. گذشته از اين از همين خبر هاى چند روز اخير چند نكته كه در موردشون شك وجود داشت و يا به كلى رد ميشدند مشخص شد. يكيش سر حال بودن تمام انواع هواپيما هاى ايرانى،اگر سرى به برخى فرومهاى خارجى بزنيد ميبينيد كه اين تصور وجود داره كه ايران قادر به بلند كردن هواپيماها نيست يا حد اكثر تعداد خيلى كمى عملياتى هستند،كه ميبينيم اينطور نيست.من اينجا ميخوام يك مقايسه بكنيم با عراق و ليبى،در جنگ هاى اخير ديديم كه عملا نيرو هوايى اين كشورها كاملا زمينگير بود و وجود خارجى نداشت در حالى كه اين كشورها قبل از تحريم نيرو هوايى قدرى داشتند چه از نظر تعداد و چه كيفيت اما با تحريمها از اوايل دهه نود ديديم كه به تنهايى توانايى رو پا نگه داشتن اين نيرو رو نداشتند كه ون بر ميگرده به ضعف در زمينه تامين قتعات،نگهدارى،تعمير و اموزش،ممكنه بگيد كه حريف اين كشور ها در جنگ بسيار قويتر بود و در مقابل چنين حريفى از اين بهتر نميتونستند عمل كنند،اما مثلا اين كشورها تا قبل از سقوط چند تا مانور به اين اندازه مثل ايران انجام دادند؟؟؟مشخصه كه هيچى...در ضمن نيرو هوايى ليبى حتى قبل از ورود ناتو عملكرد جالبى از خودش به جا نذاشت،ناتو تقريبا 1 ماه بعد از اغاز جنگ داخلى وارد عمل شد كه ديديم در اين مدت به هيچ عنوان قادر به انجام بمب بارانهاى گسترده نبود ونم با حريفى كه فاقد پدافند بود،جالبه كه اين كشور از سال 2004 بعد از لغو تحريم ها فرصت داشت كه نيروش رو بازسازى كنه كه موفق نشد چون اثار بيش از 10 سال تحريم چنان سنگين بود كه 7 سال كافى نبود،ولى ما ميبينيم كه كشور ما 33 سال تحريمه و به غير از يك فاصله كوتاه كه از روسيه خريد داشتيم از ساپورت كشورهاى ديگه محروميم،اما شاهد اين رزمايش به اين گستردگى هستيم. يك مورد ديگه اموزش نيروهاست،بسيارى از خلبانانى كه در اين رزمايش شركت كردند از افرادى هستند كه دوره اموزششان را كاملا در كشور گذراندند،حتى برخى از مربيان هم ممكنه كه كاملا در داخل اموزش ديده باشند،چون اگه حساب كنيد،جوانترين خلبانان زمان شاه كه به امريكا رفتند الان ديگه بالاى 55 سال دارند و افراد زير اين سن همه در داخل اموزش ديدند كه خيلى هاشون شايد به سن مربى گرى رسيده باشند،اين كار بسيار بزرگيه،يعنى كشور ايران موفق شده كه دو نسل از خلبانان رو خودش بدون كوچكترين كمك خارجى تربيت كنه و اينو اگه به بحث قبليم در مورد ساپرت هواپيماها اضافه كنيم به اهميت كار ايران پى ميبريم،مگر چند تا كشور در جهان توانايى ساپرت و اداره كردن نيروى انسانى و تجهيزات به طور كاملا بومى دارند؟؟؟ممكنه گفته بشه كه اين ها رو ميدونستيم!!!!اما خيلى ها بر اين باور بودند كه اكثر نيرو هوايى ايران غير عملياتى و مشكل جذب و تربيت نيرو داريم،و رزمايشهاى قبلى رو به علت عدم گستردگى براى رد اين مطلب كافى نميدونستند،اما با اين رزمايش مشخص شد كه هم اكثر هواپيماها رو پا هستند و هم تعداد زيادى نيرو اماده و اموزش ديده و جوان داريم. اينجا ميرسيم به ماوريك و پيكان،درسته كه ما زمان جنگ اين كار رو با شناورها و زره پوش هاى عراق ميكرديم،ولى حالا داريم نشون ميديم كه نسل جديد خلبان ها هم كه در كشور اموزش ديدند اين توانايى رو دارند و كيفيت انها از زمان جنگ پايين نيامده،كه افزايش هم پيدا كرده با توجه به زدن اهداف متحرك در شب كه تا جايى كه من ميدونم قبلا اين توانايى وجود نداشت.به اين سوختگيرى فانتوم با فانتوم و سوخو با سوخو را اضافه كنيد كه اين هم در گذشته امكانش نبود،حتى قبل از انقلاب... در باره موشك ضد موشك،اولين موردى كه جلب توجه ميكنه قطعيت وجود ارچر در ايرانه.در همين زمينه ترديدهاى فراوانى وجود داشت،و خيلى ها ان رو كذب و شايعه ميدونستند،همين امروز در همين تاپيك يك نفر ونو تكذيب كرد اما حالا مطمن شديم كه وجود داره. در ثانى درسته كه زدن موشك هوا به هوا با موشك در روسيه و برخى كشورهاى ديگه انجام ميشه ولى مگه فرماندهان ما اعلام كردند كه اين كار رو براى اولين بار در جهان انجام دادند؟؟؟!!!!بنده چنين چيزى نديدم،اما نميتونيم اهميت اين كار رو منكر بشيم،اين هم كار بسيار دشواريه كه به محارت بالا خلبان به علاوه تجهيزات به روز نياز داره،و تا جايى كه من ميدونم در كشور هاى زيادى انجام نميگيره....انصافا اگر ديروز يكى از فرماندهان ميومد ميگفت ما همچين توانايى داريم چند تامون ميومديم كلى فحش بارش ميكرديمو ميگفتيم كه تا نبينيم باورمون نميشه؟؟؟حالا هم كه با عكس و فيلم نشون داداند باز حرف هاى ديگه ميزنيم!!!!!! در پايان ميخوام بگم كه بنده اصلا ادم ساده و باور پزيرى نيستم كما اينكه در بسيارى از موارد كلى عصبانى شدم از برخى كارها مثل همين رونمايى از SPG9،اما بالاخره نبايد با مسال احساسى برخورد كرد و با عصبانيت همه چيز رو سياه ديد يا با خوشبينى بيش از حد همه چيزو سفيد....

[quote]فکر کنم اگه کسی به نامحرم ای-میل بزنه ایمیل میره به امر به معروف و چندتا مامور برای ارشاد به در خونه میان![/quote] همين الان هم سازمانهاى امنيتى چه در ايران چه در ساير كشورها به راحتى قادر به كنترل اميل افراد هستند، كار چندان مشكلى نيست....

[quote][quote]افرادى كه از دسترسى سازمانهاى امنيتى ايران به اطلاعاتشون نگرانند،مگر از حالا ميدونند كه قراره كار خلاف قانون انجام بدهند؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! [/quote] نه داداش فقط یک همکاری اطلاعاتی میخواستم بکنم با سیا گفتم نکنه لو بره! البته از من مزدور استکبار جهانی بعید نیست! [/quote] موفق باشى....

[quote name="interceptor"][quote] ==================== راستي خبري از بمب قاصد3 با برد 300 ك م نيست؟ از موشك ايراني فاطر؟ موشك هاي هداتي ليزري ستار ؟[/quote] بمب قاصد با برد 100 كيلومتر... http://www.military.ir/modules.php?name=News&file=article&sid=246